تکبیر. الله اکبر الله اکبر. حامی جان گل گفتی خداییش خانما برون گران من تومدرسه دخترانه تدریس دارم انقدر پرحرف هستند که من صدام کاملا خوابیده بسکه بلند بلند حرف زدم تا صدای منو بشنوند و ساکت بشن وحتی گاهی اوقات کار به خواهش میکشه وازشون التماس میکنم ساکت باشن ولی اثر نداره . پس باید یه راهی بدید برای ساکت کردن پرحرفا خداخیرتون بده دعاتون میکنم
سلام..... ....ممنون از جناب حامی ....لطیفه زیبایی بود.... اما در مورد جناب قاصدک باید بگویم این هم یه مشکل دیگریست...پر حرف بودن.... البته این را بگویم درمان قطعی ندارد:khandeh!: اما شما سعی خودتان را بکنید بقیش دست خداست..... اما یک پیشنهاد می تونم بدم....اینکه در زمان کلاس خوراکی بهشون بدید تا مشغول خوردن بشند تا حرف زدن یادشون بره.... اما بزار بگم جای ریسک داره ها یه دفعه میبینی هم حرف میزنند هم می خورند که این بار باید کلاسو تعطیل کنید:khandeh!:
اما خارج از شوخی.... ننوشتید در چه زمینه ای در آنجا کار میکنید تا بتوانیم پیشنهاد سازنده بدهیم... اما با یک نظر سنجی و یافتن نوع فعالیت مورد پسند از طرف آنه میتوان حس شنوایی آنها را تحریک کرد... سخت است و زمان بر..... شما سعی کنید آنها بدنبال حرف زدن شما باشند و سکوت خودشان نه بر عکس... ............... راستی آدمای کم حرف ما کجا هستند ..... خدایش کم حرفا را به حرف آوردن سخت از پر حرفها را ساکت کردن است... یا علی...
سلام و درود:Gol: خوب هستید استاد حامی:Gol: خوش میگذره:Gol: . چه خبر از نرم افزار :Gol:
چون بنده خودم آدم کم حرف و درون گرایی هستم این افراد رو درکشون می کنم:Cheshmak::khandeh!:
استاد حامی یکی از همکاراتون بهم گفت قضاوت تو آدم رو به حرف میاری!:khandeh!:
البته به این دلیل هستش که زیاد پیاده روی می کنم امّا نه روی زمین :khandeh!: فک کنم روی اعصاب این و اون:Khandidan!:
مثل همین الان که اینجا زیادیم :Cheshmak: اگر دست استاد حامی بهم می رسید:Cheshmak: ................:khandeh!: نوازشم می کرد:Khandidan!:
می خوام براتو خاطره بگم یه خاطره ی قضاوتی !! چیزی که باعث شد قضاوت دیگه کاری به درون گرا ها نداشته باشه:khandeh!:
عرض شود که بنده یه همکلاسی داشتم از اون درون گراهای حسابی که سال تا سال صداشو نمی شنوید :Cheshmak: استاد حامی می شد تو کلاس های مشاوره بعنوان نمونه ازش استفاده کرد:Khandidan!:
خوب دست تقدیر کاری کرد که تو یه دانشگاه و یه رشته قبول شدیم:Cheshmak: البته بنده کاری به کارش نداشتم و همیشه تو حال خودش بود !! تا اینکه یه روز می خواستم برم جایی مسیرمون یکی بود این دوست درون گرا هم مجبور شد با بنده بیاد:khandeh!:
بنده می خواستم برم پیش دوستام که همشون برون گرا هستند :khandeh!: وقتی رفتیم اونجا دوستام از دیدن این آدم درون گرا تعجب کردند گفتند این دیگه کیه!! آدم قطعی بود با این دوست شدی !! اینکه صداش در نمیاد:khandeh!:
دلم براش سوخت آخه قضاوت دل نازکه !! بهشون گفتم حالا که اینطور شد از فردا اینو هر جا رفتم باهام می برم درستش می کنم:Khandidan!:
بچه ها گفتند امکان نداره !! این تو خونشه درون گرایی !!!!!
خوب این شخص درون گرا رو قانع یا مجبورش کردم هر جا می خواد بره یا برم با بنده باشه :Cheshmak: روز به روز همنشینی با قضاوت اثرشو نشون می داد:khandeh!: تا اینکه تصمیم گرفتم ببرمش پیش دوستام و نشونشون بدم که قضاوت چیکارا بلده:khandeh!::Khandidan!:
قرار گذاشتیم بریم جایی خودم عمداً نرفتم تا اون دوست درون گرام با بقیه بچه ها بره و بنده نباشم می خواستم ببینم چقدر اخلاقش قضاوتی شده:Khandidan!::khandeh!:
وقتی بچه ها از گردش برگشتند اومدن پیش بنده دیدم حسابی شاکی اند :Khandidan!: گفتند بابا اینو چیکارش کردی اصلاً یه آدم دیگه شده !! همه ی ما رو با هم می پیچونه:khandeh!::Khandidan!:
گفتم خوبه مثل اینکه یه کار مثبت تو زندگیم انجام دادم:khandeh!: تا اینکه چند روز پیش او دوست درون گرام که صداش در نمی اومد تو منطقه 1 پشت چراغ قرمز یکی از گردن کلفت ها رو که زیادی بوق می زده از پشت BMV خوشگلش می کشه بیرون و حالشو جامیاره که دیگه مزاحم مردم نشه:Khandidan!::Khandidan!:
فک کنم یه کمی زیاده روی کردم بیش از حد برون گرا شده:khandeh!::Khandidan!::Khandidan!:
استاد حامی درون گرا بود کسی بفرستش پیش خودم:khandeh!:
"فک کنم یه کمی زیاده روی کردم بیش از حد برون گرا شده:khandeh!::Khandidan!::Khandidan!:" فک کنی:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:حتمازیاده روی کردی:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:
سلام یکی به داد من برسه من در کل کم حرفم به قول بعضی ها ناسلامتی تو یه زنی و زن یعنی وروره جادو خوب چکار کنم حتی با شوهرمم حرف نمیزنم فکرشو کن شوهرم بیشتر از من حرف میزنه من چکار کنم این سکوت بشکنه و من با شوهرم حرف بزنم 0الان برم تخم کفتر بخرم شایدی زبانم باز شد اصلا درباره ی چی باشوهرم صحبت کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کمک:Kaf: من مردم از بی حرفی :Khandidan!::Khandidan!::Gig:
فهمــيده ام که باز کردن پاکت شير از طرفي که نوشته " از اين قسمت باز کنيد" سخت تر از طرف ديگر است فهمــيده ام که هيچ وقت نبايد وقتي دستت تو جيبته روي يخ راه بري . فهمــيده ام که نبايد بگذاري حتي يک روز هم بگذرد بدون آنکه به همسرت بگويي " دوستت دارم" فهمــيده ام که مي شود دو نفر دقيقا به يک چيز نگاه کنند ولي دو چيز کاملا متفاوت ببينند. فهمــيده ام که وقتي مامانم ميگه " حالا باشه تا بعد " اين يعني " نه" فهمــيده ام که بيش تر چيزهاي که باعث نگراني من مي شوند هرگز اتفاق نمي افتند . فهمــيده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابي به سوي داشتن يک "زندگي خوب"حرکت مي کنند که از کنار آن رد مي شوند . فهمــيده ام که مديريت يعني: ايجاد يک مشکل - رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه فهمــيده ام که اگر دنبال چيزي بروي بدست نمي آوري بايد آزادش بگذاري تا به سراغت بيايد فهمــيده ام مبارزه در زندگي براي خواسته هايت زيباست اما تنها در کنار کساني که دوستشان داري و دوستت دارند! فهمــيده ام که وقتي طرف مقابل داد ميزند صدايش به گوشم نميرسد بلکه از ان رد مي شود. فهمــيده ام براي بدست آوردن چيزي که تا بحال نداشتي بايد بري کاري رو انجام بدي که تا بحال انجامش نداده بودي فهميدم كه تا دير نشده بايد يه كاري كرد تا بعد ها غصه فرصت هاي رو كه داشتي ولي استفاده نكردي رو نخوري... و بعضي وقت ها هم بايد هيچ كاري نكني تا وضع از ايني كه هست بدتر نشه.... من هنوز چيزي نفهميدم, فعلا قضيه خيلي مبهمه. فهميدم روي هيچ عقيده اي تعصب نداشته باشم چرا كه چند سال بعد ممكنه برام مسخره و خنده دار بشه و هيچ عقيده اي رو مسخره نكنم چرا كه شايد سال ها بعد آرمان زندگيم بشه. من فهميدم كه هيچ وقت اون چيزي رو كه مي خواهي به دست نمي آري و وقتي هم كه بدست اوردي ديگه اون رو نمي خواهي . فهمیدم تو این دنیا هیچ چیز اونقدر که فکر میکنیم مهم نیست
سلام.
