بیانات خواندنی 31 پیش رهبر انقلاب پیرامون خط امام:

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
بیانات خواندنی 31 پیش رهبر انقلاب پیرامون خط امام:

[h=3][/h][h=1]نفاق موجب شده تا مخالفین هم بگویند ما در خط امامیم[/h]بازخوانی سخنان آیت الله خامنه ای در ماه های نخست پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها به خوبی توصیف کننده آن ایام است بلکه هم چنان با گذشت بیش از 3 دهه از آن برهه، تبیین کننده بسیاری از مسایل امروز می باشد.

در دومین سالگرد شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام راحل که در پاییز 58 و در مشهد مقدس برپا شد، آیت الله سید علی خامنه‌ای در گرد همایی با حضور 2000 نفر از طلاب حوزه علمیه مشهد با عنوان «تحكیم وحدت خود با دانشجویان و دانشگاهیان» شركت كرده بودند. این جلسه در تالار رازی دانشكده پزشكی برگزار شد و ایشان طی سخنانی با محوریت موضوع «وحدت» بسیاری از مشخصه های «خط امام» را تببین می کنند، از نقش روشنفکرها و هواداران برقراری سلطنت پس از انقلاب می گویند و حدود و ثغور آزادی و خیانت بسیاری از گروهک های ضد انقلاب را تشریح می کنند. گزیده ای از این سخنان تاریخی را از نظر می گذرانید:

تز امام مبارزه سیاسی بر علیه عظیمترین قدرتهای جهانی یعنی قدرت امپریالیسم آمریكا و مستحكم ترین دژهای نگهبان آن در منطقه یعنی دژ این سلطنت پلید و این رژیم نامردمی بوسیله تماس مستقیم با توده‌ی مردم بود

همه معادلات جهانی و دیپلماسی با انقلاب اسلامی به هم ریخت
... مردمی كه براستی این مبارزه را به شكل یك خط جنبش انقلابی قبول داشتند بسیار كم بودند بعد از آن هم هر چه این مبارزه پیش رفت، هر چه بر اوراق این پرونده زرین افزوده شد باز آن رسوبات فكری و ذهنی كه بر جو ذهنی جامعه‌ی ما حكمفرما بود كمتر اجازه می داد كه طبقه اندیشمند امت ما و ملت ما احساس كنند و لمس كند و قبول كند كه این خط یك جنبش انقلابی است. به همین دلیل طبقه‌ای كه بحق یا ناحق نام روشنفكر بر خود نهاده بود جدی به این مبارزه نگاه نمی‌كرد، ناباورانه این مبارزه را تلقی می كرد مبارزه بطور عمده مال قشرهای متوسط و پائین ملت بود و مال جوانان دانشجو، و مال طلاب جوان و مال برگزیدگان از روحانیون بود. روشنفكر جماعت در طول این 16 سال حاضر نشد تا این مبارزه را یك جنبش انقلابی بشناسد.

