توجه کنید" ای دختری که با یه پسر دوستی و بهت گفته دوستت دارم" یه لحظه گوش به حرفم بده

تب‌های اولیه

128 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اناالعبد;714772 نوشت:
خب در مقدمه باید بگم شما مسلمون هستی و پایه صحبتهات باید توش جنبه ی دینی مطرح باشه
یک سؤال میپرسم که براش جواب نمیخوام!
مسلمان را تعریف کنید

این سؤال خیلی مهمه. میتونستم همون اول خودم مسلمان رو تعریف کنم (از نظر خودم). اما میخوام هر کسی این پست رو میخونه به این سؤال فکر کنه

آیا ما تعریف درستی از مسلمانی ارائه میدیم؟ آیا اصلاً خودمون مسلمان واقعی رو شناختیم؟

هر کسی به این سؤال فکر کنه و خودش براش پاسخ پیدا کنه

اناالعبد;714772 نوشت:
البته برداشت من اینطور بود احتمال داره اشتباه میکنم ... یه ریز تمسخری توش داشت
بچه مذهبی بودن یه امتیازه. من خودم فکر نمیکنم مذهبی باشم ، اما لااقل دارم سعی میکنم باشم
و افتخار من همینه که دارم سعی میکنم خاک پای بچه مذهبی ها باشم

سؤال من از این بابت بود که یه بچه مذهبی اولین چیزی که به ذهنش میرسه نیاز جنسیه
و فقط از همین یک منظر به موضوع نگاه میکنه و به پرسش شما پاسخ بله میده

که کاملاً غلطه!
من هم پرسیدم در مریریت چه چیزی؟
چون اعتقاد دارم عوامل بسیار
دیگه ای هم در این روابط وجود داره که به نظر من خیلی مغفول مانده
اما بچه مذهبی ها معمولاً با پیش فرض های خودشون در مورد مسائل قضاوت میکنن

[SPOILER]در این مورد اگر خواستی خصوصی صحبت میکنیم چون ارتباط چندانی به تاپیک نداره (گر چه غیر مستقیم خیلی ارتباط داره!)
[/SPOILER]


خب بریم سر بحث مضرات "رابطه ای که با اطلاع خانواده باشه"
ابتدا یک نکتهء مهم. در این بحث هم (مثل بحث قبلی) معمولاً رفقای مذهبی ، یک پیش فرض در ذهن دارن و طبق اون قضاوت میکنن
و اون پیش فرض اینه: همهء والدین خوب ، فهمیده ، منطقی ، دیندار ، عاقل و غیرمتعصب(خشک مذهب) هستن

پس در ابتدا عرض کنم که صحبت های من بدون چنین پیش فرضی خواهد بود
در پست بعدی این مضرات رو مینویسم

اناالعبد;714777 نوشت:
اول اینکه چرا یک پسر بصورت مخفیانه دوست میشه تا آشنا بشن بعد بره خواستگاری ؟ چرا مخفی؟

جسارتا بنده پاسخ میدم چون تجربه دارم

چون معیارهای یک خانواده سنتی با معیارهای یک جوان مخصوصا با فکری کمی باز تر فرق میکنه...مخصوصا اگر دنبال همسری باشه با بینش و فکری خارج از چهارچوب بشور بساب

اول باید مطمئن بشه این شخص با معیارهای کلی خانواده حتی اگر همراه نیست دشمنی نداره اگر در ابتدا اشکار بشه چون خودش ایمان قلبی نداره کار کلا خراب خواهد شد

اناالعبد;714777 نوشت:
سوال دومم اینکه اگر دوست شدن و آشنا شدن بعدا به دلایلی پدر دختر خانوم مخالف ازدواج بودن یا خونواده پسر اونا باید چیکار کنن؟

خانواده دختر مهم تر هستند به نظر من
اگر مخالفت در حد زیادی باشه به نظر بنده نباید پافشاری کنند باید قید کارو بزنند

اناالعبد;714777 نوشت:
سوال سومم تا چه حد باید دوست بشن؟مثلا چه مدت ؟ یکسال ، دوسال ... صمیمیتشون چقدر باشه؟رابطشون چطور باشه؟ برن کافی شاپ یا نمیدونم برن مسافرت و...

برای بنده 6سال طول کشید تا عقد کردیم
مسافرت هم رفتیم
خیلی هم خوب بود
هیچ اتفاق عجیبی هم نیوفتاد خیلی دیدگاه بهتری پیدا کردیم
باید دید شخص با معیارهای طرف مقابل چقدر همخوانی داره

اناالعبد;714777 نوشت:
پسر سو استفاده کمتری میتونه بکنه

اصلا و ابدا پسر به راحتی میتونه دختر رو جذب کنه سواستفاده کنه و همچنین برعکس

اناالعبد;714777 نوشت:
چرا اجازه ی پدر برای عقد دختر لازمه؟

درباره این مورد خودتون تحقیق کنید بنده چیزی نمیگم

اناالعبد;714777 نوشت:
اینطوری آرامش بیشتری دارن ... وقتی بدون اطلاع باشه همش میترسن کسی نفهمه آبرشون بره و...

این مورد کاملا درسته و واقعا هم تاثیر زیادی داره

Reza-D;714730 نوشت:
مضرات ارتباط بدون اطلاع خانواده

اناالعبد;714749 نوشت:
مطمئنی؟

مضرات ارتباط بدون اطلاع خانواده رو نگفتم؟

اینا مگه فوایدشه؟

Reza-D;714759 نوشت:
داداش یه بار دیگه با دقت بخون ببین چی نوشتم!

چندبار با دقت خوندم:Nishkhand:

Reza-D;714781 نوشت:
خب بریم سر بحث مضرات "رابطه ای که با اطلاع خانواده باشه"

:Gig: بالاخره با خانواده یا بی خانواده :Nishkhand:

Reza-D;714781 نوشت:
یک سؤال میپرسم که براش جواب نمیخوام!
مسلمان را تعریف کنید

Reza-D;714781 نوشت:
هر کسی به این سؤال فکر کنه و خودش براش پاسخ پیدا کنه

من فک کردم .. نظر خودمو میگم:ok:

مسلمونی یعنی تسلیم محض خدا بودن ... یعنی من تسلیمم هرچی اسلام میگه انجام بدم .. دربرابر اوامر خدا تسلیمم:Gol:
شیعه فرق میکنه ...ایمان هم فرق میکنه .. واردش نمیشم چون منحرف میشه بحث تاپیک
:Gol:

Reza-D;714781 نوشت:
پس در ابتدا عرض کنم که صحبت های من بدون چنین پیش فرضی خواهد بود
در پست بعدی این مضرات رو مینویسم

:Gol::Gol::Gol:

Reza-D;714781 نوشت:
سؤال من از این بابت بود که یه بچه مذهبی اولین چیزی که به ذهنش میرسه نیاز جنسیه

اناالعبد;714777 نوشت:
پسر سو استفاده کمتری میتونه بکنه

اناالعبد;714777 نوشت:
دختر که چه کارهایی بکنه چه حرفهایی بزنه کججاها بره کجاها نره

ممنون که حرف بنده رو تایید فرمودید :Nishkhand:
درسته که پست شما قبل از پست من بود ، ولی خدا میدونه پست شما رو اصلاً ندیده بودم

دقت کن برادر من نمیگم که پرداختن به بحث روابط جنسی و خطرات اون اشتباهه
صحبت من اینه که ما بیشترین نگاه رو معطوف به همین گزینه میکنیم و به سایر ابعاد بسیار کمتر می پردازیم

در این مورد من دیگه صحبتی ندارم. اگر اجازه بدید موارد رو عرض کنم

سید محمد جواد;714785 نوشت:
جسارتا بنده پاسخ میدم چون تجربه دارم

با توجه به وقت کمی که دارم و باید جواب پست های داش رضا رو بدم از اونورم تو تاپیک های دیگه فعالیت دارم سخته
با شما هم بحث دو نفره داشته باشم:Nishkhand:
اما حالا که نوشتین جواب پستتون رو میدم ...
:Gol:

سید محمد جواد;714785 نوشت:
جسارتا بنده پاسخ میدم چون تجربه دارم

خب تجربه ی فردی خیلی خوبه ولی ما داریم درباره یک جامعه صحبت میکنیم ...

سید محمد جواد;714785 نوشت:
برای بنده 6سال طول کشید تا عقد کردیم
مسافرت هم رفتیم
خیلی هم خوب بود
هیچ اتفاق عجیبی هم نیوفتاد خیلی دیدگاه بهتری پیدا کردیم
باید دید شخص با معیارهای طرف مقابل چقدر همخوانی داره

شما یک نفر هستین .. من حداقل 4 نفر از نزدیک میشناسم و حیلیا هم الی ماشاالله تو محیط مجازی هستن
که قبل عقد دوست بودن و شکست خوردن جمعا .. یکیشو مثال میزنم ...

یکی از نزدیکان 5 سال با هم دوست بودن .... خیلی هم همو دوس داشتن بعد ازدواج وقتی بردش خونه به یه سال نکشید کتک کاری بعدشم طلاق :Gol:

استثنائات هم داریم که ازدواج کردن با هم خوبن ... اما همینطور که گفتم استثنائات:Gol:


سید محمد جواد;714785 نوشت:
خانواده دختر مهم تر هستند به نظر من
اگر مخالفت در حد زیادی باشه به نظر بنده نباید پافشاری کنند باید قید کارو بزنند

آها پس تو این مدت پنهانی دوس بودن الانم مخالفت شد خدانگهدار پس فردا یکی دیگه:ok:

واقعا برام سخته با دو نفر بحث دو نفره داشته باشم:Ghamgin:

اناالعبد;714793 نوشت:
عد ازدواج وقتی بردش خونه به یه سال نکشید کتک کاری بعدشم طلاق

این مورد درباره ازدواجهای با خواستگاری رسمی و سنتی حتی برای افراد علامه هم هست چیز عجیبی نیست
خواستگاری رفتن دیگه پاسخگو خیلی از مسائل نیست ... این مورد شمارو نمیشه فقط به اشنایی تعمیم داد

اناالعبد;714793 نوشت:
آها پس تو این مدت پنهانی دوس بودن الانم مخالفت شد خدانگهدار پس فردا یکی دیگه

دقیقا این اتفاق برای بنده افتاد
دوست شدم حدود3 سال بعد جدی شد خواهرم که در عین مذهبی بودن برای من صحبتش حجب بود چون فکر بازتری داشت اومد وسط چند جلسه دختر دید گفت این با خانواده ما یکجور نیست ...من حتی به مادرم نگفتم ...

اناالعبد;714793 نوشت:
واقعا برام سخته با دو نفر بحث دو نفره داشته باشم

شرمنده دیگه دخالت نمیکنم
یاحق

اناالعبد;714787 نوشت:
بالاخره با خانواده یا بی خانواده

شما دچار اشتباه چشمی شدید برادر. یعنی ناخواسته ذهن شما یک کلمه به انتهای نوشتهء من اضافه کرد
شما فکر کردید که من نوشتم:
خوبی های ارتباط با اطلاع خانواده رو گفتید و مضرات ارتباط بدون اطلاع خانواده
رو نگفتید

اما قسمت قرمز رنگ که به ذهن شما اومده توی صحبت من نبود. نقل قول میکنم:
Reza-D;714730 نوشت:
خوبی های ارتباط با اطلاع خانواده رو گفتید و مضرات ارتباط بدون اطلاع خانواده

((و)) توی جملهء من به معنی جمع بستن بود برادر
یعنی شما خوبی های ارتباط با اطلاع خانواده رو گفتید
+ مضرات ارتباط بدون اطلاع خانواده

جناب "ابوالفضل" ببخشید کمی بحث ها حاشیه ای و دوطرفه شد

خب بریم سر موضوع خودمون!
مضرات ارتباطی که با اطلاع خانواده و زیر نظر آنها باشد (ازدواج سنتی)

1 - ایجاد تعهد در طرفین
وقتی یک پسر مدتی در یک خانواده رفت و آمد کنه و به قول قدیمی ها اسمش روی دخترشون باشه! اگر از این روابط ، "عدم تناسب" حاصل بشه ، چه برای دختر و چه پسر ، بیانش بسیار مشکل خواهد بود. بخصوص برای پسر! چون به هزاران چیز متهم میشن
جملاتی مثل:
با بچهء ما بازی کردی!
ما رو بین در و همسایه انگشت نما کردی
خدا میدونه پای کی وسطه
و.......

از جمله حرفهایی هست که به دختر و پسر گفته خواهد شد

2 - عدم اجازهء خانواده ها برای شاخت صحیح دختر و پسر از یکدیگر (نوع تعصبی)
خانواده ها به یکی از دلایل زیر میتونن در شناخت صحیح دختر و پسر از همدیگه اختلال ایجاد کنن
از روی تعصبات مذهبی ، قومی ، سنتی و.... به این صورت که برخورد دو جوان با همدیگه رو بسیار محدود میکنن. برخی خانواده ها پا رو از محدود کردن هم فراتر میذارن و کلاً اجازهء هیچ گونه برخورد یا صحبتی رو به دختر و پسر نمیدن. البته هر چه جلوتر میریم ، این تعصبات نرم تر میشه ، اما هنوز تا به جایی برسیم که این تعصبات به حد معقول خودش برسه (و نه بیشتر) راه خیلی درازی در پیشه

