جمع بندی تجربه رشد معنوی و اخلاقی با موسیقی

تب‌های اولیه

82 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شروحیل;976157 نوشت:
با سلام و عرض ادب

هدف وسیله رو توجیه نمی کنه

موسیقی حرام هست چون انسان رو وادار به انجام کاری میکنه که خلاف خواسته خودش هست (صلب اختیار)

کسی که برای نوای موسیقی ولذت بردن از موسیقی فرمانبردار موسیقی می شه
اجرش رو هم باید از موسیقی بگیره نه از خدا ...

[SPOILER]

«فاجتنبو الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور»
حج / 30
بسياري از لغت‌شناسان كلمه‌ي «زور» را به معناي كذب دانسته‌اند
مؤلف «اقرب الموارد في فصح العربيه و الشوارد» موارد استعمال و معاني واژه «زور» را بر شمرده است
كه آن معاني عبارتستاز
عقل،
دروغ،
شرك به خدا،
اعياد يهوديان و مسيحيان،
بزرگ و سيد،
مجلس غنا،‌
آنچه را كه مشركان بخدايي گيرند،
توانايي،
باطل از هر چيزي،
لذت خوراك و خوبي آن،
نرمي جامه و پاكيزگي آن

اسماعيل بن حم‍ّاد جوهري در «الصحاح» علاوه بر تصريح بر معناي كذب،

زور را به معناي هر چيزي كه به ربوبي‍ّت و خدايي گرفته مي‌شود

و هركسي غيرخدا كه مورد عبودي‍ّت قرار مي‌گيرد دانسته است

[/SPOILER]

به جای این کار می توانیم کلیپ های تجربی بسازیم

یعنی اشتباه یک فرد و سپس برگشتن او از گناه

یا سرانجام اشتباه یک گناهکار

یا سرانجام کار یک نیکوکار

با توجه به احادیث و...

البته باید واقع گرایانه باشد و اغراق نداشته باشد تا فرد قانع شود ...

در پناه حق تعالی

شروحیل گرامی
با توجه به تکلمه هایی که به پست می افزایید
بنده پست جدیدی میگذارم

همیشه با بخش منطقی و تفکر مغز نمیتوان با رفتارهای اشتباه مقابله کرد.....
کسی که مبتلا به حسادت است خودش میداند کار اشتباهی انجام میدهد اما در عمل ناتوان است
زیرا مهندسی مغز و سیستم لذت و پاداش مغز از این رفتار لذت میبرد و چنین راهی را پیشنهاد میدهد
در روانشناسی روی چنین روشهایی کار میکنند
یعنی یک بخش کار فکری است
یک بخش رفتارهای اصلاحی است
یک بخش روی شرطی سازی و تغییر در سیستم لذت و پاداش مغز است
......

شروحیل;976173 نوشت:
با سلام

تجربه ای که بنده داشتم این طوری بوده

موسیقی ذهن انسان رو با خودش هماهنگ می کنه
(به مغز ریتم می ده یه جور حالتی که مغز تو اون ریتم هر چی بهش بگی می پذیره اسمش یادم رفته)

و شعر اون خواسته خواننده رو وارد مغز می کنه

و این وارد ضمیر ناخوداگاه اون فرد می شه

سلام
من نمیگم هر شعری رو گوش کنیم
میگم شعری گوش بدیم که سالم باشه.
این دیگه دست خودمون هست...
ما که نمیخواهیم ذهنمون رو دست خواننده های امروزی بدیم...

خباء;976176 نوشت:
سلام
من نمیگم هر شعری رو گوش کنیم
میگم شعری گوش بدیم که سالم باشه.
این دیگه دست خودمون هست...
ما که نمیخواهیم ذهنمون رو دست خواننده های امروزی بدیم...

با سلام

دوست گرامی

شرطی سازی باید اون طوری که خداوند گفته انجام بشه

ما در تعالیم دینمون هیچ جا گفته نشده با اهنگ و موسیقی شرطی سازی انجام بدید

انتخاب

هر شخص باید با اختیار خودش راهش رو انتخاب کنه

نه با هیپنوتیزم توسط موسیقی و اجبار

شروحیل;976177 نوشت:
با سلام

دوست گرامی

شرطی سازی باید اون طوری که خداوند گفته انجام بشه

ما در تعالیم دینمون هیچ جا گفته نشده با اهنگ و موسیقی شرطی سازی انجام بدید

انتخاب

هر شخص باید با انتخاب خودش راهش رو انتخاب کنه

استفاده از هیپنوتیزم یعنی اجبار

سلام

شرطی سازی ربطی به هیپنوتیزم نداره
یه نوع تربیت هست که
تو زندگی عادی هم اتفاق میافته
ولی انسان عاقل ، نباید مثل علف هرز تربیت بشه
پس باید مراقب رفتارای خودش باشه تا ذهنش درست تربیت بشه و شرطی سازی های درستی توی مغزش جا خوش کنه و اگه نادرسته اصلاحشون کنه.
از طرفی عرض کردم بحث ما موسیقی حلال هست
پس میتونیم با موسیقی حلال ، شرطی سازی کنیم و در تربیت خودمون نقش داشته باشیم...

خباء;976218 نوشت:
سلام

شرطی سازی ربطی به هیپنوتیزم نداره
یه نوع تربیت هست که
تو زندگی عادی هم اتفاق میافته
ولی انسان عاقل ، نباید مثل علف هرز تربیت بشه
پس باید مراقب رفتارای خودش باشه تا ذهنش درست تربیت بشه و شرطی سازی های درستی توی مغزش جا خوش کنه و اگه نادرسته اصلاحشون کنه.
از طرفی عرض کردم بحث ما موسیقی حلال هست
پس میتونیم با موسیقی حلال ، شرطی سازی کنیم و در تربیت خودمون نقش داشته باشیم...

با سلام

دوست گرامی

موسیقی که شما بهش میگین حلال در ذهن شما حالتی شبیه به هیبنوتیزم ایجاد میکنه

و ذهن شما شعر اون موسیقی رو می پذیره چون هیپنوتیزم شده نه به خاطر این که به اون اعتقاد داره

این پذیرش و شرطی شدن ارزشی نداره چون در صورت کنار گذاشتن موسیقی به حالت قبل بر می گرده و روز از نو روزی از نو

پذیرش اعتقادات باید ارادی و با تعقل و تفکر باشه نه از طریق ضمیر ناخود آگاه

فرضا شما با یه اهنگ از نظر شما حلال یه کافر رو مسلمون کنی
این اسلام آوردن ارزشی نداره
چون اون فرد اگه یه آهنگ از یه مسیحی بشنوه میره مسیحی می شه

حلال و حرام در اسلام کاملا علمی هست نه از روی تصمیمات احساسی

اگر خداوند موسیقی رو حرام کرده دلیل علمی داشته

در پناه حق

شروحیل;976244 نوشت:
با سلام

دوست گرامی

موسیقی که شما بهش میگین حلال در ذهن شما حالتی شبیه به هیبنوتیزم ایجاد میکنه

سلام شروحیل

هیپنوتیزم تعریف مشخصی داره
شرطی سازی هیپنوتیزم نیست
براتون یک مثال میزنم
مثلا پدر و مادر وقتی در قبال کارهای خوب فرزندشون براش مشوق هایی قرار میدن یا تشویق کلامی دارن، این کار خود به خود باعث شرطی سازی ذهنی در مغز اون کودک میشه.
این چه ربطی به هیپنوتیزم داره؟!
شرطی سازی کسی رو مجبور به کاری نمیکنه بلکه باعث تسهیل در پذیرش حقیقت میشه...