فقط آن روزی كه چشمهای نگران و كاوشگر روشنگران و روشن‌بینان جهانی این قضاوت را نسبت به این مبارزه انجام داد در روشنفكر بومی و سنتی ما هم طبق روال معلولش كه همه چیزش را از بیگانه می خواست و می جست، این را یك جنبش انقلابی دانست.
اما مبارزه ملت ایران به رهبری آن ابر مرد، ‌این خط ممتد را در میان نگاه ناباورانه روشنفكران جامعه و باتكاء بر توده عظیم مردم پیمود. آن روزی كه این مبارزه اوج گرفته بود بسیاری دیگر هم بودند كه مبارزه را جدی نمی‌گرفتند امام ما و رهبر ما ملت ایران روزی را در این مبارزه و در صحنه‌ی جهانی آن گذرانید كه گروه‌های مختلفی كه برای خود حق نظر و حق رای قائل بودند باتفاق كلمه این مبارزه را رد می‌كردند و تز امام را جدی نمی‌گرفتند.
تز امام مبارزه سیاسی بر علیه عظیمترین قدرتهای جهانی یعنی قدرت امپریالیسم آمریكا و مستحكم ترین دژهای نگهبان آن در منطقه یعنی دژ این سلطنت پلید و این رژیم نامردمی بوسیله تماس مستقیم با توده‌ی مردم بود. این تز در ایران بطور بی سابقه انجام گرفت و در تاریخ مبارزات جهان هم در دهه‌های اخیر كم نظیر بود. امام و رهبر امت با فاصله‌ی یك حزب و تشكیلات حتی با مردم خود سخن نگفت. رویاروی، مبارزه‌ی سیاسی علیه عظیمترین قدرتها با پشتیبانی خیل عظیم مردم، این تز امام بود. و این همان بود كه تمام گروه‌هایی كه حق زیر نظر برای خود قائل بودند آن را رد می‌كردند. و این همان بود كه بالاخره پیروز شد. عده‌ای این تز را رد می‌كردند با این بهانه و عنوان، با این زبان كه مبارزه بدون توسل به نیروی نظامی امكان پذیر نیست. عده‌ای این مبارزه را رد می‌كردند كه مبارزه در شرایط كنونی امكان پذیر نیست. آن دو در نقطه مقابل بود و شگفتا كه هر دو با تز امام مخالف بودند.

اما ملت ایران و رهبر این امت راه خود را شناختند، مبارزه را قدم به قدم پیش بردند و بالاخره در مقابل چشم حیرت زده همه مردم جهان به پیروزی رساندند من و شما خواهر و برادر، حق داریم عظمت این پیروزی را امروز لمس نكنیم، این را تاریخ خواهد فهمید

اما امام راحل این مبارزه را قدم به قدم پیمود و تاكتیهای او همه از یك اصل، یك شیوه، یك نوع اصول، یك روال در طول این مدت پیروی كرد. تاكتیك‌هایی كه نشان می‌داد كه در ورای آن یك نقشه‌ی كلی و یك طرح كلی، یك استراتژی مستحكم وجود دارد. نه تاكتیكهای زمانی و روز به روز بدست آمده و اندیشیده و اینان حاضر نبودند این را قبول كنند، حاضر نبودند الگوهای ذهنی را از ذهن خود خارج كنند حاضر نبودند احساس كنند كه مردی از میان ملت می‌تواند راهی تازه باز كند، ‌تزی جدید به دنیا ارائه بدهد، رسوبات ذهنی نمی گذاشت و هر دو گروه دچار این بلیه و بیماری عظیم بودند.
آنهایی كه تز مبارزه نظامی را تعقیب می‌كردند الگوهایی بیرون از این مرز را می دیدند، فكر می كردند كه چون در فلان نقطه و فلان نقطه‌ی عالم، ملتها و خلقهای محروم و مستضعف با سلاح جنگیدند، ما هم اگر با سلاح نجنگیم نمی شود. و چون بنا بر فلان قانون ظاهراً علمی از مبارزه‌ی نظامی ضرورت پیدا می‌كند كه تخلف از این قانون امكان پذیر نیست.

و آن كسانی كه معتقدند بودند مبارزه ممكن نیست و مفید نیست به گذشته‌ی زندگی خود و تاریخ كوتاه خود نگاه می كردند ناكامی ها را می‌دیدند علتهایش را نمی سنجیدند. اما ملت ایران و رهبر این امت راه خود را شناختند، مبارزه را قدم به قدم پیش بردند و بالاخره در مقابل چشم حیرت زده همه مردم جهان به پیروزی رساندند من و شما خواهر و برادر، حق داریم عظمت این پیروزی را امروز لمس نكنیم، این را تاریخ خواهد فهمید. و امروز پیش از آنكه نوبت به تارخ برسد و ما در اسطوره‌ها جا بگیریم مردمی كه دور از ما زندگی می كنند، این عظمت را با تمام وجود خود لمس می‌كنند، آن كسانی كه پیام دوستی و آشتی ملت‌های محروم را از جهان مستضعف عقب افتاده در طول چندین ماه برای برادران ایرانی خود آوردند، از عمق انعكاس این انقلاب در بیرون حرفها گفتند. معادلات جهانی، همه معادلات دیپلماسی با این انقلاب به هم ریخت و امروز من و شما، ما ملت ایران باید منتظر عكس العمل خشن و بسیار بی-رحمانه و قساوت آمیز این به هم ریختگی معادلات باشیم. امروز باید منتظر ضربات باشیم، امروز باید بپذیریم، قبول كنیم، باور كنیم كه دولتهای سلطه‌جوی غربی بفكر آنند كه سیاست این انقلاب را و این ملت را در یك انزوای عظیم قرار دهند، ما امروز باید منتظر آن باشیم كه جلادان و جهان‌خواران و سلطه‌جویان، این سگهای ولگردی كه از اطراف این سفره گسترده‌ی بی صاحب بكنار رانده شده‌آند در فكر ضربات انتقامی باشند. ما امروز باید منتظر عكس العملل دشمنهایی باشیم كه از این دندان كینه و بغض این انقلاب و رهبر انقلاب و این ملت را در جان خود و دل خود میپرورند

