جانشین حضرت سلیمان(علیه السلام) که بود؟

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
جانشین حضرت سلیمان(علیه السلام) که بود؟

جانشین حضرت سلیمان علیه السلام را که می شناسی، نه؟ ... همان که تخت بلقیس را به چشم بر هم نهادنی مقابل حضرت آورد. حتما روز عید غدیر هم می دانی که روزی است که او به جانشینی حضرت سلیمان علیه السلام انتخاب شد. چقدر می شناسی اش؟... می دانی که بود و چگونه نامی از نام های خداوند را می دانست؟...
آصف بن *برخیا بن شمعیا(شمعون) داماد، جانشین ، وزیر و به قولى كاتب حضرت سلیمان* بن *داوود علیه السلام بود.1او از بنى* اسرائیل و بر *اساس بعضى منابع ، معلّم دوران كودكى حضرت سلیمان علیه السلام بوده است.2برخى نیز او را پسر خواهر، پسرعمو و یا *پسرخاله حضرت سلیمان علیه السلام مى *دانند.3 در تورات از شخصى به نام «اَساف بن *بركیا» نام برده شده است كه رهبرى گروهى* از سرودخوانان و سرایندگان حضرت داوود علیه السلام را بر عهده داشته و *او را از فرزندان لاوى* بن *یعقوب بن اسحاق معرفى كرده *است.4

آوردن تخت بلقیس

بیشتر مفسّران در تفسیر آیه 40 سوره نمل كه به داستان حضرت سلیمان علیه السلام و ملكه سبأ پرداخته است ، از آصف *بن *برخیا نام برده *اند . شرح این داستان بر اساس آیات 38 تا 40 سوره نمل این گونه است: «حضرت سلیمان علیه السلام از یاران خود خواست كه پیش از وارد شدن ملكه سبأ، تخت او را در پیشگاه وى حاضر کنند. یكى از جنیان مجلس گفت : من آن را پیش از آنكه از مسند قضا ـ كه از بامداد تا ظهر ادامه داشته است ـ برخیزى، نزد تو مى *آورم و بر این كار نیرومند و امینم. حضرت سلیمان علیه السلام گفت: سریع *تر مى *خواهم».5 قرآن ادامه داستان را چنین بیان می کند: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی لِیَبْلُوَنی ءَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبّی غَنِیٌّ کَریمٌ ؛ (اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت، گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنی ، آن را نزد تو خواهم آورد ، و هنگامی که (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا دید، گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا می ‏آورم یا کفران می‏ کنم؟! و هر کس شکر کند، به نفع خود شکر می ‏کند؛ و هر کس کفران نماید (به خویش زیان نموده است، که) پروردگار من، غنی و کریم است».
مفسران درباره شخصى كه چنین دانشى داشته و چنین پیشنهادى كرده است، متفق القول نیستند و احتمال داده *اند كه او آصف* بن *برخیا، خضر، ضبّة* بن *اد، مردى صالح از جزیره، یملیخا، ملیخا، تملیخا، بلیخا، بلخ، اسطوم ، اسطوس ، اسطوع ، سلیمان ، جبرئیل ، یكى از فرشتگان، ذوالنور یا هود بوده است ؛ ولى بیشتر مفسران با استناد به روایات، بر این عقیده *اند كه این شخص ، آصف* بن *برخیا وزیر و دانشمند و فرد قابل اعتماد حضرت سلیمان علیه السلام بوده كه اسم اعظم پروردگار را مى *دانسته است ؛ اسمى كه هرگاه خداوند به آن خوانده شود ، اجابت مى *كند؛ از این *رو آصف *را مستجاب *الدعوه مى *دانند.6 روایات فراوانى از طریق اهل*بیت علیهم السلام، آصف *بن *برخیا را وصى حضرت سلیمان علیه السلام معرفى كرده و مقصود از «اَلَّذِى عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الكِتب» را همین شخص دانسته است. در روایتى از رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده است: «آورنده تخت بلقیس، وصى برادرم سلیمان *بن* داوود بود».7 در روایات آمده است: وقتی زمان مرگ حضرت سلیمان علیه السلام فرا رسید، خداوند به او وحى كرد كه آصف را وصى خود قرار دهد و میراث، نور و حكمت را به وى بسپارد.8
در حدیثی از امام *باقر و امام عسكرى علیهما السلام آمده است كه اسم اعظم از 73 حرف تركیب یافته و آصف یك حرف از آن *ها را مى *دانست كه چون به آن تكلم كرد، در یك چشم به هم زدن تخت بلقیس در دسترس قرار گرفت و 72 حرف نزد امامان علیهم السلام و علم یك حرف، نزد خداوند ثابت *است

