تاریخچه اجبار به حجاب

تب‌های اولیه

109 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Hadi99g;912271 نوشت:
من مقايسه​اي نکردم، مقايسه را شما انجام داديد که آمديد پيمان رسول خدا با اهل کتاب و مشرکين به ميدان کشيديد.

فکر نمیکنم نیاز به توضیح باشه ولی خب من چون هدفم کمک به شماست عرض میکنم
حرف من این بود که رسول خدا حتی با مشرک و یهودی و کافر هم پیمان میبست و به پیمان توافقی بینشان پایبند بود(اصلا دستور مستقیم خدا بود! همان آیاتی که نخواندید و حکم دادید!!). بعد شما حرف از تحمیل یکطرفه به مسلمین در جامعه اسلامی میزنی؟؟
اونم از طرق یه مسلمان؟ عادی ؟؟

خیلی باحالی

Hadi99g;912277 نوشت:
اگر اينقدر ساده است چرا اين اختلافات وجود داره؟ و ملاک تشخيص معناي صحيح از ناصحيح چيست؟

علت رو همون اول گفتم (اگر به جای جواب دادن، کمی می اندیشیدید!)

چون 99% و بلکه 100% اسلام الان سیاسی شده و فقط اسمی ازش مونده(همان پوستین!)
برای همان مثال آوردم (بازم همون اول) که اگر با مسلمین جهان حرف بزنی میفهمی چقدر همه داریم یک حرف را میزنیم ولی در ذهنمان با همدیگه دشمییم!

الکی بحث را اینقدر کش دادی و از اصل دورش کردی!

با سلام و احترام
از مشارکت دوستان در مباحث گذشته تشکر نموده و تقدیر مینمایم. اما خوب بود دوستان در ارائه برخی از مطالب سعه صدر داشته و از باب «جادلم بالتی هی احسن» مباحث را پیش میبردند. دراکثر موارد بحث از چارچوب تاریخی خود خارج شده و به مباحث اعتقادی و اجتماعی کشیده شده است. به نظرم باید برای برخی از این مباحث تاپیک جدا و مستقلی تعریف شود زیرا در این تاپیک خروج از بحث فراوان بود. مناسب دیدم این تاپیک بسته شود و جمع بندی سوال اولیه و پاسخ به ان ارائه گردد. و مباحث دیگر به زمان و تاپیک دیگر حواله شود، زیرا تاریخی نیست.
سوال در این باره بود که بنابر نظر ویل دورانت حجاب از ایرانیان اخذ شده و بنی امیه ان را اجباری کردند و در زمان معصومین علیهم السلام الزامی به رعایت ان وجود نداشته است
در پستهای اولیه بیان شد که ویل دورانت استقراء ناقصی در منابع اسلامی داشته است. وی حجاب در دوران جاهلیت را نمیپذیرد در حالی که حجاب در آن دوره وجود داشته است. طبق نظر ویل دورانت حجاب از ایران به حجاز وارد شده است که این حرف ادعای بدون دلیل است و شاهدی بر این موضوع وجود ندارد و ایشان هم دلیلی اقامه نکردند. شواهد تاریخی نشان میدهد حجاب در حجاز و در عصر جاهلیت وجود داشته همچنین برهنگی هم وجود داشته است.
سوال اصلی این است که ایا اجبار به حجاب از جانب بنی امیه بوده است ؟ ایا پیامبر و امامان شیعه نسبت به بی حجابی بی تفاوت بودند؟ ایا امام مجوز صحبت با زن بی حجاب را صادر کرده است؟

