جمع بندی با دخالتهاي مادر شوهرم چه كنم؟ ( مشاوره بدين لطفا)

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با دخالتهاي مادر شوهرم چه كنم؟ ( مشاوره بدين لطفا)

سلام و خسته نباشيد و تشكر از سايت خوبتون

لطفا اين موضوع را با موضوعات ديگر ادغام نكنيد .

اين نوشته ي من نيست ؛ مشكل يكي از دوستانم هست كه به او قول دادم با راهنمايي كارشناسان و دوستان فهيمم در اين سايت راهنمائيشون كنم.

قبل از ازدواج گفته بود كه يكي يدونه فرزند مذكر خانواده است و بايد از مادر تنهاش مراقبت كنه ، من هم قبول كردم كه بعد از ازدواج با مادرش زندگي كنم.
حالا چند ماهي از ازدواجمون مي گذره و بهانه گيريهاي مادر شوهر م هر روز بيشتر ميشه ، به من كه عروسشم حسادت مي كنه و وقتي نيستم در غيابم از من بدگويي مي كنه .
مادرش خيلي حساسه و ترسم از اينه كه اگر به همسرم فشار بيارم كه خانه اي مستقل از مادرش برام مهيا كنه مادرش افسرده بشه و يا خداي نكرده دق كنه و اونوقت سرزنش اطرافيان و عذاب و وجدان خودم ....
راهنمائيم كنيد لطفا ....

سلام
ممنونم از اعتماد شما
یکی از معضلات در زندگی های زن و شوهر جوان دخالت های والدین آنها است. در درجه اول در این زندگی ها زن و شوهر باید بدانند که یک زندگی مستقل دارند و هسته و مرزهای زندگی آنها با زندگی دیگران حتی والدین به هم نریزد.
اگر عروس و مادرشوهر تناسب های اخلاقی و شخصیتی با هم ندارند بودن در کنار هم بدون مرز، حرمت ها را از بین می برد.
از سویی دیگر رها کردن مادری که همه تکیه گاه و وجودش تنها فرزندش است به ویژه این که از اول شرط کرده اند.
بنابراین بهتر است برای تفکیک مرزها
1- به تدریج عمل کنید (خیلی ملایم یدون این که او حساس شود)
2- پیشنهاد جدا کردن مرزها از سوی شما مطرح نشود با برنامه جوری جلو روید که مادر شوهر این پیشنهاد دهد مثلا از کسی که قبولش دارد مانند خواهر یا دوستش به شکل غیر مستقیم کمک بگیرید.
3- جداشدن مرزها به تدریج باشد یک دفعه نباید جدایی مرزها اتفاق بیفتد بهتر است ابتدا در خانه مشترک باشید ولی مجزا یعنی لزوم ندارد صبحانه شام و ناهار را با هم خورد
4- مراقب روحیه شوهرتان هم باشید ایشان از دو سو در فشار است و مجبور است دل هر دو را به دست آورد و جداکردن مادر از او می تواند نشاط او را هم کم کند.

این شرطی بوده که خودتان هم از اول قبول کرده اید ...

آیا راههای دیگر را هم امتحان کرده اید ؟

تنها چند ماه از ازدواج شما گذشته .... شما می توانید با نوع برخورد و رفتارتان کم م در دل مادر شوهرتان جا باز کنید ... مادران بسیار به رفتار عروس و داماد ها حساس هستند ... در این میان عروس ها بیشتر مشکل دارند ... طوری برخورد کنید که تصور کنند دخترشان هستید نه عروس .. مهربان باشید و بدانید محبت جای دوری نمی رود ...

حداقل یک سالی رفتار عالی داشته باشید .. بعد اگر نشد و دیدید که براستی با شما خوب نیستند آن وقت می توانید موضوع را با مهربانی به شوهرتان منتقل کنید ...

