جمع بندی تناقض در ماجرای ریش

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تناقض در ماجرای ریش

سلام

در مورد حرمت تراشیدن ریش سوالی برای من پیش اومده

برای حرمت تراشیدن ریش احادیثی نقل میشه که ظاهرا اصلی ترین اون ها موارد زیر هستند

رسول خدا (ص) نامه هایی برای پادشاهان کشورها از جمله ((خسرو پرویز )) شاه ایران برای پذیرش اسلام فرستاد. شاه مغرور و فاسد نامه پیامبر (ص) را پاره کرد و دستور دستگیری آن حضرت را صادر کرد ماموارن شاه ایران در حالی به محضر مبارک آن حضرت مشرف شدند که ریش خود را تراشیده و از سبیل های بلند برخوردار بودند. رسول گرامی اسلام (ص) تا نگاه به آنها نمود ناراحت شدند و فرمودند : وای بر شما ! چه کسی به شما گفته ریش خود را بتراشید و سبیل خود را بلند نگه دارید . آنها گفتند : پادشاه ایران دستور داده است .
رسول خدا (ص) فرمود :
(( وَ لکن رَبّی اَ مَرَنی باعفاء لـِحیَتی وَ قَصِّ شارِبی ))
اما پروردگار من دستور به گذاشتن ریش و کوتاه کردن سبیل ها داده است .
((بحار الانوار ، ج20 ،ص 389 )

بنده دیدم که در زمان بعثت رسول گرامی اسلام پادشاه ایران خسرو پرویز بوده. سکه هایی که از خسرو دوم (خسرو پرویز) موجوده، او رو فردی ریش دار نشون میده!

اگر به سایر آثار ساسانی هم نگاه کنیم. همه ریشدار هستند

دلیل این تناقض چیه؟

---------
روایت دوم

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: ((حَفو الشََّوارِبَ وَ اعفُوا الُحی و لا تَشَبَّهوا بِاِلیَهُودِ ))
سبیل هایتان را کوتاه نمایید و محاسن (ریش ها ) خودتان را بلند نگه دارید و خود را شبیه
یهودیان مگردانید : (البته محاسن ، نباید از یک قبضه دست بلندتر باشد )
(وسائل الشیعه: ج 1 ص 423 ، مکارم الاخلاق ص 67 )

اما همونطور که میدونید یهودیان هم ریش دار هستند.

دلیل این تناقض چیه؟

یا توجه به حدیث زیر

رسول خدا (ص) فرمودند :
((لَیسَ مِنا مَن تَشَیبَّهَ بِغَیرِنا ))
کسی که خود را شبیه غیر مسلمانان در آورد از ما نیست
و همچنین فرموده ملمان واقعی نیست کسی که به دستور و رسوم و آداب بیگانه عمل کند .
(کنز العمال : ج 1 ، ص 219)

باتوجه به این که یهودیان و بت پرستان هند (تصویر پایین)، ریش دار هستند، آیا هم اکنون باید ریش ها را زد؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد محراب

[=arial]

Anoushiravan;777552 نوشت:
برای حرمت تراشیدن ریش احادیثی نقل میشه که ظاهرا اصلی ترین اون ها موارد زیر هستند

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار این مسایل مربوط به بحث احادیث است تا صحت و سقم روایات مورد بررسی قرار گیرد
ولی در مورد استدلالهای شما عزیز چند نکته قابل توجه است که بیان می شود

1- این که سکه زمان خسروپرویز ریش دار است دلیل نمی شود که مردمان زمانش هم ریش دار بودند؟؟
یعنی از این مساله نمی توان به ریش گذاشتن مردمان زمان پی برد
همچنان که در زمان خودمان هم این گونه است
((((دقت نمایید))))

Anoushiravan;777552 نوشت:
اما همونطور که میدونید یهودیان هم ریش دار هستند.


2-این استدلالتان هم به نظر صحیح نمی رسد زیر مطلب 1400سال پیش را با عکس زمان حال مستدل کرده اید درصورتی که روایت و سخن برای 1400سال قبل است اگر عکسی و مستندی از ان زمان دارید بیان نمایید

3-از طرفی وجود چند عکس و افراد ریش دار در ان زمان هم باز نمی تواند دلیل محکمی بر ریش گذاشتن همه افراد ان جامعه باشد باز مثل زمان خودمان

Anoushiravan;777552 نوشت:
باتوجه به این که یهودیان و بت پرستان هند (تصویر پایین)، ریش دار هستند، آیا هم اکنون باید ریش ها را زد؟

4- واما این که مسلمین نباید تشبه به کفار داشته باشند بدین سخن است که نباید مسلمین اعمالی و رفتاری داشته باشند که مختص انهاست
به عبارتی در اموراتی نباید تشبه به کفار داشت که مختص دین و ایین و مکتب و مذهب انهاست نه این که در امورات عادی هم نباید تشبه به انها داشت
مثلا زمانی انها ماشین داشتند ما نباید ماشین سوار بشیم یا انها موبایل دارند ما نباید موبایل داشته باشیم و یا انها غذا می خورند ما نباید غذا بخوریم خب این از مسلمات است و غیرقابل قبول برای عقل

به طور خلاصه انچه نباید مسلمین انجام دهند در شباهت به اعمال کفاری است که این عمل نشانه ای از فرهنک و ایین و دین است که انها نگویند مسلمین هم پیرو مکتب ما هستند
از طرفی اگر کفار و مشرکین از اعمال ما کپی کردند و ان را انجام دادند صرف انجام دادن فعلی از طرف انها دلیل نمی شود که ما ان فعل را ترک نمایید
مثلا انها باهم تبانی نمایند و بگویند از فردا همه مان مثل مسلمین دست ها را از ارنج به پایین و صورت را می شوییم و بعد با دست راس به جلوی سر می کشیم و بعد روی پای راست و بعد روی پای چپ
خب به نظرتان اگر از فردا همه کفار این گونه کردند مسلمین به صرف این که ما با وضو گرفتنمان به کفار شبیه می شویم وضو را کنار بگذارند؟؟؟
ایا این دلیل عقلی است؟؟
پس حکم خدا چه می شود ؟؟؟
دستور دین چه می شود؟؟؟
شرع مقدس چه می شود؟؟

این گونه که کفار و مشریکن با تبانی در عرض چند سال همه اعمال عبادی ما را به صرف همین حکم تعطیل می کنند
پس دقت نمایید
حکم عدم تشابه مسلمین به کفار با صرف تشابه اعمال به هم نیست بلکه دلایل دیگری هم باید باشد
بحث ریش هم همین گونه است که صرف ریش دار بودن در این زمان دلیل بر ان نمی شود که ما ریش هایمان را بزنیم چون به کفار و بودا و....شبیه می شویم

دقت نمایید

سلام

محراب;778531 نوشت:
1- این که سکه زمان خسروپرویز ریش دار است دلیل نمی شود که مردمان زمانش هم ریش دار بودند؟؟
یعنی از این مساله نمی توان به ریش گذاشتن مردمان زمان پی برد
همچنان که در زمان خودمان هم این گونه است ((((دقت نمایید))))

بزرگوار بنده فقط به سکه که اکتفا نکردم

مجسمه هم آوردم که ریش دارد و سبیل ندارد!

حجاری های دوره ساسانیان را هم آورده ام! همه ریش دار!

هر چند تخت جمشید مربوط به عهد ساسانیان نیست، اما همه مجوسان آنجا ریشدارند!

محراب;778531 نوشت:
1- این که سکه زمان خسروپرویز ریش دار است دلیل نمی شود که مردمان زمانش هم ریش دار بودند؟؟
یعنی از این مساله نمی توان به ریش گذاشتن مردمان زمان پی برد
همچنان که در زمان خودمان هم این گونه است ((((دقت نمایید))))

حدیث می گوید که شاه مردم را از ریش گذاشتن منع کرده است

مگر رطب خورده می توتند منع رطب کند؟ وقتی خود شاه ریش می گذارد، به مردم بگوید ریش نگذارید؟

بنده در تاریخ چنین چیزی را ندیدم!

