جمع بندی با توجه به بحث وحی، مقام نبوت بالاتر است یا مقام امامت؟

تب‌های اولیه

53 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ادامه جمعبندی ...:Gol:

هفتم. مسأله برتری امامت بر نبوت اختلافی است، از آنجاییکه برخی انبیای الهی واجد هر سه مقام نبوت، رسالت و امامت بوده اند فلذا گرچه برتری مقام امامان معصوم (ع) بویژه حضرت علی (ع) بر دیگر انبیای الهی ثابت است با این وجود برخی اندیشمندان اسلامی، پیامبرانی که در کنار نبوت و رسالت واجد مقام امامت هم بوده اند را مستثنی می کنند. لکن هر دیدگاهی که احدی از امامان معصوم (ع) را بالاتر از حضرت رسول (ص) بداند مصداق غلو بوده و بر اساس نصوص دینی مردود و باطل است. البته برتری مقام حضرت علی (ع) باستناد روایات صحیح، بر همه انبیاء الهی بجز نبی مکرم اسلام عمومیت داشته و ثابت است. که در ادامه به دلایل آن خواهیم پرداخت:

1. در آيه مباهله (1) پيامبر اكرم (ص)، امير المؤمنين (ع) را جان و نفس خود قرار داده و با اين كار مقام امامت امير المؤمنين عليه السّلام برتر ازمقام نبوت پيامبراني همچون حضرت خضر نبي و يا حضرت عيسي كه هر دو از انبياء زنده الهي بودند و آن حضرت مي‌توانست آنها را براي مباهله حاضر كرده و يا به‌ آنها متوسل گردد. ضمن آنکه در برتري رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر همه انبياء عظام جاي ترديد نيست و علماء اسلام اتفاق نظر دارند وقتي امير المومنين ـ عليه السلام ـ به نص قرآن و ائمه اطهار به تبع آن بزرگوار، نفس پيامبر باشند، داراي همه فضائل آن حضرت به جز نبوت هستند، پس آن ها نيز بر همه انبياء برتري دارند.

2. روايت طير مشوي (گوشت پرنده بريان شده) كه بسياري از محدثين اهل سنت نقل كرده‌اند، نيز بر اين نكته دلالت دارد كه امير المؤمنين عليه السّلام در نزد رسول خدا صلّي الله عليه و آله مقامش از پيامبراني همچون حضرت خضر نبي و حضرت عيسي محبوب‌تر است. (2). و يا در روايت دیگری مي‌بينيم امير المؤمنين عليه السّلام عصاره فضائل انبياء الهي به حساب آمده و اين خود مي‌تواند دليلي بر ارجحيت و افضليت مقام امامت امير المؤمنين عليه السّلام بر مقام نبوت انبياء‌ الهي گردد. (3)

3. در روایتی دیگر در باب افضلیت مقام حضرت علی (ع) بر حضرت ابراهیم (ع) گفتنی است: صعصعه از امام علی (ع) پرسید:شما افضل هستید یا ابراهیم(علیه السلام)؟ ایشان پاسخ داد: من از ابراهیم افضل می باشم و دلیلش را در قرآن از زبان ابراهیم چنین می فرماید: "پروردگارا چگونگی زنده کردن پرندگان را به من نشان ده. خداوند فرمود:آیا باور نداری؟ پاسخ داد: چرا باور دارم، اما می خواهم با مشاهده آن دلم آرام گیرد"(4) اما من گفتم: اگر کشف حجاب گردد پرده ها بالا رود، یقین من زیادتر نخواهد شد.(5). شواهد و قرائن بسیاری، گواه بر افضلیت ایشان نسبت به حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب و همه انبیاء الهی(اولواالعزم و غیراولوالعزم) بجز نبی مکرم اسلام (ص) است. از آنجاییکه حضرت علی (ع) حق مجسم و عدل تمام و کمال بوده چنانکه نبی اکرم (ص) فرموده: "الحق مع علی و علی مع الحق؛ یعنی حق با علیست و علی نیز دائر مدار حق می چرخد." این مطلب قابل هضم است. بی شک، وقتی علی (ع) در باره افضلیت خود نسبت به ابراهیم (ع) مورد سؤال قرار می گیرد روا نیست بخاطر روح تواضع، سخنی خلاف حق و عدل بگوید. زیرا او که مظهر عدل و حق بود نمی تواند بر اساس مساوات سخن بگوید بلکه این وادی، میدان حق و عدل است و بیان حضرت نیز به تمامه حق و عدل بوده است.

