جمع بندی حج رفتن مکرر

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حج رفتن مکرر

با سلام خدمت اساتید محترم
ایا حج عمره رفتنهای مکرر ثوابی دارد ؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدیقین

یا علی مدد;461521 نوشت:
با سلام خدمت اساتید محترم
ایا حج عمره رفتنهای مکرر ثوابی دارد ؟

سلام علیکم
عمره، عملی مستحبی است و همه اعمال مستحبی ثواب دارد، لذا تکرار عمره، اگر با نیت خالص انجام شود، ثواب دارد.

امام علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده که: عمره تا عمره دیگر، کفاره ی [گناهان] بین آن دو است... (1)

در حالات امام حسن مجتبی (علیه السلام) نقل شده که (از مدینه) بیست بار با پای پیاده به سوی خانه خدا رفت (یعنی عمره انجام می داد). (2)

پی نوشت
--------------------
1- وَ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْعُمْرَةُ إِلَى الْعُمْرَةِ كَفَّارَةُ مَا بَيْنَهُمَا...؛ بحارالانوار، ج 96، ص 50، ح 46.
2- عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَضْلِ الْمَشْيِ فَقَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع قَاسَمَ رَبَّهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ حَتَّى نَعْلًا وَ نَعْلًا وَ ثَوْباً وَ ثَوْباً وَ دِينَاراً وَ دِينَاراً وَ حَجَّ عِشْرِينَ حَجَّةً مَاشِياً عَلَى قَدَمَيْهِ (تهذيب‏ الأحكام، ج 5، ص 11، ح 29) ؛ نیز رجوع کنید به: (الإستبصار، ج 2، ص 142، ح 6)

آقای"صدیقین" کارشناس محترم :
به نظرم فهوای سوال دوست عزیزمون به این برمیگرده که در یک جامعه ای که (مثل جامعه خودمون)این همه فقیر هست و نیازمند(چه عشیره و اقربی چه غریبه...) آیا صحیح است که فرد بدون اعتنا به این مسائل ومشکلات سایرین همچنان مقید به ادای این عبادت مستحب باشه!؟

اگر برداشت درست نبوده خود کاربر عزیز سوال کننده تصحیح بفرمایند و کارشناس عزیزمون این سوال رو از طرف بنده پاسخ بدن؟!:Gol:
باتشکر

صدیقین;462207 نوشت:
سلام علیکم
عمره، عملی مستحبی است و همه اعمال مستحبی ثواب دارد، لذا تکرار عمره، اگر با نیت خالص انجام شود، ثواب دارد.

امام علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده که: عمره تا عمره دیگر، کفاره ی [گناهان] بین آن دو است... (1)

در حالات امام حسن مجتبی (علیه السلام) نقل شده که (از مدینه) بیست بار با پای پیاده به سوی خانه خدا رفت (یعنی عمره انجام می داد). (2)

پی نوشت
--------------------
1- وَ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْعُمْرَةُ إِلَى الْعُمْرَةِ كَفَّارَةُ مَا بَيْنَهُمَا...؛ بحارالانوار، ج 96، ص 50، ح 46.
2- عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَضْلِ الْمَشْيِ فَقَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع قَاسَمَ رَبَّهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ حَتَّى نَعْلًا وَ نَعْلًا وَ ثَوْباً وَ ثَوْباً وَ دِينَاراً وَ دِينَاراً وَ حَجَّ عِشْرِينَ حَجَّةً مَاشِياً عَلَى قَدَمَيْهِ (تهذيب‏ الأحكام، ج 5، ص 11، ح 29) ؛ نیز رجوع کنید به: (الإستبصار، ج 2، ص 142، ح 6)

در شرایطی که با پول همان عمره های مستحبی بر علیه شیع و گروه های شیعه سلاح میخرند بودجه به وهابی ها میدهند در سوریه سر میبرند و اسم اسلام را لکه دار میکنند ....
باز هم ثواب دارد ؟؟؟؟؟

درست می فرمایید منظور من از طرح سوال حج رفتن مکرر با توجه به شرایط روز جامعه است و موارد دیگر مثل خروج ارز و پر کردن جیب وهابیها بود

یا علی مدد;462565 نوشت:
درست می فرمایید منظور من از طرح سوال حج رفتن مکرر با توجه به شرایط روز جامعه است و موارد دیگر مثل خروج ارز و پر کردن جیب وهابیها بود
سلام مجدد خدمت همه دوستان

همان طور که در پاسخ پیشین عرض کردم، تکرار حج عمره، عملی مستحبی است، نه واجب! ما خیلی مستحبات داریم. آیا در انجام همه آنها، بحث اهم و مهم را رعایت می کنیم؟! مسلما نه!

