تناقض بین گزارش‌های کورش و داریوش هخامنشی! کدام راباور کنیم ؟

تب‌های اولیه

264 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام

اولا مایه تعصف بسیار بنده است که در میلاد امام هادی علیه السلام هیچ ویژه نامه ای توسط انجمن منتشر نشده است. آن هم امامی که مورد هجمه کافران قرار گرفته و مظلوم است

خادم ولایت;513227 نوشت:
فقط سخنانی از کوروش قابل استناد است که لوح ها و کتیبه های آن موجود باشد.و از نظر تاریخی تایید شده باشد.

و هیچ یک از کتابهای یهودیانی ارزش موجودی ندارد.تمام نوشته های کتوب یهودیان نسبت به کوروش 100% دروغ است و ارزش و اعتباری ندارد.

همانگونه که پیش از این گفتم، شما می توانید برای تصمیم گیری پیرامون کوروش از دو منبع کلی استفاده کنید

اول: گلنوشته ای که توسط خادمان بت های بابل نوشته شده و احترام به بت ها را به کوروش نسبت داده اند

دوم: عهد عتیق که منتسب به انبیای بنی اسرائیل است و حداقل موحد بوده اند

این که یهود در تورات دست برده و بعضی آیات را تغییر داده اند، شکی نیست. اما این مطلب به معنی این نیست که همه آیات آنها تحریف شده است. در ضمن هیچ نفعی برای آنان نداشته است که از هزاران سال پیش، پادشاهی غیر از بنی اسرائیل را اینگونه تمجید کنند.

از همه این ها گذشته پادشاهان بعد از کوروش، مانند داریوش سعی در تبلیغ خدای واحد داشته اند و کافران و بت پرستان را به قتل می رسانده اند. هیچ بعید نیست که دعوت مردم به خدای واحد، تدریجی بوده است و پس از آنکه اکثریت به خدای واحد ایمان آوردند، استفاده از قوه قهریه در دستور کار قرار گرفته است

خادم ولایت;513227 نوشت:
کتابهای تاریخ را با دقت بخوانید.کوروش کشورگشایی کرد و در هیچ یک از کشورگشایی هایش خدا نبود.و به دروغ میگویند خدا به کورو فرمان داد.و کوروش در همین کشور گشایی ها بود که کشته شده است.

منبعتان برای این سخن چیست؟

خادم ولایت;513227 نوشت:
هیچ پیغمبری نیست که با بت پرستی بد نبوده باشد و در پی بستن کبت خانه نبوده باشد.

همانگونه که در بالا هم عرض شد، این رفتار به صورت تدریجی انجام شده است. یوسف علیه السلام نیز در ابتدای کار، با خدایان مصریان مقابله آشکار نکرد. این کار بعد از مدت ها فرهنگ سازی صورت گرفت.

به نام خدا

Anoushiravan;513369 نوشت:
همانگونه که پیش از این گفتم، شما می توانید برای تصمیم گیری پیرامون کوروش از دو منبع کلی استفاده کنید

اول: گلنوشته ای که توسط خادمان بت های بابل نوشته شده و احترام به بت ها را به کوروش نسبت داده اند

دوم: عهد عتیق که منتسب به انبیای بنی اسرائیل است و حداقل موحد بوده اند


بنده یک بار گفته ام بازهم میگویم در آن زمان دین ایرانیان زردتشت بود نه یهودیت.و خداوند دین زرتشت را برای ایرانیان فرستاد.
تنها دین جهانی دین اسلام است.

Anoushiravan;513369 نوشت:
این که یهود در تورات دست برده و بعضی آیات را تغییر داده اند، شکی نیست. اما این مطلب به معنی این نیست که همه آیات آنها تحریف شده است. در ضمن هیچ نفعی برای آنان نداشته است که از هزاران سال پیش، پادشاهی غیر از بنی اسرائیل را اینگونه تمجید کنند.

نه دوست گرامی دست کم امروزه بیش از 80% تورات تحریف شده است.

یکبار دیگر میگویم هر کدام از کتابهای یهودی که پیرامون کوروش سخن گفته باشند دروغ محض است.و 100% تحریف شده است.


Anoushiravan;513369 نوشت:
از همه این ها گذشته پادشاهان بعد از کوروش، مانند داریوش سعی در تبلیغ خدای واحد داشته اند و کافران و بت پرستان را به قتل می رسانده اند. هیچ بعید نیست که دعوت مردم به خدای واحد، تدریجی بوده است و پس از آنکه اکثریت به خدای واحد ایمان آوردند، استفاده از قوه قهریه در دستور کار قرار گرفته است

چه جالب شخصی می آید و میگوید مردم به خدای واحد ایمان بیاورید و از آن طرف میرود بت خانه ها را باز میکند و سومر و آکد خدای بابلیان را محترم میشمارد و از مردوک خدای کابالا تقاضای کمک مکیند.

دوست گرامی این سخن که کوروش بت پرستان را به قتل میرساند یک دورغ آشکار و یک تحریف بزرک تاریخی است.طبق تمام کتیبه ها و لوح ها کوروش نه تنها به بت پرستان احرتام میگذاشت بلکه به گاو پرستان هم احترام میگذاشت. وقتی گاو مقدس مصریان کشته شد رفت یک گاو همانند ان را جایگزین کرد.و به آن احترام گذاشت.
درضمن نه تنها کوروش تا آخر عمرش با بت پرستان و دیگر فرق ضاله کاری نداشت بلکه فرزندان او نیز چنین کاری نکرده اند.

Anoushiravan;513369 نوشت:
منبعتان برای این سخن چیست؟

کتاب باستان شناسی و هنر دوران تاریخی ( ماد ، هخامنش ، اشکانی ، ساسانی ) صفحه 107 - 108 - 109

کوروش هر کشور جدیدی که میدید از آنها میخواست بدون قید و شرط تسلیمش شوند و گرنه به آنها حمله خواهد کرد.

Anoushiravan;513369 نوشت:
همانگونه که در بالا هم عرض شد، این رفتار به صورت تدریجی انجام شده است. یوسف علیه السلام نیز در ابتدای کار، با خدایان مصریان مقابله آشکار نکرد. این کار بعد از مدت ها فرهنگ سازی صورت گرفت.

اینگونه نیست دوست گرامی. هیچ سند تاریخ وجود ندارد که کوروش بت خانه ای را بسته باشد و بت پرستی را کشته باشد.
بت خانه ها تا چندین نسل بعد از کوروش هم باز بودند و در آزادی کامل فعالیت میکردند.
دین زرتشت در زمان هخامنشیان منحرف گشت.

حضرت یوسف(ع) از همان ابتدای کودکی اعلام کرد من بتها را نیمپرستم ، و حتی زمانی که به قدرت رسید بارها اعلام کرد به خدای یگانه ایمان بیاورید و بت پرستی را شرک می نامید و از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکرد.تا سرانجام بت خانه ها را نابود کرد.

اما کوروش هیچگاه بت خانه ای را نبست. به شما و همفکرانتان پیشنهاد میکنم از امروز به دنبال جعل سندی دیگر بروید و ادعا کنید کوروش مخالف ادیان بود.

یوسف(ع) از ابتدا (از کودکی) آشکارا گفت من برای بت ها ارزش قائل نیستم.زمانی که هیچ قدرت سیاسی و نظامی در دست نداشت.

کوروش در اوج قدرت نه تنها بت خانه باز کرد بلکه سومر و آکد را محترم شمرد و از مرداک تقاضای کمک کرد.

