اگر سن دختر بیشتر از پسر باشد چه مشكلاتی در ازدواج خواهند داشت

تب‌های اولیه

48 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یعنی با این وجود شما میگید نباید سن دختر از پسر بیشتر باشه؟؟؟
اگه جوابتون بله هست ، چرا؟؟؟
من مقالاتی خوندم که میگن بیشتر ازدواجهایی که دختر تا دو سال از پسر بزرگتر هست ، ازدواج های موفقی هست

محمدحسین;41058 نوشت:
یعنی با این وجود شما میگید نباید سن دختر از پسر بیشتر باشه؟؟؟
اگه جوابتون بله هست ، چرا؟؟؟
من مقالاتی خوندم که میگن بیشتر ازدواجهایی که دختر تا دو سال از پسر بزرگتر هست ، ازدواج های موفقی هست

سلام و درود:Gol:

ازدواج هایی که سن آقا پسر از دختر خانم بیشتر باشه موفقت تر و بادوام ترند .آمار اینو نشون میده.

البته همیشه چند درصدی هم استثنا هست.

ولی توی مقوله ی به این مهمی نباید ریسک کرد.

اینطور نیست؟!!!!!!!!!!

آخه من موندم
الان خودم چندتا زوج جوون رو میشناسم که چندساله دارن با هم زندگی مکنن و سن دختر بیشتر از پسره
ولی خوشبختن
آیا بزرگ بودن دختر دلالت بر کوچکی و حقارت پسر و عدم موفقیت در زندگی میشه؟؟؟

همه چیز بستگی داره به طرفین

یکی دو سال مهم نیست .

اگه ادم بخواد به زمان پیری فکر کنه باید زن از مرد 10 سال کوچکتر باشه .زیر 5 سال به بعد هیچ تاثیری نداره.

بذارید مثال بزنم :

مرد 50 ، زن 40 = زن و مرد تقریبا مساوی به نظر می رسند.
مرد 50 ، زن 45 = یکی به نظر می آند زن کمی شکست خورده تر
مرد 50، زن 48 = زن شکست خورده تر هست.
مرد 50 ، زن 50 = زن شکست خورده تر هست.
مرد 50 ، زن 52 = زن شکست خورده تر هست.

طفلک خانم ها! شکست خورده تر!! شکسته میشه ادمی اما شکستگی شکست خوردگی نیست.

محمدحسین;41058 نوشت:
یعنی با این وجود شما میگید نباید سن دختر از پسر بیشتر باشه؟؟؟
اگه جوابتون بله هست ، چرا؟؟؟
من مقالاتی خوندم که میگن بیشتر ازدواجهایی که دختر تا دو سال از پسر بزرگتر هست ، ازدواج های موفقی هست


با سلام
و تشکر از دوستان که مطالب خوبی را عنوان کردند
مطلوب است که در ازدواج سن پسر بالاتر باشد و اگر برعکس باشد امکان دارد مشکلاتی را به‌وجود آورد مهم‌ترین دلایل این نظر اختصاراً به شرح ذیل می‌باشد:
  • دختر زودتر از پسر به بلوغ جسمی می‌رسد. بنابراین، باید به نیاز جنسی دختر زودتر پاسخ داده شود؛
  • دختر به‌طور میانگین 6 سال زودتر از پسر به بلوغ عقلی و فکری می‌رسد. درنتیجه، پختگی روانی لازم را زودتر پیدا می‌کند.
  • نیازهای جنسی در زنان زودتر از مردان فروکش می‌کند.
  • دختران خیلی زودتر از پسران وارد مرحلة بلوغ اجتماعی می‌شوند درنتیجه، زودتر برای ازدواج آماده می‌شوند.
  • زن به‌علت زایمان، زودتر طراوت جسمی و شادابی خود را از دست می‌دهد. درنتیجه، اختلاف سن مناسب باعث ایجاد توازن فیزیکی و موازنه در شکستگی صورت و اندام می‌شود، در غیر این صورت زن نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیاز همسرش باشد و مشکلات فراوانی را پدید می‌آورد.
  • از سوی دیگر، اگر سن دختر بالاتر باشد ممکن است نقش مادر را برای شوهر خود ایفا کند و با این کار جلوی اقتدار او را بگیرد که این مسئله برای مرد خوشایند نیست.
  • به‌طور معمول خانوادة پسر به‌ویژه مادر او به چنین ازدواجی راضی نمی‌شود و اگر به‌رغم میل باطنی‌اش به چنین ازدواجی رضایت دهد از عروسش حمایت نخواهد کرد که این مسئله برای دختر بسیار رنج آور است.
  • عرف جامعه نیزازدواج دختر و پسر با این شرایط را نمی‌پذیرد. مطلوب این است که وقتی زن و مرد در جامعه حاضر می‌شوند و کنار هم راه می‌روند دیگران آنها را زن و شوهر بدانند.
بنابراین، این مسئله قابل ذکر است که آمارها بهترین فاصلة سنی را 5 تا 7 سال نشان می‌دهند.
یعنی بهتر است که دختر 5 تا 7 سال از پسر کوچک‌تر باشد و هرقدر سن دختر بالاتر رفت یعنی به سن30 سالگی نزدیک شد، بهتر است این فاصله کمتر باشد.

اگر سن دختر به 30سالگی رسیده باشد بهتر است که با طرف مقابلش فاصله سنی نداشته باشد به این علت که دختری که به سن30سالگی رسیده اگر با پسری 30ساله ازدواج ‌کند، حتماً آن پسر در این سن به رشد فکری و عقلی رسیده و دیگر نیاز نیست که فاصلة سنی را به‌خاطر زودتر به بلوغ‌رسیدن دخترها ـ در این موارد ـ مورد توجه قرار داد.
یا حق

دوستان درباره عقل طوری صحبت می کنند اینگار اقایون مشکل عقلی دارند .
عقل انسان در 18 سالگی تکمیل هست که تکالیف الهی روی دوشش گذاشته می شه . حالا اینکه بعضی مرد ها در 40 سالگی بالغ می شند مشکل در جای دیگه ایی هست در طبیعت خلقت.

silence;41080 نوشت:
طفلک خانم ها! شکست خورده تر!! شکسته میشه ادمی اما شکستگی شکست خوردگی نیست.

اشتباه لفظی هست .. همون که شما می گید . :Gol:

سلام.
به نظر من هيچ اشكالي ندارد...
اين قدر هم بحث ندارد...
اين همه سد و مانع جلوي خودتون قرار ندهيد...
اگر مسلمانيم و الگوي ما رسول خداست پس اشكالي ندارد. حضرت خديجه 20 سال از رسول خدا بزرگتر بود اما هيچ كس براي ايشان خديجه نشد. به مسائل ديگر كه حالا پيامبر بنا بر مصالح اسلام و ...با ايشان ازدواج كرد كاري ندارم.
آيا رسول الله آمدند گفتند خديجه از من پيرتر است يا شكسته تر است.؟
در هيچ جاي قرآن و هيچ حديث و كتاب و قاموسي نيامده كه پسر نمي تواند با زن بزرگتر از خود ازدواج نكند...
اگر طرفين به خدا و اسلام و روز جزا ايمان داشته باشند و شيعه علي باشند هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. ..
اين خود ما هستيم كه مشكل تراشي ميكنيم و با ماده و تبصره و ...به اين موضوع دامن مي زنيم...
بترسيم از خدا و اين قدر مسائل را پيچيده و سخت نكنيم...
دين خدا دين راحتي است...
اگر اين مسئله مشكل داشت بايد در قرآن و حديث به آن اشاره ميشد...
چرا براي همه چيز آيه وحديث مي آوريم اما در اينجا سكوت ميكنيم و بسنده مي كنيم به دلايل روانشناسي و فيزيولوژيكي و ....
همين جوري داريم براي ازدواج جوانها مشكل درست ميكنيم...
بترسيد از خدا و روز جزا...
در مقابل اين مسائل تك تك ما بايد پاسخگو باشيم...