در سنگ نگاره پایینی هم همه ریشدارند. هر چند یکی از آنان پادشاه هست

تصویر پایین هم شهروندان ایرانی (مجوس) را در بیشاپور نشان می دهد (در عهد ساسانی). همه ریش دارند!

اگر دولت ریش داشتن کارگزارانش را ممنوع کرده (ماموران دولت ایران در مدینه) چرا پایینی ها ریش دارند؟ (ملازمان در نقش رستم)

محراب;778531 نوشت:
3-از طرفی وجود چند عکس و افراد ریش دار در ان زمان هم باز نمی تواند دلیل محکمی بر ریش گذاشتن همه افراد ان جامعه باشد باز مثل زمان خودمان

یهودیان معتقد ریشدار هستند

بی دین ها و سکولارهایشان ربش می تراشند

وقتی می گویند باید بین مسلمین و یهودیان تفاوت قائل شد، منظور با کدام گروه از یهودیان است؟

تصویر زیر هم از مردی یهودی مربوط به قرون دوم و سوم میلادی! تصویری مربوط به ظهور اسلام پیدا نکردم. اما بعید می دانم ربی ها و خاخام ها اهل ریش زدن بوده باشند در عهد ظهور اسلام

محراب;778531 نوشت:
به طور خلاصه انچه نباید مسلمین انجام دهند در شباهت به اعمال کفاری است که این عمل نشانه ای از فرهنک و ایین و دین است که انها نگویند مسلمین هم پیرو مکتب ما هستند
از طرفی اگر کفار و مشرکین از اعمال ما کپی کردند و ان را انجام دادند صرف انجام دادن فعلی از طرف انها دلیل نمی شود که ما ان فعل را ترک نمایید
مثلا انها باهم تبانی نمایند و بگویند از فردا همه مان مثل مسلمین دست ها را از ارنج به پایین و صورت را می شوییم و بعد با دست راس به جلوی سر می کشیم و بعد روی پای راست و بعد روی پای چپ
خب به نظرتان اگر از فردا همه کفار این گونه کردند مسلمین به صرف این که ما با وضو گرفتنمان به کفار شبیه می شویم وضو را کنار بگذارند؟؟؟
ایا این دلیل عقلی است؟؟
پس حکم خدا چه می شود ؟؟؟
دستور دین چه می شود؟؟؟
شرع مقدس چه می شود؟؟

این گونه که کفار و مشریکن با تبانی در عرض چند سال همه اعمال عبادی ما را به صرف همین حکم تعطیل می کنند
پس دقت نمایید
حکم عدم تشابه مسلمین به کفار با صرف تشابه اعمال به هم نیست بلکه دلایل دیگری هم باید باشد
بحث ریش هم همین گونه است که صرف ریش دار بودن در این زمان دلیل بر ان نمی شود که ما ریش هایمان را بزنیم چون به کفار و بودا و....شبیه می شویم

این ها قبل مسلمین ریش دار بودند! نه بعد این که مسلمین ریش گذاشتند این ها هم خوششان آمد و این کار را کردند!

سوال من به طور واضح این است که گفته می شود حرمت زدن ریش به این خاطر است که مسلمین به کفار، یهود و مجوس شبیه نشوند

تصاویر که نشان می دهد مجوس و یهود و کفار ریش دارند!

در عین حال هم اکنون کفار هم ریشدار هستند و هم بی ریش!

پس صرف ریش داشتن یا نداشتن از کارکرد خودش خارج شده است و دیگر نمی تواند نشانه تمایز میان مسلمین و غیر باشد!

بعضی تاپیکا واقعا واسم جالبه
آدم می مونه یه سوالایی چه جوری به ذهن میرسه به چی فکر میکردین به اینجا رسیدین:khaneh:

چون موضوعش به نظرم جالب اومد یه سرچ کردم البته زیادم ربطی نداره

ولی خب فقط جهت افزایش اطلاعات عمومی لینک میزارم

تاریخچه ریش و سبیل به نقل از ویکی پدیا

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D9%84

و 5 فایده ریش و سبیل به نقل از تبیان

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=264504

در کل به قول معروف به ریـــش نیست به ریشـــــه ست!!!!

یه توصیه زیاد به فرعیات نچسبید اصل موضوع رو دریابید:ok:

[=arial]

Anoushiravan;778615 نوشت:
بزرگوار بنده فقط به سکه که اکتفا نکردم

مجسمه هم آوردم که ریش دارد و سبیل ندارد!

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار این که مردمان ان زمان چه خصوصیتی داشتند را باید اساتید تاریخ بیان نمایند

Anoushiravan;778615 نوشت:
حجاری های دوره ساسانیان را هم آورده ام! همه ریش دار!

هر چند تخت جمشید مربوط به عهد ساسانیان نیست، اما همه مجوسان آنجا ریشدارند!

باز این مساله هم به تاریخ مرتبط است

عرض بنده این بود که با چندتا عکس نمی توان پی به ریش گذاشتن همه مردم پی برد
مگر این که علم تاریخ با سند و دلایل متقن اثبات نماید

Anoushiravan;778615 نوشت:
حدیث می گوید که شاه مردم را از ریش گذاشتن منع کرده است

این حدیث را بیان نفرمودین که شاه مردم را از ریش گذاشتن منع می نماید؟!؟!!!؟

Anoushiravan;778615 نوشت:
در سنگ نگاره پایینی هم همه ریشدارند. هر چند یکی از آنان پادشاه هست

عرض شد که ریش دار بودن مجسمه ها دلیلی بر ریش گذاشتن همه مردم نمی تواند باشد
مثال عینی را اوردم خدمتتان مثل زمان خودمان و عکس هایی از تمثال مبارک حضرت امام بر روی پولهاست و این دلیل نمی شود که همه مردم ایران ریش دارند ((دقت نمایید))

Anoushiravan;778615 نوشت:
یهودیان معتقد ریشدار هستند

به نظرم علمای یهود ریش دارند نه همه معتقدان یهود مثل علمای اسلام

Anoushiravan;778615 نوشت:
بی دین ها و سکولارهایشان ربش می تراشند

این هم باید با دلایل اثبات شود

Anoushiravan;778615 نوشت:
وقتی می گویند باید بین مسلمین و یهودیان تفاوت قائل شد، منظور با کدام گروه از یهودیان است؟

منظورتا از سوال چیست؟؟
متوجه نمی شوم یعنی چی بین مسلمین و یهودیان باید تفاوت قایل شد؟؟؟
سوالتان را توضیح می فرمایید

Anoushiravan;778615 نوشت:
تصویر زیر هم از مردی یهودی مربوط به قرون دوم و سوم میلادی! تصویری مربوط به ظهور اسلام پیدا نکردم. اما بعید می دانم ربی ها و خاخام ها اهل ریش زدن بوده باشند در عهد ظهور اسلام

بنده تصویری نمی بینم
از طرفی عرض کردم این که مردمان ان زمان چه خصوصیتی داشتند باید در علم تاریخ بحث شود

[=arial]

Anoushiravan;778632 نوشت:
سوال من به طور واضح این است که گفته می شود حرمت زدن ریش به این خاطر است که مسلمین به کفار، یهود و مجوس شبیه نشوند

با سلام
بزرگوار این مطلب را چه کسی گفته است؟؟
دوست عزیز شما نمی توانید با یک یا دو روایت حکم فقهی استباط بکنید
استنباط و اجتهاد دست فقیه است و اجتهاد برای رسیدن به حکم فقهی با یکی دو روایت نیست

Anoushiravan;778632 نوشت:
در عین حال هم اکنون کفار هم ریشدار هستند و هم بی ریش!

پس صرف ریش داشتن یا نداشتن از کارکرد خودش خارج شده است و دیگر نمی تواند نشانه تمایز میان مسلمین و غیر باشد!

عرض شد خدمتتان مسایل اجتهادی و استباطی در فقه با یکی دو روایت نیست که شما این گونه بفرمایید

هر حکم شرعی از دو جهت قابل دلیل یابی است:
[=arial] الف) دلیل شرعی یعنی متون و نصوص و سایر ادله ای که حکم الهی را بیان می کند. این دلیل ها ابزار اصلی فقیه و کارشناس دینی است که از آن طریق می تواند حکم الهی را استنباط کند.