انشالله موفق می شوید دل ایشان را بدست بیاورید

راهيان نور;64961 نوشت:
بايد از مادر تنهاش مراقبت كنه

سلام :Gol:امکان ازدواج برای مادر وجود ندارد؟

راهيان نور;64961 نوشت:

به من كه عروسشم حسادت مي كنه

به نظرم شما نباید روی این مسئله حساسیت بیش از حدداشته باشید زیرا این یک امر طبیعی هست ، به خاطر اینکه تا حالا شوهرتون فقط به ایشون توجه می کرده ولی از وقتی با شما ازدواج کرده شاید توجشون شده یک سوم ، پس اولین قدم اینه که روی این مورد زیاد حساسیت نشان ندهید و آنرا طبیعی بدانید:Sham:

سلام

همسر بر ادر خانم منم این مشکلو داره :Labkhand:!!
در جواب دوستم محمد 1353 هم عرض کنم که تجربه نشون داده به این اسونی هم نیست!

میدونین چرا؟ به این دلیل که حسادت یه نقص و رذیله هست و اینگونه افراد مثل مادر شوهر خواهرمون به این سن که رسیده هنوز به شدت حسادت رو با ذاتش داره حمل میکنه!!
حالا بماند که چقدر خودش از این نقص رنج میکشه:Ghamgin:
مادر شوهر شما از یکطرف ترس از تنهایی و پیری خود را دارد و از طرفی اخلاق ناجورش مانع جذب شما میشود و گر نه با کمال میل همونجا خدمتشونو هم میکردید!
فرموده جناب حامی بهترین راهه تا کمتر جو خونواد مشوش شده و این تغییر هم کمتربرای شوهر محترم و مادرشوهر دوست داشتنی! قابل احساس باشه--من الله توفیق

مسودی;65179 نوشت:
نیایش سبز;65137 نوشت:
سلام امکان ازدواج برای مادر وجود ندارد؟


بله این گزینه را من از قلم انداختم اگر چنین امکانی هست حتما زمینه را فراهم کنید البته گاهی در ظاهر رد می کنند و خجالت می کشند ولی از خداشونه سر و سامون بگیرند. از بزرگی از فامیل بخواهید مقدمه چینی کند.

سلام و تشكر از راهنمائيهاي دكتر حامي عزيز و دوستان خوبم :Gol:

این دیگر آخرش بود که یک ساعت مطلب تایپ کنی به لطف داره برق همه اش بپرد!

ممکن است توضیح دهید نحوه ی زندگی دوست تان به چه صورت است؟ آخر از متن پیام من احساس کردم عروس خانم با مادر شوهر در یک منزل ساکن هستند در حالی که آن چه این روزها بیشتر مرسوم است زندگی در دو طبقه ی جداگانه است؛ که به طبع اگر در دو طبقه ی جداگانه باشد میزان این دخالت ها را تا حدود زیادی می توان کاهش داد.

اما نکته ای را که لازم می دانم به طور کلی در این جا بیان کنم تاکید بر درک مادر شوهر توسط عروس خانم می باشد.

ببینید همه ی ما والدینی داریم که از کودکی با آن ها بزرگ شده ایم همه ی این والدین در کلام و رفتارشان نقص هایی دارند اما ما به این نقص ها عادت کرده ایم و آن ها را همین گونه که هستند پذیرفته ایم و در عین حال آن ها برایمان بهترین پدر و مادر دنیا می باشند.

دوره ی نوجوانی را تصور کنید که نوجوان به یک باره در برابر برخی رفتارهای والدین حساس شده، طغیان می کند، گلایه می کند و می خواهد والدین ش تغییر کنند؛ او از این که پدر یا مادرش خشن، یک کلام، عصبی، غرغرو، و ... هستند گلایه مند می شود اما پس از مدتی ( در بیشتر خانواده ها) پدر و مادرش را با همین اخلاق ها می پذیرد و دوست شان دارد، چرا؟

چون مثلاً نگاه می کند می بیند پدرش وقتی خشن می شود که احساس می کند فرزند دارد خودش را توی دردسر می اندازد؛ پس این خشونت پدر ناشی از محبت اوست که این گونه آن را بروز می دهد. وقتی فرزند این را دریافت می آموزد که یا نحوه ی عملکردش را تغییر دهد یا محبت پدرش را در عین همان خشونتش دریابد.

