با استفاده از آیات قرآنی ثابت کنید فرشتگان مجردند؟

تب‌های اولیه

214 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

میقات;458761 نوشت:

با سلام و درود

قاعده الواحد با عقول دهگانه حل شده که چگونه کثیر از خدای واحد صادر شده است. برای تفصیل آن به کتب فلسفی مراجعه شود.

از طرفی به فرض با قاعده الواحد سازگار نباشد، قاعده الواحد را کنار می گذاریم.

سلام علیکم

جانا سخن از زبان ما میگویی

جناب میقات کجا بودید اون وقتی که ما هی میزدیم تو سر خودمون که خدا محدود به قاعده الواحد نیست هر چند که در نظم خلقت چنین باشد. حتما لازمه در تنگنا قرار بگیرند تا تسلیم شوند؟؟؟؟

از اولش همین قاعده الواحد بود که به سر ما انداخت اولین مخلوق هم میتواند ابعادی از ماده را دارا باشد

میقات;458774 نوشت:

خداوند مجرد تام است یعنی همه صفات را در حد کمال و تمام دارا است و تنها اوست که این گونه است.


فرق خداوند که مجرد تام است با مجردات عالم چیست؟

چگونه یک موجود مجرد میتواند مجرد تام نباشد ولی ابعادی از تجرد را داشته باشد یعنی بقیه ی خلقتش از چیست که او را از کمال تجرد باز میدارد؟

[="Tahoma"]

.امین.;460495 نوشت:

فرق خداوند که مجرد تام است با مجردات عالم چیست؟

چگونه یک موجود مجرد میتواند مجرد تام نباشد ولی ابعادی از تجرد را داشته باشد یعنی بقیه ی خلقتش از چیست که او را از کمال تجرد باز میدارد؟

با سلام و درود

همان طور که عرض کردم، تفصیل این مطلب را بایستی در مباحث فلسفی پیگیری نمود.

موجود یا مادی است یا مجرد یعنی چیزی بینابین و یا ترکیبی نیست. و موجود مجرد هم یا مجرد تام است یا مجرد ناقص.

مجرد ناقص به این معنا نیست که بخشی از آن از ماده است بلکه معنایش این است که به حسب طرفیت وجودیش صفات را در حد کمال دارا نیست. مثل ظرفیت انسان ها که یکی قابلیت پیامبر شدن دارد و یکی ندارد.

میقات;460518 نوشت:

با سلام و درود

همان طور که عرض کردم، تفصیل این مطلب را بایستی در مباحث فلسفی پیگیری نمود.

موجود یا مادی است یا مجرد یعنی چیزی بینابین و یا ترکیبی نیست. و موجود مجرد هم یا مجرد تام است یا مجرد ناقص.

مجرد ناقص به این معنا نیست که بخشی از آن از ماده است بلکه معنایش این است که به حسب طرفیت وجودیش صفات را در حد کمال دارا نیست. مثل ظرفیت انسان ها که یکی قابلیت پیامبر شدن دارد و یکی ندارد.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب خدمت کارشناس محترم

ببینید جناب میقات خاصیت بعضی از بحثهای فلسفی اینست که چون نمیتوانند پاسخگوی مجهولات باشند با قرار دادن قضیه زیر لفافه ای از ابهامات لفظی به توجیه مطلب میپردازند و دست آخر انسان محکوم شود به اینکه در گنجایش فهمش نیست.

اگر ایرادی نمیبینید و فکر نمیکنید چنین مساله مهمی در حد و اندازه یک کسی که فلسفه نخوانده نیست، بنده از زاویه دیگری خلقت را بررسی کنم.

من نمیگویم تفاوتی بین دنیای مادی و مجردات وجود ندارد اما اگر بخواهیم یکی را کاملا مجزای از دیگری بدانیم قابل پذیرش نیست.

نظر بنده اینست که اصل خلقت از یک نقطه آغازینی شروع شده و مانند شعله آتش که هر چه که به اطراف انتشار پیدا میکند از شدت دمای آن کاسته میشود ، صفات مخلوقات هم هر چه از نقطه آغازینشان دورتر شوند کاسته میشود. نه اینکه کاملا با هم بیگانه باشند.

اگر در اساس خلقت دنیای ماده و مجردات فرقی بود، اعجازی مثل طی الارض برای یک موجودی که از خاک آفریده شده امکان پذیر نبود چون لازم است بین مخلوق با چنین اعجازی تناسب وجود داشته باشد.

پس چنین در نظر میگیریم که با قول خدایتعالی اولین مخلوق مثال یک منبع انرژی و به تعبیر صحیح تر همان خزائن الهی موجود شده و سپس عوالم مختلف از آن ایجاد گشته است و به حسب دوری و نزدیکیشان به این منبع انرژی و بر حسب ضخامت و لطافتشان، این تجرد تنزل پیدا کرده و تا به آنجا رسیده که ضخامت یا بعبارتی حجم این انرژی آنچنان بالا رفته که منجر به یک انفجار عظیم و خلقت عالم ماده شده.

و ارواح مختلف موجودات (روح انسانی ، روح نباتی،روح حیوانی و مافوق اینها) به تناسب مرتبه وجودیشان از آن عوالم لطیف خلق گشته ،در زمانی ماقبل خلقت جهان.

و مخلوقات را در این مجموعه به 3 قسمت تقسیم میکنیم

1- خلقت از نور
2- خلقت از آتش
3- خلقت از خاک

و همانطور که مقایسه بین انسان با خاک روی زمین برایمان خنده آور است و قابل قیاس نمیباشند اما حقیقتی است، خلقت فرشتگان هم همینگونه است.

شاید در عقل ما نگنجد که فرشتگان در یک لحظه در آنسوی جهان حاضر شوند اما همانطور که این امر برای مخلوق خاکی مثل انبیاء و اولیای الهی در زمان حیاتشان امکان پذیر است (و مثال واضح آن معراج جسمانی رسول اکرم صلی الله علیه واله میباشد)

برای آنها هم ممکن است و هیچ جای شگفتی نیست تا مجبور باشیم آن را به چیزی مافوق ماده ربط دهیم.

اگر زحمتی نیست لطفا طرح اشکال کنید

با تشکر

[="Black"]


به نام الله

خطاب به سروران گرامی که میگویند فرشتگان جنسیتشان مونث است.

و جعلوا الملائکه الذین هم عباد الرحمن اناثا اشهدوا خلقهم ستکتب شهادتهم و یسئلون


انان که ایمان ندارند فرشتگان را دختر و از جنس زن خطاب میکنند ! به آنان بگو آیا هنگام خلقشا و تولدشان خودتان آنها را دیدید که به صورت زن یا دختر به دنیا بیایند ؟
البته که شهادتشان در نامه اعمالشان نوشته شده و برای این تفکر و اعتقادشان مواخذه خواهند شد!


[/]

میقات;460518 نوشت:
موجود یا مادی است یا مجرد یعنی چیزی بینابین و یا ترکیبی نیست. و موجود مجرد هم یا مجرد تام است یا مجرد ناقص.

سلام
آیا موجود مجرد ناقص، هیچ حدودی ندارد؟

استوار;458845 نوشت:
سلام و عرض ادب.

استاد عزیز، تنها مطلب ناگفته از حیث قرآنی بودن، همان موضوع تاپیک است! یعنی اثبات تجرد ملائک با آیات قرآن.

خیلی زیبا دلسردمان نمودید.
خیلی زیبا دست به سرمان نمودید.

دوست عزیز، از بحث بیرون میروم و شما را با خودتان تنها میگذارم.
و در شگفتم از این نحوه پاسخگوئی پس از بستن 9 روزه تاپیک.

موفق باشید.


میقات;460518 نوشت:
با سلام و درود

همان طور که عرض کردم، تفصیل این مطلب را بایستی در مباحث فلسفی پیگیری نمود.

موجود یا مادی است یا مجرد یعنی چیزی بینابین و یا ترکیبی نیست. و موجود مجرد هم یا مجرد تام است یا مجرد ناقص.

میقات;460518 نوشت:
با سلام و درود

موجود یا مادی است یا مجرد یعنی چیزی بینابین و یا ترکیبی نیست. و موجود مجرد هم یا مجرد تام است یا مجرد ناقص.

مجرد ناقص به این معنا نیست که بخشی از آن از ماده است بلکه معنایش این است که به حسب طرفیت وجودیش صفات را در حد کمال دارا نیست. مثل ظرفیت انسان ها که یکی قابلیت پیامبر شدن دارد و یکی ندارد.

با سلام و عرض ادب

نه تنها از نظر قرآنی تجرد ملائکه ثابت نیست ، بلکه فقط به تاثیر گذاری ملائکه بر دنیای مادی تاکید شده.

پس فلاسفه که اعتقاد به تجرد فرشتگان دارند باید توضیح دهند اگر خداوند که غیر مادیست نتوانسته مستقیما بر عالم مادی اثر گذارد چگونه یک غیر مادی ناقص یا همان مجرد ناقص که محدودیت هم دارد و به اصطلاح دستش بسته تر است میتواند چنین کند؟

میقات;458853 نوشت:

این موضوع اگر قرار بود از بُعد فلسفی پیگیری شود، در انجمن اعتقادات مطرح می شد؛ در حالی که وقتی در انجمن قرآن مطرح می شود معنایش این است که ببینیم قرآن چه می گوید.

