جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


سلامتیه اون پسری که...

10سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت...

20سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت....

30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه...!!!

باباش گفت چرا گریه میکنی..؟

گفت: آخه اونوقتا دستت نمیلرزید...!

[="Arial"][="Black"]

[=georgia][B][=georgia][=georgia][=georgia][=georgia][=georgia][=georgia][=georgia][=georgia]دعای باران



قلب ابـرها / تنـد تـر می تپـد

وقـتی / قـرارسـت / بیایی!

.

.

.

بـاز امشـب / تمـام پنـجـره ها،

دسـت / به دعـای بـاران

گــشـوده انـد...


[/B]

تاریکی با تاریکی از بین نمیره .. نور لازمه !




نفرت با نفرت از بین نمیره .. عشق لازمه !


کینه با کینه از بین نمیره .. بخشش لازمه!

می تـــوان در قــــاب خیـــس پنجـــره


چــک چــک آواز بـــاران را شنیـــد


می تـــوان دلتنگـــی یـــک ابــــر را


در بلــــور قطـــره هـا بـر شیشــه دیــد


می تـــوان لبـریـز شــد از قطـــره هـا


مهـــربـان و بی ریـا و ســاده بـــود


می تــوان بــا واژه هــای تــازه تـر


مثــل ابــری شعــر بـــاران را ســرود


می تـــوان در زیــر بـــاران گــام زد


لحظــه هـای تـــازه ای آغــاز کــرد


پــاک شـد در چشمــه هـای آسمــان


زیــر بـــاران تـا خـــدا پـــرواز کــرد . . .

پـــــــدرم بـــــارش بـــــاران خــــــدا بـــــود . . .

مـــــادرم حـاکـــم پیمــــــان و وفــــا بــــود . . .

پــــــدرم جلـــــوه ایمـــــان و رضــــا بـــــود . . .

مـــــادرم بــــر ســر مــا مـــرغ همــا بــــود . . .

برای شادی روح همۀ پدران و مادران در گذشته صلوات . . .

خداوندا من میدانم.....


میدانم که تو همان خدای یوسف هستی.....


همان خدایی که التماس یوسفش را شنید


و وارا از هوا و هوس زلیخا رهانید.....


خدا
ی من همان خدای یوسف است....


نا امید نمیشوم از او....


و هر بار التماس میکنم....


مر هم از هوس نجات ده...


خدای من
مواظبم باش....


من تو این دنیا کسی به جز تورو ندارم


همدم تنهایی های من فقط تویی...


فقط تو....


پس هیچ وقت تنهام نزار که دنیا پراز چاله هایی است ...


که بدون تو به راحتی در ان فرو میروم...


گرگ هایی در این دنیا هستن که به راحتی اگه تو کنارم نباشی


منو قورت میدن...


پس نزار بنده ی کوچکت قربانی این دنیا بشه....


اری تا من تورو دارم غمی ندارم...


مخلصتم خدا

از آیت الله بهجت پرسیدند: برای بیماری ها چه کنیم؟

پاسخ دادند:خدای متعال کپسولی درست کرده است که تمام ویتامین ها

در آن است، آن هم کپسول صلوات بر محمد و آل محمد است...

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

[=times new roman]کوه نیستی[=times new roman]

اما صدایت که می زنم

[=times new roman]شور و شوق و عشق رابه من باز می گردانی ...

خسته ام از آرزوها ، آرزوهاي شعاري

شوق پرواز مجازي ، بالهاي استعاري

لحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردن

خاطرات بايگاني،زندگي هاي اداري

آفتاب زرد و غمگين ، پله هاي رو به پايين

سقفهاي سرد و سنگين ، آسمانهاي اجاري

با نگاهي سر شکسته،چشمهايي پينه بسته

خسته از درهاي بسته، خسته از چشم انتظاري

صندلي هاي خميده،ميزهاي صف کشيده

خنده هاي لب پريده ، گريه هاي اختياري

عصر جدول هاي خالي، پارک هاي اين حوالي

پرسه هاي بي خيالي، نيمکت هاي خماري

رو نوشت روزها را،روي هم سنجاق کردم:

شنبه هاي بي پناهي ، جمعه هاي بي قراري

عاقبت پرونده ام را،با غبار آرزوها

خاک خواهد بست روزي ، باد خواهد برد باري

روي ميز خالي من، صفحه ي باز حوادث

در ستون تسليتها ، نامي از ما يادگاري

قیصر امین پور


[=impact]به گمانم بزرگترین دارایی ِ زندگی ِ من

[=impact]همین دوست های دیده و نادیده هستند...
[=impact]
همین دوست هایی که برایم پیغام می گذارند...