3 - عدم اجازهء خانواده ها برای شاخت صحیح دختر و پسر از یکدیگر (نوع دخالتی)
خانواده ها گاهاً با کنجکاوی ها و دخالت های بی جا ، باعث میشن شاخت دختر و پسر از هم بطور صحیح انجام نشه ، به این شکل که اجازهء فکر کردن درست و در آرامش رو از دختر و پسر میگیرن. مادری از سر دلسوزی برای پسرش ، کوچکترین خطای دختر رو در حد جنایت می بینه و پسرش رو از ازدواج با اون نهی میکنه. یا برعکس ، مادری چون می بینه دختر خیلی داره بهش محبت میکنه ، از روی احساس پسرش رو برای این ازدواج ترغیب میکنه. اینها نمونه های ساده بودن که برای مثال گفتم. اگر نیاز باشه خیلی ریشه ای تر هم میشه بهش پرداخت

4 - پنهان کردن شخصیت واقعی
این اشکلال در ارتباط مستقیم هم وجود داره و در یک رابطهء دوستی هم دختر و پسر نمیتونن صددرصد همدیگه رو بشناسن و احتمال خطا وجود داره. اما این احتمال در رابطه ای که مستقیم نباشه ، بخاطر وجود محدودیت ها بسیار بیشتره. در زوابطی که زیر نظر خانواده هاست ، به علت وجود محدودیت ها احتمال اینکه دختر و پسر یکدیگر رو در شرایط خاصی مثل خشم ، بحران ، تصمیم گیری ، انتخاب دوست ، مدیریت و..... ببینن خیلی کمتره و درنتیجه طرف مقابل هم شانس بیشتری در پنهان کردن شخصیت واقعی خودش پیدا میکنه

5 - نسبت مستقیم میزان موقعیت برای شناخت ، با پیش رفتن در پروسهء ازدواج
یکی دیگه از مشکلات ازدواج سنتی ، اینه که دختر و پسر و همچنین خانواده های اونها ، برای نزدیکتر شدن به همدیگه و شناخت بیشتر ، مجبور هستن پروسهء ازدواج رو هم طی کنن. برای مثال عرض میکنم ، پسری به خواستگاری خانمی میره و مدتی رو برای آشنایی میذارن. اما کم کم حس اعتراض به چشمشون میخوره و پیشنهادهای بعدی از راه میرسن:
اگر میخواین بیشتر با هم آشنا بشید ایرادی نداره ، ولی حداقل یه نامزدی بگیرید....
نامزدی شما خیلی طولانی شده ، اگر میخواید بیشتر از این آشنا بشید یه صیغهء محرمیت بخونید بعد

یعنی کلاً دختر و پسر بهترین موقعیت برای شناخت رو وقتی پیدا میکنن که رسماً زن و شوهر شدن!!!!!! :Gig:

موارد دیگه ای هم هست ولی به همین ها اکتفا میکنم

اناالعبد;714777 نوشت:
اول اینکه چرا یک پسر بصورت مخفیانه دوست میشه تا آشنا بشن بعد بره خواستگاری ؟ چرا مخفی؟

اقا سید جواد جواب دادن اصله کاریو اما اضافات:
ممکنه شرایط پسر جور نباشه برای خواستگاری و اطلاع والدین همچنین خانواده ها همه یک درک رو ندارن!
بعضی خانواده ها همین دوستی با هماهنگی خانواده رو هم نمیپسندن!
دختر خاله بنده عقد کرده بود!پدرش نمیذاشت پسره بیاد خونه اینا میگفت هروقت عروسی کردین!
حال شما جلوی این اقا بیاین دوستی با اطلاع رو شرح بدین!

اناالعبد;714777 نوشت:
سوال دومم اینکه اگر دوست شدن و آشنا شدن بعدا به دلایلی پدر دختر خانوم مخالف ازدواج بودن یا خونواده پسر اونا باید چیکار کنن؟

من نمیدونم چرا اینقدر جوونارو خام تلقی میکنیم؟
بابا همه جوون ها خام نیستن! من برام سخته پدر مادر واسه آیندم تصمیم بگیرن!
وقتی دو تا جوون واسه ایندشون تصمیم گرفتن!
به نظر من باید بهش احترام گذاشت!
وظیفه پدر مادر دختر:دخترک عززیزم! این پسر این شرایطو داره!از نظر ما زیاد مناسبت نیست!از طرفی این محاسن رو داره!اگر میدونی سطح فکریتون یکیه ما حرفی نداریم! فقط اگر به مشکل برخوردی بدون ما تقصیری نداریم! راه رو بهت نشون دادیم! از گردن ما ساقطه بقیش!اینده خودته!ما ک نمیخوایم با شوهرت زندگی کنیم!

واقعا چی میشد اینجور فکر میکردن پدر مادرا؟

اناالعبد;714777 نوشت:
اینطوری آرامش بیشتری دارن ... وقتی بدون اطلاع باشه همش میترسن کسی نفهمه آبرشون بره و...

داداشم! این موضوع رو همسایه ها بفهمن ببینن ی پسر رفت آمد داره!میان فضولی! بفهمن دختره با یکی اینجور دوسته!
پس فردا خواستگار بعدی بیاد تحقیق!
میگن با همه بوده دست خوردس!
به خدا دهن مردمو نمیشه بست! میگن پس دادنش و هزار حرف!

اناالعبد;714777 نوشت:
خونواده ها مشورت میدن به دختر که چه کارهایی بکنه چه حرفهایی بزنه کججاها بره کجاها نره .. چرا اجازه ی پدر برای عقد دختر لازمه؟

الان دخترا گرگ شدن(دور از جون مذهبی های سایت) میبرنت خونه تنها!تشنه برت میگردونن پولاتم میکشن ازت! خیالت تخت.......

Reza-D;714802 نوشت:
شما دچار اشتباه چشمی شدید برادر. یعنی ناخواسته ذهن شما یک کلمه به انتهای نوشتهء من اضافه کرد
شما فکر کردید که من نوشتم:
خوبی های ارتباط با اطلاع خانواده رو گفتید و مضرات ارتباط بدون اطلاع خانواده رو نگفتید

بله .. درسته ممنونم:ok::Gol:

خب یه خسته نباشید و خدا قوت میگم خدمتت :Gol:
و حالا میخوام در کنار مضراتی که از ازدواج سنتی نوشتی منم یه فوایدی بنویسم تا دوستان سبک سنگین کنن خودشون:ok:


Reza-D;714802 نوشت:
1 - ایجاد تعهد در طرفین
وقتی یک پسر مدتی در یک خانواده رفت و آمد کنه و به قول قدیمی ها اسمش روی دخترشون باشه! اگر از این روابط ، "عدم تناسب" حاصل بشه ، چه برای دختر و چه پسر ، بیانش بسیار مشکل خواهد بود. بخصوص برای پسر! چون به هزاران چیز متهم میشن
جملاتی مثل:
با بچهء ما بازی کردی!
ما رو بین در و همسایه انگشت نما کردی
خدا میدونه پای کی وسطه
و.......
از جمله حرفهایی هست که به دختر و پسر گفته خواهد شد