نقل قول:

این پذیرش و شرطی شدن ارزشی نداره چون در صورت کنار گذاشتن موسیقی به حالت قبل بر می گرده و روز از نو روزی از نو

شرطی سازی با قطع موسیقی از بین نمیرود.
ضمن اینکه ما از موسیقی برای اعتقادات خودمان استفاده میکنیم. مثلا استدلال و برهان میگوید فلان چیز درست است اما سیستم شرطی شده مغز و سیستم پاداش دهی مغز آن را قبول نمیکند. پس باید سیستم مغزی اصلاح کردد. اینجا عقل حکم میکند که ما پیرو استدلال و برهان باشیم و سیستم معیوب مغز را اصلاح کنیم.
مثل اینکه عقل بگوید جسد مرده با شما کاری ندارد
اما آیا این دلیل میشود که از مرده نترسید؟
خیر
یا مثلا معتاد میخواهد ترک کند ولی سیستم مغزی اش معیوب شده و شما با استدلال نمیتوانید ترکش بدهید...

اما این سیستم چه اصلاح شده باشد و چه مسموم ، اختیارمان را سلب نمیکند...
مثلا یک قاتل نمیتواند بگوید چون تربیت درستی نشدم حق دارم قتل انجام دهم...
اما این دلیل نمیشود قاتل هر طور خواست پرورش یابد...
اتفاقا او باید خودش را تربیت کند تا سرانجامش این نباشد...

خباء;976266 نوشت:
شرطی سازی با قطع موسیقی از بین نمیرود.

با سلام

تحقیقات علمی اثبات کرده تلقین از طریق انجام عمل ریتمیک در مغز بعد از مدتی اثر خودش رو از دست می ده

[=iransans]هیپنوتیزم یک وضعیت روان شناختی و فیزیولوژیک خاص است
که در این حالت وضعیت هوشیاری فرد تغییر پیدا می‌کند
و با هوشیاری معمولی متفاوت است.

بیشتر شبیه خواب است
اما با خواب فرق می‌کند

زیرا فرد هوشیار است ولی هوشیاری او فقط در یك حیطه متمرکز شده است.

ویژگی عمده این وضعیت کاهش پاسخ‌دهی فرد به محرک‌های بیرونی و افزایش تلقین‌پذیری اوست.

هیپنوتیزم‌کننده از همین وضعیت تلقین پذیری استفاده می‌کند
و یکسری القائاتی را به فرد می‌دهد و این کاملا دست هیپنوتیزور است که هوشیاری فرد را به چه سمتی هدایت کند.

علت تلقین پذیری بیش از حد فرد در این حالت به این دلیل است که محرک‌های پیرامونی کمترین تاثیر را روی او دارند

و سطح تمرکز نیز بسیار بالا می‌رود.

موسیقی (هیبنوتیزم) سطح هوشیاری انسان رو در راستای شعر مورد نظر خواننده (هیبنوتیزم کننده) قرار می ده

شروحیل;976271 نوشت:
با سلام

تحقیقات علمی اثبات کرده تلقین از طریق انجام عمل ریتمیک در مغز بعد از مدتی اثر خودش رو از دست می ده


سلام
اگر مقصود شما این است که شرطی سازی بعد از مدتی تحت عوامل دیگر ممکن است از بین برود
خوب بله اینکه امری طبیعی و واضح است.
اما در بین ابزارهای شرطی ساز، موسیقی جزو قوی ترین شرطی سازها محسوب میشود.

از طرفی نمیتوانیم بگوییم چون شرطی سازی ممکن است تحت عواملی از بین برود پس شرطی سازی تعطیل!!
اینطوری دیگر تربیت فرزندان بی معنا میشود چون به هر حال بعد از مدت زمانی اثرش از بین میرود...
عقل این را قبول نمیکند
اتفاقا عقل میگوید همیشه در تربیت خودت بکوش زیرا شیطان و نفس اماره یک لحظه بی کار نمی نشیند...

ضمنا عبارت شما رو سرچ کردم ولی نتیجه ای نداشت و منبعی برایش پیدا نشد.

[="Tahoma"][="Navy"]

خباء;976158 نوشت:
از طرفی من نگفتم حتما باید ملکه شود
و اصلن ملکه شدن شرط موثر بودن در رشد اخلاقی نیست.
مثلا فردی که خسیس هست به او میگویند بخشنده شود
بارهای اول که این کار را میکند بخشندگی ملکه نمیشود
ولی هر انسانی قبول میکند که بخشندگی ولو کم در کنار زدن خساست، تاثیر گذار است و به رشد اخلاقی کمک میکند.

سلام
منظور این است که تاثیرات غیر منضبط مقطعی را نمی توان بعنوان تجربه رشد مطرح کرد. اتفاقا بنده دارم شما را به سمت باور به امکان تولید آهنگها و ترانه هایی سوق می دهم که برای افراد می توانند یک تجربه واقعی در رشد اخلاقی را ایجاد کنند. مثلا مجموعه آلبوم های عشق ورزی به دیگران، مجموعه آلبوم های نگاه مثبت ، مجموعه آلبوم های علاقه به معنویت و امثال آن. روی چنین چیزی می شود بحث و حساب کرد وگرنه تاثیرات دفعی و موقتی را نمی شود به حساب آورد.
یا علیم[/]

خباء;976301 نوشت:
سلام
اگر مقصود شما این است که شرطی سازی بعد از مدتی تحت عوامل دیگر ممکن است از بین برود
خوب بله اینکه امری طبیعی و واضح است.
اما در بین ابزارهای شرطی ساز، موسیقی جزو قوی ترین شرطی سازها محسوب میشود.

از طرفی نمیتوانیم بگوییم چون شرطی سازی ممکن است تحت عواملی از بین برود پس شرطی سازی تعطیل!!
اینطوری دیگر تربیت فرزندان بی معنا میشود چون به هر حال بعد از مدت زمانی اثرش از بین میرود...
عقل این را قبول نمیکند
اتفاقا عقل میگوید همیشه در تربیت خودت بکوش زیرا شیطان و نفس اماره یک لحظه بی کار نمی نشیند...

ضمنا عبارت شما رو سرچ کردم ولی نتیجه ای نداشت و منبعی برایش پیدا نشد.

با سلام

دوست گرامی بحث سر شرطی سازی نیست

سر موسیقی

استفاده از موسیقی برای هدایت مردم اشتباه هست و رشد اخلاقی و معنوی رو در پی نخواهد داشت

اگر هم برفرض تغییری ایجاد بشه چون باد آورده هست با یه باد هم می ره

در هیچ کجای دین ما گفته نشده مردم رو با موسیقی رشد بدید

اگر آیه و یا حدیثی در این مورد دارید ارائه بدید بنده هم فیض ببرم ...

در زمان امامان و پیامبر موسیقی بوده و تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچ کجا حرفی از موسیقی حلال زده نشده و تماما از موسیقی نهی شده

شروحیل;976316 نوشت:
با سلام

دوست گرامی بحث سر شرطی سازی نیست

سر موسیقی

استفاده از موسیقی برای هدایت مردم اشتباه هست و رشد اخلاقی و معنوی رو در پی نخواهد داشت

اگر هم برفرض تغییری ایجاد بشه چون باد آورده هست با یه باد هم می ره

در هیچ کجای دین ما گفته نشده مردم رو با موسیقی رشد بدید

اگر آیه و یا حدیثی در این مورد دارید ارائه بدید بنده هم فیض ببرم ...

