جمع بندی تناقض در نظام آفرینش (دنیا و آخرت)

تب‌های اولیه

156 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حبیبه;695757 نوشت:
با سلام و ادب:

جناب ملا علی خیلی ها هم فلسفه خوانده اند هم عرفان،اما هرگز خداوند را آنطور که شما وصف می کنید

نشناختند و هرگز عرفاء و فلاسفه خدا را به گونه ای که شما می فرمایید وصف نکرده اند

این گونه مطالعات باید اصولی،پیگیر با استاد و با دقت صورت گیرد و گرنه چنین نتایجی خواهد داشت.

سلام
خواهر گرامی
انگار شما از این همه انتقاد و گله و تکفیری که توسط علمای شیعه به فلسفه و فلاسفه شده بی اطلاعید
شما شاید عادت دارید هر قضیه ایی را که ظاهر استدلالش درست است را بپذیریید
اما من این عادتو ترک کردم
و متوجه شدم همه حرفای فلسفی زیرش آب میده و بر ردش خیلی راحت میشع دلیل اقامه کرد

حبیبه;695877 نوشت:
با سلام:

بله چیزی که به آن رسیده اید حق است و همان چیزی است که

خداوند در ایه 30 روم به ان تصریح فرموده است:

"فأقم وجهک لدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها

لا تبدیل لکلمات الله ذالک الدین القیم..."

پس روی خویش را به سوی دین حق بگردان،سرشتی

که خداوند مردم را بر آن سرشته است این همان دین

استوار است.

دقیقا طبق این ایه شریفه انسان فطریاتی دارد که بعضی را شما اشاره

فرمودید اینها در نهاد انسان و جزء ذاتیات او هستند،یعنی بیس و اصل

در وجود انسان و مسلما دین باید ها و نبایدهایی برای رشد و تعالی

و ظهور همین فطریات انسانی است.

و فرع بودن دین به این معنا نیست که در حاشیه است

بلکه به این معناست که بر پایه فطریات و مناسب با آنهاست

"لا اکراه فی الدین"هم یکی از معانی که برایش ذکر کرده اند همین است

یعنی دین مطلوب و محبوب انسان است چرا که بر اساس خواست فطری

اوست و فطرت انسان کراهتی نسبت به پذیرش آن ندارد.

منظورم این بود که هیچ دلیل قطعی نداریم که دین هم مثل خیلی چیزهای دیگه مثله هنر و قانون بشری نیست
صحبت از بهشت و جهنم نتونست اخلاقو در جامعه پیاده کنه
ارزش های انسانی هنوز ناشناخته و بی اهمیتند

ملاali;695886 نوشت:
منظورم این بود که هیچ دلیل قطعی نداریم که دین هم مثل خیلی چیزهای دیگه مثله هنر و قانون بشری نیست
صحبت از بهشت و جهنم نتونست اخلاقو در جامعه پیاده کنه
ارزش های انسانی هنوز ناشناخته و بی اهمیتند

بله متوجه منظورتان بودم.

ارزشهای اخلاقی نا شناخته نیستند اما قبول دارم که نزد بسیاری از مردم بی اهمیتند

اما این مطلب به معنای بی اثر بودن دین نیست،برعکس به این معناست

که مردم به قوانین اخلاقی دین پایبند نیستند.که اگر بودند دین امر به عدالت

احسان،ایثار ،ادب،تواضع،حقیقت جویی،عزت و کرامت می کند و آزادگی

انسان و اندیشه او را پاس می دارد،همه بدبختی های ما ناشی از دور شدنمان

از این تعالیم و یا کج فهمیمان از آن است و یا متاسفانه دین را پل رسیدن به دنیا قرار دادن.

حبیبه;695894 نوشت:
بله متوجه منظورتان بودم.

ارزشهای اخلاقی نا شناخته نیستند اما قبول دارم که نزد بسیاری از مردم بی اهمیتند

اما این مطلب به معنای بی اثر بودن دین نیست،برعکس به این معناست

که مردم به قوانین اخلاقی دین پایبند نیستند.که اگر بودند دین امر به عدالت

احسان،ایثار ،ادب،تواضع،حقیقت جویی،عزت و کرامت می کند و آزادگی

انسان و اندیشه او را پاس می دارد،همه بدبختی های ما ناشی از دور شدنمان

از این تعالیم و یا کج فهمیمان از آن است و یا متاسفانه دین را پل رسیدن به دنیا قرار دادن.

بله اما دین بدون سرپرست عینی و واقعی آن اعتباری ندارد
فرقه فرقه شدن مسلمانان گواه این موضوع است
سوالها که یه ذره عمیق میشوند بی پاسخ میمونند
خود من به شخصه بیشتر سوالام در این سایت با جوابهای قانع کننده ایی مواجه نبوده
خود اعتقادات ما خودشو نقض میکنه
مثل اینکه میگیم وجود امام ضرورته اما غایبه و حضور عینی نداره
یا میگوییم خدا برهرچیز تواناست
اما حق الناس را نمیبخشد(دقت)
ویا اینکه خداوند عادل است اما ترو خشک و باهم میسوزونه

وقتی اینارو میزاریم کنار هم نظریه بشری بودن و دنیامحور بودن کارکرد دین قوت میگیره

حدیثی از پیامبر هست که فرموده:
مومن کسی است که جامعه شری از او نبینه...

ملاali;695906 نوشت:
بله اما دین بدون سرپرست عینی و واقعی آن اعتباری ندارد
فرقه فرقه شدن مسلمانان گواه این موضوع است
سوالها که یه ذره عمیق میشوند بی پاسخ میمونند
خود من به شخصه بیشتر سوالام در این سایت با جوابهای قانع کننده ایی مواجه نبوده
خود اعتقادات ما خودشو نقض میکنه
مثل اینکه میگیم وجود امام ضرورته اما غایبه و حضور عینی نداره
یا میگوییم خدا برهرچیز تواناست
اما حق الناس را نمیبخشد(دقت)
ویا اینکه خداوند عادل است اما ترو خشک و باهم میسوزونه

وقتی اینارو میزاریم کنار هم نظریه بشری بودن و دنیامحور بودن کارکرد دین قوت میگیره

نه به هیچ وجه،شما باید به حق جویی خودتان اتکاء کنید

اگر روحیه انکار را به حق جویی بدل کنیم و در مواجهه با هر عقیده ای به جای انکار

به دنبال کشف حقیقت آن باشیم مطمئنا بهترینها را می یابیم.

"الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه"را قران به ما می آموزد.

سلام ببخشید که بدون تخصص دینی وارد بحثتون میشم:Gol::Gol:

جناب ملا علی نوشتند:
منظورم این بود که هیچ دلیل قطعی نداریم که دین هم مثل خیلی چیزهای دیگه مثله هنر و قانون بشری نیست
صحبت از بهشت و جهنم نتونست اخلاقو در جامعه پیاده کنه
ارزش های انسانی هنوز ناشناخته و بی اهمیتند

منم میخواستم بهشون عرض کنم که طبق نظر سرکار خانم حبیبه گرامی :
بله متوجه منظورتان بودم.

ارزشهای اخلاقی نا شناخته نیستند اما قبول دارم که نزد بسیاری از مردم بی اهمیتند

اما این مطلب به معنای بی اثر بودن دین نیست،برعکس به این معناست

که مردم به قوانین اخلاقی دین پایبند نیستند.که اگر بودند دین امر به عدالت

احسان،ایثار ،ادب،تواضع،حقیقت جویی،عزت و کرامت می کند و آزادگی

انسان و اندیشه او را پاس می دارد،همه بدبختی های ما ناشی از دور شدنمان

از این تعالیم و یا کج فهمیمان از آن است و یا متاسفانه دین را پل رسیدن به دنیا قرار دادن.


:Gol::Gol::Gol:_______________:Gol::Gol::Gol:

نظر من :مردم یا سنتی هستند

یا کمی بالاتر :Sham::Sham:مدرن هستند

یا خیلی بالاتر:Sham::Sham::Sham: پست مدرن شدند

مردم سنتی همونهایی هستند که دین رو از قدیم که شناختند عمل کردند و دارن میرن جلو مسجد و روزه و نماز و کار های معمولی

مدرن همونهایی هستند که یکمی تغییراتی در برنامه های دینیشون دادند و به سنت وابسته 100 درصد نیستند که اغلب ما ادعا میکنیم مدرن هستیم هر جا به نفعمون باشه و اگر جایی به ضرر باشه سنتی میشیم عجیب
خودم رو عرض میکنم مذبذب = دو رو منافق گونه
مذبذبین بین یدیه سوره نساء

و برخی از افراد هم که بصورت کامل دین و دینداری رو بوسیدند و گزاشتند کنار
و ادعا میکنن
پست مدرن هستند
لذا شما اول گروه بندی خودت رو معیّن کن ببینیم کدوم گروهی

اگر قصد ایجاد تغییر دارید و میخواید بهتر بشه اوضاع مملکت از خودمون شروع کنیم
اول بگو کجای کار ایستادی:Sham:

بعدشش بیام سر صحبت اصلی 3 گروه در اینجا موجود هست
البته مجدد عذر خواهی میکنم و التماس دعای خیر در این ماه مبارک از همه دوستان دارم


سلام علیکم

ملاali;695868 نوشت:
به کدام دین نسبت ندهم؟

ان الدین عندالله الاسلام

ملاali;695868 نوشت:
من عقلانیتو میشناسم
تمام این نسبت هارو من از همین منبری ها یاد گرفتم

شما یا از اون شاگردهای ضعیف هستید که درس را درست نمیگیرند یا اون منبریهایی که ازشون چیز یاد گرفتید بیسواد بودند. کافیه یه گشتی تو همین سایت بزنید تا متوجه بشید همه نسبتهایی که به دین میدید غلطه.

