بازی جالب برای رشد خلاقیت: تدابير دختر تو خونه براي به حركت درآوردن زن داداش هاي محترم؟!!!

تب‌های اولیه

655 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حالا
جداي از اين راه حل ها تئ دنياي حقيقي چند را ديده ايد يا خوانده ايد يا شنيده ايد
كوتاه و مختصر بفرماييد

سلام و درود :Gol:
خوب هستید:Gol:

حقیر هم به سفارش یکی از دوستان یه پستکی در این زمینه نوشته بودم که بزارم ولی باتوجه به پست اخیر استاد حامی باید چاشنی واقع بینی رو هم بهش بیافزایم که اگر اینکارو کنم میشه این تاپیک رو تکراری نامید چون توی یک تاپیک خاطرم هست بچه ها نظراتشون رو در این مورد نوشتند و اساتید هم نظردادند استاد امیدوار هم حضور داشتند تو اون تاپیک تو این زمینه میشه از اون تاپیک استفاده کرد !!

ولی خب فرمایش استاد حامی نباید زمین بمونه :ok: :Gol:

فردا انشالله یک پست با چاشنی واقع بینی حقیر می زنم و انشالله با مشارکت کاربرا و توصیه ها و فرمایشات استاد حامی توی این محیط مفرح چیز های نو و تازه ای می آموزیم:Gol:

شاد و سلامت باشید:Gol:

یا علی

سلام و درود بر برو بچه های ِ:Gol:
خوب هستید:Gol:

بنده رو هم تو بازی تون شرکت می دید:khandeh!:

اول یه پیام خصوصی به صورت عمومی برای استاد حامی بفرستم ::Nishkhand:

استاد حامی شما سنی ازتون گذشته :Nishkhand:بازم تو رده ی سنی جوانان شرکت می کنید شما صغر سنی دارید باید تو رده ی پیشکسوتان بازی کنید

علاقه نسبت به یک شخص باعث میشه که برای ما تفاوت ایجاد بشه میون اون شخص و سایر افرادی که علاقه ی کمتری نسبت بهشون داریم!!

به اعتقاد بنده درواقع هر شخص باتوجه به میزان علاقه اش افراد را دسته بندی و در موقعیتی نزدیک یا دور تر از خودش قرار می دهد و علاقه و احساستون باعث میشه شما به یک فرد نزدیک و یا ازش دور بشید!

شما خواسته و ناخواسته این تقسیم بندی رو توی زندگیتون دارید !! با این تفاوت که برای برخی از آقایون یک خانم که همسرشون باشه در نوک هرم علاقه و دوست داشتنشون قرار داره و بهشون نزدیکه . و برای برخیشون مامان جونشون!! که در اصطلاح میگیم این دسته افراد مامانی هستید:khaneh:

این مثال در مورد خانم ها هم صادقه ! عرض نمی کنم کی در نوک هرم علاقه ی خانم ها قرار داره چون حواشی تاپیک زیاد میشه :Nishkhand: (هرکی خواست خودش اعتراف کنه:Cheshmak:)

پس ما !! و این ما به معنی تمام خانم ها و آقایون برای اینکه علاقمون رو نسبت به هم نشون بدهیم کافی به طرف مقابلمون حالی کنیم که بابا جان تو برای من متفاوتی:khaneh: (البته شیوه های رمانتیک تری هم موجوده:Nishkhand:)

اما گاهی هر چقدر تفاوت هم ایجاد کنید و اون فردی رو که دوستش دارید متمایزش کنید از سایر افراد !! چیزی عایدتون نمیشه جز بی تفاوتی فرد مقابل که این موارد بر می گرده به اینکه برخی از افراد به دل برخی دیگه نمی نشینند یا از هم خوششون نمیاد !! در اغلب موارد هم دلیل خاصی نداره و ربطی هم به زشتی و زیبایی نداره اين موضوع!!!

حالا شیوه هایی برای ایجاد تفاوت توسط یک خانم برای یک آقا :

*-فقط اون آقا رو تحویل بگیره در شرایط مختلف و با بقیه سردتر و رسمی تر برخورد کنه:ok:
(هشدار : آقای تحویل گرفته شده به هیچ عنوان پس گرفته نمی شود
:Nishkhand:)

*-به بهانه های مختلف از اون آقا کمک بگیرید ! چون آقایون اصولا علاقه دارند به خانم ها کمک های بلاعوض کنند:Nishkhand: :khaneh:

(هشدار : کمک تو زمینه های درسی باشه ! مثلا جزوه بگیرید ازش و روی جلداشون از شکلک های خوشگلی که روی میز و نیمکت می کشید بکشید
:Nishkhand:
تر جیحا از اشکاله چشم و قلب و تیر استفاده بشه)

(هشدار 2 : یک وقت جوگیر نشید ازش بخوایین کفشاتون رو واکس بزنه و رخت و لباساتون رو بشوره و اتو کنه :Nishkhand:)

*- تو موقعیت های مختلف بهش نگاه معنی دار بکنید البته منظورم از نگاه معنی دار نگاهی است که حاوی معانی عالی و متعالیه:Nishkhand: نمک و فلفل و ادویه ی نگاهتون هم به مقدار لازم باشه:khaneh:

(هشدار : اگر عینکی هستید نگاهتون از بالا یا زیر عینکتون باشه ! آخه اینجوری تفاوتو بیشتر احساس می کنه مخاطبتون:Nishkhand: )

(هشدار2:نگاه کردن با یک چشم اصلا توصیه نمیشه چون شائبه ی چشمک رو در دل آقا پسر ایجاد می کند ولی اگر حرام یا جایز نباشد اشکالی ندارد:Nishkhand: «استفتائات قضاوت» :khaneh: )

*-سعی کنید به هر شکلی توی کاراش یه نقشی برای خودتون دست و پا کنید تا بتونید خودتونو بهش بیشتر نشون بدید و نزدیک کنید عامیانه میگن نخود هر آشی شدن !! ولی خب الان زمونه عوض شده ضرب و المثل باید بروز بشه پس ما به اینکار می گیم :
پنیر هر پیتزایی شدن «فرهنگستان زبان و ادبيات قضاوت»:khaneh:

(هشدار: خیلی مواظب باشید چون ممکنه پسره مثل بنده شیکمو باشه هوس کنه به پیتزا یه گازی بزنه:Nishkhand: )

(هشدار2: سعی کنید بهش نشون بدید که برای پیشبرد کاراش به کمک شما نیاز داره مثلا ::Cheshmak:
مشقاشو بنویسید !!جزوه هاشو پاک نویس کنید!! اگر عشقتون خیلی آتشیه رخت چرکاشم بشورید
:Nishkhand: :khaneh: (منظورم از مشق ! مشقای زندگیه:ok: ) )

*-موقع حرف زدن باهاش از جملات و کلماتی استفاده کنید که بصورت کنایه ای باشه و یه وجهش رو بشه بعنوان ابراز علاقه فرض کرد!! کنایه ای از این جهت که یک معنیش مقصود و هدف شما رو می رسونه و یک معنیش موقعیت فرار رو به جلو رو براتون فراهم میکنه:ok:

*-ازش بخوایین مفاهیمی مانند عشق و احساس و عواملی شکل گیری یک پیوند رو تعریف کنه و نظرشو در این موارد برای شما توضیح بده و شما هم باهاش همراه بشین و تایید کنید این نظرات رو هرچند گاهی آقایون تو این زمینه ها چرند و پرت و پلا زیاد می گن:Nishkhand: ولی خب چاره ای نیست یک عمر باید تحمل کنید

حقیر تا اینجای مطلب سعی کردم طوری بازی کنم که از راه حل ها بشه بصورت جدی هم استفاده کرد و حالت خیالی و موهومی و غیرواقعی نداشته باشه اگر با یک خاص بهش نگاه بشه:Cheshmak:

******** حالا یکمی هم توی تخیالاتمون سیر کنیم !!
می دونین دوستان سیر و سفر توی تخیلامتون خیلی بهینه است!! چون نیازی به بنزین نداره مثل سفر تو دنیای واقعی!! و باعث آلودگی نمیشه و سهمیه ی بنزینمون هم تموم نمیشه :khaneh: *******

به همین دلیله که خیلی از جوونای ما تو این دوره زمونه توی خیالاتشون سیر می کنند و زندگی می کنند!! و از واقعیت دور شدند !!

«بنزین رو بعنوان استعاره از مشکلات و سختی هایی که سر راه جوونای این نسل برای ساختن یک زندگی قرار داره در نظر بگیر حالا جملات بالا رو دوباره بخونید یه معنی نو استنتاج می کنید که معنی و هدف اصلی این کلام طنز حقیر همینه » این یکی رو لو دادم استخراج معنی بقیه ی جملات طنز بر عهده ی نگاه تیز بین شما:ok:

*-توی یک فرصت مناسب جلوش زانو بزنید و با کلمات رمانتیک ازش بخوایین که شما رو بعنوان بلای زندگیش انتخاب کنه:Nishkhand:

*-بهش بگین میشه امروز با هم بریم مسافرت !! وقتی پرسید کجا ! بهش بگید می خوام روی بال آروزوهام با شما به شهر عشق سفر کنم:khaneh:

*-بهش بگید یه گل همیشه نیاز به باغبون داره برای مراقبت ازش و نیاز به یه بلبل برای اینکه عشق و احساس رو باهاش تجریه کنه !! شوهر آدم هم باغبونه و هم بلبل ! کاش گل وجود منم یه باغبون مهربون و با مسئولیت و یه بلبل دلسوز و وفادار مثل شما داشت:khaneh:

*-بهش بگید آدمی که خسته ی روزگاره نیاز به آرامش داره برطرف کردن این نیاز انسان ها در گرو هدیه ای است از جنس عشق و احساس که خداوند با مودت و رحمت تو وجود شریک زندگیشون براشون قرار داده ! دوست دارم این هدیه رو یک عمر و در تمام لحظات از شما بگیرم:khaneh::Nishkhand:

*-بهش بگید درسته در مقابل وجود شما کوچیکم و ریزه میزه به نظر می رسم ولی دوست دارم بشکنی ببینی چه تیزم

*-بهش بگید توی زمونه ای که همه میگن عشق و باید تو کتابا جستجو کنی تا بیابی من میخوام توی وجود شما پیداش کنم اجازه هست جستجو رو شروع کنم:khaneh:

فعلا کافیه زیادی خیال بافی نکنیم چون سودی نداره اگر جوونای نسل سومی مثل من !! همونقدر که توی خیال بافی تبحر دارند توی قالی بافی تبحر داشتند هم برای خودشون خوب بود هم نیازی به صادرات نفت نبود

البته از همين خيال بافي ها هم ميشه استفاده ي صحيح كرد با يه كمي ماله كشيدن

«قالی بافی اشاره به تلاش کوشش و مسئولیت پذیری داره ! بجای بها دادن به موهوماتی که هرگز تو واقعیت باهاشون روبرو نخواهید شد ! جمله ی (برای خودشون خوبه) یعنی می تونند زندگی بهتری داشته باشند و صادرات نفت هم به معنی بعد اقتصادی قضیه است که هم جیب خودشون رو پر میکنه و هم باعث پیشرفت کشور میشه » ( اینم یه تقلب دیگه:Nishkhand:!! بقیه طنزا پای خودتون )

البته خب میشه از نوشتن و دست نوشته هم استفاده کرد برای ابراز احساساتی که توی قلب و دل هر آدمی نهفته است:ok:

ولی متأسفانه ما جوانان نسل سومی تقریبا با نوشتن کلا بیگانه شدیم اونم به دلیل سیستم آموزشی ناصحیحی که داریم!!!! و ترجیح می دهیم همون طوری که استاد حامی فرمودند از الگو های هندی که مبتنی بر انجام حرکات موزون پیرامون یک شخصه برای نشون دادن یک احساس استفاده کنیم:khaneh:

تو پارتی ها از این تکنیک ها زیاد استفاده میشه البته برادران گمنام که نه کارت ملی دارند نه شناسنامه حسابی با این تریپ ابراز احساسات برخورد می کنند پس حواستون باشه

دو تا دست نوشته هم از زبان یک خانم برای یک آقا میزارم بعنوان مثال عرض مي كنم :

از خانم ها عذر می خوام که پامو می کنم تو کفششون و قالب زنونه رو برای خودم انتخاب می کنم و برای محکم کاری یه چادرم سرم می کنم:khaneh: نیتم خیره میخوام بهتون کمک کنم

این دست نوشته ی 1 :

زندگی یعنی قلب تپبنده ی یک مرد در زیر سایه ی عشق زیبایی که بی قرار در انتظارش نشسته است.
به این امید که روزی او را دریابد و در آغوش کشد:Gol:

و دومین دست نوشته از زبان خانما

براستی مرد سایه ی خدا بر زمین است .
چون کوه تکیه گاه و مانند چشمه سار جاری در نگاه های خسته ی من .
آرامشی در آغوشش نهفته ! که طلوعش در دستان من است و این یعنی عشق:Gol:

فک کنم زیادی آقایونو تحویل گرفتم مگه نه:Nishkhand:

راستش سه هفته پیش بین یک خانم و شوهرشون کدورتی پیش اومده بود از بنده خواستند که کمکشون کنم و به نوعی تقلب بهشون برسونم حقیر هم این دو دست نوشته رو از زبان یک خانم نوشتم و گفتم روزی سه نوبت بدین به شوهرتون بخوره ببخشید بخونه
:khaneh:

خدارو شکر مشکل با خوندن این دو نوشته که خانمه داد به شوهرش خوند حل شد! و ابراز احساسات شوهره دوباره شروع شد :khaneh: اونم فقط در عرض چند دقیقه!!
و به قدرت و نفوذ نوشتن برای ابراز احساسات بیشتر پی بردم و ایمان آوردم که از قدرت کلام هم به مراتب بیشتره:ok:

اینم یه تبلیغ بود برای تاپیک دست نوشته ها + نمک یددار خودمون که واقعا محجوره :Ghamgin:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11794

چه میشه کرد:ok:

لحظات خوشی رو براتون آرزو دارم:Gol:

اميدوارم كه خوب بازي كرده باشم و بازيتونو خراب نكرده باشم:khaneh:

خدایا 25 بهار از زندگی ام گذشت و همچنان بیقرار در انتظار نوبهارت نشسته ام :Gol:( اللهم عجل لوليك الفرج)

شاد و سلامت باشید:Gol:

یا علي

قضاوت;152273 نوشت:
فک کنم زیادی آقایونو تحویل گرفتم مگه نه
نعم :ok:
مواظب باشید الانه که :Narahat az: دریافت کنید

قضاوت;152273 نوشت:
مشقاشو بنویسید !!جزوه هاشو پاک نویس کنید!!

یعنی به من علاقه داشت؟.ترم اول دانشگاه یکی از خانم های کلاس برام جزوه کپی میکرد تمرینهای فیزیک حل میکرد میاورد حتی پولشم ازم نمی گرفت هر طفم می رفتم جلوم ظاهر میشد منم فقط وقتی سلام میکردم که قرار بود جزوه یا تمرینی رد بدل بشه.بعد از چند وقت متوجه شد اون کسی که فکر میکنه نیستم بیخیال شد

به نظر من اول باید یک اطلاعات کامل از علایق روحیات و مهمتر از همه گرایشات مذهبی طرف جمع آوری کنند.بدون اطلاعات وارد بشن 99 درصد احتمال شکست هست.
طرف اگه زیاد مسائل مذهبی براش مهم نبود .چند مرحله داره
1- یک خورده آرایش نه زیاد غلیظ
2- ظاهر شدن صد درصد ناگهانی جلو چشم طرف و بحث (البته موضوع بحث قبلا خودش انتخاب کنه یکم هم مطالعه کنه 4 تا حرف گنده هم حفظ کنه کم نیاره)
3- البته با شناخت از علایق طرف و کشوندن بحث به همون طرف
4-متانت و سنگینی و رعایت ادب هنگام صحبت .این مشترک بین مذهبی و غیر مذهبی با یک خورده تفاوت کوچیک(مذهبی البته به نظر بنده دوست داره طرف موقع سرش پایین باشه و نگاه مستقیم نکنه و آرام یا تن صدا یکنواخت بحث کنه تقریبا جدی و بچه غیر مذهبی یا عادی طرف سرش بالا گه گداری یک لبخند توام با ناز و نگاه مستقیم به چشمای طرف مقابل البته تن صداش رو هم می تونه بالا پایین کنه)
5- اگه شماره خواست بده اما به ر اسمسی جواب نده (خلاصه طوری برخورد کنه طرف فکر نکنه با یک دختر بی شخصیت یا ساده لوح طرفه احترامشو وقار خودش حفظ کنه
جلو طرف با باقی پسرها هم گرم نگیره و تا حد امکان جدی برخورد کنه البته با طرف مورد نظر یکم درجه جدیت رو پایین بیاره.
بعد از چند وقت همین طور ادامه بده انشائلاه که مراد دل حاصل شود
اما اگه طرفتون مذهبی بود از اینایی که یک زن میخوان برای هر دو دنیاشون(مثل خودم:Khandidan!:)
1-تمیز و مرتب باشه و حجاب کامل بدون کوچکترین آرایش(چادر ملی مشکی کفش ملی چرم مشکی و مانتو هم ترجیحا مشکی باشه)
2-ظاهر شدن جلو چشمای طرف البته هفته ای یک یا دوبار حد اکثر جوری که کاملا اتفاقی دیده بشه(چون بچه مذهبی ها اکثرا سرشون پایینه کسی رو نمی بینن:Cheshmak:)
3- موقع ظاهر شدن جلو چشم طرف باید سرش کاملا پایین باشه چشماش نچرخه و خیلی سنگین و با وقار از کنارش رد بشه
4- بعد از یک ماه سر یک موضوع مشترک (یک دلیل قانع کننده که تابلو نباشه)باهاش صحبت یا بحث کنه حتی در حد چند کلمه که وجودش احساس بشه
5- موقع صحبت حتما سرش پایین باشه تن صداش یک نواخت حجابش کامل و آرام و معدب صحبت کنه
6-بعد اگه میشد کشش داد موضوع رو واگزار کنه بحث رو به جلسات بعد تا طرف فکراش رو بکنه
اگر هم نه تو مراسم هایی که طرف شرکت میکنه مثلا جلسات فرهنگی مذهبی دانشگاه شرکت کنه و صد درصد اتفاقی جلو طرف ظاهر بشه
برم کلاسم دیر شد باقیش بعد کلاس میام تکمیل میکنم انشائلاه که مراد دل حاصل بشه فقط یک نصیحت سعی کنین خودتون باشین که وقتی بهم رسیدین به مشکل نخورین.

