جمع بندی حالات بدن در موقع قبض روح تا کی ادامه دارد؟

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حالات بدن در موقع قبض روح تا کی ادامه دارد؟

سلام

رسول گرامي اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است :سه چيز را نسبت به مرده مراقب باشيد ,هر گاه عرق به پيشانيش نشيند و اشك از چشمش سرازير شود و لبهايش خشك گردد ,آن از رحمت خدا است كه بر او نازل شده است. و اگر مانند كسي كه خفه شده صدا كند و رنگش سرخ شود و لبهايش به رنگ خاكستري درآيد، آن از عقاب خداوند است كه بر او فرود آمده است .

امام صادق علیه السلام مي‌فرمايد :هنــگامي كه ديدي مومن چشمانش را خيره كرده و اشك از چشم چپش سرازير شده و عرق بر پيشانيش نشسته و لبهايش جمع شده و آب از بيني او خارج مي شود ,هر كدام از آنها براي تو كافي است كه به سختي مرگ پي ببري

و نيز از آن حضرت درباره ميت كه در موقع مرگ اشك از چشمانش سرازير مي شود پرسيدند ,فرمود:اين به هنگام ديدار پيامبر خدا و ديدن چيزي است كه او را خوشحال كرده است ,سپس فرمود :آيا نمي بيني انسان در موقع ديدن چيزي كه محبوب اوست و او را شادمان مي كند ,اشك از چشمانش فرو مي ريزد و خنده مي كند .

طبق روایات فوق، هنگام قبض روح،از حالات چهره میتوان به رحمت یا عقاب خداوند پی برد.
آیا این حالات تنها در هنگام قبض روح، رخ میدن یا روی چهره ماندگار میشوند؟ مثلا خشکی لب، رنگ سرخ،لبهای خاکستری و ... ،فقط در زمان قبض روح قابل مشاهده هست یا تا مدتی مثلا چند ساعت یا حتی چند روز باقی میمانند؟

با تشکر

با نام الله

کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]باسلام
حالاتی که ذکر کردید و در چهره شخص ایجاد می شود، در اثر تاثیراتی است که روح انسان در آخرین لحظاتی که تعلق به بدن دارد در آن ایجاد کرده است.
بعد از اینکه روح از بدن خارج شد،مغز از کار می افتد زیرا دیگر روح که تا قبل از این به واسطه اینها کارهایش را انجام میداد از کار می افتد و به اصطلاح مغز نیز می میرد. و قلب نیز از کار می افتد.
بعد از خارج شدن روح از بدن، به خاطر مرگ مغز و به دنبال ان مرگ قلب، دیگر پمپاش قلب و رساندن اکسیژن به سلولها و گرفتن دی اکسید کربن از آنها متوقف میشود و به همین خاطر، سلولها شروع به مردن میکند.
در این فاصله اعضای بدن یک به یک، آن استحکام خود را از دست میدهد. ابتدا سلولهای ماهیچه از بین میرود و و در انتها سلولهای استخوانی.
هر کدام از سلولها که از بین برود، عضوی که ان سلولها را داشته شروع به متلاشی شدن و از بین رفتن و تغییر حالت دادن میکند.
حالاتی که در چهره وجود دارد نیز به واسطه دستوراتی است که مغز انسان به آن عضو داده است ووقتی سلولهای مغز می میرد و دیگر دستوری به آن عضو نمیرسد، آن حالت نیز کم کم از بین میرود. اما مدت زمانی که طول میکشد آن حالت از بین برود، خیلی مشخص نیست و بستگی دارد به میزان استحکام سلولهای ماهیچه ای آن عضو در هر شخص.

صدیق;504693 نوشت:
[=microsoft sans serif]
حالاتی که در چهره وجود دارد نیز به واسطه دستوراتی است که مغز انسان به آن عضو داده است ووقتی سلولهای مغز می میرد و دیگر دستوری به آن عضو نمیرسد، آن حالت نیز کم کم از بین میرود. اما مدت زمانی که طول میکشد آن حالت از بین برود، خیلی مشخص نیست و بستگی دارد به میزان استحکام سلولهای ماهیچه ای آن عضو در هر شخص.

