جمع بندی جمهوریت یا اسلامیت؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جمهوریت یا اسلامیت؟

با سلام و خسته نباشید
یادمه که جمله ای از امام خمینی (ره) شنیدم که با این مضمون بود.جمهوری اسلامی نه یک کلمه اضافه نه یک کلمه کم.
میخواستم بدونم از نظر ایدئولوژی جمهوری اسلامی بار معنایی جمهوریت و مردم سالاری بیشتر اهمیت داره یا بار معنایی اسلامیت؟
مثلا اگر یه روزی 30% جامعه مسلمان پایبند باشند یا اصلا تنها 30% مردم به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد داشته باشند وظیفه این 30% چیست؟ آیا باید به نظر اکثریت احترام بذارن یا برای حفظ نظام تلاش کنند و زیر بار نظر اکثریت نرن؟
ممنون میشم این موضوع رو با روایات یا اتفاقات تاریخ اسلامی نیز مقایسه کنید (اگر موجود است) :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

zarif razavi;585565 نوشت:
ا سلام و خسته نباشید
یادمه که جمله ای از امام خمینی (ره) شنیدم که با این مضمون بود.جمهوری اسلامی نه یک کلمه اضافه نه یک کلمه کم.
میخواستم بدونم از نظر ایدئولوژی جمهوری اسلامی بار معنایی جمهوریت و مردم سالاری بیشتر اهمیت داره یا بار معنایی اسلامیت؟
مثلا اگر یه روزی 30% جامعه مسلمان پایبند باشند یا اصلا تنها 30% مردم به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد داشته باشند وظیفه این 30% چیست؟ آیا باید به نظر اکثریت احترام بذارن یا برای حفظ نظام تلاش کنند و زیر بار نظر اکثریت نرن؟
ممنون میشم این موضوع رو با روایات یا اتفاقات تاریخ اسلامی نیز مقایسه کنید (اگر موجود است)

با سلام وعرض ادب
نظام جمهری اسلامی مدلی از حکومت اسلامی است که در آن مشروعیت نظام که حکومت مبتنی بر ولایت فقیه است به اسلام ومقبولیت آن به قبول مردم بر می گردد نه حتی اگر مردم زا امام بر حق مثل ائمه ما حمایت نکنند با آن امام مشروعیت وحقانیت برای حکومت دارد ولی چون مردم حمایت نکرده اند فعلیت نیافته است. فعلیت حکومت اسلامی به جمهوریت آن یعنی حمایت ورای مردم است.
از توضیح بالا روشن می شود که در نظام اسلامی رکن اصلی اسلامیت وحکومت امام معصوم در عصر وجود معصوم وحکومت ولی فقیه در دوران غیبت است. اگر جمهوریت هم نباشد باز مشروعیت نظام اسلامی وحاکم آن پا برجاست لذا اولویت با سلام است ورای مردم زمینه برای تشکیل این حکومت را فراهم می کند. ویک مسلمان متعبد به دین باید تمام تلاش خود را برای حاکمیت اسلام به کار بندد.

کریم;586206 نوشت:
با سلام وعرض ادب
نظام جمهری اسلامی مدلی از حکومت اسلامی است که در آن مشروعیت نظام که حکومت مبتنی بر ولایت فقیه است به اسلام ومقبولیت آن به قبول مردم بر می گردد نه حتی اگر مردم زا امام بر حق مثل ائمه ما حمایت نکنند با آن امام مشروعیت وحقانیت برای حکومت دارد ولی چون مردم حمایت نکرده اند فعلیت نیافته است. فعلیت حکومت اسلامی به جمهوریت آن یعنی حمایت ورای مردم است.
از توضیح بالا روشن می شود که در نظام اسلامی رکن اصلی اسلامیت وحکومت امام معصوم در عصر وجود معصوم وحکومت ولی فقیه در دوران غیبت است. اگر جمهوریت هم نباشد باز مشروعیت نظام اسلامی وحاکم آن پا برجاست لذا اولویت با سلام است ورای مردم زمینه برای تشکیل این حکومت را فراهم می کند. ویک مسلمان متعبد به دین باید تمام تلاش خود را برای حاکمیت اسلام به کار بندد.

با سلام و مجدد بخاطر پاسخ گوییتان
ببخشید یا من خوب متوجه نشدم یا جمله بندی هایتان یه کم مشکل داشت :Gol:
الان شما فرمودید حکومت اسلامی در هر صورت مشروعیت دارد ولی مقبولیت از طرف مردم شرط بقای حکومته؟
این تلاش برای یک مسلمان متعبد به دین شامل چه مواردی میشه؟ مثلا در حد تبلیغ و اقناع مردم به فواید حکومت اسلامی است یا حتی مبارزه مسلحانه هم می تواند شامل شود؟ (با توجه به اینکه در اقلیتی مثل 30% باشند).

