جلوگیری از تکرار اشتباه

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جلوگیری از تکرار اشتباه

با سلام
بنده مدتي پيش با آقايي اشنايي شدم كه اقاي ديندار و خوبي به نظر مي امد و به گمانم هر دو به هم علاقه مند بوديم و گرچه خوشبختانه رابطه و يا قول و قراري بين ما صورت نگرفت اما نگاه هاي اشتباه و رفتار هاي اشتباه كه تعداديش توسط من انجام شد اين علاقه رو علني و اشكار كرد اما بعد از مدتي متوجه شدم به ايشان علاقه اي ندارم و گاهي فكر ميكنم علت اينكه علاقه اي به ايشان نشان دادم احساس دلسوزي من براي ايشان به دليل اينكه اقاي خوب اما تنهايي بود ، بوده است و اين علاقه ي ما بين افرادي كه در ان مكان وجود داشتند تا حدي مشخص بود اما من انجا را ترك كردم و از تمام اون رفتار ها پشيمان هستم و ميخواهم بدانم با توجه به اينكه شايد من زمينه ساز اين علاقه بودم و ايشان را به خود دلبسته كردم ، ترك ايشان بعد از پشيماني ، اشتباه بوده است يا نه و اگر ايشان دچار ضربه ي روحي بشوند و يا آبروي ايشان بين ان افراد به دليل اين علاقه بريزد ، حق الناسي بر گردن بوده يا نه ؟ در ضمن بنده كه حدود ١٦ سال سن دارم تا كنون احساسات اشتباه زيادي داشته ام و فكر ميكردم عاشق شده ام و هميشه اشتباه بود و من خيلي پشيمانم ازتمام اون احساسات و نميخام اشتباهلت گذشته را تكرار كنم اما بعد از مدتي بعد اين اتفاق من به طور خيلي عجيبي با يه اقاي خيلي به نظر مذهبي اشنا شدم به صورتي كه اين اقاي جوان از پيراهني استفاده ميكنه كه حتي كمي از بالاتنه اش هم پيدا نيست و از نظر اعتقادي و رفتاري خيلي به من شبيه به نظر ميرسد و من به فكر ازدواج با ايشان افتادم البته بگويم خانواده ي من مثل من چندان مذهبي نيست و از خانواده ي پولداري هستم كه به احتمال زياد به من اجازه ي ازدواج با يه همچين شخصي حتي در سن بيست و خورده اي هم داده نخواهد شد چه برسه به اين سن اما موضوعي كه من رو نگران ميكند از دست دادن اين اقاست زيرا احساس ميكنم ديگر يه همچين شخص ايده الي از نظر تقوا و ايمان پيدا نميكنم و ممكن است در اينده به دليل خانواده مجبور به ازدواج با شخصي پولدار و تحصيل كرده بشوم كه از نظر اعتقادي باهم بسيار متفاوت باشيم و احتمالا هيچ شخص و خانواده ي مومني به سراغ من نيايد به دليل خانواده ي من و اگرهم بيايد احتمالا قبول نميشود ، و من به دليل اختلافات باوري و شرايطم در خانواده ، زجر ميكشم ااما اگر اين ازدواج ممكن شود با توجه به اينكه گمان ميكنم مورد پسند اين اقا هستم و ايشان با خانواده ام نيز اشنايي كمي داشته اند هم از مشكلات خانوادگي تا حدي ازاد ميشوم و هم ان اشتباهات پيشين ديگر انشالله پيش نمي ايد ضمن اينكه فكر ميكنم هم من و هم اين اقا خوشبخت خواهيم شد
با تشكر از زحمات شما

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

سلام خدمت شما خواهر محترم
صميمانه تشكر مي كنم از اين كه به اين مركز اعتماد داريد و مشكل خود را با ما درميان گذاشته ايد.
بزرگوار در گذشته همان قدر كه شما بي احتياطي و ناپرهيزي كرده ايد ايشان هم مقصر هستند. به جاي اين كه غرق در گذشته شويد و خود يا ديگري را ملامت كنيد، با پشيماني از گذشته و تصميم در تكرار نشدن در آينده توبه كنيد و از خداوند بخواهيد گذشته را ببخشد و زندگي شيرين و بدون تشويش به شما ببخشيد.

