جمع بندی بت پرستان «الله» رو نمی پرستیدند؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بت پرستان «الله» رو نمی پرستیدند؟

با سلام و احترام

چندی پیش با فردی گفتگو میکردم و ایشان حرف عجیبی زد
گفت بت پرستان الله را پرستش نمیکردند و الله را فقط خالق میدانستند.الله یک موجود دور از دسترس بوده براشون. و حتی گفت این نظر ایت الله جوادی آملی هست.
از اون طرف کسایی که ضد اسلام تبلیغ میکنند میگویند بت پرستان یک بت به نام الله داشتند.
این حرفها درسته ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد عامل

[="Arial"][="Blue"]سلام علیکم و رحمة الله

همانطور که میدانید توحید دارای مراتبی است و به همین ترتیب، شرک که در مقابل توحید است نیز دارای مراتب است. بنابراین در مقابل توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی، شرک در ذات، شرک در صفات، شرک در خالقیت و ربوبیت و شرک عبادی قرار میگیرد.

مشرکان و بت پرستان قائل به توحید خالقی بودند، همانطور که خداوند در قرآن میفرماید: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (عنکبوت/61)؛ و اگر از ايشان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين‏] رام كرده است؟» حتماً خواهند گفت: «اللَّه» پس چگونه [از حقّ‏] بازگردانيده مى‏ شوند؟

اما در مورد توحید ربوبی و به تبع آن در توحید عبادی دچار شرک بودند؛ وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏...(زمر/3)؛ و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏ اند [به اين بهانه كه:] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند، نمى‏ پرستيم.

مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریفه میفرماید:
منظور از آيه مورد بحث كه مى‏فرمايد:" وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ" چيست؟ منظور همين وثنيت است كه قائلند غير از خدا اربابى دگر هستند، كه امور عالم را تدبير مى‏ كنند، و ربوبيت و تدبير منسوب به ايشان است، نه منسوب به خداى تعالى.
پس در نظر وثنيت اين ارباب مدبر امور هستند، نتيجه‏ اش هم اين است كه پس بايد در مقابل همين ارباب خاضع شد و آنها را عبادت كرد تا ما را از منافعى برخوردار و بلاها و ضررها را دفع كنند. و حتى بايد از اينها تشكر كرد، چون كارها همه به دست آنان است، نه به دست خدا.(ترجمه الميزان، ج‏17، ص: 357)

استاد علامه جوادی نیز در این رابطه میفرماید:
معناي شريك قرار دادن اين نيست كه آنان نيمي از محبت و ارادت و عبادت خود را به خدا و نيم ديگر را به بتان اختصاص دادند، زيرا مشركان اصلاً خدا را نمي‌پرستيدند. افزون بر اين جمع حقّ و باطل محال است. معناي مثل و همسان خدا قرار دادن در چنين مواردي، گرامي داشتن آن اشيا و اشخاص است در حدّ گرامي داشتن خدا.
غرض آنكه مِثل قرار دادن براي خدا، و بت را شريك در معبوديت قرار دادن، بدين معنا نيست كه مشركْ گاهي براي خدا و گاه براي شريك او عبادت مي‌كند، زيرا همان‌طور كه اشاره شد بت‌پرست هرگز خدا را عبادت و پرستش نمي‌كند و همه عبادت او براي بت است، بنابراين بت‌پرستي مانند ريا نبوده، معناي شركِ بت‌پرست اين نيست كه او چونان رياكننده‌اي است كه در عبادت براي خدا شريك قائل شده و عبادت او مقداري براي خدا و قدري به قصد غير خدا و براي ارائه به مردم است.(تسنيم، جلد 8صفحه 276)
ایشان در ادامه شرک را اینگونه معنا میکند: حاصل اينكه معناي شرك و مماثله و «اتخاذ ندّ و شريك» اين است كه مشرك، عبادت و كاري را كه خالصاً واصباً براي خداست، خالصاً و واصباً براي غير خدا انجام مي‌دهد.

از ظاهر آیات و تفاسیر قرآن اینگون برداشت میشود که مشرکان عبادت را برای جلب رحمت انجام میداند و این رحمت را در دستان همین مدبران دروغین(بتها) میدانستند، پس عبادت آنها منحصر در عبادت بتها بوده است.

وفقکم الله[/]

حالا اخرش این داستان وجود بتی به اسم الله در زمان بت پرستی درست بوده؟

muiacir;809503 نوشت:
حالا اخرش این داستان وجود بتی به اسم الله در زمان بت پرستی درست بوده؟

با سلام و احترام
تا جایی که میدونم نه.
و با توجه به اینکه اونها الله رو نمیپرستیدن بعیده بت الله رو ساخته باشن.
خوبه اینی که شما گفتی بررسی بشه
ولی
سوال اصلی خودم این بود که بت پرستا ، الله رو میپرستیدن یا نه ؟

با سلام و احترام

استاد میخواستم بدونم علاقه مندی انسان به برخی انسان های بزرگ یا فرشتگان و دخیل دانستن اراده آنها در زندگیش به اذن الله شرک محسوب میشود ؟ مثل کاری که دعا نویس ها میکنند و میگویند فرشتگان موکل و ... را دعوت میکنند .

با سلام

در میان بت های موجود در شبه جزیره عربستان، بتی به نام «الله» وجود نداشت. تاكنون در مطالعات تاریخی به بتی به نام «الله» برخورد نكرده ایم. برای مطالعه درباره بتهای شبه جزیره می توانید به كتاب «اسلام و عقائد و آراء بشری» نوشته یحیی نوری، ص ۲۴۸ به بعد مراجعه كنید. در این كتاب درباره بتهای عربستان بررسی مفصلی دارد.

بعضی از اسامی بت ها که در تاریخ ضبط شده به این شرح است:

«سواع»؛ «ودّ»؛ «یغوث»؛ «یعوق»؛ «نسر»«منات»؛ «لات»؛ «عزى»؛ «هبل»؛ «إساف» و «نائله»؛ «مناف»«ذوالخلصة»؛ «سعد»؛ «ذوالكفین»؛ «ذوالشرى»؛ «أقیصر»؛ «نهم»؛ «عائم»؛ «سعیر»؛ «عمیانس»؛ «فلس»؛ «یعبوب»؛ «باجر»؛ «تكمله»‏؛ «اشهل(الأشهل)»

اما ریشه این شبهه این است که نام "الله" در بین عرب وجود داشته است و به عنوان نمونه پدر پیامبر خدا (ص) عبدالله بوده است.
دیدن این مسائل و نظیر آن سبب شده که عده ای به جای بررسی تاریخ، در ذهن خود مسائلی را بسازند و بعد به جای تاریخ بیان کنند در حالی که هیچ مستند تاریخی ای برای آن ندارند. و فهم چرایی رواج اسم "الله" در بین اعراب علیرغم بت پرست بودن آن ها، با فهم معنای بت پرستی روشن می شود.

بت پرستان انسان هایی نبودند که بت را خالق خود بدانند. بلکه آنها به مخلوق خدا بودن خود اعتراف می کردند:

«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ؛[لقمان/۲۵] و هر گاه از آنان سؤال كنى: «چه كسى آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلّماً مى ‏گویند: «اللَّه»، بگو: «الحمد للَّه (كه خود شما معترفید)!» ولى بیشتر آنان نمى ‏دانند!»

و بت را از این جهت تقدیس می کردند که آن ها را شفیع در نزد "الله" می دانستند:

«ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏ إِنَّ اللَّهَ یَحْكُمُ بَیْنَهُمْ فی‏ ما هُمْ فیهِ یَخْتَلِفُون؛[زمر/۳] اینها را نمى‏ پرستیم مگر بخاطر اینكه ما را به خداوند نزدیك كنند، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى ‏كند.»