اسلام یعنی جمهوریت ،اسلام خود مردم است و هرچیزی که در آن وجود دارد تمام برای بهبود زندگی مردم است ،امروزه بزرگترین جامعه شناسان از تفاسیر قرآن برای جامعه شناسی استفاده میکنند ولی چیزی نمیگویند چون برای خودشان بد است ،بد نیست لحظه ای در قرآن تدبر کنیم تا ببینیم چیزی جز حق نیست در پایانوفات آیت الله مهدوی کنی را به عموم مردم تسلیت میگویم

zarif razavi;586345 نوشت:
با سلام و مجدد بخاطر پاسخ گوییتان
ببخشید یا من خوب متوجه نشدم یا جمله بندی هایتان یه کم مشکل داشت
الان شما فرمودید حکومت اسلامی در هر صورت مشروعیت دارد ولی مقبولیت از طرف مردم شرط بقای حکومته؟
این تلاش برای یک مسلمان متعبد به دین شامل چه مواردی میشه؟ مثلا در حد تبلیغ و اقناع مردم به فواید حکومت اسلامی است یا حتی مبارزه مسلحانه هم می تواند شامل شود؟ (با توجه به اینکه در اقلیتی مثل 30% باشند).

سلام وعرض ادب:Gol:
مشروعیت حکومت اسلامی از جانب خداوند متعال است. از باب مثال مثلا در آیه 55 سوره مائده معروف به آیه ولایت خداوند متعال می فرماید: إنما ولیّکم الله ورسوله والّذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون، همانا سرپرست شما خدا ورسول او وکسانی هستند که ایمان آورده اند ونماز اقامه میکنند ودر حال رکوع صدقه می دهند.(امیرالمومنین ع)
یا در آیه اولی الامر می فرماید: یا ایهّاالذین آمنوااطیعواالله واطیعواالرسول واولی الامر الذین(نساء/59) ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را اطاعت کنید واز رسول خدا اطاعت کنید واز اولی الامر.
اینها نشان می دهد که رسول خدا وائمه اطهار علیهم السلام از جانب خداوند برای رهبری وسرپرستی امت منصوب شده اند. والبته آیات وروایات دیگر واین همان مشروعیت است.
اما تا زمانی که مردم حمایت نکنند واز این حجج الهی پیروی نکنند مسلما اینها فرصت رهبری جامعه را نخواهند داشت چون بنا براین نیست که به زور وبه هر قیمتی حکومت کنند بلکه خود مردم باید از آنها حمایت نمایند.
وظیفه مردم ومومنین پیروی زا اهل بیت(ع) وکسب تکلیف از آنها است ودر دوران غیبت که فقهاء دارای شرایط وولی فقیه نائبان عام امام معصوم هستند حجیت دارند وما باید پیرو فرمایشات آنها وتابع ولی فقیه باشیم وهر آنچه وظیفه در قبال اسلام ودین اقتضاء می کند طبق منویات رهبری عمل نماییم.
وظیفه یک مسلمان متعبد حمایت از ولی زمان وپیروی از اوست اما حمایت مسلحانه واموری از این قبیل باید طبق نظر ولی فقیه باشد واگز ایشان در جایی دستور دادند می توان طبق آن عمل کرد ولی در شرایط عادی خیر.

سفیر عدالت;586413 نوشت:
اسلام یعنی جمهوریت ،اسلام خود مردم است و هرچیزی که در آن وجود دارد تمام برای بهبود زندگی مردم است ،امروزه بزرگترین جامعه شناسان از تفاسیر قرآن برای جامعه شناسی استفاده میکنند ولی چیزی نمیگویند چون برای خودشان بد است ،بد نیست لحظه ای در قرآن تدبر کنیم تا ببینیم چیزی جز حق نیست در پایانوفات آیت الله مهدوی کنی را به عموم مردم تسلیت میگویم

به هیچ وجه اسلام مساوی با جمهوریت نیست. چون این سخن تبعات زیادی دارد وباید دین طبق نظر مردم تفسیر شود. دین برای هدایت مردم آمده است اما مساوی با جمهویرت نیست که اگر جمهور به آن رای دادند اجرا شود واگر رای ندادند عمل نشود. بلکه مشروعیت اسلام که عمل به آن موجب سعادت است سر جای خود است واگر جمهور تبعیت نکردند مقصر بوده وباید در پیشگاه الهی جوابگو باشند.
تحلیل حضرتعالی را بنده قبول دارم که اسلام برای هدایت وسعادت زندگی بشر است اما این جمله که اسلام مساوی با جمهوریت است درست نمی باشد.

کریم;586670 نوشت:
اما تا زمانی که مردم حمایت نکنند واز این حجج الهی پیروی نکنند مسلما اینها فرصت رهبری جامعه را نخواهند داشت چون بنا براین نیست که به زور وبه هر قیمتی حکومت کنند بلکه خود مردم باید از آنها حمایت نمایند.

