به یاد اسرای کربلا…

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به یاد اسرای کربلا…

بسم رب الشهدا و الصدیقین


اتوبوس ها جلوی در اردوگاه ایستادند.همه اسرا را سوار کردند…

فکر کردیم می خواهند ما را به بغداد ببرند.اما تا چشم باز کردیم وسط شهر بصره میان مردم بودیم.

صدام می خواست نمایش قدرت بدهد و به عنوان پیروزی اسرای ایرانی را در شهر بچرخاند.

صحنه خیلی عجیبی بود.مردم کنار خیابان رقص و هلهله می کردند…

جلوی اتوبوس را می گرفتند،درب اتوبوس را باز می کردند و بچه ها را با چوب و سنگ می زدند…

توی صورت بچه ها آب دهن می انداختند…

بعضی ها را پیاده می کردند و با مشت و لگد میزدند…

بغض بچه ها ترکید آسمان چشمانشان ابری شد…

به خاطر کتک ها و بی احترامی ها نه،یاد اسرای کربلا افتاده بودند…

منبع:کتاب بچه های محله تو و من
به نقل از hshohada.ir

بسيار زيبا بود ممنون:Rose: