جمع بندی انگیزه مردان از ازدواج؟

تب‌های اولیه

87 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ستايشگر;309078 نوشت:
به نام خدا.

سلام. ببخشید پیام بازرگانی وار یه سوالی میخواستم بپرسم.

حالا اگه انگیزه مرد ها بیشتر نیاز جنسی باشه تا نیاز روحی روانی اشکالی داره و ضعف مرد هاست و بده؟ یا مثلا اگه انگیزه خانم ها بیشتر نیاز روحی باشه بهشون سودی میرسه؟

اگر اینها درست باشه به این معنیه که زن ها فرشته های پاکی هستن که خیلی مظلومن ولی مرد ها یک مشت گرگ بی رحم و سودجو هستن؟ آیا به این معنیه که زن ها نیاز جنسی ندارن و یا مرد ها اصلا نیاز روحی ندارن؟

با تشکر ، ستایشگر :gol:

به نام خدا
سلام
از نظر اسلامی اشکال داره . مگر بجز اینه که دین رسم چجور زندگی کردن رو بهمون یاد میده ؟ پس باید طبق دینمون ازدواج کنیم - ببینیم دینمون میگه باید واسه چی ازدواج کنیم ما هم واسه همون ازدواج کنیم . وقتی اسلام میگه توی همه چیز تعادل داشته باشیم پس باید بهش عمل کنیم . یک مرد مسلمان واسه چی باید بیشتر بخاطر میل جنسی ازدواج کنه ؟ میل جنسی بخشی از زندگیه نه همه زندگی .

من نمیخوام در مورد برچسبی که قراره به این جور مردها و زنها زده میشه نظری بدم ولی این که چه ایرادی داره این همه مرد دارن صرفا بخاطر میل جنسی ازدواج میکنن رو میشه از طلاق هایی که داره اتفاق میفته یا این همه زندگی که توش پر از دعوا هست فهمید .

این همه زن مرد دارن ازدواج میکنن بدون اینکه , برای چی ازدواج کردنشون رو با اسلام مقایسه کنن .

یا حق

vahid_barvarz;309351 نوشت:
به نام خدا
سلام
از نظر اسلامی اشکال داره . مگر بجز اینه که دین رسم چجور زندگی کردن رو بهمون یاد میده ؟ پس باید طبق دینمون ازدواج کنیم - ببینیم دینمون میگه باید واسه چی ازدواج کنیم ما هم واسه همون ازدواج کنیم . وقتی اسلام میگه توی همه چیز تعادل داشته باشیم پس باید بهش عمل کنیم . یک مرد مسلمان واسه چی باید بیشتر بخاطر میل جنسی ازدواج کنه ؟ میل جنسی بخشی از زندگیه نه همه زندگی .

من نمیخوام در مورد برچسبی که قراره به این جور مردها و زنها زده میشه نظری بدم ولی این که چه ایرادی داره این همه مرد دارن صرفا بخاطر میل جنسی ازدواج میکنن رو میشه از طلاق هایی که داره اتفاق میفته یا این همه زندگی که توش پر از دعوا هست فهمید .

این همه زن مرد دارن ازدواج میکنن بدون اینکه , برای چی ازدواج کردنشون رو با اسلام مقایسه کنن .

یا حق

به نام خدا.

عرض کردم انگیزه شون بیشتر جنسی باشه تا روحی نه اینکه کلا" جنسی باشه.

دعوا ها و طلاق ها به خاطر اینه که مردم تو دوره آشنایی ، به هم دروغ میگن. خودشون رو جوری نشون میدن که طرف مقابل گول میخوره. این کار رو هم زن ها میکنن هم مرد ها.

مرد با زن متفاوته. نمیشه انتظار داشت عینا به یک دلیل ازدواج کنن.

دوستان جوری از میل جنسی در مرد ها حرف میزنن و جوری از میل روحی در زن ها حرف میزنن انگار میل جنسی پست و بده و میل روحی خوب و متعالی. جفتش با هم و به اندازه خوب هست.

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

با سلام خدمت کاربران عزیز اسک دین
اول بگم اینکه بیاییم نظر شخصیمونو نظر کل یک گروه بدونیم و هرکی مخالف ما چیزی بگه بگیم دروغگو و یا داره خودشا گول میزنه اصلا کار جالبی نیست
به طور کلی انسان ها اهداف مختلفی در زندگی دارند مطابق با اون زندگیشونا برنامه ریزی میکنند و اگه بتونند به پیش می برند.
مطابق با همین موضوع ازدواج هم معمولا در مسیر هدف اصلیشون از زندگیه . چون که یکی از مهمترین بخش های زندگی هر فرد ازدواجه
بنده به شخصه با ادمهای مختلفی سر و کار داشتم کسانی را میشناسم که به راحتی از فسقشون در جمع حرف میزنند و بهش افتخار میکنند . کسانی را هم میشناسم که از بس که با تقوا هستند از اینکه باهاشون دوستم احساس غرور میکنم .
قطعا چنین ادم هایی از هر کاری در زندگیشون هدف خودشونا دارند و نمیشه با یک چشم بگیم مردا اینطورین زنها اینطوری.
به نظر من هدف هر فرد از ازدواج را با معیار های انتخاب همسرش میشه فهمید.
اونی که ایمان فرد معیار اصلیشه چطوری میشه بهش گفت برای شهوت داره ازدواج میکنه.
من خودم هدف اصلیم همان نتیجه ای هست که خدا برای ازدواج دونسته یعنی آرامش در کنار همسر. محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن نیاز مهمیه که نمیشه ازش گذشت.
اینکه بگیم محبت پدر ومادر کافیه که نشد حرف.
خوب منم میگم محبت خدا به انسان براش کافیه پس چرا به محبت پدر و مادر نیاز داریم.