هشتم. نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشت اين است كه اگر بنا به قول صحيح گفته مي‌شود مقام امامت بالاتر و برتر از مقام نبوت است به اين معنا نيست كه هر امامي الزاماً نبي هم باشد، چنان كه عكس آن هم صادق نيست. مقام امامت برتر و عالي‌تر از مقام نبوت است و تنها نبوت كبري است كه مي تواند با مقام امامت برابري كند؛ زيرا كسي كه در مقام نبوت كبرا قرار مي‌گيرد از مقام نبوت عادي بالاتر رفته است و در مقامي قرار گرفته است كه خداوند در آياتي آن را از مقام نبوت عادي جدا كرده است. در حقيقت تنها پيامبراني كه افزون بر مقام نبوت عامه به نبوت خاصه يعني امامت رسيده‌اند به سبب برخورداري از نبوت كبرا و ولايت خاص مي‌توانند همطراز امامان باشند.

نهم. متكلمان اماميه، بالاتفاق، بر اين عقيده‏ اند كه امامت، از مصاديق لطف خداوند است، و چون لطف، به مقتضاى حكمت الهى، واجب است، امامت نيز واجب است. از طرفى، لطف امامت، از آن گونه الطافى است كه فعل مباشرى و مستقيم خداوند است (6) و از اين نظر، وجوب امامت، همچون وجوب نبوت است. (بحث کاملتر را در پست شماره 36 ببینید.)

دهم. وحی در لغت به معنی فهماندن مطلب به صورت سریع و پنهانی است. با کلام یا بی کلام و با رمز و اشاره. در اصطلاح شرعی و دینی؛ وحی عبارت است از علومی که انسانی کامل از طریق غیر عادی (غیر از راه حس و عقل) و با ارتباط با غیب دریافت می کند. به وسیله فرشته باشد یا در بیداری باشد یا در خواب فرقی نمی کند. (7) وحی بر چند نوع است. دو نوع از اقسام وحی عبارت است از : 1- وحی نبوت و تشریع (وحی رسالی): وحی تشریعی وحی ای است که متضمن آموزه های دینی، چه به صورت احکام و یا غیر آن می باشد. 2- وحی به صورت خبر غیبی. وحی اخبار غیبی دریافت هر گونه خبری را از غیب می گویند که از دید دیگران مخفی است. وحی به معنای دوم در واقع الهام غیبی است . بنابراین، وحی در معنای کلی آن (پس از ختم نبوت) قطع نشده و امامان معصوم (ع) نیز از این موهبت الهی برخوردارند آن قسم وحیی که پایان یافته و بطور کلی منقطع می شود وحی رسالی و شریعتی است نه وحی در معنای کلی آن که الهام و تحدیث از آن قبیل است. در نتیجه امامان معصوم (ع) نیز همانند دیگر پیامبران از طریق وحی با خداوند ارتباط دارند.

