تحفه های تربیتی روزانه

تب‌های اولیه

381 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]هشتم مهر

[=B Mitra]استرس چيست؟


[=B Mitra]استرس واكنش جسماني ، رواني و عاطفي در برابر يك محرك بيروني است كه مي تواند موجب سازگاري فرد با تغييرات شود.[=B Mitra]
سطوح استرس :
[=B Mitra]استرس كم (مثبت) :[=B Mitra]
فشار رواني كم در سازگاري ما نقش موثري دارد. مثلاً استرس دانش آموزي را كه امتحان دارد وا مي دارد كه در اتاق را ببندد و خود را از بازي و تفريح منع كند تا بتواند درس بخواند.
استرس كم در وجود افراد به انگيزه و ميلي مثبت براي پيشرفت تبديل مي شود.
[=B Mitra]
استرس زياد (منفي) :
[=B Mitra]وقتي فشار رواني شديد، مداوم و طولاني باشد موجب بروز بيماري مي گردد.

در استرس زياد بدن

[=B Mitra]سه مرحله[=B Mitra] را پشت سر مي گذارد.
[=B Mitra]1 – مرحله هشدار‌:[=B Mitra]
زماني است كه بدن ما در برابر يك محرك بيروني كه تاكنون با آن مواجه نشده، قرار مي گيرد.
[=B Mitra]2 – مرحله مقاومت :[=B Mitra]
بدن ما با محرك يا وضعيت جديد هماهنگ مي شود.
[=B Mitra]3 – مرحله فرسودگي (خستگي) :‌[=B Mitra]
انسان در مقابله استرس هاي طولاني، دچار فرسودگي و خستگي مفرط مي شود، چرا كه توانايي بدن محدود است. اين خستگي گاه ممكن است به افسردگي و بيماريهاي مختلف روحي رواني و يا حتي مرگ فرد منجر شود.
[=B Mitra]
نشانه هاي استرس :
[=B Mitra]استرس مي تواند بعضي از نشانه هاي زير را بوجود آورد، شدت و نوع علايم آن در افراد متفاوت است.
[=B Mitra]نشانه هاي جسمي :[=B Mitra]
- گرفتگي يا انقباض ( گلو – سينه – شكم ...)
- احساس درد (در ناحيه سر – گردن – كمر)
- تپش قلب
- پرش هاي عضلاني (تيك)
- خستگي و احساس كوفتگي
- دل درد و در اصطلاح فروريختن چيزي در دل
- تعريف بدن خصوصاً در كف دست ها
- اسهال
- مشكلات خواب
- ناراحتي معده و گوارش
- خشكي دهان
- بي حوصلگي - خلق ناپايدار
- ترس هاي مرضي بي مورد
- زود رنجي
- داشتن دلشوره بي دليل - بيقراري
[=B Mitra]نشانه هاي رفتاري :[=B Mitra]
- پرخاشگري – نداشتن تمركز
- جويدن ناخن، مكيدن انگشت
- بازي با موي سر يا كندن پوست لب (لب گزيدن)
- دندان قروچه ( ساييدن دندانها به هم)
- بي توجهي به وضع ظاهر
- پرخوري يا كم خوري – پرخوابي يا كم خوابي
[=B Mitra]نشانه هاي فكري :[=B Mitra]
- گيجي و شلوغي ذهن – اشتباهات مكرر
- كم دقتي – بهانه جويي
- ناتواني در به خاطر آوردن حوادث – ضعف در تصميم گيري
[=B Mitra]
نمونه هايي از عوامل استرس زا :
[=B Mitra]مرگ همسر يا اعضاي خانواده
طلاق
جدايي والدين
ابتلا، به بيماري هاي صعب العلاج يا از دست دادن عضو
زنداني شدن
از دست دادن شغل
بازنشستگي
وجود فرد معتاد در خانواده
بارداري
تغييرشغل
مرگ يكي از خويشاوندان و يا دوستان نزديك تغيير مكان به ويژه مدرسه براي دانش آموزان
بدهكاري
اختلاف با خويشاوندان و آشنايان
مشكل داشتن در محل كار با همكاران
مشاجره و ناسازگاري مداوم با همسر، والدين يا فرزندان
ازدواج
هر يك ازعوامل بالا مي تواند با استرس كم يا زياد همراه باشد كه بديهي است در استرس زيرا مشكلاتي را براي فرد به همراه خواهد داشت.
[=B Mitra]
در چه افرادي استرس تأثير منفي بيشتري مي گذارد؟
[=B Mitra]معمولاً در افرادي كه :
1 – با واقعه اي بسيار ناگوار مواجه مي شوند.
2 – نسبت به وقايع و حوادث برداشت ذهني و طرز تلقي منفي دارند
3 – وابستگي بيش از حد به خانواده و ديگران دارند.
4 – اعتماد به نفس كافي ندارند.
5 – به جامعه و آينده خوش بين نيستند.
6 – ناراحتي هاي خود را با ديگران در ميان نمي گذارند.
7 – احساس مي كنند در برابر حوادث آينده ناتوان هستند.
8 – سابقه ابتلا به بيماريهاي رواني و يا جسمي را دارند.
9 – از حمايت هاي اقتصادي، اجتماعي و خانوادگي مناسب برخوردار نيستند.
10 – ذهن خود را درگير مسايل روزمره مي كنند.
11 – از ايمان و ابعاد معنوي مناسب برخوردار نيستند.
12 – در گذشته استرس بيشتري را تجربه كرده اند.
13 – بطور ناگهاني و بدون زمينه قبلي با واقعه اي استرس زا مواجه مي شوند.
14 – وقايع استرس زا را بصورت طولاني و مداوم تجربه مي كنند.
[=B Mitra]
راهكارهاي مقابله با استرس :
[=B Mitra]
1 – توصيه هاي دين مبين اسلام را بكار گيريم از جمله :
ياد خدا (الا به ذكرا.. تطمئن القلوب)
توكل به خدا
اعتقاد و ذكر (انا الله و انااليه راجعون)
صلوات بلند
گريه در مراسم عزاداري
نمازخواندن
2 – عوامل استرس را شناسايي كرده و از ميان برداريم.
3 - از وقايع اطراف خود اطلاعات دقيق تري كسب كنيم.
4 – از سلامت روحي و جسمي خود مطمئن باشيم و در صورت بروز مشكل به افراد متخصص مراجعه كنيم.
5 – در كارهاي خود برنامه ريزي داشته باشيم تا از سردرگمي رهايي يابيم.
6 – براي رسيدن به موقع سركار ، قرار ملاقات ها و ... زودتر حركت كنيم.
7 – وقت خود را طوري تنظيم كنيم كه به كارهاي مهم خود برسيم
8 – خود را از شر وسايل اضافي و به درد نخور خلاص مي كنيم.
9 – شب ها به موقع و به اندازه كافي بخوابيم.
10 – صبح ها زود از خواب بيدار شويم ( سحرخيز باش تا كامروا باشي)
11 – عادت هاي استرس زاي خود را ترك كرده يا تغيير دهيم.
12 – به چشمان خود استراحت دهيم ( گاهي چشم همايمان را ببنديم)
13 – مشكلات را آنچنان كه هستند بپذيريم.
14 – نرمش و ورزش را در برنامه ي روزانه خود بگنجانيم.
15 – با آرامش به قدم زدن مخصوصاً در پارك يا محيط هاي آرام بپردازيم.
16 – در محيط هاي سرسبز و هواي آزاد( كوه – دشت – اطراف شهر و ...) فرياد بكشيم.
17 – با بچه ها بازي كنيم خصوصاً تاب بازي
18 – از ماساژ بدن توسط ديگران (خصوصاً متخصص) استفاده كنيم.
19 – در وان آب گرم حمام كنيم.
20 – به خاطر مسائل كوچك خود را ناراحت نكنيم، چون كه تمام مشكلاتي كه با آنها مواجه هستيم از همان چيزهاي كوچك تشكيل شده اند.
21 – اگر در مقابل حوادث كوچك توان مقابله نداريم سعي كنيم با آنها بسازيم.
22 – در وضعيت آرامي بنشينيم، چشم هاي خود را ببنديم و انديشه خود را بر روي يك لغت، يا صدا و يا جمله اي كه دوست داريم، متمركز كنيم و هر فكر ديگر را از ذهن خارج كنيم.
23 – هنگام بروز استرس ، به طور صحيح و عميق نفس بكشيم يعني با يك شماره هوا را به ريه ها وارد كنيم، تا چهار شماره هوا را در ريه ها نگه داريم و با دو شماره هوا را از ريه ها بيرون بفرستيم.
24 – غذا را با آرامش و لذت بخوريم.
25 - سعي كنيم در كمك كردن به ديگران پيشقدم شويم.
26 – تلاش كنيم مثبت انديش باشيم و به خوبي ها و زيبايي ها فكر كنيم.
27 – بخنديم زيرا خنده يكي از سالم ترين پادزهرهاي فشار رواني است.
28 – به موسيقي هاي آرامش بخش و ملايم گوش كنيم( خصوصاً موسيقي بدون كلام)
29 – در مقابل خواسته هاي نابجاي ديگران «نه» بگوييم.
30 - روي اخبار ناخوشايند تكيه نكنيم.
31 – از ورود سموم بخصوص الكل و تنباكو به بدن جلوگيري كنيم، چون اين مواد ابتدا نوعي تسكين موقت ايجاد مي كنند اما تعادل بدن را بر هم زده و زمينه بروز استرس را مهيا مي كنند.
32 – با ديگران در مورد مشكلات و نگراني هاي خود صحبت كنيم.
33 – از روش هاي آرامش بخش استفاده كنيم( مانند يوگا – مراقبه – هيپنوتيزم – ماساژ – استنشاق هواي تازه )
34 – مصرف ويتامين C براي محافظت در برابر استرس ضروري است.
اگر با رعايت و انجام موارد ياد شده استرس در فرد كنترل نشد و موجب اختلال گرديد بايستي به متخصص روانشناس و يا روانپزشك مراجعه شود.


[=B Mitra]

[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]نهم مهر

[=B Mitra]اشتباهاتی درباره یک رابطه اشتباه

[=B Mitra]«خیلی به او وابسته شده بود و هر روز حداقل چند بار به هم زنگ می‌زدند و یا با هم بیرون می‌رفتند. می‌گفت رابطه آن‌ها کنترل‌شده است و به او نیز قول ازدواج داده است. اما هنوز شرایطش برای خواستگاری کردن مهیا نیست. پدر و مادرش نیز چیزی در مورد این رابطه نمی‌دانستند. کم‌کم رابطه‌شان داشت از حد می‌گذشت. حسابی به او اعتماد کرده بود. چه آرزوها و خیال‌پردازی‌هایی که در مورد آینده‌شان نکرده بود! تا این‌که روزی متوجه شد غیر از او با چند نفر دیگر نیز رابطه دارد و به همه آن‌ها همین حرف‌ها را زده و قول ازدواج داده. این ماجرا ضربه‌ی روحی شدیدی به او وارد کرد.»

این ماجرا و مواردی مشابه آن، متاسفانه امروزه علی‌رغم همه‌ هشدارهایی که در این زمینه داده می‌شود در جامعه ما زیاد اتفاق می‌افتد. ماجرای دختر‌ها و پسر‌هایی که چشم و گوش‌شان را بر روی حقایق می‌بندند و فقط دنباله‌روی احساسات، عواطف و منطق خود هستند. که در نتیجه به سرنوشت‌هایی حتی بدتر از این هم دچار می‌شوند.
همه این مسائل به علت باور‌های نادرستی است که جوانان ما نسبت به دوستی‌های خیابانی دارند.

از جمله این باورها به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:
- رابطه ما با بقیه فرق دارد.
- آن‌قدر بزرگ شده‌ایم که درست و غلط مسائل را از هم تشخیص دهیم و درک کنیم.
- حواس‌مان جمع است و می‌دانیم داریم چه کار می‌کنیم.
- به من قول داده که من اولین و آخرین شخص در زندگی او هستم.
- می‌توانیم این رابطه را کنترل شده نگه داریم.
- هدف ما ازدواج است نه دوستی.
- تفاوتی در دوستی دو جنس موافق با دو جنس مخالف وجود ندارد و با کنترل روابط می‌توان به آن ادامه داد. [1]



پی نوشت :
1. سایت آستان مهر دات آی آر، تاريخ مراجعه 92/9/4


[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]دهم مهر

[=B Mitra]الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث
[=B Mitra]

[=B Mitra]این کتاب حاوی ۹ فصل است که عبارتند از:
[=B Mitra]فصل يكم[=B Mitra] با عنوان درآمدى بر «الگوى شادى در اسلام».
در این فصل این عناوین آمده است: مبارزه با آفت ‏هاى شادى؛ درمان بيمارى نگرانی هاى ناروا؛ به كار بستن عوامل شادی آفرين؛ تلاش براى شادكامى ديگران؛ رعايت آداب شادى.
[=B Mitra]فصل دوم:[=B Mitra] نگاهى عمومى به شادمانى و اندوه؛
[=B Mitra]فصل سوم :[=B Mitra] موانع شادمانى؛
[=B Mitra]فصل چهارم:[=B Mitra] درمان اندوه؛
[=B Mitra]فصل پنجم: [=B Mitra]عوامل شادمانى؛
[=B Mitra]فصل ششم: [=B Mitra]شاد كردن و غمگين ساختن؛
[=B Mitra]فصل هفتم:[=B Mitra] آداب شادمانى؛
[=B Mitra]فصل هشتم:[=B Mitra] غصّه‏ هایى كه شادى به دنبال می آورند؛
[=B Mitra]فصل نهم:[=B Mitra] شادی‏ هایى كه اندوه در پى می آورند.

در پيش‏گفتار کتاب آمده است: «اضطراب و نگرانى ، مهم‏ترين مشكل انسان عصر حاضر است و به همين خاطر ، از دوران كنونى، به «عصر اضطراب» ياد می شود. فرد مضطرب، با «احساس رنج ‏آورى» دست و پنجه نرم می كند كه به يك موقعيت ضربه ‏آميز كنونى يا به انتظار خطرى از ناحيه چيزى نامعیّن، وابسته است. در چنين وضعيتى ، فرد مضطرب، احساس ناايمنى يا تهديد می كند كه منبع آن به روشنى قابل درك نيست. اضطراب ، شامل احساس عدم اطمينان، درماندگى و برانگيختگى فيزيولوژيك می گردد. شخصى كه مضطرب است، از عصبى بودن و تنش و بی قرارى و تحريك ‏پذيرى شكايت می كند و اغلب در به خواب رفتن ، مشكل دارد. شخص مضطرب ، به آسانی خسته می شود، و حالاتى چون : دل‏ آشوبى، سردرد، تنش عضلانى و اشكال در تمركز فكر دارد».

در بخش دیگری از کتاب آمده است: شادى ، بهترين و گواراترين بخش از زندگى توأم با موفقيت و خوش‏بختى است؛ زندگی اى كه در قرآن ، از آن ، با عنوانِ «حياتِ طيّبه» ياد شده است . بر اين اساس، شاد زيستن ، يكى از بزرگ‏ترين دستاوردهاىِ اجراى ره‏نمودهاى اين كتاب آسمانى در زندگى است. به سخنِ ديگر ، اسلام ، براى زندگى انسان ، از نظر اعتقادى ، اخلاقى و عملى اصول و برنامه‏ هايى را ارائه كرده كه اگر به طور دقيق اجرا شوند ، حيات طيّبه و بهترين زندگى‏ ها را كه همراه با آرامش ، رضايت و سرور و شادى اند ، براى انسان به ارمغان می آورند و چنين شخصى ، مخاطب اين سخن خداوند منّان قرار می گيرد كه : «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً . اى روح آرامش يافته! خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت باز گرد» . بررسى دقيق آموزه ‏هاى اسلامى در باره شادى ، نشان می دهد كه اين آيين، بهترين الگوى شادكامى را تقديم جامعه بشر نموده است . در اين نوشتار، با بهره ‏گيرى از متن ره‏نمودهاى قرآن و احاديث اسلامى ، اصول و مبانى الگوى شادى در اسلام ارائه می شوند ؛ امّا پيش از آن، لازم است كه مباحثى چون : تعريف شادى، شادى از نگاه علم روان‏شناسى ، و شادى از منظر اسلام ، مورد بررسى قرار گيرند.