آیا با نرفتن چند حاجی به عمره تکراری، مشکلات جامعه اسلامی حل می شود؟! مسلما نه!
آیا با ترک این عمل مستحب، وهابیت پلید، دست از سر بریدن شیعیان علی (علیه السلام) برمی دارد؟! یقینا نه!
وهابیت پلید، با نگاه خشک و جامد و خارجی گونه اش، هر تمسک به غیری را شرک می پندارد و همه مسلمانان _به ویژه شیعیان_ را گمراه و مشرک و خارج از دین می پندارد و راه اصلاح جامعه دینی را در تیز کردن چاقو و جدا کردن سر از تن مسلمان ها و شکنجه ی آنها و تجاوز به ناموسشان می داند! مشکل این حرامیانِ نامسلمان، بنیادی و ریشه ای است!

هر چیزی به جای خودش نیکوست. حج عمره علاوه بر تکریم خانه خدا _که مطابق روایات، خانه خدا همیشه باید ملجأ توجه مسلمانان باشد و هرگز رها نشود_ ، تعالی روحی و معنوی خود حاجی را هم به دنبال دارد؛

یکی از بدبختی هایی که همواره یک جامعه _چه جامعه دینی و چه جامعه غیر دینی_ را تهدید می کند و روابط و تعاملات ناسالم گفتاری و رفتاری را ببار می آورد، قساوت قلب و تیرگی روحی و غفلت افراد آن جامعه از یاد خدا و قیامت و روز جزاست! (خیلی برای این نکته حرف دارم اما طولانی می شود؛ بماند!)

یکی از هزاران راه رهایی از این تیرگی های روحی و معنوی، زیارت خانه خداست! اگر یک حاجی واقعا آداب و شرایط حج عمره را مراعات کند و به معنای آنچه که انجام می دهد، توجه کافی و وافی داشته باشد، همین فرد با هر بار زیارت خانه خدا، چنان صفای معنوی و رقت روحی و نشاط قلبی پیدا می کند که پس از بازگشت از سفر روحانی و الی الحقش، با مراجعت به وطن، گویی سفر الی الخلقش را آغاز می کند و با قلب پاک و دل صافی که پیدا کرده، همه غل و غش ها و کینه ها و شرارت های گفتاری و رفتاری را کنار می گذارد و کمر همت خویش را برای انجام هر چه بهتر و بیشترِ وظایف دینی اجتماعی خویش، سفت و محکم می بندد!

نیز همین حاجی، اگر درست به وظایفش عمل کند، در عمره ای _که میلیون ها مسلمان از سراسر جهان عازم بیت الله الحرام می شوند و اکثر آنها هم از اهل سنت اند_ ، می شود نماد یک شیعه! به او نگاه می کنند تا تصویر عملی یکی از شیعیان امیرالمؤمنین را از نزدیک مشاهده کنند! چقدر ارائه یک تصویر عملی سازنده و مطلوب از پیروان و دلدادگان علی، می تواند در تغییر نگرش مخالفان شیعه تاثیر مثبت بگذارد؟!

هم سفر معنوی عمره لازم است _چنانکه شیوه پیشوایات دین بوده_ ، و هم توجه به مستمندان و نیازمندان جامعه ضروری است! هر دو به جای خودش نیکوست!

حالا اگر مثلا در گوشه ای یک حاجی بازاری پیدا کردید که هر سال شال و کلاه می کند و به عمره می رود و پیشانی اش را از سجده های طولانی سیاه می نماید، اما حاضر نیست یک ریال خرج نیازمندان کوچه و محله اش کند! حاضر نیست نیازمندان یک محله شهرش را چونان پیشوایان دین، به صورت ناشناس شناسایی و رسیدگی نماید، این دیگر مشکل از خودش است! از کج فهمی و محدود بینی خودش است و ربطی به استحباب تکرار عمره ندارد! چون همان کس که به او گفت: تکرار عمره مستحب است، بارها و بارها در قران کریم به او سفارش کرد که باید به حال مسکین و یتیم و نیازمند، باید توجه ویژه داشته باشد! قران چه تعبیرات عجیبی دارد؛ وقتی از گنه کاران می پرسند: چه چیزی موجب شد دوزخی شوید؟ چند عامل را بر می شمارند که یک موردش عدم اطعام مساکین (و عدم توجه به آنان) است!

