بررسی عملکرد جناب مسلم ابن عقیل

تب‌های اولیه

70 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
طرفندهای ابن زیاد عملی میشود طبق برخی از نقلها ابن زیاد سران قبائل و اشراف کوفه را مجبور میکند از همان روی بام  هر کدام مردم قبیله خود را ترسانده و از دور مسلم پراکنده کند. برخی از منابع هم گفتند انها از باب الرومیین خارج شده و در کوفه پراکنده شدند و هر کس قوم خود را از یاری مسلم بر حذر میداشت. اینکه ایا باب الرومیین درب مخفی بوده و حضرت مسلم و یارانش از ان بی خبر بودند بر ما پوشیده است ولی به نظر میرسد کسی از این درب مخفی خبر نداشته است زیرا در غیر این صورت سپاه مسلم ان در را مسدود میکردند. ابن جوزی میگوید ابن زیاد سران قبائل و اشراف کوفه را مجبور کرد قبائل خود را از دور مسلم پراکنده نمایدند والا گردنشان را میزند( تذکرة الخواص، ج 2 ص 143)
دینوری مینویسد : عبیدالله بن زیاد افرادی چون كثير بن شهاب، محمد بن اشعث، قعقاع بن شور، شبث بن ربعى، حجار بن ابجر و شمر بن ذى الجوشن به فراز بام فرستاد و بانگ برداشتند كه اى مردم كوفه از خدا بترسيد و بر فتنه‏انگيزى شتاب مكنيد و هماهنگى و اتحاد اين امت را از ميان مبريد و سواران شام را باينجا نكشانيد كه پيش از اين مزه آنرا چشيده‏ايد و شوكت ايشان را آزموده‏ايد. چون ياران مسلم سخنان ايشان را شنيدند سست شدند، برخى از مردان كوفه هم نزد پسر و برادر و پسر عموى خود كه در لشكر مسلم بودند مى‏آمدند و مى‏گفتند برگرديد كه ديگر مردم اين كار را كفايت مى‏كنند، زنها هم مى‏آمدند و دامن پسر و شوهر و برادر خود را مى‏گرفتند و مى‏گفتند برگرديد و آنها را بر مى‏گرداندند آنچنان كه چون مسلم نماز شب را در مسجد گزارد فقط حدود سى تن با او باقى ماندند.(دینوری، اخبار الطوال، ص 287)
ابن کثیر در البدایه و النهایه آورده است: امرا و روسای قبایل را فراخواند گفت مردم قبیله خود را بترسانید از ورود شامیان از قطع جیره و مواجب و هدایا و محروم شدن از امکانات قبیله همچنین برخی را از قصر به بیرون فرستاد تا در بین مردم شایعه کنند که سپاه شام در راه است این بود که زنی امده دست شوهر و پسرش را میگرفت و میبرد. (ابن کثیر البدایه و النهایه  ج 8 ص 154) ابن اعثم مینویسد: اشراف و سران قبایل فریاد میزدند: ای مردم بر زن و فرزند خويش رحم كنيد كه لشكرهاى شام مى‏رسند. امير عبيد الله با خداى تعالى عهد كرده است كه اگر شما امروز تا شب چنين جنگ كنيد و باز نگرديد، عطاياى شما باز گيرد. مردان شما را كه سپاهيند، از شهر بيرون كند و به شام فرستد.
بى‏گناه را به جرم گناهكار بگيرد و حاضر را به بدل غايب عقوبت كند. چون آن جماعت كه با مسلم بيعت كرده بودند، اين كلمات بشنيدند، عظيم بترسيدند. آهسته آهسته ده نفر بيست نفر باز پس مى‏گريختند و با يك ديگر مى‏گفتند: ما را چه افتاده است كه با فتنه يار مى‏بايد شد؟ برويم و در خانه‏هاى خود بنشينيم و نظاره كنيم كه اين كار خود به كجا رسد. القصّه هنوز آفتاب غروب نكرده بود كه آن هجده هزار مرد مسلّح كه در ركاب مسلم بن عقيل آمده بودند جمله بگريختند كه أحدى از آن جماعت بر جاى نماند. چون مسلم بن عقيل خود را تنها و بى‏يار و ياور ديد، گفت: لا حول و لا قوّة إلّا باللّه، چه شدند و به كجا رفتند اين همه مردم؟( ابن اعثم الفتوح ترجمه ص 857) بدین ترتیب قیام بدون یار و یاور نبود شتابزده عمل نشد بدون فرمانده و برنامه نبود. نمایش قدرت نبود اما مردم کوفه نامرد بودند که بیعت خود را زیر پا گذاشتند و از یاری مسلم دست شستند.