در زمان امامان و پیامبر موسیقی بوده و تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچ کجا حرفی از موسیقی حلال زده نشده و تماما از موسیقی نهی شده

سلام

موسیقی هدایت نمیکند
خداوند هدایت میکند
و عقل این هدایت را میپذیرد.
اما این دلیل بر این نیست که هدایت بی نیاز از ابزار است
این دلیل نمیشود که بگوییم ابزار هدایت بی فایده هستند.

به نظر شما سنگریزه میتواند کسی را هدایت کند ؟!

اجازه بدهید مثال بزنم
برخی عرفا و غیر عرفا
برای جلوگیری از افسارگسیختگی زبان، سنگریزه در دهان میگذاشتند.
سنگ که هدایت نمیکند اما ابزار هدایت میشود.

امام از موسیقی حلال، نهی نمیکند
بحث ما مبتنی بر موسیقی های حلال بود
بحثمان فقهی هم نیست تا بخواهیم نظرات فقهی مراجع را به چالش بکشیم.

خباء;976363 نوشت:
سلام

موسیقی هدایت نمیکند
خداوند هدایت میکند
و عقل این هدایت را میپذیرد.
اما این دلیل بر این نیست که هدایت بی نیاز از ابزار است
این دلیل نمیشود که بگوییم ابزار هدایت بی فایده هستند.

به نظر شما سنگریزه میتواند کسی را هدایت کند ؟!

اجازه بدهید مثال بزنم
برخی عرفا و غیر عرفا
برای جلوگیری از افسارگسیختگی زبان، سنگریزه در دهان میگذاشتند.
سنگ که هدایت نمیکند اما ابزار هدایت میشود.

امام از موسیقی حلال، نهی نمیکند
بحث ما مبتنی بر موسیقی های حلال بود
بحثمان فقهی هم نیست تا بخواهیم نظرات فقهی مراجع را به چالش بکشیم.

با سلام

دوست گرامی منظور بنده مبحث فقهی نیست

اما شما دارید خودتون حکم فقهی می دید و موسیقی رو به حلاال و حرام تقسیم میکنید

منظور من این هست در 1400 سال پیش هم موسیقی وجود داشته و استفاده می شده

آیا شما جایی دیدین که توصیه به استفاده از موسیقی به شیعیان شده باشه؟؟؟؟

موسیقی که شما بهش می گید (( حلال )) ریتم نداره ؟؟؟؟؟

اصلا موسیقی بدون ریتم موسیقی حساب می شه؟؟؟

کدوم امام استفاده از سنگریزه رو حرام کرده که سنگریزه رو با موسیقی مقایسه می کنید؟؟؟

موسیقی در کلام تمام امامان صراحتا حرام اعلام شده
و هیچ کدوم از امامان حرفی در مورد نوعی از موسیقی که حلال باشه نزدن

اگر الان برخی فقها می گن موسیقی حلال هم وجود داره به خاطر دیدگاه فاشیستی اون ها هست
که فکر میکنن مردم رو با موسیقی می شه به سمت خواسته هاشون کشوند

در واقع می خوان همه رو زورکی ببرن بهشت...

اون هم با وسیله حرام

اما چون از نظر اون ها هدف وسیله رو توجیه میکنه اشکالی نداره

و می شه به بعضی موسیقی ها حکم حلال داد!!!!!

این طور باشه شراب هم در برخی اوقات حلال می شه!!!!!!
چون گاها استفاده دارویی داره!!!!

استفاده دارویی داشتن شراب حکم رو تغییر نمی ده و حرام همون حرام هست

فرد می تونه به قدر نیازی که دکتر تجویز کرده مصرف کنه و بعد توبه کنه و خودش رو اصلاح کنه

این تجویز دکتر شراب رو حلال نمی کنه....

و هیچ کس هم اجازه نداره تو بوق و کرنا کنه شراب حلال شده چون دکتر تجویز کرده

شروحیل;976370 نوشت:
موسیقی در کلام تمام امامان صراحتا حرام اعلام شده
و هیچ کدوم از امامان حرفی در مورد نوعی از موسیقی که حلال باشه نزدن

اگر الان برخی فقها می گن موسیقی حلال هم وجود داره به خاطر دیدگاه فاشیستی اون ها هست
که فکر میکنن مردم رو با موسیقی می شه به سمت خواسته هاشون کشوند

در واقع می خوان همه رو زورکی ببرن بهشت...

اون هم با وسیله حرام

اما چون از نظر اون ها هدف وسیله رو توجیه میکنه اشکالی نداره

و می شه به بعضی موسیقی ها حکم حلال داد!!!!!


به وضوح می توان افراط و تفریط را در نظرات شما دو بزرگوار دید!

"موسيقى يك پديده اجتماعى است كه پيشينه آن تقريباً به پيشينه تمدن بشرى بر مى‌گردد. شناخته شده‌ترين مورد استفاده موسيقى در همه جوامع بشرى، استفاده از آن در بزمها و شادخواريها و مجالس لهو و شاد و رقصان است و گاهى هم در مراسم سوگ و اندوه از آن استفاده مى‌كنند. در هر صورت، كاركرد موسيقى، برانگيختن شادى يا حزن در وجود آدمى است. البته اندوه و شادى كه انسان را از اعتدال طبيعى خود خارج مى‌كند. چون تعاليم دين و مقررات شريعت‌سازوار با طبيعى‌ترين حالات روحى انسان عرضه شده‌اند، با هر چه كه اين اعتدال طبيعى را در درون آدمى بر هم زند، مخالفت مى‌كنند. طربناكى مفرط، روح انسان را در عالم خاك و خواسته‌هاى دنيايى دربند مى‌كند و امكان عروج و صعود به سمت‌حقايق علوى را از انسان مى‌گيرد. به طور كلّى لذّتهاى دنيوى از نظر تعاليم دين به منظره‌هاى زيباى كناره راه مى‌مانند كه اگر راهرو به تماشاى آنها سرگرم شود، از مقصد باز مى‌ماند. از طرف ديگر فرو رفتن در حزن نيز شادى و شادابى حيات را از انسان مى‌گيرد و از او موجودى افسرده و مفلوك و بى‌خاصيت مى‌سازد. بنابراين، مادام كه موسيقى چنان كاركردى داشته باشد، حكم شريعت را مبنى بر نهى و تحريم نيز در پى خواهد داشت. اما در ساخت و ساز جامعه امروز، نه تنها موسيقى، بلكه تمام مقوله‌هاى هنرى جايگاه تازه‌اى پيدا كرده‌اند، و روند عقلانى شدن رفتارها و روابط اجتماعى، مقوله‌هاى هنرى و از جمله موسيقى را نيز در بر گرفته است.
انسان امروز، تعريف تازه‌اى از هنر دارد و استفاده از مقوله‌هاى هنرى را محدود به لهو و تفريح و لذت جوييهاى پست نمى‌داند؛ مثلًا، امروز موسيقى فقط در مجالس بزم و شادخوارى به كار گرفته نمى‌شود، بلكه موارد استفاده معقول و مثبتى نيز به دست آورده است. درست است كه مقوله‌هاى هنرى امروز هم همان موارد استفاده منفى و مبتذل را همچنان دارا هستند، ولى در برابر، كم نيستند كسانى كه امروز از مقوله‌هاى هنرى به عنوان وسائلى براى بيان احساسهاى عالى انسانى، تلطيف روح، انگيزاندن به سمت نوآوريها و تلاشهاى مفيد اجتماعى و حتى براى اصلاح باطن و تهذيب نفس، استفاده مى‌كنند و اين بدان معنى است كه امروزه هنر و از جمله موسيقى، در كنار كاركرد منفى و مفسده آميزش، كاركردهاى مثبت و مفيدى نيز به دست آورده است، يا دست كم مى‌تواند چنين كاركردهاى مفيدى را هم داشته باشد. بنابراين، با توجه به كاركرد دو گانه‌اى كه موسيقى مى‌تواند در جامعه امروز داشته باشد، مى‌توان آن را به دو نوع موسيقی مبتذل و موسيقى مفيد-/ شايد هم متعالى-/ تقسيم كرد.
ديديم كه موسيقى به عنوان يك موضوع فقهى، در پى دگرگونيهاى اجتماعى، تحول كاركردى پيدا كرد. حكمى كه در شريعت براى اين موضوع صادر شده بود، در خور كاركرد مفسده آميزش در آن زمان بوده است. حال چگونه ممكن است كه همان حكم را درباره كاركرد مفيد امروزى آن نيز روا دانست؟ اين جا موضوعى از حالى به حالى شده است كه به اقتضاى اين تحول موضوعى، حكم آن نيز مى‌بايست متحول شود. اگر فقيهى با توجه به اين دگرگونى كه در كاركرد موسيقى حاصل شده است به اين نتيجه برسد كه در شرايط امروز، موسيقى مى‌تواند فايده حلالى هم داشته باشد و بر اين اساس موسيقى را تقسيم كند به «موسيقى حلال» و «موسيقى حرام»، در واقع نظرى به قاعده داده است و حلال شريعت را حرام يا حرام شريعت را حلال نكرده‌است، بلكه فقط حكمى را بر طبق قانون شريعت، به مناسب تغيير و تحولى كه در موضوع آن به وجود آمده بود، تغيير داد." مجله فقه اهل بيت عليهم السلام (فارسى)، ج‌3، ص: 221 و 222.

