جمع بندی برده داری در اسلام و شبهات مطرح شده

تب‌های اولیه

390 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

آن خدایی که مالک حقیقی انسان هاست
آن خدایی که اجازه داده با خواندن چند کلمه افراد نسبت به هم حلال شده و محرم گشته و زن و شوهر شوند
آن خدایی که با به اذن اون با خواندن چند کلمه طلاق زن و مرد به هم نامحرم می شوند

همان خدا
همان خدا
دستور داده وقتی زنی در جنگ علیه مسلمین شرکت می کند و اسیر می شود همان اسارت برای اون به منزله طلاق از شوهرش محسوب شود
همان خدا
الله

در ضمن
این موضوع یک عمل بازدارنده است که زنان مشرک در جنگ کمتر شرکت کنند
و تفصیلش را سایرین مطرح نموده اند

همان خدایی که مجوز داده مردان چند همسر به شرط عدالت داشته باشند

مسلم;808941 نوشت:
تعبیر تجاوز را مرتب به کار نبرید، این رابطه مانند ازدواج است، منتهی یک طرفه است
چند وقت پیش هم مردی را دستگیر کرده بودند که به دختری تجاوز.....
ببخشید ، با دختری ازدواج یک طرفه کرده بود!!

یک نفر داشت بلند بلند حرف میزد. دوستش به او گفت یکم آرام تر حرف بزن!
طرف گفت من که حرف نمی زنم ، فقط دارم با صدای بلند فکر می کنم!!

مسلم;808941 نوشت:
دست به دست شدن معنا ندارد، همچنین برای اینکه به زوجیت یا مملوکیت دیگری در بیاید برای ارتباط جنسی باید عده نگه دارد، اگر باردار شود فرزند او آزاد، و حلال زاده است. و همچنین به مالک او توصیه شده است که مانند یک مرد مهربان با او رفتار کند ، سر یک سفره بنشینند ، و از غذایی که خودشان می‌خورند به او بدهد ، یعنی ارتباط به عنوان تجاوز کننده و تجاوز شونده نیست، مانند یک زندانبان و اسیری که هر روز به او تجاوز می‌شود و دوباره به زندانش بر می‌گردد نیست
به به ، چقدر زیبا.... عجب سعادتی....

من که آخر نفهمیدم استاد!
اگر بازدارنده است پس باید آنقدر بد و زجرآور باشد که باعث بازدارندگی بشود
اگر اینقدر خوب و شیرین است پس دیگر بازدارندگی یعنی چه؟!

خدا به داد اعتقادم برسد!
هر روز شک و تردیدم به دینم بیشتر میشود!
انگار بخش هایی از آن را نه خدا ، که عده ای برای منافع شخصی نوشته و دست کاری کرده اند

سلام و عرض ادب

زینبیون;811217 نوشت:
همان خدا
همان خدا
همان خدا
الله
همان خدایی که مجوز داده مردان چند همسر به شرط عدالت داشته باشند
و البته اکثر خانمها با همان خدا مخالفند و اگر مردی بگوید زن دیگر میخواهم به او میگویند خائن!

زینبیون;811217 نوشت:
آن خدایی که با به اذن اون با خواندن چند کلمه طلاق زن و مرد به هم نامحرم می شوند
می دانستید طلاق جزء حقوق مرد است؟
یعنی هر زمانی که دلش بخواهد ، بدون هیچ دلیلی میتواند زنش را طلاق بدهد؟

زینبیون;811217 نوشت:
آن خدایی که مالک حقیقی انسان هاست
آن خدایی که اجازه داده با خواندن چند کلمه افراد نسبت به هم حلال شده و محرم گشته و زن و شوهر شوند
و دقیقاً همین خدایی که مالک حقیقی انسانهاست ، مهمترین شرط برای برقراری ازدواج را این قرار داده: رضایت خود انسان

زینبیون;811217 نوشت:
در ضمن
این موضوع یک عمل بازدارنده است که زنان مشرک در جنگ کمتر شرکت کنند
و تفصیلش را سایرین مطرح نموده اند
البته تفصیلش را تا جایی که من یادم هست فقط "استاد مسلم" فرمودند و سایرین به تفصیل پاسخ دادند و آن را رد کردند
برای نمونه پست های شماره 100 و 103 را ببینید خواهر گرامی

Reza-D;811219 نوشت:

خدا به داد اعتقادم برسد!
هر روز شک و تردیدم به دینم بیشتر میشود!
انگار بخش هایی از آن را نه خدا ، که عده ای برای منافع شخصی نوشته و دست کاری کرده اند

متاسفانه منم اینطوری فکر میکنم

زینبیون;811217 نوشت:

این موضوع یک عمل بازدارنده است که زنان مشرک در جنگ کمتر شرکت کنند
و تفصیلش را سایرین مطرح نموده اند

لازم نیست در جنگ شرکت کند
اگر در جنگ شکست بخورند و این خانم در خانه اش هم بماند باز هم همراه با فزرندانش به بردگی گرفته میشود

سلام

تا جاییکه ذهن بنده یاری میکند و نتیجه میگیرد از مباحث این هست که در اینگونه موارد اخلاق حرف اول را میزند.

و همین اخلاق خوش و جوانمردانه باعث جذب به اسلام میشود در اغلب موارد.

و اما یک سری از احادیث که پاسخگوی برخی مسایل هست

شخصی از امام صادق‏(ع) پرسید: آیا میان دو برده که برادر هستند یا مادر و فرزند هستند می توان جدایی انداخت؟ فرمود: نه، حرام است مگر خودشان بخواهند. (من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۱۹)

رسول اللَّه‏(ص): هرکس کنیزی داشته باشد که او را خوب ادب کند و دانش به او بیاموزد سپس آزادش کرده به ازدواج در آورد، دو پاداش دارد. (السنن الکبرى ، ج ۷، ص ۱۲۸)

امام زین العابدین در هر ماه کنیزان خود را فرا می خواند و می فرمود: من پیر شده ام و قدرتِ بر آوردن حاجات زنان (آمیزش) ندارم. هر یک از شما می خواهد، او را شوهر دهم و اگر بخواهد، بفروشم و اگر خواهد، آزادش کنم.

اگر کسی می خواست به همین وضع ادامه دهد، حضرت می گفت: خداوندا، گواه باش. اما اگر یکی خاموش می ماند، به زنان دیگر می فرمود: از او بپرسید که چه خواهد؟ سپس به خواسته ی او عمل می کرد. (منتهی الآمال، مکارم اخلاق امام زین العابدین، ش ۵ با تلخیص)

توضیحات بیشتر دیگر در این صفحه

http://www.pasokhgoo.ir/node/90734

منتظر شنیدن راهنمایی و پاسخ نهایی از کارشناس محترم هستیم.

واقعا جالب شد!!!

نقل قول:

از امام باقر (ع) پرسيدم در توضيح آيه "وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ " حضرت فرمودند: مراد اين آيه ان است كه مردي عبدي دارد كه كنيزش را به همسري آن عبد در آورده، آن گاه مولا به عبدش مي گويد از كنيز فاصله بگير و با او نزديكي نداشته باش؛ سپس كنيز را از عبد جدا مي كند تا اين كه حائض گردد (عده خود را بگذراند ) آن گاه مولا با كنيزش رابطه برقرار مي كند؛ سپس مي تواند بعد از حائض شدن مجدد كنيز ( طي كردن عده جديد ) دوباره او را به عبد برگرداند.

منبع

لبخندِ نگاه;811246 نوشت:
سلام

تا جاییکه ذهن بنده یاری میکند و نتیجه میگیرد از مباحث این هست که در اینگونه موارد اخلاق حرف اول را میزند.

و همین اخلاق خوش و جوانمردانه باعث جذب به اسلام میشود در اغلب موارد.

و اما یک سری از احادیث که پاسخگوی برخی مسایل هست

شخصی از امام صادق‏(ع) پرسید: آیا میان دو برده که برادر هستند یا مادر و فرزند هستند می توان جدایی انداخت؟ فرمود: نه، حرام است مگر خودشان بخواهند. (من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۱۹)

رسول اللَّه‏(ص): هرکس کنیزی داشته باشد که او را خوب ادب کند و دانش به او بیاموزد سپس آزادش کرده به ازدواج در آورد، دو پاداش دارد. (السنن الکبرى ، ج ۷، ص ۱۲۸)

امام زین العابدین در هر ماه کنیزان خود را فرا می خواند و می فرمود: من پیر شده ام و قدرتِ بر آوردن حاجات زنان (آمیزش) ندارم. هر یک از شما می خواهد، او را شوهر دهم و اگر بخواهد، بفروشم و اگر خواهد، آزادش کنم.

اگر کسی می خواست به همین وضع ادامه دهد، حضرت می گفت: خداوندا، گواه باش. اما اگر یکی خاموش می ماند، به زنان دیگر می فرمود: از او بپرسید که چه خواهد؟ سپس به خواسته ی او عمل می کرد. (منتهی الآمال، مکارم اخلاق امام زین العابدین، ش ۵ با تلخیص)

توضیحات بیشتر دیگر در این صفحه

http://www.pasokhgoo.ir/node/90734

منتظر شنیدن راهنمایی و پاسخ نهایی از کارشناس محترم هستیم.


سلام

یعنی می فرمایید پیامبر و اماما بهتر از خدا بودن و بهتر میدونستن!؟ چون در غیر این صورت این موارد تو مطلب اصلی خللی ایجاد نمیکنه!

Masood11;811422 نوشت:
سلام

یعنی می فرمایید پیامبر و اماما بهتر از خدا بودن و بهتر میدونستن!؟ چون در غیر این صورت این موارد تو مطلب اصلی خللی ایجاد نمیکنه!

سلام علیکم

دقیقا منظورتون رو میفرمایید؟

پیامبر و امامان دقیقا همان کارهایی را انجام میدادند که خداوند به آن امر کرده.

زینبیون;811217 نوشت:
همان خدا
همان خدا
دستور داده وقتی زنی در جنگ علیه مسلمین شرکت می کند و اسیر می شود همان اسارت برای اون به منزله طلاق از شوهرش محسوب شود
همان خدا
الله

دقیقا این نگرش یک مسلمان ، چه داعشی ، چه شیعه و چه سنی است . به دستور خدا می توان مجازات های بدوی و خشن مثل سنگسار و اعدام را اجرا کرد ، به زنان تجاوز کرد ، دهان روزنامه نگاران را بست و ... .
سوالی که پیش می آید این است که چرا شما با استفاده از حقوق بشری که قبولش ندارید و ید طولایی دارید در نقض کردنش ؛ دیگران را مثل آن مسلمانان سعودی یا اسرائیلی و یا آمریکایی را محکوم می کنید ؟ چرا ریاکاری می کنید ؟ آیا داعشیان از شما جلوتر نیستند که صادقانه آن چه را که باور دارند را اجرا میکنند ولی شما به حقوق بشری که اعتقاد ندارید استناد می کنید و دیگران را محکوم اما خودتان جزو اصلی ترین ناقضان حقوق بشرید البته به آمریکا نمی رسید ، شاید چون آن قدر قدرت ندارید و اگر داشتید معلوم نبود چه بر سر دنیا می آوردید .

