جمع بندی جبر و اختیار انسان و ضرر رساندن به اطرافیان

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جبر و اختیار انسان و ضرر رساندن به اطرافیان

وقتی شخصی ازخدادرخواست نمی کند واوعلیم به ذات صدوراست وغیراو نمی تواندمشکل بنده ای راحل کند یااوراموفق به گناهی کندواین بنده دست بسته است واطرافیانش راآزارمی دهداطرافیان اوچه تقصیری دارندتامنتظراراده الهی یااراده ای خلاف رضایت این بنده باشدوعذاب بکشند.خدایی که اراده به مشرکین وستمکاران دادتاپیامبرراآزاردهندوامامان رامسموم کنند.چرابه بنده مسلمان گرفتارهوای نفس کمک نمی کندتاموفق به گناه ولذت شوداین بنده حرفی نداردتادرقیامت محاکمه شوداما وجدان خداکجااست چراشرایط اطرافیانش رادرک نمی کندچگونه این بنده عوامل واسباب عالم رادردست بگیردتاموفق باشد

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد عامل

[TD][/TD]

[="Book Antiqua"][="Black"]


بسم الله الرحمن الرحیم


سلام بر شما کاربر گرامی
سوال شما را می توان به چند بخش تقسیم کرد:
اول؛ آیا بنده مجبور به اعمال خیر یا شر است و اراده او دخالتی در اعمالش ندارد؟
دوم؛ وظیفه اطرافیان شخص خطاکار چیست؟

در مورد بخش اول سوال شما، تاپیک های متعددی در سایت مطرح شده و جبر و اختیار را مورد بررسی قرار داده اند، به عنوان نمونه به برخی اشاره می شود:
1. اختیار یا جبر؟ اختیار یا نقض قانون علیت؟
2. جبر یا اختیار؟
3. اختیار و وجدان
4. طینت و موقعیت ها
5. آگاهی خداوند به سرانجام شقاوتمند
6. جبار بودن خدا
7. تاثیر خانواده در آینده فرد
8. چرا خدا گذاشت آلوده بشم؟
9. علیت و اختیار
10. جبر و اختیار و پاداش و جزا

غیر از موارد بالا، تاپیک های دیگری هم هست که در صورت تمایل به آنها مراجعه فرمایید.
حاصل اینکه انسان نه به طور مطلق آزاد در اختیار است و نه مجبور به انجام کارهای خود است، بلکه امری بین ایندو است.
با ثابت شدن قدرت اختیار و اراده انسان در کارهای خویش، تغییر و تحول در او نیز معنا پیدا می کند که در بخش دوم بیشتر به این مطب پرداخته خواهد شد.

ادامه دارد...

[/]

[="Book Antiqua"][="Black"]
با توجه به این مطلب که انسان مختار است و قادر به تغییر سرنوشت خود و دیگران است، می توان در مورد شخصی که به اختیار خود دیگران را آزار می دهد نیز راههایی را پیشنهاد کرد.

اول اینکه شخصی که مرتکب منکر می شود را نهی کرد و باعث اصلاح او شد. به همین دلیل در دین بحث امر به معروف و نهی از منکر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. برای این کار، روش های متعددی وجود دارد؛ گاهی با برخورد سرد و ناملایم، طرف مقابل متنبه می شود، گاهی با درخواست از کسی که تاثیر و نفوذ بر روی شخص خاطی دارد، می توان سبب اصلاح او شد و به همین ترتیب راههای دیگری را نیز می توان امتحان کرد. در این مسیر خداوند متعال راه دعا را نیز برای انسان قرار داده است تا مقدرات خود و دیگران را تغییر دهد و منافع بیشتری را نسیب خود گرداند.

