انگیزه های الحاد چه می تواند باشد ؟!

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انگیزه های الحاد چه می تواند باشد ؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

هدف در این مبحث ، بحث سر براهین اثبات وجود خدا یا عدم آن نمیباشد!
بلکه هدف این مبحث، بررسی و تحلیل دقیق روانشناختی و جامعه شناختی عوامل و انگیزه های ایجاد، ترویج و میزان مقبولیت تفکرات الحادی در میان قشرهای مختلف اجتماعی و در همه جوامع بشری و در طول تاریخ و بخصوص در عصر حاضر میباشد!

از کلیه عزیزانی که در بحث شرکت میکنند تقاضا میشود از نظرات احساسی و حماسی پرهیز کنند و نظرات خود را بر اساس مستندات و مشاهدات عینی و تجربی و بصورت مستدل و منطقی و طبقه بندی شده ارائه کنند تا بحث در فضایی کاملا علمی جریان پیدا کند و انشا الله که مفید واقع شود.

از نظر بنده مفاد مبحث میتواند بصورت زیر طبقه بندی و درنهایت جمع بندی شود:

1- انگیزه ها و ریشه های تفکرات الحادی در قران و احادیث معصومین(ع)
2- بررسی ریشه های تفکرات الحادی در جوامع غیر مسلمان بصورت تاریخی و در عصر حاضر
3- بررسی ریشه های تفکرات الحادی در جوامع مسلمان و میزان تاثیر پذیری از جوامع غیر مسلمان بصورت تاریخی و در عصر حاضر
4- بررسی میزان تاثیر پذیری مذاهب مختلف اسلامی ، بخصوص تشیع ، در مواجهه با تفکرات الحادی
5- راهکارهای اسلامی، علمی و منطقی در مواجهه با تفکرات الحادی و جلوگیری از شیوع و ترویج آن در اقشار مختلف جوامع مسلمین

الحمد لله رب العالمین

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد کریم

خادم الیمانی(ع);392277 نوشت:
- انگیزه ها و ریشه های تفکرات الحادی در قران و احادیث معصومین(ع)
2- بررسی ریشه های تفکرات الحادی در جوامع غیر مسلمان بصورت تاریخی و در عصر حاضر
3- بررسی ریشه های تفکرات الحادی در جوامع مسلمان و میزان تاثیر پذیری از جوامع غیر مسلمان بصورت تاریخی و در عصر حاضر
4- بررسی میزان تاثیر پذیری مذاهب مختلف اسلامی ، بخصوص تشیع ، در مواجهه با تفکرات الحادی
5- راهکارهای اسلامی، علمی و منطقی در مواجهه با تفکرات الحادی و جلوگیری از شیوع و ترویج آن در اقشار مختلف جوامع مسلمین