اگر قرآن مطلب خاصی در این زمینه ندارد، دلیل نمی شود که موضوع را از ابعاد دیگر پیگیری نموده و مباحث غیر قرآنی را دخیل نماییم.

همین موضوع می تواند مانند سایر موضوعات، از ابعاد مختلف و در انجمن های متعدد ایجاد و پیگیری شود؛ بدون این خلط مبحث و ... پیش بیاید.

از این رو بسیار خرسند می شوم و باعث افتخار است که از نظرات قرآنی شما در این موضوع بهره مند شویم.

سلام و عرض ادب

جناب میقات جدا کردن فلسفه از قرآن بزرگترین اشتباهست که منجر به کنار انداختن قرآن خواهد شد. در حالیکه باید برعکس باشد. از شما خواهش میکنم چنین نکنید و اجازه دهید این دو با هم مقایسه شوند.

حضرت امام خمینی فرمودند آخر عمرم تازه فهمیدم اشتباه کردم دنبال فلسفه رفتم. همه چیز در قرآن است. البته منظورم این نیست که فلسفه کنار گذاشته شود. میخواهم بگویم به اسم فلسفه قرآن نباید کنار گذاشته شود

میقات;458776 نوشت:

این تمثل است نه حضور مادی. به دید ما این گونه است نه این واقعا موجود مادی می شوند.

ملائکه به صورت های مختلف مانند صورت انسان مصور می شوند چنان چه بر حضرت ابراهيم در مورد بشارت به اسحاق، بر حضرت لوط در موقع هلاک قوم او، بر حضرت مريم در موقع پيدايش عيسى و در جنگ بدر براى يارى مسلمين به صورت انسانى مصور شدند.
به این روایات توجه کنید:

در روایات داریم که جبرائیل ششصد بال دارد (تفسير القمي، ج ‏2، ص 207؛ تفسير نورالثقلين، ج ‏4، ص 346 و 347)
خداوند فرشته ‏اى دارد كه ما بين گوش تا چشمش به اندازه پانصد سال راه به وسيله پرنده ‏اى تيز پرواز است ‏(همان)
و یا این که بعضى از فرشتگان چنان عظمت دارند كه پاهايشان در طبقات پائين زمين ثابت است و گردنشان از آسمان برين برتراست (نهج البلاغه، خطبه 1)
و .... .
روشن است كه اين گونه تعبيرات را بر جنبه ‏هاى جسمانى مادى نمى ‏توان حمل كرد، بلكه بيانگر عظمت معنوى و ابعاد قدرت آن ها است.

به بیان دیگر؛ اين كه در روايات، از صورت و شكل و هيأت هاى جسمانى ملائكه سخن گفته، از باب تمثل است، و خواسته ‏اند بیان کنند که فلان فرشته طورى است كه اگر اوصافش با طرحى نشان داده شود، به اين شكل در مى ‏آيد. به همين جهت است که انبياء و امامان، فرشتگان را به آن صورت كه براى آنان مجسم شدند، توصيف كرده ‏اند؛ و گرنه ملائكه به صورت و شكل در نمى ‏آيند.

عذر میخوام پس ما انسانها هم باید غیر مادی باشیم؟ چون با یک ذره ی خاکی که از آن آفریده شده ایم قابل مقایسه نیستیم؟ این که دلیل نمیشود

با سلام و درود

قرار است مباحث به صورت تخصصی و مستقل پیگیری شوند لذا دوستان بزرگوار لطف کنند مطالب مربوط به فلسفه و تجرد و کیفیت تجرد ملائکه و ... را در انجمن مربوطه پیگیری فرمایند.

این بسیار واضح و روشن است که اصلا به معنای جدا کردن قرآن از سایر علوم نیست بلکه فقط جدایی طرح مباحث گوناگون است، کما این که وقتی کسی وارد کلاس فلسفه می شود منظورش نفی و یا کنار گذاشتن قرآن نیست، بلکه زاویه نگاه را مشخص کرده است.

لازم به ذکر است که مطالب کارشناسان بایستی در حیطه موضوع و تخصصی که به ایشان محول شده، باشد.

لذا دوستان بزرگوار می توانند همین مباحث کیفیت و چگونگی تجرد مجردات و ... را با همان نگاه تخصصی و از زاویه فلسفه در تاپیک مستقلی پیگیری و ادامه بدهند.

