بیان رازهای زندگی در خواستگاری
تبهای اولیه
با سلام
1. در خواستگاری چه چیزهایی که به عنوان راز برای هر دو نفر میباشد باید عنوان شود؟
2. بنده دارای معافیت اعصاب و روان (افسردگی مزمن ) می باشم حال:
اولا هیچ کس از این موضوع اطلاعی ندارد و چرا که بنده قبل از این معافیت برای چشم خود اقدام کرده بودم همه فکر میکنن که معافیت من از چشم است
دوما چون کد خورده کسی متوجه نمیشود
سوما اگر بگویم حتی اگر مرا پسند کنند ترسی در دلشان ایجاد شود
حال باید بگویم یا نه
ممنون
سلام و عرض خوش آمد
بیزحمت این تاپیک را مطالعه کنید و بعد اگر سوالی بود من در خدمت شما هستم: چه مقدار از رازهای خصوصی زندگی را باید در جلسات خواستگاری گفت؟
با سلام
دختر و پسر در دوران نامزدی برای کسب شناخت از هم باید ویژگیهای شخصی خود را بیان کنند و از علاقهمندیهای خود صحبت کنند. به طور مثال اینکه "من بافتنی کردن را دوست دارم" یا "دوست دارم هر چند وقت یکبار مهمانی بگیرم"، با بیان این مسایل طرف مقابل میتواند خود را به خوبی سازگار کند. همچنین شما باید انتظار خود را از همدیگر نیز بیان کنید.این موارد جزو گفتنی های ضروری قبل از ازدواج هستند. اما به جز اینها، همه ما رازهایی داریم که مربوط به گذشته ما هستند. آنچه که در دوران پیش از ازدواج برای خیلی ها نگرانی ایجاد میکند، برخی ناگفتهها در زندگی است که گفتن شان می تواند دردسرساز باشد و نگفتن شان هم دردسرهای خودش را دارد. بنابراین سوالی که مطرح می شود این است: چه چیزهایی را باید بگوییم و چه چیزهایی جزو رازهای شخصی ما محسوب می شوند؟ اگر دنبال رابطهای سالم میگردید باید کمترین میزان پنهانکاری در رفتارتان وجود داشته باشد. اگر راز بزرگی که مخفی کردهاید روی زندگی شریک زندگیتان تاثیر میگذارد، او حق دارد تا بداند. از آنجایی که بیشتر زوجها دیرتر به رازها پی میبرند، نگهداری آنها باعث میشود آینده ازدواجتان با خطر دوجانبهای تهدید شود. زمانی که ابرها کنار روند و حقیقت برملا شود، زمانی که شوک اولیه گذشت و حتی بحران اولیه برطرف شد ناگهان بحث عدم اطمینان و خیانت به میان میآید.بیشتر مردها رازهایی را درباره مشکلات مالی و مسائل شخصی شان حفظ میکنند تا وجهه خودشان را حفظ کنند. آنها ترجیح میدهند تا ظاهر قوی خودشان را حفظ کنند و نشان دهند که همهچیز تحت کنترل شان است و فکر میکنند با به زبان آوردن مشکلات شان در محل کار یا در پول درآوردن، شما دست از دوستداشتن شان برمیدارید و با دیده تحقیر و ناتوانی به آنها نگاه میکنید. آنها از آشفتگی پس از رو شدن رازهایشان میترسند و بیشترشان تصور میکنند اگر در مقابل رازهایشان سکوت کنند، از جنگ احتمالی جان سالم بهدر میبرند.
اما گاهی برعکس این اتفاق می افتد. نامزد شما فکر می کند شما دارید چیزی را از او پنهان می کنید و مدام پاپیچ می شود تا بیشتر بداند. در چنین مواقعی خونسردیتان را حفظ کنید، بنشینید و از او بپرسید: ماجرایی هست که بخواهی بیشتر دربارهاش بدانی و فکر میکنی به تو نگفتهام؟ بعد، با صداقت تمام درباره موضوعات صحبت کنید.