ممسوس said in سلام ، تمام آنچه که درباره'
سلام ، تمام آنچه که درباره' قیام گفته میشود و بررسی و تحلیل عملکردها بافرض صحت اخباری است که به ما رسیده و هدف یافتن مقصر نیست بلکه عبرت آموزی است. تعصب داشتن بر عملکردها تا جایی قابل قبول است که مانع نادیده گرفتن حقیقت نشود. در مورد حرکت جناب مسلم بنظر میاید قیام ایشان در حمایت از هانی بیشتر نمایش قدرت بوده تا اقدامی عملی برای تحقق اهداف هنوز مشخص نیست هدف از محاصره قصر توسط جناب مسلم و همراهان چه بوده آیا پیش از قیام همفکری شده بود در صورت آزاد نکردن هانی چه باید بکنند بی وفایی و سستی ایمان مردم کوفه بی سابقه نبود و ترک معرکه ازترس جان وطمع مال تعجب آور نیست اما اینکه در پایان روز قیام حتی یاران نزدیک جناب مسلم که حدود یکماه بعد در کربلا به شهادت میرسند هم ایشان را همراهی نمیکنند و حضرت مسلم از روی غربت و تنهایی به خانه پیرزنی پناه میبرند سوال برانگیز و مبهم است. درست است که ابن زیاد با حیله و نیرنگ مردم را پراکنده میکند ولی مکاری دشمن زمانی کارگر میافتد که ما هوشیار نباشیم بی وفایی و ابن الوقت بودن کوفیان و حیله های ابن زیاد در ناکامی قیام جناب مسلم نقش مهمی داشتند ولی حرکت بدون برنامه ، عدم هوشیاری، فرصت سوزی و زمان دادن به دشمن هم در عدم موفقیت قیام بی تاثیر نبوده است. قیام یعنی تعیین هدف و تحریک و تشویق مردم و ایجاد انگیزه' مشارکت در برنامه های تدوین شده برای پیروزی مسلما قیامی به اهداف خود میرسد که واکنش های احتمالی و دسیسه های دشمن را پیش بینی و برای خنثی کردن آنها راهکار مناسب در نظر گرفته باشد و بتواند در زمان مناسب طوری بر دشمن ضربه وارد کند که فرصت تفکر و چاره اندیشی را از او سلب نماید ممنونم .
با سلام و احترام طبیعتا تحلیل و ارزیابی یک واقعه تاریخی منوط به گزارشهای صحیح و بدون ابهام در منابع تاریخی است. دراین راه تعصب هم لطمه به برداشتهای صحیح خواهد زد اما چه کنیم که گزارشات متفاوت و بعضا مبهم است.  اینکه قیام مسلم را یک نمایش قدرت بخوانیم غیر منصفانه است زیرا مسلم نیازی به نمایش قدرت در ان برهه حساس تاریخی ندارد نمایش قدرت در جایی لازم است که دشمن از شما بترسد و شما برای نشان دادن قدرت و توان نظامی دست به ان بزنید اما مسلم بن عقیل به دنبال تحقق یک قیام فراگیر در کوفه برای تسهیل بخشیدن به حضور امام حسین در مسند حکومت در کوفه است. تصور نمیکنم مسلم قیامش را با انگیزه باری به هرجهت رقم زده باشد. در مورد هانی به این نکته باید توجه داشت که وقتی قبیله هانی به سمت دارالاماره رفته و خواستار ازادی وی شدند شریح قاضی به انان اطمینان داد که هانی زنده است و حال او مساعد است همین امر باعث شد مذحجیان بازگردند و جنگی در نگیرد. طبعا برای حضرت مسلم هم راضی کننده بود البته برخی از منابع مطالب دیگری دارند که عرض میکنم. درباره سست عنصر بودن و بی بصیرتی مردم کوفه که بحثی در ان نیست اما نکته اینجاست که انان هم نامه به امام نوشتند هم با مسلم بیعت کردند لذا مسلم به انان اعتماد میکند. اگر اینگونه باشد باید بگوییم امام هم نباید به کوفه میامد چون سابقه انان را در بی وفایی به پدر و برادرش میدانست حتی به علم امامت به ان واقف بود اما این امر به هدف امام از قیام خویش باز میگردد. شهادت طلبی یا تشکیل حکومت امر به معروف و نهی از منکر و... عدم هوشیاری، فرصت سوزی و... این موارد در زمانی قیام را به شکست میکشاند که کل سپاه گرفتار ان باشند نه شخص مسلم بن عقیل. طبیعی است وقتی قیام کارش به شکست انجامید یاران خاصی که در کربلا هم حاضر بودند نتوانند قیام مسلم را همراهی کنند  
سلام و ارادت ، با اجازه' استاد فرمایشات را به تفکیک موضوع در حد وسع تحلیل و انتظار دارم به همین شکل پاسخ بفرمایید دشمنی که از قدرت ما میترسد چه نیازی به نمایش قدرت دارد نمایش قدرت زمانی معنا دارد که دشمن از قدرت ما بی خبر باشد و با نشان دادن توان خود او را متوجه عواقب خصومتش نماییم . موشک باران پایگاه عین الاسد آمریکا نمونه ای از نمایش قدرت برای نشان دادن عواقب دشمنی با ایران بود . مفهوم باری بهر جهت که اشاره فرمودید برداشت ناصواب از عرض بنده است تعریف قیام هدفمند ولی بدون برنامه ریزی باری بهر جهت نیست تعریف شما انجام عملی است که نتیجه' آن اهمیت ندارد و عرایض بنده حامل این معنا نیست اگر جناب مسلم از شهادت شریح قاضی در سلامت هانی اقناع میشوند پس انگیزه برپایی قیام چه بوده و با چه هدفی صورت میگیرد؟ در مورد حرکت امام بسوی کوفه اتفاقا امام حسین (ع) بدلیل شکی که به صداقت کوفیان داشتند حضرت مسلم را مامور تایید یا عدم تایید ادعای کوفیان در حمایت از امام کردند یعنی امام در مورد بی وفایی و عهدشکنی مردم کوفه احتیاط کرده و قول و دعوتنامه های کوفیان ایشان را برای عزیمت به کوفه مجاب نمیکند و حضور در کوفه را منوط به نظر نهایی جناب مسلم میدانند و در پایان حضرت مسلم عضو سپاهی که دارالحکومه را محاصره میکنند نبودند فرمانده' سپاه بودند پس نمیتوان تاثیر مکر و حیله' ابن زیاد بر مردم و ایشان را یکسان دانست چنین تصوری نادیده گرفتن توان رهبری و هدایت مردم توسط جنابشان است ممنونم .  