به نظر من اولين علتي كه باعث ميشه آدم به فكر ازدواج بيافته نياز جنسي هستش لا اقل تو آقايون بالاي 95 در صد مطمئنم چون وقتي با دوستام صحبت مي كنم بدون استثنا از اولين چيزي كه باعث ميشه به فكر ازدواج بيافتن همين نياز جنسي هستش

و حتي تو خودمم اولين عامل همين نياز جنسي هستش اما اين نياز از 16 سالگي بوده يعني من از 16 يا 17 سالگي به فكر ازدواج بودم (و الان مطمئنم اگه اون موقع ازدواج ميكردم به احتمال زياد انتخاب خوبي نمي داشتم) واس همين تنها نياز جنسي نميتونه برا قصد به ازدواج كافي باشه چون الان احساس ميكنم به كسي نياز دارم كه بتونه نياز به محبت رو هم در من تامين كنه بعدش نياز به همدم واسه درد و دل.
كسي باشه كه واقعا بتونم اونطوري كه دارم با دوستام درد و دل ميكنم با همسرم هم صحبت بكنم نيازهاي تنهايي من رو هم بر طرف كنه
نياز به حامي (تكيه گاه) كسي باشه كه بتونم بهش اعتماد كنم و يا اعتماد اون به من(اعتماد به نفس منو بيشتر كنه)
نياز به كسي برا صحبت كردن محبت كردن همكاري كردن دعوا كردن درد و دل كردن رفاقت كردن عبادت كردن و.... اين همه نياز دارم ونياز جنسي هم يكي از اين هاست كه اثرات اين نياز اگه درست و با رضايت و كامل رفع بشه تو بقيه نيازها هم ديده ميشه

ويكي ديگه از چيزايي كه باعث انگيزه من واس ازدواج ميشه حس استقلال (مستقل شدن) از خانواده هستش و ...............

سلام و درود
خوب هستید:Gol:

وقتی این سئوال و از اکثر آقایون بپرسی جواب روشن و مشخصی نمی تونن بدنن ولی انگیزه ها همین هایی هسش که دوستان اشاره کردند

یا علی

[="Olive"]

ستايشگر;309078 نوشت:
سلام. ببخشید پیام بازرگانی وار یه سوالی میخواستم بپرسم. حالا اگه انگیزه مرد ها بیشتر نیاز جنسی باشه تا نیاز روحی روانی اشکالی داره و ضعف مرد هاست و بده؟ یا مثلا اگه انگیزه خانم ها بیشتر نیاز روحی باشه بهشون سودی میرسه؟ اگر اینها درست باشه به این معنیه که زن ها فرشته های پاکی هستن که خیلی مظلومن ولی مرد ها یک مشت گرگ بی رحم و سودجو هستن؟ آیا به این معنیه که زن ها نیاز جنسی ندارن و یا مرد ها اصلا نیاز روحی ندارن؟ با تشکر ، ستایشگر
در جوابتون یه لطیفه رو از قول دکتر انوشه میگم:(قبلش توضیح بدم که اولا فقط نقل قول است دوما کمی ریز بینانه باید بهش نگاه کرد تا منظورشو فهمید و قصد توهین به هیچ کسم ندارد!!)

مردی از خدا پرسید خدایا چرا زن را انقدر زیبا افریدی؟
گفت برای انکه تو او را دوست داشته باشی!
مرد گفت پس چرا انقدر احمق افریدی؟!!
گفت برای انکه او تو را دوست داشته باشد!!!!....

به نظر شما این لطیفه به نفع مردهاست یا زنها!؟
(امیدوارم منظورمو گرفته باشین!:) )[/]

عــــلی;308136 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام. اولین انگیزه برای ازدواج نیاز جنسی هست و هرکس غیر این رو بگه داره خودش رو گول میزنه و دروغی بیش نیست.بچه ای که تازه به دنیا میاد نمیتونه روزه بگیره و مجبوره غذا بخوره و قوی بشه و سپس قوتش برسه تا بتونه روزه بگیره.پس نمیشه همون اول ازدواج به فکر محبت کردن بود بعد نیاز جنسی!!! و خانم هایی هم که میگن تکیه گاه میخوان دروغی بیش نیست.چه تکیه گاهی بهتر از خانه و خانواده؟پس چرا ازدواج میکنن؟ نیاز روحی روانی میخوان؟چه محبتی بهتر از محبت پدر و مادر که برای بچشون جون هم میدن؟ پس چه بخواهیم چه نخواهیم همینه که هست و نیاز های دیگه هم بعداً میاد. مهم تر از همه اینه که اگر فقط با فکر نیاز جنسی بری جلو برای ازدواج مشکل ساز خواهد شد.چون نیاز های دنیایی و مادی تمام شدنی و سیر شدنی هستند اگر شخص انسان حریص نباشه و مومن باشه براش یه بشقاب غذا هم کافیه.... هیچ انسانی نیست که همیشه شکمش سیر باشه!!! وقتی هم که سیر شد هرچی غذای خوشمزه هم جلوش بذاری نمیخوره!!! و کسی هم که فقط برای رفع نیاز جنسی ازدواج کنه...بعد از برطرف کردن نیاز ظرفارو سر سفره میذاره و میره اصلاً انگار نه انگار سر سفره آدم نشسته.... فلذا برخی افراد هستند علاوه بر اینکه به فکر سیر کردن شکم خود هستند به فکر سیر شدن بقیه هستند(مثلاً سر سفره کمتر غذا بر میدارن).توی جمع کردن سفره به پدر و مادرشون کمک میکنن و به وسیله نیاز هاشون(شکمشون) محبت خانواده و پدر و مادر رو جلب میکنن. چه خوبه که فکر انسان برای برطرف کردن نیاز جنسی جلب رضایت و محبت همسر باشه. یا علی.