امروز هم خط امام است كه راه نجات و رستگاری ملت ماست

فکر کردند خط امام در 1357 به پایان رسید
... باید خوی و خصلت مبارزه را در خود حفظ كنیم و در خود رشد بدهیم و خصلتهای ضد مبارزه را برداریم و ریشه كن كنیم. و این است خط امام و این است همان خطی كه گفتیم از سال 1342 شروع شد و بعضی ساده‌لوحان پنداشتند كه در سال 1357 تمام شده، این همان خط است و ادامه دارد.
امروز مسئله‌ی خط امام یك مسئله است، برادران و خواهران دانشجو به حكم خصلت‌ها و خصوصیات اخلاقی ویژه‌ای كه در محیط دانشگاه و محیط دانشجویی هست بیشتر نیاز دارند كه به این مسئله بیندیشند. این خط امام بود كه مورد انكار گروههایی قرار می‌گرفت. امروز هم خط امام است كه راه نجات و رستگاری ملت ماست. اما تفاوتی كه با گذشته كرده این است كه در گذشته گروه‌های مختلفی به روشنی و به راحتی و با جرات و گستاخی، این خط را رد می‌كردند. اما امروز پیدایش جریان سیاسی نفاق، موجب آن می‌شود كه گروه‌های مخالف، آن را صریحاً و قاطعاً رد نكنند، بلكه بگویند ما در خط امامیم. حتی كسانی را دیدیم و شناختیم كه ایدئولوژی امام را قبول نداشتند، ایدئولوژی اسلامی را قبول نداشتند، ولی خود را در خط امام می دانستند. گروهها همه مدعی خط امام اند. و ما لازم است این خط را تعقیب كنیم. و ما لازم است اگر خونی در رگ ما هست و اگر نبض ما به غیرت مسلمانی و انسانی می‌زند جانمان را در این خط بدهیم و ما لازم است مبارزه‌مان را ادامه بدهیم. اما مقدم‌تر از همه این است كه این خط را بشناسیم.

امام بحمدالله زنده است و بحمدالله گوینده است و نویسنده است و بحمدالله در دل توده‌ها و دل مردم است. برج عاج را نمی‌شناسد، قفل و بند و زنجیر را نمی شناسد، از ملت خود جدا نمی شود، و با آنها در هر فرصتی و موقعیتی حرف می‌زند. اینها سند ماست، سند غیر قابل توجیه و تاویل، بگردیم به این سند محكم.