... يَتَساءَلُونَ
عَنِ الْمُجْرِمينَ
ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَرَ
قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ
وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ
وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ
وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ
حَتَّى أَتانَا الْيَقينُ (مدثر/40تا47)

... و سؤال مى‏ كنند ...
از مجرمان:
چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!»
مى‏ گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم،
و اطعام مستمند نمى‏ كرديم،
و پيوسته با اهل باطل همنشين و هم صدا بوديم،
و همواره روز جزا را انكار مى‏ كرديم،
تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد»

از همین روست که قرآن کریم اینچنین به پیامبر رحمت و مهربانی سفارش می کند:

فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ (9)
وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ (ضحی/9و10)
حال كه چنين است يتيم را تحقير مكن
و تهی دست حاجت خواه را از خود مران

امام مجتبی (علیه السلام) که بیست بار با پای پیاده از مدینه به مکه رفتند، در کمک به نیازمندان سرآمد روزگار بودند و به کریم اهل بیت مشهور شدند. پس یک حاجی، عمره اش را برود و به تزکیه نفس و صفای باطن بپردازد، اما به همان اندازه _بلکه بیشتر_ به نیازمندان جامعه هم رسیدگی نماید.

این نکته را هم اضافه کنم که بنده تنها از جنبه کلی بحث پاسخ دادم، اما از یک جنبه دیگر هم می توان این موضوع را بررسی کرد و آن اینکه، اگر عمره زیاد رفتن، کمک مالی قابل اعتنایی برای سعودی ها باشد _به ویژه در این زمان که وهابی های سعودی، آشکارا به کشورهای دیگر مانند بحرین و یمن لشکرکشی می کنند و زنان و کودکان آنجا را می کشند و به ویژه اینکه از نظر نظامی و مالی گروه های تروریستی مانند داعش و القاعده و بوکوحرام و مانند آن را پشتیبانی می کنند_، آیا در چنین شرایطی هم می توان این عمل مستحب را ترویج کرد؟! چون انجام این عمل مستحب، با تقویت مالی رژیم فاسد سعودی ارتباط مستقیم دارد. به نظر بنده اگر از این نظر _که یک واقعیت عینی و است_ بحث کنیم، در چنین شرایطی به نظر بنده بهتر است دولت جمهوری اسلامی تعداد عمره ها را طوری برنامه ریزی نماید که هم حجاج ایرانی بتوانند از فیض معنوی خانه خدا بهره مند شوند و هم به رژیم فاسد سعودی کمک مالی چندانی صورت نگیرد؛ حالا یا درباره مبلغ عمره چانه بزند یا تعداد عمره ها را به میزان قابل توجه کاهش دهد.

البته این نکته را در تکمیل نوشتار قبلی عرض کنم که بنده درباره موارد خاص و جزئی بحث نمی کنم، چون در موارد خاص و جزئی که واقعا تشخیص می دهیم نیازمندی تقاضای فوری دارد، چه اشکالی دارد که آن حاجی، نیاز برادر مؤمنش را _که فوق العاده ثواب و ارج هم دارد_ برآورده نماید، و عمره خود را به سالی دیگر بیندازد؟! هر مؤمن عاقلی در چنین مواردی، به آسانی تشخیص می دهد که برآورده کردن آن نیاز فوری، ضرورت دارد و به آن مبادرت می کند.

قصه شیرینی برایتان بگویم!

این قصه را علامه حلی در «کشف الیقین» نقل می کند. علامه می نویسد:

«ابن جوزى حنبلى مذهب، در كتاب تذكرة الخواص می گويد: عبد اللَّه بن مبارک، يک سال به حج مى‏ رفت و سال ديگر، در جنگ شركت مى‏ نمود و اين عمل را مدت پنجاه سال، ادامه داد.

در يكى از سال ها كه نوبت حج رفتنش بود، در حالى كه پانصد دينار به همراه داشت، به بازار شتر فروشان رفت، تا شترى را براى سفر حج خريدارى نمايد. در راه به خرابه‏ اى رسيد و علويه‏ اى را ديد كه مرغابى مُرده‏ اى را گرفته و بال و پر آن را پاک مى‏ كرد!