من اول بحث در مورد نگاه زنها توضیح دادم
موتاسفانه شما تفاوتی بین نگاه زن و مرد در این زمینه قائل نیستید!
برای کسی که اعتقادات مذهبی دارد کمترین و کوچکترین دلیلی که میشه اورد برای اثبات بیشتر بودن این غریضه در مردها احکام شرغی است!
این نیاز به قدری در مردها با زن ها متفاوت است که به زن حتی حق طلاق داده نشده!!!اما مرد میتونه نامحدود(!!!!) ازدواج کنه!(منظورم صیغه است!)یا حتی تنبیه بدنی برای عدم تمکین زن در رفع نیاز مرد پیش بینی شده!....
یا همین حدود حجاب!
و......
زنها وقتی از عشق حرف میزنن بیشتر به داشتن رابطه ی عاشقانه و محبت امیز فکر میکنن (مسائل جنسی براشون اهمیت خیلی کمی دارد و چشم پوشی از اون خیلی راحت تر است!البته به جز مواردی که دختری با فیلمهای نا مناسب یا مواردی مثل این به طور مصنوعی این انگیزه رو در خودش زیاد کنه!)اما برای اقایون این طور نیست!
به همین خاطر است که مردها از طریق چشم عاشق میشن زنها گوش!
میگن یک مرد شخص زن رو میخواد ولی زن شخصیت مرد رو!....
چند درصد پسرها با وضع الان حجاب در جامعه دچار مشکلند و چند درصد زنها؟!؟

reza1001;310028 نوشت:
به نظر من اولين علتي كه باعث ميشه آدم به فكر ازدواج بيافته نياز جنسي هستش لا اقل تو آقايون بالاي 95 در صد مطمئنم چون وقتي با دوستام صحبت مي كنم بدون استثنا از اولين چيزي كه باعث ميشه به فكر ازدواج بيافتن همين نياز جنسي هستش
مرسی که انقدر رک و صادق جواب دادین!
از اول بحث انگار اقایون میترسیدن رک اینو بگن!!
[SPOILER]
گرچه شمام اخر حرفات پیچوندی ولی ممنون!:Cheshmak:
[/SPOILER]
hoorshid;310221 نوشت:
مردی از خدا پرسید خدایا چرا زن را انقدر زیبا افریدی؟ گفت برای انکه تو او را دوست داشته باشی! مرد گفت پس چرا انقدر احمق افریدی؟!! گفت برای انکه او تو را دوست داشته باشد!!!!....
لا اقل به جای احمق مینوشتین احساساتی!!!

mona690;310227 نوشت:

لا اقل به جای احمق مینوشتین احساساتی!!!

به نام خدا.

:Khandidan!:

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

ستايشگر;310232 نوشت:
:Khandidan!:

[SPOILER]از دست شما اقایون!!!!!
جنبه ندارین که!!:Cheshmak:!واقعا هم باید مینوشتم احساساتی!!!(البته اونجوری دیگه لطیفه نبود!تیکه طنزش همونجاس!)[/SPOILER]
mona690;310227 نوشت:
ا اقل به جای احمق مینوشتین احساساتی!!!
ولی واقعا فکر میکنید این لطیفه به نفع مردهاست یا زنها؟!

hoorshid;310234 نوشت:

[SPOILER]از دست شما اقایون!!!!![/SPOILER][SPOILER]
جنبه ندارین که!!:Cheshmak:!واقعا هم باید مینوشتم احساساتی!!!(البته اونجوری دیگه لطیفه نبود!تیکه طنزش همونجاس!)[/SPOILER]
ولی واقعا فکر میکنید این لطیفه به نفع مردهاست یا زنها؟!

به نام خدا.

نه من مشکلی نداشتم. فکر میکنم منظورتون رو هم متوجه شدم.

ولی وقتی mona690 گرامی به تنها نکته ای که اشاره کردند همون کلمه کم عقل بود برام خنده دار شد.

من اتفاقا قبول ندارم که خانم ها کم عقل هستن. به هر حال من هم مادر دارم ، خواهر دارم و ... به هر حال باعث ایجاد دو عالم ، سرور و سالار زنان دو عالم ، دختر پیغمبر گرامی اسلام (ص) ، حضرت فاطمه زهرا (س) از جنس زن هستند و مشخصا اینکه زن ها کم عقلن حرفیست بی نهایت اشتباه.

چیزی که به نظر من دیدگاه میانه است و ما باید به عنوان نتیجه منطقی بحث قبول کنیم ، اینه که انگیزه مرد ها از انگیزه زنها جداست و نباید انتظار داشت یکسان باشه. همچنین نباید گفت " اه اه این مردا برای نیاز جنسی ازدواج میکنن و اصلا احساس ندارند که" یا "به به این زنا بیشتر برای نیاز روحی ازدواج میکنن و کلا نیاز جنسی ندارند".