[=arial] [=arial] ب) فلسفه حکم یعنی این که چرا خداوند بر موضوع مفروضی، فلان حکم را قرار داده است.

[=arial] [=arial]

[=arial] [=arial] فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلی روشن نیست اما به طور اجمالی تردیدی نیست که همه احکام الهی، تابع مصالح و مفاسد واقعی در متعلق آنهاست.
بنا بر این در صورتی که فلسفه حکمی را بالخصوص ندانیم، بنا بر قاعده کلی فوق، باید از آن پیروی کرد زیرا یقیناً مصلحتی در آن هست، هر چند بر ما ناشناخته باشد.

[=arial]
فقها طبق این مبانی و روایات به اجتهاد در مورد مسایل فقهی می پردازند و نمی توان با یک روایت به اجتهاد در حکم شرعی پرداخت

Anoushiravan;777552 نوشت:
سلام

در مورد حرمت تراشیدن ریش سوالی برای من پیش اومده

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام بر شما

به این فتوا دقت کنید:

مسأله ى 1019ـ گذاردن ريش براى مردان مستحب است و تراشيدن آن حرام نيست زيرا هرگز دليلى از كتاب و سنت بر حرمت آن وجود ندارد، و چون اين مسأله به اصطلاح فقهى عام البلوا است بيان قطعى آن از مسائلى ديگر واجب تر مى باشد،

روايتى هم كه گمان مى شود آن را حرام كرده تنها از باب تشبه به يهود كه ريشها را مى تراشيدند و سبيلها را وا مى گذاشتند، آن را منع كرده است، و اگر هم عنوان همانندى و تشبه بر جاى بود فقط همين را حرام مى كرد كه اگر هر دو را بتراشى، يا فقط سبيل را بتراشى و يا هر دو را بگذارى حلال است، و تنها همانندى به يهوديان ـ و كافران ـ حرام مى باشد، ولى اكنون كه همگان همانند يكديگرند تشبهى هم كه آن را حرام كند در كار نيست، در نتيجه تراشيدن ريش به هرگونه كه باشد حرام نيست.

به این منبع:http://www.olumquran.com/fa/publication/farsi-books/item/resale-novin

محراب;778830 نوشت:
[=arial]
با سلام
دوست عزیز شما نمی توانید با یک یا دو روایت حکم فقهی استباط بکنید
استنباط و اجتهاد دست فقیه است و اجتهاد برای رسیدن به حکم فقهی با یکی دو روایت نیست
[=arial]

با سلام
دقیقا و ما هم وظیفمون اطاعت از حکم هستش و اینکه اکثر فقها حرمت تراشیدن را ذکر کرده اند و دیگه کاری به این نداریم که برای چی این حکم هستش و بر اساس چه استدلالی هستش.

سلام

محراب;778827 نوشت:
عرض بنده این بود که با چندتا عکس نمی توان پی به ریش گذاشتن همه مردم پی برد
مگر این که علم تاریخ با سند و دلایل متقن اثبات نماید

قرار نیست همه مردم عهد ساسانیان بی ریش بوده باشند

حدیث صراحت دارد که نباید به مجوسان و یهودیان شبیه بود

در سرزمین های پهناور ایران ساسانی، مسیحیان و بوداییان و مزدکیان و مانویان هم میزیستند

نماد مجوسیت هم پادشاهان ایران و اعوان و انصارشان بودند

تصاویر اردشیر بابکان سرسلسله این خاندان که اتفاقا خودش هم روحانی بوده است را در ادامه می توانید ببینید!

نماد دولت مجوس ساسانی در تمامی سنگ نگاره ها، سکه ها، ظروف و هر چیزی که بتوانید تصور کنید مردانی با ریش هستند. حالت مردان بی ریش تقریبا نادر است

محراب;778827 نوشت:
عرض بنده این بود که با چندتا عکس نمی توان پی به ریش گذاشتن همه مردم پی برد

با دیدن دو نفر هم نمی توان در مورد کل مجوس صحبت کرد!!!

مگر حدیث نمی گوید که پیامبر گرامی با دیدن تنها دو نفر مجوس، چنین حکمی کرده اند؟

محراب;778827 نوشت:
این حدیث را بیان نفرمودین که شاه مردم را از ریش گذاشتن منع می نماید؟!؟!!!؟

Anoushiravan;777552 نوشت:
چه کسی به شما گفته ریش خود را بتراشید و سبیل خود را بلند نگه دارید . آنها گفتند : پادشاه ایران دستور داده است .
رسول خدا (ص) فرمود :
(( وَ لکن رَبّی اَ مَرَنی باعفاء لـِحیَتی وَ قَصِّ شارِبی ))
اما پروردگار من دستور به گذاشتن ریش و کوتاه کردن سبیل ها داده است .
((بحار الانوار ، ج20 ،ص 389 )

محراب;778827 نوشت:
مثال عینی را اوردم خدمتتان مثل زمان خودمان و عکس هایی از تمثال مبارک حضرت امام بر روی پولهاست و این دلیل نمی شود که همه مردم ایران ریش دارند ((دقت نمایید))

همه مردم ریش ندارند

اما ریش نماد مسئولان حکومتی جمهوری اسلامی است. مگر اینطور نیست؟

از نظر یک ملحد (در کشور هم کم نداریم) ریش نماد اسلام جمهوری اسلامی است!

و همین نماد بودن مهم است!

محراب;778827 نوشت:
به نظرم علمای یهود ریش دارند نه همه معتقدان یهود مثل علمای اسلام

یهودیان معتقد مانند یهودیان ساکن بیت المقدس اشغالی معمولا ریش دارند. حتی قوانین بسیار سفت و سخت مذهبی را هم رعایت می کنند

مانند ما هم نیستند که اتوبوس آنها قسمت زنانه و مردانه داشته باشد

کلا اتوبوس های زنان و مردان از هم جداست!!!!

در شبات (روزهای شنبه) حتی غذا هم درست نمی کنند! دیگر تا تهش را بخوانید

اما ساکنان تل آویو و حیفا و ... سکولار هستند و چندان مذهبی نیستند. آنها خیلی پایبند نیستند و ریش می تراشند

محراب;778827 نوشت:
متوجه نمی شوم یعنی چی بین مسلمین و یهودیان باید تفاوت قایل شد؟؟؟
سوالتان را توضیح می فرمایید

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: ((حَفو الشََّوارِبَ وَ اعفُوا الُحی و لا تَشَبَّهوا بِاِلیَهُودِ ))
سبیل هایتان را کوتاه نمایید و محاسن (ریش ها ) خودتان را بلند نگه دارید و خود را شبیه
یهودیان مگردانید
: (البته محاسن ، نباید از یک قبضه دست بلندتر باشد )
(وسائل الشیعه: ج 1 ص 423 ، مکارم الاخلاق ص 67 )

منظور کدام گروه از یهودیان؟

ارتودوکس هایشان یا سکولارهایشان؟

محراب;778830 نوشت:
دوست عزیز شما نمی توانید با یک یا دو روایت حکم فقهی استباط بکنید
استنباط و اجتهاد دست فقیه است و اجتهاد برای رسیدن به حکم فقهی با یکی دو روایت نیست

بنده حکم که نکردم

سوال کردم

در ضمن ما شیعه امیر المومنین علیه السلام هستیم

همه چیزمان با منطق و استدلال است

می شود بفرمایید دلیل این حکم فقهی چیست؟ اگر این چند روایت نیست؟

محراب;778830 نوشت:
فقها طبق این مبانی و روایات به اجتهاد در مورد مسایل فقهی می پردازند و نمی توان با یک روایت به اجتهاد در حکم شرعی پرداخت

به هر حال بر یک اساسی فقها این حکم را فرموده اند

ممنون میشوم این استدلال را بدانم!

(بنده محدث نیستم و دانشی در علم رجال هم ندارم. اما شواهد به من نشان می دهد ممکن است اشتباهی در این مسئله در روایت ها رخ داده باشد. در میان تصاویر پادشاهان ساسانی هم تصویری آوردم که آن شخص ریش دارد اما سبیل را تراشیده است. کاملا خلاف روایت که در تاپیک آغازین مطرح شده است)

---------------
به عنوان کسی که در این بیست سالی که ریش و سبیل دراورده و تاکنون هم آنها را با تیغ کوتاه نکرده است، فکر کنم حق دارم دلیل این حکم را بدانم!