فایده ی اول:
معمولاً ازدواج هایی که با حضور و موافقت خانواده ها صورت می گیرد
به دلیل وجود تجارب بالای والدین و بررسی دقیقتر آنها از فرد مقابل و
خانوده اش از پایداری بیشتری برخوردار بوده و مزایای بسیاری دارد.
:Gol:
به طور خلاصه، این مزایا را برایتان عنوان می کنم.
:Narahat az:1-افزایش عزت دختر و خانواده اش:
زمانی كه پسری به همراه والدین و خانواده اش به خواستگاری دختر خانم می رودبه نوعی به
وی و خانواده اش احترام گذاشته است.
:Gol:
این كار به معنای این است كه پسر و خانواده اش برای دختر اهمیت بسیاری قائل هستند.
:Gol:

Reza-D;714802 نوشت:
2 - عدم اجازهء خانواده ها برای شاخت صحیح دختر و پسر از یکدیگر (نوع تعصبی)
خانواده ها به یکی از دلایل زیر میتونن در شناخت صحیح دختر و پسر از همدیگه اختلال ایجاد کنن
از روی تعصبات مذهبی ، قومی ، سنتی و.... به این صورت که برخورد دو جوان با همدیگه رو بسیار محدود میکنن. برخی خانواده ها پا رو از محدود کردن هم فراتر میذارن و کلاً اجازهء هیچ گونه برخورد یا صحبتی رو به دختر و پسر نمیدن. البته هر چه جلوتر میریم ، این تعصبات نرم تر میشه ، اما هنوز تا به جایی برسیم که این تعصبات به حد معقول خودش برسه (و نه بیشتر) راه خیلی درازی در پیشه

فایده ی دوم:
-كسب اطمینان خاطر از پسر و خانواده اش:
وقتی آقا پسر به همراه والدینش به خواستگاری دختر خانمی می روند به این معناست كه این دختر در مراحل نخست مورد
پسند قرار گرفته است و خانواده با این ازدواج مخالفتی ندارند..
پشتیبانی خانواده ها از ازدواج دختر و پسر یكی از مهمترین عوامل موفقیت در ازدواج محسوب می شود.
( البته گاه اتفاق می افتد كه والدین در جلسه خواستگاری بیان می نمایند كه به این ازدواج راضی نیستند و
تنها به اجبار فرزندشان به خواستگاری رفته اند كه در این حالت هرگز نمی توان
به اطمینان خاطر از پشتیبانی و حمایت والدین دست یابد و از این امر مستثنی است.)


Reza-D;714802 نوشت:
3 - عدم اجازهء خانواده ها برای شاخت صحیح دختر و پسر از یکدیگر (نوع دخالتی)
خانواده ها گاهاً با کنجکاوی ها و دخالت های بی جا ، باعث میشن شاخت دختر و پسر از هم بطور صحیح انجام نشه ، به این شکل که اجازهء فکر کردن درست و در آرامش رو از دختر و پسر میگیرن. مادری از سر دلسوزی برای پسرش ، کوچکترین خطای دختر رو در حد جنایت می بینه و پسرش رو از ازدواج با اون نهی میکنه. یا برعکس ، مادری چون می بینه دختر خیلی داره بهش محبت میکنه ، از روی احساس پسرش رو برای این ازدواج ترغیب میکنه. اینها نمونه های ساده بودن که برای مثال گفتم. اگر نیاز باشه خیلی ریشه ای تر هم میشه بهش پرداخت

فایده ی سوم:
- شناخت بهتر و كاملتر(همه جانبه) فرد مقابل:
از آنجایی كه خواستگاری های رسمی با حضور والدین صورت می پذیرد جوانان می توانند با تكیه بر تجارب بزرگان خود فرد بهتری را برای ازدواج انتخاب نمایند.
زمانی كه فرد در کنار شناختی كه خود از فرد مقابل به دست آورده است،
شناخت دیگران را نیز ملاک قرار ‌دهد از تردیدهایش کاسته ‌شده و بر اطمینانش می افزاید.


Reza-D;714802 نوشت:
4 - پنهان کردن شخصیت واقعی
این اشکلال در ارتباط مستقیم هم وجود داره و در یک رابطهء دوستی هم دختر و پسر نمیتونن صددرصد همدیگه رو بشناسن و احتمال خطا وجود داره. اما این احتمال در رابطه ای که مستقیم نباشه ، بخاطر وجود محدودیت ها بسیار بیشتره. در زوابطی که زیر نظر خانواده هاست ، به علت وجود محدودیت ها احتمال اینکه دختر و پسر یکدیگر رو در شرایط خاصی مثل خشم ، بحران ، تصمیم گیری ، انتخاب دوست ، مدیریت و..... ببینن خیلی کمتره و درنتیجه طرف مقابل هم شانس بیشتری در پنهان کردن شخصیت واقعی خودش پیدا میکنه

فایده ی چهارم:
«چند تا عقل بهتر از یك عقل است.»

مصداق بارز این ضرب المثل همین جلسات خواستگاری است. زیرا وقتی بزرگانی چون پدر، مادر،‌خواهر یا برادر بزرگتر، پدر بزرگ و مادر بزرگ و...
در این گونه مجالس شركت می نمایند هریك برای كسب شناخت به شكلی و از زاویه ای خاص فرد مقابل و خانواده اش را بررسی و
واكاوی می نمایند. همین امر باعث می شود كه فرد و خانواده اش در همه جوانب و زوایا مورد بررسی بزرگان قرار گرفته و انتخابی آگاهانه تر صورت می پذیرد.


Reza-D;714802 نوشت:
5 - نسبت مستقیم میزان موقعیت برای شناخت ، با پیش رفتن در پروسهء ازدواج
یکی دیگه از مشکلات ازدواج سنتی ، اینه که دختر و پسر و همچنین خانواده های اونها ، برای نزدیکتر شدن به همدیگه و شناخت بیشتر ، مجبور هستن پروسهء ازدواج رو هم طی کنن. برای مثال عرض میکنم ، پسری به خواستگاری خانمی میره و مدتی رو برای آشنایی میذارن. اما کم کم حس اعتراض به چشمشون میخوره و پیشنهادهای بعدی از راه میرسن:
اگر میخواین بیشتر با هم آشنا بشید ایرادی نداره ، ولی حداقل یه نامزدی بگیرید....
نامزدی شما خیلی طولانی شده ، اگر میخواید بیشتر از این آشنا بشید یه صیغهء محرمیت بخونید بعد
یعنی کلاً دختر و پسر بهترین موقعیت برای شناخت رو وقتی پیدا میکنن که رسماً زن و شوهر شدن!!!!!!

