بار گناهان و عذاب وجدان بی پایانم روی دوشم سنگینی می کنه

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

تبسم عشق;790080 نوشت:
سلامامیدوارم جای مناسبی تاپیک زده باشم اگر غیر از این هست بنده را عفو بفرماییدمن گناهان زیادی مرتکب شدم حق الناس زیادی روی گردنم هست که حتی نمی تونم برم ازشون حلالیت بطلبمنمازها و روزه قضای زیاد دارمبه همسرم بد کردم...گناهانم زیاده خیلی زیاد


گناهاني كه انسان مرتكب مي شود در اثر تضييع دو دسته از حقوقي است كه به عهده انسان است:

1- حق الله اصطلاحاً به حقوقي مي گويند كه خدا آن ها را بر انسان واجب كرده، وظيفه انسان قرار داده است. مثلاً نماز خواندن و روزه گرفتن حق الله است.
امام سجاد(ع) درباره حق الله مي فرمايد:
«بزرگترين حق خداوند اين است كه او را بپرستي و چيزي را شريكش نداني، و چون از روي اخلاص اين كار را كردي خدا بر عهده گرفته است كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند و آنچه از آن بخواهي برايت نگاهدارد.»(1)
حق النفس داخل در حق الله است. زيرا مراد از حق ‏النفس آن وظائفي است كه انسان نسبت به خويش دارد. هر گناهي كه انسان انجام مي دهد، در مرحله اول به نفس خويش ستم مي كند. بنابراين اگر انسان از نعمت هايي كه خداوند به او ارزاني داشته، در راه معصيت استفاده كرد، علاوه بر تضييع حق الله در مرحله اول حق نفس را پايمال كرده است.(2)

2- حق الناس به حقوقي گفته مي شود كه نسبت به انسان ديگر بايد مراعات شود، مانند حق همسايگي، حق پدر و مادر، حق استاد و معلم، حق انسان ها در اجتماع، حق مؤمنان نسبت به يكديگر، حق همسر و فرزند، حقوق مالي و آبرويي كه مربوط به ديگران است، مانند غيبت كردن، كشتن فرد بي گناه، جراحت وارد كردن كه ديه دارد.

پي نوشت ها:
1. تحف العقول،نشر كتاب خانه اسلاميه تهران، ترجمه علي اكبر غفاري، ص 261.
2. همان، از ص 361 تا ص 278.

تبسم عشق;790080 نوشت:
من توبه کردماما دلم آشوبه و همه شم از خدا میخوام من را ببخشد اما حق الناس هایم را چه کنم؟


بر اساس آن چه در تاپیک قبل گذشت :

هر حكمي كه از ناحيه خدا واجب شده باشد، حتي اگر متعلق به انسان ها باشد، حق اللّه محسوب مي شود. عدم رعايت حقوق الهي گناه محسوب مي شود. براي جبران آن، نياز به توبه است. که شما انجام داده اید. در بعضي موارد، غير از توبه، نياز به جبران و كفّاره و پرداخت جريمه است، مثلاً اگر كسي به طور عمد روزه نگرفت، غير از قضا، بايد كفاره بدهد. بنابراین سعی کنید این گونه موارد هم اگر به عهده شما هست، جبران شود.

اما در حقوق الناس که مورد سوال شما هم هست باید عرض کنم :
به طور كلي، تضييع حق الناس و طلب حلاليت از افراد غالبا دراثر تضييع دو نوع از حقوق آنها است:
1. حقوق مالي:
يعني ممكن است مال كسي از راه‏هاي مختلف مثلاً ربا، رشوه، سرقت، غصب مورد تعدّي قرار گرفته باشد يا قرضي از كسي گرفته، اما بر نگردانده است.
2. حقوق غير مالي:
مثل اين كه شخصيت و آبروي فردي كه با تهمت و غيبت، اهانت مورد تعرض قرار گرفته باشد.

در صورت اول:
اگر فرد بتواند بايد به صورت مستقيم و در غير اين صورت از هر طريقي گر چه از طريق پست و انداختن در خانه، واريز به حساب و ... بايد حقوق مالي تضييع شده را به آنها برگرداند. در اين صورت ديني به گردن ندارد.
لازم به ذكر است اگر مقدار مالي كه تضييع شده به اندازه اي باشد كه عرفا اگر شخص متوجه باشد آن را حلال نمي كند، بايد جزئيات را بيان و طلب حلاليت نمايد و اگر جزئيات را نگويد كافي نيست. اما در هر صورت، براي جبران، بايد به هر ترتيبي باشد، حقوق مالي را كه تضييع شده به صاحب مال یا وارثانش برگشت داده شود.
البته در صورتي كه به طور مسقيم طلب حلاليت كند و او پولي نخواهد، كفايت مي كند.
اگر مديون آنان را نمي شناسند يا امكان دسترسي به آنان را ندارد، با اجازه حاكم شرع ردّ مظالم نمايد.