با سلام

قلندران و درويشان در عراق موي سر و ابرو را مي تراشيدند و در ايران تاري از موي ريش و سبيل را به عنوان ارادت و دوستي و مردي و يا براي شرط نذر براي يکديگر ارسال مي کردند و يا گرو مي گذاشتند.
در يک دوره طولاني اگر ريش کسي را مي کندند ، آنقدر توهين آميز بود که مرگ را بر آن ترجيح مي داد و ريش داشتن را مورد احترام قرار مي دادند ، و چه بسا بعضي دولت ها ريش انسان هاي مجرم را مي تراشيدند و تبعيدش مي کردند و با پياده و سواره در شهر در معرض تماشاي عموم قرار مي دادند

[=arial]

Farzandeh-Shahid;778871 نوشت:
ولله من که نفهمیدم اخر باید ریش سبیل بزارم یا نه

با سلام
دوست عزیز
فهمیدنش زیاد مشکل نیست
به نظر مرجع تقلید خودتان مراجعه بکنید تا بفهمید و انجامش دهید

Farzandeh-Shahid;778871 نوشت:
حالا بعضی ها میگن مشکل داره ؟؟/؟؟ دلایل علمی بیارن

رعایت مسایل شرعی دلیل علمی نمی خواهد
امورات فقهی جزء تعبدیات هستند مثلا نماز وروزه و حج و خمس و........که اگر دلیل علمی هم برای ان نداشته باشیم باید بدان عمل بکنیم زیرا این احکام از سوی خدایی صادر می شود که عالم و قادر و حکیم و ...است و چنین خدایی احکام عبس وبیهوده و مضر به حال بشر صادر نمی کند و هیچ داعی هم برای صدور چنین احکامی ندارد

[=arial]

Anoushiravan;778872 نوشت:
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: ((حَفو الشََّوارِبَ وَ اعفُوا الُحی و لا تَشَبَّهوا بِاِلیَهُودِ ))
سبیل هایتان را کوتاه نمایید و محاسن (ریش ها ) خودتان را بلند نگه دارید و خود را شبیه
یهودیان مگردانید : (البته محاسن ، نباید از یک قبضه دست بلندتر باشد )
(وسائل الشیعه: ج 1 ص 423 ، مکارم الاخلاق ص 67 )

Anoushiravan;778872 نوشت:
منظور کدام گروه از یهودیان؟

ارتودوکس هایشان یا سکولارهایشان؟



با سلام
بزرگوار این روایت مربوط به 1400سال قبل است و مختص ان زمان و دران زمان صادر شده است
شما مطمئن هستید که ان زمان یهود سکولار و ارتودوکس وجود داشت؟؟؟

Anoushiravan;778872 نوشت:
یهودیان معتقد مانند یهودیان ساکن بیت المقدس اشغالی معمولا ریش دارند. حتی قوانین بسیار سفت و سخت مذهبی را هم رعایت می کنند

مانند ما هم نیستند که اتوبوس آنها قسمت زنانه و مردانه داشته باشد

کلا اتوبوس های زنان و مردان از هم جداست!!!!

در شبات (روزهای شنبه) حتی غذا هم درست نمی کنند! دیگر تا تهش را بخوانید

اما ساکنان تل آویو و حیفا و ... سکولار هستند و چندان مذهبی نیستند. آنها خیلی پایبند نیستند و ریش می تراشند

این ها هم باز به بحث کمک نمی کند چون روایت باید در زمان وارد شدن بررسی شود

Anoushiravan;778872 نوشت:
همه مردم ریش ندارند

اما ریش نماد مسئولان حکومتی جمهوری اسلامی است. مگر اینطور نیست؟

از نظر یک ملحد (در کشور هم کم نداریم) ریش نماد اسلام جمهوری اسلامی است!

و همین نماد بودن مهم است!

خب نماد باشد یا نباشد چه ربطی دارد؟؟!!!!:Gig:
شما فرمودین چون سکه های ان زمان ریش دار است پس همه مردم ریش می گذاشتند
بنده عرض کردم این مساله نمی تواند دلیل باشد چون در کشور خودمان مثلا سکه ها با تمثال حضرت امام ریش دار است ولی مردم بی ریش هستند پس از روس سکه ریش دار نمی توانیم بگوییم مردم ریش داشتند

Anoushiravan;778872 نوشت:
نماد دولت مجوس ساسانی در تمامی سنگ نگاره ها، سکه ها، ظروف و هر چیزی که بتوانید تصور کنید مردانی با ریش هستند. حالت مردان بی ریش تقریبا نادر است


خب این دلیل نمی شود که مردم ان زمان همه ریش می گذاشتند

دوستان لطفا بحث را منحرف نفرمایید

بحث ما علمی است

[=arial]

Farzandeh-Shahid;778882 نوشت:
حدیث و یا ایه قران بیار که نوشته ریش و سبیل باید گذاشت ؟؟؟؟؟

باسلام
بزرگوار

اولا که همه احکام اسلام در ایات قران نیست --- مثل همین تعداد رکعات نماز که در ایات قران نیامده-- تا شما عزیز با مراجعه به قران ان را بیابید

ثانیا شما عزیز و همه شیعیان در مورد احکام دین تابع نظر مرجع تقلید خودشان هستند نه ایه و روایت
به عبارتی مرجع اجتهاد می کند از ایات وروایات و شما عزیز و مقلیدن به نظر ایشان تابع اند

در مورد رابطه شرع و دین به ظور مختصر توضیح دادم
به خاطر منحرف نشدن موضوع بحث تایپکی مجزا بزنید بنده در خدمتم

محراب;778881 نوشت:
دوست عزیز
فهمیدنش زیاد مشکل نیست

با سلام خدمت شما برادر بزرگوار

جناب محراب سوالی داشتم...

به فرض اینکه تراشیدن ریش گناه صغیره باشه ... ایا کسی که همیشه ریش خودش رو میتراشه (با تیغ و یا در حد تیغ ) ایا این استمرار برگناه ، باعث تبدیل شدن این گناه صغیره به کبیره میشه؟
چون اگراینطوری باشه خیلی کار دشوار میشه...
چون برخی بچه مذهبی ها هستند ، واقعا ریش بهشون نمیاد و زیبایی ظاهرشون رو از دست میدن و همین موضوع حتی روی اعتماد به نفسشون هم تاثیر گذار هست.... و اینکه بخاطر ریش تراشی یک گناه کبیره مرتکب میشن ، خیلی کار دشوار و بغرنج میشه...

محراب;778884 نوشت:
بزرگوار این روایت مربوط به 1400سال قبل است و مختص ان زمان و دران زمان صادر شده است
شما مطمئن هستید که ان زمان یهود سکولار و ارتودوکس وجود داشت؟؟؟

یهودیان آن زمان چگونه بودند؟

یک نشانه به من نشان بدهید که ریش می تراشیدند!

محراب;778884 نوشت:
خب نماد باشد یا نباشد چه ربطی دارد؟؟!!!!
شما فرمودین چون سکه های ان زمان ریش دار است پس همه مردم ریش می گذاشتند

وقتی می گوید خود را به مجوس شبیه نکنید منظورش چیست؟

وقتی می گویند (مثلا در تاجیکستان) ریش بلند نگذارید تا با داعش مشابهت نداشته باشید، یعنی همه افراد در زیر نظام داعش ریش بلند دارند؟

خیر!

مهم خلیفه داعش و اعوان و انصارش هستند که ریش بلند دارند و نماد این گروه را به نمایش می گذارند

محراب;778884 نوشت:
بنده عرض کردم این مساله نمی تواند دلیل باشد چون در کشور خودمان مثلا سکه ها با تمثال حضرت امام ریش دار است ولی مردم بی ریش هستند پس از روس سکه ریش دار نمی توانیم بگوییم مردم ریش داشتند

اما ریش یکی از نشانه های تدین دیده می شود!