ملاali;695868 نوشت:
من مکلفم که از عقلانیت پیروی کنم ونه چیز دیگر

مگر نه اینکه اصول دین تقلیدی نیست
خب من به این اصول نرسیده ام
از نظر دلی چرا ...چون اقتضای جغرافیای زندگیم بوده اما عقلی خیر
به هیچکدام از اصول اعتقادی نرسیدم
اعتقاد به خدا به خاطر ترس از جهنم و زلزله و غیره صحیح است؟
کتابدعدل الهی شهید مطهری را هم خواندم ولی ایراداتی جدی ایی به آن وارد است

کلا تا اینجا فقط به یه چیز اعتقاد دارم
و اون اینکه ما موجوداتی هستیم که نیاز به اخلاق و عدالت،امنیت و امید داریم
بقیه چیزها فرعند و برای همین اصل شکل گرفته اند
از جمله دین

شما لطفا یک تاپیک باز کنید. پستهایی که به این بحث مربوط نمیشود را در آن قرار بدید و در آنجا واضح و شفاف به ما بگویید بر چه عقیده ای هستید و با این عقلی که ازش صحبت میکنید ثابت کنید که میشود خدایی وجود نداشته باشد یا اینکه اگر خدایی هست انسانها را به حال خود رها کرده تا هر بلایی که میخواهند سر همدیگه بیاورند.

توجه بفرمایید که عقل میگوید عمر ما محدود است و اگر خدایی باشد قاعدتا اینقدر قدرت دارد که در این عمر محدود ما بتواند خود را به ما بشناساند پس ما اگرنخواهیم از این سرگردانی بیرون آییم خودمان ضرر میکنیم.

ملاali;695882 نوشت:

انگار شما از این همه انتقاد و گله و تکفیری که توسط علمای شیعه به فلسفه و فلاسفه شده بی اطلاعید
شما شاید عادت دارید هر قضیه ایی را که ظاهر استدلالش درست است را بپذیریید
اما من این عادتو ترک کردم
و متوجه شدم همه حرفای فلسفی زیرش آب میده و بر ردش خیلی راحت میشع دلیل اقامه کرد

فلسفه یعنی همان عقلانیت. اگر انتقادی بوده به دلیل اینست که یا فلسفه یعنی عقل انسانها نتوانسته به حقیقت پی ببرد چون همه چیز عقل نیست. اگر به عقل ما باشد اصلا دنیایی نباید وجود داشته باشد. یا اینکه پیچیدگی بحثهای فلسفی و مسلط نبودن به آن ثمره اش گمراهی مردم است.

به نام خدا

با سلام به همه همراهان گرامی

جسارتا عرض می کنم و امیدوارم بنده را ببخشید

این سایت برای پاسخگویی به شبهات دینی است

و شبهه داشتن دلیل بی دینی نیست و نباید تکفیر را به دنبال داشته باشد

شک چیز بسیار خوبی است و در صورت حقیقت جویی راهی می شود برای نیل به حقایق

به شرط اینکه فقط به دنبال شبهه وارد کردن نباشیم بلکه به دنبال فهم حقیقت باشیم و خداوند

این اجازه را به ما داده است که از عقل و خردمان برای درک درست دین استفاده کنیم،

"ما قصم ظهری الّا عالم متهتک و جاهل متنسک"پشت مرا نشکستند به جز عالمان

بی عمل و جاهلان اهل عبادت،سخن مولا علی علیه السلام است،پرسشگری توصیه اولیاء دین

به ماست و باعث استخراج دفینه های عقول است اصول دین تحقیقی است نه تقلیدی و جز با پرسشگری و کنکاش و شاید

بعضی اوقات شک حسنی که موجبات تحقیق را فراهم آورد منتج به نتیجه اعتقاد صحیح

نمی شود.پس اصول بحث علمی را رعایت کنیم،افراد را به خاطر سؤالاتشان توبیخ،تکفیر و متهم نکنیم

کمک کنیم اگر می توانیم!مطالعه کنیم،به خلق خدا احترام بگذاریم

حرفها را بشنویم،بهترینها را برگزینیم و فکر نکنیم من حقم همه باطل،شاید در مباحثات اعتقادی و علمی به نتایج خوبی رسیدیم.

عذر خواه

حبیبه;696041 نوشت:

نمی شود.پس اصول بحث علمی را رعایت کنیم،افراد را به خاطر سؤالاتشان توبیخ،تکفیر و متهم نکنیم،کمک کنیم اگر می توانیم!مطالعه کنیم،به خلق خدا احترام بگذاریم

حرفها را بشنویم،بهترینها را برگزینیم و فکر نکنیم من حقم همه باطل،شاید در مباحثات اعتقادی و علمی به نتایج خوبی رسیدیم

عذر خواه


سلام
سرکار خانم اگر شما الان اینجا هستید ما مدتهای مدیدی هست که با جناب ملاعلی بحث میکنیم. حق ما هست که بدانیم اگر خدا و دین و عقیده ای که قبول داریم غلطه پس چه چیزی درست هست. ایشان باید بتوانند راه و عقیده درست را به ما نشان دهند.

فکر نکنید ما داریم ایشان را تکفیر میکنیم و فقط خودمان را قبول داریم. خیر. اینگونه بحثها و شک و شبهه ها و مغلطه افکینها آنچنان تاثیر سوئی دارد که ممکن است هر فردی از جمله خود ما را از مسیر اصلی منحرف کرده و به شک بیندازد که داریم اشتباه میکنیم.

از نظر شما سکوت در اینجاها جایز است اما همان دینی که حکم ارتداد داده تا نگذارد دیگران مردم را به شبهه انداخته و از دینشان خارج کنند به ما میگوید در اینجاها نباید ساکت شد تا حقیقت پشت پرده ابهام باقی بماند.
این افراد باید بتوانند با همان عقلانیتی که از آن سخن میگویند راه و روش و عقیده ای را که هیچگونه خطایی در آن نیست به ما نشان دهند

Serat;696048 نوشت:
سلام
سرکار خانم اگر شما الان اینجا هستید ما مدتهای مدیدی هست که با جناب ملاعلی بحث میکنیم. حق ما هست که بدانیم اگر خدا و دین و عقیده ای که قبول داریم غلطه پس چه چیزی درست هست. ایشان باید بتوانند راه و عقیده درست را به ما نشان دهند.

فکر نکنید ما داریم ایشان را تکفیر میکنیم و فقط خودمان را قبول داریم. خیر. اینگونه بحثها و شک و شبهه ها و مغلطه افکینها آنچنان تاثیر سوئی دارد که ممکن است هر فردی از جمله خود ما را از مسیر اصلی منحرف کرده و به شک بیندازد که داریم اشتباه میکنیم.

از نظر شما سکوت در اینجاها جایز است اما همان دینی که حکم ارتداد داده تا نگذارد دیگران مردم را به شبهه انداخته و از دینشان خارج کنند به ما میگوید در اینجاها نباید ساکت شد تا حقیقت پشت پرده ابهام باقی بماند.
این افراد باید بتوانند با همان عقلانیتی که از آن سخن میگویند راه و روش و عقیده ای را که هیچگونه خطایی در آن نیست به ما نشان دهند

سلام عرض ادب و احترام

ابتدا باید با کمال شگفتی عرض کنم من این پست را انصراف از ارسال زدم

و الان واقعا برایم عجیب است که نقل قول حضرتعالی را دیدم!!!!!

شاید خواست خدا بوده و من اشتباها دکمه دیگری را زده باشم!!!!

خیر بنده منظورم این نبود که شما مرتکب تکفیر ایشان شده اید ابدا.

اما برادر محترم من به یک چیز عمیقا معتقدم و آن حقانیت دینم و مذهبم

است و لذا معتقدم شبهات باید مطرح شوند و دین هیچ نقطه ضعف و نقصی

در پاسخ گویی به آن ندارد و روش پاسخ گویی طبق دستور وحی باید جدل

حسن باشد و مخاطبین ما در این سایت همه مسلمان مؤمن و برادران و خواهران

ایمانی ما هستند و ما از یک سو باید مطالعاتمان را در حوزه دین افزایش دهیم

و از سوی دیگر برای اصلاح اعتقاد خودمان و برادران و خواهرانمان دل بسوزانیم

احساس تعهد کنیم و اگر لازم بود به وجهی که دین دستور داده است دفاع کنیم.