با سلام
دون بحث مفصل است وبرسی تمام ابعاد این سوالات وپاسخگویی دقیق به تک تک سوالات با عذر خواهی از پرسشگر محترم وسایر عزیزان بنده به طور اجمالی وخلاصه وار پاسخی ارائه می دهم تا انشاء الله با مشارکت سایر عزیزان موارد مورد نیاز را بحث کنیم که البته سوالات خوبی مطرح شده ودر طول تاریخ وهمیشه جامعه ومردم دچار این مباحث بوده اند.
الحاد ورویگردانی از خداوند چه در قالب مادیگری وپدیده های فعلی مانند فرق شیطان پرستی در بسترها ومحیط های خاصی رشد می کنند والبته علل این گرایش ها در جوامع وعصرهای مختلف فرق می کند.
البته شهید مطهری در کتاب کم نظیر علل گرایش به مادیگری این عوامل را برسی کرده اند ونزدیم به 11علت گرایش به مادیگری را که می توان گفت راس ونقطه مشترک گروههای الحادی است را بیان وتوضیح داده اند. که به طور خلاصه وار می توان موارد زیر را نام برد.
1-پیروی از هوای نفس: در آیات زیادی به این مساله هوای نفس وتاثیر آن در دوری از خداوند وپرستش الهه های دیگر اشاره شده است من جمله خداوند متعال می فرماید: أفرایت من اتّخذ الهه هواه(جاثیه/23)پس آیا دیدی کسی را که هوای خویش را معبود خود ساخته است. ویا در جای دیگر می فرماید: ومن اضلّ ممن اتّبع هواه (صص/50)کیست گمراه تر از آنکه از هوای نفسش پیروی می کند.
بنابراین یکی از عوامل اصلی الحاد ودوری از خدا عدم توجه به عقل ووجدان الهی وپیروی از هوای نفس است که لذتهای زودگذر را بر همه چیز ترجیح داده وبه مرور در ورطه فساد فرو می رود. البته پیروی از هوای نفس مسلما آثار مخرب زیادی بر جوامع خواهد گذاشت که عمده آن از هم پاشیدن خانواده ها وناپاکی فضای عمومی جامعه وبالا رفتن جرم وجنایت می باشد که در جوامع فعلی نیز به خاطر رشد بی بند وباری این مشکلات روز به روز در حال افزایش است.
2-نارسایی مفاهیم دینی که در جوامع غبی ودر عصر قرون وسطی علت اصلی فضای به وجود آمده فعلی در غرب می باشد که به خاطر انحصار طلبی وخشونت هایی که از جانب کلیسا در حق مردم وبالاخص نخبگان صورت گرفت وتفتیش عقایدی که به وجود آمد مردم را از دین جدا وبه سمت بی دینی ومبارزه با کلیسا که نماد دین بود سوق داد. این موضوع را شهید مطهرری به طور مفصل توضیح داده اند.
3- نارسایی مفاهیم فلسفی: می توان گفت دومین عامل اصلی بی دینی در جوامع غربی بوده است ونظراتی که از جانب افرادی مانند هیوم، آگوست کنت وغیره بیان شد وقواعد مسلم فلسفی را زیر سوال برده وبا این روشها وجود خدا رنفی کردند وهمه چیز را به تجربه گرایی تفسیر کردند.
4-کوتاهی رهبران دینی: دنیا طلبی رهبران دینی وسر کیسه کردن مرم از جانب بزرگان کلیسا ویهود به نام دین موجب قیام مردم علیه آنان شده وضربه آن به دین خورد.
عدم کارروی ابعا دمختلف دین بالاخص امور اجتماعی وتفریحی وعدم ارائه مدلهای دینی از جانب کارشناسان وبزرگان دینی واز طرف دیگر ظهور فرق الحادی هر روز با رنگ ولعاب جدید وتبلیغ وسیع علیه دین ونبود واکنش مناسب از جانب دینداران یکی دیگر از عوامل دین گریزی بوده است.
بنابراین با کارآمد سازی ابعاد مختلف دین مخصوصا مواردی که مورد احتیاج مردم است ونشان دادن چهره اصلی وکامل دین از جانب دینداران خیلی در دینداری جامعه ورشد دین در جامعه تاثیر دارد. ومساله دیگری که اسلام روی آن خیلی تاکید دارد وتاثیر مهمی در حفظ سلامت افراد وجامعه دارد خانواده است که قرآن در سوره تحریم چهار خانواده را که دو مورد آنرا به عنوان الگوی مناسب بیان داشته است ذکر می کند ودر سوره دهر از خانواده ای سخن می گوید که در راه خدا وکارهای نیک وخیر از همدیگر سبقت می گیرند با اینکه خود احتیاج دارند وآنهم خانواده امام علی علیه السلام است.

سلام ...
منم نظر شخصی خودم رو بدم ...
به نظر من مهمترین علتی که انسانها به سمت الحاد میرن این هستش که از راه و ایدیولوژی شون نتیجه نگرفتن و فکر میکنند فرصت ها و امکاناتی رو که داشتن رو به خاطر اعتقاد به خداوند از دست دادند ... از نظر من همه انسها دو گونه هستند :

1- فطرتا خدا جو ...
2- فطرتا بی تفاوت نسبت به مساله وجود یا عدم وجود خدا ...

قسم اول ( انسانهای فطرتا خدا جو ) : دو حالت برایشان بوجود میاد ... یا تجربه های دینی موفقی رو تجربه میکنن ( میشن عابد و زاهد و سالک ) یا تجربه های نا موفقی رو تجربه میکنن ( میشن ملحد ) ... هر دو اینجور آدم ها چندین بار قرآن رو خوندن و نظرات مختلف مذهبی رو بررسی کردن .