خیلی ممنون بخاطر پاسختون.این پاسخ عصاره جواب سوالم بود.انشاالله مومنان تمام تلاششون رو در عرصه صنعت، اخلاق فردی و اجتماعی، بهداشت، علم و قدرت نظامی برای احیای تمدن عالی اسلامی انجام بدن.:Gol:

پرسش:
امام خمینی (ره) بر «جمهوری اسلامی» تأکید داشتند، نه یک کلمه بیشتر، و نه یک کلمه کمتر؛ اما در این تفکر، آیا بار معنایی جمهوریت و مردم سالاری بیشتر اهمیت دارد یا بار معنایی اسلامیت؟
مثلا اگر یه روزی 30% جامعه مسلمان پایبند باشند یا اصلا تنها 30% مردم به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد داشته باشند وظیفه این 30% چیست؟ آیا باید به نظر اکثریت احترام بذارن یا برای حفظ نظام تلاش کنند و زیر بار نظر اکثریت نروند؟

پاسخ:
نباید جمهوریت در برابر اسلام جلوه داده شده و سپس با هم مقایسه شوند، جمهوریت که نشان دهنده مقبولیت یک نظام است مورد تأیید اسلام نیز هست، اسلام هرگز خواهان این نیست که کسی به زور بر مردم مسلط شود، حتی اگر بر حق باشد. بنابراین جمهوریت در نگاه اسلامی اتفاقا برخاسته از دین، و الهام گرفته از تعالیم دینی و سیره اهل بیت(علیهم السلام) است.

اسلام هرگز خواستار این نیست که حکومت اسلامی بر پا شود، ولو به قیمت اینکه برخی از مردم بر برخی دیگر بشورند و اختلاف و جنگ داخلی ایجاد شود! آنچه که در نگاه اسلام اصالت دارد اگرچه «اسلام» است، اما آنچه که این بستر را فراهم می سازد «جمهوریت» یا به تعبیری «مقبولیت» مردمی است، وگرنه اگر حتی شخصیتی چون علی(علیه السلام) هم که هیچ شک و تردیدی در حقانیت او چه به لحاظ عقلی و چه به لحاظ شرعی وجود ندارد، اگر مقبولیت مردمی نداشت نباید با ایجاد اختلاف و جنگ و درگیری در پی تصاحب قدرت باشد، همانطور که آن حضرت(علیه السلام) نیز چنین کردند و به ایجاد آشوب و اختلاف دامن نزدند.

بنابراین اگر در جامعه ای 30 درصد مسلمان بوده، و یا 30 درصد به ولایت فقیه معتقد بودند اما شرایط به گونه ای بود که امکان ایجاد حکومت برای ولی فقیه باشد، یعنی آن 70 درصد ضدیتی با این حکومت فقیه ندارند، خب مسلمانان باید تلاش خود را برای استقرار چنین نظامی انجام دهند، چون آن 70 درصد نیز به دنبال حکومتی عدل هستند و برایشان تفاوتی نمیکند که چه کسی در رأس باشد؛ اما اگر آن 70 درصد ضدیت دارند و اصرار بر تشکیل حکومت اسلامی موجب جنگ و خونریزی خواهد شد، مسلمانان چنین وظیفه ای ندارند؛ بلکه وظیفه دارند فکر را گسترش داده و ایجاد همفکری کنند، و دیدگاه اسلام را ترویج کنند تا مقدمات اجتماعی و مقبولیت این نگرش فراهم شود، تا خود مردم خواستار شوند، همان طور که امام خمینی(ره) در طول سال ها رهبری شان در دوره پهلوی، این اسلام خواهی، عدالت خواهی و استقلال طلبی را به یک شعار و گفتمان واحد تبدیل ساختند و همه مردم را با خود همراه کردند.

البته نکته ای که خیلی اهمیت دارد این است که این اهمیت مقبولیت نباید زمینه سوء استفاده را برای برخی فراهم آورد، به گونه ای که یک عده اقلیت با بزرگنمایی خود به وسیله رفتارهای خشن و آشوب خود را اکثریت جلوه دهند، و خواهان برچیده شدن حکومت فقیه شوند، در هیچ حکومتی هرگز به چنین حرکت هایی اعتنایی نمیشود و آن را علامتی بر علیه مقبولیت حکومت به شمار نمی آورند.
آنچه در ادبیات عمومی بین المللی نشانه مقبولیت نظام به شمار می رود مسائلی چون میزان مشارکت مردم در انتخابات و مانند آن است که به خوبی گویای مقبولیت جمهوری اسلامی در نگاه مردم است.

بنابراین هوچی گری هایی که در این خصوص گاهی دیده میشود و به محض کوچکترین تجمعی خواهان به رفراندوم گذاشتن قانون اساسی و اصل ولایت فقیه هستند هرگز توجیه منطقی ندارد، چرا که اگر کسی بی طرفانه می خواهد مقبولیت جمهوری اسلامی را بسنجد باید به اجتماعاتی مثل 22 بهمن و 9 دی و مانند آن هم توجه داشته باشد، وگرنه قانون اساسی محور ثبات یک جامعه است و با اندک اغتشاش و اعتراضی به رأی گذاشته نمیشود!

موضوع قفل شده است