ممسوس said in سلام ، تمام آنچه که درباره'
سلام ، تمام آنچه که درباره' قیام گفته میشود و بررسی و تحلیل عملکردها بافرض صحت اخباری است که به ما رسیده و هدف یافتن مقصر نیست بلکه عبرت آموزی است. تعصب داشتن بر عملکردها تا جایی قابل قبول است که مانع نادیده گرفتن حقیقت نشود. در مورد حرکت جناب مسلم بنظر میاید قیام ایشان در حمایت از هانی بیشتر نمایش قدرت بوده تا اقدامی عملی برای تحقق اهداف هنوز مشخص نیست هدف از محاصره قصر توسط جناب مسلم و همراهان چه بوده آیا پیش از قیام همفکری شده بود در صورت آزاد نکردن هانی چه باید بکنند بی وفایی و سستی ایمان مردم کوفه بی سابقه نبود و ترک معرکه ازترس جان وطمع مال تعجب آور نیست اما اینکه در پایان روز قیام حتی یاران نزدیک جناب مسلم که حدود یکماه بعد در کربلا به شهادت میرسند هم ایشان را همراهی نمیکنند و حضرت مسلم از روی غربت و تنهایی به خانه پیرزنی پناه میبرند سوال برانگیز و مبهم است. درست است که ابن زیاد با حیله و نیرنگ مردم را پراکنده میکند ولی مکاری دشمن زمانی کارگر میافتد که ما هوشیار نباشیم بی وفایی و ابن الوقت بودن کوفیان و حیله های ابن زیاد در ناکامی قیام جناب مسلم نقش مهمی داشتند ولی حرکت بدون برنامه ، عدم هوشیاری، فرصت سوزی و زمان دادن به دشمن هم در عدم موفقیت قیام بی تاثیر نبوده است. قیام یعنی تعیین هدف و تحریک و تشویق مردم و ایجاد انگیزه' مشارکت در برنامه های تدوین شده برای پیروزی مسلما قیامی به اهداف خود میرسد که واکنش های احتمالی و دسیسه های دشمن را پیش بینی و برای خنثی کردن آنها راهکار مناسب در نظر گرفته باشد و بتواند در زمان مناسب طوری بر دشمن ضربه وارد کند که فرصت تفکر و چاره اندیشی را از او سلب نماید ممنونم .