مگه نه اینطوریه که ما با « خروج هوا » از دهان ، سخن میگیم؟
پس « سخن گفتن » عملی است که هنگام « بازدم » انجام میشود.
پس آدمهایی که زیاد سخن میگویند ، باید « بازدم » های طولانی و آرام و « دم » های سریع و کوتاهی داشته باشند. یعنی اکثر مواقع در حال « بازدم » هستند.
خوب، این جور الگوی تنفسی ، نسبت به الگوی نرمال تنفسی (که شاید فاز دم و فاز بازدم مثل هم باشند) تفاوت داره.
با توجه به نوع گازهایی که در فازهای دم و بازدم مبادله میشه و با توجه به مباحث فیزیولوژی تنفس (که بنده از اون اطلاعی ندارم) ، این تفاوت ، روی سلامت فرد اثری نداره؟
سئوال جديد فكر كنيد يكي از دوستان بسيارصميمي تان پدر يا مادر يا برادرش را از دست داده شما مي رويد تسليت بگوييد از چه شيوه هايي براي تسكين او كمك مي‌كنيد؟
برای روز سوم که معمولاً ختم مجلس عزا اعلام میشه و دور و بر عزادار هم خلوت میشه و تازه دلتنگی ها و بی تابی هاش شروع میشه به نظرم این هدیه خیلی عالیه :
اگر بشه این آیات رو بدیم خطاط با خط زیبا و جذابی روی یک کاغذ مخصوص بنویسه و قاب بگیریم و بهش بدیم فکر کنم بهترین هدیه و تسلیت هست که به نظرم دیدن و خوندن این آیات براش به شدت آرامش بخش هست (این آیات در مشکلات برای خودم که خیلی آرامش بخش هست ) :
روز چهلم هم که رسید یه کارت زیبا و شیک و بزرگ می گیرم تو مایه های رنگ مشکی که موضوع روی کارت تا جایی که امکان داره در مورد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشه یا یک طرح ساده ، جذاب و مشکی
بعد یا خودم مینویسم یا میدم خطاط چند بیت شعر در فراق امام عصر و دلتنگی های منتظران بنویسه
امثال این ابیات :
خواستم شکوه کنم به دلم بد آمد یادم افتاد کسی هست که خواهد آمد
حتم دارم کلماتش همه باران هستند حرفهایش به دل انگیزه قرآن هستند ...
ای که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
و بعد از بیت مورد نظر این کلام امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف رو می نویسم :
انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذ کرکم و لولا ذلک لنظر بکم البلاء و اصطمکم الاعداء"
ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نمیبریم ؛ که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبتها بر شما فرود می آمد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند ؛
*********************
وقتی آدم به این فکر کنه که امام زمانش که پدر واقعی امت هستند همیشه به یاد اوست و فراموشش نمی کنه و درد و غصه من درد و غصه ی ایشون هست ؛ وقتی بفهمه که اگر بخواد در فراق کسی اشک بریزه بهتره که در فراق محبوبش باشه ؛ و ... آرامش عالم به دلش میشینه و این مصیبت های بزرگ براش کوچک و قابل تحمل تر میشه
با سلام قابل توجّه کسانی که مایلند تسلیت گفتن را از علی علیه السلام بیاموزند: وَ عَزَّى قَوْماً عَنْ مَيِّتٍ مَاتَ لَهُمْ فَقَالَ ع إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ [بِكُمْ لَكُمْ بَدَأَ وَ لَا إِلَيْكُمُ انْتَهَى وَ قَدْ كَانَ صَاحِبُكُمْ هَذَا يُسَافِرُ [فَقَالُوا نَعَمْ قَالَ فَعُدُّوهُ فِي بَعْضِ [سَفَرَاتِهِ أَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَيْكُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَيْه. نهج البلاغه حکمت 357 امیر مومنان علیه السلام: مردمى را در مرگ يكى از آنان تعزيت گفت و فرمود: اين كار نه با شما آغاز گرديد، و نه بر شما به پايان خواهد رسيد. اين رفيق شما به سفر مىرفت كنون او را در يكى از سفرهايش بشماريد، اگر نزد شما بازگشت چه خوب و گرنه شما روى بدو مىآريد. و در جای دیگر: يَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَى ابْنِكَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ [ذَلِكَ مِنْكَ مِنْكَ ذَلِكَ الرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِي اللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ يَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ يَا أَشْعَثُ ابْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلَاءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَة. نهج البلاغه حکمت 291
امیر مومنان علی علیه السلام(جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش) فرمود: اى اشعث! اگر براى پسرت اندوهناكى، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاوارى، امّا اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مىشود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مىشود و تو گناه كارى. اى اشعث! پسرت تو را شاد مىساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است.
البته بکاربردن مورد اول جرأت هم می خواهد:Cheshmak:
دوستان سلام مي دانيم كه امير المؤمنين عليه آلاف التحيه و الثناء امير كلام هم هستند. همان گونه كه در علم معاني و بيان خوانديم كلام بايد از حيث كلمه و كلام بهتر نوع چينش را داشته باشند و مطابق مقتضاي حال و شرايط باشد. در واقع علم روان شناسي با ادبيات و صنايع ادبي ارتباط تنگاتنگ دارد. حضرت متناسب با افراد و شرايط و مخاطب اين تسليت ها را فرموده اند و ممكن است براي همه جا اين كشش نباشد.
سلام مدتی است که این تاپیک گرد غریبی می خوره یه سئوال جدید. یادتونه شیوه بازی خلاقیت چگونه بود؟ پست اول را ببینید اگه یادتون نیست یا تازه مهمون ما شدید http://www.askdin.com/showthread.php?t=2334
این که قرآن می فرماید زنان لباس مردان و مردان لباس زنان هستند از چه جهاتی می توانیم تشبیه کنیم؟
2- لباس وسیله زینت انسان در انظار مردم هست. همسر هم ...
3- لباس با جسم آدم ، مهربان است ( مثل چوب و سنگ و آهن خشن نیست). همسر هم ...
4- در بین تمام اشیاء موجود در محیط، لباس نزدیکترین شیء به جسم انسان است. همسر هم ...
5- لباس بسته به تغییرات محیط اطراف (گرما و سرما و ... )، تغییر ضخامت می یابد تا پیوسته بهترین شرایط را برای جسم فراهم نماید. همسر هم ...
6- لباس باید سایز بدن باشد و با ملاکهای فرهنگی و عقیدتی انسان تناسب داشته باشد. همسر هم ...
7- هر فردی، لباس را مطابق طرح و رنگ و نقش دلخواه خود انتخاب می کند. همسر هم باید با وضعیت ظاهری خود را مطابق میل همسرش فراهم نماید (البته در چارچوب شرع)
8- لباس نیاز به رسیدگی و مواظب دارد. مواظب باشیم کثیف نشود. آن را مرتب بشوییم و اتو کنیم و خوب نگهداری کنیم تا بیشتر بتوانیم از آن لباس بهرهمند شویم. همسر هم...
1- لباس عیبهای جسم آدم را می پوشاند. همسر هم ... 2- لباس وسیله زینت انسان در انظار مردم هست. همسر هم ... 3- لباس با جسم آدم ، مهربان است ( مثل چوب و سنگ و آهن خشن نیست). همسر هم ... 4- در بین تمام اشیاء موجود در محیط، لباس نزدیکترین شیء به جسم انسان است. همسر هم ... 5- لباس بسته به تغییرات محیط اطراف (گرما و سرما و ... )، تغییر ضخامت می یابد تا پیوسته بهترین شرایط را برای جسم فراهم نماید. همسر هم ... 6- لباس باید سایز بدن باشد و با ملاکهای فرهنگی و عقیدتی انسان تناسب داشته باشد. همسر هم ... 7- هر فردی، لباس را مطابق طرح و رنگ و نقش دلخواه خود انتخاب می کند. همسر هم باید با وضعیت ظاهری خود را مطابق میل همسرش فراهم نماید (البته در چارچوب شرع) 8- لباس نیاز به رسیدگی و مواظب دارد. مواظب باشیم کثیف نشود. آن را مرتب بشوییم و اتو کنیم و خوب نگهداری کنیم تا بیشتر بتوانیم از آن لباس بهرهمند شویم. همسر هم...
بسیار جالب بود
اما
خلاقیت بالاتر اینه که چیزهایی که کمتر به ذهن هم می رسه بیان شود.
یه تلاش دیگه
از اونجايي كه در عرف كفن جز لباس نيست آدم تو قبر با لباس نميره پس خودش تنهاست و اعمالش كسي كمكش نيست حتي همسرش
آدم واسه تنوع لباسش رو عوض مي كنه همسر هم بايد در رفتارش تنوعي ايجاد كنه مثلا اگه هميشه خوش اخلاقه گاهي خشن بشه :Moteajeb!:
آگه لباس ايراد پيدا كنه پيش بقالي سر كوچه نميبرنش اگر رفتار همسر هم ايرادي پيدا كنه پيش متخصص ميبرنش .
عموما هر كس توي كشور خودش با فرهنگ كشور خودش همسرداري ميكنه لباسي هم كه ميپوشه متناسب با فرهنگ كشور خودش بايد باشه . (اين كه شد شباهت لباس به همسر نه شباهت همسر به لباس:Gig: ايرادي نداره يه معكوس كننده بذاريد سر راهش بخونيدش :ok:)
آدم لباس الكترونيكي مي تونه بپوشه با ربات هم ميتونه ازدواج كنه . ازدواج با ربات ها بحث جالبيه و ربات هاي جالبي مي سازند مثلا در مواقعي به شخص ابراز احساسات ميكنه ، مقالاتش توي نت هست .
در زبان اسلامي زن و شوهر با دو كلمه متفاوت زوج و زوجه مشخص ميشن بنابراين در اسلام لباسي كه زن و مرد مي پوشن نبايد مشابه باشه
لباس از دو كلمه ل + باس تشكيل شده باس يعني اتوبوس . اتوبوس بزرگترين وسيله نقليه در دسترس هست براي رسيدن به مقصد. همسر هم بهترين وسيله هست براي رسيدن به مقاصد معنوي.:khobam:
ميگن رو چشم و هم چشمي لباس انتخاب نكنيد
ميگن به خاطر كلاس گذاشتن پيش ديگران همسر انتخاب نكنيد
لباس و همسر هر دو از موجود زنده بوجود اومدن
لباس تا شده لباس مراحلي رو طي كرده همسر هم بايد مراحل خودسازي رو طي كرده باشه
اگر كسي لباسش نجس باشه بيشتر در معرض آلودگي و نجس شدن قرار مي گيره . همسر بد هم همينطور
لباس زماني كه نو با زماني كه نو نيست فرق داره همسر هم :no:
زماني كه سرد ميشه آدم لباسش رو بيشتر مي كنه پس ...:Gig:
[/][="]موقع جنگ لباس زرهي مي پوشن پس توي مشكلات همسر بايد زرهي بشه [/][="]
[/][="]حيوانات لباس ندارن پس تفاوت همسرداري در حيوانات و انسان ميشه معني لباس در مورد همس [/][="]
[/][="]لباس براي انسان ضرورته پس همسر [/][="]
[/][="]لباس خشن نبايد باشه
لباس ها نسبت به بدو خلقت پيشرفت كردن پس همسر داري بايد پيشرفت كنه و در نتيجه نسل پيشرفت مي كنه .
[/][="]
[/][="]لباس و همسر هر دو مخلوق خدا[/][="]
ميشه رو هر دو شون آب ريخت
[/][="]
[/][="]هر دو آسيب پذير [/][="]
[/][="]در مورد هر دو شون ميشه انشا نوشت [/][="]
[/][="]قالب كلي شكل هر دو مثل همه [/][="]
[/][="]همسر[/]
[="] يعني دو نفر با يك سر يعني هماهنگ باشن . لباس و انسان هم دو تا سر ندارن يك سر دارن .
همسر يعني هم سر و راز . يعني دو نفر كه[/]
[="] هم رازند . لباس و شخص هم همينطورن . چون شخص راز داره لباس راز نداره بتابراين راز هر دو ميشه راز شخص يعني هم رازن . اگه نفهميديد چي شد زنگ بزنيد آتش نشاني
وقتی دو چیز به هم تشبیه می شوند ، منظور اینست که آن دو شی ، در کارکردها و ویژگیهای « عمده » و « اصلی » با هم شباهت دارند. و اصلاً قرار نیست که دو شی مذکور در تمام کارکردها یا همه ویژگیها مثل هم باشند. بلکه به احتمال قریب به یقین ، در کارکردها و ویژگیهای ریزتر و جزئی تر، با هم اختلاف خواهند داشت. لذا در این مواقع، باید دید کارکردها و ویژگیهای « عمده » و « اصلی » هر کدام از آن اشیاء چیست؟ کارکردهای اصلی لباس، اینهاست: پوشاندن بدن ، زینت انسان ، حفاظت از جسم در برابر عوامل محیطی.
سلام درسته در علم معانی و بیان درباره تشبیه می گویند تشبیه، مقربٌ از جهتی است و مبعدٌ از جهاتی است یعنی تشبیه از جهتی نزدیک کننده و از جهاتی دور کننده است و ما آن قسمت مورد نظر را باید توجه کنیم. مثلا وقتی می گویم علی شیر است به معنی این است که در صفت غالب شیر - شجاعت - مانند شیر است نه این که مانند شیر یال و کوپال، چنگ و دندان تیز داشته باشد و در جنگل زندگی کند و.....
فكر كنم خودم بايد با چند تا شروع كنم 1- مؤمن بايد مثل آينه صفات خوب و بد هر دو را به ما نشان دهد. 2- مؤمن بايد در نشان دادن صفات راستگو باشد. 3- در كل مؤمن بايدمانند آينه كمك كند صفات بد كم شود و صفات مثبت زياد. 4- همان گونه كه آينه پشت سر ما چيزي را نشان نمي دهد مؤمن هم بايد پيش رو از عيب ما حرف بزند نه با غيبت پشت سر چيزي بگويد. 5-..