تذکر من بیشتر ناظر به روش بحث بود که میزان تاثیر گذاری را تعیین می کند و به

اصل بحث ایرادی وارد نیست،مطمئنا حضرتعالی یک انسان متدین،باسواد و دلسوز

نسبت به برادر خودتان(حناب ملاعلی)هستید و در این شکی نیست و گرنه اینطور مصرانه

زحمت پاسخ گویی را نمی کشیدید،بنده همینجا از شما بابت سوء تفاهم پیش امده عذر خواهی

می کنم بنده را عفو بفرمایید.

Serat;696048 نوشت:
سلام
سرکار خانم اگر شما الان اینجا هستید ما مدتهای مدیدی هست که با جناب ملاعلی بحث میکنیم. حق ما هست که بدانیم اگر خدا و دین و عقیده ای که قبول داریم غلطه پس چه چیزی درست هست. ایشان باید بتوانند راه و عقیده درست را به ما نشان دهند.

فکر نکنید ما داریم ایشان را تکفیر میکنیم و فقط خودمان را قبول داریم. خیر. اینگونه بحثها و شک و شبهه ها و مغلطه افکینها آنچنان تاثیر سوئی دارد که ممکن است هر فردی از جمله خود ما را از مسیر اصلی منحرف کرده و به شک بیندازد که داریم اشتباه میکنیم.

از نظر شما سکوت در اینجاها جایز است اما همان دینی که حکم ارتداد داده تا نگذارد دیگران مردم را به شبهه انداخته و از دینشان خارج کنند به ما میگوید در اینجاها نباید ساکت شد تا حقیقت پشت پرده ابهام باقی بماند.
این افراد باید بتوانند با همان عقلانیتی که از آن سخن میگویند راه و روش و عقیده ای را که هیچگونه خطایی در آن نیست به ما نشان دهند

سلام
اولا
من کی گفتم دین شما غلطه

ثانیا
مگه من این شبهاتو بوجود آوردم.؟! خیلی از این شبهاتو من درهمین سایت باهاشون مواجه شدم

ثالثا
اگر اینجا طرح نشود کجا طرح شود؟! متاسفم که در همچین فضایی صحبت از تکفیر و ارتداد میکنید

رابعا
اگر شما هم دچار شک میشوید مشکل من نیست..حتما شما هم تا به اینجا تقلیدی اندیشیده اید

خامسا
اگر مبنای دینداری اعتماد و تعلق خاطر به آموزه های موروثی است من هم مسلمانم،
همانقدر که مسیحی و بودایی و غیره به آیین خود باور دارد
اما اگر ملاک عقل و برهان است خیر
به قول نیچه از وقتی که انسان توانست وقایع را ثبت و ضبط کند دیگر نه عصایی اژدها شد و نه ماه شکاف خورد و نه پیامبری آمد

ثادثا
من هیچ وقت قصد تخریب نداشته ام
این حق منه که ورای جغرافیا و آموزه های موروثی به دنبال حقیقت باشم
این حق منه که بدانم بر چه اساس و برهانی باید معتقد به وجود امام زمان باشم
در غیر اینصورت هیچ فرقی با یهودی و بودایی و هزار و یک فرقه ی دیگه ایی که مبنای عقایدشان صرفا قبیله گرایی است ندارم

ملاali;696240 نوشت:

رابعا
اگر شما هم دچار شک میشوید مشکل من نیست..حتما شما هم تا به اینجا تقلیدی اندیشیده اید

خامسا
اگر مبنای دینداری اعتماد و تعلق خاطر به آموزه های موروثی است من هم مسلمانم،
همانقدر که مسیحی و بودایی و غیره به آیین خود باور دارد
اما اگر ملاک عقل و برهان است خیر
به قول نیچه از وقتی که انسان توانست وقایع را ثبت و ضبط کند دیگر نه ماری اژدها شد و نه ماه شکاف خورد و نه پیامبری آمد

سلام

اولا که شخص بنده با این دلایل باطل و ضد ونقیض شما به شک نمیفتم بلکه بیشتر به حقانیت دین خدا پی میبرم. اینگونه اصرار شما بر سخنان باطلتان و تاپیک پشت تاپیک زدنهایتان است که هرکسی را به این فکر میبرد که شاید حق با شماست و دین اسلام مشکلی دارد که نمیتوانید جواب بگیرید.

ثانیا پاسخ ما را ندادید. شما که عقلگرا هستید بر چه دین و عقیده ای هستید. چگونه تا به حال نتوانستید راه حق را پیدا کنید.

حبیبه;696066 نوشت:
سلام عرض ادب و احترام

ابتدا باید با کمال شگفتی عرض کنم من این پست را انصراف از ارسال زدم

و الان واقعا برایم عجیب است که نقل قول حضرتعالی را دیدم!!!!!

شاید خواست خدا بوده و من اشتباها دکمه دیگری را زده باشم!!!!

خیر بنده منظورم این نبود که شما مرتکب تکفیر ایشان شده اید ابدا.

اما برادر محترم من به یک چیز عمیقا معتقدم و آن حقانیت دینم و مذهبم

است و لذا معتقدم شبهات باید مطرح شوند و دین هیچ نقطه ضعف و نقصی

در پاسخ گویی به آن ندارد و روش پاسخ گویی طبق دستور وحی باید جدل

حسن باشد و مخاطبین ما در این سایت همه مسلمان مؤمن و برادران و خواهران

ایمانی ما هستند و ما از یک سو باید مطالعاتمان را در حوزه دین افزایش دهیم

و از سوی دیگر برای اصلاح اعتقاد خودمان و برادران و خواهرانمان دل بسوزانیم

احساس تعهد کنیم و اگر لازم بود به وجهی که دین دستور داده است دفاع کنیم.

تذکر من بیشتر ناظر به روش بحث بود که میزان تاثیر گذاری را تعیین می کند و به

اصل بحث ایرادی وارد نیست،مطمئنا حضرتعالی یک انسان متدین،باسواد و دلسوز

نسبت به برادر خودتان(حناب ملاعلی)هستید و در این شکی نیست و گرنه اینطور مصرانه

زحمت پاسخ گویی را نمی کشیدید،بنده همینجا از شما بابت سوء تفاهم پیش امده عذر خواهی

می کنم بنده را عفو بفرمایید.

سلام

خوشحالم که موافق طرح شبهات هستید
اما در مورد اینکه دین هیچ ضعفی در پاسخگویی ندارد من کاملا مرددم
در پست های قبلی هم عرض کردم فرقه فرقه شدن مسلمانان گواه این مطلب است

حتما شنیده اید که قرآن را باید صاحبش تفسیر کند و اینکه در کنار قرآن عترت لازم است و حتما که این سخن را قبول دارید

حال من از شما میپرسم آیا عترت یعنی انبوه روایات و احادیثی که برخلاف قرآن از تحریف و جعل مصون نبوده؟؟؟ یا یعنی پاسخگویی اما حاضر؟

Serat;696275 نوشت:
سلام

اولا که شخص بنده با این دلایل باطل و ضد ونقیض شما به شک نمیفتم بلکه بیشتر به حقانیت دین خدا پی میبرم. اینگونه اصرار شما بر سخنان باطلتان و تاپیک پشت تاپیک زدنهایتان است که هرکسی را به این فکر میبرد که شاید حق با شماست و دین اسلام مشکلی دارد که نمیتوانید جواب بگیرید.

ثانیا پاسخ ما را ندادید. شما که عقلگرا هستید بر چه دین و عقیده ای هستید. چگونه تا به حال نتوانستید راه حق را پیدا کنید.

خوبه که به شک نمی افتید.
و اما اگر پاسخ های مارو میخونید جوابتونو در پاسخ به پست خودتون(پست49)
در صفحات قبل دادیم

ملاali;696278 نوشت:
سلام

خوشحالم که موافق طرح شبهات هستید
اما در مورد اینکه دین هیچ ضعفی در پاسخگویی ندارد من کاملا مرددم
در پست های قبلی هم عرض کردم فرقه فرقه شدن مسلمانان گواه این مطلب است

حتما شنیده اید که قرآن را باید صاحبش تفسیر کند و اینکه در کنار قرآن عترت لازم است و حتما که این سخن را قبول دارید

حال من از شما میپرسم آیا عترت یعنی انبوه روایات و احادیثی که برخلاف قرآن از تحریف و جعل مصون نبوده؟؟؟ یا یعنی پاسخگویی اما حاضر؟

با سلام و ادب

باید بگویم شما بسیار هوشمندید از قبل می توانید حدس بزنید که چه پاسخی قرار است داده شود.

بله:فرقه فرقه شدن مسلمین به دلیل انحراف آنان از قران و اهل بیت علیهم السلام است

خیر اهل بیت علیهم السلام معادل روایات تحریف شده نیستند،اهل بیت علیهم السلام عدل

قران و ثقل اصغرند،برای تشخیص روایات جعلی و صحیح و متواتر نیز ملاک داریم.

و امام حاضر عجل الله تعالی فرجه الشریف هم ادامه جریان امامت هستند و سیره ایشان

سیره اجداد طاهرینشان و ترجمان قران است و در غیاب ایشان نایبان عام ایشان را داریم

که با تاسی به آن بزرگواران مصون و معذوریم.

جناب ملا علی گرامی یک نکته را هم عرض کنم دنیای بدون اختلاف و تشتت فقط عوالم

ماوراء ماده هستند،دنیا اقتضایش تضاد و تزاحم است،حتی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و اله

هم این اختلافات بود حضرت در میان امت بودند با ایشان مخالفت می شد.