مرد ها گرچه اونچیزی که زیاد تحریکشون میکنه ، نیاز جنسیشون هست اما باید از عقلی برخوردار باشند که بتونه ورای نیاز جنسیشون رو ببینه و تعادل ایجاد کنه. اگر کسی به این دید نرسیده اشتباهه که ازدواج کنه وگرنه بعد دو سه ماه که نیاز جنسیش فروکش کرد ، خانومش دلش رو میزنه چون آخر کار نیاز به آرامش پیدا کرده که مهمه.

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

این چه سوال پرسیدنیه که شما فقط دوست دارید جوابی را که میخواهید بشنوید
با یک مثال براتون توضیح میدم شاید متوجه بشید
یک مجلس عزاداری ابی عبدالله را فرض کنین که در ان بعد مراسم شام بدن
افراد با نیت های مختلف وارد این مجلس میشن . چند نفر برای منبر رفتن چند نفر برای مداحی چندین نفر برای عزاداری یک عده هم بری غذا خوردن. عده ای هم برای برپایی مراسم.
آیا اینکه بگین همه عزا داران برای شام میان اون مجلس درسته؟(در صورتی که احتمالا همشون هم شام بخورند)
ایا اگه کسی که برای عزاداری یا کارای دیگه اومده غذا بخوره کار بدی کرده؟
بر فرض عده ای هم برای غذا بیان آیا کار اشتباهی کردن؟
دارم میگم به یک چشم نگاه نکنید همه را.

سلام
انگیزه مردان از ازدواج ( البته با توجه به نقش فعال مرد در مقابل نقش منفعل زن در ازدواج ) در فرهنگهای مختلف متفاوت است اما همه یک وجه مشترک دارد و آن : میل غریزه جنسی است .
در یک فرهنگ ممکن است این وجه مشترک با تظاهر به مسائل عاطفی آمیخته شود یا ممکن است در یک قشر ازدواج بعنوان یک سنت پیگیری شود یا ... اما بالاخره خمیر مایه همه اینها غریزه جنسی است که خداوند در فطرت مرد قرار داده است .
والله الموفق

سلام
نظر من اینه :
[="red"]سالن یعنی = زن
زن های درون سالن یعنی = تمام خصوصیات و ویژگی های زنان که مردان به آنها علاقه مند هستند.[/]

یک سالن بزرگ رو در نظر بگیرید که پر از زن هست.(مثلا 1000 تا زن در سالن هست)
همگی این خانم ها چادر سیاه هستند به جز 2 الی 3 نفرشون که چادر [="red"]قرمز [/]و سفید و [="magenta"]صورتی [/]پوشیده اند.

وقتی یک نفر مرد توجه اش به این سالن جلب میشه و واردش میشه... [="blue"]خود اگاه یا ناخوداگاه به طور خاصی توجه اش جلب میشه به اون سه خانمی که چادرشون رنگی هست و چشم نواز هست براش [/]و اگر کسی باشه ازش همش راجعبه اون سه نفره سوال میکنه که چی هستند کی هستند چرا اینطورین . خلاصه حسابی فکرشو مشغول میکنه ببینه ماجرای اینا چیه.

[="red"]این به این معنا نیست که این مرد از وجود دیگر زنان در سالن غافل است و آن خانم های چادر سیاه را نمی بیند , بلکه فقط توجه ی ویژه تری به آن سه چادر رنگی دارد.
[/]
وقتی که برایش مشخص شد که آن سه خانم چادر رنگی چی هستند و کی هستند و به سوالاتش پاسخ داده شد و براش عادی شد , بعد از اون فکر خارج میشه تازه می فهمه دوروبرش چه خبره و دیگه فکرش مشغول اون سه خانم چادر رنگی نیست.

حالا تصور کنید مردها فراموشی دارند بعد از یک هفته از دوباره یادش میره این سه نفر چادر رنگی کی هستند باز مغزش رو مشغول میکنه , از دوباره باید یکی پیدا بشه بهش توضیح بده و بره اینارو نشونش بده تا از فکرش بیاد بیرون و بفهمه اطرافش باز چه خبره و دیگه مغزش مشغول نباشه.
این روند ادامه دارد.

غریزه جنسی در مردان و حسشون نسبت به این موضوع در زنان این مدلی هست. ( قاعدتا)

موفق باشید

به نام خدا
سلام

بهتره پرسیده بشه که آقایان باید برای چی ازدواج کنن نه اینکه واسه چی ازدواج میکنن . واقعا دلیل نمیشه اگر همه مردها هم برای فلان چیز ازدواج میکنن پس گزینه صحیح را انتخاب کرده باشن .

یا حق

[="Tahoma"][="Green"]بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.

vahid_barvarz;310348 نوشت:
بهتره پرسیده بشه که آقایان باید برای چی ازدواج کنن نه اینکه واسه چی ازدواج میکنن . واقعا دلیل نمیشه اگر همه مردها هم برای فلان چیز ازدواج میکنن پس گزینه صحیح را انتخاب کرده باشن .

:Gig:
[SPOILER]:khandeh!:[/SPOILER][/]

[="Blue"]

خوشه;259492 نوشت:
راجب اون مسئولیت هایی هم که گفتید باید بگم دوستشون دارم! یعنی واسه شخص من لذت بخشه که یک نفر ازم انتظار داشته باشه بهش پول بدم یا براش چیزی بخرم یا ...