[=impact]
که اعلام می کنند حواس شان به من هست...

[=impact]
همین ها که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دل شان پی ِ من ،

[=impact]
دل ِ من و درد ِ من است....

[=impact]
همین ها که پی جویند...که نباشم دلگیرند...

[=impact]
همین ها که دلتنگم می شوند و بی مقدمه برایم می نویسند...

[=impact]
با بهانه ، بی بهانه دو سه خط شعر می فرستند...

[=impact]که بدانم خودم...
[=impact]وجودم...
[=impact]
خوب بودن حال و احوالم برای کسی مهم است...

[=impact]
دو سه خط پیغام،

[=impact]
حس ِ شیرینی ست که بدانی بودن ات برای کسی اهمیت دارد،

[=impact]
نبودن ات کسی را غمگین می کند...

[=impact]
خواستم بگویم که چقدر این دارایی های زندگی ام،

[=impact]
این دوستان ِ دیده و نادیده، برایم پُر ارزش ند...

[=impact]
که چقدر خوب است دارمشان...

:Gol:[=impact]چه خوب است هستيد :Gol:

پوشش زهرا مگر اینگونه بود؟؟!!
خواهرم ، ای دختر ایران زمین / یک نظر عکس شهیدان راببین
شیعیان مدیون خون کیستند؟ / زنده از رقص جنون کیستند؟
ای مسلمانان ، فرهنگ عاشورا چه شد؟ / پرچم خون رنگ عاشورا چه شد ؟
کیست تا اسلام رایاری کند ؟ / حکم را روی زمین جاری کند؟

مرحوم آقاسی

[="Tahoma"][="Black"]

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]افسوس که تا دیروز قسمتی از آخرت را می فروختیم تا دنیا رو بدست بیاریم ،

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]وصد افسوس که امروز، از دنیامون هزینه می کنیم تا باقی مانده ی آخرتمون رو هم خراب کنیم

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]ای که بیدار ، لیک در خوابی

[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]چه بگویم ، تو خوب میدانی ...
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]"عمر برف است و آفتاب تموز
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]اندکی ماند و خواجه غره هنوز"

[/]

[="Tahoma"][="Blue"]

*آفتاب*;506217 نوشت:

از آیت الله بهجت پرسیدند: برای بیماری ها چه کنیم؟

پاسخ دادند:خدای متعال کپسولی درست کرده است که تمام ویتامین ها

در آن است، آن هم کپسول صلوات بر محمد و آل محمد است...

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم

اللهم صله علی محمد وآل محمد:Sham:[/]

[="Tahoma"][="Blue"]IMAGE(<a href="http://www.hotup.ir/upload/d7ai_images" rel="nofollow">http://www.hotup.ir/upload/d7ai_images</a>[1].jpg)IMAGE(<a href="http://www.hotup.ir/upload/b42_images_" rel="nofollow">http://www.hotup.ir/upload/b42_images_</a>(3)[1].jpg)

IMAGE(<a href="http://www.hotup.ir/upload/gr2e_images_" rel="nofollow">http://www.hotup.ir/upload/gr2e_images_</a>(1)[1].jpg)IMAGE(<a href="http://www.hotup.ir/upload/e0jd_images_" rel="nofollow">http://www.hotup.ir/upload/e0jd_images_</a>(2)[1].jpg)
[/]

زمان ، ساز سفر میزند...

بی هیچ پاداشی محبت حراج کنیم...


که همه ي ما خاطره ایم.

گفتم: خسته‌ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!
گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله
گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم:...
دیگه چیزی برای گفتن نداشتم.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

......................................................................................................................
نمیدونم این مطلب راخوندید چه اینجا چه هرجای دیگه ولی چون خیلی دوسش داشتم گذاشتم تا بتونین استفاده کنید.:ok::ok::Gol::Gol:

سلام.....
[=arial black] فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه
انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.
فرعون یک روز از او فرصت گرفت…. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان
کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.
فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟ پس شیطانعازم رفتن شد که فرعونگفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی. شیطان پاسخ داد زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آید.
و...