حالا عروس خانم وارد خانواده ای می شود که هیچ شناختی از آن ها ندارد، او هم در گام اول باید سعی کند نسبت به اخلاق پدر شوهر و مادر شوهرش شناخت پیدا کند. و پس از شناخت علل رفتارها و کلام آنان را دریابد. پس از این شناخت و درک به راحتی می تواند از برخی از رفتارها که موجب تحریک مادرشوهر و اختلاف می گردد اجتناب کند و برخی رفتارهای آنان را نیز بدون این که ناراحت شود بپذیرد.

عموماً عروس خانم ها و آقا دامادها با یک نگاه ایده آل وارد خانواده ی جدید می شوند، در حالی که باید بپذیریم همه ی انسان ها یک سری نقص هایی دارند.

راهيان نور;64961 نوشت:
و وقتي نيستم در غيابم از من بدگويي مي كنه .

سلام ، این یک بلایی خانمانسوز هست علی الخصوص اگر شنونده نسبت به غایب شناخت کامل نداشته باشد. چند بار هم گریبانگیر خودم شده :Ghamgin:ولی نگران نباشید بالاخره باطل از میان خواهد رفت و آنچه می ماند حق است :

أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ ﴿۱۷﴾
[همو كه] از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانه‏هايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند و سيل کف بلند روى خود برداشت و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى در آتش مى‏گدازند هم نظير آن کف برمى‏آيد خداوند حق و باطل را چنين مثل مى‏زند اما کف بيرون افتاده از ميان مى‏رود ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمين [باقى] مى‏ماند خداوند مثلها را چنين مى‏زند (۱۷)

این بدگویی در غیاب مانند کفی می ماند که روی حق و خیر رو به طور موقت می پوشاند ولی بالاخره از بین خواهد رفت ، تجربه نشون می ده که این مشکل در طی زمان و بدست آوردن شناخت از شما حل خواهد شد ، فقط باید صبر کنید:Sham:

:Gig:من میگم چرا میگی مادر شوهر ؟مادر خودت .دوست خوبم مطمئن باش که تنهاست و دنبال هم صحبته چرا براش جای عروس دختر نمیشی ؟حقیقت اینه تو جبهه گرفتی و این خوب نیست . می دونی اگه یه در قفل جلوی روت بود حتما کلید داره اگه نه جاش دیوار بود. محبت تنها کلید ی که تمام مشکلات حل میکنه. من میگم فقط سخت گیریش رو پای علاقه به خودت و همسرت بزار

سلامي دوباره و تشكري بي نهايت فراوان از دوستان خوبم

راستش براي اين بنده خدا امكان جدايي از مادرشوهر تا مدتها وجود نداره ، با اين اوضاع و احوال چطور در كنار مادر شوهر يك زندگي مسالمت آميز داشته باشه ، بي درد سر و كمي قشنگ؟؟؟!!!

راهيان نور;65717 نوشت:
سلامي دوباره و تشكري بي نهايت فراوان از دوستان خوبم

راستش براي اين بنده خدا امكان جدايي از مادرشوهر تا مدتها وجود نداره ، با اين اوضاع و احوال چطور در كنار مادر شوهر يك زندگي مسالمت آميز داشته باشه ، بي درد سر و كمي قشنگ؟؟؟!!!

دوست گرامی پاسخ بنده را ندادید

sajedee;65385 نوشت:
این دیگر آخرش بود که یک ساعت مطلب تایپ کنی به لطف داره برق همه اش بپرد!

ممکن است توضیح دهید نحوه ی زندگی دوست تان به چه صورت است؟ .


دوست من با مادر شوهر در يك واحد 50 متري زندگي مي كنند.
با هم غذا مي خورند و مجبورند هر جا كه ميرند براي مهماني و گردش مادر شوهر را هم با خود ببرند.