یازهرا:Gol:

رضا;512911 نوشت:
با سلام
لطفا اگر مطلبی می آورد منابع را هم ذکر کنید
هیچ کدام از این سخنان شما منبعی ندارد و اینها تراوشات فکری سخنان عده ای از اسلام ستیزان است و بس
قبلا در این تاپیک در مورد دین کوروش شاه سخن گفته ایم

چرا دین کوروش هخامنشی مشخص نیست ؟

چه طور شد اگر کوروش زرتشتی بوده جسد ان باقی مانده که از ان مقبره ای بسازند مگر نه اینکه زرتشتیان مردگان را می سوزاندند !!
در ضمن اگر زرتشت را موحد بدانیم و پیامبر کدام پیامبر الهی سجده بر بتها و خدایان دروغین میکند؟و احترام به شرک؟
که جناب کوروش زرتشتی باشد و چنین کارهایی از او سر بزند

در این ترجمه که به نظر مناسبترین ترجمه بین دیگر ترجمه های فارسی می آید ، نکته جالب توجه پرستیدن رسمی "مردوک" و " نبو" بت های بابلیست ، از این رو این ترجمه بر خلاف برخی ترجمه های جعلی ما را به این حقیقت می رساند که کوروش خود را برگزیده خدایان- بت های- بابلی می داند و از بند ۱۲ تا بند ۱۹ علنا کوروش منتخب خدایان بابلی من جمله مردوک است تا بابل را تسخیر کند .
و در بند ۳۵ او اعلام می کند "مردوک، خدای من،..." این دیگر اقرار کتبی و بدون هیچ واسطه ایست که رد شدنی نیست و نشان می دهد همه تلاش برخی افسانه سازان در یکتاپرست خواندن کوروش سبکسرانه و بی اعتبار است .

واقعا در شگفتم که صحبت درباره دین کوروش چه ارتباطی به اسلام ستیزی دارد ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

والا شما که خیلی دم از اسلام می زنید ما که در این تاپیک رفتاری اسلامی از شما ندیدیم هرچه دیدیم
توهین و تهمت و دروغ و قضاوتهای ناعادلانه !!!!!!!!!!!!!!!!

ما که تا به حال یک نقد منصفانه از شما درباره کوروش ندیدیم
یک جواب مودبانه و مربوط به پستهایمان ندیدیم

و همه خوانندگان می دانند حرف حق و عادلانه و منصفانه را از شما نخواهند شنید
چون تاریخ را به نفع خودتان گلچین می کنید

قبلا هم گفتم در تاریخ چندین برابر اینکه از کوروش بد گفته باشند خوب گفته و تعریف کرده اند

که شما همه انها را نادیده می گیرید

نمونه ای از ویکی پدیا
شخصیت کوروش

نوشتار اصلی: دیدگاه‌ها درباره کوروش بزرگ

کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسح‌شدهٔ خداوند بود و به‌نظر نمی‌رسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کرده‌باشند. هرودوت می‌گوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن می‌گفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمی‌کرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زودخشم می‌داند.[۱۰۱] داندامایف می‌گوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».[۱۰۲]«به نظر می‌رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین‌های فتح شده احترام می‌گذاشت. پارسی‌ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودی‌ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در کورش‌نامه او را حکمرانی آرمانی و ایده‌آل توصیف می‌کند».[۱۰۳]

والتر هینتس، می‌گوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچ‌کدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آن‌ها بسنده کرد و حتی برای آن‌ها زندگی شاهانه‌ای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بی‌سابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».[۱۰۴]

اما در باره دین کوروش

کوروش یا زرتشتی بوده که بیشتر این مساله مورد تایید است
زیرا که بقیه پادشاهان هخامنشی نیز زرتشتی بوده اند

و این احتمال بسیار قوی می باشد

و یا زرتشتی نبوده
و در صورت زرتشتی نبودن در گروه افراد مستضعف فکری ممکن است قرار بگیرد
که حجت دین الهی بر او مشخص نبوده
زیرا او در زمان ظهور هیچ کدام از پیامبران الهی نبوده
و ناگفته پیداست که موحد بودن و یا داشتن دین الهی نمی تواند نشانه خوب بودن کسی باشد
چرا که شمر و معاویه و قطام و ابوسفیان و ... و هیتلر و صدام و ... و ووو همه مسلمان یا مسیحی
بودند
گاهی یک مسلمان از حیوان و کافر مستضعف هم بسیار بدتر است

رضا;512911 نوشت:
با سلام
لطفا اگر مطلبی می آورد منابع را هم ذکر کنید
هیچ کدام از این سخنان شما منبعی ندارد و اینها تراوشات فکری سخنان عده ای از اسلام ستیزان است و بس
قبلا در این تاپیک در مورد دین کوروش شاه سخن گفته ایم

چرا دین کوروش هخامنشی مشخص نیست ؟

چه طور شد اگر کوروش زرتشتی بوده جسد ان باقی مانده که از ان مقبره ای بسازند مگر نه اینکه زرتشتیان مردگان را می سوزاندند !!
در ضمن اگر زرتشت را موحد بدانیم و پیامبر کدام پیامبر الهی سجده بر بتها و خدایان دروغین میکند؟و احترام به شرک؟
که جناب کوروش زرتشتی باشد و چنین کارهایی از او سر بزند

در این ترجمه که به نظر مناسبترین ترجمه بین دیگر ترجمه های فارسی می آید ، نکته جالب توجه پرستیدن رسمی "مردوک" و " نبو" بت های بابلیست ، از این رو این ترجمه بر خلاف برخی ترجمه های جعلی ما را به این حقیقت می رساند که کوروش خود را برگزیده خدایان- بت های- بابلی می داند و از بند ۱۲ تا بند ۱۹ علنا کوروش منتخب خدایان بابلی من جمله مردوک است تا بابل را تسخیر کند .
و در بند ۳۵ او اعلام می کند "مردوک، خدای من،..." این دیگر اقرار کتبی و بدون هیچ واسطه ایست که رد شدنی نیست و نشان می دهد همه تلاش برخی افسانه سازان در یکتاپرست خواندن کوروش سبکسرانه و بی اعتبار است .

سلام

واقعا در شگفتم که صحبت درباره دین کوروش چه ارتباطی به اسلام ستیزی دارد ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

والا شما که خیلی دم از اسلام می زنید ما که در این تاپیک رفتاری اسلامی از شما ندیدیم هرچه دیدیم
توهین و تهمت و دروغ و قضاوتهای ناعادلانه !!!!!!!!!!!!!!!!

ما که تا به حال یک نقد منصفانه از شما درباره کوروش ندیدیم
یک جواب مودبانه و مربوط به پستهایمان ندیدیم

و همه خوانندگان می دانند حرف حق و عادلانه و منصفانه را از شما نخواهند شنید
چون تاریخ را به نفع خودتان گلچین می کنید

قبلا هم گفتم در تاریخ چندین برابر اینکه از کوروش بد گفته باشند خوب گفته و تعریف کرده اند

که شما همه انها را نادیده می گیرید

نمونه ای از ویکی پدیا
شخصیت کوروش

نوشتار اصلی: دیدگاه‌ها درباره کوروش بزرگ

کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسح‌شدهٔ خداوند بود و به‌نظر نمی‌رسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کرده‌باشند. هرودوت می‌گوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن می‌گفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمی‌کرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زودخشم می‌داند.[۱۰۱] داندامایف می‌گوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».[۱۰۲]«به نظر می‌رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین‌های فتح شده احترام می‌گذاشت. پارسی‌ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودی‌ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در کورش‌نامه او را حکمرانی آرمانی و ایده‌آل توصیف می‌کند».[۱۰۳]

