تناقض لذت و سعادت دینی

تب‌های اولیه

27 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

وقتی مجموع آیات قرآن و روایات را در کنار هم مشاهده میکنیم در می یابیم:

سعادت دینی هرگز با لذتخواهی های دنیوی تضاد یا تناقضی ندارد؛ دین مخالف با افراط و تفریط در این زمینه است؛ این افراط و تفریط، عامل محدود شدن انسان به لذتی ناقص و زودگذر و محروم شدن از لذتهای کاملتر و ماندگارتر است که در آخرت قرار است نصیب انسان شود:

وَ ما أُوتيتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ أَ فَلا تَعْقِلُونَ؛ آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است آيا انديشه نمى ‏كنيد؟ (قصص/60)

دین تلاشش این است که آن لذتهای متعالی را به انسانها بشناساند و در این تلاش، به زبان مخاطبان خود سخن میگوید. از اینرو وقتی با توده مردم که درکی ساده از لذت و لذت خواهی دارند سخن میگوید بهشت اخروی را آنگونه توصیف میکند که عمدتا متناسب با لذتهایی است که انسانها در این دنیا با آنها آشنایند: از قبیل: همسر و مسکن و خوردنی و آشامیدنی و ... . (مثلا: سوره واقعه/آیات 10 تا 40)

اما لذت متعالی را منحصر به همین ها نمیداند و از لذتی افزونتر هم سخن میگوید که قابل درک و مورد تمنای عده خاصی از انسانهاست:

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى در بهشتهاى جاودان نصيب آنها ساخته، و رضاى خدا از همه اينها برتر است و پيروزى بزرگ، همين است. (توبه/72)

در پناه حق

طاها;764878 نوشت:
دین تلاشش این است که آن لذتهای متعالی را به انسانها بشناساند و در این تلاش، به زبان مخاطبان خود سخن میگوید. از اینرو وقتی با توده مردم که درکی ساده از لذت و لذت خواهی دارند سخن میگوید بهشت اخروی را آنگونه توصیف میکند که عمدتا متناسب با لذتهایی است

سلام و تشکر

اولا اومدیمو افرادی همین معنای ظاهر پاداش هارو گرفتند و امتناع از بعضی لذات کردند و این وعده ها زمینه درک لذات متعالی نشد و این افراد فوت کردند..به چه چیزی رسیدند؟؟!!

ثانیا خود همین وعده به لذات دنیا گونه این مطلب شما را که هدف درک لذت متعالی است را نقض میکند..چراکه همونطور که دربالا عرض کردم شاید خیلی ها که از این بحث ها هم به دورند همین معنای ظاهر را بگیرند نه معنای متعالی آن پاداش ها را

ثالثا بحث ما درمورد آخرت نیست ..در مورد همین دنیاست که سعادت دینی در دنیا چگونه تعریف میشود و چکونه به آن میتوان سعادت گفت
فرض بگیرید کسی نمیتونه ازدواج کنه..آیا دین اورا از لذت غیر در ازدواج منع کرده یا خیر؟ منع کرده...پس تناقض و تضاد بین سعادت دینی و لذت دنیا میتونه وجود داشته باشه و اغلبا برای اکثر مردم وجود دارد

یاحق

ملاali;765520 نوشت:
اولا اومدیمو افرادی همین معنای ظاهر پاداش هارو گرفتند

با عرض سلام به شما دوست گرامی

درک عینی لذات متعالی بهشت و رسیدن به آنها مربوط به بعد از فوت است؛ به عبارت دیگر، کسی که بخاطر لذات اخروی دست از برخی از لذات ممنوع دنیوی میکشد، همین دست کشیدن، زمینه درک عینی لذات متعالی را پس از فوت فراهم میکند و پس از فوت به این لذات میرسد.

بنابراین دیگر جای طرح این سوال نیست که: اگر این افراد فوت کردند به چه چیزی رسیدند؟

بعلاوه، درک فکری و ذهنی (نه عینی) این نعمتها در همین دنیا امکانپذیر است آن هم با وصف «متعالی بودنشان»؛ به عبارت دیگر انسانها در همین دنیا میتوانند نعمتهای متعالی بهشت را تصور کنند و قرآن اتفاقا میان «دنیاگونه» بودن نعمتهای بهشت و «متعالی بودن» آنها جمع کرده است بدون اینکه تناقضی هم رخ دهد. به عنوان مثال به همان آیاتی از قرآن که در پست سابق عرض کردیم توجه نمایید:

وَ ما أُوتيتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ أَ فَلا تَعْقِلُونَ؛ آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است آيا انديشه نمى ‏كنيد؟ (قصص/60(

وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ
؛ خداوند به مردان و زنان با ايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن ‏هاى پاكيزه ‏اى در بهشتهاى جاودان نصيب آنها ساخته، و رضاى خدا از همه اينها برتر است و پيروزى بزرگ، همين است. (توبه/72(

لا يَسْمَعُونَ فيها لَغْواً وَ لا تَأْثيماً إِلاَّ قيلاً سَلاماً سَلاماً؛ در آن باغهاى بهشتى نه لغو و بيهوده‏اى مى‏شنوند نه سخنان گناه آلود؛ تنها چيزى كه مى‏شنوند «سلام» است «سلام»! (واقعه/ 25و26)

لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ؛ كه هرگز قطع و ممنوع نمى‏شود. (واقعه/ 33)

در این آیات و نمونه های مشابه، تضمین شده که نعمتهای دنیاگون بهشتی فاقد آسیبهای لذات دنیوی اند و این مطلب حاکی از متعالی بودن آن نعمتهای دنیاگون است؛ مثلا یکی از آفتهای لذات دنیوی، محدودیت زمانی آنها است و آفت دیگر، آمیخته بودنشان با برخی آثار سوء فردی یا اجتماعی است؛ این در حالی است که نعمتهای دنیاگون بهشتی از این آفتها به دورند.

پس تناقضی میان «دنیاگون» بودن این نعمتها و «متعالی بودن» آنها وجود ندارد.

