جمع بندی بررسی راویان 15 حدیث از اصول کافی

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام الله



کارشناس بحث: استاد صدیقین

سلام به شما پرسشگر گرامی
بهتر بود که اسناد را با آدرس دقیق ذکر می کردید؛ در هر صورت، نتیجه، مطابق نظرات ارائه شده در نرم افزار درایة النور، چنین است:

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث اول چنین راویانی دارد : علی بن محمد عن سهل بن زیاد و اسحاق بن محمد و غیرهمها رفعوه قال ...

ضعیف است؛ علت: مرفوع است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث دوم : الحسین بن محمد عن معلی بن محمد عن الحسن بن علی ال وشاء عن حماد بن عثمان عن ابی بصیر ...

صحیح است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث سوم : الحسین بن محمد عن معلی بن المحمد عن الحسن بن علی ال وشاء ...

کافی، ج 1 ، ص 157 ، ح 3 ؛ صحیح است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث چهارم : علی بن ابراهیم عن ابیه عن اسماعیل بن مرار عن یونس بن عبد الرحمن

صحیح است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث پنجم : محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عمر الیمانی ...

صحیح است

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث ششم : علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبدالرحمن عن حفص بن قرط ...

صحیح است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث هفتم : عده من اصحابنا عن احمد بن ابی عبدالله عن عثمان بن عیسی عن اسماعیل بن جابر

موثق است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث هشتم : محمد بن یحیی عن احمد بن محمد بن الحسن زعلان عن ابی طالب القمی عن رجل عن ابی عبدالله(ع(

ضعیف است؛ علت: سه نفر آخر روایت، مجهول اند.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث نهم : علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبد الرحمن عن غیر واحد عن ابی جعفر(ع) ...

صحیح است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث دهم : علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبدالرحمن عن صالح بن سهل عن بعض اصحابه عن ابی عبدالله(ع(

ضعیف است. علت: وضعیت صالح بن سهل روشن نیست و برخی گفته اند: او غالی و کذاب و وضاع بوده است. بعض اصحابه هم مجهول است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث یازدهم : علی بن ابراهیم عن محمد عن یونس عن عده عن ابی عبد الله(ع ....(

صحیح است.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث دوازدهم : محمد بن ابی عبد الله و غیره عن سهل بن زیاد عن احمد بن محمد بن ابی نصر ...

احتمالا صحیح است (اگر در نرم افزار درایه این سند را درج کنید، دو نتیجه متضاد صحیح و ضعیف به شما ارائه می دهد. البته علتی برای ضعف اعلام نمی کند. اطلاعات بیشتر را با مراجعه به نرم افزار مذکور مطالعه فرمایید).

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث سیزدهم : محمد بن ابی عبدالله عن حسین بن محمد عن محمد بن یحیی عمن حدثه عن ابی عبدالله(ع)....

ضعیف است. علت: نفر دوم و چهارم سند، مجهول اند.

ُSajjad.M;395085 نوشت:
حدیث چهاردهم : عده من اصحابنا عن احمد بن محمد البرقی عن علی بن الحکم عن هشام بن سالم ....

صحیح است.

صدیقین;396805 نوشت:
سلام به شما پرسشگر گرامی
بهتر بود که اسناد را با آدرس دقیق ذکر می کردید؛ در هر صورت، نتیجه، مطابق نظرات ارائه شده در نرم افزار درایة النور، چنین است:

ضعیف است؛ علت: مرفوع است.

صحیح است.

کافی، ج 1 ، ص 157 ، ح 3 ؛ صحیح است.

صحیح است.

راستش چون بحث سر راویان حدیث بود منم فقط اونا رو ذکر کردم . در واقع همش از احادیث کافی جلد1 باب بین الامرین بود .
به هر حال خیلی ممنون

ُSajjad.M;395085 نوشت:
من فقط راویان حدیث رو میزارم اگر ممکنه بگید با توجه به این راویان احادیث ضعیفه یا قوی ؟

حدیث اول چنین راویانی دارد : علی بن محمد عن سهل بن زیاد و اسحاق بن محمد و غیرهمها رفعوه قال ...

