جمع بندی با خاطرات تلخ چه کنیم؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با خاطرات تلخ چه کنیم؟

با عرض سلام
آیا یاد آوری مداوم خاطرات تلخ گذشته مثل یک بگو ومگو یا یک گاف و حسرت خوردن ها مثل "ای کاش این کار را انجام نمی دادم):" یا "ای کاش فلان چیز را نمی گفتم" و سرزنش مداوم خود نوعی "وسواس فکری" است؟ و از نبود عزت نفس کافی سرچشمه می گیرد؟از این رو پرسیدم که می دانم این خاطرات و یاد آوری آن ها در حد"اختلال فشار پس از سانحه" نیست.
به هر حال راهکار چیست؟
با تشکر از شما

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
طبق سوالی که در پیام خصوصی داشتیم،به نظر می رسد مشکل به حد اختلال وسواس فکری –عملی (ocd)نرسیده است.
منتها چه بسا رگه هایی از وسواس فکری باشد،که می توان با یک سری مهارت ها و رفتارها پیشگیری و حل کرد.
این خاطرات تلخ و یا مواردی که یاد و خاطره آنها باعث ایجاد آزار و اذیت روحی شما می شود،برای حل این مشکل بهتر است به راهکارهای پیشنهاد شده دقت کرده و انشالله عمل کنید:
1.مشغول کردن ذهن به چیزهای دیگر و مثبت
هر موقع ذهن شما با این مسائل درگیر می شود،باید اول بپذیرید که یادآوری آنها نتنها دردی را درمان نمی کند،بلکه کار را بدتر و مشکل را بیشتر می کند،پس این باید مبنای فکری شما باشد.
بعد برای مقابله بهتر است ذهن را با یک چیز دیگری مثل تلاوت قرآن ،ذکر خدا،نوشتن مقاله،خواندن کتاب و چیزهای مفید دیگری درگیر کنید.
2.نوشتن خود خاطرات تلخ و دور انداختن آنها باعث سبکی شما نیز خواهد شد.
3.فکر کردن به موفقیت ها و برنامه ریزی خوب و جامع نیز می تواند،در ذهن و افکار شما موثر باشد.
4.سعی کنید مثبت اندیش باشید و به جای تفکرات منفی و در گیر کردن ذهن به چیزهای خوبی را که دوست دارید فکر کنید.
5.توقف فکر منفی
اختیار ذهنتان را به دست بگیرید و هر موقع شروع کرد،سریع توقف کنید،و اجازه حرکت را ندهید،البته می توانید در همان لحظه چیز خوب و مفید را جایگزین کنید،یا حواستان را به چیز دیگری پرت کنید.
6.اعتماد به نفس خودتان را تقویت کنید(این باعث کاهش استرس و اضطراب شما می شود و همچنین توانایی مقابله ای شما را قوی تر می کند)
برای تقویت اعتماد به نفس:
- توانايي ها، استعدادها و موفقيتهاي خود را جشن بگيريد.
- خود را به خاطر اشتباهاتي كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد.
- برروي نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انساني نقاط ضعف خاص خود
را دارد.
- با حقوق فردي خود آشنا شده و از آنها پيروي كنيد.
- از تحقير و سرزنش خود دوري كرده و مثبت انديشي را فرا گيريد.
- خود را بر اساس يك سري استانداردهاي منطقي و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.
- ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيريهاي زندگيتان مي باشيد.
- بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد.
بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بي وقفه براي كامل گشتن نداريد.
- خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.
7.برنامه تفریح و خلق خاطرات خوب را برای خودتان ایجاد کنید و آنها را بنویسید،و آنها را در اخر وقت بخوانید و لذت ببرید.
8.فهرستی از موفقیت ها و توانایی هایی خودتان را بنویسید و همیشه وقتی ناامید و ناراحت هستید آنها را مرور کنید.
9.عوامل شکست و ایجاد خاطرات تلخ را مرور کنید و علل آنها را بررسی کنید،اگر مواردی بوده که شما با کوتاهی و یا عدم توجه باعث ایجاد مشکل شده اید،آنها را از باب عبرت گیری و تجربه خوب در یکجا ثبت کنید در شرایط و موقعیت های دیگری از ارتکاب آن پرهیز کنید و مرتکب نشوید.
10.افرادی که حضور آنها و دیدن آنها باعث ناراحتی شما می شوند،بعد از بررسی دلایل آن می توانید روابط خودتان را با آنه اصلاح،یا تقویت و یا کم و یا قطع کنید.
11.قبل از شروع کاری خوب فکر کرده و تصمیم خوب و محکمی بگیرید تا بعدا با مشکلاتی مواجه نشوید(چون همین خاطرات تلخ هم گاها به خاطر بی توجهی و یا ...می باشند)
12.با دوستان پر انرژی و خوب و مفید(از جنس خودتان) رابطه داشته باشید.
13.برنامه خودتان را منظم کنید،(مثلا: زمان خواب،مقداراستراحت،زمان مطالعه، اهداف تحصیلی، یاد گیری مهارتها و...این موارد باعث می شود که ذهن در یک فعالیت مثبت و مفیدی حر کت کند و چه بسا فرصت اشتغال دهنی نا مربوط و منفی هم نباشد)
14.از خودتان به اندازه توانایی هایتان انتظار داشته باشد(بیشتر از آن و مقایسه با دیگران باعث نفرت از خود و منفی بافی و مشکلات دیگر می شود،مثلا استادی سر کلاس سوالی پرسیده و شما قادر به پاسخ گویی آن نبود ه اید و در کلاس احساس شرم داشته اید حالا با دیدن استاد و یاد آن صحنه خیلی ناراحت می شوید،اما دوست شما توانسته پاسخ را سریع بدهد.
و شما از این مقایسه و عدم توانایی در پاسخ ناراحت هستید.
در حالی که اگر قبول کنید که سوال سختی بود و از توانایی معلومات شما خارج بود،دیگر ناراحت نمی شوید و می توانید با تلاش بیشتر در موقعیت های دیگر در بهترین شکل پاسخ گو باشید.به هر حال در خلق خاطرات بد شناخت و برداشت ما هم خیلی مهم است و می توان با تغییر در برداشت ها خاطرات تلخ را با عنوان صحنه های باعبرت و آموختنی ثبت کرد،در این صورت این خاطرات زمینه پیشرفت را خواهد داشت نه پسرفت و ناراحتی ها و...)
15.تلقین کنید که شما توانایی مقابله با افکار منفی را دارید،ضمنا افکار منفی و خاطرات تلخ سودی به حال شما نخواهد داشت.
16.ارتباط معنوی خودتان را با خدای مهربان بیشتر بکنید(سعی کنید روحیه گذشت خودتان را بالاببرید چرا که خدا هم چنین است،وسفارش ائمه اطهار علیهم السلام هم چنین می باشد،وداشتن این روحیه واخلاق(گذشت) ثواب بیشتری پیشگاه خدا دارد،همین گذشت کردن می تواند فکر شما را نسبت به افراد و خاطراتش تغییر دهد،لذا نفرت و ناراحتی را دیگر نخواهید داشت.)