تمام حکومت پنج سال و اندی مولا علی علیه السلام به جنگ با قاسطین و مارقین و ناکثین گذشت

و اینکه شما گمان کنید الان که امام حاضر ظهور ندارد دین پاسخ گو نخواهد بود فرض صحیحی نیست

انسان تا بند نفسانیات خویش است همین است،هر کس باید مراقب خویش باشد و آنچه را از دین می شناسد

عمل کند به همان اندازه هم ماجور خواهد بود.

ملاali;696285 نوشت:
خوبه که به شک نمی افتید.
و اما اگر پاسخ های مارو میخونید جوابتونو در پاسخ به پست خودتون(پست49)
در صفحات قبل دادیم

خب شما هیچ یک از ادیان و فرق رو قبول ندارید به اصول دین اسلام هم نتوانسته اید برسید. ما میخواهیم بدانیم عقل شما میگوید چه چیزی درست است.یا اینکه میخواهید ندانم گرا شوید؟ اگر بله، آیا میتوان گفت ندانم گرایی عقلانیت است؟

Serat;696300 نوشت:
خب شما هیچ یک از ادیان و فرق رو قبول ندارید به اصول دین اسلام هم نتوانسته اید برسید. ما میخواهیم بدانیم عقل شما میگوید چه چیزی درست است.یا اینکه میخواهید ندانم گرا شوید؟ اگر بله، آیا میتوان گفت ندانم گرایی عقلانیت است؟

بله از نظر من موضع ندانم گرایی در مورد حقانیت دین در زمانی که میگویند وجود امام ضرورت است اما الآن غایب است.! عین عقلانیت است

والبته برای آدم بودن و اخلاقی بودن (که همه هدف دین هم همین بوده)انسانشناسی و انسان بودن کافی است
طرح بحث معاد برای اخلاق دیگه جواب نمیده و اتفاقا با توجه به شبهاتی که برای اون بوجود میاد پایه های اخلاقی رو سست تر میکنه

حبیبه;696296 نوشت:
با سلام و ادب

باید بگویم شما بسیار هوشمندید از قبل می توانید حدس بزنید که چه پاسخی قرار است داده شود.

بله:فرقه فرقه شدن مسلمین به دلیل انحراف آنان از قران و اهل بیت علیهم السلام است

خیر اهل بیت علیهم السلام معادل روایات تحریف شده نیستند،اهل بیت علیهم السلام عدل

قران و ثقل اصغرند،برای تشخیص روایات جعلی و صحیح و متواتر نیز ملاک داریم.

و امام حاضر عجل الله تعالی فرجه الشریف هم ادامه جریان امامت هستند و سیره ایشان

سیره اجداد طاهرینشان و ترجمان قران است و در غیاب ایشان نایبان عام ایشان را داریم

که با تاسی به آن بزرگواران مصون و معذوریم.

جناب ملا علی گرامی یک نکته را هم عرض کنم دنیای بدون اختلاف و تشتت فقط عوالم

ماوراء ماده هستند،دنیا اقتضایش تضاد و تزاحم است،حتی در زمان رسول خدا صلی الله علیه و اله

هم این اختلافات بود حضرت در میان امت بودند با ایشان مخالفت می شد.

تمام حکومت پنج سال و اندی مولا علی علیه السلام به جنگ با قاسطین و مارقین و ناکثین گذشت

و اینکه شما گمان کنید الان که امام حاضر ظهور ندارد دین پاسخ گو نخواهد بود فرض صحیحی نیست

انسان تا بند نفسانیات خویش است همین است،هر کس باید مراقب خویش باشد و آنچه را از دین می شناسد

عمل کند به همان اندازه هم ماجور خواهد بود.

خیر بنده هوشمند نیستم
اما روایات امامان معصوم شامل سوالات و شبهات روز نیست خواهر من...
هزار و دویست سال گذشت زمان کم نیست!
مفهوم شناسی متون قدیمی خودش یه علمه جداگانه میخواد که اون هم مصون از خطا نیست

و اما نایبان عام هم مطلب واحدی را نمیگویند و معصوم هم نیستند
شاید در مورد احکام تکلیف را از گردن ما رد کنند اما در مواجهه با سوالات عمیق ناتوان از پاسخگویی هستند

و در آخر فراموش نکنید که منو شما هم فقط یکی از این فرقه ها هستیم که فرقه های دیگه مارو قبول ندارند و کمتر از ما هم نایب ندارند

ملاali;696346 نوشت:
خیر بنده هوشمند نیستم
اما روایات امامان معصوم شامل سوالات و شبهات روز نیست خواهر من...
هزار و دویست سال گذشت زمان کم نیست!
مفهوم شناسی متون قدیمی خودش یه علمه جداگانه میخواد که اون هم مصون از خطا نیست

و اما نایبان عام هم مطلب واحدی را نمیگویند و معصوم هم نیستند
شاید در مورد احکام تکلیف را از گردن ما رد کنند اما در مواجهه با سوالات عمیق ناتوان از پاسخگویی هستند

و در آخر فراموش نکنید که منو شما هم فقط یکی از این فرقه ها هستیم که فرقه های دیگه مارو قبول ندارند و کمتر از ما هم نایب ندارند

ببینید جناب ملا علی چیزی که من از فرمایشات شما درک کردم یک سری موضوعات کلی است

"شبهات روز"

"متون قدیمی"-علم مصون از خطا نیست

"سؤالات عمیق"

اصل شبهه شما در چیست؟

دین به کدام شبهه ی شما(مشخصا)پاسخ نداده است؟

وقتی می گویم دین منظور ایکس و ایگرگ نیست(منبریها)

چقدر در قران و منابع روایی با تعمق و تدبر به دنبال سؤالاتتان گشتید؟

دقیقا نزد کدامیک از علماء بزرگ شیعه برای پاسخ به سؤالاتتان رفتید؟

اعم از ملاقات یا مطالعه اثار آنها؟

چقدر شخصا برای یافتن پاسخ سؤالاتتان اندیشیدید؟

انسان برای یافتن آنچه به دنبالش هست از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند.

ملاali;696337 نوشت:
بله از نظر من موضع ندانم گرایی در مورد حقانیت دین در زمانی که میگویند وجود امام ضرورت است اما الآن غایب است.! عین عقلانیت است

میخواستم بپرسم شما تا چه اندازه در زمینه امام شناسی تحقیق کرده اید اما دیدم منفعت امام ، غیبی است چون امام با عالم غیب در ارتباطه ...

ملاali;696337 نوشت:
والبته برای آدم بودن و اخلاقی بودن (که همه هدف دین هم همین بوده)انسانشناسی و انسان بودن کافی است

معما چو حل گشت آسان شود...

از روز نخست چه کسی قوانین اخلاقی و حق و باطل آن را به انسانها نشان داد و آنها را موظف کرد که بدنبال انسانشناسی و اخلاق بروند؟ اگر قوانین اخلاقی از سوی خدا وضع نشده بود انسانها هم بمانند حیوانات زندگی میکردند و شاید از بین صدها قوم و قبیله فقط یکی به این رشد میرسید که نیاز به اخلاق از ضروریات جامعه بشری است.

این فرموده خداست که او انبیاء را با کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل) فرستاد تا در بین مردم به حق داوری کنند.

ملاali;696337 نوشت:
طرح بحث معاد برای اخلاق دیگه جواب نمیده و اتفاقا با توجه به شبهاتی که برای اون بوجود میاد پایه های اخلاقی رو سست تر میکنه

کسیکه اصل معاد رو بدلیل ناآگاهی از جنبه های غیبی اش رد میکند بمانند کسی است که از عصر حجر آمده و از تکنولوژی روز چیزی نمیداند و با علم اندکش میخواهد ثابت کند، ممکن نیست بشود یک نفر در این طرف کره زمین با یک نفر در آن طرف کره زمین صحبت کنند و یکدیگر را ببینند.

این عقلگرایی نیست که بگوییم چون مثلا ما با علم ناقصمان به این مساله رسیدیم که معاد جسمانی نیست یا اینکه ما نمیتوانیم خداوند را بشناسیم پس خدایی وجود ندارد و معادی نخواهد بود در نتیجه ظلم ظالمان بی جواب میماند پس هرکسی که زورش بیشتر است و پشتیبان دارد میتواند به دیگران تجاوز کند.... متاسفانه عقل ما چنین چیزهایی را نمیپذیرد

اینکار اصل را فدای فرعیاتی کردن است که انسان هیچ چیزی درباره اشان نمیداند

[SPOILER]
ای کاش مسوولان مربوطه این پستها رو در تاپیک جداگانه ای با عنوان مربوط به خود قرار میدادند تا اگر کسی در موردش نظری دارد از آن استفاده کنیم. ضمن تشکر از زحمات ایشان[/SPOILER]

حبیبه;696350 نوشت:
ببینید جناب ملا علی چیزی که من از فرمایشات شما درک کردم یک سری موضوعات کلی است

"شبهات روز"

"متون قدیمی"-علم مصون از خطا نیست

"سؤالات عمیق"

اصل شبهه شما در چیست؟

دین به کدام شبهه ی شما(مشخصا)پاسخ نداده است؟

وقتی می گویم دین منظور ایکس و ایگرگ نیست(منبریها)

چقدر در قران و منابع روایی با تعمق و تدبر به دنبال سؤالاتتان گشتید؟

دقیقا نزد کدامیک از علماء بزرگ شیعه برای پاسخ به سؤالاتتان رفتید؟

اعم از ملاقات یا مطالعه اثار آنها؟

چقدر شخصا برای یافتن پاسخ سؤالاتتان اندیشیدید؟

انسان برای یافتن آنچه به دنبالش هست از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند.