[=Noor_Lotus][=Noor_Lotus][=Noor_Titr][=Noor_Lotus][=Noor_Lotus][=Noor_Titr]

بدیع;976398 نوشت:
"موسيقى يك پديده اجتماعى است كه پيشينه آن تقريباً به پيشينه تمدن بشرى بر مى‌گردد. شناخته شده‌ترين مورد استفاده موسيقى در همه جوامع بشرى، استفاده از آن در بزمها و شادخواريها و مجالس لهو و شاد و رقصان است و گاهى هم در مراسم سوگ و اندوه از آن استفاده مى‌كنند. در هر صورت، كاركرد موسيقى، برانگيختن شادى يا حزن در وجود آدمى است. البته اندوه و شادى كه انسان را از اعتدال طبيعى خود خارج مى‌كند. چون تعاليم دين و مقررات شريعت‌سازوار با طبيعى‌ترين حالات روحى انسان عرضه شده‌اند، با هر چه كه اين اعتدال طبيعى را در درون آدمى بر هم زند، مخالفت مى‌كنند. طربناكى مفرط، روح انسان را در عالم خاك و خواسته‌هاى دنيايى دربند مى‌كند و امكان عروج و صعود به سمت‌حقايق علوى را از انسان مى‌گيرد. به طور كلّى لذّتهاى دنيوى از نظر تعاليم دين به منظره‌هاى زيباى كناره راه مى‌مانند كه اگر راهرو به تماشاى آنها سرگرم شود، از مقصد باز مى‌ماند. از طرف ديگر فرو رفتن در حزن نيز شادى و شادابى حيات را از انسان مى‌گيرد و از او موجودى افسرده و مفلوك و بى‌خاصيت مى‌سازد. بنابراين، مادام كه موسيقى چنان كاركردى داشته باشد، حكم شريعت را مبنى بر نهى و تحريم نيز در پى خواهد داشت. اما در ساخت و ساز جامعه امروز، نه تنها موسيقى، بلكه تمام مقوله‌هاى هنرى جايگاه تازه‌اى پيدا كرده‌اند، و روند عقلانى شدن رفتارها و روابط اجتماعى، مقوله‌هاى هنرى و از جمله موسيقى را نيز در بر گرفته است.
انسان امروز، تعريف تازه‌اى از هنر دارد و استفاده از مقوله‌هاى هنرى را محدود به لهو و تفريح و لذت جوييهاى پست نمى‌داند؛ مثلًا، امروز موسيقى فقط در مجالس بزم و شادخوارى به كار گرفته نمى‌شود، بلكه موارد استفاده معقول و مثبتى نيز به دست آورده است. درست است كه مقوله‌هاى هنرى امروز هم همان موارد استفاده منفى و مبتذل را همچنان دارا هستند، ولى در برابر، كم نيستند كسانى كه امروز از مقوله‌هاى هنرى به عنوان وسائلى براى بيان احساسهاى عالى انسانى، تلطيف روح، انگيزاندن به سمت نوآوريها و تلاشهاى مفيد اجتماعى و حتى براى اصلاح باطن و تهذيب نفس، استفاده مى‌كنند و اين بدان معنى است كه امروزه هنر و از جمله موسيقى، در كنار كاركرد منفى و مفسده آميزش، كاركردهاى مثبت و مفيدى نيز به دست آورده است، يا دست كم مى‌تواند چنين كاركردهاى مفيدى را هم داشته باشد. بنابراين، با توجه به كاركرد دو گانه‌اى كه موسيقى مى‌تواند در جامعه امروز داشته باشد، مى‌توان آن را به دو نوع موسيقی مبتذل و موسيقى مفيد-/ شايد هم متعالى-/ تقسيم كرد.
ديديم كه موسيقى به عنوان يك موضوع فقهى، در پى دگرگونيهاى اجتماعى، تحول كاركردى پيدا كرد. حكمى كه در شريعت براى اين موضوع صادر شده بود، در خور كاركرد مفسده آميزش در آن زمان بوده است. حال چگونه ممكن است كه همان حكم را درباره كاركرد مفيد امروزى آن نيز روا دانست؟ اين جا موضوعى از حالى به حالى شده است كه به اقتضاى اين تحول موضوعى، حكم آن نيز مى‌بايست متحول شود. اگر فقيهى با توجه به اين دگرگونى كه در كاركرد موسيقى حاصل شده است به اين نتيجه برسد كه در شرايط امروز، موسيقى مى‌تواند فايده حلالى هم داشته باشد و بر اين اساس موسيقى را تقسيم كند به «موسيقى حلال» و «موسيقى حرام»، در واقع نظرى به قاعده داده است و حلال شريعت را حرام يا حرام شريعت را حلال نكرده‌است، بلكه فقط حكمى را بر طبق قانون شريعت، به مناسب تغيير و تحولى كه در موضوع آن به وجود آمده بود، تغيير داد." مجله فقه اهل بيت عليهم السلام (فارسى)، ج‌3، ص: 221 و 222.