در صورت دوم:
مثل اين كه بدي در حق آن فرد كرده باشد، براي طلب حلاليت از افراد نيازي به بيان جزئيات نيست. اي چه بسا در برخي موارد بيان جزئيات خود موجب تضييع حق ديگري شود. در همين مورد اگر حلاليت خواهي مفسده اي داشته باشد، مثلاً باعث كدورت و ناراحتي بيش تر شود، لازم نيست حلاليت خواهي شود، بلكه بايد انسان توبه كند و براي صاحب حق دعا و استغفار كند. بهتر است كاري انجام دهد و ثوابش را به او هديه نمايد. (1)

بنابراين در توبه از حق الناس، علاوه بر توبه به درگاه خدا، لازم است در صورت امكان، حقوق مردم اعم از تعدّي به مال، جان و آبرو و حيثيت آن ها كه تضييع شده، جبران شود و از وي حلاليت و رضايت گرفته شود و در صورت عذر(مثل حلاليت خواستن ازكسي كه غيبتش را كرده ايد كه باعث كدورت و ناراحتي و مفسده مي شود) براي وي دعا و استغفار كند و به نيتشان كار خير انجام دهد.

با توبه حقيقي، خداوند گناهان فرد را مي بخشد. قرآن مي فرمايد:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ؛ (1) ای کسانی که ایمان آورده اید! توبه کنید، توبه ای خالص. امید است با این کار، پروردگارتان گناهان تان را ببخشد و شما را در باغ هایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد کند».

خداوند بشارت داده که اگر توبه حقیقی باشد، توبه را قبول می کند و گناه را می آمرزد:

«وَ هُوَ الَّذي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ؛ (2) و او است که توبه بندگانش را می‌پذیرد و از گناهان شان در می گذرد».

پی‌نوشت ‌ها:
1. تحریم (66)، آیه 8.
2. شوری (42)، آیه 25.

تبسم عشق;790080 نوشت:
وقتی یادم میاد اشک تو چشمام جمع میشه من خدا رو دوست دارم خیلی زیاد دوستش دارم اما من سست ایمان و بی اراده ام و اسیر هوای نفسانی اسیر شیطان...من ایمان قوی میخوام خیلی قوی


خواهر گرامی؛
جلوی ضرر را از هر کجا که بگیرید، سودو منفعت است.کسی که مسیر زندگی را بیراهه رفته و به جای عروج وکمال، پیوسته رو به سقوط و تباهی گام برداشته و به جای "فلاح"، در مسیر "خسران" افتاده است، در حال باختن زندگی است و هر لحظه که متوجه این راه خطا و بن بست شود و به مسیر نورانی و خدایی"فطرت" برگردد،می تواند گذشته سیاه و تباه را هم جبران کند.
توبه، یک روزنه امید است و جوان توبه کار، نزد خدا عزیز و باعث مباحات خدا بر ملائک است.اگر خداوند قول داده است که توبه توابین را بپذیرد، این بزرگ ترین لطف او در حق بندگان وگشودن آن روزنه رو به روشنایی است و اگر فرموده است: "لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفرالذوب جمیعا" (1) از رحمت خدا ناامید نشوید، خداوند همه گناهان را می آمرزد. هم امیدواری می دهد وهم از نومیدی نکوهش می کند، چرا که بخشایش الهی بیش از گناه بندگان است و رحمت او پیش از غضب اوست. (2)
و هر چقدر گناهمان عظیم باشد، از رحمت بی کران و نا محدود او که عظیم تر نیست! نگاهمان به خدامی بایست یک نگاه والا و بلند باشد نه نگاه به یک انسان که ممکن است به سادگی از خطاهایمان چشم پوشی نکند. او مهربان ترین مهربان هاست و دنبال بهانه است تا مخلوقات خود را ببخشد.
خداوند، از روی مهر به بنده اش، اول او را دعوت به توبه می کند، به دل او می اندازد که برگردد، گاهی غمگینش می سازد که به فکر افتد و از غفلت درآید، گاهی مبتلا به گرفتاری و مریضی اش می کند تا رویکردش به خدا بیشتر شود وبه خودآید، گاهی مبتلایان و گرفتاران را سر راه او قرار می دهد تا تکان بخورد و برگردد. این زمینه سازی های الهی برای توبه انسان، جلوه های دیگری از رحمت اوست، تا انسان از اسارت نفس وشیطان رهاشود. به تعبیر حضرت امیر (ع): "فتح لک باب المتاب" (3) خداوند، در توبه و بازگشت را به رویت گشوده است."
مگر مي شود گنهكار، از صميم دل با نيت راستين و خالص به سوي خدابرگردد وخداوند در به رويش ببندد و او را نپذيرد؟! آيا توبه بنده، زمينه ساز گشايش پنجره اي رو به رحمت الهي نيست؟!
گناه، هر چند زياد باشد، لطف و كرم خدا بيشتر است. رابطه با خدا را بايد بر اساس وسعت كرم و گستردگي رحمت او برقرار ساخت.وقتي همه درها به روي انسان بسته شود، آغوش رحمت الهي به روي عاصيان گشوده است.