راهيان نور;65727 نوشت:
دوست من با مادر شوهر در يك واحد 50 متري زندگي مي كنند.
با هم غذا مي خورند و مجبورند هر جا كه ميرند براي مهماني و گردش مادر شوهر را هم با خود ببرند.

سلام ، یعنی همسرشون وقت اختصاصی (جهت گردش ، خرید ، صحبت و ...) براش در نظر نمی گیره؟ اگه اینطوره که خیلی بی انصافی می کنند.
البته این طور که برمی یاد مهارت لازم رو ندارند.

باعرض سلام و تسلیت خدمت تمامی اعضای خانواده اسک دین

معمولاً روان شناسان و خانواده درمان گران سعی بر این دارند که ازدواج را تشکیل یک خانواده حد و مرزدار و مستقل برای دختر و پسر در نظر بگیرند در واقع ما سه خانواده جدا ، مستقل و حدو مرز دار داریم که عبارتند از دختر و پسر ، خانواده دختر ، خانواده پسر که هر کدام حد و مرز خاص خود را دارند و نباید هیچ گونه دخالت هایی و تجاوزهایی به این مرزها توسط هیچ یک شکل بگیرد و در صورت اختلافات و ناسازگاری ها مانند بیماری های جسمانی به مشاور و متخصص خانواده باید مراجعه شود . اگر خانواده دختر با خانواده پسر درگیر باشد دخترو پسر نه تنها نباید این اختلافات را در روابط خود دخالت دهند بلکه نباید روابط خودشان را با دو خانواده دیگر به دلیل اختلافات آن دو با هم دیگر قطع کنند.
ما همیشه یکی شرایط دخترانی که مراجعه دارند و در پی کشف ملاک های منطقی برای گفتن به طرف مقابل هستند تأکید بر استقلال روانی و مکانی پسر در زندگی مشترک آینده داریم یعنی یکی از شرایط دختر جدا بود مکان زندگی مشترک و حتی در زمانی افزایش دوران عقد و نامزدی را تا فراهم شدن مکان مستقل پیشنهاد می کنیم قطعا زن و شوهر اول زندگی برای آشنایی بیشتر باید به قول معروف با هم دیگر نشست و برخاست کنند و با علاقه ها و موضوعات کلی و جزیی همدیگر آشنایی پیدا کنند پسیاری از مکالمات زن و شوهر اول زندگی حتی هنگام غذا خوردن و سر سفره بودن مهم و حیاتی است و قطعا اگر فرد سومی باشد نمی توانند راحت باشند و حتی نوع غذا را با توجه به سلیقه فرد سوم هم تهیه می کنند اینگونه اختلاف سلیقه ها و مشکلات با مادر شوهر باعث می شود که دختر روحیات همسر خود را نشناسد و خودش را نتواند با شخصیت همسرش منطبق کند و سالیان سال با همسر خود هم ممکن است درگیری و ناسازگاری داشته باشد. حتی دختر در برنامه ریزی روزانه خود به دلیل دخالت های مادر شوهر دچار مشکل میشود
راهکار

1- برنامه ریزی برای جدا شدن از مادر شوهر و گرفتن خانه ای مستقل
2- اصلاح رابطه با همسر و اطمینان دادن به همسر و مادرش بر رابطه صمیمی تر بعد از استقلال مکانی
3- پرهیز از سرزنش همسر به دلیل رفتارهای مادر
4- پرهیز از تخریب کلی شخصیت مادر شوهر نزد همسر به دلیل رابطه عمیق عاطفی فرزند و مادر
5- گفتن نقاط مثبت و خوبی های مادر شوهر در کنار نقاط منفی به همسر
6- پرهیز از درون ریزی و برونی ریزی نامناسب مشکلات
7- در نظر گرفتن لحن مناسب ، شرایط روحی ، زمان مناسب و با احترام کامل به منظور گفتن مشکلات و دخالت های مادر شوهر به مادر شوهر
8- شروع گفتگو با مادر شوهر با نقاط مثبت و خوبی های ایشان گفتن کلمات طنز و ظریف هنگام انتقاد
9- در نظر گرفتن زمان و مکانی برای خود و همسر بدون وجود فرد سوم مثلا پارک ، و ....در هر روز
10 - افزایش ظرفیت وجودی ، گذشت و نادیده گرفتن بعضی از ناملایمت ها و پرهیز از انتقام جویی و یا به خطر انداختن بهداشت روانی به دلیل مسأله ای که خارج از اختیار خود فرد است.
11- مدیریت جلسه گفتگو با مادر شوهر یعنی زمانی که صحبت هایی مادر شوهر دارند که به مذاق عروس خوش نمی آید عروس با انحراف صحبت و به دست گرفتن مدیریت گفتگو ایشان را به مسیر دیگری هدایت کنند.
موفق باشید