فایده ی پنجم:
-کاهش تردید:
معمولاً وقتی فردی به تنهایی مبادرت به ازدواج می کند، در تمام مراحل به خصوص مراحل پایانی (عقد و عروسی) مدام دچار شك و تردید می ‌شود.
چون نگران است که مبادا نتوانسته باشد به میزان کافی از فرد مقابل شناخت پیدا كرده باشد و در انتخابش دچار شكست شود.
اما زمانی كه فرد در کنار شناختی كه خود از فرد مقابل به دست آورده است، شناخت دیگران را نیز ملاک قرار ‌دهد از تردیدهایش کاسته ‌شده و بر اطمینانش می افزاید.
-در این رابطه «افلاطون» می ‌گوید:
وقتی آدمی بر سر دو راهی قرار می‌گیرد در صورتی که همراهانی دارد باید با آنها شور کند و تا معلوم نساخته که هر راه به کجا می‌ رسد،
نباید گامی پیش بنهد. پس عقل که ابزار شناسایی است از طریق وقوف بر یافته ‌های دیگران به انتخابی بهتر دست می ‌یابد، زیرا که با مدد عقل دیگران، توانی مضاعف می ‌یابد.

در ادامه :

باید گفت یکی از دلائلی که ازدواج های جوانان را به ناپایداری می کشاند، انتخاب همسر «به صورت فردی» بوده است.:ok:
ازدواج هایی که با حضور و موافقت خانواده صورت گرفته از پایداری بیش تر برخورداره.
:Gol:
ما وقتی به تنهایی از کسی تقاضای ازدواج می کنیم، فرصت استفاده از تجارب ارزنده ی دیگران را از دست می دهیم و
لذا گفته اند که در انجام امور مهم از راهنمایی دیگران بهره بگیرید تا راه را بهتر پیدا کنید و دچار خسران نشوید.
:hamdel::Gol:

به قول خواجه شیراز:
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن :Gol:ظلمات است بترس از خطر گمراهی:Gol:
بنده ی پیر مغانم که زجهلم برهاند
:Gol: پیر ما هرچه کند عین طریقت باشد:Gol:

بصورت خلاصه و جمع بندی:

در خواستگاری رسمی به دلیل اینکه خواستگار را جمعی از افراد همراهی می کنند:
1- در شناخت جمعی، چون افراد زیادی در شناسایی نقش دارند، شناخت دقیق تر انجام می-شود.
2- به خاطر تجارب افراد مختلف، انتخاب جمعی از استحکام بیش تری برخوردار است.
3- شناخت جمعی که توسط همراهان فرد صورت می گیرد برای او اطمینان آور است و از قوت قلب بیش تری برخوردار می گردد.
4- فرد زودتر به انتخاب می رسد و کمتر دچار کشمکش های درونی می گردد.
5- حسن دیگری که خواستگاری جمعی دارد، این است که در آن دختر احساس احترام بیشتری می کند و برداشت او این است که برای وی احترام ویژه ای قایل شده اند و حال آن که در انتخاب فردی، دختر فاقد چنین احساس خواهد بود.

اناالعبد;714811 نوشت:
حالا میخوام در کنار مضراتی که از ازدواج سنتی نوشتی منم یه فوایدی بنویسم تا دوستان سبک سنگین کنن خودشون

سبک سنگین کردن زمانی موضوعیت خواهد داشت که:

1 - شما اشکالات بنده رو رد کرده باشید (که نکردید)

2 - بنده فوایدی که شما ذکر کردید رو رد نکرده باشم (که میخوام رد کنم :Cheshmak:)

3 - همونطور که شما فواید ازدواج سنتی رو گفتید ، من هم فواید ازدواج غیرسنتی رو گفته باشم :ok:

اعلام موضع:
صحبت های من
فعلاً به معنی تایید یا رد هیچکدوم از دو نوع ازدواج (سنتی و غیرسنتی) نیست و صرفاً جنبهء بررسی داره

Reza-D;714813 نوشت:
1 - شما اشکالات بنده رو رد کرده باشید (که نکردید)

ان شاءالله رد میکنم:ok:

Reza-D;714813 نوشت:
2 - بنده فوایدی که شما ذکر کردید رو رد نکرده باشم (که میخوام رد کنم )

ممنونم:Nishkhand:

Reza-D;714813 نوشت:
3 - همونطور که شما فواید ازدواج سنتی رو گفتید ، من هم فواید ازدواج غیرسنتی رو گفته باشم

خیر .. شما مضرات ازدواج سنتی رو گفتید و من فوایدش .. این دو باید کنار هم باشن ... اگه یه طرفه قضاوت کنیم بی انصافی میشه ..الان دقیقا
انصاف رعایت شده ...:ok:

زمانی که شما فواید غیر سنتی رو بگید من هم مجبورم مضرات غیر سنتی رو بگم:Nishkhand: :ok:

monji-sec;714805 نوشت:
ممکنه شرایط پسر جور نباشه برای خواستگاری

آها .. ایشون که شرایط خواستگاری ندارن چرا پس دوست شدن ؟ ایشون که نمیتونن فعلا ازدواج کنن ...:Gol:
پس صبر کنن هر وقت شرایطش جور شد ...
:ok::Gol:

monji-sec;714805 نوشت:
من نمیدونم چرا اینقدر جوونارو خام تلقی میکنیم؟
بابا همه جوون ها خام نیستن! من برام سخته پدر مادر واسه آیندم تصمیم بگیرن!
وقتی دو تا جوون واسه ایندشون تصمیم گرفتن!
به نظر من باید بهش احترام گذاشت!
وظیفه پدر مادر دختر:دخترک عززیزم! این پسر این شرایطو داره!از نظر ما زیاد مناسبت نیست!از طرفی این محاسن رو داره!اگر میدونی سطح فکریتون یکیه ما حرفی نداریم! فقط اگر به مشکل برخوردی بدون ما تقصیری نداریم! راه رو بهت نشون دادیم! از گردن ما ساقطه بقیش!اینده خودته!ما ک نمیخوایم با شوهرت زندگی کنیم!

واقعا چی میشد اینجور فکر میکردن پدر مادرا؟

خب دیگه بالاخره اینطور هستش و نمیشه کاریش کرد ... یعنی خونواده دختر قطعا نقش دارن .. :Gol:

monji-sec;714805 نوشت:
داداشم! این موضوع رو همسایه ها بفهمن ببینن ی پسر رفت آمد داره!میان فضولی! بفهمن دختره با یکی اینجور دوسته!
پس فردا خواستگار بعدی بیاد تحقیق!
میگن با همه بوده دست خوردس!
به خدا دهن مردمو نمیشه بست! میگن پس دادنش و هزار حرف!