راستی چرا دوتا تاپیک با یک موضوع داریم ؟ http://www.askdin.com/showthread.php?t=6431&p=41099

سادات;41100 نوشت:
سلام.
به نظر من هيچ اشكالي ندارد...
اين قدر هم بحث ندارد...
اين همه سد و مانع جلوي خودتون قرار ندهيد...
اگر مسلمانيم و الگوي ما رسول خداست پس اشكالي ندارد. حضرت خديجه 20 سال از رسول خدا بزرگتر بود اما هيچ كس براي ايشان خديجه نشد. به مسائل ديگر كه حالا پيامبر بنا بر مصالح اسلام و ...با ايشان ازدواج كرد كاري ندارم.
آيا رسول الله آمدند گفتند خديجه از من پيرتر است يا شكسته تر است.؟
در هيچ جاي قرآن و هيچ حديث و كتاب و قاموسي نيامده كه پسر نمي تواند با زن بزرگتر از خود ازدواج نكند...
اگر طرفين به خدا و اسلام و روز جزا ايمان داشته باشند و شيعه علي باشند هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. ..
اين خود ما هستيم كه مشكل تراشي ميكنيم و با ماده و تبصره و ...به اين موضوع دامن مي زنيم...
بترسيم از خدا و اين قدر مسائل را پيچيده و سخت نكنيم...
دين خدا دين راحتي است...
اگر اين مسئله مشكل داشت بايد در قرآن و حديث به آن اشاره ميشد...
چرا براي همه چيز آيه وحديث مي آوريم اما در اينجا سكوت ميكنيم و بسنده مي كنيم به دلايل روانشناسي و فيزيولوژيكي و ....
همين جوري داريم براي ازدواج جوانها مشكل درست ميكنيم...
بترسيد از خدا و روز جزا...
در مقابل اين مسائل تك تك ما بايد پاسخگو باشيم...


دوست گرامی حرف شما درست اما ببینید پیامبر گرامی اسلام فقط یک همسر که نداشتند
ایشون اگه همسر 20 سال بزرگ تر داشتند بعدا همسران کوچکتر هم داشتند اما چنین شرایطی برای آقایون امروز نمی شه می دونید که ...

دوم هم اینکه ایشون فرستاده خدا بودند و خیلی با ما آدم های سراپا تقصیر فرق دارند

سادات;41100 نوشت:
سلام.
به نظر من هيچ اشكالي ندارد...
اين قدر هم بحث ندارد...
اين همه سد و مانع جلوي خودتون قرار ندهيد...
اگر مسلمانيم و الگوي ما رسول خداست پس اشكالي ندارد. حضرت خديجه 20 سال از رسول خدا بزرگتر بود اما هيچ كس براي ايشان خديجه نشد. به مسائل ديگر كه حالا پيامبر بنا بر مصالح اسلام و ...با ايشان ازدواج كرد كاري ندارم.
آيا رسول الله آمدند گفتند خديجه از من پيرتر است يا شكسته تر است.؟
در هيچ جاي قرآن و هيچ حديث و كتاب و قاموسي نيامده كه پسر نمي تواند با زن بزرگتر از خود ازدواج نكند...
اگر طرفين به خدا و اسلام و روز جزا ايمان داشته باشند و شيعه علي باشند هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. ..
اين خود ما هستيم كه مشكل تراشي ميكنيم و با ماده و تبصره و ...به اين موضوع دامن مي زنيم...
بترسيم از خدا و اين قدر مسائل را پيچيده و سخت نكنيم...
دين خدا دين راحتي است...
اگر اين مسئله مشكل داشت بايد در قرآن و حديث به آن اشاره ميشد...
چرا براي همه چيز آيه وحديث مي آوريم اما در اينجا سكوت ميكنيم و بسنده مي كنيم به دلايل روانشناسي و فيزيولوژيكي و ....
همين جوري داريم براي ازدواج جوانها مشكل درست ميكنيم...
بترسيد از خدا و روز جزا...
در مقابل اين مسائل تك تك ما بايد پاسخگو باشيم...

[=Century Gothic]با سلام
[=century gothic][=arial black]براساس قول مشهور حضرت خدیجهسلام‌الله‌عليها [=Century Gothic]۱۵ [=century gothic][=arial black]سال از پیامبرصلي‌الله‌عليه‌و‌آله بزرگ‌تر بودند اما این ازدواج، ازدواجی استثنائی به شمار می‌رود.

[=century gothic][=arial black]نگرانی بیشتربودن سن دختر از پسر، به‌جهت مشکلاتی است که در آینده پدید می‌آید وگرنه اگر دختر و پسری مقداری از معرفت حضرت خدیجهسلام‌الله‌عليها و پیامبرصلي‌الله‌عليه‌و‌آله را داشته باشند که مانع از ایجاد مشکلات بعدی در زندگی نشود، منعی برای ازدواجشان با این شرایط (سن بالاتر دختر) نیست.:Sham:
[=century gothic][=arial black]

البته مرد دوست دارد با زن کوچکتر از خودش ازدواج کند چون راحت تر او را درک می کند اگر زن بزرگتر باشد ممکن است به شوهرش بگوید برو بچه من خودم بزرگ ات کردم

همه مشکلات جامعه بشری ریشه در بی تقوایی داره .
اگه بی تقوایی درمان نشه همیشه جای حرف و حدیث هست. و با یکی دو سال این ور و اون ور مشکل حل نخواهد شد.

الان برید ببینید امار طلاق چرا بالاست ؟ بررسی کنید ریشه همه رو در بی تقوایی خواهید دید و بس .

احسنت به جناب پردیس
اگه اعتقادات هردو طرف خوب باشه
یعنی زندگیشون رو مطابق با روش اسلام پی میگیرن و وقتی که زندگی اسلامی باشه مشکلی به وجود نمیاد
من الان دختر مورد نظرم 11 ماه ازم بزرگتره
تا برم سربازی و برگردم طول میکشه
انشاءالله به یاری خدا با هم ازدواج میکنیم
و نتیجه ازدواجمون رو خودم کتباً به همتون اعلام میکنم
وقتی معیارهای ازدواج با هم بخونه و اعتقادات دو طرف خوب باشه
مشکل دیگه ای نیست
آره مشکل زیاده
کار
خونه
ماشین
تهیه اسباب منزل
و ...
خدا گفته از تو حرکت از من برکت
اگه انتخاب و معیار درست باشه
خدا کمک میکنه
یا علی

نقل قول:
دوم هم اینکه ایشون فرستاده خدا بودند و خیلی با ما آدم های سراپا تقصیر فرق دارند

سلام. حرف شما درست ولي مسئله الگو گرفتنه. نگفتيم كه مثل پيامبر معصوم باشيد. زياد سخت نيست اگر بخواهيم مثل ايشان رفتار كنيم.

نقل قول:
[=century gothic][=arial black]نگرانی بیشتربودن سن دختر از پسر، به‌جهت مشکلاتی است که در آینده پدید می‌آید وگرنه اگر دختر و پسری مقداری از معرفت حضرت خدیجهسلام‌الله‌عليها و پیامبرصلي‌الله‌عليه‌و‌آ له را داشته باشند که مانع از ایجاد مشکلات بعدی در زندگی نشود، منعی برای ازدواجشان با این شرایط (سن بالاتر دختر) نیست.:Sham:

احسنت.:Kaf:
نقل قول:
همه مشکلات جامعه بشری ریشه در بی تقوایی داره .
اگه بی تقوایی درمان نشه همیشه جای حرف و حدیث هست. و با یکی دو سال این ور و اون ور مشکل حل نخواهد شد.