مسلم;809569 نوشت:
در مورد اهل کتاب که خودتان هم اشاره کردید اهل کتابی که با مسلمانان پیمان بسته و جزیه بدهند در امنیت کامل خواهند بود، باید توجه داشته باشید در حیطه حکومت اسلامی، مسلمانان تحت عناوین مختلفی چون خمس و زکات و مانند آن مبالغی را در راه اعتلای رفاه دولت و ملت خرج مینمایند که بر آنها واجب است، اما اهل کتاب از پرداخت آن معاف هستند، لذا در مقابل آن با توجه به اینکه ایشان هم تحت سیطره حکومت اسلامی بوده، و حفاظت از ایشان هم بر عهده حکومت اسلامی است جزیه گرفته می شود و بعد از دادن جزیه کسی حق تعرض به آنها را ندارد

جهاد مسلمانان حالت دفاعی ندارد بلکه تهاجمی است و به سرزمین های صلح طلب مسیحی و غیره حمله میکنند و بعد از آن ها می خواهند تا مسلمان شوند وگرنه جزیه بدهند .
اگر بگویید دفاعی است و تهاجمی نیست حمله مسلمانان به روم و ایران را چگونه توجیه میکنید ؟
مسلم;809569 نوشت:
اما در مورد کفار و مشرکین این حکم فرق می کند، البته حکم در مورد کفر و شرک است، نه انسان های کافر و مشرک، دین خداوند آمده است تا شرک و کفر را از میان بردارد، اصلا هدف خداوند از خلقت انسان ها یگانه پرستی و مبارزه با شرک و بت پرستی است، لذا اسلام هرگز شرک و کفر را بر نمی تابد، زيرا بت پرستى مذهب و آئين نيست كه محترم شمرده شود، بلكه انحطاط و خرافه و انحراف و بيمارى است كه به هر حال و به هر قيمت بايد ريشه كن گردد.(تفسیر نمونه، ج7، ص292)

پس چرا حکم دگراندیشان و خداناباوران و ندانم گرا ها با بت پرستان و گاوپرستان و بعل پرستان یکی است ؟
مسلم;809569 نوشت:
من بدون ورود به بحث تاریخی و صحت سنجی متون تاریخی و اینها سه نکته میگویم، که در خانه اگر کس است یک حرف بس است:
مسلم;809569 نوشت:

اولا: قرینه ای که بر عادلانه رفتار نمودن مسلمانان با ایرانیان وجود دارد که متون ساختگی مستشرقان براینکه مسلمانان در حق ایرانیان ظلم های بسیاری کردند را با تردید جدی همراه می سازد این است که اولین کسانی که بعد از شهادت امام حسین(ع) قیام کردند اهالی سیستان در ایران بودند، یعنی اینقدر زود به بزرگان اسلام دل بسته بودند، رابطه ، رابطه ارباب و رعیت نبوده، رابطه امام و مأموم بوده است، والا کسی به خونخواهی مهاجمین به سرزمینش قیام نمی کند، از طرفی همه می دانیم مردم ایران مردمی نبودند که با زور و اجبار و ترس تغییر آیین بدهند، آن هم در یک مدت کوتاه!! گواه آن هم حمله مغول است که علی رغم این که به ایران حمله کرده و پیروزی نظامی به دست آوردند، به جای تاثیر گذاری فکری، دچار تاثیر پذیری فکری شدند. پس این توهین به مردم ایران است که آنان را مردمی بدانیم که از سر ترس در ظرف کمتر از 50 سال اینچنین تغییر اعتقاد داده باشند، معلوم میشود که مسائلی دیگر چون ظلم و بی عدلتی در دستگاه ساسانیان، حقانیت آیین اسلام، و نوع رفتار مسلمانان موجب شده که دست از زرتشتی گری برداشته و مسلمان شوند.

ثانیا: فرض کنیم ایران بزرگ در آن زمان صد میلیون جمعیت داشته است. (هرچند بیشتر گفته اند) می گویند: مسلمان ها زن و بچه های ایرانی را به اسارت بردند. اگر نیمی از بزرگسالان، زن باشند و بچه ها را هم بیفزاییم و عادتا باید مردهایی را هم به اسارت گرفته باشند، حداقل باید هفتاد میلیون ایرانی به اسارت در آمده باشند.
جمعیت عرب های مهاجم را حدود شصت هزار نفر تخمین زده اند و جمعیت کل جزیره العرب را حدود پانصد هزار.
آیا معقول است شصت هزار نفر قدرت به بردگی گرفتن هفتاد میلیون انسان را داشته باشند و این جمعیت را به جزیره العرب برده در اختیار پانصد هزار نفر قرار دهند؟ به فرض چنین اتفاقی قابل عملی شدن باشه اما چگونه می شد شکم این جمعیت را سیر کرد؟ آن هم به دست عرب هایی که به خاطر شرایط اقلیمی و جغرافیایی امکان سیر کردن خودشان را هم نداشتند.


واقعا این دو نکته بسیار مهم و قابل تاملی بود و ممنونم که بیانشان کردید .

برنامه ریز;811465 نوشت:
البته به آمریکا نمی رسید ، شاید چون آن قدر قدرت ندارید و اگر داشتید معلوم نبود چه بر سر دنیا می آوردید .

چرا دیگ معلومه
با همه ی کشورهای غیر مسلمان جهاد ابتدایی میکردند، برده و کنیز میگرفتن حالشو میبردن!
دقیقا مثل زمان خلفای راشدین و زمان بنی‌امیه که قدرت دست مسلمانان بود و تا اسپانیا پیش روی کرده بودند.

برنامه ریز;811465 نوشت:
ثانیا: فرض کنیم ایران بزرگ در آن زمان صد میلیون جمعیت داشته است. (هرچند بیشتر گفته اند) می گویند: مسلمان ها زن و بچه های ایرانی را به اسارت بردند. اگر نیمی از بزرگسالان، زن باشند و بچه ها را هم بیفزاییم و عادتا باید مردهایی را هم به اسارت گرفته باشند، حداقل باید هفتاد میلیون ایرانی به اسارت در آمده باشند.
جمعیت عرب های مهاجم را حدود شصت هزار نفر تخمین زده اند و جمعیت کل جزیره العرب را حدود پانصد هزار.
آیا معقول است شصت هزار نفر قدرت به بردگی گرفتن هفتاد میلیون انسان را داشته باشند و این جمعیت را به جزیره العرب برده در اختیار پانصد هزار نفر قرار دهند؟ به فرض چنین اتفاقی قابل عملی شدن باشه اما چگونه می شد شکم این جمعیت را سیر کرد؟ آن هم به دست عرب هایی که به خاطر شرایط اقلیمی و جغرافیایی امکان سیر کردن خودشان را هم نداشتند.

ببخشید نقل قول کارشناس را پیدا نکردم اما این مطلبی که شما از کارشناس نقل قول کردید خیلی عجیب است جناب کارشناس تشریف می آورید توضیح بدهید چه جوری حساب کردید.یعنی چه یعنی در جمعیت پسرفت کرده ایم؟ صدسال پیش ما زیر ده میلیون بودیم هر چی جلوتر میایم ده میلیون ده میلیون بیشتر میشدیم تا الان که شدیم هشتاد میلیون. اون موقع (اواخر ساسانیان) هم ایران اون قدرها بزرگ نبوده شاید نهایتا یک و نیم تا دو برابر مساحت فعلیش بوده. دو تا اسکرین شات از کتاب درسی جغرافی سال دوم دبیرستان مشترک کلیه رشته ها به پیوست تقدیم میشود. یک سری فعالیت هم دارد که آنها را هم گذاشتم تا جواب بدهید.

صـادق خان;811472 نوشت:
ببخشید نقل قول کارشناس را پیدا نکردم اما این مطلبی که شما از کارشناس نقل قول کردید خیلی عجیب است جناب کارشناس تشریف می آورید توضیح بدهید چه جوری حساب کردید.یعنی چه یعنی در جمعیت پسرفت کرده ایم؟ صدسال پیش ما زیر ده میلیون بودیم هر چی جلوتر میایم ده میلیون ده میلیون بیشتر میشدیم تا الان که شدیم هشتاد میلیون. اون موقع (اواخر ساسانیان) هم ایران اون قدرها بزرگ نبوده شاید نهایتا یک و نیم تا دو برابر مساحت فعلیش بوده. دو تا اسکرین شات از کتاب درسی جغرافی سال دوم دبیرستان مشترک کلیه رشته ها به پیوست تقدیم میشود. یک سری فعالیت هم دارد که آنها را هم گذاشتم تا جواب بدهید.

این تخمین از سعید نفیسی است در کتاب تاریخ اجتماعی ایران
درضمن زیاد از کاهش جمعیت متعجب نشو یه نگاه هم به آمار های جمعیت جهان طی جنگ های اول و دوم جهانی بنداز
ایران هم چند بار توسط دشمنان شخم زده شده، تجزیه شده و...

صـادق خان;811472 نوشت:
ببخشید نقل قول کارشناس را پیدا نکردم اما این مطلبی که شما از کارشناس نقل قول کردید خیلی عجیب است جناب کارشناس تشریف می آورید توضیح بدهید چه جوری حساب کردید.یعنی چه یعنی در جمعیت پسرفت کرده ایم؟ صدسال پیش ما زیر ده میلیون بودیم هر چی جلوتر میایم ده میلیون ده میلیون بیشتر میشدیم تا الان که شدیم هشتاد میلیون. اون موقع (اواخر ساسانیان) هم ایران اون قدرها بزرگ نبوده شاید نهایتا یک و نیم تا دو برابر مساحت فعلیش بوده. دو تا اسکرین شات از کتاب درسی جغرافی سال دوم دبیرستان مشترک کلیه رشته ها به پیوست تقدیم میشود. یک سری فعالیت هم دارد که آنها را هم گذاشتم تا جواب بدهید.