وقتی خانومم ازم میخواد که بیرون ببرمش یا براش یه چیزی بخرم یا که میبینم واسم نگرانه یا که بعضی وقتا بهم نق میزنه و گیر میده واقعا لذت میبرم.اگه هدف مردا تنها ارضای غریزه ی جنسی بود اونا خیلی راههای سریع تر و خیلی خیلی کم خرج تر بلد بودن[/]

[="Blue"]من با جناب حق دوست کاملا موافق و با علی کاملا مخالفم.
توی مراسم عزاداری در انتها همه شام میخورن ولی هر کسی از اومدن تو مراسم یه نیتی داشته که همین نیت باعث میشه که تا یه حدی از بار معنوی مراسم بهره ببره.
پدر و مادر هر چقدر هم که با فرزندشون رفیق باشن، بهر حال پدرو مادرن، نمیشه با اونا همونطور باشی که با همسرت هستی.
نیاز جنسی مهمه ، ولی این نیاز وقتی کامل رفع میشه که کنار یه همسر مهربون و دلسوز و با محبت باشه، کسی که ساعتهای بیشمار کنارش بودی و باهاش تجربه ها و خاطرهای زیادی داشتی، همراهش جاهای زیادی رفتی تو شادی ها و غمهاش باهاش بودی و... این ارتباط یه ارتباط کامله.

ازدواج برای مردایی که دنبال رفع نیازشونن خیلی خیلی هزینه برداره[/]

به نام خدا
سلام

یک تاپیک مرتبط که کارشناس محترم جناب [="Blue"]اویس [/]پاسخ گویی می فرمایند , البته تازه مبحثش شروع شده و هنوز کامل نیست اما در هر صورت معرفی میکنم شاید دوستان بخوان مطالعه کنن :
[="Blue"]کلیک کنید
[/]

یا حق

mona690;257472 نوشت:
راستش من هم زیاد شنیدم و هم از مقالاتی که در باره تفاوتهای زن و مرد خوندم این طور فهمیدم که مردها از طریق چشم عاشق میشن(و زن ها از طریق گوش) و اینکه زن ها هدفی که از ازدواج دارند داشتن رابطه ی عاشقانه و محبت امیز است در حالی که مردها هدفشون(حتی اگر در برهه ی کوتاهی روابط عاشقانه باشه در اصل و کنه قضیه)روابط جنسیه!
و اینکه زنها شخصیت مرد رو میخوان و مردها شخص زنو!

قسمتهایی که در مورد زنها گفته شده که درسته!اما اونچه که در مورد اقایان گفته شد هم درسته؟!
یعنی انگیزه ی اصلی اکثر مردان از ازدواج روابط جنسیه؟!
اگه نه پس چی باعث میشه یه مرد با وجود چند برابر شدن مسئولیتهاش بعد ازدواج و از دست دادن بخش زیادی از ازادی هاش طن به ازدواج بده؟!
اصلا معنی عشق
از نظر اقایون چیه؟؟

کارشناس بحث : امیدوار


mona690;257472 نوشت:

بسمه‌تعالي
ضمن عرض سلام و تحيت محضر شما و ديگر دوستان
همانطور كه در پاسخ برخي از دوستان ذكر شد، تعميم چنين قاعده‌اي به همه زنان و مردان درست نيست. در اين خصوص لازم است به اين نكات توجه شود:
1- در برخي از روايات، كشش و تمايل جنسي زنان بيشتر از مردان معرفي شده است، ولي علت عدم بروز آن را غلبه نمودن حياي زنان بر كشش جنسي عنوان فرموده‌اند.
2- اگر بپذيريم، كه غريزه جنسي در مردان بيشتر است، اين به معناي اثبات اين قاعده براي نوع مردان است نه همه افراد مذكر. از اينرو طبيعي است كه برخي مردان مشمول چنين قاعده‌اي نيستند.
3- قاعده مذكور، بيانگر نسبت وضعيت زنان و مردان، در ارتباط با موضوع جنسي است. به اين معنا كه در مقايسه با زنان، مردان از انگيزه قويتري در اين خصوص برخوردارند. بنابراين نمي توان گفت كه اولويت ازدواج آقايان هميشه، موضوع جنسي است. در بسياري از موارد انگيزه مردان، ارضاء نياز عاطفي، اجتماعي، تناسل و...است.
به عبارت ديگر ممكن است انگيزه اوليه مردي براي ازدواج، حس تعلق به شخص خاصي براي رسيدن به كاركردهاي مذكور باشد، اما وقتي همين مرد، كه انگيزه جنسي‌اش نسبت به ديگر كاركردهاي ازدواج، در رتبه دوم قرار دارد، با جنس مونث مقايسه شود، نسبت به آنان ( و نه في نفسه) از تمايل جنسي بيشتري برخوردار است.

[="arial"]فلسفه و[="red"] هدف[/] از ازدواج
هدف از ازدواج هم برای مرد و هم برای زن، پاسخ مثبت دادن به سنت الهی و تولید نسل است. لذا، هر دو در این زمینه بر یک عقیده اند. فلسفه ازدواج براساس این دو مبنا ملاک دین و نجابت است. در نتیجه، هدف از ازدواج و تولید نسل، مقدس می گردد و هیچ یک از مادیات ملاکی برای آن به حساب نمی آید.
اصولا فلسفه خلقت زن و مرد (زوجیت) تولید مثل است، همان گونه که این زوجیت در سایر حیوانات و حتی گیاهان نیز وجود دارد. نکته اصلی که باید در ازدواج مورد توجه هر دو طرف باشد دین و کمال است. از این رو، از روایات نقل شده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام چنین برمی آید که هر کس ممکن است به یکی از این
چهار دلیل ازدواج کند: 1- پول; 2- دین; 3- زیبایی; 4- شهرت و عنوان. بین این چهار هدف، دین از همه بالاتر و بهتر است.
اما به طور کلی، ضرورت های ایجاب کننده ازدواج عبارت است از:
الف - ضرورت های فردی;
ب - ضرورت های اجتماعی;
ج- ضرورت های مذهب
[/]

