تقدیم به فرشته مهربان روی زمین ۩♥♥♥۩ مـــــادر ۩♥♥♥۩ مادر روزت مبارک

تب‌های اولیه

319 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مادر بی نقص، مادری ست که تمام عشقش را بدون حسابگری و بی آنکه انتظار جبران داشته باشد ، می بخشد.

و به خصوص مادر بی نقص فقط برای فرزندانش زندگی نمی کند. عشق های دیگر را هم تجربه می کند.
می توان گفت بهترین مادرها،کسانی هستند که فراموش نمی کنند درعین مادر بودن به همان اندازه همسر ، معشوق و فرزند نیز هستند.

✍️ #کریستین_بوبن

‏اگه هنوز مادر کنارتون هست❤️

و روزی هزاربار طوافش نمی‌کنید

و دورش نمیگردید . . .

یعنی دارید برای یک عمر

حسرت پس انداز می‌کنید . . .

دوست خوبم .قدر لحظاتی که با تمام اعضای خانواده

بخصوص در کنار مادر و پدر مهربانتان نشسته اید و در

انتظار تحویل سال جدید بر سر سفره هفت سین

نشسته اید بدانید. چه عزیزانی که آرزو دارند مادر

و پدرشان را دوباره در کنار خود داشتند.

و من هرگز نتوانستم جای خالی پدر .مادر. خواهر

و برادر خود را تحمل کنم.

مادرم .خوب میدانی بعد از رفتنت صادق ترین

پشت و پناهم را از دست دادم. نمی دانی که هنوز

هم ترا در کنار خود احساس می کنم. و از محبتهایت

سخن می گویم. چقدر آرزو دارم که باز هم با هم

بنشینیم و با زبان شیرین ترکی با هم درد دل کنیم.

آنا جان . هاچان سن گنه باشارم گرم.

مادر جان .کی دوباره میتوانم ترا ببینم .دلم تنگت

است.

یا علی مدد.

قدیمی ها میگن مادر خونه مثل نخ تسبیح می مونه...
بودنش باعث میشه تمام دونه ها کنار هم جمع بشن...
تبیسح که توی دست حرکت می کنه دونه ها می چرخن و با تکونشون یه فاصله ای از هم میگیرن ولی باز می یان کنار هم... اصلا نمی تونن نیان...

یه مادری رو می شناسم که روز تولد دخترش، صبح زود به دامادش زنگ میزنه که تولد زنتو تبریک بگو ! ...

همه از این مادرا میشناسن... از اونا که به بهونه اینکه حالشون بده خواهر برادرای قهر رو می کشونن کنار هم تا با هم چشم تو چشم بشن و یادشون بره...
الکی از قول عروس و داماد به بابای خونه چیزای خوب می گن که دلش صاف بشه از اشتباه فلان روزشون...

شبا یه چایی خوشرنگ میبرن و کنار بابا میشینن و لا به لای حرفای به نظر روزمره شون خوبی های دامادشون رو که بابا ازش دلگیره رو پررنگ و پررنگتر میکنن ...

شب که صبح میشه یهو بابا به صورت کاملا غیراداری تو جواب سلام دومادش لبخند میزنه و میگه چطوری پسرم...!

شاید این نخ تسبیح بودن مادرا ذاتی باشه...
شایدم نه اکتسابیه و از مادراشون یاد گرفتن...
چون خوب و دقیق بلدن کی شام درست کنن و به همه زنگ بزنن... کی سرشون درد بگیره... هدیه چی بخرن....

عیدی به کی چقدر بدن... چایی رو چقدر داغ بریزن تا وقت بشه دل بابای خونه رو صاف کنن از دلگیری ها... روسری عروس رو کی و کجا سرشون کنن...
کلیداشونو کی گم کنن و سرزده برن خونه دخترشون...

زمان که میگذره این نخ های تسبیح نازک و نازکتر میشن.
اگه نباشن خیلی سخته کنار هم نگه داشتن این دونه های ریز... خیلی... خیلی !!!

می‌نویسم
" تو "
سنجاق می‌کنم به رویِ قلبم
و تپیدن،
آغاز می‌شود...

مادر که باشه تمام خانواده نقطه اتصالی دارند.حتی اگر

پدر خانواده دیگه نباشه و زبانم لال خانه ای پدر را از دست

داده باشند باز این مادر خانواده است که مانند ستونی

استوار بچه ها به او تکیه می کنند. و لحظات شاد

خانواده در کنار مادر خانه طی میشود.

وای به روزی که این ستون پر ابهت از میان ما برود.

آن زمان دیگر جمع کردن فرزندان یک خانواده در

کنار هم خیلی سخت است.

مادرم فرشته ای که همیشه نبودنش قلبم را به درد

می آورد. کجایی که دیگر خانه ای برای در کنار هم

بودن هم نداریم...

او قهرمان زندگی من است...
حتی اگر هیچ مدالی بر گردنش نباشد...
حتی اگر هیچکس از قهرمانی اش با خبر نشود...
قهرمانی که هیچوقت خسته نمی شود...
قهرمانی که می بازد تا من برنده شوم ...
او قهرمان زندگی من است...
قهرمانی که بودنش روز و ماه و سال نمی شناسد ...
قهرمانی که در سخت ترین روزهای زندگی کنارم می ماند و هرگز پشتم را خالی نمی کند... حتی اگر تمام دنیا رو به رویم باشند ایمان دارم که او کنارم می ماند....
او قهرمان زندگی من است...
قهرمانی که آرزوهایش شده آرزوهای من...
فکر و خیالش شده فکر و خیال من...
زندگی اش شده زندگی من...
قهرمانی که تمام اتفاق های خوب جهان را برای من می خواهد نه برای خودش...
او قهرمان زندگی من است...
قهرمانی که شکست هایم او را شکسته تر می کند و موفقیت هایم، خستگی زندگی را از تنش بیرون می آورد...

ای که به هنگام درد
راحت جانی مرا .....

شادي هايت را
بر صورت من بريز فروردينِ من
و اضافه هايش را پست كن
براي كسي كه بهاري ندارد...

داشتن تُ
ینی بروند به جهنم
تمام نداشتن ها....

همین‌جا بمان
کنار نفس‌هایم...

زندگی یعنی

یک تو برای همیشه...

[=nasim]پرسیدن بدترین درد کدومه؟

[=nasim]یکی گفت : عاشقی
[=nasim]یکی گفت : تنهایی
[=nasim]یکی گفت : دلتنگی
[=nasim]یکی گفت : فقر

[=nasim]اما هیچکس نگفت :
[=nasim]پیر شدن پدر و مادر...

[="Navy"]

ابوالفضل;1001811 نوشت:
پرسیدن بدترین درد کدومه؟

بی شلواری !:)[/]