سلام بگذاريد يك بازي خلاقانه ديگري را شروع كنيم در حديث داريم قلب جوان مانند زمين حاصل خيز است و پذيراي چيزي است كه به او القا مي شود از چه جهات دل جوان شبيه زمين حاصل خيز است؟
سلام.
همچنانکه زمین حاصلخیز، هر بذری را که در آن قرار بگیرد، رشد می دهد و به ثمر می نشاند، قلب جوان هم این خاصیت را دارد که هر امری را که وارد آن بشود (چه امور مثبت و چه امور منفی) پرورش می دهد و بزرگ می کند.
این حدیث شریف، اهمیت "مراقبه" را می رساند. یعنی جوانان باید مراقبت باشند که چه چیزی وارد فضای ذهن و قلب آنها می شود. زیرا هر چیزی وارد این فضا شود، در "همان حد اولیه" باقی نمی ماند بلکه "رشد" خواهد کرد.
مفهوم "زمین حاصلخیز" با مفهوم "بذر" ملازم است. "بذر" ، دو ویژگی دارد: اولاً کوچک است، ثانیاً منشأ درخت (یا گیاه) به آن بزرگی و تنومندی است.
خیلی از افکار و خیالها و "خطورات" ایی که شاید در ابتدا خیلی کوچک و ناچیز به نظر برسند و لحظه ای و زودگذر هم باشند، وقتی وارد قلب جوان شدند، همانند یک بذر کوچک، کم کم رشد می کنند و بزرگ می شوند و خلقیات و اعمال و رفتار و جهت گیری های آتی آن جوان را تشکیل خواهند داد. پس جوان باید مواظب همین امور ظاهراً ناچیز باشد. جالب این است که رشد و نمو این بذرهای کوچک، بدون اطلاع صاحب قلب صورت می گیرد و زمانی فرد به خودش می آید که آن بذر به درخت تنومندی تبدیل شده و میوه خود را ( چه خوب، چه بد) ارائه داده است.
سلامممم يه روزي و روزگاري بود. يه اسك دين بود و يه بازي . يه حامي بود و يه سوال . يه ستايش بود و يه جواب يه تشويق بود و يه جايزه. يه خلاقيت بود و يه رشد . يه لب بود . يه لبخند. يه تجربه بود و يه خاطره. بازم بگم ....
يه قول بود يه وفا يه پست بود و يه پستچي يه راه بود يه ارسال و يه مفقود الاثر
شايد برخي از اين كلمات رمزي تعجب كنن سركار خانم ستايش واقعا تو اين زمينه ذهن جوالي دارن يه بار برنده شدند مدير محترم هم دستور ارسال جايزه براي تعدادي داده بودند از همه ظاهر رسيده به دست شون مگر ايشون
ولي موافقم گرد غريبي گرفته
بازي جديد: تصور كنيد خانم آ از آقاي ب خوشش مياد به چه شيوه هايي مي تونه به او بفهمونه كه بياد خواستگاري؟
يادتون كه نرفته هرچه به ذهن اومد را بدون فيلتر بنويسيم بعد راه حل ها را با هم تحليل مي كنم
تعارف نكنيد من شروع مي كنم 1- مستقيم بهش ميگم بابا من ميخوامد بدو بيا خواستگاري 2- نامه بهش ميدم 3- اس ام اسي ميگم 4- با ايميل ميگم 5- چتي بهش ميكم 6- به حامي ميگم به اون بگو فلاني ميگه ميخوامد 7- به حامي ميگم خودت از زبون خودت منو بهش معرفي كن ولي ندونه كه من به شما حرفي زدم 8- دعا مي كنم ميگم خدا مهرمن رو تو دلش بينداز 9- خودم مي زنم به كوچه عمر چپ ميگم ببخشيد من الان درس مو بايد ادامه بدم درخواست نكنيد كه وقت ندارم:Narahat az: 10- غير مستقيم بهش ميگم كتاب درباره ازدواج نداريد ميخوام تو اين زمينه مطالعه كنم. 11- به برادرم ميگم مخشو بذار تو فرقون 12- و....
تعارف نكنيد من شروع مي كنم 1- مستقيم بهش ميگم بابا من ميخوامد بدو بيا خواستگاري 2- نامه بهش ميدم 3- اس ام اسي ميگم 4- با ايميل ميگم 5- چتي بهش ميكم 6- به حامي ميگم به اون بگو فلاني ميگه ميخوامد 7- به حامي ميگم خودت از زبون خودت منو بهش معرفي كن ولي ندونه كه من به شما حرفي زدم 8- دعا مي كنم ميگم خدا مهرمن رو تو دلش بينداز 9- خودم مي زنم به كوچه عمر چپ ميگم ببخشيد من الان درس مو بايد ادامه بدم درخواست نكنيد كه وقت ندارم:Narahat az: 10- غير مستقيم بهش ميگم كتاب درباره ازدواج نداريد ميخوام تو اين زمينه مطالعه كنم. 11- به برادرم ميگم مخشو بذار تو فرقون 12- و....
سلام جناب حامي و ياوران دين
انصافا راه ديگه اي هم اگر براي ابراز وجود مونده شما بفرمائيد.....
تعارف نكنيد...
آخه برادر من ! من شخصا راه ديگه اي به ذهنم نمي رسه. :Gig:
نظر شخصی من اینه که از اول سعی کنه از کسی خیلی خوشش نیاد تا بعداً ترس از دست دادنش نباشه. :ok: :Kaf:
من يار مهربانم;151471 نوشت:
انصافا راه ديگه اي هم اگر براي ابراز وجود مونده شما بفرمائيد.....تعارف نكنيد...آخه برادر من ! آخه برادر من ! من شخصا راه ديگه اي به ذهنم نمي رسه. :Gig:
نه بابا هنوز هم هست :ok: یه کمی بیشتر به ذهن تون فشار بیارید تا خلاقیت هاتون گل کنه. :Kaf:
برای اینکه تو این بازی شرکت کنم چند موردی هم من می نویسم :
1- بهش میگم اگر نیای من خودم رو میکشم :dar: و خونم به پای تو نوشته میشه! :khaneh:
2- جلو مامانش کلی به خودم می رسم
3- اگر بیان خونمون هنرهامو رو می کنم و اظهار کدبانویی می کنم!