حامی;152198 نوشت:
حالا جداي از اين راه حل ها توی دنياي حقيقي چند راه ديده ايد يا خوانده ايد يا شنيده ايد
كوتاه و مختصر بفرماييد

با سلام و احترام

توی فامیل ما دو تا از پسر خاله هام تقریبا همین جوری ازدواج کردند.

البته به این صورت که خانواده خانم از پسر خاله هام خوش شون اومده بود و از طریق یک واسطه به طور غیر مستقیم به گوش خانواده خالم رسونده بودند که فلانی دختر داره و گفته فقط میخوام پسر مومن باشه و... حالا شما برین خواستگاری شاید به پسر شما جواب بدن.

البته خالم از همون اول متوجه شدند اما به روی خودشون نیاوردند و رفتند خواستگاری و پسندیدند و ازدواج کردند.

نکته مهم این بود که هر دو خاله ام این دختر خانم ها رو از قبل دیده بودند ولی اقدامی نکرده بودند، تا خود خانواده عروس توسط واسطه پا پیش گذاشت!

هر دو پسر خالم همین جوری ازدواج کردند و زندگی بسیار خوبی دارند و خانم های بسیار فهمیده و متدین. منتهی به نظر من خیلی جالب نیست.

توکل بر خدا و توسل به ائمه معصومین بهترین راه هست.
که به هیچ عنوان به شخصیت و روحیه دختر لطمه نمیزنه. و در این باب داستان ها و خاطرات مختلفی و جالبی شنیدم که نوشتنش باعث طولانی شدن موضوع میشه.

موفق باشید. :Gol:


یه مورد دیگه هم در دوستان بود که پدر دختر از آقا پسری خوششون اومده بود و به شرایط دختر خانم شون میخورد از طریق واسطه گفته بودند اگر آقای فلانی قبول کنند، من حاضرم دخترم رو به ایشون بدم. (البته آقا پسر کار نداشت و فکر کنم سربازی هم نرفته بود.) منتهی به خاطر تدین و ادب و وقار مورد توجه پدرخانم قرار گرفته بود.
خانواده پسر هم اومدن خواستگاری و پسندیدند و ازدواج کردند، الان هم خیلی خوشبخت و خوب دارن زندگی می کنند.

برای برادرهای خودم هم چند مورد پیش اومده، منتهی دختر خانم ها مورد پسند ما نبودند یا اصلاً نرفتیم خواستگاری یا با اکراه رفتیم و جور نشده. بعضی اوقات هم دخترا دست از سر پسرا برنمیدارن تا پسر به زور خانوادش رو راضی کنه و این وصلت جور بشه!!! نمیدونم با چه فکری اینقدر ریسک می کنند؟!!!

موفق باشید.

با سلام
در این جور مسائل چون پسرها یه کم از لحاظ روحی قویترند ،با شنیدن نه از طرف مقابلشون، خیلی اذیت نمیشن ولی دخترها، با وجود اینکه خودشون نرفتند خواستگاری، توی خیلی از مواقع با شنیدن کلمه نه از طرف خواستگارشون یه کم ناراحت میشن و ممکنه توی بعضی مواقع شدت هم پیدا کنه.

به خاطر همین روحیه حساس خانمها ، توی بحث خواستگاری اونها ،از پسری که مورد عالاقشونه ،باید خیلی دقت کنند چرا که اولین آسیبی که ممکنه بهشون برسه اینه که روحیه حساس و شکنندشون لطمه ببینه و این برای دختر امکان داره گرون تموم بشه...

اصل خواستن و علاقمند شدن یه دختر به یه پسر چیز بدی نیست و حتی ممکنه از سر شناخت هم این علاقه پیدا شده باشه، ولی ابراز اون به نحوی که اون پسر بیاد خواستگاریش یک مسئله خیلی حساسیه.اما با وجود همه اینها، من با این مسئله مخالف نیستم ولی طریقه گفتنش مهمه

به هر طریقی که دختر برای رسیدن به خواسته شرعیش متوسل بشه، باید این یک شرط توش لحاظ بشه ،که به اون روحیه حساسش، در صورت به نتیجه نرسیدن، آسیبی وارد نکنه

برای اینکه احتمال وقوع این مشکل رو به حداقل برسونیم چند نکته عرض میکنم

1. توجه دادن اون پسر به این مسئله، که این خونواده به شما احتمالا دخترشون رو میدن؛ البته به صورت غیر مستقیم

2.استفاده از واسطه های امین و مورد اعتماد

3. برخورد واقع بینانه دختر و خانواده اش با این مسئله که احتمال پسند نشدن از طرف پسر هم هست.

4.مخفی شدن ماجرا به طور کامل تا زمانی که طرف مقابل اقدامی انجام نداده

البته من اینم بگم اگر پسر خوب و مومن واقعی خانم ها پیدا کردند سعی کنند از دستش ندهند :ok:
و
همین طور آقایون برعکس:ok:
:Ghamgin:در حال حاضر کم یاب شده:Ghamgin:
:Moteajeb!:و احیانا در آینده نایاب میشه:Moteajeb!:
:Gig:البته در محیط های مختلف در صد وجود این موجودات کم یاب فرق داره:Gig:

یکی رو میشناسم رفت مسجد یه جوری به مادرپسر رسوند.بعد مادرپسر از دختر تلفنی خواستگاری کرد هنوز 2 ساعت نگذشته بود که مادر دختر زنگ زد به خونواده پسر وگفت جوابمون بلس.:Khandidan!:

سلام
نمي دونم چه طوري از تون تشكر كنم ها ها فهميدم همين طوري نوشتاري خوبه:Khandidan!:

واقعا از اين كه اين همه با ذوق و در اين بازي كاربردي شركت كرديد ممنونم
يادتون كه نرفته هدف از بازي را؟
ببينيد ذهن ما كارايي اش بيش از اوني است كه ما ازش خبر داريم
شيوه آموزشي ما ذهن ما را تنبل بار مياره

امروز هنر يك دانش آموز اينه كه حفظ كنه و همون را بيان كنه خب ضبط صوت و ام پي تري پلير از اين بهتر حفظ مي كنن

دو نمونه
1- مثبت
يادش بخير حاج آقا حسين زاده از شاگردان آيت الله مصياح يزدي
تو كلاس فلسفه
اصرار مي كرد كه درباره يه موضوع نظر بدهند بعد مي گفت بابا خدا پدر و مادرتون را اگر زنده اند حفظ كنه و اگر مرده اند رحمت كنه
وقتي دوستان نظرشون را ميگن لذت مي برم بعد رو مي كرد به افراد و مي گفت اين دوستمان نظر افلاطون را گفت و او نظر ارسطو را و.... خودتون را دست كم نگيريد
2- منفي
بر خلاف اين استاد
يه استاد روان شناس در دوره ارشد داشتيم روز اول كه اومد گفت من سخت گيرم تو كلاس من يكي يا فوقش دو نفر بيشتر نمره نميارن و اغلب نمرات حول و حوش 3 و4 مي چرخن

راستي اين دو روش كدام ما را خلاق بار ميارن؟

برنامه انشاء مدارس به ويژه در دوره ابتدايي كه قوه خيال فعال است يكي از مهم ترين شيوه هاي رشد خلاقيت است كه در مدرسه اساتيدي اين خلاقيت را پخ پخ يعني ذبح مي كنن
آيا نميشه از همين بازي براي رشد خلاقيت كمك گرفت حتي د ردوره مهد كودك؟
امتحان كنيد خيلي عالي جواب مي ده

الغرض
وقتي ما ذهن مون را تنبل بار مياريم و ميارن. هنگام هيجان هاي منفي (استرس و اضطراب و افسردگي) نمي توانيم به راه حل ها فكر كنيم
زود راه ها را بسته مي بينيم
بسياري از عروس و دامادهاي جوان به همين دليل زود را به جهنم مشاجرات و جدايي مي كشند.
دو روزه ازدواج كرده اند داماد حرفي زده سريع رفته لشكر كشي كرده و جبهه مقابل فاميل پسر درست كرده و بر عكس
خلاقيت به ما كمك مي كن زود كم نياريم
استفاده از مشورت يعني باز كردن در جديد در بن بست ها و كمك از تفكر خلاق ديگران و....