[="arial"]چرا باید ازدواج کرد؟
ازدواج همگامی با طبیعت است. آنها که بر خلافت جریان رود، شنا می کنند، باید توضیح دهند چرا این کار را می کنند! والا او که در مسیر رود در حرکت است، چه نیازی است که علت کارش را توضیح دهد. اصلا مگر کارش ابهامی دارد که بخواهد توضیح دهد! کِشش هریک از زن و مرد به یکدیگر اعلان طبیعی نیاز برای با هم بودن است. و چون دین اسلام، دینی فطری است نه من درآوردی، به نیازهای طبیعی انسان احترام می گذارد و تلاش دارد تا به او کمک کند که بتواند این نیازها را بطور صحیح بر طرف سازد.
[/]

به نظر من مردان موجوداتی هستند که نیاز یه همدم هستند وکسی که بتونه تو ناملایمات زندگی باهاشون همراه بشه واگه عاشق چیزی بشن هیچ کسی نمیتونه اونو ازشون بگیره.البته رابطه جنسی هم هست ولی بیشتر احساس همدم تو مردا قویتره

در كتاب درسي همه ي ما ( دين و زندگي سوم دبيرستان)
اهداف ازدواج
1. تامين نياز جنسي(ابتدائي ترين زمينه تشكيل خانواده )
2.انس با همسر
3.پرورش و رشد فرزندان
4. رشد اخلاقي و معنوي (عالي ترين هدف ازدواج)

اگه با دقت و تفكر بررسي كني مونا ي عزيز دستيابي به سه مورد بعدي نيازمند توجه به مورد اول هم هست. نياز جنسي هم مثل نياز به خوراك و... بايد تامين بشه تا فرد حضور مفيدي در خانواده و جامعه داشته باشه. معمولا ازدواج هاي سن پايين فقط هدف اولو پيگيري ميكنه. البته خوشا انان كه در همان سن كم به اهداف ديگه ازدواج نيز توجه داشته باشن و اين نشانه سطح بالاي فكري انان است.
هيچ انسان سالمي نيست كه اصلا تميلات جنسي نداشته باشه. با توجه به سخنراني كه براي ما در مدرسه گذاشته شد كسي كه تمايلات جنسي ندارد بيمار است و بايد به پزشك مراجعه كند. پس هيچ سالمي اين مسئله رو انكار نخواهد كرد مگر اينكه دروغ گو باشد.

asad;257884 نوشت:
من از نظر شخصی خودم میگم! من واسه میل جنسی ازدواج نکردم! من چون یک نفر رو دوست داشتم باهاش ازدواج کردم تا از این سردرگمی و بچه بودن خلاص بشم! تا زمانی که مجرد بودم اختیارم دست بابام یا مامانم بود اما الان اونها دیگه نمیتونن بگن اینجا برو اونجا نرو! الان اختیارم دست خودمو و احساس استقلال میکنم تا زمانی که مجرد بودم کسی رو نداشتم که نزدیکترین حرفهامو باهاش بزنم روم نمیشد به مامان بابام بزنم اما الان یکیو دارم تا زمانی که ازدواج نکرده بودم به دوستام که با دوست دختراشون میرفتن بیرون حسودیم میشد اما الان با خانمم میرم بیرون تا زمانی که ازدواج نکرده بودم انگیزه ای واسه بیشتر پول دراوردن نداشتم و یک سیر صعودی نداشتم اما الان با توجه به نیازهای همسرم هرروز سعی میکنم بیشتر از دیروز درامد داشته باشم البته از راه خلال تا زمانی که مجرد بودم هیچ انگیزه ای واسه درس خوندن نداشتم اما بعد از ازدواج به خاطر بچم رفتم به درسم ادامه دادم تا نگن باباش بی سواده و .....البته غریضه ی جنسی هم جزو دلایلم بود اما میخوام بگم بیشترین هدف مرد غریضه ی جنسی نیست بلکه اهداف مهمتری داره.... راجب اون مسئولیت هایی هم که گفتید باید بگم دوستشون دارم! یعنی واسه شخص من لذت بخشه که یک نفر ازم انتظار داشته باشه بهش پول بدم یا براش چیزی بخرم یا ... یعنی اون مسئولیت ها خودش یک انگیزه ای بود برای ازواج من! یعنی خوشم میومد مسئولیت اداره ی یک زندگی به دوشم بیفته و یک نفر به من تکیه کنه!

احسنت. برای شادی روحت، الان که من مجردم حرف دل من رو زدی

اللهم صل علی محمد و آل محمد

mona690;296148 نوشت:
این میتونه انگیزه ی ازدواجی باشد که قبل از اون علاقه ایجاد نشده و البته به نظر من اصلا هم خوب نیست چون این انگیزه قابل حذف شدن است و اگر انگیزه های ازدواج حذف بشه بنیان خانواده متزلزل میشه....

قبول ندارم.

من الان به یه بنده خدایی علاقه دارم. عمدا تا موقعی که به تفاهم نرسیم و عقد نکنیم علاقه ام رو بهش ابراز نمیکنم. چون زن ها احساسی و ان و بهشون ابراز علاقه کنی چشاشون بسته میشه. میخوام الان همه عیب ها رو ببینه بعدا نگه چرا من ندیدم. و با همین عیب ها قبول کنه. بعد از عقد و محرمیت هرچی تو دلمه بهش میگم.
قبل از ازدواج ابراز علاقه زیاد درست نیست.
البته نظرم هستش

............................................

