تهذیب نفس بدون نتیجه!

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تهذیب نفس بدون نتیجه!

سلام،
برای این سوال عنوان مناسبی نتونستم انتخاب کنم، امیدوارم عذر بنده رو بپذیرید،
یکی از مشکلات بنده در تهذیب نفس این هست که گاهی اوقات شکیات خیلی بد و شیطانی پیدا میکنم،
مثلا بارها شده که مراقبه کرده ام و جلوی برخی از گناهان کلیدی ام رو گرفتم ولی بعد از مدتی مثلا به ذهنم افکار شیطانی خطور میکنه شبیه اینکه
"نکنه اصلا چیزی با عنوان دین وجود نداره"
اصلا شاید دنیای دیگه ای نیست و این هم شبیه بسیاری از حرف های دیگه یک شایعه بیشتر نباشه.
اصلا بعد از مرگ دنیایی دیگه ای هست، چه معلوم که هیچ خبری اونطرف نباشه.
نعوذ بالله اصلا خدایی هست؟
بعدش میگم خب با این وضع بعد از این همه سختی و مقابله با نفس هیچ بهره ای از این دو روز زندگی هم نبردم، اون وقت حسرت میخورم که چرا بعضی ها راحت اند و من دارم با نفسم مقابله میکنم!
چیزهایی که باعث تشدید این تفکرات میشه:
1- بیشتر اوقات مقابله با نفس و تهذیب اخلاقی، نتیجه های آنی نداره و نمیشه ارتباطی بین تهذیب روحی و فعالیت هامون پیدا کنیم، مثلا انتظار داریم بعد از نماز شب خوندن، حداقل در نوع خواب هایی که میبینیم و روحیات و رزق و روزی ، نتایجی مشاهده کنیم ولی با توجه به آزمایش های پیچیده الهی گاهی اوقات نمیشه به راحتی تشخیص داد که فلان کار بابت فلان کار بوده و همیشه در یک تردید و دو دلی می مونیم و باعث میشه بگیم شانسی این اتفاق افتاده.
2- نه نتیجه ای، نه نشانه ای، نه خوابی، نه چیزی گاهی اوقات اصلا نمیشه فهمید خدا الان راضیه، ناراضیه، اصلا کسی هست که راضی باشه یا نه. کار درست چی هست؟ چی نیست؟

ولی خب در کنار اینها چیزهایی هم هست که بنده رو آروم میکنه:
1- یه چیزی که بنده رو پای عبادت و تهذیب نفس نگه می داره حس روانی خوبی هست که دارم ولی همین هم گاهی اوقات به ذهنم خطور میکنه شاید این هم تنها یک حالت روانشناسانه باشه که افکار مثبت نتیجه مثبتی دارند و ارتباطی با ایمان نداشته باشه ولی خب حس خوبش رو نمی تونم از دست بدم طوری که برای چند روز اگه نماز اول وقتم ترک بشه کلا سیستم روحی ام به هم می خوره.
2- گاهی هم خوندن بعضی از احادیث به من انرژی و امید میده، مخصوصا احادیثی که در مورد آخر الزمان گفته شده و تطابق با دنیای امروز داره، با خودم میگم شاید وضع همه دیندارها توی این دوره همین طوریه، مثلا:
" روزگاری به مردم بیاید که دینداری بسان نگهداری اتش به دست باشد"
"از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. مسجدهایشان فقط از حیث ساختمان آباد باشد ، ولی دلهایشان از جهت هدایت خراب بود ."
"آیا در آنزمان مومنانی وجود دارند ؟ فرمود آری . پرسید آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته میشود ؟ فرمود نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند."
"زمانی بر مردم بیاید که آنکس دین خویش را به سختی حفظ کند به کس ماند که آتش در دست خود نگه دارد."
و ...

حال به نظر کارشناس محترم و سایر دوستان عزیز، چه کنم که این افکار منفی در لحظات سخت مقابله با نفس به بنده هجوم نکند، خیلی حس بدیه وقتی این افکار وارد ذهنم میشه؟
خیلی رنج میکشم که این افکار گاهی مثل پتک به سرم می خوره و رهام نمیکنه.
راه حل چیه؟

[=arial]با نام الله


[=arial]
کارشناس بحث: استاد کریم

programmer1;503980 نوشت:
حال به نظر کارشناس محترم و سایر دوستان عزیز، چه کنم که این افکار منفی در لحظات سخت مقابله با نفس به بنده هجوم نکند، خیلی حس بدیه وقتی این افکار وارد ذهنم میشه؟
خیلی رنج میکشم که این افکار گاهی مثل پتک به سرم می خوره و رهام نمیکنه.