در واقع بت پرستان مشرک بودند. و مشرک به کسی می گویند که در کنار خدا، دیگری را به باطل دارای وجاهت بدانند. در مناظره ای بین پیامبر (ص) و بت پرستان، عقیده این گروه، روشن تر می شود:
«پیامبر (ص) رو به مشركان عرب (بت پرستان) كرده و فرمود: چرا بتان را پرستش كرده و از پروردگار جهان دست كشیده‏اید؟ گفتند: با این كار به خداوند تقرّب مى‏ جوییم.
فرمود: مگر این بتان شنوا بوده و از خدایشان اطاعت نموده و او را عبادت مى‏كنند تا شما بواسطه تعظیم آنها به خداوند تقرّب جویید؟ گفتند: نه.
فرمود: مگر شما خودتان آنها را نتراشیده ‏اید؟ گفتند: آرى. فرمود: باین ترتیب اگر آنها شما را عبادت كنند شایسته ‏تر است تا شما آنها را. (چون بتان مخلوق و شما خالقید) در این صورت خدایى كه عارف به مصالح و عواقب، و حكیم در تعیین تكلیفتان مى ‏باشد آیا شما را به این عبادت امر كرده است؟! بت پرستان پس از این كلام باهم اختلاف كرده و گروهى گفتند: خداوند در پیكرهاى مردانى حلول كرده كه به شكل این بتان بودند. و بر این اساس آنها را صورتگرى نمودیم. و منظور ما از توجّه به این بتان تعظیم همان هیاكل است.
و جمعى دیگر گفتند: این بتان مطابق صورت اقوام گذشته‏اى هستند كه پرهیزگار و عابد بودند، و نظر ما از عبادت آنها تعظیم و تجلیل خداوند مى‏ باشد. و گروه دیگرى گفتند: آنگاه كه خداوند آدم را آفریده و فرشتگان را امر نمود تا او را سجده كنند ما از این امر كه وسیله تقرّب به پیشگاه خداوند بود محروم شدیم، پس براى جبران آن صورت آدم را به شكلهاى مختلفى ساختیم و در مقابلش به قصد تقرّب بخداوند سجده مى‏ كنیم. همچون سجده فرشتگان بر آدم، كه به قصد تقرّب به خدا بود، چنان كه سجده شما در محرابهاى مسجد، به قصد آن است كه به محاذات كعبه‏ اید. و در مقابل كعبه‏ نیز به نیّت پروردگار با عظمت و جلال عبادت و سجده مى ‏كنید، نه خود كعبه. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: همه شما راه خطا پیموده و از راه حقیقت منحرف شده‏ اید.

سپس رو به گروه نخست كرده و فرمود: این سخن شما كه خداوند در پیكرهاى جمعى كه به شكل این بتان بودند حلول كرده، در نهایت ضعف است، چرا كه با این كلام مى‏باید خداوند مانند مخلوقات: محتاج، محدود و حادث باشد. و با این حلول، آیا خداوند جهان در چیزى محدود و محاط نخواهد شد؟ ...

سپس رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله روى به گروه دوم كرده و فرمود: اگر شما معتقدید كه به نیّت صورتهاى گذشتگان خداپرست خود سر بر آستان بتها گذاشته و آنها را تعظیم مى ‏كنید، پس دیگر چه جایى براى اظهار بندگى پروردگار جهانیان باقى مى ‏نهید!؟... پس شما با برابر قراردادن خضوع و عبادت خداوند با بتان آیا به مقام عظمت و جلال پروردگار توهین نكرده‏اید؟!

سپس رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله به گروه سوم از بت پرستان فرمود: شما جماعت مسلمان را با خودتان مقایسه نمودید، در حالى كه ما همچون شما نیستیم. زیرا ما بندگان خدا، آفریده و دست پرورده اوئیم، گوش بفرمان و تسلیم نواهى او هستیم، و خداوند را همان گونه كه اراده فرموده عبادت مى ‏كنیم، و چون ما را به كارى امر فرمود همان را انجام دهیم و نباید از آن اوامر تجاوز كرده و بنا بر میل و تشخیص خودمان عمل كنیم، زیرا در این صورت ممكن است با آن خصوصیات پسندیده واقع شود ولى امكان دارد با نحوه دیگر در نهایت درجه كراهیت یا حرمت قرار گیرد. با اینكه ما را از اظهار نظر در مقابل دستوراتش نهى فرموده است.

آرى چون فرموده است هنگام عبادت به جانب كعبه متوجّه باشیم، امتثال امر نموده و اطاعت مى‏كنیم، سپس فرموده در سایر شهرها نیز به محاذات كعبه او را عبادت كنیم ما نیز پذیرفتیم و از حدود اوامر او تجاوز نكردیم. و در مسأله سجده فرشتگان بر آدم، خداوند متعال سجده را بر خود آدم امر فرمود نه بر صورت او، و از آنجا كه سجده را بر فرشتگان فرض نموده این تكلیف بر آنان بوده نه بنى آدم، پس هر مقایسه‏اى بیجا است.و چه مى‏دانید شاید از این عمل خودسرانه شما ناراضى باشد.»

[۱]. الأصنام (تنكیس الأصنام)، ابو المنذر هشام بن محمد الكلبى (م ۲۰۴)، تحقیق احمد زكى باشا، القاهرة، افست تهران (همراه با ترجمه)، نشر نو، چ دوم، ۱۳۶۴ش، از صفحه ۱۰۶ به بعد.
[۲]. الإحتجاج على أهل اللجاج، ج‏۱، ص: ۲۶.

به این جمله ها دقت کنید

لانعبد الله و لانعبد الالهه

نعبد الله و الالهه

نعبد الالهه و لانعبد الله

نعبد الله و لانعبد الالهه

جمله چهارم از مسلمانها است.

جمله سوم از بت پرستان است. به وجود الله اعتقاد داشتند اما ان را نمیپرستیدند.
و احتمال دارد منکران وجود الله نیز مصداق این جمله باشند. مثلا الالهه را بپرستند ولی الله را نپرستند چون وجود ندارد.

جمله دوم ظاهرا مصداقی ندارد.

و جمله ی اول مانند جمله سوم میتواند از منکران وجود الله باشد ( آتئیست ها)

[="Arial"][="Blue"]سلام

muiacir;809503 نوشت:
حالا اخرش این داستان وجود بتی به اسم الله در زمان بت پرستی درست بوده؟

از نظر تاریخی همانطور که خانم سلیمانی اشاره کردند، چنین بتی بین اعراب نبوده و این شبهه رو از نام پدر پیامبر(ص) پایه ریزی کرده اند که چطور نام پدر ایشان همان خدایی بوده که پیامبر بعد سالها اون رو برای پرستش مطرح میکنه؟
جوابش هم در خلال پاسخ اشاره شد:
عامل;809455 نوشت:
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (عنکبوت/61)؛ و اگر از ايشان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين‏] رام كرده است؟» حتماً خواهند گفت: «اللَّه» پس چگونه [از حقّ‏] بازگردانيده مى‏ شوند؟

بنابراین مشرکان ربوبیت را برای بتها می دانستند و خالقیت را منحصر در الله تبارک و تعالی میکردند و غیر او خالقی نمیشناختند چرا که بتها ساخته خود آنها بوده و نمیتوانستند پرستندگان را خلق کرده باشند.
بنابراین قبل از پیامبر(ص) بت پرستها به چنین الله خالقی اعتقاد داشتند و تنها برای جلب رحمت، باران، پیروزی در جنگ و ... به بتها به عنوان شفیع متوسل شده و آنها را عبادت میکردند.[/]

[="Arial"][="Blue"]سلام

به من بیاموز;809590 نوشت:
با سلام و احترام
استاد میخواستم بدونم علاقه مندی انسان به برخی انسان های بزرگ یا فرشتگان و دخیل دانستن اراده آنها در زندگیش به اذن الله شرک محسوب میشود ؟ مثل کاری که دعا نویس ها میکنند و میگویند فرشتگان موکل و ... را دعوت میکنند .