نشاط;719581 نوشت:
برای حل این مشکل بهتر است به راهکارهای پیشنهاد شده دقت کرده و انشالله عمل کنید:

عرض ادب و احترام
بسیار ممنون و متشکرم
الحمد لله الان فکر می کنم واقع بین تر شدم و نسبت به قبل حالم خوب است.
مطالب را پرینت می گیرم تا بیشتر بخوانم و ان شاء الله عمل کنم.
فقط یک سوال که نمی دانم این جا جای بحث دارد یا به تاپیک دیگری احتیاج هست...
از آن جایی که این افکار و پشیمانی ها معمولا بعد از حر ف هایم به وجود می آید خواستم بپرسم که:
چطور از جر و بحث ها و دعواهای لفظی جلوگیری کنیم؟تا به پشیمانی بعدی نرسیم

mah.17;718234 نوشت:
با عرض سلام
آیا یاد آوری مداوم خاطرات تلخ گذشته مثل یک بگو ومگو یا یک گاف و حسرت خوردن ها مثل "ای کاش این کار را انجام نمی دادم):" یا "ای کاش فلان چیز را نمی گفتم" و سرزنش مداوم خود نوعی "وسواس فکری" است؟ و از نبود عزت نفس کافی سرچشمه می گیرد؟از این رو پرسیدم که می دانم این خاطرات و یاد آوری آن ها در حد"اختلال فشار پس از سانحه" نیست.
به هر حال راهکار چیست؟
با تشکر از شما

سلام .راستش منم تا همین چند وقت پیش مثل شما بودم .باور کنید نمیدونم چطوری خوب شدم وگرنه دریغ نمیکردم Fool
راستش به بقیه که نگاه میکنم میبینم من واقعا ازشون خیلی بهترم . دروغ نمیگم غیبت نمیکنم کسی رو هم مسخره نمیکنم .ولی بقیه تا حدودی این کارو میکنن خلاصه این شد که اعتماد به نفس کاذب در من جریان پیدا کرد و خوب شدم.
گذشته ها گذشته رفته و بر نگشته .گذشته هم که ارزشی نداره این تویی که ارزش داری که خدا رو شکر هنوز از دست نرفتی پس....
به خدا میسپارمتون
:Gol:

پرسش:
آیا یاد آوری مداوم خاطرات تلخ گذشته مثل یک بگو ومگو و سرزنش مداوم خود، نوعی "وسواس فکری" است؟ و از نبود عزت نفس کافی سرچشمه می گیرد؟
و چطور از جر و بحث ها و دعواهای لفظی جلوگیری کنیم؟تا به پشیمانی بعدی نرسیم.

پاسخ:
به نظر می رسد مشکل به حد اختلال وسواس فکری – عملی (ocd) نرسیده است.
منتها چه بسا رگه هایی از وسواس فکری باشد، که می توان با یک سری مهارت ها و رفتارها پیشگیری و حل کرد.
این خاطرات تلخ و یا مواردی که یاد و خاطره آنها باعث ایجاد آزار و اذیت روحی شما می شود، برای حل این مشکل بهتر است به راهکارهای پیشنهاد شده دقت کرده و انشالله عمل کنید:

1. مشغول کردن ذهن به چیزهای دیگر و مثبت.
هر موقع ذهن شما با این مسائل درگیر می شود، باید اول بپذیرید که یاد آوری آنها نه تنها دردی را درمان نمی کند، بلکه کار را بدتر و مشکل را بیشتر می کند، پس این باید مبنای فکری شما باشد. بعد برای مقابله بهتر است ذهن را با یک چیز دیگری مثل تلاوت قرآن، ذکر خدا، نوشتن مقاله، خواندن کتاب و چیزهای مفید دیگری درگیر کنید.

2. نوشتن خود خاطرات تلخ و دور انداختن آنها باعث سبکی شما نیز خواهد شد.

3. فکر کردن به موفقیت ها و برنامه ریزی خوب و جامع نیز می تواند، در ذهن و افکار شما موثر باشد.

4. سعی کنید مثبت اندیش باشید و به جای تفکرات منفی و در گیر کردن ذهن به چیزهای خوبی را که دوست دارید فکر کنید.

5. توقف فکر منفی، اختیار ذهنتان را به دست بگیرید و هر موقع شروع کرد، سریع توقف کنید، و اجازه حرکت را ندهید، البته می توانید در همان لحظه چیز خوب و مفید را جایگزین کنید، یا حواستان را به چیز دیگری پرت کنید.

6. اعتماد به نفس خودتان را تقویت کنید (این باعث کاهش استرس و اضطراب شما می شود و همچنین توانایی مقابله ای شما را قوی تر می کند.)

_ برای تقویت اعتماد به نفس:
الف) توانايی ها، استعدادها و موفقيت های خود را جشن بگيريد.
ب) خود را به خاطر اشتباهاتی كه مرتكب گشته ايد عفو كنيد.
ج) بر روی نقاط ضعف خود تمركز نكنيد. هر انسانی نقاط ضعف خاص خود را دارد.
د) با حقوق فردی خود آشنا شده و از آنها پيروی كنيد.
هـ) از تحقير و سرزنش خود دوری كرده و مثبت انديشی را فرا گيريد.
و) خود را بر اساس يك سری استانداردهای منطقی و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهيد.
ز) ياد بگيريد كه شما يك انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصميم گيری های زندگی تان می باشيد.
ک) بياموزيد كه با پشتكار و سماجت قادر خواهيد بود به موفقيت دست يابيد.
ل) بياموزيد كه شما نيازي به تلاش بی وقفه برای كامل گشتن نداريد.

_ خودتان تعيين كننده مفهوم موفقيت باشيد.
1. برنامه تفریح و خلق خاطرات خوب را برای خودتان ایجاد کنید و آنها را بنویسید، و آنها را در آخر وقت بخوانید و لذت ببرید.

2. فهرستی از موفقیت ها و توانایی هایی خودتان را بنویسید و همیشه وقتی نا امید و ناراحت هستید آنها را مرور کنید.

3. عوامل شکست و ایجاد خاطرات تلخ را مرور کنید و علل آنها را بررسی کنید، اگر مواردی بوده که شما با کوتاهی و یا عدم توجه باعث ایجاد مشکل شده اید، آنها را از باب عبرت گیری و تجربه خوب در یکجا ثبت کنید در شرایط و موقعیت های دیگری از ارتکاب آن پرهیز کنید و مرتکب نشوید.