الان برید ببینید امار طلاق چرا بالاست ؟ بررسی کنید ریشه همه رو در بی تقوایی خواهید دید و بس .


احسنت.:Kaf:

اعتماد;41110 نوشت:
البته مرد دوست دارد با زن کوچکتر از خودش ازدواج کند چون راحت تر او را درک می کند اگر زن بزرگتر باشد ممکن است به شوهرش بگوید برو بچه من خودم بزرگ ات کردم

سلام.
بي تقوايي كه ميگن همينه.
البته عكسشم صادقه.

سادات;41137 نوشت:
سلام. حرف شما درست ولي مسئله الگو گرفتنه. نگفتيم كه مثل پيامبر معصوم باشيد. زياد سخت نيست اگر بخواهيم مثل ايشان رفتار كنيم.



سلام مجدد

قبول دارم صحبت شمارو.... اما یک سوال = آیا امروز دختری حاضر می شود شوهرش 2-3 یا 4 تا زن داشته باشه ؟ ( با علم به اینکه شوهرش عدالت را رعایت هم بکند ؟ )

محمدحسین;41121 نوشت:
احسنت به جناب پردیس
اگه اعتقادات هردو طرف خوب باشه
یعنی زندگیشون رو مطابق با روش اسلام پی میگیرن و وقتی که زندگی اسلامی باشه مشکلی به وجود نمیاد
من الان دختر مورد نظرم 11 ماه ازم بزرگتره
تا برم سربازی و برگردم طول میکشه
انشاءالله به یاری خدا با هم ازدواج میکنیم
و نتیجه ازدواجمون رو خودم کتباً به همتون اعلام میکنم
وقتی معیارهای ازدواج با هم بخونه و اعتقادات دو طرف خوب باشه
مشکل دیگه ای نیست
آره مشکل زیاده
کار
خونه
ماشین
تهیه اسباب منزل
و ...
خدا گفته از تو حرکت از من برکت
اگه انتخاب و معیار درست باشه
خدا کمک میکنه
یا علی


کاملا درسته

اعتقاد داشتن شرط اصلی هست اما !

این اعتقاد باید قلبی باشه نه زبانی
در زمان عاشقی اعتقادات سریع به دل می نشینند و قبول می شوند و حتی خود فرد احساس می کند که در ته دلش اعتقاد به موضوعی یا چیزی دارد ولی بعد از چند سال ممکنه کم بیاورد

وقتی با مشکلات رو در رو شد اون موقع باید دید طرف چقدر توکل داره و چقدر در اعتقادات خودش راسخ هست

اینی که می گم از روی تجربه می گم

بعدشم باید طرفتون و همچنین خودتون رو محک بزنید ببینید چقدر معتقد هستید
محک هم قران

بسم ا...

محمد-1353;41158 نوشت:

سلام مجدد

قبول دارم صحبت شمارو.... اما یک سوال = آیا امروز دختری حاضر می شود شوهرش 2-3 یا 4 تا زن داشته باشه ؟ ( با علم به اینکه شوهرش عدالت را رعایت هم بکند ؟ )

سلام.
طبق آيه صريح قرآن هيچ وقت نميتونه عدالت را برقرار كنه.
نه حاضر نميشه.

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ

فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ(3 نسا)

و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده‏ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‏وار گرديد] (۳)

سادات;41170 نوشت:
سلام.
طبق آيه صريح قرآن هيچ وقت نميتونه عدالت را برقرار كنه.
نه حاضر نميشه.

وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ

فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ(3 نسا)

و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده‏ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‏وار گرديد]

(۳)


این آیه نگفته نمی توانند به عدالت رفتار کنند گفته اگر بیم دارید که نتوانید ...
در ضمن من گفتم فرض کنیم که مرد عادل باشه
پس
سوال من همچنان باقی است

حالا یکی می تونه جمع بندی شده و درس حسابی بگه من به دوستم که دختر خاله دو سال از خودش بزرگتر و دوس داره و کوتاه هم نمی اد از این عشق یه طرفه بقول خودش الهی دست برداره چی بگم ؟

سوال سر چند تا زن گرفتن نبود بلکه سر بزرگتر بودن سن دختر از پسر بود. سن دختر به لحاظ روانشناسی بهتر است از پسر کوچکتر باشد اما اگر پسری دختر مومنی را انتخواب کرد در اینجا نباید به خاطر تنها این مسئله سن همه چیز را به هم زد متاسفانه بعضی از خانواده ها به این مسئله حساسیت عجیبی پیدا کرده اند که گاهی موجب مشکلات فراوانی برای جوانان میشود .در آخر تنها این سوال را از خانواده ها میپرسم که آیا پسر شما با یک دختر بی ایمان کوچکتر از خود ازدواج کند بهتر است یا یک دختر باایمانی که کمی از پسر بزرگتر است؟؟؟

اخوی در مورد این مطلب که فرمودید

قبلا در تاپیک سئوال افراد مجرد از کارشناسان مجرب صحبت شد و خلاصه آنرا رضای گرامی در همین تاپیک اگر سن دخرت بیشتر از پسر باشد و... آورده.
در ازدواج سن بیشتر مرد به لحاظ اینکه دختر حداقل 7 سال زودتر از سن مردان مفهوم زندگی را میفهمد یعنی 7 سال پختگی بیشتر دارد لذا باید این پختگی جبران گردد والا مشکل جدی است و زن به آنچه که نیاز دارد نخواهد رسید و انگار پناهی که بتواند بر آن تکیه کند ندارد.

این پختگی در زنان شاید از سن 10 سالگی حتی شروع می گردد او زندگی آینده خود را در خانه پدری از خانواده اش بطور نا خودآگاه جدا می کند و بدنبال سبک سنگسن دنیای بیرون و تشکیل زندگی مشترک با مرد مطلوب خودش بطور خدادادی جلوتر از مردان قرار میگیرد لذا مرد لازم است ( از دیدگاه متخصصین) بین 5 تا 7 سال افزایش سن نسبت به همسرش داشته باشد.

سن بیشتر خانم مورد دیگری هم داشت که جناب حامی ذکر فرمودند آنهم امکان مشکلات جنسی در سنین بالاتر بخاطر یائسگی زنان در سن 45 سالگی است.

یاحق

بچه سید;44434 نوشت:
حالا یکی می تونه جمع بندی شده و درس حسابی بگه من به دوستم که دختر خاله دو سال از خودش بزرگتر و دوس داره و کوتاه هم نمی اد از این عشق یه طرفه بقول خودش الهی دست برداره چی بگم ؟

سلام

ازدواج هاي فاميلي خيلي دل و جرئت مي خواد . با مشكلات ژنتيكي و خدايي ناكرده بچه ناقص چه جوري كنار ميان ؟ نمي دونم واقعا آيا علم پزشكي ميتونه تضمين بده ؟

به نکات خوبی اشاره شد ولی اولا یائسگی بمعنای پایان نیاز جنسی یک زن نیست بلکه بمعنای اتمام دوره بارداری وزایش است و دوم اینکه ملاک بسیارمهم در زندگی موفق تناسب روحی است یعنی دو تا ادمی که بهم شبیه تر باشند و تفاوت سنی هم داشته باشند موفقتر هستند از دو نفر که تشابهشون بهم کمتره ولی شرایط سنی را رعایت کردن

با سلام
من پسری هستم 23 ساله و از دختری 29 ساله که 1 سال است با هم حرف میزنیم خوشم آمده و قصدم ازدواج است.
از نظر فیزیکی این خانوم از من هم جوانتر به نظر می آید یعنی کسی نمیتواند تشخیص دهد که ایشان 29 سالش است یعنی به یه دختر 22 ساله بیشتر شبیه است تا 29 ساله.
آیا ازدواج با کسی که دوستش دارم و 7 سال از من بزرگتر است اشتباه است؟

hitman67;108542 نوشت:
با سلام
من پسری هستم 23 ساله و از دختری 29 ساله که 1 سال است با هم حرف میزنیم خوشم آمده و قصدم ازدواج است.
از نظر فیزیکی این خانوم از من هم جوانتر به نظر می آید یعنی کسی نمیتواند تشخیص دهد که ایشان 29 سالش است یعنی به یه دختر 22 ساله بیشتر شبیه است تا 29 ساله.
آیا ازدواج با کسی که دوستش دارم و 7 سال از من بزرگتر است اشتباه است؟

با سلام و احترام

نميدونم مطالب اين تاپيك روو مطالعه كردين يا نه .