4- به دوستم میگم بره از من پیش مامانش تعریف و تمجید کنه و نظرش رو در مورد من بپرسه تا با خیال راحت نقشه ها رو بررسی و عملی کنم :khaneh:
5- بهش میگم من خیلی کم خواب میبینم ولی اگر خوابی هم ببینم حقیقت داره و واقع میشه... ولی دیشب خواب دیدم اومدی خواستگاریم! :Khab: حالا فعلا صبر کنیدباید بیشتر فکر کنم. (تو رودرواسی میذارمش :Khandidan!:)
6- از تمامی شایستگی ها و خوبی هایی رو که داره و نداره! تعریف و تمجید می کنم و اقتدارش رو تقویت می کنم. :tashvigh!: :aks:
7- هر وقت خودش یا مامانش رو دیدم آیه"وجعلنا من بین ایدیهم سداً..." رو میخونم و بهشون فوت می کنم از خدا میخوام عیبام رو نبینن. :Nishkhand:
8- هر وقت خواستم برم پیشش سوره طاها رو می نویسم و همراه خودم می برم.(1)
9- و نکته آخر عمراً اگر منت پسری رو بکشم :Labkhand: :khaneh:
(1) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند « هر کس سوره (طه) را بنویسد و در پارچه سبزی قرار داده و به خواستگاری برود،خواستگاری اش رد نمی شود و حاجتش برآورده می شود.
سلام جالب بود بله ازاين به بعد چيزي بنويسيد خلاقيت بالاتر را نشان مي دهد. تفكر دو نوع داريم 1- همگرا (به فكر اغلب مي رسه) 2- واگرا يا خلاق ------------------------------------------اينجا خودمونو نشون بديم
چندتا روش ديگه -بهش میگم اگر نیای من تو رو میکشم و خونت مباح ميشه! -مادر يا خواهرش را گرو گان ميگرم ميگم تا عقد نخونن آزادشون نمي كنم
-يه عاقد بر مي دارم و هر جا رفت دنبالش مي رم تا بالاخره تو يه بن بست گيرش بيارم و عقد بخونيم
-براش جادو جنبل مي كنم -يه روان شناس رو مي بينم ميگم هيپنوتيزمش كند تو خواب به او تلقين كن كه منو ميخواد بايه بره خواستگاري. - زنگ مي زنيم ميگم ببخشيد ما امروز خونه نيستم ببخشيد گاري پيش اومده فردا در خدمت شماييم. - به بابام ميگم حسابي تحويلش بگير و بگو اگه وام خواستي من ضامنت ميشم و..... - بهش نسبت بد مي دم و تو دادگاه ميگم جناب قاضي كي ديگه منو رو ميگره خودش بايد اين آبروي رفته را جمع كنه
شايد برخي از اين كلمات رمزي تعجب كنن سركار خانم ستايش واقعا تو اين زمينه ذهن جوالي دارن يه بار برنده شدند مدير محترم هم دستور ارسال جايزه براي تعدادي داده بودند از همه ظاهر رسيده به دست شون مگر ايشون
سلاممم
نه بابا جناب مدير بهم پيام دادن گفتن ادرس بدين
منم گفتم ممنون از ما به شما رسيده،اخ ببخشيد از شما به ما رسيده ،دست شما درد نكنه نميخواد زحمت بكشين.
حامی;151330 نوشت:
ولي موافقم گرد غريبي گرفته
حامی;151330 نوشت:
بازي جديد: تصور كنيد خانم آ از آقاي ب خوشش مياد به چه شيوه هايي مي تونه به او بفهمونه كه بياد خواستگاري؟
يادتون كه نرفته هرچه به ذهن اومد را بدون فيلتر بنويسيم بعد راه حل ها را با هم تحليل مي كنم
استاد خداييش اين سوالتون رو كه ديدم ،گلاب به روتون اين ادمك سبزه هست تو مسنجره هااا همينجوري شدم..
ببخشيد اخه اين سوالتون يه جور نبود؟؟
اينجوري حرف بزنيم فكر كنم قبح عمل بريزه هااا. فكر كنم اگه سوالتون برعكس بود بهتر بود. حداقل اين اقايون يكم ياد ميگرفتند كه كجا جاي خواستگاري هست كجا نيست!!
چون خواستگاري دختر از پسر سخته خلاقيت مي خواد پسرا كه قربونشون برم خودشون تو اين جا هنرمندن و ما بايد شاگرديشونو بكنيم
سلاممم
حرفتون متين ولي ادم بخواد چيزي بنويسه حداقل بايد خودش رو جاي اون طرف بگذاره !!!
من كه نتونستمو نميتونم.
چون يكي از فاميلهامون رفته بود از يكي ديگه كه اونم اشنا بود خواستگاري كرده بود،از اون موقع ذهنيتم روش عوض شد!!!همش فكر ميكنم كه چشمش به شوهراي ديگه هم هست!
- به بابام ميگم حسابي تحويلش بگير و بگو اگه وام خواستي من ضامنت ميشم و..... - بهش نسبت بد مي دم و تو دادگاه ميگم جناب قاضي كي ديگه منو رو ميگره خودش بايد اين آبروي رفته را جمع كنه
-از آقايون جن خواستگاري مي كنم تا اگه نشد شتر ديدي نديدي بشه -تو يه شهر غريب بهش ميگم شوهر من ميشي و پا رو مي ذارم به فرار اگه ترديد كرد -تماس مي گريم ميگم ببخشيد درخواست شما تا چند لحظه ديگه مي رسه اگه دوستاتون عروس خواستند باز هم با شركت ما تماس بگيريد. - از اجنه كمك مي گيرم يوسوس في صدور الناس - بهش رك ميگم مرد حسابي من حرفي نمي زنم ولي تو خودت نبايه بياي - بهش ميگم اگه خدا رو دوست داري بيا خواستگاري من نذار مث بلور بشكنم - بهش مي گم نياي خواستگاري نفرينت مي كنم دعا مي كنم ننه ات سوسك بشه و خواهرت مارمولك تو كي نمي خواي بلاي به سرشون بياد ....
آقا شوخی شوخی جدیش نکنید:Narahat az:
اینکه آش نخورده و دهان سوخته ست
بابا از شما بعیده استاد:Nishkhand:
برید به خودش بگید خیلی راحت تره:ok:
مگه نه؟
حالا اگه برعکسش بود چی؟
یه پسر یک دختری را خواست ولی نتونست بهش بگه چی؟
حتی به برادرشم بگه و اون بگه نه
تکلیف چیه:ok:
بشه فر.... مردونگی کنه و بی خیال بشه یا ...
وای بازیتونا ریختم بهم
شرمنده استاد
یه بازی بزارید تا آقایونم شرکت کنند تا هی نپریم وسط بازی خانمها:ok:
البته یک بازی که به سن وسال ما پیرو پاتالا بخوره ها:pir:
یه ایمیل از یه آدرس ناشناس براش می فرستم و بهش ابراز علاقه می کنم و می گم اگه تا 24 ساعت دیگه اش جواب نده خودمو می کشم!آگه جواب داد که یعنی قصد ازدواج داره یک گام جلو رفتم اگه جوابم نداد، میگم برو بمیر!!! کسی که جوون انسان اونم من :moteajeb:براش ارزش نداره لایق این نیست که من بهش علاقه داشته باشم!