عبد اللَّه گويد: به او گفتم: با اين مردار كه خوردن آن حرام است چه مى‏ كنى؟
گفت: اى عبد اللَّه! از كارى كه به تو ارتباط ندارد پرسش مكن!

فورا در دلم چيزى گذشت كه نكند اين علويه به اين مردار نياز دارد، از اين رو، سؤالم را تكرار نمودم. او گفت: عبداللَّه! اكنون كه اصرار دارى، ناچار، رازم را براى تو بازگو مى‏ كنم! من علويّه‏ اى بى‏ سرپرست هستم و چهار دختر يتيم دارم، پدر آنها مدت كمى است كه از دنيا رفته است و امروز چهارمين روز است كه ما همگى گرسنه‏ ايم و مى‏ دانى كه خوردن مردار در حال اضطرار ايرادى ندارد، از اين رو اين مردار را برداشته‏ ام تا غذايى براى آنها تهيه كنم!

با شنيدن اين سخن دل عبدالله به درد آمد و مضطرب گشت! عبدالله گوید: به او گفتم: چادرت را باز كن! او چادرش را باز كرد و من تمام دينارها را به دامن او ريختم، و او از شرمندگى سر به زير افكند و به من نگاه نمى‏ كرد، و من از همان جا به خانه بازگشتم، در حالى كه احساس مى‏ كردم خداوند اشتهاى حج را از دلم برگرفته است!

پس از پايان زمان حج كه حاجيان مراجعت نمودند، به ديدن آنها رفتم و قبولى اعمال آنها را از خدا مسألت نمودم. آنها نيز متقابلا قبولى حج مرا از خدا خواسته و اضافه كردند كه ما تو را در فلان مكان [يعنى عرفات و منى و مشعر] ديده‏ ايم! من كه مى‏ دانستم به حج نرفته‏ ام، از سخنان آنان به فكر فرورفتم كه معناى اين سخنانشان چيست؟

همان شب، رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) را در خواب ديدم كه به من فرمود: عبد اللَّه! شگفتى به خود راه مده! تو يكى از فرزندان ستمديده مرا يارى نمودى، من نیز از خدا خواستم تا فرشته‏ اى را به صورت تو خلق نمايد و تا روز قيامت، هر ساله به نيابت تو، حج را انجام دهد! اكنون اگر خواستى به حج برو و اگر نخواستى نرو! اما آن فرشته وظيفه خود را انجام خواهد داد [و خداوند ثواب هر ساله حج را در نامه عملت خواهد نوشت]! *

---------------------
* كشف ‏اليقين ص 486 ؛ تذكرة الخواص، ص 328

صدیقین;462744 نوشت:
سلام مجدد خدمت همه دوستان

همان طور که در پاسخ پیشین عرض کردم، تکرار حج عمره، عملی مستحبی است، نه واجب! ما خیلی مستحبات داریم. آیا در انجام همه آنها، بحث اهم و مهم را رعایت می کنیم؟! مسلما نه!

آیا با نرفتن چند حاجی به عمره تکراری، مشکلات جامعه اسلامی حل می شود؟! مسلما نه!

آیا با ترک این عمل مستحب، وهابیت پلید، دست از سر بریدن شیعیان علی (علیه السلام) برمی دارد؟! یقینا نه!
وهابیت پلید، با نگاه خشک و جامد و خارجی گونه اش، هر تمسک به غیری را شرک می پندارد و همه مسلمانان _به ویژه شیعیان_ را گمراه و مشرک و خارج از دین می پندارد و راه اصلاح جامعه دینی را در تیز کردن چاقو و جدا کردن سر از تن مسلمان ها و شکنجه ی آنها و تجاوز به ناموسشان می داند! مشکل این حرامیانِ نامسلمان، بنیادی و ریشه ای است!

هر چیزی به جای خودش نیکوست. حج عمره علاوه بر تکریم خانه خدا _که مطابق روایات، خانه خدا همیشه باید ملجأ توجه مسلمانان باشد و هرگز رها نشود_ ، تعالی روحی و معنوی خود حاجی را هم به دنبال دارد؛

یکی از بدبختی هایی که همواره یک جامعه _چه جامعه دینی و چه جامعه غیر دینی_ را تهدید می کند و روابط و تعاملات ناسالم گفتاری و رفتاری را ببار می آورد، قساوت قلب و تیرگی روحی و غفلت افراد آن جامعه از یاد خدا و قیامت و روز جزاست! (خیلی برای این نکته حرف دارم اما طولانی می شود؛ بماند!)

