بجان فاطمه رستگار شدم

[=times new roman]وجود مقدس زهرا اطهر سلام اللله علیها عصمت الله الکبری وحجت الله الحج بودند امام حسن عسکری دریک روایت نورانی می فرمایند ما امامان حجت برخلایق هستیم ووحجت ما امامان مادر ما فاطمه زهرا سلام الله علیها است .مقام مقام فوق فهم عقل است .استاد حسن زاده آملی در شرح فص حکممه عصمیه فی کلمه فاطمیه ذیل همین روایت مباحثی را مطرح می کند سپس چنین می فرماید اكنون كه فهميدى بقيه نبوت و عقيله رسالت و وديعه مصطفى و زوجه ولى الله و كلمهتامه الهى ، فاطمه (سلام الله علیها ) حائز مقام عصمت است ، پس مانعى ندارد كه درفصول اذان و اقامه به عصمت آن حضرت شهادت دهيد و مثلا چنين بگوييد: أشهد أن فاطمه بنت رسول الله عصمه الله الکبری و الائمه الحجج . زیرا خانم فاطمه زهرا (س) بر همه ائمه حجت هستند؛ يعنى شهادت مى دهم كه فاطمه دختر رسول خدا عصمتكبراى وحجت برائمه است یعنی کسی که شهادت به عصمتش دراذان سنت است ،و کمال نام مبارک صدیقه طاهر سلام الله علیهاست نور تمام معصومین از صلب حضرت آدم نسل به نسل تا حضرت خاتم انتقال داده شد الی نور حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها وجود مقدسش تنها کسی بود که نورشان نتها در صلب کسی نبود بلکه برای این امر حضرت رسول چهل روز به میقات وعبادت گاه رفتند تا خداوند آن هدیه را به او عطا کند از انجا خداوند ملک القهار سیبی را از عالم لاهوت که حامل نور وجودی صدیقه کبری بود را برای حضرتش فرستاد ولذا خود حضرت خدیجه روایت می کند که ایشان به محض برگشت از عبادت گاه خیلی عجله داشتند برای هم بستر شدن .

[=times new roman]منظور اینکه خود حضرت رسول که ظرفیتش فوق ظرفیت بشریت بود هم تحمل حمل این نور مقدس را بیش از این نداشت حقیر این گونه تعبیر می کنم علت آن عجله این بود که اگرنور وجودی خانم فاطمه سلام الله علیها همچنان دربدن ایشان می ماند آن نور ملکوتی جسم حضرت را تحلیل می داد .
[=times new roman]واینکه خداوند می فرماید وما ادراک ما لیلة القدر رازش درهمین است عالم ناسوت قدرت تحمل نور صدیقه طاهره راا نداشت لذا خداوند برای اینکه بی بی مظلوم را از عالم لاهوت به عالم ناسوت تنزیل دهد باید از ثقل وسنگینی یک چنین وزنه ای بکاهد چرا که تار پود این عالم خاکی تحمل چنین وزنه را ندارد ولذا برایش یک حجاب قرار می دهد ((همان سیب)) وبعد تازه آن سیب را باید حضرت بخورد ((حجاب دوم)) ان سیب خورده شده تبدیل به صلب شود ((حجاب سوم)) وسپس طی مراحلی این دربطن حضرت خدیجه قرار گیرد ((حجاب وثقل چهارم)) و.....بعد هم حجاب اعظم که روح سوار ان جسم شود . تا عالم هستی تحمل چنین وزنه را داشته باشد ولذا احادیث منقول از حضرت هم سرار همین طور جنبه ملکوتی دارد .
[=times new roman]حضرت سیدةالنساء العالمین مقامشان بالاتر ازاین حرف هاست که بشود درچند کلام خلاصه کرد تازه آن هم با فکر واندیشه محدود خودمان . اما نکته ای باریک تر زمو اینجاست من فکر می کنم اداب منبر رفتن را ما باید یاد بگیریم این طور نباشد برای تعریف وتمجید ازشخصیتی شخصیت بزرگ وار دیگری را کوچک کنیم اینکه خانم حضرت خدیجه خدماتی به اسلام کردند واز زنان مجد عالم بودند درآن هیچ شکی نیست اما همه فضائل درمقابل حضرت زهرا سلام الله هیچ است .