اهورانی;65524 نوشت:
من میگم چرا میگی مادر شوهر ؟مادر خودت .دوست خوبم مطمئن باش که تنهاست و دنبال هم صحبته چرا براش جای عروس دختر نمیشی ؟حقیقت اینه تو جبهه گرفتی و این خوب نیست . می دونی اگه یه در قفل جلوی روت بود حتما کلید داره اگه نه جاش دیوار بود. محبت تنها کلید ی که تمام مشکلات حل میکنه. من میگم فقط سخت گیریش رو پای علاقه به خودت و همسرت بزار

سلام:Gol:

به نظر من که اینا تو حرف خیلی راحته ، ولی وقتی پای عمل میرسه ، واقعا مشکل میشه. نمونه عینی این موضوع رو دیدم! یکی از دوستان نزدیکم همین راهکار شما رو به کار گرفت (منم تشویقش میکردم) ، ولی این محبتها انگار که وظیفه دوست من به مادرشوهرش بوده باشه ، بازم دخالتها و کنایه های مادرشوهر تمومی نداشت.
این عدم سازش عروس ها و مادرشوهرها انگار تمومی نداره! :Ghamgin:
هر کار وحرف یکیشون باعث سوتفاهم دیگری میشه و ...
البته استثنا هم داره.
خدا کنه تعداد این استثناها هر روز زیادتر بشه. :Labkhand:

اميدوار;68658 نوشت:
اعرض سلام و تسلیت خدمت تمامی اعضای خانواده اسک دین معمولاً روان شناسان و خانواده درمان گران سعی بر این دارند که ازدواج را تشکیل یک خانواده حد و مرزدار و مستقل برای دختر و پسر در نظر بگیرند در واقع ما سه خانواده جدا ، مستقل و حدو مرز دار داریم که عبارتند از دختر و پسر ، خانواده دختر ، خانواده پسر که هر کدام حد و مرز خاص خود را دارند و نباید هیچ گونه دخالت هایی و تجاوزهایی به این مرزها توسط هیچ یک شکل بگیرد و در صورت اختلافات و ناسازگاری ها مانند بیماری های جسمانی به مشاور و متخصص خانواده باید مراجعه شود . اگر خانواده دختر با خانواده پسر درگیر باشد دخترو پسر نه تنها نباید این اختلافات را در روابط خود دخالت دهند بلکه نباید روابط خودشان را با دو خانواده دیگر به دلیل اختلافات آن دو با هم دیگر قطع کنند. ما همیشه یکی شرایط دخترانی که مراجعه دارند و در پی کشف ملاک های منطقی برای گفتن به طرف مقابل هستند تأکید بر استقلال روانی و مکانی پسر در زندگی مشترک آینده داریم یعنی یکی از شرایط دختر جدا بود مکان زندگی مشترک و حتی در زمانی افزایش دوران عقد و نامزدی را تا فراهم شدن مکان مستقل پیشنهاد می کنیم قطعا زن و شوهر اول زندگی برای آشنایی بیشتر باید به قول معروف با هم دیگر نشست و برخاست کنند و با علاقه ها و موضوعات کلی و جزیی همدیگر آشنایی پیدا کنند پسیاری از مکالمات زن و شوهر اول زندگی حتی هنگام غذا خوردن و سر سفره بودن مهم و حیاتی است و قطعا اگر فرد سومی باشد نمی توانند راحت باشند و حتی نوع غذا را با توجه به سلیقه فرد سوم هم تهیه می کنند اینگونه اختلاف سلیقه ها و مشکلات با مادر شوهر باعث می شود که دختر روحیات همسر خود را نشناسد و خودش را نتواند با شخصیت همسرش منطبق کند و سالیان سال با همسر خود هم ممکن است درگیری و ناسازگاری داشته باشد. حتی دختر در برنامه ریزی روزانه خود به دلیل دخالت های مادر شوهر دچار مشکل میشود راهکار 1- برنامه ریزی برای جدا شدن از مادر شوهر و گرفتن خانه ای مستقل 2- اصلاح رابطه با همسر و اطمینان دادن به همسر و مادرش بر رابطه صمیمی تر بعد از استقلال مکانی 3- پرهیز از سرزنش همسر به دلیل رفتارهای مادر 4- پرهیز از تخریب کلی شخصیت مادر شوهر نزد همسر به دلیل رابطه عمیق عاطفی فرزند و مادر 5- گفتن نقاط مثبت و خوبی های مادر شوهر در کنار نقاط منفی به همسر 6- پرهیز از درون ریزی و برونی ریزی نامناسب مشکلات 7- در نظر گرفتن لحن مناسب ، شرایط روحی ، زمان مناسب و با احترام کامل به منظور گفتن مشکلات و دخالت های مادر شوهر به مادر شوهر 8- شروع گفتگو با مادر شوهر با نقاط مثبت و خوبی های ایشان گفتن کلمات طنز و ظریف هنگام انتقاد 9- در نظر گرفتن زمان و مکانی برای خود و همسر بدون وجود فرد سوم مثلا پارک ، و ....در هر روز 10 - افزایش ظرفیت وجودی ، گذشت و نادیده گرفتن بعضی از ناملایمت ها و پرهیز از انتقام جویی و یا به خطر انداختن بهداشت روانی به دلیل مسأله ای که خارج از اختیار خود فرد است. 11- مدیریت جلسه گفتگو با مادر شوهر یعنی زمانی که صحبت هایی مادر شوهر دارند که به مذاق عروس خوش نمی آید عروس با انحراف صحبت و به دست گرفتن مدیریت گفتگو ایشان را به مسیر دیگری هدایت کنند. موفق باشید

سلام دوستان
نوشته همكار خوبم را دوباره با دقت مرور كنيم



جمع بندي
با دخالتهاي مادر شوهرم چه كنم؟
پرسش:

دوستم مي گويد: شوهرم قبل از ازدواج به من گفته بود كه يكي يه دونه فرزند مذكر خانواده است و بايد از مادر تنهاش مراقبت كنه، من هم قبول كردم كه بعد از ازدواج با مادرش زندگي كنم. با مادر شوهر در يك واحد 50 متري زندگي مي كنيم با هم غذا مي خوريم و مجبوريم هر جا كه ميريم براي مهماني و گردش مادر شوهرم را هم با خود ببريم. حالا چند ماهي از ازدواجمون مي گذره و بهانه گيريهاي مادر شوهرم هر روز بيشتر ميشه، به من كه عروسشم حسادت مي كنه و وقتي نيستم در غيابم از من بدگويي مي كنه. مادرش خيلي حساسه. ترسم از اينه كه اگر به همسرم فشار بيارم كه خانه اي مستقل از مادرش برام مهيا كنه مادرش افسرده بشه و يا خداي نكرده دق كنه و اون وقت سرزنش اطرافيان و عذاب و وجدان خودم .... راهنمائيم كنيد لطفا.