اینکه برخی تصور میکنند حجاب در زمان بنی امیه اجباری شده و قبل از ان کسی به حجاب اهمیت نمیداده صحیح نیست زیرا طبق شواهد تاریخی قبل از اسلام و پس از ان در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله مردم مسلمان به حجاب اعتقاد داشتند و ان را رعایت میکردند.
شواهدی از حجاب در دوران جاهلیت را بیان میکنیم
چند بیت شعر از ربیع بن زیاد عبسی است که در واقع بعد از کشته شدن مالک بن زهیر این خصوصیت را برای زنان بیان می کند و به صراحت اشاره می کند که زنان آزاده در جاهلیت حجاب و پوششش داشته اند و حتی چهره خود را از دید نامحرمان می پوشاندند
یا شاعر دیگر در یکی از اشعار خود بیان می کند که با توجه به بخشش ها و کمک هایی که به خواهر خود داشته و در نزد او نیز بسیار عزیز است، انتظار دارد خواهرش بعد از مرگ او خماری که بر سر دارد پاره کند. تعبیر عربی اش «والله لا امنحها شرارها و لو هلکت مزقت خمارها و جعلت من شعر صدارها»
یا اینکه شاعری ارزو میکند حجاب وجود نداشته باشد. این شاعر در شعر خود با بیان توصیف معشوقه خویش ارزو میکند او ا بدون ردا در حالی که از سرش پایین افتاده او را ببیند.[1]
یا ام عمرو دختر وقدان در تشويق مردان قبيله خویش به جنگ میگوید : اگر شما انتقام برادرتان را نگرفتيد پس سلاح بيفكنيد و به دور دست برويد و آنجا سرمه دان برگيريد و همانند زنان نقاب بزنيد.[2]


[/HR][1] . سانگ ايست وود، مترجم: ونوس چرمچي، ص 196

[2] . احمد محمد الحوفي، المراة في الشعر الجاهلي، دار النهضة، قاهره، ص 376


ابن حبیب در الممنق و ابن عبد ربه در عقد الفرید منشا جنگ فجار را موضوع ناموسی بیان کردند این كه گروهى از جوانان قريش در بازار عكاظ به زنى از بنى عامر اهانت كرده، كه نقاب به چهره داشت و كارى كردند كه بدنش برهنه شود و به او خندیدند.[1]
اما این نکته حائز اهمیت است که حجاب در دوران جاهلیت یک امر فطری و عرفی بوده است نه دینی و اعتقادی لذا بعضی از اوقات زنان عرب جاهلی حجاب را در موارد خاصی کنار میگذاشتند.
بنابر این حجاب در دوران جاهلیت وجود داشته است.
اما ایاتی که قرآن به ان اشاره دارد میتواند دلیل بر حجاب در دوران گذشته باشد که البته حجاب کاملی نبوده است.
قرآن کریم میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ المُؤمِنينَ يُدنينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدنى‏ أَنْ يُعرَفنَ فَلا يُؤذَينَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رحیما»
اى پيامبر! به همسرانت، و دخترانت و زنان مؤمنين، بگو تا جلباب (روپوش‌‌های) خود پيش بكشند، این برای شناخت‌ آنها (به عفاف، پاکی، فضیلت، مسلمانی، کمال و ...) نزدیک‌تر است، پس در نتيجه اذيت نمى‏بينند، و خدا همواره آمرزنده رحيم است‏.
"وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ الّا ما ظَهَرَ مِنها..."
و به زنان با ايمان بگو: «ديدگان خود را [از هر نامحرمى‏] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيداست و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند مگر آنچه که آشکار است.
ایا در زمان پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل بیت علیهم السلام حجاب رعایت نمیشد؟


[/HR][1] . ابن حبیب الممنق، ص 163؛ ابن عبد ربه، تحقيق محمدسعيد العريان، عقدالفريد، مطبعة الاستقامة بالقاهرة، چ 2، 1372ق، ج 6، ص8


با جستجو در منابع حدیثی و تاریخی می توان به مواردی دست یافت که بیانگر اهمیت پوشش و رعایت حجاب نزد مسلمانان از همان صدر اسلام و همچنین نشان دهنده موضع گیری پیشوایان دینی و عموم مردم نسبت به موارد بد حجابی است، البته چنانکه از روایت عایشه و ام سلمه مشخص شد، عموم زنان مسلمان پایبند به رعایت حجاب شرعی بوده اند و مصادیق بد حجابی طبیعتا در آن دوره در بین مسلمانان نادر بوده است. در ذیل به نمونه هایی از این دست اشاره می شود.
ابتدا نمونه ای از تذکر و ارشاد رسول خدا صلی الله علیه و اله نسبت به پوشش مردها را بیان می کنیم:
جَرهَد اسلمی از اصحاب پيامبر صلی الله علیه و اله مي‌گويد: روزي نشسته بودم و لباسم كنار رفت و ران پايم پيدا شد. پيامبر صلی الله علیه و اله كه در حال عبور بودند، به من گفتند: ران خود را بپوشان كه جزء عورت است.[1]
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و اله نسبت به پوشش مردها چنین دقت و توصیه ای دارند، حتما نسبت به پوشش زنان حساسیت و اهمیت بیشتری قائل بودند و موارد ذیل از این مهم پرده بر میدارد:
عایشه می گوید: دختر عبدالله بن طفیل (كه برادر مادری من بود) در حالی كه زینت كرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز وارد شد و هنگامی كه او را دید از او روی برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله صلی الله علیه و اله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود: هنگامی كه زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست كه جز روی خود موضع دیگری را نمایان كند.[2]
این روایت علاوه بر تبیین میزان پوشش، عکس العمل رسول خدا (صلی الله علیه و اله) را نیز در مقابل بدحجابی نشان می دهد.