تحليل بازي
منظر باشيد
----------
بازي جديد: فكر كنيد بعدا مطرح مي كنم

تصور كنيد يك دختر خانمي از شما مي‌پرسه: به پسري علاقه داشتم ولي بعدا متوجه شدم او به كسي ديگر علاقه دارد يا با خانمي عقد بسته است. چگونه و با چه راه هايي (واقعي و تخيلي) ميشه اين وابستگي شديد را از دلم ريشه كن كنم؟

حامی;152487 نوشت:

بازي جديد: فكر كنيد بعدا مطرح مي كنم

تصور كنيد خانمي هستيم به پسري علاقه داريم ولي بعدا متوجه مي شويم او به كسي ديگر علاقه داره يا با خانمي عقد بسته است. چگونه و با چه راه هايي (واقعي و تخيلي) ميشه اين وابستگي شديد را از دلمون ريشه كن كنيم؟



با سلام و احترام

جناب حامی چرا قلم تون گیر کرده روی خانم ها!!! :fekr:

باور کنید برای خانم ها سخته وارد این نوع بازیهای ریسک آمیز بشن. :mohandes:

قبلی رو جواب دادیم به امید اینکه سوال بعدی از آقایون پرسیده بشه. :ok:

:Gig:

سلام

بله اولاً مسأله را تغيير مي دهم
دوماً آقايون هم در اين بازي مانند خانم ها شركت مي كنند
سوماً اين دو مسأله خيلي مورد نياز شديد است.
چهارم براي آقايون هم دارم

سلام و درود :Gol:
خوب هستيد
:Gol:

آذر بانو;152567 نوشت:
جناب حامی چرا قلم تون گیر کرده روی خانم ها!!!

نعوذ و بالله :khaneh:

استاد حامي بيشتر مراقب خودتون باشيد :lol:
خصوصا وقتيكه با قلمتون قصد داريد از كوچه و خيابون هاي نوشته هاتون رد بشين حتما سمت راست و چپتون رو با دقت نگاه كنيد كه با خانم ها تصادف نكنيد :khaneh:
(زود بريد قلمتون رو بيمه ي شخص ثالث كنيد:pir: تو اين اوضاع پيش اومده نيازتون ميشه:Nishkhand:)

منم يك سئوال مي پرسم با تخيلتون و همچنين واقع بينانه جواب بديد اگر موقع رانندگي يك خانم و يك آقا مقابل ماشينتون قرار بگيرند و چاره اي نداريد بجز اينكه با يكي از اون ها برخورد كنيد ! خانم رو انتخاب مي كنيد يا آقا رو :Cheshmak: (راهنمايي ديه يك خانم نصف يك آقاست ولي عذاب وجداني كه مي گيريد بعد از تصادف بايك خانم ده برابر يك آقاست:Khandidan!: :Narahat az:)

حامی;152584 نوشت:
بله اولاً مسأله را تغيير مي دهم

چرا مديران فقط آراء خودشون رو در نظر مي گيرند و ترتيب اثر مي دهند از نظر بنده همين مسئله ي خوبه :khaneh:
استاد حامي ميزان رأي ملت هست :Nishkhand: (تذكر: ولايتمدار باشيد)

حامی;152584 نوشت:
سوماً اين دو مسأله خيلي مورد نياز شديد است.

واي !! پس بايد منتظر هجمه ي خواستگاري خانم ها از آقايون باشيم كه از عواقب احتمالي بازي هاي اين تاپيكه:khaneh: :Khandidan!:

شعار پيشنهادي براي آقايون : هيهات منّه ذلّه :Khandidan!:

حامی;152584 نوشت:
چهارم براي آقايون هم دارم

بله استاد از قديم گفتند : دارندگي و برازندگي :Nishkhand::Narahat az:

اينم از موهبت هاي استاد مايه دار داشتنه:Nishkhand: :Ebraz Doosti::Ebraz Doosti:

شاد وسلامت باشيد:Gol:

يا علي

سلام
جناب قضاوت جان خوبيد
بابا حيفه اين نمك رو تو بازي بريزيد نه بازي دادن:khaneh:
يه نمه اين تفكر واگراتون را نشون بديد رو كنيد همه ببينند:pir:
در آخرمي دونيد هركسي بخواد يه حاشيه مثل شما بزنه از كجا سر در مياريم
اگه نمي دونيد بدونيد
از آرشيو حذف
راستش قيچي اصلاحاتم رو تازه تند كردم :jangjoo:
با اين وصف
به بازي خلاقانه خوش اومديد:khoshAamad:

حامی;152609 نوشت:
سلام
جناب قضاوت جان خوبيد
بابا حيفه اين نمك رو تو بازي بريزيد نه بازي دادن:khaneh:
يه نمه اين تفكر واگراتون را نشون بديد رو كنيد همه ببينند:pir:
در آخرمي دونيد هركسي بخواد يه حاشيه مثل شما بزنه از كجا سر در مياريم
اگه نمي دونيد بدونيد
از آرشيو حذف
راستش قيچي اصلاحاتم رو تازه تند كردم :jangjoo:
با اين وصف
به بازي خلاقانه خوش اومديد:khoshaamad:

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام
به همگی سلام
جناب استاد حامی عرض ارادت
و همین طور دیگر دوستان
حامی;152609 نوشت:
راستش قيچي اصلاحاتم رو تازه تند كردم

آخه چرا قیچی تیز میکنید این که ترسناکه
خوب چه میشه کرد؟
باید تو بازی شیطنت کرد بلکم بردیم
اما جدی
راستش همون طور که خانوم ها خانوم های قدیمی نیستن آقایون هم دیگه همون طور ساده نیستن
که با ایما و اشاره و چشمک بشه از علاقه گفت
مخصوصا امروز که مهریه سنگین شده
متاسفانه رفتار های سبک زیاد شده
به تصور من نمیشه با چشم ابرو گفت که فلانی من به شما علاقه دارم
باید یه چیزی توی وجود دو طرف باشه بعدشم مگه شوخی برداره
که یه خانوم بره خواستگاری
حقیقت اینه که هر مردی دوست داره انتخاب گر باشه
پس بهتره اگه علاقه ای هم هست سر پوش گذاشته بشه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون هر کاری بکنی باز یه کدورت پیش میاد بعدش این آقاست که با کمال بی رحمی میگه من که دنباله تو نیومدم تو ابراز علاقه کردی چشمات رو باز میکردی می دیدی به کی ابراز علاقه میکنی
این رو گفتم چون توی دادگاه کم ندیدم
تازه تحصیل کردش و با خانواده اش
نمیدونم شاید دوستان بگن چقدر خشک اما باید مرد بگه که به طرف مقابل علاقه داره اون قدر که حاضره شریک زندگیش باشه
آن قدر که تکیه گاهش باشه
راستش هر چقدر دنیا مدرنیته بشه باز بر میگردیم به اصل خودمون
هر کسی کاودور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
بعضی چیزها اصیل هستن اصالت دارن
قشنگ هستن چقدر خوبه اونی باشیم که هستیم
من مطمئنم که به وقتش همون که حتی بهش علاقه داریم اگه شبیه ما باشه میاد
به نظرم طنازی زن به اینه که ازش خواستگاری بشه
زیاد فرقی نداره آقا پسر خواستگاری بکنه یا خانوادش اما بهتره از سمت اونا باشه
این اصالت زنه مسلمان و شیعه است
من متعصب نیستم اما مرد انتخاب گره و زن انتخاب شونده در عوض اگر نپسندید با صراحت دست رد بزنه و بگه نه
به نظرم رنگ قشنگش با هیچی معاوضه بشو نیست




اهورانی;152623 نوشت:
به نظرم طنازی زن به اینه که ازش خواستگاری بشه زیاد فرقی نداره آقا پسر خواستگاری بکنه یا خانوادش اما بهتره از سمت اونا باشه این اصالت زنه مسلمان و شیعه است من متعصب نیستم اما مرد انتخاب گره و زن انتخاب شونده در عوض اگر نپسندید با صراحت دست رد بزنه و بگه نه

:Kaf: :Kaf:
:Kaf:
:Kaf: :Kaf:

[="darkslategray"]اولش سوال میکنین چجوری بریم خواستگاری

بعد میگیم باید انتخاب بشه

واقعا همه دخترا باید انتخاب بشن اصلا استثنا نداره که بعضی دوست دارن خودشون انتخاب کنن تا انتخاب بشن توسط یکی

میتونیم بگیم این یه فرمول روانشناسی که دختر باید انتخاب شه از همه لحاظ .فکری .فیزیولوژی...مفیده براش

[/]

سلام سلام سلام
خیلی ببخشید که پابرهنه میپرم وسط بازی جدید

آخه واسه بازی قبلی یه راه حلی پیدا کردم که رد خور نداره،این روش امتحانش رو پس داده
و 100%مورد تایید می باشه

در این روش که توسط صداو سیما در سریال((ازیادرفته))آموزش داده شده است،
میتوان در کمترین زمان ممکن(حداکثر2روز)به مرد مورد علاقه ی خود رسید.:Moteajeb!::Moteajeb!:

کسانی که این سریال رو دیدن که هیچ،اگه ندیدن از کسایی که دیدن بپرسن تا جا نمونن.
اگه کسی از اطرافیانشون هم ندیده بود،دیگه چاره ای نیست،
نمیتونن به مردآرزوهاشون برسن
:khandeh!:

سیده مریم;153020 نوشت:
سلام سلام سلام
... اگه ندیدن از کسایی که دیدن بپرسن تا جا نمونن.
اگه کسی از اطرافیانشون هم ندیده بود،دیگه چاره ای نیست،
نمیتونن به مردآرزوهاشون برسن:khandeh!:

ای بابا،چرا با سرنوشت بچه های مردم بازی میکنین؟!!
راه حلی که تو تلویزیون تجویز میشه مجاز هم هستش بگین دیگه...
خب خودم میگم...
پسره بیچاره داشت به دختره درس می داد، باباش دید و بین مردم پیچید، هرچی پسره بدبخت می گفت بابا من فقط دارم بهش درس میدم، کسی بدهکار نبود گوشش
از آخرم باباهه به دختره گفت عاق می کنمت و از این حرفا، دختره گفت فقط می خواد با این پسره ازدواج کنه، پدره هم رفت در خونه پسره و گفت با این که خیلی ازت بدم میاد ولی پاشو بیا خواستگاری تا عصبانی تر از این نشدم!!!(با تلخیص)
این شیوه قبلا تو قهوه تلخ هم نمایش داده شده بود ها!اون قسمتی که می ره تو خاطرات زن پادشاه و قصه ازدواجشون رو تعریف می کنه.همون اوایل سریاله...
(باور کنین من اصلا اهل فیلم و تلویزیون و اینا نیستم ولی نمی دونم چراهرکی هرچی میگه عدل همون قسمتی که مورد نظر هستش رو من شانسی دیدم!الانم هیچکدوم از این دوتاسریالی که گفتم از هر کدومش همشو که جمع کنی فک نکنم یه قسمت کامل بشه، باور کنین!!!)

حامی;152487 نوشت:
بازي جديد: فكر كنيد بعدا مطرح مي كنم تصور كنيد مشاور هستيم يك خانمي مياد ميگه به پسري علاقه داشتم ولي بعدا متوجه شدم او به كسي ديگر علاقه دارد يا با خانمي عقد بسته است. چگونه و با چه راه هايي (واقعي و تخيلي) ميشه اين وابستگي شديد را از دلم ريشه كن كنيم؟

سلام بابا كجاي كاريد اون دختر شوهر كرد رفت:ok:

الان مشاوره بدهيد به اين مورد كه ميخواد از كسي دل بكنه
خودم شروع مي كنم
راستي بازگشت به بازي قبلي = قيچي اصلاحات و آرشيو:Nishkhand:

فعلا يه آگهي




بازي جديد:
تصور كنيد يك دختر خانمي از شما مي‌پرسه: به پسري علاقه داشتم ولي بعدا متوجه شدم او به كسي ديگر علاقه دارد يا با خانمي عقد بسته است. چگونه و با چه راه هايي (واقعي و تخيلي) ميشه اين وابستگي شديد را از دلم ريشه كن كنم؟

راه هاي ترك اعتياد عاطفي

1- ميگم خودت را يه مدت حبس كه مواد بهت نرسه (مواد= ديدن او)
2- روزي سه بار بدي هاي اون رو تجسم كن
3- تصور كن اون شركه و بد قيافه . اصلا خوب شد زن غول نشدي:khoshgel:
4- بهش ميگم الخير في ما وقع را تكرار كن
5- ميگم
خدا گر زحكمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري
(خيرت تو اون بود ):pir:
6- ميگم به خدا تكيه كن گفته چه بسا چيزي را خوب و خبر مي دانيد در حالي كه براي شما شر است و...)
7- ميگم بيا يه دعا برات بنويسم بنداز گردنت.
8- ميگم تصور كن خيال اون يه مگسه وقتي اومد تو ذهنت با اتك يا پشه كش بزن تو ملاجش.:Narahat:
9- بهش مي گيم خودت را دست خيالت نده هر موقع خيال او ناخوانده مهمان ذهنت شد با راه هاي زير نذار خيالت جون بگير و پر و بالش هم نده.
- خيالت رو فراريش بده. بهش بگو :shoo ( چخ چخ - كيش كيش)
- عمليات رياضي انجام بده 23 ضرب در 23؟
- عمليات فيزيكي ( قدم زدن و..:khoshali:
- برو تو جمع
- ورزش را جدي و مستمر شروع كن تا احساس نيروي مندي و با اراده بودن بكني:Box:
- خودت را مشغول كن (مطالعه - كار هنري و...):aks:
- داد بزن:god: هوار بكش جيغ بزن :kill: بندارش بيرون :kharej:
- اگه خيالت باهات درباره او حرف زد بگو : shut up shut up
- آواز بخون يه دونه انار دو دونه انار سه دونه انار آخ چهار دونه انار و ...........يه سبد انار دو سبد انار.........يه جعبه انا دو جعبه انار .....................هاي هاي امان امان ( البته حبيبم را در آخر نگو كه اون موقع بايه دانكي بياري و باقلا بار كني)
- قرآن بخون
- تقليد صدا كن (صداي هواپيما صداي جيرجيرك و برو انجمن مشاوره براي خوندن داستان تست بده...)
- شعر يا آياتي را كه حفظي بخون
- بازي نون بربري كدوم بري كن
- با خودت يا ديگري مشاعره يا مقارئه كن
- سرت محكم بذن تو ديوار نرفت يه بار ديگه نرفت سه بار....
10- بهش براي ترك، متادن مي دم (به داداشم يا برادر زاده ام يا ...معرفيش مي كنم):chakeretim:
11- مغزش را جراحي مي‌كنيم و قسمت عشق و عاشقيش رو بر مي داريم بعد مثل بره رام ميشه
12- دست و پاهاش رو مي بنديم تا دستشويش بگيره عشق از سرش بپره:nini:
13- هر موقع فكر ارتباط با او امد تو ذهنت استغفار كن :Esteghfar:
14- كتاب هايي را معرفي مي كنم كه عبرت آموز باشه و كمكش كنه فراموش كنه :help:
14- الكترو شوك درمانيش مي كنيم :mohandes:
15- به او ميگم از خدا و امامان كمك بخواه من هم برات دعا مي كنم:Doaa:
16- بهش نامه بنويس :nevisandeh:و بد و بيراه بهش بگو و بعد پاره كن:bastan:
17 موفقيت هاي جزيي خود در ترك را جشن بگير و كم نگير:moj:
18- ميگم رمان ها:khandan: ،فيلم هاي و عكس هاي عشقي را غلاف كن:offlow:
19- اگر كسي خواست درباره او با شما صحبت كنه بگو من فعلا كار دارم :Nashnidan:(بگو ممنون گوشام را تازه مسواك زدم:Khandidan!:)
20 اگر ديديش سريع از او پنهان شو:farar:
21- به خودت تلقين كن امروز كمي بهتر از ديروزم :khobam:
22- هر روز بيا :makhfi:يا من ميام يا يه روز تو بيا يه روز من ميام تا اثر تشويقام كم رنگ نشه:deldari:
23- اون قده بهش ميگم تا داد بزنه بابا غلط كردم اين قدره برام حرف زدي كه غير از سخنانت چيزي تو سرم نيست ديگه به تو وابسته شدم

و......

دقت دقت
درسته بازي ولي واقعا كلي تكنيك روان شناختي تو بازي بالا براي ترك اعتياد عاطفي مطرح كردم

[="DarkSlateGray"]

dr hami
خاک بر سر اون دختری کنن که این همه ما راحل دادیم گذاشت پسره با یکی دیگه بره

بیچاره بلد نیستی واس چی وابستش میشی

[/]

سلام.
خدایی راه حلهاتون کلیدی واساسی بود.:Kaf: ازما که گذشته اما اگه کسی توی این دام افتاده باراه حل ها میتونه خلاص بشه.
کمی صبر می خواد وپشت کار.البته سخته .توکل وتوسل هم چاشنی کاره.

