جمع بندی بررسی برخی احادیث و حکمت آنها

تب‌های اولیه

116 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

shsina;809264 نوشت:
نظزات اشتباه نقد و رد خواهند شد

شما پاسخگو هستید که بخواید قطعی رد کنید؟
فقط نقد...

علی مع الحق;809302 نوشت:
خودپسندى مرد دلیل حماقت و بى خردى او است»

«اعجاب المرء بنفسه برهان نقصه و عنوان ضعف عقله؛ مردى که خودپسند است، عقلش ناقص و ضعیف است»



از توضیحاتتون ممنونم
در این دو حدیث گفته شده که اگه مرد خودپسند باشه....(به خودپسندی اشاره داره )
ولی در احادیثی که من بهش اشاره کردم تا اونجایی که میدونم گفته زنان!گروه خاصی مشخص نکرده

علی مع الحق;809304 نوشت:
منظور از دردسر مسولیت آور بودن است.

[=arial]این عبارت ضرب المثل است چنان كه در فارسى مى‏ گويند: «زن و فرزند دردسر است و بى دردسر هم نمى‏شود زندگى كرد»، يعنى ازدواج مسئوليّت آور است، اگر مى‏خواهى آزاد باشى، تشكيل خانواده نده.

نهج البلاغة / ترجمه دشتى، پاورقی ص: 680
[=Traditional Arabic]

[=Traditional Arabic]

چرا نمیگن مرد دردسر آوره
ما زن ها کم مسئولیت داریم ؟
من تلاشی که بین هم جنسام میبینم در مرد ها ندیدم و بعید میدونم باشه
نه اینکه مرد زحمت نکشه ولی ...


ضمنا، قابل توجه دوستان شرکت کننده در بحث:

داریم گفتگو میکنیم!
نه بحث و دعوا!
میخوایم دلیل پیدا کنیم نه نقص!

.me and God;809346 نوشت:
از توضیحاتتون ممنونم
در این دو حدیث گفته شده که اگه مرد خودپسند باشه....(به خودپسندی اشاره داره )
ولی در احادیثی که من بهش اشاره کردم تا اونجایی که میدونم گفته زنان!گروه خاصی مشخص نکرده

سلام و عرض ادب
نکته مهم که به اون توجه نمیشه اینکه این خطبه بعد از جنگ جمل خوانده شده است.
پس مقصود علی علیه السلام ناتوانی زنان در امور مربوط به مملکت داری و حکومت است نه همه امور. در واقع منظور این هست که زنان براموری که خارج ازتوانایی آنها باشد نباید مسلط شوند.


.me and God;809346 نوشت:
چرا نمیگن مرد دردسر آوره
ما زن ها کم مسئولیت داریم ؟
من تلاشی که بین هم جنسام میبینم در مرد ها ندیدم و بعید میدونم باشه
نه اینکه مرد زحمت نکشه ولی ...

از دیدگاه ابن میثم بحرانی : مقصود از اینکه احوال زن بر مرد دردسر است و چاره ای جز او نیست،یا از جهت نفقه ای است که بر مرد دارد،که این ظاهر است و یا از جهت لذت بردن از اوست و اینکه مرد را چاره ای نیست از همراه بودن با زن ضرورت و احتیاجی است که در طبیعت وجود دینوی نسبت به او دارد و به خاطر این مساله است که مرد چاره ای جز بودن با زن ندارد (شرح نهج البلاغه ابن میثم)

از دیدگاه علامه خوئی: مردان ناگزیر از رویارویی و بر خورد با شئون مادی و دنیوی می باشند که زندگی آنان از جهات مختلف با آن شئون ارتباط دارد.مانند مواجه شدن با مال،زن و فرزند، همسایگان،نزدیکان، و غیره که در این برخوردها آنان با سختیها و آسانیها ،خوبیها و بدیها و... روبرو می شوند که این امور،به خوبی یا بدی مرد در زندگی بر می گردد.
مشکل ترین این برخوردها،برخورد با زن،در شئون مختلف زندگی است و علی (ع) با سخنان خود این آگاهی را داد که این رویارویی از تمام جهات برای مرد دردسر ساز است. زیرا زن اگر آشوبگر باشد عقل مرد را سلب می کند و اگر بد کار باشد دل مرد را ترسو می کند، و اگر زن بیگانه باشد مرد را به فساد و گمراهی سوق می دهد و اگر دشمن مرد باشد با بهتان و دورغ بر او پیروز می شود. اگر همسر مرد باشد، مرد مکلّف به پرداخت نفقه اش می باشد با تمام این اوصاف مرد ناچار از بودن با زن است و رهایی وی از دست زن (به دلیل نیاز های مردانه) امکان پذیر نیست. (منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه ،علامه خوئی،ج21)

علی مع الحق;809353 نوشت:
سلام و عرض ادب
نکته مهم که به اون توجه نمیشه اینکه این خطبه بعد از جنگ جمل خوانده شده است.
پس مقصود علی علیه السلام ناتوانی زنان در امور مربوط به مملکت داری و حکومت است نه همه امور. در واقع منظور این هست که زنان براموری که خارج ازتوانایی آنها باشد نباید مسلط شوند.

۱- منبع؟ سند؟
۲- چرا جمع بسته شده؟ امام نمیتونست این جمله رو بهتر بنویسه که به قول شما توهین نشه؟! چرا امام توهین کرده؟!
۳- با حذف پست های من توهین کردن امام رو تایید کردی، تشکر

آسمان بهشت;809290 نوشت:
چه بپذیرید چه نپذیرید عواطف زن ها در تفکرات اعمال رفتار و احساس هایشان غلبه دارد.آفریده شده اند برای افزون کردن مهر و محبت در هر حیطه. و البته توجه داشته باشید این عاطفی بودنشان اگر درست تربیت نشود ، بجای محبت و مهربانی در افزایش احساسات منفی پیشی خواهند گرفت
سلام
توضیح عالی بود
بخصوص بخش قرمز رنگ فوق العاده بود. تقریباً هیچ جا ندیدم کسی به این نکتهء مهم اشاره کرده باشد

shsina;809431 نوشت:
۱- منبع؟ سند؟
۲- چرا جمع بسته شده؟ امام نمیتونست این جمله رو بهتر بنویسه که به قول شما توهین نشه؟! چرا امام توهین کرده؟!
۳- با حذف پست های من توهین کردن امام رو تایید کردی، تشکر

سلام و عرض ادب

1-و من خطبة له ع بعد فراغه من حرب الجمل

نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 105

2-قبلا عرض کردم که با توجه به زمان بیان خطبه، منظور حضرت عدم توانایی زنان در حکومت بر مردان و اداره مملکت بوده.( نه در همه امور)
همانطور که طبق حدیث دیگری همه مردان خود پسند دارای عقل ناقصی هستند.

3-بنده برداشت خودم رو خدمت شما عرض کردم و دوستان دیگه هم فرمودند. شما هم برداشتتون رو ارائه کردید. اما مهمترین نکته اینجاست که شما با تفسیر شخصیتان از این حدیث اجازه توهین به دیگران رو پیدا نمی کنید. بنابراین لطفا اداب گفتگو رو رعایت بفرمائید تا مجبور به حذف پست ها نشیم

.me and God;809346 نوشت:
در احادیثی که من بهش اشاره کردم تا اونجایی که میدونم گفته زنان!گروه خاصی مشخص نکرده
سلام
البته من جسارت نمیکنم ، چگونگی پیشرفت بحث به خود شما بستگی دارد
ولی به شخصه نظرم این بود که ابتدا درمورد شبههء اول شما به نتیجه برسیم بعد وارد موضوع دوم بشویم
بخصوص که در آخرین پست گفتید که موضوع برایتان بهتر شده ولی هنوز قانع نشده اید

حالا باز هر طور خودتان صلاح میدانید

ترجمه کامل خطبه 80:

این خطبه پس از جنگ جمل است.

امیرالمومنین:

ای مردم ! همانا زنان در مقایسه با مردان در ایمان و بهره وری از اموال و عقل متفاوتند.(1) اما تفاوت ایمان بانوان :برکنار بودن از نماز و روزه در ایّام حیض آنان است.

و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و علت تفاوت در بهره وری از اموال آن که: ارث بانوان نصف ارث مردان است.

پس از زنان بد بپرهیزید و مراقب نیکانشان باشید. در خواسته های نیکو همواره فرمان بردارشان نباشید تا در انجام منکرات طمع ورزند.

(1) ظاهر این خطبه و کلمه نواقص مخالف آیات قرآن کریم و عقاید و فلسفه اسلامی است.اگر بگوییم که خدا تنهانیمی از انسان ها"زنان" را ناقص آفرید.
تنها راه جمع آن است که در واژه ی نواقص تصرف کنیم و معنای آن را تفاوت و اختلاف بدانیم که در لغت و واژه های قرآن نیز به جای یکدیگر استعمال شده اند. آنگاه تضاد ظاهری این خطبه با قرآن کریم و مبانی اعتقادی برطرف میشود؛
کلمه نواقص در اینجا یعنی تفاوت و کلمه تفاوت درآیه سه سوره ملک یعنی نقص و کاستی " ما تری من تفاوت ".

امام میخواهد بفرماید که زن و مرد هر کدام روحیات و صفات مخصوص به خود را دارند و جایگاه هر کدام باید حفظ گردد پس عایشه را که یک زن است سوار بر شتر ،فرمانده خود قرار ندهید که شورش بصره را به پا کند و
آن همه خون مسلمانان را بر زمین ریزد.

نهج البلاغه (محمد دشتی)

..........................

این متنِ کاملِ نوشته شده در نهج البلاغه.

درضمن یک سوال؟

قرآن کریم کتاب به این با عظمت را مطالعه میکنید چطور حساس نمیشوید؟! در برخی آیات قرآن که خداوند اتفاقا خطابش هم به مسلمین است بسیار کوبنده و مقتدرانه بعضی موضوعات را بیان کرده است ...

به فرموده معصومین قرآن کریم که کتاب الهی ست نیاز به تفسیر و تاویل دارد ،حال سخنان معصومین نیاز به تفسیر و توضیح بیشتر ندارد ؟ و سخنانشان همان است که در قالب واژه ها بیان شده و بس! ؟

ان شاء الله که به نتایج خوبی برسید.