تاريكي شديد و چراغ راه
تصور كنيد به محيط شلوغ مانند مترو رفته ايد كه به شما مي گويند اينجا احتمال اين كه وسائل شخصي تان گم شود، پايتان لگد مال شود و به بدنتان فشار آيد و احيانا جيب يا كيفتان زده شود زياد است چه مي كنيد؟
طبيعي است كه تا جايي كه بتوانيد مراقبت هاي جسمي و ذهني و ايمني را بالا مي بريد. همين طور كه ما در امور زندگي رفاهي با متخصصاني چون مهندسان، مكانيك، مشاور املاكي، نقاش،نجار و..مشورت مي كنيم لازم است براي امور مهم زندگي مانند ازدواج با احتياط زياد جلو برويم و با متخصصان امر ازدواج مانند مشاوران و دادگاه هاي خانواده (به طور مستقيم يا غيرمستقيم) به خصوص با آمار وحشتناك ازدواج هاي نافرجام، طلاق هاي فيزيكي و طلاق هاي خاموش عاطفي و مشاجرات بين زوج ها مشورت كنيم. وقتي تاريكي بيشتر باشد نياز به چراغ و روشنايي بيشتر است و مشورت ذهن تاريك ما را روشن تر مي كند و ترديدها و تعارض ها را برطرف مي كند. بنابراين از اين به بعد براي ازدواج ابتدا با خانواده مشورت كنيد و بعد متخصصان.

مشورت كن با گروه صالحان‏

بر پيمبر امر شاوِرهُم بدان‏
امرُهم شورى براى اين بود
كز تشاور سهو و كژ كمتر رود
اين خردها چون مصابيح انورست
بيست مصباح از يكى روشن ‏تر ست‏

وابستگي قبل از شناخت
به عنوان مشاوري كه سال ها تجربه دارم و با دادگاه هاي خانواده، اساتيد با تجربه و كتاب و تحقيقات و آمارشان ارتباط دارم خدمت شما عرض مي كنم كه يكي از آفات اساسي ازدواج كه سبب مي شود برج زيبايي ازدواج ويران شود بنا كردن اين برج بر شن هاي روان وابستگي است نه بر فنداسيون شناخت عميق از صفات اخلاقي و شخصيتي همديگر.
اين كه در سن نوجواني و جواني گرايش به جنس مكمل در وجود انسان شعله ور مي شود امري طبيعي است و نبودش بيماري است ولي ما در زندگي دنيا ياد گرفته ايم و بايد بيشتر مهارت كسب كنيم كه نبايد براي رسيدن به هر خواسته اي عجول باشيم و از هول حليم در ديگ بيفتيم. مثال ساده اش اين است كه كسي بخواهد لباس شب عيد يا عروسي بخرد از شدت خوشحالي بودن مشورت يا وارسي و بررسي لباس و توجه به تناسب ان با خودش و بدون نظر سنجي و ديدن در آينه سريع پول هنگفتي بدهد و برگردد. وقتي به منزل برسد ببيند پول و وقتش از دستش رفته است و لباس هم مناسب نيست.
شما به سمسارها سر بزنيد ببينيد اين روزها چه قدر تازه عروس ها و خانواده هايشان دنبال آنها مي روند تا وسائل زندگيشان را بهاي كمي بخرند. زوج هايي كه اغلب براساس هيجان هاي زود گذر و بدون مشورت و رعايت هاي ملاك و تناسب ها و همتايي ها ازدواج مي كنند زود هم جدا مي شوند.
بنابراين جوانان بايد قبل از اين كه به فكر تشكيل زندگي بيفتند مهارت هاي زندگي مانند شناخت و مديريت هيجان ها، حل مسأله، مديرت خشم، همسرگزيني، تصميم گيري و ارتباط موثر و...را ياد بگيرند.