با سلام و احترام طبیعتا تحلیل و ارزیابی یک واقعه تاریخی منوط به گزارشهای صحیح و بدون ابهام در منابع تاریخی است. دراین راه تعصب هم لطمه به برداشتهای صحیح خواهد زد اما چه کنیم که گزارشات متفاوت و بعضا مبهم است.  اینکه قیام مسلم را یک نمایش قدرت بخوانیم غیر منصفانه است زیرا مسلم نیازی به نمایش قدرت در ان برهه حساس تاریخی ندارد نمایش قدرت در جایی لازم است که دشمن از شما بترسد و شما برای نشان دادن قدرت و توان نظامی دست به ان بزنید اما مسلم بن عقیل به دنبال تحقق یک قیام فراگیر در کوفه برای تسهیل بخشیدن به حضور امام حسین در مسند حکومت در کوفه است. تصور نمیکنم مسلم قیامش را با انگیزه باری به هرجهت رقم زده باشد. در مورد هانی به این نکته باید توجه داشت که وقتی قبیله هانی به سمت دارالاماره رفته و خواستار ازادی وی شدند شریح قاضی به انان اطمینان داد که هانی زنده است و حال او مساعد است همین امر باعث شد مذحجیان بازگردند و جنگی در نگیرد. طبعا برای حضرت مسلم هم راضی کننده بود البته برخی از منابع مطالب دیگری دارند که عرض میکنم. درباره سست عنصر بودن و بی بصیرتی مردم کوفه که بحثی در ان نیست اما نکته اینجاست که انان هم نامه به امام نوشتند هم با مسلم بیعت کردند لذا مسلم به انان اعتماد میکند. اگر اینگونه باشد باید بگوییم امام هم نباید به کوفه میامد چون سابقه انان را در بی وفایی به پدر و برادرش میدانست حتی به علم امامت به ان واقف بود اما این امر به هدف امام از قیام خویش باز میگردد. شهادت طلبی یا تشکیل حکومت امر به معروف و نهی از منکر و... عدم هوشیاری، فرصت سوزی و... این موارد در زمانی قیام را به شکست میکشاند که کل سپاه گرفتار ان باشند نه شخص مسلم بن عقیل. طبیعی است وقتی قیام کارش به شکست انجامید یاران خاصی که در کربلا هم حاضر بودند نتوانند قیام مسلم را همراهی کنند  
با سلام و ارادت ، بابت تک تک کلماتی که تایپ میکنید مرا مدیون خود میکنید لطفا دین مرا حلال بفرمایید، نمایش قدرت زمانی انجام میشود که دشمن از توان ما بی خبر است و با نشان دادن توانایی خود او را متوجه عواقب خصومتش میکنیم مانند موشک باران پایگاه عین الاسد آمریکا که روشن کرد در صورت حماقت آمریکا ایران دست و پا بسته نیست. تعبیر باری بهر جهت از عرایض بنده بنظر ناصواب است فعل باری بهر جهت یعنی انجام عملی که نتیجه' آن برای فاعل مهم نیست و تعریف بنده از قیام جناب مسلم حامل این معنا نیست اگر شهادت شریح قاضی بر سلامت هانی جناب مسلم را قانع میکند پس برپایی قیام با چه هدفی صورت میگیرد. در مورد کوفیان و سستی ایشان اتفاقا امام حسین (ع) به نامه های آنها اعتماد نمیکنند و بنابر سابقه عهدشکنی آنها با دریافت دعوتنامه های کوفیان قصد عزیمت نمیکنند و جناب مسلم را مامور بررسی موضوع و حضور در کوفه را منوط به گزارش ایشان میکنند و در مورد تاثیر حیله و مکر ابن زیاد بر مردم توجه داشته باشید که حضرت مسلم عضوی از سپاه نبودند فرمانده سپاه بودند و چشم لشگریان به فرمانده است اگر مکر ابن زیاد به این سادگی مردم را عوض میکند شاید آشنایی به امور سیاسی و بدلهای آن میتوانست مکر او را خنثی کند ممنون .  
ممسوس said in بى‏گناه را به جرم گناهكار
بى‏گناه را به جرم گناهكار بگيرد و حاضر را به بدل غايب عقوبت كند. چون آن جماعت كه با مسلم بيعت كرده بودند، اين كلمات بشنيدند، عظيم بترسيدند. آهسته آهسته ده نفر بيست نفر باز پس مى‏گريختند و با يك ديگر مى‏گفتند: ما را چه افتاده است كه با فتنه يار مى‏بايد شد؟ برويم و در خانه‏هاى خود بنشينيم و نظاره كنيم كه اين كار خود به كجا رسد. القصّه هنوز آفتاب غروب نكرده بود كه آن هجده هزار مرد مسلّح كه در ركاب مسلم بن عقيل آمده بودند جمله بگريختند كه أحدى از آن جماعت بر جاى نماند. چون مسلم بن عقيل خود را تنها و بى‏يار و ياور ديد، گفت: لا حول و لا قوّة إلّا باللّه، چه شدند و به كجا رفتند اين همه مردم؟( ابن اعثم الفتوح ترجمه ص 857) بدین ترتیب قیام بدون یار و یاور نبود شتابزده عمل نشد بدون فرمانده و برنامه نبود. نمایش قدرت نبود اما مردم کوفه نامرد بودند که بیعت خود را زیر پا گذاشتند و از یاری مسلم دست شستند.