خیلی ممنون بابت اطلاعاتتان .
احتمالا ایران نمودار شما همین ایران فعلی است و ایران ساسانیان حدود دو و نیم برابر ایران فعلی است ولی باید توجه داشت که قسمت های هندی ایران به دست مسلمانان نیافتاد در نتیجه همان یک و نیم برابر درست است ولی بازم نباید از این نکته غافل شد که تنها ایران نبود که به دست مسلمانان افتاد بلکه فلسطین و مصر و غیره هم بودند . در نتیجه جمعیت زیادی تحت حاکمیت مسلمانان افتادند .

کارشناس گفتند جمعیت ایران را صد میلیون بلکه در برخی نقل ها بیشتر گفته اند. ولی جمعیت اعراب رو شصت هزار نفر.
این آمار چطور منطقیه؟ چون من الان کتاب سعید نفیسی رو که دانلود کردم فقط یک جمله در کتاب بود. توضیحی نداشت. استاد مطهری این بخش رو دیدند ظاهرا پسندیدند از اونجا معروف میشه.
و اگه مبنا پذیرش ایرانیان هست. من میدونم که اعراب از زمان پیامبر با روم هم درگیری داشتن؟ یعنی این توان رو داشتند.

shsina;811475 نوشت:
درضمن زیاد از کاهش جمعیت متعجب نشو یه نگاه هم به آمار های جمعیت جهان طی جنگ های اول و دوم جهانی بنداز
ایران هم چند بار توسط دشمنان شخم زده شده، تجزیه شده و...

جنگ جهانی اول و دوم جمعیت رو که جابه جا نکرده کل تلفات 39 میلیون نفر بوده. میشه یک درصد جمعیت اون موقع که سریع جبران میشه. یا این که ایران و هرجایی چند بار شخم زده شده مثلا همین جنگ ایران و عراق سیصد هزار ایرانی کشته شدن. اما روی جمعیت ایران تاثیر نمیذاره.

لبخندِ نگاه;811246 نوشت:
و اما یک سری از احادیث که پاسخگوی برخی مسایل هست

شخصی از امام صادق‏(ع) پرسید: آیا میان دو برده که برادر هستند یا مادر و فرزند هستند می توان جدایی انداخت؟ فرمود: نه، حرام است مگر خودشان بخواهند. (من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۲۱۹)

رسول اللَّه‏(ص): هرکس کنیزی داشته باشد که او را خوب ادب کند و دانش به او بیاموزد سپس آزادش کرده به ازدواج در آورد، دو پاداش دارد. (السنن الکبرى ، ج ۷، ص ۱۲۸)

امام زین العابدین در هر ماه کنیزان خود را فرا می خواند و می فرمود: من پیر شده ام و قدرتِ بر آوردن حاجات زنان (آمیزش) ندارم. هر یک از شما می خواهد، او را شوهر دهم و اگر بخواهد، بفروشم و اگر خواهد، آزادش کنم.

اگر کسی می خواست به همین وضع ادامه دهد، حضرت می گفت: خداوندا، گواه باش. اما اگر یکی خاموش می ماند، به زنان دیگر می فرمود: از او بپرسید که چه خواهد؟ سپس به خواسته ی او عمل می کرد. (منتهی الآمال، مکارم اخلاق امام زین العابدین، ش ۵ با تلخیص)

سلام و عرض ادب
ممنونم خواهر گرامی

من هم همین فکر را دارم که لااقل برای ما شیعیان که دینمان را نه فقط از قرآنِ خالی ، که هم از قرآن و هم از مفسر قرآن (اهل بیت ع) میگیریم ، صرف نگاه به احکام کافی نیست. شیعه باید پیرو امامش باشد و این وجه تمایز شیعه است. لذا قوانین الهی را هم باید به روشی که امامان(ع) گفته اند اجرا کنیم ، نه طبق برداشت های شخصی از احکام

چند روز پیش توی تاکسی نشسته بودم ، راننده تاکسی حرف بسیار خوبی زد
صحبت از تغییر شخصیت مردم شده بود ، راننده گفت: برادر میدانید دلیل این تغییر رفتار در بین مذهبی ها چیست؟
گفتم شما بگوئید
گفت: چون اخلاق را کنار گذاشته ایم چسبیده ایم به احکام

سلام علیکم.

من بیشتر مطالب تاپیک و مخصوصا جوابهای استاد مسلم را خواندم و واقعا دلنشین بود. به نظر بنده این که ایشان می فرمایند : کافرانی که به مسلمانان حمله میکنند در هر حال باید مجازات شوند حالا یا در جنگ کشته می شوند و یا این که پس از جنگ به غلامی گرفته می شوند تا تلافی شود و نیز همسران و زنانی که همراهان این افراد هستند و در میدان نبرد آنها را حمایت میکنند نیز باید مجازات شوند درست است.
اما یک نکته به نظرم می رسد: در جنگهای مسلمانان که بیشتر آنها با غیر اعراب بوده ( ایران و روم و ...) زنانی که همراه مردانشان به نبرد می آمدند و مسئول رسیدگی به سربازان بوده اند شاید اصلا نمی دانسته اند که اسلام چیست. به احتمال 99/99999 درصد سواد هم نداشته اند و بویی از اسلام به ایشان نرسیده بود و بنابراین نمی توان آنها را کافر حربی نامید. زنان در آن زمان تابع همسرانشان و رسومات و قوانین قومی و قبیله ایی بوده اند و اختیار چندانی از خود برای حضور یا عدم حضور در جنگ نداشته اند . بنابراین به نظرم یک مقدار بی انصافی می رسد که زن بی سوادی که نسیمی از اسلام هم به او نرسیده است را تنها به دلیل این که همراه مردش بوده است برای مجازات و یا آشنایی با دین اسلام به کنیزی ببرند و با او ( در عین شوهردار بودن) رابطه برقرار کنند.
حتی در مورد جنگ با اعراب هم این چنین است. زنان اعراب جرأت داشته اند با جنگ ها مخالفت کنند یا این که اصلا آنها را آدم حساب می کرده اند که علت جنگ ها را برایشان توضیح دهند؟ به عقیده اینجانب، خیر. حتی بسیاری از مردان هم نمی دانستند که در جنگ با مسلمانان برعلیه چه دینی می جنگند. یک مثال خوب هم نحوه تسخیر سوریه توسط داعش است. برای تسخیر سوریه: ابتدا القاعده و ارتش آزادی بخش و النصره و ... با سران قبایل جلسه تشکیل داده اند و با فریب آنها و این که ما برای آزادی شما از فقر و فلاکت آمده ایم ، روسای قبایل را مجاب کرده اند تا آنها را بپذیرند. افراد قبیله و طایفه هم تابع رئیس هستند و اینگونه شد که در مدت بسیار کمی بخش زیادی از سوریه و عراق به تسخیر داعش درامد . در آن زمان خاک سوریه و عراق بدون خونریزی و درگیری و با موافقت سران طوایف به تسخیر داعش درامده بود. بعدها که داعش در مناطق تحت سلطه شروع به ندانم کاری کرد و نیز ایران شروع به اقدام علیه داعش کرد و نیز هنگامی که داعش عزم جدی نظامی برای تسخیر دمشق کرد درگیری ها و جنگ ها شروع شد و مردم تازه فهمیدند چه کلاهی سرشان رفته است.

در ثانی: سوالی از جناب مسلم دارم: بانو شهربانو همسر امام حسین علیه السلام چرا اسیر شدند؟ اساسا چرا در حمله اعراب به ایرانیان این همه کنیز گرفته شد؟ آیا به زنان ایرانی و حتی مردان ایران اطلاع رسانی شده بود که اسلام دین رحمت است و آنها خودشان عناد کرده و نپذیرفته بودند؟ آیا پس از گرفتن یک کنیز نباید اول اسلام ناب به ایشان ارائه می شد تا ببینند که آیا او می پذیرد و متحول می شود و پس از آن و در صورت عناد و سرکشی و مخالفت با دین اسلام، برای مجازاتش او را به کنیزی می گرفتند؟ آیا بانو شهربانو که اسیر شدند و این همه راه از ایران به حجاز آورده شدند جزء معاندین و کمک کنندگان به مخالفین اسلام بودند؟ آیا سربازان یزدگرد را بر علیه سپاه اسلام یاری کرده بودند؟ آیا حقیقت این نیست که ایشان فرار کرده و در حوالی قم مخفی شده بودند و پس از یافتن ایشان به زور به اسیری برده شدند؟

می دانید استاد مسلم، هیچ کس در حقانیت تعالیم اسلام شکی ندارد منتها نمیدانم چرا برخی از قوانین به گونه ایی وضع شده اند که امکان سوء استفاده از آنها بسیار زیاد است. آیا راهی نبود که تبصره های زیادی برای یک حکم مطرح می شد تا راه را بر سوء استفاده کنندگان ببندد؟

اگر امکان دارد استاد مسلم جواب این سوالات را نیز بدهند.

Reza-D;811190 نوشت:
1 - اینکه یک دختر 20 ساله را ، یک مرد 60 ساله تصاحب کند و با او همبستر شود دقیقاً چه تاثیری در ترویج فرهنگ اسلامی دارد؟

2 - اگر فرض را بر شوهر دار بودن زن بگذاریم ، چرا وقتی شوهر این زن زنده است ، باید مرد دیگری او را تصاحب کند؟ چه ایرادی دارد که زن و شوهر را به یک خانواده بدهند که هر دو برای آن خانواده کار کنند ، ولی زن و شوهر بودنشان سر جایش باشد؟

3 - اگر شوهر زن هم با او اسیر شده ، بفرمائید که چه دیدی به اسلام پیدا میکند وقتی که می داند الان دارند در اطاق بقلی با همسرش.......

4 - اگر این خانم فرزندانی داشته باشد ، بفرمائید این فرزندان چه گناهی دارند که باید از داشتن مادر محروم بشوند یا اینکه شاهد باشند در حالیکه پدرشان زنده است مادرشان در آغوش مرد دیگری است؟

5 - اگر فرض را بر بی شوهر بودن زن بگذاریم ، آیا تصاحب یک زن 20 ساله بوسیلهء مردی 60 ساله باعث ایجاد فساد نمیشود؟ چون امکانش زیاد است که این زن به مردهای جوان روی خوش نشان دهد و.....