والتر هینتس، می‌گوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچ‌کدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آن‌ها بسنده کرد و حتی برای آن‌ها زندگی شاهانه‌ای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بی‌سابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».[۱۰۴]

اما در باره دین کوروش

کوروش یا زرتشتی بوده که بیشتر این مساله مورد تایید است
زیرا که بقیه پادشاهان هخامنشی نیز زرتشتی بوده اند

و این احتمال بسیار قوی می باشد

و یا زرتشتی نبوده
و در صورت زرتشتی نبودن در گروه افراد مستضعف فکری ممکن است قرار بگیرد
که حجت دین الهی بر او مشخص نبوده
زیرا او در زمان ظهور هیچ کدام از پیامبران الهی نبوده
و ناگفته پیداست که موحد بودن و یا داشتن دین الهی نمی تواند نشانه خوب بودن کسی باشد
چرا که شمر و معاویه و قطام و ابوسفیان و ... و هیتلر و صدام و ... و ووو همه مسلمان یا مسیحی
بودند
گاهی یک مسلمان از حیوان و کافر مستضعف هم بسیار بدتر است

خادم ولایت;513491 نوشت:
یکبار دیگر میگویم هر کدام از کتابهای یهودی که پیرامون کوروش سخن گفته باشند دروغ محض است.و 100% تحریف شده است.

البینه علی المدعی

اثبات کنید

خادم ولایت;513491 نوشت:
چه جالب شخصی می آید و میگوید مردم به خدای واحد ایمان بیاورید و از آن طرف میرود بت خانه ها را باز میکند و سومر و آکد خدای بابلیان را محترم میشمارد و از مردوک خدای کابالا تقاضای کمک مکیند.

شما منبعی برای سخن خود ندارید. جز ادعای یک بت پرست! در حالی که در عهد عتیق مطلب کاملا برعکس است

خادم ولایت;513491 نوشت:
دوست گرامی این سخن که کوروش بت پرستان را به قتل میرساند یک دورغ آشکار و یک تحریف بزرک تاریخی است.

ظاهرا در خواندن مطالب بنده مشکل دارید. من گفتم داریوش چنین می کرد و نه کوروش

خادم ولایت;513491 نوشت:
وقتی گاو مقدس مصریان کشته شد رفت یک گاو همانند ان را جایگزین کرد.و به آن احترام گذاشت.

منبع؟ کمبوجیه بود که گاو مصریان را کشت و نه کوروش! در زمان کوروش مصر جزو ایران نبود!

خادم ولایت;513491 نوشت:
کتاب باستان شناسی و هنر دوران تاریخی ( ماد ، هخامنش ، اشکانی ، ساسانی ) صفحه 107 - 108 - 109

کوروش هر کشور جدیدی که میدید از آنها میخواست بدون قید و شرط تسلیمش شوند و گرنه به آنها حمله خواهد کرد.

این کتاب نویسنده ندارد؟ تاکنون به متنی علمی رفرنس داده اید؟

مگر در اسلام هم نمی گویند یا اسلام بیاور و یا جزیه بده؟

خادم ولایت;513491 نوشت:
هیچ سند تاریخ وجود ندارد که کوروش بت خانه ای را بسته باشد و بت پرستی را کشته باشد.

باز هم ناشی از درست نخواندن پاسخ های من! یوسف علیه السلام نیز در آغاز چنین نکرد!

خادم ولایت;513491 نوشت:
بت خانه ها تا چندین نسل بعد از کوروش هم باز بودند و در آزادی کامل فعالیت میکردند.

جالب است. یونانیانی که در همان عهد می زیستند، چیز دیگری می گویند مثلا

بروسوس می گوید:

پارسیان، مادی‌ها و مغان به تجسما‌ت چوبی یا سنگی خدایان باور ندارند...

During the reign of Artaxerxes I and Darius II, Herodotus wrote "[the Perses] have no images of the gods, no temples nor altars, and consider the use of them a sign of folly. This comes, I think, from their not believing the gods to have the same nature with men, as the Greeks imagine."

هرودوت به صراحت بیان می کند که در زمان داریوش دوم ایرانیان قدیم هیچ بت انسان نمایی را نمی پرستیدند و اینگونه شمایل را به معابد راه نمی دادند. و پرستش آنها را احمقانه می دانستند.

خادم ولایت;513491 نوشت:
اما کوروش هیچگاه بت خانه ای را نبست.

خادم ولایت;513491 نوشت:
هیچ سند تاریخ وجود ندارد که کوروش بت خانه ای را بسته باشد و بت پرستی را کشته باشد.
بت خانه ها تا چندین نسل بعد از کوروش هم باز بودند و در آزادی کامل فعالیت میکردند.

Anoushiravan;513537 نوشت:
جالب است. یونانیانی که در همان عهد می زیستند، چیز دیگری می گویند مثلا

بروسوس می گوید:

پارسیان، مادی‌ها و مغان به تجسما‌ت چوبی یا سنگی خدایان باور ندارند...

During the reign of Artaxerxes I and Darius II, Herodotus wrote "[the Perses] have no images of the gods, no temples nor altars, and consider the use of them a sign of folly. This comes, I think, from their not believing the gods to have the same nature with men, as the Greeks imagine."
هرودوت به صراحت بیان می کند که در زمان داریوش دوم ایرانیان قدیم هیچ بت انسان نمایی را نمی پرستیدند و اینگونه شمایل را به معابد راه نمی دادند. و پرستش آنها را احمقانه می دانستند.


با سلام.
در تکمیل فرمایشان جناب انوشیروان باید عرض شود :
مگر شهید مطهری خود نفرمودند در انقلاب اسلامی باید در کنار دپارتمان اسلامی شناسی دپارتمان مارکسیست شناسی هم دایر گردد و اتفاقا خودشان بیایند و تدریس کنند. این یعنی آزادی تبلیغ تفکرات الحادی در یک کشور اسلامی.
حال شما از آزادی بت پرستی آنهم در 1000 سال قبل از اسلام انتقاد می کنید؟!
و من الله توفیق

به نام خدا

Anoushiravan;513537 نوشت:
البینه علی المدعی

اثبات کنید


اثبات ، کتاب تورات و تلمود و دیگر کتابهای یهودیان به جک شبیه است. و برای من همین که قؤان سخن از تحریف تورات به میان می آورد کفایت میکند. وقتی یهودیان کتاب دینی خود را تحرف میکنند صد در صد کتوب دیگراشان تحریف شده است.

Anoushiravan;513537 نوشت:
شما منبعی برای سخن خود ندارید. جز ادعای یک بت پرست! در حالی که در عهد عتیق مطلب کاملا برعکس است

اتفاقا اینکه کوروش بت خانه ها را اباد کرد در تمام کتوب تاریخی وجود دارد و قابل انکار نیست.
به جز کتوب تاریخی در منشور کوروش که هم اکنون به عنوان منشور سازمان ملل متحد در این سازمان وجود دارد هم این امر آمده است.

بنده این سخن را بارها گفته ام و دوستان دیگر هم همچنین ، تکرار سخن شما دلیل بر آن دارد یک پستها را با دقت مطالعه نمیکنید.
فرض دوم اگر پستها را با دقت مطالعه میکنید سخن حق را نمیپذیرید.

Anoushiravan;513537 نوشت:
ظاهرا در خواندن مطالب بنده مشکل دارید. من گفتم داریوش چنین می کرد و نه کوروش

دوست گرامی داریوش هم چنین نمیکرد ، تا زمانی که کتیبه و لوحی با این مضمون وجود نداشته باشد هچ یک از کتابهای یهودیان قابل اعتماد نیست.
شما هم فقط می توانید از کتوب یهودیان مثال بیاورید نه جای دیگر.یهودیان خود را مدیون هخامنشیان میدانند و از هیچ دورغی کوتاهی نمیکنند.