به خصوص در بحثی با این عنوان :

.me and God;807946 نوشت:
یا جمله پایین از امام علی (ع):
زن و زندگی, همه اش دردسر است و زحمت بارتر اینکه, چاره ای از او نیست.
و یادم میاد در حدیث دیگه ای هم خونده بودم که امام گفته بودند عقل زن ها کامل نیست یا همچین چیزی
اینطور نبوده

که دوست خوبمان با آی دی «.me and God» مطرح کردند.
بعد از شنیدن تمام پرسش ها و نقد ها و نیز جواب های دوستان ؛ به علت این که این سوال اندکی پیش در همین انجمن مطرح شدو به دلیل این که تقریبا تمامی نکاتی که دوست خوبمان به آن اشار دارند در آن تاپیک مطرح شد ؛ بنده دوستانی که علاقمند به پاسخ به این شبهه هستند را به آدرس های زیر که در آن بحث های کامل شبهه مورد اشاره است ارجاع می دهم .
سکوت بنده در این موضوع به دلیل این بود که بحث ها و نظرات در تاپیک های قبلی مطرح بود . انشا الله در ادامه پست ها همه دوستان به سوال اصل دوستمان یعنی :«

.me and God;807946 نوشت:
اما برخی احادیث حضرت فاطمه و امام علی (ع) برای من لحن تندی داره.
هنوزم که هنوزه نتونستم اون مهر و محبتی رو که نسبت به پیامبرم(ص) و(اکثر) ائمه(ع) دارم ، نسبت به این دو بزرگوار داشته باشم.
نمی تونم این جور جملات رو تو ذهنم نگه دارم و معتقد باشم که امامم و بانو، انسان های مهربان و عادلی بودند(هستند).
حالا ممنون میشم صحت حدیث بالا رو یه بررسی بکنید و یکم برام بازشون کنید که شاید این حس بد من از بین رفت.
»

متمرکز باشند . انشا الله .
بازهم منتظر شنیدن نظرات خوب شما هستیم

http://www.askdin.com/showthread.php?t=1003
http://www.askdin.com/showthread.php?t=2937
http://www.askdin.com/showthread.php?t=33632
http://www.askdin.com/showthread.php?t=2267&page=11

Reza-D;809470 نوشت:
سلام
البته من جسارت نمیکنم ، چگونگی پیشرفت بحث به خود شما بستگی دارد
ولی به شخصه نظرم این بود که ابتدا درمورد شبههء اول شما به نتیجه برسیم بعد وارد موضوع دوم بشویم
بخصوص که در آخرین پست گفتید که موضوع برایتان بهتر شده ولی هنوز قانع نشده اید

حالا باز هر طور خودتان صلاح میدانید

بله، اون مال اون زمان بود
نخواستم دوباره پست بزارم و بگم (ولی الان میگم)
99 درصد حدیث بانو برام حل شده است (خدا رو شکر)
ضمنا حدیث سوم بحث رو هم تا حد زیادی قانع شدم
فقط مونده حدیث دوم که یکم بیشتر بحث بشه(زن و زندگی)

لبخندِ نگاه;809471 نوشت:
قرآن کریم کتاب به این با عظمت را مطالعه میکنید چطور حساس نمیشوید؟! در برخی آیات قرآن که خداوند اتفاقا خطابش هم به مسلمین است بسیار کوبنده و مقتدرانه بعضی موضوعات را بیان کرده است ...

به مهربونی و عادل بودن خدا، باور دارم برای همین میپذیرم و سعی در عمل دارم(کم و بیش و تا اونجایی که میدونم)

آلاء;809514 نوشت:
به خصوص در بحثی با این عنوان :

که دوست خوبمان با آی دی «

.me and God» مطرح کردند.
بعد از شنیدن تمام پرسش ها و نقد ها و نیز جواب های دوستان ؛ به علت این که این سوال اندکی پیش در همین انجمن مطرح شدو به دلیل این که تقریبا تمامی نکاتی که دوست خوبمان به آن اشار دارند در آن تاپیک مطرح شد ؛ بنده دوستانی که علاقمند به پاسخ به این شبهه هستند را به آدرس های زیر که در آن بحث های کامل شبهه مورد اشاره است ارجاع می دهم .

سلام
ممنون از پیگیری تون
میخوام بدونم مطلب پایین صحت داره و قابل اطمینانه؟

لبخندِ نگاه;809471 نوشت:
امیرالمومنین:

ای مردم ! همانا زنان در مقایسه با مردان در ایمان و بهره وری از اموال و عقل متفاوتند.(1) اما تفاوت ایمان بانوان :برکنار بودن از نماز و روزه در ایّام حیض آنان است.

و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و علت تفاوت در بهره وری از اموال آن که: ارث بانوان نصف ارث مردان است.

پس از زنان بد بپرهیزید و مراقب نیکانشان باشید. در خواسته های نیکو همواره فرمان بردارشان نباشید تا در انجام منکرات طمع ورزند.

(1) ظاهر این خطبه و کلمه نواقص مخالف آیات قرآن کریم و عقاید و فلسفه اسلامی است.اگر بگوییم که خدا تنهانیمی از انسان ها"زنان" را ناقص آفرید.
تنها راه جمع آن است که در واژه ی نواقص تصرف کنیم و معنای آن را تفاوت و اختلاف بدانیم که در لغت و واژه های قرآن نیز به جای یکدیگر استعمال شده اند. آنگاه تضاد ظاهری این خطبه با قرآن کریم و مبانی اعتقادی برطرف میشود؛
کلمه نواقص در اینجا یعنی تفاوت و کلمه تفاوت درآیه سه سوره ملک یعنی نقص و کاستی " ما تری من تفاوت ".

امام میخواهد بفرماید که زن و مرد هر کدام روحیات و صفات مخصوص به خود را دارند و جایگاه هر کدام باید حفظ گردد پس عایشه را که یک زن است سوار بر شتر ،فرمانده خود قرار ندهید که شورش بصره را به پا کند و
آن همه خون مسلمانان را بر زمین ریزد.

.me and God;807946 نوشت:
اما برخی احادیث حضرت فاطمه و امام علی (ع) برای من لحن تندی داره
اين كه عرض ميكنم نظر شخصي است و به عنوانِ پاسخِ دين آن را برداشت نكنيد

به نظرم كاملاً درست متوجه شده ايد. البته همانطور كه خودتان هم اشاره فرموديد ، در برخي موارد
خب اين چند دليل دارد

1 - شرايط صدور يك روايت
ما فكر ميكنيم رواياتي كه از بزرگان نقل ميشود ، هميشه خطاب به عمومِ مردم بوده. درحاليكه بيان سخنان از سوي ائمه(ع) در موقعيت ها و خطاب به افراد مختلف انجام شده است و لزوماً مخاطب آنها عموم مردم نيستند. مشكل اينجاست كه وقتي روايتي بيان ميشود ، پس و پيشِ آن گفته نمي شود و فقط بخش مهم آن بيان ميشود (معمولاً اينطور است). به مثال زير توجه كنيد:

بنده و شما به روانشاس مراجعه ميكنيم و هر دو مشكلي مشابه داريم. مثلاً هر دوي ما از فضاي باز ميترسيم
روانشناس به من ميگويد تو بايد دارو مصرف كني ، اما به شما ميگويد بايد زياد به مسافرت بروي
در اينجا روانشناس درمان هر كدام از ما را مطابق با شرايط ، شخصيت و حتي جنسيت ما تجويز كرده است

سال ها بعد دست آوردهاي اين روانشناس در كتابي چاپ ميشود
اما به اين صورت:

صفحهء 20 = از جناب روانشناس روايت شده كه ميفرمايند: هر كس از فضاي باز ميترسد بايد دارو بخورد

صفحهء 53 = از جناب روانشناس روايت شده كه ميفرمايند: هر كس از فضاي باز ميترسد بايد زياد به مسافرت برود

مشكل اينجاست كه خوانندگان اين كتاب ، اغلب نمي دانند كه دو روايت بالا خطاب به عموم نبوده ، بلكه هر كدام نسبت به شخص خاص و در شرايطي خاص مطرح شده
و چون از اين موضوع بي خبر هستند با خود ميگويند كه اين روانشناس هر جا يك چيزي گفته و حرفهايش تناقض دارد

گاهي از اوقات (نه هميشه) دليل تندي يا آرام بودن روايات نيز همين است
مثلاً در زمان غصب خلافت حضرت فاطمه(ص) ميفرمايند: چشم هاي اين مردم كور شده و دلهاي آنها سنگ ، خدا از آنها نگذرد

اما خوانندگان چون از موقعيت و شرايط گفتنِ اين سخن بي اطلاع هستند ، با خود ميگويند كه:
اين بود بانوي مهرباني؟! ايشان كه تمام مردم را كور و دل سنگ ميدانند و آنها را نفرين مي كنند ، ديگر چه مهرباني دارند؟!

ادامه دارد.....

.me and God;807946 نوشت:
برخی احادیث حضرت فاطمه و امام علی (ع) برای من لحن تندی داره
پس بنا بر مورد شماره 1 كه عرض كردم ، طبيعي است طبق شرايطي كه اين دو بزرگوار در آن بودند ، بايد گاهي با لحن تند صحبت مي كردند
اما نكتهء دوم همان بخشي است كه گفتم نظر خودم است و شايد نظر دين نباشد (شايد هم باشد!)

2 - تفاوت پيامبري با امامت
پيامبر از آسمان به زمين مي آيد و امام از زمين به آسمان
پيامبر بشارت مي دهد و امام هشدار ميدهد
پيامبر ميگويد دستت را در آتش نكن تا نسوزد ، امام ميگويد اگر دستت را در آتش كني ميسوزد!
پيامبر مي آيد تا حجت را تمام كند ، امام مي آيد تا حجت را اِعمال كند
پيامبر حدود را مشخص ميكند ، امام حدود را اجرا مي كند
پيامبر انسان ها را به بلوغ مي رساند ، امام احكام بلوغ را صادر مي كند

به عبارت ساده:پيامبر مادري مي كند ، امام پدري ميكند

براي همين است كه لحن امامان گاهي تند است و آدم احساس ميكند آن مهرباني كه پيامبر(ص) داشت را امامان نداشته اند ، درحاليكه ميدانيم كلهم نور واحد هستند
البته به قول يكي از كابران (يادم نيست كدام پست بود) ، اگر به سيره عملي امامان رجوع كنيم مي بينيم كه در مهرباني سرآمد بشريت هستند
ولي در هشدار دادن بايد حيلي محكم برخورد ميكردند چون اصلاً فلسفهء امامت همين است

وقتي يك كودك 4 سالش باشد و لباسش را كثيف كند ، بقيه بغلش ميكنند ، او را مي بوسند و برايش توضيح مي دهند كه كثيف كردن لباس كار بدي است (مادري ، پيامبري)
اما اگر يك شخص 30 ساله لباسش را كثيف كند ، همه به او اخم مي كنند و حتي شايد به او تشر بزنند كه چقدر تو شلخته اي! برو خودت را تميز كن! (پدري ، امامت)

در قدير وقتي قرار شد دوران امامت آغاز شود ، اين آيه هم نازل شد:
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي
امروز دين شما را
كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام كردم

پيامبران به هر شكلي كه ميتوانستند ، دينِ خدا را تبليغ مي كردند ، از جمله حضرت محمد(ص)
ولي مي دانيم كه امام علي(ع) تا زماني كه مردم به سراغ ايشان نرفتند ، ايشان هم اصراري نداشتند

پيامبر(ص) براي سران كشورهاي ديگر مثل روم و ايران نامه نوشتند و آنها را به اسلام دعوت كردند
اما براي امام حسين(ع) مردم نامه نوشتند و آنها بودند كه بايد امام را صدا مي زدند

امام عصر(عج) هم همينطور هستند. ايشان غايب هستند و اين ما هستيم كه بايد ايشان را بخواهيم تا خداوند اجازهء ظهور بدهند

چرا؟!
چون امامت يعني همين! در مثل ميگويند امام مانند كعبه است
كعبه نمي آيد به دور تو بچرخد ، تو بايد بري به دور او بچرخي

حالا چرا اين تفاوت در امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س) بيشتر ديده ميشود:
اولاً شما به دليل چند روايت كه نمونه هايش را اينجا آورده ايد ، حساس شده ايد و ممكن است رواياتي كه از مهرباني اين دو بزرگوار حكايت ميكند كمتر توجه شما را جلب كرده باشد
ثانياً همانطور كه عرض كردم شرايط اين دو نفر تفاوت هاي اساسي داشته و بنيانِ اسلام در زمان آنها در معرض خطر قرار گرفته بود
ثالثاً اين دو نفر ستونِ امامت به حساب ميايند. تا جايي كه ساير ائمه(ع) استفاده از لفظ اميرالمومنين را جايز نمي دانند مگر براي امام علي(ع) و يا اينكه ميگويند معيارِ ما ائمه ، مادرمان فاطمه است

در نتيجهء سه مورد بالا ، جديت بيشتري هم در كلام اين دو بزرگوار وجود داشته است

تو خطبه البیان یک جا حضرت علی یک رفتاری رو انجام میده که واقعا در شان ایشون نیست. من هر کاری می کنم که این رفتار رو به هر طریقی توجیه کنم نمی تونم دلیل منطقی براش بیارم.

تو خطبه البیان وقتی داره امام علی در مورد اینده میگه یکی از افرادی که اونجا بودند به امام علی میگه که ایا علم غیب می دونه و امام علی واکنشی که نشون میده اینه که یک نگاه خشمگین می کنه و یکباره صدای یک صیحه میاد و اون فرد متلاشی میشه و جسدش رو بیرون از مسجد می برند و باز شروع می کنه از خودش تعریف کردن که من چنین علمی رو دارم.

یعنی امام علی این قدر به علمی که داره افتخار می کنه و تحمل نمی کنه که کسی نقدش کنه؟؟؟ اون فرد اومد یک نقد و یا سوالی رو از امام علی کرد (حالا چه از روی تمسخر و چه از روی غیر تمسخر). اما این واکنشی که امام علی می کنه و گویا اون فرد رو لعنت می کنه و طرف به هلاکت میرسه از نظر من خیلی بچگانه است.

Reza-D;809845 نوشت:
پس بنا بر مورد شماره 1 كه عرض كردم ، طبيعي است طبق شرايطي كه اين دو بزرگوار در آن بودند ، بايد گاهي با لحن تند صحبت مي كردند
اما نكتهء دوم همان بخشي است كه گفتم نظر خودم است و شايد نظر دين نباشد (شايد هم باشد!)

2 - تفاوت پيامبري با امامت
پيامبر از آسمان به زمين مي آيد و امام از زمين به آسمان
پيامبر بشارت مي دهد و امام هشدار ميدهد
پيامبر ميگويد دستت را در آتش نكن تا نسوزد ، امام ميگويد اگر دستت را در آتش كني ميسوزد!
پيامبر مي آيد تا حجت را تمام كند ، امام مي آيد تا حجت را اِعمال كند
پيامبر حدود را مشخص ميكند ، امام حدود را اجرا مي كند
پيامبر انسان ها را به بلوغ مي رساند ، امام احكام بلوغ را صادر مي كند

به عبارت ساده:پيامبر مادري مي كند ، امام پدري ميكند

براي همين است كه لحن امامان گاهي تند است و آدم احساس ميكند آن مهرباني كه پيامبر(ص) داشت را امامان نداشته اند ، درحاليكه ميدانيم كلهم نور واحد هستند
البته به قول يكي از كابران (يادم نيست كدام پست بود) ، اگر به سيره عملي امامان رجوع كنيم مي بينيم كه در مهرباني سرآمد بشريت هستند
ولي در هشدار دادن بايد حيلي محكم برخورد ميكردند چون اصلاً فلسفهء امامت همين است

وقتي يك كودك 4 سالش باشد و لباسش را كثيف كند ، بقيه بغلش ميكنند ، او را مي بوسند و برايش توضيح مي دهند كه كثيف كردن لباس كار بدي است (مادري ، پيامبري)
اما اگر يك شخص 30 ساله لباسش را كثيف كند ، همه به او اخك مي كنند و حتي شايد به او تشر بزنند كه چقدر تو شلخته اي! برو خودت را تميز كن! (پدري ، امامت)

در قدير وقتي قرار شد دوران امامت آغاز شود ، اين آيه هم نازل شد:الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي
امروز دين شما را
كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام كردم

پيامبران به هر شكلي كه ميتوانستند ، دينِ خدا را تبليغ مي كردند ، از جمله حضرت محمد(ص)
ولي مي دانيم كه امام علي(ع) تا زماني كه مردم به سراغ ايشان نرفتند ، ايشان هم اصراري نداشتند

پيامبر(ص) براي سران كشورهاي ديگر مثل روم و ايران نامه نوشتند و آنها را به اسلام دعوت كردند
اما براي امام حسين(ع) مردم نامه نوشتند و آنها بودند كه بايد امام را صدا مي زدند

امام عصر(عج) هم همينطور هستند. ايشان غايب هستند و اين ما هستيم كه بايد ايشان را بخواهيم تا خداوند اجازهء ظهور بدهند

چرا؟!
چون امامت يعني همين! در مثل ميگويند امام مانند كعبه است
كعبه نمي آيد به دور تو بچرخد ، تو بايد بري به دور او بچرخي

حالا چرا اين تفاوت در امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س) بيشتر ديده ميشود:اولاً شما به دليل چند روايت كه نمونه هايش را اينجا آورده ايد ، حساس شده ايد و ممكن است رواياتي كه از مهرباني اين دو بزرگوار حكايت ميكند كمتر توجه شما را جلب كرده باشد
ثانياً همانطور كه عرض كردم شرايط اين دو نفر تفاوت هاي اساسي داشته و بنيانِ اسلام در زمان آنها در معرض خطر قرار گرفته بود
ثالثاً اين دو نفر ستونِ امامت به حساب ميايند. تا جايي كه ساير ائمه(ع) استفاده از لفظ اميرالمومنين را جايز نمي دانند مگر براي امام علي(ع) و يا اينكه ميگويند معيارِ ما ائمه ، مادرمان فاطمه است

در نتيجهء سه مورد بالا ، جديت بيشتري هم در كلام اين دو بزرگوار وجود داشته است


ممنون از توضیحتون...

اسک;809848 نوشت:
ین واکنشی که امام علی می کنه و گویا اون فرد رو لعنت می کنه و طرف به هلاکت میرسه از نظر من خیلی بچگانه است
سلام دوست عزيز
پاسخ سايت اسلام كوئست به سوال شما:
"با توجه به سند و منبع ضعیف خطبه البیان و اشکالات اساسی که به آن وارد می شود، بزرگان علمای شیعه از انتساب این خطبه به امام علی(ع) خودداری کرده و در کتاب های خود نیاورده اند، و بعضی آن را ساخته و پرداخته غلات و صوفیه می دانند"

منبع:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa18809

پس كلاً سند اين خطبه ضعيف است
اما من يك سوال از شما دارم

فرض بگيريم (صرفاً فرض) كه موضوع گفته شده صحيح باشد. طبق آنچه بيان كرديد پس از آنكه آن فرد سوالي را مي پرسد ، متلاشي ميشود!
خب يعني اين مسئله كه اين فرد لايق متلاشي شدن است به تاييد خدا رسيده و خدا آن فرد را متلاشي كرده
به نظر شما عمل خدا هم بچه گانه بود؟

Reza-D;809845 نوشت:
پس بنا بر مورد شماره 1 كه عرض كردم ، طبيعي است طبق شرايطي كه اين دو بزرگوار در آن بودند ، بايد گاهي با لحن تند صحبت مي كردند
اما نكتهء دوم همان بخشي است كه گفتم نظر خودم است و شايد نظر دين نباشد (شايد هم باشد!)

2 - تفاوت پيامبري با امامت
پيامبر از آسمان به زمين مي آيد و امام از زمين به آسمان
پيامبر بشارت مي دهد و امام هشدار ميدهد
پيامبر ميگويد دستت را در آتش نكن تا نسوزد ، امام ميگويد اگر دستت را در آتش كني ميسوزد!
پيامبر مي آيد تا حجت را تمام كند ، امام مي آيد تا حجت را اِعمال كند
پيامبر حدود را مشخص ميكند ، امام حدود را اجرا مي كند
پيامبر انسان ها را به بلوغ مي رساند ، امام احكام بلوغ را صادر مي كند

به عبارت ساده:پيامبر مادري مي كند ، امام پدري ميكند

ممنون از پاسخ هاتون
فکر میکنم دیگه برای اینجا و قانع شدن من کافی باشه
(هر چند نمیشه گفت کاملا قانع شدم)
بقیه اش رو باید سعی کنم شناخت بیشتری از طریق کتاب خوندن بدست بیارم
البته بازم هر کس نظری داشت دریغ نکنه :)

.me and God;809855 نوشت:
بازم هر کس نظری داشت دریغ نکنه
ماجراي عمل جراحي خودم را براي شما تعريف ميكنم اميدوارم اينهم به نتيجه گرفتن شما كمك كند

زماني كه من كوچك بودم نياز به عمل جراحي قلب داشتم و چون آن زمان علم پزشكي ايران به اندازهء حالا پيشرفت نكرده بود ، والدينم براي عمل جراحي مرا به خارج از كشور بردند. همراه با ما خانواده ديگري هم آمده بودند كه اتفاقاً آنها نيز پسري داشتند كه بيماري قلبي تقريباً مشابه با من داشت. خلاصه زمان عمل جراحي ما فرا رسيد و ابتدا من عمل شدم. اما نكتهء قابل توجه براي شما اين است كه عرض ميكنم:

دكترِ معالج قبل از عمل به والدينم گفت:
بيمار شما ، قبل و بعد از عمل تا زماني كه ما تعيين ميكنيم به هيچ عنوان نبايد آب بخورد!
چون پسر شما كوچك است ممكن است از تشنگي بي قراري كند ، اما خوردن حتي مقدار كمي آب برايش خطرناك است

من عمل شدم و والدينم طبق دستور پزشك از دادن آب به من خودداري كردند و نتيجه عمل من هم خدا رو شكر عالي بود. اما مادرِ آن پسر كه همراه ما بود ، مدام به مادرم ميگفت تو خيلي دل سنگ هستي! چطور مي تواني پسرت را تشنه ببيني؟!

بعد از من نوبت بيمار همراه ما بود كه جراحي بشود. پزشك همان دستورات را به والدين آن پسر نيز گفت. مادر اين پسر خيلي دلسوز و احساسي بود. زماني كه فرزندش توي اطاق عمل بود ، با خوشحالي به مادرم گفت: خيلي خوشحالم و خيالم راحت است! مادرم دليلش را پرسيد كه خيالت از چه چيزي راحت است؟ آن خانم گفت: چون قبل از عمل به پسرم دو ليوان آب دادم و نگذاشتم تشنه باشد!!

مادرم از جا پريد و نمي دانست چه كند! كمي بعد پسر را از اطاق عمل بيرون آوردند و عملش هم به خوبي تمام شده بود. تا مادرم خواست با زبان اشاره (زبان آنها را بلد نبود) براي پرستارها توضيح بدهد كه چه شده ، پسر بيچاره دچار حالت تهوع شد و در اثر فشار وارده تمام بخيه هايش پاره شد و بعد از چند دقيقه از بين رفت! به همين آساني!
مادرِ آن پسر خودش خيال ميكرد كه خيلي مهربان است و حتي مادر من را محكوم به دلسنگي ميكرد

حالا به نظر شما مادر من مهربان نبود؟ آيا دلسنگ بود كه به من آب نداد؟

من همه این پست هایی که دوستان محبت کردند و فرستادن رو دیدم و خلاصه محتوای انها این بود که چرا امام علی یکجا گفته زن ناقص العقله؟ من یک پستی رو فرستادم که حذف شده اما به نظر من بی ارتباط با تاپیک نیست. دوستان دارند در مورد حدیثی از امام علی در مورد ناقص العقل بودن زنان صحبت می کنند. ام موضوع اینجاست که اگر امام علی الان حضور داشته باشه چه پاسخی میده. این حرف رو میزنم چون وقتی بعضی از روایات رو نگاه می کنم متوجه میشم که با امام علی نمیشه صحبت کرد چه برسد به اینکه بخواهیم حدیثی از ایشون رو نقد کنیم.

تو خطبه البیان وقتی امام علی داره پیشگویی می کنه یکی از مردم به امام علی میگه مگه شما علم غیب داری و امام علی فورا یک نگاه خشمگین می کنه و صدای صیحه از اسمون بلند میشه و اون فرد سوال کنند و یا نقد کننده می میره و جسدش متلاشی میشه و امام علی در پاسخ میگه ایا یک دانشمندی مثل من رو مسخره می کنه؟!!!
بر فرض که اون فرد امام علی رو مسخره کرد باز هم این نوع برخوردی که در خطبه البیان اومده خیلی سطحیه. زمانی که امام علی روحیه نقد پذیری نداره دیگه صحبت کردن ونقد کردن گفته های دیگه امام علی چه فایده داره. هر موقع این موضوع رو تونستیم که توجبه کنیم بعد بریم سراغ نقد کردن احادیث دیگه امام علی.

این نوع برخوردی که از امام علی در خطبه البیان اومده خیلی مغرورانه و خیلی بچگانه است.صحبت من اینه که داریم در مورد چه شخصی صحبت می کنیم. ایا شخصی که تمام علوم رو می داند و یا شخصی که تمام علوم رو می داند اما اگر کسی سوالی رو از او کرد و ناراحت شد فرد سوال کننده را لعنت کند تا فرد سوال کننده از امام علی هلاک شود و جسدش را به بیرون مسجد ببرند؟؟؟؟ اول این مشخص بشه بعد بریم سراغ اینکه امام علی وقتی میگه زن ناقص العقله به چه دلیله؟؟!!

2- احادیث عجیب و غریب دیگه ای هم از ائمه داریم. مخصوصا روایاتی که در مورد نکاح هست و به نظر من بیشتر به خرافه شبیه هستند تا پایه های علمی.

از امام علیه السلام سؤال شد آیا مرد به عورت زنش در حال آمیزش می‌تواند نگاه کند؟

حضرت فرمود: اشکالی ندارد لیکن موجب کوری می‌شود

حضرت امیر علیه السلام فرمود: هر گاه یکی از شما نزد همسرش می‌رود (هنگام آمیزش) سخن را کم کند، (هنگام دخول زیاد سخن نگویند) چرا که سخن در آن وقت موجب لالی است، یعنی اگر فرزندی برای آنها مقّدر شود ممکن است لال به دنیا آید.

" امام علی (ع)، همان ص87 "

وقتی به قصد فرزند ،خرامان به سوی همسر خویش می شتابی به عورت او نگاه مکن !مبادا فرزندی نابیننا تو را پدید آید.

" امام صادق (ع)،همان ،ص96 "

در اول شب چه زمستان و چه تابستان ،امیزش نکنید زیرا معده و رگها پر است و موجب بیماری نقرس ،سنگ مثانه ،ضعف چشم و چکیدن ادرار می گردد.

" پیامبر اکرم (ص)، همان ص91 "

اگر فرزند کم عقل ودیوانه و جذامی نمی خواهید در اول ،وسط و آخر ماه (قمری ) با همسر خود در نیامیزید چه بسا ممکن است آن چه نمی خواهید صورت پذیرد.

حضرت صادق (صلى الله علیه وآله) فرمود که دشمن ما اهلبیت نیست مگر کسى که ولدالزنا یا مادرش در حیض به او حامله شده باشد.
از حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) منقول است که فرمود بحق آن خداوندى که جانم در قبضه قدرت اوست اگر شخصى با زن خود جماع کند و در آن خانه شخصى بیدار باشد که ایشان را ببیند یا سخن و نفس ایشان را شنود فرزندى که از ایشان بهم رسد رستگار نباشد و زناکار باشد.

اگر اینگونه است پس زن و مرد کجا جماع کنند؟؟ مگر بچه رو بفرستند دنبال نخود سیاه و مثلا بگویند این پول رو بگیر و برو باهاش چیپس بخر.

چون حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) اراده مقاربت زنان مى نمودند خدمتکاران را دور مى کردند و درها را مى بستند و پرده ها را مى انداختند.

امامان اینکه تاکید می کردند همه چیز در خفا باشه چگونه مردم متوجه می شدند؟

یک روایت دیگه در مورد نکاح:

حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود که مستحب است در شب اول ماه رمضان جماع کردن و از ابو سعید خدرى منقول است که حضرت رسالت پناه وصیت نمود به حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) یا على چون عروسى داخل خانه تو شود کفشهایش را بکن تا بنشیند و پاهایش را بشو و آن آب را از در خانه تا منتهاى خانه بپاش چون چنین کنى خدا هفتاد هزار نوع رحمت بر تو بفرستد که بر سر عروس فرود آید تا آنکه آن برکت بهر گوشه آن خانه برسد و ایمن گردد عروس از دیوانگى و خوره و پیسى تا در آن خانه باشد. و منع کن عروس را تا هفت روز از خوردن شیر و سرکه و گشنیز و سیب ترش پس حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) گفت یا رسول اللّه به چه سبب منع کنم او را از اینها؟ فرمود زیرا که رحم بسبب خوردن اینها سرد و عقیم مى شود و فرزند نمى آورد و حصیریکه در ناحیه خانه افتاده باشد بهتر است از زنى که فرزند که فرزند او بوجود نمی آید. پس فرمود که: یا على جماع مکن با زن خود در اول ماه و میان ماه که دیوانگى و خوره و خبط دماغ راه مى یابد بآنزن و فرزندانش. یا على جماع مکن بعد از پیشین که اگر فرزندى بهم رسد احول خواهد بود. یا على در وقت جماع سخن مگو که اگر فرزندى حاصل شود; ایمن نیستى که لال باشد و نگاه نکند احدى به فرج زن خود و چشم بپوشد در آن حالت که نظر کردن به فرج در آن حالت باعث کورى فرزند مى شود. یا على بشهوت و خواهش زن دیگرى با زن خود جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد مخنث یا دیوانه باشد. یا على هر که جنب با زن خود خوابیده باشد قرآن نخواند که مى ترسم آتشى از آسمان بر هر دو نازل شود و بسوزاند ایشان را. یا على جماع مکن با زن خود مگر آنکه تو دستمالى از براى خود داشته باشى و او دستمالى از براى خود داشته باشد و هر دو خود را به یک دستمال پاک نکنید که دشمنى در میان; شما پیدا مى شود و آخر بجدائى مى کشد. یا على ایستاده با زن خود جماع مکن که آن فعل خران است و اگر فرزندى بهم رسد مانند خران بر رختخواب بول مى کند. یا على در شب عید فطر جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد شش انگشت یا چهار انگشت در دست داشته باشد. یا على در زیر درخت میوه دار جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد جلاد و کشنده مردم باشد با رئیس و سرکرده ظلم باشد. یا على در برابر آفتاب جماع مکن مگر آنکه پرده بیاویزى که اگر فرزندى بوجود آید همیشه در بدحالى و پریشانى باشد تا بمیرد. یا على در میان اذان و اقامه جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید جرى باشد در خون ریختن. یا على چون زنت حامله شود با او جماع مکن بى وضو که اگر چنین کنى فرزندى که بهم رسد کوردل و بخیل باشد. یا على در شب نیمه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى حاصل شود شوم باشد و در رویش نشان سیاهى باشد. یا على آخر ماه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد عشار و یاور ظالمان باشد و هلاک بسیارى از مردم بر دست او بود. یا على بر پشت بام جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد منافق و ریا کننده و صاحب بدعت باشد. یا على چون بسفرى بروى در آنشب که مى روى جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید مالش را به ناحق صرف کند و اسراف کنندگان برادر شیاطین اند و اگر بسفرى روى که سه روزه راه باشد جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد یاور ظالمان باشد. یا على در شب دوشنبه جماع بکن که اگر فرزندى بهم رسد حافظ قرآن و راضى به قسمت خدا باشد.
یا على اگر جماع کنى در شب سه شنبه و فرزندى بهم رسد بعد از سعادت اسلام او را روزى شود و دهانش خوشبو و دلش رحیم و دستش جوانمرد و زبانش از غیبت و بهتان پاک باشد. یا على اگر جماع کنى در شب پنجشنبه و فرزندى بهم رسد حاکمى از حکام شریعت یا عالمى از علماء باشد و اگر در روز پنجشنبه وقتى که آفتاب در میان آسمان باشد نزدیکى کنى با زن خود و فرزندى بهم رسد شیطان نزدیک او نشود تا پیر شود و خدا او را روزى میکند سلامتى در دنیا و دین. یا على اگر جماع کنى در شب جمعه و فرزندى بهم رسد خطیب و سخنگو باشد و اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع کنى و فرزندى بهم رسد از دانایان مشهور باشد و اگر جماع کنى در شب جمعه بعد از نماز خفتن امید هست آن فرزند از ابدال باشد. یا على در ساعات اول شب جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد ایمن نیستى که ساحر باشد و دنیا را بر آخرت اختیار نماید. یا على این وصیت را از من بیاموز چنانچه از جبرئیل آموختم.
در حدیث معتبر منقول است که در روز عقد فاطمه صلوات اللّه علیها حقتعالى امر فرمود سدرة المنتهى را که آنچه دارى فرو ریز براى نثار حضرت فاطمه پس آنچه داشت از مروارید و مرجان و جواهر بر اهل بهشت نثار کرد پس حوران نثار را بردند و تا روز قیامت مفاخرت مى کنند و به هدیه به یکدیگر مى فرستند و مى گویند که این نثار حضرت فاطمه است و در شب زفاف استر اشهب حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) را آوردند و قطیفه بر روى آن انداختند و حضرت فرمود که اى فاطمه سوار شو و سلمان لجام استر را مى کشید و حضرت رسول از عقب روان شد و در اثناى راه صداى ملائکه بگوش مبارک حضرت رسید جبرئیل با هزار ملک و میکائیل با هزار ملک فرود آمدند و گفتند که حقتعالى ما را بجهة زفاف حضرت فاطمه فرستاده است پس جبرئیل و میکائیل اللّه اکبر مى گفتند و ملائکه با ایشان موافقت مى نمودند و باین سبب سنّت شد که در شب زفاف اللّه اکبر بگویند.

در حدیث معتبر دیگر منقول است که مکروه است جماع کردن میان طلوع صبح تا طلوع آفتاب و از وقت فرو رفتن آفتاب تا برطرف شدن سرخى طرف مغرب و در آن روزى که در آن روز آفتاب بگیرد و در شبیکه در آنشب ماه بگیرد و در شب یا روزیکه در آن باد سیاه یا باد سرخ یا باد زرد حادث شود واللّه اگر جماع کند در این اوقات پس او را فرزندى بهم رسد نبیند در آن فرزند چیزى را که دوست دارد زیرا که آیات غضب الهى را سهل شمرده. در فقه الرضا مسطور است که چون بعد از غسل دادن میت پیش از آنکه غسل کنى خواهى که جماع کنى وضو بساز بعد از آن جماع بکن.

یک سری از این روایات مثل اماده کردن زن منطق پشتش داره اما خیلی از این روایات هیچ کاربردی نداره و انگار برگرفته از اداب و رسوم اون موقع است. شهوت جنسی که اول ماه و یا وسط ماه و یا اخر ماه رو متوجه نمیشه که. یا مثلا فلان جا رو نگاه نکن چون ممکنه این طور بشه.

اگر واقعا این روایات درست باشند از نظر من دین اسلام فوق العاده دین سختیه که تو بحث شهوت هم این جوری سخت گیری می کنه.

اسک;809953 نوشت:
یک سری از این روایات مثل اماده کردن زن منطق پشتش داره اما خیلی از این روایات هیچ کاربردی نداره و انگار برگرفته از اداب و رسوم اون موقع است. شهوت جنسی که اول ماه و یا وسط ماه و یا اخر ماه رو متوجه نمیشه که. یا مثلا فلان جا رو نگاه نکن چون ممکنه این طور بشه.

اگر واقعا این روایات درست باشند از نظر من دین اسلام فوق العاده دین سختیه که تو بحث شهوت هم این جوری سخت گیری می کنه.

سلام

نمیخواهم بگویم در بحث جنسی اسلام سخت گیری میکند یا نمیکند

اما این را میخواهم بگویم

دیده ام
کسانی که رعایت کرده اند ، زندگی و آرامش روانی و جسمانی آنها کجا

زندگی و آرامش روانی و جسمانی آنهایی که رعایت نکرده اند کجا!!

مشکلی نیست رعایت نکنیم اما در آینده توقع هم نداشته باشیم زن و زندگی و فرزند خوب و بشاش و قشنگ و آرامی داشته باشیم !!

اما موافقم این احادیثی که گفتین ریشه یابی کنیم و علت های علمی هم طبیعی و هم ماوراء الطبیعی ،را بررسی کنیم .

لبخندِ نگاه;809956 نوشت:
سلام

نمیخواهم بگویم در بحث جنسی اسلام سخت گیری میکند یا نمیکند

اما این را میخواهم بگویم

دیده ام
کسانی که رعایت کرده اند ، زندگی و آرامش روانی و جسمانی آنها کجا

زندگی و آرامش روانی و جسمانی آنهایی که رعایت نکرده اند کجا!!

مشکلی نیست رعایت نکنیم اما در آینده توقع هم نداشته باشیم زن و زندگی و فرزند خوب و بشاش و قشنگ و آرامی داشته باشیم !!

اما موافقم این احادیثی که گفتین ریشه یابی کنیم و علت های علمی هم طبیعی و هم ماوراء الطبیعی ،را بررسی کنیم .


لطفا تو تاپیک دیگه ای مطرح کنید.

اسک;809953 نوشت:
یک روایت دیگه در مورد نکاح
سلام
کاربر عزیز ، شما همینطور پشت سر هم فقط تایپ میکنید!

درمورد خطبهء البیان ابتدا مطلبی گذاشتید و بنده عرض کردم سند آن ضعیف است
اما در پست بعد مجدداً آن را تکرار میکنید!

بعد هم پشت سر هم ده تا حدیث می آورید و صفحات را پر می کنید

اگر قصد بررسی احادیث را دارید ، یکی یکی احادیث را مطرح کنید و اجازه بدهید که درمورد آن صحبت بشود
بخصوص نظر کارشناس را جویا شوید
و وقتی هم کسی به شما پاسخی میدهد اگر اشتباه است با دلیل پاسخ طرف مقابل را رد کنید

اسک;809953 نوشت:
یک روایت دیگه در مورد نکاح:

حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود که مستحب است در شب اول ماه رمضان جماع کردن و از ابو سعید خدرى منقول است که حضرت رسالت پناه وصیت نمود به حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) یا على چون عروسى داخل خانه تو شود کفشهایش را بکن تا بنشیند و پاهایش را بشو و آن آب را از در خانه تا منتهاى خانه بپاش چون چنین کنى خدا هفتاد هزار نوع رحمت بر تو بفرستد که بر سر عروس فرود آید تا آنکه آن برکت بهر گوشه آن خانه برسد و ایمن گردد عروس از دیوانگى و خوره و پیسى تا در آن خانه باشد. و منع کن عروس را تا هفت روز از خوردن شیر و سرکه و گشنیز و سیب ترش پس حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) گفت یا رسول اللّه به چه سبب منع کنم او را از اینها؟ فرمود زیرا که رحم بسبب خوردن اینها سرد و عقیم مى شود و فرزند نمى آورد و حصیریکه در ناحیه خانه افتاده باشد بهتر است از زنى که فرزند که فرزند او بوجود نمی آید. پس فرمود که: یا على جماع مکن با زن خود در اول ماه و میان ماه که دیوانگى و خوره و خبط دماغ راه مى یابد بآنزن و فرزندانش. یا على جماع مکن بعد از پیشین که اگر فرزندى بهم رسد احول خواهد بود. یا على در وقت جماع سخن مگو که اگر فرزندى حاصل شود; ایمن نیستى که لال باشد و نگاه نکند احدى به فرج زن خود و چشم بپوشد در آن حالت که نظر کردن به فرج در آن حالت باعث کورى فرزند مى شود. یا على بشهوت و خواهش زن دیگرى با زن خود جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد مخنث یا دیوانه باشد. یا على هر که جنب با زن خود خوابیده باشد قرآن نخواند که مى ترسم آتشى از آسمان بر هر دو نازل شود و بسوزاند ایشان را. یا على جماع مکن با زن خود مگر آنکه تو دستمالى از براى خود داشته باشى و او دستمالى از براى خود داشته باشد و هر دو خود را به یک دستمال پاک نکنید که دشمنى در میان; شما پیدا مى شود و آخر بجدائى مى کشد. یا على ایستاده با زن خود جماع مکن که آن فعل خران است و اگر فرزندى بهم رسد مانند خران بر رختخواب بول مى کند. یا على در شب عید فطر جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد شش انگشت یا چهار انگشت در دست داشته باشد. یا على در زیر درخت میوه دار جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد جلاد و کشنده مردم باشد با رئیس و سرکرده ظلم باشد. یا على در برابر آفتاب جماع مکن مگر آنکه پرده بیاویزى که اگر فرزندى بوجود آید همیشه در بدحالى و پریشانى باشد تا بمیرد. یا على در میان اذان و اقامه جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید جرى باشد در خون ریختن. یا على چون زنت حامله شود با او جماع مکن بى وضو که اگر چنین کنى فرزندى که بهم رسد کوردل و بخیل باشد. یا على در شب نیمه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى حاصل شود شوم باشد و در رویش نشان سیاهى باشد. یا على آخر ماه شعبان جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد عشار و یاور ظالمان باشد و هلاک بسیارى از مردم بر دست او بود. یا على بر پشت بام جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد منافق و ریا کننده و صاحب بدعت باشد. یا على چون بسفرى بروى در آنشب که مى روى جماع مکن که اگر فرزندى بوجود آید مالش را به ناحق صرف کند و اسراف کنندگان برادر شیاطین اند و اگر بسفرى روى که سه روزه راه باشد جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد یاور ظالمان باشد. یا على در شب دوشنبه جماع بکن که اگر فرزندى بهم رسد حافظ قرآن و راضى به قسمت خدا باشد.
یا على اگر جماع کنى در شب سه شنبه و فرزندى بهم رسد بعد از سعادت اسلام او را روزى شود و دهانش خوشبو و دلش رحیم و دستش جوانمرد و زبانش از غیبت و بهتان پاک باشد. یا على اگر جماع کنى در شب پنجشنبه و فرزندى بهم رسد حاکمى از حکام شریعت یا عالمى از علماء باشد و اگر در روز پنجشنبه وقتى که آفتاب در میان آسمان باشد نزدیکى کنى با زن خود و فرزندى بهم رسد شیطان نزدیک او نشود تا پیر شود و خدا او را روزى میکند سلامتى در دنیا و دین. یا على اگر جماع کنى در شب جمعه و فرزندى بهم رسد خطیب و سخنگو باشد و اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع کنى و فرزندى بهم رسد از دانایان مشهور باشد و اگر جماع کنى در شب جمعه بعد از نماز خفتن امید هست آن فرزند از ابدال باشد. یا على در ساعات اول شب جماع مکن که اگر فرزندى بهم رسد ایمن نیستى که ساحر باشد و دنیا را بر آخرت اختیار نماید. یا على این وصیت را از من بیاموز چنانچه از جبرئیل آموختم.
در حدیث معتبر منقول است که در روز عقد فاطمه صلوات اللّه علیها حقتعالى امر فرمود سدرة المنتهى را که آنچه دارى فرو ریز براى نثار حضرت فاطمه پس آنچه داشت از مروارید و مرجان و جواهر بر اهل بهشت نثار کرد پس حوران نثار را بردند و تا روز قیامت مفاخرت مى کنند و به هدیه به یکدیگر مى فرستند و مى گویند که این نثار حضرت فاطمه است و در شب زفاف استر اشهب حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) را آوردند و قطیفه بر روى آن انداختند و حضرت فرمود که اى فاطمه سوار شو و سلمان لجام استر را مى کشید و حضرت رسول از عقب روان شد و در اثناى راه صداى ملائکه بگوش مبارک حضرت رسید جبرئیل با هزار ملک و میکائیل با هزار ملک فرود آمدند و گفتند که حقتعالى ما را بجهة زفاف حضرت فاطمه فرستاده است پس جبرئیل و میکائیل اللّه اکبر مى گفتند و ملائکه با ایشان موافقت مى نمودند و باین سبب سنّت شد که در شب زفاف اللّه اکبر بگویند.

در حدیث معتبر دیگر منقول است که مکروه است جماع کردن میان طلوع صبح تا طلوع آفتاب و از وقت فرو رفتن آفتاب تا برطرف شدن سرخى طرف مغرب و در آن روزى که در آن روز آفتاب بگیرد و در شبیکه در آنشب ماه بگیرد و در شب یا روزیکه در آن باد سیاه یا باد سرخ یا باد زرد حادث شود واللّه اگر جماع کند در این اوقات پس او را فرزندى بهم رسد نبیند در آن فرزند چیزى را که دوست دارد زیرا که آیات غضب الهى را سهل شمرده. در فقه الرضا مسطور است که چون بعد از غسل دادن میت پیش از آنکه غسل کنى خواهى که جماع کنى وضو بساز بعد از آن جماع بکن.

یک سری از این روایات مثل اماده کردن زن منطق پشتش داره اما خیلی از این روایات هیچ کاربردی نداره و انگار برگرفته از اداب و رسوم اون موقع است. شهوت جنسی که اول ماه و یا وسط ماه و یا اخر ماه رو متوجه نمیشه که. یا مثلا فلان جا رو نگاه نکن چون ممکنه این طور بشه.

اگر واقعا این روایات درست باشند از نظر من دین اسلام فوق العاده دین سختیه که تو بحث شهوت هم این جوری سخت گیری می کنه.

مشتی یه فاصله ای ، کامایی ، ویرگولی میرگولی چیزی بزار لابه لای این احادیث
معلوم نی چی به چیه
مث جنگل آمازون میمونه...

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت تمامی دوستان ؛

خسته نباشید ؛

Reza-D;809961 نوشت:
کاربر عزیز ، شما همینطور پشت سر هم فقط تایپ میکنید!

درمورد خطبهء البیان ابتدا مطلبی گذاشتید و بنده عرض کردم سند آن ضعیف است
اما در پست بعد مجدداً آن را تکرار میکنید!

بعد هم پشت سر هم ده تا حدیث می آورید و صفحات را پر می کنید

اگر قصد بررسی احادیث را دارید ، یکی یکی احادیث را مطرح کنید و اجازه بدهید که درمورد آن صحبت بشود
بخصوص نظر کارشناس را جویا شوید
و وقتی هم کسی به شما پاسخی میدهد اگر اشتباه است با دلیل پاسخ طرف مقابل را رد کنید

با این که مقداری بحث از مجرای اصلی خودش منحرف شد اما اشکالی ندارد. چون سوال دوستمان «اسک» هم به نوعی به بحث لحن ائمه باز می گردد.

با اجازه همه دوستان من از دوست مان با آدی « اسک» خواهش می کنم ابتدا مصدر و منبع و سند خطبه البیان را برای ما قرار بدهند ؛ بنده طبق منبع خود شما خدمتتان این حدیث را بررسی می کنم .

بسم الله الرحمن الرحیم

ممنونم از مدیریت عالی شما .

.me and God;809958 نوشت:
لطفا تو تاپیک دیگه ای مطرح کنید.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب

alipazooki;809971 نوشت:
مشتی یه فاصله ای ، کامایی ، ویرگولی میرگولی چیزی بزار لابه لای این احادیث
معلوم نی چی به چیه
مث جنگل آمازون میمونه...

و ممنونم که با لحن زیبا و گرم خودتون فضای پست ما را گرم کردید . انتقاد شما وارد است.

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما و سایر دوستان عزیز ؛

.me and God;809799 نوشت:
بله، اون مال اون زمان بود
نخواستم دوباره پست بزارم و بگم (ولی الان میگم)
99 درصد حدیث بانو برام حل شده است (خدا رو شکر)
ضمنا حدیث سوم بحث رو هم تا حد زیادی قانع شدم
فقط مونده حدیث دوم که یکم بیشتر بحث بشه(زن و زندگی)

دوست عزیز با آی دی « me and god» ؛ یعنی الان شما تنها سوالی را که مایل هستید در ادامه پاسخ داده شود ؛ نگاه ائمه به مساله زن است و در خصوص بحث اول و مهم لحن ائمه در بیاناتشون قانع شدید ؟

آلاء;810061 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما و سایر دوستان عزیز ؛

دوست عزیز با آی دی « me and god» ؛ یعنی الان شما تنها سوالی را که مایل هستید در ادامه پاسخ داده شود ؛ نگاه ائمه به مساله زن است و در خصوص بحث اول و مهم لحن ائمه در بیاناتشون قانع شدید ؟

قضیه لحن:
بله اما طول میکشه تا کاملا با قلبم بپذیرم ترجیح میدم همنقدر که ذهنیتم بهتر شده رو حفظ کنم تا بعد که اطلاعات بیشتری بدست بیارم
قضیه دلیل:
دلیل و پس و پیش دو حدیث قبلی رو تا حدودی متوجه شدم اما این حدیث مربوط به دردسر زن و زندگی رو نه....

یه بار حرفتون رو نقل قول کرده بودم برای بررسی یه قسمت از پست کاربر "لبخند نگاه"؟مشاهده کردید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی ؛

خب الحمدلله که این بحث تا حدودی رفع شده است . البته من برای رفع برخی سوالات یک پست قرار نهایی قرار میدهم . بخشی را هم که می فرمایید متاسفانه من ندیدم امکان دارد به شکل پیام مجددا ارسال بفرمایید ؟
ممنونم

آلاء;810395 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

عرض ادب و سلام خدمت شما دوست گرامی ؛

خب الحمدلله که این بحث تا حدودی رفع شده است . البته من برای رفع برخی سوالات یک پست قرار نهایی قرار میدهم . بخشی را هم که می فرمایید متاسفانه من ندیدم امکان دارد به شکل پیام مجددا ارسال بفرمایید ؟
ممنونم

میخوام بدونم مطلب پایین صحت داره و قابل اطمینانه؟

لبخندِ نگاه;809471 نوشت:
امیرالمومنین:

ای مردم ! همانا زنان در مقایسه با مردان در ایمان و بهره وری از اموال و عقل متفاوتند.(1) اما تفاوت ایمان بانوان :برکنار بودن از نماز و روزه در ایّام حیض آنان است.

و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت است که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است و علت تفاوت در بهره وری از اموال آن که: ارث بانوان نصف ارث مردان است.

پس از زنان بد بپرهیزید و مراقب نیکانشان باشید. در خواسته های نیکو همواره فرمان بردارشان نباشید تا در انجام منکرات طمع ورزند.

(1) ظاهر این خطبه و کلمه نواقص مخالف آیات قرآن کریم و عقاید و فلسفه اسلامی است.اگر بگوییم که خدا تنهانیمی از انسان ها"زنان" را ناقص آفرید.
تنها راه جمع آن است که در واژه ی نواقص تصرف کنیم و معنای آن را تفاوت و اختلاف بدانیم که در لغت و واژه های قرآن نیز به جای یکدیگر استعمال شده اند. آنگاه تضاد ظاهری این خطبه با قرآن کریم و مبانی اعتقادی برطرف میشود؛
کلمه نواقص در اینجا یعنی تفاوت و کلمه تفاوت درآیه سه سوره ملک یعنی نقص و کاستی " ما تری من تفاوت ".

امام میخواهد بفرماید که زن و مرد هر کدام روحیات و صفات مخصوص به خود را دارند و جایگاه هر کدام باید حفظ گردد پس عایشه را که یک زن است سوار بر شتر ،فرمانده خود قرار ندهید که شورش بصره را به پا کند و
آن همه خون مسلمانان را بر زمین ریزد.

.me and God;810127 نوشت:
حدیث مربوط به دردسر زن و زندگی رو نه....
سلام و عرض ادب
خواهر گرامي ، چقدر به تفاوت
"تساوي" و "عدالت" اعتقاد داريد و آن را چطور تعريف مي كنيد؟

Reza-D;810427 نوشت:
سلام و عرض ادب
خواهر گرامي ، چقدر به تفاوت
"تساوي" و "عدالت" اعتقاد داريد و آن را چطور تعريف مي كنيد؟

سئوالات سخت میپرسید ها!؟!؟:-/
تعریف مشخصی ندارم که بخوام بگم

.me and God;810428 نوشت:
سئوالات سخت میپرسید ها!؟!؟:-/
تعریف مشخصی ندارم که بخوام بگم
خب انشاالله كه تعريف مناسبي پيدا كنيد

من و شما در يك شركت كار ميكنيم
هر دوي ما حق دريافت غذا داريم

اين ميشود تساوي

من و شما در يك شركت كار ميكنيم
شركت فقط يك خودرو دارد و چون شما خانم هستيد اين يك خودرو را به رفت و آمد شما اختصاص ميدهد

(بخاطر امنيت)
اين ميشود عدالت

در حالت اول فرقي نمي كند كه من و شما مرد هستيم يا زن
يعني كسي نميتواند بگويد چون شما خانم هستيد گرسنه ميشويد ولي من چون مرد هستم گرسنه نميشوم!
بلكه هر دوي ما نياز به غذا داريم و حق داريم آن را طلب كنيم

ولي در حالت دوم نميشود انتظار داشت كه آن يك خودرو را مثلاً يك روز به من بدهند و يك روز به شما
بلكه چون شما خانم هستيد و حفظ امنيت شما مهمتر است ، بايد اين خودرو در تمام روزها در اختيار شما باشد
در اينجا عقل حكم ميكند كه من با اينكه از داشتن خودرو محروم هستم ، اما اعتراض نكنم چون حكم عادلانه است

حالا فكر ميكنيد چه چيز باعث شد كه در حالت اول "تساوي" اهميت پيدا كند و در حالت دوم "عدالت"؟

Reza-D;810432 نوشت:
حالا فكر ميكنيد چه چيز باعث شد كه در حالت اول "تساوي" اهميت پيدا كند و در حالت دوم "عدالت"؟

عذر میخوام،میشه خودتون جواب بدید؟

.me and God;810434 نوشت:
عذر میخوام،میشه خودتون جواب بدید؟
به روي چشم

چون در حالت اول

"انسان بودن" دو طرف در نظر گرفته ميشود و در حالت دوم "جنسيت" دو طرف

انسان بودن ،

اشتراك من و شماست
زن و مرد بودن ،
اختلاف من و شما

حالا
آنجا كه اشتراكات افراد مد نظر باشد ، بايد تساوي حاكم باشد
اما وقتي اختلافات افراد مد نظر باشد ، بايد عدم تساوي حاكم باشد

مشكلِ عدم پذيرش رواياتي مثل اين روايت كه شما مطرح كرديد اين است كه شنوندگان در روايتي كه دارد اختلافات را بررسي ميكند ، دنبال تساوي ميگردند!
در حاليكه در اين روايات اتفاقاً بايد دنبال عدم تساوي بود. يعني اينجا عدالت مهم است نه تساوي

امام علي(ع) عدالت را اينطور تعريف ميكنند:

عدالت يعني هر چيزي سر جاي خودش قرار بگيرد

در آيات و روايات گاهي انسان از نظر ما هوي بررسي ميشود. يعني انسان بودني كه در تمام فرزندان بشر مشترك است ، مبناي آن آيه يا روايت است
مثلاً:

تقوا پيشه كنيد ، ارزش شما در تقواي شماست ، با تلاش ميتوانيد به بهشت برسيد و.......

اما در برخي ديگر از آيات و روايات انسان ها بر اساس اختلاف هاي آنها بررسي ميشوند
مثلاً:

اي يهود ، اي نصارا ، اي مومنين (اختلاف در عقيده) ، زنها بايد چنين باشند و مردها چنان (اختلاف در جنسيت) ، حق فرزندان اين است و حق والدين اين (اختلاف در جايگاه) و.......


لذا زماني كه امام(ع) ميفرمايند عقل زن فلان حالت را دارد ، اشتباه است كه انتظار داشته باشيم زن را مساوي با مرد تعريف كند
چون وقتي ايشان ميگويند ((زن)) ، يعني دارند يك انسان را از نظر جنسيت بررسي ميكنند
مقايسهء ايشان مقايسه دو انسان نيست ، بلكه مقايسهء زن و مرد است

Reza-D;810453 نوشت:
اما در برخي ديگر از آيات و روايات انسان ها بر اساس اختلاف هاي آنها بررسي ميشوند
مثلاً: اي يهود ، اي نصارا ، اي مومنين (اختلاف در عقيده) ، زنها بايد چنين باشند و مردها چنان (اختلاف در جنسيت) ، حق فرزندان اين است و حق والدين اين (اختلاف در جايگاه) و.......

لذا زماني كه امام(ع) ميفرمايند عقل زن فلان حالت را دارد ، اشتباه است كه انتظار داشته باشيم زن را مساوي با مرد تعريف كند
چون وقتي ايشان ميگويند ((زن)) ، يعني دارند يك انسان را از نظر جنسيت بررسي ميكنند
مقايسهء ايشان مقايسه دو انسان نيست ، بلكه مقايسهء زن و مرد است



میشه گفت مرد و زندگی همه اش دردسر است
نمیشه گفت؟
چیزی که به ذهن من القا می شه اینه که زن رو باید تحمل کرد و انگار که فایده ای نداره!
چرا در مقابل زحمت های یک زن زحمت های یک مرد رد نمیشه؟!منظورم اینه که مثل یک معادله از هم برن و برابر بشند؟
خب تو زحمت کشیدن اشتراک دارن!تو مسئولیت داشتن اشتراک دارن...
درسته؟

.me and God;810457 نوشت:
خب تو زحمت کشیدن اشتراک دارن! تو مسئولیت داشتن اشتراک دارن...
درسته؟
لااقل از نظر احكام خير ، درست نيست!
زن تقريباً هيچ وظيفهء شرعي نسبت به شوهر ندارد
غذا پختن ، جارو زدن ، شسشو ، حتي شير دادن بچه ، هيچكدام جزء وظايف يك زن نيست

درضمن ، دردسر بودن زن و زندگي ، اشاره به مسئوليت آن دارد كه از زحمت كشيدن مهمتر است
مرد مسئول حفظ امنيت و مخارج زن و فرزند خويش است
اين مسئوليت آنقدر سنگين است كه ميتواند كمر هر مردي را بشكند
(به استثناي مردهاي بي مسئوليت البته)

اما نكتهء مهم اينكه مسئوليت آور بودن يك چيز لزوماً به معناي بد بودن آن نيست
درس خواندن براي كنكور زحمت دارد يا نه؟
روزه گرفتن در تابستان زحمت دارد يا نه؟

و باز هم اشاره ميكنم به نكته اي كه قبلاً خيلي درموردشصحبت كرديم
اولاً بايد ديد سند روايت چقدر صحيح است
ثانياً بايد ديد آيا روايت سر و تهي داشته كه بريده شده يا خير
ثالثاً بايد شرايط بيان روايت بررسي شود
رابعاً بايد مخاطب روايت نيز در نظر گرفته شود

.me and God;810457 نوشت:
میشه گفت مرد و زندگی همه اش دردسر است
نمیشه گفت؟
نه نميشود گفت چون همانطور كه عرض كردم در اختلافات نبايد دنبال تساوي بود
اگر ميخواهيد مقايسه كنيد بايد با عمل ديگري مقايسه كنيد نه دقيقاً همان عمل كه در روايت آمده
بنده موضوع مشابهي را براي خانمها عرض كنم
به جملهء زير دقت بفرمائيد و فرض كنيد از زبان حضرت فاطمه(ص) بيان شده:

بچه آوردن همه اش دردسر است و درسربارتر آنكه گريزي از آن نيست

حالا من اعتراض كنم كه چرا برعكسش را نگوئيم؟
آيا اعتراض من بجاست؟
خير بجا نيست ، چون بچه دار شدن از اختلاف هاي من (به عنوان مرد) و خانمهاست و من نمي توانم در بيان اين اختلاف دنبال تساوي بگردم

Reza-D;810470 نوشت:
لااقل از نظر احكام خير ، درست نيست!
زن تقريباً هيچ وظيفهء شرعي نسبت به شوهر ندارد
غذا پختن ، جارو زدن ، شسشو ، حتي شير دادن بچه ، هيچكدام جزء وظايف يك زن نيست

ولی الان که همه اینا رو وظیفه میدونند
خلافش هم عمل بشه با این حرف شما حتی ممکنه کار به طلاق بکشه
نمیشه که!؟
اگه وظیفه نیست و ما داریم خودجوش انجام میدیم پس زحمت نیستیم که هیچ رحمتیم
با این وضع اقتصادی و مشغله ها که دیگه مرد نمی تونه بره خدمتکار یا همچین فردی رو بیاره و یا خودش کار ها رو انجام بده؟!
پس متقابلا مسئولیت دارند نسبت به همدیگه .
من بازم درک نمیکنم.

.me and God;810479 نوشت:
ولی الان که همه اینا رو وظیفه میدونند
امام(ع) هم كه روايت را الان نگفتند :Nishkhand:

همانطور كه عرض شد ، بحث بر روي زحمت نيست خواهر گرامي ، موضوع روي

مسئوليت است
پست شماره
91 را بخوانيد

Reza-D;810483 نوشت:
امام(ع) هم كه روايت را الان نگفتند :Nishkhand:

همانطور كه عرض شد ، بحث بر روي زحمت نيست خواهر گرامي ، موضوع روي

مسئوليت است
پست شماره
91 را بخوانيد

پاسخگوی عزیز اون زمان که حضورشون خیلی خیلی مفیده نیستند.
من از کجا بدونم که کدوم سخن امام رو میشه تعمیم داد به الان و کدوم رو نه!؟
مسئولیت، زحمت رو به همراه میاره
هر چقدر مسئولیت سنگین تر زحمت بیشتر
بازم نمی تونم درک کنم .
من حتی فکر میکنم مسئولیت خانمها خیلی خیلی بیشتر از آقایونه
مگه رضایت مرد تو احکاممون و... مهم و شرط نیست؟!
برای رضایت شوهر زن مسئولیت های خیلی زیادی پیدا میکنه

.me and God;810486 نوشت:
برای رضایت شوهر زن مسئولیت های خیلی زیادی پیدا میکنه
مثال فرزند آوري هم كه بنده گفتم جزء همين مسئوليتي است كه شما ميگوئيد
اما در روايت مورد بحثِ ما ، جنبهءمسئوليت مرد مطرح شده و من از شما خواستم به اين جنبه توجه بفرمائيد
به اين روايت دقت كنيد:

پيامبر (ص):
الرَّجُلُ راعٍ عَلي اَهلِ بيتِهِ وَ كُلُّ راعٍ مُسؤُلٌ عَن رَعِيَّتِه
مرد ، نگهبان و سرپرست خانواده است و هر سرپرستي مسؤل زيردست خويش است
غوالي‌‌اللئالي ، ج ۱ ، ص ۲۵۵

حرف من هم همين است كه شما بايد اين روايت را با جنبه اي كه مطرح كرده بررسي كنيد
همانطور كه در جاهاي ديگري هم ممكن است به جنبه اي از اختلاف زنها نسبت به مردها اشاره شده باشد
اما چون موضوع روايت ، بيان اختلافِ جنسيتي است و نه اختلاف انساني ، نبايد در آنها دنبال تساوي بگرديم

نظر شما در مورد اين روايات چيست خواهر گرامي:

پيامبر (ص):

اَكَثَرُ الخَيرِ في‌النِّساءِ
بيشترين خير و برکت همراه با زنان است
وسائل ، ج ۱۴ ، ص ۱۱

امام علي (ع):
إنَّ المَرأَةَ ريحانَةٌ وَ لَيسَتْ بِقَهرَمانَةٍ، فَدارِها علي كُلِّ حالٍ وَ أَحسِنِ الصُّحَبَةَ لَها لِيَصفُو عَيشُكَ
زن ريحانه است نه متوليّ و سرپرست امور. تو در هر حال با او مدارا کن و با خوش‌رفتاري ، زندگي را در کام خود شيرين نما
وسائل ، ج ۱۴ ، ص ۱۲

پيامبر (ص):
إنَّ المَرأَةَ اِذا حَمَلتَ كانَ لَها مِنَ الأَجرِ كَمَن جاهَدَ بِنفسِهِ و مالِهِ في سَبيل اللهِ عَزّوجلّ
وقتي زن باردار مي‌شود پاداش او همانند کسي است که با جان و مال خود در راه خداي متعال جهاد مي‌نمايد
بحار ، ج ۱۰۳ ، ص ۲۵۲

1 - چرا گفتند بيشترين خير و خوبي در زنان است؟ چرا نگفتند خير مرد و زن برابر است؟

2 - چرا به مرد گفتند با زن مدارا كن؟ چرا در همين روايت به زن نگفتند تو هم بايد با مرد مدارا كني؟

3 - چرا خدا براي بارداري زنان چنين پاداشي قائل شده ولي مردها از اين پاداش محرومند؟ چرا بين زن و مرد تبعيض قائل شده؟

Reza-D;810498 نوشت:
نظر شما در مورد اين روايات چيست خواهر گرامي:

پيامبر (ص):
اَكَثَرُ الخَيرِ في‌النِّساءِ
بيشترين خير و برکت همراه با زنان است
وسائل ، ج ۱۴ ، ص ۱۱

امام علي (ع): إنَّ المَرأَةَ ريحانَةٌ وَ لَيسَتْ بِقَهرَمانَةٍ، فَدارِها علي كُلِّ حالٍ وَ أَحسِنِ الصُّحَبَةَ لَها لِيَصفُو عَيشُكَ
زن ريحانه است نه متوليّ و سرپرست امور. تو در هر حال با او مدارا کن و با خوش‌رفتاري ، زندگي را در کام خود شيرين نما
وسائل ، ج ۱۴ ، ص ۱۲

پيامبر (ص): إنَّ المَرأَةَ اِذا حَمَلتَ كانَ لَها مِنَ الأَجرِ كَمَن جاهَدَ بِنفسِهِ و مالِهِ في سَبيل اللهِ عَزّوجلّ

وقتي زن، باردار مي‌شود پاداش او همانند کسي است که با جان و مال خود در راه خداي متعال جهاد مي‌نمايد
بحار ، ج ۱۰۳ ، ص ۲۵۲

1 - چرا گفتند بيشترين خير و خوبي در زنان است؟ چرا نگفتند خير مرد و زن برابر است؟

2 - چرا به مرد گفتند با زن مدارا كن؟ چرا در همين روايت به زن نگفتند البته تو هم بايد مدارا كني؟

3 - چرا خدا براي بارداري زنان چنين پاداشي قائل شده؟ چرا بين زن و مرد تبعيض قائل شده؟

آها!
همین رو میخواستم
ممنون
بهتر شد( شاید هم کلا تموم شد)

Reza-D;810498 نوشت:
جنبهءمسئوليت مرد مطرح شده

منم همش میخواستم یه روایت، یه حدیث دیگه تقریبا مقابل این حدیث باشه
یه چیزی که بتونم تعادل رو باهاش تو ذهنم برقرار کنم
احادیثی که شما گفته بودید رو خونده بودم اما خب با این پرسش ها مواجه نشده بودم

.me and God;810508 نوشت:
احادیثی که شما گفته بودید رو خونده بودم اما خب با این پرسش ها مواجه نشده بودم
طبيعي است خواهر گرامي ، چون شما خانم هستيد
همانطور كه ممكن است يك آقا حديثِ ((زن و زندگي دردسر است)) را بخواند و برايش سوال پيش نيايد
البته اين از نفس ماست و چه بهتر كه نگاهمان را متعادل كنيم (اول خودم را عرض ميكنم)

.me and God;810508 نوشت:
منم همش میخواستم یه روایت، یه حدیث دیگه تقریبا مقابل این حدیث باشه
یه چیزی که بتونم تعادل رو باهاش تو ذهنم برقرار کنم
در تعادل نبايد دنبال تساوي باشيد
مثلاً اگر حديثي ديديم كه 20 خصوصيت بد در مردها را مطرح ميكند ، نبايد دنبال حديثي بگرديم كه 20 خصوصيت بد را هم در زنها مطرح كرده باشد!
مهم اين است كه جنبه هاي اختلافي بين زن و مرد به درستي بيان شده باشد

.me and God;810508 نوشت:
با این پرسش ها مواجه نشده بودم:

1 - چرا گفتند بيشترين خير و خوبي در زنان است؟ چرا نگفتند خير مرد و زن برابر است؟

2 - چرا به مرد گفتند با زن مدارا كن؟ چرا در همين روايت به زن نگفتند تو هم بايد با مرد مدارا كني؟

3 - چرا خدا براي بارداري زنان چنين پاداشي قائل شده ولي مردها از اين پاداش محرومند؟ چرا بين زن و مرد تبعيض قائل شده؟

1 - چون اينجا ((زن)) بررسي نميشود ، بلكه ((خاصيت زن بودن)) دارد بررسي ميشود
يعني منظور اين نيست كه ((تمام زنها)) خيرشان بيشتر از ((تمام مردها)) است
بلكه معنايش اين است كه منشاء خير و بركت بيشتر از طريق زنها صورت ميگيرد. چه بسا مردي بهتر از اين منشاء استفاده كند و خيرش از 100 زن هم بيشتر باشد

2 - چون وظيفهء زن را در روايت ديگري گفته اند! به همين سادگي :Nishkhand:

3 - چون خدا پاداش هر كسي را بر اساس خود او تنظيم كرده
اگر براي زن بارداري را قرار داده كه مرد از آن محروم است ، براي مرد هم اعمال ديگري مثل جهادِ مسلحانه را قرار داده كه زن از آن محروم است
يعني اگر يك زن به وظايف خود عمل كند و يك مرد هم به وظايف خود عمل كند ، پاداش هر دو يكسان خواهد بود

Reza-D;810521 نوشت:
در تعادل نبايد دنبال تساوي باشيد
مثلاً اگر حديثي ديديم كه 20 خصوصيت بد در مردها را مطرح ميكند ، نبايد دنبال حديثي بگرديم كه 20 خصوصيت بد را هم در زنها مطرح كرده باشد!
مهم اين است كه جنبه هاي اختلافي بين زن و مرد به درستي بيان شده باشد

من تساوی رو کار ندارم...
اگه یک طرف ترازو رو یه وزنه دو کیلویی به رنگ زرد قرار بدیم و طرف دیگه هیچی
این ترازو تعادل نداره
حالا اگه یه وزنه دوکیلویی با رنگ قرمز طرف خالی قرار بدیم تعادل برقرار میشه
با وجود تفاوت در رنگ ها
ذهن منم همینه

من یه عقیده غلط داشتم تا بخوام تغییرش بدم خیلی طول میکشه
خیلی خوب میشه پاسخگو در زمینه شناخت حضرت فاطمه(س) و حضرت علی(ع) کتاب معرفی کنند

.me and God;807946 نوشت:
یا جمله پایین از امام علی (ع):
زن و زندگی, همه اش دردسر است و زحمت بارتر اینکه, چاره ای از او نیست

سلام

این حدیث با وجود اینکه در نهج البلاغه آمده اصلا سند ندارد و بنابراین غیر معتبر است.

در این آدرس هم نکات خوبی درباره ی این حدیث گفته شده که می توانید مطالعه کنید:

http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5072

اما از همه مهمتر این است که ترجمه ای که برای این حدیث آوردید اصلا درست نیست و با عبارت عربی حدیث و ترجمه های دیگر نهج البلاغه اصلا همخوانی ندارد. در این حدیث اصلا حرفی از (( زندگی)) و((دردسر)) زده نشده است.
تنها کسی که اینگونه که شما آوردید ترجمه کرده است آقای محمد دشتی است که این گونه ترجمه کرده تا آبروریزی نشود. البته خواسته ابرو را اصلاح کند زده است چشم را هم کور کرده است و به گونه ای ترجمه کرده که گویی امام علی در زندگی مرد بی مسئولیتی بوده است. من این ترجمه شما را که دیدم فکر کردم یک معتادی که از زن و زندگی بریده است این حدیث را گفته است!
من عبارت عربی حدیث و ترجمه های دیگر نهج البلاغه از این جمله را برایتان می گذارم تا خودتان قضاوت کنید:

متن عربی: وَ قَالَ (عليه السلام) : الْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا.

ترجمه آیت الله مکارم شیرازی : زن همه ‏اش بد است.و بدتر از آن،اينكه وجود او لازم است.

ترجمه انصاریان: همه چيز زن بد ، و بدتر چيزيكه در او است آنست كه مرد را از وى گزيرى نيست ( و وجودش در زندگى ضرورى است ) .

ترجمه دکتر آیتی : زن همه‏ اش بدى است و بدترين چيزى كه در اوست اين است كه از او چاره ‏اى نيست.

ترجمه سید جعفر شهیدی: زن همه اش بدى است و بدتر چيز او اينكه از او چاره نيست.

ترجمه مصطفی زمانی: تمام زن بد است و بدتر از همه اين است كه انسان به او نيازمند است.

ترجمه فیض الاسلام: همه چيز زن (احوال و صفاتش) بد است و بدتر چيزيكه در او است آنست كه (مرد را) چاره اى نيست از (بودن با) او.


ترجمه کلمه به کلمه:

الْمَرْأَةُ = زن

شَرٌّ = شر است

كُلُّهَا = همه اش

وَ شَرُّ : و بدتر اینکه

مَا فِيهَا أَنَّهُ : آنچه در او است

لَا بُدَّ : چاره ای نیست

مِنْهَا: از او

الان کاربر Reza-D اینهمه پست فرستادند و سر ترجمه این حدیث و معنی اش بحث کردیم و حالا ترجمه جدید اومد؟!
نشد که !
کاش پاسخگو آلاء در ابتدا توضیحاتی میداند بعد بحث میکردیم .
بد بودن تو پستی که کاربر عصران فرستادند باز یه مسئله دیگه رو در پی داره.
و اگه هم سندش ضعیفه و غیر معتبر پس پاسخگوی بحث باید تایید کنند.

.me and God;810535 نوشت:
اگه یک طرف ترازو رو یه وزنه دو کیلویی به رنگ زرد قرار بدیم و طرف دیگه هیچی
این ترازو تعادل نداره
حالا اگه یه وزنه دوکیلویی با رنگ قرمز طرف خالی قرار بدیم تعادل برقرار میشه
با وجود تفاوت در رنگ ها
ذهن منم همینه
جالب تفسیر کردید گل
مشخص است مفهوم مطلب را خوب درک کرده اید
اما باید عرض کنم که اتفاقاً منظور من همان وزنه بود که در عدالت لزومی ندارد یکسان باشد

تساوی =>>> هر دو طرف کفهء ترازو باید وزنه های مساوی داشته باشند

عدالت =>>>
در کفه ها بر اساس حقی که دارند وزنه قرار میگیرد ، ولو اینکه وزن آنها یکسان نباشد

مثال برای تساوی =>>> دو نفر کارمند در یک اداره ، هر دو حق دارند حقوق دریافت کنند

مثال برای عدالت =>>> اما آنکه لیسانس دارد باید حقوقش بیشتر از کسی باشد که دیپلم دارد

نکتهء مهم:
بی عدالتی یعنی اینکه دو کفه با هم متفاوت باشند ، اما ما برای ایجاد تساوی وزن آنها را یکسان کنیم
مثلاً به کارمند لیسانس و دیپلم ، حقوق یکسان بدهیم ، تساوی است ولی عدالت نیست

موضوع قفل شده است