**********************************
هی هرجا میره سر راهش سبز می شم،:tamasha:جاهایی که اصلا به من مربوط نمیشه هم میرم دنبالش،مثلا اداره مشمولین سربازی،اگه فهمید بهش علاقه دارم که هیچ،اگه نه کسی که انقد خنگه من هیچ علاقه ای بهش ندارم
*************************
به یه استادی کسی می گم بره بهش بگه من یه خانوم خوب براش سراغ دارم، بعد ملاکاشو سوال می کنم و خودم رو به اون ملاکها نزدیک!!!و در طی گفتگوهای مختلف و پیشنهاد دادن کسایی که هیچ تناسبی با ملاکهاش ندارن،نشون میدم من همونی ام که می خواسته، البته اگه بازم نفهمید من همونم قیدشو می زنم چون من فهمیدم اون خنگه و طبعا ملاکهای من رو نداره
***************************
به دوستام می گم هروقت از دور وبرش رد می شن بگن اااااااااااااااااااااا این همونیه که فلانی عاشقشه، فلانی هم حیف شد با این علاقه اش! که بعد بفهمه من لقمه ی بزرگتر از دهنشم و الان که داغم شاااااااااااید قبول کنم اگه بیاد :ajab!:و سریع بیاد خواستگاریم
****************************************
می رم بهش می گم تو چه اعتماد به نفس کاذبی داری که فک می کنی من بهت علاقه مند شدم.ایییییییَششششششششششششششششش، من خیلی از صاحب منصبان داخلی و خارجی رو رد کردم، واقعا چطور جرئت کردی پا پیش بذاری؟!!:kill:
****************************************
البته هرشب قبل از خواب با خودم می گم اون لیاقت تو رو نداره ولی جهنم ضرر حالا یه پیشنهادی بهش بده!:ghash::ghash::ghash:
اگه همچین موردی برام پیش میامد روش خاص خودمو داشتم:Cheshmak:
خواستگاری که نمیکنم عمرا!!! البته چرا چرا خواستگاری میکنم هرگز:khandeh!:
اما با همون روش میشه کاری کرد که بیاد خواستگاری!
البته این روش رو فقط در زمینه ای میتونم اجراش کنم که اون آقا پسر در دسترسم باشه!
روش جظب از تریغ (:Cheshmak:) خلاء!!!!
ریزه کاری هاش هم بسته به شرایط فرق میکنه که میتونم خصوصی مشاوره بدم:khaneh:
من به عنوان یک پسر توصیه میکنم اگر واقعا عاشق پسری شده اید سعی کنید از ایشون دوری کنید
دوری به معنی کم محلی نه
به معنی سنگین بودن و احساسات را با نگاهتون ابراز کنید
نگاه های بریده بریده
مردها به نظر من از کسانی خوششون میاد که برای داشتن اون شخص تلاش کنند
و اگر به سادگی چیزی را بدست بیارند زیاد نمیشه بهشون مطمین شد(وای گفتم:Cheshmak:)
درد ودل کردن با مادرها به نظر من میتونه خیلی مفید باشه
چون مادرها میتونند با دانستن انتخاب صحیح توسط فرزندشون با رفتارهاشون در جذب آقا مفید باشند
و اینکه اگر اون آقا خواهری داره با ایجاد ارتباط صمیمی با ایشون از رفتار آقا آشنا بشید و جای خودتون را در دل خواهر باز کنید
این روش برای جلوگیری از جنگ های آینده راه موثری ست
و
......
تو چند مرحله زیر این کارو انجام میدیم:(که واقعا بعضی ها مراحلشو کامل انجام میدن ولی شیوشون فرق داره خیلی هم خوب جواب میده)
1-خوب پسررو به مهمونی خونمون دعوت میکنیم.:Mohabbat:
2-بیهوشش میکنیم.:Nishkhand:
3-یه بمب کنترلی تو مغزش جاگذاری میکنیم.:Lat:
4-وقتی به هوش اومد قضیه رو براش توضیح میدیم که اگه قبول نکنه . . . .:aatash:
آقایون و خانوما الآن اینجا باید پیشنهاد فرد قبلی رو با خلاقیت خودمون ادامه بدیم یا اینکه اصلا هر کسی برای خودش یه راه حل خلاقانه ارائه کنه ....! پست اول که یه چیزی نوشته .... پست آخر هم یه مدل دیگه است و چون صفحه ها خیلی زیاده و من تازه دیدم این تایپیک رو دارم این سوال رو می کنم .
آقایون و خانوما الآن اینجا باید پیشنهاد فرد قبلی رو با خلاقیت خودمون ادامه بدیم یا اینکه اصلا هر کسی برای خودش یه راه حل خلاقانه ارائه کنه ....! پست اول که یه چیزی نوشته .... پست آخر هم یه مدل دیگه است و چون صفحه ها خیلی زیاده و من تازه دیدم این تایپیک رو دارم این سوال رو می کنم .
please help me ! show me the way
سلام وعرض ادب
هر کس جواب خودش رو بیان میکنه.راه حلی که به نظرش می رسه در این مورد دیگه به خلاقیتش بستگی داره و تجربش!:Khandidan!:
ما هم می خواهیم زائیده ی ذهن خودمان را بر ملا کنیمیه .... (حس باباشاه!)
برای جلب یک آقا ... یک دختر می تواند هزار تا کار کند !
بر فرض باشیم دختر و پسری کارمند هستند در اداره ای ... دختر به پسر علاقه مند شده و همچنین پسر هم علاقه مند شده ولی خانوم می خواد اول ابراز کنه (چیزی که تو جامعه وجود خارجی ندارد:Nishkhand:)!
دختر به پیش پسر میره می گه که می تونین کمکی به من بکنین که این مدارکو جمع و جور کنم ... پسر حتما موافقت می کنه ! شک نکن.
با مهربانی با پسر برخورد کنه ولی مغرور باشه ! و هر چیزی که پسر گفت رو اول کمی بهش نگاه کنه و بعد کارش رو انجام بده .... اول باید اعتماد کنه به پسر و بعد او را دعوت کنه به یک پارک (برای مثال) و بعد نقش بازی کنه که مشکلات زیادی داره و ... و از پسر درد و دل بخواد و پسرا هم همیشه همدردی با یک دختر را می پسندند !
بعدش هم نباید زیادی خودش رو به پسره بچسبونه و کاری باید بکنه که موقعیت های زیادی را برای دیدار پسر ایجاد کنه و همیشه سعی کنه با نجابت با پسر بر خورد کنه ! سعی کنه زیاد خودشو با عشوه نکنه و آرایش زیاد نکنه ، چون اینجا دیگه خواسته جسمانی نیست و خواسته عشقیه !