افرادی که در گذشته خط امام را تخطئه کردند، حق ایستادن در برابر ملت را ندارند
آن كسانی كه در گذشته این خط را تخطئه كردند امروز حق ندارند در مقابل یك ملت بایستند. حق ندارند، نه اینكه حق قانونی ندارند، بلكه از لحاظ انصاف انسانی در پشت یك تریبون غیر رسمی، من روحانی و شمای دانشجو هم‌آواز و هم‌صدا معتقدیم اینها حق ندارند خود را صحنه گردان و صحنه‌ساز مبارزات و آینده‌ی این مبارزات بدانند زیرا یكبار اشتباه كردند ( فریاد صحیح است، صحیح است حضار) زیرا همان خطی كه آن را باور نمی‌كردند ادامه یافت و به پیروزی‌ئی كه آنها خوابش را هم نمی‌دیدند رسید. همان خطی كه از میان این همه مانع عبور كرد و ناكانی های گذشته را از خاطره‌ی این امت زدود، و پیراهن سیاه و غم مرگ سید جمال الدین و كوچك خان و مدرس و مصدق را از پیكر این ملت خارج كرد، و گرد و غبار عزای این عزیزان و ستارگان درخشان را از پیشانی این ملت سترد و خواب دو هزار و پانصد سال ضدیت و نفرت با سلطنت كه این همه هنر كرد باز هم حق دارد خود را رقم زن آینده‌ی این مبارزه بداند (فریاد صحیح است، صحیح است حضار). با تشكر از برادرانی كه تصدیق می‌كنند. من نمی‌خواهم برای تصدیق چیزی بگویم می‌خواهم با هم مسئله را تحلیل كنیم، می خواهیم بشناسیم و بفهمیم و این خط امام امروز وجود دارد.

موضع امام و موضع این خط در قبال مسائل سیاست خارجی آشكار است. امام معتقد است به حمایت از همه مستضعفین، جبهه مستضعفین را امام اعلان كرد

ما می دانیم انقلابی نماها از چه ناراضی اند
در دیدار ما با برادران دانشجویی كه در زمینه‌ی سمینار وحدت میان قشرهای دانشجو و روحانی فعالیت و كار می‌كنند یا در زمینه‌ی ایجاد وحدت میان قشرهای دانشجوی مسلمان، این مسئله مطرح شد. بنده گفتم كه خط امام مشخصاتی دارد و این مشخصات اگر چه آنچه را كه من می گویم ریز نیست، كلی است. اما با همه كلیت باز مشخص كننده است. خط امام در زمینه‌ی هدف این مبارزه، خط امام در زمینه موضع گیری این انقلاب، این مبارزه در برابر قدرتها، خط امام در زمینه‌ی سربازانی كه این مبارزه و انقلاب را به پیش خواهند برد. اینها چیزهایی است مشخص و روشن. خط امام در زمینه كلی روش اقتصادی و حكومتی كه بر مبنای این مبارزه بایستی تاسیس بشود، خط امام و موضع امام در زمینه عناصر و عوامل دست اندر كار این مبارزه، از قشرهای مختلف دانشجویان، روحانیون، اصناف، كارگران و ... اینها چیزهایی است كه مبهم نییست روشن است. اینها را كنار هم بگذارید تدوین كنید، ‌یك ایدئولوژی است. یك طرح و برنامه است، هیچ ابهامی هم باقی نمی گذارد، روشن است كه امام چه می خواست تاكنون بكند و چه می خواهد در آینده بكند.
آن كسانی كه موادی از این خط را قبول ندارند بهانه‌گیری نكند، همانی را كه قبول ندارند رو كنند، و ما می دانیم كجاهاش را قبول ندارند.
آن آقایانی كه در كسوت روشنفكری، فرهنگ پنجاه ساله گذشته را باز هم می خواهند نگه دارند و احیا كنند، ما می دانیم كه از كجای این خط ناراضی‌اند. و آن كسی كه در كسوت انقلابی می‌خواهد پس مانده‌های تجربه‌ی غلط درآمده‌ی قدرتهای شرقی را به اینجا بكشاند، ما می‌فهمیم از كجای این خط ناراضی است. چرا حرف دلشان را نمی‌زنند؟ چرا بی خود بهانه‌گیری می‌كنند؟
امام به تشکیل جبهه مستضعفین جهان علیه امپریالیسم معتقد هستند

