جمع بندی تفاوت های تفسیر سوره ی حدید از دیدگاه شیعه و سنی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت های تفسیر سوره ی حدید از دیدگاه شیعه و سنی

سلام

میخواستم اگر ممکنه در مورد تفاوت دیدگاه های فخر رازی و میبدی در تفسیر سوره ی حدید اطلاع کسب کنم. اگر بتونید برای من در این مورد توضیح بدید ممنون میشم و اگر هم امکانش هست منابعی رو به من معرفی کنید تا بتونم تحقیقات بیشتری انجام بدم.

با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد میقات

با سلام و درود

در یک تاپیک مجال آن نیست تا یک سوره را بطور کامل و از نظر مفسران مختلف مورد بررسی و مقایسه قرار داد؛ از طرفی مقایسه بین دو تفسیر که یکی کلامی و دیگری عرفانی است، مقایسه ای منطقی نیست.

لذا اگر آیه خاصی مد نظرتان است بیان فرمایید تا در همان خصوص گفتگو شود.

در ادامه به معرفی این دو تفسیر و نیز ویژگی های آن دو پرداخته می شود. این ویژگی ها نه در خصوص سوره حدید، بلکه در کل تفسیر چنین است.

«كشف الاسرار و عدّة الابرار»

اصل اين تفسير از خواجه عبد اللّه انصارى (متوفاى 481 ق) عارف مشهور است، و ابو الفضل ميبدى آن را شرح و بسط داده. رشيد الدين ميبدى پيرو مذهب شافعى و در مباحث كلامى پيرو اشعرى است.

اين تفسير از ممتازترين تفاسير عرفانى به زبان فارسى است كه متن آن نيز از نظر نثر فارسى ارزشى ادبى دارد.

ـ روش عملى مفسر
مفسر تلاش مى ‏كند كه تفسير هر آيه را در سه نوبت انجام دهد؛
نوبت اول: ترجمه تفسيرى و معناى ظاهرى آيه است
نوبت دوم: بيان وجوه معانى، قرائت، اسباب نزول، بيان احكام، روايات و اقوال صحابه و تابعان است
نوبت سوم: بيان رمزها و اشارات عرفانى و نكات ظريف و لطيفى است كه از روح عبارات بر گرفته شده.

نكته ديگر، استفاده ايشان از آيات و روايات است. در تفسير برخى آيات چهار يا پنج آيه را گواه مى ‏آورد تا مفهومى را القا كند. او در روايات به اقوال صحابه و تابعان متكى است.

برخورد مفسر با اهل بيت عليهم السلام ـ بويژه در آيه مودت و آيات ديگر ـ اظهار محبت به آنان است. ميبدى از عرفا و اهل باطن است؛ اما در مباحث كلامى از جمله جبر و اختيار، كلام الهى و صفات خبريه ديدگاه هاى اشعرى و نيز سلفى و اهل الحديث از اهل سنت را تقويت مى‏ كند.

در بحث قصص و اسرائيليات، رواياتى را كه از اهل كتاب نقل شده (مانند كعب الاحبار و وهب بن منبّه) بدون بررسى و دقت در سند آن ها و با وجود ضعف و تناقضشان با عقل و نقل قطعى نقل كرده است؛ از جمله آن ها مى ‏توان به قصه هاروت و ماروت و تنافى آن با عصمت فرشتگان اشاره كرد.(1)

تفسير كبير (مفاتيح الغيب)

مؤلف، فخر الدين و ابن خطيب لقب گرفته و در فقه، پيرو مذهب شافعى و در عقايد، پيرو اشعرى است. او را متكلمى بسيار توانا و پيشواى در كلام و تفسير ناميده ‏اند.

روش مؤلف در تفسير، اجتهادى است؛ اگرچه به مباحث عقلى نيز اهتمام خاصى دارد؛ از اين رو آن را در زمره تفاسير عقلى دانسته‏ اند؛ بدين معنا كه مباحث كلامى و فلسفى را فراوان مطرح مى‏ كند؛ ولى به آيات، روايات، ادله عقلى، لغوى و ادبى نيز استدلال مى ‏نمايند و اقوال و ديدگاه ها را مورد نقد و بررسى قرار مى ‏دهد.

شيوه عملى وى به گونه‏ اى است كه تا حد ممكن مقاصد خود را به صورت مسائل و سپس مسأله مسأله مطرح مى ‏كند؛ خود بر مطلبى اشكال مى ‏كند و جواب خويش را مى ‏دهد؛ اما بر جواب نيز اشكال مى ‏گيرد.

درباره وى گفته‏ اند: «يورد الشبهة نقدا و يحلّها نسيئة»؛ اعتراضات و ايراد شبهه از جانب فخر، نقد و پاسخ هاى او نسيه است.

فخر رازى از نظر عقايد، پيرو اشعرى است و در تفسير خود، فراوان از جبر اشعرى دفاع كرده، حتى برخى از مطالبى را كه از نظر عقلى قابل خدشه است و متفكران اسلامى آن را قبول ندارند (مانند تكليف به محال) جايز دانسته؛ اما در عين حال گاهى از معتزله نيز دفاع مى‏ كند.

ـ ويژگی هاى تفسير كبير
با مطالعه اين تفسير مى ‏توان ويژگی هاى ذيل را در آن مشاهده كرد:
1. استطراد، نقل اقوال، نقد و تشكيك در آن ها
2. برخوردارى از ديدگاه هاى حكما، فيلسوفان و متكلمان
3. بررسى قرائات و حجت ها و اعراب آيات بر حسب قرائت هاى مختلف
4. احاديث و اقوال فراوانى نقل مى ‏كند؛ اما مجادلات و نقدها و استدلال هاى عقلى آن بسى گسترده‏ تر از منقولات و مأثورات است
5. در مباحث لغوى، ادبى و بلاغى و حتى اخلاقى به اشعار عرب استشهاد مى ‏كند
6. در موارد مختلف از صحابى يا تابعان ـ با سند و بدون سند ـ اسباب نزول آيات را نقل مى ‏كند
7. هر آيه را كه تفسير مى ‏كند، ارتباط منطقى آن را با آيه قبل و بعد روشن مى ‏سازد.(2)

برای مطالعه در باره تفاسیر، مفسران، گرایش ها و روش ها تفسیری می توانید به منابع ذیل مراجعه نمایید:
«التفسیر و المفسرون»، آیت الله معرفت
«روش ها و گرایش های تفسیری»، حسین علوی مهر
«درسنامه روش ها و گرايش هاى تفسيرى قرآن‏»، محمد على رضائى اصفهانى‏

_________
(1) ر.ک: علوی مهر، آشنايى با تاريخ تفسير و مفسران، ص 258 – 260.
(2) ر.ک: آشنايى با تاريخ تفسير و مفسران، ص 274 – 278.

موضوع قفل شده است