تا اینجا روشن شد:
1. مسلمانی که در صدد درک نعمتهای متعالی بهشتی در همین دنیا است باید آیات قرآن را مطالعه کند
2. مسلمانی هم که اصلا در صدد درک ذهنی این مطلب در دنیا نیست اصولا سوال شما برایش رخ نمیدهد.

بنابراین لزومی ندارد نگران باشید که: « شاید خیلی ها که از این بحث ها هم به دورند همین معنای ظاهر را بگیرند نه معنای متعالی آن پاداش ها را».

حتما توجه دارید که: این گروه گرچه در این دنیا به درک ذهنی نعمتهای متعالی بهشت دست نیابند اما این باعث نمیشود از درک عینی این نعمتهای متعالی پس از فوت کردن و رفتن به بهشت، محروم بمانند.

نکته آخر اینکه، شما در پست سابقتان سوالی کلی را مطرح کرده بودید و ما نیز به ناچار پاسخی کلی ارائه دادیم. در این پست به سراغ این موضوع و مساله جزئی رفته اید که «سعادت دینی در دنیا چگونه تعریف میشود؟»

در این باره چند مطلب عرض میکنیم:

1. دین اسلام به لذات و سعادت دنیوی انسان بها داده است؛ ازدواج، خوردن، خوابیدن، کسب مال، کسب قدرت، کسب علم و اموری از این قبیل همه از لذتهای دنیوی هستند که در دین به عنوان سعادت قلمداد میشوند.از اینرو به مسلمانان توصیه شده است از کارهای مرتاضانه و رهبانیت برحذر باشند.

2. دین اسلام هرگز سعادتی بریده از سعادت اخروی، را برای دنیا تعریف نکرده است؛ به عبارت دیگر، تمامی راهکارهایی که دین برای سعادت و لذت دنیوی ارائه میدهد همسو با سعادت اخروی انسان است و از خدای حکیم جز این هم انتظاری نمیرود.

3. ما هرگز ادعا نکردیم اصلا هیچ تضادی میان سعادت دینی و هیچ نوع لذت دنیوی وجود ندارد؛ بلکه سخن این بود: دین با لذتخواهی دور از افراط و تفریط، تضاد و تناقضی ندارد.
بنابراین اگر لذتی وجود دارد که به لذت اخروی و یا حتی به لذتهای مهمتر دنیوی ضربه میزند اینجا دین با چنین لذتی مخالفت میکند؛ به عنوان مثال، شرابخواری نوعی لذت است اما اسلام چون شرابخواری را منافی با لذت اخروی و برخی از لذتهای مهمتر دنیوی (مثلا: سلامت عقلی فرد و امنیت اجتماعی) میداند از این لذت ممانعت میکند.

4. درباره فردی که نمیتواند ازدواج دائم داشته باشد، اسلام راهکارهای حلالی را در نظر گرفته است که برخی از این راهکارها خود از مقوله لذت است مثلا رو آوردن به ازدواج موقت و اگر در عرف جامعه این حکم عمل نمیشود این بازمیگردد به انتخاب جامعه نه الزام دین.

در پناه حق

طاها;766065 نوشت:
دین اسلام به لذات و سعادت دنیوی انسان بها داده است؛ ازدواج، خوردن، خوابیدن، کسب مال، کسب قدرت، کسب علم و اموری از این قبیل همه از لذتهای دنیوی هستند که در دین به عنوان سعادت قلمداد میشوند.از اینرو به مسلمانان توصیه شده است از کارهای مرتاضانه و رهبانیت برحذر باشند.

سلام علیکم
این سخن شماست نه دین
نهی رهبانیت و دستور به ازدواج لزوما به معنی بها دادن به لذت دنیا نیست
بلکه به نظر میاد بیشتر به جهت اصلاح امور زندگی اجتماعی و بقا نسل و رفع مانع برای عبادت است

دین کسی را که لذت ازدواج را تجربه نکرده بدبخت نمیداند اما کسی را که روزه نگیرد بدبخت میداند
در قران هم آمده که «چه بسا چیزی را که شما خوب میدانید ولی خوب نیست و چه بسا چیزی که بد میپندارید ولی خوب است »و این یعنی اینکه اساسا خیر و سعادت دینی متوقف به درک و خواسته ما نیست
چرا اینطوریه؟ سعادتی که متوقف به لذت نیست عقلا چگونه ما را در برابر آن مکلف میکند؟

ملاali;767059 نوشت:
این سخن شماست نه دین

با عرض سلام به شما دوست گرامی

در پاسخ چند نکته عرض میشود:

ـ آنچه گفته شد کلام دین است و این مطلب به قدری روشن است که جایی برای انکارش نیست و ما تنها به نمونه هایی اشاره میکنیم:

لذت ازدواج: النِّكَاحُ سُنَّتِي فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي. (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏100، ص: 220)

لذت خوردن و آشامیدن: كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ. (اعراف/31)

لذت خواب و استراحت: هُوَ الَّذي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِباساً وَ النَّوْمَ سُباتاً وَ جَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً. (فرقان/47)

لذت کار و کوشش: مَنْ سَعَى عَلَى عِيَالِهِ فِي طَلَبِ الْحَلَالِ فَهُوَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ. (روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 457)

لذت قدرت و امنیت: وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُم. (انفال/60)

ـ میگویید: «دستور به ازدواج لزوما به معنی بها دادن به لذت دنیا نیست» و در توضیح به مواردی همچون اصلاح امور اجتماعی و بقای نسل، اشاره میکنید. سوال اینست که: آیا اصلاح امور اجتماعی و بقای نسل نوعی لذت و سعادت دنیوی یا زمینه ساز آن نیست!؟

ـ فرضا اسلام « کسی را که لذت ازدواج را تجربه نکرده بدبخت نمیداند اما کسی را که روزه نگیرد بدبخت میداند » اما این چه ربطی به موضوع بحث دارد؛ موضوع بحث را که فراموش نکرده اید: تناقض و تضاد بین سعادت دینی و لذت دنیا. دین ازدواج را که یک لذت دنیوی است پذیرفته و به آن توصیه هم کرده است (در سطرهای قبل اشاره شد) و همین کافی است که بگوییم: تناقض و تضادی بین سعادت دینی و لذت دنیا وجود ندارد.

ـ ما را متهم میکنید که سخن خویش را گفته ایم نه کلام دین را در حالی که درباره آیه 216 بقره نه ترجمه درستی ارائه داده اید و نه تفسیر درستی.

ـ مطلب آخر اینکه: اینطور نیست که خیر و سعادت دینی در حیطه و محدوده درک و خواسته ما نگنجد؛ اما نکته ای وجود دارد و آن اینکه: درک و خواسته انسان دچار افراط و تفریط است و این افراط و تفریطها هم سعادت دنیوی و هم سعادت اخروی او را با چالش مواجه میسازد و اینجاست که دین به یاری انسان می آید تا او را تربیت کند؛ و به این ترتیب: هم میزان درک او را از امور لذتبخش بالا ببرد و هم به خواسته های او تعادل ببخشد.

در پناه حق

طاها;767467 نوشت:
فرضا اسلام « کسی را که لذت ازدواج را تجربه نکرده بدبخت نمیداند اما کسی را که روزه نگیرد بدبخت میداند » اما این چه ربطی به موضوع بحث دارد

سلام علیکم و رحمت الله

ربط آن خیلی روشن است و آن اینکه چرا اسلام برای لذت اصالتی قائل نیست
اینکه ما مجازیم از برخی لذات استفاده کنیم طبق گفته خود قرآن بعنوان تخفیف بوده نه اصالت آن
در ضمن خداوند صریحا فرموده زندگی دنیا لهو و لعب است و از همین جا روشن میشود که چرا کسی که لذت ازدواج را نبرده از نظر دین بدبخت نیست ولی اگر نماز نخواند بد بخت است

درضمن اگر لذت واقعا در اسلام جایگاهی داشت اما سجاد(ع) در آن دعای معروف نمیفرمود خدایا از همه لذت ها به جز ذکر تو استغفار میکنم

ملاali;767520 نوشت:
ربط آن خیلی روشن است و آن اینکه چرا اسلام برای لذت اصالتی قائل نیست

با عرض سلام به شما دوست گرامی

دوست عزیز؛ موضوع «اصالت دادن به لذت» متفاوت با موضوع «تضاد با لذت» است.

از پستهای سابق روشن شد که اسلام تضاد و تناقضی با لذت دنیوی ندارد؛ بنابراین به پرسش اصلی شما پاسخ داده شد.

اما درباره «اصالت دادن به لذت» اگر مروری بر پستهای اول و دوم ما داشته باشید خواهید دید که پاسخ این مساله نیز داده شده است. در پستهای یاد شده توضیح دادیم که اسلام برای سعادت و لذت دنیا بریده از سعادت اخروی اصالتی قایل نیست به این معنا که اسلام لذت و سعادتی از دنیا را تایید میکند که منافاتی با لذت و سعادت زندگی ابدی انسان ندارد.

بنابراین اگر منظور شما از اصالت لذت، این است که «لذت دنیا بر لذت آخرت ترجیح دارد» باید عرض کنیم اسلام به لذت دنیا اصالت نداده است یعنی لذت دنیا را بر لذت آخرت ترجیح نمیدهد زیرا در جهان بینی اسلامی، زندگی انسان در دنیا، مقدمه ای است برای ورود به زندگی ابدی در سرای آخرت و ترجیح دادن زندگی ای که جنبه مقدماتی دارد بر زندگی ابدی که ذی المقدمه است نه عاقلانه است و نه حکیمانه.

در پناه حق

با سلام

انسان جزء کوچکی از هستی بی‌انتهاست و ازسویی تنها موجودی است که از نیروی عقل برخوردار است. انسان دارای اختیار است‌. خداوند از طریق پیامبران و پیشوایان دینی راه خوب و بد را به او نشان داده و او را در انتخاب این دو راه آزاد گذاشته است. پیامبران انسان را هدف نهایی خلقت دانسته‌اند، پس بردوشش وظیفه‌ای خطیرگذاشته شده است. اگر هر انسانی به پرورش نیروهای بالقوه خود بپردازد، می‌تواند به اوج کمال برسد. او باید بتواند عیب و ایراد درونی‌اش را پیدا کند.

اولین گام برای خودسازی خواستن است. هر فردی باید خودش بخواهد به کمال برسد تا بتواند راه سعادت را بپیماید. پیمودن این مسیر به صورت اجباری راه به جایی نمی‌برد. بعد از این‌که فرد از ته دل خواست که پا در راه خودسازی بگذارد، باید رفتارهای خوب و بد خود را از هم تفکیک کند. رفتارهای بد را ترک کند و رفتارهای خوب را تقویت کند. شناخت این رفتارها نیز مهم است یعنی هرکسی باید بداند که کدام‌یک از رفتارهایش اشتباه است. اگر به این مسئله آگاهی نداشته باشد تلاشهایش از ابتدا بیهوده است.

در طول تاریخ عقاید گوناگونی در مورد راه رسیدن انسان به سعادت به وجود آمده است. بعضی از افراد خویشتن‌نگر هستند یعنی به نفس و تمایلات آن توجه دارند و هر آنچه با نفس انسان مطابقت دارد را راه سعادت می‌دانند. گروه دیگر جامعه‌نگر هستند و راه سعادت را پیشرفت جامعه می‌دانند. گروه بعدی الهی‌نگر هستند و دنیا را معیار اعمال ناشایست می‌دانند و آخرت را سر منشأ همه‌چیز می‌پندارند.

اسلام‌نگر یا جامع‌نگرها افرادی هستند که معتقدند چهار عنصر خود، خدا، جهان و دیگر انسان‌ها، محیط پیرامون را می‌سازند و کسی‌که در اعمال خود خیر و شر بودن اعمال را به نسبت تأثیر آنها در این چهار عنصر در نظر بگیرد به سعادت می‌رسد. خود انسان تا حدود زیادی می‌تواند تأثیرگذاری اعمالش را بر این چهار عنصر تشخیص دهد ولی به طورکامل نمی‌تواند بفهمد کدام کارش صحیح و کدام کارش ناصحیح است. تنها کسی می‌تواند نسبت به هر چهار مورد شناخت داشته باشد که علم او مطلق باشد و او کسی جز خدا نیست. خداوند برای رسیدن انسان به سعادت که راه آن خودسازی است همه دستورالعمل‌ها را فرستاده است. امام علی (ع) می‌فرماید: «خدای سبحان کتابی راهنما فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت پس راه خوبی را پیش گیرید تا هدایت شوید و از راه بدی دوری جویید تا به مقصد برسید.»