قسم دوم (بی تفاوت نسبت به وجود یا عدم وجود خدا ) : این جور انسانها به علت اینکه ذاتا اصلا با مسئله خدا و پیغمبر کاری ندارند ... روی چنین موضوعاتی اصلا فکر نمیکنند ... نماز نمیخونن ... روزه نمیگیرن .... ولی به خداوند اعتقاد دارن ( حتی بعضی جاها غیرتی هم میشن) ... اینجور آدم ها اصلا دین رو نمیشناسن و حتی یک بار تا آخر عمرشون 20 تا آیه از قرآن رو نخوندن .

به نظر من مهمترین و بزرگترین مساله هایی که باعث الحاد یه نفر میشه ...

1- اعتقاد به بی عدالتی خدا .
2- اعتقاد به جبر در زندگی ... چون هر کاری میکنه نمیتونه از خودش انسان بهتری بسازه .
3- دیدن مسایلی مانند شرور که هیچ کنترلی بر آنها در درون طبیعت وجود ندارد ...
4- دعا کردن و با تمام وجود از خدا چیزی رو خواستن و اجابت نشدن خواسته شخص .

اساسا فرایند شکل گیری الحاد فرایندی نسبتا پیچیده و متاثر از عوامل درون شخصیتی و عوامل بیرونی مانند خانواده ، جامعه و... میباشد

مشکل عده ای از ملحدین ، عناد و لجبازی با حقیقت است در صورتیکه حقیقت توحید از سوی رسولان الهی با تمام ابعاد به انها عرضه میشود و جای بهانه و شک و شبهه ای ندارند اما بر کفر خود اصرار میکنند که این رفتار ریشه در خودبزرگ بینی و غرور و منیت دارد نمونه های این گونه افراد نمرود(لع) و فرعون(لع) و امثال ابوجهلها و ابولهب ها میباشد

اما مشکل بیشتر ملحدین و منکران خدا ، بخصوص در جوامع دینی ، این است که اول خدا را طبق تخیلات و تصورات خود شکل میدهند و وقتی در دنیای واقعی،
تجلی و مصداق تخیلات ذهنی خود را نمی یابند پس به انکار آن مفهوم میپردازند و درحقیقت بیشتر انها خدای حقیقی را انکار نمیکنند بلکه خدای مبهم و تخیلی که ساخته تصورات و خیالات نادرست ذهنشان است را انکار میکنند!!

در حقیقت مشکل این گروه از ملحدین ، از عدم تعقل و تفکر کافی و نیز از عدم شناخت توحید حقیقی نشات میگیرد!

مثلا بعضی از ملحدین انسانهای رقیق القلب، نوع دوست و عدالت طلبی هستند که بزعم خودشان نبود عدالت در طبقات مختلف اجتماعی و یا حتی قوانین تنازع بقا در طبیعت و بین گونه های مختلف حیوانات را دلیلی برای نفی وجود خدا میدانند و معتقدند اگر خدایی بود این همه ظلم و جنایت و فقر و فلاکت و بدبختی در جهان حاکم نبود! پس این جهان توسط قوانین خشن طبیعت اداره میشود ونه خدا !

و در اینجا معنی این احادیث معصومین(ع) مشخص میشود که میفرمایند:

رسول الله(ص) میفرماید:

كادَ الفَقرُ أن يَكونَ كُفرا .

نزديك است كه فقر، به كفر انجامد !

الكافي : 2 / 307 / 4 منتخب ميزان الحكمة : 448

رسول الله(ص) میفرماید
اللّهُمّ إنّي أعوذُ بكَ مِن الكُفرِ والفَقرِ ، فقالَ رجُلٌ : أيَعدِلانِ ؟ قالَ : نَعَم .

بار خدايا ! من از كفر و فقر به تو پناه مى‏برم. مردى عرض كرد: آيا اين دو با هم برابرند ؟ فرمود : آرى .

كنز العمّال : 16687 منتخب ميزان الحكمة : 448


رسول الله صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :لولا رَحمَهُ ربِّي علَى فُقَراءِاُمَّتِي كادَ الفَقرُ يَكونُ كُفرا .