6 - جسارتاً تا الان نمی خواستم این بخش را مطرح کنم ولی ظاهراً چاره ای نیست
این زن به هر دلیلی (داشتن شوهر یا عدم تمایل به زندگی با این مرد مسلمان) از همبستر شدن امتناع می کند. اینجا فقط یک راهکار به ذهن میرسد و آن هم بهره بردن با زور است که اسلام هم از آن نهی نکرده یا به قول شما مفسده ای ندارد! سوالم این است که لطفاً بفرمائید دقیقاً به چه صورت میشود س.ک.س زوری همراه با محبت انجام داد!!!!
اگر این بخش را نمیشود عمومی بگوئید ، در خصوصی برایم توضیح بدهید


Reza-D;811192 نوشت:
یکی به من بگوید چطور همبستر شدن با یک زن نجس اشکالی ندارد؟!!! عجبا!!!
تا قبل از اینکه بحث ارضای جنسی باشد این زن نجس است اما همینکه بحث کامجویی باشد دیگر لمس کردن او اشکالی ندارد!!!
در حالت عادی حتی عرق کافر نجس است ولی وقتی میخواهی از او لذت ببری کل بدنش پاک است!!!!

Reza-D;811197 نوشت:
جدای از اختلاف نظری که بر سر مهمتر بودن جان یا بهرهء جنسی آورده شد ، به هر حال این بازدارندگی را ابداً نمیتوانم قبول کنم. اصلاً فرض میکنیم حرف من اشتباه بوده و همهء زنها حاضرند تن فروشی کنند اما نمیرند! حتی اگر شوهر داشته باشند!

بنده با این صحبت مخالفم استاد مسلم. همین امروز داعش 12 دختر ایزدی را زنده زنده در اتش سوزاند چون حاضر نبودند به نکاح با انها تن در دهند. اخباری از این دست مبنی بر خودداری زنان ویا آزار و لطمه های روحی زنان ایزدی در مواجهه با داعشی ها فراوان است. من اصلا نمی گویم که داعش مظهر اسلام است و اگر در جنگ فلان و فلان کند حکم اسلام را اجرا کرده، خیر. بنده به پاسخ هیی که در خصوص کنیز گرفتن توسط داعش بیان فرمودید اعتقاد کامل دارم . اما این که فرمودید کنیز گرفته شدن در مقابل کشته شدن برای یک زن آسان تر است برای بنده غیر قابل هضم است.
Reza-D;811207 نوشت:
برای موارد دیگر هم گفتید که اسلام علاوه بر عامل بازدارندگی ، عامل ترویج فرهنگِ اسلامی را هم مد نظر دارد
اولاً - اصلاً بازدارندگی و ترویج فرهنگ تناقض اساسی با هم دارند!
زنی را بگیریم و بدون رضایتش و درحالیکه شوهر دارد ، از او استفادهء جنسی کنیم ، بعد برایش غذا ببریم و به او لبخند بزنیم
او هم از غذا و لبخند ما متحول میشود و فرهنگ ما را میبرد ترویج میکند!!!
می دانید مثل چیست؟
مثل اینکه به مامور اعدام بگوئیم وقتی داری کسی را اعدام میکنی به او لبخند بزن!!
ثانیاً - زجر کشیدن کودکی که مادرش به اسارت در آمده ظالمانه نیست؟ گناه این فرزند چیست؟

صـادق خان;811489 نوشت:
جنگ جهانی اول و دوم جمعیت رو که جابه جا نکرده کل تلفات 39 میلیون نفر بوده. میشه یک درصد جمعیت اون موقع که سریع جبران میشه. یا این که ایران و هرجایی چند بار شخم زده شده مثلا همین جنگ ایران و عراق سیصد هزار ایرانی کشته شدن. اما روی جمعیت ایران تاثیر نمیذاره.

داداش شما منبع خواستی منم دادم بنده در سطحی نیستم که از نظریه ای تاریخی/اجتماهی دفاع کنم
به هر حال شما که اهل نمودار هستید نمودار این برهه های تاریخی رو ببینید بعد قضاوت کنید.

Reza-D;811494 نوشت:
سلام و عرض ادب
ممنونم خواهر گرامی

من هم همین فکر را دارم که لااقل برای ما شیعیان که دینمان را نه فقط از قرآنِ خالی ، که هم از قرآن و هم از مفسر قرآن (اهل بیت ع) میگیریم ، صرف نگاه به احکام کافی نیست. شیعه باید پیرو امامش باشد و این وجه تمایز شیعه است. لذا قوانین الهی را هم باید به روشی که امامان(ع) گفته اند اجرا کنیم ، نه طبق برداشت های شخصی از احکام

چند روز پیش توی تاکسی نشسته بودم ، راننده تاکسی حرف بسیار خوبی زد
صحبت از تغییر شخصیت مردم شده بود ، راننده گفت: برادر میدانید دلیل این تغییر رفتار در بین مذهبی ها چیست؟
گفتم شما بگوئید
گفت: چون اخلاق را کنار گذاشته ایم چسبیده ایم به احکام

به قول خودتون همه که امام نیستن!

به اون حدیث صحیحی که از امام باقر گذاشتم نگاه کنید! درسته من هرچقدر زور زدم نتونستم از اون آیه این برداشتی رو که امام داشته، داشته باشم ولی به هر حال حرف امام و حدیث صحیح و...!!!
به نظر شما رفتاری که امام تاییدش کرده ظلم نیست؟
به نظره من که نهایت نهایت نهایت نامردیه...

مسلم;811143 نوشت:
زن در منطق عمومی اعدام نمی شود، چون زن نیروی ضعیف است و کشتن انسان ضعیف تقبیح میشود، این مختص یک فرهنگ خاص هم نیست، در هر کجای عالم دست بلند کردن روی زن و کتک زدن او مخالف مروت و مردانگی است، چه برسد به کشتن او!!

استاد ببخشید یه سوال: اگر زن نیروی ضعیف است و ... و کتک زدن او مخالف مروت و مردانگی است و در جنگها نمی توان زنان را زد، چه طوری است که برای ادب کردن او می توان به او تجاوز یکطرفه کرد؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا این کار در حق یک موجود ضعیف قبیح نیست؟؟؟ به نظر شما تجاوز یکطرفه به آن زن برای ادب کردن و مجازات او مردانگی است؟؟؟ به نظر بنده حقیر به عنوان یک زن ، کتک زدن و دست بلند کردن بهتر از این نوع رفتار است.

مسلم;809597 نوشت:
باید دقت کنید که اولا برده غیر مسلمان حتی با مسلمان شدن هم آزاد نمی شود، پس هدف این نیست که کسی به هر قیمتی مسلمان شود.

یعنی چی؟؟؟؟ آیا مسلمان میتونه برده باشه؟؟؟؟؟؟ به فرض که یک نفر یک زمانی طرز تفکر اشتباهی داشته و با اسلام عناد داشته و بخاطر همین مجازان میشه و برده است، آیا درسته که بعد از این که به اشتباهش پی برد و مسلمان شد باز هم مجازاتش ادامه داشته باشه و برده بمونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اونوقت میخوایم با این تفکر اسلام رو ترویج کنیم؟؟؟؟ خوب طرف میگه که من برای چی مسلمان بشم در حالی که در هر دو صورت برده و کنیز ام و مالک دارم!!!!!

لبخندِ نگاه;811444 نوشت:
سلام علیکم

دقیقا منظورتون رو میفرمایید؟

پیامبر و امامان دقیقا همان کارهایی را انجام میدادند که خداوند به آن امر کرده.

سلام

وقتی خدا حکمی داده، مثلا گفته کسی که دینو ترک میکنه بکشید، اگه پیامبرش بگه باهاش مهربون باشید، کدوم کارو باید کرد!؟ اگه خواست خدا مهربونی با برده ست، خب چرا به جای یکی از جملات تکراری قران، اینو نذاشت تو کتابش!!؟؟ کتاب خدا گفته میتونید به برده تون تجاوز کنید، البته با اسم شرعی!! گفته مطیع شما باید باشه و...! اگه قرار بود به خوبی و خوشی پیش بره، خدا خودش بلد نبود!؟

nobelist;811509 نوشت:
نمیدانم چرا برخی از قوانین به گونه ایی وضع شده اند که امکان سوء استفاده از آنها بسیار زیاد است. آیا راهی نبود که تبصره های زیادی برای یک حکم مطرح می شد تا راه را بر سوء استفاده کنندگان ببندد؟
سلام
تنها چيزي كه به ذهنم ميرسد امتحان است و امتحان بسيار سختي هم هست. به نظر من سخت ترين امتحان

من يك زماني ميگفتم چرا خداوند نام امام علي(ع) را مستقيماً در قرآن نياورده و مثلاً بگويد علي(ع) فرزند ابوطالب جانشين بعد از پيامبر(ص) است
اما حالا كه فكر ميكنم مي بينم اين امتحان خداست. ماجرا تقريباً شبيه به ماجراي ابليس است
ابليس سال ها براي خدا نماز ميخواند و به او سجده ميكرد ، ولي به ناگاه خداوند گفت به اين آدم سجده كن!!
جالب اينكه وقتي او سجده نكرد خداوند فرمود ابليس از كافران

بود. يعني كفر را در دلش پنهان كرده بود
يعني كلاً داشت فيلم بازي ميكرد

الان اگر دقت كنيد ، ادعاي تكفيري ها اين است كه ما فقط به خدا رو ميكنيم و توسل را شرك مي دانند
جالب اينجاست كه اين دقيقاً حرف ابليس است!!!

بعضي ها دلشان مرض دارد و اين مرض را زماني آشكار ميكنند كه به قول معروف "راه در رو" داشته باشند
اگر راه در رو نداشته باشند خودشان را لو نمي دهند

در آن ماجرا ابليس ميگفت من يك خدا پرست واقعي هستم. اما وقتي خدا از او خواست به آدم سجده كند ، ابليس بازي درآورد
حالا هم خدا با اينهايي كه ادعاي خدا پرستي دارند فتنه كرده و گفته قرآن و احكام آن را جوري معرفي نميكنم كه همهء شما بفهميد
بلكه چگونگي آن را به عهدهء امامان(ع) مي گذارم (مثل همانجا كه به ابليس گفت به آدم سجده كن)

اي فرشتگان و جن! رضايت مرا ميخواهيد؟ به آدم سجده كنيد
اي مسلمانان! مي خواهيد حرف مرا بفهميد؟ به اولياء خدا رجوع كنيد

همانطور كه در آن امتحان ابليس خودش را لو داد
در اين امتحان هم خيلي ها خودشان را لو مي دهند

nobelist;811537 نوشت:
یعنی چی؟؟؟؟ آیا مسلمان میتونه برده باشه؟؟؟؟؟؟ به فرض که یک نفر یک زمانی طرز تفکر اشتباهی داشته و با اسلام عناد داشته و بخاطر همین مجازان میشه و برده است، آیا درسته که بعد از این که به اشتباهش پی برد و مسلمان شد باز هم مجازاتش ادامه داشته باشه و برده بمونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اونوقت میخوایم با این تفکر اسلام رو ترویج کنیم؟؟؟؟ خوب طرف میگه که من برای چی مسلمان بشم در حالی که در هر دو صورت برده و کنیز ام و مالک دارم!!!!!