Anoushiravan;513537 نوشت:
این کتاب نویسنده ندارد؟ تاکنون به متنی علمی رفرنس داده اید؟

مگر در اسلام هم نمی گویند یا اسلام بیاور و یا جزیه بده؟

نکند شما علمی سخن گفته اید و ما نمیدانیم! تنها مدرکی که شما ارائه داده اید از کتاب عهد عتیق جعلی و تحریف شده است نه چیز دیگر.

اتفاقا این شما هستید که اسناد و کتیبه های به جا مانده را انکار میکنید.

و اما تالیف کنندگان کتاب نام برده : علی اکبر سرافراز - بهمن فیروزمندی
تدوین کنندگان : حسین محسنی - محمد جعفر سمرقندی
انتشارات مارلیک

Anoushiravan;513537 نوشت:
باز هم ناشی از درست نخواندن پاسخ های من! یوسف علیه السلام نیز در آغاز چنین نکرد!

اتفاقا سواد قرآنی شما ضعیف است ، اتفاقا حضرت یوسف (ع) از همان کودکی اعلام بیزاری کرد از بت ها.زمانی که هیچ قدرت سیاسی نداشت.
درمقابل کوروش به بتها در زمانی که در اوج قدرت بود احترام گذاشت.

فرق بین کوروش و حضرت یوسف(ع) بسیار زیاد است ، در عجبم که شما فرق و شکاف به این بزرگی را کتمان میکنید و نادیده میگیرید.

Anoushiravan;513537 نوشت:
جالب است. یونانیانی که در همان عهد می زیستند، چیز دیگری می گویند مثلا

بروسوس می گوید:

پارسیان، مادی‌ها و مغان به تجسما‌ت چوبی یا سنگی خدایان باور ندارند...

During the reign of Artaxerxes I and Darius II, Herodotus wrote "[the Perses] have no images of the gods, no temples nor altars, and consider the use of them a sign of folly. This comes, I think, from their not believing the gods to have the same nature with men, as the Greeks imagine."

هرودوت به صراحت بیان می کند که در زمان داریوش دوم ایرانیان قدیم هیچ بت انسان نمایی را نمی پرستیدند و اینگونه شمایل را به معابد راه نمی دادند. و پرستش آنها را احمقانه می دانستند.


اولا در این متن نیامده است که داریوش بت خانه ها را بست و بت پرستان را کشت. بلکه آمده است در آن زمان اینگونه شمایل را به معابد راه نمیدادند و بیت پرستی را احمقانه میدانستند.
اما در معابد وضعیت چگونه بود؟ دین ایران باستان زردتشت بود زردتشتیان با انحرافی بزرگ در زمان کوروش از خدا پرستی به آتش پرستی رسیدند.و هم اکنون آتشکده های از زمان هخامنشیان در ایران وجود دارد که این ادعا را ثابت میکند.

درضمن اینکه داریوش چه اقداماتی انجام داده است چه ربطی به کوروش دارد! عمل شما که بحث را از کوروش به داریوش میکشانید ضعف آشکار در پاسخ دادن شما دارد.شما میخواهید از کوروش بت بسازید و او را از افراد صالح بنامید اما طبق اسنادی که دوستان ارائه داده اند و کتیبه ها و لوح های به جا مانده از کوروش نشان میدهد که او فرد صالحی نبود.


بازهم میگویم کوروش به عنوان یک پادشاه ایرانی قابل احترام است.
اما به عنوان یک فرد دینی و صالح قابل احترام نیست ، زیرا او نه فردی دینی بود و نه مردی صالح.


یازهرا:Gol:

به نام خدا

سلام

شریعت عقلانی;513581 نوشت:
با سلام.
در تکمیل فرمایشان جناب انوشیروان باید عرض شود :
مگر شهید مطهری خود نفرمودند در انقلاب اسلامی باید در کنار دپارتمان اسلامی شناسی دپارتمان مارکسیست شناسی هم دایر گردد و اتفاقا خودشان بیایند و تدریس کنند. این یعنی آزادی تبلیغ تفکرات الحادی در یک کشور اسلامی.
حال شما از آزادی بت پرستی آنهم در 1000 سال قبل از اسلام انتقاد می کنید؟!
و من الله توفیق

چه منطقی دارید شماها.
دوست گرامی بنده هیچ کاری به کوروش و دیگر پادشاهان ندارم. اینکه آمده ام میگویم در ان زمان کوروش از بت پرستی حمایت کرد دلیل بر این است که کوروش را به یک بت تبدیل نکنید. و او را ذوالقرنین ننامید.

خداوند از همان ابتدای خلقت با فرستادن حضرت آدم گفت باید مرا بپرستید و تنها از من یاری بجویید.
خداوند فرموده است هیچ دینی را نفرستادم مگر اینکه ستایش من را کنند و بت خانه را ببندند.

وقتی کوروش می آید بت خانه باز میکند و آن را آباد میکند یعنی او ذوالقرنین نیست. نه شما و نه همفکرانتان نمیتوانید یک فرد غیر صالح را به عنوان ذوالقرنین جا بزنید.

درضمن داریوش و اعمال داریوش ربطی به کوروش ندارد.

یازهرا:Gol:

خادم ولایت;513588 نوشت:
دوست گرامی بنده هیچ کاری به کوروش و دیگر پادشاهان ندارم. اینکه آمده ام میگویم در ان زمان کوروش از بت پرستی حمایت کرد دلیل بر این است که کوروش را به یک بت تبدیل نکنید. و او را ذوالقرنین ننامید.

با سلام خدمت شما گرامی.
ما با ذوالقرنین بودن یا نبودن کوروش کاری نداریم و با بت کردن نه تنها کوروش که هیچ کسی موافق نیستیم. هر شخصی در زندگی اش خوبی ها و بدی هایی دارد. کوروش هم مستثنی نیست. ولی معتقدم کوروش برای ایران و ایرانی اقتخار بزرگی است و خواهد بود.

خادم ولایت;513588 نوشت:
وقتی کوروش می آید بت خانه باز میکند و آن را آباد میکند یعنی او ذوالقرنین نیست. نه شما و نه همفکرانتان نمیتوانید یک فرد غیر صالح را به عنوان ذوالقرنین جا بزنید.

وقتی مطهری می گوید باید در نظام اسلامی دپارتمان مارکسیست شناسی دایر گردد یعنی مطهری فردی غیر صالح است؟؟!!
و من الله توفیق

به نام خدا
سلام

شریعت عقلانی;513592 نوشت:
با سلام خدمت شما گرامی.
ما با ذوالقرنین بودن یا نبودن کوروش کاری نداریم و با بت کردن نه تنها کوروش که هیچ کسی موافق نیستیم. هر شخصی در زندگی اش خوبی ها و بدی هایی دارد. کوروش هم مستثنی نیست. ولی معتقدم کوروش برای ایران و ایرانی اقتخار بزرگی است و خواهد بود.

قربون آدم چیز فهم. بنده از ابتدا قصد داشتم که ثابت کنم کوروش ذالقرنین نیست. و برخی از فعالیتهایش را به عنوان اثبات این ادعا بیان داشتم همین.

بنده بارها گفته ام کوروش به عنوان یک تاریخ ، یک تمدن و... برای ما قابل احترام است.
اما به عنوان یک فرد صالح قابل احترام نیست زیرا او از صالحین نبود.