تذكر: متن اين كتاب در كتابخانه سايت حديث نت موجود است.
http://lib.qhu.ac.ir/n2030-e25792-p28.html



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]یازدهم مهر

[=B Mitra]اعمال و اذکار دینی برای پیشگیری و درمان وسواس


[=B Mitra]o آمنّا بالله و رسولهِ و لا حولَ و لا قوة الا بالله
o شستن سر با صدر و خضاب کردن
o دعا و توسل به ائمه
o بی اعتنایی
o کمک از نماز
o زمان بندنی(حداکثر 3دقیقه برای وضو و 10 دقیقه برای غسل)
o خودکنترلی(مشارطه، مراقبه و محاسبه)
o الگو قرار ندادن افراد وسواسی و الگو قرار دادن متعارف متدینان
o آگاهی از مسائل فقهی
• مسواک زدن
• تسبیحات حضرت زهرا (س)
o سه روز، روزة پی در پی و روزه گرفتن ماه رمضان
o یادمرگ
o دو رکعت نماز و پناه بردن به خدا
o خواندن سوره ناس، فلق و دو آیه 45 و 46اسرا و سه آیه نخست انعام
o تلقین مثبت
o تشررفتن به شیطان
o ذکر به خصوص «لااله الاالله» و «لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم»
o توجه به ضرر های مادی، معنوی، و..
o تقلید از سیره ائمه
o مالیدن روغن زیتون به بدن
o خوردن انار، خرما، سیب،
o اذکارِ پناه بردن به خدا
o کمک از پزشک در موارد شدید(دارودرمانی) [1]
مطالعه كنيد:
http://www.askdin.com/thread40376.html

[=B Mitra]
پی نوشت :
بي خيال درماني(نگاهي فقهي روان شناختي به وسواس) سايت گفت وگوي ديني


[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]دوازدهم مهر

[=B Mitra]معرفي كتاب

[=B Mitra]نام منبع : [=B Mitra]انسان شناسي از منظر قرآن و حديث
[=B Mitra]پدید آورنده : [=B Mitra]محمد محمدی ری شهری
[=B Mitra]تعداد جلد :[=B Mitra] 1
[=B Mitra]ناشر :[=B Mitra] سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
[=B Mitra]محل نشر :[=B Mitra] قم
[=B Mitra]تاریخ انتشار : [=B Mitra] 1387
[=B Mitra]نوبت چاپ : [=B Mitra]اوّل

فهرست مطالب
پيش گفتار
درآمد
واژه شناسى «انسان»
انسان شناسى ، از نگاه قرآن و حديث

[=B Mitra]
فصل يكم : تعريف انسان
[=B Mitra]
۱ / ۱ تركيبى از تن و روح الهى
۱ / ۲ تركيب خِرد و پيكر
۱ / ۳ تركيب خِرد و خواهش
۱ / ۴ تركيبى از دو جهان
۱ / ۵ ماننده ترين چيز به ترازو
۱ / ۶ در نَوَسان ميان خدا و شيطان
۱ / ۷ دل آدمى ، شگفت ترين عضو او
[=B Mitra]
فصل دوم : آفرينش انسان
[=B Mitra]
۲ / ۱ انسان ، پيش از آمدن به اين جهان
۲/ ۲ پدر بشر
۲/ ۳ مادر بشر
پژوهشى درباره آفرينش همسرِ آدم
۲ / ۴ رسيدن نسل كنونى به آدم و حوّا
گفتارى درباره تناسل طبقه دوم انسان
۲ / ۵ آفرينش انسان از خاك
۲ / ۶ آفرينش انسان از آب
۲ / ۷ آفرينش انسان از نطفه
۲ / ۸ مراحل تكامل انسان
آفرينش آدم و فرضيّه تكامل
[=B Mitra]
فصل سوم : برترى هاى انسان
[=B Mitra]
۳ / ۱ گرامي داشت الهى
۳ / ۲ آفرينش آنچه در زمين است ، براى انسان
۳ / ۳ آنچه در آسمان ها و زمين است ، مسخّر اوست
[=B Mitra]
فصل چهارم : حكمت آفرينش انسان
[=B Mitra]
۴ / ۱ بيهوده آفريده نشده است
۴ / ۲ انسان براى سود رساندن به آفريدگار ، آفريده نشده است
۴ / ۳ آفرينش انسان براى خِردورزى و شناخت خدا
۴ / ۴ آفرينش انسان براى آزمودن
۴ / ۵ آفرينش انسان براى پرستش
۴ / ۶ آفرينش انسان براى رحمت
۴ / ۷ آفرينش انسان براى بازگشت به سوى خدا
تحليلى درباره حكمت آفرينش انسان
[=B Mitra]
فصل پنجم : ويژگى هاى ستودنى انسان
[=B Mitra]
۵ / ۱ زيبايى آفرينش
۵ / ۲ نيكويى سرشت
۵ / ۳ اراده و اختيار
۵ / ۴ خِرد و گويايى
۵ / ۵ شرم
۵ / ۶ استعداد آموزش و پرورش
۵ / ۷ استعداد پذيرفتن امانت تكليف
۵ / ۸ استعداد دريافت وحى و الهام
[=B Mitra]
فصل ششم : ويژگى هاى نكوهيده انسان
[=B Mitra]
۶ / ۱ ناتوانى
۶ / ۲ نادانى
۶ / ۳ شتابزدگى
۶ / ۴ ناسپاسى
۶ / ۵ سركشى
۶ / ۶ فراموشى
۶ / ۷ زيانكارى
۶ / ۸ سرخوشى و نازِش
۶ / ۹ ستم پيشگى
۶ / ۱۰ غرور و نوميدى
۶ / ۱۱ كشمكش و ستيزه
۶ / ۱۲ آزمندى و ناشكيبى و بخل
۶ / ۱۳ اين صفات
[=B Mitra]
فصل هفتم : پايه هاى كمال انسان
[=B Mitra]
۷ / ۱ به كار گيرى خِرد و دانش و فرزانگى
۷ / ۲ ايمان
۷ / ۳ بلند همتى
۷ / ۴ كار نيك و شايسته
۷ / ۵ پيكار با نفس
۷ / ۶ چهار ويژگى
۷ / ۷ نشانه هاى كمال
[=B Mitra]
فصل هشتم : آسيب هاى انسانيّت
[=B Mitra]
۸ / ۱ نادانى و ناهشيارى
۸ / ۲ پيروى از هوس
۸ / ۳ به كار نبستن علم
[=B Mitra]
فصل نهم : انسان كامل
[=B Mitra]
۹ / ۱ جانشين خدا
۹ / ۲ برتر از فرشتگان
۹ / ۳ پيشواى فرشتگان
۹ / ۴ بهتر از هزار تن چون خويش

[=B Mitra]مطالعه كنيد: http://lib.qhu.ac.ir/n2014-e24327-p187.html

[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]سیزدهم مهر

[=B Mitra]اوصاف مردان شایسته
[=B Mitra]1. ديندار باشد.
2. خوش اخلاق باشد.
3. عاقل، با تدبير، زرنگ و فعال است.
4. براي تأمين رفاه و آرايش خانواده اش كوشش مي كند و داراي صفات عالي بخشش و سخاوت است.
5. نظيف، پاكيزه و خوش لباس است.
6. در زندگي ميانه رو مقتصد است و پولهايش را بيهوده خرج نمي كند.
7. به همسرش احترام مي گذارد و از زحمات او قدرداني مي كند.
8. همسرش را بسيار دوست دارد و به او اظهار دوستي و محبت مي كند.
9. لغزشهاي همسرش را مي بخشد.
10. به زنان بيگانه نگاه نمي كند و از آنها تعريف و تمجيد نمي كند.
11. در كارهاي منزل به همسرش كمك مي كند.
12. عصباني نمي شود و اگر شد خشم خود را فرو مي برد و به همسرش آزار نمي رساند و ناسزا نمي گويد. [1]
[=B Mitra]
نکته:
[=B Mitra]پیش از ازدواج چشم ها را خوب باز کنید و بعد از آن کمی آنها را روی هم بگذارید.


پی نوشت :
1. سایت گفتگوي ديني دات كام، 92/9/8



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]چهاردهم مهر

[=B Mitra]اهمیّت فراوان مدیریت کدبانو

[=B Mitra]وظایف داخل خانه‌ی زنان، نه اهمیّتش کمتر از وظایف بیرونی است و نه اینکه زحمتش کمتر است. شاید زحمتش بیشتر هم باشد. او هم برای اینکه این محیط را اداره کند، به تلاش و کوشش احتیاج دارد. چون مدیر داخل خانه زنان هستند. آن کسی که اداره می‌کند، [=B Mitra]کدبانو، یعنی آن کسی که محیط خانواده تحت اشراف اوست.[=B Mitra] تحت نظارت و تدبیر و مدیریت اوست. خیلی کار پر زحمتی است. خیلی کار ظریفی است. فقط هم ظرافتِ زنانه از عهده‌ی انجام این کار بر می‌آید. هیچ مردی امکان ندارد بتواند این ظرافتها را رعایت کند.

زن توی خانه بیکار نیست. یک عدّه‌ای خیال می‌کنند زن در خانه بیکار است. نخیر، زن توی خانه، بیشترین و سخت‌ترین و ظریف‌ترین کارها را انجام می‌دهد. برخی فکر می‌کنند اگر زنی مثلاً کارش عبارت شد از همان کارِ خانه، این اهانت به زن است؛ نه! هیچ اهانت نیست. بلکه

[=B Mitra]مهمترین کار برای زن این است که زندگی را سرِ پا نگهدارد.[=B Mitra]


پی نوشت :
مطلع عشق(گزيده‌اي از رهنمودهاي حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي به زوج‌هاي جوان)، ص140.




[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]پانزدهم مهر

[=B Mitra]درز تفاهم


[=B Mitra]همان گونه که اگر سقف درز داشته باشد، قطرات باران به تدریج از آن به داخل ساختمان رسوخ پیدا می‌کند و باعث خرابی خانه و وسایل زندگی می‌شود، شکاف اختلافات بین زن و شوهر خطرناک است. تجربه نشان می‌دهد که اگر این شکاف‌ها زود با قیر «گذشت»، «مدارا»، « مذاکره» و «مشاوره» پر نشود، نم نم، مهر غریبه از همین درزها وارد قلب همسر می‌شود و زندگی ویران می‌شود اما این درز اختلاف در خانم‌ها به دلیل احساسی بودن و نوسان بیشتر هیجان در آنها زودتر و عمیق تر ایجاد می شود.
[=B Mitra]
داستان روان شناختي
[=B Mitra]زمستون شده بود. هوا دلش گرفته بود و بهونه گريستن داشت و بالاخره نتونست بغضش رو تو گلوش کنترل کنه. بغض ترکيد و در آسمون باز شد. اشکاي بارون از گونه هاي ابرها سرازير مي شدن و شر شر بر صورت زمين و پشت بام ها مي ريختن. هوا سرد بود. مش قربون تلفنش رو برداشت و به پسرش تماس گرفت: سلام پسرم خوبي بابا، عروس گلم چه طوره؟ به مرحمت شما خوبيم. باباجون مراقب قلبهاتون باشيد، لحاف مهر رو روي خودتون بکشيد که قلب تون سرما نخورن. پسر با اشتياق به سخنان پدرش گوش مي داد و همسر او هم سرش را به گوشي چسبونده بود تا از شيريني کلام مش قربون يه چيزي هم گير اون بياد. مش قربون کمي از وضع و اوضاع زندگيشون پرسيد و بعد گفت:
بابا الغرض اين که بارون منو ياد نکته اي انداخت اگه بخواي بهت بگم. عروس که حواسش نبود، با شوق داد زد: بگو باباجون. مش قربون، خنديد و گفت چه خوب تو هم مي شنوي شيطون باشه براي هر دوتايي شما ميگم:

افراد سالمندي چون من که سردي و گرمي روزگار رو چشيدن قبل از اين که بارون بباره سري به پشت بوم مي زنن و با جارو کردن خس و خاشاک، مسير آب بارون رو باز مي کنن و درزهاي پشت بوم رو مي بندند تا نکنه از اين درزها آب نفوذ کنه و زندگي رو خيس کنه. ما هم بايد مراقب باشيم. بايد قبل از اين که هواي زندگي پاييزي و زمستوني بشه حواسمون رو شش دونگ جمع کنيم که

[=B Mitra]مبادا از درزهاي عاطفي، آب مهر غريبه اي وارد دل يکي از همسران بشه، خس و خاشاکاي مسير عشق تون رو صبج به صبح جارو کنين، اشغالاي ناسازگاري رو شب به شب توکيسه سازش بريزيد و درزهاي تفاهمتان را با بتن بخشش و قير گذشت پرکنيد.[=B Mitra] نذاريد قطرات کدورت به تدريح از سوراخاي اختلاف، وارد خونه قلب و لونه ذهنتون بشه و گرنه زندگي يتون رو ويرون مي کنه. هنوز عروس داماد جوان با اشتياق به حرفاي باباش گوش مي کرد که پدر با خنده گفت: چوونم گرم شده و پر حرفي کردم و بعد خدا حافظي کرد. او رفت اما حرفاش که از دل مهربون و باتجربه اش برمي آمد، در قاب دل اين دو جوون خوش نشست. [ 1 ]
بشنويد: http://www.askdin.com/thread4734.html

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. محمدحسين قديري، تمثيلات روان شناختي، مركز مشاوره مؤسسه امام خميني( حرف دال)


[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]شانزدهم مهر

[=B Mitra]این پیامدها را جدی بگیرید

[=B Mitra]از دو منظر روانشناسانه [Psychologycal] و جامعه شناسانه [Sociologycal] مي‏توان به پیامدهای رابطه پیش از ازدواج دختر و پسر پرداخت.

1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه
2. ايجاد جو بدبيني

ويل دورانت در اين زمينه مي گويد: «مرد، نگران و مضطرب است كه مباداكسي پيش از او زنش را تصرف كرده باشد، ولي اين نگراني و اضطراب در زن كمتر است»

3. افت تحصيلي يا ركود علمي
4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده
5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني
6. محروميت از ازدواج پاك
7. ترس از افشاي ارتباط هاي گذشته
8. دشمني و نفرت
9. جرّ و بحث دائمي.
10. تنوع طلبي

مرد يا زني كه قبل از ازدواج با افراد متعددي ارتباط دوستي داشته خواه ناخواه تنوع طلب مي شود و اين امر بعد از تشكيل خانواده و زندگي مشترك هم چنان ادامه مي يابد، و اين امر عامل كم شدن محبت به كانون گرم خانواده مي شود.

ويل دورانت مي نويسد: «فساد پس از ازدواج، بيش تر محصول عادات پيش از ازدواج است ... (كه) در زير عوامل سطحي طلاق، نفرت از بچه داري و ميل به تنوع طلبي نهان است». [1]



پی نوشت :
1. سایت پرسمان دات ارگ،92/9/7


[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]هفدهم مهر

[=B Mitra]آرامش ذهن

[=B Mitra]روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید. کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز هم ساعت پیدا نشد. کودکان از انبار بیرون رفتند و درست موقعی که کشاورز از ادامۀ جستجو نومید شده بود، پسرکی نزد او آمد و از وی خواست به او فرصتی دیگر بدهد.
کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود اندیشید، " چرا که نه؟
به هر حال، کودکی صادق به نظر میرسد. " پس کشاورز کودک را به تنهایی به درون انبار فرستاد. بعد از اندکی کودک در حالی که ساعت را در دست داشت از انبار علوفه بیرون آمد.
کشاورز از طرفی شادمان شد و از طرف دیگر متحیّر گشت که چگونه کامیابی از آنِ این کودک شد. پس پرسید، " چطور موفّق شدی در حالی که بقیه کودکان ناکام ماندند؟ "
پسرک پاسخ داد، " من کار زیادی نکردم؛ روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم و در همان جهت حرکت کردم و آن را یافتم. "

ذهن وقتی که در آرامش باشد بهتر از ذهنی که پر از مشغله است فکر میکند. هر روز اجازه دهید ذهن شما اندکی آرامش یابد و در سکوت کامل قرار گیرد و سپس ببینید چقدر با هوشیاری به شما کمک خواهد کرد زندگی خود را آنطور که مایلید سر و سامان بخشید.[1]



پی نوشت :
1. سايت ميگنا




[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]هجدهم مهر

[=B Mitra]ازدواج ممنوع ها

[=B Mitra]با این افراد اصلا ازدواج نکنید:
۱. معتاد (مگر ترک انگیزه ای کند و دیگر معتاد به حساب نیاید) و شارب خمر (شراب خوار)،
۲. بیمار روانی (بیماری که ارتباطش را با واقعیت از دست داده و تا کاملا درمان نشده)،
۳. بی دین و لا مذهب ( رعایت این توصیه برای تمام افراد بشر با هر دین و مذهبی مفید است)،
۴. بد اخلاق، تند خو (؛ کسی که اخلاقش قابل پیش بینی نیست)،
۵. مادی و بخیل،
۶. مجرم خو ، تبهکار و خلاف کار،
۷. دوست باز افراطی (و مطلقا بی تمایل نسبت به خانواده)،
۸. بی کاره و علاف،
۹. زن زیبا از خانواده فاسد ،
۱۰. بچه ننه (وابستگی شدید به مادر و خانواده). [1]