اگر رحمت پروردگار من به فقراى امّت من نبود ، نزديك بود كه فقر به كفر بينجامد .

جامع الأخبار : 300 / 817 منتخب ميزان الحكمة : 448

رسول الله صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :
الفَقرُ أشَدُّ مِن القَتلِفقر بدتر و سخت‏تر از كشته شدن است .

جامع الأخبار : 299 / 816 منتخب ميزان الحكمة : 448

رسول الله(ص) میفرماید:اللهم اني اعوذبک من الکفر و الفقر و عذاب القبر
خدایا همانا بتو پناه میبرم از کفر و فقر و عذاب قبر

امير المؤمنين علی (ع) :

الفَقرُ المَوتُ الأكبَرُ .

فقر، مرگ بزرگ است.

نهج البلاغة : الحكمة 163 منتخب ميزان الحكمة : 448

حضرت علي(ع) در مورد علل فقر مي فرمايند:
ان الله سبحانه فرض في الاموال الاغنياء اقوات الفقراء فما جاع فقير الا بما منع به غني والله تعالي سائلهم عن ذالک
همانا خداي سبحان روزي فقرا را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيري گرسنه نمي ماند جز به کاميابي توانگران و خداوند از آنان درباره گرسنگي گرسنگان خواهد پرسيد

امیر المومنین ع مي فرمايند: خدايا آبرويم را با بي نيازي نگهدار و با تنگدستي شخصيت مرا لکه دار مفرما که از روزي خواران تو روزي خواهم و از بدکاران عفو و بخشش طلبم!

و در کلام ديگري مي فرمايد: هر کس به فقر مبتلا گردد به چهار خصلت گرفتار شود: ضعف تعيين، نقصان عقل، سستي دين و کم حيايي. پس بايد از فقر به خدا پناه برد

خداوند در قران میفرماید:

الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ
شیطان، شما را از تهیدستی و فقر می ترساند، و شما را به کار زشت امر می کند، و خدا شما را از سوی خود وعده آمرزش و فزونی رزق می دهد؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست

وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا
فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید؛ ما به آنان و شما روزی می دهیم، یقیناً کشتن آنان گناهی بزرگ است

و خداوند در قران میفرماید:

وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
اگر از فقر مي ترسيد، خداوند اگر بخواهد آن را بزودي برطرف نموده و شما را غني مي سازد همانا خدا دانا و حکیم است

پس با توجه به ایات و احادیث فوق متوجه میشویم که اساسا یکی از مهمترین ریشه های کفر و الحاد ، تبعیض اجتماعی و اثار سو ان یعنی فقر و تنگدستی است و این هم از دیدگاه مبتلا به ان(فقر) است و هم از دید ناظر و متفکری که درک عمیق و صحیحی از خدا و مفهوم عدالت الهی ندارد!

نمونه تاریخی ان روسیه قرن نوزدهم بود که فساد مالی تزارهای فاسد روس و کشیشهای فاسد ارتدکس از یک طرف و فقر و بدبختی و فلاکت گسترده اجتماعی از طرف دیگر باعث شد در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بزرگترین مکتب الحادی، یعنی مارکسیزم بوجود اید و در جوامعی که تبعیض و فقر اجتماعی در انها بیداد میکرد مانند روسیه و چین و... مورد استقبال قرار گیرد

الحمد لله رب العالمین

عنکبوت سرخ;394386 نوشت:
به نظر من مهمترین و بزرگترین مساله هایی که باعث الحاد یه نفر میشه ...

1- اعتقاد به بی عدالتی خدا .
2- اعتقاد به جبر در زندگی ... چون هر کاری میکنه نمیتونه از خودش انسان بهتری بسازه .
3- دیدن مسایلی مانند شرور که هیچ کنترلی بر آنها در درون طبیعت وجود ندارد ...
4- دعا کردن و با تمام وجود از خدا چیزی رو خواستن و اجابت نشدن خواسته شخص .


سلام.

بنده در تکمیل فرمایش شما و دوستان خواستم عرض کنم که یکی از ریشه های الحاد در عصر حاضر که عصر شکوفایی تکنولوژی و علوم تجربی است ماهیت تکنولوژی است.