كل مطالب رو ميشه در همين دو پست 1 و 8 خلاصه كرد :

اميدوار;39764 نوشت:
پاسخ به سوالی در این رابطه
صرف عشق و علاقه برای یك ازدواج كافی نیست و علاقه شما باید منطقی باشد بر فرض اینكه با تحقیقات كامل محلی به صورت جزیی از مطلوب بودن روابط والدین ، موفق بودن اعضای ازدواج كرده با همسران خود و مناسب بودن رفتار ایشان در محیط كار و تحصیل مطلع شدید و با ایشان هم جلساتی صحبت كردید و از موضوعات مهمی كه در زندگی ایشان وجود دارد ، انتظارات ، علاقه های شخصی ، خواسته ها و نیازهای ایشان از شما مطلع شدید و متقابلاً خودتان را نیز برای ایشان معرفی كرده و مانند ایشان تمام آیتم های مورد نیاز را به صورت جزیی و دقیق مطرح كردید اما سوال اینجا است كه با توجه به تحقیقات و تجارب بنده تفاوت های مانند شاغل بودن دختر خانم ، تفاوت سنی و تحصیلی می تواند در دو بعد به زندگی زناشویی آسیب می زند
غیر از مسأله روابط زناشویی و موضوع اینکه در تفاوت سنی در سنین بالا زن زودتر نیاز جنسی اش را از دست می دهد و به یائسگی می رسد ولی مرد ممکن است نیازهایی داشته باشد که احتمال عدم رضایت زناشویی و مشکلات بعدی وجود دارد می توان این مشکلات را در دو بعد توضیح داد که عبارتند از
بعد اول : اگر پسر بعد از گذشت مدتی از زندگی و كاهش احساسات اولیه نظرات دیگران برایش مهم باشد و فردی به قول معروف دهن بین باشد و مثلا در مقابل حرفهایی كه خواهرها و خویشاوندان در مهمانی ها و گفتگوهای خصوصی دارند و درباره تفاوتها صحبت كنند ممكن است باعث سردی در روابط زناشویی و احساس ندامت از ازدواج شود.
بعد دوم : مشاهده شده است كه مردهایی كه تفاوت های مذكور را دارند به طور كلی یك نوع احساس حقارت نسبت به همسرشان دارند و با اندك انتقاد و یا پیشنهاد احساس می كنند كه به دلیل سن بالا یا تحصیلات این انتقادات ویا پیشنهادات را همسر من دارد كه باعث می شود مرد برای اثبات قدرت و تسلط به رفتارهایی مانند امرو نهی های بی مورد ونامناسب روی می آورد و باعث ناسازگاری های شدید خانوادگی می شود موفق باشید.

رضا;41083 نوشت:

با سلام
و تشکر از دوستان که مطالب خوبی را عنوان کردند

مطلوب است که در ازدواج سن پسر بالاتر باشد و اگر برعکس باشد امکان دارد مشکلاتی را به‌وجود آورد مهم‌ترین دلایل این نظر اختصاراً به شرح ذیل می‌باشد:

  • دختر زودتر از پسر به بلوغ جسمی می‌رسد. بنابراین، باید به نیاز جنسی دختر زودتر پاسخ داده شود؛
  • دختر به‌طور میانگین 6 سال زودتر از پسر به بلوغ عقلی و فکری می‌رسد. درنتیجه، پختگی روانی لازم را زودتر پیدا می‌کند.
  • نیازهای جنسی در زنان زودتر از مردان فروکش می‌کند.
  • دختران خیلی زودتر از پسران وارد مرحلة بلوغ اجتماعی می‌شوند درنتیجه، زودتر برای ازدواج آماده می‌شوند.
  • زن به‌علت زایمان، زودتر طراوت جسمی و شادابی خود را از دست می‌دهد. درنتیجه، اختلاف سن مناسب باعث ایجاد توازن فیزیکی و موازنه در شکستگی صورت و اندام می‌شود، در غیر این صورت زن نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیاز همسرش باشد و مشکلات فراوانی را پدید می‌آورد.
  • از سوی دیگر، اگر سن دختر بالاتر باشد ممکن است نقش مادر را برای شوهر خود ایفا کند و با این کار جلوی اقتدار او را بگیرد که این مسئله برای مرد خوشایند نیست.
  • به‌طور معمول خانوادة پسر به‌ویژه مادر او به چنین ازدواجی راضی نمی‌شود و اگر به‌رغم میل باطنی‌اش به چنین ازدواجی رضایت دهد از عروسش حمایت نخواهد کرد که این مسئله برای دختر بسیار رنج آور است.
  • عرف جامعه نیزازدواج دختر و پسر با این شرایط را نمی‌پذیرد. مطلوب این است که وقتی زن و مرد در جامعه حاضر می‌شوند و کنار هم راه می‌روند دیگران آنها را زن و شوهر بدانند.
بنابراین، این مسئله قابل ذکر است که آمارها بهترین فاصلة سنی را 5 تا 7 سال نشان می‌دهند.

یعنی بهتر است که دختر 5 تا 7 سال از پسر کوچک‌تر باشد و هرقدر سن دختر بالاتر رفت یعنی به سن30 سالگی نزدیک شد، بهتر است این فاصله کمتر باشد.

اگر سن دختر به 30سالگی رسیده باشد بهتر است که با طرف مقابلش فاصله سنی نداشته باشد به این علت که دختری که به سن30سالگی رسیده اگر با پسری 30ساله ازدواج ‌کند، حتماً آن پسر در این سن به رشد فکری و عقلی رسیده و دیگر نیاز نیست که فاصلة سنی را به‌خاطر زودتر به بلوغ‌رسیدن دخترها ـ در این موارد ـ مورد توجه قرار داد.
یا حق

جناب بينا هم در پست 26 هم مطالب مفيدي نوشتند .

***********************************

الان سر يك سال و دوسال اختلاف سني جاي بحث و بررسي و تامل داره تا چه برسه به 6 سال !!! (ريسك خيلي بزرگي هست. )

اگر اين موارد رو مطالعه كردين و باز هم سوالي براتون باقي بود بفرماييد تا بحث رو كارشناسان و صاحب نظران ادامه بدن .