تمام کلام در همین به اذن الله است و بس!
اگر کسی ائمه(ع) و یا فرشتگان را به اذن الهی در امور عالم موثر بداند، و آنها را فاعل مستقل نداند، شرک نخواهد بود.
اما اگر شریف ترین موجود نزد خداوند متعال را مستقلا و بدون اذن الهی دخیل در امور بداند، مسلما مشرک است و باید توبه کند.
البته این مطلب موید دعا نویسها نیست!!!
چرا که غالب آنها برای درآمد و مطامع دنیوی و یا کسب شهرت و ... از این کارها میکنند و بسیاری از اینها بی سواد اند. بهترین دعا که در حق انسان موثر است، دعای برادر مومن در حق او و دعای خودش است.[/]

[="Arial"][="Blue"]سوال:
آيا بت پرستان الله را پرستش ميكردند يا او را فقط خالق ميدانستند؟

پاسخ:
مشرکان و بت پرستان قائل به توحید خالقی بودند، همانطور که خداوند در قرآن میفرماید: وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (عنکبوت/61)؛ و اگر از ايشان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين‏] رام كرده است؟» حتماً خواهند گفت: «اللَّه» پس چگونه [از حقّ‏] بازگردانيده مى‏ شوند؟

اما در مورد توحید ربوبی و به تبع آن در توحید عبادی دچار شرک بودند؛ وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏...(زمر/3)؛ و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏ اند [به اين بهانه كه:] ما آنها را جز براى اينكه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك گردانند، نمى‏ پرستيم.

مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریفه میفرماید:
منظور از آيه مورد بحث كه مى‏فرمايد:" وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ" همين وثنيت است كه قائلند غير از خدا اربابى دگر هستند، كه امور عالم را تدبير مى‏ كنند، و ربوبيت و تدبير منسوب به ايشان است، نه منسوب به خداى تعالى.
پس در نظر وثنيت اين ارباب مدبر امور هستند، نتيجه‏ اش هم اين است كه پس بايد در مقابل همين ارباب خاضع شد و آنها را عبادت كرد تا ما را از منافعى برخوردار و بلاها و ضررها را دفع كنند. و حتى بايد از اينها تشكر كرد، چون كارها همه به دست آنان است، نه به دست خدا.(1)

استاد علامه جوادی نیز در این رابطه میفرماید:
معناي شريك قرار دادن اين نيست كه آنان نيمي از محبت و ارادت و عبادت خود را به خدا و نيم ديگر را به بتان اختصاص دادند، زيرا مشركان اصلاً خدا را نمي‌پرستيدند. افزون بر اين جمع حقّ و باطل محال است. معناي مثل و همسان خدا قرار دادن در چنين مواردي، گرامي داشتن آن اشيا و اشخاص است در حدّ گرامي داشتن خدا.
غرض آنكه مِثل قرار دادن براي خدا، و بت را شريك در معبوديت قرار دادن، بدين معنا نيست كه مشركْ گاهي براي خدا و گاه براي شريك او عبادت مي‌كند، زيرا همان‌طور كه اشاره شد بت‌پرست هرگز خدا را عبادت و پرستش نمي‌كند و همه عبادت او براي بت است، بنابراين بت‌پرستي مانند ريا نبوده، معناي شركِ بت‌پرست اين نيست كه او چونان رياكننده‌اي است كه در عبادت براي خدا شريك قائل شده و عبادت او مقداري براي خدا و قدري به قصد غير خدا و براي ارائه به مردم است.(2)
ایشان در ادامه شرک را اینگونه معنا میکند: حاصل اينكه معناي شرك و مماثله و «اتخاذ ندّ و شريك» اين است كه مشرك، عبادت و كاري را كه خالصاً واصباً براي خداست، خالصاً و واصباً براي غير خدا انجام مي‌دهد.

بنابراين از ظاهر آیات و تفاسیر قرآن اینگون برداشت میشود که مشرکان عبادت را برای جلب رحمت انجام میداند و این رحمت را در دستان همین مدبران دروغین(بتها) میدانستند، پس عبادت آنها منحصر در عبادت بتها بوده است.


[/HR]1. ترجمه الميزان، ج‏17، ص: 357.
2. تسنيم، جلد 8صفحه 276.[/]
موضوع قفل شده است