از همین رو می توان با دعا در حق کسانی که به خطا کشیده شده اند، آنها را اصلاح کرد و یا حداقل اگر اصلاح شدنی نیستند، شر آنها را از سر خود کم کرد. در همین راستا دعاهای متعددی از ائمه(علیهم السلام) در زمینه دفع شر اشخاص ظالم رسیده است، مانند دعایی که امام رضا(علیه السلام) می فرماید: «تَوَكَّلْتُ فِي كُلِّ أُمُورِي عَلَيْكَ وَ أَنَا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدَيْكَ اخْبَأْنِي اللَّهُمَّ فِي سِتْرِكَ عَنْ‏ شِرَارِ خَلْقِكَ‏ وَ اعْصِمْنِي مِنْ كُلِّ أَذًى وَ سُوءٍ بِمَنِّكَ وَ اكْفِنِي شَرَّ كُلِّ ذِي شَرٍّ بِقُدْرَتِك‏»؛ خدایا در تمام امور به تو توکل می کنم و من بنده تو و بنده بنده تو هستم. خدایا من را از شر بندگان شریر خود حفظ بفرما و از هرگونه اذیت و بدی ایشان محفوظ بدار و با قدرت بی پایان خویش از شر هر شریری نگهدار.(1)

پی نوشت:
1. ابن طاووس، على بن موسى، مهج الدعوات و منهج العبادات، دار الذخائر - قم، چاپ: اول، 1411 ق، ص300.

[/]

[="Book Antiqua"][="Black"]
نکته دیگر اینکه همه ما انسان ها در حال امتحان هستیم و شرایط پیرامونی ما نوعی امتحان است. گاهی انسان هر کاری می کند تا شرایط را تغییر دهد، اتفاقی نمی افتد؛ امر به معروف و نهی از منکر می کند، دعا می کند و هر کاری می کند، شرایط تغییر نمی کند. در این صورت ممکن است شرایط موجود معلول اعمال انسان باشد و تاثیرات دنیوی اعمال باشد و یا امتحان الهی باشد. در مورد تاثیرات اعمال به عنوان مثال ظلم به دیگران، امری است که در همین دنیا هم زندگی ظالم را تحت تاثیر قرار می دهد: «فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ قَوْلاً غَيرَ الَّذِى قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلىَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كاَنُواْ يَفْسُقُونَ»؛ اما افراد ستمگر، اين سخن را كه به آنها گفته شده بود، تغيير دادند (و به جاى آن، جمله استهزاآميزى گفتند) لذا بر ستمگران، در برابر اين نافرمانى، عذابى از آسمان فرستاديم.(1)

اما اگر انسان سابقه خود را وارسی کرد و ظلمی نیافت، از سوی دیگر با دعا و نهی از منکر نیز شر ظالم برطرف نشد، می توان این مساله را امتحان الهی دانست که در مقابل تحمل آن خداوند متعال اجری برای انسان در نظر خواهد گرفت.

پی نوشت:
1. بقره: 59.

[/]

جناب عامل حالا کسی که اراده کرده امتحان وهدایت نشود چه تقصیری دارد؟
شخصی می خواهد جهنمی شود ودیگران رابه جهنم ببرد چراآزاد نیست؟
ای کاش مانند خلفای عباسی واموی جام زهرداشتم ومسلمانان رامجبور به تامین خواسته ها می کردم

[=Book Antiqua]سلام

مخاطب;1013115 نوشت:
کسی که اراده کرده امتحان وهدایت نشود چه تقصیری دارد؟

امتحان شدن در این دنیا دست ما نیست و یک امر حتمی است: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ»؛ قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه‏ ها، آزمايش مى‏ كنيم و بشارت ده به استقامت‏ كنندگان!(بقره: 155) ابتدای آیه با تاکید شروع شده یعنی بالاخره همه شما مورد امتحان قرار می گیرید. از سوی دیگر امتحان یکی از اهداف خلقت انسان است تا در قبال آن، مقام و منزلت او در آخرت مشخص شود و اگر امتحانی در کار نباشد، به نحوی خلقت انسان عبث می شود و این با حکمت الهی سازگار نیست.
اراده انسان حد و حدودی دارد که فراتر از آن را نمی تواند داشته باشد؛ مثلا شما در این دنیا نمی توانید با این بدن مادی بدون اکسیژن و تنفس هوا زنده بمانید و لو اینکه چنین اراده ای هم داشته باشید. پس اینطور نیست که شما هر اراده ای کردید، قادر به تحقق آن باشید. انسان تنها می تواند در حیطه خود از اراده اش استفاده کند. البته این اراده در آخرت رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد و به دلیل وسعت آخرت، انسان قادر به هر کار(معقول)ی خواهد بود: «
نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي‏ أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُون»؛ ما ياران و مددكاران شما در زندگى دنيا و آخرت هستيم و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب كنيد به شما داده مى‏ شود!(فصلت: 31)
هدایت هم یکی از ملزومات امتحان است، کسی که باید امتحان بدهد، باید راه و چاه را هم بداند.