یکی از هزاران راه رهایی از این تیرگی های روحی و معنوی، زیارت خانه خداست! اگر یک حاجی واقعا آداب و شرایط حج عمره را مراعات کند و به معنای آنچه که انجام می دهد، توجه کافی و وافی داشته باشد، همین فرد با هر بار زیارت خانه خدا، چنان صفای معنوی و رقت روحی و نشاط قلبی پیدا می کند که پس از بازگشت از سفر روحانی و الی الحقش، با مراجعت به وطن، گویی سفر الی الخلقش را آغاز می کند و با قلب پاک و دل صافی که پیدا کرده، همه غل و غش ها و کینه ها و شرارت های گفتاری و رفتاری را کنار می گذارد و کمر همت خویش را برای انجام هر چه بهتر و بیشترِ وظایف دینی اجتماعی خویش، سفت و محکم می بندد!

نیز همین حاجی، اگر درست به وظایفش عمل کند، در عمره ای _که میلیون ها مسلمان از سراسر جهان عازم بیت الله الحرام می شوند و اکثر آنها هم از اهل سنت اند_ ، می شود نماد یک شیعه! به او نگاه می کنند تا تصویر عملی یکی از شیعیان امیرالمؤمنین را از نزدیک مشاهده کنند! چقدر ارائه یک تصویر عملی سازنده و مطلوب از پیروان و دلدادگان علی، می تواند در تغییر نگرش مخالفان شیعه تاثیر مثبت بگذارد؟!

هم سفر معنوی عمره لازم است _چنانکه شیوه پیشوایات دین بوده_ ، و هم توجه به مستمندان و نیازمندان جامعه ضروری است! هر دو به جای خودش نیکوست!

حالا اگر مثلا در گوشه ای یک حاجی بازاری پیدا کردید که هر سال شال و کلاه می کند و به عمره می رود و پیشانی اش را از سجده های طولانی سیاه می نماید، اما حاضر نیست یک ریال خرج نیازمندان کوچه و محله اش کند! حاضر نیست نیازمندان یک محله شهرش را چونان پیشوایان دین، به صورت ناشناس شناسایی و رسیدگی نماید، این دیگر مشکل از خودش است! از کج فهمی و محدود بینی خودش است و ربطی به استحباب تکرار عمره ندارد! چون همان کس که به او گفت: تکرار عمره مستحب است، بارها و بارها در قران کریم به او سفارش کرد که باید به حال مسکین و یتیم و نیازمند، باید توجه ویژه داشته باشد! قران چه تعبیرات عجیبی دارد؛ وقتی از گنه کاران می پرسند: چه چیزی موجب شد دوزخی شوید؟ چند عامل را بر می شمارند که یک موردش عدم اطعام مساکین (و عدم توجه به آنان) است!

... يَتَساءَلُونَ
عَنِ الْمُجْرِمينَ
ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَرَ
قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ
وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ
وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ
وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ
حَتَّى أَتانَا الْيَقينُ (مدثر/40تا47)

... و سؤال مى‏ كنند ...
از مجرمان:
چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!»
مى‏ گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم،
و اطعام مستمند نمى‏ كرديم،
و پيوسته با اهل باطل همنشين و هم صدا بوديم،
و همواره روز جزا را انكار مى‏ كرديم،
تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد»

از همین روست که قرآن کریم اینچنین به پیامبر رحمت و مهربانی سفارش می کند:

فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ (9)
وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ (ضحی/9و10)
حال كه چنين است يتيم را تحقير مكن
و سؤال كننده را از خود مران

امام مجتبی (علیه السلام) که بیست بار با پای پیاده از مدینه به مکه رفتند، در کمک به نیازمندان سرآمد روزگار بودند و به کریم اهل بیت مشهور شدند. پس یک حاجی، عمره اش را برود و به تزکیه نفس و صفای باطن بپردازد، اما به همان اندازه _بلکه بیشتر_ به نیازمندان جامعه هم رسیدگی نماید.

