اگه شیعیان راست میگویند پس این آیه؟ [تطبیق آیه سوم سوره زمر بر شیعیان]

تب‌های اولیه

219 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ببخشید جناب ohfreedom ...
اونجور که من متوجه شدم بحث سه قسمته ...
----------------------------------------------------------------
1- آیا اساس توسل کردن درست هست یا نه ؟
2- آیا به یک انسان فوت شده میتوان توسل کرد ؟
3- آیا امامان ما شایسته توسل کردن هستند یا نه ؟

که برای هر کدوم از این حالت ها دوستان برای اثباتش دلایل زیادی آوردن ... مشگل شما کدوم قسمت هست ...
1- آیا اساسا توسل رو قبول ندارین ؟
2- آیا از نظر شما نمیتوان به یک انسان فوت شده توسل کرد ؟
3- آیا امامان رو لایق توسل کردن نمیدونین ؟

جهت رو مشخص کنین ؟؟؟

رحیق مختوم;318088 نوشت:
حسن بن ابراهيم ابو على الخلال كه شيخ حنابله در عصر خود بود مى‏گفت: ما همّنى أمر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسلت به إلّا سهل اللّه لى ما احب. «2» هيچ امر مهمى براى من اتفاق نيافتاد مگر اينكه به زيارت قبر موسى بن جعفر رفتم و به از متوسّل شدم، خداوند آنچه را مى‏خواستم به آسانى در اختيار من گذاشت.

خدا را شکر شما تحصیلات حوزوی دارید و نیازی نیست به فارسی برایتان ترجمه کنم در باب این حدیث آمده است:

أحمد بن جعفر بن حمدان بن مالك القطيعي راوي المسند ثقة مأمون ، ولكنه اختلط في آخره . قال ابن الصلاح في مقدمته في معرفة من خاط في آخر عمره من الثقات : (( أبو بكر بن مالك القطيعي رواي مسند أحمد وغيره اختل في آخر عمر وخرف حتى كان لا يعرف شيئا مما يقرأ عليه )) [ ص 222 ] ، وذكره العلائي في المختلطين [ ص 6 ] .

قال الذهبي في ميزان الاعتدال : (( صدوق في نفسه مقبول تغير قليلا قال الخطيب لم نر احدا ترك الاحتجاج به وقال الحاكم ثقة مامون وقال ابو عمرو بن الصلاح اختل في اخر عمره حتى كان لا يعرف شيئا مما يقرا عليه ذكر هذا أبو الحسن بن الفرات قلت فهذا القول غلو واسراف وقد كان أبو بكر اسند اهل زمانه مات في اخر سنة ثمان وستين وثلاثمائة وله خمس وتسعون سنة )) [ ص 221 / 1 ] .

وقال الحافظ ابن حجر في اللسان : (( وإنكار الذهبي على بن الفرات عجيب فإنه لم ينفرد بذلك فقد حكى الخطيب في ترجمة أحمد بن أحمد المسيبي يقول قدمت بغداد وأبو بكر بن مالك حي وكان مقصودنا درس الفقه والفرائض فقال لنا بن اللبان الفرضي لا تذهبوا إلى بن مالك فإنه قد ضعف واختل ومنعت ابني السماع منه قال فلم يذهب إليه قلت كان سماع أبي علي بن المذهب منه لمسند الإمام أحمد قبل اختلاطه أفاده شيخنا أبو الفضل بن الحسن )) [ ص 145 / 1 ] .

قلت : فهذه الحكاية لا تصح لاختلاط القطيعي ، وهذا لا يطنع في مسند الامام أحمد لأن القطعي قد عمر حتى بلغ 95 سنة وقد حديث بالمسند قبل الاختلاط ومن الذين سمعوا منه قديما (( فممن سمع منه في الصحة أبو الحسن الدارقطني وأبو حفص بن شاهين وأبو عبد الله الحاكم وأبو بكر البرقاني وأبو نعيم الأصبهاني وأبو علي بن المذهب )) [ الكواكب النيرات ص 20 ] .

أما القاضي أبو محمد الحسن بن الحسين بن محمد بن رامين الإستراباذي قال الخطيب في ترجمة ابن رامين : (( وكان صدوقا فاضلا صالحا سافر الكثير ولقي شيوخ الصوفية وكان يفهم الكلام على مذهب الأشعري والفقه على مذهب الشافعي ومات ببغداد في سنة عشرة وأربعمائة )) [ ص 300 / 7 ] .

فين وفاة ابن رامين والقطيعي 42 سنة ، فاحتمال أنه سمع منه في حال الاختلاط كبيرا جدا ، والقاعدة في حكم رواية المختلطين هو التوقف حتى يتبين وقت السماع هل هو قبل الاختلاط أو بعد وفي مثالنا هذا لم يتبين لنا وقت السماع ، ولدينا ما يرجع انه سمع منه أثناء الاختلاط وهو عدد السنوات الكبيرة بين وفاتيهما ولم يذكر ابن رامين ضمن من سمع منه قبل الاختلاط .

قلت : لو صح هذا عن الخلال فما هو الخلال حتى يحتج بفعله كما أنه ليس ثم فيه دليل على صحة هذا الفعل إذ الأصل هو الكتاب والسنة ولا اجتهادات وتجارب الناس ، فكلام وفعل العلماء يستدل له ، ولا يستدل به كما هو معروف عند أهل العلم .

kheymegahabalfazl;318091 نوشت:
واقعا جالبه شما با اين ضريب هوشيتون چطوري داريد علوم سياسي مي خونيد شما يه روز مياييد با تفسير به راي آيات شيعه رو تكفير مي كنيد كه چرا توسل مي كنه بعد كه براي شما دليل توسل محرز ميشه براي فرار از نفس موضوع جريان رو تغيير ميديد ميگيد توسل كه مشكل نداره بنا به سنت رسول متوسل به قبر نبايد شد اما مي توان متوسل به فرد زنده شد تا ديروز كه مي گفتيد براي توسل ما به سنت كار نداريم فقط آيات سنت ممكنه روايات تحريفي نقل كنه و مصونيت نداره ممكنه از سطل آشغال هاي تسنن برداشته باشيد

فکر کنم تمام این سایت می دونند که اهل سنت با توسل به مردگان مشکل دارند و نه زندگان.
بنده هم بارها از مادرم در خواست دعای خیر به درگاه الله داشته و دارم زیرا ایشان تا به این لحظه زنده است.