طاها;768155 نوشت:
اسلام به لذت دنیا اصالت نداده است یعنی لذت دنیا را بر لذت آخرت ترجیح نمیدهد زیرا در جهان بینی اسلامی، زندگی انسان در دنیا، مقدمه ای است برای ورود به زندگی ابدی در سرای آخرت و ترجیح دادن زندگی ای که جنبه مقدماتی دارد بر زندگی ابدی که ذی المقدمه است نه عاقلانه است و نه حکیمانه.

سلام
اگر دنیا مقدمه است باید لذتش هم مقدمه باشد ولی در اکثر موارد اینطور نیست

ملاali;768612 نوشت:
اگر دنیا مقدمه است باید لذتش هم مقدمه باشد ولی در اکثر موارد اینطور نیست

با عرض سلام به شما دوست گرامی

لطفا بیشتر توضیح دهید.

طاها;768841 نوشت:
نوشته اصلی توسط ملاali
اگر دنیا مقدمه است باید لذتش هم مقدمه باشد ولی در اکثر موارد اینطور نیست
با عرض سلام به شما دوست گرامی

لطفا بیشتر توضیح دهید.

سلام
منظور بنده این است که اگر لذت دنیا مقدمه برای آخرت است باید برای همه باشد نه عده ایی قلیل...یعنی خداوند ترتیبی نداده که همه از لذت دنیا بهره مند شوند پس یعنی اهمیتی نداشته
پیامبر هم فرموده حب الدنیا راس کل خطیه...
در ضمن اگر اسلام با لذت مشکلی ندارد چرا دشمنان دین از همین لذت خواهی وارد میشوند؟؟؟!!

ملاali;767059 نوشت:
این سخن شماست نه دین

چه جواب خوبی !!!؟؟؟ پس شما از همه کس بهتر دین رو میشناسید ! پس چرا سوال می پرسید ؟

ملاali;767520 نوشت:
اینکه ما مجازیم از برخی لذات استفاده کنیم طبق گفته خود قرآن بعنوان تخفیف بوده نه اصالت آن
در ضمن خداوند صریحا فرموده زندگی دنیا لهو و لعب است و از همین جا روشن میشود که چرا کسی که لذت ازدواج را نبرده از نظر دین بدبخت نیست ولی اگر نماز نخواند بد بخت است

بهترین لذتی که یک کوه نشین در زندگیش میبینه چیه ؟!؟ حالا شما به این فرد بگید باید اون لذت ها رو بزاری کنار تا بیارمت شهر و لذت واقعی رو بچشی . اگه اون لذت ها رو انجام بدی بدبختی چون از لذت واقعی محروم میشی . فهمیدن این نکته زیاد سخت نیست ؟؟!!!

ملاali;767520 نوشت:
سجاد(ع) در آن دعای معروف نمیفرمود خدایا از همه لذت ها به جز ذکر تو استغفار میکنم

امامان معصوم به خود منبع هستی وصل بودن و لذت های دنیا پیش لذت یاد خداوند رنگ میباختن ! پس چرا باید انسان لذت برتر رو ول کنه ؟!

ملاali;770352 نوشت:
سلام
منظور بنده این است که اگر لذت دنیا مقدمه برای آخرت است باید برای همه باشد نه عده ایی قلیل...یعنی خداوند ترتیبی نداده که همه از لذت دنیا بهره مند شوند پس یعنی اهمیتی نداشته
پیامبر هم فرموده حب الدنیا راس کل خطیه...
در ضمن اگر اسلام با لذت مشکلی ندارد چرا دشمنان دین از همین لذت خواهی وارد میشوند؟؟؟!!