اگر میخواستید جزییات رو هم میدیدید
اما نمیخواین

و مطلب بعدی اینکه شما انتظار دارید
من کار و زندگیمو رها کنم برم دنبال اینکه شاید جایی جواب سوالم رو یافتم؟؟!!
پس این سایت برای چی بوجود اومده
برای من ناتوانی کارشناسان در پاسخگویی به سوالات حجت بر ناتوانی دینه

از مشارکت شما ممنون
موفق باشید

ملاali;697099 نوشت:
اگر میخواستید جزییات رو هم میدیدید
اما نمیخواین

و مطلب بعدی اینکه شما انتظار دارید
من کار و زندگیمو رها کنم برم دنبال اینکه شاید جایی جواب سوالم رو یافتم؟؟!!
پس این سایت برای چی بوجود اومده
برای من ناتوانی کارشناسان در پاسخگویی به سوالات حجت بر ناتوانی دینه

از مشارکت شما ممنون
موفق باشید

با سلام:

انسان فقط یک بار بدنیا می آید و با اعتقاداتش و نوع نگاهش به هستی زندگی می کند

همه هویت انسان بسته به نوع اندیشه اوست پس ارزش دارد که با یک اعتقاد صحیح

بدون شبهات فکری و با ارامش خیال زندگی کند.

جزئیات زندگی من را دین پاسخ داده است.امیدوارم شما هم به پاسخ سؤالاتتان برسید.

بنده هم از مشارکت شما در بحث سپاسگزارم.

Serat;696359 نوشت:
میخواستم بپرسم شما تا چه اندازه در زمینه امام شناسی تحقیق کرده اید اما دیدم منفعت امام ، غیبی است چون امام با عالم غیب در ارتباطه ولی شما اعتقادی به غیب ندارید پس تحقیق در این مورد هم دردی را برای شما دوا نخواهد کرد...

معما چو حل گشت آسان شود...

از روز نخست چه کسی قوانین اخلاقی و حق و باطل آن را به انسانها نشان داد و آنها را موظف کرد که بدنبال انسانشناسی و اخلاق بروند؟ اگر قوانین اخلاقی از سوی خدا وضع نشده بود انسانها هم بمانند حیوانات زندگی میکردند و شاید از بین صدها قوم و قبیله فقط یکی به این رشد میرسید که نیاز به اخلاق از ضروریات جامعه بشری است.

این فرموده خداست که او انبیاء را با کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل) فرستاد تا در بین مردم به حق داوری کنند.

شما که اصل معاد رو بدلیل ناآگاهی از جنبه های غیبی اش رد میکنید بمانند کسی هستید که از عصر حجر آمده و از تکنولوژی روز چیزی نمیداند و با علم اندکش میخواهد ثابت کند، ممکن نیست بشود یک نفر در این طرف کره زمین با یک نفر در آن طرف کره زمین صحبت کنند و یکدیگر را ببینند.

این عقلگرایی نیست که بگوییم چون مثلا ما با علم ناقصمان به این مساله رسیدیم که معاد جسمانی نیست یا اینکه ما نمیتوانیم خداوند را بشناسیم پس خدایی وجود ندارد و معادی نخواهد بود در نتیجه ظلم ظالمان بی جواب میماند پس هرکسی که زورش بیشتر است و پشتیبان دارد میتواند به دیگران تجاوز کند.... عقل شما اینها را قبول دارد متاسفانه عقل ما چنین چیزهایی را نمیپذیرد

شما اصل را فدای فرعیاتی که هیچ چیزی درباره اشان نمیدانید میکنید

[SPOILER]
ای کاش مسوولان مربوطه این پستها رو در تاپیک جداگانه ای با عنوان مربوط به خود قرار میدادند تا اگر کسی در موردش نظری دارد از آن استفاده کنیم. ضمن تشکر از زحمات ایشان[/SPOILER]


بله من اون دینی رو که به شما اجازه تهمت در لباس مدافع دین داده رو قبول ندارم

وقتی ادبیات شما رو میبینم خیلی بیشتر به این پی میبرم که مسیحی و مسلمون شیعه و سنی فرقی با هم ندارند
همه بنده جغرافیا و وراثتند نه عقل

پیشنهاد بدین کاربریمو هم مسدود کنن..
سایت باشه برای شما همه چی دونای بی سوال

Serat;697135 نوشت:
تهمت؟ من اگر حرفی زدم چیزی بوده که از پاسخهای خود شما به سوالاتم دریافت کردم. توقع داشتم اگر حرفی میزنم که اشتباه است بفرمایید اشتباه میکنی و من چنین عقیده ای ندارم. نه اینکه برای پاسخگویی به سخن یک بیخدا استناد کنیدو بفرمایید از وقتیکه همه وقایع تاریخی ثبت و ضبط شد دیگه نه عصایی اژدها شد و نه ماه شکافته شد .... اینها یعنی اعتقاد نداشتن به خدا اعتقاد نداشتن به غیب، کجایش تهمت است؟

بله تهمته
ادابیات شما سراسر تهمت و خشم از نظر مخالفه
این سایت جای طرح سواله نه اعلام عقاید و میز مناظره که شما با آن اشتباه گرفتید

چرا آخرت ضد دنیاست؟
چگونه به سعادتی اخروی که متوقف بر ادراک و فهم مانیست میتوان سعادت گفت؟
چرا بیگناه هم در اسلام از درد و رنج در مرگ و برزخ در امان نیست؟

اینا سوالاتی بود که تادبه اینجا کارشناس محترم پاسخ قابل قبولی نداده اند

ملاali;697165 نوشت:
چرا آخرت ضد دنیاست؟
چگونه به سعادتی اخروی که متوقف بر ادراک و فهم مانیست میتوان سعادت گفت؟
چرا بیگناه هم در اسلام از درد و رنج در مرگ و برزخ در امان نیست؟

اینا سوالاتی بود که تادبه اینجا کارشناس محترم پاسخ قابل قبولی نداده اند

سلام و ادب

بزرگواران خواهش می کنم بدون دلخوری از یکدیگر بحث بفرمایید

جناب ملاعلی شما هم ناراحت نشوید به هر حال طرف مقابل شما هم عقاید خودشان را دارند.

مطلبی را که به آن اشاره فرمودید: ضدیت دنیا و آخرت کاملا در کلمات نورانی اهل بیت علیهم السلام تفسیر شده است.

"الدنیا و الاخرة ضرتان"مسلما عالم هستی نیست چراکه خداوند از آن به عنوان ایه و نشانه یاد کرده است.

یک روایت داستان گونه ذکر می کنم تا مقصود از تقابل دنیا و آخرت روشن شود:

یکی از صحابی امام محمد باقر علیه السلام نزد ایشان می رود و عرض می کند:

یابن رسول الله من برای خانواده ام خانه وسیعی فراهم کرده ام و مردی تاجرم که سود

فراوانی از راه تجارت به دست می آورم ایا من اهل دنیا هستم؟حضرت می فرمایند:

پولت را در چه راهی صرف می کنی ؟عرض کرد هزینه های خانواده ام را تامین می کنم

مهمانی می دهم،حج می روم،به محرومین کمک می کنم ووووو

حضرت می فرمایند این آخرت است دنیا نیست.

روایت از رسول خدا صلی الله علیه و اله داریم:"لا رهبانیة فی الاسلام

در اسلام ترک دنیا نداریم.

این احادیث و مانند آن نشان می دهد دنیایی ضد آخرت است که باعث

گناه و طغیان و ناسپاسی حق باشد و گرنه خیلی هم خوب و از نعم الهی است.

ملاali;697123 نوشت:
وقتی ادبیات شما رو میبینم خیلی بیشتر به این پی میبرم که مسیحی و مسلمون شیعه و سنی فرقی با هم ندارند

حبیبه;697181 نوشت:
حضرت می فرمایند این آخرت است دنیا نیست.

همین دیگه اسلام برای هر چیزی یه تفسیری داره
من فکر میکنم اونچه باعث سعادت انسان میشه
عقله نه صرفا دین
من در زندگی همین روحانی ها دقیق شدم دیدم بعضی هاشون که عقل خوبی داشتند زندگی خوبی هم دارند و بعضی هاشون زندگی خوبی نداشتند چون عقل درست و حسابی نداشتند و فقط خواستن بحساب خودشون همون کاریو بکنند که دین گفته و دینو تو زندگیشون پیاده کنند که اونهم نتیجه اش
واقعا به چی رسیده بوده خواجه عبدالله انصاری که میگه: خدایا آنکه را عقل دادی چه ندادی و آنکه را عقل ندادی چه دادی؟
همه چی نسبیه
ببین امام علی درمورد انسان یه جا فرمودند (نقل به مضمون) خیال میکنی وجود کمی هستی در حالیکه جهانی در درون توست
باز درجایی دیگر فرمودند (نقل به مضمون) از یک آب گندیده ای و ظرفی محتوی نجاست است که شکمش از ادرار و
مدفوع انباشته شده

حالا اینو گفتم فکر نکنید من اسلامو قبول ندارم و ضد اسلامم خدایی ناکرده
اتفاقا چیزهای خوب فراوان داره

حبیبه;697181 نوشت:
جناب ملاعلی شما هم ناراحت نشوید به هر حال طرف مقابل شما هم عقاید خودشان را دارند.