سلام و ارادت، فرمایشات شما را بدقت مطالعه و جواب بسیاری از سوالها را پاسخ دادید از آنجا که باید از حضورتان مرخص شوم ابتدا دست بوس شما بعنوان معلم خودم هستم و چون جز دعای خیر کاری از دستم برنمیاید بررگی کنید و دین مرا حلال بفرمایید اما در مورد تمام آنچه فرمودید و عرض کردم باید بگویم اخبار رسیده برای قضاوت در مورد عملکرد افراد موثر در حادثه' کربلا کفایت نمیکند و آنچه گفته میشود گمانه زنی و حدس است که ممکن است صحیح باشد یا نباشد. اما نمیتوان به این دلیل بدیهیات را نادیده گرفت که فهرست وار عرض میکنم : * مامور شدن حضرت مسلم در بررسی اوضاع کوفه و گزارش به امام * حضور جناب مسلم در کوفه * گزارش به امام (ع) برای تعجیل در عزیمت به کوفه * تغییر اوضاع و گرایش کوفیان به امویان و تنها ماندن جناب مسلم * شهادت جناب مسلم و تعدادی از شیعیان و طرفداران ایشان بدست ابن زیاد * رسیدن خبر شهادت حضرت مسلم به امام در حالیکه زمان و موقعیت برای انصراف از عزیمت به کوفه مناسب نبود و در نهایت منجر به شهادت امام حسین (ع) و یارانش گردید. اگر این مراحل را بیذیریم باید قبول کنیم جناب مسلم در انجام ماموریت خود موفق نبوده اند و اینکه این ناکامی را صرفا به سستی و بی وفایی کوفیان و مکر و حیله های ابن زیاد ملعون مرتبط بدانیم با توجه به کثرت و اختلاف اخبار نه قابل اثبات است نه قابل انکار ولی میتوان به جرات ادعا کرد حضرت مسلم و یارانش آنچه در توان داشتند مضایقه نکردند و طبق آیه' شریف لایکلف الله نفسا الا وسعها بر آنان حرجی نیست استاد از هم صحبتی با شما و سایر اساتید محروم میشوم ولی حتی المقدور دروس و تعلیمات شما را پیگیر خواهم بود خدانگهدار .  
با سلام و ارادت ، بابت تک تک کلماتی که تایپ میکنید مرا مدیون خود میکنید لطفا دین مرا حلال بفرمایید، نمایش قدرت زمانی انجام میشود که دشمن از توان ما بی خبر است و با نشان دادن توانایی خود او را متوجه عواقب خصومتش میکنیم مانند موشک باران پایگاه عین الاسد آمریکا که روشن کرد در صورت حماقت آمریکا ایران دست و پا بسته نیست. تعبیر باری بهر جهت از عرایض بنده بنظر ناصواب است فعل باری بهر جهت یعنی انجام عملی که نتیجه' آن برای فاعل مهم نیست و تعریف بنده از قیام جناب مسلم حامل این معنا نیست اگر شهادت شریح قاضی بر سلامت هانی جناب مسلم را قانع میکند پس برپایی قیام با چه هدفی صورت میگیرد. در مورد کوفیان و سستی ایشان اتفاقا امام حسین (ع) به نامه های آنها اعتماد نمیکنند و بنابر سابقه عهدشکنی آنها با دریافت دعوتنامه های کوفیان قصد عزیمت نمیکنند و جناب مسلم را مامور بررسی موضوع و حضور در کوفه را منوط به گزارش ایشان میکنند و در مورد تاثیر حیله و مکر ابن زیاد بر مردم توجه داشته باشید که حضرت مسلم عضوی از سپاه نبودند فرمانده سپاه بودند و چشم لشگریان به فرمانده است اگر مکر ابن زیاد به این سادگی مردم را عوض میکند شاید آشنایی به امور سیاسی و بدلهای آن میتوانست مکر او را خنثی کند ممنون .
با سلام و احترام از هم صحبتی با شما لذت برده و از مطالب شما بهره میبرم. دقت، ظرافت و جزئی نگری شما از زوایای مختلف نسبت به یک واقعه تاریخی را تحسین میکنم. شما بنده را عفو بفرمایید. با تعبیری که شما از نمایش قدرت دارید طبعا مسلم بن عقیل به دنبال ان نبود زیرا مشخص بود که دست قدرت نظامی حضرت مسلم برتر از ابن زیاد بود اما مسلم اسیر حماقت و بی وفایی برخی از یاران سست عنصر خود شد. در مورد هانی هم در پستهای گذشته عرض شد که به محض دستگیری او مسلم بن عقیل قیام خود را علنی کرد پس این عامل در قیام او دخیل بوده است. در مورد سستی کوفیان و عدم اعتماد امام به انان و ارسال مسلم برای محرز شدن صحت نامه ها و بیعت با مسلم با شما هم نظرم اما این را در نظر بگیرید که الناس عبیدالدنیا والدین لعق علی السنتهم مصداق همین کوفیان بود و البته ابن زیاد هم اوضاع را دگرگون نمود. اما وظیفه مسلم به عنوان رهبر قیام اگر چه مسئولیت خطیری است اما وی یک نفر است و یک دست علیه ابن زیاد صدا ندارد کما اینکه حضرت علی در صفین گرفتار بی بصیرتی و نادانی یاران خویش شد و کار به حکمیت کشیده شد.