موفق باشيد ؛

با سلام:Gol:
ببخشید اگر کسی بخواد با خانمی بزرگتر از خودش ازدواج کنه اختلاف سنی تا چند سال مشکلات چشم گیری به وجود نمیاره؟؟؟

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوست داران اسک دین
بنده با استقبال از مشکلات و آسیب هایی که دوستان در اختلاف سنی و آن هم اختلاف در بالابودن سن دختر از پسر مطرح کردند و با توجه به تجارب مشاوره ایم مطالبی را خدمت شما ارایه می دهم .
این پاسخ در واقع پاسخ به یک مورد مشاوره ای بود که بدون توجه و بررسی وابسته طرف مقابل شده است که بدون حذف آن آمده است.
خدمت شما عرض کنم که صرف عشق و علاقه و به عبارتی وابستگی احساسی دختر و پسر خوشبختی زناشویی و زندگی مشترک را ضمانت نمی کند و شما بهتر بود به جای شروع سرمایه گذاری روانی و عاطفی نسبت به طرف مقابل و رابطه مستقیم که چیزی جز بدبینی و شکاکیت بعد از گذشت سالیان سال از زندگی مشترک به دنبال ندارد با خویشتن داری و خودکنترلی ، ابتدا با تحقیقات دقیق و جزیی محلی از تاریخچه زندگی (رابطه والدین ، وضعیت اعضای ازدواج کرده ، دوستان انتخاب، وضعیت شغل و رابطه با همکاران و مسولان ، وضعیت تحصیلی نظر اساتید و..) و در مرحله بعد گفت و گو های رسمی و حضوری موشکفانه و دقیق و آگاهی شما و ایشان از خواسته ها ، انتظارات ، علاقه های شخصی ، و سایر موضوعات مهم دیگر
اگر شما مراحل استاندارد بالا طی کردید و همه ملاک ها را در سطح بسیار بالایی در ایشان دیدید و تنها به دو اختلاف یعنی اختلاف سنی و تحصیلی رسیدید باید نسبت به این مسأله دقت و توجه داشته باشید که این دو ، ملاک های دست دوم به شمار می آیند و مشکلی که ممکن است در این دو اختلاف متوجه زندگی مشترکتان شود عبارتند است از:
1- با توجه به شخصیت پسر در صورت اختلاف تحصیلی و سنی پسر هایی که از نظر تیپ شخصیتی دارای موضع کنترل بیرونی هستند و یا به عبارتی عامیانه دهن بین هستند هنگام جلسات و مهمانی های خانوادگی و سایر تعاملات اجتماعی و شنیدن اختلاف سنی از دهان دیگران مثلا خواهران خود و یا سایر خویشاوند دچار یک احساس درونی خاص یعنی سرد شدن و پشیمانی شدن شده و به مرور زمان رابطه اش با همسر خود سرد و بی روح خواهد شد و در بعضی از موارد پسر برای اینکه صحبت ها کاهش پیدا کند تعاملات اجتماعی خود را کاهش می دهد و یا اینکه به تنهایی منزل خویشان و آشنایان خود می رود . البته برای افرادی که از اعتماد به نفس و عزت به نفس بالایی برخوردارند و به صورت منطقی و با استدلال منطقی همسر خود را با توجه به این دو اختلاف(تحصیل و سن) انتخاب کرده اند هنگام مواجه شدن با بگو مگو های دیگران به منطق خود رجوع می کنند و با جان و دل از انتخاب خودشان و از زندگی خودشان دفاع می کنند.
2- مشکل دیگری که در این دو اختلاف مشاهده می شود وضعیت درون خانوادگی است ؛ زنی که از نظر سنی و تحصیلی بالاتر از همسر خود است هنگام پیشنهادات و انتقادات به رفتار همسر و یا به صورت کلی برای زندگی خود دچار مشکل می شود زیرا مرد به طور ناهشیار احساس می کنند این گونه پیشنهادات و یا انتقادات به دلیل برتری تحصیلی و سنی همسرش است و احساس می کند همسرش در حال تسلط و گرفتن اقتدار و مرد بودن ایشان است با این برداشت شخصی ناهشیار فرد شروع به تحقیر ، امر و نهی و پرخاشگری به منظور اثبات مرد بودنش می کند و نقطه آغاز ناسازگاری های شدید خانوادگی میشود.
برای حل این دو مشکل بعد توافق و تصمیم قطعی به ازدواج، دو طرف برای افزایش اطلاعات و آگاهی و افزایش مهارت های زندگی و یادآوری دو مشکل بالا و نحوه برخورد مرد هنگام هجوم اینگونه برداشت ها و افکار باید مشاوره شده و نسبت به تمامی این گونه پیشامدها واکسینه شوند.

با عرض سلام و تشکر از استاد امیدوار:Gol:
استاد هم سن بودن یا یکی دو سال بزرگتر بودن خانم هم این مشکلات رو ایجاد میکنه؟
اگر تجربه ی با ارزشتون تون رو در اختیارمون بگذارید یک دنیا ممنون میشم
:ok:

به نظر من اختلاف بيشتر مي شود
و زندكي مشكلتر
اول زندكي هميشه قشنكه ولي بعد كه زن احساس ميكنه كه مردي كه كرفته كوجيكتر تحمل نمي كنه

بهتر سن ازدواج مرد از زن 2 تا 8 سال بزركتر باشد
حتى بزركي مرد هم خطر دارد

از بين معيارهاي متعدد انتخاب همسر اختلاف سني يکي از معيارهاي انتخاب همسر است چرا كه اگر سن دختر بسيار کمتر باشد در اول زندگي مشکلاتي خواهد داشت و اگر سن دختر بيشتر از پسر باشد در آينده احتمال بروز مشکل خواهد. در نتيجه براي اينكه مرد از عهده اين مسئوليت ها برآيد و بتواند هم اقتصاد خانواده را تأمين كند و هم خانواده را مديريت كند بايد سن او بيشتر از زن باشد؛ ادله روان شناختي نيز براي اين تفاوت وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره مي شود:1. وقتي سن زن چند سالي کمتر از مرد باشد اطاعت پذيري او از مرد به عنوان سرپرست خانواده بيشتر و راحت تر خواهد بود مضافا بر اينکه زن هميشه دوست دارد همسرش فردي، مقتدر، توانا و پناهگاه مطمئني براي او باشد و اگر زن و مرد از نظر سني در يک سطح باشند هيچ گاه زن چنين تصوري را از شوهرش ندارد و او را در حد خودش مي بيند اما اگر شوهر چند سالي بزرگتر باشد و از تجارب بيشتري برخوردار باشد زن احساس مي کند همسر او کسي است که شايستگي هاي لازم را براي اداره منزل دارد و مي تواند در پناه او يک زندگي آرامش بخش داشت.
2. زن به دليل زايمان، شير دادن و ... زودتر از مرد شکسته مي شود و هم سن بودن زن و شوهر باعث مي شود بعد از يک دهه زندگي و آوردن چند فرزند شادابي زن در حد شادابي و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبيت او نزد شوهر کم شود بنابراين براي پيشگيري از مسئله کاملا طبيعي و زيستي بهتر است اين تفاوت سني همواره بين زن و شوهر باشد تا همواره زن از نشاط کافي برخوردار باشد و مطلوبيت او نزد شوهرش کاسته نشود.با اين وجود اختلاف سني با وجود شرايطي مضر نيست و كمتر بودن سن دختر، معيار اساسي خوشبختي نمي باشد. در صورتي که دختر و پسر همديگر را به خوبي درک کنند و از نظر جسمي به هم بيايند و تحمل سرزنش احتمالي اطرافيان را داشته باشند، بزرگ تر بودن دختر قابل جبران است. البته به شرط اين که ويژگي هاي ديگر دختر از جهت تحصيلات و خانواده و زيبايي برتري چشم گيري داشته باشد. وجود اين ويژگي ها سن دختر را پوشش مي دهد و جبران خواهد كرد. پس اگر دختر داراي ويژگي هاي ممتازي باشد و پسر و دختر و خانواده هاي طرفين بپذيرند، مسئله بيشتر بودن سن دختر قابل جبران است و مشکل جدي به وجود نمي آورد به ويژه اگر از نظر ظاهري و جسمي دختر ظريفتر و پسر درشت تر باشد. خلاصه اينكه به طور قطع ويقين نمي توان گفت كه اگر سن دختر يكسال بزرگتر باشد زندگي موفقيت آميزي خواهند داشت يا خير چرا كه موفقيت ويا شكست در زندگي مشترك معلول ده ها عامل است.در پايان توصيه مي شود جهت آگاهي از روشهاي تحقيق و کسب اطلاعات بيشتر و دقيق تر و تصميم گيري واقع بينانه تر براي مهمترين تصميم دوران زندگي و نقطه عطف عمربه اين كتاب ها مراجعه شود.1.جوانان و انتخاب همسر، علي اکبر مظاهري، انتشارات پارسايان2. انتخاب همسر، آيت الله ابراهيم اميني، سازمان تبليغات اسلامي

با سلام و احترام

به نظر بنده يكي از عوامل مهم افزایش اقتدار زن و تحقیر مرد در خانواده همین ازدواج پسران سن پایین با دختران سن بالاست .