کاملا با شما مخالف هستم تعداد در اینجور موارد تعیین کننده نیست این میتواند یه فرهنگ باشد که هزینه
بیش از یک بار را برای خرید جهیزیه کودکان بی سر پرست ساخت مدرسه ساخت کتابخانه صرف کرد
اگر شما معتقد هستید تعداد تعیین کننده هستش نعوذوبلله پس شیعه شاتباه هست چون در صد کمی از مسلمان ها شیعه اند

لا حول و لا قوة الا بالله

با سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار

صدیقین;462744 نوشت:
آیا با نرفتن چند حاجی به عمره تکراری، مشکلات جامعه اسلامی حل می شود؟! مسلما نه!

مسلماً خیر ، حل نمیشود اما کم میشود
یکی از دوستان بنده که چند سال پیش از وضع مالی بسیار خوبی برخوردار بودند بدلیل بیماری مادرشان تمام اموالشان را برای درمان مادرشان خرج کردند تا جایی که تقریباً تمام زندگیشان را از دست دادند . عموی ایشان که چندین ملک و مغازه در بهترین نقاط کرج دارد همان سال فکر میکنم برای بیستمین بار عازم سفر حج بودند
بالاخره یک مسلمان هم یک مسلمان هست
آبروی مسلمان از کعبه واجبتر هست

صدیقین;462744 نوشت:
آیا با ترک این عمل مستحب، وهابیت پلید، دست از سر بریدن شیعیان علی (علیه السلام) برمی دارد؟! یقینا نه!


یقیناً خیر ، اما حداقل این هست که با پول شیعیان این کار را نمیکند ، ولو این پول درصد ناچیزی باشد
چرا با پول ما سلاح بخرند ؟ با پول نفتشان بخرند
درآمد عربستان از حج بیشتر از نفت هست
برای حج واجب هم که ظرفیت تا چندین سال آینده تکمیل هست
اگر مرجع تقلید بودم در شرایط کنونی کلاً حج را حرام میکردم :Nishkhand:

حالا حج رفتن مکرر هم حدی داره....
بابا سال درمیون...
دو سال درمیون...
سه سال درمیون...
بعضی ها دیگه واقعا حج رفتنشون حال آدمو بهم میزنه ... سالی یه بار؛ دست سه چهارتا بچه قد و نیم قد که (هنوز جیششونو نمیتونن بگن :khandeh!:) میگیرن ور میدارن میبرن مکه و با یه کلاه سفید رو سر بر میگردونن...
حالا بحث اینکه پولشون اونجا صرف چی میشه به کنار...
همینجا یه نگاه به زندگی خواهر برادرشون نمیندازن که شاید چیزی لازم داشته باشه...
کمک به آشناهای نزدیک و غریبه ها که دیگه جای خودش و داره...
پووووف که ما چه قد از اینها داریم و چه قد من نمیتونم تحملشون کنم:god::god::god:

sajjadsaa;466904 نوشت:
کاملا با شما مخالف هستم
سلام
نظر شما محترم است. بنده نظر خود را با توضیحاتی که ذکر شد، عرض کردم و اصراری ندارم که این نظر، کاملا درست باشد.

*******************

كبوتر حرم;466954 نوشت:
یکی از دوستان بنده که چند سال پیش از وضع مالی بسیار خوبی برخوردار بودند بدلیل بیماری مادرشان تمام اموالشان را برای درمان مادرشان خرج کردند تا جایی که تقریباً تمام زندگیشان را از دست دادند . عموی ایشان که چندین ملک و مغازه در بهترین نقاط کرج دارد همان سال فکر میکنم برای بیستمین بار عازم سفر حج بودند بالاخره یک مسلمان هم یک مسلمان هست آبروی مسلمان از کعبه واجبتر هست
سلام
در پست #8 پاسخ این فرض را عرض کردم و گفتم:
صدیقین;462747 نوشت:
در موارد خاص و جزئی که واقعا تشخیص می دهیم نیازمندی تقاضای فوری دارد، چه اشکالی دارد که آن حاجی، نیاز برادر مؤمنش را _که فوق العاده ثواب و ارج هم دارد_ برآورده نماید، و عمره خود را به سالی دیگر بیندازد؟! هر مؤمن عاقلی در چنین مواردی، به آسانی تشخیص می دهد که برآورده کردن آن نیاز فوری، ضرورت دارد و به آن مبادرت می کند.

داستانی هم که در پست #8 نقل کردم، در راستای تایید همین مطلب بود.