سلام و ارادت، فرمایشات شما را بدقت مطالعه و جواب بسیاری از سوالها را پاسخ دادید از آنجا که باید از حضورتان مرخص شوم ابتدا دست بوس شما بعنوان معلم خودم هستم و چون جز دعای خیر کاری از دستم برنمیاید بررگی کنید و دین مرا حلال بفرمایید اما در مورد تمام آنچه فرمودید و عرض کردم باید بگویم اخبار رسیده برای قضاوت در مورد عملکرد افراد موثر در حادثه' کربلا کفایت نمیکند و آنچه گفته میشود گمانه زنی و حدس است که ممکن است صحیح باشد یا نباشد. اما نمیتوان به این دلیل بدیهیات را نادیده گرفت که فهرست وار عرض میکنم : * مامور شدن حضرت مسلم در بررسی اوضاع کوفه و گزارش به امام * حضور جناب مسلم در کوفه * گزارش به امام (ع) برای تعجیل در عزیمت به کوفه * تغییر اوضاع و گرایش کوفیان به امویان و تنها ماندن جناب مسلم * شهادت جناب مسلم و تعدادی از شیعیان و طرفداران ایشان بدست ابن زیاد * رسیدن خبر شهادت حضرت مسلم به امام در حالیکه زمان و موقعیت برای انصراف از عزیمت به کوفه مناسب نبود و در نهایت منجر به شهادت امام حسین (ع) و یارانش گردید. اگر این مراحل را بیذیریم باید قبول کنیم جناب مسلم در انجام ماموریت خود موفق نبوده اند و اینکه این ناکامی را صرفا به سستی و بی وفایی کوفیان و مکر و حیله های ابن زیاد ملعون مرتبط بدانیم با توجه به کثرت و اختلاف اخبار نه قابل اثبات است نه قابل انکار ولی میتوان به جرات ادعا کرد حضرت مسلم و یارانش آنچه در توان داشتند مضایقه نکردند و طبق آیه' شریف لایکلف الله نفسا الا وسعها بر آنان حرجی نیست استاد از هم صحبتی با شما و سایر اساتید محروم میشوم ولی حتی المقدور دروس و تعلیمات شما را پیگیر خواهم بود خدانگهدار .
 از مصاحبت با شما خرسندم ان شا الله هر جا هستید موفق و موید باشید و تحت ظل عنایات حضرت صاحب علیه السلام قرار بگیرید. درست است که دست ما از حقایق و واقعیات تاریخی برای نتیجه گرفتن بعضا خالی است اما فراموش نشود که با همین گزارشات و اخبار تاریخی است که به صحت یا سقم یک مطلب پی میبریم اگر چه شاید قطعیت حاصل نگردد اما میتوان به ظن موجود اکتفا نمود. مطالبی که فرمودید و مراحلی را که اشاره کردید را میپذیرم صغری و کبرای بحث قابل پذیرش است اما به نظرم نتیجه ماخوذ از صغری و کبری نیست. با توجه به ابهامات تاریخی این موضوع در منابع همچنین اختلاف گزارشها بر این باورم که علة العلل این ناکامی مکر و حیله ابن زیاد و بی وفایی کوفیان به حضرت مسلم بن عقیل است کما اینکه این بی وفایی را در کربلا تکرار کردند. قطعا حضرت مسلم علیه الصلوة والسلام آنچه در توان داشت دریاری امام خود به کار بست و در این راه کوتاهی نکرد و مظلومانه و غریبانه به شهادت رسید. صلوات و درود و رضوان خدا بر ان یار وفادار امام حسین علیه السلام.     محروم شدن از مصاحبت با شما برای بنده سنگین است دوست دارم هر چه زودتر در مباحث علمی شاهد حضور شیرین و پر رنگ شما باشم. از مطالب شما استفاده نمودم و دعاگوی شما هستم. یا علی
سلام از بحث مفید تون استفاده کردم خصوصا از کارشناس محترم ممسوس سوالی دارم نقش مسلم بن عوسجه در قیام مسلم بن عقیل چی بود؟ چرا مسلم عوسجه از غلام ابن زیاد فریب خورد؟ مگر نباید مومن زیرک باشه  ایشان در کربلا چه نقشی داشت؟ ممنونم  
با سلام و احترام مسلم بن عوسجه از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله(1) و یاران حضرت علی علیه السلام است.(2) وی شخصیت ممتاز و ویژه ای در بین مسلمانان کوفه دارد. او جزو کسانی است که برای امام حسین علیه السلام نامه نوشت و او را به کوفه دعوت نمود و به نامه خود وفادار ماند و در کربلا امام را یاری نمود و به شهادت رسید. مسلم بن عوسجه از کسانی بود که در کوفه به یاری مسلم بن عقیل شتافت با او بیعت نمود و برای او بیعت جمع میکرد. او از دیگران پول میگرفت و با آن سلاح جنگی میخرید تا برای قیام مسلم بن عقیل لوازم جنگی اماده باشد.(3) در برخی از منابع آمده است زمانی که مسلم بن عقیل به کوفه آمد اول در خانه مسلم بن عوسجه سکنی گزید و مردم برای بیعت با مسلم بن عقیل به خانه مسلم بن عوسجه میآمدند.(4) پی نوشت: 1. ابی مخنف، لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف، وقعة الطف، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۳۶۷ش، پاورقی، ص 136-138 2. محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، تحقیق محمد شعاع فاخر، قم، المکتبة الحیدریة، ۱۴۲۸ق، ج 2 ص 155 3. قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ترجمه کمره‌ای، تهران، چاپ اسلامیه، ۱۳۷۶ش، ص 120 4. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایة، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، بی‌تا، ج 8 ص 152  