سلام علیکم
انسان را خداوند لذت طلب خلق نموده است زیرا به او قدرت درک هزاران رنگ و مزه و بو را داده و به او این امکان را داده است تا لطافت اشیاء اطراف خود را بخوبی درک کند
و نیز به انسان توان درک محبت و عشق و انس را عطا نموده است.
و نیز عقلی که بتواند کنجکاوی کند و کشف کند و تعجب کند و ... لذت ببرد به او عنایت نموده است!
و نیز احساس امنیتی که انسان می کند می تواند لذتی عمیق برای انسان به ارمغان بیاورد.
این توانها یا در حیوانات وجود ندارد و یا بسیار کم و ضعیف وجود دارد.
دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم پر است از آفریده هایی از خداوند که در راستای ارضای حس لذت خواهی انسان آفریده شده است!
و نیز یکی دیگر از زمینه های لذت، لذت عبادت و پرستش خداوند است!
اصلا انسان تفاوتش با حیوانات در لذت بردن اوست! و همین حس لذت خواهی اوست که برایش اندوه و افسردگی و هراس بوجود می آورد زیرا همه این امور بر می گردد به لذتهایی که از دست رقته اند و یا بدست نیامده اند.
نقش دین در زندگی انسانها این است که انسان بتواند حس لذتخواهی خود را در حد بالای آن ارضاء کند و این امکان ندارد مگر به ایجاد تعادل در آنچه موجب لذت است! مثل نقشی که والدین در تربیت فرزند خود دارند آنها تلاش می کنند تا فرزندشان بخاطر لذت کوتاه و سطحی امروز، لذت عمیق و ماندگار فردای خویش را فدا نکند!
نباید برای پی بردن به ثمره دین، پای آخرت را وسط کشید! آخرت پاداش است. چیزی علاوه بر ثمرات دنیوی دین است! دین ثمره اش نقد است! دین مجموعه دستورالعمل هایی است که پایبندی به آنها همین دنیا را غرف در لذت و کامیابی میکند!
اصلا انسان تا بدرستی از آنچه میخورد و می آشامد و با همسرش خلوت می کند و در هوای پاک نفس می کشد و تفریح میکند لذت نبرد چگونه می تواند خداوند را جمد و ستایش بگوید!
این که فرموده اند فقر کفر می آرد چون فقر راه لذت بردن را می بندد و در نتیجه کفر و ناسپاسی جای شکر را می گیرد!
این گه فرموده اند همین که خوف داشتید حدود الهی را رعایت نمی کنید همسر خود را طلاق دهید بخاطر این است که با رعایت نکردن حدود الهی، طلاق عاطفی ایجاد می شود و دیگر لذتی برای این زندگی مشترک نیست در نتیجه زندگی می شود باری برای تحمل و اسلام به دنیال این نیست که زندگی برای انسانها مدام باری باشد که انسانها مجبور به تحملش باشند!
همه تکالیف انسانها در دنیا نیز برای از بین بردن موانع لذت مادی و پی بردن به لذتهای عمیق روحی است! مثلا نماز انسان را از فحشا دور میکند و دور ماندن از فحشا اصلی مهم در راه مهار و در نتیجه دوام لذت است!
این همه آداب اسلامی که برای امور مختلف زندگی انسان وجود دارد آیا جز برای این است که انسان در زندگی دنیا سعادتمند باشد و یا این آداب جز در راستای لذت بردن بیشتر انسان از زندگی دنیوی است؟!
روی هر کدام از موضوعات که می خواهید دست بگذارید تا با برسی آداب مربوط به آن ان شاء الله توضیح دهیم که چگونه اسلام هدفی جز سعادت دنیوی انسانها ندارد و معتقد است اگر انسانها و نیز جامعه انسانی بتوانند در دنیا زندگی پر لذت و سعادتی را تجربه کنند قطعا در آخرت نیز از زندگی این چنین برخوردار خواهند بود!
آیا غیر از این است در جامعه مهدوی، رفاه و لذت و ادب و معنویت و انس و محبت و هر آنچه لذت مادی و معنوی را بدنبال دارد در اوج خودش وجود دارد؟ خب این زندگی مهدوی می توانست الان هم باشد و اگر نیست مربوط به پشت کردن به دین است نه رو کردن به دین!

با سلام و تشکر

سخنانتان جالب است اما به نظر میاد این فقط برداشت شما از دین است نه واقعیت دین

روح بخش;770438 نوشت:
اصلا انسان تا بدرستی از آنچه میخورد و می آشامد و با همسرش خلوت می کند و در هوای پاک نفس می کشد و تفریح میکند لذت نبرد چگونه می تواند خداوند را جمد و ستایش بگوید!
این که فرموده اند فقر کفر می آرد چون فقر راه لذت بردن را می بندد و در نتیجه کفر و ناسپاسی جای شکر را می گیرد!

اسلام به کسی که ازدواج نکرده و غذای خوب نخورده نمی گوید بد بخت اما اگر کسی نماز نخواند بد بخت است
و لازمه سخن شما این است که خداوند عادل نباشد چراکه خیلی ها بواسطه ظلم دیگران از این نعمت ها محرومند ...لذا میشه نتیجه گرفت که از دیدگاه دینی نعمت و لذت دنیا اهمیتی ندارد و قرآن هم فرموده زندگی دنیا لهو لعب است

ملاali;770996 نوشت:
اسلام به کسی که ازدواج نکرده و غذای خوب نخورده نمی گوید بد بخت اما اگر کسی نماز نخواند بد بخت است

سلام علیکم
کسی که عمدا ازدواج نکرده است بدترین امت است! (شرار امتی عزابها) کسی که خانه تنگی دارد و عمدا خانه اش را وسیع نمی کد و یا مرکب ناهموار سوار می شود از سعادت دنیوی بدور است کسی که چهل روز گوشت نخورده است در گوشش باید اذان گفته شود مگر این که فقر مانع شده باشد! همه اینها حکایت از این می کند عدم استفاده از متاع های دنیوی نوعی از بدبختی است درست مثل نماز نخواندن!
ملاali;770996 نوشت:
و لازمه سخن شما این است که خداوند عادل نباشد چراکه خیلی ها بواسطه ظلم دیگران از این نعمت ها محرومند

خداوند دنیا را برای لذت بردن متوازن انسانها آماده نموده است حال اگر ستمگران مانع می شوند و ستم دیدگان هم با آنها مقابله نمی کنند دیگر تقصیر خدا چیست؟ خداوند که قرارش را بر این نگذاشته است که خود مستقیما مانع ستم ظالم شود زیرا در این صورت اختیار انسان از بین می رود!
ملاali;770996 نوشت:
قرآن هم فرموده زندگی دنیا لهو لعب است

لهو و لعب بودن دنیا در مقایسه با آخرت است! بلکه لذتهای اینجا در مقایسه با لذتهای آخرت بازیچه ای بیش نیست! مثل تفاوت خاله بازی بچه ها با زندگی واقعی آنها در آینده است! چه تنافی دارد که دنیا بازیچه ای باشد در مقابل آخرت ولی بدون مقایسه و دنیا را مستقلا در نظر گرفته شود همه اش زیبایی و لذت باشد؟!
قرآن در ادامه این که دنیا را لعب و لهو معرفی می کند آن را زینت و تفاخر و تکاثر هم معرفی می کند. همه انیها می تواند با خود لذتهای مشروعی را به همراه داشته باشد خصوصا زینت و تکاثر اموال و اولاد. این همه احادیث درباره زینت و درباره گسترده نمودن فعالیتهای اقتصادی و استفاده از اموال و زیاد نمودن اولاد و خرسند شدن از وجود آنها وجود دارد!
تفکر خود را در باره اسلام بعد از مطالعه انبوه آیات و روایات و بررسی دقیق آنها سامان دهیم!

باسلام

روح بخش;771059 نوشت:
خداوند دنیا را برای لذت بردن متوازن انسانها آماده نموده است حال اگر ستمگران مانع می شوند و ستم دیدگان هم با آنها مقابله نمی کنند دیگر تقصیر خدا چیست؟ خداوند که قرارش را بر این نگذاشته است که خود مستقیما مانع ستم ظالم شود زیرا در این صورت اختیار انسان از بین می رود!