قرآن یا مطلبی در موضوعی خاص دارد یا ندارد؛ اگر ندارد نمی توان دریافت های علوم دیگر را بر قرآن و آیات الهی تحمیل نمود.

در مورد تجرد ملائکه هم در همان پست های ابتدایی عرض شده که آیه صریح در این خصوص نداریم ولی از برخی اوصاف و تعابیر مربوط به فرشتگان می توان برداشت کرد که این اوصاف با موجود مادی سازگار نیست بلکه با موجود مجرد سازگار است.

اما این تقسیم بندی که موجود مادی و مجرد چگونه است و ... را فلسفه متکفل شده است و باید در همان جا هم دنبال نمود و نمی توان آن ها را بر قرآن تحمیل نمود.

با عرض سلام و احترام

جناب میقات ما که از کارشناسان فلسفه یک جواب درست نمیشنویم که....

سخنان ایشان ضد و نقیض هست و اکثرا یا پاسخی ندارند یا اینکه به قول معروف مساله رو میپیچونند یا به جوابهای ضد قرآنی استدلال میکنند.

یک مثالش هم که خود شما میتوانید شاهدش باشید اینست که یکجا میایند میگویند صادر اول باید هم مجرد باشد هم صفات مادی داشته باشد که بتواند با مادیات ارتباط برقرار کند یکجا میگویند در فلسفه ، اصلا مجرد جنبه مادی ندارد و غیرمادی ناقص است

میقات;460518 نوشت:
همان طور که عرض کردم، تفصیل این مطلب را بایستی در مباحث فلسفی پیگیری نمود.

موجود یا مادی است یا مجرد یعنی چیزی بینابین و یا ترکیبی نیست. و موجود مجرد هم یا مجرد تام است یا مجرد ناقص.

کریم;429049 نوشت:
فلذا صادر اول بر اساس جنبه مادی که دارد زمینه تحق این موجود را فراهم می کند ولی خداوند است که به او وجود می دهد ودر وجود هم چون یک چیز است نه امور متعدد فلذا ایرادی پیش نمی آید.

http://www.askdin.com/thread32906-10.html

پست 95

.امین.;461233 نوشت:
با عرض سلام و احترام

جناب میقات ما که از کارشناسان فلسفه یک جواب درست نمیشنویم که....

سخنان ایشان ضد و نقیض هست و اکثرا یا پاسخی ندارند یا اینکه به قول معروف مساله رو میپیچونند یا به جوابهای ضد قرآنی استدلال میکنند.

یک مثالش هم که خود شما میتوانید شاهدش باشید اینست که یکجا میایند میگویند صادر اول باید هم مجرد باشد هم صفات مادی داشته باشد که بتواند با مادیات ارتباط برقرار کند یکجا میگویند در فلسفه ، اصلا مجرد جنبه مادی ندارد و غیرمادی ناقص است

http://www.askdin.com/thread32906-10.html

پست 95



اینگونه پاسخ دادنها یا از کمی مطالعه و درک نکردن مطالب فلسفی است یا خدای ناکرده از غرض ورزی......!!!!!:read:

[="Tahoma"]قرآن و مجرد بودن فرشتگان


پرسش1:
با استفاده از آیات قرآنی ثابت کنید فرشتگان مجردند؟

پاسخ:
با سلام و درود
در قرآن آیه ای که به صراحت به تجرد ملائکه اشاره کرده باشد نداریم. البته با توجه به اوصاف ملائکه که در قرآن آمده است می توان بر مجرد بودن آن ها استدلال نمود. از جمله آین آیات، آیات ذیل اند:
«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمينُ عَلى‏ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرينَ»؛ روح الامين آن را نازل كرده است‏ بر قلب (پاک) تو، تا از انذاركنندگان باشى!(1)
در تفسیر نمونه و در ذیل آیات فوق، پس از بیان اوصاف ملائکه الهی، چنین آمده:
آيا با اين اوصاف كه براى فرشتگان ذكر شد آن ها موجوداتى مجردند يا مادى؟! بدون شک با اين اوصاف نمى ‏توانند از اين ماده كثيف عنصرى باشند، ولى مانعى ندارد كه از اجسام لطيفى آفريده شده باشند، اجسامى ما فوق اين ماده‏ معمولى كه ما با آن آشنا هستيم.
اثبات "تجرد مطلق" براى فرشتگان حتى از زمان و مكان و اجزاء، كار آسانى نيست، و تحقيق از اين مساله نيز فايده زيادى در بر ندارد، مهم آن است كه ما فرشتگان را به اوصافى كه قرآن و روايات مسلم اسلامى توصيف كرده بشناسيم و آن ها را صنف عظيمى از موجودات والا و برجسته خداوند بدانيم، بى ‏آن كه مقامى جز مقام بندگى و عبوديت براى آن ها قائل باشيم.(2)
آیه ای دیگر:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولي‏ أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ»؛ ستايش مخصوص خداوندى است آفريننده آسمان ها و زمين، كه فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بال هاى دوگانه و سه‏گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرينش مى ‏افزايد، و او بر هر چيزى تواناست.(3)
علامه طباطبایی(ره) ذیل آیه (4) چنین می آورند:
از صفات و اعمال ملائكه كه در كلام خدا و در احاديث ذكر شده‏ اند روشن مى ‏شود ملائكه موجوداتى هستند كه در وجودشان منزه از ماده‏ جسمانى ‏اند، چون ماده جسمانى در معرض زوال و فساد و تغيير است، و نيز كمال در ماده، تدريجى است، از مبدأ سير و حركت مى‏ كند تا به تدريج به غايت كمال برسد، و چه بسا در بين راه به موانع و آفاتى برخورد كند و قبل از رسيدن به حد كمالش از بين برود، ولى ملائكه اين طور نيستند.(5)
روایات و توصیف ملائکه:
با توجه به روایات معصومین علیهم السلام که در آن ها ملائکه توصیف شده اند، می توان به مجرد بودن ملائکه پی برد.
حديثى از امام صادق علیه السلام:
"إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَا يَأْكُلُونَ وَ لَا يَشْرَبُونَ وَ لَا يَنْكِحُونَ وَ إِنَّمَا يَعِيشُونَ بِنَسِيمِ الْعَرْشِ وَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً رُكَّعاً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً سُجَّداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ"؛ فرشتگان غذا نمى ‏خورند و آب نمى ‏نوشند و ازدواج نمى ‏كنند بلكه با نسيم عرش الهى زنده ‏اند. و برای خداوند ملائکه ای است که تا روز قیامت در رکوعند. و برای خداوند ملائکه ای است که تا روز قیامت در سجده اند.(6)
حدیثی دیگر:
"فَلَيْسَ فِيهِمْ فَتْرَةٌ وَ لَا عِنْدَهُمْ غَفْلَةٌ وَ لَا فِيهِمْ مَعْصِيَةٌ ... وَ لَا يَغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُيُونِ وَ لَا سَهْوُ الْعُقُولِ وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ لَمْ يَسْكُنُوا الْأَصْلَابَ وَ لَمْ تَضُمَّهُمُ الْأَرْحَامُ"؛ در آن ها نه سستى است، و نه غفلت، و نه عصيان ...، خواب بر آن ها چيره نمى ‏گردد و عقل آن ها گرفتار سهو و نسيان نمى‏ شود، بدن آن ها به سستى نمى ‏گرايد، و در صلب پدران و رحم مادران قرار نمى‏ گيرند.(7)
بنا بر این:
اگر چه به صراحت در قرآن آیه ای بر مجرد بودن ملائکه نداریم و این علم فلسفه است که عالم مجردات را اثبات و به این موضوع می پردازد، ولی با توجه به اوصاف ملائکه که در قرآن و روایات آمده است می توان به این مطلب رسید.

پرسش2:
فرشته ها متاهل هستند یا مجرد؟

پاسخ:
ملائکه با انشاء و امر الهی موجود می شوند.
خلقت و آفرینش ملائکه، هم چنین تکثیر آن ها مانند انسان نیست، آن ها به دستور و امر الهی، ایجاد می شوند:
«إِذا قَضى‏ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ هنگامى كه فرمان وجود چيزى را صادر كند، تنها مى ‏گويد: «موجود باش!» و آن، فورى موجود مى ‏شود.(8)
حضرت علی علیه السلام در مورد ملائکه می فرمایند:
"فَلَيْسَ فِيهِمْ فَتْرَةٌ، وَ لَا عِنْدَهُمْ غَفْلَةٌ، وَ لَا فِيهِمْ مَعْصِيَةٌ،... وَ لَا يَغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُيُونِ، وَ لَا سَهْوُ الْعُقُولِ، وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ، لَمْ يَسْكُنُوا الْأَصْلَابَ وَ لَمْ تَضُمَّهُم‏الْأَرْحَامُ، وَ لَمْ تَخْلُقْهُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ أَنْشَأْتَهُمْ إِنْشَاء"؛ در آنها نه سستى است، و نه غفلت، و نه عصيان، ... ، و خواب بر آنها چيره نمى‏گردد، و عقل آنها گرفتار سهو و نسيان نمى‏شود، بدن آنها به سستى نمى‏گرايد، و در صلب پدران و رحم مادران قرار نمى‏گيرند، خداوند آنها از آب مهین خلق نکرده، به انشاء و امر الهی ایجاد شدند.(9)

پرسش3:
به نظرم ملائکه باید متاهل باشند چون تعدادشان از ما بیشتر است و خدا هم فرموده همه چیز را زوج آفریده.