داش منجی بحث بحث همسایه ها نیست .. بحثه همه اس .. هم خونواده خودش هم فامیلها و هم مردم:Gol:


monji-sec;714805 نوشت:
الان دخترا گرگ شدن(دور از جون مذهبی های سایت) میبرنت خونه تنها!تشنه برت میگردونن پولاتم میکشن ازت! خیالت تخت.......

همشون نه .. پس نمیشه برای همه تجویز کرد .. باید یه قاعده کلی د نظر گرفت و جوانب احتیاط رو رعایت کرد:Gol:

Reza-D;714813 نوشت:
3 - همونطور که شما فواید ازدواج سنتی رو گفتید ، من هم فواید ازدواج غیرسنتی رو گفته باشم

داش رضا شما اول حرفهای من رو رد کن من هم رد کنم بعدش بریم قسمت بعدی .. یعنی الان فواید ازدواج غیر سنتی رو ننویس تا
بحثمون درباره ازدواج سنتی تموم بشه
:hamdel::Gol:

اناالعبد;714811 نوشت:
خب یه خسته نباشید و خدا قوت میگم خدمتت
شما هم همچنین. فقط خدا کنه اینقدر که دو نفری پست گذاشتیم ، فردا دوتامون رو از تاپیک نندازن بیرون! :Khandidan!:

اما نقد فایده هایی که فرمودید:

1 - برخی از "چند فایده"های شما ، در واقع "یک فایده"بوده. مثلاً:

اناالعبد;714811 نوشت:
فایده ی اول:
معمولاً ازدواج هایی که با حضور و موافقت خانواده ها صورت می گیرد
به دلیل وجود تجارب بالای والدین و بررسی دقیقتر آنها از فرد مقابل و
خانوده اش از پایداری بیشتری برخوردار بوده و مزایای بسیاری دارد

اناالعبد;714811 نوشت:
فایده ی سوم:
- شناخت بهتر و كاملتر(همه جانبه) فرد مقابل:
از آنجایی كه خواستگاری های رسمی با حضور والدین صورت می پذیرد جوانان می توانند با تكیه بر تجارب بزرگان

اناالعبد;714811 نوشت:
فایده ی چهارم:
«چند تا عقل بهتر از یك عقل است

اناالعبد;714811 نوشت:
فایده ی پنجم:
-کاهش تردید:
معمولاً وقتی فردی به تنهایی مبادرت به ازدواج می کند، در تمام مراحل به خصوص مراحل پایانی (عقد و عروسی) مدام دچار شك و تردید می ‌شود.
چون نگران است که مبادا نتوانسته باشد به میزان کافی از فرد مقابل شناخت پیدا كرده باشد و در انتخابش دچار شكست شود.
اما زمانی كه فرد در کنار شناختی كه خود از فرد مقابل به دست آورده است، شناخت دیگران را نیز ملاک قرار ‌دهد از تردیدهایش کاسته ‌شده و بر اطمینانش می افزاید.-در این رابطه «افلاطون» می ‌گوید:
وقتی آدمی بر سر دو راهی قرار می‌گیرد در صورتی که همراهانی دارد باید با آنها شور کند
چهار فایده از پنج فایده ای که نوشتید ، در واقع فقط یک فایده بود: استفاده از تجربیات دیگران

2 - مگر دختر و پسری که از طریق دوستی و با قصد ازدواج با هم آشنا میشن ، بعد از پسندیدن همدیگه خودشون میرن عقد میکنن؟!
وقتی که شناخت اولیه شون حاصل شد ، موضوع رو با خانواده ها مطرح میکنن و کم و بیش همون پروسهء مرسوم رو طی میکنن
یعنی پسر با خانوادش به خواستگاری دختر میره و..... الا آخر
پس سایر مزیت هایی که گفتید هم در این نوع آشنایی هم وجود داره ، گر چه با مقداری تقاوت

3 - دومین فایده ای هم که فرمودید ، خودش دقیقاً از مصادیق ایراده!!! دقت بفرما داداشم:

اناالعبد;714811 نوشت:
فایده ی دوم:
-كسب اطمینان خاطر از پسر و خانواده اش:
وقتی آقا پسر به همراه والدینش به خواستگاری دختر خانمی می روند به این معناست كه این دختر در مراحل نخست مورد پسند قرار گرفته است و خانواده با این ازدواج مخالفتی ندارند
و این دقیقاً همون ایرادی بود که من در گزینهء اول عرض کردم:
Reza-D;714802 نوشت:
1 - ایجاد تعهد در طرفین
وقتی یک پسر مدتی در یک خانواده رفت و آمد کنه و به قول قدیمی ها اسمش روی دخترشون باشه! اگر از این روابط ، "عدم تناسب" حاصل بشه ، چه برای دختر و چه پسر ، بیانش بسیار مشکل خواهد بود
در واقع اینکه دختر و خانوادش خواستگاری پسر رو به عنوان پسند پسر و خانوادهء اون و همچنین دلیلی بر عدم مخالفت اولیهء اونها میدونن ، از مضرات ازدواج سنتی هست ، نه از فواید اون

اناالعبد;714814 نوشت:
خیر .. شما مضرات ازدواج سنتی رو گفتید و من فوایدش زمانی که شما فواید غیر سنتی رو بگید من هم مجبورم مضرات غیر سنتی رو بگم
در پست های به اندازهء کافی گفتید. ولی استقبال میکنم. باز هم بفرمایید

اناالعبد;714819 نوشت:
داش رضا شما اول حرفهای من رو رد کن من هم رد کنم بعدش بریم قسمت بعدی .. یعنی الان فواید ازدواج غیر سنتی رو ننویس تا
بحثمون درباره ازدواج سنتی تموم بشه
ری تیَم (به روی چشم) :Nishkhand:

Reza-D;714820 نوشت:
شما هم همچنین. فقط خدا کنه اینقدر که دو نفری پست گذاشتیم ، فردا دوتامون رو از تاپیک نندازن بیرون!

آره والا اینهمه زحمت کشیدیم :khaneh:

Reza-D;714820 نوشت:
اما نقد فایده هایی که فرمودید:

الان من موندم جواب نقدهایی که الان کردی رو بدم یا نقد جوابهایی که کرده بودی رو :khaneh: (نقد مضراتی که از ازدواج سنتی نوشتی رو):khandeh!:

Reza-D;714821 نوشت:
در پست های به اندازهء کافی گفتید. ولی استقبال میکنم. باز هم بفرمایید

یکم میخوام کم و زیادش کنم و بصورت جمع بندی بنویسم .. :Gol:

Reza-D;714821 نوشت:
ری تیَم (به روی چشم)

ممنون:Nishkhand:

وای زیر پستم داش منجی هم یه پست طولانی گذاشت :Nishkhand:
واقعا فقط میتونم با داش رضا الان بحث کنم .. تازه همینشم وقت هر دومونو خیلی میگیره
:khandeh!:

من نمیدونم چرا تو مخم نمیره خانوادم بتونن برام تصمیم بگیرن!