در این زمینه لازمه اضافه کنم بر برده احکام حجابم جاری نیست و حتی بعضی جاها نهی شده!!(یعنی اون جملاتی که از بعضی طرفدارای حجاب میشنویم به عنوان برتری های حجاب اسلامی، از برده ها سلب شده!!)

shsina;811514 نوشت:
به قول خودتون همه که امام نیستن!
سلام برادر
قرارنيست همه امام باشند ، بلكه بايد از امام پيروي كنند و حرف من اين بود

shsina;811514 نوشت:
به نظر شما رفتاری که امام تاییدش کرده ظلم نیست؟
اگر بفرمائيد كدام حديث بود ممنون ميشوم چون در خاطرم نيست

ولي در كل:
اولاً بايد ديد حديث سند صحيح دارد يا نه
ثانياً بايد دانست ماجرا به درستي روايت شده يا نه. گاهي يك كلمه يا حتي يك حرف ميتواند ماجرا را طور ديگري نشان دهد
ثالثاً شرايط ماجرا چه بوده و چه اتفاقاتي افتاده

Masood11;811544 نوشت:
وقتی خدا حکمی داده ، مثلا گفته کسی که دینو ترک میکنه بکشید، اگه پیامبرش بگه باهاش مهربون باشید، کدوم کارو باید کرد!؟ اگه خواست خدا مهربونی با برده ست، خب چرا به جای یکی از جملات تکراری قران، اینو نذاشت تو کتابش!!؟؟ کتاب خدا گفته میتونید به برده تون تجاوز کنید، البته با اسم شرعی!! گفته مطیع شما باید باشه و...! اگه قرار بود به خوبی و خوشی پیش بره، خدا خودش بلد نبود!؟
سلام مسعود عزيز
خداوند گفته از كتاب و مفسر كتاب ، هر دو پيروي كنيد. در واقع قرآن يك كتاب قانون و احكام و برنامه ريزي است و معصومين(ع) مفسرين آن هستند

به اين آيه قرآن دقت بفرما برادر كه منظورش با پيامبر(ص) است:

سوره نجم - آيات 3 و 4
وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى - إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى
و هرگز از روي هواي نفس سخن نميگويد - آنچه ميگويد بجز وحي كه بر او نازل ميشود نيست

پس حرف پيامبر(ص) يا امامان(ع) هيچ تعارضي با سخن خدا ندارد و خدا خودش نيز به اين موضوع اشاره كرده


مثال سادهء آن ميشود مثل يك دانشمند فيزيك كه كتابي را در رشتهء فيزيك نوشته است
حالا دانشجوها كه ميخواهند آن را بخوانند ، به يك استاد نياز دارند تا مطالب سنگين كتاب را براي آنها شرح بدهد

Reza-D;811547 نوشت:
سلام مسعود عزيز
خداوند گفته از كتاب و مفسر كتاب ، هر دو پيروي كنيد. در واقع قرآن يك كتاب قانون و احكام و برنامه ريزي است و معصومين(ع) مفسرين آن هستند

به اين آيه قرآن دقت بفرما برادر كه منظورش با پيامبر(ص) است:

سوره نجم - آيات 3 و 4
وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى - إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى
و هرگز از روي هواي نفس سخن نميگويد - آنچه ميگويد بجز وحي كه بر او نازل ميشود نيست

پس حرف پيامبر(ص) يا امامان(ع) هيچ تعارضي با سخن خدا ندارد و خدا خودش نيز به اين موضوع اشاره كرده

مثال سادهء آن ميشود مثل يك دانشمند فيزيك كه كتابي را در رشتهء فيزيك نوشته است
حالا دانشجوها كه ميخواهند آن را بخوانند ، به يك استاد نياز دارند تا مطالب سنگين كتاب را براي آنها شرح بدهد

سلام
دو نکته میمونه! اول اینکه اصلا قران چیه!؟ کی گفتتش و...! یعنی باید بگیم اولش خدا کتاب داد بعد بقیش تو کتاب نبود گفت جزوه بنویسید!!؟؟ حقیقتا مطلب غیر منطقییه! مگه اینکه توضیح اون آیات باشه، نه مخالفشون!!
نکته دومم اینه که اول کدوم!؟ حکم اصلی قرانه یا حدیث!؟

Masood11;811549 نوشت:
دو نکته میمونه! اول اینکه اصلا قران چیه!؟ کی گفتتش و...!
موضوع تاپيك نيست داداش ؛ مرتبط هم نيست

Masood11;811549 نوشت:
حقیقتا مطلب غیر منطقییه! مگه اینکه توضیح اون آیات باشه، نه مخالفشون!!
نکته دومم اینه که اول کدوم!؟ حکم اصلی قرانه یا حدیث!؟
حرف معصومين(ع) مخالف قرآن نيست كه بگوئيم كدام مقدم است!
حرف معصوم ، يعني بيانِ آيه. اينها يكي هستند مسعود جان ، جداي از هم نيستند

مخالف نيست برادر
شما آيه قرآن را بنويس و بگو دقيقاً كجاي آن با حرف معصوم مخالف بوده

Reza-D;811547 نوشت:
سلام برادر
قرارنيست همه امام باشند ، بلكه بايد از امام پيروي كنند و حرف من اين بود

سلام
به هر حال چون اجباری در کار نیست طبیعتا نفس غلبه خواهد کرد!

Reza-D;811547 نوشت:

اگر بفرمائيد كدام حديث بود ممنون ميشوم چون در خاطرم نيست

ولي در كل:
اولاً بايد ديد حديث سند صحيح دارد يا نه
ثانياً بايد دانست ماجرا به درستي روايت شده يا نه. گاهي يك كلمه يا حتي يك حرف ميتواند ماجرا را طور ديگري نشان دهد
ثالثاً شرايط ماجرا چه بوده و چه اتفاقاتي افتاده

حدیث صحیح است، هیچ کلمه ای هم جا به جا نشده، لینک منبع رو مطالعه کنید متوجه میشید.
این حدیث

shsina;811575 نوشت:
به هر حال چون اجباری در کار نیست طبیعتا نفس غلبه خواهد کرد!
براي شيعه اجبار است برادر

shsina;811575 نوشت:
حدیث صحیح است، هیچ کلمه ای هم جا به جا نشده، لینک منبع رو مطالعه کنید متوجه میشید
در اين مورد چيزي نميدانم. بايد كارشناس پاسخ بدهند
و البته شخصاً اين كار را بسيار زشت ميدانم

من سعی کردم بحث دامنه دار نشود و روی مقبولات و مشترکات قطعی تمرکز کردم
منتظر هستم کارشناس محترم ان چند خط را تایید میکنند یا نه ؟
بعدا....

Reza-D;811583 نوشت:

در اين مورد چيزي نميدانم. بايد كارشناس پاسخ بدهند
و البته شخصاً اين كار را بسيار زشت ميدانم

به استناد حدیث نبوی (الطّلاقُ بِیَدِ مَن اَخَذَ بِالسّاق) هر گاه برده با اجازه مولی ازدواج کرده باشد، وی حق اجبار برده را به طلاق یا عدم طلاق ندارد.(جعفر بن حسن محقق حلی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۲، ص۳۱۳؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۰، ص۷۹۰؛عبدالله بن احمد، المغنی، ج۸، ص۵۵۴؛وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۷، ص۳۸۷؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۱، ص۳۶۳؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۱، ص۴۵۱ـ۴۵۸؛عبدالرحمان جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۴، ص۴۷۴ـ۴۸۴)
العروة الوثقی هم می گوید اگر برده بخواهد(و نه اجبار) جدا شود ، مالک حق دارد او را جدا کند و نیاز به طلاق نیست ، یعنی برده بگوید طلقتک و ... ، همینکه جدا شوند به معنای طلاق خواهد بود.

این حدیث هم هست :-?
به هر حال هنوز هم منتظر کارشناس باشیم ببینم نظرشون چیه

shsina;811280 نوشت:
از امام باقر (ع) پرسيدم در توضيح آيه "وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ " حضرت فرمودند: مراد اين آيه ان است كه مردي عبدي دارد كه كنيزش را به همسري آن عبد در آورده، آن گاه مولا به عبدش مي گويد از كنيز فاصله بگير و با او نزديكي نداشته باش؛ سپس كنيز را از عبد جدا مي كند تا اين كه حائض گردد (عده خود را بگذراند ) آن گاه مولا با كنيزش رابطه برقرار مي كند؛ سپس مي تواند بعد از حائض شدن مجدد كنيز ( طي كردن عده جديد ) دوباره او را به عبد برگرداند منبع

shsina;811594 نوشت:
به استناد حدیث نبوی (الطّلاقُ بِیَدِ مَن اَخَذَ بِالسّاق) هر گاه برده با اجازه مولی ازدواج کرده باشد، وی حق اجبار برده را به طلاق یا عدم طلاق ندارد.(جعفر بن حسن محقق حلی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۲، ص۳۱۳؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۰، ص۷۹۰؛عبدالله بن احمد، المغنی، ج۸، ص۵۵۴؛وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۷، ص۳۸۷؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۱، ص۳۶۳؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۱، ص۴۵۱ـ۴۵۸؛عبدالرحمان جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۴، ص۴۷۴ـ۴۸۴)

آن وقت چطور هر دو حديث صحيح هستند؟!

Reza-D;811600 نوشت:
آن وقت چطور هر دو حديث صحيح هستند؟!