6- همان گونه كه اگر آينه كثيف شود خوب نشان نمي دهد مؤمن هم كه آلوده به گناه شود و فطرتش غبار معصيت بگيرد حقيقت نما نيست. 7- آينه نبايد موج داشته باشد، مؤمن هم نبايد غل و غش داشته باشد و دو رو. 8- آينه نور را منعكس مي كند و زياد تر مي كند. مؤمنان هم در كنار هم قرار بگيرند مجالس پر خير و بركت مي شود. 9- مؤمن بايد متعادل باشد مانند آينه تخت اگر دچار افراط شود مانند آينه محدب حقيقت را تحريف مي كند و ما را فريب مي دهد. 10- مؤمن بايد متعادل باشد مانند آينه تخت اگر دچار تفريط شود مانند آينه محدب حقيقت را تحريف مي كند و ما را فريب مي دهد. (صراط مستقيم نه مغضوبان الهي و نه گمراهان) 11-
11- همان گونه كه رابطه ما با آينه دو طرفه است ما از آينه مراقبت مي كنيم بهترين ها را مي خريم در جاي مناسب نصب مي كنم تا نشكند و آن را تميز مي كنيم و غبار زدايي. و آينه هم در خدمت ما است، رابطه ما با مؤمن دو سويه است.
بسم الله الرحمن الرحیم یک نکته هم اینکه "مؤمن" از اسامی خداوند است: پس علاوه بر نکات مورد اشارۀ دوستان شاید از این حدیث شریف که می فرماید :"مؤمن آینۀ مؤمن است" چنین استفاده کرد که انسان مؤمن آینۀ خداست. پس شایسته است که انسان مؤمن مظهر تجلّی اسماء و صفات الهی باشد. خداوند مهربان است مؤمن نیز، خداوند کریم است مؤمن نیز، خداوند خطاپوش و خطا پذیر است مومن نیز... آینۀ مؤمن باشیم. کليک کنيـــــــــــــــــــــــــــــد
1- آینه ، نوری را که دریافت می کند ، برای خود نگه نمی دارد بلکه به محض دریافت نور، تمام آنرا به اطراف منعکس می کند.
مومن هم باید اهل انفاق باشد و هر فیض یا خیری (« نور» مظهر «ـ فیض» و « خیرات» است) را که خودش از منبع فیض دریافت می کند ، فوری و بدون درنگ به دیگران برساند. خیرات مانند: مال ، علم ، آبرو و ...
2- در یک آینه با ابعاد محدود و کوچک، تصویر فضای بزرگ و بیکرانی جا می گیرد. مومن نیز باید قلبش چنان وسیع باشد که تمام جهان را در خود جا بدهد...
3- آینه ، « حال » را نشان می دهد. نه گذشته و نه آینده را نشان نمی دهد. مومن نیز باید غم گذشته و آینده را نخورد و تمام همّ خود را برای استفاده از زمانی که نقد در دست دارد، به کار ببرد:
ما فات مضي و ما سياتيک فأين ***** قم فاغتنم الفرصة بين العدمين
4- آنچه درون آیینه است، منطبق با واقعیت خارجی است. مومن نیز باید برخوردار از علم صائب و عنصر یقین باشد و خود را از چنگ وهم رهانیده باشد.
5- مردم، چون آینه را « امین » خود می دانند ، به آن مراجعه می کنند. (اگر مردم احتمال می دانند که آینه به آنها حرف نادرستی بزند، یا مسایل آنها را به دیگران بگوید، هرگز به آن مراجعه نمی کردند). مومن نیز باید امین همه مردم (از هر گرایش و مرامی) باشد.
6- آینه حرف حق (تصویر منطبق با واقعیت خارجی) می زند و نه رشوه و نه ... و حتی شکستن آن باعث نمی شود که آن از حرف حق برگردد. مومن نیز باید سخن حق بگوید و تحت هیچ شرایطی از آن برنگردد.
7- کیفیت کار یک آینه ، بسته به میزان شفافیت آن است. هر چه گرد و غبار و لکه روی آن کمتر باشد، واقعیات خارجی را بهتر در خود جا میدهد. مومن نیز هر چه قلبش صافتر باشد و تقوا و اخلاص بیشتری داشته باشد (گرد گناهان کمتری روی دلش را گرفته باشد)، فهم قویتر و درک دقیقتری خواهد داشت:
سلام
بگذاريد يك بازي خلاقانه ديگري را شروع كنيم
در حديث داريم قلب جوان مانند زمين حاصل خيز است و پذيراي چيزي است كه به او القا مي شود از چه جهات دل جوان شبيه زمين حاصل خيز است؟
سلام
بگذاريد يك بازي خلاقانه ديگري را شروع كنيم
در حديث داريم قلب جوان مانند زمين حاصل خيز است و پذيراي چيزي است كه به او القا مي شود از چه جهات دل جوان شبيه زمين حاصل خيز است؟
[="darkslategray"]سلام
چه سوال خوبی
ج:از اونجا که تا یکی بهش میگه دوست دارم فکمیکنه باید باهاش ازدواج کنه .
کاربر مهمان خوش آمدید
تکبیر. الله اکبر الله اکبر.
حامی جان گل گفتی خداییش خانما برون گران من تومدرسه دخترانه تدریس دارم انقدر پرحرف هستند که من صدام کاملا خوابیده بسکه بلند بلند حرف زدم تا صدای منو بشنوند و ساکت بشن وحتی گاهی اوقات کار به خواهش میکشه وازشون التماس میکنم ساکت باشن ولی اثر نداره . پس باید یه راهی بدید برای ساکت کردن پرحرفا خداخیرتون بده دعاتون میکنم
سلام.....
....ممنون از جناب حامی ....لطیفه زیبایی بود....
اما در مورد جناب قاصدک باید بگویم این هم یه مشکل دیگریست...پر حرف بودن....
البته این را بگویم درمان قطعی ندارد:khandeh!:
اما شما سعی خودتان را بکنید بقیش دست خداست.....
اما یک پیشنهاد می تونم بدم....اینکه در زمان کلاس خوراکی بهشون بدید تا مشغول خوردن بشند تا حرف زدن یادشون بره....
اما بزار بگم جای ریسک داره ها یه دفعه میبینی هم حرف میزنند هم می خورند که این بار باید کلاسو تعطیل کنید:khandeh!:
اما خارج از شوخی....
ننوشتید در چه زمینه ای در آنجا کار میکنید تا بتوانیم پیشنهاد سازنده بدهیم...
اما با یک نظر سنجی و یافتن نوع فعالیت مورد پسند از طرف آنه میتوان حس شنوایی آنها را تحریک کرد...
سخت است و زمان بر.....
شما سعی کنید آنها بدنبال حرف زدن شما باشند و سکوت خودشان نه بر عکس...
...............
راستی آدمای کم حرف ما کجا هستند .....
خدایش کم حرفا را به حرف آوردن سخت از پر حرفها را ساکت کردن است...
یا علی...