یازدهم. گفتیم که امامان معصوم (ع) از همه دیگر اقسام وحی بجز وحی رسالی برخوردارند. علت عدم برخورداری ایشان از وحی رسالی نیز بمعنای فقدان یا نقصان قابلیت در ایشان نیست بلکه بدلیل پایان یافتن دوران نبوت و رسالت است که از وحی رسالی برخوردار نیستند. بعبارتی این محدودیت به قابلیت امامان (ع) برنمی گردد بلکه به محدود شدن اقسام وحی با ختم نبوت، باز می گردد. چنانکه نبی مکرم اسلام (ص) در حدیث منزلت خطاب به حضرت علی (ع) به این معنا اشاره فرمودند: «أنتَ مِنِّي‌ بمَنزِلَةِ هَارونَ مِن‌ مُوسَي‌ إلا أنَّه‌ لانَبيَّ بَعْدي‌!»(8) وقتی پیامبر اکرم (ص) نسبت علی را به خودش با هارون نسبت به موسی (ع) مقایسه می کند، این مقایسه فرضی نیست بلکه حقیقی است. یعنی علی (ع) همه امتیازات و ویژگیهای هارون (ع) را داراست. تنها چون دوران نبوت، با رسالت حضرت ختمی مرتبت(ص) خاتمه یافته دیگر امکان دریافت وحی رسالی و نبوی وجود ندارد وگرنه علی و اولاد طاهرینش(ع) که جانشینان برحق رسول اکرم (ص) هستند در امتیازات و ویژگیهایی که موجب انتخاب و برگزیده شدن ایشان از سوی خدای متعال به مقام نبوت و رسالت و امامت گردیده چیزی کم ندارند، چنانکه دلایل آن بررسی شد و طبق آیات و روایات، ثابت کردیم که اتفاقاً مقام امامت از مقام نبوت و رسالت والا و عظیمتر است.

دوازدهم. البته ناگفته نماند نفس وحی ملاک برتری نیست، زیرا به مادر حضرت موسی(ع) و به زنبورعسل نیز وحی میشد بعلاوه درمورد دیدن وصدای فرشتگان و اموری از این دست، ملاک، پیامبر بودن نیست چنانکه حضرت مریم(ع) نیز این ویژگی را تجربه کرده است فلذا وقتی برتری امامت نسبت به نبوت اثبات گردید، موضوع حرف زدن، شنیدن و دیدن فرشتگان، نیز به تبع آن مرتفع خواهد شد.

ادامه دارد ...:Gol:

پاورقی________________________________________________

  1. آل عمران/61
  2. مجمع الزوائد، هيثمي، ج 9، ص 126
  3. ر.ک: شواهد التنزيل، حاكم حسكاني، ج 1، ص 103؛ تفسير الرازي، ج 8، ص 86 ـ تفسير البحر المحيط، ابوحيان اندلسي، ج 2، ص 503.
  4. الغدیر،ج۱۰،ص۱۲۴؛ شبها ی پیشاور،ص۴۷۴ فَصَبَرتُ وَ فِی العَینِ قذًی وَ فِی الحَلقِ شَجًا
  5. شرح الاسماء الحسنی،ج۱،ص۱۹۰،شبهای پیشاور،ص۴۷۵او کشف الغطاء ما ازددت یقیناً
  6. ارشاد الطالبین، ص 178
  7. راغب اصفهانی، مفردات راغب ، ص 515.نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، 1411 ق.
  8. «غاية‌ المرام»‌ قسمت‌ اوّل‌، ص‌ 110 حديث‌ هفتم‌ . و ص‌ 122 حديث‌ هشتاد و سوّم‌ و «بحارالانوار» طبع‌ كمپاني‌ ، ج‌ 9 ، ص‌ 239.

ادامه جمعبندی ...:Gol:

در حاشیه موضوع اصلی:

الف- علم امام
بر اساس عقیده‏ قطعى شیعه، پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) در قله‏ دانش و حکمت و معرفت قرار داشته و علمی که خداوند به آنان عطا کرده است، از علم تمام مردم بالاتر است و هیچ‌یک از مردم را یاراى درک مقام برتر علمى آنان نیست. به فرموده‏ امام على(علیه السلام) سیلاب دانش از آنان سرازیر بوده و هیچ پرنده بلند پروازى به بلنداى قله‏ علم و کمال آنان نتواند برسد. از آن‌جا که در گفتمان امامت، امام وظیفه و مسئولیت خطیر حفاظت از کیان دین و شریعت و تبیین احکام الهى و هدایت و اصلاح امر مردم را بر عهده دارد، این اقتضا مى‏کند که آگاهى او از دین کامل و بی‌نقص بوده و در هیچ مسئله‌اى نیازمند به هدایت و تعلیم دیگران نباشد. در اصل این که علم برای امام لازم است میان متکلمان اسلامی اختلافی وجود ندارد. اختلاف در کمٌیت و کیفیٌت آن است. متکلمان غیر شیعه علم اجتهادی و خطاپذیر را کافی دانسته‌اند؛ ولی از نظر شیعه امامیه امام باید از علم بالفعل و همه جانبه به احکام شرعی برخوردار باشد و علم او خطاناپذیر باشد و از دیگرافراد جامعه هم اعلم باشد. در روایات بسیارى نیز، آن بزرگواران، مخزن علم و محل اسرار الهى، راسخان در قرآن، و معادن و سرچشمه‏هاى دانش و حکمت، زنده کننده‏ علم و میراننده‏ جهل و وارثان انبیاء و مانند آن لقب گرفته‌اند.

