جمع بندی بوی سیب در حرم امام حسین علیه السلام

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بوی سیب در حرم امام حسین علیه السلام

در یک مراسم عذاداری روحانی مجلس می گفتند اگر بعد از سلام دادن به امام حسین بوی سیب را حس کردید یعنی آقا جواب سلام شما را داده اند.می خواستم بدانم این قضیه بوی سیب چه می باشد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد تذکره

[=garamond]روایتی در این زمینه وجود دارد :
روزی امام حسن و امام حسین‏ علیهماالسلام به حضور پیامبر رسیدند،در حالی که
جبرئیل هم ‏نزد رسول خدا بود.این دو عزیز،جبرئیل را به‏«دحیه کلبی‏»تشبیه کرده و
دور او می‏ چرخیدند. جبرئیل هم چیزی در دست داشت و اشاره می‏ کرد. دیدند که در
دست‏ جبرئیل یک سیب،یک گلابی و یک انار است.آنها را به‏«حسنین‏» داد. آن دو
خوشحال‏ شدند و با شتاب نزد پیامبر دویدند.پیامبر آنها را گرفت و بویید و فرمود:ببرید
نزد پدر ومادرتان. آن دو نیز چنان کردند. میوه‏ها را نخوردند تا آنکه پیامبر صلی الله
علیه و آله هم نزد آنان رفت وهمگی از آنها خوردند،ولی هر چه می‏ خوردند،میوه‏ ها باز
باقی بود.تا آن که پیامبر از دنیارفت. امام حسین‏ علیه السلام نقل می‏ کند که در ایام حیات
مادرمان فاطمه‏ سلام الله علیها تغییری در میوه ‏هاپیش نیامد،تا آنکه فاطمه از دنیا
رفت،انار ناپدید شد و سیب و گلابی مانده بود.با شهادت‏ علی‏ علیه السلام گلابی هم
ناپدید شد و سیب به همان حالت باقی ماند. امام حسن‏ علیه السلام مسموم وشهید شد و
سیب همچنان باقی بود تا روزی که(در کربلا)آب را به روی ما بستند.من‏ هر گاه تشنه
می شدم آن را می‏ بوییدم، سوز عطش من تسکین می‏یافت.چون تشنگی‏ت ‏شدت یافت، بر آن دندان
زدم و دیگر یقین به مرگ پیدا کرده بودم.
امام سجاد علیه السلام می‏ فرماید:این سخن را پدرم یک ساعت قبل از شهادتش
فرمود.چون ‏شهید شد، بوی سیب در قتلگاه به مشام می ‏رسید.دنبال آن گشتیم و اثری از
سیب نبود،ولی بوی آن پس از حسین علیه السلام باقی بود.قبر حسین را زیارت کردم و
دیدم بوی آن سیب‏ از قبر او به مشام می رسد.پس هر یک از شیعیان ما که زیارت می ‏
کنند،اگر بخواهند آن را بشنوند،هنگام سحر در پی زیارت بروند،که اگر مخلص
باشند،بوی آن سیب را استشمام‏ می‏ کنند.[=garamond]
[=garamond]
[=garamond] منابع:[=garamond]
بحار الانوار-شبکه جهانی امام حسین(ع)

البصري وام سلمة: ان الحسن والحسين دخلا على رسول الله وبين يديه جبرئيل فجعلا يدوران حوله يشبهانه بدحية الكلبى فجعل جبرئيل يومئ بيده كالمتناول شيئا فإذا يده تفاحة وسفر جلة ورمانة فناولهما وتهلل وجهاهما وسعيا إلى جدهما فأخذ منهما فشمهما ثم قال: صيرا إلى امكما بما معكما وابدءا بأبيكما، فصارا كما أمرهما فلم يأكلوا حتى صار النبي إليهم فأكلوا جميعا فلم يزل كلما أكل منه عاد إلى ما كان حتى قبض رسول الله صلى الله عليه وآله، قال الحسين (ع): فلم يلحقه التغيير والنقصان أيام فاطمة بنت رسول الله حتى توفيت، فلما توفيت فقدنا الرمان وبقى التفاح والسفرجل أيام أبي، فلما استشهد أمير المؤمنين فقد السفرجل وبقي التفاح على هيئته عند الحسن حتى مات في سمه، وبقيت التفاحة إلى الوقت الذي حوصرت عن الماء فكنت أشمها إذا عطشت فيسكن لهب عطشي فلما اشتد علي العطش عضضتها وأيقنت بالفناء. قال علي بن الحسين (ع) سمعته يقول ذلك قبل مقتله بساعة، فلما قضى نحبه وجد ريحها في مصرعه فالتمست ولم ير لها أثر، فبقى ريحها بعد الحسين، ولقد زرت قبره فوجدت ريحها تفوح من قبره، فمن أراد ذلك من شيعتنا الزائرين للقبر فليلتمس ذلك في أوقات السحر فانه يجده إذا كان مخلصا
در کتاب مناقب آمده است،« جبرئيل از آسمان سيب، به و اناري را از بهشت مي آورد که پيامبر و حضرت فاطمه(س) و اميرمؤمنان(ع) و امام حسن و امام حسين(ع) از آن مي خورند و آن ميوه ها به حالت اول خود باز مي گردد، تا وقتي حضرت فاطمه زهرا(س) از دنيا مي روند ميوه انار از بين مي رود و پس از فوت اميرمؤمنان(ع) ميوه به ناپديد مي شود و ميوه سيب موجود بوده است و امام حسين(ع) مي فرمايد: «ميوه سيب نزد بردارم بود تا هنگامي که بر اثر سم از دنيا رفت، پس از آن نزد من بود تا هنگامي که در کربلا آب بر روي ما بسته شد و من هنگام عطش آن را مي بوئيدم و از شدت عطش من کاسته مي شد و هنگامي که عطش بر من شديد شد آن را خوردم و يقين به شهادت کردم، امام زين العابدين(ع) مي فرمايد من اين سخنان را ساعاتي قبل از شهادت آن حضرت شنيدم و هنگامي که آن حضرت شهيد شد بوي آن سيب را در محل شهادت آن حضرت استشمام نمودم. پس آن را جستجو نمودم و اثري از آن نيافتم و بوي آن همچنان پس از شهادت آن حضرت باقي بود و من قبر آن حضرت را زيارت مي نمودم و بوي‌ آن را مي يافتم، پس هر کس از شيعيان ما که زائر آن قبر است و مي خواهد بوي آن را استشمام کند، پس وقت سحر آن را جستجو کند، پس اگر از مخلصان باشد آن را وجدان خواهد نمود