(فعلا که نظرشون مثبت بوده و با احترام پیش رفته نیاز به وایستادن روشون نبوده طبق گفته های قبلیم)

یعنی واقعا من این حس رو دارم ک خانواده من توانایی انتخاب همسر رو واسم ندارن!
الان تکلیف چیه؟>:Gig:
بابا به پیر به پیغمبر همیشه بزرگتر ها راس نمیگن!
پدر مادری که خودشون هرروز میزنن سر کله هم میان واسه بچشون تعیین تکلیف میکنن کیو بگیر کیو نگیر!
الان تو جامعه به نظر من 50 درصد پدر مادرا میتونن تو انتخاب شایسته پسرشون نقش داشته باشن....!

نمیدونم چرا فکر میکنین هرچی بزرگترا بگن اون درسته!

از بدی های مجالس خواستگاری دسته جمعی(توصیه من اینه جز پدر مادر عروس هیشکی رو بگین راه ندن هیشکی)
توی مراسم خواستگاری یکی از اقوام بودیم!ی گله فامیل ریخته بود!(طرف دختر بودیم) بندگان خدا اومدن خواستگاری!
بعد رفتنشون هرکی ی چیزی گفت!ف
فقط موند بگن پسره معتادو شیره ایه ک اونم داشتن میگفتن بابام جمشون کرد!
دزدش کردن!بی سروپاش کردن!لاتش کردن!بی عار کردن!(زن باز کردن) ووو.!

خدا شاهده پسره هیچکدوم از اینایی که میگفتن لیاقتش نبود! یه پسره معمولی بود برقکارم بود!(نه عقاید سفت و محکم نه بی دین)

اینجا چی شد؟به
خاطر گوش دادن به چارتا بزرگ تر!آینده ی جوون ممکن بود به هم برسن خوشبخت شن خراب شد!
اینه ک میگم بزرگتر ها همیشه راس نمیگن!
نظرات مادر ها نسبت به عروسشون:عروسم کم هزینه باشه!خوش اخلاق باشه! باهام مثه مادرش برخورد کنه.به پدر مادر ش کمتر سر بزنن..از پول پسرم واسه اونا خرج نکنه!
در واقعیت:هرروز یه حرف میزنه پشت سر عروسش! کم کم دزدشم میکنه میگه هرچی داره پسرم میکشه میبره خونه ننش!(فک کنم این جملات اشنا باشه واستون) ....مثه کلفتا با عروسش برخورد میکنه! و....!
معیار های پدر عروس:نماز خون باشه!میلیاردر باشه! خانوادش اعیانی باشن! همه چیز تموم باشه! تازه اونم باز شاید ادم خوبی نبود!

یبارم دنیارو از نگاه من ببینین!
یبارم پای صدای من بشینین!
بابا چشاتونو باز کنین! بزرگترین علت بالا رفتن سن مذهبی ها و مجرد بودنشون همینه!
وایستادن نگاه میکنن لب پدر مادر ببینین چی میگن!
بابا انسان باید مستقل باشه!دهن بین نباشه!
ببینه عقلش چی میگه!پدر مادرش چی میگه؟(قاطیشون کنه نه کامل به اونا گوش بده)
حالا نمیدونم!شاید خصوصیات ذاتی منه!
چون خانوادگی اجازه نمیدیم هیچ احد الناسی(هیچ) تو زندگیمون کوچکترین دخالتی رو کنه!
بیای زندگیتو بسپری به دس پدر مادر آخر عاقبتش معلوم میشه!
مثه شیرمرد زندگی میسازی!با ی تصمیم عاقلانه!قوی و مستحکم!
واسه آیندت تصمیم میگیری!نمیذاری چارتا حرف خاله زنکی عشقتو نابود کنن!
پدر مادری که اول زندگی دخالت میکنن (کامل) فردا هم دخالت میکنن!
هی میخوان مادر شوهر و مادر زن بازی در آرن!بابا کم نیستن دورو برو ببینین!
بازهم میگم خدا کنه دختر دار بشم در آینده!
اینجوری شوهرش میدم به جدم قسم!
:دختر عزیزم!من حسابی بررسی کردم!این آدم این خوبی هارو داره!اینم بدی هاشه!ببین باهم سازگارین؟مهمتر از همه دوسش داری؟
اگر دوسش داری و سازگارین خودت به چیزایی که گفتم فکر کن! جواب قطعیشو بده!
(اگر زیاد آدم خوبی نبود میگم اصلا مناسبت نیست ولی باز خوددانی اما آینده خوبی نداری ولی منع هرگز نمیکنم)
تا حالا چندبار شنیدین اینو از زبون کسایی که میگن:
پدر مادرم آیندمو تباه کردن!
چندبار؟
از سر دلسوزی! پدره میگه 100000 سکه !
بابا بذار برن سر زندیشون مسخره کردی مرد مومن خودتو؟
خداوکیلی این دلسوزی پدره ک میگه این همه مهریه بنداز و نشد نذاره ازدواج کنن؟(مورد مهمیه چندین بار دیدم)
مسئله مهم تر اینه پدره دختر ی نگاه به گذشتش نمیکنه ببینه کفش داشت رفت زن گرفت؟الان از دامادش اینارو میخاد واسه خوشبختی دخترش؟

اناالعبد;714823 نوشت:
وای زیر پستم داش منجی هم یه پست طولانی گذاشت
واقعا فقط میتونم با داش رضا الان بحث کنم .. تازه همینشم وقت هر دومونو خیلی میگیره

:Khandidan!:
نشستم دل سیر نوشتم ریختم بیرون:Khandidan!:

اناالعبد;714823 نوشت:
الان من موندم جواب نقدهایی که الان کردی رو بدم یا نقد جوابهایی که کرده بودی رو
هیچکدوم داداش!
من ندیده قبول میکنم که تمام نکات بنده رو شما رد کردید. او.کی؟

ابتدای عرائضم هم گفتم که من فعلاً نا چیزی رو رد میکنم و نه تایید. اما الان میخوام نظر اصلیم رو بگم
من ارتباط داشتن بدون اطلاع خانواده رو تا حدود زیادی رد میکنم. حتی فوایدی که خودم در ابتدا نوشتم رو حاضرم رد کنم! :Gig:

در کل اگر من ، شما و سایر دوستان بخوایم ، تا چند روز هی میتونیم برای هم از مزایا و معایب هر دو نوع ازدواج حرف بزنیم و دلایل دیگری رو رد کنیم
اما نظر من اینه که بهترین کار این هست که بیایم بهترین بخش های دلایل رو بررسی کنیم (البته با توجه به دستورات دین)

خلاصهء کلام:
اگر دست من بود ، روش جدیدی برای آشنایی جوانان وضع میکردم که مزایای هر دو نوع سنتی و غیرسنتی رو در خودش داشته باشه
حیف که دست من نیست! :Nishkhand:

Reza-D;714826 نوشت:
من ارتباط داشتن بدون اطلاع خانواده رو تا حدود زیادی رد میکنم. حتی فوایدی که خودم در ابتدا نوشتم رو حاضرم رد کنم!