گدايي شريك زندگي
فردي كه احساس ارزشمندي دارد اعتماد به نفس دارد و ارزش خود را بيشتر حفظ مي كند. بايد به جنسيت خود هم توجه داشته باشيد. در طبيعت جنس مرد خواستگار است و جنس زن خواسته شده. مرد سمبل نازكشيدن است و زن سمبل ناز كردن.
مردان معمولا ظرفيت اين را ندارند كه خانمي به آنها پيشنهاد ازدواج بدهد. اين كار خودشيفتگي مردان را چندين بار مي كند و ممكن است در طول زندگي پيوسته به رخ بكشد كه تو دنبال من راه افتاده بودي و به من براي اين كه شوهرت شوم التماس و خواهش مي كرديد و اين براي يك خانم خيلي ناراحت كننده است.
بنابراين بهترين راه براي گزينش همسري همكفو اين است كه خودتان مهارت هاي زندگيتان را افزايش دهيد، در معاشرت هاي سالم حضور فعال و با نشاط داشته باشيد و از واسطه هايي امين و راز دار (نه پيك) كمك بگيريد. همين طور كه زندگي كردن براي شما با فردي كه ديندار نيست سخت است. زندگي كردن يك جوان ديندار كه باورهايش هنوز مستحكم و قوي نشده است با خانواده شما كه به مسائل ديني زياد مقيد نيستند بسيار آزار دهنده خواهد بود. عدم تناسب در باورهاي ديني و خانوادگي و دخالت والدين در شؤون زندگي زوج هاي جوان از اساسي ترين عامل انهدام خانواده است. مگر اين كه واقعا جواني باشد كه قدرت سازگاري بالايي داشته باشد وباورهايش قوي باشد. بنابراين شما بايد بعد از حضور خواستگار شفاف درباره باورهاي ديني خود و خانواده با پسر صحبت كنيد. نتيجه گفتگوها را در جمع خانواده ها اعلام كنيد و حتما زيرنظر مشاور باشيد. چون ممكن است جواني از روي احساس بپذيرد و يا زوج ها از روي احساس تصور كنند همتا هستند ولي از نظر ويژگي هاي شخصيتي و اخلاقي و باورها و ارزش ها با هم تناسب نداشته باشند و اين امر سبب ويران شدن زندگي مشتركشان شود.

منبع براي مطالعه بيشتر
مشاوره قبل از ازدواج، سيدمهدي حسيني بيرجندي، نشر آواي نور تهران