مخاطب;1013115 نوشت:
شخصی می خواهد جهنمی شود ودیگران رابه جهنم ببرد چراآزاد نیست؟

همه در اینکه راه خیر یا شر را انتخاب کنند، آزادند. تنها کاری که خداوند برای انسان کرده است این است که راه درست و نادرست را به او نشان دهد: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»؛ ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!(انسان: 3) به همین دلیل یکی به اراده خود، مردم را به راه خدا می خواند و یکی هم دین یا فرقه ای انحرافی درست می کند و مردم را گمراه می کند. هر دو دارای اختیار هستند و در قبال کاری که می کنند، مسئول می باشند.
حالا چرا می خواهید مردم را گمراه کنید؟!:natars:
انسان ذاتا طالب خیر است و نمی خواهد کسی او را آزار دهد، حتی اگر اعتقادی به آخرت هم نداشته باشد، امور اخلاقی را دوست دارد، به همین دلیل تمام ادیان حتی آنهایی که معتقد به خدا نیستند، امور اخلاقی را در آموزه های خود جا داده اند.

جناب کارشناس به نظر من امتحان شخص لج باز ومصر به انجام گناه به دلیل این است که خداپایه های ایمان اورااین قدر سست کند تامانند ساختمانی فروبرزیدچراخداهل مذاکره بااین بنده نیست توفیق گناه باآتش جهنم یک معامله عادلانه ای نیست ؟فرقه ومکتب انحرافی وگمراهی مسلمانان درقبال آتش جهنم برای خود ودیگران به شرط پذیرش یا عدم تایید آنان عادلانه نیست؟ چراخدااوراآزادقرارنمی گذاردتاعلیه اسلام تبلیغ کند مگرخدا اسمع السامعین نیست دراین میان توسل چه نقشی دارد شخص توسل به انجام گناه کندیا نذرکند خدامتوجه نیست تابه اوجواب مثبت دهدولج بازترازاین بنده است

[="Book Antiqua"][="Black"]سلام
بحث اصلی شما مگر در مورد اختیار و ضرر رساندن به غیر نبود؟
در این زمینه عرض شد انسان برای انتخاب راه خیر و شر مختار است و خدا هم جلوی او را نگرفته است اما برای کار خیر وعده بهشت داده و برای کار شر و گناه وعده جهنم.
در این بین ما مختاریم که هر کدام را انتخاب کنیم و برای انتخاب هم هادی درونی و بیرونی داریم و از سوی دیگر اغواگر درونی و بیرونی هم داریم تا دو طرف معادله درست باشد و امتحان شکل بگیرد.
حالا در این بین برخی هستند که به قول شما لج باز هستند:

مخاطب;1013200 نوشت:
به نظر من امتحان شخص لج باز ومصر به انجام گناه به دلیل این است که خداپایه های ایمان اورااین قدر سست کند تامانند ساختمانی فروبرزیدچراخداهل مذاکره بااین بنده نیست توفیق گناه باآتش جهنم یک معامله عادلانه ای نیست ؟

در مورد این گروهی که نمی خواهند راه درست بروند و امانت الهی را ضایع می کنند، خداوند وعده استدراج داده است: «وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ»؛ و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج از جايى كه نمى ‏دانند، گرفتار مجازاتشان خواهيم كرد.(اعراف: 182) این گروه را خداوند بارها متنبه کرده و درس نگرفته اند و دیگر امیدی به اصلاحشان نیست، پس خداوند نعمات مادی را برای آنها سرازیر می کند تا غرق در مادیات شوند و مدت عمر آنها سربرسد.
اما آیا واقعا خدا اهل مذاکره نیست؟!
خدایی که به بنده خود وعده داده حتی اگر آخرین لحظات عمر خود هم توبه کنی، من توبه تو را می پذیرم! توبه کار را مانند کسی قرار داده که اصلا گناه مرتکب نشده است(کافی، ج2، ص435) و آبروی کسی که توبه حقیقی کند را در دنیا و آخرت حفظ می کند، تا جایی که حتی ملائکی که گناه او را ضبط می کنند، به فراموشی می اندازد و به جوارحی که مرتکب گناه شده اند امر می کند: گناهان او را کتمان کنید...(همان، ص431) همو فرموده من توبه کاران را دوست دارم(بقره: 222) و کسی را که دوست داشته باشد، عذاب نمی کند(کافی، ج2، ص432) همو از توبه بنده خود به حدی خوشحال می شود که شخصی درمانده در بیابان زاد و توشه گمشده خود را پیدا کند و از مرگ حتمی خلاص شود(همان، ص435) و اگر بنده ای گناهی مرتکب شود و تا شب از گناه خود استغفار کند، اصلا گناه او را نمی نویسد(همان، ص437) یا در جای دیگر گفته شده بعد از گناه هفت ساعت به بنده فرصت توبه داده می شود تا گناه را ننویسند و اگر فراموش کرد توبه کند، حتی شده بعد از بیست سال خداوند گناه او را به او یادآوری می کند تا توبه کند و بعد توبه او را می بخشد(همان) و هرگاه بنده ای با توبه به سمت خدا برگردد، خداوند نیر با رحمت و مغفرت به سوی او برمی گردد.(همان، ص434)
اینها نمونه هایی از برخورد خدا با بنده گناهکار خویش است، با این تفاصیل آیا بازهم می توان گفت او اهل مذاکره نیست؟!

مخاطب;1013200 نوشت:
چراخدااوراآزادقرارنمی گذاردتاعلیه اسلام تبلیغ کند

خداوند هر کسی را در انتخاب راه خود آزاد گذاشته است و شاهد آن هم وجود افراد مختلف با دیدگاه های متفاوت است، برخی در حال تبلیغ در مورد دین(هر دین و مکتبی) هستند و برخی هم ضد دین کار می کنند و هیچ کس هم خود را مجبور به این کار نمی داند. اگر این حرف شما درست باشد، نباید در حال حاضر کسی علیه دین اسلام تبلیغ کند!!! در حالی که چندین هزار سایت و شبکه در حال اسلام هراسی و نقد اسلام هستند.

مخاطب;1013200 نوشت:
دراین میان توسل چه نقشی دارد شخص توسل به انجام گناه کندیا نذرکند خدامتوجه نیست تابه اوجواب مثبت دهدولج بازترازاین بنده است

نذر و توسل برای چه کاری؟
منظور شما نذر برای ترک گناه است؟
در این راه اولا انسان باید اراده کند و با توسل پیش رود و البته نباید انتظار داشته باشد، سالها که به گناهی خو گرفته با یک توبه معمولی مبدل به معصوم شود.(هر چند کسانی هستند که با توبه نصوح بعد از مدتی طولانی که مرتکب معصیت می شدند، بازگشته و دیگر گناه نکردند، اما این تعداد زیاد نیستند) ثانیا انسان باید پشت کار داشته باشد و با یک یا چند بار شکستن توبه ناامید نشود که ناامیدی حربه شیطان است تا انسان را دچار خسران ابدی کند. حتی اگر انسان قادر به ترک گناه هم نیست، نباید از رحمت خدا ناامید شود و کماکان قصد ترک گناه داشته باشد.
خدا تمام راه ها را برای بازگشت انسان باز گذاشته و انسان با جهالت خود، به تمام این راه ها پشت می کند...
[/]

منظوربرای ترک گناه نبود توفیق به گناه به شرط اراده واختیار.براساس اراده خودموفق به انجام گناهی نمی شود توسل می کندتاتوفیق بگیرد اماخدابااین بنده لج بازی می کند

[="Book Antiqua"][="Black"]سلام

مخاطب;1013339 نوشت:
توسل می کندتاتوفیق بگیرد

به کی توسل می کند؟!
شیطان؟
من منظور شما رو درست متوجه نشدم...
یعنی اگر خدا به کسی که قصد گناه دارد، در مواردی کمک کند تا مرتکب گناه نشوند، این لج بازی خداست؟!
البته اگر کسی اصرار به گناه داشته باشد، خدا هم او را رها می کند تا هر کاری دلش خواست(در اندازه توان او) بکند. این همان سنت استدراج الهی است.