شيعه ي ياس;339031 نوشت:
در كتاب درسي همه ي ما ( دين و زندگي سوم دبيرستان) اهداف ازدواج 1. تامين نياز جنسي(ابتدائي ترين زمينه تشكيل خانواده ) 2.انس با همسر

اگه تو خونه همش جنگ و دعوا باشه و انس با همسر نداشته باشی، نیاز جنسی زندگی رو درست میکنه؟ نه که درست نمیکنه. بلکه اصلا دست و دلت به سمت ارضا کردن نیاز های جنسی نمیره.

اولین انس باهمسر و ارامش هستش

----
تو هدف گزاری اینجوری عمل کنیم که میتونیم یه هدف رو فدای هدف دیگه کنیم یا نه. آرامش رو میتونی فدای ارضای نیاز جنسی کنی؟
----
این رو از روی نیاز های مازلو نوشتن نه از جنبه دین . البته به نظر من

سلام عرض می کنم خدمت دوستان گرامی:Gol:
در این تاپیک قصد داریم با نگاهی اجمالی ، فلسفه و اهداف ازدواج را به زبانی دیگر مورد بررسی قرار دهیم :
ازدواج همه ابعاد وجودی انسان را به محك فرا می خواند . تا قبل از ازدواج عوامل آزماینده خصوصیات حقیقی افراد ، بسیار كم است اما به هنگام ازدواج به یكباره صحنه تغییر می كند . آنقدر عوامل آزماینده در این مرحله زیاد است كه كمتر بعدی از ابعاد وجودی انسان خارج از آزمایش قرار می گیرد .

ازدواج بهره گیری از تمتع جنسی ، دوری از تنهایی و … نیز هست اما در پس پرده و در اعماق آن ، یك مرحله مهمی برای رشد یافتن انسان است ، آن قدر كه ازدواج می تواند انسان را رشد دهد . كمتر مسئله ای این خاصیت را دارد .
ازدواج به خاطر مشكلات و مسائلی كه دارد می تواند توانائی های انسان را محك بزند و انسان به واسطه همین مشكلات و مسائل ، تمرین تواناتر شدن را انجام می دهد ، برخی از افراد كه از مشكلات هراس دارند به این نكته توجه نمی كنند كه بایستی وارد میدان مشكلات شد تا كه آبدیده شد .
ترس از مشكلات ازدواج نباید ما را از ازدواج دور كند ، مگر به خاطر مشكلات تحصیل ، از تحصیل دوری می كنیم ، مگر بخاطر مشكلات كار كردن ، كار را رها می كنیم .
تعریف های متفاوتی كه از ازدواج می شود بستگی به نوع دیدی است كه نسبت به ازدواج وجود دارد . بعنوان مثال فرض كنید كه در یك باشگاه بدنسازی هستید ، انواع وزنه ها ، دمبل ها ، بارفیكس ها ، دستگا ههای مختلف ورزشی و … وجود دارند كه هر كدامشان برای یك عضو بدن و تقویت آن و كل مجموعه برای بدنسازی و تقویت كل بدن خاصیت و كاربرد دارد ، حال كسی كه با اشتیاق و میل و رغبت و علاقه به ورزش بدنسازی به آن باشگاه رفته باشد هر چه موارد تمرین و ورزش و دستگاه ها و ابزار آلات بیشتر باشد ، خوشحال تر است چرا كه می داند بهتر می تواند تمرین كند و رشد كند و با انجام چند تمرین ممكن است خسته شود اما بی حوصله نمی شود . اما اگر كسی دیگر با اجبار یا اكراه و از سربی حوصلگی به همان باشگاه رفته باشد و مشتاقانه قصد ورزش و تمرین را نداشته باشد با اولین تمرین وزنه ها ، نه تنها خسته می شود كه بی حوصله هم می شود و ناراحتی خود را به روشهای مختلف ابراز می كند .
تفاوت این دو فرد چیست ؟
تفاوت واضح است یكی برای تمرین و رشد كردن آمده و دیگری با اجبار یا اكراه وارد زمین باشگاه شده است . زندگی و ازدواج نیز همین طور است . برای كسانی كه بخواهند در ابعاد مختلف رشد كنند ، از این زمین و میدان گاه جای بهتری پیدا نمی شود و موارد تمرین و رشد بسیار زیاد است ، اما برای كسی كه حال و حوصله ی تمرین كردن و قوی شدن و رشد كردن را ندارد ، ازدواج گرچه آغازی شیرین دارد ، اما ادامه ی خسته كننده ای را خواهد داشت .

ازدواج یك منشور چند پهلو است ، هر طرف آن ، بیانگر بعدی از ابعاد زندگی است ، یك طرف آن شور و شوق و لذت ، یك طرف آن محبت و صمیمیت ، یك طرف دیگر تلاش و زحمت ، طرف دیگر آرامش و سكونت و … اما وقتی كل مجموعه را با هم دیدید و همه ابعاد را در نظر داشتید ، خواهید دید كه ازدواج ، یك مجموعه ی رشد دهنده برای شخصیت انسان و یك مجموعه انسان ساز است .
همین تفاوت نگاه ها به ازدواج است كه تعریف انسانها از ازدواج را متفاوت می كند . بنابراین سعی كنید از همین ابتدای كار دید و نگرشتان را نسبت به ازدواج تصحیح و تكمیل كنید!