پاسخ:
«يَزيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ»؛ خداوند هر چه بخواهد در آفرينش مى‏ افزايد.(10)
تعداد ملائکه به قدرى زياد است كه به هيچ وجه قابل مقايسه با انسان نيست.
در روايتى از امام صادق علیه السلام كه از آن حضرت پرسيدند آيا عدد فرشتگان بيشترند يا انسان ها؟ فرمودند:
"وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَمَلَائِكَةُ اللَّهِ فِي السَّمَاوَاتِ أَكْثَرُ مِنْ عَدَدِ التُّرَابِ فِي الْأَرْضِ وَ مَا فِي السَّمَاءِ مَوْضِعُ قَدَمٍ إِلَّا وَ فِيهَا مَلَكٌ يُسَبِّحُهُ وَ يُقَدِّسُهُ ...."؛ سوگند به خدايى كه جانم به دست او است، فرشتگان خدا در آسمان ها بيشترند از عدد ذرات خاك هاى زمين، و در آسمان جاى پايى نيست مگر اين كه در آن جا فرشته‏ اى تسبيح و تقديس خدا مى ‏كند.(11)
نکته: تعداد زیاد ملائکه، دلیل بر متاهل بودن و تولید مثل داشتن آن ها نیست. بلکه آن ها با انشاء و امر الهی ایجاد می شوند و خداوند هر چه بخواهد در آفرینش می افزاید.

پرسش4:
در بسياري از آيات و روايات تجرد مطلق به معنای فاقد زمان و مکان بودن و جسم داشتن را رد می کند چون در اين روايات و آيات براي ملائکه بال، مکان، زمان، سجده کردن و صف کشيدن و... مطرح شده، حال آن که مجرد مطلق از اين اوصاف بريء است.

پاسخ:
این تعابیر بال و صحبت کردن و ... کنایه از امور ملکوتی است. هم چنین ملکوت رکوع و سجود منظور است، نه رکوع و سجود جسمانی که مربوط به عالم ماده و انسان است، مانند تسبیح گو بودن همه موجودات (12)، در حالی که مثل انسان تسبیح نمی گویند.
لذا این تعابیر کنایه از اموری است که فهم آن برای ما آسان شود.
توصیف و تمثیل آوردن از یک امر مجرد، برای تقریب به ذهن و برای این که عقل بشر، فهم و درکی از آن داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد و هیچ ضرری هم به مجرد بودن آن موجود مجرد نمی زند.
به بیان دیگر، تمثیل آوردن از موجود مجرد، اصلا باعث خارج شدن او از مجرد بودن نمی شود.
علامه طباطبایی(ره) در این زمینه چنین می آورند:
وجود فرشتگان مجهز به چيزى است كه مى ‏توانند با آن كارى را بكنند كه پرندگان آن كار را با بال خود انجام مى ‏دهند، يعنى ملائكه هم مجهز به چيزى هستند كه با آن از آسمان به زمين و از زمين به آسمان، و از جايى به جاى ديگر كه مأمور باشند مى‏ روند؛ قرآن نام آن چيز را "جناح" (بال) گذاشته است.
اين نامگذارى مستلزم آن نيست كه بگوييم ملائكه دو بال نظير بال پرندگان دارند، كه پوشيده از پر است، چون صرف اطلاق لفظ مستلزم آن جناح، نيست، هم چنان كه الفاظ ديگرى نظير جناح نيز مستلزم معانى معهود نمى ‏باشد مثلا، وقتى كلمه عرش و كرسى و لوح و قلم و امثال آن را در باره خداى تعالى اطلاق مى ‏كنيم، نمى ‏گوييم عرش آن ها و كرسى و لوح و قلمش نظير كرسى و لوح و قلم ماست.
بله اين مقدار را از لفظ جناح مى ‏فهميم: آن نتیجه ای كه پرندگان از بال هاى خود مى‏ گيرند، ملائكه هم آن نتيجه را مى ‏گيرند، و اما اين كه چطور آن نتيجه را مى‏ گيرند از لفظ جناح نمى ‏توان به دست آورد.(13)

پرسش5:
قرآن و سنت حتی یک کلمه در مورد تجرد غیر خدا ندارند و بر خلافش اثبات مادی بودن همه چیز غیر از خدا است. لذا تجرد روح و فرشته و غیره مخالف آیات قرآن و سنت و عقل سلیم است.