با سلام وعرض ادب
ابتدائا باید به شما تبریک بگم بخاطر حس ایمانی که دارید ونسبت به تهذیب اخلاقی ونماز حساسیت وعلاقه دارید. اما در مورد افکاری که فرمودید، باید عرض کنم که بخشی از این افکار امری طبیعی است وشکیاتی است که در مرحله ای از زندگی برای هر کسی پیش می آید واینکه شیطان دشمن قسم خورده انسان نیز از این امر طبیع یبرا ضربه زدن استفاده می کند تا ما را نسبت به دین بدبین کند واینکه شما می فرمایید در مقایل این افکار به نماز وتهذیب نفس علاقه دارید خود این درجه ای از ایمان است.
اما مهم این است که ما راه نفوذ شیطان را ببندیم وآنهم با مطالعه وبحث با اهل علم وطرح شبهات بطور شفاف ورسیدن به جواب است. بهترین راه در تقویت عقاید دینی تامل در آیات الهی ونظام هستی است تا اینکه انسان در اثر مطالعه به یقین وباور قطعی برسد که دیگر هیچ شبهه ای در آن تاثیر گذار نخواهد بود. وتوصیه بنده این است که در باب سیر فکری دینی بهترین کتابها آثار شهید مطهری بالاخص پنچ جلد کتابی است در که باب مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی نوشته است. ودر عین حال کتابهای استاد مصباح یزدی وسائر علمای دینی.
ودر عین مطالعه رابطه بیشتر با جامعه دینداران وحضور در محافل دینی ومباحثه های دینی با اهل فکر وصاحب نظران در امور ومباحث دینی مفید خواهد بود واینهایی که فرمودید مرحله ای است که با مطالعه ورسیدن به باور حقیقی حل خواهد شد. ولی نباید به این شکل رها کرد وبه تعبیر شهید مطهری شک منزلگاه خوبی است ولی توقفگاه خوبی نیست.
در عین حال در زمینه هر کدام از مواردی هم که فرمودید وشبهات خاصی در ذهنتان است اگر مطرح بفرمایید ما نیز در حد وسع خود جواب خواهیم داد. البته با کمک دوستان وکاربران گرامی .

programmer1;503980 نوشت:
تهذیب نفس بدون نتیجه!
با سلام...اولا واقعا این عنوانی که زدید بی شک اشتباه است ...چون من تهذیب نفس دارم و کلی حقایق برام باز شده من جمله به یقین بی شک بخدا و قیامت رسیدم....اما روزگار برای کسی که بخدا نزدیکتره سخت تر میشه...بموقش کلی آرامش و نعمات بی مانند در دنیا بهت می رسه اما بدون که سختی کسی که بخدا نزدیک میشه بیش از حد سنگینه...مثل ترازو هرچه ایمانت سنگن تر بشه کارت سخت تره...تنها روحیه ای که بتونم بهت بدم اینه که واقعا در آخرالزمان که باشه الان....شاید از هر یک میلیارد نفر یک نفر بتونه کامل تهذیب نفس داشته باشه....خودت به گفته پیامبر دقت کنه دیگه...نگه داشتن ذغال آتش روی کف دست چقدر سخته؟به خودت امید بده بگو که کاری رو می کنی که واقعا یک مرد می خواد یک انسانی عظیم که از چند میلیارد انسان تک توک نمونشون پیدا میشه....باید به بعدش فکر کنی...شما باید اگر یکجا ترک کردن تمام گناهان شما رو دلسرد میکنه باید مثل وزنه برداری کم کم ترک کنید گناهان رو...یعنی اینطور نشه که باعث دلسردی شما بشه و دوباره هرگناهی کنید.... با این تفاسیری که شما از خود نوشتید مثل تهذیب بی نتیجه مشخصه که شروع کارید و مدام برمیگردید و دلسرد می شوید...برخی گناهان کبیره که از روی عمد نباشه و یا بر حسب نیازه کم و بیش ناخواسته انجام میدی رو قرآن خدا گفته میبخشم....یعنی یک باری یه هو یک کگناه کبیره هم از دستت در رفت دلسرد نشو خدا حسابش نمی ده اگر اصرار نکنیو ادامه ندی....و گناهان کبیره ترک بشه گناهان صغیره هم پاکه....شما ادامه بده...یقینا بدرجات عالی خواهی رسید....اصلا وظیفه هر انسانی برای پی بردن به یقین رسیدن خدا و قیامت اینه که عمل کنه بدستورات واضح خدا و گناهانی که در ذات هر انسانی بد بودن آن نشان داده شده رو ترک گناه تا یک بار برای همیشه پرده هایی که بین او خداست برداشته شود.....و از شر هرچی دو دلی و بدبینی و سوال های بی جوابه راحت بشه.....

[="#006400"]هوالعالم
معمولا خود شناسی با یکسری من منم ها به خود پرستی ختم میشه
که نباید اجازه بدیم تا این حد پیش بره

[="#000080"]طبیعیه
اگر ترس از افتادن باشه هر قدر بالاتر بریم بیشتر میترسیم و بیشتر میلرزیم
ولی وقتی عشق به بالایی و عقل برای بالارفتن یکی میشن
عقل و عشق معجزه میکنند .[/]

عقل راه و روش بالا رفتن و نلرزیدن می آموزد و عشق شوق بالارفتن و پر کشیدن ...
احتیاط رو شرط عقل بدونیم و تا زمانیکه با عقل پله ها رو درک نکردیم قدم بر نداریم .
اینطوری بدون ترس حرکت میکنیم .

برای مثال فکر کن
شما یه زخم داشتی که عفونت کرده
اومدی پاکش کردی و پانسمان
و منتظر و امیدواری که با رعایت اصول مراقبت از بخش بیمار
به نتیجه ای مثل محو شدنه بیماری و حتی محو شدنه اثار جراحت از روی پوست برسی .
که ناشدنی نیست .

ولی ممکنه در حین درمان حتی بدون لمس
کمی سوزش حس بشه یا خارش و درد و باز شدن زخم و خونریزی که اینها به اصطلاح کاملا طبیعیه !!!
و باید در راه درست و مسیر درمان صبور باشی صبر پیشه کنی ...

[="#000080"]هر موجود شروری که از در خونه ادم بیرون انداخته بشه
ممکنه باز داد و بیداد کنه و در بزنه و زنگ بزنه مزاحمت ایجاد کنه
که بهترین کار بی توجهی به اون و توکل به خداست
تا خسته بشه و ناامید
و شر کم یا لااقل کمتر ... [/]

انشاالله[/]

موضوع قفل شده است