جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=&quot]خدا راباتمام وجود فريادخواهم زد[/][=&quot]
[/]
[=&quot]تابه دنياثابت كنم؛[/][=&quot]
[/]
[=&quot]تمام مسيرهابه طرف مشترك موردنظر[/][=&quot]
[/]
[=&quot]اشغال نمي باشد![/]

[=&quot]خداوند به موسای نبی فرمود: با زبانی دعا کن که با آن گناه نکردی تا دعایت مستجاب گردد![/][=&quot]
[/]
[=&quot]موسی عرض کرد: چگونه؟![/][=&quot]
[/]
[=&quot]خداوند فرمود: به دیگران بگو برایت دعا کنند چون تو با زبان آنها گناه نکردی![/]

[=&quot]خدایا...[/][=&quot]
[/]
[=&quot]نــرسـان "زمـانی" را کـه بــرای زنـدگی؛[/][=&quot]
[/]
[=&quot]همـه چیـز داشتـه باشیـم غیـر از "زمـان"[/][=&quot]...[/]

[=&quot]می دانم تا وقتی که پشتت به خدا گرم است تمام هراس های دنیا خنده دار است...[/]

[=&quot]خداوندا مدعیان رفاقت هرکدام تا قافله ای همراهند[/][=&quot]
[/]
[=&quot]عده ای تا مرز زمان ، عده ای تامرز توان و همگی تا مرز این جهان...[/][=&quot]
[/]
[=&quot]تنها تویی که می مانی...[/]

[=&quot]خود می نگرم تا ببینم که خطا کجاست...[/][=&quot] [/][=&quot]
[/]
[=&quot]بعد از کمی تامل و قدری سکوت پی میبرم:[/][=&quot] [/][=&quot]
[/]
[=&quot]آنجا که خالی از خداست ، خطاست...[/]


دنياي دست ها

از هر دنيايي بي وفاتـر است ...

امـروز دست هـايت را مـي گيـرنـد ...

قصه ي عـادت که شدي همان دست ها را بـرايـَت تکان مـي دهند



پوشيده و محفوظ داشتن زن مايه آسايش بيشتر و دوام زيبايى اوست.

امام على عليه السّلام

الهی مرا با خویشتن تنها مگذار که این دیوانه با من دشمنی دارد!

[="purple"]کسی به خدا گفت: اگر سرنوشت مرا تو نوشتى، پس چرا آرزو کنم؟

خدا گفت: شاید نوشته باشم هر چه آرزو کند![/]

بر آنکه در زمین است رحم کن تا آنکه در آسمانهاست بر تو رحم کند

چقدر سخته که در هجوم رنگین کمان ها یکرنگ بمانی!

پروردگارا تو تکراری ترین ” حضور ” روزگار منی
و من عجیب ؛ به آغوش تو
از آن سوی فاصله ها
خو گرفته ام . . .

خدایا ...
دلم مرهمی می خواهد از جنس خودت!
نزدیـــک
بی خطــــر
بخشــــنده...
بی منّـــــــــــــــــت ... !

[="Tahoma"][="Black"]

به شبهای تودل بستم که زلف و شانه پیدا شد
به چشمان تو خو کردم که صد افسانه پیدا شد

رها کردم دل خودرابه دشت بی خیالیها
هزاران لاله درسرمای این ویرانه پیدا شد

شکستم عاشقانه بین دستان صمیمیّت
که لیلی بر سردرعشق این دیوانه پیداشد

به صودای وصالت همچنان پیوسته می سوزم
که دراین بزم تنهایی پر پروانه پیدا شد

هوای این و آن درسر نمی آید که برخیزم
چنان مستم که گویی طوطی مستانه پیدا شد

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

ه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ

شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد
گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ

کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی
وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ

رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان
جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ

وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی
گرچه مستوجب صد گونه جفایی، بازآ

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

ه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ

شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد
گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ

کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی
وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ

رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان
جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآوعده کردم که به تو سر نزنم
برسم تا دم در در نزنم
قول دادم به غزلهای خودم
زل به چشمان تو دیگر نزنم
مطمئن باش خیالت راهت
گله ای از تو به دفتر نزنم
این چه رسمیست که باید یک عمر
حرف خود را به تو آخر نزنم
برو ای عشق برو تا اینکه
روی دستان تو پرپر نزنم

وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی
گرچه مستوجب صد گونه جفایی، بازآ