با سلام و احترام اینکه چرا مسلم بن عوسجه از معقل فریب خورد یک امری است که شاید برای هر کسی پیش بیاید. مسلم بن عوسجه همه جوانب را در نظر گرفت و از معقل بیعت گرفت و از او خواست چند روز منتظر بماند تا او را به خانه هانی ببرد اما او زرنگتر از مسلم بود و با دروغ و اینکه خود را اهل شام معرفی کرده بود پول هنگفتی برای کمک به مختار پیشکش کرد مسلم بن عوسجه هم با توجه به دابیر امنیتی و حفظ مصالح سیاسی او را نزد هانی برد معمولا جاسوس در بین افراد چه در صدر اسلام چه در دوره های دیگر وجود داشته است. مسلم از او بیعت گرفت و پیمان‌های محکمی با او بست که خیر اندیشی کند و تمام مسائل را پنهان دارد. سپس به معقل گفت: چند روزی به خانه من بیا تا بتوانم برای تو اجازه دیدار بگیرم. بالأخره مسلم بن عوسجه با اینکه تمام احتیاطات لازم را به عمل آورده بود، نتوانست آن جاسوس را بشناسد و او را به حضور مسلم آورد و برایش بیعت گرفت. مسلم به ابوثمامه صائدی دستور داد تا پول را از او بگیرد. معقل چند روزی مرتب به مخفیگاه مسلم رفت و آمد کرد و تمام اطلاعات مورد نیاز ابن زیاد را برایش گزارش داد.(1)   پی نوشت: 1. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 4 ،ص25
مسلم بن عوسجه در کربلا از یاران امام حسین بود ومردانه در برابر ان حضرت با سپاه عمر سعد نبرد نمود. مسلم بن عوسجه پس از شهادت مسلم بن عقیل متواری شد اما به هر نحوی بود خود را به همراه همسر و فرزندش به کربلا رساند.(1) در برخی از نقلها آمده است امام حسین در کربلا برای حبیب بن مظاهر نامه ای نوشت که خود را برای یاری ما به کربلا برسان حبیب در بازار به مسلم بن عوسجه برخود نمود و او را از نامه امام باخبر نمود و هر دو راهی کربلا شدند.(2) در شب عاشورا وقتی امام بیعت از گردن همه برداشت و فرمود هر کسی بخواهد میتواند برود مسلم بن عوسجه اولین کسی بود که بلند شد و گفت: «ای ابا عبدالله! آیا ما تو را رها کنیم؟! آنگاه در مورد ادای حق تو در پیشگاه الهی چه عذری بیاوریم؟! من دست از تو بر نمی‌دارم تا اینکه نیزه‌ام را آن قدر به سینه‌های دشمن بکوبم تا بشکند و با شمشیر خود آنان را آن قدر بزنم تا شمشیر از دستم بیفتد و بعد از آن اگر هیچ سلاحی نداشته باشم، دشمن را سنگ باران خواهم کرد تا همراه تو بمیرم.>(3)   پی نوشت: 1. سماوی، محمد بن طاهر، إبصارالعین فی أنصارالحسین، ترجمه عباس جلالی، قم، انتشارات زائر، ۱۳۸۱ش، ص 137 2. حائری، مازندرانی، معالی السبطین ج 1 ص 37 3. تاریخ طبری، ج 5 ص 419
در حمله اولی که سپاه عمر بن سعد به یاران امام حسین داشتند مسلم بن عوسجه به شهادت رسید. امام حسین و حبی بن مظاهر هر دو به بالین سر مسلم بن عوسجه امدند. امام فرمود مسلم بن عوسجه خدا تو رحمت کند  این ایه قرائت نمود: مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا (1) حبیب گفت: «کشته شدن تو بر من بسی مشکل است ولی تو را به بهشت مژده می‌دهم»، مسلم بن عوسجه با صدای ضعیف گفت: خداوند تو را به خیر بشارت دهد. آنگاه حبیب به او گفت: اگر شهادتم نزدیک نبود، دوست داشتم آنچه برایت مهم است به من وصیت کنی تا حق دینی و خویشاوندی خود را ادا کرده باشم. مسلم بن عوسجه به امام(ع) اشاره کرد و به حبیب گفت: «تو را وصیت می‌کنم به این شخص، خدای رحمتت کند تا جان در بدن داری از او دفاع کن و از یاری‌اش دست مکش تا کشته شوی.» حبیب گفت: به وصیت تو عمل می‌کنم و چشم تو را روشن می‌گردانم.(2) نام مسلم بن عوسجه در زیارت ناحیه مقدسه آورده شده است. پی نوشت: 1. احزاب 23 2. سید بن طاووس، علی بن موسی، لهوف، ترجمه بخشایشی، قم، دفتر نوید اسلام، ۱۳۷۸ش، 133
اخیرا شنیدم حسن اقامیری جنجالی در مورد حضرت حر به پا کرده و برداشت شخصی نموده و ایجاد شبهه نموده میشه لطف کنید بحث ایشان را مطرح کرده و جوابش را بیان کنید؟ ممنون 
morteza110 said in اخیرا شنیدم حسن اقامیری
اخیرا شنیدم حسن اقامیری جنجالی در مورد حضرت حر به پا کرده و برداشت شخصی نموده و ایجاد شبهه نموده میشه لطف کنید بحث ایشان را مطرح کرده و جوابش را بیان کنید؟ ممنون 
با سلام ، صرف نظر از درستی یا نادرستی سخنان ایشان تحلیل و نقد دیدگاههای افرادی که امکان دفاع از نظرات خود را ندارند مقرون به انصاف نیست اگر در خصوص موضوع کلی توبه و توابین و شرایط و الزامات آن سوالی در ذهن دارید لطفا در بخش پرسش های سایت مطرح فرمایید مسلما کارشناسان عالم و پرتلاش پاسخگوی جنابعالی خواهند بود ممنونم .  