موضع امام و موضع این خط در قبال مسائل سیاست خارجی آشكار است. امام معتقد است به حمایت از همه مستضعفین، جبهه مستضعفین را امام اعلان كرد. بیشترین تكیه‌ی امام در اعلان جبهه‌ی مستضعفین، بر روی مستضعفین جهانی بود، مستضعفین ملل جهان، امام معتقد است به حمایت از فلسطین، به حمایت از مسلمانهای افغانستان، به حمایت از همه‌ی جنبشهای اسلامی در سراسر جهان. امام معتقد است به حمایت از همه‌ی جنبشهای ضد امپریالیستی ولو غیر اسلامی.
این نقطه‌ی روشن و خط روشن امام است. این چیزی است كه در ده‌ها پیام، مصاحبه، گفتار می‌توانید ببینید و این یك بند، یك فصل از موضع گیری خط امام است در مسائل خارجی.در مسائل دیگر در زمینه‌ی ارتباط با قدرتها، امام مخالف هستند با سلطه‌ی هر قدرتی از قدرتهای خارجی، چه غرب و چه شرق، در سیاست ایران برای امام، آمریكا اگر مطرح می‌شود و نامی از آمریكا آورده می‌شود بخاطر این آیه شریفه‌ی قرآن است كه " قاتلوا الذین یلونكم من الكفار" آن كفاری است كه با شما روبرویند، ‌با شما نزدیكند اول به آنها بپردازید اما بر این معنی نیست كه كم ترین گرایشی به سیاستی كه به ظاهر سیاست قطب رقیب آمریكا و در باطن سیاستی مشابه سیاست آمریكا برای ماست یعنی سیاست شوروی. به هیچ وجه.
امام این فرمایشش، این موضعش، بمعنای جانبداری ار این سیاست دیگر نیست. برای امام فرقی نمی كند.

این ملت راه رستگاری خود را پیدا كرده، بیایید به ملت بپیوندید، و طبق تعبیر و جمله‌ی جاودانه‌ی امام : "ای قطره ها به دریا بپیوندید"، به این جویبار عظیم به پیوندید آنها هم بیایند وحدت كلمه داشته باشند

امام، یک فرد نیست، نماد یک جریان است.
البته توجه دارند برادران و خواهران كه امام را به معنای یك نفر، یك شخص در اینجا مطرح نمی‌كنم. بمعنای سمبل یك خط، یك راه، یك مبارزه مطرح می‌كنم. با هرگونه ساخت و پاخت با قدرتمندان و قلدران و زورگویان مخالف است. با هر عملی و هر منشی كه بوی وابستگی بدهد مخالف است. او معتقد به ملت خود است. یعنی معتقد به انسان است، او معتقد به اراده است، معتقد است كه خون بر شمشیر پیروز می‌شود و انسانها خون دادند. او معتقد است كه انسان برای پیروزی بر دشمنانش و برای فتح سنگرهای ناگشوده بیشتر محتاج اراده و تصمیم است تا محتاج تجهیزات جنگی و نظامی و همین جور عمل كرد و همین جور رفت و همین جور خواست و همین جور شد.
در زمینه‌ی سیاست‌های داخلی، نقطه‌ نظرهای امام روشن است، بنده احساس میكنم ما احتیاج داریم به اینكه این نقطه نظرها را بدانیم. اجازه بدهید یكی از این نقطه نظرها را مطرح كنم كه مسئله‌ی روز من و شما است و البته بقیه نقطه نظرها را تا آنجائی كه بشود، وقت اجازه بدهد، كم و بیش مطرح خواهم كرد.