تکنولوژی به انسان امروزی حس تکامل می دهد.
تکنولوژی اعتماد به نفس نوع بشر را افزایش داده و آرامش نسبی زیادی در او ایجاد می کند.
تکنولوژی توقع انسان ها از دقت علوم تجربی را بالا می برد.

انسان امروزی می تواند نتایج تجربه علمی خود را نزد دیگران به آزمون بگذارد. اما در مورد علوم دینی این طور نیست. متون مذهبی حتی در سطح کتب آسمانی غالباً نیازمند تفسیر و تأویلند و خود این تفاسیر نیز به دلیل وابستگی آنها به اخبار تاریخی و مبهم و گاه متناقض به گزاره هایی تقریبی و غیر دقیق می رسند. این چنین است که جوانی مذهبی در سن سی و چند سالگی هنوز دقیقاً نمی داند کتاب آسمانی او چه می گوید و نمی تواند باورهای خود را به دیگران ثابت کند.

موفق باشید. :Hedye:

پست جناب عنکبوت سرخ جالب بود. من یه نکته ای که به ذهنم میاد رو بگم خیلی از انگیزه هایی که در ملحدین هست به رفتار خود ما برمیگرده این که نتونستیم دین رو به صورت تبیین شده بهشون ارائه بدیم و اشکالات زیادی در ذهنشون هست. من با یکیشون که صحبت میکردم میگفت من انتظار دارم حقانیت دین و مذهب خودمون اونقدر روشن باشه که اینقدر شبهه و گره های کور در اون نباشه. من که نمیتونم بیام برم فیلسوف بشم و تمام عمرم رو در راه شناخت دین بذارم. که بگن کسی که مثلا 3 ماه تحقیق کرده اگر مثلا چند سال تحقیق میکرد و در مفاهیم عمیق فلسفی کار میکرد به حقانیت دین میرسید. میگفت اگر خدا عادل باشه باید یه راهی برای شناخت حقانیت دین میذاشت که به سادگی یا نهایتا صرف یه ماه وقت هرکی جویای حقیقت بود به حقیقت در این زمینه میرسید. چون جامعه به همه تخصص ها نیاز داره.
آیا ما حاضریم بریم یه ماه در مورد حقانیت مثلا وهابیت تحقیق کنیم یا انتظار داریم اگه اونا حقند حقانیتشون معلوم باشه. نه این که برم یک ماه تحقیق کنم بگن اگه چند سال تحقیق میکردی و کتب عمیق ما رو همشو مطالعه میکردی میفهمیدی. کی حاضره این کارو بکنه یا این که این همه مذاهب و ادیان دیگه داریم. کدوم انسانی حتی عمرش کفاف میده اینا رو بررسی کنه. که ما انتظار داریم اگه کسی نام اسلام رو در هر گوشه ای از دنیا شنید بره دربارش تحقیق کنه و طبعا بعدش ایمان میاره اگه نه اهل جهنمه. این وظیفه اون دینو مذهبه که عیان و آشکار باشه نه این که مثلا منی که اسم دین بودائی شاخه فلان رو مشنوم برم در موردش تحقیق کنم بعدهم که رد کنم بهم بگن تحقیقاتت مفصل و کامل نبوده

خادم الیمانی(ع);392277 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

هدف در این مبحث ، بحث سر براهین اثبات وجود خدا یا عدم آن نمیباشد!
بلکه هدف این مبحث، بررسی و تحلیل دقیق روانشناختی و جامعه شناختی عوامل و انگیزه های ایجاد، ترویج و میزان مقبولیت تفکرات الحادی در میان قشرهای مختلف اجتماعی و در همه جوامع بشری و در طول تاریخ و بخصوص در عصر حاضر میباشد!

از کلیه عزیزانی که در بحث شرکت میکنند تقاضا میشود از نظرات احساسی و حماسی پرهیز کنند و نظرات خود را بر اساس مستندات و مشاهدات عینی و تجربی و بصورت مستدل و منطقی و طبقه بندی شده ارائه کنند تا بحث در فضایی کاملا علمی جریان پیدا کند و انشا الله که مفید واقع شود.