زاهدی کیسه ای گندم نزد آسیابان برد. آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند.

زاهد گفت: «اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا می کنم خرت سنگ بشود.

آسیابان گفت: «تو که چنین مستجاب الدعوه هستی دعا کن گندمت آرد بشود.[=&quot]

شرلوک هلمز با واتسون میرن بیرون شهر و تو چادر میخوابن،
نصفه های شب شرلوک هلمز واتسون رو بیدار می کنه میگه: به آسمون نگاه کن چی میبینی؟
واتسون: یه عالمه ستاره!
هولمز: از اینهمه ستاره چی می فهمی؟
واتسون: از چه نظر؟ ستاره شناسی؟ الهیات؟ فلسفه؟ از کدوم زاویه بگم؟ تو چی میفهمی؟
هولمز: دیوانه! چادرمونو دزدیدن

بعضی اوقات پیچیده فکر نکنید ، ساده فکر کنید !


[=arial]ادب، فقط احترام گذاشتن به غریبه ها و مردم کوچه و بازار نیست،
مؤدب کسی است که به آدمهای تکراری دور و برش، لبخند بزند و احترام بگذارد

دندانم شکست،
برای شن ریزه ای که در غذایم بود ...
درد کشیدم ، نه برای دندانم،
برای کم شدن سویِ چشمان مادرم....

زندگی ، ساعتی شنی ست
گاه لازم است زیر و رو شود !

یا مُجِیبَ مَنْ لا مُجِیبَ لَهُ یَا شَفِیقَ مَنْ لا شَفِیقَ لَه . . . .
ای پاسخ دِه آن کَس که پاسخ دِه ندارد ، ای یار دلسوز آن کَس که دلسوزی ندارد


حالم خوب است
اما...
دلـم
تنگِ آن روزهایی شده
که می توانستم
از تـه دل بخــــندم...

تو، با من باش!

من، دست همه اتفاق ها را
میگیرم که نیفتد

خداوندا …
دقیق یادم نیست آخرین بار کی خود را پیدا کردم …
اما خوب یادم هست هرگاه که گم شدم ، دستم در دست تو بود … :Kaf:

کی اومد پیش پیامبر، گفت بدجوری آلوده م؛ همه گناهارو چشیدم
پیامبر پرسید :والدینت زنده ان؟
گفت :فقط پدرم
پیامبر فرمود :برو باهاش خوشرفتاری کن.
مرد رفت...
پیامبر فرمود :«کاش مادرش زنده بود... »

هــــر غروبی را

طلــوعی در پــس است

مـــــا به امیـــــد طلـوعــت مـــانده ایم.....

* اَللّهُــــــمَّ عَجِّـــــل لِوَلیِّـکَ الفَـــــرَج *

باعرض سلام و ادب وقت بخیر
نتیجه اش زیباست وقتی این دو را پیوند می زنیم؛

اینکه فرمودند: زکات زیبایی، پاکدامنی ست

و اینکه پرداخت زکات دارائیت را افزون می کند

حالا آنان که زیبایی بیشتر می خواهند، بسم الله
روز خوش یاعلی خدانگه دار

[=georgia,times new roman,times,serif]عارفی را پرسیدند از اینجا تا به نزد خدای منان چه مقدار راه است؟[=georgia,times new roman,times,serif] فرمود: یک قدم
[=georgia,times new roman,times,serif] گفتند: این یک قدم کدام است؟
فرمود: پا بگذار روی خودت

دریغا

که میان ما و رسیدن به " یک قدم" هزار فرسنگ است

[=georgia,times new roman,times,serif]حمد و سپاس مخصوص خــــــداوندی[=georgia,times new roman,times,serif]که هر جا خواستم او بود[=georgia,times new roman,times,serif]اما هر جا او خواست من نبودم

[=georgia,times new roman,times,serif]

[=georgia,times new roman,times,serif]خدایا [=georgia,times new roman,times,serif]دستم به آسمانت نمی رسد[=georgia,times new roman,times,serif]تو که دستت به زمین می رسد بلندم کن

[=georgia]روزی به مرحوم آیت الله بهجت(ره)[=georgia]گفتند :
[=georgia]کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید
[=georgia]فرمودند:
[=georgia]لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی "خدا می بیند"
[=georgia]

شاید همه آنچه که در زندگی میخواهم را نداشته باشم
اما هر آنچه که برای زیستن نیاز دارم برایم فراهم است
به همین خاطر از خدا سپاسگزارم . . .