پی نوشت :
1. سایت شهاب مرادی دات آی آر، 92/9/7



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]نوزدهم مهر

[=B Mitra]بازگشت به سوي…


[=B Mitra]اين جهان كوه است و فعل ما ندا سوي ما آيد نداها را صدا
تاجر واقعي كسي است كه در ضمن تلاش و كار و كسب خود با خود خداوند معامله كند بالاترين سود را اين تاجر مي برد نگراني برگشت چك و ارجاع كالا و...نخواهد داشت. امام علي عليه السلام: كُلُّ مُصطَنِعِ عارِفَةٍ فَإِنَّما يَصنَعُ إلى نَفسِهِ، فَلا تَلتَمِس مِن غَيرِكَ شُكرَ ما أتَيتَهُ إلى نَفسِكَ، وتَمَّمتَ بِهِ لَذَّتَكَ، ووَقَيتَ بِهِ عِرضَكَ؛ هر كس كار نيك انجام می‌دهد، به خودش نيكى می‌كند. پس، از ديگرى نخواه كه سپاسگزار چيزى باشد كه براى خود كرده‌اى و لذت خويش را با آن كامل و آبروى خود را با آن حفظ کرده‌اى.[1]
چند نكته روان شناختي
قرآن مي فرمايد وقتي حضرت علي (ع) و حضرت زهرا(س) براي شفاي فرزندانشان سه روز روزه گرفتند، گفتند ما به خاطر خود خداوند مسكين و اسير يتيم را اطعام داديم و از شما تشكر و اجري نمي خواهيم.
وقتي انسان كار را براي خدا انجام دهد و بداند كه خداوند بي نياز مطلق است و خوبي ما به سود خود ماست ديگر ناراحت اين نيست كه كار خوبش را چرا ديگري نديده است. بسياري از افسردگي و كدورت هاي ما به خاطر اين است كه دوست داريم كارمان را به رخ ديگران بكشيم و ديگران قدردان ما باشند و از ما تشكر كنند. وقتي در ذهنمان اين انتظار را ايجاد كرده ايم طبيعي است كه هرچه خلاف اين انتظار روي دهد ما را مكدر مي كند.[2]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.خير و برکت از نگاه قرآن و حديث، ص244




[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]بیستم مهر

[=B Mitra]به شوهرت اجازه‌ می‌دهی؟

[=B Mitra]فرزند مرحوم آیت الله بهجت (قدس سره) می گویند: قرار شده بود من و آقا بدون آن‌که کسی، حتّی اهل منزل، مطلع بشود به حج برویم. از من پرسیدند که اگر ما بخواهیم برویم خانواده شما راضی هستند؟ بنده از این سؤال کمی جا خوردم. جواب دادم: «از خدا می‌خواهد». ایّام حج شد. اغلب حاجی‌ها رفتند. خیلی وقت نمانده بود. همسرم گفتند: «نمی‌خواهی حج بروی؟ چی شد؟ همه رفتند.» سؤالاتش کمی برایم عجیب بود. پرسیدم مگر چه شده است؟ گفت: «آقا اوّل من را صدا کرد، از من اجازه خواست که تو را ببرد». معمولاً اجازه زن را از شوهر می‌گیرند، نه شوهر را از زن. عکس این قضیه را اولین بار بود که می‌شنیدم. همسرم هم جواب داده بود: «این چه حرفی‌ست که می‌زنید آقا؟»
-آخر ایشان نباشد این اداره‌ بچه‌ها برای شما زحمت نیست؟
-آقا برای چی؟ ما که از خدا می‌خواهیم ایشان خدمت شما باشند.
چند روز بعد دوباره همسرم را صدا کرده بودند و گفتند: «مثل این که امسال حج قسمت ما نیست. اگر بگویم، علی آقا ناراحت می‌شود. ولی اگر صبر کند خدا بهتر از این را قسمتش می‌کند.». ایشان حتی سپرده بود که من مطلع نشوم. [1]


پی نوشت :
1. سایت مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت (قدس سره)، خاطرات فرزند ایشان،1393/7/23



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]بیست و یکم مهر

[=B Mitra]به هم روحیّه بدهید

[=B Mitra]همکاری و کمک گاهی به این نیست که وارد حجم کار یکدیگر بشوند، نه. بلکه یکدیگر را روحاً تدارک کنند. مردها معمولاً با مسائل مشکل‌تری در جامعه برخورد دارند، زنها می‌توانند به آنها روحیّه بدهند. می‌توانند خستگیِ آنها را از تنشان بیرون کنند. به آنها تبسّم کنند و به آنها دلخوشی دهند. اگر چنانچه خانمها هم کاری بیرون از خانه دارند، باز مرد به آنها کمک کند و او را تقویت نماید.

مراد از همکاری، همکاریِ روحی است. اینکه زن ضرورتهای مرد را درک کند، فشار اخلاقی روی او وارد نیاورد، کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای نکرده به راههای نادرست متوسّل بشود. او را به ایستادگی و مقاومت در میدانهای زندگی تشویق کند و تحریص نماید. اگر چنانچه کار او مستلزم این است که یک مقداری به وضع خانوادگی مثلاً رسیدگی کافی نداشته باشد، این را به رُخ او نکشد، اینها مهم است. اینها وظیفه‌هایی است از طرف زن، از طرف مرد هم وظیفه است که ضرورتهای زن را درک کند، احساسات او را بفهمد و نسبت به حال او غافل نباشد.



پی نوشت :
مطلع عشق(گزيده‌اي از رهنمودهاي حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي به زوج‌هاي جوان)، ص134.




[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]بیست و دوم مهر

[=B Mitra]توصیه های لازم در تغذیه کودکان

[=B Mitra][=B Mitra]الف) ذخیره مواد غذایی خانه را اصلاح کنید[=B Mitra]
یک اصل خوب و مهم این است که اگر مایلید کودک شما ماده غذایی خاصی را نخورد، آن را در منزل نگهداری نکنید. در هنگام خرید، غلات کامل مانند نان‌های سبوس‌دار (مثلاً نان سنگک)، مغزها، میوه‌های تازه و خشک و سبزیجات برای میان وعده‌ها، لبنیات کم‌چرب به جای لبنیات طعم‌دار و شیرین شده و گوشت‌های کم‌چرب را انتخاب کنید. اگر در منزل، شکلات، شیرینی و آب‌میوه‌های آماده دارید، آن‌ها را دور از دید و دسترس کودکان قرار دهید.
[=B Mitra]
ب) اجازه دهید که کودکان در برنامه‌ریزی تغذیه خود شرکت کنند
[=B Mitra]با کودکان در مورد غذاهایی که دوست دارند، صحبت کنید. این کار به معنی محدود کردن وعده‌های غذایی به سلیقه کودک نیست، اما توجه شما به خواسته‌ها و نظر کودک، نکته مهی در تغذیه اوست. مواد غذایی مد نظر خود را همراه با غذاهای مورد علاقه او مصرف کنید. در این حالت، او حتماً مواد غذایی مورد نظر شما را نیز امتحان خواهد نمود. همچنین مواد غذایی را که دوست دارد، با شیوه‌ای سالم طبخ کنید. مثلاً سیب‌زمینی تنوری یا بخارپز، انتخاب مناسب‌تری نسبت به سیب‌زمینی سرخ شده است. در همه وعده‌های غذایی، از سبزیجات خام یا پخته استفاده کنید. در تغذیه کودکان، ناهار، یک وعده غذایی مهم است. از او درباره ناهارش نظرخواهی کنید.
[=B Mitra]
ج) سعی کنید غذا را با اعضای خانواده بخورید
[=B Mitra]یک فاکتور مهم در تغذیه کودک، این است که همه افراد خانواده، در کنار هم غذا بخورند. در این حالت، کودک شما عادات غذایی صحیح را از شما می‌آموزد.
[=B Mitra]
د) الگوی خوبی برای کودکتان باشید
[=B Mitra]کودکان در رفتار و اعمال شما، بسیار دقیق هستند. اگر شما آن‌ها را به داشتن عادات غذایی مناسب تشویق کنید، ولی خود از غذاهای آماده، چرب و شیرینی‌ها استفاده کنید، او هرگز به توصیه‌های شما عمل نمی‌کند. [1]


پی نوشت :
1- سایت تبیان، تاريخ مراجعه 93/8/2



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]بیست و سوم مهر

[=B Mitra]كودك و خدا

[=B Mitra]چگونه به پرسش های خداشناسی کودک پاسخ دهیم؟
[=B Mitra]در پاسخ به اين سؤالات كودك توجه به رشد شناختي، هوش، سن، جنسيت، الگوهاي تربيتي و حاميان كودك ....مهم است.
[=B Mitra]
الف) کمک گرفتن از طبیعت:
[=B Mitra] به خلقت آفریده های خدا اشاره کنیم و او را با عجایب آنها آشنا سازیم. قدرت خداوند را در آفرینش مخلوقاتش در آسمان و زمین و دریاها به فرزندان خود نشان دهیم.
در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که ما را به تدبر در طبیعت دعوت می کند؛ مثلاً در قرآن می خوانیم: «و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقف های رفیع منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به اطاعت بپویید، آن گاه از درون آنها شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است. همچنین ما را به دقت در خلقت شتر و آسمان و کوهها و زمین و...دعوت می کند و می فرماید: «آیا آنان به شتر نمی‌‏نگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمی‌‏کنند که چگونه برافراشته شده؟! و به کوه‏ها که چگونه در جاى خود نصب گردیده! و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است»؟! اگر عجایب و شگفتی های این مخلوقات خداوند را با زبانی ساده و کودکانه بیان کنیم او را تا حد زیادی با خدا آشنا ساخته ایم.
[=B Mitra]
ب) پاسخ بسیاری از سؤالات کودک را می توانیم از قرآن بیابیم برای مثال اگر کودک پرسید خدا کیست می توانیم این آیه را بر وی بخوانیم:
[=B Mitra]«خدا کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و آبی از آسمان فرو فرستاد و به وسیله آن میوه هایی را برای روزی شما از زمین بیرون آورد»
[=B Mitra]
ج) برای او بیان کنیم که ما بسیاری از چیزها را نمی بینیم، ولی وجود دارند؛
[=B Mitra] مثل هوا و عقل، ولی نمی توان وجود آنها را انکار کرد. خدای متعال هم قطعا وجود دارد، اما دیده نمی شود: «چشم ها نمی توانند او را ببینند. [1]

براي مطالعه بيشتر ر.ك: :
1- «خدا در زندگي كودكان»، ابراهيم اخوي، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) .
2- مجموعه كودك خدا شناس (ده بروشور در يك بسته)، ابراهيم اخوي، جامعه المصطفي العالميه. براي دانلود به اين آدرس رجوع كنيد:
http://www.askdin.com/thread32852.html



پی نوشت :
1- سایت اسلام کوئیست، گوناگون، 93/8/3





[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]بیست و چهارم مهر

[=B Mitra]دخالت خانواده ها

[=B Mitra]ما ازدواج می کنیم و عموماً مهم‌ترین شخص در زندگی یکدیگر می شویم. اما اقوام درجه یک قبلی ما ـ پدر، مادر، خواهرها و برادرها ـ ناپدید نمی شوند. هریک از آنها نیازهای خاصی را برآورده می کنند. خواهر بزرگ-تر شما از زمان خردسالی در موقع سختی‌ها به کمک‌تان آمده است و شما هنوز دوست دارید که هر شب به او تلفن کنید... .
از آنجا که منابع زمان، پول، توجه و حمایت محدود هستند، هرکسی که رقیب شما در این موارد محسوب می شود، ممکن است اثر منفی روی ازدواج شما داشته باشد.

اگر به نظر می رسد که خانواده همسرتان، تقاضاهایی بیش از سهم واقعی شان در مورد تصمیم گیری، توجه یا پول دارند، یا احترامی را که حق شماست به شما نمی گذارند و با این کار دارند ازدواج شما را خراب می کنند، موثرترین استراتژی این است که از میدان مبارزه عقب نشینی کنید.

احترام به والدین همسرتان در جشن های تولد و تعطیلات، امری ضروری است اما شما ناچار نیستید که آنها را دوست داشته باشید و یا تحسینشان کنید یا با آنها رقابت کنید. اگر دوست دارید وقت بیشتری را با همسرتان بگذرانید، این موضوع را به او بگویید اما حرفی راجع به زمانی که او آزادانه با خانواده اش می گذراند، نزنید. اگر از دست خانواده عیب‌جوی همسرتان عصبی هستید، از آنها فاصله بگیرید اما اصرار نداشته باشید که همسرتان طرف شما را بگیرد.

این به نفع شماست که بگذارید همسرتان خودش مسایلش را با خانواده اش حل کند، زیرا مشکلات حل نشده خانوادگی می توانند به سرعت به ازدواج شما راه یابند.[1]



پی نوشت :
1-سایت مرکز مشاوره موسسه امام خمینی



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]
بیست و پنجم مهر


[=B Mitra]مواجهه منطقی با دروغگویی کودکان


[=B Mitra]كودكان از 7 سالگي به بعد نسبت به دروغ گفتن حس بدي دارند و حتي مي‌دانند كه توسط والدين مجازات مي شوند.

آنها از 11 - 12 سالگي به واقعيت‌ها پی مي برند و مي‌دانند جامعه بر مبناي اعتماد است و اگر نتوانند اعتماد كسي را جلب كنند به دردسر مي‌افتند. چه کنیم فرزاندان مان همواره اصل صداقت را در کلیه امور مربوط به زندگی به کار بسته و از دروغ گفتن بپرهیزند؟

1- هیچ گاه ازفرزندتان سوالی نکنید که او را به دروغ گفتن وادار کنید: " وقتی می بینید بسته شکلات در قفسه نیست و صورت کودک شما شکلاتی است از او نپرسید " تو بسته شکلات را برداشتی؟ " در این شرایط واقعیت رابگویید " ناراحت شدم بی اجازه شکلات برداشتی. این شکلات عصرانه ات بود. "

2- اگرفرزندتان پیش شما آمد تا حقیقت را بگوید جلوی خودتان را بگیرید و برایش سخنرانی نکنید. از کودک برای حرفی که زده تشکرکنید و در مورد یافتن راه حل یا تعیین تنبیه لازم بدون عصبانیت فکرکنید. هیچ گاه نگویید " اگرحقیقت را بگویی تنبیه ات نمی کنم "

3- الگوی صداقت باشید: وقتی فرزندتان دروغ های به اصطلاح مصلحتی از شما می شنود در واقع دارید درسی متناقض با صداقت به او می دهید. مثل زمانی که کودک تان را کوچک تر از سن واقعی اش جا می زنید تا بلیط ارزان تری بخرید. یا او را وادار می کنید به دوست تان که تلفن کرده بگوید در خانه نیستید. در واقع دارید به فرزندتان آموزش غلط می دهید. از یاد نبریم ما همیشه در حال آموختن چیزی به فرزندمان هستیم.

اگر كودكي دروغ مي‌گويد آن را نبايد مشكل شخصيتي بدانيم بلكه بر حسب فهم و درك او روش هايي را به كار بگيريم تا راست گويي و درست كاري را به او آموزش دهيم. [1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1- آوای سلامت، پايگاه 93/8/3




[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]
بیست و[=B Mitra] ششم مهر


[=B Mitra]منشأ دزدی چیست؟


[=B Mitra]منشأ دزدی در کودکان و بزرگسالان یکی نیست. برای هر گروه از آنها انگیزه‌ها و موجبات و علل گوناگونی دارد. ولی آنچه از نظر کلی می‌توان در این زمینه ذکر کرد، توجه به اصل لذت جویی در تملک و تصاحب آن چیزی است که مورد علاقه فرد است و از راه‌های ساده و ممکن از نظر او به‌دست نمی‌آید. منشأ آن از دید دیگر، می‌تواند محرومیت باشد. حتی محرومیتی ساده از غذا، بستنی و شکلاتی می‌تواند او را به دزدی وادارد. به خصوص محرومیت‌های دوران کودکی و عدم احساس ارضا و اشباع در این امر نقشی اساسی دارد.

دزدي سنين نخستين كودكي كه كودك مفهوم ارزش و ناارزش را نمي داند از نظر اخلاقي دزدي به حساب نمي‌آيد. وقتي كودك به مفهوم مالكيت و نظام باورها و ارزش ها آشنا مي شود نظام اخلاقي او هم شكل مي گيرد


[=B Mitra]
پی نوشت :
1- سایت پرسمان دانشجویی، تاريخ مراجعه: 93/8/4



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]

بیست و هفتم مهر

[=B Mitra]مدیریت اقتصادی بهتر


[=B Mitra]امام صادق علیه السلام فرمودند: « ضَمِنْتُ‏ لِمَنِ‏ اقْتَصَدَ أَنْ لَا یَفْتَقِرَ» [1]؛ ضمانت می کنم کسی که اقتصاد را در زندگی مراعات کند، فقیر نشود.
1- نیازهای ماهانه خانواده را از پیش برآورده کنید.
2- پیش از هر خریدی تصمیم بگیرید که این کالا یا خدمات چقدر در اولویت هزینه های زندگی شماست.
3- به هنگام گرسنگی یا تشنگی و نیز خستگی خرید نکنید. افراد تشنه نوشیدنی بیشتر و تجملی و افراد گرسنه خوراکی های بیشتر می خرند. در حالت خستگی مردم معمولا ترجیح می دهند اولین کالایی که یافتند را بدون در نظر گرفتن ارزش کمی و کیفی تهیه کنند.
4- از قبل بدانید برای خریدن چه کالایی به فروشگاه می روید.
5- انتخاب بر اساس نیاز باشد و نه بر اساس مد.
6- خریدتان را بر اساس درآمدتان تنظیم کنید.
7- برای مسکن یا مسافرت و هزینه های دراز مدت پس اندازی را برای هر ماه در نظر بگیرید.
8- در میهمانی هایی که ترتیب می دهید روی گشاده و احترام به میهمان را جایگزین میوه ها و غذاهای متنوع کنید. مردم از روی گشاده بسیار بیشتر از سفره رنگین خرسند می شوند.
9- به تنهایی (بدون بچه ها یا خویشان) به خرید بروید. [2]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1- محمدی ری شهری، میزان الحکمة
2- علیرضا آقایوسفی، مهارت های زناشویی




[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]
بیست و هشتم مهر


[=B Mitra]واكنش ما به گريه كودك

[=B Mitra]یکی از پاسخ‌های نامناسب والدین بیشتر در برابر گریه کودکشان می‌باشد؛ زیرا آنان تحمل گریه کودکان خود را ندارند در حالی که گریه کودک واکنش بسیار مناسبی برای محرکات طبیعی می‌باشد؛ و او بدین وسیله به محرکات آزاردهنده محیط پاسخ می‌دهد. امام صادق (ع) این موضوع را به طور علمی مورد توجه قرار داده‌اند.آن حضرت خطاب به شاگرد خود، مُفضَّل می‌فرمایند: «ای مفضل، از منافع گریه کودکان نیز آگاه باش. بدان که در مغز کودکان رطوبتی است که اگر در آن بماند، بیماری‌ها و نارسائی‌های سخت و ناگوار به او می‌رساند، مانند نابینائی و همانند آن».