بهلول;318092 نوشت:
براستی این روایت است یا جوک یعنی مادر مومنین نمیدانسته اثر جنابت نجس است و باید ابکشی شود .

اثر جنابت بعد از خشک شدن قابل برداشتن با نوک ناخن است و بهتر آن است که با دست خیس بر آن بکشیم. اما در مورد اثر چنابت خشک نشده باید حتما با آب برداشته و پاک گردد.

علی مع الحق;318096 نوشت:
ممنون از ادب شما ... ظاهرا آثار سوختگی تماس با برنامه کلمه طیبه همچنان در جای خود باقیست!

منظورتون برای آقای یزدانی است که فردای اون روز با بنده تماس گرفت که شرمنده تند رفتیم و توهین کردیم بهتون؟؟؟

واسه همین توی برنامه ی زنده ی بعدی باز ازم عذرخواهی کردند گرچه هنوز باهاشون کار دارم.

علی مع الحق;318096 نوشت:
اين روايت که الباني نيز آن را تصحيح کرده است، ثابت مي‌کند که آن شخص در کنار عائشه بوده (نزديک‌ترين مکان نسبت به او ) و محتلم شده است.

اولا ممنونم که در مورد مادر خود اینگونه فکر می کنید.
دوما اگر بپذیریم "عند" به همان معنی ای است که شما می گویید پس چرا در ادامه گفته است ملحفه را با خانه عایشه باز پس فرستاد؟

علی مع الحق;318100 نوشت:
سند روایت: عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ در این روایت که آوردید رجل کیست؟؟؟ حالا دیدی ذهن تو فاسد است نه بنده؟!!!

اگر منظورتان روایتی است که در بالا آمده جلد و صفحه ی آن را ذکر کردم. اگر منظورتان روایتی دیگر است لطفا آن را بنویسید.

دوستان شما هم روایت را نوشتند بنده خودم گشتم راویان را پیدا کردم و بررسی کردم.
کمی تلاش کنید برادر من

نقل قول:
شما لينك سوال مورد نظرت رو همینجا بگذار تا بنده پاسخ بدهم

سوال نبوده سوال هاي زيادي بوده در تاپيك چرا نام علي در قرآن نيامده

رحیق مختوم;318104 نوشت:
ضعف سند حديث بوسيله عمل سيره عقلا جبران ميشود كمي هم علم درايه و رجال بخوانيد بد نيست

در علوم اهل سنت تا به حال چنین نشیده بودم!!!

رحیق مختوم;318104 نوشت:
آقا جان تنها فرقه ايي كه با توسل از همه اقسامش مخالفند گروه وهابيون هستند شما چرا خودتان را آلوده به اين مسائل ميكنيد ؟؟؟

برادر من عموم اهل سنت مخالف هستند.
شما چگونه بر عقاید ما بر خود ما آگاه ترید؟؟؟

رحیق مختوم;318104 نوشت:
دست از ملا لقطي بودن برداريد به محض اينكه روايت يا حديثي آورده ميشود بصورت ديجيتال يك دقيقه بعدش ضعيف و قوي بودنش رو براي ما مي‌آوريد

اولا بررسی سندی روایت کاری ملا لقطی نیست، دوما شما هم می توانید با 2 تا نرم افزار و 4 تا سایت به راحتی سند ها را بررسی کنید.

رحیق مختوم;318104 نوشت:
صدها روايت و احاديث از همان كتب معتبر شما برايتان آورده ايم نتوانستيد نقضش كنيد به محض اينكه يه روايت ضعيف مي بينيد آن را در بوق و كرنا ميكنيد كه فلان و بهمان بابا جان شما هنوز جواب پست هاي ما رو در چند صفحه قبل نداديد حضرتعالي هنوز جواب ما در تايپيكهايي كه در اثبات ولايت و جانشيني امير المومنين علي عليه السلام از كتب معتبر شما آورده ايم نداديد و آنقدر طفره رفتيد و بحثهاي الكي و بي ثمر كرديد كه تا اينكه تايپيكها قفل شد و به بهانه قفل شدن تايپيكها بالاخره مطالبات ما را به ما نداديد

برادر من یک نفره دارم به شبهات و گفته های 4-5 نفر توی سایت جواب می دهم.
مشت هم نمونه ی بار است برادر.
وقتی 3 تا روایت ضعیف است و 4 تا از اونها خطاب به زندگان هستند از بنده انتظار دارید چه کار کنم؟؟؟

ftmh_mohammadi;318106 نوشت:
ببخشید جناب ohfreedom ... اونجور که من متوجه شدم بحث شامل دو قسمته ... ---------------------------------------------------------------- 1- آیا اساس توسل کردن درست هست یا نه ؟ 2- آیا به یک انسان فوت شده میتوان توسل کرد ؟ که برای هر کدوم از این حالت ها دوستان برای اثباتش دلایل زیادی آوردن ... مشگل شما کدوم قسمت هست ... 1- آیا اساسا توسل رو قبول ندارین ؟ 2- آیا از نظر شما نمیتوان به یک انسان فوت شده توسل کرد ؟

برادر من اساسا ما با توسل به مردگان مشکل داریم.
شما به انسانی زنده متوسل شو و از ایشان طلب دعای خیر کن کسی از شما ایرادی نمی گیرد.

ohfreedom;318107 نوشت:
اولا ممنونم که در مورد مادر خود اینگونه فکر می کنید.
دوما اگر بپذیریم "عند" به همان معنی ای است که شما می گویید پس چرا در ادامه گفته است ملحفه را با خانه عایشه باز پس فرستاد؟

خیلی تند رفتید
در جواب باید بگویم این را علمای شما گفته اند در نتیجه شمایید که مادرتان را فاحشه میدانید
شما چاره ای ندارید جز اینکه بپذیرید والا علمایتان را نفی کرده اید

ohfreedom;318107 نوشت:
اگر منظورتان روایتی است که در بالا آمده جلد و صفحه ی آن را ذکر کردم. اگر منظورتان روایتی دیگر است لطفا آن را بنویسید.