شخصــــی مـــــادر خود را بــــــــــر دوش گــرفته بود و دور بیــــــت الله الحرام می چرخانــــــد ،
پیــــــامبــــــر (ص) او را دیـــــــدند و لبـخندی زدند .

او متوجه شـــد و بعد از تمــــام شدن طواف ،
همــــــــان طور کـــــــه مـــادر را بــــــــر دوش داشت ، گفت :
یارسول الله ! آیا من دیــــنم را نسبـــــــت به مــــــــــــادرم ادا کـــــــــردم ؟

پیــــــــــامبـــر فرمودند :
واالله نـــــه!
تو حتـــــــی در حـــــد ّ آن که یک ضجه و دادی که مــــادرت
در موقـــــع زایمان زده ، به او خــــــدمت نکــــــردی !

گفـــــت : یا رسول الله !
من دارم دائم خـــدمت می کنم !

پـیامبر فرمـــــودند :
اگــــــــر همه عمــــــــرت را هم خدمـــــــت کنی ،
باز نمی توانی مدعّی شوی که خــــــادم خوبــی بوده ای

حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «إعلم إن لم تردع نفسک عن کثیرٍ مما تحب مخافةَ مکروهٍ سَمَت بک الأهواءٌ إلی کثیرٍ من الضّررِ فکن لنفسک مانعاً رادعاً» (1) بدان اگر نفست را از خیلی چیزهایی که دوست دارد باز نداری، این نفس خیلی به تو ضرر می رساند پس مانع و رادع نفست باش.

حضرت آیة الله مجتهدی(رحمت خدا بر ایشان باد) می فرمایند: وقتی کلاس سوم ابتدایی بودیم، معلمی داشتیم که به ما می گفت: هرچه نفست می گوید بر خلاف آن عمل کن، اگر امروز بستنی می خواهد برو فالوده بخور، اگر شیرموز می خواهد برو آب هویچ بخور و همین گونه هر چه نفس گفت بر خلاف آن عمل کن تا بر نفس غلبه کنی.

البته باید جهاد با نفس دائمی باشد، حضرت امیرمومنان علی(علیه السلام) فرمودند: إملکوا أنفسکم بدوامِ جهادها(2) به وسیله دائمی بودن جهاد با نفس و مبارزه با آن مالک نفس خود شوید، و در حدیث دیگر فرمودند: إذا صَعُبَت علیک نفسک فاصعب لها تذلُّ لک(3) اگر نفس بر تو سخت گرفت تو نیز بر او سخت بگیر تا ذلیل و مطیع تو شود.
----------------------------------------------
(1) نهج البلاغه نامه 56
(2) غررالحکم ص 131
(3) غررالحکم 319

منبع :
http://adabottollab.parsiblog.com/Posts/98/جهاد+با+نفس/

*دلتنگ صاحب الزمان*;506327 نوشت:
[=times new roman]به گمانم بزرگترین دارایی زندگی من

همین دوست های دیده و نادیده هستند...

همین دوست هایی که برایم پیغام می گذارند...


که اعلام می کنند حواس شان به من هست...


همین ها که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دل شان پی من ،


دل من و درد من است....


همین ها که پی جویند...که نباشم دلگیرند...


همین ها که دلتنگم می شوند و بی مقدمه برایم می نویسند...


با بهانه ، بی بهانه دو سه خط شعر می فرستند...

که بدانم خودم...
وجودم...

خوب بودن حال و احوالم برای کسی مهم است...


دو سه خط پیغام،


حس شیرینی ست که بدانی بودن ات برای کسی اهمیت دارد،


نبودن ات کسی را غمگین می کند...


خواستم بگویم که چقدر این دارایی های زندگی ام،


این دوستان دیده و نادیده، برایم پُر ارزش ند...


که چقدر خوب است دارمشان...