سلام و درود:Gol:
خوب هستید استاد حامی:Gol: خوش میگذره:Gol: . چه خبر از نرم افزار :Gol:
چون بنده خودم آدم کم حرف و درون گرایی هستم این افراد رو درکشون می کنم:Cheshmak::khandeh!:
استاد حامی یکی از همکاراتون بهم گفت قضاوت تو آدم رو به حرف میاری!:khandeh!:
البته به این دلیل هستش که زیاد پیاده روی می کنم امّا نه روی زمین :khandeh!:
فک کنم روی اعصاب این و اون:Khandidan!:
مثل همین الان که اینجا زیادیم :Cheshmak: اگر دست استاد حامی بهم می رسید:Cheshmak: ................:khandeh!: نوازشم می کرد:Khandidan!:
می خوام براتو خاطره بگم یه خاطره ی قضاوتی !! چیزی که باعث شد قضاوت دیگه کاری به درون گرا ها نداشته باشه:khandeh!:
عرض شود که بنده یه همکلاسی داشتم از اون درون گراهای حسابی که سال تا سال صداشو نمی شنوید :Cheshmak:
استاد حامی می شد تو کلاس های مشاوره بعنوان نمونه ازش استفاده کرد:Khandidan!:
خوب دست تقدیر کاری کرد که تو یه دانشگاه و یه رشته قبول شدیم:Cheshmak: البته بنده کاری به کارش نداشتم و همیشه تو حال خودش بود !! تا اینکه یه روز می خواستم برم جایی مسیرمون یکی بود این دوست درون گرا هم مجبور شد با بنده بیاد:khandeh!:
بنده می خواستم برم پیش دوستام که همشون برون گرا هستند :khandeh!: وقتی رفتیم اونجا دوستام از دیدن این آدم درون گرا تعجب کردند گفتند این دیگه کیه!! آدم قطعی بود با این دوست شدی !! اینکه صداش در نمیاد:khandeh!:
دلم براش سوخت آخه قضاوت دل نازکه !! بهشون گفتم حالا که اینطور شد از فردا اینو هر جا رفتم باهام می برم درستش می کنم:Khandidan!:
بچه ها گفتند امکان نداره !! این تو خونشه درون گرایی !!!!!
خوب این شخص درون گرا رو قانع یا مجبورش کردم هر جا می خواد بره یا برم با بنده باشه :Cheshmak: روز به روز همنشینی با قضاوت اثرشو نشون می داد:khandeh!: تا اینکه تصمیم گرفتم ببرمش پیش دوستام و نشونشون بدم که قضاوت چیکارا بلده:khandeh!::Khandidan!:
قرار گذاشتیم بریم جایی خودم عمداً نرفتم تا اون دوست درون گرام با بقیه بچه ها بره و بنده نباشم می خواستم ببینم چقدر اخلاقش قضاوتی شده:Khandidan!::khandeh!:
وقتی بچه ها از گردش برگشتند اومدن پیش بنده دیدم حسابی شاکی اند :Khandidan!: گفتند بابا اینو چیکارش کردی اصلاً یه آدم دیگه شده !! همه ی ما رو با هم می پیچونه:khandeh!::Khandidan!:
گفتم خوبه مثل اینکه یه کار مثبت تو زندگیم انجام دادم:khandeh!: تا اینکه چند روز پیش او دوست درون گرام که صداش در نمی اومد تو منطقه 1 پشت چراغ قرمز یکی از گردن کلفت ها رو که زیادی بوق می زده از پشت BMV خوشگلش می کشه بیرون و حالشو جامیاره که دیگه مزاحم مردم نشه:Khandidan!::Khandidan!:
فک کنم یه کمی زیاده روی کردم بیش از حد برون گرا شده:khandeh!::Khandidan!::Khandidan!:
استاد حامی درون گرا بود کسی بفرستش پیش خودم:khandeh!:
یا علی
"فک کنم یه کمی زیاده روی کردم بیش از حد برون گرا شده:khandeh!::Khandidan!::Khandidan!:"
فک کنی:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:حتمازیاده روی کردی:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:
خدا را شکر می کنم که بلاخره یک شخص درون گرا اومده منزل مان، البته نه یک بار بلکه صد هزار بار؛ اصلاً هم سعی نمی کنم او را به حرف بیاورم
ساجده جان خوب دلت از برون گراها پره؟ :Cheshmak:
بهت حق میدم اخه برون گرایی هم معضلیه وخدانکنه گیر ادم پرحرف بیفتی اون وقت خدابهت رحم کنه :khandeh!:
سلام یکی به داد من برسه من در کل کم حرفم به قول بعضی ها ناسلامتی تو یه زنی و زن یعنی وروره جادو خوب چکار کنم حتی با شوهرمم حرف نمیزنم فکرشو کن شوهرم بیشتر از من حرف میزنه من چکار کنم این سکوت بشکنه و من با شوهرم حرف بزنم 0الان برم تخم کفتر بخرم شایدی زبانم باز شد اصلا درباره ی چی باشوهرم صحبت کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کمک:Kaf: من مردم از بی حرفی :Khandidan!::Khandidan!::Gig:
سلام
منم مشکل فرزانه رو دارم دوستان کمک کنید
کلا زن و شوهرا زیاد با هم صحبت نمی کنند، این مشکلی نیست، طبیعیه، نگران نباشید!:khandeh!:
دوستان تخم کفتر نخورید نه تنها که زبونتونو باز نمیکنه بلکه لال میشید:Nishkhand:
:Gig:
سلام به همه
یه سوال تا الان از زندگیتون چی فهمیدین؟؟؟
نوبتی هم باشه نوبت خودمه
فهمــيده ام که باز کردن پاکت شير از طرفي که نوشته " از اين قسمت باز کنيد" سخت تر از طرف ديگر است
فهمــيده ام که هيچ وقت نبايد وقتي دستت تو جيبته روي يخ راه بري .
فهمــيده ام که نبايد بگذاري حتي يک روز هم بگذرد بدون آنکه به همسرت بگويي " دوستت دارم"
فهمــيده ام که مي شود دو نفر دقيقا به يک چيز نگاه کنند ولي دو چيز کاملا متفاوت ببينند.
فهمــيده ام که وقتي مامانم ميگه " حالا باشه تا بعد " اين يعني " نه"
فهمــيده ام که بيش تر چيزهاي که باعث نگراني من مي شوند هرگز اتفاق نمي افتند .
فهمــيده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابي به سوي داشتن يک "زندگي خوب"حرکت مي کنند که از کنار آن رد مي شوند .
فهمــيده ام که مديريت يعني: ايجاد يک مشکل - رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه
فهمــيده ام که اگر دنبال چيزي بروي بدست نمي آوري بايد آزادش بگذاري تا به سراغت بيايد
فهمــيده ام مبارزه در زندگي براي خواسته هايت زيباست اما تنها در کنار کساني که دوستشان داري و دوستت دارند!
فهمــيده ام که وقتي طرف مقابل داد ميزند صدايش به گوشم نميرسد بلکه از ان رد مي شود.
فهمــيده ام براي بدست آوردن چيزي که تا بحال نداشتي بايد بري کاري رو انجام بدي که تا بحال انجامش نداده بودي
فهميدم كه تا دير نشده بايد يه كاري كرد تا بعد ها غصه فرصت هاي رو كه داشتي ولي استفاده نكردي رو نخوري... و بعضي وقت ها هم بايد هيچ كاري نكني تا وضع از ايني كه هست بدتر نشه....
من هنوز چيزي نفهميدم, فعلا قضيه خيلي مبهمه.
فهميدم روي هيچ عقيده اي تعصب نداشته باشم چرا كه چند سال بعد ممكنه برام مسخره و خنده دار بشه و هيچ عقيده اي رو مسخره نكنم چرا كه شايد سال ها بعد آرمان زندگيم بشه.
من فهميدم كه هيچ وقت اون چيزي رو كه مي خواهي به دست نمي آري و وقتي هم كه بدست اوردي ديگه اون رو نمي خواهي .
فهمیدم تو این دنیا هیچ چیز اونقدر که فکر میکنیم مهم نیست
سلام
من فهمیدم : این نیز بگذرد:Khandidan!:
سلام.
مگه نه اینطوریه که ما با « خروج هوا » از دهان ، سخن میگیم؟
پس « سخن گفتن » عملی است که هنگام « بازدم » انجام میشود.
پس آدمهایی که زیاد سخن میگویند ، باید « بازدم » های طولانی و آرام و « دم » های سریع و کوتاهی داشته باشند. یعنی اکثر مواقع در حال « بازدم » هستند.
خوب، این جور الگوی تنفسی ، نسبت به الگوی نرمال تنفسی (که شاید فاز دم و فاز بازدم مثل هم باشند) تفاوت داره.
با توجه به نوع گازهایی که در فازهای دم و بازدم مبادله میشه و با توجه به مباحث فیزیولوژی تنفس (که بنده از اون اطلاعی ندارم) ، این تفاوت ، روی سلامت فرد اثری نداره؟
:Moshtagh:
سئوال جديد
فكر كنيد يكي از دوستان بسيارصميمي تان پدر يا مادر يا برادرش را از دست داده شما مي رويد تسليت بگوييد از چه شيوه هايي براي تسكين او كمك مي‌كنيد؟
با سلام و تشکر از سوال خوب تون
موضوع بسیار جالبیه که تا حالا روش فکر نکرده بودم
برای روز سوم که معمولاً ختم مجلس عزا اعلام میشه و دور و بر عزادار هم خلوت میشه و تازه دلتنگی ها و بی تابی هاش شروع میشه به نظرم این هدیه خیلی عالیه :
موفق و سربلند باشید؛ ان الله مع الصابرین
روز چهلم هم که رسید یه کارت زیبا و شیک و بزرگ می گیرم تو مایه های رنگ مشکی که موضوع روی کارت تا جایی که امکان داره در مورد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشه یا یک طرح ساده ، جذاب و مشکی
بعد یا خودم مینویسم یا میدم خطاط چند بیت شعر در فراق امام عصر و دلتنگی های منتظران بنویسه
یادم افتاد کسی هست که خواهد آمد
حرفهایش به دل انگیزه قرآن هستند
...
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
و لولا ذلک لنظر بکم البلاء و اصطمکم الاعداء"
که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبتها بر شما فرود می آمد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند ؛
وقتی آدم به این فکر کنه که امام زمانش که پدر واقعی امت هستند همیشه به یاد اوست و فراموشش نمی کنه و درد و غصه من درد و غصه ی ایشون هست ؛
وقتی بفهمه که اگر بخواد در فراق کسی اشک بریزه بهتره که در فراق محبوبش باشه ؛ و ... آرامش عالم به دلش میشینه و این مصیبت های بزرگ براش کوچک و قابل تحمل تر میشه
موفق و سربلند باشید ؛
قابل توجّه کسانی که مایلند تسلیت گفتن را از علی علیه السلام بیاموزند:
وَ عَزَّى قَوْماً عَنْ مَيِّتٍ مَاتَ لَهُمْ فَقَالَ ع إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَيْسَ [بِكُمْ لَكُمْ بَدَأَ وَ لَا إِلَيْكُمُ انْتَهَى وَ قَدْ كَانَ صَاحِبُكُمْ هَذَا يُسَافِرُ [فَقَالُوا نَعَمْ قَالَ فَعُدُّوهُ فِي بَعْضِ [سَفَرَاتِهِ أَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَيْكُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَيْه. نهج البلاغه حکمت 357
امیر مومنان علیه السلام: مردمى را در مرگ يكى از آنان تعزيت گفت و فرمود: اين كار نه با شما آغاز گرديد، و نه بر شما به پايان خواهد رسيد. اين رفيق شما به سفر مىرفت كنون او را در يكى از سفرهايش بشماريد، اگر نزد شما بازگشت چه خوب و گرنه شما روى بدو مىآريد.
و در جای دیگر:
يَا أَشْعَثُ إِنْ تَحْزَنْ عَلَى ابْنِكَ فَقَدِ اسْتَحَقَّتْ [ذَلِكَ مِنْكَ مِنْكَ ذَلِكَ الرَّحِمُ وَ إِنْ تَصْبِرْ فَفِي اللَّهِ مِنْ كُلِّ مُصِيبَةٍ خَلَفٌ يَا أَشْعَثُ إِنْ صَبَرْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْجُورٌ وَ إِنْ جَزِعْتَ جَرَى عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أَنْتَ مَأْزُورٌ يَا أَشْعَثُ ابْنُكَ سَرَّكَ وَ هُوَ بَلَاءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ حَزَنَكَ وَ هُوَ ثَوَابٌ وَ رَحْمَة. نهج البلاغه حکمت 291
امیر مومنان علی علیه السلام(جهت تسليت گفتن به اشعث بن قيس در مرگ فرزندش) فرمود: اى اشعث! اگر براى پسرت اندوهناكى، به خاطر پيوند خويشاوندى سزاوارى، امّا اگر شكيبا باشى هر مصيبتى را نزد خدا پاداشى است. اى اشعث! اگر شكيبا باشى تقدير الهى بر تو جارى مىشود و تو پاداش داده خواهى شد و اگر بى تابى كنى نيز تقدير الهى بر تو جارى مىشود و تو گناه كارى. اى اشعث! پسرت تو را شاد مىساخت و براى تو گرفتارى و آزمايش بود، و مرگ او تو را اندوهگين كرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است.
البته بکاربردن مورد اول جرأت هم می خواهد:Cheshmak:
دوستان سلام
مي دانيم كه امير المؤمنين عليه آلاف التحيه و الثناء امير كلام هم هستند.
همان گونه كه در علم معاني و بيان خوانديم كلام بايد از حيث كلمه و كلام بهتر نوع چينش را داشته باشند و مطابق مقتضاي حال و شرايط باشد.
در واقع علم روان شناسي با ادبيات و صنايع ادبي ارتباط تنگاتنگ دارد.
حضرت متناسب با افراد و شرايط و مخاطب اين تسليت ها را فرموده اند و ممكن است براي همه جا اين كشش نباشد.
سلام
مدتی است که این تاپیک گرد غریبی می خوره یه سئوال جدید.
یادتونه شیوه بازی خلاقیت چگونه بود؟
پست اول را ببینید اگه یادتون نیست یا تازه مهمون ما شدید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=2334
این که قرآن می فرماید زنان لباس مردان و مردان لباس زنان هستند از چه جهاتی می توانیم تشبیه کنیم؟
1- لباس عیبهای جسم آدم را می پوشاند. همسر هم ...
2- لباس وسیله زینت انسان در انظار مردم هست. همسر هم ...
3- لباس با جسم آدم ، مهربان است ( مثل چوب و سنگ و آهن خشن نیست). همسر هم ...
4- در بین تمام اشیاء موجود در محیط، لباس نزدیکترین شیء به جسم انسان است. همسر هم ...
5- لباس بسته به تغییرات محیط اطراف (گرما و سرما و ... )، تغییر ضخامت می یابد تا پیوسته بهترین شرایط را برای جسم فراهم نماید. همسر هم ...
6- لباس باید سایز بدن باشد و با ملاکهای فرهنگی و عقیدتی انسان تناسب داشته باشد. همسر هم ...
7- هر فردی، لباس را مطابق طرح و رنگ و نقش دلخواه خود انتخاب می کند. همسر هم باید با وضعیت ظاهری خود را مطابق میل همسرش فراهم نماید (البته در چارچوب شرع)
8- لباس نیاز به رسیدگی و مواظب دارد. مواظب باشیم کثیف نشود. آن را مرتب بشوییم و اتو کنیم و خوب نگهداری کنیم تا بیشتر بتوانیم از آن لباس بهرهمند شویم. همسر هم...
بسیار جالب بود
اما
خلاقیت بالاتر اینه که چیزهایی که کمتر به ذهن هم می رسه بیان شود.
یه تلاش دیگه
فقط شباهت هست تفاوت نيست
هر كس تونست پست بالا رو بخونه در رابطه با موضوع جديد هست . از طرف مدير محترم سايت يا مدير محترم انجمن مشاوره جايزه ميگيره .
تشبيه :
آدم وقتي مي خواد بره تفريح با لباس ميره پس بدون همسر هم نبايد بره .ميگن توي خريد لباس قناعت كنيد و زياده روي نكنيد در مورد تعدد همسر هم همينطوره .
آدم به لباسش كه دستور نميده به همسرش هم نبايد دستور بده
كسي به جون لباسش نق نميزنه به همسرش هم نبايد نق نزنه .
آدم سر لباسش داد نميزنه دعواش نميكنه همسرش هم همينطور
اون موقع ها كه t4h9r1 بودم بهتر ميشد اين بازي رو انجام داد .
واسه لباسش كمد و چوب لباسي مستقل داره واسه همسرش هم منزل مستقل
مواظب لباسش هست پاره نشه كثيف نشه . مواظب همسرش هم باشه
لباس پاره ميشه با نخ و سوزن مي دوزن همسر هم دور از جونش بينهايت بار با نخ و سوزن بخيه مي زنن .
آدم با لباسش قهر نمي كنه با همسرش هم همينطور
ميگن پز لباستونو جايي نديد پز همسر هم همينطور
پولو مي ذارن تو جيب لباس پس پولشو بايد بده دست همسرش
كسي لباسشو نميزنه همسرش هم همينطور . پناه بر خدا
اگر كسي لباسش نجس بشه از آلودگي پاك ميكنه . عيوب همسر هم بايد برطرف كنه .
ميگن آدم با بهترين لباسش نماز بخونه پس همراه با بهترين لباس يعني همسرش نماز بخونه .
آدم از دست لباسش دلگير نميشه
براي بدست آوردن لباس بايد هزينه كرد
آدم توي خريد لباس جست و جو ميكنه سخت گيره
از اونجايي كه در عرف كفن جز لباس نيست آدم تو قبر با لباس نميره پس خودش تنهاست و اعمالش كسي كمكش نيست حتي همسرش
آدم واسه تنوع لباسش رو عوض مي كنه همسر هم بايد در رفتارش تنوعي ايجاد كنه مثلا اگه هميشه خوش اخلاقه گاهي خشن بشه :Moteajeb!:
آگه لباس ايراد پيدا كنه پيش بقالي سر كوچه نميبرنش اگر رفتار همسر هم ايرادي پيدا كنه پيش متخصص ميبرنش .
عموما هر كس توي كشور خودش با فرهنگ كشور خودش همسرداري ميكنه لباسي هم كه ميپوشه متناسب با فرهنگ كشور خودش بايد باشه . (اين كه شد شباهت لباس به همسر نه شباهت همسر به لباس:Gig: ايرادي نداره يه معكوس كننده بذاريد سر راهش بخونيدش :ok:)
آدم لباس الكترونيكي مي تونه بپوشه با ربات هم ميتونه ازدواج كنه . ازدواج با ربات ها بحث جالبيه و ربات هاي جالبي مي سازند مثلا در مواقعي به شخص ابراز احساسات ميكنه ، مقالاتش توي نت هست .
وقتي كسي مي خواد لباس بخره نميره مطالعه كنه و آگاهي كسب كنه بنابراين اگر بخواد ازدواج كنه نبايد بره آگاهي كسب كنه .
در زبان اسلامي زن و شوهر با دو كلمه متفاوت زوج و زوجه مشخص ميشن بنابراين در اسلام لباسي كه زن و مرد مي پوشن نبايد مشابه باشه
لباس از دو كلمه ل + باس تشكيل شده باس يعني اتوبوس . اتوبوس بزرگترين وسيله نقليه در دسترس هست براي رسيدن به مقصد. همسر هم بهترين وسيله هست براي رسيدن به مقاصد معنوي.:khobam:
ميگن رو چشم و هم چشمي لباس انتخاب نكنيد
ميگن به خاطر كلاس گذاشتن پيش ديگران همسر انتخاب نكنيد
لباس و همسر هر دو از موجود زنده بوجود اومدن
لباس تا شده لباس مراحلي رو طي كرده همسر هم بايد مراحل خودسازي رو طي كرده باشه
اگر كسي لباسش نجس باشه بيشتر در معرض آلودگي و نجس شدن قرار مي گيره . همسر بد هم همينطور
لباس زماني كه نو با زماني كه نو نيست فرق داره همسر هم :no:
زماني كه سرد ميشه آدم لباسش رو بيشتر مي كنه پس ...:Gig:
[="]بعضي ها لباس قرض ميگيرن بعضي ها عقد موقت[/][="]
[/][="]نيازي نيست به لباس بگي چي كار كنه خودش مي دونه [/][="]
[/][="]كسي بيش از حد از لباسش انتظار نداره [/][="]
[/][="]بعضي ها اينترنتي لباس مي خرن اينترنتي همسر انتخاب مي كنند [/][="]
[/][="]موقع جنگ لباس زرهي مي پوشن پس توي مشكلات همسر بايد زرهي بشه [/][="]
[/][="]حيوانات لباس ندارن پس تفاوت همسرداري در حيوانات و انسان ميشه معني لباس در مورد همس [/][="]
[/][="]لباس براي انسان ضرورته پس همسر [/][="]
[/][="]لباس خشن نبايد باشه
لباس ها نسبت به بدو خلقت پيشرفت كردن پس همسر داري بايد پيشرفت كنه و در نتيجه نسل پيشرفت مي كنه .
[/][="]
[/][="]لباس و همسر هر دو مخلوق خدا[/][="]
[/][="]هردو جامد [/]
هر دو قابل اشتعال
ميشه رو هر دو شون آب ريخت
[/][="]
[/][="]هر دو آسيب پذير [/][="]
[/][="]در مورد هر دو شون ميشه انشا نوشت [/][="]
[/][="]قالب كلي شكل هر دو مثل همه [/][="]
[/][="]همسر[/]
[="] يعني دو نفر با يك سر يعني هماهنگ باشن . لباس و انسان هم دو تا سر ندارن يك سر دارن .همسر يعني هم سر و راز . يعني دو نفر كه[/]
[="] هم رازند . لباس و شخص هم همينطورن . چون شخص راز داره لباس راز نداره بتابراين راز هر دو ميشه راز شخص يعني هم رازن . اگه نفهميديد چي شد زنگ بزنيد آتش نشانيدر مورد هر دو ميشه شباهت هاشون رو پيدا كرد
در مورد هر دو ميشه تفاوت هاشون رو پيدا كرد .
در مورد هر دوشون ميشه به شباهتشون فكر نكرد .
[/]
سلام
از کیسه خلیفه می بخشین؟؟؟؟
جمله هم اگه منظورتون اینه:
فقط شباهت هست تفاوت نيست
خب جایزه چیه؟؟؟؟
سلام
هر شی ایی ممکن است Function (کارکرد) های زیاد و مختلفی و Property (ویژگی) های متنوعی داشته باشه.
معمولاً اشیاء اطراف ما، (خصوصاً اشیاء طبیعی یا اشیایی که نیازهای ضروری تری از ما را تأمین می کنند) ، تنها یک عملکرد
ندارند.
وقتی دو چیز به هم تشبیه می شوند ،
منظور اینست که آن دو شی ، در کارکردها و ویژگیهای « عمده » و « اصلی » با هم شباهت دارند.
و اصلاً قرار نیست که دو شی مذکور در تمام کارکردها یا همه ویژگیها مثل هم باشند.
بلکه به احتمال قریب به یقین ، در کارکردها و ویژگیهای ریزتر و جزئی تر، با هم اختلاف خواهند داشت.
لذا در این مواقع، باید دید کارکردها و ویژگیهای « عمده » و « اصلی » هر کدام از آن اشیاء چیست؟
کارکردهای اصلی لباس، اینهاست: پوشاندن بدن ، زینت انسان ، حفاظت از جسم در برابر عوامل محیطی.
سلام
درسته در علم معانی و بیان درباره تشبیه می گویند
تشبیه، مقربٌ از جهتی است و مبعدٌ از جهاتی است یعنی تشبیه از جهتی نزدیک کننده و از جهاتی دور کننده است و ما آن قسمت مورد نظر را باید توجه کنیم.
مثلا وقتی می گویم علی شیر است به معنی این است که در صفت غالب شیر - شجاعت - مانند شیر است نه این که مانند شیر یال و کوپال، چنگ و دندان تیز داشته باشد و در جنگل زندگی کند و.....
سلام
خب وقتش رسیده که سئوال جدید را مطرح کنم.
در روایت آمده مؤمن آینه مؤمن است (المؤمن مرآه المؤمن) شباهت مؤمن و آینه در چیست؟
فكر كنم خودم بايد با چند تا شروع كنم
1- مؤمن بايد مثل آينه صفات خوب و بد هر دو را به ما نشان دهد.
2- مؤمن بايد در نشان دادن صفات راستگو باشد.
3- در كل مؤمن بايدمانند آينه كمك كند صفات بد كم شود و صفات مثبت زياد.
4- همان گونه كه آينه پشت سر ما چيزي را نشان نمي دهد مؤمن هم بايد پيش رو از عيب ما حرف بزند نه با غيبت پشت سر چيزي بگويد.
5-..
6- همان گونه كه اگر آينه كثيف شود خوب نشان نمي دهد مؤمن هم كه آلوده به گناه شود و فطرتش غبار معصيت بگيرد حقيقت نما نيست.
7- آينه نبايد موج داشته باشد، مؤمن هم نبايد غل و غش داشته باشد و دو رو.
8- آينه نور را منعكس مي كند و زياد تر مي كند. مؤمنان هم در كنار هم قرار بگيرند مجالس پر خير و بركت مي شود.
9- مؤمن بايد متعادل باشد مانند آينه تخت اگر دچار افراط شود مانند آينه محدب حقيقت را تحريف مي كند و ما را فريب مي دهد.
10- مؤمن بايد متعادل باشد مانند آينه تخت اگر دچار تفريط شود مانند آينه محدب حقيقت را تحريف مي كند و ما را فريب مي دهد. (صراط مستقيم نه مغضوبان الهي و نه گمراهان)
11-
سلام علیکم
شاید هم همچون آینه باشد که هر چند دلش شکسته باشد باز هم آینه بودن خویش را از دست ندهد.
یا علی ع
11- همان گونه كه رابطه ما با آينه دو طرفه است ما از آينه مراقبت مي كنيم بهترين ها را مي خريم در جاي مناسب نصب مي كنم تا نشكند و آن را تميز مي كنيم و غبار زدايي. و آينه هم در خدمت ما است، رابطه ما با مؤمن دو سويه است.
با سلام و احترام
استاد حامي حتما بايد از خلاقيت و فكر خودمون باشه؟
تقلب كردن از سايت هاي ديگه اشكالي نداره؟ :khejalati:
دوست دارم که دوست عیب مرا / هم چو آیینه پیش رو گوید
نه که چون شانه با هزار زبان / پشت سر رفته مو به مو گوید
:Gol: :ok: :Gol:
جهنم لا اشكال تقلب هم نوعي خلاقيت است:Nishkhand:
بسم الله الرحمن الرحیم
یک نکته هم اینکه "مؤمن" از اسامی خداوند است: پس علاوه بر نکات مورد اشارۀ دوستان شاید از این حدیث شریف که می فرماید :"مؤمن آینۀ مؤمن است" چنین استفاده کرد که انسان مؤمن آینۀ خداست.
پس شایسته است که انسان مؤمن مظهر تجلّی اسماء و صفات الهی باشد.
خداوند مهربان است مؤمن نیز، خداوند کریم است مؤمن نیز، خداوند خطاپوش و خطا پذیر است مومن نیز...
آینۀ مؤمن باشیم.
کليک کنيـــــــــــــــــــــــــــــد
به نام خالق آیینه ها
ایینه از اجزاء مختلفی تشکیل شده است
جیوه---------------->جلا دهنده براق
شیشه-------------->بی ریا پشت و رو یک دست و یک رو
جلا -----------------------> زیبایی دل ، عدم کتمان حقیقت و راست گویی
زیبایی-------------->وقتی به آیینه نگاه می کنیم زیبایی را در می یابیم
(برای هر کس یک مفهومی دارد)
و...
حال اگر ما این صفات را در خود پرورانیم
و در هنگام زمین خردن به جای شکست هزاران آیینه نو شویم و خوبی را
گسترش دهیم و هر تکه از ما آینه ای جدیدبرای تجربه اندوختن باشد:Gig::Gol:
آن موقع است که مومن آینه مومن است
و نور خدا را گسترش می دهد
1- آینه ، نوری را که دریافت می کند ، برای خود نگه نمی دارد بلکه به محض دریافت نور، تمام آنرا به اطراف منعکس می کند.
مومن هم باید اهل انفاق باشد و هر فیض یا خیری (« نور» مظهر «ـ فیض» و « خیرات» است) را که خودش از منبع فیض دریافت می کند ، فوری و بدون درنگ به دیگران برساند. خیرات مانند: مال ، علم ، آبرو و ...
2- در یک آینه با ابعاد محدود و کوچک، تصویر فضای بزرگ و بیکرانی جا می گیرد. مومن نیز باید قلبش چنان وسیع باشد که تمام جهان را در خود جا بدهد...
3- آینه ، « حال » را نشان می دهد. نه گذشته و نه آینده را نشان نمی دهد. مومن نیز باید غم گذشته و آینده را نخورد و تمام همّ خود را برای استفاده از زمانی که نقد در دست دارد، به کار ببرد:
4- آنچه درون آیینه است، منطبق با واقعیت خارجی است. مومن نیز باید برخوردار از علم صائب و عنصر یقین باشد و خود را از چنگ وهم رهانیده باشد.
5- مردم، چون آینه را « امین » خود می دانند ، به آن مراجعه می کنند. (اگر مردم احتمال می دانند که آینه به آنها حرف نادرستی بزند، یا مسایل آنها را به دیگران بگوید، هرگز به آن مراجعه نمی کردند). مومن نیز باید امین همه مردم (از هر گرایش و مرامی) باشد.
6- آینه حرف حق (تصویر منطبق با واقعیت خارجی) می زند و نه رشوه و نه ... و حتی شکستن آن باعث نمی شود که آن از حرف حق برگردد. مومن نیز باید سخن حق بگوید و تحت هیچ شرایطی از آن برنگردد.
7- کیفیت کار یک آینه ، بسته به میزان شفافیت آن است. هر چه گرد و غبار و لکه روی آن کمتر باشد، واقعیات خارجی را بهتر در خود جا میدهد. مومن نیز هر چه قلبش صافتر باشد و تقوا و اخلاص بیشتری داشته باشد (گرد گناهان کمتری روی دلش را گرفته باشد)، فهم قویتر و درک دقیقتری خواهد داشت:
8- آینه از روی حدس و گمان و ظن ، حرف نمی زند (تصویر نشان نمی دهد). مومن نیز هم:
سلام
بگذاريد يك بازي خلاقانه ديگري را شروع كنيم
در حديث داريم قلب جوان مانند زمين حاصل خيز است و پذيراي چيزي است كه به او القا مي شود از چه جهات دل جوان شبيه زمين حاصل خيز است؟
[="darkslategray"]سلام
چه سوال خوبی
ج:از اونجا که تا یکی بهش میگه دوست دارم فکمیکنه باید باهاش ازدواج کنه .
اما منظورتون از بازی چیه؟
[/]