هر چقدر اين فاصله ي سني بيشتر باشه آسيب هاي بيشتري به مرد و بنيان خانواده مي زنه .

موفق باشيد ؛

hedi;108693 نوشت:
با عرض سلام و تشکر از استاد امیدوار:gol:
استاد هم سن بودن یا یکی دو سال بزرگتر بودن خانم هم این مشکلات رو ایجاد میکنه؟
اگر تجربه ی با ارزشتون تون رو در اختیارمون بگذارید یک دنیا ممنون میشم
:ok:

باعرض سلام مجدد
خدمت شما عرض کنم که بنده ضمن تأکید و سفارش بیشتر نسبت به بررسی و اطمینان نسبت به سایر ملاک ها یعنی بررسی وضعیت ارتباطی والدین ، وضعیت اعضای ازدواج کرده ، وضعیت دوستان ، وضعیت تحصیلی و شغلی ، نظر همکاران و همکلاسی ها و نظر اساتید و یا کارفرما نسبت به شخصیت فرد مورد علاقه در یک کلام تحقیق جامع ، دقیق و جزیی محلی و جلسات رسمی خواستگاری و تحقیق از نیازها ، انتظارات ، خواسته ها و موضوعات مهم شخصیتی ایشان ، خدمت شما عرض کنم که استاندارد تفاوت سنی حداقل یک سال تا 5 سال بزرگتر بودن پسر از دختر است در غیر این صورت مشکلات متعددی در زندگی خواهد بود که پیشیگری آسان تر از درمان است .
اما در هم سن بودن دختر و پسر در صورت مثبت بودن تحقیقات محلی و همخوانی ها شخصیتی که در جلسات رسمی خواستگاری بررسی می شود ، مشکل چندانی بنده مشاهده نکرده ام .
موفق باشید.

با اجازتون من یک سوال بپرسم
من به خانمی علاقه مند هستم که 4 سال ازم بزرگتره،27 و 31 از نظر شرایط اقتصادی،تحصیلات،نوع فکر،وضعیت مذهبی و حتی تفکرات سیاسی تقریبا به هم نزدیکیم چون به نظرم اگر همه چیز کاملا ست باشه غیرمنطقیه!
این رو هم بگم که قبلا قصد ازدواج با دختر خانمی رو داشتم که دوستت دارم رو راحت به چند نفر میگفت!
وباعث شد من ضربه روحی شدیدی بخورم و 2 سالی خونه نشین بشم.با اینکه خیلی خوب میشناختمش و حتی خانوادش بسیار محترم وسرشناس هستن
به نظر شما مشکلی پیش خواهد آمد؟
ممنونم

شهاب 4;192385 نوشت:
با اجازتون من یک سوال بپرسم
من به خانمی علاقه مند هستم که 4 سال ازم بزرگتره،27 و 31 از نظر شرایط اقتصادی،تحصیلات،نوع فکر،وضعیت مذهبی و حتی تفکرات سیاسی تقریبا به هم نزدیکیم چون به نظرم اگر همه چیز کاملا ست باشه غیرمنطقیه!
این رو هم بگم که قبلا قصد ازدواج با دختر خانمی رو داشتم که دوستت دارم رو راحت به چند نفر میگفت!
وباعث شد من ضربه روحی شدیدی بخورم و 2 سالی خونه نشین بشم.با اینکه خیلی خوب میشناختمش و حتی خانوادش بسیار محترم وسرشناس هستن
به نظر شما مشکلی پیش خواهد آمد؟
ممنونم

سلام.

اگر پسر ايمان و معرفت كافي داشته باشه هيچ مشكلي پيش نخواهد آمد.

شهاب 4;192385 نوشت:

من به خانمی علاقه مند هستم که 4 سال ازم بزرگتره،27 و 31 از نظر شرایط اقتصادی،تحصیلات،نوع فکر،وضعیت مذهبی و حتی تفکرات سیاسی تقریبا به هم نزدیکیم چون به نظرم اگر همه چیز کاملا ست باشه غیرمنطقیه!
این رو هم بگم که قبلا قصد ازدواج با دختر خانمی رو داشتم که دوستت دارم رو راحت به چند نفر میگفت!

[=tahoma]
[=&quot]با سلام و احترام[/][=&quot]

[/][=&quot]به نظرم اگر از اول تاپیک نوشته های کارشناسان و دوستان رو در این زمینه مطالعه کنید مطالب خیلی مفیدی هست وهمچنین بهتر و منطقی تر میتونین تصمیم بگیرین[/][=&quot].

[/][=&quot]تا حضور کارشناسان گرامی سه نکته رو خدمت تون عرض می کنم[/][=&quot]:[/][=&quot]
1- [/][=&quot]شکست و ضربه عشقی که قبلا خوردین، باعث نشه برای جبران و فراموشی اون شکست،تصمیمی عجولانه بگیرین و برخی موارد رو اغماض کنید، به این امید که بعدا که ازدواج کردیم درست میشه و[/][=&quot]...

2- [/]

[=&quot]معمولا دختران مایلند سن همسرشون بین 5-2 سال از خودشون بیشتر باشه، یا حداقل هم سن باشند. دقت کنید ببینید ایشون [/][/][=tahoma][=&quot]چه امتیازاتی رو در شما دیدند و [/][/][=tahoma][=&quot]به چه علت حاضر به چنین ازدواجی شدند؟ [/][=&quot]

3- [/]

[=&quot]چون تفاوت سنی تقریبا زیاد هست حتما حتما قبل از ازدواج به مشاوری مجرب و مورد اطمینان رجوع کنید تا در آینده دچار مشکل نشین.[/][=&quot]

[/][=&quot]موفق باشید[/][=&quot].[/]

[/]

سلام خدمت دوست عزیزم.

چند نکته را به صورت مشورت خدمت شما عرض میکنم.
قبل از آن چند مورد را در همین چند تایپیک به نظرم آمد که شاید مورد توجه همه باشد.

اولا شما اگر به مشاور احتیاج دارید باید به مشاوره ازدواج مطمئن مراجعه کنید و همانطور که میبینید همه دوستان و حتی کارشناسان اسک دین از نقطه نظر خود بحث هایی را فرمودند که گهگاه از تجربه های شخصی هم کمک گرفته شده است و در اکثریت صحیح جواب داده اند.

این نکته که مشاور ازدواج روانشناس نیست و لزوم داشتن اطلاعات دینی واجب نیست گرچه اگر اینطور باشد مزیت است.

دوما اگر امر مهمی است و مثل بنده به مشاوره مراجعه نمیکنید مطالعات خود را بالا ببرید و اگر باز هم کمتر وقت میگذارید به دنبال صحبتهای دکتر افروز در مورد ازدواج بروید.
خوشبختانه اگر کمی تلاش کنید شاید برنامه های ضبط شده ایشان در شبکه قرآن را پیدا کنید.
ایشان اگر اشتباه نکنم رئیس انجمن مشاورین میباشند و تمامی مشاورین ازدواج با فرمولهای ایشان جلو میروند تا مبادا اشتباه مشاوره داده شود.

