جمع بندی به نظر من دنیا بیهوده است!

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[=Arial Black]

بنام خدا



سلام

تولد یک انسان و ورود او به این دنیا را می توان از چند نظر بررسی کرد؛ از نظر اطرافیان او، از نظر خالق او و از نظر خود او؛ مسلما با تغییر زاویه دید، نتیجه متفاوت خواهد بود.
از همین رو ممکن است اطرافیان انسان، مانند پدر و مادر انگیزه های متفاوتی از تولد فرزند داشته باشند؛ مانند بیرون آمدن از تنهایی، تکیه گاه پیری و ... اما مهمتر از این نقطه نظر، هدف خالق انسان و اهمیت خود او در این خلقت است. بطوری که بعد از تولد می تواند وارد مسیر تکامل و قرب الهی شده و خود را به جایی برساند که هیچ پدیده ای به آن جایگاه نرسیده باشد. توجه به این ظرفیت و قابلیت که خداوند تنها در انسان قرار داده، او را از پوچی و بیهودگی خارج کرده و به غایت اصلی اش سوق می دهد.

بنابراین مهم نیست که پدر و مادر به چه نیتی فرزند دار شده اند یا برادر و خواهر او در موردش چه فکری می کنند، بلکه مهم اینست که او در مسیری قرار گرفته که می تواند بهترین یا بدترین موجود در عالم هستی باشد.
از طرفی خداوند متعال برای رسیدن به این هدف، تمام وسائل و تمهیدات هدایت او را برایش پیش بینی کرده و از درون و بیرون برایش هادی و راهنما قرار داده است.

بدین ترتیب وقتی با چنین دیدگاهی به عالم و دنیا نگاه می کنیم، این دنیا مسخره نیست بلکه با تمام مشکلات و سختی ها، وسیله ای برای هدایت و تکامل انسان خواهد بود و تمام پیش آمدهایش زیبا و نیکو است و به همین دلیل حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) در پاسخ به ابن زیاد که پرسید مصائب برادر و اهل بیت ات را چگونه دیدی؟ فرمود: ما رایت الا جمیلا؛ غیر از زیبایی ندیدم!(1)

اما در مورد اینکه گاهی اوقات پدر و مادر بر خلاف خواسته فرزند خود، با او مخالفت می کنند، در اکثر موارد به نفع فرزند است. چرا که اولا؛ تجربه بیشتری در زندگی دارند و ثانیا؛ خیر و صلاح او را می خواهند. هر چند در برخی موارد معدود، درک صحیحی از شرایط فرزند خود نداشته و به ناحق با او مخالفت می کنند، در این موارد نیز باید با سعه صدر با آنها برخورد کرد.


[/HR]1. سید بن طاووس، لهوف، ص160.

[="Tahoma"][="Navy"]

pooya_2001;922195 نوشت:
سلام
من نمیدونم چرا تو این دنیا اومدم.دنیا اومدم پدرمادرم راضی باشن بچه آوردن ولی اجازه ندن کاری که دوست دارم انجام بدم؟
به نظر من دتیا جای خیلی خیلی خیلی مسخره ایه
الان من از این دنیا خوشم نمیاد چه کار کنم؟

سلام
کم کم خواهید دانست که شما تنها از آن خودتان نیستید همانطور که دیگران بخاطر شما تنها برای خودشان نیستند
هرگاه به این مطلب رسیدید و باورش کردید زندگی دنیا برایتان معنادار می شود
یا علیم[/]

سلام
خوب الان دنیا اومدیم چرا نمیدارن کاری رو که دلمون میخواد انجام بدیم#-o

pooya_2001;923087 نوشت:
سلام
خوب الان دنیا اومدیم چرا نمیدارن کاری رو که دلمون میخواد انجام بدیم#-o

شما که باز شروع کردی پسر خوب. مگه قرار نشد بری بشینی سر درست؟! آخه با وبگردی و اینکه دائم بیای اسک دین سوال بپرسی که خلبانی قبول نمیشی.

اون همه بهت نصیحت و توصیه کردن باز هم کار خودت رو میکنی؟

فیزیکدان;923103 نوشت:
شما که باز شروع کردی پسر خوب. مگه قرار نشد بری بشینی سر درست؟! آخه با وبگردی و اینکه دائم بیای اسک دین سوال بپرسی که خلبانی قبول نمیشی.