[/HR] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج ص4، ص223..[1]

طبری، جامع البیان، ج18، ص93. .[2]


اسماء دختر ابوبکر و خواهر عایشه به خانه پیغمبراکرم(صلی الله علیه و اله) آمد درحالی که جامه‌های نازک و بدن نما پوشیده بود. رسول اکرم(صلی الله علیه و اله)روی خویش را از وی برگرداند و فرمود: ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر از مچ دست به پایین و صورتش.[1]
رسول خدا (صلی الله علیه و اله) به حولا فرمود: روسرى خود و مچ دستت را محل دستبند كه جلب نظر مى كند نشان مده هر زنی چنین کاری برای غیر از شوهر خود کند، دينش را تباه و خدا را به خشم آورده است.[2]
حفصه دختر عبد الرحمان بن ابی بکر یعنی برادر زاده عایشه در حالى كه روسرى نازكى بر سر داشت با مقنعه نازكى نزد عايشه رفت، عايشه از دیدن این وضعیت ناراحت شد، آن مقنعه را بر تن حفصه پاره كرد و مقنعه­اى ضخيم بر او پوشاند و گفت: مگر نمی­دانی خدا در سوره نور چه فرموده است؟ سپس خماری برای او تهیه کرد و سرش کرد.[3]
حفصه دختر عبد الرحمان در حالى كه روسرى نازكى بر سر داشت با مقنعه نازكى نزد عمه اش عايشه رفت، عايشه آن مقنعه را از سر او در آورد و گفت مگر نمی دانی در سوره نور خداوند چه نازل کرده است؟ سپس مقنعه ‏اى مناسب بر او پوشاند.[4]
رسول خدا صلی الله علیه و اله تا آن حد نسبت به رعایت حریم حیا و حجاب مقید بودند که ام سلمه می گوید: هنگامی که من و میمونه نزد رسول خدا صلی الله علیه و اله بودیم، ابن ام مکتوم بر حضرت وارد شد و این پس از دستور به حجاب بود، پس حضرت خطاب به ما فرمود: در مقابل او برای خود حجاب قرار دهید، گفتیم یا رسول الله او نابیناست! فرمود: آیا شما نیز نابینا هستید؟ آیا او را نمی بینید؟[5]


[/HR]. سیوطی، الدر المنثور، ج5، ص42[1]

. بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ج25، ص520.[2]

ج8، ص57. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری،.[3]

[4] -ابن سعد، محمد، الطبقات الكبرى، ج‏ 8، ص57.

. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج2، ص144؛ سیوطی، الدر المنثور في تفسير المأثور، ج‏5، ص: 42 [5]