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

يادگار از تو همين سوخته جاني است مرا
شعله از توست ، اگر گرم زباني است مرا

به تماشاي تن سوخته ات آمده ام
مرگ من باد که اين گونه تواني است مرا

نه زخون گريه آن زخم ، گزيري ست تو را
نه از اين گريه يکريز ، اماني است مرا

باورم نيست ، نگاه تو و اين خاموشي؟
باز برگردش چشم تو گماني است مرا

چه زنم لاف و رفاقت ؟ نه غمم چون غم توست
نه از آن گرم دلي هيچ نشاني است مرا

گو بسوزد تنه خشک مرا غم ، که به کف
برگ و باري نبود دير زماني است مرا

عرق شرم دلم بود که از چشمم ريخت!
ورنه برکشته تو گريه روا نيست مرا

[/]

[="Tahoma"][="Black"]

ای یوسـف زهرا در دل های ما نه هفت سال ، که عمـری است خشک سالی می راند.
در این دل های خشکیده، نه گل محبتی می روید، نه شکوفه حضوری به بار می نشیند
و نه شقایق وصالی می شکفد.
آن چه این دل قحطی زده را از نعمـت و خـرمی، سرشار میـکند، سرانگشت تدبیر شماست.
بـیا و بر دل های مـا حکومت کن، که این دیار جز به تـدبیر شما به سـامان نمیرسد.
خوشا حال آنان که چشم به راه خوبی ها نشسته اند!
چه بزرگ است پاداش آنان که به انتظار موعود جهانی روزگار می گذرانند
و چه شکوهمند است رتبه و مقام آنان که منتظر حقیقی قائم آل محمد (ص ) هستند.
پروردگارا ! مهر یوسف را در دل عزیز مصر و همسرش نشاندی،
مهر یوسف زهرا را نیز تو در دل ما بنشان.
عشقی ده جانسوز که از سوز آن، جهانی بسوزد و از آن سوزش،
شعله ای فراهم آید تا چراغ راه مشتاقان گردد...!
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود
رفتم که داغ بوسه پر حسرت ترا
با اشکهای دیده ز لب شستشو دهم
رفتم که نا تمام بمانم در این سرود
رفتم که با نگفته بخود آبرو دهم
رفتم ‚ مگو ‚ مگو که چرا رفت ‚ ننگ بود
عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما
از پرده خموشی و ظلمت چو نور صبح
بیرون فتاده بود به یکباره راز ما
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

آمدي وه كه چه مشتاق و پريشان بودم
تا برفتي ز برم صورت بي جان بودم
نه فراموشيم از ذكر تو خاموشي بود
كه در انديشه اوصاف تو حيران بودم
بي تو در دامن گلزار نخفتم يك شب
كه نه در باديه ی خارمغيلان بودم
زنده مي كرد مرا دم به دم اميد وصال
ورنه دور از نظرت كشته هجران بودم
به تولاي تو در آتش محنت چو خليل
گوييا در چمن لاله و ريحان بودم
تا مگر يك نفسم بوي تو آرد دم صبح
همه شب منتظر مرغ سحر خوان بودم
سعدي از جور فراقت همه روز اين مي گفت
عهد بشكستي و من بر سر پيمان بودم
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

دل من باز گریست
قلب من باز ترک خورد و شکست
باز هنگام سفر بود
و من از چشمانت می خواندم
که به آسانی از این شهر سفر خواهی کرد
و از این عشق گذر خواهی کرد
و نخواهی فهمید....
بی تو این باغ پر از پاییز است...!
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

برگرد ای توسل شب زنده دارها
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها
از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو
حاجت روا شوند هزاران هزارها
یکبار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها
از درد بی حساب فقط داد میزنم
آیا نمیرسند به تو این هوارها
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیده ایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو "مهزیار" شد
یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

این چیست ؟ حس گمشده ای در وجود من؟
یا هق هق غریب خدا در سجود من
آن شب که ماه پشت نگاهت خسوف کرد
تابیده بود تار وجودت به پود من
هی سنگ پشت سنگ بزن … نه,نمی روم
مجنون برکه ات شده ماه کبود من
از بس تمام شهر به تو خیره می شوند
جز خون نمانده در دل چشم حسود من !
تو بین من و او! به خدا عادلانه نیست…
هر گز نبود رابطه ی ما به سود من
چیزی به جز غزل که ندارم , از این به بعد
تقدیم چشم های تو بود و نبود من
[/]

[="Tahoma"][="Black"]

وحشت از عشــــــــق که نه، ترسم از فاصله هاست
وحشت از غصه که نه، ترسم از خاتمه هاست

ترس بیهوده ندارم، صحبت از خاطره هاست
صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست

کوله باری است پر از هیچ که بر شانه ماست
گله از دست کسی نیست، مقصر دل دیوانه ماست!!...