صدیقین;467870 نوشت:
سلام
نظر شما محترم است. بنده نظر خود را با توضیحاتی که ذکر شد، عرض کردم و اصراری ندارم که این نظر، کاملا درست باشد.

.


عذر میخوام قصد بی احترامی نداشتم ♥

پرسش:
آیا حج رفتن های مکرر استحباب دارد؟ بهتر نیست به جای حج رفتن مکرر نیاز دیگران را برآورده کنیم؟ بعضی افراد، مکرر در مکرر حج عمره بجا می آروند اما به نیازمندان توجهی ندارند!

پاسخ:
عمره، عملی مستحب است لذا تکرار عمره، اگر با نیت خالص انجام شود، ثواب دارد. امام علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده که: عمره تا عمره دیگر، کفاره ی [گناهان] بین آن دو است... (1) در حالات امام حسن مجتبی (علیه السلام) نقل شده که (از مدینه) بیست بار با پای پیاده به سوی خانه خدا رفت (یعنی عمره انجام می داد). (2)

هر چیزی به جای خودش نیکوست. حج عمره علاوه بر تکریم خانه خدا _که مطابق روایات، خانه خدا همیشه باید ملجأ توجه مسلمانان باشد و هرگز رها نشود_ ، تعالی روحی و معنوی خود حاجی را هم به دنبال دارد؛ یکی از بدبختی هایی که همواره یک جامعه _چه جامعه دینی و چه جامعه غیر دینی_ را تهدید می کند و روابط و تعاملات ناسالم گفتاری و رفتاری را ببار می آورد، قساوت قلب و تیرگی روحی و غفلت افراد آن جامعه از یاد خدا و قیامت و روز جزاست! یکی از هزاران راه رهایی از این تیرگی های روحی و معنوی، زیارت خانه خداست!

اگر یک حاجی واقعا آداب و شرایط حج عمره را مراعات کند و به معنای آنچه که انجام می دهد، توجه کافی و وافی داشته باشد، همین فرد با هر بار زیارت خانه خدا، چنان صفای معنوی و رقت روحی و نشاط قلبی پیدا می کند که پس از بازگشت از سفر روحانی و الی الحقش، با مراجعت به وطن، گویی سفر الی الخلقش را آغاز می کند و با قلب پاک و دل صافی که پیدا کرده، همه غل و غش ها و کینه ها و شرارت های گفتاری و رفتاری را کنار می گذارد و کمر همت خویش را برای انجام هر چه بهتر و بیشترِ وظایف دینی اجتماعی خویش، سفت و محکم می بندد!

همین حاجی، اگر درست به وظایفش عمل کند، در عمره ای _که میلیون ها مسلمان از سراسر جهان عازم بیت الله الحرام می شوند و اکثر آنها هم از اهل سنت اند_ ، می شود نماد یک شیعه! به او نگاه می کنند تا تصویر عملی یکی از شیعیان امیرالمؤمنین را از نزدیک مشاهده کنند! چقدر ارائه یک تصویر عملی سازنده و مطلوب از پیروان و دلدادگان علی (علیه السلام)، می تواند در تغییر نگرش مخالفان شیعه تاثیر مثبت بگذارد؟!

بله، هم سفر معنوی عمره لازم است _چنانکه شیوه پیشوایات دین بوده_ ، و هم توجه به مستمندان و نیازمندان جامعه ضروری است! هر دو به جای خودش نیکوست!

حالا اگر مثلا در گوشه ای یک حاجی بازاری پیدا کردید که هر سال شال و کلاه می کند و به عمره می رود و پیشانی اش را از سجده های طولانی سیاه می نماید، اما حاضر نیست یک ریال خرج نیازمندان کوچه و محله اش کند! حاضر نیست نیازمندان یک محله شهرش را چونان پیشوایان دین، به صورت ناشناس، شناسایی و رسیدگی نماید، این دیگر مشکل از خودش است! از کج فهمی و محدود بینی خودش است و ربطی به استحباب تکرار عمره ندارد! چون همان کس که به او گفت: تکرار عمره مستحب است، بارها و بارها در قران کریم به او سفارش کرد که به حال مسکین و یتیم و نیازمند، باید توجه ویژه داشته باشد! قران چه تعبیرات عجیبی دارد؛ وقتی از گنه کاران می پرسند: چه چیزی موجب شد دوزخی شوید؟ چند عامل را بر می شمارند که یک موردش عدم اطعام مساکین (و عدم توجه به آنان) است!