پاسخ:
سلام، ممنونم از اعتماد شما

مقدمه: دختران هنگام خواستگاري بايد بر استقلال روانی و مکانی پسر در زندگی مشترک آینده تأکید كنند؛ حتی اگر دوران عقد و نامزدی افزايش يافت بهتر است مكان مستقلي بگيرند. قطعا زن و شوهر اول زندگی برای آشنایی بیشتر باید به قول معروف با هم دیگر نشست و برخاست کنند و با علاقه ها و موضوعات کلی و جزیی همدیگر آشنایی پیدا کنند. به طور كلي عروس و داماد اگر امكان جدا سازي محل زندگي را دارند ترديد نكنند. اول زندگی، بسیاری از مکالمات زن و شوهر حتی هنگام غذا خوردن و سر سفره بودن مهم و حیاتی است و قطعا اگر فرد سومی باشد نمی توانند راحت باشند و حتی نوع غذا را با توجه به سلیقه فرد سوم هم تهیه می کنند این گونه اختلاف سلیقه ها و مشکلات با مادر شوهر باعث می شود که دختر روحیات همسر خود را نشناسد و خودش را نتواند با شخصیت همسرش منطبق کند و سالیان سال با همسر خود هم ممکن است درگیری و ناسازگاری داشته باشد. حتی دختر در برنامه ریزی روزانه خود به دلیل دخالت های مادر شوهر دچار مشکل می شود
مرزهاي زندگي

یکی از معضلات در زندگی بسياري از عروس و دامادهاي جوان دخالت های والدین آنها است. در درجه اول در این زندگی ها زن و شوهر باید بدانند که یک «زندگی مستقل» دارند و هسته و مرزهای زندگی آنها با زندگی دیگران حتی والدین به هم نریزد. معمولاً روان شناسان و خانواده درمان گران سعی بر این دارند که ازدواج را تشکیل یک خانواده حد و مرزدار و مستقل برای دختر و پسر در نظر بگیرند در واقع ما سه خانواده جدا، مستقل و حد و مرزدار داریم که عبارتند از دختر و پسر، خانواده دختر، خانواده پسر که هر کدام حد و مرز خاص خود را دارند و نباید هیچ گونه دخالت هایی و تجاوزهایی به این مرزها توسط هیچ یک شکل بگیرد و در صورت اختلافات و ناسازگاری ها مانند بیماری های جسمانی به مشاور و متخصص خانواده باید مراجعه شود. اگر مثلا خانواده دختر با خانواده پسر درگیر باشد دختر و پسر نه تنها نباید این اختلافات را در روابط خود دخالت دهند بلکه نباید روابط خودشان را با دو خانواده دیگر به دلیل اختلافات آن دو با هم دیگر قطع کنند.

اگر عروس و مادرشوهر تناسب های اخلاقی و شخصیتی با هم نداشته باشند با زندگي بدون مرز، حرمتشان از بين مي رود. جدا شدن از مادری که همه تکیه گاه و وجودش تنها فرزندش است بدون مقدمه چيني و فراهم كردن مقدمات درست نيست به ویژه این که از اول عهد كرد بودند كه با هم زندگي كنند.

توصيه هاي روان شناختي

1- به تدریج عمل کنید (خیلی ملایم بدون این که او حساس شود)

2- پیشنهاد جدا کردن مرزها از سوی عروس مطرح نشود با برنامه جوری جلو روید که مادر شوهر این پیشنهاد را بدهد مثلا از کسی که قبولش دارد مانند خواهر یا دوستش به شکل غیر مستقیم کمک بگیرید.

3- جداشدن مرزها به تدریج باشد یک دفعه نباید جدایی مرزها اتفاق بیفتد. بهتر است ابتدا در خانه مشترک بزرگتري باشید ولی مجزا یعنی لزوم ندارد صبحانه شام و ناهار را با هم خورد.

4- مراقب روحیه شوهرتان هم باشید ایشان از دو سو در فشار است و مجبور است دل هر دو را به دست آورد و جداکردن دفعي مادر از او می تواند نشاط او را هم کم کند.

5- طوری با مادر شوهر برخورد کنید که تصور کنند دخترشان هستید نه عروس. مهربان باشید و بدانید محبت جای دوری نمی رود و از ديد خدا پنهان نمي شود و بركتش بر زندگي شما مي بارد .