چه طرف اینگونه باشد یا خیر

اینجا بحث نماد مطرح هست

وگرنه خیلی از مسلمینی که ریش بلند می گذارند حتی نماز هم نمی خوانند

محراب;778884 نوشت:
خب این دلیل نمی شود که مردم ان زمان همه ریش می گذاشتند

مهم نماد است. نه رفتار همه مردم

محراب;778884 نوشت:
بزرگوار این روایت مربوط به 1400سال قبل است و مختص ان زمان و دران زمان صادر شده است

شاید باید این مسئله را در مورد حرمت تراشیدن ریش هم در نظر بگیرند فقهای گرامی

[=arial]

Anoushiravan;778872 نوشت:
بنده حکم که نکردم

سوال کردم

با سلام
بزرگوار ناراحت نباشید
منظورم از شما شمای نوعی است
یعنی هیچ کسی تا زمانی ک مجتهد نشده است نمی تواند استنباط از حکم شرعی بکند ابتدا باید علمش را یاد بگیرد و عالم باشد و فقیه باشد بعدا استدلال نماید

Anoushiravan;778872 نوشت:
در ضمن ما شیعه امیر المومنین علیه السلام هستیم

همه چیزمان با منطق و استدلال است

همه باید با استدلال و برهان صحبت نماید یعنی انسان باید با استدلال و برهان صحبت بکند
حال که شیعه و مسلمان هم که هست انتظار بیشتر است

Anoushiravan;778872 نوشت:
می شود بفرمایید دلیل این حکم فقهی چیست؟ اگر این چند روایت نیست؟

دلیل حکم را باید کسی که اجتهاد می کند بیان نماید یعنی مجتهد

Anoushiravan;778872 نوشت:
به هر حال بر یک اساسی فقها این حکم را فرموده اند

ممنون میشوم این استدلال را بدانم!

(بنده محدث نیستم و دانشی در علم رجال هم ندارم. اما شواهد به من نشان می دهد ممکن است اشتباهی در این مسئله در روایت ها رخ داده باشد. در میان تصاویر پادشاهان ساسانی هم تصویری آوردم که آن شخص ریش دارد اما سبیل را تراشیده است. کاملا خلاف روایت که در تاپیک آغازین مطرح شده است)



ممنون که صادقانه به علمی که ندارید اذعان می کنید وبدانید که خداوند درهای علم خود را به روی کسانی که صادقانه و بدون بغض و کینه دنبال حقیقت اند باز می نماید
خب شما می توانید این مساله را به صورت تحقیق یا مقاله به دفتر مراجع ارسال نمایید یا حضورا خدمت ایشان برسید و این استدلال خود را بیان نمایید
ایشان با اهل علم عالمانه برخورد می کنند.

Anoushiravan;778872 نوشت:
به عنوان کسی که در این بیست سالی که ریش و سبیل دراورده و تاکنون هم آنها را با تیغ کوتاه نکرده است، فکر کنم حق دارم دلیل این حکم را بدانم!

بله حق دارید و می توانید استدلال ان را از مرجع خود سوال نمایید و کار خوبی هم می کنید که پی گیر این مساله هستید

[=arial]

Farzandeh-Shahid;778876 نوشت:
چیکار کنیم بزنیم نزنیم دلیل علمی بیارید

با سلام
بزرگوار عرض کردم خدمتتان که مولفه های شرعی دستوراتی الهی اند
از طرف خداوند نازل شده اند
خدای عالم و حکیم که درصدد هدایت انسان است دستوراتی که مخالف هدایت انسان و در مسیر مخالف سعادت باشد را بیان نمی کند و از شان خدای حکیم و علیم به دور است که از طرفی انسانی را خلق نماید و از طرفی پیامبر بفرستد که او را هدایت نماید و از طرف دیکر دستوراتی بدهد که او را گمراه نماید
مولفه های هدایت انسان توسط وحی به انسان ارسال شده است

علم تجربی فقط و فقط کاربردش در عالم ماده است و فراتر از عالم ماده نیست
علم تجربی به درد دنیای انسان می خورد ولی وحی بیان کننده مسیر سعادت انسان است هم در دنیا و هم اخرت
علمم تجربی سهل کننده زندکی انسان در دنیا و فراهم کننده اسایش انسان است ولی وحی به دنبال ارامش انسان است

باز تاکید می کنم رابطه علم و حی را در سوالی جدا مطرح نمایید تا به بحث بنشینیم

[=arial]

Farzandeh-Shahid;778882 نوشت:
من که صبح به صبح 6 تیغه میکنم صورت سفید میشه و قشنگ تر میشم تا وقتی ریش میزارم

Farzandeh-Shahid;778871 نوشت:
من که 6 تیغ میکنم صورتم سفید میشه قشنگ تر هم میشم

با سلام
بیان مدام این مطالب به درد بحث علمی نمیخورد خواهشا تکرار نفرمایید

Farzandeh-Shahid;778882 نوشت:
دوم دلیل علمی داره هر کاری روزه میگیری یک سری فواید هم داره


جواب این مطلب در تایپک قبلی گذشت :ok:

Farzandeh-Shahid;778882 نوشت:
سوم مرجع تقلید پرسیدم جواب قانع کننده ای ندیدم

از مرجع تقلید پرسیدین؟؟
کدام مرجع؟؟؟
چه جوابی دادن؟؟؟
روش اجتهادیشان را بیان کردن؟؟؟
می شه توضیح بفرمایید

Farzandeh-Shahid;778882 نوشت:
حدیث و یا ایه قران بیار که نوشته ریش و سبیل باید گذاشت ؟؟؟؟؟

عرض کردم همه احکام شرعی در قران نیست
در مورد روایت هم بارها در همین تایپک توضیح دادم که ما موظف به انجام احکام شرعی هستیم تا صرف روایت

با سلام

بعضی ها این سوال را مطرح می کنند که :آیا فكر نمی كنید که مساله گذاشتن ریش مربوط به زمان پیامبر است. و الان دیگر لزومی ندارد. آیا این قدر كه در این مملكت به ریش تاكید می شود به چیز دیگری هم تاكید می شود.اصلا چرا اسلام زدن ریش را نكوهش می كند.
آنچه مهم است «ریشه» و باطن شخص است انسان باید هم ریش داشته باشد وهم ریشه و اگر به «ریش» و ظاهر توجه مى شود به جهت آن است كه ظاهر نمادى از باطن باید باشد، لذا كسانى كه ظاهر را مى آرایند و باطن آلوده ای دارند به عنوان فریبکار و منافق معرفی می شوند این نکته هم باید توجه داشت که نباید رفتار برخى نالایقان، ما را از رعایت برخى احكام منصرف كند
از سوى دیگر باید دانست قلب پاك با حفظ ظاهر، مصونیت بیشتر پیدا مى كند. بهترین دلیل بر درستى این مطلب، سیره و روش تمامى پیامبران و امامان و اولیاى خداست كه علاوه بر این كه به ریشه و باطن توجه داشتند ظاهر را نیز مطابق احكام شریعت رعایت مى كردند
این است که اهل ایمان می دانند كه هر آنچه از ناحیه پروردگارش دستور داده شده و هر حكمی كه از ناحیه وی صادر گردیده حتما دارای مصلحتی است اگر چه ما علت واقعی آن را ندانیم
چیزی که لازم است گفته شود درباره فلسفه احكام علاوه بر منافع و ضررهای مادی و جسمی باید به آثار مثبت و منفی آن بر «روح و معنویت» انسان توجه كرد و گذشته از جنبه فردی باید به تأثیر آن در اجتماع نیز توجه كرد

[=arial]

مولکول 68;778888 نوشت:
به فرض اینکه تراشیدن ریش گناه صغیره باشه ... ایا کسی که همیشه ریش خودش رو میتراشه (با تیغ و یا در حد تیغ ) ایا این استمرار برگناه ، باعث تبدیل شدن این گناه صغیره به کبیره میشه؟
چون اگراینطوری باشه خیلی کار دشوار میشه...
چون برخی بچه مذهبی ها هستند ، واقعا ریش بهشون نمیاد و زیبایی ظاهرشون رو از دست میدن و همین موضوع حتی روی اعتماد به نفسشون هم تاثیر گذار هست.... و اینکه بخاطر ریش تراشی یک گناه کبیره مرتکب میشن ، خیلی کار دشوار و بغرنج میشه...