[/]

الهی ؛ اگر چه درویشم ولی داراتر از من کیست، که تو دارایی منی...

الهی ، دربسته نیست ، ما دست و پا بسته ایم...


اى محبوب دلها!


تمام هستي ‏ام را خاك قدمت مي ‏كنم تا شايد نظرى به جاده دلم بيندازى ،


چرا كه تو آفتاب يقينى، كه اميد فرداها هستى،
تو بهار رؤيايى كه مانند طراوت گل ‏سرخ مي ‏مانى و نرم و سبز و لطيفى ،
تو معنى كلمات آسمانى هستي كه دستهايش براى آمدنت
به زمين دعا مي ‏كند.

اى تجسّم مهربانى!

غيرت آفتاب و جلوه زيبايى ماه تو را توصيف مي ‏كنند
و نفس آب تو رامعنى مي ‏كند و نبض خورشيد تو را وصف مي ‏كند.
خوب مي ‏دانم كه تو مي ‏آيى؛
آرى تو مي ‏آيى
همانطور كه وعده كرده ‏اى و آنگاه است كه كلمه انتظار را از
لغتنامه ‏ها پاك خواهيم كرد.پس اى تمام زيبايى!بيا تا براى هميشه فريادرس عاشقان موعود باشى

خدا كند كه بيايي...
آمين يا رب العالمين

یا ابا صالح
اقا جان یوسف در چاه!

دلم سوخته از اه نفسهای غریبت.

همه گویندبه انگشت اشاره

مگر این عاشق بیچاره دلداده دلسوخته ارباب ندارد؟

تو کجایی؟

مهدیا!
باوربکن هرشب هوایت میکنم
قلب پاره پاره ای دارم فدایت میکنم
مینشینم گوشه ای تکرار نامت میکنم
روبه قبله اشک برچشمم دعایت میکنم

[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

آواره صحرا و بیابان شده ام سودا زده طره جانان شده ام
همراه فرشتگان و جبریل امین جاروکش کعبه خراسان شده ام

خوشبخت تر از مرا نشانم بدهید دیوانه زنجیری سلطان شده ام
این معجزه پنجره فولاد رضاست امروز اگر اهل و مسلمان شده ام

از اسفل سافلین رسیدم به بهشت ضرب المثل حلقه مستان شده ام
ما را کرمش داد ز هر غصه نجات بر معرفت و مرام سلطان صلوات


[/]
[=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/][/]

نوحی به هزاران سال یک بلا دید

حسین جان

من نوح نیم لیکن هزاران بلا دیده ام

(شرح احوال بی بی زینب (س))

....

کوچک زندگی کن و بزرگ بمیر

(حضرت علی اصغر(ع))


غرورهدیه شیطان است وعشق هدیه ی خدا،وماهدیه ی شیطان رابه هم می دهیم ولی هدیه ی

خداراازهم پنهان می کنیم.

به نام نقاش هستي
زندگي بافتن يک قالي است
نه به آن نقش و نگاري که دلت ميخواهد
نقشه در دست خداست
تو فقط مي بافي
نقشه را خوب ببين
نکند آخر کار...

قالي زندگي ات را نخرند!!!

بعضيا مرگ مغزی شدن انگار !

هر روز قلبشون رو اهدا ميکنن به يکی !


همه چیز و همه کس را دوست بدار ،اما به هیچ کس و هیچ چیز دل نسپار.

عشق مانند هوا همه جا جاریست،تو نفسهایت را قدری جانانه بکش.
تمام محبت های خود را به پای دوست بریز ولی به او اطمینان نکن

تو بازی زندگی

موقع یارکشی چه خوبه
آدم بگه:
منو خدا..........شما همه!!!

[=arial,helvetica,sans-serif]وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود[/]


[=arial,helvetica,sans-serif]قلبم به چشم همزدنی سنگ می شود[/]



[=arial,helvetica,sans-serif]آقا ببخش که سرم گرم زندگی است[/]



[=arial,helvetica,sans-serif]کمتر دلم برای شما تنگ می شود[/]



[=arial,helvetica,sans-serif]چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟[/]



[=arial,helvetica,sans-serif]دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟[/]



[=arial,helvetica,sans-serif]کاش در نافله ات نام مرا هم ببری[/]



[=arial,helvetica,sans-serif]که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا؟[/]


[=&quot]نگران فردایت نباش... خدای دیروز و امروزت، فردا هم است...[/]