از نظر بنده مفاد مبحث میتواند بصورت زیر طبقه بندی و درنهایت جمع بندی شود:

1- انگیزه ها و ریشه های تفکرات الحادی در قران و احادیث معصومین(ع)
2- بررسی ریشه های تفکرات الحادی در جوامع غیر مسلمان بصورت تاریخی و در عصر حاضر
3- بررسی ریشه های تفکرات الحادی در جوامع مسلمان و میزان تاثیر پذیری از جوامع غیر مسلمان بصورت تاریخی و در عصر حاضر
4- بررسی میزان تاثیر پذیری مذاهب مختلف اسلامی ، بخصوص تشیع ، در مواجهه با تفکرات الحادی
5- راهکارهای اسلامی، علمی و منطقی در مواجهه با تفکرات الحادی و جلوگیری از شیوع و ترویج آن در اقشار مختلف جوامع مسلمین

الحمد لله رب العالمین


سلام
بحث خوبی است
به نظر حقیر یکی از دلایل عام در الحاد این است :
بل یرید الانسان لیفجر امامه
بلکه انسان دوست دارد پیش رویش باز باشد
یعنی همان فرار از قید و بندها بخصوص قید و بندهایی که مهمترین لذتهای او را میخواهد کنترل کند
و دلیل مهم دیگر این است
یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا و هم عن الاخره لغافلون
اینها به همان اندازه از علم و آگاهی ظاهری اکتفا کرده اند و هرچند راه شناخت و ارتباط با معنا را دارند اما با مشغولیت به دنیا یا عدم باور آنسو از آن غافل شده اند
والله الموفق

حامد;399874 نوشت:
سلام
بحث خوبی است
به نظر حقیر یکی از دلایل عام در الحاد این است :
بل یرید الانسان لیفجر امامه
بلکه انسان دوست دارد پیش رویش باز باشد
یعنی همان فرار از قید و بندها بخصوص قید و بندهایی که مهمترین لذتهای او را میخواهد کنترل کند
و دلیل مهم دیگر این است
یعلمون ظاهرا من الحیاه الدنیا و هم عن الاخره لغافلون
اینها به همان اندازه از علم و آگاهی ظاهری اکتفا کرده اند و هرچند راه شناخت و ارتباط با معنا را دارند اما با مشغولیت به دنیا یا عدم باور آنسو از آن غافل شده اند
والله الموفق

سلام ...
با حرفتون مخالفم ...
1- انسانها همه دوست دارند پایبند باشند ...
2- همه دوست دارن سر سپرده باشن ...
3- دوست دارن دلبسته باشن ...
4- دوست دارند بر اساس قید و بند زندگی کنند ...
5- دوست دارند لذت هایشان کنترل شده باشد ...

انسانهایی که به الحاد رسیده اند ... انسانهایی نیستند که لزوما خواستار زندگی در خارج از چهارچوب باشند ... اصلا اگر چهار چوبی نباشد هیچ گونه رشد و پیشترفتی صورت نمیگیرد ... هر چقدر چهارچوب ها دقیق تر و محکم تر باشند ... انسانی که آن قوانین و چهارچوب ها رو پذیرفته موفق تر خواهد بود ... بخاطر همین هست که آأم هایی مثله استیو جاب قوانین خاص خودشون رو دارند ... { گیاه خوارگی پیشه میکنند} { سوراخ آب حموم باید کنج باشه نه وسط } { وسواسی میشن و برای هر چیز دنباله فرمول میگردن }

انگیزه الحاد به هیچ وجه ... فرار از قید و بندها نیست .

عنکبوت سرخ;394386 نوشت:
به نظر من مهمترین و بزرگترین مساله هایی که باعث الحاد یه نفر میشه ...

1- اعتقاد به بی عدالتی خدا .
2- اعتقاد به جبر در زندگی ... چون هر کاری میکنه نمیتونه از خودش انسان بهتری بسازه .
3- دیدن مسایلی مانند شرور که هیچ کنترلی بر آنها در درون طبیعت وجود ندارد ...
4- دعا کردن و با تمام وجود از خدا چیزی رو خواستن و اجابت نشدن خواسته شخص .

