بیدار شدن در سحر ماه رمضان چه اثراتی دارد؟
تبهای اولیه
بیدار شدن در سحر ماه رمضان چه اثراتی دارد؟
سلام و عرض ادب و احترام
آیا ارزش روزه داری در بیدار شدن در سحر است؟
چرا آیت الله مجتهدی میگوید اصل روزه ماه رمضان برای این است که سحر از خواب بیدار شد؟
مگر در سحر غذا خوردن چه تاثیری دارد حتی اگر انسان خودش رو در افطار سیر کرده باشه سحری خوردن و بیدار شدن برای آن چه اثری در انسان دارد ؟
آیا ارزش روزه داری در بیدار شدن در سحر است؟بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و آرزوی قبولی طاعات و مساعی جنابعالی؛ روزهداری گوهری است مرکب که هر جزء از این مرکب ارزش خودش را خواهد داشت؛ همانطور که در احادیث بیان شده که خواب فرد روزهدار نیز برای انسان آبادگر است ولی از آنجا که سحر خیزی که به طور کلی -نه فقط در ماه رمضان- به عنوان اکسیر اعظم در سلوک و بندگی شهرت یافته در این ماه فرصت و مجال بروز و ظهور از سوی روزهداران مییابد و از این باب، میتوان عبارتی که از آیت الله مجتهدی نقل کردید را اینگونه تحلیل کنیم که سزاوار است یکی از بهترین میوهها و ثمرات این ماه را سبب جعل این عبادت -یعنی روزه ماه رمضان- بدانیم. زیرا بیشک واجب ساختن تک تک عبادات از سوی خداوند به خاطر منافع و مصالح گوناگون آنهاست یعنی میتوان گفت خداوند آن عبادت را به خاطر فلان مصلحت و منفعت واجب ساخته و در مورد وجوب روزهداری در رمضان، یکی از بهترین برکات و منافع آن، سحرخیزی آن میباشد. پس میتوان گفت روزه رمضان به همین جهت بر بندگان واجب گردیده و البته منافاتی با وجود منافع دیگر در این عبادت ندارد. پاسخ دیگری که میتوان به این پرسش داد این است که اگر عبادتی دارای منافع بیشماری باشد ولی این به این معنا نیست که همه منافع در یک سطح و یک اندازه باشند بلکه ممکن است برخی منافع نسبت به منافع دیگر از ارج و قرب بیشتری برخوردار باشند اگر چه از خواص روزهداری، دست یابی به سلامتی جسمانی است ولی این خاصیت کجا و برکاتی که در نتیجه سحرخیزی روزهدار نصیب وی میگردد کجا! به تعبیر دیگر، نباید همه منافع را به لحاظ ارزششناسانه، مساوی دانست و این مساوی ندانستن، در نظر خداوند نیز صادق است یعنی خداوند هم که بر اساس منافع و مصالحی یک عمل را بر بندگان واجب میگرداند برخی از مصالح را به عنوان مصالح محوری و اصلی دیده، به جهت دستیابی انسانها به این موارد، آنان را موظف به انجام آن عمل میکند. بله، انجام آن عمل، منافع و مصالح دیگری را هم در پی خواهد داشت ولی این منافع، جزء منافع تبعی خواهند بود.
به تعبیر دیگر، نباید همه منافع را به لحاظ ارزششناسانه، مساوی دانست و این مساوی ندانستن، در نظر خداوند نیز صادق است یعنی خداوند هم که بر اساس منافع و مصالحی یک عمل را بر بندگان واجب میگرداند برخی از مصالح را به عنوان مصالح محوری و اصلی دیده، به جهت دستیابی انسانها به این موارد، آنان را موظف به انجام آن عمل میکند. بله، انجام آن عمل، منافع و مصالح دیگری را هم در پی خواهد داشت ولی این منافع، جزء منافع تبعی خواهند بود.
[/quote]
خب حالا لطفا بفرمایید که در سحر بیدار شدن ماه رمضان چه آثاری نهفته و چه اثری بر روح دارد؟
حافظ said in آیا ارزش روزه داری در بیدار
لطفا بفرمایید که در سحر بیدار شدن ماه رمضان چه آثاری نهفته و چه اثری بر روح دارد؟آیا ارزش روزه داری در بیدار شدن در سحر است؟بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و آرزوی قبولی طاعات و مساعی جنابعالی؛ روزهداری گوهری است مرکب که هر جزء از این مرکب ارزش خودش را خواهد داشت؛ همانطور که در احادیث بیان شده که خواب فرد روزهدار نیز برای انسان آبادگر است ولی از آنجا که سحر خیزی که به طور کلی -نه فقط در ماه رمضان- به عنوان اکسیر اعظم در سلوک و بندگی شهرت یافته در این ماه فرصت و مجال بروز و ظهور از سوی روزهداران مییابد و از این باب، میتوان عبارتی که از آیت الله مجتهدی نقل کردید را اینگونه تحلیل کنیم که سزاوار است یکی از بهترین میوهها و ثمرات این ماه را سبب جعل این عبادت -یعنی روزه ماه رمضان- بدانیم. زیرا بیشک واجب ساختن تک تک عبادات از سوی خداوند به خاطر منافع و مصالح گوناگون آنهاست یعنی میتوان گفت خداوند آن عبادت را به خاطر فلان مصلحت و منفعت واجب ساخته و در مورد وجوب روزهداری در رمضان، یکی از بهترین برکات و منافع آن، سحرخیزی آن میباشد. پس میتوان گفت روزه رمضان به همین جهت بر بندگان واجب گردیده و البته منافاتی با وجود منافع دیگر در این عبادت ندارد. پاسخ دیگری که میتوان به این پرسش داد این است که اگر عبادتی دارای منافع بیشماری باشد ولی این به این معنا نیست که همه منافع در یک سطح و یک اندازه باشند بلکه ممکن است برخی منافع نسبت به منافع دیگر از ارج و قرب بیشتری برخوردار باشند اگر چه از خواص روزهداری، دست یابی به سلامتی جسمانی است ولی این خاصیت کجا و برکاتی که در نتیجه سحرخیزی روزهدار نصیب وی میگردد کجا! به تعبیر دیگر، نباید همه منافع را به لحاظ ارزششناسانه، مساوی دانست و این مساوی ندانستن، در نظر خداوند نیز صادق است یعنی خداوند هم که بر اساس منافع و مصالحی یک عمل را بر بندگان واجب میگرداند برخی از مصالح را به عنوان مصالح محوری و اصلی دیده، به جهت دستیابی انسانها به این موارد، آنان را موظف به انجام آن عمل میکند. بله، انجام آن عمل، منافع و مصالح دیگری را هم در پی خواهد داشت ولی این منافع، جزء منافع تبعی خواهند بود.