با سلام
جناب مولکول عزیز ((((من هر وقت عکس پروفایل تونو می بینم بی اختیار می خندم:Nishkhand: خدا حفظ ات کنه برادر)))))
بزرگوار سوالتان خارج از موضوع است ولی به خاطر کل روی شما توضیح مختصر بدهم :ok:

گناه عملي است كه با اراده و رضايت الهي در تضاد بوده و با ايجاد نوعي تاريكي معنوي در نفس انسان، آدمى را از خداي متعال كه نور آسمانها و زمين است، دور مى‏ سازد و به عبارت ديگر، موجب بازماندن وى از كمال و قرب به خداي مى‏ گردد.

[=arial]تعيين اينكه چه چيزي گناه است و چه چيزي ثواب از طريق كتاب و سنت مقدور است، زيرا در بسياري از موارد، گناه بودن عملي قابل تشخيص عقلاني نيست و خداي متعال است كه اين موارد را به اقتضاي علم و حكمت مطلق خود، از طريق وحي و دين، براي بشر بيان نموده است.
[h=1]سرچشمه تقسیم گناهان به صغیره و کبیره در حقیقت آیات قرآن مجید است که یکی از آنها آیه اِنْ تَجْتَنِبوُا کَبٰائِرَ مٰا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ (اگر از گناهان کبیره بپرهیزید از گناهان کوچک شما می گذریم) می باشد،
فقهای ما می گویند هر گناه خواه کبیره باشد خواه صغیره از آنجا که مخالفت با فرمان خداوند است در حدّ ذات خود گناه بزرگ است،ولی مقیاس کوچک و بزرگ بودن گناه این نیست که گناه و نافرمانی را نسبت به ساحت مقدّس خداوند بسنجیم زیرا روی این سنجش همه آنها کبیره است،بلکه این تقسیم از نظر سنجش یک دسته گناه است نسبت به دسته دیگر.

[/h][h=1][/h][=arial]اصرار برگناهی با علم به مخالفت با دستور الهی بودن، انسان را از مسیر هدایت دور می کند و می تواند زمینه ساز انجام گناههای دیکری باشد.
[=arial]با این توضیحات بهترین راه ترک مخالفت ات با خداست با انجام فرامین الهی و ترک معاصی الهی.

[=arial]

Anoushiravan;778890 نوشت:
یهودیان آن زمان چگونه بودند؟

یک نشانه به من نشان بدهید که ریش می تراشیدند!

باسلام و عرض ادبی دوباره
دوست عزیز این سوال تاریخی است و باید اساتید تاریخ ان را بررسی نمایند

Anoushiravan;778890 نوشت:
وقتی می گوید خود را به مجوس شبیه نکنید منظورش چیست؟

این مساله را هم باید اساتید علم حدیث توضیح بدهند ولی انجه از این حدیث متبادر به ذهن می شود با در نظر گرفتن ان شرایط، علی الظاهر ظاهر مساله است که در قیافه خودتان را به ایشان شبیه نکنید ((شاید حدیث معنای دیکری هم داشته باشد که دوستان علم حدیث باید تبیین نمایند))))

[=arial]

yalda solimani;779038 نوشت:
بعضی ها این سوال را مطرح می کنند که :آیا فكر نمی كنید که مساله گذاشتن ریش مربوط به زمان پیامبر است.

yalda solimani;779038 نوشت:
و الان دیگر لزومی ندارد.

با سلام
عرض ادب و احترام
تشخیص لزوم و عدم لزوم این مساله بر عهده فقهاست و نه مردم عادی
اهل علم وکسانی که تخصص ان را دارند می توانند در مورد ان نظر بدهند و
بعضی ها حق ندارند اظهار نظر بکنند چون نسبت به مساله جهل دارند :ok:
نمی دانم چرا مردم در همه مسایل تخصصی به اهل علم مراجعه می کنند حتی در لوله کشی ساختمان و بنایی و برق کاری و حتی تعمیر موبایل به متخصص مراجعه می کنند ولی به دین که می رسند می شوند مجتهد واقعا چرا؟!؟!؟!؟

yalda solimani;779038 نوشت:
آیا این قدر كه در این مملكت به ریش تاكید می شود به چیز دیگری هم تاكید می شود.


از حجاب بحث می کنیم این حرف را می زنند
از امر به معروف بحث می کنیم این حرف را می زنند
از لباس و پوشش جوانها بحث می کنیم این حرف را می زنند
از ارایش زنان بحث می کنیم این حرف را می زنند
از رابطه با نامحرم بحث می کنیم این حرف را می زنند
و....
حالا هم بحث از ریش شده باز هم این حرف را می زنند

نمی دانم چرا این بعضی ها کاری ندارند ومدام این حرف را تو همه مباحث ما مطرح می کنند (((واقعا چرا؟؟!؟!؟!؟)))):Moteajeb!:

yalda solimani;779038 نوشت:
آنچه مهم است «ریشه» و باطن شخص است انسان باید هم ریش داشته باشد وهم ریشه و اگر به «ریش» و ظاهر توجه مى شود به جهت آن است كه ظاهر نمادى از باطن باید باشد، لذا كسانى كه ظاهر را مى آرایند و باطن آلوده ای دارند به عنوان فریبکار و منافق معرفی می شوند این نکته هم باید توجه داشت که نباید رفتار برخى نالایقان، ما را از رعایت برخى احكام منصرف كند
از سوى دیگر باید دانست قلب پاك با حفظ ظاهر، مصونیت بیشتر پیدا مى كند. بهترین دلیل بر درستى این مطلب، سیره و روش تمامى پیامبران و امامان و اولیاى خداست كه علاوه بر این كه به ریشه و باطن توجه داشتند ظاهر را نیز مطابق احكام شریعت رعایت مى كردند
این است که اهل ایمان می دانند كه هر آنچه از ناحیه پروردگارش دستور داده شده و هر حكمی كه از ناحیه وی صادر گردیده حتما دارای مصلحتی است اگر چه ما علت واقعی آن را ندانیم
چیزی که لازم است گفته شود درباره فلسفه احكام علاوه بر منافع و ضررهای مادی و جسمی باید به آثار مثبت و منفی آن بر «روح و معنویت» انسان توجه كرد و گذشته از جنبه فردی باید به تأثیر آن در اجتماع نیز توجه كرد


احسنت :Kaf::Kaf::Kaf:

محراب;779101 نوشت:
بزرگوار سوالتان خارج از موضوع است ولی به خاطر کل روی شما توضیح مختصر بدهم

با سلام خدمت شما

یکی از بدیهای اینکه سوال بی ارتباط به تاپیک بپرسی اینه که اگه جواب سوالت رو کامل نگرفته باشی ، دیگه روت نمیشه ، بحث رو ادامه بدی:khaneh: حالا هر چی ما به این کاربرها میگیم ، سوالاتشون رو توی تاپیکهای مرتبط بپرسن ، معلوم نیست چرا حرف گوش نمیکنن :khaneh:

محراب;778887 نوشت:
ثانیا شما عزیز و همه شیعیان در مورد احکام دین تابع نظر مرجع تقلید خودشان هستند نه ایه و روایت
به عبارتی مرجع اجتهاد می کند از ایات وروایات و شما عزیز و مقلیدن به نظر ایشان تابع اند

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

عجیب سخنی فرمودید!!!!!!! :Moteajeb!: تمام اعتبار یک عالم به دقت و دلیل داشتن از کتاب و سنت است!!

وانگهی استاد گرامی به همین دلیل است که 10 ها فتوای مشهور در میان شیعه وسنی خلاف قرآن و سنت قطعیه معصومین علیهم السلام وجود دارد؟؟

اتفاقا نکته همین جاست که متاسفانه بعضا علمای شیعه و سنی خلاف نص قرآن و سنت فتوا داده اند!:ok:

[=arial]

رضا ثقلین;779160 نوشت:
عجیب سخنی فرمودید!!!!!!!

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار کجای سخن ام تعجب داشت؟؟؟

رضا ثقلین;779160 نوشت:
تمام اعتبار یک عالم به دقت و دلیل داشتن از کتاب و سنت است!!

فرمودین عالم
بله بنده هم این حرف را عرض کردم
عالم نه مردم عادی
یعنی نه من و شما
عالم باید از بین ایه و روایت اجتهاد نماید و من و شما به اجتهاد ایشان عمل نماییم ((((دقت نمایید))))

رضا ثقلین;779160 نوشت:
وانگهی استاد گرامی به همین دلیل است که 10 ها فتوای مشهور در میان شیعه وسنی خلاف قرآن و سنت قطعیه معصومین علیهم السلام وجود دارد؟؟


اولا به کدام دلیل؟؟؟
ثانیا این ادعا را می توانید ثابت نمایید؟؟؟

رضا ثقلین;779160 نوشت:
اتفاقا نکته همین جاست که متاسفانه بعضا علمای شیعه و سنی خلاف نص قرآن و سنت فتوا داده اند!

بزرگوار این ادعا است
و با دلیل و برهان باید اثبات شود

در ضمن خواهشا مباحث خارج از موضوع تایپک را در تایپکی جدا مطرح نمایید:Cheshmak:

محراب;779306 نوشت:
با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار کجای سخن ام تعجب داشت؟؟؟

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام علیکم

شما فرمودید:(( شما عزیز و همه شیعیان در مورد احکام دین تابع نظر مرجع تقلید خودشان هستند نه ایه و روایت ))

جای تعجبش اینجا است که وظیفه ما عمل به قرآن و سنت قطعیه است و تمام اعتبار هر حرفی در مسائل دینی چه از یک عامی و چه از بزرگترین مرجع و عالم دینی تمام اعتبارشان از قرآن و سنت قطعیه بودن است پس اگر یک عالم خلاف این دو ثقل سخنی گفت هیچ ارزشی برای ما نباید داشته باشد ولو اینکه مرجع المراجع باشد

وانگهی یک مرجع از کجا سخن میگوید؟؟؟؟! جز از قرآن و سنت قطعیه باید بگوید؟؟(حالا فعلا کاری نداریم که برخی آقایان گونه به راحتی خلاف نص قرآن و سنت قطعیه فتوا داده و میدهند) پس باز هم به طور غیر مستقیم همین مقلدین دارند از آیه و روایت پیروی میکنند :ok:

محراب;779306 نوشت:
عالم باید از بین ایه و روایت اجتهاد نماید و من و شما به اجتهاد ایشان عمل نماییم ((((دقت نمایید))))

مراد از تقليد پيروى بى چون و چرا هم چون يهود و نصارى از علمايشان نيست، بلكه با پيروى شما از دلايل قانع كننده ى مجتهد است، و يا با اطمينان به اين كه مستندات آن مجتهد برمبناى قرآن و سنت قطعى است.

http://www.olumquran.com/fa/publicat...m/resale-novin

محراب;779306 نوشت:
اولا به کدام دلیل؟؟؟
ثانیا این ادعا را می توانید ثابت نمایید؟؟؟

بله استاد اگر شما علاقه مندید بنده حاضر نمونه هایی ذکر کنم و با خود حضرت عالی در فضای عمومی یا خصوصی به بحث بنشینم

محراب;779306 نوشت:
در ضمن خواهشا مباحث خارج از موضوع تایپک را در تایپکی جدا مطرح نمایید

اولا برخی از پاسخ های شما در پست های مختلف شبیه به همین مطلبی بود که بنده نقل قل کردم(بحث های اجتهاد و مرجعیت و تقلید و پیروی و...)
پس اگر شما این چنین فرمودید به نظرم دیگر خارج از موضوع تاپیک نیست چون خود شما هم مطالبی فرمودید

ثانیا باز هم عرض میکنم استاد اگر شما علاقه مندید بنده حاضر نمونه هایی ذکر کنم و با خود حضرت عالی در فضای عمومی یا خصوصی به بحث بنشینم

با تشکر از شما

[=arial]

رضا ثقلین;779358 نوشت:
جای تعجبش اینجا است که وظیفه ما عمل به قرآن و سنت قطعیه است

با سلام
این اصل اساسی است و کسی منکر ان نیست که مرجع در ایه و روایت اجتهاد می کند و چون این امر بدیهی است و نیازی به گفتن ان نبود

رضا ثقلین;779358 نوشت:
پس اگر یک عالم خلاف این دو ثقل سخنی گفت هیچ ارزشی برای ما نباید داشته باشد ولو اینکه مرجع المراجع باشد


این هم امری بدیهی است و کسی منکر ان نیست
ولی هردوی این سخن ها کلی اند

مساله اینجاست که افرد عادی چطور تشخیص می دهند که این مساله ای که مرجعی که یک عمری تلاش در ایات و روایات دارد اشتباه می کند و کسی که اهل علم نیست درست می گوید
دقت نمایید
بنده نمی گویم مرجع انسان معصومی است و اشتباه نمی کند نخیر بحث این نیست.
بحث سر این است که شمای فرد معمولی و همه انسانهای افراد عادی از کجا می توانند تشخیص بدهند که مرجع دراین مساله اشتباه کرده است؟؟؟

بله اگر مرجعی خلاف ایات صریح قران حکم نماید که افراد عادی هم ان را متوجه می شوند مثلا مرجعی بکوید از فردا نماز صبح تعطیل و....مسایلی از این دست که خب این چنین فردی به نظرم دیکر مرجع نیست زیرا احکامی صادر کرده به خلاف مسایل شرعی و قوانین الهی .
و به قولی اجتهاد در مقابل نص کرده است که امری است باطل.

رضا ثقلین;779358 نوشت:
حالا فعلا کاری نداریم که برخی آقایان گونه به راحتی خلاف نص قرآن و سنت قطعیه فتوا داده و میدهند

این مطالب ادعای است لطفا با دلیل و برهان مستند بفرمایید

رضا ثقلین;779358 نوشت:
باز هم عرض میکنم استاد اگر شما علاقه مندید بنده حاضر نمونه هایی ذکر کنم و با خود حضرت عالی در فضای عمومی یا خصوصی به بحث بنشینم


شما هر طور صلاح می دانید
می توانید به صورت عمومی تایپکی بزنید و به بحث بنشینیم

رضا ثقلین;779358 نوشت:
مراد از تقليد پيروى بى چون و چرا هم چون يهود و نصارى از علمايشان نيست،

تقلید پیروی بی چون و چرا نیست بزرگوار
عرض کردم مرجع دلبخواهی حکم صادر نمی کند
همین مراجع در رده های بعدی توسط شاگردان و علمای همطراز کنترل می شود
بحث می کنند
مباحثه می کنند
مناظره می کنند
شاگردان اشکال می کنند
نظر می دهد
در رده های پایین تر علمای عالم نقد می کنند مطالبشان را
مرجع خدای ناکرده دیکتاتوری نیست که بکوید این است و غیر این نیست و همه دنباله رو ایشان باشند

مردم هم به خاطر دسترسی به منایع و روایات و ...می توانند مراجعه نمایند
سوال نمایند
بحث نمایند با شاگردان ایشان
از روش اجتهادی ایشان بپرسند
از دلایل ایشان بپرسند
و.....

علمای یهودی ومیسحی احکام دین و شرع مقدس را تغییر می دانند و از جهل مردم سوء استفاده می کردند ولی مراجع خیلی شفاف و صریح به بیان مسایل می پردازند
الان سایت های مرجع درس های خارج فقه و اصول ایشان را پخش می کند
کتب ایشان در دسترس عموم است
رادیو معارف درس خارج فقه مراجع را پخش می نماید
روش های استدلالی و استنباط احکام را مردم می توانند ببینند وبشنوند و نقد بکنند (((البته اگر عملش را داشته باشند))) و کسی هم مانع نیست

پرسش:
در روایات متعددی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) فلسفه ریش گذاشتن مسلمانان عدم تشبّه آنها به غیر مسلمانان از جمله یهود و مجوس بیان شده است، در حالی که طبق آثار و مجسمه های سنگی و سکه های مربوط به آن دوران، این اقوام هم ریش داشته اند.