ایشون میتونند عقاید خودشان را داشته باشند ولی دلیل نمیشه طرفشان را بخاطر اینکه هم عقیده شان نیست ناراحت کنند

تسنیـم;697205 نوشت:
ایشون میتونند عقاید خودشان را داشته باشند ولی دلیل نمیشه طرفشان را بخاطر اینکه هم عقیده شان نیست ناراحت کنند

با سلام

وظیفه مؤمن این است که بین دو نفری را که از یکدیگر دلخور شده اند اصلاح کند.

ملاali;697123 نوشت:
پیشنهاد بدین کاربریمو هم مسدود کنن..
سایت باشه برای شما همه چی دونای بی سوال

گرامی کسی چنین کاری نمیکنه
ما هم مثل شما سوالای فراوانی داریم که امیدی به پیدا کردن پاسخ شون نداریم

حبیبه;697181 نوشت:
سلام و ادب

بزرگواران خواهش می کنم بدون دلخوری از یکدیگر بحث بفرمایید

جناب ملاعلی شما هم ناراحت نشوید به هر حال طرف مقابل شما هم عقاید خودشان را دارند.

مطلبی را که به آن اشاره فرمودید: ضدیت دنیا و آخرت کاملا در کلمات نورانی اهل بیت علیهم السلام تفسیر شده است.

"الدنیا و الاخرة ضرتان"مسلما عالم هستی نیست چراکه خداوند از آن به عنوان ایه و نشانه یاد کرده است.

یک روایت داستان گونه ذکر می کنم تا مقصود از تقابل دنیا و آخرت روشن شود:

یکی از صحابی امام محمد باقر علیه السلام نزد ایشان می رود و عرض می کند:

یابن رسول الله من برای خانواده ام خانه وسیعی فراهم کرده ام و مردی تاجرم که سود

فراوانی از راه تجارت به دست می آورم ایا من اهل دنیا هستم؟حضرت می فرمایند:

پولت را در چه راهی صرف می کنی ؟عرض کرد هزینه های خانواده ام را تامین می کنم

مهمانی می دهم،حج می روم،به محرومین کمک می کنم ووووو

حضرت می فرمایند این آخرت است دنیا نیست.

روایت از رسول خدا صلی الله علیه و اله داریم:"لا رهبانیة فی الاسلام

در اسلام ترک دنیا نداریم.

این احادیث و مانند آن نشان می دهد دنیایی ضد آخرت است که باعث

گناه و طغیان و ناسپاسی حق باشد و گرنه خیلی هم خوب و از نعم الهی است.

سلام
بنده نگفتم که چرا همه چیز حرومه
عرض کردم چرا آخرت (که با مرگ شروع میشود)ضد دنیاست؟
چرا حتی شخص معصوم هم از شب قبر خود نگران است؟

خب وقتی این نگرانی ها رو میزاریم کنار حرف فلاسفه که برزخ درمانگاهه...
به این نتیجه میرسیم که معلوم نیست چه بسرمون میخواد بیاد...
و این مطلب منو افسرده کرده راستش بیزار شدم از هرچی که متا فیزیکه
نشاط و شادی رو توی فراموشی مرگ میبینم
به یاد مرگ بودن به یاد رفتن بودن یعنی از الآن مردن
دوست دارم همین دو روز دنیارو زندگی کنم و بعد با مرگ نیست بشم
من از بچگی از دین و دیندار فقط تناقض دیدم

برام سواله میگن به پیامبر فحش میدادند سنگ میزدند بعد پیامبر به عیادتشون میرفته
و اونارو شرمنده میکرده و نهایتا جذب میشدنند
اما خدای همین پیامبر شب اول قبر میخواد شیر مادرمونو از بینی مون در بیاره...

و همینطور بحث مخلد در نار شدن
اینارو چگونه با خیر بودن هدف خلقت میشه جمع کرد

اگه دین واقعا تحقیقیه و این چیزا راسته عقل من نمیتونه وجود عدلو در عالم بپذیره

خدا هم که خودش گفته ما شمارو در اذیت و سختی آفریده ایم و برای عبادت و بندگی..
بندگی نکنیم شلاق آتشین میخوریم

خداوندا فنا کن هرچه کردی
که مردم زین بساط خودسرانه

اي واي چي شد اون جوونيامون

اون قصه مهربونيامون

اي واي مگه ما يکي نبوديم

ديوونه زندگي نبوديم

ملاali;697231 نوشت:
سلام
بنده نگفتم که چرا همه چیز حرومه
عرض کردم چرا آخرت (که با مرگ شروع میشود)ضد دنیاست؟
چرا حتی شخص معصوم هم از شب قبر خود نگران است؟

خب وقتی این نگرانی ها رو میزاریم کنار حرف فلاسفه که برزخ درمانگاهه...
به این نتیجه میرسیم که معلوم نیست چه بسرمون میخواد بیاد...
و این مطلب منو افسرده کرده راستش بیزار شدم از هرچی که متا فیزیکه
نشاط و شادی رو توی فراموشی مرگ میبینم
به یاد مرگ بودن به یاد رفتن بودن یعنی از الآن مردن
دوست دارم همین دو روز دنیارو زندگی کنم و بعد با مرگ نیست بشم
من از بچگی از دین و دیندار فقط تناقض دیدم

برام سواله میگن به پیامبر فحش میدادند سنگ میزدند بعد پیامبر به عیادتشون میرفته
و اونارو شرمنده میکرده و نهایتا جذب میشدنند
اما خدای همین پیامبر شب اول قبر میخواد شیر مادرمونو از بینی مون در بیاره...

و همینطور بحث مخلد در نار شدن
اینارو چگونه با خیر بودن هدف خلقت میشه جمع کرد

اگه دین واقعا تحقیقیه و این چیزا راسته عقل من نمیتونه وجود عدلو در عالم بپذیره

خدا هم که خودش گفته ما شمارو در اذیت و سختی آفریده ایم و برای عبادت و بندگی..
بندگی نکنیم شلاق آتشین میخوریم

خداوندا فنا کن هرچه کردی
که مردم زین بساط خودسرانه

سلام:

خداوند بزرگ و مهربان ببخشد کسانی را که با روان مردم بازی می کنند!!!!

انسان مؤمن بین خوف و رجاء به سر می برد،به خاطر اینکه خداوند دارای دو دسته از اسماء جلال و جمال است

هر چه راجع به سختی مرگ شنیدید از این جهت است،هر چه اولیاء از عذاب الهی نالیدند به خاطر غلبه اسماء جلالی

و هر چه به مرگ اشتیاق داشتند"والله ابن ابیطالب انس بالموت من الطفل بثدی امه" ناظر به رجاء و عشق به خداست

شما فرزندتون را می خواهید انسان پرورش بدهید طوری برخورد می کنید که هم از عظمت و ابهت شما حریم بگیرد

و هم عاشق لطف و محبت و شفقت شما باشد.

البته منظورم آن نحو خوف و ترسی نیست که متاسفانه انسانهای بیخبر از دین و جاهل نسبت به معارف الهی

از کودکی به اغلب ما القاء کرده اند،از حقایق تعالیم قران و اهل بیت عصمت و طهارت حرف می زنم!!!!!

حبیبه;697239 نوشت:
خداوند بزرگ و مهربان ببخشد کسانی را که با روان مردم بازی می کنند!!!!

واقعا

حبیبه;697239 نوشت:
البته منظورم آن نحو خوف و ترسی نیست که متاسفانه انسانهای بیخبر از دین و جاهل نسبت به معارف الهی

از کودکی به اغلب ما القاء کرده اند،از حقایق تعالیم قران و اهل بیت عصمت و طهارت حرف می زنم!!!!!


شما که به این حقایق آگاهی دارید بما هم بگید چون سخت نیاز داریم بدونیم.

ملاali;697156 نوشت:
بله تهمته
ادابیات شما سراسر تهمت و خشم از نظر مخالفه
این سایت جای طرح سواله نه اعلام عقاید و میز مناظره که شما با آن اشتباه گرفتید

سلام

ما قصد تهمت زدن نداشتیم. اون پست را هم اصلاحش کردم. منظور ما شما نبودید. این نوع طرز تفکر بود که شما درموردش حرف میزنید.

موفق باشید

تسنیـم;697305 نوشت:
واقعا

شما که به این حقایق آگاهی دارید بما هم بگید چون سخت نیاز داریم بدونیم.