نکته مهم این است که ایشان هم بیان خوبی دارند و هم دانشکاهی هستتد و محقق و هم از نقطه نظر اسلام اشراف کامل بر موضوع دارند.

در ادامه باید بگویم ایشان در سخنان خود نکاتی را گوشزد میکنند.

1: با توجه به مولفه های سن حقیقی انسان اگر خانم جند سال کوچکتر بود اشکالی ندارد.
اگر هم سن هم بود ایرادی ندارد و اگر خانم یک سال یا دو سال بزرگتر بود عیبی ندارد و شاید بهتر هم باشد به شرط آنکه تمامی مولفه های آرامشگری را داشته باشند و سر جای خود محکم و استوار باشد. زیرا شما حق آرمش و نوازش دارید و به خاطر این شما مراحل ازدواج را میگذرانید.(امیدوارم در زندگی تا این سن معنای آرمش و نا آرامی را از همه جهات فهمیده باشید)
2: حق دوم شما که برای آن تن به ازدواج میدهید حق آرامش بخشی است.
یعنی تنها در یافت کننده نباشید . هن لباس لکم انتم لباس لهن.
3: تحصیلات مزیت هم شاید نباشد و به آرامشگری کمک نمیکند و تاکید بر دانشگاه رفته درست نیست.
4: کار و شغل هم برای خانم مزیت آرامش گری نیست و بعضا از آرامش گری او میکاهد.
5: داشتن خانواده با سطح تحصیلات خاص یا سطح دینی خاص و یا پدر خاص یا مادر خاص هم نشانگر شناخت نیست. یا پدر معتاد یا برادر معتاد یا طلاق و حوادث اینگونه. گرچه میتوانید با نگاه به رابطه پدر و مادر او و شکل آن مسائلی را متوجه شوید. مثلا اگر رابطه بین والدین ایشان در عین صمیمیت و با شکل عمیق همسر و آرامشگر است و این هم در مرحله شناخت مشخص میشود نه مرحله دیدار اینمساله نشان خوبی است از اینکه همسر شما در کلاس خوبی درس زندگی دیده است.
پس خانواده و سطح و اتفاقات و نوع و... در تصمیم شما تعیین کننده نیست و مشخص کننده آینده نمیشوند و فقط رابطه پدر و مادر نکاتی را روشن میکند که باز هم در اولویت نیست.


و نکاتی از این دست مهم نیست.
مهم شناخت شخصی شما از ایشان و همینطور ایشان از شماست.
ولی شرایط رسیدن به شناخت رابطه طولانی در کنار خانواده دو طرف است بهتر است زیر نظر مشاور.
یعنی پروسه شناخت را تا میتوانید طولانی کنید تا بتوانید الارقم همه خوبی ها که شما را جذب کرده است و رغبت به ازدواج با طرف مقابل با همین جاذبه ها بوجود آمده است شما بتوانید مشکلات و نکات منفی طرف مقابل و خودتان و آسیبهای حتمی زندگیتان را متوجه شوید و بعد از آنکه تمامی پروسه های شناخت را طی فرمودید با نظر کارشناس تصمیم گیری کنید.

یک نکته هم که بنده باید به عرض شما برسانم(مشاوره شخصی) این است که بنده به کمک همسری که 9 ماه از بنده بزرگتر است آرامش مورد نظرم را دارم و سن ازدواج تاثیری در این انتخاب ندارد گرچه بعض خانمها تمایل به ازدواج با سن بیشتر از خود را دارند ولی مولفه سن غیر حقیقی و رشد فکری در زمان رابطه و رشد اجتماعی مهم است که در زمان رابطه شما با ایشان به چشم میآید و آنگاه میفهمید سن ازدواج مهم نیست و سن شناسنامه ای ربطی به کوچکتر بودن و بزرگتر بودن ندارد.
این جواب اکثر خانمهایی است که شعار میدهند باید مرد از زن بزرگتر باشد و همگی در رابطه آینده خود اعتراف به غیر صحیح بودن آن میکنند.


نکته آخر نظر شخصی خودم اینست که چه با ایشان چه هر خانم دیگری بعد از آنکه پروسه ازدواج را طولانی کردید نکات منفی را بیشتر در نطر بگیرید تا مثبت.

اگر خانمی دارای فلان کمالات باشد و شما هم کمالاتی داشته باشید پس شما برای همه خانمها و این خانم برای همه آقایون مناسب است و احتیاجی به ادامه سوال و جواب شما نمیماند.

مهم اینست که چه مولفه ای را ندارند یا چه نکته منفی در ایشان هست که با نگاه شما در زندگی آینده باعث خستگی و دوری شما از آرامش میشود.
همینطور بر عکس.
مهم این نیست که ایشان دارای خصلت مهربان یا نوازشگر یا محبوب یا با اعتقاد یا نمازخوان یا تحصیلکرده و حتی پدر و مادر نمونه در رابطه همسر داری یا ....باشند.
مهم اینست که چه ندارند که باعث به هم خوردن زندگی مشترک مشود یا کدام خصلت منفی است که در کنار خصایل شما جمع نمیشود.

امیدوارم پر حرفی مرا ببخشید.

موفق باشید




دکتر افروز رییس نظام روانشناسی کشور هستند عذر خوهی میکنم.

رضا;41083 نوشت:

[=century gothic][=arial black] بالاتر باشد ممکن است نقش مادر را برای شوهر خود ایفا کند و با این کار جلوی اقتدار او را بگیرد که این مسئله برای مرد خوشایند نیست.
[=century gothic]یا حق



احسنت بزرگوار حق باشماست

یک خاصیتی در خلقت زنان هست که حس مادری نسبت به کوچکتر از خودشون دارند
همونطور که مشاهده میکنید
دخترها از بچگی عروسکاشونو بچشون معرفی میکنند

همین که بزرگ شدند اگه خانواده به این حس دامن زد میشند شخصیت مادرانه
وگرنه لوسو ...حالا !!!!!!!!

اگه شما ازدواجهای موفقی دیدید در این موضوع حنما شخصیت خانوم مادر بوده چون بقول جناب رضا حس میکنه شوهرش بچشه

ولی اگه شخصیت خانوم مادر نباشه
چون دراین بین آقا نیاز طبیعیه خانوما یعنی نیاز به تکیه گاه داشتن را نمیتونه برآورده کنه و خانومم که ماشالله..
حتما شکست میخورند180 درصد:Cheshmak:

باعرض سلام و تشکر خدمت تمام اسک دین دوستان عزیز
موضوع اختلاف سن یکی از موضوعاتی است که در بعضی از زوجین به دلیل باورها و ساخت های ذهنی غیر منطقی ممکن است درسر ساز باشد مثلا وضعیت احساسی ، هیجانی و شناختی و... یک مرد 30 ساله با یک دختر 20 ساله یا 19 ساله بسیار متفاوت است مانند این است که قرار باشد این دو در یک مسیری مسابقه بدهند و قانون مسابقه این باشد که هر دو همزمان باید به مقصد برسید و هیچ کس نباید جلوتر از فرد دیگر راه برود خوب این فرد 30 ساله باید طرف مقابلش را درک کند و از طرفی به دلیل وضعیت جسمانی و شخصیتی به صورت غیر ارادی از فرد 20 ساله جلو می زند و دوباره با عصبانیت و ناراحتی باید برگردد و با دونده 20 ساله خود را هماهنگ کند و با هیجان بالا به او بگوید که زود باش چرا عقب افتادی حال اگر این فرد 20 در مسیر چشمش به مناظر زیبا بخورد و سرعت کند شود فرد 30 ساله که از این مناظر زیاد دیده است عصبانی و ناراحت می شود و حرص می خورد پس موضوع سن بسیار مهم است اما در رابطه با موضوع این پست (بیشتر بودن سن دختر از پسر) با توجه به تجارب بنده اگر تمام فاکتورها سنجیده شود و تست شخصیت هم از هردو گرفته شود و نسبت به مشکلات احتمالی که در این نوع ازدواج ها وجود دارد اطلاع رسانی و آگاهی بخشی توسط مشاوره صورت گیرد این ازدواج با ریسک کمتری روبرو خواهد بود موفق باشید .