اگر سؤالي تا اين جا باشد در خدمت شما هستم

...
مصابيح: چراغ ها

با سلام
از اينكه پاسخگوي من و امثال من هستيد بسيار متشكرم و از اينكه اين سايت و افرادي مانند شما در اينجا حضور دارند خيلي خوشحال و خرسندم
سوالات
١: در مورد قضيه ي اول ايا من از اون اقاي اولي بايد معذرت خواهي كنم يا نه ؟
٢: ميشه لطف كنيد و رشته تون رو به من بگيد ، روانشناسي ديني، يا باليني يا غيره ؟
٣: در ازدواج از نظر اسلام مگر فقط ايمان و تقوا مهم نيست همانطور كه حديثي بود كه ميگفت اگر خواستگاري امد اگر از اخلاق و دينش راضي بوديد به او دختر بدهيد ( در مورد سند مطمئن نيستم ) خب اگه اين حديث صحت داشته باشه اونوقت هم كفوي اجتماعي ، اقتصادي ، ظاهري ، تحصيلي و ... مهم نيست هست ؟
٤: اين قضيه ي شناخت كه شما ميگوييد به نظرم تا حد زيادي قبل از ازدواج حاصل نميشه چون اگر وارد رابطه ي نامشروعي بشوند از يه طرف گناهه و از طرف ديگه به دليل علاقه و وابستگي از شخص ، يك همسر ايده ال در خيال ميسازند و به نظر من به صورت سنتي هم در طي جلسات و تحقيقات نميشود انقدر شخص مقابل رو شناخت و حتي شايد راهي براي پي بردن به ميزان اخلاق و تقوا هم نباشه (به طور دقيق )
٥: با توجه به اينكه من مثال هاي ديگه از افرادي مثل خودم رو ديدم كه متدين بودند و در سنين جواني قصد ازدواج با شخص خاصي و يا بدون در نظر داشتن شخصي خاص ، تصميم به ازدواج گرفتند ، مگر به ازدواج در جواني سفارش نشده است و چه كار بايد كرد ، منتظر ماند تا احساسات زودگذر بروند و عقل به جايش بيايد و يا در همين سن ها ازدواج كرد ؟
٦: من بعد از اينكه كلي اشتباه انجام دادم اگر دوباره اشتباه نكنم شايد يه كم عقل به كلم امده باشد و زياد از روي احساسات تصميم نگيرم ولي هنوز در شكم كه به علت عواطف و ويژگي هاي نوجواني بايد تا بزرگسالي بيخيال قضيه ي ازدواج شد يا به سفارشات ديني عمل كرد
٧: درسته كه براي يك شخص متدين ، ازدواج با خانواده ي غير مذهبي سخت خواهد بود ولي براي من هم از همين الان هم زجراورتر خواهد بود كه علاوه بر خانواده ي نه چندان مذهبي كنوني كه شايد حتي بعضي نمازهم نخوانند ، خانواده ي نه چندان مذهبي ديگري نصيبم بشود كه همراه با بي حرمتي ها و ... خواهد بود ، اين را هم بي دليل نميگويم چون برخي از اقوام كه تقريبا هم كفوي اجتماعي ، اقتصادي داريم ، پسرهايي دارند كه از نظر تحصيلي در وضعيت خوبي هستند و من احساس ميكنم خانواده اين افراد را در نظر دارند
٨: من مشورت را خيلي قبول دارم ولي هر شخصي هم به نظرم نميتواند مشاور خوبي باشد و من فكر نميكنم كه خانواده ي من كه باورهاي من رو ندارند و اولويت ها و ذهنيات انها با من متفاوت هست ، مشاوران خوبي براي من باشند و من از افرادي كه من را درك كنند مشورت بخواهم
از لطف شما خيلي خيلي ممنونم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]1- اگر كار شما برايش مطمئن هستيد دردسر ايجاد كرده است و خودش هم دخيل نبوده بله. ولي مراقب باشيد ممكن است ذهن شما فريبتان دهد و دنبال بهانه براي ارتباط باشد و توجيه كند(دقت كنيد)
2- طلبه و روان شناس باليني
3- ببيند ما بايد دين اسلام و دستوراتش را خوشه اي ببينيم نه حبه اي: بله دين و اخلاق معيار اصلي است ولي كفويت هم در روايات مورد تأكيد است انحكوا الاكفاء با همكفوان و همتايان خود ازدواج كنيد
نيز همين كه اجازه داده شده مرد با شرايطي موقع خواستگاري كه قصد جدي ازدواج در كار است دختر را ببينيد كه بعد بهانه نياورد نشان دهنده اين است كه زيبايي مهم است يا اين كه اذن پدر لازم است ولي در عين حال نمي تواند دختر را مجبور به ازدواج كند مشخص است كه مثلا به دل دختر هم بايد خواستگار بنشيند و تناسب شخصيتي و... داشته باشند
ولي در كل اگر اين مسائل مانند تناسب هاي ثانوي مانند در چاقي و لاغري و اقتصاد مطرح است به دليل اين است كه ما باورهاي عميق ديني نداريم و فردا هزار و يك بهانه مي گيريم.
4- شناخت اگر متمركز بر ارتباط دختر و پسر به تنهايي باشد احتمال وابستگي آنها زياد است ولي گفتيم كه براي شناخت عميق بايد از كانال هاي متعدد ديگر مانند تجربه بزرگترها، هم انديشي، گفتگوي و معاشرت خانواده ها با هم، تحقيق از دوستان، گفتگو با معرفان و معتمدان او و.... كمك بگيريم به خصوص مشاوره ازدواج در صورت ترديد.
5- مي توان جمع كرد يعني گره زد احساسات را با روش هاي عاقلانه و خطرزدايي كه بالا بيان شد
6- سفارش ديني هم منظورش اين نيست كه تا بلوغ شناختي، هيجاني و ذهني و اجتماعي و ...حاصل نشده ازدواج كنيم. بنابراين تا وقت داريد با مطالعه و شركت در كلاس هاي اموزشي مشاوران و ديدن نرم افزارهاي اموزشي باليدگي و بالندگي و پختگي خود را افزايش دهيد.
7- به هرحال شما در بافت زندگي خودتان در نظر گرفته مي شويد تلاش كنيد اگر چاره اي نداشتيد كه از بين همين ها انتخاب كنيد اگر ديندار نيستند يا مقيد نيستند. فردي را انتخاب كنيد كه عاقل و پخته و اخلاقي و وجدان گرا باشد. اگر خواستگار مذهبي هم داشتيد بايد شرايط را شفاف بگوييد تا با درك درست از موقعيت تصميم بگيرد چون اگر باورهاي ديني عميقي نداشته باشد و يا قدرت سازگاري بالايي نداشته باشد ممكن است همرنگ جماعت شود و يا نتواند شرايط را تحمل كند و زندگي تان تلخ شود
8- براي ازدواج تلاش كنيد خودتان به پختگي برسيد كه بتوانيد با دليل منطقي آنها را متقاعد كنيد كه فردي را مي خواهيد كه متناسب با شما هم باشد. نيز مي توانيد به ايشان بگوييد در دنيا مشاوره ازدواج جا افتاده است بنابراين نبايد خودمان را محروم كنيم
آنجا به مشاور بگوييد باورهاي ديني داريد
چون مشاوران ازدواج مي دانند كه يكي از عوامل مهم اختلافات زناشويي ناهمتايي در مذهب و باورها و ارزش ها است
موفق باشيد
[/]