اولین نقطه نظر عبارت است از وحدت نیروها. چه كسی می تواند منكر این موضوع باشد؟ امام آن روزی كه خطاب میكند: وحدت كلمه، وحدت كلمه، مسلم است كه خطاب به یك گرایش خاص در جامعه نیست. این كه وحدت كلمه نشد. امام خطاب می‌كند به این امت و از او وحدت كلمه را می خواهد، البته وحدت كلمه در زیر لوای اسلام، و ایدئولوژی اسلام و پرچم الله، یعنی ایدئولوژی بیشترین انسانها و تصمیم گیرندگان این جامعه و جز این وحدت معنی ندارد. بالاخره بایستی در یك نقاط اصولی، مشترك شد. وقتی این نقاط اصولی، میان دو گروه با هم ضدیت دارند، آن گروهی كه بیشترین انسان را، بیشترین انگیزه را، بیشترین اراده را در خود دارد او مقدم است. چاره‌ای نداریم، وحدت كلمه میان گروههایی كه مبنای ایدئولوژی اسلامی را قبول كردند. اما آنهایی كه این مبنا را قبول نكردند، آنهایی كه ایدئولوژی اسلامی را قبول ندارند (توطئه گرها را كار نداریم) آنها را هم دعوت می کنیم به وحدت كلمه. می گوئیم بیائید، شما چه می خواهید مگر آرمان شما رهایی نیست؟ رستگاری نیست؟ چه می‌گویید امروز؟ این ملت راه رستگاری خود را پیدا كرده، بیایید به ملت بپیوندید، و طبق تعبیر و جمله‌ی جاودانه‌ی امام : "ای قطره ها به دریا بپیوندید"، به این جویبار عظیم به پیوندید آنها هم بیایند وحدت كلمه داشته باشند.
با ماسک انقلاب ضد انقلابی عمل نکنند، آزاد هستند
چه لزومی دارد كه دشمنان با مشاهده‌ی یك گروهی كه فقظ ایدئولوژی‌اش با اكثریت این ملت مخالف است امیدوار بشوند كه میان این ملت جای پایی دارند؟ چه لزومی دارد كه با دشمن شاد بشویم؟ چه لزومی دارد كه كاخ آرمانها و آرزوهای یك ملت را متزلزل كنیم؟ بخاطر اینكه حاضر نیستیم از ایدئولوژی خودمان كه بر خلاف ایدئولوژی اكثریت قاطع این ملت است دست برداریم پس وحدت كلمه مال آنها هم هست، آنها هم بیایند، آنها را رد نمی كنیم. نمی‌گوییم بروید، اصول اسلامی و ضوابط اسلامی به ما نمیگوید آن كسانی را كه ایدئولوژی شما را نپذیرفتند، و با شما سر جنگ ندارند رد كنید.
"لا ینهیكم الله عن الذین لم یقاتلكم فی الدین و لم یخرجوكم عن دیاركم ان تبروهم و تقطوا الیهم" خیانت نكنند، توطئه نكنند، با ماسك انقلاب و شعار انقلابی، ضد انقلاب عمل نكنند. در معركه‌های دشمن پدید آورده و در آتش‌های دشمن افروخته آتش افروزی نكنند و شركت نكنند. صادقانه بگویند ما ایدئولوژی این ملت را قبول نداریم، اما در كنار این ملت می جنگیم، ملت با آنها آشتی خواهد كرد.

ما از اصول خودمان كه برنمی‌گردیم. ما پانزده سال است كه داریم فریاد می زنیم. ما پانزده سال است كه داریم اصول اسلامی را كه ضامن آزادی های اندیشه و بیان و غیره هست بیان می كنیم و تکرار می كنیم. به این آسانی هم از اصولمان بر نمی‌گردیم

برادران و خواهران، این را توجه داشته باشید هرگز با یك فرد معتقد به ماركسیسم به عنوان اینكه به ماركسیسم معتقد است ما الان نمی جنگیم، به جرم عقیده‌ی او، اور ا نمی‌كوبیم عقیده‌ی او مال خودش، مخالفت ما با آن گروه‌هایی كه نام ماركسیست روی خودشان گذاشتند، به خاطر ماركسیست بودنشان نیست، اگر توطئه نكنند، اگر در معركه‌ها و آتش‌های دشمن افروخته شركت نكنند، با آنها مخالفت نمی كنیم.
ما از اصول خودمان كه برنمی‌گردیم. ما پانزده سال است كه داریم فریاد می زنیم. ما پانزده سال است كه داریم اصول اسلامی را كه ضامن آزادی های اندیشه و بیان و غیره هست بیان می كنیم و تکرار می كنیم. به این آسانی هم از اصولمان بر نمی‌گردیم. اینها همان اصولی هستند كه این مبارزه در سایه آنها پیش رفت و به اینجا رسید. اینها مگر حرفی بود كه بگوییم و امروز از آنها برگردیم؟ اینها عمق ایدئولوژی ماست، اینها جزء جان ماست، جزء بافت وجود ماست، صرف نظر كردنی نیست، الان هم می‌گوئیم: ما با اصحاب ایدئولوژی‌های غیر اسلامی بخاطر دارا بودن ایدئولوژی غیر اسلامی هیچ جنگی نداریم. توطئه نكنند، در صف دشمنان ما قرار نگیرند، به طرف ما تیر پرتاب نكنند. ما هم به آنها تعرضی نخواهیم داشت. این صادقانه‌ترین و منصفانه‌ترین تعهدی است كه یك ملت می تواند در مقابل جمعی كه ایدئولوژی او را قبول ندارد،‌ بگوید و بكند و قرآن ما هم این درس را داده امام ما هم به ما این درس را داده، امام هم مكرر فریاد زده...
وحدت به معنای یک جور فکر کردن نیست، پذیرفتن اصول انقلاب است