بله در مورد نوع انسان میتوان چنین سخنی گفت اما فرد انسان خیر
یک فرد انسان چگونه میتواند دنیا را به نفع خود و دیگران آباد کند؟؟!!!

اصلا کودکی که به سن تکلیف نرسیده و ظلم میبیند و کشته میشود و به قطع یقین کاری هم ازش برنمی آمده چگونه خداوند در قبالش مسئول نیست؟؟!!!
مثل این میماند که کودکی را جلوی گرگ بیاندازیم و بگوییم خودش از خودش دفاع کند به ما چه!!!

لذا کاملا روشن است که تعبیر شما ناصحیح است
و نتیجه اینکه لذت دنیا برای خدا بی اهمیت است و از این جهت است که در آن عدالتی نیست

روح بخش;771059 نوشت:
لهو و لعب بودن دنیا در مقایسه با آخرت است! بلکه لذتهای اینجا در مقایسه با لذتهای آخرت بازیچه ای بیش نیست!

اولا اکثر مفسرین لهو و لعب را به کار بیهوده و پوچ معنا کرده اند
همانطور که در حدیث هم داریم حب دنیا کل راس خطیه

ثانیا
امام سجاد ع در دعایی از هرلذتی به غیر از لذت مناجات با خدا استغفار کرده اند
نفرموده اند از لذت دنیا بلکه فرموده اند هر لذتی(حلال و حرام)
از اینجا مذمت لذات جسمانی و نفسانی روشن میگردد

ثالثا در آیات و روایات داریم که تکلیف آدمی بیش از این بوده و بخشی از آن بعنوان تخفیف منتفی شده
از این مورد هم میتوان فهمید اونچه که در نظر دین اصالت داره بندگی است نه زندگی

یاحق

ملاali;771086 نوشت:
بله در مورد نوع انسان میتوان چنین سخنی گفت اما فرد انسان خیر
یک فرد انسان چگونه میتواند دنیا را به نفع خود و دیگران آباد کند؟؟!!!

سلام علیکم
نوع انسانی چیزی جز من و شما نیستیم! من و شما می توانیم در حد توان خود دنیای خود را آباد کنیم در نتیجه به اندازه ای دنیای دیگران را هم آباد کرده ایم! چه بسیار مردان و زنانی که حتی تاریخ را به نفع خوبیها تغییر دادند! آنها افرادی امثال من و شما بودند!
ملاali;771086 نوشت:
اصلا کودکی که به سن تکلیف نرسیده و ظلم میبیند و کشته میشود و به قطع یقین کاری هم ازش برنمی آمده چگونه خداوند در قبالش مسئول نیست؟؟!!!
مثل این میماند که کودکی را جلوی گرگ بیاندازیم و بگوییم خودش از خودش دفاع کند به ما چه!!!

خودک ولی دارد و اگر ندارد جامعه اسلامی ولی اوست و وظیفه ولی محافظت از کودک است تا زمانی که خود به سن رشد برسد و بتواند از خودش محافظت کند! حال اگر والدین به وظیفه خود عمل نکردند و یا جامعه اسلامی به وظیفه خود در قبال ایتام عمل نکرد تقصیر خداوند این وسط چیست که متهم به بی عدالتی شود؟! شما جای خدا! چکار می کنید؟
ملاali;771086 نوشت:
لذا کاملا روشن است که تعبیر شما ناصحیح است
و نتیجه اینکه لذت دنیا برای خدا بی اهمیت است و از این جهت است که در آن عدالتی نیست

اگر دنیا برای خداوند بخاطر بی عدالتی در آن اهمیت ندارد چرا باید انبیاء و اوصایی آنها اینقدر تلاش برای عدالت کنند و اصلا چرا باید زمینه عدالت گستر و منجی کل حضرت ولیعصر عجج را آماده نمود؟ اصلا چرا انقلاب اسلامی رخ داده است؟ اصلا چرا در اسلام این همه قوانین حقوقی وجود دارد؟ اصلا چرا حکومت از نظر اسلام اینقدر مهم است؟!
ملاali;771086 نوشت:
اولا اکثر مفسرین لهو و لعب را به کار بیهوده و پوچ معنا کرده اند
همانطور که در حدیث هم داریم حب دنیا کل راس خطیه

لهو و لعب بودن قسمتی از کارهای دنیا لزوما به معنای حرام بودن آن کارها نیست! بلکه وقتی حرام می شود که این اعمال جلوی سعادت اخروی را بگیرد! و الا در حدیث آماده است که هر کار لهوی باطل است مگر تربیت اسب و تیراندازی و معاشقه نمود با همسر. این سه کار در عینی که خیلی از جدیت برخوردار نیست به آن لهو گفته شده است ولی از طرفی چون منافی سعادت اخروی نیست مؤمن آنها را انجام می دهد.
حب دنیا وقتی فرد را دچار زشتی می کند این به معنای بد بودن حب دنیا نیست بلکه به معنای این است که حب دنیا می تواند این زمینه را داشته باشد و الا اموال و اولاد جزء همین دنیاست! آیا محبت مال بد است؟ آیا اگر کسی فرزندش را دوست داشته باشد کار بدی کرده است! آیا پیامبر محبت به اولاد خصوصا دختران را اینقدر تأکید نکرده است؟
شما همه عومال مرگ را که بررسی کنید هیچ کدام از این عوامل را نمی توانید خواصی را که دارند را نفی کنید! مثل غرق شدن و یا تصادف در رانندگی و یا سوختن و یا مسمومیت غذایی و ... این عوامل زمینه های مرگ را آماده می سازد و مطرح نمودنش سبب مواظبت بیشتر می شود! محبت دنیا می تواند موجب سیئات زیادی شود ولی مؤمن تلاش میک ند این محبت او را در تعارض با محبت خداوند قرار ندهد!
قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ في‏ سَبيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ. (توبه: 24)
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آورده‏ايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏ترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند؛ و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نمى‏كند!
در آیه فوق بحت در بیشتر دوست داشتن امور دنیایی است نه صرف دوست داشتن این امور!
ملاali;771086 نوشت:
امام سجاد ع در دعایی از هرلذتی به غیر از لذت مناجات با خدا استغفار کرده اند
نفرموده اند از لذت دنیا بلکه فرموده اند هر لذتی(حلال و حرام)