حامی;153060 نوشت:
راه هاي ترك اعتياد عاطفي

1- ميگم خودت را يه مدت حبس كه مواد بهت نرسه (مواد= ديدن او)
2- روزي سه بار بدي هاي اون رو تجسم كن
3- تصور كن اون شركه و بد قيافه . اصلا خوب شد زن غول نشدي:khoshgel:
4- بهش ميگم الخير في ما وقع را تكرار كن
5- ميگم
خدا گر زحكمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري
(خيرت تو اون بود ):pir:
6- ميگم به خدا تكيه كن گفته چه بسا چيزي را خوب و خبر مي دانيد در حالي كه براي شما شر است و...)
7- ميگم بيا يه دعا برات بنويسم بنداز گردنت.
8- ميگم تصور كن خيال اون يه مگسه وقتي اومد تو ذهنت با اتك يا پشه كش بزن تو ملاجش.:Narahat:
9- بهش مي گيم خودت را دست خيالت نده هر موقع خيال او ناخوانده مهمان ذهنت شد با راه هاي زير نذار خيالت جون بگير و پر و بالش هم نده.
- خيالت رو فراريش بده. بهش بگو :shoo ( چخ چخ - كيش كيش)
- عمليات رياضي انجام بده 23 ضرب در 23؟
- عمليات فيزيكي ( قدم زدن و..:khoshali:
- برو تو جمع
- ورزش را جدي و مستمر شروع كن تا احساس نيروي مندي و با اراده بودن بكني:Box:
- خودت را مشغول كن (مطالعه - كار هنري و...):aks:
- داد بزن:god: هوار بكش جيغ بزن :kill: بندارش بيرون :kharej:
- اگه خيالت باهات درباره او حرف زد بگو : shut up shut up
- آواز بخون يه دونه انار دو دونه انار سه دونه انار آخ چهار دونه انار و ...........يه سبد انار دو سبد انار.........يه جعبه انا دو جعبه انار .....................هاي هاي امان امان ( البته حبيبم را در آخر نگو كه اون موقع بايه دانكي بياري و باقلا بار كني)
- قرآن بخون
- تقليد صدا كن (صداي هواپيما صداي جيرجيرك و برو انجمن مشاوره براي خوندن داستان تست بده...)
- شعر يا آياتي را كه حفظي بخون
- بازي نون بربري كدوم بري كن
- با خودت يا ديگري مشاعره يا مقارئه كن
- سرت محكم بذن تو ديوار نرفت يه بار ديگه نرفت سه بار....
10- بهش براي ترك، متادن مي دم (به داداشم يا برادر زاده ام يا ...معرفيش مي كنم):chakeretim:
11- مغزش را جراحي مي‌كنيم و قسمت عشق و عاشقيش رو بر مي داريم بعد مثل بره رام ميشه
12- دست و پاهاش رو مي بنديم تا دستشويش بگيره عشق از سرش بپره:nini:
13- هر موقع فكر ارتباط با او امد تو ذهنت استغفار كن :Esteghfar:
14- كتاب هايي را معرفي مي كنم كه عبرت آموز باشه و كمكش كنه فراموش كنه :help:
14- الكترو شوك درمانيش مي كنيم :mohandes:
15- به او ميگم از خدا و امامان كمك بخواه من هم برات دعا مي كنم:Doaa:
16- بهش نامه بنويس :nevisandeh:و بد و بيراه بهش بگو و بعد پاره كن:bastan:
17 موفقيت هاي جزيي خود در ترك را جشن بگير و كم نگير:moj:
18- ميگم رمان ها:khandan: ،فيلم هاي و عكس هاي عشقي را غلاف كن:offlow:
19- اگر كسي خواست درباره او با شما صحبت كنه بگو من فعلا كار دارم :Nashnidan:(بگو ممنون گوشام را تازه مسواك زدم:Khandidan!:)
20 اگر ديديش سريع از او پنهان شو:farar:
21- به خودت تلقين كن امروز كمي بهتر از ديروزم :khobam:
22- هر روز بيا :makhfi:يا من ميام يا يه روز تو بيا يه روز من ميام تا اثر تشويقام كم رنگ نشه:deldari:
23- اون قده بهش ميگم تا داد بزنه بابا غلط كردم اين قدره برام حرف زدي كه غير از سخنانت چيزي تو سرم نيست ديگه به تو وابسته شدم

و......


dr hami

[="DarkSlateGray"]واقعا همه دخترا باید انتخاب بشن اصلا استثنا نداره که بعضی دوست دارن خودشون انتخاب کنن تا انتخاب بشن توسط یکی

میتونیم بگیم این یه فرمول روانشناسی که دختر باید انتخاب شه از همه لحاظ .فکری .فیزیولوژی...مفیده براش

جواب سوال من ؟
[/]

سلام پیشنهاد من اینه که
1. داستان یوسف و زلیخا رو بخونه اگه خوند هیچ میریم سر سؤال بعدی اگه نه
2.باهم بریم سفر
3.یک هفته بچم رو میدم بهش خودمون میریم سفر :ghati::aatash:
4.کار تو یک مهد کودک براش جور می کنم:koodak::paresh::cry::khoshali::nini::khandidani::paridan::shookhi::kill:

سلام
راه حلاتون خیلی خوب بودن:Gol:

اما اگر در نهایت برای یکی که خیلی پوستش کلفته(یا به اصطلاح دیگه خیلی ساده دله و عاشق پیشه)
میتونه تصور کنه اون مرده :shadi:
یه مدتم هر هفته پنج شنبه ها میتونه براش سر قبری که خودش درست کرده فاتحه بخونه
گریه هم میتونه بکنه مشکلی نیست ::اما؛

:geristan: نه نه !!! اینجوری خیلی زیاده براش

:grye: نه بابا اینجوری که اصلن فکرشم نکن

:crying: بزار فکر کنم !!!.............اره اینجوری گریه کنی باز بهتره وگرنه یکی دو قطره کافیه:khaneh:

پرانتــــــــــــز باز:
(توصیه میکنم فاتحه با قرائت صحیح خونده بشه تایه تمرینی هم باشه وقتی خواست بره مکه انشا الله بهش ایراد نگیرن تازه کلی هم کلاس میزاره:Nishkhand:)(میگن کار نیکو کردن از پر کردن است:ok:)

بعد چند هفته که گذشت و باورش شد دیگه واقعنی طرف مرده!میتونه برای خودش یه جشن تولد بگیره و :tavallod:خوشحال باشه که دلش از اغیار خالی شده و جا باز شده برای یه عشق همیشگی:ok:

ایه توصیه :
میتونه برای اینکه واقعنی باورش بشه طرف مرده تمام مراسم تدفین و تعزیه و ختم و هفتم رو توی ذهنش برگزار کنه تا به ارامش برسه !!!
چجوری؟
پرسیدن نداره که
همونطوری که خودشو تو لباس عروسی و در کنار اون اقا یه مدتی تصور کرده بود ،حالا هم تصور کن مردیده شده کلی هم مراسم باشکوه براش گرفته:khaneh:
مراسم باشکوه؟!!!:Gig:
عشقه دیگه چیکارش میشه کرد بس دوسش داره خب:Khandidan!:

در اخر هم
عاشق عشق خدا باش نه خریدار بلا!!!