با سلام:

ابتدا عرض کنم که بنده از این حقایق هیچ خبری ندارم ولی به طور خلاصه آنچه را از بزرگان دین و علمای اعلام شنیده و یا در اثارشان خوانده ام عرض می کنم.

منظور از ترس از خدا، همان خوف عقلی از خداوند است.

بیشترین چیزی که نسبت به ترس از خداوند در ذهن ما شکل گرفته است،آن است که به محض ارتکاب گناه مورد عقوبت خداوند قرار می گیریم

و آنقدر حس گناهکار بودن به ما تلقین شده است و حس وحشت از خداوند که گاهی حتی در پذیرش توبه و باز بودن راه برگشت به سوی خدا نا امید می شویم

در حالیکه مفهوم واقعی ترس از خدا خوف عقلی و یا درک عظمت حق تعالی و شرم از ارتکاب گناه در محضر اوست.

مانند درک عظمت محضر یک انسان بزرگ به لحاظ علم و یا قدرت،چگونه در محضر چنین شخصی حریم می گیریم و هر کار سبک و لغوی را به خاطر ادراک عظمت شخصیت

آن فرد انجام نمی دهیم،این را خوف عقلی می گویند،درک عظمت و جلال و جبروت حق باعث می شود انسان خجالت بکشد در محضر او گناه کند.

و از سوی دیگر در حدیث داریم:"سبقت رحمته غضبه"رحمت خداوند بر غضبش سبقت گرفته است،یعنی خداوند را رسم بر بخشش بندگان است نه عذاب آنها،اصل رحمت است.

"ان الله یحب التوابین و یحب المطهرین"خداوند انسان تائب را دوست دارد،یعنی نه تنها بعد از بازگشت از گناه و توبه بنده اش را می آمرزد و گناه او و آثار دنیوی و اخروی گناهانش را

پاک می کند بلکه بعد از توبه به بنده اش عشق می ورزد.

و بالاتر از آن اینکه اصلا تواب خود اوست،در معنای اسم تواب گفته اند:یعنی توبه بنده بین دو توبه خدا قرار گرفته است،ابتدا خدا در دل بنده حال توبه ایجاد می کند،بعد بنده گناهکار به خدا

متوجه می شود و سپس از گناه باز می گردد.

سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد

ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود!

خلاصه اینکه خدای ما خدای بی نیاز مهربانی است که مترصد بر سر راه بنده اش نشسته است تا او را ببخشد و در آغوش رحمتش جای دهد.

تسنیـم;697305 نوشت:
واقعا

شما که به این حقایق آگاهی دارید بما هم بگید چون سخت نیاز داریم بدونیم.

سلام

حقایق دین اسلام آنچیزهایی است که در ظاهر و باطن قرآن کریم آمده. ظاهر قرآن کریم را کسی نمیتواند با دلایل به اصطلاح فلسفی منکر شود (که البته گاها" بعضی از فلاسفه اینکار را کرده اند) و با تفسیر قرآن با قرآن میتوان به ظاهر آن رسید.

دوم روایاتی است که با قرآن و دیگر روایات هیچگونه تضادی ندارند. بعضیها به روایاتی استناد میکنند که جعلی هستند یا اینکه سند ضعیفی دارند و برای صحتشان دلایلی غیر قرآنی میاورند. بعضیها هم با آراء فلسفی چیزهایی را به دین اضافه کرده اند که نه در قرآن هست و نه در روایات.

[SPOILER]
مثلا مساله جاودانگی روح کفار چیزی نیست که در آیات و روایات آمده باشد. در قرآن آمده برای همیشه در جهنم خالدند و ابدا از آن بیرون نمیایند تا به بهشت بروند. قرآن میفرماید مثل هیزمی که در آتش میسوزد. ولی فلاسفه میگویند روح کفار هم ابدی است و تا ابد در عذاب است ولی با این عذاب خو میگیرند.[/SPOILER]

Serat;697326 نوشت:
ولی فلاسفه میگویند روح کفار هم ابدی است و تا ابد در عذاب است ولی با این عذاب خو میگیرند.

با سلام و احترام:

برادر محترم لطفا این نوع شبهات را در این تاپیک سراسر شبهه از قبل،مطرح نفرمایید

تشریف بیاورید در تاپیک معرفت نفس از استاد اویس بپرسیم و پاسخ بگیریم

اینجا به اندازه کافی شبهه و در گیری ذهنی وجود دارد.

عذر خواه/با سپاس

سلام.
مرگ سخت نیست خودمان سختش می کنیم
رفتار ما در مورد علایق دنیوی تعیین کننده نوع مرگ است
انسان با خدا به چیز دیگری دل نمی بندد چون کسی که به سراغ دریا رفته دنبال چاه و چشمه نمی گردد. بدین وسیله در دریای الهی سیراب می شون و به کمال می رسند.واز قیود آزاد می شوند
همانطور که مردان خدا از قیود ازادند حتی از قید زمان و مکان.
انسان دارای دو نوع هدف است:
1- هدف غایی 2- هدف عملیاتی
حیات در هدف غایی ما بهشت است اصلا انسان برای بهشت آفریده شده.
در هدف عملیاتی ما در برابر امتحان قرار داریم همان طور که در قرآن آمده ما برای امتحان در این دنیا قرار داریم تا خوب و بد از هم جدا شوند.
یک مثال ساده وکلاسیک: آیا هدف اختراع دینامیت کمک به زندگی بشر نبود. اگر بود چرا بوسیله آن آسیب ها و تهدیدات زیادی دامن گیر بشر شد
حالا ما هم برای بهشت آفریده شدهایم برای جاودانگی آفریده شده ایم سوال پیش میاد پس چرا برخی جهنمی اند چرا در برزخ معذب اند.این انتخاب خودمان است که بهشتی باشیم یا دوزخی و کاملا در این باره آزادیم بدون ذره ای اجبار.
اینجاست که میگن انسان خدا ترس از هیچ چیز دیگری نمی هراسد.
بهشت نصیب تون.

حبیبه;697332 نوشت:
با سلام و احترام:

برادر محترم لطفا این نوع شبهات را در این تاپیک سراسر شبهه از قبل،مطرح نفرمایید

تشریف بیاورید در تاپیک معرفت نفس از استاد اویس بپرسیم و پاسخ بگیریم

اینجا به اندازه کافی شبهه و در گیری ذهنی وجود دارد.

عذر خواه/با سپاس

متقابلا" عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی

[SPOILER]
بنده مخصوصا این مساله را در اینجا مطرح کردم تا بطور خلاصه پاسخی باشد به این شبهه جناب ملاعلی:

ملاali;697231 نوشت:
و همینطور بحث مخلد در نار شدن
اینارو چگونه با خیر بودن هدف خلقت میشه جمع کرد

تا ایشان فکر نکنند زنده ماندن کفار (برای ابد) در جهنم یک اصل بدیهی است، پس دین اسلام هم بدون اشکال نیست.

ما قبلا در تاپیک زیر همه دلایلی را که به نظرمان میرسید، در این زمینه آوردیم که ثابت کنیم حیات آخرت که ابد و جاودانه است فقط در بهشت امکان پذیر است و جهنمیان نمیتوانند برای ابد زنده باشند. سخن قرآن اینست که برای ابد از جهنم بیرون نخواهند آمد و امکان ندارد بهشتی شوند نه اینکه برای ابد زنده هستند.

http://www.askdin.com/thread42253.html [/SPOILER]

Serat;697363 نوشت:
متقابلا" عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی

بنده مخصوصا این مساله را در اینجا مطرح کردم تا بطور خلاصه پاسخی باشد به این شبهه جناب ملاعلی:

تا ایشان فکر نکنند زنده ماندن کفار در جهنم یک اصل بدیهی است، پس دین اسلام هم بدون اشکال نیست.

ما قبلا در تاپیک زیر همه دلایلی را که به نظرمان میرسید، در این زمینه آوردیم که ثابت کنیم حیات آخرت که ابد و جاودانه است فقط در بهشت امکان پذیر است و جهنمیان نمیتوانند برای ابد زنده باشند. سخن قرآن اینست که برای ابد از جهنم بیرون نخواهند آمد و امکان ندارد بهشتی شوند نه اینکه برای ابد زنده هستند.

http://www.askdin.com/thread42253.html

سلام و ادب:

بله مطلبی را که می فرمایید هم در آثار علامه جوادی آملی و هم در اثار ملا صدرا دیده ام ولی مشکل ایشان این چیزها نیست.

طوری که من درک کردم ایشان راجع به تناقضاتی که در دین به آن برخورد کردند مشکل دارند(البته دین که در درون خودش تناقض ندارد)

بهتر است بگویم تناقضاتی که متدینین به زعم ایشان ایجاد کرده اند.

چرا بیگناه هم از جمله معصومین که انسان کاملند از شب قبر میترسند؟
نقل است که امام سجاد فرموده:
ابکی لظلمته قبری
هنوز پاسخی به این سوال داده نشده

در مورد مخلد در نار بودن هم روایات و آیات صراحت دارند...
وقطعا بحث های فلسفی در رد این موضوع نشان از ناعادلانه بودن این مطلب است
این ایرادی بوده که به هرحال وارد شده به متون دینی
و خیلی از علما هم نتوانسته اند بگویند همینی که هست...

