کاربر محترم جناب Reza-Dاز من خواستند تا این پیام را از طرف ایاشن درتاپیک ارسال نمایم:
Reza-D نوشت:
سلام به تمامی دوستان اسک دینی
دوستان عزیز ، چند وقت پیش همسر بنده بیمار شدن و در پی درمان ایشون من دیگه نتونستم به سایت بیام
بعد از بستری شدن و بررسی پزشکان ، بیماری ایشون لنفوم (نوعی سرطان) تشخیص داده شده
البته دکترها امید زیادی به درمان دارن ولی خب نیاز به زمان و تلاش زیاد داره و صد البته توکل به خدا
مرحلهء اول شیمی انجام شده و با توکل به خدا درمان رو ادامه می دیم تا انشاالله بهبودی حاصل بشه
لذا از تمام کاربران اسک دین درخواست میکنم که برای بهبودی تمام بیماران ، از جمله همسر من دعا کنن
همچنین خدمت دوستان گرامی حاضر در تاپیک شعر عرض میکنم که تا بهبودی همسرم ، نمیتونم خدمتگذار شما باشم
انشاالله تمام بیماران شفا پیدا کنن
به حق محمد و آل محمد
خداوند همه بیماران مخصوصا همسر محترم ایشان را شفا بدهد
14 هزار صلوات برای این منظور نذر کردم،هر یک از دوستان که تمایل دارند،می توانند در این نذر شریک
شوند و در همین تاپیک اعلام بفرمایند
سلام
از تمام دوستانی که دعا میکنن و به فکر همسر بنده هستن تشکر میکنم. بخصوص سرکار خانم "حبیبه"
من هم 1000 صلوات رو به عهده میگیرم تا توی نذر سهیم باشم
برامون دعا کنید دوستان
سلام.
کاربران گرامی همون طوری که چند شب قبل گفتم مشکل خیلی شدید و بزرگی گرفتار من و خانواده ام شده.
زیاد توسل و دعا کردم، نذر 14 هزار صلوات کردم که اگر مشکل حل شد نذرم رو ادا کنم
از چندتا از سادات متدین هم خواستیم دعا کنن
اینجا هم از همه دوستان خواهش و التماس دارم دعا کنید این مشکل که از بخت بد من این روزهای نزدیک به ازدواجم بوجود اومده حل بشه
دکتر ایشان ، پزشک و جراح مشهور پاکستانی ، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار می شد ، با عجله به فرودگاه رفت .
بعد از پرواز ، ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فروداضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ...
بعد از فرود هواپیما ، دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت : من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه ، برای من برابر با جان خیلی انسانهاست و شما می خواهید من 16 ساعت ، تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟
یکی از کارکنان گفت : جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید می تونید یک ماشین دربست بگیرید تا مقصد شما ، سه ساعت بیشتر نمانده است ...
دکتر ایشان ، با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه ، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوریکه ادامه دادن برایش مقدورنبود ...
ساعتی رفت تا این تا اینکه احساس کرد دیگه راه راگم کرده خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی به راهش ادامه داد که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد .
کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی راشنید : بفرما داخل هرکه هستی ، در باز است …
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند . پیرزن خنده ای کرد و گفت : کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ، ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تاخستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری .
دکتر از پیرزن تشکرکرد و مشغول خوردن شد ، درحالی که پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود . که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هرازگاهی بین نمازهایش او را تکان میداد .
پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود، که دکتر به او گفت : بخدا من شرمنده این لطف و کرم و اخلاق نیکوی شما شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود.
پیرزن گفت : و اما شما ، رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش شما را کرده است . ولی دعاهایم همه قبول شده است بجز یک دعا
دکتر ایشان گفت : چه دعایی ؟ پیرزن گفت : این طفل معصومی که جلو چشم شماست نوه من است که نه پدر دارد و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا از علاج آن عاجز هستند . به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست ، ولی او خیلی از مادور هست و دسترسی به او مشکل است و من هم نمیتوانم این بچه را پیش او ببرم .
میترسم این طفل بیچاره و مسکین خوار و گرفتار شود پس از الله خواسته ام که کارم را آسان کند .
دکترایشان در حالی که گریه میکرد گفت :
به والله که دعای تو ، هواپیماها را ازکار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت . تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند و من بخدا هرگز باور نداشتم که الله عزوجل با یک دعایی این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا میکند. و بسوی آنها روانه میکند.
وقتی که دستها از همه اسباب کوتاه میشود ، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می ماند .
کاربر مهمان خوش آمدید
با نام و یاد دوست
سلام علیکم
کاربر محترم جناب Reza-D از من خواستند تا این پیام را از طرف ایاشن درتاپیک ارسال نمایم:
خداوند همه بیماران مخصوصا همسر محترم ایشان را شفا بدهد
آمین :Gol:
بسمه الشافی
با سلام و ادب
خدا را به حق محمد و ال محمد صلی الله علیه و اله قسم می دهیم که همه بیماران
از مؤمنین و مؤمنات را شفای عاجل عنایت بفرماید خاصه همسر جناب Reza-D برادر بزرگوارمان را.
14 هزار صلوات برای این منظور نذر کردم،هر یک از دوستان که تمایل دارند،می توانند در این نذر شریک
شوند و در همین تاپیک اعلام بفرمایند.با تشکر
:Gol:
هرچند بنده لایقی نیستم ولی دعا کردن از من استجابتش از خدای رحمان.شما هم برای بنده دعا بفرمایید
سلام هزارتا صلوات برای من.ان شالله همه ی مریضا رو خدا شفا بده
بسمه المجیب
با سلام و ادب خواهرم
لطفا از جانب من هم نایب الزیاره باشید،التماس دعا
:Gol::Gol::Gol:
[="Purple"]
سلام ...
از شنیدنش ناراحت شدم...
ان شالله هرچه زودتر سلامتی شونو به دست بیارن اگر لایق باشم برای بهبودی ایشون دعامیکنم ...
حبیبه جان منم هزارتا صلوات میفرستم ... ان شالله زودتر شفا پیدا کنن
تبسم جان برای خانم آقا رضا دعا کنید ...[/]
سلام و ادب
واقعا ناراحت شدم
ان شالله به زودی شفا پیدا کنند.
دعاگوشون هستم
اللهم اشف کل مریض
سلام
ان شالله من هم 1000صلوات میفرستم
سلام خواهر عزیز .چشم حتما فقط خواهش میکنم شما هم دعا کنید خداوند از گناهان من بگذره ودعای این بنده
روسیاه خودش رو قبول کنه اخه دعای گناهکار که قبول نیست.منم قول میدم تک تک اسم عزیزانی رو که نوشتم با اسم براشون دعاکنم
سلام تبسم گرامی
به قول حافظ:
حافظ وظیفه ی تو دعا گفتن است و بس
در بند آن مباش که نشنید یا شنید
البته در مورد دعای شما برای ملتمسین دعا،لطف است نه وظیفه.
تبسم لطف کن ما را دعا کن
از این بندِ بلا، لطفا رها کن
دعای غیر حتما مستجاب است
برای آتش سوزان چو آب است
از لطف و محبت شما متشکرم.
:Gol::Gol::Gol:
[="Arial"][="Black"]انشا.. همه ی مریضا شفا پیدا کنن :Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:
حبیبه خانوم منم هزار تا صلوات میفرستم انشا.. زودتر خوب شن :Doaa:[/]
چشم حتما.ان شالله به زودی لباس عافیت برتن کنند
[="Tahoma"][="Black"] طاهر;772787 نوشت:
سلام
یامن اسمه دوا و ذکره شفا
در حرم حضرت معصومه (س) برای سلامتیشون دعا میکنم
خانم حبیبه سهم منم 500 تا صلوات[/]
باسلام
انشاءالله هر چه زودتر بهبودی حاصل بشه
۱۰۰۰ صلوات
از تمام دوستانی که دعا میکنن و به فکر همسر بنده هستن تشکر میکنم. بخصوص سرکار خانم "حبیبه"
من هم 1000 صلوات رو به عهده میگیرم تا توی نذر سهیم باشم
برامون دعا کنید دوستان
بسمه المجیب
با سلام سهم فعلی بنده هم از نذر 1000 صلوات .
6500 صلوات مانده است.
هل من ناصر ینصرنا؟
با سلام
ان شاءالله که هر چه سریعتر سلامتیشونو بدست بیارن
1000 صلوات
بسمه الشافی
باقی مانده ی صلوات
5400
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]سلام
منم 400 تا صلوات می فرستم:Gol::Gol::Gol:[/]
سلام.
کاربران گرامی همون طوری که چند شب قبل گفتم مشکل خیلی شدید و بزرگی گرفتار من و خانواده ام شده.
زیاد توسل و دعا کردم، نذر 14 هزار صلوات کردم که اگر مشکل حل شد نذرم رو ادا کنم
از چندتا از سادات متدین هم خواستیم دعا کنن
اینجا هم از همه دوستان خواهش و التماس دارم دعا کنید این مشکل که از بخت بد من این روزهای نزدیک به ازدواجم بوجود اومده حل بشه
[="Arial"][="Black"]انشا.. مشکلات همه حل بشه :hey::hey::hey::hey:[/]
بسمه الشافی
باقی مانده ی صلوات
5000
سلام.منم 500تا میفرستم.
ان شاءالله خدا شفاشون بده.
[="Indigo"]سلام و عرض ادب
منم 500 تا میفرستم.
و من الله التوفیق[/]
بسمه الشافی
باقی مانده ی صلوات
4000
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و الرحمه
یا من اسمه دواء و ذکره شفاء إشف کل مریض بحق الحجه(ع)
1000صلوات ان شاء الله
[="Navy"]سلام وعرض ادب
من 1000تاصلوات برای خانم اقارضابه امیدخدامیفرستم.(نمیدونم باقی مونده یانه)
ازدوستانی هم که حرم میرن خیلی التماس دعا دارم وهمچنین دعاسرنماز ازهمه بزرگواران.[/]
منم 100 تا صلوات برای همسر آقا رضا میفرستم
امیدوارم که زود تر خوب شن
100 تا هم برای زندگی آقا مهران صلوات میفرستم که از این گرفتاری خلاص شن و به زندگیشون برسن
[="Arial Black"][="Blue"] فریاد سکوت;773355 نوشت:
سلام
من نیز هم...
علاوه بر اینا 100صلوات برای عاقبت بخیری همه اسکدینیا...[/]
سلام دوستان
لطفا برای منم دعا کنید شدیدا محتاج دعاهاتون هستم
منم ان شاالله هزار تا صلوات برای حل شدن مشکل کاربران reza-d , mehrant میفرستم
بسمه الشافی
سلام و عرض ادب و همینطور
تشکر از همه ی بزرگوارانی
که در ختم صلوات شرکت کردند.
باقیمانده:
900 صلوات
سلام
بنده هم 50 صلوات می فرستم برای حاجت روایی دوستان عزیز.
مشکلی دارم که از همه دوستان التماس دعا دارم، امیدوارم فراموش نکنید.
بعد از پرواز ، ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فروداضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم ...
بعد از فرود هواپیما ، دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت :
من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه ، برای من برابر با جان خیلی انسانهاست و شما می خواهید من 16 ساعت ، تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟
یکی از کارکنان گفت :
جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید می تونید یک ماشین دربست بگیرید تا مقصد شما ، سه ساعت بیشتر نمانده است ...
دکتر ایشان ، با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه ، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوریکه ادامه دادن برایش مقدورنبود ...
ساعتی رفت تا این تا اینکه احساس کرد دیگه راه راگم کرده خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی به راهش ادامه داد که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد .
کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی راشنید : بفرما داخل هرکه هستی ، در باز است …
دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند .
پیرزن خنده ای کرد و گفت : کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی ، ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تاخستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری .
دکتر از پیرزن تشکرکرد و مشغول خوردن شد ، درحالی که پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود .
که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هرازگاهی بین نمازهایش او را تکان میداد .
پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود، که دکتر به او گفت :
بخدا من شرمنده این لطف و کرم و اخلاق نیکوی شما شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود.
پیرزن گفت : و اما شما ، رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش شما را کرده است .
ولی دعاهایم همه قبول شده است بجز یک دعا
دکتر ایشان گفت : چه دعایی ؟
پیرزن گفت : این طفل معصومی که جلو چشم شماست نوه من است که نه پدر دارد و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا از علاج آن عاجز هستند .
به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست ، ولی او خیلی از مادور هست و دسترسی به او مشکل است و من هم نمیتوانم این بچه را پیش او ببرم .
میترسم این طفل بیچاره و مسکین خوار و گرفتار شود پس از الله خواسته ام که کارم را آسان کند .
دکترایشان در حالی که گریه میکرد گفت :
به والله که دعای تو ، هواپیماها را ازکار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت . تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند و من بخدا هرگز باور نداشتم که الله عزوجل با یک دعایی این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا میکند. و بسوی آنها روانه میکند.
سلام.منم ان شاالله 100 صلوات به نیت شفا و رفع مشکلات این دوستان..
سلام من هم صدصلوات برای برطرف شدن همه ی درمونده های شیعه میفرستم.
ان شاء الله که آفتاب طلوع نکرده مشکلشون برطرف بشه
سلام و عرض ادب
650 صلوات باقی مونده سهم بنده
اللهم اشف کل مریض
بسمه المجیب
با سلام و ادب
از شما و همه ی بزرگواران متشکرم.
ان شاالله تعالی همگی شما و هر حاجتمندی
به فضل و رحمت خدا حاجت روا شود.
اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
:Gol::Gol::Gol:
به نام یگانه مهندس هستی
قبولی در امتحانات الهی و این ماه(که پر از امتحانات دنیوی است):ok:
التماس دعا از همه بزرگواران
دوستان سلام
با یاد خدا بنده هم درخواست 3000 صلوات برای نیتم دارم. :Gol:
ممنون اگر کمکم کنید.
ان شالله خدا یاری کند...فعلا100صلوات ان شالله بنده میفرستم
[="Navy"]سلام واحترام
دوستان خیلی محتاجم به دعاهای قشنگتون.
خیلیییییییییییییی
التماس دعا[/]
سلام
ان شالله حاجت روا
500صلوات
[="Arial"][="Black"] yaHosseinDS;773808 نوشت:
انشا... حاجت روا بشین.
منم 500 تا صلوات واسه نیتتون میفرستم[/]