خودمونیما !!کیه که بگوش بگیره:Ghamgin:
:Gol:

میگم بره چت کنه به یکی دیگه وابسته شه اون یادش بره:khaneh:

میفرستم پیش یه جادوگر که جادوش کنه دلش سنگ بشه:Cheshmak:

می بندمش به تخت و یه سوسک پشمالو میندازم روش برا چند لحظه هم که شده فراموش کنه و تهدیدش میکنم اگه حرف گوش نده تکرار کنم

یه کاری میکنم گشنه بمونه که عاشقی یادش بره و خودم جلوش میشینم و

برخورد فیزیکی میکنم

میگم نباید قبل ازدواج دل ببندی باید بزاری پسر بیاد خواستگاری التماست کنه اینجوری

مغزشو فکرشو به کارای دیگه به کار میگیرم


جوانه;153218 نوشت:
سلام پیشنهاد من اینه که
1. داستان یوسف و زلیخا رو بخونه اگه خوند هیچ میریم سر سؤال بعدی اگه نه
2.باهم بریم سفر
3.یک هفته بچم رو میدم بهش خودمون میریم سفر :ghati::aatash:
4.کار تو یک مهد کودک براش جور می کنم:koodak::paresh::cry::khoshali::nini::khandidani::paridan::shookhi::kill:

با این راه حلها خودشم فراموش میکنه
با کار تو مهد کودک موافقم همه چی و فراموش میکنه

سراسیمه سلام هنگام انتظار سلام هنگام رسیدن سلام

guest;153087 نوشت:
خاک بر سر اون دختری کنن که این همه ما راحل دادیم گذاشت پسره با یکی دیگه بره بیچاره بلد نیستی واس چی وابستش میشی

راستش با guest موافقم بلد نیستی اونی باشی
که اون میخواد چرا عاشق میشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Moteajeb!:
اما از شوخی گذشته
شرمنده هر بار میام و با حرف های جدی بازی قشنگتون رو خراب میکنم
اما باهاش میرم بیرون
فرقی نداره یه جایی که آب و هواش خوب باشه یا یه جای مذهبی مونده به روحیه اون
بعد بهش میگم حوصله چند کلمه حرف حساب داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟:ok:
اگه دوستم باشه یا اگه منو واسه هم صحبتی انتخاب کرده باشه به قطع یقین میگه بله
وای از خودم چه تعریفی کردم دوستان تحویل بگیرین:Cheshmak:
و اما جدی
میگم حتما خدا این طور صلاح دیده واسه سه تایی شما
تو
اون آقا که حالا شریک زندگیش رو انتخاب کرده
و اون خانوم
بهش میگم مگه نمیگی علاقه داشتی
ما آدم ها چرا ازدواج میکنیم؟؟؟؟؟؟؟
بله برای این که در کنار کسی که دوستش داریم آرامش بگیریم خوب تو اون رو دوست داری و تصورت این بوده که کنارش آرامش میگیری اما اون کنار اون خانوم راضیه خوشحاله
اگه پیش تو بود و این حس رو نداشت
یا بعد از دست می داد چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهش میگفتم خدا نجار نیست اما در و تخت رو خوب جور میکنه تو از کجا می دونی همسفر زندگیت کمی دور تر از تو به انتظار تو ننشسته پس تا اون روز شاد باش و تلاش کن چیزی رو به دست بیاری که اون شاد بکنه
بهش میگفتم خوب تو ازدواج کنی اما چشم کسه دیگه ای دنباله شوهرت باشه چه حسی پیدا میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهش میگم دوستش داری خوب وجودت پر بشه از آرزوی خوشبختیش که ده سال دیگه هم همین عشق رو داشته باشه
الا به ذکر الله تطمئن القلوب
بسه برم تا جناب حامی دنبالم نزاشته:Narahat az:
وای خسته شدم چه قدر حرف زدم :Khandidan!:
دوست خوبم بریم برام یه کیک بستنی بخر:khandeh!:

کار مفیدی برا خودمون که نمی شه بکنیم ولی
زنگ می زنم به خانومش میگم طرف معتاده، یا می گم من همسر اولشم چن تا بچه هم ازش دارم تااااااااازه اون اولا همش قربون صدقه ام می رفته مث الان تو؛ که جدا شن دلم خنک شه

بچه هیئتی;153585 نوشت:
کار مفیدی برا خودمون که نمی شه بکنیم ولی
زنگ می زنم به خانومش میگم طرف معتاده، یا می گم من همسر اولشم چن تا بچه هم ازش دارم تااااااااازه اون اولا همش قربون صدقه ام می رفته مث الان تو؛ که جدا شن دلم خنک شه

:Khandidan!: خیلی باحال بود:Khandidan!::Khandidan!:

بچه هیئتی;153585 نوشت:
کار مفیدی برا خودمون که نمی شه بکنیم ولی
زنگ می زنم به خانومش میگم طرف معتاده، یا می گم من همسر اولشم چن تا بچه هم ازش دارم تااااااااازه اون اولا همش قربون صدقه ام می رفته مث الان تو؛ که جدا شن دلم خنک شه

[="darkslategray"]من کاملا عکس شما عمل می کنم و براش ارزوی خوشبختی می کنم و از اینکه اون طرف خوشبخت شه احساس خوبی بهم دست می ده

البته این به خاطر اینکه تا بحال به هیچ کی وابسته نشدم و نخواهم شد اما اگر بشم همین کاری که گفتم میکنم[/]

[="darkslategray"]هنوز دلخوشی قلب خسته ام این است
که در خیــــــال خودم ، بی خیال من نشدی
زندگی یه شعر نیمه تمومه و دنیا یه رنجه که آخر زندگی و دنیا پژمردگی است[/]

حامی;151330 نوشت:
تصور كنيد خانم آ از آقاي ب خوشش مياد به چه شيوه هايي مي تونه به او بفهمونه كه بياد خواستگاري؟

مستقیماً که نمیشه رفت روی اصل مطلب.
در عالم سیاست هم اینطوریه که معمولاً حرف اصلی رو اول نمیزنن :Gig:

به نظرم، اول باید بهش برسونه که اونو قبول داره. مورد تأئیدش هست...
باید ازش تعریف کنه، (عیر مستقیم بهتره)، باید نشون بده که چه اشتراکات زیادی با هم دارن...
(نه اینکه مستقیماً بگه: ما در این نقاط با هم مشترکیم، نه، بلکه در حوادثی که پیش میاد، طوری عمل کنه و حرف بزنه که مشخص بشه با اون آقا اشتراک موضع داره). چون خواستگاری و ازدواج، پس از وجود اشتراکات کافی، قابل فرضه.... (البته در حالت صحیحش؛ کاری به حالتهای ناصحیح نداریم).
هدف اینه که به طرف بفهمونه که با هم خیلی جور هستن و هر کدومشون میتونه مورد خوبی برای همسری طرف مقابل محسوب بشه.

این قدم اوله. یه مدتی طول میکشه تا زمینه برای برداشتن قدم بعدی آماده بشه. و البته کارها دست خداست ما عددی نیستیم.

طوفان خورشیدی;153842 نوشت:
این قدم اوله

حالا قدم دوم:
اصلاً صحیح نست که خود خانم پا پیش بگذاره. فردا اگر مسأله ای پیش اومد آقا میگه خودت اومدی دنبالم...

صحیحش اینه که خانم یک نفری (که بهتره یه خانم باشه) رو بفرسته نزد اون آقا، اون نفر از طرف خودش (نه از طرف اون خانم) به اون آقا بگه: شما قصد ازدواج نداری؟ اگر داری، من یه کیس خوب برات سراغ دارم. نظرت در مورد فلان خانم چیه؟ به نظر من خیلی خوب به هم میایین....

قطع یقین دارم که نظر جناب حامی هم چیزی غیر از این نیست.


با سلام و احترام خدمت جناب طوفان خورشیدی

بازی قبلی تمام شد. (مواظب قیچی ویرایش و اصلاح جناب حامی باشید! :farar:

ضمناً جهت آشنایی با بازی خلاقیت به پست اول تاپیک رجوع کنید.

بازي جديد دکتر حامی: (مطرح شده در پست 476)

حامی;153046 نوشت:

بازي جديد:

تصور كنيد يك دختر خانمي از شما مي‌پرسه: به پسري علاقه داشتم ولي بعدا متوجه شدم او به كسي ديگر علاقه دارد يا با خانمي عقد بسته است. چگونه و با چه راه هايي (واقعي و تخيلي) ميشه اين وابستگي شديد را از دلم ريشه كن كنم؟

موفق باشید

حامی;153060 نوشت:
راه هاي ترك اعتياد عاطفي 1.-....................................23- اون قده بهش ميگم تا داد بزنه بابا غلط كردم اين قدره برام حرف زدي كه غير از سخنانت چيزي تو سرم نيست ديگه به تو وابسته شدم

سلام
24- به او يه فيلم درباره عشق يك طرفه مي دم كه ببينه عاقبت عشق يك طرفه چيه؟
25- رماني مي دم درباره عشق يه طرفه بخونه و عشق از مغزش بپر؟ مثلاً رمان افسون سبز
26- حديث زير را مي دم بهش ميگم قاب بگير بزن تو طاقچه قلبت: كسي كه عاشق (مجازي) شود و با خودكنترد كنترلي و عفاف آن را مهار كند و در آن حال از دنيا برود شهيد از دنيا رفته است( كار سنگين = مزد سنگين)
27- به پسري كه عاشقشه ميگيم لباس پاره و ژوليده بپوش و موهاتو از ته بزن مثل رهبران معبد آمون و بيا جلوش نقش معتاد رو بازي كنه: بهش بگه: لامشب همين رو ميخواستي؟ شرا نفرين كرد؟
28- آدرس و آدي حامي رو به پسره مي دم ميگم با آقاي تو سايت اسك دين هماهنگ شو تا به دختر بينوا كمك كنيم شما را از ياد ببره.
29- دختر را تشويق مي‌كنم بره مشاوره حضوري.
30- مي برمش پيش بابا طاهر عريان( البته اول بابا طاهر ميگم يه لباسي تن تون كنيد) تا بابا طاهر اون قدر با عصاش بزنه تو سرش تا عشق يادش بره چون بابا طاهر ميگه چرا دانكي بازي در مياره مگه نگفتم:

چه خوش بي مهربوني هر دوسر بي
كه يك سر مهربوني درد سر بي
اگر مجنون دل شوريده اي داشت
دل ليلي از او شوريده تر بي

31- دعاي براش ميگرم از يه عالم رباني.
32- ميگم 40 روز با اخلاص زندگي كن خدا حكمت بهت ميده اولا عقلت ترميم ميشه دوم اين كه به راه و چاه عشق آشنا مي شوي( رجوع كنيد به احاديث من اخلص لله اربعين صباحاً....
33- مي رويم پيش يه عارفي كه اهل كرامت( نه اونايي كه دكان باز مي كنن) براش دعا كنه.
34- از اون عارف مي‌خواهيم براي فراموشي ذكر يادش بده.
35-

سلام
وای خدای من چقدر خندیدم
بهتره طرفو بکشینش که با این راه کارها زجرکش نشه
ولی گذشته از شوخی، راهکارهارو قبلا خونده بودم، الآن نخوندم تا فقط چیزی که به ذهن خودم میرسه بگم، ببخشید اگر شما هم قبلا گفتین اینارو، بار اولمه دیگه، از دفعه ی بعد زود میام که تکراری راه ندم
اینجور آدمها با این تجربه هارو نباید گذاشت تنها باشند، تا جایی که بتونم دور و برش میپلکم و میبرمش بیرون که تنهایی باعث نشه اون افکار به ذهنش بیاد (اما خب تا ابد که نمیشه باهاش رفت بیرون، راهکار اساسی باید داد)

میبرمش جایی که بتونه احساسشو تخلیه کنه
یا با جیغ، یا با گریه، هرجور که روحیه اش سازگارتره

مهمتر از همه اینکه بهش میگم، کسیکه مال تو باشه توی این دنیا مطمئن باش به تو میرسه، پس اگر رفته بدون که مال تو نبوده از اولش، وقتی هم مال تو نباشه یه روزی از دستت میرفت، چه بهتر که الآن.

بهش میگم، خدا صلاح ما آدمهارو بهتر از خودمون میدونه، مگه نه اینکه اون ناخدای کشتی زندگی ماست، خب پس اون میدونه زندگی شما با هم سازگار نمیشده و نذاشته زندگیت خراب بشه

بهش میگم، حتما یکی بهتر توی راهه که اینو خدا ازت گرفته

بهش پیشنهاد میدم با قرآن مانوس بشه

میگم هرچیزی که باعث میشه اون بیاد توی یادش رو از خودش دور کنه
هرچیزی که خاطره براش تازه میکنه

بهش میگم به فکر زندگیش باشه، اینقدر به خودش و پیشرفتش فکر کنه که دیگران آرزوشو بکنند

میبرمش جاهای شاد (بعد از اونجاهایی که بردمش برای تخلیه درونش)

اینقدر سر به سرش میذارم که بزنه تو سرم

نمیذارم حس کنه تنهاست

بهش میگم متوسل بشه به یکی از معصومین، و اطمینان بهش میدم که جواب میگیره

اگر لازم باشه میبرمش پیش مشاور

هرجا که خواستم واسه تفریح برم اونم میبرم

میبرمش گلزار شهدا

باهاش شوخی میکنم میگم: بابا من تورو واسه داداشم درنظر گرفته بودم، ناامیدم کردیا
البته یه جوری که بفهمه شوخیه، که باز همینم قوز بالا قوز نشه

یه چیز مهم اینکه:
بهش میگم، اگر دوسش داشتی پس زندگیش هم دوست داری دیگه، الآن که زندگی تشکیل داده بهش فکر نکن، اگر تو نتونی فکرشو از سرت بیرون کنی ممکنه واسه زندگی اون مشکل ایجاد کنیا، اگر دوسش داری تمام سعیتو بکن که فراموشش کنی، به خاطر زندگی اون


دیگه دیگه دیگه
راهکار دارم، چون تقریبا مشابه اینو دیدم و خیلی دور و برش پلکیدم
اما الآن نمیتونم

سلام
ممنونم از همه بينندگان و شركت كنندگان
خب خلاقيت اينا نيست
از اين به بعد اگه راه متفاوت و غيرتكراري بدهيد يه جوري فكر خلاقانه ميشه
هركس هرچي داره بريزه بيرون:Gig:

سلام و احترام

فرصت نشد همه موارد بخوانم اما چند راه هم بنده میگویم

میرم جراحی پلاستیک میکنم خودم شبیه خانمش میکنم میرم پیشش

میرم جلو درشون بلند بلند می خندم

پوستر جونور زشت می خرم میزنم تو اتاقم اسمشم مینویسم روش

تو همه قسمت های خونه یه کاغذ میچسبونم مینویسم لیاقت من را نداشت

اسمش و شماره تلفنش بین دخترا پخش میکنم

شیر اب باز میزارم سیل بیاد با خودش ببرتش

میرم درس میخونم مهندس میشم

فال حافظ میگیرم
میشینم جک اختراع میکنم

جلو اینه وایمیسم از خودم تعریف میکنم

میرم به داداشم میگم عاشق شدم میزنه تو گوشم یادم میره

با سلام و احترام

خدا خیرتون بده جناب حامی با این بازی خلاقیت بسیار جالب

چند شب پیش خونه ی یکی از اقوام بودیم و مونده بودم چجوری سرشون رو گرم کنم :khandeh!: یکدفعه یاد بازی های خلاقیت و دسته جمعی و... افتادم.

شروع کردم به تعریف، اونا هم با ذوق و شوق گوش میکردند، بعد ذهنم فعال شد و بازی پشت سر بازی می اومد تو ذهنم.
شروع کردیم، خیلی جذاب بود طوری شد که میخواستیم بریم خونه ی یکی از آشنایان اجازه ندادند من برم مامان و بابا رفتند و من نشستم، دو ساعت دیگه بازی کردیم و بعد خانواده اومدن دنبالم و رفتیم خونه.

خیلی خوش گذشت و دعاتون کردم.

موفق باشید.

سلام
بله بازی واقعا جالبی
دیشب بچه ام حوصله اش سر رفته بود و من هم باید مطالعه می کردم بهش گفتم یه سئوال میدم تونستی بنویسی یه جایزه برات می خرم گفتم 15 کارایی نخود را بنویس
حالا بمانه که مدت زیادی مشغول شد و الان باید بروم دنبال یه جایزه بخرم( یعنی الان که نوشتم یادم افتاد که قول دادم جایزه بخرم)
این بازی برای تقویت نوشتن / انشا و هم خوبه
--------------
اما بگذریم
چرا خلاقیت ها را رو نمی کنید از این به بعد چیزی غیر تکراری بنویسید خلاقیت به حساب میاد

parande;154637 نوشت:
سلام و احترام فرصت نشد همه موارد بخوانم اما چند راه هم بنده میگویم میرم جراحی پلاستیک میکنم خودم شبیه خانمش میکنم میرم پیشش میرم جلو درشون بلند بلند می خندم پوستر جونور زشت می خرم میزنم تو اتاقم اسمشم مینویسم روش تو همه قسمت های خونه یه کاغذ میچسبونم مینویسم لیاقت من را نداشت اسمش و شماره تلفنش بین دخترا پخش میکنم شیر اب باز میزارم سیل بیاد با خودش ببرتش میرم درس میخونم مهندس میشم فال حافظ میگیرم میشینم جک اختراع میکنم جلو اینه وایمیسم از خودم تعریف میکنم میرم به داداشم میگم عاشق شدم میزنه تو گوشم یادم میره

سلام
غربال زدم چندتاش رد شد ولی بقیه عالی بود:Kaf:

حامی;154656 نوشت:

دیشب بچه ام حوصله اش سر رفته بود و من هم باید مطالعه می کردم بهش گفتم یه سئوال میدم تونستی بنویسی یه جایزه برات می خرم گفتم 15 کارایی نخود را بنویس

با سلام و احترام

واقعاً ممنونم چون یک راهکار جدید یاد گرفتم :yes:
اینکه وقتی پای نت هستم و کار دارم چجوری برادر کوچکم رو که گاهی خسته میشه و زیاد بهم گیر میده و حرف می زنه بفرستمش دنبال نخود سیاه :Nishkhand:

جایزه تهیه کردن برای بچه ها خیلی راحته :ok: (البته اگر پرتوقع بار نیومده باشند.)

آذر بانو;154663 نوشت:
(البته اگر پرتوقع بار نیومده باشند.)

سلام
بله تشویق و تنبیه یه نظام داره نباید گتره ای باشه