گریه موجب می‌شود که آن رطوبت از مغز کودکان سرازیر شود و بیرون آید و بدین وسیله سلامت جسمی و تندرستی چشمان آنان را فراهم آورد. باید توجه داشت که گریه کودکان نسبت به محرک‌ها، علامت سلامتی آن‌ها می‌باشد؛ زیرا کودک بدین وسیله می‌خواهد عامل آزاردهنده را از بین ببرد.
اگر والدین بخواهند با پاسخ‌های نامطلوب خویش، کودک را از این واکنش منع کنند و از گریه او جلوگیری نمایند، بدون تردید، او را دچار نابسامانی رفتاری خواهند نمود که آثارش در رفتار آینده او به طور ناخودآگاه مشاهده خواهد گردید. [1]



پی نوشت :
1- سايت راسخون



[="Tahoma"][="Black"]

[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]

[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]بیست و نهم مهر

[=B Mitra]فواید ازدواج

[=B Mitra]ازدواج سنتی است بسیار مقدس و مفید که مورد قبول انسان‌ها در طول تاریخ بوده است. ازدواج از ضروریات زندگی انسان‌ها به شمار می‌رود و ترک آن، امری غیر متعارف است. از دیدگاه اسلام نیز، ازدواج امری است مقدس و ارزش‌مند و در صورتی که با قصد قربت انجام بگیرد عبادت محسوب می‌شود.

ازدواج اگر با اندیشه و طبق معیارهای صحیح انجام بگیرد فواید و منافع مهمی دربر دارد که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌شود:

[=B Mitra]
1- کسب استقلال
[=B Mitra]
دختر و پسر، قبل از ازدواج، جزء خانواده پدر و مادر و تابع آنان محسوب می‌شوند و ناچارند از قوانین و ضوابطی که به وسیله پدر و مادر بر خانواده حاکمیت دارد، پیروی نمایند. اما با ازدواج، مسئولیت اداره خانواده جدید را به عهده می‌گیرند و خود تصمیم گیرنده می‌شوند.
[=B Mitra]
2-انس و آرامش
[=B Mitra]
زندگی در تنهایی بسیار دشوار و دردناک است. انسان، به انسان دیگری نیاز دارد که امین و درست‌کار و غم‌خوار و مهربان و راز نگه‌دار باشد. بهترین فردی که می‌تواند این نیاز طبیعی را تأمین کند همسر است.
[=B Mitra]
3-حفظ عفت و مصونیت از گناه
[=B Mitra]در اثر ازدواج، غریزه جنسی که یکی از غرایز نیرومند انسانی است در مسیر طبیعی خود قرار می‌گیرد و انسان از انحراف و گناه مصون می‌ماند.
[=B Mitra]
4- تولید و تکثیر نسل
[=B Mitra]یکی از ثمرات بزرگ ازدواج، وجود فرزند و تولید و ابقای نسل آدمی است. از همین‌رو، تولید و تکثیر نسل در احادیث یکی از اهداف ازدواج یاد شده است.
[=B Mitra]
5- لذت‌جویی‌های زناشويي
[=B Mitra]لذت‌جویی‌های زناشويي را نمی‌توان و نباید ناچیز شمرد، زیرا در استحکام بنیاد زناشویی نقش مهمی را ایفا می‌کند. اسلام عمل زناشويي را نه تنها منفور نمی‌داند بلکه سنت و عبادت می‌شمارد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روشنى چشم من در نماز و لذتم در زنان است. [1]



پی نوشت :
1- پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی، فوائد ازدواج، تاريخ مراجعه:93/7/28



[="Tahoma"][="Black"]

[=B Mitra]
[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]سی ام مهر

[=B Mitra]فوايد و بایدها در بازی کودکان:

[=B Mitra] باز ي نشان دهنده ي افکار، تمايلات و عواطف کودک است، به همين دليل والدين مي توانند کودک را هنگام بازي، دقيق تر بشناسند.
بازي موجب رشد جسمي کودک مي شود، همچنين عضلات را نيرومند و استخوان را محکم مي کند
بازی باعث افزايش مهارت در حواس لامسه و بينايي کودک مي شود.
بازی حس کنجکاوي کودک را بر مي انگيزاند و قدرت ابتکار او را تحريک مي کند.
بازی، کودک را در برابر مشکلات مقاوم مي کند و به او اعتماد به نفس مي بخشد.
بازی موجب تعديل تمايلات عاطفي کودک مي گردد.
بازی به کودک مي آموزد که براي رسيدن به هدف چگونه بايد نقشه بکشد؛ به چه صورت طراحي کند و چگونه از عهده ي حل مشکل برآيد.
بازی موجب آموختن همکاري، فعاليت هاي گروهي، تعاون و تمرين اين امور مي شود.
بازي هايي به کودکان پيشنهاد کنيد که مطابق ذوق و سليقه ي آنها باشد.
بازي بايد براي کودک متنوع باشد، تکيه بر يک نوع بازي درست نيست.
هرگز در بازي هاي کودکانه دخالت مستقيم نکنيد.
در بازي از تربيت اجتماعي کودک نبايد غفلت کرد.
بايد کاري کنيد که بازي به صورت تجربه اي لذت بخش براي کودک درآيد.
اگر کودک ميل به بازي ندارد، بايد علت آن را جستجو کرد و در صورت لزوم به رفع آن پرداخت.
گاهي لازم است والدين نيز همبازي کودکان شوند.
بگذاريد کودک در بازي براي خود فکر کند و هرگز پاسخ را به کودک نگوييد، مگر در موارد استثنايي.
اسباب بازي بايد متناسب با سن و جنس کودک باشد.
اسباب بازي بايد ارزان قيمت باشد تا کودک بتواند آن را دستکاري کند.[1]


پی نوشت :
1- سایت راسخون، تاريخ مراجعه 93/5/2



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]
اول آبان


[=B Mitra]یک نکته از هزاران


[=B Mitra]در مورد تبلیغ در دوران محرّم - که حالا در پیش هست – عرض بکنم که بعضی ها ممکن است بگویند، شما می خواهید نهضت امام حسین(علیه السلام) را بیان بکنید، خیلی خب، بروید بیان کنید، دیگر روضه‌خوانی و گریه و زاری و اینها چیست؟ بروید بنشینید بیان کنید که حضرت این کار را کردند، این کار را کردند، هدفشان هم این بود.

این، خیلی فکر خطائی است، نگاه غلطی است. این عاطفه‌ی نسبت به اولیاء خدا، اولیاء دین، این پیوند عاطفی، پشتوانه‌ی بسیار ارزشمند پیوند فکری و پیوند عملی است. بدون این پشتوانه، خیلی سخت می شود در این راه حرکت کرد. این پیوند عاطفی، خیلی مهم است.
اینی که امام راحل (رضوان اللَّه علیه) فرمودند عزاداری به سبک سنتی. این یک حرف از روی عادت نبود؛ حرف بسیار عمیقی است؛ ژرف‌نگرانه است.

ببینید

[=B Mitra]در قرآن نسبت به اولیاء الهی سه تعبیر وجود دارد:[=B Mitra]
یک تعبیر،
[=B Mitra]تعبیر ولایت[=B Mitra] است؛ « إِنَّمـا وَلِیُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَهُمْ راكِعُونَ»[1]بحث ولایت. معلوم است که پیوند، ارتباط، معرفت، اینها داخل در زیرمجموعه‌ی ولایت است.

یک بحث،

[=B Mitra]بحث اطاعت[=B Mitra] است؛ « أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم »[2]اطاعت رسول و اطاعت اولی الامر. این، در عمل است. در میدان عمل باید اطاعت کرد، پیروی کرد.

اما یک

[=B Mitra]بحث سومی [=B Mitra]وجود دارد و آن، [=B Mitra]بحث مودت[=B Mitra] است. « قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی »[3]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. سوره مائده، آیه55.
2. سوره نساء، آیه 59.
3. سوره شوری، آیه23.
بیانات مقام معظم رهبری (حفظه الله) در جمع طلاب و روحانیون، 1388/9/22.



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]

دوم آبان

[=B Mitra] قدرت عقیده و باور

[=B Mitra]تا شفا بخشد روان و جسم هر بیمار را *****در حریم وصل خود خاک شفا دارد حسین

[=B Mitra]اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند برای نزول باران دعا کنند؛ روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند، اما در این میان تنها یک پسر بچه با خودش چتر آورده بود!


The whole village had gone out and gathered together to pray to God forrain; But among them all, only a little boy had brought an umbrella withhim


***

[=B Mitra]امام رضا(علیه السلام) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوک، حرام است مگر گل مزار حسین (علیه السلام)، به‌درستى که در آن شفاى هر درد و امنیت از هر ترسى است».[۱]

***

[=B Mitra]
از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که می فرمودند: خاک قبر امام حسین علیه السلام شفاء از هر دردی است و امان از هر خوف و اضطرابی است، البته برای کسی که با این نیت و عقیده آن را بگیرد.[۲]

***

[=B Mitra]
از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شد که چگونه است که انسانی از خاک قبر امام حسین علیه السلام استفاده می کند و نتیجه می گیرد و شخصی دیگری از خاک استفاده می کند ولی نتیجه نمی گیرد؟حضرت فرمودند:قسم به خدائی که غیر از او کسی نیست، هیچ کس از تربت امام حسین علیه السلام استفاده نکرده در حالی که «عقیده داشته» که خدا به وسیله آن نفع می دهد مگر اینکه نتیجه گرفته. [۳]

ابوبکر حضرمى از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است: اگر مریضى از مومنین که حق و حرمت امام حسین علیه السلام را بشناسد به اندازه سر انگشتى از خاک قبرش بردارد براى او دواء و شفاست.[۴]

آرزوی جوانی 17 ساله
مرحوم حاج آقا حسن بهشتی كه در 21 ماه رمضان در اصفهان به شهادت رسید، از بستگان شهید دكتر بهشتی بود. این خاطره را درباره ی ایشان تعریف می كرد كه: مرحوم دكتر بهشتی از نوجوانی سحرخیز و اهل شب زنده داری و راز و نیاز بود.
یكی از اعضای خانه به پشت در اتاق این جوان 17 ساله می رود تا دعای ایشان را بشنود، می بیند كه می گوید: خدایا! من سعی می كنم جوانیم را به درس خواندن بگذرانم، سعی می كنم گناه نكنم و تقوا داشته باشم. ای خدا! كمكم كن آرزو دارم كه به جایی برسم كه جوامع بشری از من استفاده كنند.
خداوند نیز دستش را گرفت و با قلم و بیان او هزاران نفر را هدایت كرد. او در تدوین قانون اساسی سهم به سزایی داشت و در پیروزی انقلاب و رفع مشكلات سالهای اوّل انقلاب نفر اوّل بود. [5]

[=B Mitra]
پی نوشت :
۱٫ تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، ج۶، ص۷۴٫
۲٫ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۱۱ ؛ عَنْ جابربن یزید الجعفی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدِبْنِ علی علیه السَّلَامُ یقول : طین قَبْرِ الحسین علیه السَّلَامُ شِفَاءٌ مِنْ کل دَاءٍ وَ أَمَانٌ مِنْ کل خَوْفٍ وَ هولمَن أَخَذَلَهُ
۳٫ ۱٫ تهذیب الاحکام، شیخ طوسى، ج۶، ص۷۴٫
۲٫ وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۱۱ ؛ عَنْ جابربن یزید الجعفی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدِبْنِ علی علیه السَّلَامُ یقول : طین قَبْرِ الحسین علیه السَّلَامُ شِفَاءٌ مِنْ کل دَاءٍ وَ أَمَانٌ مِنْ کل خَوْفٍ وَ هولمَن أَخَذَلَهُ
۳٫ مکارم الاخلاق، ص ۱۶۷؛ سئل عن الصادق علیه السلام یأخذ الأنسان من طین قبر الحسین علیه السلام فینتفع به و یأخذه غیره و لاینتفع به قال و اللّه الذی لا اله الاّ هو ما أخذه احد و هو یری ان اللّه عزوجل ینفعه به الاّ ینفعه.
۴٫ کامل الزیارات، ص۴۶۵؛ وَ رَوَى أَبُو بَکْرٍ الْحَضْرَمِیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لَوْ أَنَّ مَرِیضاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ یَعْرِفُ حَقَّ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ حُرْمَتَهُ أَخَذَ لَهُ مِنْ طِینِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام مِثْلَ رَأْسِ الْأَنْمُلَهِ کَانَ لَهُ دَوَاءً وَ شِفَاء.
5.محسن قرائتی، خاطرات حجت الاسلام قرائتی، ج‏2، ص34.




[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]

سوم آبان

[=B Mitra]جمع تكنولوژي با اشتغال‌زايي

[=B Mitra]اگرچه تكنولوژي خدمات ارزنده‌اي به ما كرده‌است، ولي بايد هشيار باشيم كه بي‌كار شدن بخش عظيمي از مردم به‌خاطر حضور دستگاه‌ها و ماشين‌هاي پيشرفته به نفع خانواده‌، جامعه و كشور نيست. بي‌كاري ضررهاي مختلف روان‌شناختي، معنوي، خانوادگي، جامعه‌شناختي و...دارد. براي دفع و رفع اين ضررها بايد به بهانه‌ها مختلفي مردم را در شغل موردعلاقه و متناسب با استعدادشان به‌كار گرفت.
يكي از دوستان روحاني كه براي تبليغ به يكي از مناطق هندوستان رفته بود مي‌گفت: از مسيري هر روز عبور مي‌كردم، مي‌ديدم كه با وجود دستگاه‌هاي مختلف باز هم از افراد زيادي كمك مي‌گرفتند. از روي كنجكاوي آنجا رفتم و پرسيدم چرا از تكنولوژي كه كار را ساده مي‌كند در اين قسمت‌ها كمك نمي‌گيريد!؟ مسؤول آن بخش در پاسخ گفت: ما در فروشگاه‌ها نيز تا حدامكان نيروهاي انساني را مشغول مي‌كنيم تا آسيب‌هاي اجتماعي بي‌كار، فقرو....را دفع كنيم. دزدي، تجاوز به عنف به دليل نداشتن شرايط ازدواج، و مشاجرات اجتماعي و خانوادگي حاصل از بي‌كاري و...هزينه سنگيني براي نيروهاي نظامي، دستگاه‌هاي قضايي و دادگاه‌ها و زندان‌ها به‌بار مي‌آورد.[1]


پی نوشت :
[1] الفباي كار و كارمندي از منظر قرآن، محمدعلي قديري، ص27.



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=arial]چهارم آبان

[=B Mitra]
عوامل زیربنایی افسردگی

[=B Mitra]تعدادی از پژوهشگران عوامل مشترکی را در افرادی که به احتمال زیاد افسرده می شوند شناسایی کرده اند. افرادی که از افسردگی رنج می برند سبک‌های زیر در آنها به صورت عادت در می آیند. آنها باید یاد بگیرند که برای حفظ سلامت خود از این سبکها دست بردارند.
[=B Mitra]
- وابستگی غیر واقع بینانه به دیگران:
[=B Mitra]افراد افسرده عزت نفس خود را به شدت وابسته به تایید دیگران می دانند.
[=B Mitra]
- برخوردار نبودن از سیستم حمایت اجتماعی:
[=B Mitra] افراد مستعد افسردگی بیشتر درونگرا و منزوی هستند. آنها از مهارتهای لازم برای حفظ روابط حمایت کننده استفاده نمی کنند.
[=B Mitra]
- افراد افسرده ذهن خود را با مسایل منفی مشغول می کنند
[=B Mitra]. آنها زمان زیادی را صرف یادآوری موارد منفی زندگیشان می کنند
[=B Mitra]
- آسیب پذیری کمال گرایانه:
[=B Mitra] افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند و چون کامل نیستند، خود را بی ارزش و زندگیشان را بیهوده تلقی می کنند.
[=B Mitra]
- کنترل بیرونی:
[=B Mitra] افراد افسرده فکر می کنند رویدادهای مهم زندگیشان خارج از کنترل آنهاست.