[=Noor_Lotus][=Noor_Lotus][=Noor_Titr][=Noor_Lotus][=Noor_Lotus][=Noor_Titr]

با سلام و عرض ادب

همه ما می دانیم که شراب و مواد مخدر موارد مصرف درمانی و دارویی هم دارد

پس میتوانیم بگوییم شراب و مواد مخدر حلال است ؟؟؟؟؟

موسیقی حرام است و چیزی به اسم موسیقی حلال نداریم

استفاده از موسیقی به صورت عمدی در حالی که بتوان نیاز را بدون موسیقی رفع کرد هم گناه است

مگر اینکه تجویز پزشک و در حد نیاز باشد و لا غیر

یعنی استفاده از موسیقی مانند استفاده دارویی از شراب خواهد بود و نباید به حلیت موسیقی رای داد

اکثر فقها آهنگ مطرب را حرام می دانند

لطف کنید یک اهنگ غیر مطرب(بدون ریتم) حلال برای بنده ارسال کنید که از لحاظ محتوایی هم حلال باشد تا بنده نیز فیض ببرم

شروحیل;976400 نوشت:
با سلام و عرض ادب

همه ما می دانیم که شراب و مواد مخدر موارد مصرف درمانی و دارویی هم دارد

پس میتوانیم بگوییم شراب و مواد مخدر حلال است ؟؟؟؟؟

موسیقی حرام است و چیزی به اسم موسیقی حلال نداریم

استفاده از موسیقی به صورت عمدی در حالی که بتوان نیاز را بدون موسیقی رفع کرد هم گناه است

مگر اینکه تجویز پزشک و در حد نیاز باشد و لا غیر

یعنی استفاده از موسیقی مانند استفاده دارویی از شراب خواهد بود و نباید به حلیت موسیقی رای داد


با سلام خدمت شما دوست گرامی
در این روایت که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است به نقش کارکردی آلات و صنایع در حلیت و حرمت آنها اشاره شده است:
إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِي هِيَ حَرَامٌ كُلُّهَا الَّتِي يَجِي‌ءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِيرَ: الْبَرَابِطِ، وَ الْمَزَامِيرِ، وَ الشِّطْرَنْجِ، وَ كُلِّ مَلْهُوٍّ بِهِ وَ الصُّلْبَانِ، وَ الْأَصْنَامِ، وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ صِنَاعَاتِ الْأَشْرِبَةِ الْحَرَامِ، وَ مَا يَكُونُ مِنْهُ وَ فِيهِ الْفَسَادُ مَحْضاً، وَ لَا يَكُونَ مِنْهُ وَ لَا فِيهِ شَيْ‌ءٌ مِنْ وُجُوهِ الصَّلَاحِ، فَحَرَامٌ تَعْلِيمُهُ، وَ تَعَلُّمُهُ، وَ الْعَمَلُ بِهِ، وَ أَخْذُ الْأُجْرَةِ عَلَيْهِ، وَ جَمِيعُ التَّقَلُّبِ فِيهِ مِنْ جَمِيعِ وُجُوهِ الْحَرَكَاتِ كُلِّهَا. إِلَّا أَنْ يَكُونَ صِنَاعَةً قَدْ تُصْرَفُ إِلَى جِهَاتِ الصَّنَائِعِ وَ إِنْ كَانَ قَدْ يُتَصَرَّفُ بِهَا وَ يُتَنَاوَلُ بِهَا وَجْهٌ مِنْ وُجُوهِ الْمَعَاصِي فَلَعَلَّهُ لِمَا فِيهِ مِنَ الصَّلَاحِ حَلَّ تَعَلُّمُهُ وَ تَعْلِيمُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ يَحْرُمُ عَلَى مَنْ صَرَفَهُ إِلَى غَيْرِ وَجْهِ الْحَقِّ وَ الصَّلَاح. براى اين‏كه خداوند تنها صنعتى را حرام كرده كه از هر جهت حرام است و فساد محض از آن پديد می آيد؛ مانند عود و نى و شطرنج و هر آلت لهو و صليب و بت و آنچه شبيه آن است از ساختن نوشيدنی هاى حرام و آنچه از آن و در آن فساد محض خيزد و در آن و از آن هيچ سود و مصلحتى نباشد. پس آموزش و فراگيرى و كار كردن با آن و مزد گرفتن بر آن و همه تصرفات در آن از تمام گونه‏ هاى حركات، حرام است. مگر آن‏كه گاهى در جهت صنايع ديگر به كار ‏آيد، هر چند گاهى نيز در جهت يكى از گناهان به كار گرفته و مصرف می شود. پس شايد به دليل مصلحتى كه در آن است، فراگيرى و آموزش و كار كردن با آن حلال باشد. و بر كسى كه در جهات نا حق و فساد آن را به كار می گيرد، حرام است.(1)
پی نوشت:
(1) بحار الأنوار، ج‌100، ص: 48 و 49

بدیع;976414 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی
در این روایت که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است به نقش کارکردی آلات و صنایع در حلیت و حرمت آنها اشاره شده است:
إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِي هِيَ حَرَامٌ كُلُّهَا الَّتِي يَجِي‌ءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِيرَ: الْبَرَابِطِ، وَ الْمَزَامِيرِ، وَ الشِّطْرَنْجِ، وَ كُلِّ مَلْهُوٍّ بِهِ وَ الصُّلْبَانِ، وَ الْأَصْنَامِ، وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ صِنَاعَاتِ الْأَشْرِبَةِ الْحَرَامِ، وَ مَا يَكُونُ مِنْهُ وَ فِيهِ الْفَسَادُ مَحْضاً، وَ لَا يَكُونَ مِنْهُ وَ لَا فِيهِ شَيْ‌ءٌ مِنْ وُجُوهِ الصَّلَاحِ، فَحَرَامٌ تَعْلِيمُهُ، وَ تَعَلُّمُهُ، وَ الْعَمَلُ بِهِ، وَ أَخْذُ الْأُجْرَةِ عَلَيْهِ، وَ جَمِيعُ التَّقَلُّبِ فِيهِ مِنْ جَمِيعِ وُجُوهِ الْحَرَكَاتِ كُلِّهَا. إِلَّا أَنْ يَكُونَ صِنَاعَةً قَدْ تُصْرَفُ إِلَى جِهَاتِ الصَّنَائِعِ وَ إِنْ كَانَ قَدْ يُتَصَرَّفُ بِهَا وَ يُتَنَاوَلُ بِهَا وَجْهٌ مِنْ وُجُوهِ الْمَعَاصِي فَلَعَلَّهُ لِمَا فِيهِ مِنَ الصَّلَاحِ حَلَّ تَعَلُّمُهُ وَ تَعْلِيمُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ يَحْرُمُ عَلَى مَنْ صَرَفَهُ إِلَى غَيْرِ وَجْهِ الْحَقِّ وَ الصَّلَاح. براى اين‏كه خداوند تنها صنعتى را حرام كرده كه از هر جهت حرام است و فساد محض از آن پديد می آيد؛ مانند عود و نى و شطرنج و هر آلت لهو و صليب و بت و آنچه شبيه آن است از ساختن نوشيدنی هاى حرام و آنچه از آن و در آن فساد محض خيزد و در آن و از آن هيچ سود و مصلحتى نباشد. پس آموزش و فراگيرى و كار كردن با آن و مزد گرفتن بر آن و همه تصرفات در آن از تمام گونه‏ هاى حركات، حرام است. مگر آن‏كه گاهى در جهت صنايع ديگر به كار ‏آيد، هر چند گاهى نيز در جهت يكى از گناهان به كار گرفته و مصرف می شود. پس شايد به دليل مصلحتى كه در آن است، فراگيرى و آموزش و كار كردن با آن حلال باشد. و بر كسى كه در جهات نا حق و فساد آن را به كار می گيرد، حرام است.(1)
پی نوشت:
(1) بحار الأنوار، ج‌100، ص: 48 و 49

با سلام

دوست گرامی

شما یک موسیقی غیر مطرب (بدون ضرب آهنگ) به بنده بدید بنده هم فیض ببرم از گوش کردن حلالش ...