چراکه او علت قائی خلقت است عصمت الله الکبری ست صاحب بیت المعمور درآسمان هفتم است .بحرالمسجور تلاطمش ماذون به اذن اوست ،افق مبین قیامش به قیام او بستگی دارد کسی که خداوند باری تعالی مدحش را گفته باشد واقعا قلم وزبان قاصر است از بیانش ((ن والقلم ومایسطرون))
فرمود فنا شده ( ن ) درقلم .(( ن )) جوهره وجودی بی بی مظلوم صدیقه طاهره سلام الله علیهاست که با دست ید اللهی وقلم ولائی علی بن ابی طالب علیه افضل الصلوات الله الواهب در عالم اسماء وصفات نگاشته شد وخلق شد آنچه خلق شد والبته با آن قلم واین جوهره ذاتی برصفحه عوالم وجود چنین نوشتند یاعلی (علیه سلام) هرکس به ولایت تو شک دارد دامان عفاف مادرش لک دارد وسندش هم الی ماشاالله که درکتب فریقین آمده یا علی (علیه سلام) هرکه با تو مخالفت کرد از نسل زنا ست وهرکه تو را دوست داشت حلال زادست


از عایشه خانم نقل شده است فاطمه اساسا زنی نحیف ولاغر بود . نامردا بیک زن نحیف ولاغر هم رحم نکردند.
یکی از دوستان وادی سوخته می گفت ای کاش همه ما بیک باره از خواب بلند بشیم ببینیم تو بهشتیم وهمه اون مصائبی که برای اهل البیت پیش آمده و با هاش می سوختیم یک کابوس بوده باشد.
حقیر می گویم : یک جا بی بی زینب سلام الله علیها از خواب بلند می شد بستر خالی مادر - محراب خالی – چادرنماز مادر – این نون هایی که مادرشان برایشان پخته بود – آن لخته های خون لباس مادر که دیگر وقت نشد بشورد – آن درب نیم سوخته نمی دانم شاید تمام سوخته را می دید آن گوشواره شکسته درگوش مادر......
و آقا امیرالمومنین هم این روزها حال خوشی ندارد و.الله قسم بالاترین قسم علی فاطمه بود حضرت چندین جا خدای کعبه را قسم خوردن . یک جا درحدیث شریف کساء دوبار فرمودند (( فزنا وفازشیعتنا ورب الکعبه)) که اهل معرفت وشهود با دلیل ومدرک ثابت می کنند که این رب الکعبه ، فاطمه سلام الله علیهاست ویک جا دیگر هم فرمود ((فزت ورب الکعبه)) آنجا که ملعون ازل وابد فرق مبارکش را شکافت . آنجا بود امیرالمومنین چنین فرمود یعنی فاطمه به جان خودت راحت شدم .
آقا به خدا شب قدر علی هم همین شبی است که با فاطمه خودش دیدار می کند شبی که ملائکة الله به هم راه آن بانوی پهلو شکسته به استقبال علی مظلوم می آیند تا اورا ببرند .یکی از دوستان که تا لحضات آخراحوال مرحوم بهجت را شاهد بود می فرمود آقا را می دیدیم که از سر شب همین طور یکی یکی سلام می داندگویا
ارواح مومنین وانبیاء وملائکة الله به استقبالش می آمدند وشاید هم آخرین سلامشان این طور بود اسلام علیک ایهاالصدیقة الشهیده اسلام علیک ایهاالحوراء النسیه ، از علامه امینی رحمت الله پرسیدند آقا اینکه درزیارت شریفش می گویم حوراء النسیه یعنی چه، ایشان می زنند زیرگریه ومی گوید یعنی اینکه صورت مادر ما از برگ گل هم لطیف تر بوده....