حدیث دوم : الحسین بن محمد عن معلی بن محمد عن الحسن بن علی ال وشاء عن حماد بن عثمان عن ابی بصیر ...

حدیث سوم : الحسین بن محمد عن معلی بن المحمد عن الحسن بن علی ال وشاء ...

حدیث چهارم : علی بن ابراهیم عن ابیه عن اسماعیل بن مرار عن یونس بن عبد الرحمن

حدیث پنجم : محمد بن اسماعیل عن الفضل بن شاذان عن حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عمر الیمانی ...

حدیث ششم : علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبدالرحمن عن حفص بن قرط ...

حدیث هفتم : عده من اصحابنا عن احمد بن ابی عبدالله عن عثمان بن عیسی عن اسماعیل بن جابر

حدیث هشتم : محمد بن یحیی عن احمد بن محمد بن الحسن زعلان عن ابی طالب القمی عن رجل عن ابی عبدالله(ع(

حدیث نهم : علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبد الرحمن عن غیر واحد عن ابی جعفر(ع) ...

حدیث دهم : علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبدالرحمن عن صالح بن سهل عن بعض اصحابه عن ابی عبدالله(ع(

خیلی جالب بود هرچند یک کارشناس با مراجعه به نرم افزارها میتواند متن احادیث را ببیند ولی اگر قبل از مراجعه به کتاب های رجالی انسان متن حدیث را نبیند و فقط راویان را ببیند قضاوت بهتری در مورد حدیث خواهد داشت

جناب صدیقین، اگر روایتی در حالی که در جایی تضعیف شده و در جای دیگر عینا با زنجیره ای دیگر از روات نقل شده باشد و صحیح باشد. حکم کلی این روایت در علم رجال چیست؟

تشکر

dinshenasii;396848 نوشت:
خیلی جالب بود هرچند یک کارشناس با مراجعه به نرم افزارها میتواند متن احادیث را ببیند ولی اگر قبل از مراجعه به کتاب های رجالی انسان متن حدیث را نبیند و فقط راویان را ببیند قضاوت بهتری در مورد حدیث خواهد داشت
سلام

اتفاقا عکس موضوع بهتر است، یعنی متن روایات در قضاوت نهایی از رجال سند تاثیر بهتری دارد. گاه شده که سند روایتی ضعیف است، اما متن و محتوای همان روایت، به علت تطبیق دقیق با روایات صحیح دیگر و یا آیات کریمه قرآن، قوی و قابل اعتماد است و مطلب هم به گونه ای است که می توان به آن اعتماد نمود.

از سوی دیگر، برخی «روات» شناخته شده هستند و بسیار امین و قابل اعتمادند و امتحان ثقه بودنشان را در نقل صدها روایت بسیار دقیق پس داده اند، پس اگر احیانا سند برخی روایاتشان ضعیف بود، می توان با بررسی احادیث مشابه، نقاط ضعف و قوت روایتش را پیدا کرد و احیانا قراین جبران ضعف سند برایش پیدا نمود.

از سوی سوم، در موارد متعددی، راویان را از مجموعه احادیث نقل شده اش می شناسند و برآیند روایاتی که نقل نموده، در تحلیل شخصیت رجالی و حدیثی اش بسیار کارآمد است. خیلی از روات غالی یا کذاب را از این طریق می توان شناخت.

تبری;396859 نوشت:
جناب صدیقین، اگر روایتی در حالی که در جایی تضعیف شده و در جای دیگر عینا با زنجیره ای دیگر از روات نقل شده باشد و صحیح باشد. حکم کلی این روایت در علم رجال چیست؟ تشکر
سلام

اگر روایتی مطابق یک نقل دارای ضعف سندی باشد و در نقلی دیگر، صحیح السند باشد، به همان نقل صحیح اعتماد می شود. سند صحیح در نقل دیگر، خود ضعف سندی نقل دیگر را جبران می کند و گواه بر آنست که آن روایت قابل اعتماد است.

توجه دارید که بین «جعلی بودن» و «ضعیف السند بودن» یک روایت، تفاوت است. روایت جعلی، به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست و از ابتدا طرد می شود، اما روایت ضعیف السند، بدین معناست که این روایت به تنهایی قابل اعتماد نیست و برای اعتماد به محتوای نقل شده اش، باید قراین اطمینان بخش دیگری از آن پشتیبانی نماید.

پس ضعیف السند بودن یک روایت، به معنای جعلی بودن آن نیست بلکه بدین معناست که آن روایت، به تنهایی قابل اعتماد نیست.

صدیقین;397483 نوشت:
جعلی بودن
در کتب رجالی، فقط 4 قسم حدیث داریم با این وجود حقیر حس میکنم که حدیث جعلی نداریم بلکه حدیث ضعیف داریم.

بزرگوار نظر شما چیست؟ مثال حدیث جعلی می آورید، ملاک حدیث جعلی چیست؟ آیا علمای ما برین امر(وجود حدیث جعلی و تمایز آن) اتفاق نظر دارند؟
تشکر

تبری;397661 نوشت:
در کتب رجالی، فقط 4 قسم حدیث داریم با این وجود حقیر حس میکنم که حدیث جعلی نداریم بلکه حدیث ضعیف داریم.

بزرگوار نظر شما چیست؟ مثال حدیث جعلی می آورید، ملاک حدیث جعلی چیست؟ آیا علمای ما برین امر(وجود حدیث جعلی و تمایز آن) اتفاق نظر دارند؟
تشکر

سلام دوست عزیز،

برای بررسی منطقی احادیث باید دو راه کلی را پیمود:

1- بررسی سند احادیث (که با دانش رجال صورت می گیرد)
2- بررسی متن و محتوای احادیث (که با دانش درایه و فقه الحدیث صورت می گیرد)

بررسی سند احادیث:

در علم رجال حال تک تک روات حدیث (با توجه به کتب معتبر رجال و مجموعه احادیث نقل شده راوی) مورد بررسی قرار می گیرد و سپس با بررسی مجموعه سند، آن حدیث از حیث سندی در یکی از این تقسیم بندی های کلی قرار می گیرد: خبر واحد یا متواتر؛ خبر واحد هم در یک تقسیم بندی بر چهار گونه است: صحیح، موثق، حسن و ضعیف.

توضیح کوتاهی درباره این چهار قسم:

صحیح: سندی که تمام سلسله راویان سند امامی عادل و ضابط بوده و سند به معصوم منتهی گردد.

موثق: سندی که حداقل یک نفر از سلسله راویان سند، غیر امامی توثیق شده باشد و سایر افراد سند امامی عادل ضابط باشند و سند به معصوم منتهی گردد.

حسن: سندی که حداقل یک نفر از سلسله راویان سند، امامی ممدوح توثیق نشده باشد و سایر افراد سند امامی عادل ضابط باشند و سند به معصوم منتهی گردد.

ضعیف: سندی است که اعتبار آن از جهت اوصاف راویان ثابت نشده باشد.

احادیث ضعیف به یک معنا احادیثی هستند که به تنهایی قابل اعتماد نیستند و نمی توان به آنها تمسک نمود؛ البته ممکن است ضعف سندی برخی احادیث با قرائن دیگر (مثلا شهرت فتوایی) برطرف شود اما به تنهایی قابل اعتماد و تمسک نیستند. احادیث جعلی بخشی از احادیث ضعیف محسوب می شوند ، نه همه آنها؛ یعنی همه احادیث ضعیف جعلی نیستند اما همه احادیث جعلی ضعیفند.

در کتاب های رجالی راویان، جعل کننده را با تعبیراتی همچون وضاع و کذاب و مانند آن معرفی نموده اند. کتاب های متعددی نیز نوشته شده و بخشی از احادیث جعلی و ساختگی در آنها جمع آوری شده مانند: الاخبار الدخیله علامه شوشتری، الموضوعات فی الآثار معروف حسنی و ...

جناب صدیقین

با تشکر فراوان.

اما نظریه ای که فعلا برای حقیر تقریبا اثبات شده اینست که ما حدیث جعلی که کلا باید نادیده بگیریمش، نداریم. طوری که احادیث بر همان 4 نوع هستند بر اساس راوی.

أحمد بن محمد بن خالد البرقي، عن محمد بن اسماعيل، عن جعفر بن بشير، ( عن أبي الحصين ) عن أبي بصير، عن أبي جعفر (ع) أو عن أبي عبد الله (ع) قال :
لا تكذبوا الحديث إذا أتاكم به مرجئي ولا قدري ولا حروري ينسبه إلينا فانكم لا تدرون لعله شئ من الحق فيكذب الله فوق عرشه
احادیث را تکذیب نکنید حتی اگر مرجعی یا قدری یا حروری آن را به ما نسبت دهد . زیرا شما نمی دانید ، شاید که در آن چیزی از حق باشد و شما با این کارتان خداوند را بر فوق عرشش تکذیب می کنید
المحاسن لأحمد بن محمد بن خالد البرقى ج 1 ص 230 . علل الشرائع ج 2 ص

نظرتون چیه؟

سلام

نکته ای در اینجا وجود دارد و آن اینکه این روایت نمی خواهد بفرماید که در برابر احادیث ضعیف جبهه نگیرید، بلکه در صدد بیان این مطلب است که ممکن است بلندای برخی احادیث، موجب حجاب فهمی برای برخی شنوندگانش شود و همین نفهمیدن معنای حدیث، به انکارش بینجامد. اینطور نباشد که تا روایتی دیدید که ظاهرش با معلومات شما همخوانی ندارد، آن را به جعلی بودن متهم نمایید. ممکن است فقیه دیگری، درک افزون تری داشته باشد و حقیقت معنای این روایت را دریابد. پیغمبر هم می فرمود: سخن مرا حفظ کنید و به دیگران برسانید. چه بسا آن دیگری، درکش از ناقل حدیث بیشتر باشد؛ یعنی ممکن است عمق پاره ای از سخنان مرا آیندگان بیشتر از حاضران درک کنند.

اما روایات موضوع و جعلی مطلبی جداست و وادی جداگانه ای دارد؛ مثلا شما روایات عکرمه کذاب در ذیل آیه تطهیر را نگاه کنید که این دروغگو چگونه می خواهد بر فضیلت اهل بیت سرپوش بگذارد و مطلبی دروغ را به تفسیر آیه نسبت می دهد! (توضیحش را در اینجا #134 ذکر کرده ام).

سخن او بدون تردید دروغ است اما عجیب آن است که وقتی تفاسیر اهل سنت درباره آیه تطهیر را مطالعه می کنید، ابتدا روایت این کذاب را ذکر می کنند و سپس روایات متعارض دیگر را، آنگاه آیه را تحت تاثیر روایت عکرمه کذاب تفسیر می کنند! بنده به لطف الهی، در اینجا (http://www.askquran.ir/thread32027.html) ثابت کرده ام که روایت عکرمه کذاب، دروغ و جعلی است. آیا چنین روایت جعلی ای قابل اعتماد است؟! قطعا نه.

یا مثلا روایتی که در اینجا #4 درباره اش بحث شده!

اگر به کتاب الموضوعات علامه شوشتری مراجعه کنید مصادیق زیادی می توانید از روایات جعلی پیدا کنید که در جعل بودنش کمترین تردیدی وجود ندارد. بنده الان به این کتاب دسترسی ندارم و الا می شد مثالهایی ذکر کرد.

یکی از میزان های کشف درستی محتوای احادیث از جهت فقه الحدیثی، عرضه حدیث بر آیات قرآن، عرضه حدیث مشکوک بر سنت قطعیه و دیگر احادیث معتبر، عرضه حدیث بر قطعیات تاریخی و مانند آنست؛ به عنوان نمونه: الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَا تُصَدِّقْ عَلَيْنَا إِلَّا مَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّه (وسائل‏الشيعة/ج 27 /ص 123)؛

از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) روایت شده که فرمودند: احادیثی که از ما نقل می شود را نپذیرید مگر اینکه مطابق قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد.

احادیث بسیاری در این باره در وسائل‏ الشيعة / ج 27 / ص 106 (بَابُ وُجُوهِ الْجَمْعِ بَيْنَ الْأَحَادِيثِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ كَيْفِيَّةِ الْعَمَلِ بِهَا) وارد شده است.

غرض اینکه نباید هر روایتی را به خاطر متن عجیبش متهم به جعل نمود، اما در عین حال، هر روایتی که جعلی بودنش قطعی بود، به طور قطع و یقین باید طرد نمود و بدان توجهی نکرد.

این روایت هم مناسب بود که پیدا کردم:

[10/1] رجال‏الكشي/الجزءالأول/الجزءالثالث/401224 - حدثني محمد بن قولويه و الحسين بن الحسن بن بندار القمي قالا حدثنا سعد بن عبد الله قال حدثني محمد بن عيسى بن عبيد عن يونس بن عبد الرحمن أن بعض أصحابنا سأله و أنا حاضر فقال له يا أبا محمد ما أشدك في الحديث و أكثر إنكارك لما يرويه أصحابنا فما الذي يحملك على رد الأحاديث؟ فقال حدثني هشام بن الحكم أنه سمع أبا عبد الله (ع) يقول لا تقبلوا علينا حديثا إلا ما وافق القرآن و السنة أو تجدون معه شاهدا من أحاديثنا المتقدمة فإن المغيرة بن سعيد لعنه الله دس في كتب أصحاب أبي أحاديث لم يحدث بها أبي فاتقوا الله و لا تقبلوا علينا ما خالف قول ربنا تعالى و سنة نبينا (صلى الله عليه و آله) فإنا إذا حدثنا قلنا قال الله عز و جل و قال رسول الله (ص). قال يونس: وافيت العراق فوجدت بها قطعة من أصحاب أبي جعفر (عليه السلام) و وجدت أصحاب أبي عبد الله (ع) متوافرين فسمعت منهم و أخذت كتبهم فعرضتها من بعد على أبي الحسن الرضا (ع) فأنكر منها أحاديث كثيرة أن يكون من أحاديث أبي عبد الله (عليه السلام) و قال لي: إن أبا الخطاب كذب على أبي عبد الله (ع) لعن الله أبا الخطاب و كذلك أصحاب أبي الخطاب يدسون هذه الأحاديث إلى يومنا هذا في كتب أصحاب أبي عبد الله (ع) فلا تقبلوا علينا خلاف القرآن‏ [10/1] فإنا إن تحدثنا حدثنا بموافقة القرآن و موافقة السنة إنا عن الله و عن رسوله نحدث و لا نقول قال فلان و فلان فيتناقض كلامنا إن كلام آخرنا مثل كلام أولنا و كلام أولنا

به قسمت های بُلد شده توجه بفرمایید:
در این روایت، امام صادق تصریح می کند که مغیرة بن سعید (لعنة الله علیه)، در روایات نقل شده در کتاب های اصحاب امام باقر دست می برد و تغییر ایجاد می کرد [و آنها را به نام امام باقر منتشر می کرد] در حالی که امام باقر آن سخنان را نگفته بود!

نیز یونس بن عبدالرحمن روایاتی از اصحاب امام باقر و اصحاب امام صادق بر امام رضا عرضه کرد اما حضرت، بسیاری از آن روایات را انکار نمود که اینها سخن امام صادق نیست! و فرمود: ابا خطاب که خدا لعتنتش کند بر امام صادق دروغ می بست. همچنین یاران اباخطاب در کتاب های اصحاب امام صادق دست می بردند و به نام امام صادق روایت جعل می کردند...

نمونه اینگونه مسایل بسیار است؛ برای اطلاعات تکمیلی می توانید به ترجمه یونس بن عبد الرحمن در نرم افزار درایة النور مراجعه بفرمایید.

پرسش:
شیوه کلی بررسی روایات را بیان کنید؟ به طور کلی، بررسی سندی روایات چگونه است؟ آیا هر حدیث ضعیفی جعلی است؟

پاسخ:
سلام به شما پرسشگر گرامی

برای بررسی منطقی احادیث باید دو راه کلی را پیمود:

1- بررسی سند احادیث (که با دانش رجال صورت می گیرد)
2- بررسی متن و محتوای احادیث (که با دانش درایه و فقه الحدیث صورت می گیرد)

در علم رجال حال تک تک روات حدیث (با توجه به کتب معتبر رجال و مجموعه احادیث نقل شده راوی) مورد بررسی قرار می گیرد و سپس با بررسی مجموعه سند، آن حدیث از حیث سندی در یکی از این تقسیم بندی های کلی قرار می گیرد: خبر واحد یا متواتر؛ خبر واحد هم در یک تقسیم بندی بر چهار گونه است: صحیح، موثق، حسن و ضعیف.

توضیح کوتاهی درباره این چهار قسم:

صحیح: سندی که تمام سلسله راویان سند امامی عادل و ضابط بوده و سند به معصوم منتهی گردد.

موثق: سندی که حداقل یک نفر از سلسله راویان سند، غیر امامی توثیق شده باشد و سایر افراد سند امامی عادل ضابط باشند و سند به معصوم منتهی گردد.

حسن: سندی که حداقل یک نفر از سلسله راویان سند، امامی ممدوح توثیق نشده باشد و سایر افراد سند امامی عادل ضابط باشند و سند به معصوم منتهی گردد.

ضعیف: سندی است که اعتبار آن از جهت اوصاف راویان ثابت نشده باشد.

احادیث ضعیف به یک معنا احادیثی هستند که به تنهایی قابل اعتماد نیستند و نمی توان به آنها تمسک نمود؛ البته ممکن است ضعف سندی برخی احادیث با قرائن دیگر (مثلا شهرت فتوایی) برطرف شود اما به تنهایی قابل اعتماد و تمسک نیستند. احادیث جعلی بخشی از احادیث ضعیف محسوب می شوند ، نه همه آنها؛ یعنی همه احادیث ضعیف جعلی نیستند اما همه احادیث جعلی ضعیفند.

در کتاب های رجالی، راویان جعل کننده را با تعبیراتی همچون وضاع و کذاب و مانند آن معرفی نموده اند. کتاب های متعددی نیز نوشته شده و بخشی از احادیث جعلی و ساختگی در آنها جمع آوری شده مانند: الاخبار الدخیله علامه شوشتری، الموضوعات فی الآثار معروف حسنی و ...

یکی از میزان های کشف درستی محتوای احادیث از جهت فقه الحدیثی، عرضه حدیث بر آیات قرآن، عرضه حدیث مشکوک بر سنت قطعیه و دیگر احادیث معتبر، عرضه حدیث بر قطعیات تاریخی و مانند آنست؛ به عنوان نمونه: الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) لَا تُصَدِّقْ عَلَيْنَا إِلَّا مَا وَافَقَ كِتَابَ اللَّهِ وَ سُنَّةَ نَبِيِّه (وسائل‏الشيعة/ج 27 /ص 123)؛

از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) روایت شده که فرمودند: احادیثی که از ما نقل می شود را نپذیرید مگر اینکه مطابق قرآن و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد.

احادیث بسیاری در این باره در وسائل‏ الشيعة / ج 27 / ص 106 (بَابُ وُجُوهِ الْجَمْعِ بَيْنَ الْأَحَادِيثِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ كَيْفِيَّةِ الْعَمَلِ بِهَا) وارد شده است.

موضوع قفل شده است