:Moteajeb!: :Gig: :khandeh!: چه جالب ...


Reza-D;714826 نوشت:
اما نظر من اینه که بهترین کار این هست که بیایم بهترین بخش های دلایل رو بررسی کنیم (البته با توجه به دستورات دین)

خوبه واقعا ... دوستانی که فردا میخونن مطلبمونو بدونین الان ساعت حدود 3:30 بامداده :Nishkhand: :Khab:...
ما که بخاطر خدا تا الان داشتیم بحث میکردیم خدا کنه خدا هم اجرشو بهمون بده ...
:khoshgel:

خدا رو شکر دیگه نمیخواد کلی تایپ کنم ...:Doaa:

Reza-D;714826 نوشت:
خلاصهء کلام:
اگر دست من بود ، روش جدیدی برای آشنایی جوانان وضع میکردم که مزایای هر دو نوع سنتی و غیرسنتی رو در خودش داشته باشه
حیف که دست من نیست!:Nishkhand:

خب داداش روشتو بگو اگه متناسب با شرع باشه کم کم تو عرف جاش میندازیم:khandeh!:

اناالعبد;714827 نوشت:
خب داداش روشتو بگو اگه متناسب با شرع باشه کم کم تو عرف جاش میندازیم

انشاالله فردا عرض میکنم (صحبت سایر دوستان رو هم باید بشنویم)

ولی این عرفی که من می بینم ، کلاً یه دین جدید آورده برای خودش!
یعنی احتمالش زیاده که مطلب درستی از دین به این عرف معرفی کنی و به همین دلیل به ضد دین بود متهم بشی! :Moteajeb!:

شبت خوش برادر

[="Navy"]

یکی دیگه.;714550 نوشت:

متوجه نمیشم.
اصلا قصد دخالت در مورد شخصی شما رو ندارم اما کلا عرض میکنم
اینکه فرمودید دختر خانم میگه اگه بفهمن دعوام میکنن،میشه به این موضوع فکر کرد.
ممکنه خانواده دختر بگن کسی که یه سال یا دو سال پنهانی با دختر من حرف میزده،شایسته ازدواج نیست.ممکنه بگن همچین کسی ممکنه فردا هم به دلایل دیگری پنهانی ...

بازم تاکید میکنم دارم راجع به این طرز فکر حرف میزنم نه شخصیت بزرگوار حضرتعالی.

البته خانواده دختر هم باید بدونه دختر خودشم 2 سال با یکی پنهانی حرف زده . :Gig:[/]

Reza-D;714826 نوشت:
اگر دست من بود ، روش جدیدی برای آشنایی جوانان وضع میکردم که مزایای هر دو نوع سنتی و غیرسنتی رو در خودش داشته باشه
حیف که دست من نیست!

روش سنتی عزیز بجز یک مشت حرفهای ارمانی و در کنارش حرفهای بیخود چی داره ؟ تنها چیزی که ازش درمیاد مسائل مالی هست و لاغیر
هر دو طرف پسر و دختر هم از نظر خانوادهاشون اخر خوب بودن هستن.....ولی در عمل واویلا

چن نفرن میریزن توی تایپیک پدر تایپیکو در میارن اخرشم حرفاشون ختم به ازدواج میشه

جناب ابولفضل اینجا تایپیک دوست دختر بود یا ازدواج و خواستگاری و وو....

جالبه نقل قولاشونم خطیه یعنی یه خط این میگه یه خط اونیکی
نمیشه فهمید اصلا تو این خطاا چی گفتن

monji-sec;714501 نوشت:
من که در شرف ازدواج از همین طریق هستم! منتها مدتی پنهانی!(1 سال بدون تماس فیزیکی)
سپس یک سالی هست خانواده خودم در جریانن و با دختر مورد نظر مادرم در تماسه روزانه!
انشالله چند ماه دیگه میخوایم بریم خواستگاریش:ok:
وقتی این رابطه خوب خودم رو میبینم که داره به ازدواج کشیده میشه و فقط در حد تماس و اس ام اس بوده!
قابل درک نیست که این روابط بده!
ولی منکرش هم نمیشم....
(منظورم با شما نیستا کلی میگم دنبال نصیحتو پند نیستم جوون بیشتر فک کن اینجور روابط اله بله نرو خواستگاری و...چون با آشنایی 2 ساله دارم میرم...)

فردی که از همه نظر 2 ساله بدون اختلافی با همیم رو ول کنم! یک خانم غریبه رو بگیرم که نمیشناسم خصوصیاتش چیه!
تضمینی هست ایشون بعدا با من سازگار بشه؟
خلاصه برای کسی تجویزش نمیکنم!
و از طرفی نمیگم بده!
ریسکه...بعضی وقتا مثه ریسکای تجاری!یهو زندگیت از این رو به اون رو میشه و میلیونر میشی!

دقیقا منم مثل شمام
با این تفاوت که ارتباط ما بیشتر از سه ساله و خانواده ها هم تقریبا چیزی نمیدونن
فعلا با اس ام اس و تماس و بدون تماس فیزیکی ادامه میدیم تا ببینیم خدا چی میخواد
"تا یار چه را خواهد و میلش به چه باشد"
تا بحال هم به هیچ مشکلی برنخوردیم و با خوشی و خرمی داریم به ارتباطمون ادامه میدیم
انشا... بعد این هم طبق روال گذشته ادامه خواهیم داد
و ضمنا مهمتر از همه ؛
میدونم خدا حواسش بهمون هست...
منم به نوبه خودم نه این ارتباط رو نهی میکنم و نه پیشنهاد...
هر کسی با شناختی که از خودش داره میتونه با فردی ارتباط برقرار کنه و همچنین میتونه نکنه
بسته به خودشه
ما که نه گناهی کردیم و نه پشیمونیم از ارتباطمون
چون طبق قاعده و قانون عرف و بیشتر، شرع پیش رفتیم
موفق باشید

با سلام

تاپیک رو میبندم چون دیگه به حاشیه کشیده شده .

هر گونه سوالی داشتید در انجمن روابط دختر و پسر پیگیری کنید
.

خلاصه کلام :

هر گونه رابطه شیطانی و دوستی به قصد شیطانی با نامحرم از نظر دین اسلام اشکال دارد و نهی شده است

این به نفع فرد و جامعه هست

.

چون اکثرا دختران قربانی میشوند لذا باید بیشتر دقت کنند و با چندتا جمله احساسی و ... خام نشوند

پیروز باشید

موضوع قفل شده است