پاسخ:

در چند روایت به این مسئله اشاره شده است، به عنوان نمونه وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به فرستادگان پادشاه ایران نگاه نمود که ریش خود را تراشیده، و سبیل هایشان را بلند گذاشته اند، ناراحت شده و فرمودند : وای بر شما! چه کسی به شما گفته ریش خود را بتراشید و سبیل خود را بلند نگه دارید؟ آنها گفتند : پادشاه ایران دستور داده است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود :«لَكِنَّ رَبِّي أَمَرَنِي بِإِعْفَاءِ لِحْيَتِي وَ قَصِّ شَارِبِي‏»؛ اما پروردگار من دستور به گذاشتن ریش و کوتاه کردن سبیل ها داده است.(1)
همچنین در روایت دیگری فرموده اند: «حُفُّوا الشَّوَارِبَ وَ أَعْفُوا اللِّحَى وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُود»؛ شارب ها را کوتاه کنید و ریش هارا پرپشت بگذارید و خود را شبیه به یهود نکنید.(2)
اما برای پاسخ به این سوال توجه به چند نکته لازم است:

نکته اول:

با بررسی چند روایتی که در این خصوص وجود دارد روشن شد که هیچ کدام از آنها سند صحیح، یا حتی موثقی ندارند، بلکه عمدتا احادیث مرسله و ضعیف هستند. به عنوان نمونه شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه چند روایت در این خصوص نقل کرده است، اما هیچ کدام سند معتبری ندارند.(3)
بنابراین خیلی نمی­توان روی این روایات حساب باز کرد.

نکته دوم:

ببینید این سخن یک سخنی ناظر به ظاهر است، نه ناظر به باطن، اینکه مجوس و یهود ریش داشته اند یا خیر را هم پیامبر(صلی الله علیه و آله) می دیده است، و هم مردم، یعنی از آن سخنانی نبوده که مانند حکمت تسبیحات اربعه و نماز خواندن و مانند آن که مطابقت آن با واقع بر مردم پوشیده باشد، بلکه مطابقت یا عدم مطابقت آن با واقع بر مردم هم روشن بوده است، بنابراین اگر سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) مطابق با واقع نمی بود خب مردم همان موقع می فهمیدند، می گفتند یا رسول الله(صلی الله علیه و آله) اینها که همه ریش دارند! پس نه پیامبر(صلی الله علیه و آله) که در نهایت عقل است چنین حرفی مخالف ظاهر می زده، و نه مردم از ایشان می پذیرفتند.

پس اگر این روایات به لحاظ سندی درست باشند و واقعا چنین کلامی از پیامبر(صلی الله علیه و آله) صادر شده باشد، فارغ از معصوم بودن آن حضرت(صلی الله علیه و آله) به خاطر عاقل بودن ایشان و عاقل بودن مردم قطعا باید با واقعیت مطابق بوده باشد. اما اینکه پس آن سنگ نگاره ها و سکه ها چه می گویند را باید با این جمع کرد. احتمالات متعددی در این مسئله وجود دارد که در نکات بعدی به چند نمونه اشاره میشود.

نکته سوم:

یک احتمال این است حقیقت بر خلاف برداشت ما باشد، یعنی یهود ریش های خیلی بلندی داشته اند و منظور پیامبر(صلی الله علیه و اله) این است که ریش­هایتان را رها کنید اما شبیه به یهود نشوید، یعنی آنقدر هم بلند نگذارید.
بنابراین جمله پایانی پیامبر(صلی الله علیه و آله) دارد حدی برای بلند گذاشتن ریش تعیین می کند، می گوید مثل یهود ریش هایتان را بلند نگذارید، نه اینکه بگوید مثل یهود ریش هایتان را نتراشید.

ملا محسن فیض کاشانی در کتاب «الوافی» چنین دیدگاهی دارد، ایشان می فرماید: واعفوا اللحی یعنی ریش هایتان را از ته نتراشید، بلکه آن را رها کنید تا زیاد و انبوه شود و اینکه در ادامه فرمودند: و خود را شبیه به یهود نکنید، معنایش این است که نگذارید ریش هایتان بسیار طولانی شود. زیرا عادت یهود بر این بوده است که ریش هایشان را بسیار طولانی می گذاشته اند. (4)

آنچه که چنین برداشتی را تأیید می کند روایت دیگری است که به این مسئله اشاره دارد که پیامبر(صلی الله علیه و آله) با بیش از حد بلند گذاشتن ریش موافق نبوده اند:
«مَرَّ بِالنَّبِيِّ ص رَجُلٌ طَوِيلُ اللِّحْيَةِ فَقَالَ مَا كَانَ عَلَى هَذَا لَوْ هَيَّأَ مِنْ لِحْيَتِهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ الرَّجُلَ فَهَيَّأَ لِحْيَتَهُ بَيْنَ اللِّحْيَتَيْنِ ثُمَّ دَخَلَ عَلَى النَّبِيِّ ص فَلَمَّا رَآهُ قَالَ هَكَذَا فَافْعَلُو»؛ پیامبر(صلى اللَّه عليه و آله) نظر به شخصى كردند كه ريش بلندى داشت؛ حضرت فرمودند كه چه مى‏شد اگر اين مرد اصلاحى مى‏كرد تا كوتاه مى‏شد. چون اين خبر به آن مرد رسيد ريش خود را اصلاح كرد ميانه ريش كوتاه و ريش دراز پس چون بر حضرت داخل شد حضرت فرمودند كه همه چنين كنيد.(5)

نکته چهارم:

فارغ از این احتمال، احتمالات دیگری هم وجود دارد، اینکه یهود و مجوس ساکن منطقه حجاز چنین بوده اند، یا اینکه آنها هم ریش را بلند می گذاشته­اند و هم سبیل­ها را مانند بودائیان، پیامبر(صلی الله علیه و آله) در این روایات می فرمایند، ریشتان را بلند بگذارید و سبیل ها را کوتاه کنید تا مانند ایشان نشوید.

خلاصه آنکه با توجه به آنچه که گفته شد یا مسئله به لحاظ سندی معتبر به شمار نمیرود، یا بر فرض پذیرش سند حتما توجیهی دارد، چرا که مسئله ­ای آشکار و در انظار تمامی مردم بوده است و حکمتی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) به آن اشاره کرده اند، برای مردم پذیرفتنی بوده است که کسی اعتراض نکرده و برای دیگران نیز نقل نموده اند.

نکته پنجم:
نکته پایانی که تذکر آن لازم است این است که پرهیز از تشبّه به غیر مسلمانان فقط یکی از حکمتهای حرمت تراشیدن ریش به شمار می رود، نه همه ی آن، بنابراین حتی بر فرض ضعف سند این روایات، و حتی بر فرض اینکه غیر مسلمانان تغییر سبک داده و مانند مسلمانان ریش بگذارند باز هم حرمت تراشیدن آن پابرجا خواهد بود. چرا که روایات دیگری بدون اشاره به تشبّه به دیگران، از تراشیدن ریش نهی کرده اند.

و همچنین فارغ از بحث سند روایات ناظر به نهی از تراشیدن ریش، تعدد آنها نوعی تضافر معنوی در این خصوص به شمار می رود که میتواند فقیه را به احتیاط در این خصوص وادارد، یعنی اگرچه این روایات برخی ریش گذاشتن را فطری دانسته، برخی به خاطر عدم تشبّه به دیگران، برخی آن را مایه زینت دانسته اند، و برخی سخن دیگری گفته اند؛ یعنی اگرچه در بیان حکمت این حکم به حکمت یکسانی اشاره نکرده اند، اما همگی بر یک امر دلالت یکسان دارند و آن نهی از تراشیدن ریش است، لذا در این خصوص میتوانند سند یکدیگر را تقویت کنند و حداقل فقیه را در صدور حکم به احتیاط وادارند.

پی نوشت ها:
1. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج20، ص390.
2. صدوق، محمد، من لایحضره الفقیه، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ دوم، 1413ق، ج1، ص130.
3. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت‏(ع)، قم، چاپ اول، 1409ق، ج2، ص116، باب 67.
4. فیض کاشانی، محسن، الوافی، كتابخانه امام أمير المؤمنين على(عليه السلام‏)، اصفهان‏، چاپ اول، 1406ق، ج 6، ص 657.
5. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج6، ص488.

موضوع قفل شده است