اما خود دین چه گفته؟
آیا در رد این موضوع تفسیر از امام معصوم هم داریم؟

بحث های فلسفی بدون تاییدات روایی چندان معتبر نیستند

چرا بیگناه هم از جمله معصومین که انسان کاملند از شب قبر میترسند؟
نقل است که امام سجاد فرموده:
ابکی لظلمته قبری
هنوز پاسخی به این سوال داده نشده

در مورد مخلد در نار بودن هم روایات و آیات صراحت دارند...
وقطعا بحث های فلسفی در رد این موضوع نشان از ناعادلانه بودن این مطلب است
این ایرادی بوده که به هرحال وارد شده به متون دینی
و خیلی از علما هم نتوانسته اند بگویند همینی که هست...

اما خود دین چه گفته؟
آیا در رد این موضوع تفسیر از امام معصوم هم داریم؟

بحث های فلسفی بدون تاییدات روایی چندان معتبر نیستند

Serat;696033 نوشت:
فلسفه یعنی همان عقلانیت. اگر انتقادی بوده به دلیل اینست که یا فلسفه یعنی عقل انسانها نتوانسته به حقیقت پی ببرد چون همه چیز عقل نیست. اگر به عقل ما باشد اصلا دنیایی نباید وجود داشته باشد. یا اینکه پیچیدگی بحثهای فلسفی و مسلط نبودن به آن ثمره اش گمراهی مردم است.

سلام
من این حرفو که فلسفه یعنی عقلانیت..، رو قبول ندارم
فلسفه از نظرمن یعنی برهانی کردن موضوعات فلسفی با توجه به دانش فعلی...
و از اونجایی که دانش انسان محدوده..قطعا اون مسایل فهم شده لزوما مطابق با واقع نیست

بعید ندانید که اگر بعنوان مثال به ملاصدرا خبر میدادند که روزی می آید که انسانها از فرسنگها فاصله باهم صحبت میکنند و همدیگر را میبینند...
این مطلب را به اموری غیر از اونچه که هست تاویل میکرد
چرا؟
چون دانش الکترونیک و امواج و غیره...در آن زمان فهم نشده بوده

پس همانطور که فلسفه عقلانیت نیست عقلانیت هم فلسفه نیست
عقلانیت در بیشتر موضوعات فلسفی یعنی: نمیدانم

یاحق

ملاali;698414 نوشت:
چرا بیگناه هم از جمله معصومین که انسان کاملند از شب قبر میترسند؟
نقل است که امام سجاد فرموده:
ابکی لظلمته قبری
هنوز پاسخی به این سوال داده نشده

در مورد مخلد در نار بودن هم روایات و آیات صراحت دارند...
وقطعا بحث های فلسفی در رد این موضوع نشان از ناعادلانه بودن این مطلب است
این ایرادی بوده که به هرحال وارد شده به متون دینی
و خیلی از علما هم نتوانسته اند بگویند همینی که هست...

اما خود دین چه گفته؟
آیا در رد این موضوع تفسیر از امام معصوم هم داریم؟

بحث های فلسفی بدون تاییدات روایی چندان معتبر نیستند

سلام علیکم

بله حق با شماست. بحثهای فلسفی نیاز به تایید روایی دارند.

[SPOILER]بطور مثال همین مساله معرفت نفس که در تاپیک دیگری پیگیری میشود و پاسخگوی بعضی از سوالات نیست. آیا مطالبی که در مورد نفس میگوید از امام معصوم است؟ درصورتیکه فرموده اند انسان نمیتواند به چگونگی ذات پروردگارش معرفت پیدا کند...

از همین سخن باید نتیجه گرفت که منظور از حدیث "من عرف نفسه فقد عرف ربه" معرفت ذاتی نیست.

پس لااقل انسان تا زمانیکه در این دنیاست هم نخواهد توانست به همه جوانب ذاتی روح و نفسش احاطه پیدا کند. این مطابق با آیه شریفه قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا هم هست.

درنتیجه نباید انتظار داشت همه این مطالب فلسفی در مورد روح ، صحیح باشد. و بدتر اینکه بعضیها بر این عقیده اند عامه مردم که این معارف را ندارند در آخرت از دیگران جایگاه پست تری دارند.

دوم اینکه اگر منظور حدیث این باشد که انسان باید معرفت به نفس پیدا کند به این معناست که انسان باید به فضائل و رذائل اخلاقیش که مربوط به نفس است معرفت پیدا کند... این بیشتر مطابق با واقع است چون خداوند خود را با صفاتش به ما میشناساند و این صفات نیک در انسانها هم فطرتا نهاده شده است...
[/SPOILER]

[SPOILER]
درمورد مخلد بودن در نار هم بحثی نیست؛ بحث درباره عذاب ابدی و آتش ابدی است که این مساله از نظرات فلاسفه بدست میاید که روح کفار را هم ابدی میدانند. نه از آیات قرآن کریم.

قرآن کریم میفرماید موت از هر سو به ایشان وارد میشود اما نمیمیرند. چرا؟ به همان دلیل که میفرماید پوستشان مرتب میسوزد اما پوست دیگری میروید. چون هربار این پوستی که با آن گناه کرده میسوزد تمام میشود اما برای کیفر گناه بعدی مجددا پوست جدیدی که با آن گناه کرده میروید. و اینقدر نمیمیرد و این عمل تکرار میشود تا برای همه گناهانش عذاب شود. بقیه سوالاتی هم که ممکن است برایتان مطرح شود در تاپیک مربوطه پاسخ دادیم[/SPOILER]

ملاali;698413 نوشت:
چرا بیگناه هم از جمله معصومین که انسان کاملند از شب قبر میترسند؟
نقل است که امام سجاد فرموده:
ابکی لظلمته قبری
هنوز پاسخی به این سوال داده نشده

مطلبی رو به نقل از یک عالمی شنیدم که گفتنش در اینجا خالی از لطف نیست.

از ایشان پرسیده شد جسم مثالی چیه. فرمودند مثل تصویر انسان هست در آینه.

معنی این حرف اینست که همانطوری که تصویر در آینه از ذرات نور مادی تشکیل شده جسم مثالی هم از ذرات نور مادی است.

خداوند به حضرت آدم فرمود مبادا شیطان تو رابفریبد و به سختی بیفتی. سختی مورد نظر هم همین وارد شدنش به دنیای مادی بود.

پس با توجه به اینکه میفرمایند برای اولیای الهی طول مدت سختی (نه عذاب) در برزخ کوتاه است به دلیل همین جنبه دنیایی برزخ باید باشد.

اما 2 نکته قابل توجه است اول اینکه ادعیه ای که از معصوم علیهم السلام نقل شده برای خواندن عامه مردم است و باید به زبان فردی باشد که آن را میخواند. برای همین است که میفرماید گریه میکنم...

دوم اینکه درست است که ائمه علیهم السلام معصوم بودند و مرتکب گناه نمیشدند اما عملا دربرابر عظمت حضرت حقتعالی خشوع و خشیت و ترس و گریه و انابه داشته اند و این از تواضع ایشان بوده که مبادا حق بندگی را آنطور که باید ادا نکرده باشند...

در اینکه ایده کلی این نظام یک ایده بسیار بد و واقعا جاهلانه است شکی نیست. یعنی چی موجود آزاد از هیچ بیافرینیم و بعد به آزمایش بگذاریم کدومشون به حرفمون گوش میدن و بعد آزادیشون رو ازشون بگیریم و ببریمشون به بهشت تا تنها کاری که تا ابد می کنند خوردن و رابطه جنسی باشه و اگه همچین چیزی براشون اهمیت نداشت میبریم شکنجه شون میدیم تا آدم بشن.

داستان ارباب حلقه ها از این بسیار زیباتر است.

به نام خدا.

وایسلی گوجا;701330 نوشت:
در اینکه ایده کلی این نظام یک ایده بسیار بد و واقعا جاهلانه است شکی نیست. یعنی چی موجود آزاد از هیچ بیافرینیم و بعد به آزمایش بگذاریم کدومشون به حرفمون گوش میدن و بعد آزادیشون رو ازشون بگیریم و ببریمشون به بهشت تا تنها کاری که تا ابد می کنند خوردن و رابطه جنسی باشه و اگه همچین چیزی براشون اهمیت نداشت میبریم شکنجه شون میدیم تا آدم بشن.

داستان ارباب حلقه ها از این بسیار زیباتر است.

چون شما معنی این کار رو ( در صورتی که همین کار توسط خالق عالم انجام شده باشه البته! ) نمیدونی به معنای این هست که چنین کاری اگر انجام بگیره، جاهلانه است؟

ستایشگر :Gol:

ستايشگر;701377 نوشت:
به نام خدا.

چون شما معنی این کار رو ( در صورتی که همین کار توسط خالق عالم انجام شده باشه البته! ) نمیدونی به معنای این هست که چنین کاری اگر انجام بگیره، جاهلانه است؟

ستایشگر :Gol:

اگه معنی ای ارائه بشه ایده بسیار بدی باشه خب ایده بسیار بدی است. روی کلمه جاهلانه حساس نشید منظور خاصی نبود :Nishkhand: لپ کلام این بود که این ایده بسیار بد و بیخودی است!

موضوع قفل شده است