بررسي انديشه الهي سياسي آيت الله بروجردي ( اعلي الله مقامه الشريف )

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسي انديشه الهي سياسي آيت الله بروجردي ( اعلي الله مقامه الشريف )

با سلام و صلوات خاصه خدمت تمامي ره پويان راه ولايت و امامت عليهم السلام
تايپيك ايجاد شده به منظور تبيين افكار و انديشه هاي الهي سياسي حضرت آيت الله العظمي بروجردي "نوّر الله مضجعه الشريفه و اعلي الله مقامه الشريف "مي باشد كه براي تيمّن و تبرّك از انديشه آن بزرگوار در مبحث ولايت شروع مي كنم

ولايت فقيه از ديدگاه آيه الله بروجردي
يكي از مهم ترين ديدگاه ها و مواضع سياسي آيت الله بروجردي را مي توان در تبيين معنا و مفهوم تئوري ولايت فقيه جستجو كرد ديدگاه وي در اين مورد هر چند از ديد نظري در ارائه ي يك بحث كوتاه در ضمن مباحث صلاه جمعه مطرح شده است اما مي توان در ارائه همين بحث مجمل معاني و مفاهيم فراواني را در باب ولايت فقيه از ديدگاه اين عالم فرزانه به دست آورد
آيت الله بروجردي ولايت فقيه را از ضروريات اسلام مي شمرد و بر ولايت مطلقه براي فقيه تاكيد مي نمود (1)

وي حكم فقيه را متنفذ داسته و جهت تاكيد بر اين عقيده اش به يك جريان تاريخي اشاره نموده است " كسي آمده بود پيش حاج ميرزا محمود كه گويا استاد شيخ انصاري بوده است از مرحوم حاج ميرزا اسد الله شكايت داشته بود . حاج ميرزا محمود براي حاج اسدالله پيغام فرستاد كه كسي عليه شما ادعايي دارد بايد بياييد و توضيح بدهيد . ايشان بلافاصله آمده بودند وقتي كه رسيدگي به دعوا شده بود ديدند حاج ميرزا اسد الله آب خواست و دستش را شست . از او پرسيدند كه چرا چنين كردي ؟ در پاسخ گفته بود هنگام رسيدن پيغام غذا خورده بودم و ميخواستم دستم را بشويم اما ديدم كه اگر دستم را بشويم در امتثال حكم تاخير بيافتد .... " (2)

بر همين اساس وقتي بنا شد آيه الله كاشاني را به اتهام صدور حكم قتل رزم آرا نخست وزير مقتول شاه محاكمه كنند آيه الله بروجردي از اجراي آن ممانعت كرد چرا كه به اعتقاد وي " فقيه مي تواند مطابق استنباط و اعتقادش حكم كند و نبايد براي اين حكمش محاكمه شود (3) خود حضرت ايشان در عمل نيز قائل به ولايت فقها بود
_________________
1- كتاب ولايت فقيه ، احمد آذري قمي ص 188 الي 229
2- چشم و چراغ مرجعيت ص 134
3- چشم و چراغ مرجعيت ص 135

[="Tahoma"]عمل گرا بودن آيت الله بروجردي در بحث ولايت تا آنجا بود كه برخي از علماي معاصر وي را اولين شخصي ميدانند كه بحث ولايت فقيه را شروع و مطرح كرد (1) بارزترين مسئله ايي كه وي با استفاده از اهرم ولايت كار را به پيش برد در تأسيس مسجد اعظم قم نمود عيني يافت . در حين تأسيس اين مسجد وي ناچار شد مقبره هايي را كه در بقعه هاي كنار وضو خانه آستانه قرار داشتند تخريب كند البته وي اصل قبرها را تخريب نكرد بلكه وضوخانه و بقعه تخريب و به مسجد ضميمه شد (2) آيت الله شيخ مرتضي حائري يزدي از آيت الله بروجردي مي پرسد حياط مربوط به آستانه است و بقعه ها مربوط به ديگران شما براي فقيه چه سمتي قائل هستيد كه دستور به هم زدن اين ساختمان را ميدهيد ؟ آيت الله بروجردي لبخندي مي زند و پاسخ ميدهد " معلوم مي شود آقا هنوز ولايت فقيه درست برايش جا نيفتاده است " (3)و سپس ادامه ميدهد " ما فقيه را در قدرت و اختيار تالي تلوِ امام معصوم ميدانيم " (4)

اين عمل آيت الله بروجردي و در ادامه ي آن تالي تلو دانستن فقيه نسبت به امام معصوم بيان ديدگاه كلان وي در بحث ولايت فقيه بود ديدگاه كلاني كه در ضمن بحث صلات جمعه نيز با تحقيق متأملانه تر مورد واكاوي و تاكيد وي قرار گرفت . عمل گرا بودن در بحث ولايت فقيه واعتقاد وي به كار‌آيي ولي فقيه براي اعلام احكام ثانويه در موارد متعدد و اعمال آن به همين مورد خلاصه نمي شد بلكه در موارد ديگري نيز آيت الله در عمل به بحث ولايت فقيه پايبند بود .

آيت الله سيد حسين بدلا نقل مي كند : " در آن زمان وقتي در قم خيابان كشي مي كردند قبل از مرحوم آقاي بروجردي هرگاه دولت براي خيابان كشي يا تعرض خيابان ها دست به تخريب مغازه ها و خانه هاي اطراف مي زد از علماي عظام و فقهاي وقت كه از خياباني عبور ميكردند مقيد بودند از خيابانهايي كه به نظر آنها با غصب ظالمانه ي زمين هاي مردم ساخته شده بود عبور نكنند و كوچه هاي اطراف آن را براي گذر انتخاب نمايند . در زمان مرحوم آقاي بروجردي كه با ديد باز و واقع بينانه تري به توسعه ي شهرها مي نگريستند ايشان حتي به عمد از چنين خيابانهايي عبور مي كردند تا به همه اعلام كنند كه مشكل شرعي ندارد .

در يكي از پياده روها حقير در معيت ايشان بودم پاره ايي از افراد به ايشان پيشنهاد دادند كه با توجه به نفوذ كلمه حضرتعالي و اينكه شاه نسبت به شما حرف شنوي دارد دستور دهيد كه اين برنامه ها را در قم متوقف كنند . اما ايشان فرمودند كه " امروز اوضاع دنيا عوض شده است و در ممالك اسلامي هم كه سكنه اش مسلمانند ولو نسبت به حكومت اعتراضي داشته باشند بايد به چنين اصلاحاتي تن در دهند تا كشورشان آباد شود ، لذا ما در ايران اين برنامه ها را كه از سوي دولت انجام ميشود تنفيد مي كنيم . اما به كساني كه خانه هاشان خراب شده است بايد كمك شود كه خانه دار شوند ، خود ايشان هم كمك مي كردند (5)
_________________
1- آيت الله سيد حسين بدلا مي گويد " ... بحث در مورد ولايت فقيه از زمان ايشان شروع و مطرح شد در آن ايام تمام قدرتها قصد كوبيدن دين و روحانيت را داشتند . علما و روحانيت هم در صدد مقابله به مثل بودند مرحوم آيت الله بروجردي اساس ولايت فقيهي را كه امروز زياد ميشنويم پي ريزي كردند كه اين مبنا و مبحث توس شاگردان آن مرحوم از جمله امام خميني تكميل و توسعه يافت " هفتاد سال خاطره از آيت الله سيد حسين بدلا صفحه 150 و 151 "
2- آن مقبره هايي كه ورثه ي مشخص نداشتند و يا رضايت از صاحبانشان ممكن نبود به دستور آيت الله بروجردي تخريب شد ، اما برخي از مقابر كه صاحبانشان مشخص بود با اعمال پول رضايت شان جلب شد " مصاحبه با آيت الله نوري همداني مجله حوزه سال پنجم شماره سوم صفحه 49 و همچنين كتاب آيينه داران حقيقت جلد 1 صفحه 401 "
3- چشم و چراغ مرجعيت ص 163
4- مصاحبه با آيت الله نوري همداني مجله حوزه شماره سوم صفحه 49
5- هفتاد سال خاطره از آيت الله سيد حسين بدلا ص 151

[="Tahoma"]نظريه ولايت فقيه در انديشه آيت الله بروجردي
آيت الله بروجردي در طول دوران تدريس فقه خود هيچگاه مستقلا به تدريس بحث ولايت فقيه نپرداخت اما در ضمن دو بحث انحصارا اين مسئله را مورد بررسي قرار داد . او يكبار پس از اتمام بحث صلات به تدريس بحث قضا پرداخت و اين درحالي بود كه غالب فقها در آن زمان حتي از مطرح كردن اين موضوع در كتابهايشان خودداري مي كردند چرا كه معتقد بودند اين بحث مورد ابتلا نيست و نتيجه ايي در بر ندارد
اما آيت الله بروجردي به تدريس بحث قضا پرداخت و در ابتداي درس هم اشاره نمود كه " بعيد نيست علما به اين مباحث نياز پيدا كنند و ناچار شوند كه بر مسند قضا بنشينند بنا بر اين بايد از جزئيات اين امر اطلاع داشته باشند " وي همچينن ياد آور شد كه " قضاوت از شئون ولايت و فقاهت است و در آن اجتهاد مطلق شرط است البته آيت الله بروجردي غيز از اين هدف ديگري هم داشت . او در صدد بود تا برتري هاي قضاي اسلامي را بر قوانين قضائي اروپائي نيز اثبات كند . آن دوران همه قوانين قضائي اروپا به ويژه فرانسه را برترين قوانين در اين موضوع مي دانستند
ولايت مطلقه در ديدگاه آيت الله بروجردي
قوي ترين احتمالي كه مي توان از فحواي كلام آيت الله بروجردي و البته عمل وي استنتاج كرد اعتقاد آيت الله به ولايت مطلقه فقيه است . آيت الله بروجردي با استظهار از كلام شيخ طوسي و شهيد اول جواز اقامه نماز جمعه را در عصر غيبت مبتني بر ولايت فقيه و حكومت او دانسته و معتقد است در عصر غيبت كه ففها بسط يد ندارند محدوده ي ولايت آنان منحصر در وظايف زمان عدم بسط يد ائمه مي باشد و در اين هنگام نمي توانند متصدي وظايف زمان بسط يد شوند و اگر فقيه عادلي حكومت را به دست بگيرد مي تواند عهده دار وظايف حكومتي از قبيل اقامه نماز جمعه گردد در نتيجه ميتوان گفت كه وي به ولايت مطلقه فقيه حاكم معتقد بود و با اينكه با اختيارات بسيار گسترده ي فقيه اعتقاد داشت و نماز جمعه را از شئون امام معصوم ميدانست اما اقامه آن را براي فقيه جايز نميدانست و احتمال استفاده وجوب يا جواز اقامه ي آن براي حاكم مبسوط اليد و ولي فقيه از كلام وي ظاهر است


با سلام

در مورد آيت‏الله بروجردى(ره) و نحوه عملكرد ايشان پيرامون مسائل سياسي جامعه خويش گفتنى است كه يكى از مهمترين مؤلّفه‏هايى كه در تصميم‏گيرى يك مرجع مذهبى براى برخورد با مفاسد و مظالم دستگاه حكومتى بسيار مؤثر است، مناسب بودن شرايط محيطى و اوضاع اجتماعى و فرهنگى جامعه است.
شواهد و قرائنى بسيار زيادى حاكى از آن است كه دخالت گسترده و سرنوشت ساز در سياست نظير اقدام حضرت امام (ره) در مقابل رژيم پهلوي ، در زمان ايشان براى برپايى قيام همه جانبه عليه رژيم وجود نداشت. به علاوه انحرافات رژيم در آن زمان به اندازه زمان قيام امام(ره) نبود و هر چه زمان مى‏گذشت، انحرافات شاه نيز بيش‏تر مى‏شد.
به همين جهت مى‏بينيم امام(ره) تا سال 1342 رسما و به صورت علنى در مقابل رژيم شاه، قيام نكردند و بيشتر با نصيحت اصلاح شاه نوشتند و وقتى كه انحرافات و استبداد شاه، فزونى گرفت، مبارزه جدى را در پيش گرفتند.
البته مطلب ياد شده به اين معنا نيست كه آيت‏الله بروجردى هيچ اقدامى عليه رژيم انجام ندادند؛ بلكه بر عكس يكى از عوامل تعيين كننده پيروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى را فراهم آوردند و آن تثبيت و گسترش نقش محورى، مرجعيت در جامعه اسلامى بود. علاوه بر اين آيت‏الله بروجردى در واقعه مشروطه از نزديكان مرحوم آيت‏الله خراسانى بود و به خوبى مى‏دانست كه پس از رخنه ايادى بيگانه در امر مشروطيت و شهادت شيخ فضل الله نورى، مرحوم آخوند چگونه از اقدامات خود پشيمان شده و از دخالت در امور سياسى هراس داشت.
آيت‏الله بروجردى(ره) در اين باره مى‏فرمايد: «از آن موقع كه ديدم مرحوم استاد آخوند و مرحوم نائينى كه آن هم زحمت در تأسيس و تداوم كار مشروطه محتمل شده بودند... حالت وسوسه‏اى براى من پيدا شده است كه تاريك واقعه سياسى پيش مى‏آيد، از اقدام فورى حتى الامكان پرهيز مى‏كنم. مبادا كارى به زيان مسلمين انجام گيرد.
خيلى‏ها به اين وسوسه و اضطراب من در امر سياست ايراد مى‏گيرند؛ ولى من هم نمى‏توانم جز اين رفتارى داشته باشم». با وجود عوامل ياد شده، آيت‏الله بروجردى هرگاه احساس مى‏كرد خطر جدّى، اسلام و مسلمين را تهديد مى‏كند، موضعى تند مى‏گرفت و اقدامات لازم را انجام مى‏داد كه در ذيل به بعضى از آنها اشاره مى‏شود: 1. هرگاه به ايشان خبر مى‏رسيد كه رژيم شاه در صدد است با تحريك بيگانگان، به اقداماتى مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است بزند، چند بار هشدار مى‏داد؛ مبنى بر اين كه اگر كارهاى پشت پرده عملى شود، من از كشور خارج خواهم شد. رژيم شاه نيز از بيم عكس العمل مردم، دست نگاه مى‏داشت تا پس از رحلت آن مرحوم نيات شوم خود را عملى سازد. باز اين رو بعد از رحلت ايشان در سال 1340 ش، رژيم در سال 1341 در لايحه انجمن‏هاى ايالتى و ولايتى، قيد قسم به قرآن و شرط اسلام و ذكوريت را برداشت و...
2. اقدامات فرهنگى ايشان در جهت مبارزه با مفاسد رژيم شاه عبارت بود از: الف) الزامى كردن درس تعليمات دينى در برنامه‏هاى درسى دانش‏آموزان؛ ب) مبارزه با مظاهر آتش‏پرستى؛ ج) مباره عليه بهايى‏ها؛ د) تأسيس مدارس دينى و احداث مساجد و... 3. ايشان در مقابل وضعيت فرهنگى و اجتماعى مسلمانان جهان نيز بسيار حسّاس بود و اقدامات اساسى انجام دادند؛ مانند: الف) تلاش و كوشش رسمى براى وحدت مسلمانان با تأسيس و توسعه دار التقريب مصر؛ ب) پس از تشكيل دولت اسرائيل در دى ماه 1326 ه.ش و آغاز نخستين جنگ اعراب و اسرائيل، طى تلگرافى (به زبان عربى) ضمن محكوم كردن اقدامات صهيونيست‏ها، براى پيروزى اعراب مسلمان در جنگ، دعا نمودند. ج) تأسيس مسجد هامبورگ در آلمان و... نتيجه آنكه آيت الله بروجردي هم معتقد به پيوستگي دين و سياست بودند و هم اينكه تا آنجا كه توان داشتند و شرايط را مساعد مي ديدند به اين اصل مهم اسلامي عمل نمودند. براى اطلاع بيشتر ر.ك: 1. على دوانى، نهضت روحانيون ايران، ص 25، و 562 2. حجة‏الاسلام فلسفى، خاطرات و مبارزات، ص 180 3. جمعى از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج 2، ص 78. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري، كد: 3/100116957)

http://siasi.porsemani.ir/node/1731

عوامل عدم قيام و انقلاب بر ضد حكومت پهلوي

بعنوان مقدمه
آيت الله بروجردي هيچگاه در صدد ايجاد تحول در نظام سياسي كشور و برقراري يك حكومت اسلامي آنگونه كه امام خميني در تمام عمر به آن مي انديشيد و سر انجام به آن جامع عمل پوشيد نبود ظاهرا وي همان روش استاد خود آخوند خراساني را مبني بر نوعي حكومت مشروطه ملي با نظارت مراجع چاره منحصر ديد به نظر ميرسد وي با رژيم سلطنتي مشروطه موافق بود گر چه شخصا مداخله نمي كرد (1)
وي هر چند قصد براندازي نظام سلطنتي را نداشت اما داراي روحيه ايي انقلابي بود و بنابر دلايلي كه در ادامه به آن اشاره خواهيم كرد از اقدام عملي بر ضد رژيم سلطنتي پرهيز مي كرد اما اين روحيه انقلابي در دوران سلطنت رضا شاه پهلوي نمود بيشتري داشت . آيت الله در يكي از جلساتي كه علماي برجسته قم نيز حضور داشتند ماجراي كثيف كشف حجاب رضا خان را متذكر شد و در حالي كه سخت ناراحت و پريشان بود خاطر نشان كرد " آن زمان كه كشف حجاب شد من تصميم گرفتم قيام كنم تا در اين راه كشته شده و به مقام شهادت نائل شوم ولي اصحاب مانع شدند و گفتند وجود شما براي اسلام مهم است و با اين حرف نگذاشتند قيام كنم اينك متأسفم كه چرا قيام نكردم (2)

1- ذهنيت منفي :
شايد بتوان اولين عامل كناره گيري آيت الله بروجردي را از هدايت هر گونه قيام و انقلابي ،‌در ذهنيت منفي وي نسبت به اين مسئله جستجو كرد . اين ذهنيت منفي معلول حوادثي بود كه آيت الله از نزديك لمس كرده بود . وي با توجه به قرابت خاصي كه با آخوند خراساني داشت در بطن قضاياي مشروطيت قرار داشت و حوادث تلخ آن را ديده بود . آيت بروجردي به خاطر حوادث دردناك مشروطيت كه سياست بازان حرفه ايي و عامل دست اجانب سر رشته كار را از دست روحانيت خارج ساختند و ضربه به كيان مسلمين ايران زدند نسبت به بسياري از حركت هاي سياسي بدبين بود و با سوء ظن به آنها مينگريست (3)
وي كه به گفته خودش در واقعه مشروطه از نزديكان استادش مرحوم آخوند خراساني بود و به خوبي به ياد داشت كه پس از رخنه ي ايادي بيگانه در امر مشروطه و شهادت حاج فضل الله نوري مرحوم آخوند چگونه از اقدامات خود پشيمان شد و از دخالت در امور سياسي كه به گفته ي خودش سر نخ آن در دست اجانب بود سخت هراس داشت (4)
همچنين شكست و يا پايان دردناك برخي از هم صنفان خود از قبيل آيت الله كاشاني ، آيت الله مدرس و ... هميشه در ذهن وي مجسم مي شد (5)
______________
1- زندگي آيت الله بروجردي ، محمد واعظ زاده خراساني ص 57
2- شكوه فقاهت ص 239
3- چشم و چراغ مرجعيت ص 268
4- نهضت روحانيون ،‌علي دواني ج 1 و 2 ص 563
5- خاطرات آيت الله خزعلي ص 59 و 60

1- مشخص نبودن نتيجه اقدام
آيت الله بروجردي در اقدامات سياسي معتقد به اصل آگاهي از نتيجه اقدام بود (1) وي تاكيد داشت كه در قضايايي كه وارد نباشم و آغاز و پايان آن را ندانم و نتوانم پيش بيني كنم وارد نمي شوم (2)
البته اين تدبير آيت الله كاملا موجه به نظر ميرسيد او با توجه به تجربياتي كه اندوخته بود نمي توانست بدون در نظر گرفتن پايان و انجام كار دست به اقدام مقتضي بزند چرا كه در صورت مشخص نبودن نتيجه اقدام و احتمال شكست در انجام كار اين هزيمت به سرشكستگي اسلام و روحانيت منتج ميشد .

وي همچنين بيم داشت كه اگر كاري هم انجام داده و انقلاب صورت دهد نتيجه اش عايد كساني مي شود كه هيچگونه هماهنگي با اهداف وي نداشتند
اين احساس نگراني آيت الله نيز كاملا معقول بود چرا كه ممكن بود عده ايي مخالف اسلام با داشتن پيشينه ي سكولاريستي به نام مخالفت با شاه مملكت با پنهان شدن پشت سر مرجعيت شيعه در صورت هر گونه موفقيت آيت الله در اقدام عليه حكومت خود در ميدان حضور يافته و مدعي پيروزي در اين ميدان مي شدند

2- مصلحت سنجي
آيت الله بروجردي مصلحت انديشي بود كه به فراخور حكمت و مصلحت تصميم مي گرفت تصميم به عدم مبارزه ي علني و قيام بر ضد حكومت پهلوي نيز معلول همين مصلحت انديشي آيت الله بود اين مهم با توجه به دو مولفه اساسي بر حسن تدبير و زمان شناسي وي صحه گذاشت

الف ) جلوگير از استلاي بيگانگان
ب ) اجتناب از وابستگي به اغيار
انشاالله در پست هاي بعدي به اين دو موضوع خواهيم پرداخت
_____________
1- بيست سال تكاپوي اسلام شيعي در ايران ص 408
2- چشم و چراغ مرجعيت ص 42

شنیده ام بروایت امام ره از آقا بروجردی ره که از ترویج و گسترش فلسفه در حوزه نگران بودند و امام ره همچنین نگران...

1- جلوگيري از اسيتلاي بيگانگان
اوضاع ايران در دوران زعامت ايت الله بروجردي بحراني و بي ثبات بود شاه جوان كه پس از كناره گيري پدرش سكّان كشور را بر عهده گرفته بود بي تدبيرتر از آن به نظر مي رسيد تا كشوري بحران زده و استراتژيك مانند ايران را اداره كند . جضور متفقين در ايران و ادامه استيلاي آنان بر كشور ، هرج و مرج در اركان رژيم ، وقوع شورش هاي گوناگون در كشور از قبيل دولت هژير ، رزم آرا و ده ها معضل ديگر كه بي ثباتي رژيم را بيشتر از قبل سبب مي شد ، موجب ضعف و انفعال بيش از حد محمد رضا شاه شده بود . آيت الله بروجردي با اشراف كامل به اوضاع كشور و بر اساس همان انديشه ي مصحلت گرايانه ي خود هر چند رژيم محمد رضا را رژيمي مستبد و با كارگزاراني خائن مي دانست اما با اين همه معتقد بود كه رژيم با توجه به ادعاي تشّيع مي تواند تا حدودي و لو ظاهري جلوي هر گونه ضربه به كيان تشيع را بگيرد . اين تصور آيت الله درست به نظر مي رسيد چرا كه توده اي ها حضور قدرتمندي در ايران داشتند به طوري كه حتي جبهه ملي هم توان مقابله با آنها را نداشت و تنها قدرتي كه در آن دوران مي توانست در برابر نفوذ حزب توده مقابله كند رژيم حاكم بر ايران بود . از اين رو آيت الله مصلحت ندانست كه حركت علني و انقلاب بر ضد رژيم را رهبري كند چرا كه در صورت ضعف و اضمحلال رژيم چه بسا حزب توده از موقعيت سوء استفاده مي كرد و شيعه لطمه مي خورد .(1)

آيت الله بروجردي پس از مطالعه نامه شخصي كه با ارسال عكس محمد رضا شاه به همراه همسر بي حجابش ثريا خطاب به آيت الله نوشته بود كه " شما كه در نامه هايتان براي دولت يا دربار چنين و چنان مي نويسيد ،‌ آيا اطلاع داريد كه شاه چگونه است ؟؟ " به يكي از اطرافيانش فرمودند : " صاحب نامه متوجه نيست كه ما به اين اندازه ها بيشتر اطلاع داريم لكن چه بايد كرد كه موضوع فشار اجانب در كار است و من بيش از اين مصلحت نمي دانم كه دولت تضعيف شود زيرا شاه از خودش اختياري ندارد و تحت فشار دولت هاي بيگانه است . يك طرف روس ها و از طرف ديگر غرب و آمريكا خواسته هاي خود را بر او تحميل مي كنند . اگر شاه احساس كند كه موقعيتش در داخل تضعيف شده است و جاي پايش سست است براي حفظ خودش تسليم بيگانه مي شود . لذا كوشش ما اين است كه خيلي احساس ضعف نكند . اگر گاهي مماشات مي شود به اين جهت است . مصالح مملكت و اسلام را به او تذكر مي دهيم اما جوان است و مغرور " (2) .
______________________
1- مصاحبه با حجت الاسلام علوي بروجردي ص 54
2- چشم و چراغ مرجعيت ص 58

مولفه ي ديگري كه بر مصلحت انديشي آيت الله بروجردي صحه مي گذاشت شائبه ي وجود هرگونه وابستگي به ديگران بود . آيت الله مي انديشيد كه اگر قيامي عليه شاه انجام دهد و اين قيام منجر به بيرون راندن شاه از مملكت گردد وي مجبور است براي اداره مملكت دست به دامن گروه هايي نظير جبهه ملي شود چرا كه نيرويي براي اداره كردن مملكت پس از سقوط احتمالي محمد رضا شاه نداشت از ديگر سو احتمال وابستگي به دو قطب آن روز يعني آمريكا و شوروي نيز تقويت مي شد . آيت الله بروجردي معتقد بود " اكنون جهان دو قطبي است ، آمريكا و شوروي ، منافع اين دو در تضاد است ما يا مستقل نسبت به اين دو خواهيم بود يا وابسته . اگر نتوانيم استقلال خود را حفظ كنيم يا بايد به چپ نزديك شويم يا به راست . بر اساس عقايدمان مطمئنا نميتوانيم به شوروي نزديك شويم . پس به آمريكا نزديك خواهيم شد و بايد به منافع او تن بدهيم . آيا مورد پذيرش است كه مرجعيت شيعه ها حافظ منافع آمريكا شود و بر اساس مقصود او حركت كند ؟؟!!! "

از اين رو ميتوان نگراني آيت الله بروجردي را از احتمال هر گونه وابستگي به شرق و غرب دليل موجهي براي اجتناب وي از هر نوع اقدام يا انقلاب قلمداد نمود .

1- جلوگيري از آسيب پذيري حوزه ها
حساسيت آيت الله بروجردي نسبت به حفظ كيان حوزه و روحانيت موجب شد تا وي جهت جلوگيري هر گونه آسيب پذيري حوزه هاي علميه از اقدام عملي بر ضد دولت اجتناب بورزد . حوزه در آن دوران حوزه ي نوپايي بود و از اين جهت آيت الله سعي مي كرد تا حركت تند سياسي در آن صورت نگيرد وي كه مهمترين وظيفه ي خود را حفظ حوزه مي دانست همواره بيم داشت ممكن است هر اقدام عملي بر ضد رژيم موجب از بين رفتن حوزه و تلاش دولت براي ريشه كن كردن اين نهاد علمي و معنوي شود از اين رو تلاش آيت الله بر دور نگه داشتن حوزه و روحانيت از تنش هاي سياسي جامعه استوار بود . بر همين اساس در پاسخ تندي به كوشش هئيت حاكمه براي جلب نظر وي جهت موضع گيري عليه دولت شوروي به دنبال انتفاد آن دولت از ايران به خاطر انعقاد قرار داد همكاري نظامي بين ايران و آمريكا در سال 1338 گفت :
" ... من در امود سياسي دخالت نمي كنم و اينكه دولت ميخواهد با يك دولت خارجي موافق و با يك دولت ديگري مخالف باشد نميتوانم در اين خصوص اظهار نظر كنم چون دولت هاي خارجي از نظر من يكسان هستند و من نوكر دولت نيستم كه با هر دولتي خواست مخالفت كند من هم با آن مخالفت كنم . كوشش من اين است كه روحانيت را دور از جنجالهاي سياسي نگه دارم " (1)
________________
1- قيام 15 خرداد به روايت اسناد ج 1 ص

ادامه ...

نقش آيت الله بروجردي در پيروزي انقلاب اسلامي
هر چند آيت الله بروجردي اقدامي عملي و انقلابي بر ضد رژيم محمد رضا شاه انجام نداد اما نميتوان بينش سياسي و تلاش چشمگير وي را در زمينه سازي شكل گيري انقلاب ناديده گرفت . تربيت نسلي مجاهد و انقلابي در حوزه اي كه آيت الله بروجردي آن را از نو بنياد نهاده بود موجب شد تا بعدها پرورش يافتگان اين حوزه و شاگردان مبرز اين عالم وارسته همگام با نهضت حضرت امام خميني رحمه الله عليه به خلق حماسه بپردازند .
تمام تلاش آيت الله بروجردي بر اين مهم تعلق گرفته بود تا نسلي را در حوزه تربيت كند كه بتواند بعدها رهبري تحولات كشور را در دست بگيرد ، آيت الله پس از سال 1332 با توجه به موقعيت بدست آمده بهترين بهره برداري را كرد . وي توانست حوزه ايي نوين بنياد كند و روشنفكران نفوذي را از شاكله ي حوزه خارج و سطح علمي طلاب را بالا ببرد تا از اين راه به ارتقاي بينش روحانيان كمك نمايد (1)

او حوزه ي ضعيف را ناكارآمد ميدانست از اين رو معتقد بود حوزه ي ضعيف توانايي مقابله با ظلم را ندارد و اگر حوزه قوي و مستحكم گردد مي توان بر ضد ظلم نعره زد (2)
در كل مي توان نقش آيت الله بروجردي را در پيروزي انقلاب اسلامي در دو مؤلفه ي مهم جستجو كرد : اول اينكه او سعي كرد به حوزه ضعيف و بيمار آن دوران حيات دوباره ببخشد دومين نقش آيت الله را در كادر سازي وي مي توان ارزيابي كرد اين كادر سازي در قالب سيستم وكالت و جمع آوري سهم امام عليه السلام شكل ابتدائي يافت . سيستم وكالت كه همان تعيين نمايندگاني توسط مراجع تقليد در بلاد گوناگون براي جمع آوري وجوه شرعيه مي باشد ، داراي سابقه ايي ديرينه است
شهيد مرتضي مطهري در بيان اين حسن تدبير آيت الله بروجردي مي گويد :

" ... يكي از اقدامات معظم له اين بود كه برخي از امور مرجعيت را تحت نظام دفتر و حساب در آوردند . همه ميدانند كه معمولا در هر شهري و هر نقطه ايي كه عده ايي شيعه ي علاقه مند به امور ديانت باشند يك نفر يا چند نفر وكالت نامه ايي از طرف مرجع تقليد مي گيرند . براي گرفتن وجوهات از مردم و فرستادن به مركز و ممكن است اجازه ايي هم براي شخص خود بگيرد كه فلان مبلغ حق مصرف داشته باشند .
در گذشته معمول بود كه اگر كسي اجازه و وكالتي بگيرد آن اجازه و وكالت در دفتري يادداشت شود در نتيجه ممكن بود در طول چند سال مرجعيت يك نفر چند هزار وكالت و اجازه گرفته شود و چون دفتر و ثبت و ضبطي نبود عدد اينها و اسامي اينها مشخص نبود و كسي درست نيمدانست آيا فلان نقطه وكيل براي وجوهات دارد يا نه (3)
_______________
1- خاطرات آيت الله خزعلي ص 83
2- خاطرات آيت الله خزعلي ص 55
3- بحثي درباره مرجعيت و روحانيت ص 16 الي 159

موضوع قفل شده است