دوستان شما هم روایت را نوشتند بنده خودم گشتم راویان را پیدا کردم و بررسی کردم.
کمی تلاش کنید برادر من


این سند روایتی است که از کتاب شیعه آوردید.
ohfreedom;318084 نوشت:
زراره از امام باقر عليه السلام نقل مى‌كند........فرمود: رسول خدا صلى الله عليه وآله با مخالفين ازدواج كرد، و داستان زن نوح و زن لوط (را نيز كه) ميدانى چه بوده «آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند»؟ من عرض‌كردم: رسول خدا مانند من نبوده، همانا زنى داشته كه به حكمش اقرار داشته و به دين او اعتراف مى‌كرد؟ آن حضرت به من فرمود: در باره آن خيانت كه در گفتار خداى عز و جل (در همان آيه است كه فرمايد): «ولى به آن دو خيانت كردند» چه نظر دارى؟ (آيا خداوند) مقصودى جز فاحشه ندارد .رسول خدا صلى الله عليه وآله نيز با فلانى ازدواج كرد گفتم: خدا امر شما را درست گرداند؛ آيا به من دستور مى‌دهيد كه بروم و طبق دستور شما (با مخالفين) ازدواج كنم؟ فرمودند اگر مى‌خواهى ازدواج كنى، با زنان بلهاء (از مخالفين) ازدواج نما! زنان پرده‌نشين با عفت.(الأصول من الكافي، ج2، ص402)

شما که روایت میاورید از چی میترسید که راوی را نشون نمیدهید؟؟

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ
در این روایت که آوردید رجل کیست؟؟؟ این روایت مرسل است

در ضمن سوالها رو دور نزنید قبلا هم بارها اینکا رو کردید کاری نکنید به جای فری یه وقتی صدایت کنیم فراری

علی مع الحق;318072 نوشت:
شما همون خطا را قبول کنید بقیش پیشکش

سوال: آیا اولی الامرتان عمر معصوم از خطا بود یا طبق گفته خودش اگر امام علی (ع) نبود هلاک میشد؟؟

معاویه و یزید بماند..

علی مع الحق;315212 نوشت:
پاسخ ما:

اولا :

علامه مجلسى از كتاب اختيار معرفه الرجال شيخ طوسى نقل مى كند که:

پريشان كردن مو يا بلند كردن دست و حالاتى از اين قبيل كه دعا كننده به درگاه خداوند خود را به اين حالت در مى آورد تأثير در استجابت دعا يا نفرين دارد. منافاتى هم با عصمت آن حضرت ندارد

ثانیا:

مراد از گفتار حضرت زهرا(س)قطعا از پریشان کردن مو, انجام اين عمل در برابر نامحرم نیست چرا که از شان دختر رسول اکرم(ص)این کار بعید است

ثالثا:

تهديد به نفرين کسی و يا حتى نفرين كردن هم منافاتى با عصمت حضرت زهرا(س) ندارد.

پريشان كردن مو براى زن مناسب حالت دعا مى باشد،
روايتى است كه امام صادق(ع) به خواهرشان به جهت مريضى فرزندش مى فرمايد: «لباست را بپوش و به پشت بام برو سپس مقنعه ات را بردار تا موهايت آشكار شود، سپس اين دعا را بخوان». خواهر امام صادق(ع)اين عمل را انجام مى دهد و در همان ساعت فرزندش خوب مى شود(بحار، ج 92، ص 10)

سوال ما از شما:

[="blue"]1-[/]طبق فتواي بزرگان اهل سنت، هر کس به يکي از أصحاب به ويژه همسران رسول خدا صلي الله عليه وآله طعن بزند و به آنان دشنام دهد، زنديق است و بايد کشته شود.
از طرف ديگر در صحيح مسلم و همچينن صحيح سنن أبي داود تهمت بسيار زشتي به ام المؤمنين عائشه زده شده است و آن اين که او مردان غريبه را در خانه خود راه مي‌داد، آن مردان شب را تا صبح در خانه عائشه (طبق گفته الباني در کنار عائشه) مي‌گذراندند و صبح با حالت احتلام از آن‌جا خارج مي‌شد
اتاق عائشه آن قدر كوچك بوده است كه وقتي رسول خدا صلي الله عليه وآله مي‌خواستند نماز بخوانند، مجبور مي شدند، پاي عائشه را جمع كنند
و ديگر کارشناس وهابي ادعا کرده که اين اتاق حد اکثر دو متر در يک متر بوده است.

در چنين اتاق کوچکي چطور ممکن است که مردان غريبه وارد و شب تا صبح آن جا مانده باشند و صبح نيز با حالت احتلام آن جا را ترک کنند؟
آيا نقل اين قضيه تهمت به همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله نيست؟ کسي که چنين تهمتي به وي زده است، چه حکمي دارد؟ آيا نيز زنديق است و خارج از ملت اسلام؟
نظر شما در باره اين توهين زشت نسبت به عائشه چيست؟ آيا اهل سنت که صحيح مسلم را صحيح‌ترين کتاب بعد از قرآن مي‌دانند، به عائشه توهين نکرده‌اند؟