اخیرا شنیدم حسن اقامیری جنجالی در مورد حضرت حر به پا کرده و برداشت شخصی نموده و ایجاد شبهه نموده میشه لطف کنید بحث ایشان را مطرح کرده و جوابش را بیان کنید؟ ممنون   
با سلام و احترام یکی از موضوعاتی که در فضای مجازی در حال دست به دست شدن و انتشار است موضوع سخنان اقای حسن اقا میری در مورد حر بن یزید ریاحی است. ایشان در کلیپی که در فضای مجازی موجود است، حر بن یزید ریاحی را شخصیتی معرفی میکند که روز عاشورا توبه کرد و اینکه اگر ما در روز عاشورا بودیم نمیگذاشتیم او توبه کند و به جمع یاران امام حسین بپیوندد. اگر ما بودیم او را مسبب اول و اخر گرفتاریهای کربلا دانسته و توبه او را نمیپذیرفتیم. وی از این واقعه تاریخی یک برداشت شخصی و سلیقه ای مینماید مبنی بر اینکه چرا جمهوری اسلامی ایران ترانه خوانها و چهرهای مبتذل ان طرف آب که خواهان بازگشت به ایران هستند را نمیپذیرد و انان را به داخل کشور راه نمیدهد.
با سلام و احترام ایشان در بخشی از سخنان خود میگوید ابن زیاد نشست فکر کرد چه کسی را بفرستد تا امام حسین را خفت کند و بر او سخت بگیرد. همچنین در بخشی از سخنان خود میگوید حر نتوانست اشتباه خود را جبران کند. اکنون به بررسی سخنان ایشان میپردازیم. ابتدا باید به این موضوع اشاره نمود که توبه حر بن یزید ریاحی چگونه توبه ای بود ایا این توبه واقعی و نصوح بود؟ ایا حر عاقبت بخیر شد؟ایا میتوان او را با چهره های ان طرف آب که حاضر به توبه نیستند مقایسه نمود. توبه دارای 6 شرط اساسی است که سه شرط ان از ارکان اساسی توبه محسوب میشود. 1. گنهکار از گذشته خود پشیمان گردد.2. گنهکار به دنبال جبران مافات باشد.3. در آینده تصمیم به انجام دادن آن گناه نداشته باشد. حر بن یزید ریاحی همه شرایط توبه را رعایت نمود و عمل کرد او از کرده خود که جلوی امام را گرفته بود پشیمان شد در صدد جبران برآمد و به یاران امام حسین ملحق شد و در اینده هم تصمیم به مخالفت نداشت. در آخر در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسید.   
فرقی که حر بن یزید ریاحی با زبیر بن عوام دارد در همین است. زبیر در جنگ جمل در برابر حضرت علی ایتاد حضرت سخنان پیامبر را که روزی در محضر پیامبر زبیر به روی حضرت علی لبخند زد و پیامبر از او پرسید علی را چقدر دوست داری او گفت بسیار زیاد پیامبر فرمود اما زمانی فرا میرسد که تو بر روی او شمشیر میکشی این مطلب را در روز جنگ جمل حضرت علی به یاد زبیر اورد و به او یادآور شد. زبیر متنبه شد به خود امد و از ادامه جنگ منصرف شد. طبعا زبیر قدم اول را در پشیمان شدن از رویارو شدن با حضرت علی رعایت نمود جبران هم کرد دیگر در سپاه جمل نماند و جدا شد اما به سپاه حضرت علی نپیوست. یعنی توبه واقعی و نصوح نکرد. در صورتی او توبه واقعی کرده بود که علاوه بر پشیمانی باید در سپاه حضرت علی قرار میگرفت و مخالفت خود را با طلحه عایشه و جملیان اعلام مینمود دقیقا همان کاری را که حر در کربلا انجام داد. اما متاسفانه زبیر چنین توبه ای نداشت لذا با اینکه پشیمان شد و از سپاه جمل جدا شد باز جهنمی است.