شریعت عقلانی;513592 نوشت:
وقتی مطهری می گوید باید در نظام اسلامی دپارتمان مارکسیست شناسی دایر گردد یعنی مطهری فردی غیر صالح است؟؟!!
و من الله توفیق

لطفا ابتدا متن را با سند ارائه دهید سپس پیرامونش بحث میکنیم.

یازهرا:Gol:

خادم ولایت;513597 نوشت:
لطفا ابتدا متن را با سند ارائه دهید سپس پیرامونش بحث میکنیم.

با سلام.
با اندکی سرچ خودتان می توانستید پیدا کنید متن را :

من اعلام می‎کنم که در رژیم جمهوری اسلامی‏ هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از به اصطلاح کانالیزه کردن اندیشه‌ها، خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه‌ها و تفکرات‏ اصیلشان را عرضه کنند... من به همه این دوستان غیرمسلمان اعلام می‌کنم، از نظر اسلام تفکر آزاد است. شما هر جور که می‌خواهید بیندیشید، بیندیشید. هر جور می‌خواهید عقیده خودتان را ابراز کنید ــ به شرطی که فکر واقعی خودتان باشد ــ ابراز کنید، هر طور که می‌خواهید بنویسید، بنویسید؛ هیچ‌کس ممانعتی نخواهد کرد... یگانه دانشکده‌ای که صلاحیت دارد یک کرسی را اختصاص‏ بدهد به مارکسیسم، همین دانشکده الهیات است؛ ولی نه اینکه مارکسیسم را یک استاد مسلمان تدریس کند؛ بلکه استادی که واقعاً مارکسیسم را شناخته‏ باشد و به آن مومن باشد، و مخصوصاً به خدا اعتقاد نداشته باشد... بعد ما هم می‌آییم و حرف‌هایمان را می‌زنیم، منطق خودمان را می‌گوییم. هیچ‌کس هم مجبور نیست منطق ما را بپذیرد

مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، صدرا، صفحات ۱۳-۱۱.


حال به اعتقاد شما اعتقاد نداشتن به خدا (الحاد ) بدتر است یا اعتقاد داشتن به خدای جسمانی ( بت ) ؟
و من الله توفیق

به نام خدا
سلام

شریعت عقلانی;513607 نوشت:
با سلام.
با اندکی سرچ خودتان می توانستید پیدا کنید متن را :

من اعلام می‎کنم که در رژیم جمهوری اسلامی‏ هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از به اصطلاح کانالیزه کردن اندیشه‌ها، خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه‌ها و تفکرات‏ اصیلشان را عرضه کنند... من به همه این دوستان غیرمسلمان اعلام می‌کنم، از نظر اسلام تفکر آزاد است. شما هر جور که می‌خواهید بیندیشید، بیندیشید. هر جور می‌خواهید عقیده خودتان را ابراز کنید ــ به شرطی که فکر واقعی خودتان باشد ــ ابراز کنید، هر طور که می‌خواهید بنویسید، بنویسید؛ هیچ‌کس ممانعتی نخواهد کرد... یگانه دانشکده‌ای که صلاحیت دارد یک کرسی را اختصاص‏ بدهد به مارکسیسم، همین دانشکده الهیات است؛ ولی نه اینکه مارکسیسم را یک استاد مسلمان تدریس کند؛ بلکه استادی که واقعاً مارکسیسم را شناخته‏ باشد و به آن مومن باشد، و مخصوصاً به خدا اعتقاد نداشته باشد... بعد ما هم می‌آییم و حرف‌هایمان را می‌زنیم، منطق خودمان را می‌گوییم. هیچ‌کس هم مجبور نیست منطق ما را بپذیرد


دوست گرامی ، میخواستم متن را خودتان ارائه دهید تا جای شبهه ای باقی نماند.
شهید مطهری(ره) اعلام کردند بیاید سخنانتان و افکارتان را اعلام کنید. و بعد ماهم می آییم حرفهایمان را میزنیم و منطق خودمان را بیان میکنیم.

شهید مطهری(ره) اعلام کرده اند ما آماده مناظره هستیم. ایشان نفرموده اند بیایید در کشور تبلیغ نید ، گروه راه بیاندازید آزادانه فعالیت کنید.
ایشان بر واژه تفکر و اندیشه تاکید داشته اند. ایشان فرموده اند بیایید هرگونه که میخواهید اندیشه خود را اعلام کنید و ما هم اعلام کنیم با منطق.وقتی میگوید شما بگویید ماهم میگوییم یعنی بیایید مناظره. نه اینکه بروید آزادانه گروه تشکیل بدهید و کتبخانه مارکسیست باز کنید.

به نظر شما آیا سخن شهید مطهری(ره) به مناظره طلبیدن نیست؟


یازهرا:Gol:

رضا;512671 نوشت:
با سلام
وقتی میگویم اطلاعات شما در مورد تاریخ کافی نیست به این دلیل است
با سند و مدرک سخن گفتن به همین خاطر است
که دست به جعلیات تاریخی نبرید
چنین وصیت نامه ای وجود ندارد از الان وقت دارید تا بینهایت تا به ما اسناد این وصیت نامه را نشان دهید

سلام

متن این وصیت نامه در اینترنت و با منبع کوروش نامه از گزنفون در بسیاری از سایتها درج شده است

احتمالا اسناد ان در موزه های بریتانیا باید باشد همانجایی که استوانه حقوق بشر هم نگهداری می شود

عجبا که دشمنان ما بیشتر از ما به عظمت و بزرگی ان واقف هستند و انقدر برایشان انها مهم هستند که به ما نمی دهند حتی نگاهش کنیم

در زمان احمدی نژاد و با همت او برای چند روزی به ما نشانش دادند و دوباره بردند همانجایی که قدرش را می دانند :Ghamgin:

و اما شما که مدعی تقلبی بودن ان هستید
اثباتش کنید که تقلبی است ؟

خادم ولایت;513616 نوشت:
دوست گرامی ، میخواستم متن را خودتان ارائه دهید تا جای شبهه ای باقی نماند.
شهید مطهری(ره) اعلام کردند بیاید سخنانتان و افکارتان را اعلام کنید. و بعد ماهم می آییم حرفهایمان را میزنیم و منطق خودمان را بیان میکنیم.

شهید مطهری(ره) اعلام کرده اند ما آماده مناظره هستیم. ایشان نفرموده اند بیایید در کشور تبلیغ نید ، گروه راه بیاندازید آزادانه فعالیت کنید.
ایشان بر واژه تفکر و اندیشه تاکید داشته اند. ایشان فرموده اند بیایید هرگونه که میخواهید اندیشه خود را اعلام کنید و ما هم اعلام کنیم با منطق.وقتی میگوید شما بگویید ماهم میگوییم یعنی بیایید مناظره. نه اینکه بروید آزادانه گروه تشکیل بدهید و کتبخانه مارکسیست باز کنید.