اولیاء خداوند به لذتی بالاتر از لذائذ دنیوی دست یافتند و لذا لذتهای پیشین را حقیر یافتند! هر لذت بالاتری لذت پایین تر حقیر جلوه می دهد آیا این به این معناست که خداوند نمی خواهد بندگانش لذت ببرند؟!
ملاali;771086 نوشت:
ثالثا در آیات و روایات داریم که تکلیف آدمی بیش از این بوده و بخشی از آن بعنوان تخفیف منتفی شده
از این مورد هم میتوان فهمید اونچه که در نظر دین اصالت داره بندگی است نه زندگی

تکالیف سختر وقتی لازم بوده است که بشر عقل کمتری داشته و توان کنترل بر نفسش نداشته است و نمی توانسته است تعادل مطلوبی روی لذتهایش داشته باشد! بشر که عقلی بیشتر یافته است از میزان تمالیف او هم کم شده است! الان شما مشق شب می نویسید؟ یا مشق شب مال زمانی بوده است که عقل الان را نداشتید؟
مطالعه یک مجموعه حدیث مثل کتاب میزان الحکمه را و نیز یک دور تفسیر مثل تفسیر نمونه می تواند انسان را با زوایای مختلف اسلام آشنا کند و الا نگاه انسان به اسلام پازلی و برشی خواهد بود و قصه شناخت اسلام مثل همان قصه کسانی خواهد شد که تنها با دست کشیدن به قسمتی از بدن فیل در اتاقی تاریک در پی توصیف فیل برآمدند!

با سلام

روح بخش;771220 نوشت:
ولی دارد و اگر ندارد جامعه اسلامی ولی اوست و وظیفه ولی محافظت از کودک است تا زمانی که خود به سن رشد برسد و بتواند از خودش محافظت کند! حال اگر والدین به وظیفه خود عمل نکردند و یا جامعه اسلامی به وظیفه خود در قبال ایتام عمل نکرد تقصیر خداوند این وسط چیست که متهم به بی عدالتی شود؟! شما جای خدا! چکار می کنید؟

بنده نگفتم خدا گنهکار است عرض کردم مسئول است چون بلاخره در همین عالم و نظامی که خدا آفریده ظلم به کودک و غیر کودک اتفاق افتاده
خداوند نمی تواند بگوید تقصیر پدر و مادرش بود به من ربطی نداره!!!
منظور این بود دخالت نکردن خدا در مورد مواهب دنیا و بهره مند شدن همه از آن نشان از بی اهمیت بودن آن دارد.همین
می فرمایید پس دستور به عدالت برای چیست؟ نمیدانم
فقط میدانم به خاطر اهمیت دنیا نیست
اون کودکی که در قحطی به دنیا آمده چه گناهی دارد نسبت به آنکه در نعمت و عدالت قرار است به دنیا بیاد؟؟؟

روح بخش;771220 نوشت:
اولیاء خداوند به لذتی بالاتر از لذائذ دنیوی دست یافتند و لذا لذتهای پیشین را حقیر یافتند! هر لذت بالاتری لذت پایین تر حقیر جلوه می دهد آیا این به این معناست که خداوند نمی خواهد بندگانش لذت ببرند؟!

اولا که این دعاها جنبه شخصی ندارد و بیشتر جنبه معرفت زایی برای امت مسلمان دارد و از این جهت بیان شده اند

در ثانی در قرآن داریم که از هواها پیروی نکنید نفرموده از هواهای حرام!!
اساسا شهوت در مقابل عقل و معنویت است و درقرآن هم با همین مضمون به آن اشاره شده
در قرآن نیامده از شهوت حرام بپرهیزید بلکه مطلق آمده که از شهوت پیروی نکنید

ثالثا
اگرچه مواهب دنیا در جای خود لازم است اما در کل خداوند فرموده که لهو و لعب است
خب با چنین تعبیری معلومه که لذت جایگاهی در دین ندارد و منظور دین از سعادت غیر از لذت است
نشان به این نشان که در خود قرآن آمده چه بسا چیزی برای شما بد است اما در حقیقت خوب است

نتیجه: سعادت دینی متوقف بر لذت و خواسته عموم مردم نیست و به خاطر همین است که عموم مردم اهل خدا نیستند

یاحق

ملاali;770352 نوشت:
منظور بنده این است که

با عرض سلام به شما دوست گرامی

لذت دنیا مقدمه آخرت است آن هم برای همه انسانها یعنی خداوند ترتیبی داده است که همه انسانها از لذت دنیا بهره مند شوند

البته

لذات دنیا انواعی دارد و وسایل این لذتها هم گوناگون است؛ ممکن است برخی از بعضی از انواع لذتها یا بعضی از وسایل لذت دنیوی محروم باشند اما اینگونه نیست به کلی از لذات دنیوی محروم باشند. اگر پستهای سابق ما را مروری فرمایید و انواع لذتهایی که در قرآن بیان شده است و نقل کردیم را ملاحظه نمایید مطلب بالا را تصدیق خواهید نمود.

اما درباره حدیثی که از پیامبر نقل کرده اید اگر با دقت بیشتری به آن بنگرید خواهید دید که پیامبر فرموده است: «حب الدنیا» نه «لذت الدنیا» بنابراین این حدیث با آیات و روایاتی که سابقا در تایید لذتهای دنیوی نقل شد منافاتی ندارد زیرا «حب الدنیا» وارد مقوله افراط در لذت بردن میشود و قبلا عرض شد اسلام با افراط و تفریط در لذت بردن مخالف است.