ب- رابطه معجزه با مقام نبوت و امامت
در پاسخ به کسی که بخواهد با اختصاص دادن به معجزه به نبی، مقام نبوت را از امامت بالاتر بداند می گوییم: معجزه زبان خداست که شخصي را تاييد مي‏کند، ولي کرامت چنين زباني نيست (1)در نتیجه و در جمع بندی این مطالب می توان گفت کرامت هم از معصوم (امام یا نبی) صادر مي‌شود، هم از مومن غیر معصوم؛ بر خلاف معجزه که فقط از نبی و يا امام صادر می شود. پس ائمه هم کرامت داشتند و هم معجزه.(2) در ذیل بحث مربوط به هر یک از امامان(ع) که نمونه هایی از این معجزات و کرامات بیان شده است.)

ج- رابطه علم الهی با اعطای مقام امامت
خداوند به شایستگی حضرت ابراهیم (ع) برای احراز مقام امامت نیز واقف بوده اما اینکه اراده حکیمانه اش چنین تعلق گرفته که پس از سپری کردن مقام نبوت، رسالت و خُلَّت به مقام امامت برسد بی شک واجد حکمتهایی بوده است که راهیافتن به اسرار و حکم الهی در توان فهم و عقل ناچیز و محدود بشری نیست. چه بسا یکی از حکمتهای این اراده خدا، اثبات افضلیت مقام امامان معصوم و جانشینان بر حق نبی خاتم (ص) باشد بر این اساس که خداوند علیرغم اینکه می دانسته ابراهیم (ع) چنین شایستگی دارد با این وجود، بصورت عینی وی را در مقام آزمونهای مختلف قرار داده تا خود را ثابت کند. اما در خصوص اعطای مقام امامت به ذریه ی اطهر رسول مکرم اسلام یعنی ائمه طاهرین (ع) اراده حکیمانه اش مبتنی بر آن علم لم یزلی چنین تعلق گرفته که پیش از تحقق عینی آزمونها، این مقام را به ایشان اعطا نماید.

د- علم الهی و فلسفه آزمون و امتحان بشری
فلسفه و حکمت آزمون همیشه آن نیست که بخواهیم نتیجه آن را ملاحظه کنیم، بلکه گاهی پیدا شدن صحنه آزمایش و امتحان و سربلند بیرون آمدن و موفقیت امتحان دهندگان، به خودی خود امری مطلوب و زیبا است. نکته دیگر آن است که گاهی امتحان و آزمون برای پی بردن به نتیجه آزمایش نیست، بلکه برای به کمال رسیدن امتحان دهنده انجام میپذیرد. فلسفه و حکمت امتحان آن است که شخص در ضمن آزمون، کاملتر شود (نظیر آزمون‌هایی که برخی مؤسسات قبل از برگزاری کنکور دارند). از مطالعه آیات و سخن معصومان می‌توان به برخی فلسفه‌های امتحان و آزمایش الهی اجمالاً اشاره نمود: 1ـ فعلیت بخشیدن و آشکار نمودن استعدادها و قابلیت‌های انسان. 2ـ تعیین فرجام. 3ـ تبیین مقیاس پاداش‌ها و کیفرها. 4ـ تمایز میان انسان‌های پاک و ناپاک و مدعیان حقیقی از مدعیان دروغی.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی___________________________________

  1. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار ،چ صدرا،1370ش،ج 2، ص 206 .
  2. برای دستیابی به مطالب بیشتر ر.ک: کتاب سیره پیشوایان نوشته استاد مهدی پیشوایی (نشر موسسه امام صادق علیه السلام

موضوع قفل شده است