اون همه بهت نصیحت و توصیه کردن باز هم کار خودت رو میکنی؟

........sadsadsad

سلام.من میخوام خدا رو باورکنم یعنی باور دارم اما ندارم نمیدونم چطوری بگم
چه کارکنم.میخوام خدا رو باور کنم بتونم خلبانی قبول بشم چکارکنم؟

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

pooya_2001;923547 نوشت:
سلام.من میخوام خدا رو باورکنم یعنی باور دارم اما ندارم نمیدونم چطوری بگم
چه کارکنم.میخوام خدا رو باور کنم بتونم خلبانی قبول بشم چکارکنم؟

پویا جان! ربط دادن خلبانی به باور داشتن خدا اونم در تاپیک بیهودگی دنیا خیلی مناسب به نظر نمی رسه...
اما چند نکته در مورد تقویت باور به خدا:
1. تفکر و تعقل در عالم هستی و خودِ انسان(آفاق و انفس)؛ یکی از بهترین راهها برای تقویت ایمان و باور، تامل و تفکر در نشانه های خداوند است. این عمل حتی اگر روزی چند دقیقه و البته هر روز صورت بگیرد، خیلی سودمند خواهد بود.
2. هر چقدر انسان با ذکر و یاد خدا بیشتر انس بگیرد، یاد محبوب در دل او بیشتر شده و ایمانش تقویت می شود. این ذکر شامل انس با قرآن، نماز و دیگر اذکار می شود.
3. عمل صالح و تهذیب نفس؛ عمل کردن به دستورات الهی و اجتناب از محرمات نیز به تقویت ایمان وباور انسان کمک می کند.
4. یاری طلبیدن از خداوند و معصومین(علیهم السلام) نیز بسیار موثر است. در این زمینه دعاهایی هم وارد شده مانند:
اللَّهُمَ‏ ثَبِّتِ‏ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ زِدْنِي هُدًى وَ نُوراً وَ مَعْرِفَةً وَ اهْدِنِي إِلَى صِرَاطِكَ الْمُسْتَقِيمِ آمِينَ آمِين‏( دعائم الإسلام؛ ج‏1 ؛ ص206)
اللَّهُمَ‏ ثَبِّتْ‏ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ وَ دِينِ نَبِيِّكَ وَ لَا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب‏( بحار الأنوار؛ ج‏86 ؛ ص261)

ان شاء الله در این مسیر موفق باشید.
[/]

عامل;923627 نوشت:
[=Arial Black]سلام

پویا جان! ربط دادن خلبانی به باور داشتن خدا اونم در تاپیک بیهودگی دنیا خیلی مناسب به نظر نمی رسه...
اما چند نکته در مورد تقویت باور به خدا:
1. تفکر و تعقل در عالم هستی و خودِ انسان(آفاق و انفس)؛ یکی از بهترین راهها برای تقویت ایمان و باور، تامل و تفکر در نشانه های خداوند است. این عمل حتی اگر روزی چند دقیقه و البته هر روز صورت بگیرد، خیلی سودمند خواهد بود.
2. هر چقدر انسان با ذکر و یاد خدا بیشتر انس بگیرد، یاد محبوب در دل او بیشتر شده و ایمانش تقویت می شود. این ذکر شامل انس با قرآن، نماز و دیگر اذکار می شود.
3. عمل صالح و تهذیب نفس؛ عمل کردن به دستورات الهی و اجتناب از محرمات نیز به تقویت ایمان وباور انسان کمک می کند.
4. یاری طلبیدن از خداوند و معصومین(علیهم السلام) نیز بسیار موثر است. در این زمینه دعاهایی هم وارد شده مانند:
اللَّهُمَ‏ ثَبِّتِ‏ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي وَ زِدْنِي هُدًى وَ نُوراً وَ مَعْرِفَةً وَ اهْدِنِي إِلَى صِرَاطِكَ الْمُسْتَقِيمِ آمِينَ آمِين‏( دعائم الإسلام؛ ج‏1 ؛ ص206)
اللَّهُمَ‏ ثَبِّتْ‏ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ وَ دِينِ نَبِيِّكَ وَ لَا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب‏( بحار الأنوار؛ ج‏86 ؛ ص261)

ان شاء الله در این مسیر موفق باشید.