امابه شرط آنكه اين "بازگشت"، ندامت واقعي و عزم استوار باشد! چيزي كه در فرهنگ ديني از آن به "توبه نصوح" ياد مي شود. (4)

خواهر گرامي!
اين را يقين بدانيد كه آيينۀ وجودي شما با توبه كردن پاك خواهد شد.

پي نوشت ها:
1. زمر (39) آيه 53.
2. دعاي جوشن كبير (فراز 19)"يا من سبقت رحمته غضبه" اي كسي كه رحمتش بر غضبش پيشي مي گيرد.
3. نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهيدي، انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ14، تهران1378، نامه31. ص31.
4. جوادمحدثي،توبه؛ بازگشت به فطرت،(درس هايي از نهج البلاغه2)، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي مشهد؛ چاپ نهم 1387 ص1 .

امان از حق الناس که پدر آدم را در می آورد.

با سلام و احترام

خيلي از شما و از راهنمایی. شما ممنونم

خیر از دنیا و آخرت ببینید

سوره یا ذکر ها و یا چیزهایی که موجب قوی شدن ایمان میشه رو میخواستم,,, بابت حق الناس هایم پول واریز کردم و برای بقیه هم دعا میکنم و صدقه میدم,,,اما شاید من زودتر از اونها بمیرم!!!باید عذاب بکشم تا اونایی که به گردنشون حق دارم هم از دنیا برند تا متو جه بشند من یه کار خیری واسشون کردم و حلالم کنند؟!!!!

انتخاب اول;791109 نوشت:
امان از حق الناس که پدر آدم را در می آورد.

بله واقعا,,,خودمم فکر و ذهنم مشغوله:(

تبسم عشق;791111 نوشت:
سوره یا ذکر ها و یا چیزهایی که موجب قوی شدن ایمان میشه رو میخواستم,,, بابت حق الناس هایم پول واریز کردم و برای بقیه هم دعا میکنم و صدقه میدم,,,اما شاید من زودتر از اونها بمیرم!!!باید عذاب بکشم تا اونایی که به گردنشون حق دارم هم از دنیا برند تا متو جه بشند من یه کار خیری واسشون کردم و حلالم کنند؟!!!!


علمای اخلاق برای تقویت ایمان راهكارهای زیادی ذكر كرده اند. مهم ترین آن ها عبارتند از:

اولین گام: تقویت شناخت و معرفت
اولین گام در مسیر تقویت ایمان و حركت به سوی خدا و تقرّب و نزدیكی به او، تقویت شناخت و معرفت به خدا است.
هم چنین معرفت به انبیا و ائمه (ع) و كارگزاران خدا یعنی یعنی تقویت شناخت و اعتقاد به فرشتگان به عنوان كارگزاران خداوند در نظام هستی و نزول وحی و نبوت همه انبیا از حضرت آدم (ع) تا حضرت خاتم النّبیّین (ص) است . لازمه اعتقاد به مبدآ و وحی و انبیا اعتقاد به عالم برزخ و قیامت و حساب و كتاب، حشر و نشر و بهشت و جهنم است . بنا بر این جهت تقویت ايمان در همه جهات آن، تقویت شناخت و بالا بردن سطح آگاهی و اطلاعات در مورد عالم بعد از مرگ نیز ضروری است .
اگر تحقیق و تلاش انسان جهت دست‌یابی به معرفت و شناخت از آفاق و انفس به قصد حقیقت‌جویی باشد، به مقتضای آیه: «
الّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا؛(1) آن ها كه در راه ما (با خلوص نیت) جهاد كنند، قطعاً به راه‌های خود، هدایت شان خواهیم كرد» مشمول عنایت ویژه حق مطلق، قرار می‌گیرد. در مسیر دستیابی به معرفت و شناخت خداوند كه حق مطلق است، و تقویت ایمان هدایت می‌شود.