درود
یکی دیگر از زمینه های گریز از دین این است که دین باوران به پندار خود می کوشند که با دلیل های درون دینی آنها را باور مند کنند که کاری بیهوده است این

برای پایور شدن پنداری مانند خدا باید دلیل برون دینی آورد نه اینکه به پاره ای از آیه های نبی و سخنان پیشوایان دینی و ترساندن از آتش دوزخ آنها را دربند کرد

در نگر اینجانب امروزه بیش از 90 درسد کار هایی که دینداران احساساتی انجام می دهند مایه نا امیدی و گریز از دین برای خرد پذیران و
راستجویان است

برای نمونه تنها و بدون دلیل آشکار می خواهند همه ی افراد تمام آیات نبی و سخنان پیشوایان را دربست بپذیریند !

این کار آنها براستی مایه گریز از دین است

عنکبوت سرخ;399878 نوشت:
انگیزه الحاد به هیچ وجه ... فرار از قید و بندها نیست .

سلام
در همه اقسام الحاد نوعی گریز از قید هست
حتی قانون مدارترین آنها هم از اینکه قانونی فرابشری آنها را کنترل کند و بایدها و نبایدها را به ایشان دیکته کند گریزان اند
و البته بسیاری هم بخاطر ممنوعیت بی کنترلی هوسها در دین با آن مخالفند باور ندارید از خودشان بپرسید
والله الموفق

خادم الیمانی(ع);392277 نوشت:
1- انگیزه ها و ریشه های تفکرات الحادی در قران و احادیث معصومین(ع)

سلام

از نظر حقیر در این باره وجود ایات و احادیثی است که یا ظاهرا عقلانی نیست
یا ظاهرا با علوم جدید در تضاد می باشد

البته برای رفع این نقیصه عده ای قران را محدود به علوم همان زمان می دانند و با این بیان
رفع شبهه می کنند

ولی عده ای که تعدادشان هم اکثریت هست
همچنان اعتقاد به این مساله دارند که قران از هر نظر حتی مسایل علمی
متعلق به همه زمانها است
خوب با این دیدگاه در ذهن انسان سوال و شبهه بزرگی ایجاد می شود
که چرا این ایات یا احادیث در تضاد با علوم ثابت شده روزند ؟

بی نظیر;399909 نوشت:
که چرا این ایات یا احادیث در تضاد با علوم ثابت شده روزند ؟

سلام
ما منافاتی قائل نیستیم
بله تفاوت بیان هست اما تفاوت مقصد و مقصود نه
فکر میکنم باید اولین کار ما یافتن مقصود اصلی بیانات دینی است
که این کار کار سختی است چون گوینده خود حضور ندارد و سخنش هم متعلق به قرنها پیش است
آنچه که ما را به این امر ( قدرت دین در بیان حقایق در تمام ابعاد) رسانده است
یکی باور به علم بیکران خدای متعال
و دیگری اتصال اولیاء الهی به این دریایی بی منتهاست
لذا بیان حقایق عالم ماده هم بر ایشان سخت نیست هرچند نوع بیان متفاوت است
والله الموفق

بی نظیر;399909 نوشت:
از نظر حقیر در این باره وجود ایات و احادیثی است که یا ظاهرا عقلانی نیست
یا ظاهرا با علوم جدید در تضاد می باشد

البته برای رفع این نقیصه عده ای قران را محدود به علوم همان زمان می دانند و با این بیان
رفع شبهه می کنند

ولی عده ای که تعدادشان هم اکثریت هست
همچنان اعتقاد به این مساله دارند که قران از هر نظر حتی مسایل علمی
متعلق به همه زمانها است
خوب با این دیدگاه در ذهن انسان سوال و شبهه بزرگی ایجاد می شود
که چرا این ایات یا احادیث در تضاد با علوم ثابت شده روزند ؟