جانشین آصف کیست؟

در تفسیر آیه 14 سوره سبأ كه به موضوع مرگ حضرت سلیمان علیه السلام پرداخته، آمده است: «مدتى كه حضرت سلیمان علیه السلام در حال تكیه بر عصا قبض روح شده بود (بر اساس* برخى *روایات، یك سال)، آصف* بن *برخیا تدبیر امور را در دست داشت. چون مرگ آصف نزدیك شد، به او وحى شد كه فرزندش صفورا را جانشین خود كند و آ*نچه از نور و حكمت نزدش بود، به او واگذارد.9 در تورات رَحُبعام فرزند حضرت سلیمان علیه السلام به عنوان جانشین وى دانسته شده است.10

مقصود از كتاب

نظر مفسران درباره كتابى كه دانش بخشى از آن نزد آصف بود، مختلف است. بعضى آن را لوح محفوظ و برخى نامه حضرت سلیمان علیه السلام به بلقیس مى *دانند و گروهى نیز آن را از جنس كتاب *هایى كه بر پیامبران نازل مى *شود، دانسته اند. همچنین جمعى آن را تورات بر شمرده *اند. گفته شده كه مقصود از كتاب، اسم اعظم پروردگار متعالى است كه دانش بخشى از آن نزد آصف بود .11

اسم اعظم چه بود؟

درباره اسم اعظمى كه آصف، خداوند را با آن خواند، برخى معتقدند كه «یا* حى یا قیوم» بوده است كه به زبان عبرى «آهیا شراهیا» است. بعضى نیز گفته *اند: «اللّه الرحمن» بوده است. «یا ذا الجلال و الإكرام» و «یا إلـهنا و إلـه كل شىء إلـهاً وحداً لا إلـه إلا أنت» نیز ذکرهایی که طبق نظر مفسران، همان چیزی بوده که آصف به آن علم داشته است.12 بنا بر روایات بهره آصف از اسم اعظم، اندك بوده است.
در حدیثی از امام *باقر و امام عسكرى علیهما السلام آمده است كه اسم اعظم از 73 حرف تركیب یافته و آصف یك حرف از آن *ها را مى *دانست كه چون به آن تكلم كرد، در یك چشم به هم زدن تخت بلقیس در دسترس قرار گرفت و 72 حرف نزد امامان علیهم السلام و علم یك حرف، نزد خداوند ثابت *است.13

آیا سلیمان (ع) به علم علم آصف نیازمند بوده است؟

امام عسكرى علیه السلام در پاسخ به این پرسش که آیا حضرت سلیمان علیه السلام براى آوردن تخت، به علم آصف *بن *برخیا نیازمند بوده، فرموده است: «سلیمان از آنچه آصف مى* دانست، ناتوان نبود؛ اما دوست داشت امت او (از جن و انس) بدانند كه آصف، وصى و جانشین او و حجت خداست و آنچه آصف مى *دانست، از علم سلیمان بود كه به فرمان خدا، نزد آصف به ودیعه نهاده شده بود تا مردم در امامت و جانشینى او اختلاف نكنند؛ چنان*كه خداوند این علم را در زمان داوود در اختیار سلیمان گذاشت تا جانشین و حجت بعد از داوود بر مردم مشخص شود.14
آصف با بهره *گیرى از دانش خود، از خداوند خواست تا تخت ملكه سبأ را از مأرب به شام نزد سلیمان آورد و پس از لحظه *اى، تخت نزد وى حاضر شد؛ در حالى*كه فاصله پیمودن دو شهر، حدود دو ماه بوده است. گفته *اند كه آصف وضو گرفت و دو ركعت نماز خواند؛ آن*گاه دعا كرد و در یك چشم بر هم زدن، تخت نزد حضرت سلیمان علیه السلام ظاهر شد.15
چون خطاى كشتن چهارده اسب از سلیمان سرزد ، انگشتر از انگشت او بیفتاد. آصف *بن *برخیا گفت: چهارده روز انگشتر در دست تو قرار نخواهد گرفت؛ پس انگشترت را به من بده تا در این مدت جانشین تو باشم و تو به خلوتى برو و به توبه و استغفار پرداز. من در میان مردم به سیره و روش تو رفتار مى *كنم. سلیمان انگشتر را به آصف سپرد و در دست او ثابت ماند و آصف كه شبیه سلیمان شده بود، بر تخت نشست و حكومت كرد و پس از چهارده روز، انگشتر و تخت را به سلیمان سپرد

آصف بن* برخیا و آیات دیگر

گروهى از مفسران در تفسیر آیه «وَ لَقَدْ فَتَنّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلی کُرْسِیِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنابَ؛ ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدی افکندیم؛ سپس او به درگاه خداوند توبه کرد»16، داستان *هایى را نقل كرده *اند كه در ضمن آن* ها، بارها به نام آصف* بن *برخیا اشاره شده است.17 در برخى روایات، در تفسیر آیه 34 سوره ص از آصف چنین یاد شده است: «چون خطاى كشتن چهارده اسب از سلیمان سرزد ، انگشتر از انگشت او بیفتاد. آصف *بن *برخیا گفت: چهارده روز انگشتر در دست تو قرار نخواهد گرفت؛ پس انگشترت را به من بده تا در این مدت جانشین تو باشم و تو به خلوتى برو و به توبه و استغفار پرداز. من در میان مردم به سیره و روش تو رفتار مى *كنم. سلیمان انگشتر را به آصف سپرد و در دست او ثابت ماند و آصف كه شبیه سلیمان شده بود، بر تخت نشست و حكومت كرد و پس از چهارده روز، انگشتر و تخت را به سلیمان سپرد».18
علامه طباطبایی، روایاتى را كه نشان *دهنده قتل اسبان به دست حضرت سلیمان علیه السلام است، به كعب*الاحبار منتهى دانسته است.19 در مجمع *البیان روایتى از ابن *عباس آمده است که در آن، امام علی علیه السلام كشتن *اسبان به دست حضرت سلیمان علیه السلام را نادرست شمرده و كعب را در این انتساب، دروغگو معرفى کرده است.20

پی نوشت ها:
1. قصص الانبیاء، ص 284 و المیزان، ج*15، ص*363.
2. تفسیر قرطبى، ج*13، ص*136 و تفسیر سمرقندى، ج*2، ص*496.
3. مجمع*البیان، ج*7، ص*349 و تفسیر قرطبى، ج*13، ص*136.
4. كتاب مقدّس، سفر اوّل تواریخ، 15: 17 و 18، 16: 4 و 5*.
5. بحارالانوار، ج 14، ص 269.
6. مجمع*البیان، ج*7، ص*3 ؛ تفسیر سمرقندى، ج*2، ص*497 و كشف*الأسرار، ج*7، ص*222.
7. نورالثقلین، ج*4، ص*88*.
8. البرهان، ج*4، ص*220 و اثبات الوصیه، ص*76.
9. اثبات الوصیه، ص*76.
10. كتاب مقدّس، سفر دوم تواریخ، 9: 31.
11. مجمع*البیان، ج*7، ص*349.
12. المیزان، ج*15، ص*363.
13. الكافى، ج*1، ص*286.
14. مجمع*البیان، ج*7، ص*351.
15. روح*المعانى، مج11، ج19، ص306.
16. ص: 34.
17. جامع*البیان، مج*12، ج*23، ص*186.
18. اثبات الوصیه، ص*76.
19. المیزان، ج*17، ص*207.
20. مجمع*البیان، ج*8*، ص*741.

منبع:شبکه ی جهانی امام حسین(ع)