اولی آره دومی رو نمیدونم

پارسا مهر;810864 نوشت:
سلام استاد مسلم.بنده نتوانستم تک تک مطالب را بخوانم.کمی مطالب زیاد بود.تا جایی که خواندم ندیدم شما جایی با آیه و روایات نشان دهید که دقیقا مصدا یک اسیر جنگی کیست؟ایرانی به کشوری کافر حمله می کند.آیا تمام زن و بچه آن کشور در حکم اسیر جنگی هستند؟خواهشن این را دقیق و شفاف روشن کنید.و یا اگر در پست های پیشین این امر را انجام داده اید، شماره پست های مربوطه را ذکر کنید.خواهشن دقیق و شفاف و بدون شبهه.قاطعانه...ممنون

با سلام و احترام
بله، همان طور که فرمودید اسلام برده گرفتن را منحصراً در مورد اسيران جنگى مشروع مى‏داند(مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج20، ص108) اماچنین نیست که اگر لشگر اسلام به کشوری حمله کرد بتواند تمام مردم آن را به بردگی بگیرد، اسلام برای ریشه کن کردن کفر و شرک آمده است، لذا با کفار سازش نمی کند، اما جهاد ابتدایی در برابر حاکمیت کفر و در دست داشتن قدرت از سوی کفار و مشرکین است، یعنی جهاد با حکّام کافر است، نه اشخاص کافر؛ اگر يكي از حكومت‌هاي جابر مانع نشر دعوت اسلام در ميان ملت خود شود و نيز مانع از اين شود كه مسلمانان صداي اسلام را به گوش تودة مردم برسانند، بر مسلمانان لازم است كه با جنگ ابتدايي چنين مانعي را از پيش پاي اسلام بردارند تا مردم آزادانه بتوانند از تعاليم حيات‌بخش اسلام آگاه و از مزاياي احكام عادلانة‌ آن بهره‌مند شوند.(ر.ک به: آیت الله مظاهری، اعتقادات، فصل ششم: جهاد، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری؛ و همچنین کتاب جهاد و برده داری، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمرکان)
بنابراین اگر ساکنان آن کشور کافر یا مشرک باشند اما در جنگ حاضر نشوند، و همچنین کفر و شرکشان را فریاد نزنند در امان هستند و هرگز اسیر نمیشوند، چون اسلام اگرچه با کفر و شرک مخالف است، اما با تفتیش عقائد هم موافق نیست، لذا در این صورت تنها کسانی که در جبهه حضور یافته و در برابر لشگر اسلام ایستاده اند اسیر می شوند، البته باز هم باید توجه داشت اسلام اصالتا به دنبال بردگی گرفتن کسی نیست، هدف از جنگ برده گیری نیست، بلکه اصالت در نظر اسلام، ریشه کن کردن کفر و بت پرستی است که در گام اول راه آن بحث و مناظره علمی، و در مراتب بعدی جهاد نظامی، و تربیت اسرا در خانواده های اسلامی است.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، برخلاف نظر اهل سنت که جهاد را ولو به دستور حاکم فاسق لازم و واجب می‌دانند، طبق نظر شیعه اصل مجوز چنین حمله ای، و نیز تصمیم گیری در خصوص تکلیف اسرا نیز با امام عادل است(دانشنامه جهان اسلام، مدخل جهاد) خود این خیلی جای تأمل دارد، اسلام شیعی تا به حال به کجا حمله کرده است و کدام سرزمین را غارت کرده است که باید در خصوص آن اینچنین قضاوت کرد؟ و این حکم را اینچنین ترسناک تلقی کرد؟ و ثانیا ضرورتی ندارد اسرا به عنوان کنیز یا برده تقسیم شوند، بلکه بسیاری از اوقات در برابر فدیه یا خدمات دیگر آزاد شده یا مبادله می شوند، یا حتی به خاطر شرایط خاص، یا جرم خاص اعدام شوند، و...؛ خلاصه اسارت در اسلام لزوما به معنای بردگی نیست.
در سیره پیامبر(ص) نیز به وضوح دیده می شود که با پیروزی در جنگ، کاری به همه اهل آن منطقه نداشته اند، مثال بارز آن جریان فتح مکه است که نه تنها کفار را نکشته و اسیر نگرفتند، بلکه مجرمین از کفار را هم با فرمان عفو عمومی عفو کردند؛ البته از آنجا که اسلام با شرک و کفر مخالف است، بعد از مدتی تبلیغ و گفتگو، فرصتی به آنها داده شد تا از شرک و بت پرستی دست بردارند.

با سلام به همگی دوستان
با توجه به حجم مطالب مطرح شده مجددا تاپیک بسته میشود تا سوال هیچ کدام از دوستان زیر پست های متعدد دوستان مدفون نشود.
از همکاری همگی دوستان صمیمانه تشکر می کنم
@};-

یک خواهش برادرانه:

باتوجه به گستردگی خود مبحث موضوع تاپیک، یعنی نظام برده داری در اسلام، و طرح حواشیمتعدد برای آن، از سوالات خارج از موضوع پرهیز بفرمایید، چون ثمره ای جز دور شدناز موضوع تاپیک ثمره ای نخواهد داشت، طرح موضوعاتی چون: حق طلاق ، سنگسار ، رابطه قرآن و روایات و سیره نبوی و... که موضوعاتی عام و دامنه دار هستند که ورود به آنها ما را از رسیدن به نتیجه در این تاپیک باز می دارد.

Reza-D;811219 نوشت:
من که آخر نفهمیدم استاد!
اگر بازدارنده است پس باید آنقدر بد و زجرآور باشد که باعث بازدارندگی بشود
اگر اینقدر خوب و شیرین است پس دیگر بازدارندگی یعنی چه؟!

آقا رضای عزیز بعید می دانم درک آن اینقدر که شما می فرمایید سخت باشد، ببینید نگاه اسلام قبل از جرم و بعد از جرم متفاوت است، قبل از جرم باید مجازات سخت و خشن در ذهن مخاطب نقش ببندد، مثل حکم قصاص، اما بعد از وقوع جرم با توجه به پشیمانی که به سراغ انسان می آید، اسلام روحیه رأفت خود را نشان می دهد و متمایل به این می شود که اگر در روحیه شخص آثار مثبت می بینید از مجازات آن در گذرید، چون مجازات در اسلام اصالت ندارد، بلکه بازدارندگی اصالت دارد، در نظام برده داری پیغامی که به مخالفین مخابره می شود، عنوان خشن جرم است، اما بعد از اسارت هدف اسلام تغییر این افراد است، هدف تربیت در بین خانواده های اسلامی است، در همه تنبیه ها هدف تغییر است، مجازات اصالت ندارد، اما تهدید پیشین آن باید باشد.

Reza-D;811219 نوشت:
خدا به داد اعتقادم برسد!
هر روز شک و تردیدم به دینم بیشتر میشود!
انگار بخش هایی از آن را نه خدا ، که عده ای برای منافع شخصی نوشته و دست کاری کرده اند

نگرش احساساتی را کنار بگذارید، و منطقی بیندیشید، این مجازات در برابر کسی است که در جنگ که تمام فتنه ها را در خود دارد اسیر شده است، و متعلق به همه اسرا هم نیست، بلکه تشخیص امام را می طلبد.

Reza-D;811197 نوشت:
من الان چند راهکار به شما میگویم:


همین صفر تا صدی که می فرمایید با تمام مراتبش جاریست، یعنیطبق سیره معصومین(ع)، برخی را بدون هیچ شرطی آزاد کرده، برخی را اعدام کرده اند، برخی را حتی برای ازدواج آزاد گذاشته، و برخی را در برابر فدیه آزاد کرده اند، برخی را در قبال آموزش سواد آزاد کرده اند و برخی را به بردگی و کنیزی گرفته اند، همه این موارد و مصادیق در تاریخ آمده است، پس اینطور نیست که به بردگی گرفتن نسخه عامی باشد، و هر کسی اسیر شد فوری به کنیزی برده شود و...؛ تفصیل این مطلب را ان شاالله در پست های بعدی بیان خواهم کرد.

shsina;811239 نوشت:
اگر در جنگ شکست بخورند و این خانم در خانه اش هم بماند باز هم همراه با فزرندانش به بردگی گرفته میشود

این فرمایش شما نه در شرع اسلام است، و نه در تاریخ اسلام سابقه دارد، قرار شد ما از احکام اسلام سخن بگوییم نه از آنچه که به اسلام نسبت می دهیم.

برنامه ریز;811465 نوشت:
دقیقا این نگرش یک مسلمان ، چه داعشی ، چه شیعه و چه سنی است . به دستور خدا می توان مجازات های بدوی و خشن مثل سنگسار و اعدام را اجرا کرد ، به زنان تجاوز کرد ، دهان روزنامه نگاران را بست و ... .
سوالی که پیش می آید این است که چرا شما با استفاده از حقوق بشری که قبولش ندارید و ید طولایی دارید در نقض کردنش ؛ دیگران را مثل آن مسلمانان سعودی یا اسرائیلی و یا آمریکایی را محکوم می کنید ؟ چرا ریاکاری می کنید ؟ آیا داعشیان از شما جلوتر نیستند که صادقانه آن چه را که باور دارند را اجرا میکنند ولی شما به حقوق بشری که اعتقاد ندارید استناد می کنید و دیگران را محکوم اما خودتان جزو اصلی ترین ناقضان حقوق بشرید البته به آمریکا نمی رسید ، شاید چون آن قدر قدرت ندارید و اگر داشتید معلوم نبود چه بر سر دنیا می آوردید .

نزنید این حرف را دوست عزیز، انصافا هیچ شیعه ای رفتار داعشیان را انسانی هم نمی داند، چه برسد به اسلامی.

برنامه ریز;811465 نوشت:
اگر بگویید دفاعی است و تهاجمی نیست حمله مسلمانان به روم و ایران را چگونه توجیه میکنید ؟

اولا این یک بحث تاریخی است که جنگ با ایران و روم جهاد ابتدایی است یا دفاعی، چون در زمان پیامبر(ص) هم تحرکات نظامی علیه اسلام داشته اند، مانند نامه ای که خسرو پروزی به حاکم ین نوشت که این شخص مدعی نبوت را بگیر و گردن بزن، یا جنگ های موته وتبوک با رومیان؛ و ثانیا باید دید آیا آزادی فکری برای دینداران در این کشوره ا فراهمبوده است یا خیر؟ در هر صورت فارغ از این مواردی که عرض شد اگر اشکال شما وارد هم باشد به خلفای اهل سنت وارد است، نه به مکتب فکری شیعه؛ چون زمان حمله به ایران و روم خلافت به دست ائمه(ع) نبوده است، بلکه حق آنها هم توسط همین حکامی که به ایران و روم هجوم بردند غصب شده بود.


برنامه ریز;811465 نوشت:
پس چرا حکم دگراندیشان و خداناباوران و ندانم گرا ها با بت پرستان و گاوپرستان و بعل پرستان یکی است ؟

عرض کردم کفر و شرک در نگاه اسلام پذیرفتنی نیست، البته اینطور نیست که اسلام با کسانی که در حال تحقیق و بررسی هستند سر جنگ داشته باشدف بلکه کسانی که شرک و کفرشان از روی جهل نیست، بلکه از روی عناد و لجاجت است، لذا گام اول از نظر اسلام : «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ »؛ با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن‏(نحل:125)

برنامه ریز;811465 نوشت:
واقعا این دو نکته بسیار مهم و قابل تاملی بود و ممنونم که بیانشان کردید .