... يَتَساءَلُونَ
عَنِ الْمُجْرِمينَ
ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَرَ
قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ
وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ
وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ
وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ
حَتَّى أَتانَا الْيَقينُ (3)

... و سؤال مى‏ كنند ...
از مجرمان:
چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!»
مى‏ گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم،
و اطعام مستمند نمى‏ كرديم،
و پيوسته با اهل باطل همنشين و هم صدا بوديم،
و همواره روز جزا را انكار مى‏ كرديم،
تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد»



از همین روست که قرآن کریم این چنین به پیامبر رحمت و مهربانی سفارش می کند:

فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ
وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ (4)
حال كه چنين است يتيم را تحقير مكن
و تهی دست حاجت خواه را از خود مران


امام مجتبی (علیه السلام) که بیست بار با پای پیاده از مدینه به مکه رفتند، در کمک به نیازمندان سرآمد روزگار بودند و به کریم اهل بیت مشهور شدند. پس یک حاجی، عمره اش را برود و به تزکیه نفس و صفای باطن بپردازد، اما به همان اندازه _بلکه بیشتر_ به نیازمندان جامعه هم رسیدگی نماید.

البته نگاه پاسخ بنده، به جنبه کلی مطلب است و ناظر به موارد خاص و جزئی نیست، چون در موارد خاص و جزئی که واقعا تشخیص می دهیم نیازمندی تقاضای فوری دارد، چه اشکالی دارد که آن حاجی، نیاز برادر مؤمنش را _که فوق العاده ثواب و ارج هم دارد_ برآورده نماید، و عمره ی خود _که عملی مستحب است، و نه واجب_ را به سالی دیگر یا سال های دیگر بیندازد؟! هر مؤمن عاقلی در چنین مواردی، به آسانی و به روشنی تشخیص می دهد که برآورده کردن آن نیاز فوری، ضرورت دارد و به آن مبادرت می کند.

این نکته را هم اضافه کنم که بنده تنها از جنبه کلی بحث پاسخ دادم، اما از یک جنبه دیگر هم می توان این موضوع را بررسی کرد و آن اینکه، اگر عمره زیاد رفتن، کمک مالی قابل اعتنایی برای سعودی ها باشد _به ویژه در این زمان که وهابی های سعودی، آشکارا به کشورهای دیگر مانند بحرین و یمن لشکرکشی می کنند و زنان و کودکان آنجا را می کشند و به ویژه اینکه از نظر نظامی و مالی گروه های تروریستی مانند داعش و القاعده و بوکوحرام و مانند آن را پشتیبانی می کنند_،

آیا در چنین شرایطی هم می توان این عمل مستحب را ترویج کرد؟! چون انجام این عمل مستحب، با تقویت مالی رژیم فاسد سعودی ارتباط مستقیم دارد. اگر از این نظر _که یک واقعیت عینی است_ بحث کنیم، در چنین شرایطی به نظر بنده بهتر است دولت جمهوری اسلامی تعداد عمره ها را طوری برنامه ریزی نماید که هم حجاج ایرانی بتوانند از فیض معنوی خانه خدا بهره مند شوند و هم به رژیم فاسد سعودی کمک مالی چندانی صورت نگیرد؛ حالا یا درباره مبلغ عمره چانه بزند یا تعداد عمره ها را به میزان قابل توجه کاهش دهد.

پی نوشت
--------------------
1- وَ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْعُمْرَةُ إِلَى الْعُمْرَةِ كَفَّارَةُ مَا بَيْنَهُمَا...؛ بحارالانوار، ج 96، ص 50، ح 46.
2- عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ فَضْلِ الْمَشْيِ فَقَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع قَاسَمَ رَبَّهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ حَتَّى نَعْلًا وَ نَعْلًا وَ ثَوْباً وَ ثَوْباً وَ دِينَاراً وَ دِينَاراً وَ حَجَّ عِشْرِينَ حَجَّةً مَاشِياً عَلَى قَدَمَيْهِ (تهذيب‏ الأحكام، ج 5، ص 11، ح 29) ؛ نیز رجوع کنید به: (الإستبصار، ج 2، ص 142، ح 6)
3- مدثر، 40 تا 47
4- ضحی، 9 و 10

موضوع قفل شده است