به نظر شما آیا سخن شهید مطهری(ره) به مناظره طلبیدن نیست؟


با سلام مجدد.
ترس من این است که مسیر بحث کلا منحرف شود و به آزادی دین و عقیده کشیده شود. بنده قبل تر از اینها هم در پاسخ به جناب بن موسی گفتم که اینها بحث های فلسفی و کلامی می طلبد
اینکه اصلا بت پرستی در کل بد است یا خوب؟
اینکه پلورالیزم عقیده ای صحیح است یا خیر؟
اینکه در جامعه اسلامی باید آزادی بیان باشد یا نباشد؟
اینکه اصلا ادیان از جانب خدا هستند یا خیر و
و ده ها بحث دیگر که ممکن است مسیر را منحرف کند.
بنده عرض کردم که می شوذ حکومتی را بدون در نظر گرفتن هیچ دین خاصی تحلیل بررسی کرد. عدل و ظلم معیارهایی است که در تمام حکومت ها جدای از اینکه چه دینی دارند می توان تحلیل گردد.
[SPOILER]در مورد سوالی هم که پرسیدید به اعتقاد بنده به آن شکل مفهوم سنتی مناظره خیر. یک نوع مناظره غیر مستقیم است. در واقع می گوید هر کس آزاد است عقیده خود را منوط به این که واقعا به آن اعتقاد داشته باشد منتشر و تبلیغ کند. ما هم در جای خودمان تبلیغ می کنیم. مردم هم آزادند که قضاوت کرده و هر کدام را که تشخیص دادند برگزینند. در واقع مناظره در ذیل چیزی که استاد می خواستند بگویند می گنجد نه اینکه قایل به این باشیم ایشان صرفا می خواسته دعوت به مناظره کند.
ما در بحث ارتداد هم با همین مفهوم سر و کار داریم. کفر به معنای آن است که کسی به حقانیت اسلام پی برده باشد و این حقانیت را بپوشاند. کفر در لغت به معنای پوشاندن است. لذا به کسی می گویند کافر که عقیده اش را بپوشاند و در عین اینکه به حقانیت چیزی پی برده آن را انکار کند. این چنین آدمی کافر است برای همین هم شهید مطرهی شرطی برای آن گذاشته و گفته منوط به اینکه به آن عقیده ایمان داشته باشد نه اینکه معاندانه در پی تخریب باشد.
[/SPOILER]
و من الله توفیق

به نام خدا
سلام

شریعت عقلانی;513624 نوشت:
اینکه اصلا بت پرستی در کل بد است یا خوب؟

اینگونه هم که شما میفرمایید نیست و نیازی به فلسفه و ... نیست.
زمانی که خداوند انبیاء را برای از بین بردن بت پرستی فرستاد یعنی بت پرستی در کل بد و غلط است.
شریعت عقلانی;513624 نوشت:
اینکه در جامعه اسلامی باید آزادی بیان باشد یا نباشد؟

این امر بارها مورد بحث قرار گرفته است ، البته این سایت را نمیدانم. و اسلام موافق آزادی بیان است ، در نتیجه بد نیست.
شریعت عقلانی;513624 نوشت:
منتشر و تبلیغ کند.

دوست عزیز شهید مطهری (ره) فرمودند بیان اندیشه ، بیان اندیشه با تبلیغ اندیشه بسیار زیاد اختلاف دارد.

یازهرا:Gol:

خادم ولایت;513582 نوشت:
اثبات ، کتاب تورات و تلمود و دیگر کتابهای یهودیان به جک شبیه است. و برای من همین که قؤان سخن از تحریف تورات به میان می آورد کفایت میکند. وقتی یهودیان کتاب دینی خود را تحرف میکنند صد در صد کتوب دیگراشان تحریف شده است.

به این می گویند فرار از پاسخ!

اولا باید بدانید که قرآن تورات را کتابی از سوی خدا میداند.
ثانیا قرآن بخشهایی از تورات را رد میکند(مانند بقره:102 که آشکارا ادعای باب 11 از اول پادشاهان تورات، را رد میکند)

نتیجه: قرآن کلیت تورات را قبول دارد ولی بخشهایی از این کتاب سخن خدا نیستند

شما حق ندارید مسلمان تر از پیامبر شده کلیات تورات را باطل بدانید. اگر می گویید بخش هایی از آن که مربوط به کوروش است باطل است، اثبات کنید. اگر هم صرفا اوهام شماست، سکوت پیشه کنید!

خادم ولایت;513582 نوشت:
اتفاقا اینکه کوروش بت خانه ها را اباد کرد در تمام کتوب تاریخی وجود دارد و قابل انکار نیست.
به جز کتوب تاریخی در منشور کوروش که هم اکنون به عنوان منشور سازمان ملل متحد در این سازمان وجود دارد هم این امر آمده است.

متاسفانه شما از بحث علمی عاجزید. منبع تمام کتبی که شما ادعا می کنید، همان منشور است (که اتفاقا در سازمان ملل هم نگهداری نمی شود!!!). منشور هم توسط کاهنان بت ها نوشته شده است.

ما علاوه بر آن، منابع دیگری هم آوردیم که نشان از موحد بودن کوروش دارد. شما هم که عاجز از نفی دلایل ما هستید.

خادم ولایت;513582 نوشت:
دوست گرامی داریوش هم چنین نمیکرد ، تا زمانی که کتیبه و لوحی با این مضمون وجود نداشته باشد هچ یک از کتابهای یهودیان قابل اعتماد نیست.

متاسفانه اطلاعات تاریخی شما زیر صفر است!
داریوش در ضمن شرح وقایع سال‌های دوم و سوم پادشاهی خود (ستون پنجم کتیبه بیستون) به شرح سرکوب سکاییان می‌پردازد. حال دلیل این سرکوب را از خود او بشنوید...
«از آن رو که این سکاییان بی‌وفا/ خائن بودند و اهورامزدا را نمی‌پرستیدند. اما من اهورامزدا را می‌پرستیدم. پس به خواست اهورامزدا چنانکه کام من بود با آنان عمل کردم». و سپس یک نتیجه‌گیری اخلاقی نیز می‌کند: «کسی که اهورامزدا را بپرستد، چه در زندگی و چه پس از مرگ، رستگار خواهد شد».

خادم ولایت;513582 نوشت:
درمقابل کوروش به بتها در زمانی که در اوج قدرت بود احترام گذاشت.

غیر از همان منشور که خادمان بتکده نوشته اند، دلیل دیگری دارید؟ خیر!

خادم ولایت;513582 نوشت:
اولا در این متن نیامده است که داریوش بت خانه ها را بست و بت پرستان را کشت. بلکه آمده است در آن زمان اینگونه شمایل را به معابد راه نمیدادند و بیت پرستی را احمقانه میدانستند.

پاسخ شما را کمی بالاتر داده ام

خادم ولایت;513582 نوشت:
درضمن اینکه داریوش چه اقداماتی انجام داده است چه ربطی به کوروش دارد! عمل شما که بحث را از کوروش به داریوش میکشانید ضعف آشکار در پاسخ دادن شما دارد.

همگی از یک دودمان بودند و به یک راه می رفتند. شما کلا همگی را کافر و ملحد میدانید، در حالی که اسناد نشان میدهد اتفاقا موحدین بسیار سرسختی هم بوده اند. منتها مانند یوسف علیه السلام با سیاست عمل می کردند که درکش برای دوستانی که معتقد به روش هایی مانند عمر خطاب یا همین خلخالی خودمان هستند، سخت است!

دل ارام;513618 نوشت:
سلام

متن این وصیت نامه در اینترنت و با منبع کوروش نامه از گزنفون در بسیاری از سایتها درج شده است

احتمالا اسناد ان در موزه های بریتانیا باید باشد همانجایی که استوانه حقوق بشر هم نگهداری می شود

عجبا که دشمنان ما بیشتر از ما به عظمت و بزرگی ان واقف هستند و انقدر برایشان انها مهم هستند که به ما نمی دهند حتی نگاهش کنیم

در زمان احمدی نژاد و با همت او برای چند روزی به ما نشانش دادند و دوباره بردند همانجایی که قدرش را می دانند :Ghamgin:

و اما شما که مدعی تقلبی بودن ان هستید
اثباتش کنید که تقلبی است ؟


با سلام
بگذارید این دروغ بزرگ مشخص شود چرا کتاب را برای دوستان نمیگذارید
البته بنده کار شما را انجام میدهم
نشان دهید اسناد این وصیت نامه را این هم کتاب !!؟

https://www.tribunezamaneh.com/archives/24942

زشتی دروغ به اندازه‌ای است که ملائکه الهی به شدّت از آن متنفر بوده و دروغگو را مورد لعن و نفرین خود قرار داده‌اند، در روایتی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در این باره به زیبایی می‌فرمایند: «إنّ المؤمن اذا کذب به غیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش و کتب الله علیه تلک الکذبة سبعین زنیة أهونها کمن زنی بِاُمّه» .