افراد افسرده، خود را ناتوان و درمانده می کنند، زیرا بسیاری از موقعیتها را ناخوشایند در نظر می گیرند. وقتی رویداد ناخوشایندی خارج از کنترل شما است به نفعتان است که حقیقت را قبول کنید. خودخوری کردن درباره رویدادی که نمی توانید تغییرش دهید هیچ نتیجه ای ندارد. [1]

خدایا به ما رحمت عطا کن تا چیزهایی را که نمی توانیم تغییر دهیم، با آرامش بپذیریم، شهامت عطا کن تا چیزهایی را که باید تغییر یابند، تغییرشان بدهیم و خرد عطا کن تا بین این دو تمایز قایل شویم.



پی نوشت :
1- کلینکه، کریس ال، مهارتهای زندگی، ص 149-151



[="Tahoma"][="Black"]پنجم آبان[=B Mitra]

[=B Mitra]
چگونه به کودکان پاداش بدهيم؟
[=B Mitra]
[=B Mitra]پاداشِ مناسب به كودك براي تكرار رفتار درست، انگيزه مي‌دهد.
* كارهاي درستِ جديد كودك را بلا‌فاصله پاداش دهيد.
* به هر رفتار خوب، يك امتياز دهيد و بگوييد «اگر ده امتياز بگيري، فلان جايزه پاداش توست».
* با پيشرفت كودك، شرايط دريافت پاداش را سخت‌تر كنيد.
* پس از تثبيت رفتار جديد، فاصله ميان پاداش‌ها را طولاني و طولاني‌تر كنيد تا در نهايت آن رفتار تبديل به يك عادت شود.
* بهتر است نوع پاداش را بر اساس تمايلات منطقي كودك تنظيم كنيد. از كودك بپرسيد «اگر بتواني سه آرزو بكني، چه مي‌خواهي؟»، «اگر به اندازة ... پول داشتي، چه مي‌كردي؟»
* پاداش‌ها را متنوع كنيد تا هميشه جاذبه داشته باشند.
* هرگز به پاداشي كه از عهده انجامش برنمي‌آييد، قول ندهيد.
* خوش‌قول باشيد و خيلي زود پاداش وعده داده شده را بدهيد.
* دقیقاً به كودك بگوييد كه براي دريافت پاداش چه بايد بكند؛ نگوييد «مسئوليت‌‌پذير باش!»، بگوييد «لطفاً صبح‌ها خودت رختخوابت را جمع كن». [1]


پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان،موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(ره)،معاونت تربیتی فرهنگی



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra]ششم آبان

[=B Mitra]
بررسی خساست خواستگار
[=B Mitra]

[=B Mitra]فرق است بين خساست و اقتصادي بودن و مديريت دخل و خرج. مردي كه نفقه مي‌دهد بايد به تعبير روايات هنر تقدير معيشت و اندازه داري در مخارج زندگي داشته باشد؛ولي زندگي با فرد خسيس بسيار طاقت فرسا است.

براي اين كه بدانيد خواستگار خسيس است از شيوه هاي مختلفي مي توان كمك گرفت از جمله:
[=B Mitra]
[=B Mitra]سوالاتی در مورد تامین سطح زندگی آینده(حتی برایتان مثال بزنند که برای نمونه زندگی شما را شبیه به سطح زندگی چه کسی تامین می کنند)، تامین نیازهای مالیتان، میزان گردش و تفریحی که به آن معتقدند، نحوه مدیریت مالی در زندگی مشترک، نقش و جایگاهی که برای پس انداز قایلند و .. را مورد بررسی دقیق قرار دهید.

ضمنا حتما در میان دوستان و آشنایان و همکاران و حتی نزدیکان ایشان تحقیق جدی انجام دهید و ببینید ایشان از لحاظ مادی دارای چه روحیاتی بوده و ضمنا آیا خسیس هستند یا خیر؟

ببینید که ایشان چقدربه مسایل مالی اهمیت می‌دهند؟ چقدر پس انداز کردن در زندگی شان مهم است؟ آیا خرج کردنشان متناسب با وضعیت مالی شان است یا اینکه دستشان را محدود می گیرد و دایما سعی در صرفه جویی افراطی دارند؟

حتما یک الی دو جلسه مهمانی به منزل ایشان بروید؛البته به صورت خانوادگی و نوع پذیرایی کردن انها را بررسی کنید.[1]


پی نوشت :
1- سایت تبیان، مشاوره، تاريخ مراجعه93/8/2



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra]هفتم آبان

[=B Mitra]پاداش وساطت در ازدواج
[=B Mitra]

[=B Mitra]در دین مبین اسلام همواره تاکید زیادی بر اهمیت ازدواج شده است. آنقدر که پیامبر گرامی اسلام، ازدواج را کامل کننده دین معرفی می کنند.
از همین رو، به هم رساندن دو جوان، ارزش و اهمیتی در دین اسلام دارد که آن را دارای پاداش های دنیوی و اخروی می کند. در این جا به برخی از این احادیث و روایات مربوط به پاداش وساطت در ازدواج می پردازیم:

[=B Mitra]بهره مندی از رحمت خدا[=B Mitra]
پیامبر اکرم(ص): هر کس شاهد ازدواج مرد و زن مسلمان شود، رحمت حق او را در برمی گیرد و ثواب هزار شهید برایش می نویسند و براى هر گامى که برمی دارد، ثواب یک پیغمبر دارد و براى هر کلمه‏ اى که جهت اصلاح طرفین بگوید، ثواب عبادت یک سال می برد و به خانه خود باز نمی گردد، مگر اینکه آمرزیده شده است. (ارشاد القلوب)
[=B Mitra]

پاداش آخرت[=B Mitra]
پیامبر اکرم(ص): هر کس در ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در بهشت به او کرامت می فرماید و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزو شهیدان خواهد بود.»(ارشاد القلوب)

[=B Mitra]بهره مندی از سایه عرش خدا[=B Mitra]
امام موسی کاظم(ع): در قیامت برای خدا سایه‌ای است که زیر آن سایه نمی‌آرمد، جز پیامبر یا جانشین پیامبر یا مومنی که بدهکاری مومنی را پرداخته یا مومنی که مومن مجردی را از بی‌همسری رهانده باشد. (جامع الاخبار).[1]


پی نوشت :
1- سایت تبیان، مشاوره، تاريخ مراجعه 93/8/2



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]هشتم آبان

[=B Mitra]تنبیه بدنی ممنوع
[=B Mitra]

[=B Mitra]مردی در حضور امیرالمؤمنین (ع) در مورد تربیت فرزند خود شکایت کرد. حضرت فرمودند: «فرزندت را نزن، برای تأدیبش از او قهر کن، اما قهرت را طولانی مکن».
برخی از آثار منفی تنبیه جسمی عبارتند از:
1-تحقیر شخصیت؛
2- ایجاد روحیه تسلیم پذیری (توسری خوری)؛
3- ایجاد کینه در برابر فرد تنبیه کننده؛ 4
- ترس و اضطراب؛
5- از بین رفتن اعتماد به نفس؛
6-ایجاد روحیه زورگوئی و یاغی‌گری؛
7- مهارت در انجام جرم (یعنی: والدین با تنبیه بدنی به کودک می‌آموزند که در ارتکاب عمل خلاف، دقت بیشتری داشته باشد تا تنبیه نشود)؛
8- بی اعتمادی به والدین؛
9- عدم امنیت؛
10- دروغ گوئی؛
11- پنهانی و درونی شدن رفتار اشتباه.

از تنبیه غیربدنی نیز باید به حدّ ضرورت بعد از طی مراحل سازنده دیگر استفاده کرد.

برای تنبیه سازنده و کارآمد، شرایط و ویژگی‌هایی گفته شده است که به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌کنیم:
1- تنبیه باید با نوع خطا و شدت آن متناسب باشد.
2- هدف از تنبیه، نباید فرونشاندن خشم و عقده گشائی والدین باشد؛ بلکه باید برای اصلاح رفتار کودک صورت گیرد.
3- علت تنبیه باید برای کودک مشخص باشد.
4- کودک نباید احساس کند که چون خطایش به شما ضرر رسانده، او را تنبیه می‌کنید.
5- در تنبیه و توبیخ، بایست فعل و رفتار او مورد نظر قرار گیرد، نه خودِ او.
6- در تنبیه، باید عمدی و غیرعمدی بودن خطای کودک مدنظر باشد.
7- تنبیه نباید همراه با رسوائی خطاکار باشد و در مقابل دیگران انجام شود.
8- تنبیه باید بی درنگ و پس از انجام خطا صورت گیرد.[1]


پی نوشت :
1- سايت راسخون



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]نهم آبان

[=B Mitra]نكاتي درباره تربيت ديني

[=B Mitra][=B Mitra]تربیت عملی:[=B Mitra] شخصیت والدین در تکوین شخصیت کودکان اثر به سزایی دارد. وقتی انسان در منزل و زندگی خود اصول و دستورات اسلامی را رعایت کند، مثلاً نماز را اول وقت بخواند، به روزه و سایر واجبات اهمیت داده و آنها را به جا آورد، همیشه به یاد خدا باشد، هنگام شروع غذا خوردن بسم الله بگوید و با الحمدللٌه تمام کند و از نعمت‌های بی‌شمار خداوند شکر گزاری کند و ... همه اینها به کودک درس خداشناسی می دهد. مستحب است وقتی طفل متولد می شود در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بخوانند تا ندای الله اکبر از همان تولد در او تأثیر بگذارد و او را با توحید آشنا سازد.

کودک بیش از آنچه از شنیدن یاد بگیرد از «مشاهده رفتار»های ما می‌آموزد. بنابراین، میزان یادگیری کودک،زمانی که مشاهده می کند ما در شرایط سختی جملاتی مثل توکل بر خدا و ... به کار می بریم بیش از زمانی خواهد بود که ما می کوشیم تکیه کردن بر خدا و توکل بر او را به طور شفاهی به او یاد دهیم

[=B Mitra].
1- آموزش قرآن؛
[=B Mitra] پیشوایان دینی ما سفارش کرده اند که به کودکان خود قرآن را یاد بدهید. امام صادق (ع) فرمود: «به فرزندان خود سوره یس را یاد دهید؛ زیرا این سوره ریحانه قرآن است.
[=B Mitra]
2- بردن کودک به اجتماعات معنوی؛
[=B Mitra] مانند مساجد، مراسم دعا، هیئت های معتبر مذهبی و ...
[=B Mitra]
3- پاسخ های درست و ساده به پرسش های دینی کودک؛
[=B Mitra]کودکان کنجکاو هستند و درباره چیزهایی که می-بینند و یا می شنوند بسیار می پرسند. پرسش های دینی کودک گام هایی است که او به سوی ایمان کامل بر می دارد و نباید این گونه پرسش های او، ما را مضطرب کند.[1]


پی نوشت :
1- سایت اسلام کوئیست، گوناگون، تاريخ مراجعه:93/8/3



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]دهم آبان

[=B Mitra]بدغذا خوردن افسردگي مي‌آورد
[=B Mitra]

[=B Mitra]تغذيه،تاثيري شگرف بر سلامت جسمي و روحي ما دارد. تحقيقات اخير مشخص كرده است مصرف چربي‌هاي ترانس و اشباع،نه تنها مي‌توانند عامل ابتلا به ناراحتي‌هاي قلبي باشند بلكه خطر ابتلا به افسردگي را هم بالا مي‌برند.
تحقيقات انجام شده توسط پژوهشگران اسپانيايي روي عادات غذايي 12 هزار و 59 فرد دانشگاهي نشان داده است افرادي كه «چربي‌هاي ترانس» زياد مصرف مي‌كنند 50 درصد بيش از سايرين در معرض افسردگي قرار دارند؛برخلاف آنها افرادي كه اهل مصرف چربي‌هاي يك ظرفيتي غيراشباع هستند كمتر از سايرين به افسردگي دچار مي‌شوند. به گفته متخصصان داشتن يك رژيم سالم غذايي نه تنها خطر ابتلا به ناراحتي‌هاي قلبي و انواع سرطان‌ها را پايين مي‌آورد بلكه سلامت روان را هم تضمين مي‌كند. مثلا داشتن رژيم مديترانه‌اي مانع از بروز افسردگي مي‌شود؛برخلاف آن رژيم‌هاي غربي احتمال افسردگي را بالا مي‌برند. آلمودنا سانچز استاد طب پيشگيري از دانشگاه لاس پالماس دگران در اين باره گفت: هر چه قدر يک فرد بيش‌تر از چربي‌هاي ترانس استفاده کند به همان ميزان با احتمال بيش‌تري تحت تاثير اثرات مخرب ناشي از آن قرار خواهد گرفت.
اين در حالي است که نوع ديگري از چربي‌ها که در ماهي‌ها، روغن‌هاي گياهي و روغن زيتون يافت مي‌شوند مي‌توانند خطر ابتلا به علائم افسردگي را تا حد زيادي کاهش دهند.
در حال حاضر نزديک به150ميليون نفر در جهان از علائم افسردگي رنج مي‌برند که اين آمار در طول سال‌هاي گذشته رشد چشم‌گيري داشته است. دانشمندان معتقدند تغيير در رژيم غذايي انسان‌ها از مهم‌ترين عوامل بروز اين حالت در جامعه مدرن امروز شده است. [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1- سلامتیران (پایگاه اطلاع رسانی سلامت ایران)، تاريخ مراجعه: 93/8/2



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]

[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]
یازدهم آبان

[=B Mitra]پدر و مادری در نهایت لذت

[=B Mitra]همه ما آرزو داریم که بهترین پدر و مادر برای فرزندان خود باشیم ولی چقدر در این کار موفقیم؟ مشغله های روزمره، بازیگوشی کودکان امروز، تعداد کم فرزندان، پدر و مادرانی که دغدغه های بزرگتری از رسیدگی به فرزند خود دارند، خانه های کوچکتر و بدون حیاط و حوض و درخت، فاصله و دوری از بستگان و...سبب شده تا نتوانیم آن پدر و مادری که آرزو داشتیم بشویم.
این دورانی که فرزندتان در آن قرار دارد، هیچ زمان برنمی گردد، سعی کنید قبل از آن که حسرت بخورید، از همین امروزتان لذت ببرید، دل مشغولی هایتان را به کناری بیندازید و با فرزندتان ، کودکانه بخندید و شاد باشید .

1-رسوم و سنت های خانوادگی ایجاد کنید
داشتن رسوم و سنت های ویژه به شما و کودکانتان فرصتی برای مرتبط شدن می دهد، اهمیتی ندارد که آن رسوم چه باشد.پختن یک وعده غذای ساده با هم، خواندن یک داستان هر شب، کاشتن گل یا باغبانی کردن در باغچه، انجام دادن یک بازی مورد علاقه فکری.

2- نقش یک والد نمونه خوب را ایفا کنید
والدین هر شب باید از خودشان بپرسند، اگر کودک من فقط از رفتارهای من می آموزد، امروز به او چه آموختم؟ احتمالاً متداول ترین اشتباهی که پدران و مادران مرتکب می شوند این است که حرفی می زنند و برخلاف آن انجام می دهند. ما درباره خویشتن داری و صبر برای کودکانمان سخنرانی می کنیم و سپس وقتی در ترافیک گیر می کنیم از خشم منفجر می شویم. به آنها می گوییم غیبت نکنند و سپس درست همان کار را انجام می دهیم. آنها را ملزم می سازیم با صداقت باشند ولی خودمان دروغ می گوییم.این بدان معنی نیست که والدین مجبورند کامل و ایده آل باشند اما وقتی در کاری شکست می خوریم نیاز داریم که کودکانمان از اشتباهات ما بیاموزند.[1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1- سایت تبیان، مشاوره، تاريخ مراجعه: 93/8/2



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]

[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]دوازهم آبان

[=B Mitra]چگونه بهترین همسر باشیم :Ebraz Doosti:

[=B Mitra]1- از توجه و احترام به والدينِ همسر، دريغ ننمائيد. هر چه شما بيشتر به آنها محبت كنيد آنها به فرزند خود و عروس خود بيشتر علاقه مند و زندگى با آنها و كنار آنها دلپذيرتر مى گردد. :hamdel:
2- توجه به مطالعه و اختصاص ساعاتى از روز به مطالعه به زندگى شما يك انضباط علمى و ارزشى مى دهد و شما و زندگى شما را از ديگر زندگى ها متمايز مى كند.:hamdel:
3- راههاى جلب رضايت همسر خود را كه به صورت اختصاصى است شناسائى نمائيد. هنر يك زن در اين است كه به اين راه ها توجه بيشترى نموده و آنها را از اول زندگى خوب شناسائى نمايد تا بتواند همسر خود را دائما خشنود و راضى نگه دارد.:hamdel:
4- توجه بيشتر به عبادات و رعايت حد و حدود آن ، تا به زندگى خود يك زيبائى معنوى بيشترى داده باشيد.:hamdel:
5- تا مى توانيد از الفاظ و كلمات ارزشمند و مثبت استفاده نمائيد تا همسر شما به عقل و ارزش عقلى شما بيشتر توجه كند.:hamdel:
6- توجه به جاذبه هاى ظاهرى خود در نزد شوهر، ترتيب ظاهر متناسب و مورد پسند همسر تا خاطر او را بيشتر به خود جلب كرده باشيد.:hamdel:
7- به کیفیت دست پخت خود و ذائقه همسرتان اهتمام داشته باشید.:hamdel:
8- توجه به گفتارها و انجام سريع خواسته هایی كه در مواقع خاص دارد تا احترام شما نزد او به حقيقت بپيوندد و او شما را قلبا دوست داشته باشد.:hamdel:
9- شنونده خوبى براى حرفهاى همسر خود باشيد تا او هم شنونده خوبى براى حرفهاى شما باشد.:hamdel:
10- با شرايط او سخن بگوئيد نه با شرايط خود، تا او بيشتر حس ‍ كند كه دركش مى كنيد. [1]:hamdel:


پی نوشت :
1- سایت مرکز اطلاع رسانی قدیر، محسن کاظمی، چگونه بهترین همسر باشیم، تاريخ مراجعه: 93/7/28




[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]سیزدهم آبان


[=B Mitra]كتاب «حكمت نامه كودك»

[=B Mitra]

[=B Mitra]كتاب «حكمت نامه كودك» نوشته محمد محمدی ری شهری، از انتشارات دارالحديث قم،
دارای سه بخش اصلی: بنياد تربيت كودك، حقوق فرزندان، و وظايف كودك است.