پی‌نوشت‌:
1. عنكبوت (29) آیه 69.



گام دوم : عمل صالح
لازمه شناخت و معرفت و توبه حقیقی ،پشیمانی و ناراحتی سوز آور و حسرت و اندوه جانكاه از تقصیرات و كوتاهی ها و قصورات گذشته ، عزم و تصمیم جدی بر انجام اعمال صالحی است كه پیش تر انجام نمی داده و جبران گذشته ها است. انجام واجبات و اطاعت از اوامر الهی از مهم ترین فاكتورهایی است كه باعث تقویت ایمان می شود. هر چه ایمان قوی تر شود ، عمل صالح از كمیت و كیفیت برتری برخوردار می گردد ، چنان كه هر چه عمل صالح از جهت كم و كیف فزونی یابد ، بر قوت ایمان نیز افزوده می شود .

پیامبر فرمود: «اصلُ الدین الوَرَع و رأسه الطاعه؛(1) ریشه و اساس دین و دینداری ورع و اجتناب از گناهان، و سر آن اطاعت از خداست».
ایمان بدون عمل صالح معنا ندارد.

امام صادق (ع)فرمود:«الإیمان لا یكون إلاّ بعمل؛(2) ایمان چیزی جز عمل نیست».
در حدیث دیگری كه از حضرت نقل شده آمده :«
ایمان آن است كه طاعت خدا شود و گناهی محقق نگردد». (3)

از حضرت آیت الله بهجت رضوان الله علیه سؤال كردند :
راه رسیدن به كمال چیست، فرمودند : راه رسیدن به كمال دو چیز است ، یكی بندگی خدا و انجام واجبات ؛ دیگر اجتناب از گناه و نافرمانی او .(4)

از استاد عارفان بالله ، مرحوم ملا حسینقلی همدانی دستور عملی برای سیر و سلوك و اصلاح نفس (تقویت ایمان) خواستند ، فرمود : تمام كتاب ها و آیات و روایات را كه بررسی كردم ،چیزی بیش تر و بالاتر از این نیافتم كه « گناه نكنیم»(5)

پی نوشت ها:
1. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ه.ق ، ج11 ، ص270
2. ثقه الاسلام كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، طهران، ه.ش ، ج 3 ص 55.
3. همان.
4. حسین احسانی فر ، اخلاق و تربیت ، زمینه سازان ظهور امام زمان (عج) ، 1389، ص 197.
5. همان ، ص 198.

نسیم رحمت;791107 نوشت:
لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفرالذوب جمیعا

با سلام و احترام

منظور از اسراف بر نفس چیه؟

قل یا عبادی الذین اسرفو علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفرالذوب جمیعا

چقدر خوب ... خیلی باحاله ...
ادم از مردم دزدی کنه .... 40 سال با اون پولا زندگی کنه ... بعدش هم که داشت میمرد واریز کنه به حسابشون ...

جناب نسیم رحمت ...
میگم ...

اگر یکی الان بیاد دار و ندار شما رو ببره ... شرمنده زن و بچتون بشین ... یه عمر زن و بچتون تو بدبختی زندگی کنن
دخترتون نتونه درست ازدواج کنه ... پسرتون معتاد بشه ...

بعدش هم وقتی شما 90 سالتون شد ...و یه پاتون لب گور شد و تو تخت بیمارستان بودین ... بیاد 100 میلیارد تومن بریزه به حسابتون ... ایا جبران میشه ؟

شما از کجا میدونین حق الناسی که این خانوم پایمال کردن باعث این نشده که مثلا خانواده ای از هم بپاشه ... دختری نتونه با عشقش ازدواج کنه ... پسری نتونه برای زندگیش سرمایه جمع کنه و زندگی تباه نشده ...