دست شما درد نکنه

من ازدواج رو در درجه اول رسیدن به ارامش میدونم.

mona690;257472 نوشت:
راستش من هم زیاد شنیدم و هم از مقالاتی که در باره تفاوتهای زن و مرد خوندم این طور فهمیدم که مردها از طریق چشم عاشق میشن(و زن ها از طریق گوش) و اینکه زن ها هدفی که از ازدواج دارند داشتن رابطه ی عاشقانه و محبت امیز است در حالی که مردها هدفشون(حتی اگر در برهه ی کوتاهی روابط عاشقانه باشه در اصل و کنه قضیه)روابط جنسیه!
و اینکه زنها شخصیت مرد رو میخوان و مردها شخص زنو!

قسمتهایی که در مورد زنها گفته شده که درسته!اما اونچه که در مورد اقایان گفته شد هم درسته؟!
یعنی انگیزه ی اصلی اکثر مردان از ازدواج روابط جنسیه؟!
اگه نه پس چی باعث میشه یه مرد با وجود چند برابر شدن مسئولیتهاش بعد ازدواج و از دست دادن بخش زیادی از ازادی هاش طن به ازدواج بده؟!
اصلا معنی عشق
از نظر اقایون چیه؟؟

شخصیت زن برای بنده خیلی مهم است. در واقع هم کفو بودن است.
به علاوه بنده اعتقادی به عشق به معنی عشق ندارم. محبت ورزیدن است. اصلا هم قرار نیست کسی تو دنیا خوشبخت شود.
البته بعضی وقتها آدم مجبور می شه برای محبت ورزیدن به همسرش بگوید که عاشقش است. در واقع دریافتها ممکن است متفاوت باشد.
البته بدانید که نیاز جنسی برای مردها مهم است. در واقع نیاز جنسی بهانه ای برای محبت ورزیدن است.
محبت ورزیدن را می توان تمرین کرد.
به هر حال "دلم می خواهد" نداریم.
خیلی چیزها "باید" است.
حتی محبت ورزیدن.
نتیجه دنیایی که پر از "دلم می خواهد" است. اولش شیرین است. اما عاقبتی ندارد. تهش یاس و پشیمانی است. یا جدایی. چرا !؟ چون "دلم می خواهد."
دل بخواهی نیست. باید است.
برای همین می بینیم خیلی از ازدوجهای عشقولانه به ناکجا آباد ختم می شود.
خوار کردن "من" و "دلم می خواهد" مختص کتب عرفانی و از ما بهتران نیست. روش درست زیستن است. روش درست محبت ورزیدن است. مانده ام با این همه "دلم می خواهد" چه طور مردم به هم محبت می ورزند. معلوم است آمار طلاق بالا می رود. چرا !؟ چون "دلم می خواهد."

هدف من از ازدواج
بنا به اولویت میگم:

1)آرامش در کنار همسر
2)پاسخگویی به مسائل عاطفی
3)بالا بردن حس مسئولیت پذیری
4)پاسخگویی به مسائل جنسی

fȃtĕmĕh;390377 نوشت:
:khandeh!:خو ببخشید یه سوال یعنی موضوع رابطه جنسی سالم برای شما توی ازدواج نقشی نداره؟

من دخترم ولی خب یکی از دلایلم بوده حتی شاید از اصلی تریناش بوده:ok:


ارامش درونی و حس رضایت ( نه ارامش ظاهری ) که وجود داشته باشه موارد دیگه زیر مجموعه این هستن.( اینم از اون دوست داشتن واقعی متقابل بدست میاد)

سوال:

mona690;257472 نوشت:
راستش من هم زیاد شنیدم و هم از مقالاتی که در باره تفاوتهای زن و مرد خوندم این طور فهمیدم که مردها از طریق چشم عاشق میشن(و زن ها از طریق گوش) و اینکه زن ها هدفی که از ازدواج دارند داشتن رابطه ی عاشقانه و محبت امیز است در حالی که مردها هدفشون(حتی اگر در برهه ی کوتاهی روابط عاشقانه باشه در اصل و کنه قضیه)روابط جنسیه!
و اینکه زنها شخصیت مرد رو میخوان و مردها شخص زنو!
یعنی انگیزه ی اصلی اکثر مردان از ازدواج روابط جنسیه؟!
اگه نه پس چی باعث میشه یه مرد با وجود چند برابر شدن مسئولیتهاش بعد ازدواج و از دست دادن بخش زیادی از ازادی هاش طن به ازدواج بده؟

پاسخ:
بسمه تعالی
با سلام و تحیت
تفاوتهای جنسیتی در موضوعات مختلف و از جمله موضوع جنسی و عشق قابل انکار نیست اما این واقعیت منافاتی با انگیزه مردان برای ازدواج ندارد چرا که ازدواج علاوه بر کارکرد پاسخدهی به نیاز جنسی دارای کارکردهای متعدد دیگری نظیر پاسخ به نیاز پیوندجویی، والدگری و تناسل و...نیز دارد.
همچنین باید توجه داشت که تفاوتهای جنسیتی تنها گویای وجه غالب است. یعنی زن و مرد دارای ویژگیهای مشترکی هستند که تفاوت آنها در میزان شدت و ضعف و نوع بروز آن است. بنابراین باید گفت همانگونه که مردان نیز مانند زنان قابلیت تجربه عشق را دارند، نیاز جنسی در زنان هم مانند مردان وجود دارد

سایت انجمن گفتگوی دینی/ انجمن مشاوره/ کارشناس: امیدوار/1395.1.15

موضوع قفل شده است