[=&quot]گاهی به دلتنگی خدا فکر میکنم...[/][=&quot]
[/]
[=&quot]اگه دو روز مخاطب خاصمون جوابمونو نده چقدر بی قراریم؟ [/][=&quot]
[/]
[=&quot]تازه اگه یکی دوروبرت باشه که هی بگه: نگفتم به دردت نمیخوره؟ ولش کن بابا...[/][=&quot]
[/]
[=&quot]اما هرچی بگن بازم دلتنگ مخاطب خاصیم و هی میزنگیم...[/][=&quot]
[/]
[=&quot]حالا بیبن خدا که ایییین همه ارج و قرب و بزرگی بین همه آفریده هاش بهمون داده چه حالی میشه وقتی چشم به راه دو رکعت نمازمون میمونه و ما....[/][=&quot]
[/]
[=&quot]تصور کن حالشو پیش شیطون و بقیه فرشته ها[/][=&quot]
[/]
[=&quot]...خیلی تنهاس مگه نه؟؟؟[/]
[=&quot][/]

[=&quot]از بس دستهایم را بلند کرده ام وصدایش کرده ام ... دستهایم بوی خدا می دهند....[/]

تا خون نشود دلهادلدار نمی آید،تاسر نرود غمها غمخوار نمی آید
تا شیعه بخود ناید،معشوق کجا آید؟
تا دل نشودعاشق آن یار نمی آید
مارا چه شده اي دل،وا مانده چرا در گل؟
تا دل نشود بیداردلدار نمي آيد.

در اخبار داود آمده است:
خدا به او فرمود:
به آنان كه روى به عشق من دارند بگو:

با برداشته شدن حجاب بين من و شما و اين كه مى‏توانيد مرا با چشم دل ببينيد جدايى خلق از شما به شما ضررى نمى‏رساند
و با سايه انداختن دينم بر سر شما، روى‏گردانى دنيا برايتان ضرر ندارد
و در صورت طلب خشنودى من خشم خلق در حق شما كارى نمى‏تواند بكند

در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست

برخیزتا بگریند!



دلتنگی بد نیست


یادگاریست

از آنان که دوستشان داریم

ولی ازآنها دوریم

چه دنیای عجیبـــــــی است....

هروقت حرف دلم را زدم....

دلت را زدم.....

هنر آن است که بمیری پیش از آن که بمیرانندت و مبدأ و منشأ حیات آنانند که چنین مرده اند
شهید آوینی

نمي دانم عاشق بودن چيست؟ اما اگر بگويم قبل از آنكه روح در وجودم بدمد ؛براي بودن تو اصرار به هستي شدنم داشتم اغراق نكرده ام.

هر روز كه خورشيد سر در مي آورد آدم وحوايي متولد مي شوند...

وهر بار خدا مي گويد:(در بهشت وزيبايي

هاي دنيا زندگي كنيد و براي رسيدن به خوشبختي تلاش كنيد اما نزديك اين ابليس نشويد كه بر خويش ستم خواهيد كرد)

نمي دانم چندين آدم وحوا از وجودم رابه سوي ستم كشانده ام؟

زماني كه ماه بيرون ميآيد..

چرا معجزه هاي زيياي قرآن عجيب هست ؟!وقتي تو(انسان)خودت معجزه هستي...

توميتواني:

مانند عيسي كلمات اميدبخش بگويي تانفس هاي مرده را جان دهد.زبان اميدوار تو دم عيسي دارد..

توميتواني:

مانندموسي عصاي اگاهي را برميدان فريب وجهل پراكني بيندازي تاتمام آگاهي رابه هم نوعان خود در جامعه هديه كني.عصاي موسي دردستان معرفت توست.

تو ميتواني:

مانند ايوب باقرباني يوسف هايت ازمال و جان وحرص وطمع دنيا دست بشويي تا يوسف گم شده حقيقي ات(خدا) رابيابي.لباس يوسف آسماني ات(عرش خدا)بالاي اشك هاي چشمان توست.

تو ميتواني:
محمدوار(ص)احساس ها را يكي كني وتمام قلب ها رابا مهروعطوفت به وحدت كلام برساني.كلام رساي زيباي محمدي در زبان قلب واحساس توست.
تو.....
چون تو خودت معجزه هستي...
چون تو پيامبر گونه آفريده شدي..
چون 124هزااااااااااااااااار پيامبر درتو نهفته است.
وداستان هايش درقران براي بيدارشدن اين124پيامبردر توست..

خواهش مي كنم هميشه به توانايي هايت اميدار باش.
خواهش مي كنم.:Gol:

معبودم!
متبرکم گردان به نامت
متبلورم گردان به عبادتت
متذکرم گردان به ذکرت
مرحمتم گردان به رحمتت