يكی از اساسی ترين اهداف تشكيل خانواده، تربيت نسل صالح است. تربيت و پرورش فرزند به عنوان ميوه زندگی و ثمره ازدواج برای والدين اهميت فوق العاده ای دارد.

دوران كودكی زيربنای شخصيت انسان و بهترين زمان برای تربيت است، امّا سؤال مهم اين است كه تربيت سعادت بخش چيست و شيوه تربيت صحيح كدام است؟ در احاديث معصومين(عليهم السلام) آموزه های حكيمانه ای در اين باره وجود دارد كه می تواند راه گشای خانواده ها و دست اندركاران تربيت كودك باشد.

[=B Mitra]بخش نخست [=B Mitra]بنياد تربيت كودك در چهار فصل به مباحثی، همچون: مسؤوليت جامعه اسلامی در سازماندهی خانواده های شايسته، نقش وراثت در خوشبختی فرزند، نقش تغذيه ی پدر و مادر در سلامت و سعادت فرزند و نقش چگونگی انعقاد نطفه در آينده فرزند از زبان پيشوايان اسلام پرداخته است.

[=B Mitra]بخش دوم [=B Mitra]به حقوق نوزاد اختصاص دارد. اين بخش در شش فصل به موضوعات: حقوق نوزاد، حقوق كودك شيرخوار، آموزش و پرورش، اخلاق و تربيت، بازی، دعا و ... پرداخته است.

[=B Mitra]بخش سوم[=B Mitra] بررسی وظايف كودك را بر عهده دارد. مطالب ارايه شده در اين بخش زمينه وظيفه شناسی كودك را فراهم می سازد. اين بخش در چهار فصل، رهنمودهايی را در زمينه وظايف شخصی كودك، وظايف او در برابر پدر و مادر، آموزگار، بزرگ تر از خود و دوستان ارايه می كند.

حكمت نامه كودك سومين مجموعه از سلسله نوشتارهايی است كه با بهره گيری از رهنمودهای حكيمانه قرآن كريم و سخنان نورانی اهل بيت (عليهم السلام) به صورت موضوعی برای استفاده اقشار مختلف جامعه تدوين شده است. متن كتاب حاضر در كتابخانه سايت دارالحديث موجود است.

متن كتاب
http://riqh.ac.ir/n3647-e31628.html


[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]چهاردهم آبان

[=B Mitra]دوستی یا وابستگی؟

[=B Mitra]روان‌شناسان معتقدند احساس تعلق و وابستگی به دیگران از اساسی ترین نیازهای فردی است و بر رشد روانی،جسمی و اجتماعی فرد تأثیر می گذارد. در واقع،دوستان برای فرد تكیه گاهی هستند كه به او احساس امنیت می دهند. بنابراین دوستی منطقی و عاقلانه باعث آرامش شده و به کمال و احساس مثبت در زندگی کمک می کند، اما دوستی هایی که باعث به هم ریختگی وضعیت روانی شود یک نوع وابستگی بیمارگونه است. علاقه و وابستگى به دوستان تا وقتى كه موجب اخلال در برنامه زندگى و كارى انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف ایمان و اراده نگردد اشكالى ندارد.

بهترین سیاست در دوستی، میانه‌‏روى است و زیاده‌‏روى و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشكلات ذكر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشكلات آن فكر كنید و سعى كنید خود را قانع كنید كه افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شما است.

بنابراین اگر در دوستی خود گرفتار وابستگی هستید، لازم است:
1- لیستی از آسیب ها و ضررهای روانی که در این رابطه متحمل شده یا می شوید را بنویسید
2- سعی کنید تعداد دوستانتان را زیاد و رفت و آمد را با آنها بیشتر کنید.
۳- به توانایی ها و نقاط مثبت خودتان توجه کنید و سعی کنید با تکیه بر نقاط مثبت و خودگویی مثبت اعتماد به نفس و خودارزشمندی خودرا بالا ببرید .
۴- مهارتهای جدیدی فرا بگیرید و ورزش و تعاملات اجتماعی را بیش از بیش اهمیت دهید. [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1- سایت شهر سوال، مشاوره و خانواده، تاريخ مراجعه93/8/2



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]پانزدهم آبان
[=B Mitra][=B Mitra]
علف به دهن بزي


[=B Mitra]مردی به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد: «من قصد دارم با زنى ازدواج كنم اما پدر ومادرم ميل دارند با زنى ديگر ازدواج نمايم.حضرت فرمود: با همان زنى كه دوست دارى ازدواج كن و زنى را كه پدر و مادرت به آن تمايل دارند رها ساز.»
پسر است که باید عمری را با همسرش زندگی کند نه پدر و مادر. بنابراین باید مورد پسند او باشد نه پدر و مادر. پسر باید سعی کند طبق معیارهايی كه در كتاب جوان و همسرگزيني بيان كرديم، همسر دلخواه و متناسب با معيارهاي كه مشاوران ازدواج بيان مي‌كنند را پیدا کند و بپسندد و با او ازدواج نماید و کاری با خواستن و نخواستن دیگران نداشته باشد.
اگر پدر و مادر پیشنهاد کردند با دختری ازدواج کند که او را نمی‌پسندد، بدون شرم و حیا بگوید: شما برای من می‌خواهید زن بگیرید نه برای خودتان، من هستم که باید با او زندگی کنم نه شما، من این دختر را دوست ندارم و حاضر نیستم با او ازدواج کنم. ممکن است پدر و مادر ناراحت شوند ولی ناراحت شدن آنها بهتر است از این که با او ازدواج کنید و خودتان را با صدها مشکل مواجه سازید و ناچار شوید عمری را با ناراحتی زندگی کنید. بعضی پدران و مادران واقعاً جاهل و خودخواهند و به بهانه‌های بی‌جا از ازدواج مشروع فرزندانشان مانع می‌شوند.[ البته بايد محترمانه سخنانشان را گوش داد و سخنان منطقي و تجربه آنها را به كار بگيرند تا انتخاب درست باشد و دچار مشكلات نشوند.]

به نامه‌های زیر توجه فرمایید:
آقای ... در نامه‌اش می‌نویسد:
مادرم اصرار دارد که همسر تو باید از خانواده‌ای اصیل باشد و اصالت در نظر او فقط مال و مقام است. یک روز در مینی بوس با دیدن دختری زندگی من دگرگون شد. جریان آن را با مادرم در میان گذاشتم. گفت: تو برای ازدواج آمادگی نداری، زیرا کار مناسبی نداری.
بعداً از اقوام و خویشان و پدر و مادرش سؤال کرد؛چون این امر برای مادرم مهم است که خویشان آنها چه کاره باشند! شهری باشند یا دهاتی، چند تا فرش در خانه دارند و فرش‌ها بافت کجاست. به هر حال موافقت نکرد.
ولی من خودم با خانواده دختر تفاهم و گفت‌وگو کردیم و به نتیجه رسیدیم که مادرم به خواستگاری برود. با اصرار زیاد مادرم را راضی کردم که به خواستگاری برود. روز خواستگاری فرا رسید. من به اتفاق پدر و مادر و خاله و مادربزرگم به منزل ایشان رفتیم و ای کاش زنده نمی‌ماندم که چنین روزی را ببینم. مادر در همان وهله اول از دیدن آنها یکه خورد و نتوانست اعصابش را کنترل کند و همه چیز با همان برخورد اول معلوم شد. خانواده‌ام عقیده دارند که اینها به ما نمی‌خورند چون دهاتی هستند و خانه‌شان توی کوچه است. و هیچ کدام از فامیلشان شغل مهم دولتی ندارد. تو با این انتخاب آبروی ما را برده‌ای، یا ما و یا او. مادر و پدرم فکر نمی‌کنند آخر مگر ما که هستیم که باید این قدر ایراد بگیریم. نمی‌دانم با این وضع چه کنم؟ از طرفی نمی‌توانم از آن دختر و خانواده چیز فهمش دل بکنم، زیرا جدا شدن از آن دختر به معنای تمام شدن زندگی من است. من و دختر به خوبی فهمیده‌ایم که بدون هم نمی‌توانیم خوشبخت بشویم و از طرف دیگر نمی‌خواهم پدر و مادرم رنجیده خاطر شوند، زیرا برایم زحمت کشیده‌اند. واقعاً شکست خورده‌ام، نمی‌دانم چه کنم؟ ولی این را بگویم که بی‌کار ننشسته‌ام و با تمام قوا کوشش می‌کنم بلکه آنها را راضی کنم، چون دوست دارم با رضایت پدر ومادرم عروسی کنم. شما را به خدا این را به خانواده‌ها بگویید که چرا با این کارهایشان جوانان را به بدبختی و انحراف می‌کشند؟ ارادتمند شما ....

آقای ... نیز در نامه‌اش می‌نویسد:
آیا پسران و دختران بلوچ حق انتخاب همسر ندارند؟ آیا باید پدر و مادر یا برادر بزرگ‌تر برایشان تعیین تکلیف نمایند و بگویند باید با فلانی ازدواج کنی؟ به این پدر و مادرها بگویید این قدر در سرنوشت فرزندان خود دخالت نکنید و به همین جهت طلاق در میان بلوچ‌ها زیاد شده است.

در خاتمه به جوانان توصیه می‌کنم که در مورد انتخاب همسر سعی کنند حتی المقدور رضایت و توافق پدر و مادر را جلب نمایند، و این امر به صلاح آنها و مطابق احتیاط است، زیرا جوانان خام و کم‌تجربه‌اند و راه ازدواج را طی نکرده و با مشکلات آن آشنا نیستند. اگر بدون مشورت و صلاح دید پدر و مادر وارد عمل شوند بیم آن می‌رود که کلاه سرشان برود و در دام همسری نامناسب گرفتار شوند. اما اگر با مشورت پدر و مادر که از تجربیات کافی برخوردارند وارد عمل شوند احتمال خطر کمتر خواهد بود. چون جوان به پدر و مادر نیاز دارد، اگر بتواند در انتخاب همسر با آنها تفاهم کند در آینده هم از کمک‌های بی‌دریغ‌شان استفاده خواهد کرد. خصوصاً این که پدر و مادر بر فرزند حق دارند و جلب رضایت آنها موجب خشنودی خدا خواهد شد.

[=B Mitra]
پی نوشت :
امينى، ابراهيم، جوان و همسر گزينى، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم) - قم، چاپ: پنجم، 1390
http://www.ibrahimamini.com/fa/node/674



[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]شانزدهم آبان

[=B Mitra]عوامل موفقیت در ازدواج

[=B Mitra]همسرگزینی و تشکیل خانواده مهم‌ترین رویداد زندگی دوره جوانی است و تا پایان عمر بر جریان حیات و سعادت فرد اثر می گذارد. موفقیت در ازدواج حاصل عوامل گوناگون است.
از جمله مهم‌ترین این عوامل عبارتند از:
ازدواج به موقع،
همانندی های شخصیتی،
شیوه های مناسب ارتباط با یکدیگر و حل اختلاف،
وحدت نظر آرمانی و فکری و عملی،
داشتن فرزند وتربیت او،
پافشاری بر تعهدات زندگی خانوادگی،
و برخورداری از امکانات مناسب شغلی و مالی و رفاهی.[1]


پی نوشت :
1-لطف آبادی، حسین، روانشناسی رشد، ج2، ص 235



هفد[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]هم آبان

[=B Mitra]كتاب خانه روان شناسي حديثي - قرآني



[=B Mitra]شعله هاي سرد (بررسی حسادت در قرآن و حدیث)، سروش محمد علی

غنچه هاي شرم، پسندیده عباس

آه سرد، سروش محمد علی

جوان، هيجان و خويشتنداري، گروه نویسندگان حدیث زندگی

در آمدي بر روانشناسي تنظيم رفتار با رويکرد اسلامي، شجاعی محمد صادق

تحكيم خانواده از نگاه قرآن و حديث، محمدی ری شهری محمد

هنر رضايت از زندگي، پسندیده عباس

جوان، شادي و رضايت از زندگي

الگوي شادي از نگاه قرآن و حديث، محمدی ری شهری محمد

تربيت جنسي از منظر قرآن و حديث، فقیهی علی نقی

دانشنامه احاديث پزشكي ج2 و1، محمدی ری شهری محمد

فرهنگ نامه آرزو، محمدی ری شهری محمد

فرهنگ نامه ادب، محمدی ری شهری محمد

فرهنگ نامه مهماني، محمدی ری شهری محمد

حكمت نامه جوان، محمدی ری شهری محمد

حكمت نامه كودك، محمدی ری شهری محمد

انسان شناسي از منظر قرآن و حديث،محمد محمدی ری شهری

کتابخانه دیجیتال مرکز آموزش الکترونیکی دانشگاه قرآن و حدیث



[=B Mitra]

[=B Mitra]هجد[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]هم آبان

[=B Mitra]چند روش‌براي کنترل خشم


[=B Mitra]1- ذكر «لا حول و لا قوة الا باللَّه» را زياد بر زبان جارى سازيد و سوره «والعصر» را زياد بخوانيد.
امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند به برخى از انبيا وحى كرد : اى فرزند آدم!در وقتى كه غضبناك گرديدى، مرا ياد كن تا من هم تو را در وقت غضبم ياد كنم و تو را هلاك نسازم» (بحار الانوار، ج‏73، ص 276، ح‏29).

2- هنگامى كه عصبانى مى ‏شويد، در خودتان يك تغيير فيزيكى ايجاد كنيد؛ مثلاً مقدارى قدم بزنيد و سعى كنيد در آن لحظات تصميم نگيريد و اگر آب در دسترس شما است، مقدارى آب خنك ميل كنيد و دست و صورت خود را بشویید.

3- اگر امكان دارد، هنگام عصبانيت يا بى حوصلگى و كسالت، يك دوش آب ولرم بگيريد.

4- چند لحظه دراز بكشيد و چشمان خود را ببنديد و همه ماهيچه ‏هاى خود را شل كنيد تا آرامش عضلانى پيدا کنید، و فكر خود را از آنچه موجب عصبانيت شما شده است، منصرف كنيد و به عضلات بدن خود تمركز يابيد.

5- به خودتان تلقين كنيد كه آن مشكل، فاجعه نيست؛ مگر آسمان به زمين آمده است؟ ديگران در چنين مواردى چه مى‏ كنند؟ آيا همه عزا مى‌ گيرند؟

6- وقتى كه با امور عصبانيت آفرين مواجه هستيد، براى مدتى (حدود 10 تا 15 دقيقه) راه دريافت‏هاى حسى خود را سد سازيد. براى مثال جلوى گوش های خود را بگيريد و چشمان خود را ببنديد و سر خود را پايين اندازيد تا دريافت‏هاى عصبانيت تحت كنترل شما در آيند و موجب تحريك بيشتر شما نشوند.

7- بیشتر با افراد حليم، صبور، غيرعصبى و خوش مشرب معاشرت كنيد.

8- به عنوان تمرين،گاهى با افرادى كه سليقه آنها را نمى‏ پسنديد، برخورد كوتاه مدت داشته باشيد. [1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1- سایت پرسمان دانشجویی





[=B Mitra][=B Mitra]نوزد[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]هم آبان


[=B Mitra]آزار جنّيان




[=B Mitra]سؤال: اگر مورد آزار جنّيان واقع بشويم چه بايد بكنيم؟
[=B Mitra]جواب: آزار جنّيان فرقى با اين‏كه كسى پشت سر شما دروغ ببافد نمی كند. در آن‏جا شما در حدّ خود از خودتان دفاع می كنيد و باقى آن را هم به خدا واگذار می نماييد كه خدا مدافع بزرگى است. مشكل اينجا است كه فكر می كنيم جنيان آزادند هر كارى‏ خواستند بر عليه ما بكنند و ما در مقابل آن‏ها دست‏ بسته هستيم. چنين خبرى نيست، ما چوب تصورات غلط خود را مى ‏خوريم، حال اگر خدا بخواهد اين چوب را به شما بزند ممكن است از طريق ساحر و جنّ بزند. ما بايد بگوييم خدايا ما را ببخش. عملًا از طريق اصلاح خود و پناه ‏بردن به خدا مشكل برطرف مى‏ شود.