سلام .من مشکلم اینه خدا خودش رو به من نشان نمیده. چرا به من ثابت نمیکنه که هست ؟
من هرچی ازش میخوام چرا کمکم نمیکنه؟:-s

میدونید من به دنیا و این چیزا اعتقادی ندارم به آینده اعتقاد ندارم
نمیتونم درکش کنم یکی میشینه میگه بیست سال دیگه قراره چه اتفاقی واسش بیفته یا میگن ببین دختره بیست سال دیگه چطوریه.مگر میدونیم فردا هستیم با نیستیم چرا احساس فکر الانو بذارم ببینم ده سال دیگه چی میشه من میخوام تو لحظه الان زندگی کنم.
من الان خسته ام میخوام چندسال بگذره چونکه برا سنم نمیتونم خیلی کارا انجام بدم حوصله هیچکسو ندارم. سه چهارتا دوست دارم که بابام نمیذاره باهاشون بیرون بریم فقط بعضیوقتا. یا میگن اگه میخوای بگو بیا خونه جمع میشیم تو خونه هرکی حرف میرنه بعد مادرم میگه چرا اینو گفتید درباره چی حرف زدید.

[="Arial Black"][="Blue"]سلام

pooya_2001;923690 نوشت:
سلام .من مشکلم اینه خدا خودش رو به من نشان نمیده. چرا به من ثابت نمیکنه که هست ؟
من هرچی ازش میخوام چرا کمکم نمیکنه؟
چون این سوال خارج از موضوع تاپیکه بصورت خصوصی جواب میدم.
ضمنا اینطور سوالها رو اگر با پیام خصوصی هم بفرستی کارشناسها جواب میدن ولی اگر تو تاپیکی که موضوعش فرق میکنه مطرح کنی، بحث به ناکجا اباد میره و نتیجه خاصی عاید نمی شه.
ممنون از اینکه به قواعد سایت عمل میکنی...

[/]

عامل;923826 نوشت:
[=Arial Black]سلام
چون این سوال خارج از موضوع تاپیکه بصورت خصوصی جواب میدم.
ضمنا اینطور سوالها رو اگر با پیام خصوصی هم بفرستی کارشناسها جواب میدن ولی اگر تو تاپیکی که موضوعش فرق میکنه مطرح کنی، بحث به ناکجا اباد میره و نتیجه خاصی عاید نمی شه.
ممنون از اینکه به قواعد سایت عمل میکنی...


بله درسته مرسی جواب شما رو خوندم.
الان به نظر شما چکارکنم؟ سردرگم شدم نمیدونم.این افکارم اذیتم میکنه چون میخوام راحت فکر کنم

احتمالا خانواده بزرگوار شما همانند اکثر خانواده های ایرانی ، به جای مواظبت و مراقبت ، بیشتر کنترل گر هستند و این خوب نیست. هرچند معمولا توجیهاتی هم والدین دارند ولی بسیار آسیب زا هم میتواند باشد. شاید اگر شما بهمراه والدین چند جلسه مشاوره بگیرید مشکل تا حدود زیادی حل شود.

رفتار کنترل گر بعدها آسیب های دیگری را ایجاد میکند...شخصیت مهر طلب،‌ وابسته...اختلالات ازدواج در آتی.. احساس هم زمان مهر و کین نسبت به والدین. عدم تمایل به داشتن فرزند در آینده و .... بعضا میتواند بوجود آید.

من تنها توصیه برادرانه که به شما دارم شرکت در فعالیتهای ورزشی بخصوص ورزشهای دسته جمعی است. تا میتوانید این یک کار را بکنید بسیاری از مشکلات حل میشود. کافی است در تیم بسکتبالی...فوتبالی عضو شوید. (ورزش های دسته جمعی بسیار بسیار بهتر از مثلا باشگاه نرمش است). آنوقت چند ماه دیگر می آیید و از من بابت این پیشنهاد نمیدانید چگونه تشکر کنید!! اصلا تعجب میکنید که چگونه روزی دنیا به نظرتان بیهوده بود!

manmehdiam;923858 نوشت:
احتمالا خانواده بزرگوار شما همانند اکثر خانواده های ایرانی ، به جای مواظبت و مراقبت ، بیشتر کنترل گر هستند و این خوب نیست. هرچند معمولا توجیهاتی هم والدین دارند ولی بسیار آسیب زا هم میتواند باشد. شاید اگر شما بهمراه والدین چند جلسه مشاوره بگیرید مشکل تا حدود زیادی حل شود.

رفتار کنترل گر بعدها آسیب های دیگری را ایجاد میکند...شخصیت مهر طلب،‌ وابسته...اختلالات ازدواج در آتی.. احساس هم زمان مهر و کین نسبت به والدین. عدم تمایل به داشتن فرزند در آینده و .... بعضا میتواند بوجود آید.