از توصيه ها و مشاوره ي شما خيلي خيلي ممنونم اميدوارم خداوند به شما اجرتان را به خاطر اين خيرخواهي ها بدهد
1: در مورد سوال اولم ، اگر خود شخص هم تا حدودي مقصر باشد ميتوانم معذرت خواهي نكنم؟ چون ميترسم اوضاع بدتر بشود و همين كه دوست ندارم معذرت خواهي كنم
2:اونجايي كه گفتيد اگه شخصي قصد جدي براي ازدواج دارد ميتواند دختر را ببيند فكر ميكنم جايي كه من در موردش خواندم مربوط به مطمئن شدن از سلامتي دختر بود
3:بدون توجه به شرايط من سوال ديگه اي دارم كه به نظرم بعضي احاديث نه فقط در زمينه ي ازدواج ، به طور كلي با هم در تناقض هستند مثلا اون حديثي كه من گفتم كه اگر از تقوا و اخلاق طرف مطمئن بوديد بهش دختر بدهيد با حديث مربوط به هم كفوي تناقض دارد و احاديثي هم هست كه به اقايان توصيه ميكند كه در مورد مو سوال كنيد يا شخص چشمان شهلا داشته باشد و جوگندمي باشد و ... بعد يه حديث ديگه ميگه اگر كسي با زني به خاطر زيبايي يا مالش ازدواج كند خدا اونو به همون وا ميگذارد و اگه به خاطر دينش ازدواج كند همه رو در اون ميبيند ، خب اينا همه با هم در تناقض اند و اگر در مورد خانم ها توصيه شده كه هم دينشون قوي باشه و هم ويژگي هاي ظاهري بالا ، خب تا حدودي بي عدالتيه چون در مورد اقا يه جورايي ميگه فقط اخلاق و دين ( البته يه حديث ديگه بود ميگفت مالي هم داشته باشد كه نشان دهنده ي تناقض هست ) يا حديث ديگه كه در مورد بهترين زنان بود كه زايا و ... باشند ولي به نظرم كمتر حديثي در مورد ملاك هاي انتخاب همسر براي يه خانم هست و دوست ندارم اينو بگم ولي تا حدودي بي انصافي به نظر مياد ( البته در مورد اسناد و صحت اين احاديث مطمئن نيستم ، احتمالا شما خودتون بهتر ميدونيد)
4:يه موضوع ديگه : بعضي ميگن كه ادمي كه ازدواج نكنه نميتونه به كمال برسه و هر شخصي نياز به يه همسر به عنوان مكمل داره و يا اينكه انسان موجودي اجتماعيه و ... بعد ايه ي قران ميگه كه ايا خداوند براي بنده اش كافي نيست ؟ خب اگه خداوند براي بنده اش كافي هست پس اون نيازها براي فرد باايمان نبايد وجود داشته باشند (از نظر من )
5: در مورد موضوع سومي كه شما مطرح كرديد كه ما باورهاي ديني عميقي نداريم و بهانه ميگيريم من اينجوري متوجه شدم كه مثلا به ظاهر هم اهميت بدهيم كه بهانه نگيريم ولي خب به نظر من راه حلش اينه كه باورهاي ديني رو عميق كنيم و ايمان رو زياد كنيم نه اينكه به ظاهر هم اهميت بدهيم چون باور هاي ديني محكم نداريم ( البته نميدونم درست متوجه منظور شما شدم يا نه ، اميدوارم يه وقت از نظر هاي مخالف من ناراحت نشيد احتمالا هم حرف شما درست هست كه خيلي باتجربه تر و عالم تر از من هستيد و ممكنه حرفاي من به خاطر خام بودنم باشه و به خاطر همين هم هست كه انقدر سوال ميپرسم و شايد سر شما رو هم درد ميارم ، شرمندم ) از لطف شما بسيار متشكرم
التماس دعا

حامی;831638 نوشت:

7- به هرحال شما در بافت زندگي خودتان در نظر گرفته مي شويد تلاش كنيد اگر چاره اي نداشتيد كه از بين همين ها انتخاب كنيد اگر ديندار نيستند يا مقيد نيستند. فردي را انتخاب كنيد كه عاقل و پخته و اخلاقي و وجدان گرا باشد. اگر خواستگار مذهبي هم داشتيد بايد شرايط را شفاف بگوييد تا با درك درست از موقعيت تصميم بگيرد چون اگر باورهاي ديني عميقي نداشته باشد و يا قدرت سازگاري بالايي نداشته باشد ممكن است همرنگ جماعت شود و يا نتواند شرايط را تحمل كند و زندگي تان تلخ شود

با سلام جناب حامی
در رابطه با این موضوع, با این شرایط, آیا متدین بودن خانواده طرف مقابل, باید جزو ملاک های اصلی باشد؟

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Aida1;831775 نوشت:
از توصيه ها و مشاوره ي شما خيلي خيلي ممنونم اميدوارم خداوند به شما اجرتان را به خاطر اين خيرخواهي ها بدهد
1: در مورد سوال اولم ، اگر خود شخص هم تا حدودي مقصر باشد ميتوانم معذرت خواهي نكنم؟ چون ميترسم اوضاع بدتر بشود و همين كه دوست ندارم معذرت خواهي كنم
2:اونجايي كه گفتيد اگه شخصي قصد جدي براي ازدواج دارد ميتواند دختر را ببيند فكر ميكنم جايي كه من در موردش خواندم مربوط به مطمئن شدن از سلامتي دختر بود
3:بدون توجه به شرايط من سوال ديگه اي دارم كه به نظرم بعضي احاديث نه فقط در زمينه ي ازدواج ، به طور كلي با هم در تناقض هستند مثلا اون حديثي كه من گفتم كه اگر از تقوا و اخلاق طرف مطمئن بوديد بهش دختر بدهيد با حديث مربوط به هم كفوي تناقض دارد و احاديثي هم هست كه به اقايان توصيه ميكند كه در مورد مو سوال كنيد يا شخص چشمان شهلا داشته باشد و جوگندمي باشد و ... بعد يه حديث ديگه ميگه اگر كسي با زني به خاطر زيبايي يا مالش ازدواج كند خدا اونو به همون وا ميگذارد و اگه به خاطر دينش ازدواج كند همه رو در اون ميبيند ، خب اينا همه با هم در تناقض اند و اگر در مورد خانم ها توصيه شده كه هم دينشون قوي باشه و هم ويژگي هاي ظاهري بالا ، خب تا حدودي بي عدالتيه چون در مورد اقا يه جورايي ميگه فقط اخلاق و دين ( البته يه حديث ديگه بود ميگفت مالي هم داشته باشد كه نشان دهنده ي تناقض هست ) يا حديث ديگه كه در مورد بهترين زنان بود كه زايا و ... باشند ولي به نظرم كمتر حديثي در مورد ملاك هاي انتخاب همسر براي يه خانم هست و دوست ندارم اينو بگم ولي تا حدودي بي انصافي به نظر مياد ( البته در مورد اسناد و صحت اين احاديث مطمئن نيستم ، احتمالا شما خودتون بهتر ميدونيد)
4:يه موضوع ديگه : بعضي ميگن كه ادمي كه ازدواج نكنه نميتونه به كمال برسه و هر شخصي نياز به يه همسر به عنوان مكمل داره و يا اينكه انسان موجودي اجتماعيه و ... بعد ايه ي قران ميگه كه ايا خداوند براي بنده اش كافي نيست ؟ خب اگه خداوند براي بنده اش كافي هست پس اون نيازها براي فرد باايمان نبايد وجود داشته باشند (از نظر من )
5: در مورد موضوع سومي كه شما مطرح كرديد كه ما باورهاي ديني عميقي نداريم و بهانه ميگيريم من اينجوري متوجه شدم كه مثلا به ظاهر هم اهميت بدهيم كه بهانه نگيريم ولي خب به نظر من راه حلش اينه كه باورهاي ديني رو عميق كنيم و ايمان رو زياد كنيم نه اينكه به ظاهر هم اهميت بدهيم چون باور هاي ديني محكم نداريم ( البته نميدونم درست متوجه منظور شما شدم يا نه ، اميدوارم يه وقت از نظر هاي مخالف من ناراحت نشيد احتمالا هم حرف شما درست هست كه خيلي باتجربه تر و عالم تر از من هستيد و ممكنه حرفاي من به خاطر خام بودنم باشه و به خاطر همين هم هست كه انقدر سوال ميپرسم و شايد سر شما رو هم درد ميارم ، شرمندم ) از لطف شما بسيار متشكرم
التماس دعا

سلام عليكم
سلامت باشيد
1- اگر عذرخواهي مفسده دارد توبه كافي است و با كارهاي نيك گذشته را جبران كنيد.
2- خبر با شرايطي كه در كتب فقهي بيان شده خواستگار مي تواند نگاه حلال كند و از نظر زيبايي او را در نگاه خود بنگرد. البته دختر هم مي تواند خواستگار را چون پوشش ندارد بررسي كند و به خودش فرصت بدهد ببينيد بعد از گفتگوها، تحقيق و بررسي و شناخت بيشتر به دلش خواهد نشست يا نه. اگر ننشست محترمانه جواب رد دهد.
3- خب مسلما زن از نظر زيبايي براي همسرش مهم است و اصولا خود زنان هم فطرتا به جلوه نمايي و زيبايي گرايش بيشتري نسبت به مرد دارد. صفاتي كه بيان شده به معناي واجب نيست راهنمايي است كه بايد در كنار صفات ايمان و اخلاق دختر در نظر گرفته شود وگرنه به شدت از دختري كه زيبا است و خودش فاسد است يا منبع رشد و زمينه تربيتش فاسد است نهي شده است. از سويي ديگر مرد اقتدارش مهم است و قوتش بنابراين مرد هم علاوه بر ايمان و اخلاق نيك بايد از صفاتي كه اين اقتدار و تكيه گاهي و سرپرسي و دادن نفقه را ويران مي كند بري باشد؛ مانند اعتياد به مواد مخدر و الكل، عياشي، خساست، رفيق بازي و مهمل گذاشتن همسر و فرزندان، بي كار و علاف، هنر ابراز عشق به طور كلامي و رفتاري، صداقت، امانت داري،بلوغ فكري و اقتصادي (سفيه نبودن)، اعتماد به نفس داشتن، تلاش براي توسعه دادن رفاه متعادل براي عيال، مهارت كنترل خشم، همنشيني با اهل و عيال و...
4- خب آيات قران را بايد در كنار هم و با هم ببنيد همان خدا فرموده من از جنس شما برايتان همسر آفريدم تا در كنارش به آرامش برسيد و ازدواج را عامل مهمي براي خويشتنداري دربرابر گناهان مي داند.
5- بله اصل اين است كه ما ايمان خود را تقويت كنيم ولي عملا تجربه نشان داده است كه افراد كمي دنبال خودسازي و تقويت باورهاي ديني هستند اگر به ايمان واقعا نه توهما قوي باشد و بتوان همسري گزينش كرد كه صورتش هم علاوه بر سيرت زيبا باشد كه بهتر است وگرنه ظاهر فرع مي شود.

...
سؤال هاي شما نسبت به سنتان پخته و خوب بود و اساسا بنده وظيفه ام پاسخگويي به سؤالات شما بزرگواران است
ان شاالله با مطالعه و مشورت و دعا و توسل و توكل زندگي شيريني داشته باشيد[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

*taha*;831826 نوشت:
با سلام جناب حامی
در رابطه با این موضوع, با این شرایط, آیا متدین بودن خانواده طرف مقابل, باید جزو ملاک های اصلی باشد؟

همتايي و سنخيت علت انضمام و اتحاد است.
هر چه تناسب هاي ايماني، اخلاقي، شخصيتي، هوشي، خانوادگي، جسمي، اقتصادي و.. بيشتر باشد پيوند زناشويي قوي تر است.
بله بهتر اين است كه همسري گزينش شود كه پيوند زناشويي را تحكيم كند از جوانب مختلف
ولي اگر فردي متدين بخواهد با فرد متدين ديگري ازدواج كند كه خانواده ها تناسب ديني نداشته باشند بايد زير نظر كارشناس روان شناس مذهبي باشند و اگر تأييد كرد ازدواج كنند وگرنه احتمال اختلاف و جدايي زياد خواهد بود[/]

خيلي ممنونم ،دست شما درد نكنه اجرتون با خدا

موضوع قفل شده است