[/]

باسمه السبحان

مخاطب;1012929 نوشت:
چرابه بنده مسلمان گرفتارهوای نفس کمک نمی کندتاموفق به گناه ولذت شودا

استعانت از خدا برای لذت گناه؟!!!

چرا در مسیر لذت حلال از خداوند استعانت نشود؟!

[=Book Antiqua]پرسش:
آيا انسان در گمراه كردن ديگران آزاد است؟

پاسخ:
از باب مقدمه بايد متذكر شد كه امتحان شدن انسان ها در این دنیا یک امر حتمی است، خداوند در اين رابطه مي فرمايد: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ»؛ قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه‏ ها، آزمايش مى‏ كنيم و بشارت ده به استقامت‏ كنندگان!(1) ابتدای آیه با تاکید شروع شده یعنی بالاخره همه شما مورد امتحان قرار می گیرید. از سوی دیگر امتحان یکی از اهداف خلقت انسان است تا در قبال آن، مقام و منزلت او در آخرت مشخص شود و اگر امتحانی در کار نباشد، به نحوی خلقت انسان عبث می شود و این با حکمت الهی سازگار نیست.
از سوي ديگر اراده انسان حد و حدودی دارد که فراتر از آن را نمی تواند داشته باشد؛ مثلا انسان در این دنیا نمی تواند با بدن مادی خود بدون اکسیژن و تنفس هوا زنده بماند و لو اینکه چنین اراده ای هم داشته باشد. پس اینطور نیست که كسي هر اراده ای کردد، قادر به تحقق آن باشد. انسان تنها می تواند در حیطه خود از اراده اش استفاده کند. البته این اراده در آخرت رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد و به دلیل وسعت آخرت، انسان قادر به هر کار(معقول)ی خواهد بود: «نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي‏ أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُون»؛ ما ياران و مددكاران شما در زندگى دنيا و آخرت هستيم و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب كنيد به شما داده مى‏ شود!(2)

با توجه به اينكه اقتضاي امتحان الهي، آزادي انسان براي انتخاب است، همه در اینکه راه خیر یا شر را انتخاب کنند، آزادند. تنها کاری که خداوند برای انسان کرده است این است که راه درست و نادرست را به او نشان دهد: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»؛ ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس!(3) به همین دلیل یکی به اراده خود، مردم را به راه خدا می خواند و یکی هم دین یا فرقه ای انحرافی درست می کند و مردم را گمراه می کند. هر دو دارای اختیار هستند و در قبال کاری که می کنند، مسئول می باشند. البته در مورد گروهی که نمی خواهند راه درست بروند و امانت الهی را ضایع می کنند، خداوند وعده استدراج داده است: «وَ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ»؛ و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج از جايى كه نمى ‏دانند، گرفتار مجازاتشان خواهيم كرد.(4) این گروه را خداوند بارها متنبه کرده و درس نگرفته اند و دیگر امیدی به اصلاحشان نیست، پس خداوند نعمات مادی را برای آنها سرازیر می کند تا غرق در مادیات شوند و مدت عمر آنها سربرسد. به عبارت ديگر خداوند سبب گمراهي ابتدائي كسي نمي شود و اصل اوليه اين است كه خداوند همه را هدايت كند اما براي كساني كه ثابت كرده اند نمي خواهند راه حق را بروند و عمدا به مقابله با دستورات الهي مي پردازند، گمراهي ثانويه يا همان رها كردن بنده اي كه قصد خوب شدن ندارد، به عنوان استدراج مطرح شده است. بدين ترتيب خداوند كسي را براي انجام گناه كمك نمي كند، بلكه تنها او را رها مي كند.
بنابراين خداوند هر کسی را در انتخاب راه خود آزاد گذاشته است و شاهد آن هم وجود افراد مختلف با دیدگاه های متفاوت است، برخی در حال تبلیغ در مورد دین(هر دین و مکتبی) هستند و برخی هم ضد دین کار می کنند و هیچ کس هم خود را مجبور به این کار نمی داند.

پي نوشت ها:

  1. بقره: 155.
  2. فصلت: 31.
  3. انسان: 3.
  4. اعراف: 182.
موضوع قفل شده است