:Gol:چه خوب است هستيد :Gol:



:Kaf:[=times new roman] بسیار عآلی :Rose:

[=arial, helvetica, sans-serif]دلم میخواهد بروم

[=arial, helvetica, sans-serif]
نمیدانم به کجا و برای چه؟


[=arial, helvetica, sans-serif]
فقط دلم رفتنی میخواهد که برگشتی نداشته باشد


[=arial, helvetica, sans-serif]
جایی بروم که کسی نباشد


[=arial, helvetica, sans-serif]
کسی نباشد که مدام از منو درونم سوال کند


[=arial, helvetica, sans-serif]
حتی خودم هم نباشم


[=arial, helvetica, sans-serif]
حضور هیچ کسی نباشد


[=arial]
پرزدن و پروانه شدن سخت نیست


[=arial]
سخت داشتن روحی است که پرواز را باورکند


[=arial]
روحی که زخم بردارد دیگر هیچ وقت بهبود پیدا نمیکند


[=arial]
تنها با گذشت زمان کهنه میشودحتی بدون فراموش شدن


[=arial]
میخواهم بروم گوشه ای که کسی نباشد حتی خودم


[=arial]
تو باشی و تو.........



وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ/ق
﴿۱۶﴾





[=arial]
تو باش اگر هیچ کس نباشد غمی نیست


[=arial]
مهم تویی


[=arial]
تویی که باید باشی

[=arial]
و هستی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


برایمان باید هر روز روز مادر باشد.....

*****
چه تاثیر دلنشینی دارد " غصه نخور ، درست میشود " گفتن های مادر ،
اثرش را هزار قرص آرامبخش قوی ندارد .

[=times new roman]آنقدر دوست داشتنی هستی[=times new roman]

که ایستاده هم به دل می نشینی ...

در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم !
چه غصه هایی که فقط به سپیدی مویم حاصل شد در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !
به همین سادگی …:Kaf::Kaf:

چشمه ها در جاری شدن و علف ها در سبز شدن معنی پیدا میکنند
کوه ها با قله ها و دریا ها با موج ها زندگی پیدا میکنند
و همه ی انسان ها با عشق …
پس بار خدایا بر من رحم کن
بر من که میدانم ناتوانم رحم کن
باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم
باشد که حتی دست و پایی نداشته باشم
و حتی من نباشد …

اما نباشد لحظه ای که در قلبم”عشق” به تو نباشد !

خدایا بیا پشت آن پنجره که وا میشود رو به سوی دلم !
بیا پرده ها را کناری بزن که نورت بتابد به روی دلم !
خدایا کمک کن که پروانه ی شعر من جان بگیرد
کمی هم به فکر دلم باش ، مبادا بمیرد
خدایا دلم را که هر شب نفس می کشد در هوایت
اگرچه شکسته ، شبی می فرستم برایت

[=verdana]برایم نوشته بود :
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند …
ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
امیدی هست چون خدایی هست … آری و چه زیبا نوشته بود !
همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست …

یک روز علامه جعفری سوار تاکسی شده بودند ، در مسیر راه نفس عمیقی میکشه و از ته دل میگه : ای خدای من !
راننده تاکسی با اعتراض میگه یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست !!!
ایشان در جواب فورا دو بیت از سعدی می خواند :

چنان لطف او شامل هر تن است
که هر بنده گوید خدای من است
چنان کار هرکس به هم ساخته
که گویا به غیری نپرداخته

....................................................................................................

امیدوارم عکسام دوس داشته باشین و بتونین از نوشته هاش استفاده کنید:ok::Gol:


سلام.....
[=arial,helvetica,sans-serif]از آيت الله بهجت سوال شد:
[=arial,helvetica,sans-serif] چه كنيم تا نماز صبحمان قضا نشود؟
[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]در پاسخ فرمودند:
[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]كسي كه باقي نمازهايش را در اول وقت بخواند
[=arial,helvetica,sans-serif] [=arial,helvetica,sans-serif]خدا او را براي نماز صبح بيدار خواهد كرد



[=arial,helvetica,sans-serif]نماز اول وقت چکشی است بر سر نفس
[=arial,helvetica,sans-serif]از وقتش که گذشت
[=arial,helvetica,sans-serif]می شود
[=arial,helvetica,sans-serif] چکشی بر سر نماز