شقایق;193531 نوشت:

احسنت بزرگوار حق باشماست

یک خاصیتی در خلقت زنان هست که حس مادری نسبت به کوچکتر از خودشون دارند
همونطور که مشاهده میکنید
دخترها از بچگی عروسکاشونو بچشون معرفی میکنند

همین که بزرگ شدند اگه خانواده به این حس دامن زد میشند شخصیت مادرانه
وگرنه لوسو ...حالا !!!!!!!!

اگه شما ازدواجهای موفقی دیدید در این موضوع حنما شخصیت خانوم مادر بوده چون بقول جناب رضا حس میکنه شوهرش بچشه

ولی اگه شخصیت خانوم مادر نباشه
چون دراین بین آقا نیاز طبیعیه خانوما یعنی نیاز به تکیه گاه داشتن را نمیتونه برآورده کنه و خانومم که ماشالله..

حتما شکست میخورند180 درصد:cheshmak:


سلام خدمت شما دوست عزیز.

گرچه معنای سن ازدواج معمولا سن نوشته شده در شناسنامه است ولی روند رشد فکری و جسمی و روحی و بلوغ اجتماعی در افراد مختلف متفاوت است.
اینکه خانمی با 30 سال سن به آقایی با 27 سال سن تکیه کند کاملا طبیعی و به سن ربطی ندارد.
اصولا در متفاوت ترین خانمها نیز حس تکیه خواهی آشکارا خود را نشان میدهد.
مبحث تکیه خواهی و تکیه گاه بودن دو طرفه است و نسبت آن در خانمها خیلی بیشتر و در آقایون کمتر و در عدهای با توجه به نیاز آنرا ابراز نمیکنند.

گرچه کمتر اتفاق میافتد.
نوع تکیه دهی خانمها و آقایون نیز با یکدیگر متفاوت است .
مثل نوع ابراز علاقه.

]قایون با عمل خود معمولا حس میکنند نهایت علاقه را به خانم خود نشان داده اند و گه گاه از خانمها این نوع ابراز علاقه را خواهانند .
خانمها در اکثر مواقع این ابراز علاقه را زبانا و همین طور در توجهات میطلبند. و گه گاه به تلاش مرد در بیرون مینگرند و آنرا به همان تعبیری که مرد میطلبد تعبیر میکنند.

کار کردن و خرید و تلفن زدن و نگران شدن و بارها خود را به زحمت انداختن و بارهای مختلف زندگی را بر دوش کشیدن ابراز علاقه مرد و از نظر زن ابراز علاقه به زبان و با توجه مستقیم مثل توجه به روز تولد و ... حتی در شرایط سخت کاری ابراز حس دوست داشتن است.

از همین نوع اختلافات هم اختلاف در تکیه دادن و تکیه گرفتن است.

مرد در خانه به زن خود به چشم مادر نگاه نمیکند مگر آنکه کمبود هایی باشد که نظر روانشناس است و قطعی نیست.
بنده زوجهای بسیاری را میشناسم که با اختلاف 3 سال با هم تا سن 60سالگی زندگی میکنند و نه حس مادری وجود دارد و نه حس تکیه گاهی مرد و زندگی آنها در آرامش کامل است.

اینکه عده ای میفرمایند در سن بالا اختلافات بسیار میشود شما میدانید علاقه اگر بنیان همسر و آرامشگر را داشته باشد تا هر سنی تفاوتی نمیکند.
گرچه اگر منظور دوستان نگاه جنسی باشد خود با کمی تفکر میتوانند متوجه شوند این اختلاف در همه زوج ها وجود دارد و مختص تنها زوجهای با اختلاف سنی زن نسبت به شوهر نیست که بنده هم وارد آن نمیشوم.

در مورد اینکه ازدواجهای موفق چه بوده شاید از نگاه شما مادرانه بوده ولی این حس تکیه گاهی زن است نه مادر بودن.
شما زمانی که با دوستی هم خانه میشوید و با ایشان هم زیستی میکنید اگر شما روزی به او محبت میکنید و آشپزی را به عهده میگیرید و اگر خانم همراه شما مشغله تحصیلی دارند شما در مشکلات بیماری هم به ایشان کمک میکنید این ربطی به حس مادری ندارد.
این حس محبت است که در آقایون هم شکل اینگونه را دارد و به کرات در خانه های دانشجویی رخ میدهد.
ولی نکته ازدواجهای موفق در رابطه متعادل حسی و عقلی و نکات فرهنگی نگاه یکسان در مقوله زندگی است.

تعادل هر جا ایجاد شود آرامش را به همراه دارد.
خاصیت زن بودن با همه لطافت و آرامش بخشی نیاز به آرامشگیری دارد و اگر مرد نیز در همه عرصه های ارتباطی با همسر خود اینگونه عمل میکند دعواهایی هم اگر در این زندگی باشد که در همه زندگی ها نیز هست متعادل و باعث رشد و موفقیت ازدواج است.

این که زن مادر خوبی باشد مستلزم همسر خوبی بودن است ولی همسر خوبی بودن به عقیده همگی کارشناسان این علوم و با تجربه مستلزم مادر خوبی بودن نیست.

مثل همه جوانب دیگر.
کارمند خوبی بودن شاید مستلزم همسر خوبی بودن باشد و لی همسر خوبی بودن مستلزم کارمند خوبی بودن نیست.

شما شاید در دانشگاه رتبه های بالا بیاورید و همسر خوبی هم باشید ولی این نکته که اگر رتبه های خوبی بیاورید به همسر خوب بودن شما کمک میکند اصلا.

همین طور زنان موفق در زندگی احیانا به خاطر مادران خوبی بودن و حس مادریه خوبی داشتن نیست بلکه بر عکس همسر خوبی داشتن به حس مادری کمک میکند.
دلیل عملی آن در ازدواجهای منجر به تلاق است که مادران حس مادری فوق العاده با مردان بسیار آرامی نمیتوانند زندگی کنند.و یک مرد آرام و متعادل با زن آرام با حس مادری فوق العاده تلاق را به خاطر ناتوانی در همسر بودن و آرامشگری ترجیح میدهند.

با سلام

بنده با یک دختر خانوم که حدود4-5 سال از من بزرگتر هستند آشنا شدم و واقعا علاقه دارم بهشون از همه جنبه هاهم موضوع و دیدم حالا میخواستم ببینم نظر شما دوستان چیه
من استغاره که کردم عالی اومده
ممنون

sabu;210592 نوشت:
با سلام بنده با یک دختر خانوم که حدود4-5 سال از من بزرگتر هستند آشنا شدم و واقعا علاقه دارم بهشون از همه جنبه ها هم موضوع و دیدم حالا میخواستم ببینم نظر شما دوستان چیه من استغاره که کردم عالی اومده ممنون


با سلام و احترام
فکر می کنم به اندازه کافی کارشناسان و کاربران گرامی از اول تاپیک تا اینجا جوانب مختلف این موضوع رو بررسی کردند، و نیازی به ادامه دادن نباشه.
میتونین از مطالب قبلی استفاده کنید.

ضمناً اگر اصرار به این ازدواج دارید سعی کنید زیرنظر یک مشاور حضوری و مجرب تصمیم بگیرید.

موفق باشید

موضوع قفل شده است