با سلام خدمت همه دوستان وتشکر از مطالب ونظراتی که بیان کردند.
چون موضوع بحث بیان عوامل الحاد است و عزیزان نیز عللی را بیان داشتند که تقریبا اکثر آنها هم در الحاد اشخاص تاثیر گذار هستند.
اما بهتر است ما ریشه اصلی مساله را پیدا کنیم و نسبت به بعضی مطالب احساس می شود بدون پشتوانه علمی وبیشتر به خاطر برداشت غلط از دین است البته درست است که عدم فهم درست مسائلی همچون شرور می تواند در الحاد وفاصله گرفتن از دین موثر باشد ولی اینکه ما کلا همه مشکل را گردن دین بیندازیم یا به خاطر برداشتهای سطحی وغیر تخصصی از قرآن آنرا در تضاد با علم روز معرفی کنیم صحیح به نظر نمی رسد. به هر حال ما ادعا نداریم که همه قوانین علمی و کشفیات علمی ریز به ریز در قرآن آمده است که این نظر خود به مرورمنشا بی اعتمادی به قرآن می شود زمانی که بعضی نظریات علمی بعد از مدتی کنار زده می شوند. بلکه باید گفت قرآن کتاب هدایت است و هر آنچه مربوط به هدایت انسان است در آن بیان شده است وبعضی نظریات علمی نیز از این قاعده مستثنی نیستند واینکه ما تلاش کنیم علم وقرآن را رودر روی هم قرار داده وتمسک به قرآن را منشا عقب ماندگی والحا د بیان کنیم درست به نظر نمی رسد.
چون همین مسلمانها با تمسک به قرآن قرنها بر عالم حکومت می کردند وبه کشفیات واختراعات علمی زیادی نیز دست یافتند که علاقه مندان علاوه بر کتب تاریخ تمدن اسلامی مانند حیات معقول علامه جعفری می توانند به مستند علماء مسلمون که ساخت شبکه الجزیرة الوثائقیه همان شبکه مستند الجزیره است مراجعه کنند ونقشی را که علماء اسلامی در تمدن بشری داشته اند ببینند.
مسلمانها قرنها با تلاش در مسیر علمی ونائل شدن به کشفیات علمی وبدون آنکه تضادی بین آنها احساس کنند زندگی کردند. والحاد وبی دینی از آنجا شروع شد که دین را در مقابل علم قرار دادند وآنهم منشا سیاسی داشت وبه خاطر سرخوردگی بود که غرب از حکومت کلیسا دیده بود واینکه ما تجربه غرب را با اسلام یکی قرار داده وحکومت کلیسا را با حکومت اسلامی یکسان حساب کنیم خود جنایت وداوری غیر منصفانه ای در حق اسلام است ومسلمانها از آن روزی عقب افتادند واز پیشرفت فاصله گرفتند که از اسلام فاصله گرفتند ونسبت به قرآن واحادیث ومنابع علمی غنی که وجود داشت بی تفاوت شدند وبه مرور در مقابل غرب حالت انفعال به خود گرفتند.
شاید بیشترین نقش را در الحاد جهان بینی ونوع تفکر او داشته باشد وچون کلیسا این تفکر آزاد را از مردم ونخبگان گرفت وبه نام دین دیکتاتوری کرد وجلوی علما ایستاد دانشمندان غربی نسبت به دین بد بین شدند ولی اسلام هیچوقت با امت خود این کار را نکرده است وبالعکس آنها به تفکر واندیشیدن سفارش کرده است واحادیث زیادی که گفته اند ساعتی تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است.
حکومت کلیسا وبیان نظات علمی نشات گرفته از مادیگری ودر تقابل قرار دادن دین با تجربه وپوچ انگاشتن ماوراء طبیعت از عوامل موثر در الحاد مردم دنیا بوده است ومتاسفانه فاصله گرفتن ما با اسلام ومبانی علمی دینی و تسلیم شدن در برابر سبک علمی غرب خطر الحاد وبالاخص تفکر الحادی را در جامعه ما بالا برده است ودانشمندان اسلامی در عصر کنونی وظیفه بزرگی در احیاء تفکر ناب اسلامی دارند.

با سلام

به نظر من انگیزه ،عقلانیت و حقیقت جویی انسان است.
قید و بند های بی دلیل و غیر موجه هم شاید یکی ازانگیزه ها برای تجسس و تحقیق درباره مدعی اون قید باشد چون هیچ انسان و حتی حیوانی بدون دلیل قید و بندی را نمیپذیرد.

موضوع قفل شده است