[="blue"]2-[/]طبق اعتقاد اهل سنت، تمام صحابه عادل هستند و هيچکدام از آن‌ها عمدا دروغ نمي‌گويند . از طرف ديگر در صحيح بخاري و مسلم آمده است که تعدادي از أصحاب که در جنگ بدر حاضر بودند و جزء السابقون الأولون هستند و در بيعت رضوان نيز حاضر بوده‌اند؛ از جمله حسان بن ثابت و مسطح بن أثاثه و ... به عائشه اتهام فحشاء زده‌اند .
آيا آن‌ها نيز عادل هستند و راست گفته‌اند؟ اگر همه صحابه عادل هستند؛ پس آن‌ها بايد حقيقت را در باره عائشه گفته باشند. اگر دروغ گفته‌اند و به همسر پيامبر تهمت فحشاء زده‌اند؛ پس عادل نيستند.
پاسخ شما از اين قضيه چيست؟

[="blue"]3-[/]نظرتان در مورد نسب ابوبکر و عمر که در کتابتان طبق روایت زیر آمده چیست؟؟؟

[spoiler] حدثنا محمد بن عَمْرِو بن خَالِدٍ الْحَرَّانِيُّ حدثني أبي ثنا بن لَهِيعَةَ عن أبي الأَسْوَدِ عن عُرْوَةَ قال أبو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ اسْمُهُ عبد اللَّهِ بن عُثْمَانَ بن عَامِرِ بن عَمْرِو بن كَعْبِ بن سَعْدِ بن تَيْمِ بن مُرَّةَ شَهِدَ بَدْرًا مع رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم وَأُمُّ أبي بَكْرٍ رضي اللَّهُ عنه أُمُّ الْخَيْرِ سَلْمَى بنتُ صَخْرِ بن عَامِرِ بن عَمْرِو بن كَعْبِ بن سَعْدِ بن تَيْمِ بن مُرَّةَ بن كَعْبِ بن لُؤَيِّ بن غَالِبِ بن فِهْرِ بن مَالِكٍ.
الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج 1 ص 51، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
رواه الطبراني وإسناده حسن.
الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ص 40، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ.
اين روايت ثابت مي‌کند که پدر ابوبکر با دختر برادر خود ازدواج کرده است که قطعا ازدواجي است حرام و غير شرعي و حتي در زمان جاهليت نيز چنين ازدواج‌هايي سابقه نداشته است.
تعدادي از بزرگان اهل سنت تصريح کرده‌اند که مادر ابوبکر دختر عموي او بوده است:
وأمه : أم الخير سلمى بنت صخر بن عامر بن عمرو بن كعب بن سعد بن تيم بن مرة بن كعب , وهي ابنة عم أبي بكر الصديق .
إبن منده الأصبهاني ، أبو عبد الله محمد بن إسحق (متوفاى395هـ) ، فتح الباب في الكنى والألقاب ، ج 1 ص 107، تحقيق : أبو قتيبة نظر محمد الفاريابي ، ناشر : مكتبة الكوثر - السعودية - الرياض ، الطبعة : الأولى ، 1417هـ - 1996م.
قلت لابن داب من أم أبي بكر فقال أم الخير هذا اسمها وهي ابنة عم أبي بكر.
الأنصاري ، أبو عبد الله محمد بن علي بن أحمد بن حديدة (متوفاى1381هـ)، المصباح المضيء في كتاب النبي الأمي ورسله إلى ملوك الأرض من عربي وعجمي، ج 1 ص 32، تحقيق : محمد عظيم الدين ، ناشر : عالم الكتب - بيروت - 1405هـ.[/spoiler]

نقل قول:

فکر کنم تمام این سایت می دونند که اهل سنت با توسل به مردگان مشکل دارند و نه زندگان.
بنده هم بارها از مادرم در خواست دعای خیر به درگاه الله داشته و دارم زیرا ایشان تا به این لحظه زنده است.

مگر برادران سني مكتب يا حكمت جديد خلق كرده اند كه شما ميگي با توسل به مرگان مشكل دارند و نه زندگان ببين داري به اهل تسنن توهين مي كني حواست باشه
والا تا اونجايي كه همه خوننده هاي اين سايت مي دونن اين تاپيك رو رفيق به ظاهر سني شما راه انداخت و اساس بحثش اين بود كه با توسل و وسيله قرار دادن مشكل داشتند البته ايشون باز هم ميگم با رجوع به آيات تفسير به راي مي كردند
بچه ها من يكي جوابم رو گرفتم شما ها رو نمي دونم با توجه به حرف هاي ohfreedom پيامبر دچار اشتباه شدند كه فرمودند من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها می‌گذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمی‌شوند

پس بنابراين با گفته هاي ohfreedom ما كه به مردگان يعني اهل بيت رجوع كنيم چون زنده نيستند نمي توانند حل مشكلات و حوائج كنند در نتيجه پيامبر هم مي تواند دچار اشتباه شود چون گفته به اهل بيت چنگ زندي و عصمت پيغمبر رو ايشان مانند رفيقشان كه شيعه و سني را كافر دانستند بعد نقض در آيات خدا كردند زير سوال بردند
خسته نباشيد چه قدرت تحليلي تو دانشگاه هم با اين منطق مسائل سياسي منطقه و فرامنطقه رو تحليل و بررسي مي كنيد؟

ftmh_mohammadi;318106 نوشت:
ببخشید جناب ohfreedom ...
اونجور که من متوجه شدم بحث سه قسمته ...
----------------------------------------------------------------
1- آیا اساس توسل کردن درست هست یا نه ؟
2- آیا به یک انسان فوت شده میتوان توسل کرد ؟
3- آیا امامان ما شایسته توسل کردن هستند یا نه ؟

که برای هر کدوم از این حالت ها دوستان برای اثباتش دلایل زیادی آوردن ... مشگل شما کدوم قسمت هست ...
1- آیا اساسا توسل رو قبول ندارین ؟
2- آیا از نظر شما نمیتوان به یک انسان فوت شده توسل کرد ؟
3- آیا امامان رو لایق توسل کردن نمیدونین ؟

جهت رو مشخص کنین ؟؟؟

كلا جهت ندارند چون به دنبال طرح شبه و پاسخ گويي نيستند هدف و جهت يك چيز است:
اختلاف افكني بين تشيع و تسنن

خوب جناب ohfreedoom :
شما تو صحبتاتون میگین که اصل توسل درست هست ولی نباید به یک مرده توسل کرد ... دوستان مثال های زیادی از توسل به مردگان آوردن ... که شما اونها رو قبول نکردین .

از طرفی شما هم در جریان هستین که پس از جنگ بدر حضرت محمد سرشون رو درون چاه کردند و خطاب به مردگان فرمودند {... ای عتبه/ ای شیبه/ ای امیه/ ای ابوجهل . ..آیا آنچه را که پروردگار به شما وعده داده بود حق و پابرجا یافتید؟ ...در این موقع گروهی از مسلمانان به پیامبر گفتند: آیا کسانی را که مرده اند صدا میزنید؟ پیامبر فرمود: شما از آنان شنواتر نیستید }
پس مسلما امامانمون دعاهای ما رو میشنون و فکر میکنم اینقدر قابل باشن که خدا براشون ارزش قایل باشه ...

و یه چیزه دیگه :
در بدترین بدترین بدترین حالت ها ... شما میتونین ما رو محکوم کنین به اینکه به یک امام شهید شده { و زنده با گوشهایی شنوا } توسل میکنیم ... این صحبت کافر بودن شیعه از کجا در اومده

نقل قول:

رادر من اساسا ما با توسل به مردگان مشکل داریم.
شما به انسانی زنده متوسل شو و از ایشان طلب دعای خیر کن کسی از شما ایرادی نمی گیرد.

اگر ميشه دلايل خودتون رو البته مستند و بدون تفسير به راي مطرح كنيد كه چرا ما نميتوانيم نياز هاي خود را ازمردگان استمداد كنيم در صورتي كه از زندگان مي توانيم
يه سوال ديگه هم داشتم آيا پيغمبر با توجه به اينكه در قيد حيات نيست مي تواند براي ما رفع مشكلات و حاجت كند يا نه؟؟؟


نقل
نوشته اصلی توسط : ftmh_mohammadi

ببخشید جناب ohfreedom ... اونجور که من متوجه شدم بحث شامل دو قسمته ... ---------------------------------------------------------------- 1- آیا اساس توسل کردن درست هست یا نه ؟ 2- آیا به یک انسان فوت شده میتوان توسل کرد ؟ که برای هر کدوم از این حالت ها دوستان برای اثباتش دلایل زیادی آوردن ... مشگل شما کدوم قسمت هست ... 1- آیا اساسا توسل رو قبول ندارین ؟ 2- آیا از نظر شما نمیتوان به یک انسان فوت شده توسل کرد ؟

نقل قول:

برادر من اساسا ما با توسل به مردگان مشکل داریم.
شما به انسانی زنده متوسل شو و از ایشان طلب دعای خیر کن کسی از شما ایرادی نمی گیرد.


اولا كه شما با توسل به مردگان مشكل داريد يا اهل سنت؟؟
الان اگر ما به انسان زنده توسل كنيم كي؟ و چه سنت و مذهب و قانوي مي خواهد مانع شود كه شما مي گيد كسي از شما ايرادي نمي گيرد؟

ohfreedom;318109 نوشت:

شما به انسانی زنده متوسل شو و از ایشان طلب دعای خیر کن کسی از شما ایرادی نمی گیرد.

با سلام.

کجای قران گفته ،از فرد بخواه دعا نماید،.......انچه در قران اصلیت دارد،واسطه قرار دادن است،مردم پیامبر را واسطه بین خود و خدا قرار می دادن برای مغفرت....و این ایه نیز نه مقید به حیات است نه به مرگ بلکه کلی است،این را علمای اهل سنت نیز بیان نموده اند....

برادران یوسف نیز پدر خود را واسطه قرار دادن....

واسطه بودن که دیگر ارتباطی به زنده و مرده بودن ندارد،...هر چند بنا بر نقل و عقل پیامبران در عالم قبر زنده اند و حیاتی برتر از شهیدان دارند...

-------------------------------------

علی مع الحق;318110 نوشت:
خیلی تند رفتید در جواب باید بگویم این را علمای شما گفته اند در نتیجه شمایید که مادرتان را فاحشه میدانید شما چاره ای ندارید جز اینکه بپذیرید والا علمایتان را نفی کرده اید

علمای ما درست گفته اند شما برداشتتان منفی است.

علی مع الحق;318110 نوشت:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ رَجُلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ در این روایت که آوردید رجل کیست؟؟؟ این روایت مرسل است

این رو بروید از صاحب اصول کافی بپرسید که آیا رجل شخضی مجهول است و یا لقب شخصی معروف است؟
بنده جواب گوی کتب خودم هستم و نه شما

علی مع الحق;318110 نوشت:
سوال: آیا اولی الامرتان عمر معصوم از خطا بود یا طبق گفته خودش اگر امام علی (ع) نبود هلاک میشد؟؟ معاویه و یزید بماند..

جواب داده ام کمی پست ها را نگاه کنید.

علی مع الحق;318110 نوشت:
اولا : علامه مجلسى از كتاب اختيار معرفه الرجال شيخ طوسى نقل مى كند که: پريشان كردن مو يا بلند كردن دست و حالاتى از اين قبيل كه دعا كننده به درگاه خداوند خود را به اين حالت در مى آورد تأثير در استجابت دعا يا نفرين دارد. منافاتى هم با عصمت آن حضرت ندارد ثانیا: مراد از گفتار حضرت زهرا(س)قطعا از پریشان کردن مو, انجام اين عمل در برابر نامحرم نیست چرا که از شان دختر رسول اکرم(ص)این کار بعید است ثالثا: تهديد به نفرين کسی و يا حتى نفرين كردن هم منافاتى با عصمت حضرت زهرا(س) ندارد. پريشان كردن مو براى زن مناسب حالت دعا مى باشد، روايتى است كه امام صادق(ع) به خواهرشان به جهت مريضى فرزندش مى فرمايد: «لباست را بپوش و به پشت بام برو سپس مقنعه ات را بردار تا موهايت آشكار شود، سپس اين دعا را بخوان». خواهر امام صادق(ع)اين عمل را انجام مى دهد و در همان ساعت فرزندش خوب مى شود(بحار، ج 92، ص 10)

شما دینتان را از مجلسی و امثالهم می گیرید مشکل ما نیست.
ما از الله می گیریم و الله این اجازه را به ما نداده است که ناموسمان سر را برهنه کند و سینه را چاک بزند.

گرچه ما باور داریم هرگز این روایت صحیح نیست و قاموس و اندازه دختر نبی مکرم بیش از این حرف ها است.

علی مع الحق;318110 نوشت:
طبق فتواي بزرگان اهل سنت، هر کس به يکي از أصحاب به ويژه همسران رسول خدا صلي الله عليه وآله طعن بزند و به آنان دشنام دهد، زنديق است و بايد کشته شود. از طرف ديگر در صحيح مسلم و همچينن صحيح سنن أبي داود تهمت بسيار زشتي به ام المؤمنين عائشه زده شده است و آن اين که او مردان غريبه را در خانه خود راه مي‌داد، آن مردان شب را تا صبح در خانه عائشه (طبق گفته الباني در کنار عائشه) مي‌گذراندند و صبح با حالت احتلام از آن‌جا خارج مي‌شد اتاق عائشه آن قدر كوچك بوده است كه وقتي رسول خدا صلي الله عليه وآله مي‌خواستند نماز بخوانند، مجبور مي شدند، پاي عائشه را جمع كنند و ديگر کارشناس وهابي ادعا کرده که اين اتاق حد اکثر دو متر در يک متر بوده است. در چنين اتاق کوچکي چطور ممکن است که مردان غريبه وارد و شب تا صبح آن جا مانده باشند و صبح نيز با حالت احتلام آن جا را ترک کنند؟ آيا نقل اين قضيه تهمت به همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله نيست؟ کسي که چنين تهمتي به وي زده است، چه حکمي دارد؟ آيا نيز زنديق است و خارج از ملت اسلام؟ نظر شما در باره اين توهين زشت نسبت به عائشه چيست؟ آيا اهل سنت که صحيح مسلم را صحيح‌ترين کتاب بعد از قرآن مي‌دانند، به عائشه توهين نکرده‌اند؟

بسیار واضح و در 4 روایت آوردم که این مشکل از ذهن کثیف انسان های هوس پرور است که برداشت اشتباه می کنند.
وقتی در روایت به عینه آمده است که شخص مهمان ملحفه را شست و به خانه ی عایشه باز پس فرستاد دیگر ما باقی بهانه ای بیش نیست از ذهن های هوس پرور.

علی مع الحق;318110 نوشت:
طبق اعتقاد اهل سنت، تمام صحابه عادل هستند و هيچکدام از آن‌ها عمدا دروغ نمي‌گويند . از طرف ديگر در صحيح بخاري و مسلم آمده است که تعدادي از أصحاب که در جنگ بدر حاضر بودند و جزء السابقون الأولون هستند و در بيعت رضوان نيز حاضر بوده‌اند؛ از جمله حسان بن ثابت و مسطح بن أثاثه و ... به عائشه اتهام فحشاء زده‌اند . آيا آن‌ها نيز عادل هستند و راست گفته‌اند؟ اگر همه صحابه عادل هستند؛ پس آن‌ها بايد حقيقت را در باره عائشه گفته باشند. اگر دروغ گفته‌اند و به همسر پيامبر تهمت فحشاء زده‌اند؛ پس عادل نيستند.

مشکل اینه که شما فکر می کنید عدالت و عصمت یکی هستند.
بحث عدالت و معصومیت جداست.
در ضمن حضرت محمد بر این تهمت زنندگان حد جاری کرده اند.

علی مع الحق;318110 نوشت:
حدثنا محمد بن عَمْرِو بن خَالِدٍ الْحَرَّانِيُّ حدثني أبي ثنا بن لَهِيعَةَ عن أبي الأَسْوَدِ عن عُرْوَةَ قال أبو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ اسْمُهُ عبد اللَّهِ بن عُثْمَانَ بن عَامِرِ بن عَمْرِو بن كَعْبِ بن سَعْدِ بن تَيْمِ بن مُرَّةَ شَهِدَ بَدْرًا مع رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم وَأُمُّ أبي بَكْرٍ رضي اللَّهُ عنه أُمُّ الْخَيْرِ سَلْمَى بنتُ صَخْرِ بن عَامِرِ بن عَمْرِو بن كَعْبِ بن سَعْدِ بن تَيْمِ بن مُرَّةَ بن كَعْبِ بن لُؤَيِّ بن غَالِبِ بن فِهْرِ بن مَالِكٍ. الطبراني، ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج 1 ص 51، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م. رواه الطبراني وإسناده حسن. الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاى 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ص 40، ناشر: دار الريان للتراث/‏ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ. اين روايت ثابت مي‌کند که پدر ابوبکر با دختر برادر خود ازدواج کرده است که قطعا ازدواجي است حرام و غير شرعي و حتي در زمان جاهليت نيز چنين ازدواج‌هايي سابقه نداشته است. تعدادي از بزرگان اهل سنت تصريح کرده‌اند که مادر ابوبکر دختر عموي او بوده است: وأمه : أم الخير سلمى بنت صخر بن عامر بن عمرو بن كعب بن سعد بن تيم بن مرة بن كعب , وهي ابنة عم أبي بكر الصديق . إبن منده الأصبهاني ، أبو عبد الله محمد بن إسحق (متوفاى395هـ) ، فتح الباب في الكنى والألقاب ، ج 1 ص 107، تحقيق : أبو قتيبة نظر محمد الفاريابي ، ناشر : مكتبة الكوثر - السعودية - الرياض ، الطبعة : الأولى ، 1417هـ - 1996م. قلت لابن داب من أم أبي بكر فقال أم الخير هذا اسمها وهي ابنة عم أبي بكر. الأنصاري ، أبو عبد الله محمد بن علي بن أحمد بن حديدة (متوفاى1381هـ)، المصباح المضيء في كتاب النبي الأمي ورسله إلى ملوك الأرض من عربي وعجمي، ج 1 ص 32، تحقيق : محمد عظيم الدين ، ناشر : عالم الكتب - بيروت - 1405هـ.

گرچه اعمال جاهلیت برای ما هیچگونه ملاکی ندارند اما از شما می خواهم که احادیث را جهت بررسی به صورت کامل و در تایپکی مجزا بیان فرمائید.

ftmh_mohammadi;318113 نوشت:
{... ای عتبه/ ای شیبه/ ای امیه/ ای ابوجهل . ..آیا آنچه را که پروردگار به شما وعده داده بود حق و پابرجا یافتید؟ ...در این موقع گروهی از مسلمانان به پیامبر گفتند: آیا کسانی را که مرده اند صدا میزنید؟ پیامبر فرمود: شما از آنان شنواتر نیستید }

حضرت ابراهیم هم زمانی که بت های زمان را شکستند خطاب به بت ها گفتند برخیزید و از خود دفاع کنید!!!
آیا بت ها می شنوند؟؟؟

همه می دانیم که مرگ و خواب برادر هستند!
چگونه ممکن است انسان مرده چیزی را بداند که انسان خوابیده نمی داند؟؟؟

نقل قول:
حضرت ابراهیم هم زمانی که بت های زمان را شکستند خطاب به بت ها گفتند برخیزید و از خود دفاع کنید!!!
آیا بت ها می شنوند؟؟؟

همه می دانیم که مرگ و خواب برادر هستند!
چگونه ممکن است انسان مرده چیزی را بداند که انسان خوابیده نمی داند؟؟؟

مقصود حضرت محمد از بیان اون صحبت این بود که بدانید و آگاه باشید که مردگان هم میشنوند .
مقصود حضرت ابراهیم از بیان اون صحبت ها این بود که به بتی دل بسته اید که نمشنود و قدرتی ندارد .

شما واقعا فرق بین ایندو را متوجه نمیشوید ؟؟؟ قصدتون از این فریب کاری چی هست ؟؟؟ میخواین چی رو حفظ کنین ؟؟؟

اگر میخواهید برید در مورد حرفام فکر کنید تا بعدا دوباره با هم صحبت کنیم وگرنه اگر بخواین اینجوری استدلال بیارین ... شرمنده ... من دیگر ادامه نمیدم .

به نام خدا

سلام علیکم

به استحضار دوستان شرکت کننده در بحث میرساند ، موضوع به کارشناس محترم ارجاع شد ، لذا تا زمان پاسخگویی کارشناس محترم تاپیک بسته خواهد بود .
با تشکر از همکاری و پیگیری دوستان

ohfreedom;318109 نوشت:
نقل قول:
در علوم اهل سنت تا به حال چنین نشیده بودم!!!

جناب ohfreedom عدم الوجدان لايدل علي عدم الوجود
اهل تسنن چون راه حق و حقيقت را بر خودشون بستن باب علم بر اونها سد شد و الا همچنانكه اشاره كردم برويد و در كتب درايه و رجال علماي شيعي بچرخيد و ببينيد كه باب علم تا قيام قيامت باز است
نقل قول:

برادر من عموم اهل سنت مخالف هستند.
شما چگونه بر عقاید ما بر خود ما آگاه ترید؟؟؟
عموم اهل سنت مخالف نيستند بلكه فقط وهابيون مخالفند همچنانكه دلايلش را در پست هاي آغازين اين تايپيك براتون آوردم ولي متاسفانه اصلا جوابي به مطالبات ما نداديد

نقل قول:

اولا بررسی سندی روایت کاری ملا لقطی نیست، دوما شما هم می توانید با 2 تا نرم افزار و 4 تا سایت به راحتی سند ها را بررسی کنید.
بنده سي سال در نرم افزار ها و سايتها نمي چرخم تا مانند شما هر چه نوشتند را بياورم بنده خود اصل كتاب را بررسي مي كنم و تايپ و ... وارد انجمن ميكنم شنيدن و ديدن از سايت و نرم افزار كي بود مانند ديدن از خود كتاب :khaneh:

نقل قول:

برادر من یک نفره دارم به شبهات و گفته های 4-5 نفر توی سایت جواب می دهم.
مشت هم نمونه ی بار است برادر.
وقتی 3 تا روایت ضعیف است و 4 تا از اونها خطاب به زندگان هستند از بنده انتظار دارید چه کار کنم؟؟؟
بزرگوار راه به جايي نخواهيد برد و مطمئن باشيد اين حرفها فقط بيشتر و بيشتر شما را از مطالب منزوي مي كند بدنبال حقيقت علم باشيد العلم نور يقذفه الله علي قلب من يشاء

نقل قول:

برادر من اساسا ما با توسل به مردگان مشکل داریم.
شما به انسانی زنده متوسل شو و از ایشان طلب دعای خیر کن کسی از شما ایرادی نمی گیرد
تنها گروهي كه مخالف توسل چه با مردگان و چه زندگان هستند وهابيون هستند و حقير به شما اكيدا سفارش ميكنم خودتان را در اين جهنم سوزان وهابيون خودتون رو غرق نفرمائيد شما هنوز به سوالات ما در تايپيك هاي مذكور نداديد

ohfreedom;318139 نوشت:
حضرت ابراهیم هم زمانی که بت های زمان را شکستند خطاب به بت ها گفتند برخیزید و از خود دفاع کنید!!!
آیا بت ها می شنوند؟؟؟

همه می دانیم که مرگ و خواب برادر هستند!
چگونه ممکن است انسان مرده چیزی را بداند که انسان خوابیده نمی داند؟؟؟

با سلام و عرض ادب

اولا: مکرر گفته شد که در بحث توسل با ابعاد گسترده آن اختلاف دو طرف شیعی و سنی ندارد، که در یک طرف تفکرات اهل سنت قرار بگیرد و در طرف مقابل آن تفکرات شیعی؛ بلکه اعتقاد به توسل در تمام فرق اهل سنت وجود دارد؛ هر چند که مخالفین با طرح این عنوان که این گرایشات در تفکر صوفیان وجود دارد قصد به کرسی نشاندن سخن خویش را دارند ولی اگر حقیقت اینچنین باشد باید گفت اهل سنت و جماعت منحصر در تفکرات سلفی معاصر است و بقیه طوایف از دامنه ی تسنن خارج هستند.[1]

ثانیا:اینکه جنابعالی و ما در عالم خواب متوجه اتفاقات رخ داده در خارج نیستیم؛ دلیل بر فراگیری آن در همه افراد نخواهد بود، واین استقرائی ناقص است. علاوه بر اینکه کسی می تواند میان خواب و مرگ مقایسه نماید که خود طعم مرگ را چشیده باشد و به آن عالم منتقل شده باشد، نه اینکه بخواهد تمام خصوصیات عالم خواب را با عالم پس از مرگ مقایسه نماید.[2]

ثالثا: مشکل شما و بقیه افرادی که بدون اطلاع دردام تبلیغات سلفیون افتاده اید این است که اصالت را به وجود مادی انسان داده اید و از حقیقت روح غافل شده اید؛ در حالی که هیچ یک از کارهای اولیای الهی متوقف بر جسمشان نبوده است؛ بلکه آنچه اصالت داشته است روح مطهرشان بوده است که باذن الله منشاء تصرفات بوده است، و روح نیز امری باقی است و ارواح مطهر اولیاء درآن عالم به مراتب از عالم ملک قوی تر خواهد بود.[3]

رابعا: در نفی سخن شما سخنرانی جناب مولوی خیر شاهی کافی است.

وی در سخنانی کرامت خلیفه دوم نسبت به خویش را بیان می دارد که مضمون سخنان وی اینچنین است:
1)امسال قصد حج بیت الله را داشتم ولی موفق بدان نشدم، از این بابت بسیار ناراحت بودم که چرا موفق نشدم به زیارت رسول خدا صلی الله علیه وآله بروم وآنحضرت را ببینم و به حضرت عمر سلام بدهم.[4]

2)بعد از ایام حج شخصی از زاهدان در حالی که نه من او را می شناختم و نه او من را می شناخت، با من تماس گرفت او نمی دانست که من امسال قصد زیارت خانه خدا را داشته ام. او به هنگام صحبت گریه کرد و گفت: من شش سال پی در پی به حج مشرف شدم ولی امسال نتوانستم، روز عرفه شد زاهدان برایم جهنم شد گفتم به روستا بروم ، آنجا هم طاقت نیاوردم به سمت زاهدان حرکت کردم که وسط راه ماشین پنچر شد.

3)از ماشین پیاده شدم که پنچری ماشین را بگیرم سنگی برداشتم که ناگاه مار 60 سانتی زیر آن دیدم، خواستم او را بکشم دیدم خود را لارج داد و نوشت عمر؟!!!. او را رها کردم رفتم پنچری ماشین را گرفتم دوباره آمدم دیدم مار سر خود را به سمت قبله نموده و دوباره نوشته عمر؟!و...او را مانند شخص محترمی دفن نمودم.

4)به منزل آمدم خوابیدم بلافاصله دیدم در عرفاتم و آمده ام به طواف خانه خدا ،رفتم زیر آب زمزم؟! که در این حال کسی دستش را بر شانه من گذاشت،گفت حاجی اسلامی؟!گفتم بله،گفت این هفتیمن سالی است که به حج آمدید؟ گفتم بله، شما؟

5)گفت من همان کسی هستم که به احترام نام من مار را نکشتی.گفتم شما حضرت عمر هستید گفت بله من عمر هستم.

6)گفتم چرا احرام پوشیده اید؟ گفت شما خیر شاهی را می شناسید؟قرار بوده به مکه بیاید و نتوانسته و من از طرف او احرام پوشیده و به جای او طواف انجام می دهم.

7)یک پیام و یک امانتی دارم. به او سلام مرا برسان واین آب زمزم را به او بده و به او بگو حجت ادا شده و در قیامت اگر رسول خداصلی الله علیه وآله به من حق شفاعت بدهد تو را شفاعت می کنم.

در این سخنان صرف از نظر از صحت و بطلان آن، بیان اعتقاداتی است که قابل توجه اند.

اطلاع عمر از احوالات محبینش، به گونه ای که از جزئیات نیز با خبرند.
محبت موجودات نسبت به عمر.
تصرف عمر در عالم کون به گونه ای که آب زمزم را برای یکی از محبینش می فرستند.

موفق باشید.

:Gol:----------------------------------------------------------------------------------:Gol:

[1]. البته اگر جایگاه ائمه شیعه نبود و امر منحصر در دیدگاه تسنن می گشت آن موقع می دیدیم که توسل یکی از ارکان اعتقادی و ایمانی از طرف سلفیون نیز می گشت .

[2].صرف نظر از خوابهایی که در مورد اموات است که در خوابهای صادقه اطلاع آنها از عالم ملک مشهود است.

[3]. در توسل، ما به ارواح مطهر اولیای الهی متوسل می شویم ودر راس اولیای الهی نیز وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه واله قرار دارند که فرمودند: علم من بعد از مماتم همچون علمم در زمان حیاتم می باشد.

[4].اگر افراد بعد از مرگ قوه سماع و شنوایی را ندارند چرا اهل سنت به هنگام زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله به هنگام سلام به آنحضرت به ابوبکر و عمر نیز سلام می کنند؟!!!

با عرض سلام و ادب خدمت همه دوستان گرانقدر

با توجه به اینکه این تایپیک طولانی شده است و معمول مطالب پستهای جدید در صفحات قبلی آمده، استمرار این موضوع بیش از این مفید فایده نخواهد بود؛ لذا اگر دوستان مطالبی دارند که گمان می کنند به آن پرداخته نشده، در پست جدیدی و با عنوانی خاص پیگیری نمایند.

موفق باشید.

موضوع قفل شده است