6- حساسيت مادر تا حدودي طبيعي است شما نباید روی این مسئله حساسیت بیش از حدداشته باشید زیرا این یک امر طبیعی هست ، به خاطر اینکه تا حالا شوهرتون فقط به ایشون توجه می‌کرده ولی از وقتی با شما ازدواج کرده شاید توجشان كمتر از یک سوم شده است و اين را از ديد شما مي بينيد.

7- اگر امکان ازدواج مادر وجود دارد با كمك از واسطه ها اين زمینه را فراهم کنید. گاهی در ظاهر به شدت رد می کنند و خجالت می کشند ولی از خدايشان است كه سر و سامان بگیرند.

8- وقتي عروس خانم وارد خانواده ای می شود هیچ شناختی از آن ها ندارد، در گام اول باید سعی کند با دقت نظر و مشورت با شوهر، نسبت به ويژگي هاي اخلاقي پدر شوهر و مادر شوهرش شناخت عميق پیدا کند تا علل رفتارها و کلام آنان را پيش بيني و مديريت كند.

9- عموماً عروس خانم ها و آقا دامادها با یک «نگاه ایده آل» وارد زندگي جدید می شوند، مثلا انتظار تنش يا حضور نزديكان در زندگي خصوصي خود ندارند يا فكر مي كنند مديريت مشكلات خيلي خيلي آسان است. در حالی که باید واقع نگر باشيم در مشكلات درجا نزنيم، پرخاش يا خود خوري نكنيم. براي حل مشكلات به جدا مجادله از گفتگو( نه بگو مگو)، مشاور و مطالعه و افراد با تجربه كمك بگيريم و بپذیریم همه انسان ها یک سری نقص هایی دارند.

10- چرا میگی مادر شوهر؟ او را به چشم مادر ببينيد. مطمئن باش که تنهاست و تشنه مهر و محبت است. دنبال هم صحبت است. چرا براش جای عروس دختر نمیشی؟ محبت تنها کلیدی که اغلب مشکلات حل می‌کند.

11- برای جدا شدن از مادر شوهر و خريدن يا اجاره كردن خانه ای مستقل (براي خود يا مادرشوهر) برنامه ریزی كنيد.

12- رابطه با همسر را اصلاح كنيد و به همسر و مادرش بر رابطه صمیمی تر بعد از استقلال مکانی اطمینان دهيد.

13- به دلیل رفتارهای مادر از سرزنش همسر پرهیز كنيد

14- از تخریب کلی شخصیت مادر شوهر نزد همسر به دلیل رابطه عمیق عاطفی فرزند و مادر پرهیز كنيد.

15- هنگام بررسي مشكل و يافتن راه حل ها، نقاط مثبت و خوبی های مادر شوهر را در کنار نقاط منفی به همسر بگوييد.

16- از درون ریزی و برونی ریزی نامناسب مشکلات پرهیز كنيد

17- در نظر گرفتن لحن مناسب، شرایط روحی، زمان مناسب و با احترام کامل به منظور گفتن مشکلات و دخالت های مادر شوهر به مادر شوهر

18- هنگام انتقاد از مادر شوهر با بيان نقاط مثبت و خوبی های ایشان و گفتن کلمات طنز و ظریف (بدون گوشه كنايه) شروع كنيد.

19- گاه به گاه برای خود و همسرتان بدون حضور مادر شوهر زمان( مثلا 5 عصر) و مکانی( مثلا پارک) در در نظر بگيريد.

20 - گذشت و مدارا و تغافل و بخشش بهداشت رواني را بالا مي برد.

21- زمانی که مادر شوهر صحبت هایی مي‌كنند که به مذاق عروس خوش نمی‌آید عروس بحث را عوض كنند و مديريت گفتگو را به طور غيرمستقيم به دست بگيرند مثلا از مادر شوهر درباره خاطراتشان بپرسد يا از رفتارهاي دوره كودكي شوهر بپرسند.

موفق باشید

موضوع قفل شده است