در كتاب «سفينةالصادقين» آمده است؛«جناب آيت‏ الله شيخ مرتضى طالقانى- استادِ مرحوم علامه محمدتقى جعفرى- مى‏ فرمايد:تصميم گرفتم در مسجد سهله چله بگيرم، و چون ديدم وقت ندارم براى خود غذاى گوشتى تهيه كنم بنا را بر آن گذاشتم كه غذاى حيوانى نخورم. چند روز گذشت؛ در حالى كه در حجره تنها بودم متوجه شدم يك نفر كنارم نشسته است، كمى جا خوردم! گفت:آقاى شيخ مرتضى نترس، چون شما تصميم گرفتيد حيوانى نخوريد ما جنّيان مى ‏توانيم به شما نزديك شويم. من از اجنّه هستم، آمده‏ ام خدمت شما كارهايتان را انجام دهم، و با هم رفيق مى‏ شوند. اتفاقاً يكى از خانواده ‏هاى نجف، از اعراب باديه‏ نشين خدمت حاج آقا شيخ مرتضى آمد و گفت؛ مدتى است به داخل خانه ‏ى ما سنگ پرتاب مى‏ كنند، هر چه نگاه مى‏ كنيم هيچ كسى نيست، فقط سنگ مى ‏زنند، اگر مى ‏شود كارى بكنيد. آقاى شيخ مرتضى از جنّى كه با او رفيق شده بودند مى ‏خواهند كه بگو به خانه اين بنده خدا سنگ نزنيد، آن‏ها هم به دستور آقا ديگر سنگ نمى ‏زنند، گويا عصبانيت آن‏ها از آن شخص باقى بوده و به همين جهت بعد از رحلت آقا، دوباره سنگ مى ‏زدند».

اين قضيه را عرض كردم تا متوجه باشيم علت آزار بعضى از جنّيان خود ما هستيم. ما متأسفانه از سر بى‏ كارى فضولى ‏هاى بى ‏خود مى‏ كنيم و در اثر اين تجسس‏ها پاى جنّيان را در زندگى خود باز مى ‏نماييم. همين‏طور كه فضولى مى ‏كنيم ببينيم همسايه امشب چه غذايى مى ‏خورد، نقشه‏ ها مى‏ كشيم تا از كار مردم سر در بياوريم، و موجب ناراحتى همسايه مى ‏شويم. اخيراً شنيدم خانمى كه از شوهرش طلاق گرفته و نزد مادرش زندگى مى ‏كرد، فهميد شوهرش براى اين‏كه ببيند اين‏ها چه مى ‏كنند با هزار صدمه يك خانه‏ اى كنار خانه آن‏ها كرايه كرده بعد با دوربين از كانال كولر آن‏ها را زير نظر گرفته، حالا كارش لو رفته و با شكايت آن خانم فعلًا آقا زندان است. آخر مگر بيكارى، تو كه همسرت را طلاق دادى ديگر به تو چه مربوط است كه آن‏ها چكار مى ‏كنند. در همين راستاست كه انرژى زيادى خرج مى‏ كنيم تا جواب فضولى‏ هايمان را بدهيم، خيالات ما تحريك مى‏ گردد و زمينه‏ ى تعقيب جنّيان در ما فراهم مى ‏شود و آن‏ها هم عكس‏ العمل نشان مى‏ دهند.

جنّى ‏ها از نظر حوزه ‏زندگى اصلًا در حوزه ‏ى زندگى ما قرار ندارند، در ساحت و مرتبه ‏ى ديگرى در اين عالم زندگى مى‏ كنند و هيچ ربطى هم به ما ندارند؛ اما اگر ما وارد زندگى آن‏ها شديم و با انواع حيله خواستيم آن‏ها را تسخير كنيم و يا از كار آن‏ها سر در بياوريم، ماجرا شروع مى ‏شود. جلسه‏ ى قبل عرض كردم چقدر بايد تلاش كرد تا يك جنِّ سرگردان را تسخير كنيم و اراده‏ هاى خود را به او تحميل نماييم، بالأخره او هم در سر فرصت انتقامش را مى‏ گيرد. ما اگر با صرف انرژى زياد جنّى‏ ها را وارد حوزه خودمان بكنيم بالأخره بين ما و آن‏ها تصادم پيش مى ‏آيد و نمونه تصادم‏ها آن سنگ‏ پراندن و امثال آن است. همان‏طور كه ما به شيطان ميدان مى‏ دهيم كه وارد روح و روان ما بشود و عنان زندگى ما را در دست گيرد، هر چقدر ما به او ميدان بدهيم جلو مى ‏آيد تا آنجايى كه به تعبير اميرالمومنين (ع) اول بى ‏آبرويت مى‏ كند، بعد هلاكت مى ‏نمايد.

الحمدلله شما با زيارت امام معصوم و يا با ماه محرم و رمضان، مانع نفوذ همه‏ جانبه‏ ى شيطان مى ‏شويد و گرنه بيچاره مى‏ شديد. امثال آيت‏الله شيخ مرتضى طالقانى كه به جنّيان ميدان نمى ‏دهند نه تنها مورد آزار آن‏ها قرار نمى ‏گيرند، بلكه به آن‏ها دستور هم مى ‏دهند. با آقايى مصاحبه كرده بودند كه مى ‏گفت جنّيان مى‏ آيند فرزندم را مى ‏برند و او را در بعضى شهرها گردش مى‏ دهند و مى ‏آورند، از اين قضيه خوشحال هم به نظر مى ‏رسيد، در حالى كه اگر درست باشد معلوم نيست كار به كجا مى ‏كشد. اشكال اساسى آن است كه ما وارد حوزه‏ ى زندگى آن‏ها شويم و يا اجازه دهيم كه آن‏ها وارد زندگى ما شوند.[1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1. اصغر طاهرزاده، جايگاه جن و شيطان و جادوگر در عالم، ص 79.



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]بیستم[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان

[=B Mitra]آثار شوخی غیر حلال

[=B Mitra]
1. کاهش نیروی عقل
2. کاهش نور ایمان
3. گم شدن حقایق
4. از بین رفتن وقار و هیبت
5. از بین رفتن نورانیت و صفای باطن
6. کینه و دشمنی
7. ریختن آبروی دیگران
8. دوری از خدا
9. شادی شیطان و دشمن
10. جسور شدن نادان و دشمن
11. ایجاد تفرقه بین مسلمانان
12. رواج فساد و فحشا
13. عِقاب اخروی [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. محمدحسين قديري، شوخ طبعي‌هاي طلبگي، ص316.

[=B Mitra]

[=B Mitra]
براي مطالعه بيشتر:

[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]بیست و یکم[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان

[=B Mitra]دفع و رفع اختلافات ( نسخه اي حكيمانه)
[=B Mitra]


آيت الله بهجت (ره):
وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است،
ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم .



[=B Mitra]
[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]بیست و دوم[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان

[=B Mitra]مرکز ملی پیشگیری از ایدز

[=B Mitra]بيماري [=B Mitra]ايدز[=B Mitra] چالش مهم هزاره سوم در جهان و ايران، يك بيماري عفوني است كه ريشه‌ها و علل قوي رفتاري، آن را به صورت مشكلي بزرگ درآورده است. اعتياد و رفتار جنسي پرمخاطره دو علت مهم اين بيماري است و اين دو پديدۀ پيچيده و مشكل،خود دلايل غامض و دشوار متعددي مثل فقر، بيكاري، عدم پایبندی به اخلاق و رفتار صحیح، طلاق و ديگر آسيب هاي اجتماعي دارد.

بررسی آمارها در ایران حاکی از ابتلای دست‌کم ۲۷ هزار نفر به این بیماری است که با توجه به روند پنهان این بیماری و بی‌اطلاعی قربانیان از وجود آن می‌تواند به مراتب بیشتر از این ارقام باشد. در این راستا کمیته پیشگیری و کنترل [=B Mitra]ایدز[=B Mitra] سازمان بهزیستی کشور، با توجه به اهداف سازمانی و درک صحیح الگوی پیشگیری به جای درمان ، اقدام به راه اندازی وب سایت مرکز ملی پیشگیری از[=B Mitra] ایدز[=B Mitra] ایران به آدرس[=B Mitra] www.AIDS.ir[=B Mitra] نموده است.

این وب سایت، از سال ۱۳۹۲ با نسخه آزمایشی شروع به فعالیت نموده است و با توجه به ماهیت اینترنتی و عدم نیاز به مراجعه حضوری و افشا هویت کاربران، می تواند پل ارتباطی مناسبی برای دریافت آموزش‌‌ها و اطلاعات برای افراد جامعه باشد.

مرکز ملی پیشگیری از[=B Mitra] ایدز[=B Mitra] ایران ضمن پوشش آخرین خبرهای مرتبط با این بیماری، نسبت به اطلاع رسانی درباره همایش‌ها، کارگاه های آموزشی و سمینارهای علمی، به معرفی مراکز فعال در این حوزه اقدام می‌نماید. معرفی و امکان دریافت کتاب‌های الکترونیکی، مقالات و پاورپوینت های آموزشی مرتبط نیز از دیگر امکانات این وب سایت است.

[=B Mitra]
پی نوشت :
www.AIDS.ir



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]بیست و سوم[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان

[=B Mitra]کاسه چوبی

[=B Mitra]
این جهان کوه است و فعل ما ندا **** سوی ما آید نداها را صدا

پیرمرد با پسر، عروس و نوه کوچیکش زندگی می کرد.چشم هاش کم سو شده بودند و دست هاش لرزون.
همین هم باعث شده بود تا هر وقت غذا می خوره مقداری از اون رو روی زمین بریزه.چند تائی بشقاب و کاسه بلوری هم از دستش افتاده و شکسته بود.
پسر و عروسش هم تصمیم گرفتند از اون به بعد واسه پدربزرگ سفره ای جدا بندازند تاخودشون با آرامش بیشتری دور هم غذا بخورند.
روزها همینطور پشت سر هم می گذشتند و جز نوه کوچولو کسی متوجه غصه پدربزرگ و اشکی که موقع تنها غذا خوردن توی چشم های بی رمقش حلقه می زد نبود.
یه روز پدر و مادر دیدند که کوچولوشون داره تلاش می کنه تا با چوب و چسب چیزی بسازه.
پدر پرسید : پسرم چکار می کنی؟
و جواب شنید که :می خوام دو تا کاسه چوبی براتون درست کنم که وقتی پیر شدید ازشون استفاده کنید.پول هام رو هم دارم جمع می کنم تا دوتا سفره هم براتون بخرم و بتونید جدا از من و خانواده امغذا بخورید!
حرف و رفتار پسرک اونها رو حسابی تکون داد و همون شب دست های پدربزرگ رو گرفتند واونو سر سفره خودشون نشوندند و دلچسب ترین غذای عمرشون رو خوردند. [1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
[1] . نرم افزار نیش ها و نوش ها، انجمن نرم افزار سایت اسک دین دات کام



[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]بیست و چهارم[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان

[=B Mitra]هنر و مهارت تربيت و تبلیغ

[=B Mitra]

[=B Mitra]بنّایی را در نظر بگیرید که همه سفارشات خرد و کلان مربوط به بنّایی مانند شناژبندی، آجرچینی، سقف‌زنی، نصب در و پنجره، گچ و خاک، موزاییک‌کاری، کاشی‌کاری، گچ‌کاری و... را قبول می‌‌کند. به دلیل پايين بودن کیفیت، کمّیت و بازدهی در زبان عرفی به او و امثال او «همه کاره هیچ کاره» گویند. البته همین فرد اگر کارها و خرده کارهایی که نیاز به تخصص ندارد را بپذیرد و آنهایی که نیاز به تخصص دارد را ارجاع دهد، کمک خوبی برای رشد کارهای مهم‌تر متخصصان و مردم است. مشکل کار وقتی است که از نظر تخصص پا درکفش بزرگ‌تر از خودش کند. بی‌تردید فردی که در یکی از این رشته‌ها تخصص دارد از نظر زیباشناختی و ظرافت، محکم کاری، سرعت، پیش‌بینی انجام کار، آسیب‌شناسی، تخمین مصالح مورد نیاز، صرفه‌جویی و عدم استهلاک مصالح و... موفق‌تر از همه فن حریف است؛

مبلّغ متخصص،تمام همّ و غمّش‌ در یک رشته تبلیغی مثل خطابه، قصه گویی، قصه نویسی و... می‌باشد. گرایش خود را با توجه به تجارب قبلی، استعداد، علاقه، ذوق و عشقش انتخاب می‌کند و به دلیل آشنایی خوبش در شناخت عناصر «زمان»، «مکان»، «روش»، «زبان»، «نیاز»، «آسیب» و «پیامد»است که باید گفت:اوّلاً تبلیغ هم «علم» است و هم «هنر»؛ و دیگر این‌که از جهات زیر این کار هنرمندانه وعالمانه پرفایده به شمار مي‌آيد؛ از منظر روان‌شناسي، هرچه عادت قوي‌تر مي‌شود آگاهي و توجه كمتر مي‌شود و فرد به طور خودكار عملي را انجام مي‌دهد؛اما در «اسلام» براي جلوگيري از آن كه عبادت‌ها، عادات بي‌روح، غير ارادي و غير هدفي شود به استمرار «نیّت و توجه» در کارهای خوب تأکید شده است. نیّت، باطن و روح اعمال ما است و براساس بینش توحیدی در عادات مثبت، همیشه نوعی تفکر و تأمل وجود دارد و همین جریان الهی در کالبد اعمال سبب می‌شود که این عادات «لذت کِش» شوند نه «لذت کُش».

به این مولفه‌ها عناصر تبلیغ گفته می‌شود. که عبارتند از؛
[=B Mitra]1. مخاطب‌شناسی؛[=B Mitra] (شناخت ویژگی‌های گیرنده یا شنونده)
[=B Mitra]2. نیازشناسی؛[=B Mitra] (شناخت نیاز‌ها، رغبت‌ها و علایق مخاطب)
[=B Mitra]3. روش‌شناسی؛ [=B Mitra] (شناخت فضای روحی و روانی مخاطب و محیط او)
[=B Mitra]4. زبان‌شناسی و واژه گزینی؛[=B Mitra] (زبان آگاهی و هشیاری بر ادبیات و گفتمان روز)
[=B Mitra]5. زمان‌شناسی؛[=B Mitra] (زبان آگاهی و توجه به ضرورت‌ها و مقتضیات زمان)
[=B Mitra]6. مکان شناسی؛ [=B Mitra](مکان آگاهی و توجه به ضرورت‌ها و مقتضیات مکان)
[=B Mitra]7. پیامد‌شناسی؛[=B Mitra] (ارزشیابی، ‌بازخوردگیری و ارزیابی اثر بخشی و کارآمد بودن فرآیند تبلیغ) [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. روان شناسي و مهارت‌هاي رفتاري در تبليغ غير مستقيم، محمد حسین قدیری، ص25


[="Tahoma"][="Black"][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]
بیست و پنجم
[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان


[=B Mitra]تجربه والدین

[=B Mitra]1ـ بدانید که پدر و مادرتان از همه بیشتر برای شما دل می سوزانند و همیشه خیر و صلاح شما را می خواهند؛البته گاهی هم ممکن است نادانسته سبب رنجش شما شوند؛ پس احترام و اطاعت آن ها واجب است. نباید آن ها را با کارهای خود برنجانید و ناراحت کنید.

2ـ بدانید که پدر و مادرتان تجربه های فراوانی دارند. ممکن است آنچه را پدر و مادر عاقل و فهمیده در «خشت» می بینند، شما در «آینه» هم نبینید. پس به نصایح آن ها توجه کنید و از تجربه هایشان استفاده کنید.

3ـ انصاف نیست که حساب خود را با والدینتان جدا کنید و با خود بگویید که «من با آن دختر و پسر می خواهم زندگی کنم، نه پدر و مادرم». بدانید که ازدواج پیوند خانواده هاست؛ همسر آینده شما عروس و داماد این خانواده و عضوی از آن است و نمی توانید بی خیال خانواده هایتان باشید.

4ـ در تمام مراحل انتخاب، تحقیق، عروسی و... از نظرات سازنده والدینتان کمال بهره را ببرید و آن ها را در این کارها مقدم بدارید و به تنهایی تصمیم نگیرید. موقعیت خانوادگی خود را همیشه در نظر بگیرید و انتظارات خود را طبق شرائط آن ها تعدیل کنید.

5ـ اگر خدای نکرده یقین دارید که پدر و مادرتان از روی جهل و ندانم کاری، اشکال تراشی و بهانه جویی کرده و مانع ازدواجتان می شوند، با کمال احترام و مودبانه با آن ها گفتگو کنید و آن ها را قانع سازید و یا از بزرگی دلسوز، و یا یک مشاور برای واساطت استفاده کنید. [1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1. سایت مشاوره دات ارگ، 92/9/7



[="Tahoma"][="Black"][=arial][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]بیست و ششم[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان

[=arial]
بیست ویژگی یک انتقاد (1)

[=B Mitra]

[=B Mitra]انتقاد، امری پیچیده، مهم و ضروری است. باید به یاد داشت که هیچ شغلی، از انتقاد معاف نیست. انتقاد در کار، وجه مشترک همه ما است که نتایج مطلوب‌تر را به همراه دارد. انتقاد وسیله‌ای است برای انگیزش، آموختن، توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی، تبادل اطلاعات، تاثیر گذاشتن و برانگیختن. برای بهره‌مندی از نتایج سحرانگیز «انتقاد»، شیوه عملی آن را در بیست توصیه زیر فرا بگیرید.