الان آهنگ هایی که برای عاشورا هم خونده می شه ضرب آهنگ (( سین سین )) داره

همین ضرب آهنگ باعث هیبنوتیزم شدن شنونده می شه

اونوقت چطور می تونید اون رو برای همه مردم حلال بدونید؟؟؟؟

شروحیل;976416 نوشت:
شما یک موسیقی غیر مطرب (بدون ضرب آهنگ) به بنده بدید بنده هم فیض ببرم از گوش کردن حلالش ...

الان آهنگ هایی که برای عاشورا هم خونده می شه ضرب آهنگ (( سین سین )) داره

همین ضرب آهنگ باعث هیبنوتیزم شدن شنونده می شه

اونوقت چطور می تونید اون رو برای همه مردم حلال بدونید؟؟؟؟


من گوش دادن موسیقی را توصیه نمیکنم اما همه انواع آن را تحریم هم نمیکنم. حکم الزامی حرمت مبانی و فلسفه خاص خود را دارد و حتی شارع مقدس نیز در توسعه و ضیق دایره واجبات و محرمات نهایت احتیاط را به کار برده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روایتی میفرمایند: لَوْ لَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِي لَأَمَرْتُهُمْ‏ بِالسِّوَاكِ‏ مَعَ كُلِّ صَلَاة. اگر امت من به سختی نمی افتادند مسواک را قبل از هر نماز واجب می ساختم.(1) بنابراین خیلی چیزها ممکن است مصلحت داشته باشد اما مصلحت ملزمه که آن را به حد وجوب برساند نیست. همچنین خیلی چیزها ممکن است مفسده داشته باشد اما مفسده ملزمه که آن را حرام کند نیست. به هر حال این مسئله یک مسئله فقهی است که هر کس باید طبق نظر مرجع تقلید خود عمل کند. همانطوری که در اول تاپیک هم تصریح کردیم بحث این تاپیک درباره حکم فقهی و حرمت و حلیت نیست.
پی نوشت:
(1) بحار الأنوار ؛ ج‏73 ؛ ص126.

من نمیتونم اثرات مثبت و مفید موسیقی حلال رو ندید بگیرم.
هر کسی قبول میکنه اثر یه مداحی بیشتر از خوندن متن مداحی است.

البته من میدونم ممکنه راههای بهتر و احتمالا سختتری از موسیقی برای کمک به رشد اخلاقی باشه، ولی حرف حساب من یه چیز دیگه است....

اگه بخواهیم چنین اثرات مثبتی که عرض کردم رو نادیده بگیریم کلا مداحی و تواشی و موسیقی های کلامی بی فایده است و تشویق به تولیدشونم الکیه...
ولی هیچ کسی اینو قبول نمیکنه
چون همه به تاثیرات مثبت این آثار واقف هستند
و اتفاقا تشویق میکنند به مداحی و تواشی و موسیقی های کلامی...

اگه علما از فردا گفتن چنین کارهایی ( مداحی و تواشی و موسیقی بی کلام) به صلاح نیست ، اون وقت میتونم قبول کنم بگید موسیقی بی اثره... و الا مخالفت یکجانبه و بی دلیل قابل قبول نیست.

در مورد آلات موسیقی یه کم مسئله سخت تره...

طبق نظر عده ای از مراجع این نوع موسیقی ها دو نوع هستند کهما با نوع حلالش کار داریم

یه زمانی وقتی منم روایات باب موسیقی رو میخوندم
یه برداشتهایی تو ذهنم میومد که گویا اصلا این آلات و اصواتش شیطانی هستند و موسیقی حلال از اینها قابل فرض نیست...
فکر میکنم یکی از مشکلاتی که پذیرش موسیقی حلال را سخت میکند ، همین روایات می باشد
از طرفی فضای عرفی و جو عمومی یک دید منفی دارد
گویا ذهن و مغز نمیخواهد بپذیرد که موسیقی حلال و مفید هم امکان دارد...

به هر حال نه روایات و نه این نگاه عرفی از دید علما و مراجع دور نمانده و با این وجود موسیقی حلال را پذیرفتند
چه اینکه ملاک در حرمت موسیقی، لهوی بودن است
و الا موسیقی ای که خلاف لهو باشد و انسان را به یاد خدا بیاندازد بسیار نیکوست...
و الله العالم

خباء;976460 نوشت:
من نمیتونم اثرات مثبت و مفید موسیقی حلال رو ندید بگیرم.
هر کسی قبول میکنه اثر یه مداحی بیشتر از خوندن متن مداحی است.

البته من میدونم ممکنه راههای بهتر و احتمالا سختتری از موسیقی برای کمک به رشد اخلاقی باشه، ولی حرف حساب من یه چیز دیگه است....

اگه بخواهیم چنین اثرات مثبتی که عرض کردم رو نادیده بگیریم کلا مداحی و تواشی و موسیقی های کلامی بی فایده است و تشویق به تولیدشونم الکیه...
ولی هیچ کسی اینو قبول نمیکنه
چون همه به تاثیرات مثبت این آثار واقف هستند
و اتفاقا تشویق میکنند به مداحی و تواشی و موسیقی های کلامی...

اگه علما از فردا گفتن چنین کارهایی ( مداحی و تواشی و موسیقی بی کلام) به صلاح نیست ، اون وقت میتونم قبول کنم بگید موسیقی بی اثره... و الا مخالفت یکجانبه و بی دلیل قابل قبول نیست.

با سلام

اگر امام معصوم گفته باشه قبول می کنید؟

خباء;976460 نوشت:

اگه علما از فردا گفتن چنین کارهایی ( مداحی و تواشی و موسیقی بی کلام) به صلاح نیست ، اون وقت میتونم قبول کنم بگید موسیقی بی اثره... و الا مخالفت یکجانبه و بی دلیل قابل قبول نیست.

با سلام

از فردا نگفتن

دیروز گفتن

آقای سیستانی

[=IRANSans] آیا عرفانی بودن اشعار که با غنی خوانده شده سبب از بین رفتن حرمت غنی می باشد ؟
[=IRANSans]پاسخ: فرقی نمی کند و غنا حرام است .
[=IRANSans]پرسش: کسی که عادت به گوش دادن به ترانه دارد و ترک آن بسیار مشکل است آیا می تواند گوش کند یا خیر ؟
[=IRANSans]پاسخ: نمی تواند .

[=IRANSans]آقای مکارم شیرازی

پرسش : آیا تلاوت قرآن به صورت سرود و همراه با آهنگ جایز است؟
[=IRANSans]پاسخ : جایز نیست.

آقای خامنه اي


[=IRANSans]س 1161: آیا نواختن موسیقی همراه قرائت قرآن با غیر از آلاتی که استفاده از آنها در مجالس لهو و لعب معمول است، جایز است؟
[=IRANSans]ج: تلاوت قرآن کريم با صداى زيبا و صوت مناسب با شأنِ قرآن کريم اشکال ندارد، بلکه امر راجحى است مشروط براينکه به حدّ غناى حرام نرسد، ولى نواختن موسيقى با آن، وجه شرعى ندارد.

[=IRANSans]حتی تلاوت قرآن در حد غنا هم جایز نیست چه برسه به اهنگ!!!!

[=IRANSans]برای بنده که همون سخن امام معصوم حجت هست و کفایت میکنه

این سخنان رو برای شما گذاشتم که تقلید رو بیشتر از تبعیت از امام معصوم قبول دارید!!!

خباء;976460 نوشت:
من نمیتونم اثرات مثبت و مفید موسیقی حلال رو ندید بگیرم.


نظر اکثر فقها

هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب می‏شود و فرقی نمی‏کند که موسیقی کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک.