از ام‌سلمه نقل شده: «لما نزلت هذه الآیه خرج نساء الانصار کان علی رؤسهن القربان من السکینه و علیهن اکسیه سود یلبسنها»[1] پس از نزول این آیه، زنان انصار به گونه‌ای با وقار و آرام از منزل خارج می‌شدند و راه می‌رفتند، گو اینکه دیگی بر سرشان گذارده و آن را حمل می‌کردند و روپوش‌هایشان هم جامه‌ای به رنگ سیاه بود.
در گزارش دیگر امده است : هنگامی که رسول خدا صلی الله و علیه و آله از جنگ ... به مدینه آمدند، صفیه را در خانه یکی از انصار جای داد، پس زنان انصار می آمدند و به او نگاه می کردند، عایشه نیز نقاب بر چهره کشیده و آمد به او نگاه کرد.[2] در مورد دیگر اشاره به این است که زینب بنت جحش همسر رسول خدا صورتش را با جلبابش می پوشانید.[3] بنابر نقلی از ابن کعب قرظی زنان پس از اینکه خداوند امر کرد که سر و گردنشان را به جلابیب بپوشانند، صورت خویش را جز یک چشمشان می پوشانیدند.[4]
از اسامه بن زید نقل شده است كه مى‏گفت: پيامبر (صلی الله علیه و اله) جامه پنبه‏اى مصرى كه نسبتاً ضخيم بود و از چيزهايى بود كه دحيه كلبى به ايشان داده بود به من پوشاندند، من آن را به همسرم پوشاندم. پيامبر صلی الله علیه و اله به من فرمودند: چرا آن جامه مصرى را نمى‏پوشى؟ گفتم: اى رسول خدا آن را به زنم پوشانده‏ام. فرمودند: به او بگو زير آن چيزى قرار دهد و بپوشد كه مى‏ترسم برآمدگيهاى بدنش را نشان دهد.[5]
در روایتی از عایشه آمده است: ما رایت نساء الانصار، لما نزلت هذه الایه قامت کل واحده الی مرطها المرحل فصدعت منه صدعۀً، فاختمرن، فأصبحن کان علی رؤسهن الغربان[6]
من برتر از زنان انصار ندیدم، همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانندسابق بیرون بیاید، سر خود را با روسری های مشکی می پوشیدند گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.
در زمان حضرت علی علیه السلام در ان مدت کمتر از 5 سال حکومت ایشان، یک مورد بی حجابی وجود دارد که حضرت به شوهران انها تذکر میدهد.
امام صادق(ع) به یکی از خواهران محمد بن ابی‌عمیر فرمود: وقتی که به دیدار برادرت رفتی لباسهای رنگارنگ و تحریک‌آمیز برتن نکن.[7]
بنابر این مشخص شد که پیامبر صلی الله علیه و اله نسبت به بی حجابی سکوت نداشته و تذکر میدادند همچنین حضرت علی علیه السلام و امامان بعدی
البته این نکته را باید در نظر داشت که چون گزارشی در این باره از اهل بیت نداریم دست ما در این بخش خالی است و چون حکومت در دست اهل بیت نبوده است کمتر با چنین مواردی مواجه میشدند.
اما اینکه بنی امیه حجاب را واجب کرده باشند ما گزارشی در این باب نداریم و مشخص نیست ویل دورانت به چه چیزی استناد کرده است بنده تصور میکنم استناد ویل دورانت به گزارش عمر بن عبدالعزیز است.
هنگامی که به عمر بن عبدالعزیز گزارش رسید برخی زنان هنگام مرگ نزدیکان خود موهایشان را پریشان کرده و نوحه سرائی می کنند، به کارگزاران خود نوشت: این کار اهل جاهلیت هست و خداوند از هنگامی که به زنان دستور داده است خمار بر سر خود بیفکنند، اجازه نداده آن را کنار زنند. سپس دستور داد با کسانی که رعایت نمی کنند، برخورد کنند.[8]
به نظر میرسد اجبار به حجاب در بنی امیه مبنی بر همین گزارش باشد. اما باید گفت از این گزارش اجبار برداشت نمیشود بلکه زنان برای عزاداری بر کشته شدگان حجاب را کنار میگذاشتند نه برای بی بندباری
سوال اخر این که ایا امام جواز صحبت با زن نامحرم را صادر کرده باشد؟ اثبات این مطلب نیاز به دلیل دارد که دلیلی بر این موضوع نداریم. از آنجا که امام عامل به امر به معروف و نهی از منکر است به نظر میرسد چنین عملی انجام ندهد. به هر حال این موضوع نیاز به دلیل فقهی دارد.


[/HR]. ابن کثیر، تفسیر القران العظیم، ج6، ص 425. (جامع التفاسیر) (بیروت ، دار الکتب العلیمه، 1419ق)[1]

. بلاذری، انساب الاشراف، ج1، ص444 (زکار: ج2، ص79) و انتقبت عائشه ...[2]

.جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج12، ص163.[3]

. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج8، ص141.[4]

. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج4، 48.[5]

[6] . زمخشری کشاف ج 3 ص 231

[7] . کلینی کافی ج 5 ص 526

[8] . بلاذری، انساب الاشراف، ج8، ص192


موضوع قفل شده است