پاسخ:
توصیف و تمثیل آوردن از یک امر مجرد، برای تقریب به ذهن و برای این که عقل بشر، فهم و درکی از آن داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد و هیچ ضرری هم به مجرد بودن آن موجود مجرد نمی زند.
به بیان دیگر، تمثیل آوردن از موجود مجرد، اصلا باعث خارج شدن او از مجرد بودن نمی شود. لذا تعبیر از بال برای فرشتگان و ...، به معنای عدم تجرد آن ها نیست.
از طرفی مجرد بودن که نسبی نیست. یک موجود یا مجرد است یا مادی.
مجرد هم یا مجرد تام و تمام است مانند خداوند متعال که از نظر کمالات تام و تمام است؛ یا مجرد ناقص است. مجرد ناقص هم در مجرد بودن که ناقص نیست بلکه در کمالات، ناقص است.
لذا این که به غیر از خدا هیچ موجود مجردی ندارم، صحیح نیست.

پرسش6:
فرشتگان چون طبق ایات و روایات کار مادی انجام می دهند باید حتما ماده باشند تا بتوانند با ماده تعامل کرده و بر آن اثر بگذارند. مثلا در روایات هست باران باریدن یا رعد و برق کار فرشتگان است. تنها راه این است که فرشتگان را همان نیروهای تعامل کننده در ایجاد باران یا رعد و برق در نظر بگیریم.

پاسخ:
خیر، مراد آیات و روایات، مادی بودن ملائکه نیست.
انرژی و ... مربوط به عالم ماده است و کار مادی است که نیاز به انرژی دارد. و الا ملائکه از عالم مجرداتند و مجردات که نیاز به انرژی ندارند.
به عنوان مثال نفس که مجرد است و بدن را حرکت می دهد. بدن برای کار انرژی می خواهد ولی آن نفس که دستور می دهد که انرژی نمی خواهد.

پرسش7:
در «ید الله فوق ایدیهم» از قراین بسیار زیادی فهمیده می شود که منظور ید قدرت است! اما برای «اولی اجنحة مثنی و ثلاث و رباع» هیچ قرینه ای برای توجیه شدن آنها به غیر معنای ظاهری آنها نیست!

پاسخ:
خداوند مجرد تام است یعنی همه صفات را در حد کمال و تمام دارا است و تنها اوست که این گونه است.
تعابیر قرآن در مورد بال فرشتگان و ... برای تقریب به ذهن است و الا واقعیت آن را نمی دانیم.
توجه داشته باشید که حمل قرآن بر خلاف ظاهر، نیاز به قرینه دارد و با توجه به روایات معصومین علیهم السلام، روشن می شود که مراد از بال و ... برای فرشتگان کنایه از توانایی و حیطه إعمال قدرت آن ها است. لذا حمل این تعابیر بر معانی کنایی، به قرینه روایات معصومین علیهم السلام است.
اگر ملائکه مجرد نباشند چگونه می توانند در یک لحظه چند جا باشند و اوامر الهی را اجرا کنند.

پرسش8:
هاروت و ماروت و دیگر فرشتگان مادی بودند! لازم نبود وارد عالم مادیات شوند مگر غیر از عالم مادیات عالم دیگری هم هست؟ اگر از مجردات هستند چطور مجرد که ماده نیست ماده شد؟! این تناقض و باطل است.

پاسخ:
این تمثل است نه حضور مادی. به دید ما این گونه است نه این واقعا موجود مادی می شوند.
ملائکه به صورت های مختلف مانند صورت انسان مصور می شوند چنان چه بر حضرت ابراهيم در مورد بشارت به اسحاق، بر حضرت لوط در موقع هلاک قوم او، بر حضرت مريم در موقع پيدايش عيسى و در جنگ بدر براى يارى مسلمين به صورت انسانى مصور شدند.
به این روایات توجه کنید:
در روایات داریم که جبرائیل ششصد بال دارد(14)
خداوند فرشته ‏اى دارد كه ما بين گوش تا چشمش به اندازه پانصد سال راه به وسيله پرنده ‏اى تيز پرواز است‏(15)
و یا این که بعضى از فرشتگان چنان عظمت دارند كه پاهايشان در طبقات پائين زمين ثابت است و گردنشان از آسمان برين برتراست(16)
و .... .
روشن است كه اين گونه تعبيرات را بر جنبه ‏هاى جسمانى مادى نمى ‏توان حمل كرد، بلكه بيانگر عظمت معنوى و ابعاد قدرت آن ها است.
به بیان دیگر؛ اين كه در روايات، از صورت و شكل و هيأت هاى جسمانى ملائكه سخن گفته، از باب تمثل است، و خواسته ‏اند بیان کنند که فلان فرشته طورى است كه اگر اوصافش با طرحى نشان داده شود، به اين شكل در مى ‏آيد. به همين جهت است که انبياء و امامان، فرشتگان را به آن صورت كه براى آنان مجسم شدند، توصيف كرده ‏اند؛ و گرنه ملائكه به صورت و شكل در نمى ‏آيند.