این مطلب که دشمنان از حربه لذت دنیا سوء استفاده میکنند مطلب درستی است اما این به معنای بد و ناپسند بودن لذت دنیا در اسلام نمیشود؛ دشمن از نیرو و ابزار جنگی هم علیه مسلمانان استفاده میکند اما آیا این به معنای بد بودن نیرو و ابزار جنگی است؟

چگونه چنین باشد در حالیکه خداوند خود دستور به تهیه آنها میدهد:

وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِم؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد، تا با اين [تداركات‏]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان‏] ديگرى را جز ايشان- كه شما نمى‏شناسيدشان و خدا آنان را مى‏شناسد- بترسانيد. (انفال/60)

در پناه حق

ملاali;770996 نوشت:
اسلام به کسی که ازدواج نکرده و غذای خوب نخورده نمی گوید بد بخت اما اگر کسی نماز نخواند بد بخت است

با عرض سلام به شما دوست گرامی

قبلا پاسخ داده شده است. مراجعه فرمایید.

ملاali;771086 نوشت:
بله در مورد نوع انسان میتوان چنین سخنی گفت اما فرد انسان خیر

با عرض سلام به شما دوست گرامی

آیات و روایاتی که دال بر اهمیت لذات دنیوی در دین است را بیان کرده ایم؛ مراجعه نمایید.

اینکه افراد انسانی (فرضا) نمیتوانند دنیا را به نفع خود و دیگران آباد کنند و اینکه کودکی بی دفاع جلوی گرگ بیفتد و بدون اینکه کاری از او برآید کشته و خورده شود، چه ربطی به مقوله اهمیت لذت در دین دارد؟

این استدلال شما حقیقتا مصداق ضرب المثل: شرق و غرب را به هم دوختن است.

خدا این دنیا را نظامی از لذتها همراه با موانع لذتها، آفریده است؛ هم به لذتها توصیه کرده است و هم از افراط و تفریط در لذتها منع کرده است و هم بر صبوری کردن در حوادثی که لذتی از کف میرود توصیه نموده است؛ هر کدام در جای خود.

این نظام اگر جدا از نظام آخرت دیده شود شاید چون و چرا در آن راه یابد اما وقتی قرار است مقدمه آخرت باشد آن هم مقدمه ای که هم لذتش و هم رنجش امتحان است، در این صورت هر جزء از این نظام در جای خود زیبا و بجاست.

ضمنا در دنیا عدالت هم وجود دارد همانطور که لذت وجود دارد پس کلی گویی نکنید که: لذت دنیا برای خدا بی اهمیت است و از این جهت است که در آن عدالتی نیست.

ملاali;771086 نوشت:
اولا اکثر مفسرین لهو و لعب را به کار بیهوده و پوچ معنا کرده اند

با عرض سلام به شما دوست گرامی

در پاسخ سه نکته عرض میکنیم:

1. کلام خدا این است:

وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ؛ و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست، و قطعاً سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مى ‏كنند بهتر است. (انعام/32)

همانطور که در ترجمه مشاهده میکنید لعب و لهو، به معنای بازى و سرگرمى است و همانطور که از جمله دوم آیه (وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذينَ يَتَّقُونَ) استفاده میشود اتصاف دنیا به بازی و سرگرمی، در مقابل آخرت است یعنی دنیا در مقایسه با آخرت، بازی و سرگرمی است نه اینکه خدا هیچ اهمیتی به لذات دنیا نمیدهد. چگونه چنین باشد در حالیکه قبلا آیاتی از قران را آوردیم که لذات دنیا را به عنوان نعمتهای خود به انسان معرفی کرده است.

2. چگونه میتوان به امام سجاد نسبت داد که لذات دنیا را مذمت میکند در حالیکه خدا را بر آنها حمد فرموده است:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ ... أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ؛ (صحیفه سجادیه / دعای 1 / فراز8)

اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا لَمْ أَزَلْ أَتَصَرَّفُ فِيهِ مِنْ سَلَامَةِ بَدَنِي، وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى مَا أَحْدَثْتَ بِي مِنْ عِلَّةٍ فِي جَسَدِي؛ فَمَا أَدْرِي، يَا إِلَهِي، أَيُّ الْحَالَيْنِ أَحَقُّ بِالشُّكْرِ لَكَ، وَ أَيُّ الْوَقْتَيْنِ أَوْلَى بِالْحَمْدِ لَكَ؛ أَ وَقْتُ الصِّحَّةِ الَّتِي هَنَّأْتَنِي فِيهَا طَيِّبَاتِ رِزْقِكَ، وَ نَشَّطْتَنِي بِهَا لِابْتِغَاءِ مَرْضَاتِكَ وَ فَضْلِكَ، وَ قَوَّيْتَنِي مَعَهَا عَلَى مَا وَفَّقْتَنِي لَهُ مِنْ طَاعَتِكَ؛ أَمْ وَقْتُ الْعِلَّةِ...(صحیفه سجادیه/ دعای 15 / فراز 1تا 4)

3. تخفیف در تکلیف خود نوعی لذت دنیوی است که خدا شامل حال بندگانش کرده است. ضمن اینکه مساله اصالت داشتن یا نداشتن لذت را هم در پستهای سابق عرض کرده ایم. مراجعه نمایید.

در پناه حق

ملاali;771670 نوشت:
منظور این بود دخالت نکردن خدا در مورد مواهب دنیا و بهره مند شدن همه از آن نشان از بی اهمیت بودن آن دارد.همین

با عرض سلام به شما دوست گرامی

پاسخ داده شد. مراجعه نمایید.

ملاali;771670 نوشت:
در قرآن نیامده از شهوت حرام بپرهیزید بلکه مطلق آمده که از شهوت پیروی نکنید

با عرض سلام به شما دوست گرامی

پیروی از شهوت اگر به معنای شهوت پرستی است این یعنی افراط در لذت و اسلام با افراط مخالف است

اما

توصیه به استفاده درست از شهوت در اسلام وجود دارد. قبلا نمونه هایی از آیات و روایات در این باره عرض شد. مراجعه نمایید.

ملاali;771670 نوشت:
خب با چنین تعبیری معلومه که لذت جایگاهی در دین ندارد و منظور دین از سعادت غیر از لذت است

با عرض سلام به شما دوست گرامی

قبلا پاسخ داده شد. مراجعه فرمایید.

موضوع قفل شده است