مارینر;791586 نوشت:
چقدر خوب ... خیلی باحاله ...
ادم از مردم دزدی کنه .... 40 سال با اون پولا زندگی کنه ... بعدش هم که داشت میمرد واریز کنه به حسابشون ...

جناب نسیم رحمت ...
میگم ...

اگر یکی الان بیاد دار و ندار شما رو ببره ... شرمنده زن و بچتون بشین ... یه عمر زن و بچتون تو بدبختی زندگی کنن
دخترتون نتونه درست ازدواج کنه ... پسرتون معتاد بشه ...

بعدش هم وقتی شما 90 سالتون شد ...و یه پاتون لب گور شد و تو تخت بیمارستان بودین ... بیاد 100 میلیارد تومن بریزه به حسابتون ... ایا جبران میشه ؟

شما از کجا میدونین حق الناسی که این خانوم پایمال کردن باعث این نشده که مثلا خانواده ای از هم بپاشه ... دختری نتونه با عشقش ازدواج کنه ... پسری نتونه برای زندگیش سرمایه جمع کنه و زندگی تباه نشده ...


عمر ر گفت از رسول خدا ص شنیدم: الاعمال بالنیات
اگر نیت این خانم بدبخت کردن آن فرد و خانواده اش نبوده، فقط باید بابت دزدی مجازات و جریمه شود.
جریمش هم رد ماله.
مالباخته هم با از دست رفتن مالش به آزمایش الهی دچار میشه، نقص مال و نفوس و اولاد و ... که در قرآن ذکر شده.

بـاران;791579 نوشت:
منظور از اسراف بر نفس چیه؟

مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند :
برخی از محققان در توضیح اسراف(1) می‌گویند: «اسراف»، به معناى تجاوز از حد در هر کاری است؛ هر چند که در خصوص خرج‌کردن مال مشهورتر است. اما در آیه مورد بحث، گویا متضمن معناى جنایت و یا معنایى نزدیک به آن نیز هست؛ زیرا با کلمه «على» متعدى شده است. بنابراین اسراف بر نفس، همان ظلم بر نفس است که به معنای ارتکاب گناه است.(2)
تقریباً بیشتر مفسران «اسراف بر نفس» را به «ارتکاب گناه» تفسیر کرده‌اند.


پی نوشت ها :

1. مفردات راغب، ماده سرف
2. ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق، ج 17، ص 279.

با سلام

حق الناس در منابع و متون اسلامي، چه در قرآن و چه در روايات معصومين ـ عليهم السّلام ـ و كتب فقهي جايگاه خاصي دارد. اقامه قسط و عدل و برقراري عدالت اجتماعي و اداي حقوق الناس يكي از عمده‌ترين اهداف بعثت پيامبران است. در اينجا چون صاحب حق مردم اند ، رعايت و ناديده گرفتن آن ارتباط مستقيمي با بحث عدالت خداوند دارد. خداوندي كه يكي از صفاتش عادل بودن است و ديني كه يكي از اصولش عدل است چگونه ممكن است حقوق انسانها برايش كم اهميت باشد. در دين اسلام حق انسانها از جهتي شايد از حق خداوند نيز مهمتر لحاظ شود بطوري كه خداوند ممكن است در روز قيامت از حق خود بگذرد اما هيچ گاه از حق انسانهاي ديگر نخواهد گذشت. البته بايدتوجه داشت كه حق الناس حق الله هم هست ، زيرا هيچ كس جز خدا اصالتا و ذاتا حقي ندارد و حقوق مردم از جانب خدا تعيين شده و تضييع آن مخالفت با حكم و حق الهي تعيين شده در حق ديگران است. «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (سوره حديد، آيه 25 ) : ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب آسماني و ميزان شناسايي حق از باطل نازل كردم تا مردم قيام به عدالت كنند (و احقاق حقوق و بسط عدل و داد به طور خود جوش از درون جامعه بشري آشكار شود).
اين نشان از آن دارد كه احترام به حقوق ديگران و اداي آن يكي از اساسي‌ترين اهداف اديان آسماني است. قرآن كريم در آيات بسياري مؤمنان را چه در باب مسائل اقتصادي و چه در باب حقوق اجتماعي و... دعوت به احترام به حقوق مردم نموده است. در اينجا تنها به دو نمونه از اين آيات اشاره مي‌نماييم.
«يا أيّها الّذين آمنوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ»؛ اي كساني كه ايمان آورده‌ايد اموال يكديگر را از طرق نامشروع و غلط و باطل نخوريد» (نساء، 29 ) ؛ يعني، هرگونه تصرف در مال ديگري كه بدون حق و بدون مجوز منطقي و عقلاني بوده باشد ممنوع شناخته شده است.
قرآن كريم، به هنگام نكوهش از قوم يهود و ذكر اعمال زشت آنان مي‌فرمايد: «...وَ أَكْلِهِمْ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ...» (همان، 161 ) : آنان در اموال مردم بدون مجوز و به ناحق تصرف مي‌كردند. (ناگفته پيداست كه مراد از اكل و خوردن، در اين آيه كنايه از هرگونه تصرف است خواه به صورت خوردن معمولي باشد يا پوشيدن و يا سكونت و يا غير آن و چنين تعبيري در زبان فارسي نيز رايج است.)بنابراين، هرگونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوي، رشوه، خريد و فروش اجناسي كه فايده منطقي و عقلاني در آنها نباشد، خريد و فروش وسايل فساد و گناه، در تحت اين قانون كلي قرار دارند. در كتب روايي نيز توجه فراواني به حق الناس شده است. به طوري كه اگر تمام روايات مربوطه جمع بندي شود، چندين جلد كتاب خواهد شد. امّا در اينجا به چند نمونه از روايات اشاره مي‌شود. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «اَمّا الظّلم الّذي لا يُتركُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ امّا ظلمي كه بخشوده نمي‌شود ظلمي است كه بعضي از بندگان خدا بر بعض ديگر مي‌كنند». (نهج البلاغه، خطبه 175 ) و در روايت ديگري آن حضرت حتي اداي حق الناس را از حق الله مهم‌تر دانسته و مي‌فرمايد: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَي حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله كانَ ذلك مؤدّياً الي القيامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و كسي كه حقوق بندگانش را رعايت كند حقوق الهي را نيز رعايت خواهد كرد».