پرسش9:
فقط خدا مجرد است: «قل هو الله احد»؛ «لیس کمثله شیء»

پاسخ:
«لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ء» (17) یعنی خداوند در کمالات، تام و تمام است و هیچ مانند و مثلی ندارد.
هر مجردی که معنایش این نیست که او در کمالات تام و تمام است. از این رو مجرد بودن ملائکه اصلا به معنای تام و تمام بودن آن ها نیست.
مگر حضرات معصومین به ما نفرموده اند که سعی کنید صفات الهی داشته باشید. پس می توان خود را متلبس به صفات الهی کرد بدون این که خدا شد، زیرا خداوند آن صفات را در حد کمال و نهایت دارد ولی بقیه موجودات، مراتب خیلی پایین تر آن را می توانند دارا باشند.
لذا این استدلال شما صحیح نیست.

پرسش10:
دلیلی دیگر از روایات بر مادی بودن فرشتگان. از امام صادق(ع) حكایت شده: «خداوند عزوجل ملائكه را از نور خلق كرد.»
می دانید نور طیف وسیعی از اشعه های نامریی و مریی را شامل می شود. به نظرم فرشتگان مادی هستند.

پاسخ:
این نور که نور مادی نیست که منشور داشته و قابل تفکیک باشد.
کما این که در مورد وجود نوری اهل بیت علیهم السلام نیز روایت داریم که از نور خلق شده اند و می دانیم که این نور مادی منظور نیست.

پرسش11:
وقتی فلاسفه نمی دانند فرشته از چی خلق شده معنای خلاف ظاهر آیه حکم می کنند و می گویند منظور از بال چیز دیگری است. مگر خدا نمی توانست بجای بال بگوید قدرت؟ مگر قدرت یا توان یا نیرو از نظر مردم کلمه ناشناخته ای هست که بجایش گفته شود بال؟

پاسخ:
بله، از حقیقت فرشته و ملک، اطلاعی نداریم مگر آن مقداری که از طریق نقل (آیات و روایات) در این زمینه بیان شده است.
این تعابیر بال و سجده و صحبت کردن و ... کنایه از امور ملکوتی است، نه همین شکلی که انسان ها انجام می دهند. این تعابیر کنایه از اموری است که فهم آن برای ما آسان شود.
لذا توصیف و تمثیل آوردن از یک امر مجرد، برای تقریب به ذهن و برای این که عقل بشر، فهم و درکی از آن داشته باشد، هیچ اشکالی ندارد و هیچ ضرری هم به مجرد بودن آن موجود مجرد نمی زند.
مطلب دیگر؛ اولا خداوند حکیم است و هر حکیمی عبارات کلامش را با توجه و عنایت انتخاب می کند، اعم از این که کلامی صریح باشد یا کنایی.
در ثانی آوردن کنایه و استعاره و ... هیچ محدودیتی برای گوینده محسوب نمی شود و چه بسا متکلم حکیم و بلیغ، تشخیص داده که این تعبیر برای رساندن مقصودش رساتر است.
سوم این که نیازی به فهم بیشتری از ملک و فرشته برای انسان لازم نبوده، لذا به همین مقدار اکتفا نموده است.

_______________

  1. شعرا، 193 و 194.
  2. تفسير نمونه، ج ‏18، ص 176.
  3. فاطر، 1.
  4. فاطر، 1.
  5. ترجمه الميزان، ج ‏17، ص 13.
  6. بحارالأنوار، ج ‏56، ص 174، ح 4.
  7. بحارالأنوار، ج ‏56، ص 175، ح 6.
  8. بقره، 117.
  9. بحار الأنوار، ج‏56، ص 175، حدیث 6.
  10. فاطر، 1.
  11. بحار الانوار،ج 56،ص 176، حديث 7.
  12. اسراء، 44.
  13. ترجمه الميزان، ج ‏17، ص 6.
  14. تفسير القمي، ج ‏2، ص 207؛ تفسير نورالثقلين، ج ‏4، ص 346 و 347.
  15. همان.
  16. نهج البلاغه، خطبه 1.
  17. شوری، 11.
موضوع قفل شده است