4. افرادی که حضور آنها و دیدن آنها باعث ناراحتی شما می شوند، بعد از بررسی دلایل آن می توانید روابط خودتان را با آنها اصلاح، یا تقویت و یا کم و یا قطع کنید.

5. قبل از شروع کاری خوب فکر کرده و تصمیم خوب و محکمی بگیرید تا بعدا با مشکلاتی مواجه نشوید (چون همین خاطرات تلخ هم گاهی اوقات به خاطر بی توجهی و یا ...می باشند)

6. با دوستان پر انرژی و خوب و مفید(از جنس خودتان) رابطه داشته باشید.

7. برنامه خودتان را منظم کنید، (مثلا: زمان خواب، مقداراستراحت، زمان مطالعه، اهداف تحصیلی، یاد گیری مهارت ها و ... این موارد باعث می شود که ذهن در یک فعالیت مثبت و مفیدی حر کت کند و چه بسا فرصت اشتغال دهنی نا مربوط و منفی هم نباشد.)

8. از خودتان به اندازه توانایی هایتان انتظار داشته باشد (بیشتر از آن و مقایسه با دیگران باعث نفرت از خود و منفی بافی و مشکلات دیگر می شود، مثلا استادی سر کلاس سوالی پرسیده و شما قادر به پاسخ گویی آن نبود ه اید و در کلاس احساس شرم داشته اید حالا با دیدن استاد و یاد آن صحنه خیلی ناراحت می شوید، اما دوست شما توانسته پاسخ را سریع بدهد. و شما از این مقایسه و عدم توانایی در پاسخ ناراحت هستید.
در حالی که اگر قبول کنید که سوال سختی بود و از توانایی معلومات شما خارج بود، دیگر ناراحت نمی شوید و می توانید با تلاش بیشتر در موقعیت های دیگر در بهترین شکل پاسخ گو باشید.
به هر حال در خلق خاطرات بد، شناخت و برداشت ما هم خیلی مهم است و می توان با تغییر در برداشت ها خاطرات تلخ را با عنوان صحنه های باعبرت و آموختنی ثبت کرد، در این صورت این خاطرات زمینه پیشرفت را خواهد داشت نه پسرفت و ناراحتی ها و ...)

9. تلقین کنید که شما توانایی مقابله با افکار منفی را دارید، ضمنا افکار منفی و خاطرات تلخ سودی به حال شما نخواهد داشت.

10. ارتباط معنوی خودتان را با خدای مهربان بیشتر بکنید (سعی کنید روحیه گذشت خودتان را بالا ببرید چرا که خدا هم چنین است، و سفارش ائمه اطهار (علیهم السلام) هم چنین می باشد، و داشتن این روحیه و اخلاق (گذشت) ثواب بیشتری پیشگاه خدا دارد، همین گذشت کردن می تواند فکر شما را نسبت به افراد و خاطراتش تغییر دهد، لذا نفرت و ناراحتی را دیگر نخواهید داشت.)

و اما راهکارها برای جلوگیری از جر و بحث ها لفظی:
1. از انتخاب افراد و محیطی که به نظرتون سودی ندارد و جدال خیز و خوشایند شما نیست، حضورتان را در میان جمع آنها کمتر کنید. و یا بپرهیزید.

2. خودتان را عادت دهید که همیشه از الفاظ خوب استفاده کنید (فهرستی از کلماتی که بد هستند و شما عادت به استفاده آن دارید تهیه و به مرور از آنها استفاده نکنید و از کلمات خوب و مناسب جایگزین آنها استفاده کنید.)

3. قبل از کاری فکر بکنید و محکم کاری کنید تا نیازی به خطا و معذرت خواهی نشود.

4. به رفتار و گفتار دیگران حساس نشوید (خیلی هم اهمیت ندهید، بیشتر به کار خودتان اهمیت بدهید، و آنقدر به کارتان یقین داشته باشید که نظر و رفتار دیگران پیش شما ارزشی نداشته باشد.)

5. موقع خستگی و بی حوصلگی و خصوصا زمانی که گشنه هستید، با کسی قراری و یا گفتگویی نداشته باشید.

6. سعی کنید کمتر حرف بزنید (وبیشتر گوش کنید.)

7. اگر کسی انتقاد و اعتراضی داشت، بگویید بعدا با هم صحبت می کنیم، همان لحظه جواب ندهید ( شاید خطا و اشتباه کنید.)

8. زبانتان را به دعا و ذکر عادت دهید، خصوصا فرستادن صلوات تاثیر خاصی دارد.

موضوع قفل شده است