دل ارام;513618 نوشت:
سلام

متن این وصیت نامه در اینترنت و با منبع کوروش نامه از گزنفون در بسیاری از سایتها درج شده است

احتمالا اسناد ان در موزه های بریتانیا باید باشد همانجایی که استوانه حقوق بشر هم نگهداری می شود

سلام

جناب دل آرام

این وصیت نامه جعلی است. لطفا اصرار نکنید و بهانه به دست دوستانی که کم آورده اند و بحث را منحرف می کنند ندهید

با سلام

دل ارام;513523 نوشت:
واقعا در شگفتم که صحبت درباره دین کوروش چه ارتباطی به اسلام ستیزی دارد ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

والا شما که خیلی دم از اسلام می زنید ما که در این تاپیک رفتاری اسلامی از شما ندیدیم هرچه دیدیم
توهین و تهمت و دروغ و قضاوتهای ناعادلانه !!!!!!!!!!!!!!!!

ما که تا به حال یک نقد منصفانه از شما درباره کوروش ندیدیم
یک جواب مودبانه و مربوط به پستهایمان ندیدیم

و همه خوانندگان می دانند حرف حق و عادلانه و منصفانه را از شما نخواهند شنید
چون تاریخ را به نفع خودتان گلچین می کنید

قبلا هم گفتم در تاریخ چندین برابر اینکه از کوروش بد گفته باشند خوب گفته و تعریف کرده اند

که شما همه انها را نادیده می گیرید

نمونه ای از ویکی پدیا

شخصیت کوروش

نوشتار اصلی: دیدگاه‌ها درباره کوروش بزرگ

کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسح‌شدهٔ خداوند بود و به‌نظر نمی‌رسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کرده‌باشند. هرودوت می‌گوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن می‌گفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمی‌کرد؛ در عین حال هرودوت وی را مردی زودخشم می‌داند.[۱۰۱] داندامایف می‌گوید «کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود».[۱۰۲]«به نظر می‌رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین‌های فتح شده احترام می‌گذاشت. پارسی‌ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودی‌ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در کورش‌نامه او را حکمرانی آرمانی و ایده‌آل توصیف می‌کند».[۱۰۳]

والتر هینتس، می‌گوید: «کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچ‌کدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آن‌ها بسنده کرد و حتی برای آن‌ها زندگی شاهانه‌ای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بی‌سابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود».[۱۰۴]

کاربر دل آرام شما هنوز نمیدانید که ویکیپدیا منبع حساب نمیشود

البته جوابتان را در همین پست میدهم


دل ارام;513523 نوشت:

اما در باره دین کوروش

کوروش یا زرتشتی بوده که بیشتر این مساله مورد تایید است
زیرا که بقیه پادشاهان هخامنشی نیز زرتشتی بوده اند

و این احتمال بسیار قوی می باشد

و یا زرتشتی نبوده
و در صورت زرتشتی نبودن در گروه افراد مستضعف فکری ممکن است قرار بگیرد
که حجت دین الهی بر او مشخص نبوده
زیرا او در زمان ظهور هیچ کدام از پیامبران الهی نبوده
و ناگفته پیداست که

موحد بودن و یا داشتن دین الهی نمی تواند نشانه خوب بودن کسی باشد
چرا که شمر و معاویه و قطام و ابوسفیان و ... و هیتلر و صدام و ... و ووو همه مسلمان یا مسیحی
بودند
گاهی یک مسلمان از حیوان و کافر مستضعف هم بسیار بدتر است


بارها گفته ایم که الان دوران سوفیسم نیست که با سفسطه روز را شب و شب را روز جلوه دهیم
امروزه ذهن سالم وپویا به دنبال حقایق میگردد نه توجیه کردن
آنچه شما نوشته اید با ر علمی ندارد زیرا از قربانی کردنهای کوروش گرفته و تا بت پرستیهائی او نشان میدهد که موحد نبود
و جای هیچ شک و تردیدی نیست
کجا شما با سند ثابت کرده اید که کوروش شاه ظالم نبوده؟

در مورد هخامنشیان و کوروش که میرسد ، نوبت به بزنگاههای تاریخی می رسد ناگهان
«اما و اگرها و شایدها و بایدها» از آستین ها برون می آیند ؟! :Sham:

حقیقت این است که همگی ما از تواریخ هرودوت آگاهیم و می دانیم رفتار جنون آمیز کوروش ِ بربر ( به ارابه بستن پادشاهان مغلوب بجای اسب ! ) در تاریخ مشابه دارد ، مگر میشود روایت خاطره انگیز هرودوت از رفتار کوروش با کرزوس (شاه لیدی) و ۱۴ جوان لیدیایی را از یاد ببریم ؟
مگر کوروش هخامنشی در آنجا نیز پادشاه نگون بختش را به تلی از هیزم نسپرد ؟!

«سربازان پارسی اسیر خود (کرزوس) را به پیشگاه بردند ، کوروش فرمود : او را در غل و زنجیر کنند و « با چند نوجوان لیدیایی» بر تل هیزمی که به فرمانش فراهم شده بود قرار دهند ...» ( هرودوت ، برگه ۵۲)

پس چگونه از ظلمهای این پادشاه دفاع میکنید

اولمستد: کورش نبرد دیگری در اوپیس کنار دجله نمود و مردم اکد را با آتش سوزاند.( اومستد، ا. ت.، تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه دکتر محمد مقدم، چاپ سوم، انتشارات امیرکبیر،۱۳۷۲، ص ۶۸ و ۶۹.)

جان مانوئل کوک: کوروش در نبردی در اوپیس بر مردم پایتخت کهن اکد پیروز می شود و آنان را با آتش و کشتار عام نابود می کند. (مانوئل کوک، جان، شاهنشاهی هخامنشی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۴، ص ۶۴.)

پرویز رجبی: کورش پس از پشت سر گذاشتن گوتیوم از رودخانه دیاله گذشت و به پای دیوار میان دجله و فرات رسید،که شهرهای اُپیس و سیپار را در دو سوی خود داشت. اُپیس به تصرف در آمد و به آتش کشیده شد. (رجبی، پرویز، هزاره های گمشده، جلد دوم، انتشارات توس، ۱۳۸۰، ص ۱۳۶.)