من تنها توصیه برادرانه که به شما دارم شرکت در فعالیتهای ورزشی بخصوص ورزشهای دسته جمعی است. تا میتوانید این یک کار را بکنید بسیاری از مشکلات حل میشود. کافی است در تیم بسکتبالی...فوتبالی عضو شوید. (ورزش های دسته جمعی بسیار بسیار بهتر از مثلا باشگاه نرمش است). آنوقت چند ماه دیگر می آیید و از من بابت این پیشنهاد نمیدانید چگونه تشکر کنید!! اصلا تعجب میکنید که چگونه روزی دنیا به نظرتان بیهوده بود!

مرسی همین شکلیه هم دوستشون دارم هم ندارم خوشم میاد و بدم میاد.:|
ورزش تعطیله فعلا باید درس بخونم واسه امتحانات بعدش میرم فوتبال و شنا همیشه میرم خیلی دوست دارم.

[=Arial Black]

بسم الله الرحمن الرحیم



سوال:
هدف از خلقت انسان و ورود او به این دنیا چیست؟

پاسخ:
تولد یک انسان و ورود او به این دنیا را می توان از چند نظر بررسی کرد؛ از نظر اطرافیان او، از نظر خالق او و بالاخره از نظر خود او؛ مسلما با تغییر زاویه دید، نتیجه متفاوت خواهد بود.
از همین رو ممکن است اطرافیان انسان، مانند پدر و مادر انگیزه های متفاوتی از تولد فرزند داشته باشند؛ مانند بیرون آمدن از تنهایی، علاقه به فرزند، تکیه گاه پیری و ... اما مهمتر از این نقطه نظر، هدف خالق انسان و اهمیت خود او در این خلقت است. بطوری که بعد از تولد می تواند وارد مسیر تکامل و قرب الهی شده و خود را به جایی برساند که هیچ پدیده ای به آن جایگاه نرسیده باشد: يَا أَيَّتهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ، ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً، فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ؛ اى صاحب نفس مطمئن! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى كه هم تو از خدا راضى هستى و هم خدا از تو راضى است، پس در جمع بندگانم وارد شو و در بهشتم درآى.(1) توجه به این ظرفیت و قابلیت که خداوند تنها در انسان قرار داده، او را از پوچی و بیهودگی خارج کرده و به غایت اصلی اش سوق می دهد.

بنابراین مهم نیست که پدر و مادر به چه نیتی فرزند دار شده اند؛ بلکه مهم اینست که او در مسیری قرار گرفته که می تواند بهترین یا بدترین موجود در عالم هستی باشد.
از طرفی خداوند متعال برای رسیدن به این هدف، تمام وسائل و تمهیدات هدایت او را برایش پیش بینی کرده و از درون و بیرون برایش هادی و راهنما قرار داده است، تا جایی که هدف از خلقت انسان را عبادت پروردگار مطرح کرده و می فرماید: وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ.(2) امام حسین(علیه السلام) در همین رابطه می فرماید: ان اللَّه عز و جل ما خلق العباد الا ليعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه، فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من‏ سواه‏؛ خداوند بزرگ بندگان را نيافريده مگر به خاطر اين كه او را بشناسند، هنگامى كه او را بشناسند عبادتش مى‏ كنند، و هنگامى كه بندگى او كنند از بندگى غير او بى نياز مى‏ شوند.(3) بنابراین تکامل بشر و تقرب به خداوند متعال هدف بسیار والایی است که از مسیر بندگی و عبودیت می گذرد.

بدین ترتیب وقتی با چنین دیدگاهی به عالم و دنیا نگاه کنیم، دنیا بیهوده نبوده، بلکه با تمام مشکلات و سختی ها، وسیله ای برای هدایت و تکامل انسان خواهد بود و تمام پیش آمدهایش زیبا و نیکو است و به همین دلیل حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) در پاسخ به ابن زیاد که پرسید مصائب برادر و اهل بیت ات را چگونه دیدی؟ فرمود: ما رایت الا جمیلا؛ غیر از زیبایی ندیدم!(4)


[/HR]1. سوره فجر، آیات27-30.
2. سوره ذاریات، آیه56.
3. صدوق، علل الشرایع، ج1، ص9.
4. سید بن طاووس، لهوف، ص160.

موضوع قفل شده است