سلام

ببخشید جناب صدیق، آیا مغز در بی حس شدن بدن و البته قبض روح تاثیری داره؟ یعنی مغز دستور میده که مثلا الان پاها بی حس بشن و به ترتیب این بی حس شدن و قبض روح صورت بگیره،یا نه؟ یا قدرت و نیرویی خارج از بدن ،باعث بی حسی و قبض روح میشه؟

با تشکر

[=microsoft sans serif]

سـاغر;505262 نوشت:
ببخشید جناب صدیق، آیا مغز در بی حس شدن بدن و البته قبض روح تاثیری داره؟ یعنی مغز دستور میده که مثلا الان پاها بی حس بشن و به ترتیب این بی حس شدن و قبض روح صورت بگیره،یا نه؟ یا قدرت و نیرویی خارج از بدن ،باعث بی حسی و قبض روح میشه؟

باسلام
خیر. وقتی روح ازبدن خارج میشود، دیگر چیزی نیست تا به مغز دستور بدهد کاری را انجام بدهد. بنابراین وقتی مغز دستوری ندهد، اعضاء که دستور تازه ای دریافت نکرده اند میخواهند به همان صورت قبل بمانند ولی چون خون به آنها نمیرسد، قدرت این کار را ندارند و به حالت طبیعی برمیگردند.

صدیق;505395 نوشت:
[=microsoft sans serif]
باسلام
خیر. وقتی روح ازبدن خارج میشود، دیگر چیزی نیست تا به مغز دستور بدهد کاری را انجام بدهد. بنابراین وقتی مغز دستوری ندهد، اعضاء که دستور تازه ای دریافت نکرده اند میخواهند به همان صورت قبل بمانند ولی چون خون به آنها نمیرسد، قدرت این کار را ندارند و به حالت طبیعی برمیگردند.

سلام

منظور من بعد از خروج روح نبود,سوالم این بود همون لحظه ای که روح داره خارج میشه,آیا به دستور مغز هست؟(هنوز روح خارج نشده) یا توسط نیروی بیرونی هست و مغز در اون لحظه و برای قبض روح نقشی نداره

با تشکر

[="Tahoma"][="Navy"]

سـاغر;503202 نوشت:
طبق روایات فوق، هنگام قبض روح،از حالات چهره میتوان به رحمت یا عقاب خداوند پی برد.
آیا این حالات تنها در هنگام قبض روح، رخ میدن یا روی چهره ماندگار میشوند؟ مثلا خشکی لب، رنگ سرخ،لبهای خاکستری و ... ،فقط در زمان قبض روح قابل مشاهده هست یا تا مدتی مثلا چند ساعت یا حتی چند روز باقی میمانند؟

سلام
خود این حالات بطور عادی موقتند لذا ادامه نمی یابند مگر اینکه نشانه ای از آن بماند مثل قطره اشک یا تری پیشانی آن هم تا دقایقی بعد مرگ
یا علیم[/]

سـاغر;505397 نوشت:
منظور من بعد از خروج روح نبود,سوالم این بود همون لحظه ای که روح داره خارج میشه,آیا به دستور مغز هست؟(هنوز روح خارج نشده) یا توسط نیروی بیرونی هست و مغز در اون لحظه و برای قبض روح نقشی نداره

باسلام
این مطلب نیازمند آزمایش و اطلاعات پزشکی است که بنده ندارم.

محی الدین;505402 نوشت:

سلام
خود این حالات بطور عادی موقتند لذا ادامه نمی یابند مگر اینکه نشانه ای از آن بماند مثل قطره اشک یا تری پیشانی آن هم تا دقایقی بعد مرگ
یا علیم

سلام

ممنون از پاسختون

بله،قطره اشک و تری پیشانی،غیر ممکنه تا چند ساعت یا چند روز باقی بمونن،ولی تغییر رنگ چهره،یا خشکی لب،یا رنگ لب، به نظر من ممکنه حتی تا یکی دو روز قابل مشاهده باشه. خب اگه مثلا رنگ چهره فردی سرخ شده باشه،حتی توی غسال خونه هم ممکنه این رنگ سرخش باقی مونده باشه، و اتفاقا در باور عوام هم این موضوعات هست،که اگه رنگش سرخ باشه یا به سیاهی متمایل باشه،نشونه شدت و سختی مرگ هست. و وقتی این روایات رو دیدم،ظاهرا مُهر تاییدی بود روی فرهنگ و باورهای بعضی شهرها و بعضی مردم .

البته یه سری اعتقادات دیگه هم مثل سنگین یا سبک بودن میت، هم وجود داره که نمیدونم آیا میشه روایت یا حدیثی براش پیدا کرد یا نه. یعنی میگن موقعی که میت رو توی تابوت میذارن و حمل میکنند،ممکنه خیلی سنگین یا خیلی سبک به نظر برسه،اگه خیلی سنگین باشه،نشون از سختی مرگ و عذاب داره،و اگه سبک باشه، حاکی از راحتی مرگ و رحمت خدا هست.
یا باورهای دیگه ای که در مورد خاک قبر دارن و ... .

جناب صدیق فرمودند این حالات چهره به خاطر دستور مغز هست، و وقتی مرگ صورت گرفت. و طبیعتا مغزی نیست که دستور بده و عضوی نیست که اجرا کنه،این حالات باقی نمی مونند. ولی این برای من جای سوال داره که آیا هنگام قبض روح و بی حسی اعضای بدن،مغز دستور میده یا اصلا نیرویی خارجی و غیر از جسم این عمل رو انجام میده؟ اگه به این نتیجه برسیم که مغز دستور قبض روح رو میده و به اعضا دستور بی حس شدن رو میده و به دنبال اون برداشته شدن تعلق روح از جسم، و به اصطلاح قبض روح، باید بگیم که هیچکدوم از حالاتی که ذکر شد هم روی میت باقی نمیمونند.
ولی اگه بی حسی و قبض روح توسط نیرویی بیرونی باشه و ربطی به مغز و جسم نداشته باشه، باید بگیم حالات ذکر شده هم ممکنه حتی تا مثلا یک روز باقی بمونند.

نظر شما چیه؟

با تشکر

صدیق;505407 نوشت:
باسلام
این مطلب نیازمند آزمایش و اطلاعات پزشکی است که بنده ندارم.

سلام

ممنون از پاسختون

استاد صدیق، چون فرمودید:

صدیق;504693 نوشت:
حالاتی که در چهره وجود دارد نیز به واسطه دستوراتی است که مغز انسان به آن عضو داده است ووقتی سلولهای مغز می میرد و دیگر دستوری به آن عضو نمیرسد، آن حالت نیز کم کم از بین میرود.

منم این سوال رو پرسیدم که آیا در زمان قبض روح،مغز فعالیت میکنه و دستور میده یا نیرویی خارج از بدن؟ چون من از این قسمت از پست شما، اینطور برداشت کردم که حتی بی حسی و قبض روح رو هم مغز باید دستور بده

با تشکر

[="Tahoma"][="Navy"]

سـاغر;505443 نوشت:
سلام

ممنون از پاسختون

بله،قطره اشک و تری پیشانی،غیر ممکنه تا چند ساعت یا چند روز باقی بمونن،ولی تغییر رنگ چهره،یا خشکی لب،یا رنگ لب، به نظر من ممکنه حتی تا یکی دو روز قابل مشاهده باشه. خب اگه مثلا رنگ چهره فردی سرخ شده باشه،حتی توی غسال خونه هم ممکنه این رنگ سرخش باقی مونده باشه، و اتفاقا در باور عوام هم این موضوعات هست،که اگه رنگش سرخ باشه یا به سیاهی متمایل باشه،نشونه شدت و سختی مرگ هست. و وقتی این روایات رو دیدم،ظاهرا مُهر تاییدی بود روی فرهنگ و باورهای بعضی شهرها و بعضی مردم .

البته یه سری اعتقادات دیگه هم مثل سنگین یا سبک بودن میت، هم وجود داره که نمیدونم آیا میشه روایت یا حدیثی براش پیدا کرد یا نه. یعنی میگن موقعی که میت رو توی تابوت میذارن و حمل میکنند،ممکنه خیلی سنگین یا خیلی سبک به نظر برسه،اگه خیلی سنگین باشه،نشون از سختی مرگ و عذاب داره،و اگه سبک باشه، حاکی از راحتی مرگ و رحمت خدا هست.
یا باورهای دیگه ای که در مورد خاک قبر دارن و ... .

جناب صدیق فرمودند این حالات چهره به خاطر دستور مغز هست، و وقتی مرگ صورت گرفت. و طبیعتا مغزی نیست که دستور بده و عضوی نیست که اجرا کنه،این حالات باقی نمی مونند. ولی این برای من جای سوال داره که آیا هنگام قبض روح و بی حسی اعضای بدن،مغز دستور میده یا اصلا نیرویی خارجی و غیر از جسم این عمل رو انجام میده؟ اگه به این نتیجه برسیم که مغز دستور قبض روح رو میده و به اعضا دستور بی حس شدن رو میده و به دنبال اون برداشته شدن تعلق روح از جسم، و به اصطلاح قبض روح، باید بگیم که هیچکدوم از حالاتی که ذکر شد هم روی میت باقی نمیمونند.
ولی اگه بی حسی و قبض روح توسط نیرویی بیرونی باشه و ربطی به مغز و جسم نداشته باشه، باید بگیم حالات ذکر شده هم ممکنه حتی تا مثلا یک روز باقی بمونند.

نظر شما چیه؟

با تشکر


سلام
قبض روح عاملی خارج از بدن داره و مغز در آن دخیل نیست اما باقی ماندن آثار به ویژگیهای عضو متاثر برمیگرده و نه به عامل قبض و آخر اینکه این آثار اغلب باقی نمی مانند
یا علیم[/]

محی الدین;505872 نوشت:

اما باقی ماندن آثار به ویژگیهای عضو متاثر برمیگرده و نه به عامل قبض
و آخر اینکه این آثار اغلب باقی نمی مانند

سلام

ممنون

نمیدونم چرا نمیتونم بپذیرم که حالات، یکباره از بین برن!! آخه شخصا حالاتی رو روی چهره یکی دو میت دیدم!(البته با فاصله یک روز پس از مرگ) و برای همین باورش برام سخته که بگم آثار بلافاصله از بین میرن! :Gig:

[=&quot]یکی از عقاید ما شیعیان این می باشد که روح پس از خروج از بدن با قدرت و مشیت الهی در قبر، پس از گذاشتن لحد دوباره به جسد و بخشی از اعضاء و جوراح خود برای مدت زمانی چند ، باز می گردد. و حالات و اتفاقاتی برایش رخ خواهد داد .
[=&quot]بدون شک حالت قبض روح . سخت ترین حالتی است که می تواند برای یک فرد تصور کرد چنانکه در منابع حدیثی و روایی از خازنین وحی علیهم سلام بدان اشاره فرموده اند که از شدت هول و هراس آن زمان حالاتی بر انسان مترتب می شود که نشان از ضوال عقل می باشد ( مگر برای کملین روزگار که خود را باطریقت و شریعت معصومین علیهم سلام ساخته اند و موت قبل ان یموتو را بارها تمرین کرده اند ) . لذا نظریه اینکه مغز به ترتیب روح را از پا جدا می کند بنا به دلایلی باطل می شود .
[=&quot]اول اینکه – اگر بپذیریم جدا کردن روح به ترتیب از پا تا سر توسط مغز می باشد . پس این امر توسط افرادی که دچار مرگ مغزی شده اند چه طور قابل توجیه است ؟
[=&quot]دوم اینکه – اگر مغز مسئول خروج روح باشد پس نقش حضرت عزرائیل سلام الله علیه دقیقا در این برنامه الهی کجاست ؟
[=&quot]پس در نتیجه بدون شک عاملی خارجی در خروج روح در کار می باشد . شاهد کلام روایاتی می باشد که موکلین قابض الرواح را به ما معرفی می کند و همچنین هربه ها و وسیله هایی برای اخراج روح از تن با خود بهمراه دارند . همانند ریاحین و ... برای مومن و سیخ ها و گرزهایی برای کفار .

[="DarkOrchid"]

سـاغر;505443 نوشت:
اگه به این نتیجه برسیم که مغز دستور قبض روح رو میده و به اعضا دستور بی حس شدن رو میده و به دنبال اون برداشته شدن تعلق روح از جسم، و به اصطلاح قبض روح، باید بگیم که هیچکدوم از حالاتی که ذکر شد هم روی میت باقی نمیمونند.
ولی اگه بی حسی و قبض روح توسط نیرویی بیرونی باشه و ربطی به مغز و جسم نداشته باشه، باید بگیم حالات ذکر شده هم ممکنه حتی تا مثلا یک روز باقی بمونند.

نظر شما چیه؟


با سلام و عرض ادب...
نفس انسانی مجرد است و ارتباط نفس با بدن از طریق ماده ای لطیف به نام روح بخاری است..
روح بخاری از 2 یا 3 قسمت در بدن در جریان هست و به نام های روح بخاری نباتی حیوانی و انسانی تقسیم میشه:
الف- روح حيواني: كه ماده آن هوا و محل رويش آن قلب است. اين روح توسط رگها در بدن پراكنده مي­شود و افعال حيات، نبض و تنفس را انجام مي­دهد.
ب- روح نفساني: ماده اين روح، روح حيواني است. محل رويش اين روح دِماغ(مغز) است. كه خود دماغ افعال فكر كردن، ياد آوري و رؤيت را انجام مي­دهد. اين افعال توسط دماغ در اعصاب پراكنده مي­شود و از آنجا به ساير اعضاي بدن منتقل مي­گردد. اين انتقال از اعصاب به اعضاء موجب ايجاد حس و حركت مي­شود.
در هنگام مرگ روح بخاری در لحظه احتزار از طرف پا شروع به خارج شدن از بدن میکنه و بعد از خارج شدن از بین میره و فعالیت اندام از کار میافته
:Gol:
[/]

غبارنجف;509641 نوشت:
لذا نظریه اینکه مغز به ترتیب روح را از پا جدا می کند بنا به دلایلی باطل می شود .
اول اینکه – اگر بپذیریم جدا کردن روح به ترتیب از پا تا سر توسط مغز می باشد . پس این امر توسط افرادی که دچار مرگ مغزی شده اند چه طور قابل توجیه است ؟

دوم اینکه – اگر مغز مسئول خروج روح باشد پس نقش حضرت عزرائیل سلام الله علیه دقیقا در این برنامه الهی کجاست ؟

پس در نتیجه بدون شک عاملی خارجی در خروج روح در کار می باشد . شاهد کلام روایاتی می باشد که موکلین قابض الرواح را به ما معرفی می کند و همچنین هربه ها و وسیله هایی برای اخراج روح از تن با خود بهمراه دارند . همانند ریاحین و ... برای مومن و سیخ ها و گرزهایی برای کفار .

سلام

ممنون از مشارکتتون در بحث

نه،شخصا این نظر رو نداشتم که مغز ،روح رو جدا میکنه.
کارشناس محترم این بحث فرمودند:"[=microsoft sans serif]حالاتی که در چهره وجود دارد نیز به واسطه دستوراتی است که مغز انسان به آن عضو داده است" و در ادامه فرمودند چون مغز از کار میفته،دیگه اون حالات وجود نخواهند داشت،و منم روی این حساب گفتم که آیا منظورشون این هست که در حین قبض روح،مغز فعالیتی داره یا نه؟ یعنی مغز مثلا به صورت دستور میده که سرخ بشه؟! یا اشک خارج بشه؟ یا .... ؟ و همچنین آیا مغز به عضو میگه بی حس شو؟ و ... ؟
خلاصه اینکه دلیل این سوالات، قسمتی از پاسخ جناب کارشناس بود

با تشکر

[=microsoft sans serif]

سـاغر;511627 نوشت:
کارشناس محترم این بحث فرمودند:"حالاتی که در چهره وجود دارد نیز به واسطه دستوراتی است که مغز انسان به آن عضو داده است" و در ادامه فرمودند چون مغز از کار میفته،دیگه اون حالات وجود نخواهند داشت،و منم روی این حساب گفتم که آیا منظورشون این هست که در حین قبض روح،مغز فعالیتی داره یا نه؟ یعنی مغز مثلا به صورت دستور میده که سرخ بشه؟! یا اشک خارج بشه؟ یا .... ؟ و همچنین آیا مغز به عضو میگه بی حس شو؟ و ... ؟

باسلام
بنده هیچگاه نگفتم که مغز باعث میشود که روح از بدن خارج شود. بلکه چون فرمانده در بدن انسان، نفس است، بنابراین حالاتی نیز که در لحظات آخر ایجاد میشود به دستور روح است. چون اعضاء از خود استقلالی ندارند و اگر روح نباشد که به وسیله مغز دستورات خود را به اعضاء صادر کند، آنها توان کاری را ندارند. این مغز است که از نظر فیزیولوژِیکی به اعضاء دستور می دهد و این از طریق ازمایش قابل تجربه است اما مغز همان روح یا نفس نیست، بلکه ابزاری است برای ارسال دستورات نفس به اعضای بدن.
البته این بحث نیازمند تفصیل زیادتری است و امروزه یکی از مباحث عمده در نفس شناسی است که به نام فلسفه ذهن معروف شده است. برخی با نگاه صرفا فیزیکالیستی، منکر روح مجرد هستند و برخی نگاه معتدل تری دارند و به روح معتقدند. رابطه نفس و بدن و نیز نقش مغز در این فرایند نیز از مطالب پیچیده فلسفی و فیزیکی است.

صدیق;520952 نوشت:
[=microsoft sans serif]
باسلام
بنده هیچگاه نگفتم که مغز باعث میشود که روح از بدن خارج شود. بلکه چون فرمانده در بدن انسان، نفس است، بنابراین حالاتی نیز که در لحظات آخر ایجاد میشود به دستور روح است. چون اعضاء از خود استقلالی ندارند و اگر روح نباشد که به وسیله مغز دستورات خود را به اعضاء صادر کند، آنها توان کاری را ندارند. این مغز است که از نظر فیزیولوژِیکی به اعضاء دستور می دهد و این از طریق ازمایش قابل تجربه است اما مغز همان روح یا نفس نیست، بلکه ابزاری است برای ارسال دستورات نفس به اعضای بدن.
البته این بحث نیازمند تفصیل زیادتری است و امروزه یکی از مباحث عمده در نفس شناسی است که به نام فلسفه ذهن معروف شده است. برخی با نگاه صرفا فیزیکالیستی، منکر روح مجرد هستند و برخی نگاه معتدل تری دارند و به روح معتقدند. رابطه نفس و بدن و نیز نقش مغز در این فرایند نیز از مطالب پیچیده فلسفی و فیزیکی است.

با سلام و احترام

فکر میکنم سوءتفاهم شده ... استاد صدیق من هم عرض نکردم شما فرمودید مغز باعث میشه روح از بدن خارج بشه، من عینا جمله شما رو در ارسالهام قرار دادم که فرمودید:" [=microsoft sans serif]حالاتی که در چهره وجود دارد نیز به واسطه دستوراتی است که مغز انسان به آن عضو داده است ووقتی سلولهای مغز می میرد و دیگر دستوری به آن عضو نمیرسد، آن حالت نیز کم کم از بین میرود."

اگه خاطرتون باشه،بحث ما سر این بود که حالات چهره مثل خشکی لب، رنگ سرخ،لبهای خاکستری و ... ، تا مدتی باقی میمونند یا نه؟ این حالات دقیقا همون لحظه قبض روح اتفاق می افته و شما فرمودید این حالات به واسطه دستورهای مغز هست، و منم عرض کردم یعنی مغز در لحظه قبض روح،فعالیت داره؟ یعنی مغز دستور تغییر رنگ پوست رو میده یا نیرویی خارجی و فارغ از مغز، باعث این اتفاق میشه؟

من اصلا نگفتم نظر شما این بوده که مغز باعث خروج روح از بدن میشه!بلکه اون قسمتش سوال خودم بود... به این قسمت لطفا توجه کنید:

سـاغر;505443 نوشت:
جناب صدیق فرمودند این حالات چهره به خاطر دستور مغز هست، و وقتی مرگ صورت گرفت. و طبیعتا مغزی نیست که دستور بده و عضوی نیست که اجرا کنه،این حالات باقی نمی مونند. ولی این برای من جای سوال داره که آیا هنگام قبض روح و بی حسی اعضای بدن،مغز دستور میده یا اصلا نیرویی خارجی و غیر از جسم این عمل رو انجام میده؟ اگه به این نتیجه برسیم که مغز دستور قبض روح رو میده و به اعضا دستور بی حس شدن رو میده و به دنبال اون برداشته شدن تعلق روح از جسم، و به اصطلاح قبض روح، باید بگیم که هیچکدوم از حالاتی که ذکر شد هم روی میت باقی نمیمونند.
ولی اگه بی حسی و قبض روح توسط نیرویی بیرونی باشه و ربطی به مغز و جسم نداشته باشه، باید بگیم حالات ذکر شده هم ممکنه حتی تا مثلا یک روز باقی بمونند.

پرسش:
بر اساس روایات، هنگام قبض روح، از حالات چهره می توان به رحمت یا عقاب خداوند پی برد. آیا این حالات تنها در هنگام قبض روح، رخ میدهند یا روی چهره ماندگار می شوند؟ مثلا خشکی لب، رنگ سرخ، لب های خاکستری و ... ، فقط در زمان قبض روح قابل مشاهده هست یا تا مدتی مثلا چند ساعت یا حتی چند روز باقی می مانند؟

پاسخ:
حالاتی که ذکر شد و در چهره شخص ایجاد می شود، در اثر تاثیراتی است که روح انسان در آخرین لحظاتی که تعلق به بدن دارد در آن ایجاد کرده است.
بعد از این که روح از بدن خارج شد، مغز از کار می افتد زیرا دیگر روح که تا قبل از این به واسطه این ها کارهایش را انجام می داد از کار می افتد و به اصطلاح مغز نیز می میرد. و قلب نیز از کار می افتد.
بعد از خارج شدن روح از بدن، به خاطر مرگ مغز و به دنبال آن مرگ قلب، دیگر پمپاژ قلب و رساندن اکسیژن به سلول ها و گرفتن دی اکسید کربن از آن ها متوقف می شود و به همین خاطر، سلول ها شروع به مردن می کنند.
در این فاصله اعضای بدن یک به یک، آن استحکام خود را از دست می دهد. ابتدا سلول های ماهیچه از بین می رود و و در انتها سلول های استخوانی.
هر کدام از سلول ها که از بین برود، عضوی که آن سلول ها را داشته شروع به متلاشی شدن و از بین رفتن و تغییر حالت دادن می کند.
حالاتی که در چهره وجود دارد نیز به واسطه دستوراتی است که مغز انسان به آن عضو داده است و وقتی سلول های مغز می میرد و دیگر دستوری به آن عضو نمی رسد، آن حالت نیز کم کم از بین می رود. اما مدت زمانی که طول می کشد آن حالت از بین برود، خیلی مشخص نیست و بستگی دارد به میزان استحکام سلول های ماهیچه ای آن عضو در هر شخص.

موضوع قفل شده است