من بیشتر حالا نگران خودمم ,,, نگران اینکه دوباره از خدا دور بشم!!!! نگران ایمان ضعیفم که خدایی ناکرده بلغزم!!!

می دونم تاپیک باید بسته بشه!
اما من حس میکنم بخشیده نشدم!!!
خدا دیگه منو دوست نداره
خدا ولم کرده
دارم زجر می کشم خدا صدامو نمیشنوه
من عاشقشم اما اون منو نمیبینه
:geristan:

تبسم عشق;794396 نوشت:
می دونم تاپیک باید بسته بشه!
اما من حس میکنم بخشیده نشدم!!!
خدا دیگه منو دوست نداره
خدا ولم کرده
دارم زجر می کشم خدا صدامو نمیشنوه
من عاشقشم اما اون منو نمیبینه
:geristan:

بسمه التوّاب

سلام خواهر خوبم

خداوند توّاب است یعنی اینکه توبه ی بنده بین دو توبه ی خداست،اوّل خداوند به بنده اش نظر لطف و رحمت می کند(حال توبه در او ایجاد می شود)

بعد بنده بر گناهانش اشک می ریزد دچار ندامت و عذاب وجدان می شود،استغفار می کند و سعی می کند که جبران کند،امّا از گناهانش خوف دارد

و البته امید دارد که خداوند او را به فضل و رحمتش ببخشد،همین حالاتی که شما دارید،پس مطمئن باشید که مورد لطف و رحمت خداوند قرار گرفته اید

و گرنه این حال در شما ایجاد نمی شد،حضرت علی علیه السلام برای توبه ی حقیقی چهار شرط بیان فرموده اند که خوب است مدّ نظر داشته باشید:

«التّوبة ندم بالقلب، و استغفار باللّسان، و ترك بالجوارح، و إضمار أن لا يعود»

توبه پشيمانى دل است، طلب آمرزش به زبان، ترك كردن گناه، و تصميم به عدم بازگشت به گناه.

شما الحمد لله دو شرط اول را دارید،حالا به جای نا امیدی بهتر است در تحقق دو شرط بعدی بکوشید و توکل به خدا و توسل

به اهل بیت را هم فراموش نکنید،حقیر را هم دعا بفرمائید.

:Gol::Gol::Gol:

[="Blue"]

antijahl;791599 نوشت:
عمر ر گفت از رسول خدا ص شنیدم: الاعمال بالنیات

سلام
سنی هستید؟[/]

موضوع قفل شده است