بعدش هم در یک موقعیت مناسب از دوتا پرنده عاشق مثال بزنه یا دوتا گل ... یا یک مثال از دو چیز خوب ! یا یه مثال خودم می زنم .....اون پسر رو بکشونه به یه پارک وبعد به دوتا درخت کنار هم نگاه کنه و بگه می بینی . این دو درخت چقدر بزرگ هستن و خوشگل ... گل های کوچیک خوشگل و رنگ و بارنگ زیرشون رو نگاه کن ... ! قشنگ هستن ؟ دوست داری که ما هم مثه اونا باشیم ؟
خب فکر کنم دیگه از اونجاست که راه رو پسر هدایت می کنه و کار دختر تموم می شه ! میرن برای ازدواج!
باور کن ... جون تو :Nishkhand:
این هم زائیده یییی هه ذهنیه ما هستیههههیییه .... ممنان
- بهش ميگم تو دانشگاهتون پسر خوب مثل خودتون براي ازدواج سراغ نداريد؟
-يه لحظه فكر مي كنم تو هندوستان هستم كف دو دستم را مي چسبانم به هم و مقابل معبد زانو مي زنم و اشك مي ريزم ناگهان او با ماشين بسيار عالي مي رسه ميگه بسه ديگه من اومد من همون خواسته توام نه نه ديگه بيش از اين اشك نريز كه من نمي تونم اشك تو را ببينم .
- به بهونه اي ميكشم تو كره ماه و سفيه را همن جا از كره ماه مي اندازم بيرون تا بالاخره مجبور بشه به ازدواج من تن بده.
-يا وقتي رفتم كره ماه از اون جا بمب هسته اي ي اندازم كره زمين را نابود مي كنم همه كه مردن من مي مونم و عشقم.
- بهش ميگم خجالت بكش هزار و يك راه الان براي رسيدن به تو تو سرم پروراندم ميگي نه برو مطالب بالا را بخون بيا و با من ازدواج كن.
- ميگم به من بي شوهر كمك كني وقتي پول خواست بده ميگم نه خودتو بهم بده پول كه شوهر نميشه
- اول مي روم باشگاه وشو ياد مي گيرم بعد مي روم مثل بروس لي چند تا مشت خرجش مي كنم بعد بهش ميگم هي تو كه نمي خواي بمير جون تو بيشتر دوست داري يا من رو.
سلام
من که هیچی به فکرم نرسید باید فکر کنم ولی عزت نفسم اجازه نمیده:khaneh:
ببخشید اقای محترم شما قصد ازدواج ندارین؟ ندارین! اه چه جالب واقعا برای منم سوال شده چرا این دوره زمونه تمابل جوونا به ازدواج کم شده !اها !توقعات امروزی شرایط سخت حق با شماست! ولی همه اینطور نیستن و ..کم کم مخش زده میشه خودش میگه به به چه با کمالات میاد جلو بعد جواب رد میدیم بهش پررو نشه:khandeh!:
قسمت جواب ردش بخاطر عزت نفسم بود هر چه سعی کردم نشد دیگه بهر حال تو سایت ابرو داریم ما:khaneh:
یه راه حل دیگه
به داداشم میگم یه ادمی رو اجیر کنه یه جایی دعوا راه بندازه با فرد مذکور بعد خود داداشم همراه با اینجانب در حال عبور مثل فرشته نجات وارد ماجرا شویم بعدش بنده از دور فقط تاسف بخورم به حال اون ادم بی فرهنگی که یه همچین اقای با کمالاتی رو باهاش درگیر شده و داداشم باهاش طرح دوستی ریخته کم کم شاید یه فرجی شد:khandeh!:اخه واقعا دختر خانم به این با کمالاتی با همچنین داداش خوش تیپی از کجا میخواد گیر بیاره!!!:khaneh:
فقط داداشم رو نمیدونم چطوری راضی کنم :Gig:
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام.
همچنانکه زمین حاصلخیز، هر بذری را که در آن قرار بگیرد، رشد می دهد و به ثمر می نشاند، قلب جوان هم این خاصیت را دارد که هر امری را که وارد آن بشود (چه امور مثبت و چه امور منفی) پرورش می دهد و بزرگ می کند.
این حدیث شریف، اهمیت "مراقبه" را می رساند. یعنی جوانان باید مراقبت باشند که چه چیزی وارد فضای ذهن و قلب آنها می شود. زیرا هر چیزی وارد این فضا شود، در "همان حد اولیه" باقی نمی ماند بلکه "رشد" خواهد کرد.
مفهوم "زمین حاصلخیز" با مفهوم "بذر" ملازم است. "بذر" ، دو ویژگی دارد: اولاً کوچک است، ثانیاً منشأ درخت (یا گیاه) به آن بزرگی و تنومندی است.
خیلی از افکار و خیالها و "خطورات" ایی که شاید در ابتدا خیلی کوچک و ناچیز به نظر برسند و لحظه ای و زودگذر هم باشند، وقتی وارد قلب جوان شدند، همانند یک بذر کوچک، کم کم رشد می کنند و بزرگ می شوند و خلقیات و اعمال و رفتار و جهت گیری های آتی آن جوان را تشکیل خواهند داد. پس جوان باید مواظب همین امور ظاهراً ناچیز باشد. جالب این است که رشد و نمو این بذرهای کوچک، بدون اطلاع صاحب قلب صورت می گیرد و زمانی فرد به خودش می آید که آن بذر به درخت تنومندی تبدیل شده و میوه خود را ( چه خوب، چه بد) ارائه داده است.
سلام رجوع شود به پست اول
:Sham:omg
نمیدونستم خیلی باحال بود
حیف کشاورزیم خوب نیست مگنه تو بازیتون شرکت میکردم:khandeh!:
سلامممم
يه روزي و روزگاري بود.
يه اسك دين بود و يه بازي .
يه حامي بود و يه سوال .
يه ستايش بود و يه جواب
يه تشويق بود و يه جايزه.
يه خلاقيت بود و يه رشد .
يه لب بود . يه لبخند.
يه تجربه بود و يه خاطره.
بازم بگم ....
يه قول بود يه وفا
يه پست بود و يه پستچي
يه راه بود يه ارسال
و يه مفقود الاثر:Ghamgin:
سلاممم
اصلا منظور من اين نبود جناب حامي.
خواستم بگم بدنيست دوباره تاپيك رو راهش بندازيد.
شايد برخي از اين كلمات رمزي تعجب كنن
سركار خانم ستايش واقعا تو اين زمينه ذهن جوالي دارن يه بار برنده شدند مدير محترم هم دستور ارسال جايزه براي تعدادي داده بودند از همه ظاهر رسيده به دست شون مگر ايشون
ولي موافقم گرد غريبي گرفته
تصور كنيد خانم آ از آقاي ب خوشش مياد
به چه شيوه هايي مي تونه به او بفهمونه
كه بياد خواستگاري؟
يادتون كه نرفته هرچه به ذهن اومد را بدون فيلتر بنويسيم بعد راه حل ها را با هم تحليل مي كنم
تعارف نكنيد من شروع مي كنم
1- مستقيم بهش ميگم بابا من ميخوامد بدو بيا خواستگاري
2- نامه بهش ميدم
3- اس ام اسي ميگم
4- با ايميل ميگم
5- چتي بهش ميكم
6- به حامي ميگم به اون بگو فلاني ميگه ميخوامد
7- به حامي ميگم خودت از زبون خودت منو بهش معرفي كن ولي ندونه كه من به شما حرفي زدم
8- دعا مي كنم ميگم خدا مهرمن رو تو دلش بينداز
9- خودم مي زنم به كوچه عمر چپ ميگم ببخشيد من الان درس مو بايد ادامه بدم درخواست نكنيد كه وقت ندارم:Narahat az:
10- غير مستقيم بهش ميگم كتاب درباره ازدواج نداريد ميخوام تو اين زمينه مطالعه كنم.
11- به برادرم ميگم مخشو بذار تو فرقون
12- و....
سلام جناب حامي و ياوران دين
انصافا راه ديگه اي هم اگر براي ابراز وجود مونده شما بفرمائيد.....
تعارف نكنيد...
آخه برادر من ! من شخصا راه ديگه اي به ذهنم نمي رسه. :Gig:
[="indigo"]سلام،
این گزینه فک کنم از همش بهتر باشه![/]
پیشنهاد من به خانوم آ اینه که فراموشش کنه:ghash::ghash::ghash:
با سلام و احترام
نظر شخصی من اینه که از اول سعی کنه از کسی خیلی خوشش نیاد تا بعداً ترس از دست دادنش نباشه. :ok: :Kaf:
نه بابا هنوز هم هست :ok: یه کمی بیشتر به ذهن تون فشار بیارید تا خلاقیت هاتون گل کنه. :Kaf:
برای اینکه تو این بازی شرکت کنم چند موردی هم من می نویسم :
1- بهش میگم اگر نیای من خودم رو میکشم :dar: و خونم به پای تو نوشته میشه! :khaneh:
2- جلو مامانش کلی به خودم می رسم
3- اگر بیان خونمون هنرهامو رو می کنم
و اظهار کدبانویی می کنم! 
4- به دوستم میگم بره از من پیش مامانش تعریف و تمجید کنه و نظرش رو در مورد من بپرسه
تا با خیال راحت نقشه ها رو بررسی و عملی کنم :khaneh:
5- بهش میگم من خیلی کم خواب میبینم ولی اگر خوابی هم ببینم حقیقت داره و واقع میشه... ولی دیشب خواب دیدم اومدی خواستگاریم! :Khab: حالا فعلا صبر کنیدباید بیشتر فکر کنم. (تو رودرواسی میذارمش :Khandidan!:)
6- از تمامی شایستگی ها و خوبی هایی رو که داره و نداره! تعریف و تمجید می کنم و اقتدارش رو تقویت می کنم. :tashvigh!: :aks:
7- هر وقت خودش یا مامانش رو دیدم آیه"وجعلنا من بین ایدیهم سداً..." رو میخونم و بهشون فوت می کنم از خدا میخوام عیبام رو نبینن. :Nishkhand:
8- هر وقت خواستم برم پیشش سوره طاها رو می نویسم و همراه خودم می برم.(1)
9- و نکته آخر عمراً اگر منت پسری رو بکشم :Labkhand: :khaneh:
(1) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند « هر کس سوره (طه) را بنویسد و در پارچه سبزی قرار داده و به خواستگاری برود،خواستگاری اش رد نمی شود و حاجتش برآورده می شود.
سلام
جالب بود
بله ازاين به بعد چيزي بنويسيد خلاقيت بالاتر را نشان مي دهد.
تفكر دو نوع داريم
1- همگرا (به فكر اغلب مي رسه)
2- واگرا يا خلاق ------------------------------------------اينجا خودمونو نشون بديم
چندتا روش ديگه
-بهش میگم اگر نیای من تو رو میکشم و خونت مباح ميشه!
-مادر يا خواهرش را گرو گان ميگرم ميگم تا عقد نخونن آزادشون نمي كنم
-يه عاقد بر مي دارم و هر جا رفت دنبالش مي رم تا بالاخره تو يه بن بست گيرش بيارم و عقد بخونيم
-براش جادو جنبل مي كنم
-يه روان شناس رو مي بينم ميگم هيپنوتيزمش كند تو خواب به او تلقين كن كه منو ميخواد بايه بره خواستگاري.
- زنگ مي زنيم ميگم ببخشيد ما امروز خونه نيستم ببخشيد گاري پيش اومده فردا در خدمت شماييم.
- به بابام ميگم حسابي تحويلش بگير و بگو اگه وام خواستي من ضامنت ميشم و.....
- بهش نسبت بد مي دم و تو دادگاه ميگم جناب قاضي كي ديگه منو رو ميگره خودش بايد اين آبروي رفته را جمع كنه
صورت مسأله را پاك نكنيد اين خانم شوهر ميخواد يه فكري به حالش بكنين ثواب داره
سلاممم
نه بابا جناب مدير بهم پيام دادن گفتن ادرس بدين
منم گفتم ممنون از ما به شما رسيده،اخ ببخشيد از شما به ما رسيده ،دست شما درد نكنه نميخواد زحمت بكشين.
استاد خداييش اين سوالتون رو كه ديدم ،گلاب به روتون اين ادمك سبزه هست تو مسنجره هااا همينجوري شدم..
ببخشيد اخه اين سوالتون يه جور نبود؟؟
اينجوري حرف بزنيم فكر كنم قبح عمل بريزه هااا.
فكر كنم اگه سوالتون برعكس بود بهتر بود.
حداقل اين اقايون يكم ياد ميگرفتند كه كجا جاي خواستگاري هست كجا نيست!!
چون خواستگاري دختر از پسر سخته خلاقيت مي خواد پسرا كه قربونشون برم خودشون تو اين جا هنرمندن و ما بايد شاگرديشونو بكنيم
سلاممم
حرفتون متين ولي ادم بخواد چيزي بنويسه حداقل بايد خودش رو جاي اون طرف بگذاره !!!
من كه نتونستمو نميتونم.
چون يكي از فاميلهامون رفته بود از يكي ديگه كه اونم اشنا بود خواستگاري كرده بود،از اون موقع ذهنيتم روش عوض شد!!!همش فكر ميكنم كه چشمش به شوهراي ديگه هم هست!
خوب فكر ميكنم اين مشكل منه نه اون !
-از آقايون جن خواستگاري مي كنم تا اگه نشد شتر ديدي نديدي بشه
-تو يه شهر غريب بهش ميگم شوهر من ميشي و پا رو مي ذارم به فرار اگه ترديد كرد
-تماس مي گريم ميگم ببخشيد درخواست شما تا چند لحظه ديگه مي رسه اگه دوستاتون عروس خواستند باز هم با شركت ما تماس بگيريد.
- از اجنه كمك مي گيرم يوسوس في صدور الناس
- بهش رك ميگم مرد حسابي من حرفي نمي زنم ولي تو خودت نبايه بياي
- بهش ميگم اگه خدا رو دوست داري بيا خواستگاري من نذار مث بلور بشكنم
- بهش مي گم نياي خواستگاري نفرينت مي كنم دعا مي كنم ننه ات سوسك بشه و خواهرت مارمولك تو كي نمي خواي بلاي به سرشون بياد ....
سلام
الان يادم اومد
ما يه اشنا داريم كه مادر دختر خانم از يكي از اشنايان مشترك اقا و دختر خانم خواسته بود كه دخترشون را به اين اقا معرفي كنند.
اين اقا هم مادرشون را براي تحقيق فرستادند منزل دختر خانم.
و مادر پسنديدند ، آقا هم و همچنين
الان سالهاست با هم خوشبختند .
سلامممم
واقعا عالي بود جناب حامي.
كفمان بريد.
ولي قرار بود استعداد بچه هاي سايت ارزيابي بشه !!!خلاقيتشون بيشتر بشه.
اينجوري كه شما مينويسين فرصت فكر كردن بهشون نميدين.
دروغکی به گوشش میرسونم که یه خواستگار یه لنگه پا دارم! دارم از دست میرما! اگه اومد که اومد نیمد هم دیگه هیچی دیگه!:Nishkhand:
آقا شوخی شوخی جدیش نکنید:Narahat az:
اینکه آش نخورده و دهان سوخته ست
بابا از شما بعیده استاد:Nishkhand:
برید به خودش بگید خیلی راحت تره:ok:
مگه نه؟
حالا اگه برعکسش بود چی؟
یه پسر یک دختری را خواست ولی نتونست بهش بگه چی؟
حتی به برادرشم بگه و اون بگه نه
تکلیف چیه:ok:
بشه فر.... مردونگی کنه و بی خیال بشه یا ...
وای بازیتونا ریختم بهم
شرمنده استاد
یه بازی بزارید تا آقایونم شرکت کنند تا هی نپریم وسط بازی خانمها:ok:
البته یک بازی که به سن وسال ما پیرو پاتالا بخوره ها:pir:
یه ایمیل از یه آدرس ناشناس براش می فرستم و بهش ابراز علاقه می کنم و می گم اگه تا 24 ساعت دیگه اش جواب نده خودمو می کشم!آگه جواب داد که یعنی قصد ازدواج داره یک گام جلو رفتم اگه جوابم نداد، میگم برو بمیر!!! کسی که جوون انسان اونم من :moteajeb:براش ارزش نداره لایق این نیست که من بهش علاقه داشته باشم!
هی هرجا میره سر راهش سبز می شم،:tamasha:جاهایی که اصلا به من مربوط نمیشه هم میرم دنبالش،مثلا اداره مشمولین سربازی،اگه فهمید بهش علاقه دارم که هیچ،اگه نه کسی که انقد خنگه من هیچ علاقه ای بهش ندارم
به یه استادی کسی می گم بره بهش بگه من یه خانوم خوب براش سراغ دارم، بعد ملاکاشو سوال می کنم و خودم رو به اون ملاکها نزدیک!!!و در طی گفتگوهای مختلف و پیشنهاد دادن کسایی که هیچ تناسبی با ملاکهاش ندارن،نشون میدم من همونی ام که می خواسته، البته اگه بازم نفهمید من همونم قیدشو می زنم چون من فهمیدم اون خنگه و طبعا ملاکهای من رو نداره
به دوستام می گم هروقت از دور وبرش رد می شن بگن اااااااااااااااااااااا این همونیه که فلانی عاشقشه، فلانی هم حیف شد با این علاقه اش! که بعد بفهمه من لقمه ی بزرگتر از دهنشم و الان که داغم شاااااااااااید قبول کنم اگه بیاد :ajab!:و سریع بیاد خواستگاریم
می رم بهش می گم تو چه اعتماد به نفس کاذبی داری که فک می کنی من بهت علاقه مند شدم.ایییییییَششششششششششششششششش، من خیلی از صاحب منصبان داخلی و خارجی رو رد کردم، واقعا چطور جرئت کردی پا پیش بذاری؟!!:kill:
البته هرشب قبل از خواب با خودم می گم اون لیاقت تو رو نداره ولی جهنم ضرر حالا یه پیشنهادی بهش بده!:ghash::ghash::ghash:
اگه همچین موردی برام پیش میامد روش خاص خودمو داشتم:Cheshmak:
خواستگاری که نمیکنم عمرا!!! البته چرا چرا خواستگاری میکنم هرگز:khandeh!:
اما با همون روش میشه کاری کرد که بیاد خواستگاری!
البته این روش رو فقط در زمینه ای میتونم اجراش کنم که اون آقا پسر در دسترسم باشه!
روش جظب از تریغ (:Cheshmak:) خلاء!!!!
ریزه کاری هاش هم بسته به شرایط فرق میکنه که میتونم خصوصی مشاوره بدم:khaneh:
[="DarkRed"]من که فکر نمیکنم راه دیگه ای مونده باشه...
ولی استاد حامی ماشاا..شما هم ذهن خلاقی دارینا(شایدم تجربه کردین:Nishkhand:)
حتما یه اسفند برا خودتون دود کنید[/]
سلام.
من میگم از همه ی این راه هایی که استاد حامی گفتن
استفاده کنه،بلاخره یکیش جواب میده دیگه!!:Nishkhand:
زینب جون همین جا بگو تا اگه راههای فوق نتیجه نداد
از راههای پیشنهادی شما هم بهره مند بشه:khaneh:
فكر كنم ته كشيده خلاقيت تون:Khandidan!:
دوری به معنی کم محلی نه
به معنی سنگین بودن و احساسات را با نگاهتون ابراز کنید
نگاه های بریده بریده
مردها به نظر من از کسانی خوششون میاد که برای داشتن اون شخص تلاش کنند
و اگر به سادگی چیزی را بدست بیارند زیاد نمیشه بهشون مطمین شد(وای گفتم:Cheshmak:)
درد ودل کردن با مادرها به نظر من میتونه خیلی مفید باشه
چون مادرها میتونند با دانستن انتخاب صحیح توسط فرزندشون با رفتارهاشون در جذب آقا مفید باشند
و اینکه اگر اون آقا خواهری داره با ایجاد ارتباط صمیمی با ایشون از رفتار آقا آشنا بشید و جای خودتون را در دل خواهر باز کنید
این روش برای جلوگیری از جنگ های آینده راه موثری ست
و
......
سلام
حتما در داستان طعمه اين را دنبال كنيد
تو چند مرحله زیر این کارو انجام میدیم:(که واقعا بعضی ها مراحلشو کامل انجام میدن ولی شیوشون فرق داره خیلی هم خوب جواب میده)
1-خوب پسررو به مهمونی خونمون دعوت میکنیم.:Mohabbat:
2-بیهوشش میکنیم.:Nishkhand:
3-یه بمب کنترلی تو مغزش جاگذاری میکنیم.:Lat:
4-وقتی به هوش اومد قضیه رو براش توضیح میدیم که اگه قبول نکنه . . . .:aatash:
خوب دیگه راه حل بهتر از این میشه!:nishkand:
واسش سو پ درست میکنم :Moshtagh:
میرم تو کوچشون فوتبال بازی میکنم بعدش توپ میندازم تو حیاط خونشون...
میگم دکمت اوفتاده بیار براتون...
میرم جلو در خونشون می خورم زمین پام پیج بخوره بیاد کمکم...
واسش خیار میبرم میگم برام خیار شور درست کنین..
کرایه تاکسیشو حساب میکنم..
سلام علیکم
یک سوال کاملا فنی و حرفه ای در حد تیم ملی
آقایون و خانوما الآن اینجا باید پیشنهاد فرد قبلی رو با خلاقیت خودمون ادامه بدیم یا اینکه اصلا هر کسی برای خودش یه راه حل خلاقانه ارائه کنه ....! پست اول که یه چیزی نوشته .... پست آخر هم یه مدل دیگه است و چون صفحه ها خیلی زیاده و من تازه دیدم این تایپیک رو دارم این سوال رو می کنم .
please help me ! show me the way
سلام وعرض ادب
هر کس جواب خودش رو بیان میکنه.راه حلی که به نظرش می رسه در این مورد دیگه به خلاقیتش بستگی داره و تجربش!:Khandidan!:
سلام راه حل ها تكراري نباشه (مي تونن واقعي يا خيالي باشن)
سلام:Gol:
ایام به کام:Gol:
را هایی که به نظر بنده میاد:
1. میریم بالا پشت بام به خانواده هم میگیم داد و شیون و اینا راه بندازن و به گوش طرف برسونن!!!
بعد هم ادعا کنن فقط تو میتونی نجاتش بدی و از این حرفا
بعد هم طرف میشه سوپرمن و...
2. یکی از افراد خانواده ی طرف را میکشیم(ترجیحا مادر با یه تیر دو نشون!)
بعد در مجلس ختم غوغا میکنیم دلداری هم که جای خودش داره اینجا!!!
3.اگر این راه ها + راه های دوستان نتیجه نداد تهدید به اسید پاشی!!!
راه های زیادی به نظرم میاد اما فدا کاری میکنم برا بقیه:Cheshmak:
اما در هر حال خانه از پایبست ویران است!:Narahat az:
علی یارتان:Gol:
به زن داداش کوچیکم میگم بیا با ماشین بریم دنبالش ببریمش جنگل اونجا کباب درست کنیم واسش بعد مخشو بزنیم
:ok:
بله ... ممنان از شما...
ما هم می خواهیم زائیده ی ذهن خودمان را بر ملا کنیمیه .... (حس باباشاه!)
برای جلب یک آقا ... یک دختر می تواند هزار تا کار کند !
بر فرض باشیم دختر و پسری کارمند هستند در اداره ای ... دختر به پسر علاقه مند شده و همچنین پسر هم علاقه مند شده ولی خانوم می خواد اول ابراز کنه (چیزی که تو جامعه وجود خارجی ندارد:Nishkhand:)!
دختر به پیش پسر میره می گه که می تونین کمکی به من بکنین که این مدارکو جمع و جور کنم ... پسر حتما موافقت می کنه ! شک نکن.
با مهربانی با پسر برخورد کنه ولی مغرور باشه ! و هر چیزی که پسر گفت رو اول کمی بهش نگاه کنه و بعد کارش رو انجام بده .... اول باید اعتماد کنه به پسر و بعد او را دعوت کنه به یک پارک (برای مثال) و بعد نقش بازی کنه که مشکلات زیادی داره و ... و از پسر درد و دل بخواد و پسرا هم همیشه همدردی با یک دختر را می پسندند !
بعدش هم نباید زیادی خودش رو به پسره بچسبونه و کاری باید بکنه که موقعیت های زیادی را برای دیدار پسر ایجاد کنه و همیشه سعی کنه با نجابت با پسر بر خورد کنه ! سعی کنه زیاد خودشو با عشوه نکنه و آرایش زیاد نکنه ، چون اینجا دیگه خواسته جسمانی نیست و خواسته عشقیه !
بعدش هم در یک موقعیت مناسب از دوتا پرنده عاشق مثال بزنه یا دوتا گل ... یا یک مثال از دو چیز خوب ! یا یه مثال خودم می زنم .....اون پسر رو بکشونه به یه پارک وبعد به دوتا درخت کنار هم نگاه کنه و بگه می بینی . این دو درخت چقدر بزرگ هستن و خوشگل ... گل های کوچیک خوشگل و رنگ و بارنگ زیرشون رو نگاه کن ... ! قشنگ هستن ؟ دوست داری که ما هم مثه اونا باشیم ؟
خب فکر کنم دیگه از اونجاست که راه رو پسر هدایت می کنه و کار دختر تموم می شه ! میرن برای ازدواج!
باور کن ... جون تو :Nishkhand:
این هم زائیده یییی هه ذهنیه ما هستیههههیییه .... ممنان
- بهش ميگم تو دانشگاهتون پسر خوب مثل خودتون براي ازدواج سراغ نداريد؟
-يه لحظه فكر مي كنم تو هندوستان هستم كف دو دستم را مي چسبانم به هم و مقابل معبد زانو مي زنم و اشك مي ريزم ناگهان او با ماشين بسيار عالي مي رسه ميگه بسه ديگه من اومد من همون خواسته توام نه نه ديگه بيش از اين اشك نريز كه من نمي تونم اشك تو را ببينم .
زنگ می زنم 110 بیان هر دوتامون بگیرن .بعد مجبورش کنن بیاد خواستگاری...
تو لباساش کاغذ ریزریز میکنم ...
یه موش میگیرم یه نامه منیویسم میبندم به دمش ولش میکنم تو اتقش
نردبان میزارم میرم بالای دیوار می گم امدم خواستگاری
مخ ابجیشومیزنم
میرم پیش مامانش از پسر کوچیکش تعریف میکنم تا پسر بزرگش بیاد خواستگاری...
چند تا کاغذ سفید ور میدارم روهمشون مینویسم همسر ایندت مقابلت ایستاده بعد یه مرغ عشق میگیرم میرم پیشش میگم اقا فال حافظ رایگان نمی خوای..
میرم باهاش همکلاس میشم از مزایای ازدواج دانشجویی باهاش حرف میزنم..
میرم در خونشونو میزنم میاد دم در میگم:یافتم یافتم..
بهش میگم اومدم خواستگاری...میگه:خواستگاری من میگم پ ن پ خواستگاری عمت..
میزنم تو سرش میره تو کما بعد به مینا (5 کیلومتر تا بهشت)میگم بهش بگه..
میرم مجله میگیرم تو صفحه اولش مینویسم با من ازدواج میکنی..
فعلا باید برم بعدن میام بقیش تایپ میکنم:Narahat az:
دوباره سلام.
میتونیم بریم جلو ماشینش خودمونو بندازیم رو زمین بعد بگیم شما به من زدین:Moteajeb!:
یا بریم رو ماشینش بنویسیم لطفا مرا بشویید:Nishkhand:
یا بریم سر چهار راه اسفند دودکنیم و شیشه ماشینشو دستمال بکشیم:Nishkhand:
یا اصلا خودمون ماشین بابامون رو بگیریم بزنیم به ماشینش بعد بهش بگیم ببخشید،
اتفاق بود دیگه
این مدارک من پیش شما باشه تا بعد......:Khandidan!:
میشه با تلاش ذهنی مثبت و فکر کردن به اون فرد به طرف خودمون جذبش کنیم. (استفاده از قدرت ذهن و قانون جذب) :khandeh!:
لینک بازی های جالب قبلی جهت رشد خلاقیت:
:1: ايجاد روشنايي
(پست 3):2:
كارايي يه گردو (پست 14):3:
سرگرم كردن بچه ها (پست 38):4:
تفسير يك لبخند(پست 49):5:
مشغوليت (پست 56):6:
تسليت به دوست (پست 64):7:
مديريت زمان (پست 73) :8: برنامه ريزي براي يك روز (پست 79):9:
كارايي يك آدامس(پست 85):0:
:1: كارايي يك ظرف نوشابه خالي (پست 96) :1::1: كارايي يك قاشق (پست 103):2:
:1: كارايي يك نخود (پست 143):3:
:1: خريد جايزه با هزار تومان (پست 164):4:
:1: باطري قلمي (پست 184) 198:5:
:1: برخورد با مزاحم تلفنی ( پست 190) [=lotus] :6::1:مادرشوهر و خواهرشوهر عیب گیر (205) [=lotus] :7::1:کاربردهای چرخ خیاطی (پست 215)[=lotus] :8::1: هدف بازی خلاقیت (پست 221) [=lotus] :9::1: جدال با عشق (پست 233) [=lotus] :0::2: [=lotus] :1::2: [=lotus] :2::2: [=lotus] :3::2: [=lotus] :4::2:
[=lotus] :6::2: [=lotus] :7::2: [=lotus] :8::2: [=lotus] :9::2: [=lotus] :0::3:
سلام
- به بهونه اي ميكشم تو كره ماه و سفيه را همن جا از كره ماه مي اندازم بيرون تا بالاخره مجبور بشه به ازدواج من تن بده.
-يا وقتي رفتم كره ماه از اون جا بمب هسته اي ي اندازم كره زمين را نابود مي كنم همه كه مردن من مي مونم و عشقم.
- بهش ميگم خجالت بكش هزار و يك راه الان براي رسيدن به تو تو سرم پروراندم ميگي نه برو مطالب بالا را بخون بيا و با من ازدواج كن.
- ميگم به من بي شوهر كمك كني وقتي پول خواست بده ميگم نه خودتو بهم بده پول كه شوهر نميشه
- اول مي روم باشگاه وشو ياد مي گيرم بعد مي روم مثل بروس لي چند تا مشت خرجش مي كنم بعد بهش ميگم هي تو كه نمي خواي بمير جون تو بيشتر دوست داري يا من رو.
به خواهر زاده برادر زاده هام میگم هر جا دیدنش بگن سلام شوهر خاله سلام شوهر عمه:paridan:
سلام
من که هیچی به فکرم نرسید باید فکر کنم ولی عزت نفسم اجازه نمیده:khaneh:
ببخشید اقای محترم شما قصد ازدواج ندارین؟ ندارین! اه چه جالب واقعا برای منم سوال شده چرا این دوره زمونه تمابل جوونا به ازدواج کم شده !اها !توقعات امروزی شرایط سخت حق با شماست! ولی همه اینطور نیستن و ..کم کم مخش زده میشه خودش میگه به به چه با کمالات میاد جلو بعد جواب رد میدیم بهش پررو نشه:khandeh!:
قسمت جواب ردش بخاطر عزت نفسم بود هر چه سعی کردم نشد دیگه بهر حال تو سایت ابرو داریم ما:khaneh:
یه راه حل دیگه
به داداشم میگم یه ادمی رو اجیر کنه یه جایی دعوا راه بندازه با فرد مذکور بعد خود داداشم همراه با اینجانب در حال عبور مثل فرشته نجات وارد ماجرا شویم بعدش بنده از دور فقط تاسف بخورم به حال اون ادم بی فرهنگی که یه همچین اقای با کمالاتی رو باهاش درگیر شده و داداشم باهاش طرح دوستی ریخته کم کم شاید یه فرجی شد:khandeh!:اخه واقعا دختر خانم به این با کمالاتی با همچنین داداش خوش تیپی از کجا میخواد گیر بیاره!!!:khaneh:
فقط داداشم رو نمیدونم چطوری راضی کنم :Gig:
[="Indigo"]بنام خدا.
سلام:Gol:،
فکر می کنم دیگه راه حل ها کافی باشه:Cheshmak:،
چون با راهکارهای منحصر بفرد دوستان زیرک ترین پسران هم در دام عشق معشوق گرفتار خواهند شد:ok:،
و اینجاست که باید گفت امان از مکر معشوق:khandeh!:،
در پناه حق:Sham:.[/]