یه موسیقی به بنده بدید که مصداق این مورد نباشه ... (بدون ضرب اهنگ یا ریتم باشه)

اکثر فقها گفتن موسیقی حرام است غیر از این مورد
در حالی که تمام موسیقی ها شامل همین مورد می شن

اما چون مردم قبول نمیکنن مجبور شدن اینجوری بگن که مردم کلا قید دین رو نزنن به خاطر عشق به موسیقی
یعنی همون اسلام اجباری ...

شروحیل;976498 نوشت:
نظر اکثر فقها

هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب می‏شود و فرقی نمی‏کند که موسیقی کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک.

یه موسیقی به بنده بدید که مصداق این مورد نباشه ... (بدون ضرب اهنگ یا ریتم باشه)

اکثر فقها گفتن موسیقی حرام است غیر از این مورد
در حالی که تمام موسیقی ها شامل همین مورد می شن

اما چون مردم قبول نمیکنن مجبور شدن اینجوری بگن که مردم کلا قید دین رو نزنن به خاطر عشق به موسیقی
یعنی همون اسلام اجباری ...


با سلام
لهوی بودن موسیقی غیر از ریتم داشتن موسیقی است. شما با یک طبل ساده هم میتوانید موسیقی ریتم دار تولید کنید. اما آیا لهوی است؟!

شروحیل;976498 نوشت:

نظر اکثر فقها

هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب می‏شود و فرقی نمی‏کند که موسیقی کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک.

یه موسیقی به بنده بدید که مصداق این مورد نباشه ... (بدون ضرب اهنگ یا ریتم باشه)

اکثر فقها گفتن موسیقی حرام است غیر از این مورد
در حالی که تمام موسیقی ها شامل همین مورد می شن

اما چون مردم قبول نمیکنن مجبور شدن اینجوری بگن که مردم کلا قید دین رو نزنن به خاطر عشق به موسیقی
یعنی همون اسلام اجباری ...

سلام

به هر حال شما داری روی فرض مسئله ان قلت میکنی

فقها از حیث حکمی، موسیقی حلال رو پذیرفتند
ملاکشم مشخص کردن و طبق همون ملاک ها موسیقی حلال وجود داره و زیادم هست....
من به عنوان مکلف تشخیص میدم چه موسیقی حلاله یا حرام...
به نظر بنده موسیقی های بسیاری را میتوان ساخت و وجود دارد که حلال باشد و لهوی و غنا و مطرب نباشد....
هیچ مرجعی نگفته ریتم حرامه...
به هر حال ان قلت کردن روی فرض مسئله ، نادرست است...
نظرتان راجع به فرض مسئله مطرح شد و جواب بنده نیز معلوم است
پس لطفا ادامه ندهید و اگر صحبتی دارید روی خود سوال و تاثیر گذاری باشد
که به نظرم در آن رابطه هم نظراتتان را خواندم و پاسخم را ارائه دادم

بدیع;976513 نوشت:
با سلام
لهوی بودن موسیقی غیر از ریتم داشتن موسیقی است. شما با یک طبل ساده هم میتوانید موسیقی ریتم دار تولید کنید. اما آیا لهوی است؟!

با سلام

آیا در مجلس لهو و لعب با یک طبل نمی توان به لهو و لعب پرداخت؟

خباء;976559 نوشت:
سلام

به هر حال شما داری روی فرض مسئله ان قلت میکنی

فقها از حیث حکمی، موسیقی حلال رو پذیرفتند
ملاکشم مشخص کردن و طبق همون ملاک ها موسیقی حلال وجود داره و زیادم هست....
من به عنوان مکلف تشخیص میدم چه موسیقی حلاله یا حرام...
به نظر بنده موسیقی های بسیاری را میتوان ساخت و وجود دارد که حلال باشد و لهوی و غنا و مطرب نباشد....
هیچ مرجعی نگفته ریتم حرامه...
به هر حال ان قلت کردن روی فرض مسئله ، نادرست است...
نظرتان راجع به فرض مسئله مطرح شد و جواب بنده نیز معلوم است
پس لطفا ادامه ندهید و اگر صحبتی دارید روی خود سوال و تاثیر گذاری باشد
که به نظرم در آن رابطه هم نظراتتان را خواندم و پاسخم را ارائه دادم

با سلام

دوست گرامی فقها هیچ نوع از موسیقی رو حلال ندونستن

فقط گفتن این نوع موسیقی حرام هست

که اون نوع شامل همه موسیقی ها می شه

نشون به اون نشون که خوندن مضامین عرفانی و یا قران رو با موسیقی جایز نمی دونن

در خانه اگر کس است ... یک حرف بس است

والسلام علی من اتبع الهدی

در پناه او

شروحیل;976564 نوشت:
آیا در مجلس لهو و لعب با یک طبل نمی توان به لهو و لعب پرداخت؟

در مجلس لهو و لعب هم میشه طبل زد اما به احتمال زیاد اهل مجلس طبل و طبل زن را میندازن بیرون! این نشون میده آهنگ طبل مناسب مجالس لهو و لعب نیست.

بدیع;976570 نوشت:
در مجلس لهو و لعب هم میشه طبل زد اما به احتمال زیاد اهل مجلس طبل و طبل زن را میندازن بیرون! این نشون میده آهنگ طبل مناسب مجالس لهو و لعب نیست.

با سلام

احتمالا شما تا حالا مجلس لهو و لعب ندیدید!!!!

طبل که هیچی

تو این مجالس با قابلمه هم به این امور می پردازن طبل که جای خود دارد!!!!

برای این مجالس فقط یه چیزی باشه اون ریتمرو بیاره بسه ...

پرسش:
به نظرم قشری از مذهبی های ما کلا دید منفی به موسیقی دارند. آنها فکر میکنند کلا موسیقی های حلال نمیتواند باعث رشد معنوی و اخلاقی شود. ولی به نظر من موسیقی حلال میتواند به تعالی انسان و بهبود بیماری های روانی و اخلاقی کمک کند. به نظر من با موسیقی میتوان با حسادت، حرص به مال، خشونت، بخل و ... مقابله کرد. نظر شما چیست؟

پاسخ:
درباره موسیقی تقسیمات مختلفی وجود دارد که در ارزشگذاری و قضاوت موثر است. تقسیم بندی اول در معنا و مفهوم موسیقی است. موسیقی یک لفظ شناور است که بر مصادیق متعددی اطلاق و در معانی متفاوتی استعمال می شود. مهم ترین معانی موسیقی دو معنای خوانندگی و نوازندگی است. یعنی موسیقی که بدون استفاده از آلات موسیقی و مستقیما توسط صوت انسان تولید می شود و موسیقی که توسط الات نواخته و تولید می شود. خوانندگی به مطرب و غیر مطرب و نوازندگی به لهوی و غیر لهوی تقسیم میشود. غنا یا موسیقی حرام همان موسیقی مطرب و لهوی است. مسئله دیگری که در موسیقی وجود دارد محتوایی است که در ضمن موسیقی ارائه میشود. هم میتوان به آیات قرآن موسیقی آوایی داد و هم به هرزنگاری های فلان شاعر! موسیقی یک ابزار است که گاه از آن به منظور و مقاصد شوم و غلط استفاده میشود و گاه از آن برای اهداف مثبت بهره برده میشود. مسئله دیگری که در مورد موسیقی وجود دارد مقدار استفاده از آن است. ممکن است کسی به موسیقی معتاد شود و ممکن است بدون وابستگی از آن استفاده کند. استفاده از موسیقی مطرب و لهوی، استفاده از موسیقی در مقاصد شوم، ارائه محتوای انحرافی در قالب موسیقی و اعتیاد پیدا کردن به آن قطعا آسیب زا است و از دایره بحث خارج است. غیر از موارد ذکر شده، موسیقی حرام نیست اما قطعا حرام نبودن موسیقی برای اثبات مفید بودن آن مخصوصا برای رشد اخلاقی و معنوی کافی نیست.
تاثیر مثبت موسیقی بر رشد اخلاقی به چند نحو ادعا شده است:

الف) تغییر و تاثیر در مزاج: در مباحث میان رشته ای طب و اخلاق گفته شده است که برخی از اخلاقیات منفی معلول به هم ریختگی تعادل مزاجی و غلبه بیش از حد یکی از مزاج های بلغم، صفرا و ..... است. در کنار این مطلب ادعا شده است که هر موسیقی طبع و مزاج خاصی دارد و گوش دادن به آن میتواند به تقویت مزاج مغلوب کمک کند و به تعادل مزاجی منجر شود.
در پاسخ به این مطلب باید گفته شود اگرچه غلبه یک مزاج میتواند به برخی بداخلاقی ها منجر شود اما بسیاری از رذائل اخلاقی منشا جسمی و مزاجی ندارند. اگر هم منشا یک رذیله اخلاقی تنها عدم تعادل مزاجی باشد با دارودرمانی راحت تر و سریع تر میتواند درمان صورت بگیرد. علاوه بر همه اینها در علم موسیقی هیچ تفکیک قابل قبول و مطمئنی در میان انواع موسیقی به لحاظ مزاجی که تولید میکنند ارائه نشده است.

ب) تاثیر به صورت شرطی سازی: به این معنا که محتوای اخلاقی همراه با قالب موسیقیایی ارائه شود تا احساس مثبت نسبت به قالب(موسیقی) به پدیدآمدن احساس مثبت نسبت به محتوا(توصیه های اخلاقی) منجر شود. در برخی از روایات به این نوع از شرطی سازی اشاره شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: زینوا القرآن باصواتکم فانّ الصوت الحسن یزید القرآن حسناً. (تلاوت) قرآن را با صداهای زیبای خود زینت ببخشید. به درستی که صدای زیبا بر زیبایی قرآن می افزاید.(1)
اما اثبات چنین تاثیری، در حقیقت اثبات تاثیر موسیقی بر رشد اخلاقی نیست. چرا که تاثیر اصلی توسط محتوا ایجاد میشود و موسیقی تنها میتواند به تشدید آن کمک کند. ضمن اینکه در روایات غیر از صوت حسن به هیچ موسیقی دیگری توصیه نشده است.

ج) ایجاد رقت قلب و لطافت باطن و زمینه سازی برای پذیرش معارف اخلاقی: انسان با گوش دادن به موسیقی وارد نوعی از خلسه میشود که میتواند هوشیاری او را نسبت به اتفاقات منفی پایین بیاورد تا فرد بر احساسات منفی خود غلبه کند و آنها را فراموش کند و کنار بگذارد. در چنین وضعیتی است که میتوان معارف اخلاقی را بهتر و عمیق تر در لایه های ذهنی او کاشت.
اما همه انواع موسیقی چنین تاثیری را بر روی فرد ندارند. برخی از انواع موسیقی باعث قساوت قلب و ایجاد خشم و نفرت میشود. علاوه بر اینکه تاثیر مثبت موسیقی در رشد اخلاقی به خود فرد بستگی دارد. موسیقی احساسات را تحریک میکند اما جهت آن را مشخص نمیکند. کسی که زمینه برای انحراف اخلاقی دارد از احساسات تحریک شده خود در همان جهت استفاده میکند.
در مقابل دلایل و شواهدی برای عدم استفاده از موسیقی وجود دارد:

1. درباره موسیقی هیچ توصیه ای در منابع دینی وارد نشده است. آلات موسیقی در انواع مختلف آن در صدر اسلام توسط افراد به کار گرفته می شده و در این رابطه افراد بسیاری حکم الهی را از شخص رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمّه اطهار (علیهم السلام) جویا می شدند. در تمامی بیانات این بزرگواران، حتی یک بار هم مدح نوعی از موسیقی یا استماع نوعی از آن به چشم نمی خورد. در سیره هیچ یک از علمای اخلاق و عرفای راستین نیز، به اثرات مثبت موسیقی در تهذیب و خودسازی و تعالی معنوی، اشاره ای نشده است.

2. ارائه محتوای دینی و اخلاقی در قالب موسیقی اگرچه ممکن است به جذاب شدن محتوا بینجامد اما باعث میشود معنویت و محتوا اصالت خود را از دست بدهد. در این صورت هیچ تضمینی برای تداوم تعهد دینی و تعالی اخلاقی پس از جدا شدن از قالب موسیقیایی وجود ندارد. تاثیرگذاری موسیقی یک تاثیرگذاری مقطعی و زودگذر است. بزرگترين هنر موسيقي اين است كه ما را خواسته يا ناخواسته به سفري در دنيايي ذهني و خيالي دعوت ميكند و برايمان سايه اي ساخته و آن را بالا ميبرد و بعد از پايان موسيقي خود را در سرازيري احساس ميكنيم و سرانجام خود را سرگردان و متحيّر و لبريز از احساساتي كه به طور مصنوعي تحريك شده رها مي يابيم و ما مي مانيم و انبوهي از احساسات ـ شادي بخش يا غم انگيز ـ تخليه نشده كه نه مي توانيم از آن دنياي خيالي دل كنده و نه با زندگي واقعي كنار آييم.

3. نباید فراموش کنیم که برخی از مصادیق موسیقی حرام است که حداقل میتوان گفت از نظر برخی مراجع تقلید بر مصادیق حلال آن غلبه دارد. بنابراین احتیاط و دوری حداکثری از موسیقی برای مبتلا نشدن به حرام، منطقی به نظر می رسد. مخصوصا اینکه تشخیص غنا از موسیقی حلال در برخی موارد به سختی امکان پذیر است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: ... حَلَالٌ بَيِّنٌ وَ حَرَامٌ بَيِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ‏ بَيْنَ‏ ذَلِكَ‏ فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَم. (امور سه دسته است:) حلال روشن و حرام مشخص و شبهاتى كه بين حلال و حرام است. هر كس از شبهات پرهيز كند از محرمات سالم می ماند و هر كس مرتكب شبهات شود داخل در محرمات می شود و از راهى كه نمی داند هلاك می شود.(2)

4. در رویکردهای مطرح در زمینه رشد اخلاقی از تاثیر مثبت موسیقی اثری نمی بینیم. با اینکه غرب هیچ محدودیتی از نظر عقیدتی و ارزشی نسبت به استفاده از موسیقی احساس نمیکند و از طرف دیگر دغدغه رشد اخلاقی نیز در میان آنها پررنگ است اما موسیقی جایگاه خاصی در نظریه های تربیتی آنها ندارد. در این زمینه میتوانید به کتاب نظریه های نوین در تربیت اخلاقی تالیف آقای دکتر محمد حسنی مراجعه کنید. رویکردهای اصلی تربیت اخلاقی در این کتاب بر اساس سه محور بینشی، گرایشی و کنشی تنظیم یافته است و حتی در بعد گرایشی نیز ردپایی از موسیقی در نظریه های دانشمندان غربی دیده نمیشود.

پی نوشت ها:

  1. نورى، حسين بن محمد تقى‏(1320ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام، ج4، ص273.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب(321ق)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج‏1، ص68.
موضوع قفل شده است