ویل دورانت نیز به کوروش "قساوت بی حد " را نسبت می دهد که بنظر درباره همین حرکتش می باشد :
ويل دورانت:"نقص بزرگی که بر خلق و خوی کوروش لکه ای باقی گذاشته آن بود آنکه گاهی بی حساب قساوت و بیرحمی داشته است"
در سالنامه نبونید هم چنین نوشته شده است :
در ماه تَـشـریـتـو ، هنگامی که کوروش به سپاه اکَـد در شهر اُپـیـس بر کرانه رود دجـلـه حمله کرد؛ مردمان اَکَـد بشوریدند.اما او همه مردمان شهر را از دم بکشت


باری ؛ این چهره ، چهرة حقیقی خدای دروغگویان : شاه سرزمین پرشیا ، کوروش هخامنشی است ؛

همان شخصیتی که اشپیگل از یک خاورشناس بسیار برجسته بنام پروفسور ویزهوفر ، در موردش مینویسد :

«در دوران باستان یک تصویر درخشان از کوروش ساخته شد.
اما در حقیقت او یک حاکم خشن چون دیگران بوده است.
ارتش او مناطق مسکونی و مکان های مقدس را غارت می کرد و اشراف شهری را به اسارت می برد.. نیـروهای او مســیر دجـله را پیمـودند و نخســت اوپیس (Opis) را تسخیر کرده و تمام اسیران را کشتند.
سپس به سوی بابل سرازیر شدند.
آنجا نبونید، پادشاه پیر ٨٠ ساله پشت دیوار ١٨ کیلومتری پیرامون شهر سنگر گرفته بود..در همین زمان روحانیون خدای مردوک در بابل طرح خیانت به سرزمین خود را میریزند.
آنها که از این که پادشاه شان قدرت روحانیون را محدود ساخته بود، عصبانی بودند، به گونه ای نهانی دروازه های شهر را گشودند و نمایندگان پارسیان دشمن را به شهر راه دادند. نبونید به تبعید فرستاده شد و پسرش کشته شد.»
[=Times New Roman]دانشنامهٔ آريانا: منشور حقوق بشر کوروش کبیر، یاوه بزرگ

«آزادی» نیز همچنانکه شولتز آلمانی می گوید فقط برای هموطنان کوروش(پارسیان)بوده است ، همانطور که آزادی تنها حق هموطنان چنگیزخان مغول بود !
چنانچه گاردین با فرنام «امپراطوی شیطان» مینویسد :
«پادشاه هخامنشی [کورش] .. با استبداد بر رعایا حکومت می کرد»
امید است ایرانیان به شخصیت درونی ِ یک آدمکشِ بالفطره که سعی کرد با کوزة گلی اش رد خود را در تاریخ گم کند ، پی ببرند و چم حقیقی لشکرکشی ها و جنگ افروزی های او را دریابند.
کوروش هر جا رفت به قصد غارت و چپاولگری رفت ، کرزوس بیچاره که نخست در غل و زنجیر شد و بعد زنده زنده در آتش کینة کوروش می سوخت و همراه با تختش بر تلی از هیزم گذاشته شد و پس از رهایی معجزه آمیز از آتش به کوروش جلاد می گوید :

- «سرورا ! آیا ممکن است آنچه در ضمیر دارم باز گویم یا بهتر است سکوت کنم ؟! »
- کوروش گفت : آنچه در دل داری بی نگرانی بیان کن .
- کرزوس پرسید : «پادشاها ! این چه کاریست که سربازانت با جد و جهت تمام میکنند ؟! »
- کوروش (با پررویی) گفت : «مشغول تاراج شهر هستند و گنجینه های تو را می برند ! - فراموش نکنیم مَثَل ثروت کرزوس مانند مثل گنج قارون است ! - »
- کرزوس اظهار داشت : «... ایرانیان غرور دارند ، بسیار هم مغروند ، اما بی بضاعتند ، و به این علت است که به تاراج شهر پرداخته اند ! » (برگة 54 از تواریخ هرودوت)

از همان نوجوانی نیز الواتیگری و خلق و خوی دیوانه وارش هویدا بود بنحوی که هرودوت روایت می کند که :

«او (کوروش) و چند تن از کودکان دهکده در کوچه سرگرم شاه بازی بودند ، اتفاقاً بچه ها کوروش را که می پنداشتند شبانزاده است در بازی به سمت شاه خویش برگزیدند ، ... هنگامیکه یمی از همبازیها که تصادفاً یکی از بزرگزادگان مادی پسر ارتمبره نامی بود از اجرای فرمان کوروش شاه امتناع کرد ، کوروش او را با تازیانهسخت تنبیه کرد(!) پسرک که از آن رفتار خشن بسیارخشمناک شده بود ... »
(برگة 66)

باقی ملّتها را نیز استعمار میکرد و به دروغ می نوشت که آنان که در ظلم بودند و من آنها را رهانیدم !
ا.ج. آربری ، دانشمند انگلیسی می نویسد
«در طی سلطنت هخامنشیان و تا آخرین روزهای پادشاهیساسانی ، ایران نمونة کامل استبداد شرقی بود»
(مرتضی راوندی ، تاریخ اجتماعی ایران ، جلد نخست : 1354 ، برگة 452)

مشابه غارتگری های کوروش دررا در رفتار فرزند خلف و به تعبیر ویل دورانت «نیمه دیوانه اش» کمبوجیه نیز میتوان جستجو کرد :
« کمبوجیه در مصر نسبت به بعضی از معابد سخت گیری کرد ، این بدان علت بود که نیروی معابد و کاهنان را درهم شکند و از سوی دیگر وضع مالی خود را سر و سامان بخشد ! »
(هاشم رضی ، آیین مغان ، برگه 156 انتشارات سخن 1384)

استاد غیاث آبادی ارجمند ، روحیه آزادمنشانه و متمدنانة خود را در صفحة شخصی فیسبوک خود به نمایش گذارده اند : ·
Reza M. Ghiasabadi
هفته‌نامه تایم ارتش هخامنشی را یکی از ده ارتش نیرومند تاریخ معرفی کرده است. بعضی دوستان هم از این خبر افتخارآمیز به شوق آمده و مشغول پز دادنش هستند. نمی‌دانم کجای ارتشی که با جان و مال مردم بینوا و رنج‌کشیده از مصر تا آسیای میانه و از رومانی تا هند را عرصه تاخت و تاز خود قرار داده، قابل افتخار و پز دادن است. لطفاً اگر کسی می‌داند به من هم خبر بدهد.
در تاریخ می 07‏ و ساعت 06:37 قبل از ظهر‏
که یادآور فراز ِ جانانه و زیرکانة روزنامة گاردین است :
این نکته بسیار مهم را نباید از نظر دور داشت که هخامنشیان عامل ناامنی سایر دولت ها بوده اند.... خط نوشتاری در خاورمیانه ابداع شد اما تاریخ توسط یونانی ها ابداع گردید.
هردوت پدر تاریخ از موضوع حماسه برای نشان دادن تلاش ایالت یونان در آن زمان برای غلبه بر امپراتوری پارس و جنگ برای آزادی و رهایی بهره گرفت.
هردوت این نظریه را نقل کرده که دموکراسی زاینده نبرد یونانیان با استبداد پارس (هخامنشی) می باشد.
پادشاه هخامنشی - کورش - که با استبداد بر رعایا حکومت می کرد، با تکیه بر قدرت پوشالی خویش درصدد تصرف آنی یونان کوچک برآمد، لکن به طور غیر منتظره ای با مقابله به مثل یونانی ها مواجه شد.
ایرانی ها باید به خاطر بیاورند که در نبرد ماراتون با یونانی ها شکست خفت باری خوردند.
درباره نبرد ماراتون هردوت نقل کرده است که در این نبرد یونانی ها جز کشت و کشتار وحشیانه از هخامنشی ها ندیدند و در پرتو این نبرد، یونانی ها هویت مدنی خویش را باز یافتند.
به طور تلویحی، تمام تئوری های سیاسی غرب - از محکومیت سنت دیکتاتوری آتلانتیک تا کاریکاتوری که مارکس از استبداد شرقی ارائه کرده است - بر خلاف روح پارس (هخامنشی) تعریف گردیده است. با پیروزی یونانی ها، هخامنشیان به طرزی قابل ترحم و سرزنش آمیز در حافظه جهان حک شدند ... این حکومت خودکامه چنان که تواریخ هردوت گفته است سرانجام منهدم شد.

.

موضوع قفل شده است