ابن شهرآشوب، المناقب، ج3، ص 391

mahmodi2020;587569 نوشت:
در یک مراسم عذاداری روحانی مجلس می گفتند اگر بعد از سلام دادن به امام حسین بوی سیب را حس کردید یعنی آقا جواب سلام شما را داده اند.می خواستم بدانم این قضیه بوی سیب چه می باشد؟

يعني اينكه همه از ترس اينكه بهشن نگن آقا جوابتو نداد ، بگن عجب بوي خوش سيبي

جمع بندی
پرسش:
در یک مراسم عزاداری می گفتند بعد از سلام دادن به امام حسین بوی سیب را حس می شود : یعنی آقا جواب سلام شما را داده اند.می خواستم بدانم این قضیه بوی سیب چه می باشد؟
پاسخ:

البصري وام سلمة: ان الحسن والحسين دخلا على رسول الله وبين يديه جبرئيل فجعلا يدوران حوله يشبهانه بدحية الكلبى فجعل جبرئيل يومئ بيده كالمتناول شيئا فإذا يده تفاحة وسفر جلة ورمانة فناولهما وتهلل وجهاهما وسعيا إلى جدهما فأخذ منهما فشمهما ثم قال: صيرا إلى امكما بما معكما وابدءا بأبيكما، فصارا كما أمرهما فلم يأكلوا حتى صار النبي إليهم فأكلوا جميعا فلم يزل كلما أكل منه عاد إلى ما كان حتى قبض رسول الله صلى الله عليه وآله، قال الحسين (علیه السلام): فلم يلحقه التغيير والنقصان أيام فاطمة بنت رسول الله حتى توفيت، فلما توفيت فقدنا الرمان وبقى التفاح والسفرجل أيام أبي، فلما استشهد أمير المؤمنين فقد السفرجل وبقي التفاح على هيئته عند الحسن حتى مات في سمه، وبقيت التفاحة إلى الوقت الذي حوصرت عن الماء فكنت أشمها إذا عطشت فيسكن لهب عطشي فلما اشتد علي العطش عضضتها وأيقنت بالفناء. قال علي بن الحسين
(علیه السلام) سمعته يقول ذلك قبل مقتله بساعة، فلما قضى نحبه وجد ريحها في مصرعه فالتمست ولم ير لها أثر، فبقى ريحها بعد الحسين (علیه السلام) ، ولقد زرت قبره فوجدت ريحها تفوح من قبره، فمن أراد ذلك من شيعتنا الزائرين للقبر فليلتمس ذلك في أوقات السحر فانه يجده إذا كان مخلصا (1) « جبرئيل از آسمان سيب، به و اناري را از بهشت مي آورد که پيامبر و حضرت فاطمه(س) و اميرمؤمنان (علیه السلام) و امام حسن و امام حسين (علیه السلام) از آن مي خورند و آن ميوه ها به حالت اول خود باز مي گردد، تا وقتي حضرت فاطمه زهرا(س) از دنيا مي روند ميوه انار از بين مي رود و پس از فوت اميرمؤمنان (علیه السلام) ميوه به ناپديد مي شود و ميوه سيب موجود بوده است و امام حسين (علیه السلام) مي فرمايد: «ميوه سيب نزد بردارم بود تا هنگامي که بر اثر سم از دنيا رفت، پس از آن نزد من بود تا هنگامي که در کربلا آب بر روي ما بسته شد و من هنگام عطش آن را مي بوئيدم و از شدت عطش من کاسته مي شد و هنگامي که عطش بر من شديد شد آن را خوردم و يقين به شهادت کردم، امام زين العابدين (علیه السلام) مي فرمايد من اين سخنان را ساعاتي قبل از شهادت آن حضرت شنيدم و هنگامي که آن حضرت شهيد شد بوي آن سيب را در محل شهادت آن حضرت استشمام نمودم. پس آن را جستجو نمودم و اثري از آن نيافتم و بوي آن همچنان پس از شهادت آن حضرت باقي بود و من قبر آن حضرت را زيارت مي نمودم و بوي‌ آن را مي يافتم، پس هر کس از شيعيان ما که زائر آن قبر است و مي خواهد بوي آن را استشمام کند، پس وقت سحر آن را جستجو کند، پس اگر از مخلصان باشد آن را وجدان خواهد نمود.
پی نوشت:
1.ابن شهرآشوب، المناقب، ج3، ص 391

موضوع قفل شده است