گل

البته نکته دوم از سایت "راه راستی" اقتباس شده بود.

shsina;811470 نوشت:
چرا دیگ معلومه
با همه ی کشورهای غیر مسلمان جهاد ابتدایی میکردند، برده و کنیز میگرفتن حالشو میبردن!
دقیقا مثل زمان خلفای راشدین و زمان بنی‌امیه که قدرت دست مسلمانان بود و تا اسپانیا پیش روی کرده بودند.

خواهش می کنم بحث رو احساساتی نکنید، تحریک احساسات مخاطب برای نتیجه گیری روش درستی نیست، من بارها عرض کرده ام تشخیص جهاد، و تشخیص تکلیف اسرا با امام عادل است، در کجای تاریخ شما سراغ دارید که ائمه(ع) به کسی ظلم کرده باشند؟ شما ناخواسته یا خواسته می خواهید به مخاطب القاء کنید:
1-اسلام از جنگ به دنبال برده گرفتن است.
2- هدف از برده گرفتن رابطه جنسی و لذت بردن است.
3- رفتار خلفا همان اسلام حقیقی است.

این پیش فرض های سه گانه به شکل مغلطه آمیزی در استدلال شما مخفی بودند که آشکارشان کردم، پس خواهش می کنم به جای به احساسات کشیدن بحث، منطقی بحث کنید.

صـادق خان;811486 نوشت:
کارشناس گفتند جمعیت ایران را صد میلیون بلکه در برخی نقل ها بیشتر گفته اند. ولی جمعیت اعراب رو شصت هزار نفر.
این آمار چطور منطقیه؟


بنده این آمار رو از سایت "راه راستی" به مدیریت آقای سید حسن فاطمی موحد بیان کردم، صفحه مربوط به پژوهشگر: http://hadith.net/author/534
اما در هر صورت چون بحث تاریخی است بنده ابراز نظر قطعی نمی کنم، فقط چیزی که مسلّم است این است که سپاه اسلام نیامدند مثلا 20،30 یا 50 درصد از مردم ایران را به بردگی بگیرند، چه برسد همه آنها را!!! لذا اصل استدلال بنده قابل دفاع است اگرچه اعداد ممکن است حرف و حدیث داشته باشند.
ولی به هر حال از دقت نظر شما ممنونم
@};-

nobelist;811509 نوشت:
زنانی که همراه مردانشان به نبرد می آمدند و مسئول رسیدگی به سربازان بوده اند شاید اصلا نمی دانسته اند که اسلام چیست. به احتمال 99/99999 درصد سواد هم نداشته اند و بویی از اسلام به ایشان نرسیده بود و بنابراین نمی توان آنها را کافر حربی نامید.

بله درست می فرمایید، اگرچه در ارتکاب جرائم مهم چنین عذرهایی پذیرفته نمی شود، مثلا در قتل هرگز با چنین عذرهایی قاتل بخشیده نمی شود، جنگ هم همین است، جایی که پای خونریزی و فتنه و ... در میان است اینقدر مهم است که کسی نمی تواند چنین عذری بیاورد، اما با این حال حرف شما هم تا خدی درست است لذا بنده همواره تأکید کرده ام که تشخیص نوع برخورد با اسرا با امام عادل است، اینطور نیست که بر ای همه اسرا حکم به کنیزی داده شود.

nobelist;811509 نوشت:
در ثانی: سوالی از جناب مسلم دارم: بانو شهربانو همسر امام حسین علیه السلام چرا اسیر شدند؟ اساسا چرا در حمله اعراب به ایرانیان این همه کنیز گرفته شد؟

در مورد رفتار لشگر اسلام با ایرانیان ابراز نظرهای متعارض و متناقض زیاد است، اما در هر صورت اگر بد رفتاری هم شده باشد ربطی به اسلام حقیق و مکتب شیعی ندارد، خصوصا با توجه به اینکه در برخی منایع خواندم که امام علی(ع) از به اسارت گرفتن ایرانیان نهی کرده بودند، و ثانیا: امیزالمومنین(ع) با اینکه حاکم نبودند اما با ممانعت از به کنیزی فروختن شهربانو، وی را در انتخاب همسر آزاد گذاردند.(مسعودی، اثبات الوصیة، ص170)

nobelist;811509 نوشت:
می دانید استاد مسلم، هیچ کس در حقانیت تعالیم اسلام شکی ندارد منتها نمیدانم چرا برخی از قوانین به گونه ایی وضع شده اند که امکان سوء استفاده از آنها بسیار زیاد است.

از هر قانونی می توان سوء استفاده کرد، اما همین خودش یک امتحان الهیست.

nobelist;811509 نوشت:
بنده با این صحبت مخالفم استاد مسلم. همین امروز داعش 12 دختر ایزدی را زنده زنده در اتش سوزاند چون حاضر نبودند به نکاح با انها تن در دهند

عرض کردم این مسئله نسبی است، همین که برخی دوستان اصلا آن را بازدارنده نمی دانند، وبرخی دوستان آن را از مرگ بدتر می دانند نشان دهنده این است که بازدارندگی آن هست و غیر منطقی هم نیست، منتهی باز تأکید می کنم تشخیص چنین حکمی با امام عادل است.

Reza-D;811192 نوشت:
یکی به من بگوید چطور همبستر شدن با یک زن نجس اشکالی ندارد؟!!! عجبا!!!

تا قبل از اینکه بحث ارضای جنسی باشد این زن نجس است اما همینکه بحث کامجویی باشد دیگر لمس کردن او اشکالی ندارد!!!
در حالت عادی حتی عرق کافر نجس است ولی وقتی میخواهی از او لذت ببری کل بدنش پاک است!!!!

آقا رضای عزیز خواهش می کنم بحث ر احساساتی نکنید، با اندک تأمل عقلانی می توان فهمید این شبهه نمی تواند شبهه جدی ای باشد، فقط برای تحریک احساسات است، خب کنیز نجس باشد مگر ما گفتیم برای رابطه پاک می شود؟ خب رابطه ای که پایانش به نجاست و جنابت منجر میشود دیگر جای طرح این مباحث را دارد؟!کدام مرجعی پاک بودن بدن برای رابطه جنسی راشرط کرده است؟

Reza-D;811190 نوشت:
1 - اینکه یک دختر 20 ساله را ، یک مرد 60 ساله تصاحب کند و با او همبستر شود دقیقاً چه تاثیری در ترویج فرهنگ اسلامی دارد؟

اولا تشخیص واگذاری اسرا با امام عادل است، که آیا این شخص مستحق چنین مجازاتی هست یا خیر؟ ثانیا: اینطور نیست که همواره اهداف اسلام محقق شود، والا برده غیر مسلمانی در جهان اسلام در آن زمان نمی بود، اسلام می خواهد تا آنجا که می شود از این برده ها جذب کند، لذا در کنار حقی که به مالک داده است، توصیه اکید به به بخشش کنیز و آزاد گذاردن او برای ازدواج نموده است که در بسیاری از مسلمانان اجرا میشود، ولو اینکه برخی مسلمانان هم اجرا نکنند، پس حکم یکی عادلانه است و دیگری رئوفانه، در غیر این صورت مثلا با ضرب و جرح و مثله کردن و مانند آن که عادلانه نیست، اسلام حکم به آزادی بردان می دهد، اما خواهان این است که بیش از عدالت با آنها رفتار شده و آنها با مهربانی و عطوفت آزاد شوند، اگرچه تشخیص این عادلانه بودن با امام است، لذا خواهش می کنم فوری نگویید کجایش عادلانه است!!!

Reza-D;811190 نوشت:
اگر فرض را بر شوهر دار بودن زن بگذاریم ، چرا وقتی شوهر این زن زنده است ، باید مرد دیگری او را تصاحب کند؟ چه ایرادی دارد که زن و شوهر را به یک خانواده بدهند که هر دو برای آن خانواده کار کنند ، ولی زن و شوهر بودنشان سر جایش باشد؟

Reza-D;811190 نوشت:
3 - اگر شوهر زن هم با او اسیر شده ، بفرمائید که چه دیدی به اسلام پیدا میکند وقتی که می داند الان دارند در اطاق بقلی با همسرش.......

اتفاقا اگر زن و شوهر با هم اسیر شوند طلاقی بینشان اتفاق نمی افتد، چون به واسطه اسارت زن، بین آنها جدایی می افتد، اسارت در حکم طلاق است، نه زمانی که شوهر هم به همراه زنش اسیر شود.

Reza-D;811190 نوشت:
اگر فرض را بر بی شوهر بودن زن بگذاریم ، آیا تصاحب یک زن 20 ساله بوسیلهء مردی 60 ساله باعث ایجاد فساد نمیشود؟ چون امکانش زیاد است که این زن به مردهای جوان روی خوش نشان دهد و.....

اینکه مسائل جزئی را که دیگر نمی شود مانعی در برابر احکام کلی به شمار آورد، خب این مشکلات احتمالی در ازدواج هم هست، علاوه بر اینکه این کنیز آزاد نیست، بلکه در ملکیت یک مرد است که بیش از یک همسر بر روی او نظارت دارد.


nobelist;811536 نوشت:
استاد ببخشید یه سوال: اگر زن نیروی ضعیف است و ... و کتک زدن او مخالف مروت و مردانگی است و در جنگها نمی توان زنان را زد، چه طوری است که برای ادب کردن او می توان به او تجاوز یکطرفه کرد؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا این کار در حق یک موجود ضعیف قبیح نیست؟؟؟ به نظر شما تجاوز یکطرفه به آن زن برای ادب کردن و مجازات او مردانگی است؟؟؟ به نظر بنده حقیر به عنوان یک زن ، کتک زدن و دست بلند کردن بهتر از این نوع رفتار است.

ببینید رابطه جنسی یک امر طبیعی است، یعنی در زندگی هر زن و مردی اتفاق می افتد، به خلاف کتک زدن و شکنجه و...،اسلام یک واقعه طبیعی را در زندگی زن بدون حق انتخاب قرار داده است، تازه این هم نه به صورت عمومی، بلکه باید دید در برابر چه جرمی چنین مجازاتی قرار داده شده است که باز تأکید می کنم تشخیص آن بر عهده امام است، اسلام نمی بایست چنین مجازاتی برای کسی قرار دهد که اگر آتش جنگ را روشن کند مردانی کشته خواهند شد، به زنان بیشتری تجاوز خواهد شد، چقدر بچه ها یتیم خواهند شد، مفاسد اجتماعی و اقتصادی و... را لحاظ کنید، خب اسلام خواهان بردگی گرفتن آن نیست، همانطور که خواهان قصاص نیست، اما به جهت بازدارندگی آن باید چنین مجازات هایی باشد اگرچه تاکید به گذشت می کند.

nobelist;811537 نوشت:
یعنی چی؟؟؟؟ آیا مسلمان میتونه برده باشه؟؟؟؟؟؟ به فرض که یک نفر یک زمانی طرز تفکر اشتباهی داشته و با اسلام عناد داشته و بخاطر همین مجازان میشه و برده است، آیا درسته که بعد از این که به اشتباهش پی برد و مسلمان شد باز هم مجازاتش ادامه داشته باشه و برده بمونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اونوقت میخوایم با این تفکر اسلام رو ترویج کنیم؟؟؟؟ خوب طرف میگه که من برای چی مسلمان بشم در حالی که در هر دو صورت برده و کنیز ام و مالک دارم!!!!!

خب در صورتی که خداوند مسلمان شدن را موجب آزادی بیان کند، همه اسرا بلافاصله بعد از اسارت مسلمان خواهند شد!! اسلام باید جلوی نفاق و توطئه را بگیرد، لذا می فرماید در صورتی که در آنها خیر و خوبی می بینید آزادشان کنید، یعنی اسلام آوردنشان برای آزادی نباشد، والا به طور کلی فلسفه این حکم زیر سوال می رود.

و طاها;811591 نوشت:
منتظر هستم کارشناس محترم ان چند خط را تایید میکنند یا نه ؟

عذرخواهی می کنم، کدام چند خط را؟

shsina;811594 نوشت:
ه استناد حدیث نبوی (الطّلاقُ بِیَدِ مَن اَخَذَ بِالسّاق) هر گاه برده با اجازه مولی ازدواج کرده باشد، وی حق اجبار برده را به طلاق یا عدم طلاق ندارد.(جعفر بن حسن محقق حلی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج۲، ص۳۱۳؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۰، ص۷۹۰؛عبدالله بن احمد، المغنی، ج۸، ص۵۵۴؛وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۷، ص۳۸۷؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۱، ص۳۶۳؛محمد حسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۱۱، ص۴۵۱ـ۴۵۸؛عبدالرحمان جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۴، ص۴۷۴ـ۴۸۴)
العروة الوثقی هم می گوید اگر برده بخواهد(و نه اجبار) جدا شود ، مالک حق دارد او را جدا کند و نیاز به طلاق نیست ، یعنی برده بگوید طلقتک و ... ، همینکه جدا شوند به معنای طلاق خواهد بود.

این حدیث هم هست

Reza-D;811600 نوشت:
آن وقت چطور هر دو حديث صحيح هستند؟!

این دو حدیث ناظر به دو بُعد متفاوت است، در حدیث اول بحث از طلاق کنیز هست، یعنی زنی که مملوک نفر اول است و در عقد یک نفر دوم؛ اینجا مالک حق طلاق دارد؛ اما در دومی برده یک مرد است که خودش مملوک دیگری است و زنی را عقد کرده است، اینجا حق طلاق با عبد است، و مالک نمی تواند او را مجبور کند که همسرش را طلاق دهد.(جواهر الکلام ، ج30، از ص275 به بعد تفصیل مطلب بیان شده است)


دوستان خواهش می کنم توجه بفرمایید تعیی حکم کنیزی برای یک اسیر متوقف بر حکم امام عادل است و شخص دیگری اجازه تعیین تکلیف برای جهاد و برای اسرا را ندارد، لذا در تاریخ می بینیم که نوع رفتار با شرائط اسیر تفاوت می کند، گاهی اسیر را بدون هیچ شرطی آزاد کرده اند، گاهی در برابر فدیه و یا آموزش سواد آزاد کرده اند، گاهی آن را به خاطر برخی خصوصیات اخلاقی مثل سخاوت و غیرت آزاد کره اند، گاهی اصلا اسیر را اعدام کرده اند و گاهی حکم به کنیزی داده اند. منتهی چیزی که هست باید طبق دستور امام عادل باشد، همانطور که امام کاظم(ع) در پاسخ نامه علی بن سوید در مورد حکّام جور فرمودند:

سَأَلْتَ عَنْ أُمَّهَاتِ أَوْلَادِهِمْ وَ عَنْ نِكَاحِهِمْ وَ عَنْ طَلَاقِهِمْ فَأَمَّا أُمَّهَاتُ أَوْلَادِهِمْ فَهُنَّ عَوَاهِرُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ نِكَاحٌ بِغَيْرِ وَلِي‏»؛ در مورد مادران اولاد آنها و نکاح و طلاقشان پرسیدی، اما مادران فرزندان آنها زنادهندگان هستند تا روز قیامت، (چون) نکاحی بدون ولی (شکل گرفته است)(الکافی، ج8، ص125)

علامه مجلسی در مرآة العقول در تفسیر این روایت می‌نویسد:
عواهر" أي زواني لأن تلك السبايا لما سبين بغير إذن الإمام ... فوطئ المخالفين لهن زناء و هم زناة و هن عواهر. "نكاح بغير ولي" أي نكاحهم للإماء نكاح بغير ولي، لأن أولياءهن‏ و ملاكهن الأئمة عليهم السلام»؛ عواهر یعنی زنادهندگان، چراکه آن اسرا به غیر اذن امام اسیر شده اند، پس رابطه مخالفین با آنها در حکم زناست(مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏25، ص: 300)

لذا اگر این حکم ازدست امام عادل خارج شد ممکن است به ظلم منجر شود و من این را قبول دارم، همان طور که طبق برخی نقل های تاریخی در جنگ اعراب و ایران وقتی خواستند دختران یزدگرد سوم را در بازار بفروشند امام علی(ع) ممانعت کرده و آنها به مجلس مهاجرین و انصار برده و در انتخاب همسر آزاد گذاردند.(مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، ص170)
این حکم باید به خاطر خوفش باشد اما اسلام واقعی تمام تلاشش را چه در مرحله اسیر گرفتن، و چه در مرحله رفتار با اسیر، برای نابودی برده داری به کار برده است، پیامبر(ص) در فتح مکه کجا کافران را به بردگی گرفت؟ بلکه فرمان عفو عمومی صادر نمود. و شریعت اسلام به بهانه های مختلف از روزه نگرفتن بدون عذر تا قتل، و از ظلم به اسیر چون مثله کردن و مانند آن حکم به آزادی اسرا داده است. در ورای آن هم مصرانه به رفتار محبت آمیز و عطوفانه حکم کرده است و پاداش های عظیم الی برای آزادی آنها بیان نموده است.

من نمی دانم واقعا ترس دوستان از چیست؟ نگذارید داعش را که ساخته دست اسلام ستیزان است به عنوان نسخه اسلام به ما القاء کنند، خودمان که دیگر می فهمیم بین رفتار این حیوان صفتان با رفتار پیامبر نازنین اسلام(ص) و ائمه(ع) که مظهر رحمت الهی هستند چقدر فاصله است.

این لینک هم لینک مفیذی است که می توانید مراجعه بفرمایید:
http://www.pasokhgoo.ir/node/21797

مسلم;811999 نوشت:
این فرمایش شما نه در شرع اسلام است، و نه در تاریخ اسلام سابقه دارد، قرار شد ما از احکام اسلام سخن بگوییم نه از آنچه که به اسلام نسبت می دهیم.

Fool

مسلم;809594 نوشت:

مشکل این است که شما یک نظامی را در ذهن خودتان ترسیم کره اید و به آن حمله میکنید، ما از آنچه در ذهن شماست دفاعی نمی کنیم، ما از نظام برده داری در اسلام دفاع می کنیم؛ گرفتن برده از اسراییست که در میدان جنگ جضور یافته اند، مگر پیامبر(ص) پس از فتح مکه تمام کفار و خانواده های آنها را به اسارت گرفت؟ جریانهایی مثل جریان بنی قریضه هم اولا با تردید بسیار جدی روبرو هستند کارشناسان تاریخ چون دکتر رجبی دوانی نقدهای محکمی به آن دارند، در هر صورت می توانید برای اطلاع در این خصوص به این پست مراجعه بفرمایید:
http://www.hawzah.net/fa/Question/View/64047

و ثانیا آنجا یک منطقه کوچک بود که همه مردان اسیر شده بودند، نه جنگ بین دو کشور!! خب وقتی همه مردان اسیر شده اند زنان و بچه ها را باید رها کرد؟ طبیعتا حکمت اقتضاء می کند آنها را بین خانواده های مسلمان برای تربیت و انتقال تعالیم به آنها تقسیم کرد، اما در نهایت عطوفت و رحمت، تا جایی که پیامبر(ص) می فرماید:
«لا يَقولَنَّ أَحدُكم عبدي و أَمتي و لكن ليَقل فَتَايَ و فَتَاتِي‏»؛ هیچ کدام از شما به آنان نگویید غلام و کنیز، بلکه بگویید: دخترم و پسرم.
چون اگر آنها را رها کنیم یقینا با کینه بزرگ شده و دوباره در آینده جنگی با آنها خواهیم داشت.

اما در جنگ میان دو کشور تنها کسانی که در جنگ حضور یافته اند اسیر می شوند، تعرض به عیر نظامیان از نظر اسلام مردود است، فتوای تحریم سلاح های کشتار جمعی نشان گر این نوع تفکر است، اما آنها که صدها کلاهک هسته ای ذخیره کرده و بیش از دویست هزار نفر را در ژاپن با بمب اتم کشتند شده اند پشگامان حمله به تفکرات اسلامی در خصوص جهاد و نحوه رفتار اسراء!!! خواهش می کنم با چشم باز همه این رفتارها را رصد کنید و از دخالت دادن احساسات در نتیجه گیری پرهیز کنید.

@};-

اگر بین 2 گروه/کشور/منطقه جنگ اتفاق بیفتد مسلمانان با حکم امام عادل یا ولی فقیه (!) میتوانند از زنان و کودکان آن گروه/کشور/منطقه کنیز و برده بگیرند!!!

مسلم;812026 نوشت:
این دو حدیث ناظر به دو بُعد متفاوت است، در حدیث اول بحث از طلاق کنیز هست، یعنی زنی که مملوک نفر اول است و در عقد یک نفر دوم؛ اینجا مالک حق طلاق دارد؛ اما در دومی برده یک مرد است که خودش مملوک دیگری است و زنی را عقد کرده است، اینجا حق طلاق با عبد است، و مالک نمی تواند او را مجبور کند که همسرش را طلاق دهد.(جواهر الکلام ، ج30، از ص275 به بعد تفصیل مطلب بیان شده است)

پس این کار در اسلام اشکال نداره
بسی لذت بردم...

باید به فکر خریدن 1 کنیز باشم :|

موضوع قفل شده است