[=B Mitra]۱) استقبال از انتقاد:[=B Mitra] هر شغلی، انتقادهایی به همراه دارد. تفاوتی نمی‌کند که شما رییس‌جمهور، معلم، بانکدار و یا مامور دولتی باشید. کار شما به هر حال انتقاداتی در پی داشته و شما باید با روحیه‌ای مثبت از انتقاد استقبال کرده و از آن در جهت بهبود کار خود استفاده کنید. انتقاد تنها کلمه‌ای است که مفهوم ارزیابی را نیز در بردارد. بنابراین انتقاد یعنی انتقال نتایج ارزیابی. در قدم اول برای انتقادپذیری، عبارتی مثبت درباره انتقاد روی کارت بنویسید و آن را در جایی قرار دهید که در دید شما باشد. هر بار که شما و دیگران آن را ببینید موجب می‌شود دیدگاه مثبت شما درباره انتقاد تقویت شود. جملاتی از قبیل «انتقاد اطلاعاتی است که موجب رشد من می‌شود» یا «انتقاد، مهارت‌ها و دانش مورد نیاز را به من آموزش می‌دهد.» قدم دوم، کمی ‌مشکل اما بسیار باارزش‌تر است. شما باید از دیگران بخواهید از شما انتقاد کنند. صادقانه از آنان بپرسید که به نظر آنان شما چگونه می‌توانید کارهایتان را بهتر انجام دهید.

[=B Mitra]۲) به‌طور استراتژیک انتقاد کنید:[=B Mitra] پیش از اینکه انتقاد کنید، این سوالات را از خود بپرسید: «به‌طور دقیق چه چیز را می‌خواهم بیان کنم؟ چه چیز را می‌خواهم تغییر دهم؟ انگیزه ومحرک من برای بیان این انتقاد چیست؟ چه راه حل‌ها و اهداف خاصی را می‌توانم ارایه کنم؟ درباره موقعیت‌های غیرقابل پیش‌بینی که نیاز به عکس‌العمل‌های فوری دارد، چه باید کرد؟» پیش از انتقاد کردن از زیر دست یا همکار، این سوال استراتژیک را ازخود بپرسید: «چگونه‌ این اطلاعات را مطرح کنم که او پذیرای آنها باشد؟»
[=B Mitra]
۳) بهبودگرا باشید:
[=B Mitra] دو روش برای انتقاد بهبودگرا: اول، شما نوک پیکان انتقاد را متوجه آینده کنید. به جای اینکه به کارآموز خود بگویید: «در ارایه داده‌ها عملکرد ضعیفی داشتی»، بگویید: «دفعه بعد برای نمایش اطلاعات از دستگاه اورهد استفاده کن». روش دوم: پیامی ‌دهید که موجب تقویت اعتماد به نفس او شود: «اطمینان دارم که موفق می‌شوی». با این ذهنیت، کارآموز به جای اینکه از عملکرد گذشته خود دفاع کند، با تمام انرژی برای بهبود عملکرد آتی خویش تلاش می‌کند و ماهیت انتقاد به جای سرکوب‌گرا، بهبود‌گرا می‌شود.
[=B Mitra]
۴ )حفظ خودباوری:
[=B Mitra] چگونه می‌توانید هنگام انتقاد از فردی، مراقب احساس خود باوری او نیز باشید؟ نخست، «از کلمات و انتقادات سرزنش‌آمیز استفاده نکنید، که بدون شک تحقیرآمیز تلقی خواهد شد و امکان کمی ‌برای درک مثبت آن باقی می‌ماند. دوم اینکه با حفظ خودباوری فرد، می‌توانید از شخصیت او دفاع کنید. به‌جای استفاده از عبارت‌های «درست/غلط/ امکان ندارد» عباراتی مانند، «شاید شما از این مطلب اطلاع نداشتید» (حتی اگر فکر می‌کنید که اطلاع داشته است)، استفاده کنید. تصور او از شما به عنوان مرجعی قابل اطمینان که نظریات وی شایسته توجه و دقت است، تغییر پیدا می‌کند. با این روش،او از انتقادات بعدی با آغوشی باز استقبال می‌کند.
[=B Mitra]
۵ )کلمات صحیح انتخاب کنید:
[=B Mitra] در درجه اول اطمینان حاصل کنید آنچه را می‌گویید، همان چیزی است که در ذهن دارید. در بسیاری از مواقع، تغییر جزیی کلمات، موجب تفاوت‌های بزرگی می‌شود. اگر هنگام انتقاد بگویید: «کار شما زیر استانداردهای ماست»، به‌طور قطع موجب بیدار شدن حس دفاعی او می‌شود. در حالی که اگر بگویید: «کار شما فقط کمی‌ با استانداردهای ما تفاوت دارد» این حالت را به وجود نمی‌آورد. به جای «هرگز یا همیشه»، پیشنهاد می‌شود «گاهی اوقات» استفاده شود. کلمه دیگری که نتایج مخرب در پی دارد، عبارت « باید» است. کلمه «می‌توانی» را آزمایش کنید.
[=B Mitra]
۶ )انتقادات خود را نقد کنید:
[=B Mitra] فقط به دلیل اینکه انتقاد، اطلاعات با ارزش را در اختیار شمار قرار می‌دهد و با استفاده از آنها می‌توانید خود و کار خویش را بهبود بخشید، نمی‌توانید هر انتقادی را که به شما وارد می‌شود به کار ببندید. از سوی دیگر، فقط چون یک انتقاد خاص، احساسات شما را خدشه‌دار ساخته است، دلیل نمی‌شود که شما به سرعت هر انتقادی را نادیده بگیرید. به هر حال اگر درباره انتقاد درست فکر کنید، انتقاد می‌تواند برای شمار بسیار مفید واقع شود. بنابراین برای دست‌یابی به نقدی سازنده درباره انتقاد، شایسته است ویژ‌گی‌های زیر را در نظر داشت:

▪ باید به یاد داشته باشید که اهمیت انتقاد همواره ثابت نیست؛بلکه با توجه به نیاز شما و نیاز دیگران و محیطی که انتقاد در آن ارایه شده است، تغییر می‌کند.
▪ به یاد داشته باشید که علاقه شما نسبت به فردی، نشانه صلاحیت او برای انتقاد از کار شما و همچنین احساسات منفی شما نسبت به یک مشتری یا همکار، دلیل مناسبی برای نادیده گرفتن گفته‌های آنان تلقی نمی‌شود.
▪ پاسخ دادن به جملاتی که متأثر از جو احساسی است، فقط وضعیت را وخیم‌تر می‌کنند.
[=B Mitra]
۷) مخاطب خود را در فرآیند انتقاد شرکت دهید:
[=B Mitra] شرکت دادن مخاطب در فرآیند انتقاد با ارتباط متقابل و با روشی مثبت، یک هم‌افزایی به دنبال دارد. برای مثال، ممکن است شما به جای صدور دستوراتی مبنی بر انجام دادن یا ندادن کار، با دستیار خود در حل موقعیت مورد انتقاد، همکاری کنید. با استفاده از تکنیک پیش‌بینی و به‌کار بردن جملاتی مانند «این نظر من است. البته می‌دانم که ممکن است نظر شما متفاوت باشد، خوب مساله‌ای نیست و شاید هم موافق باشید»، او را در انجام تغییرات کمک کنید.
۸ ) بدون (هیچ و اما)، شایستگی‌ها را متذکر شوید: انتقاد یعنی ارزش‌یابی شایستگی‌ها و بی‌کفایتی. با بکار بردن کلمه «اما» در ابتدای سخن، تاثیر عبارت مثبت را از بین خواهید برد. در حالی که کلمه «اما» تاثیر منفی بر پیام پیش از خود می‌گذارد، حرف «و» تاثیر مثبت به دنبال خواهد داشت. مخاطب شما به جای اینکه فکر کند: «من شکست خورده‌ام» به خود می‌گوید: «نکات مثبت فراوانی در کار من وجود دارد و اگر برخی چیزها را هم درست کنم، عملکرد من بهتر خواهد شد». گرچه استفاده از حرف «و» به جای «اما» تغییر کوچکی به نظر می‌رسد ولی تاثیرات آن در درازمدت، پر قدرت است.
[=B Mitra]
۹ ) به آنها بگویید که چه چیز می‌خواهید:
[=B Mitra]با ارایه انتقادی روشن، می‌توانید مخاطب خود را در اصلاح رفتار و شیوه عملکرد کمک کنید. این توصیه می‌تواند برای مخاطب، پیام مشخص و روشنی داشته باشد: «اگر لغو جلساتت را به دقایقی قبل از شروع جلسه موکول نکنی و سهم خود را در کار به موقع انجام دهی و درباره تلاش دیگران مثبت‌تر قضاوت کنی، می‌توانی روابط خود را با همکارانت بهبود بخشی».
[=B Mitra]
۱۰ ) وقت‌شناس باشید:
[=B Mitra] چه زمانی برای انتقاد مناسب‌تر است؟ آیا بهتر است در خلوت انتقاد کنیم یا در جمع؟ چه‌قدر باید منتظر بمانید تا زمان انتقاد فرا رسد؟ هیچ‌گاه با عصبانیت از کسی انتقاد نکنید زیرا ممکن است انتقاد شما تحت‌تاثیر احساسات‌تان قرار گیرد. وقتی احساس شود پشت انتقاد مطرح شده محرک‌های احساسی و عصبانیت شدید وجود دارد، از درجه اعتبار ساقط شده و تاثیر خود را از دست می‌دهد. هیچ‌گاه افرادی را که عصبانی هستند مورد انتقاد قرار ندهید. عصبانیت سبب تغییرات فیزیولوژیکی در مغز شده و در نتیجه از عقیده خود سرسختانه دفاع می‌کند. از خود بپرسید: «آیا حالا مناسب‌ترین زمان برای انتقاد است؟ آیا ضروری است که الان انتقاد کنم؟ آیا او شرایط روحی مناسبی دارد؟» پاسخ این پرسش‌ها به شما کمک می‌کند تا وقت‌شناس شوید.

ادامه دارد...


[=B Mitra][=arial][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]بیست و هفتم[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] آبان

[=B Mitra] بیست ویژگی یک انتقاد (2)


[=B Mitra]11)از سوالات سقراطی استفاده کنید: [=B Mitra]برای تشویق مخاطب به منظور یافتن جواب، از روش پرسیدن سوال استفاده می‌شود. هنگامی‌که افراد راه‌حل‌ها را خودشان پیدا می‌کنند، اعتماد به نفس آنها تقویت شده و احساس شایستگی و قدرت می‌کنند. حُسن دیگر آن این است که چون مخاطب، راه‌حل خود را اجرا می‌کند احتمال اینکه اقدامات مورد نیاز بعدی را نیز دنبال کند، افزایش می‌یابد.
[=B Mitra]
۱۲) وقتی کلمات کارساز نیستند:
[=B Mitra] وقتی رفتار مورد انتقاد حتی با وجود انتقادهای دایم تکرار می‌شود، به جای آنکه چیزی بگویید، کاری انجام دهید:
▪ مشخص کردن انتقادهایی که به طور دایم بیان کرده‌اید.
▪ رفتاری را در پیش بگیرید که مخاطب را مجبور به تغییر کند.
▪ در اقداماتتان، استمرار داشته باشید.
▪ اگر مشکل همچنان حل نشده باقی ماند، رفتار دیگری را به کار گیرید.
[=B Mitra]
۱۳) از انتقادهای خود بهره ببرید:
[=B Mitra] از انتقادات شتاب‌زده دوری کنید. از تجربیات گذشته به عنوان پایه و معیار استفاده کنید. اگر توقع دارید که فروشندگان شما میزان فروش را در سال آینده ۳۰ درصد افزایش دهند، ولی تجربیات گذشته نشان می‌دهد که بهترین میزان افزایش فروش ۲۰ درصد بوده است بنابراین شما انتقاد خود را بر اساس یک توقع غیر معقول بنا کرده‌اید.
[=B Mitra]
۱۴) تصدیق کنید که انتقاد، امری ذهنی است:
[=B Mitra]اگر شخصی در جواب انتقاد شما گفت «این عقیده شما است»، لطفا به نظر او احترام بگذارید. حتی اگر بر واقعیتی عینی استوار باشد، این ارزیابی ذهنی شماست که مسوول قضاوت درباره اهمیت یک روش یا رفتار خاص است. به‌طور مثال، «کار تو باید بهتر انجام شود» یا «تو به آن خوبی که باید باشی نیستی» و... تمام این انتقادها به عنوان واقعیت مطرح شده است، در حالی که آنها تنها قضاوت شما هستند. ممکن است دیگران درباره همان موضوعات، قضاوت‌های دیگری داشته باشند.
[=B Mitra]
۱۵) در انتقادهای خود انگیزه‌ای قراردهید:
[=B Mitra] اگر در مخاطبان شما پس از انتقاد، تمایل به بهبود در کار دیده شود و ادامه یابد، احتمالا انگیزه کاملا مناسبی در بطن انتقاد شما وجود داشته است که مخاطب به جای احساس اجبار، احساس تمایل نشان می‌دهد.
[=B Mitra]
۱۶) از دنیای مخاطبان خود استفاده کنید:
[=B Mitra]استعاره به شما اجازه می‌دهد از مسیری وارد دنیای مخاطب شوید که برای او معنی‌دار باشد. اگر مخاطب شما به ورزش علاقه دارد، از استعاره‌ای ورزشی استفاده کنید.
[=B Mitra]
۱۷) پیگیر باشید، پیگیر باشید، پیگیر باشید:
[=B Mitra] مهم‌ترین فایده پیگیری این است که مخاطب می‌فهمد که شما واقعا قصد دارید به او کمک کنید. او اطمینان می‌یابد هر انتقادی تلاش دو طرفه برای بهبود بوده و چشم انتظار انتقادات بعدی شما خواهد بود. به محض آنکه متوجه پیشرفتی شدید، به‌طور مستقیم با فرد صحبت کنید. قدردانی شما مانند محرکی مثبت عمل کرده و مخاطب را قادر می‌سازد که بهتر از پیش عمل کند.
[=B Mitra]
۱۸) معیارهای خود را برای انتقاد بشناسید:
[=B Mitra] انتقاد، بیانگر منطق شما در ارزیابی است. مواردی که از نظر شما اهمیت داشته، معیارها و استانداردهای شما را مشخص می‌کنند. گاهی اوقات بهتر است معیارهای خود را نشان دهید. برای مثال، ویراستاری مجبور بود برای اینکه هر بار با نویسنده‌ای جدید کار کند، نسخه‌ای از کتابی را که از دیدگاه خویش بیانگر شیوه درست نگارش کتاب مدیریت بود، برای او ارسال و معیارش را به مخاطب خود نشان داده و نویسنده را از روش، سبک و سیاق خود آگاه ساخت.
[=B Mitra]
۱۹) به خودتان گوش دهید:
[=B Mitra] در مورد آنچه به خود می‌گویید، نظارت کرده و ببیند آیا کمک‌ کننده هستند یا آسیب زننده. هر روز به مدت پنج دقیقه با آرامش نشسته و به گفتگوی درونی که در آن لحظه در ذهن شما جاری است، گوش فرا دهید. این تمرین را به مدت یک هفته ادامه دهید. در موقعیت‌های بسیاری، هنگام ورزش و جلسات اداری، روی افکار درونی و شنیدن گفتگوی درونی خود تمرکز کنید. اگر شنیدید که به خود می‌گویید: «او می‌خواهد مرا سرزنش کند»، اثر آن را با این جمله، خنثی کنید: «واقعا از کجا می‌دانم؟ شاید او فقط می‌خواهد به من بگوید چگونه کارم را بهتر انجام دهم». یک روش خوب برای تمرین: مسایل را برای خودت تشریح کن، به آنچه می‌گوید گوش کن، می‌توانم از این وضعیت چیزهایی یاد بگیرم، یک نفس عمیق بکش و به عقب تکیه بزن.
[=B Mitra]
۲۰) خونسرد، آرام و متمرکز باشید:
[=B Mitra] اگر برانگیختگی شما کنترل شده نباشد، چالاکی ذهنی خود را از دست می‌دهید. اگر مخاطب باشید، نسبت به انتقاد، قفل و اگر منتقد باشید، نسبت به دیدگاه‌های خود، سر سخت شده و فکر می‌کنید حق با شماست. [=B Mitra]اولین راه:[=B Mitra] اگر انتقاد کننده هستید، عصبانی‌تر و مضطرب‌تر از آن هستید که انتقاد کنید. نفس عمیق بکشید تا خونسردی خود را حفظ کنید. [=B Mitra]دومین روش،[=B Mitra] تمرینات آرام بخش است. تمرینی آرام بخش انتخاب کنید و آن را به مدت ۱۰ روز تمرین کنید.[1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.سايت فكر نو دات اورگ




موضوع قفل شده است