پس وحدت كلمه با این مرز وسیع مورد نظر است. و اما گروه‌های مسلمان، گروههای مسلمان همه باید در زیر یك پرچم و یك لوا در بیایند. اما مواظب باشند كه از اصول دقیق اسلامی تخطی نكنند. اگر تخطی كردند، وحدت كلمه امكان پذیر نخواهد بود. ما دچار تنگ نظری نیستیم كه یك مقدار مخالفت میان ایدئولوژی خود و ایدئولوژی مخاطب خود را موجب این بدانیم كه با این مخاطب نمی شود حرف زد. ایدئولوژی چیزی است مواج كش دار در زمینه‌ی ایدئولوژی صد در صد مثل هم اندیشیدن، شرط وحدت ایدئولوژی نیست، اما در اصول اساسی یكسان اندیشیدن شرط وحدت ایدئولوژی است. در اصول اساسی در موضع‌گیری های اجتماعی و سیاسی، در هدف مبارزه باید یك جور فكر كنیم، یك جور ببینیم، اگر من و شما هدف یكجور ببینیم چگونه همسفر خواهیم بود؟ چگونه به هم اطمینان خواهیم كرد؟ باید یكجور ببینیم. هیچ اشكالی ندارد كه در این جاده‌ای كه داریم می‌رویم بنده از این حاشیه‌ی جاده بروم، شما از حاشیه‌ی دیگر. لزومی ندارد پشت سر من بیایید. می توانیم از حاشیه جاده حركت كنیم اما به سوی یك مقصد، از یك راه، راه یكدیگر را قبول داشته باشیم. این شرط وحدت است. در مقابل توطئه گران شما چگونه عمل می كنید؟ مسلمان! اگر از توطئه اغماض می كنی، همسفر خوبی نیستی، همراه خوبی نیستی، در مقابل قدرتهای خارجی و سلطه گران شما چگونه تصمیم می‌گیرید؟ اگر حاضرید تسلیم یك سلطه و یك قدرت بشوید، شما همرزم و همراه خوبی نیستید. اگر این ملت و این خط به سوی رهایی و رستگاری از همه‌ی سلطه های جهانی پیش می رود. چگونه می توانی شما توی این خط باشی، اگر این رهایی و رستگاری را در اصول اساسی به این شكل قبول نداری؟ ... در اصول اساسی باید یكجور فكر كنیم والا همراه نمی توانیم باشیم. آخر وحدت فرمایشی نیست وحدت فرمایشی پوشالی است. وحدت طبیعی است كه پایدار و استوار است. این یكی از پیام‌های امام، این یكی از نقاط اصولی خط امام است، كه هی می‌گوئید خط امام و خط امام چیست؟ اسیر خودخواهی نشویم. من نگویم كه چون شما بی اجازه‌ی من حرف زدی پس ما با هم قهریم و حرف تو غلط است. یعنی منصفانه و خدا بینانه و مومنانه، خود خواهی‌ها و غرورها را در راهای اصولی و اساسی در این مبارزه دخالت ندهیم. در قضاوتهایمان دخالت ندهیم. این معنای وحدت كلمه است...
منبع: رجا نیوز

برچسب: