انفاق چیست؟ جایگاه و برکات انفاق کدام است؟ (مباحث انفاق)

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

انفاق كردن يعني خرج‌كردن از مال، و بديهي است كه مراد از اين خزج‌كردن، آن خرجي نيست كه انسان براي خودش مي‌كند، چون خرج كردن براي خود را هر انساني مي‌كند و بي‌تقواها بيشترش را براي خورد و خوراك و لذت و شهوتراني خودشان خرج مي‌كنند. پس مقصود آن نيست، بلكه مقصود انفاق در راه خداست. يعني در راه هدفهاي والا و در راه آرمانهاي الهي خرج‌كردن بسيار مهم است! و اين انفاق داراي دو فايده است: يك فايده، فايده نقد و تخلف ناپذير و همگاني، و ان عبارت است از فايده‌اي كه به انفاق كننده مي‌رسد. و فايده دوم: فايده متحمل و نه‌چندان همگاني كه به انفاق شنونده مي‌رسد. درست عكس آن چيزي كه در تصور عمومي وجود دارد. همه خيال مي‌كنند ما كه انفاق مي‌كنيم و خرج مي‌كنيم به انفاق شونده، يعني به آن كسي كه پول مي‌دهيم فايده مي‌رسد، در حالي كه اينطور نيست، يعني قبل از آنكه به او فايده برسد اولين فايده به ما كه انفاق مي‌كنيم ‌رسيده است. من يك وقتي در گذشته پيرامون بحث انفاق و زكوة مي‌گفتم: شما كه دست در جيب كردي و اين پول را درآوردي تا رساندي دست گيرنده فايده بردي و واقعيت همين است. چرا؟ چون اصل قضيه دل‌كندن از آن چيزي است كه شما آن را متعلق به خودتان مي‌دانيد و اين كار بزرگ است، كه در آيه‌ي شريفه قرآن مي‌فرمايد: ومن يوق شح نفسه فاولئك هم‌المفلحون ( 9- حشر) كسي كه نگاه داشته شود از شح او رستگار است و مشكل دنياي امروز همين است. مشكل بزرگ دنياي گذشته در تاريخ همين بوده. مشكل بزرگ دنيا از زرمندان است و زرمندان هم بسياري از اوقات از زر، زور خودشان را به دست آورند و بسياري از اوقات بخاطر زر دنبال زور رفتند. امروز كسي كه در دنيا به قدرت مي‌رسد و زمام امور يك كشوري را بدست مي‌آورد، اولين كاري كه مي‌كند، روال زندگي‌اش را روال زندگي يك رئيس جمهور قرار مي‌دهد: زندگي كردن، خوردن، چريدن

با انواع و اقسام چريدنيهائي كه براي انسان مطلوب است و شهوت‌راني‌ها، چون به قدرت رسيده است! به يك رئيس جمهور مگر مي‌شود گفت اين‌جور نچر، اين‌جور نخور، اين‌جور اسراف نكن؟ خواهد گفت پس من براي چه به اينجا رسيدم؟ و حقيقتاً اگر از او سئوال كني اين پاسخ را مي‌دهد! آنجا كه شما يك رئيسي را در يك كشوري ببينيد كه خيلي اهل اسراف نباشد استثنائي است، البته اين را داشتيم، نه اينكه بگويم نداشتيم، اما خيلي استثنايي، حتي آن خوب خوبهاشان. بنده در اين چند سال گذشته به بعضي‌ها برخورد كردم از رؤساي جمهور كه جزو متفكرين و ايده‌دارها بودند، يعني فقط اين نبود كه يك نظامي‌ئي آمده باشد و قدرت را بدست گرفته باشد براي شهوت‌راني، از اين قبيل نبود، برخي‌شان ايده داشتند، لكن همانجا را هم من ديدم آنچنان مواظب خوشگذراني خودشان هستند مثل يك حيوان ( كه در روايت دارد: همها علفها ) بسياري از اينها همتشان همان علفشان بود. اصلاً زندگي كه در آن لذت بودن نباشد براي آنها معني ندارد، كما اينكه شما مي‌بينيد امروز سرمايه‌ها‌ي انباشته در دنيا چه مي‌كند؟ و امروز ثروتمندان بزرگ عالم چه آتش به دنيا زدند؟ چقدر انسان را محروم نگهداشتند؟ و اين بر اثر ( شح نفس ) هرچه بيشتر به چنگ آوردن و هرچه كمتر خرج كردن است!! ولذا اين اقدام بزرگ و تمرين بزرگي است براي انسان، كه انسان آنچه را از جيب خودش به‌چنگ آورده رها كند. پس اولين فايده‌اي كه بر انفاق مترتب است، آن فايده‌اي است كه به انفاق كننده مي‌رسد و فايده‌ي دوم آن فايده‌ي است كه به انفاق شونده مي‌رسد. لكن اين فايده دوم مشكوك است و هميشه چنين فايده‌اي مترتب نمي‌شود. گاهي شما انفاق مي‌كنيد در جاي خودش نيست. انفاق مي‌كنيد اما شرايط ديگر براي خوشبخت شدن آن شخص يا آن جمع وجود ندارد، يعني پول به دست‌شان رسيده، اما نتوانسته‌اند استفاده كنند. شرايط ديگر نبوده پس وقتي شما انفاق مي‌كنيد نمي‌توانيد يقين داشته باشيد كه به آن فايده‌ي دوم كه رسيدن به پر كردن خلاء است حتماً رسيده‌ايد، البته اين شك نبايد موجب شود تا انسان انفاق نكند بلكه بايد انفاق بكند ولو مشكوك باشد كه در طرف مقابل به نتيجه برسد يا نه. اما آنچه كه هرگز تخلف نمي‌شود آن فايده‌اي است كه به انفاق كننده مي‌رسد. پس تقواي مطلوب قرآن يعني آن حداقل لازم براي متقي بودن اين است: وممارزقناهم ينفقون اين انفاق چيز بسيار خوبي است! در هر حدي كه هستيد عادت كنيد، به انفاق كردن، البته انفاق فقط انفاق پول نيست، انفاق علم هم انفاق است، همان وقتي كه بيكار هستيد و مي‌توانيد كمك كنيد به بي‌سوادي و ناداني، دانش‌تان را انفاق كنيد و همين انفاق هم اتفاقاً اول فايده‌اش به خودتان مي‌رسد. يعني پيش از اينكه ديگري از علم شما استفاده كند وقتي آن علم را تكرار مي‌كنيد استفاده‌اش به خود شما مي‌رسد، يا انفاق وجاهت،وجاهت اجتماعي و آبروتان را انفاق كنيد! يك‌جايي ممكن است آبروي شما به‌درد يك مسلماني بخورد يا به‌درد يك مجموعه‌ي مسلماناني بخورد آنرا انفاق كنيد و انفاقات گوناگون، تا برسيم به بقيه نشانه‌هاي متقين.

اعتدال و میانه روی، اصلی است كه حتی در امر مستحب انفاق نیز كه به شدت مورد تاكید اولیاء دین قرار گرفته، جاری است و كسی حق ندارد با زیاده روی در آن به نیازمندی های ضروری خود و خانواده اش پشت كند و آنان را در مشقت و سختی بیندازد. در حقیقت نباید اسراف كرد تا بتوان انفاق نمود، و در انفاق نیز نباید از حد اعتدال خارج شد، تا این كه اولا از عهده وظایف مالی در برابر اهل و عیال برآمده، و ثانیا باز هم بتوان از مال خویش در موارد دیگر بهره جست. بنابراین، پرهیز از اسراف در غیر انفاق، برای تمكن از اصل انفاق است، و پرهیز از آن در انفاق، برای تمكن از آن، در موارد ضروری تر است.
نکته ای که بسیار تعیین کننده است این است که گاهی ما از حق خود می گذریم برای دیگری، و آن را انفاق می کنیم، و گاهی از حق اهل و عیال و جامعه می گذریم و آن را انفاق می کنیم. واقع امر این است که اگر صرفا از حق خود می گذریم انفاق تا جایی که اقبال قلبی در ما هست خوب است، ولو خود گرسنه بمانیم؛ ولی چنین مواجهه ای را هنگامی که حق اهل و عیال مطرح است و یا جامعه از آن متضرر می شود، جائز نیست. مثلا ما حق نداریم زندگی متعارف و متعادل خانواده خود را با انفاقمان دستخوش تلاطم و مشکل کنیم، و یا حق نداریم آن قدر انفاق کنیم که خود نتوانیم به اندازه ای که جامعه از ما انتظار دارد و ممکن است به وظائف خود عمل کنیم. گاهی انفاق به حدی است که ما دیگر نمی توانیم به خوبی درس بخوانیم و به تبع آن کارایی ما در خدمت به جامعه کم می شود. این انفاق زیادی و افراط است.
خداوند سبحان در سه آیه از قرآن كریم، از اسراف در انفاق نهی به عمل آورده است. مراد از اسراف همین است که عرض شد.
1. «وآتوا حقه یوم حصاده ولاتسرفوا إن الله لایحب المسرفین» یعنی حق زراعت را روز درو بپردازید و اسراف نكنید، همانا خداوند مسرفین را دوست ندارد.(انعام/141)
مرحوم طبرسی در تفسیر این آیه می نویسد: "لاتسرفوا" یعنی تمام آن را صدقه ندهید كه برای اهل و عیالتان چیزی باقی نماند، آن گونه كه (ثابت بن قیس) عمل كرد؛ زیرا او محصول پنجاه درخت خرما را چید و تمام آنرا صدقه داد و چیزی از آنرا برای عیالش به خانه نبرد.(مجمع البیان، ج4، ص375)
2. «والذین إذا أنفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا وكان بین ذلك قواما» یعنی بندگان خدا كسانی اند كه وقتی انفاق می كنند، نه اسراف می نمایند و نه بخل می ورزند و حد میانه را در آن رعایت می كنند.(فرقان/67)
3. و همچنین قرآن كریم می فرماید: «ولاتجعل یدك مغلولة إلی عنقك ولاتبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسورا» یعنی دستت را بسته به گردن خود قرار مده (یعنی بخل مورز) و آن را به تمامی باز نكن، تا در نتیجه بنشینی در حالی كه ملامت شوی و دستت از همه چیز كوتاه شود.(اسراء/29)
مرحوم طبرسی ذیل این آیه نقل می كند: زنی پسرش را به حضور رسول گرامی(ص) فرستاد و گفت: به پیامبر بگو: مادرم از شما زرهی می طلبد و اگر فرمود: اكنون چیزی در نزد ما نیست، بگو: مادرم جامه شما را می خواهد. آن پسر آمد و آنچه مادرش گفته بود به عرض رسول گرامی رساند و آن حضرت نیز لباس خود را در آورده و بدو دادند. پس از این ماجرا آیه مذكور نازل شد. گفته شده كه نبی اكرم بعد از این واقعه در خانه باقی ماند و جامه ای كه خود را با آن بپوشاند، نداشت و لذا نتوانست از منزل خارج شده، برای نماز به مسجد برود و از این رو كفار حضرت را ملامت كردند و گفتند: محمد مشغول خواب شده و از نماز غفلت كرده است.(همان، ج6، ص411)
با مراجعه به روایات، می توان دریافت كه اعتدال در انفاق، دارای دو فائده است كه می توان آن را به عنوان فلسفه این حكم تلقی كرد.
یکی باقی ماندن تمكن مالی برای انفاق های دیگر است.
در روایتی حضرت رضا (ع) فرمودند: پدرم می فرمود: از موارد اسراف وقت چیدن محصول این است كه شخص با دو دست انفاق كند و هر دو كفش را پر نماید؛ و پدرم اگر می دید یكی از خدمتگزاران با دو كف پر، صدقه می دهد بر او بانگ می زد كه با یك دست عطا كن و قبضه ای بعد قبضه بده.(وسائل الشیعة، ج6، باب16 از ابواب زكات غلات)
در این روایت ظاهرا مقصود حضرت از "قبضه ای بعد قبضه" آن است كه تمام آنچه می خواهی انفاق كنی، به یك نفر مده، بلكه به اندازه رفع ضرورت بدو عطا كن تا بتوانی به دیگران نیز كمك كرده، از آنان هم رفع نیاز نمایی. از این حدیث شریف استفاده می شود كه از مهم ترین فواید و ثمرات رعایت اعتدال در انفاق، باقی ماندن توانایی مالی جهت كمك به دیگر نیازمندان و امكان دستگیری از آنهاست.
دوم وجود تمكن مالی برای تامین نیازمندی های شخصی و خانوادگی است كه در اسلام امری واجب شمرده شده است.
حضرت امام باقر(ع) فرمودند: شخصی از انصار دارای مزرعه ای بود. هر گاه محصول آن را جمع می نمود، تمام آن را صدقه می داد و خود و عیالش تهیدست می ماندند. سپس خداوند این عمل را اسراف قرار داد.(همان)
از امام صادق (ع) نیز روایت شده: اگر شخصی دارای سی یا چهل هزار درهم مال باشد و بخواهد چیزی از آن برای خود باقی نگذارد و همه آن را در راه خیر به مصرف برساند و این كار را انجام دهد و تهیدست بماند، از آن سه كسی خواهد بود كه دعایشان مستجاب نمی شود. راوی می گوید: به حضرت عرض كردم: آنها چه كسانی هستند؟ حضرت فرمودند: یكی از آنها شخصی است كه دارای مال و ثروتی باشد و همه آن را در راه صحیحی انفاق كند، بعد بگوید: پروردگارا به من روزی عنایت فرما؛ كه در جواب گفته می شود: آیا قرار ندادم برای تو راهی به طلب روزی!؟(همان، ج6 ، باب 23 از ابواب صدقه)
منبع:تبيان

انفاق در قرآن

در قرآن کریم درباره انفاق سفارشات بسیاری شده است و در راه این انفاق نیز رعایت اخلاص بسیار سفارش شده است. در قرآن کریم آیه ای آمده است که هدف نهایی انفاق یعنی عدم دلبستگی به علاقه مندی ها را بیان می کند.
-=لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون
هرگز به مقام بر (نیکی) نمی رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید=-
آیه انفاق: آیه 274 سوره بقره به ستایش کسانی پرداخته که در شب و روز و نهان و آشکار انفاق می کنند و برخی آن را «آیه انفاق» گفته اند «الذین ینفقون اموالهم بالیل والنهار سرا وعلانیه فلهم اجرهم عند ربهم ولاخوف علیهم و لاهم یحزنون» کسانی که دارایی های خود را در شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق می کنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.» این آیه در شأن امام علیعلیه‌السلام نازل شد، چرا که از چهار درهم دارایی اش، درهمی را در شب، درهمی در روز، درهمی به نهان و درهمی را آشکارا انفاق کرد.البته نزول آیه در مورد خاص، مفهوم آن را محدود و شمول حکم را درباره دیگران نفی نمی کند.
به گفته برخی از مفسران، انفاق کنندگان باید در انفاق خود هنگام روز یا شب، پنهان یا آشکار، جهات اخلاقی و اجتماعی را درنظر بگیرند. از آن جا که دلیلی برای اظهار انفاق به نیازمندان نیست، آن را پنهان سازند تا هم آبروی آنان حفظ شود و هم خلوص بیشتری در آن باشد و از آن جا که مصالح دیگری مانند تعظیم شعایر و تشویق دیگران در کار است و انفاق، جنبه شخصی ندارد تا هتک احترام کسی شود (مانند انفاق برای جهاد و بناهای خیر و امثال آن) و با اخلاص نیز منافات ندارد، آشکارا انفاق کند.

داستان انفاق
زهری می گوید:
در شبی بسیار سرد و بارانی حضرت امام سجاد علیه السلام را دیدم که بر پشتش کیسه‌ای آرد بود و در کوچه‌ها راه می‌رفت.
عرض کردم:« یا بن رسول الله این چیست؟»
فرمود:«عازم سفری هستم و برای آن زاد و توشه آماده کرده‌ام.»
من گفتم:« کیسه را به غلام من بدهید تا برایتان ببرد.»
ولی امام نپذیرفت.
عرض کردم:« خودم آن را برایتان می‌برم.»
امام فرمود:« تو را به حق خداوند سوگند می دهم که به دنبال کار خود برو.»
من نیز با امام خداحافظی کردم و رفتم.
چند روز بعد امام را دیدم و عرض کردم:« یا ابن رسول الله، گویا به سفری که گفتید، نرفتید!»
فرمود:«آن چنان که تو گمان کرده ای نیست. سفری که گفتم سفر « مرگ » است، و من برای آن آماده می شوم. و راه آماده شدن برای «مرگ» دوری از گناه و انفاق است.»

منبع:

  • بحارالانوار، ج 46، ص 15، حدیث 27 به نقل از علل الشرایع

انفاق از طعام
امام صادق علیه السلام فرمودند: عادت حضرت علی بن الحسین علیه السلام این بود که در روزیکه آن روز را روزه می گرفتند، امر می کردند تا گوسفندی را ذبح کنند بعد اعضاء آن را قطعه قطعه نموده و آن را بپزند، نزدیک غروب که می شد حضرت به روی دیگها نگاه می کردند و به آن نزدیک می شدند تا اینکه در حالیکه روزه دار بودند بوی آبگوشت را استشمام می کردند و بعد می فرمودند: ظرفهای چوبی بزرگ را بیاورید و برای آل فلان و آل فلان غذا بکشید برای فلان خانواده غذا بکشید، تا اینکه به آخر دیگها می رسیدند و همه تمام می شدند. سپس برای حضرت مقداری نان و خرما

روزی حضرت زین العابدین علیه السلام از منزل خارج شدند در حالیکه بالاپوشی از خزّ ( منسوج از پشم و ابریشم ) به تن داشتند. در راه نیازمندی خدمت حضرت آمد و خود را به آن بالاپوش در آویخت، در اینحال حضرت آن را رها کرده و به راه خود ادامه دادند. می آوردند و همان شام حضرت بود.

منبع:

  • بحارالانوار، ج 46، ص 71، حدیث53 به نقل از محاسن و مناقب و ص 95 به نقل از مناقب و ص 62 به نقل از خصال

انفاق فاطمه زهرا سلام الله علیها
رسول خدا هر گاه قصد سفر می‌فرمود با آخرین کسی که خداحافظی می کرد، حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام بود و چون از سفر مراجعت می‌فرمود، اولین کسی که به دیدارش می‌رفت، حضرت فاطمه بود.
یک بار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با امیرالمومنین علی علیه السلام به سفری رفته بودند. حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام از سهم غنیمتی که نصیب علی علیه السلام شده بود، دو النگوی نقره، یک گردنبند و دو گوشواره و نیز پرده ای برای منزلش تهیه فرمود و به انتظار بازگشت پدر و شوهرش نشست.
وقتی رسول خدا از سفر برگشت، یک‌سره به خانه فاطمه داخل شد. فاطمه علیهاالسلام که با شوق به پیشواز پیامبر آمده بود، در چهره مبارک پدر آثار غضب و ناخشنودی را مشاهده کرد. رسول خدا بدون اینکه سخنی بگوید، از منزل فاطمه خارج شد.

فاطمه دلیل این ناخشنودی را فهمید. فورا تمام زیورآلات را برگرفت و پرده را باز کرد، آنها را به حسنین داد و گفت اینها را نزد جدتان، پیامبر، ببرید و بگویید فاطمه به شما سلام می رساند و می‌گوید اینها را در راه خدا مصرف کنید.
رسول خدا با دیدن حسنین، آنها را بوسید و روی زانوی خود نشاند. سپس فرمود:« فاطمه آنچه را که باید انجام دهد، انجام داد. پدرش به فدایش باد. پدرش به فدایش باد. پدرش به فدایش باد. دنیا برای محمد و آل محمد نیست.»
آن‌گاه آن نقره‌ها را به قطعات کوچکی تقسیم کرد و میان اصحاب صفه که از مهاجرین فقیر بودند، توزیع کرد. پرده را هم برای لباس آنها اختصاص داد، چون بسیاری از آنان بی‌لباس بودند.
سپس فرمود:« خداوند رحمت خود را بر فاطمه نازل کند، در مقابل این پارچه‌ای که در راه خدا داد، او را از لباس های بهشتی بپوشاند و به زیورهای بهشتی بیاراید.»

منابع:


  • بحارالانوار، ج 43، صفحات 20 و 83 و 86.
  • بحار 7/20/43

انفاق مخفیانه
« محمد بن اسحاق » می گوید:
در مدینه خانوارهای فراوانی بودند که روزی آنها و آنچه به آن نیاز داشتند به آنها می رسید و ابدا نمی دانستند از کجا تاًمین می شوند. و وقتی علی بن الحسین علیه السلام به شهادت رسید، تازه متّوجه شدند که همه آن کمک‌ها از جانب امام بوده است.

حضرت علی بن الحسین در تاریکی شب‌ها از خانه خارج می شد و خورجین و انبانی را که در آن سکه های درهم و دینار و غذا و آذوقه بود بر پشت حمل می کرد. وقتی به در خانه نیازمندان می رسید، یکی یکی درها را به صدا درمی‌آورد و به ساکنان آنها انفاق می‌کرد.
امام همواره صورت خود را می پوشاند تا فقرا او را نشناسند. بسیاری از اوقات، فقرا کنار در خانه خود به انتظار او می‌ایستادند و همین که او را می دیدند به همدیگر مژده می‌دادند و می‌گفتند:« صاحب خورجین آمد!»

منبع:

  • بحارالانوار، ج 46، ص 56، حدیث 7 به نقل از ارشاد و ص 88 حدیث 77 به نقل از مناقب و ص 62 به نقل از خصال و ص 66 حدیث 28 به نقل از علل الشرایع ص 89 به نقل از مناقب و ص 100 به نقل از کشف الغمه

انفاق امام صادق علیه السلام از خوراک های مورد علاقه

امام صادق علیه السلام در راه خدا شکر و شیرینی صدقه می‌داد. از او پرسیدند:« چرا شکر و شیرینی صدقه می دهید؟»
فرمود:« به این دلیل که غذاهای شیرین را دوست می دارم و من دوست دارم از چیزی که بیشتر از هر چیز دوست دارم، صدقه بدهم.»

توضیح: یکی از آداب انفاق، بخشش از چیزهای مورد علاقه فرد است. خداوند در سوره آل عمران آیه 92 می فرماید:« لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون » (هرگز به نیکی و نیکووکاری نخواهید رسید مگر وقتی که از آنچه دوست دارید در راه خدا انفاق کنید.)

انفاق امام علی علیه السلام در میان فقیران

حذیفه بن یمان می گوید:
هنگامی که جعفر بن ابیطالب از سرزمین حبشه برگشت، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خیبر بود. جعفر برای رسول خدا عطرهای گرانقیمت و پارچه های نفیس هدیه آورده بود .
پیامبر قطیفه ای ( پارچه ای گرانقیمت و نفیس که در بافت آن، طلا به کار رفته) را که جعفر برایش آورده بود، برداشت و فرمود:« این قطیفه را به مردی می دهم که خداوند و رسولش را دوست دارد و خداوند و رسولش نیز دوستش دارند.»

با این سخن پیامبر خدا، همه اصحاب، گردن کشیدند که ببینند آن شخص کیست. پیامبر فرمود:« علی کجاست؟ »
عمار یاسر رفت و او را صدا زد. علی علیه السلام آمد و پیامبر خدا قطیفه را به او داد.
علی علیه السلام وقتی به مدینه برگشت، به بازار مدینه در بقیع رفت و قطیفه را به زرگری داد تا آن را قطعه قطعه کند. مجموعا هزار مثقال شد و علی علیه السلام آنها را میان فقیران مهاجر و انصار تقسیم کرد.

منبع:

  • بحارالانوار، ج 37، ص 105، حدیث 8 ------ امالی شیخ

انفاق امام علی علیه السلام در رکوع

عبدالله بن عباس کنار چاه زمزم نشسته بود و برای مردم از رسول خدا حدیث می‌گفت. مردی از راه رسید که سر و صورتش را عمامه پیچیده بود.
وقتی سخنان ابن عباس تمام شد، مرد عمامه از سرو صورتش باز کرد و گفت:« ای مردم، هر کس مرا می شناسد، می‌داند که من جندب بن جناده بدری، ابوذر غفاری، هستم. اگر دروغ بگویم کر و کور شوم؛ من از رسول خدا با این دو گوش شنیدم و با همین دو چشم دیدم که فرمود:« علی رهبر نیکوکاران و کشنده کافران است؛ یاورش پیروز و خوار کننده اش ذلیل است.»

بدانید که روزی همراه رسول خدا نماز ظهر را می خواندیم که فقیری به مسجد آمد و درخواست کمک کرد، ولی هیچ کس کمکی به او نکرد. فقیر دستش را به آسمان بلند کرد و گفت:« بار خدایا، گواه باش که در مسجد رسول خدا در خواست کمک کردم، ولی هیچ کس چیزی به من نداد.»
علی علیه السلام که در رکوع نماز بود، دست راستش را که در انگشت کوچکش انگشتری داشت، به طرف فقیر دراز کرد و فقیر انگشتر را از انگشت او درآورد.
وقتی پیامبر اکرم نمازش تمام شد، سرش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت:« خدایا، برادرم موسی، از تو درخواست وزیر و پشتیبانی از میان خاندانش کرد تا تقویت شود؛ تو نیز با معرفی حضرت هارون علیه السلام، برادرش، او را تقویت کردی و وی را وزیرش قرار دادی. بار خدایا، من هم محمد پیامبر و برگزیده تو هستم. خدایا شرح صدر عطایم کن، کارم را آسان گردان و از خاندانم وزیری که پشتیبانم باشد برایم قرار بده.»

هنوز سخن رسول خدا تمام نشده بود که جبرئیل از نزد خداوند متعال بر پیامبر فرود آمد و گفت:« ای محمد، بخوان!» و این آیه نازل شد:« انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و هم راکعون »؛ (سوره مائده، آیه 55 )، (تنها ولی شما، خداوند و پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا می دارند و در حالت رکوع در نماز زکات ( صدقه ) می دهند.»

منبع:

  • بحارالانوار، ج 35، ص 194، حدیث 15 ------ مناقب

با سلام و تشکر:Gol:

با توجه به آیات و روایات، در انفاق، توجه به چند نکته ضروری است:

1. انفاق، باید مانند همۀ عبادات، توأم با خلوص نیت و قربة الی الله باشد.

2. انفاق، باید از چیزهائی باشد که خودمان دوست شان داریم و برای خودمان ارزشمند است، نه چیزهائی که از چشم ما افتاده اند و برای ما مکروه اند "آنچه را خودمان نمی پسندیم برای دیگری هم نپسندیم"، چنانکه قرآن می فرماید: "لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون" انسان به نیکی دست نمی یابد مگر از آنچه دوست دارد انفاق کند.

3. انفاق نباید به گونه ای باشد که انسان خود و خانواده اش را به هلاکت و سختی بیندازد، یعنی رعایت اعتدال در انفاق شرط است. چنانکه قرآن می فرماید: "اعدلوا هو اقرب للتقوی"، انفاق با رعایت این شرط، نیز به تقوا نزدیکتر است.

4. انفاق آشکار و پنهان را تجربه کنیم: انفاق آشکار، با رعایت اخلاص، برای ترویج و تبلیغ امر انفاق که اثر وضعی آن کفاره و تصفیۀ گناهان علنی ماست و انفاق پنهانی که روح اخلاص، نسبت بیشتری دارد، برای حفظ کرامت و عزت نفس نیازمندان، فقرا و مساکین، که اثر وضعی آن کفاره و تصفیۀ گناهان پنهانی و مخفی ماست.

5. انفاق را تنها در صدقات و کمکهای مالی به فقرا و مستمندان محدود نکنیم، بلکه هر تلاشی که در راستای رفع نیاز، گره گشائی، راهنمائی، ارشاد، تعلیم و تربیت برادران و خواهران ایمانی و بندگان خدا به کار می بندیم را در حکم انفاق و صدقات بدانیم، مهم آنست که در مواجهه با هر موضوع اینچنینی، دائم النیت باشیم، به قول آقای قرائتی (حفظه الله) این از الطاف الهی است که ما را لحظه به لحظه و آن به آن، به سوی خوبی ها هُل می دهند، ما فقط باید تند تند نیت کنیم.

6. برخی فقط خودشان انفاق می کنند و برخی مربی انفاق اند، یعنی مُنفِق (انفاق کننده) تربیت می کنند، شما از کدام دسته اید، بنظر شما آثار و برکات کدام دسته بیشتر و فراگیرتر است؟ بیاییم در راستای انجام وظیفۀ امر بمعروف، دیگران را نیز به انفاق و دستگیری از نیازمندان تشویق کنیم.

7. انفاق و صدقات مالی، خوب است و در میزان وزنۀ سنگینی دارد، اما جایگزین واجبات مالی مانند خمس و زکوة نمی شود، برخی در طول سال، صدقات و انفاقات بسیاری دارند اما در انجام وظایف اصلی و واجبات مالی شان، سهل انگارند. انفاقات و صدقات میلیونی هیچ وقت جای حق و حقوق واجب الهی خمس و زکوةف اگر چه مبلغش اندک باشد را نمی گیرد. مگر آنکه با هماهنگی و اجازۀ مرجع تقلیدتان، کمک ها و انفاقات، را جهت دهی کنید.

8. انفاق و صدقات، بسیار ارزشمند است و ثواب بسیاری دارد اما بهترین و بزرگترین کمک و اعانه، قرض الحسنه است که ارزش و ثوابش در میزان الهی، نسبت به صدقه و انفاق خیلی بیشتر و اصولاً غیر قابل مقایسه است، زیرا با حفظ کرامت و عزت نفس شخص نیازمند انطباق بیشتری دارد.

ملتمس دعا ...:Gol:

··▪▪••●●: [=Courier New]انفاق در راه خدا :●●••▪▪··




[=Arial Black]انفاق در راه خدا به تعبیر قرآن از اموری است که تجارت با خدا شمرده می‌شود و فروشنده نه تنها از عذاب دوزخ رهایی می‌یابد بلکه این فرصت برای او فراهم می شود که از چشم ‌پوشی و مغفرت و رحمت خداوند بهره مند گردد و بهشت رضوان را در آخرت از آن خود کند.
[=Arial Black]
خداوند در آیه ۱۰ تا ۱۲ سوره صف می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید آیا شما را به تجارتی رهنمون شوم تا شما را از عذاب دردناک رهایی بخشد؟ ایمان به من می‌آورید و در راه او به اموالتان مجاهدت می‌کنید... تا خداوند از گناهان شما درگذرد و شما را به بهشت‌هایی درآورد که از زیر درختان آن رودها روان است.
در آیه ۲۹ سوره فاطر از انفاق مال در راه خدا به عنوان تجارتی کسادناپذیر یاد می‌کند که هرگز زیانی در آن راه نمی‌یابد و بازار آن کساد نمی‌شود.
در آیاتی دیگر با کنایه و تعبیر لطیف از این داد و ستد به وام دادن به خدا یاد می‌کند (بقره آیه ۲۴۵) و بیان می‌دارد که اگر شما به مستحقی انفاق مالی کنید و در راه خدا پولی را هزینه کنید آن که این مال را می‌گیرد در حقیقت خداست و پیش از آن که به دست او برسد در دستان خدا قرار گرفته است و این خداوند است که آن را دریافت و به بنده خود می‌دهد. خداوند در آیه ۱۰۴ سوره توبه می‌فرماید: «اَلَمْ یَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ... وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ؛ آیا نمی‌دانید که خداوند... صدقات را می‌گیرد.

[=Arial Black]
خداوند نیز این کمبود مادی را که از طریق انفاق ایجاد می‌شود به گونه‌ای دیگر در همین دنیا جبران می‌کند و در مالش برکت می‌دهد. از این رو به کسانی که انفاق می‌کنند یادآور می‌شود از این که مالی از دستشان می‌رود اندوهگین نشوند زیرا خداوند در همین دنیا آن را جبران می‌کند. [=Comic Sans MS](سبا آیه ۳۹) بلکه نه تنها در این دنیا این کمبود را جبران می‌کند (انفال آیه ۶۰) بلکه در همین دنیا به چند برابرش افزایش سرمایه می‌دهد. [=Century Gothic](بقره آیه ۲۴۵ و ۲۶۸)

[=Arial Black]

در سوره انسان ،انفاق کنندگان در راه خدا را از ابرار برشمرده است که مقامی عالی است و همین بس که اهل بیت (ع) در توصیف قرآنی از مصادیق روشن آن می‌باشند. (انسان آیه ۵ تا ۸)


انفاق مادی و معنوی

انفاق گاه مادی است مانند ساختن راه‌ها، بیمارستان‌ها، مدارس، پل‌ها، مساجد، خوابگاه‌های دانشجویی و صدها کار که سود و بهره‌اش را همگان می‌برند؛ و گاه معنوی که شامل آموزش دانش و تربیت و تعلیم و مانند آن می‌شود. (تفسیر قرطبی ج ۱ ص ۱۲۶ و مجمع البیان طبرسی ج ۱ ص ۱۲۲ و تفسیر نمونه ج ۱ ص ۷۴)

خداوند به مومنان سفارش می‌کند که از بهترین چیزهایی که خداوند روزیشان کرده است انفاق کنند و چیز بد به خداوند نفروشند. (بقره آیه ۲۱۵)

در قرآن بیان شده بهترین معیار برای این که تشخیص دهید چه چیزی بد و چه چیزی خوب و خیر است که می‌توان آن را انفاق کرد این است که به خودتان مراجعه کنید و آن چه را برای خود نمی‌پسندید برای خدا و دیگران هم نپسندید و آن چه را خود می‌پسندید و خیر و خوب می‌دانید همان را برای خدا و دیگران بخواهید. بنابراین بهترین معیار، خود انسان است که اگر چیزی را محبوب دانست از همان محبوبش انفاق کند: تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ (آل عمران آیه ۹۲)

در انفاق نه باید از نظر حجمی کم گذاشت و نه از نظر کیفیت و مطلوبیت کوتاهی کرد، با این همه نباید از آن سوی افراط غلتید و به دام اسراف و هلاکت افتاد؛ بنابراین انسان نباید در انفاق آن اندازه زیادروی کند که خود را در رنج و هلاکت اندازد. (بقره آیه ۱۹۵) و یا تنگدستی اندازد آن گاه خود را سرزنش کند و یا دیگران وی را بر این رفتار و عمل نکوهش نمایند:
وَلاَ تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَی عُنُقِکَ وَلاَ تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا (اسراء آیه ۲۹)

امنیت اجتماعی انفاق
انفاق در راه خداوند آثار مهمی در دنیا و آخرت برای فرد و اجتماع به همراه خواهد داشت. در آیات قرآن به هر دو دسته آثار اشاره شده است .

نگاهی به آثار اجتماعی این پدیده :
قرآن یکی از آثار مهم اجتماعی این عمل را ایجاد و گسترش امنیت در جامعه و به وجود آمدن سلامت اجتماعی آن می‌داند. بسیاری از مفسران بر این باورند که اگر انفاق در راه خداوند صورت نپذیرد جامعه دچار نوعی بحران می‌شود که نتیجه آن جز چیرگی دشمنان بر سرزمین‌های اسلامی نیست.
کسانی که در راه خدا از هر آن چه روزیشان کرده است انفاق می‌کنند، این فرصت را به دیگر اعضای جامعه می‌دهند تا خود را در سطح برابر قرار دهند و از عقب افتادگی مادی و معنوی رهایی یابند. گسترش تضادهای طبقاتی و یا افزایش آن، زمینه را برای ایجاد بحران داخلی فراهم می‌آورد و دشمن را برای هجوم ترغیب می‌کند.
این که خداوند در آیه ۱۹۵ سوره بقره می‌فرماید در راه خدا انفاق کنید و با دستان خویش خود را به هلاکت نیاندازید، این به هلاکت انداختن در رابطه با مساله انفاق تنها زمانی معنا می‌یابد که انفاق به عنوان بازدارنده عمل کند و جلوی بحران اجتماعی را بگیرد. بنابراین انفاق به جهت آن که بحران تضاد را در اجتماع کاهش می‌دهد و نوعی اعتدال برقرار می‌کند زمینه تجاوز دشمن را کاهش می‌دهد.

انفاق، عاملی مهم در جلوگیری از گسترش ناامنی در جامعه است و از این نظر بسیار حایز اهمیت می‌باشد. ( مجمع البیان ج ۲ ص ۵۱۶ و نیز المیزان ج ۲ ص ۶۴ و تفسیر کبیر فخررازی ج ۵ ص ۱۴۹).

₪₪₪ انفاق پنهاني بهتر است يا آشكار ؟ ₪₪₪

ترديدى نيست كه انفاق علنى و آشكار در راه خدا و اختفاى آن هر كدام اثر مفيدى دارد; زيرا هنگامى كه انسان به طور آشكار و علنى مال خود را در راه خدا انفاق مى كند اگر انفاق واجب باشد، گذشته از اين كه مردم تشويق به اين گونه كارهاى نيك مى شوند، رفع اين تهمت نيز از انسان مى گردد كه به وظيفه واجب خود عمل نكرده است.

و اگر انفاق مستحب باشد، در حقيقت يك نحوه تبليغ عملى است كه مردم را به كارهاى خير و حمايت از محرومان و انجام كارهاى نيك اجتماعى و عام المنفعه تشويق مى كند.

و چنانچه انفاق به طور مخفى، و دور از انظار مردم انجام شود، به طور قطع ريا و خودنمائى در آن كمتر است، و خلوص بيشترى در آن خواهد بود، مخصوصاً درباره كمك به محرومان، آبروى آنها بهتر حفظ مى شود، و لذا آيه 271 سوره «بقره» مى گويد:

«اگر انفاق ها را آشكار كنيد، چيز خوبى است، و اگر آنها را مخفى ساخته و به نيازمندان بدهيد براى شما بهتر است»

(إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ).

بعضى از مفسران گفته اند: اين دستور تنها درباره انفاق هاى مستحبى است و انفاق هاى واجب از قبيل زكات و مانند آن بهتر است هميشه آشكار و علنى باشد.ولى مسلّم است كه هيچ يك از اين دو دستور (اظهار و اخفاى انفاق) جنبه عمومى و همگانى ندارد بلكه موارد مختلف است در پاره اى از موارد كه اثر تشويقى آن بيشتر است و لطمه اى به اخلاص نمى زند، بهتر است اظهار گردد، و در مواردى كه افراد آبرومندى هستند كه حفظ آبروى آنها ايجاب مى كند، انفاق به صورت مخفى انجام گيرد و بيم رياكارى و عدم اخلاص مى رود، مخفى ساختن آن بهتر خواهد بود.

در بعضى احاديث تصريح شده انفاق هاى واجب بهتر است اظهار گردد، و اما انفاق هاى مستحب بهتر است مخفيانه انجام گيرد.

از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه فرمود:
«زكات واجب را به طور آشكار از مال جدا كنيد و به طور آشكار انفاق نمائيد اما انفاق هاى مستحب اگر مخفى باشد بهتر است».

انجام وظائف واجب كمتر به ريا آميخته مى شود، چون وظيفه اى است كه در محيط اسلامى هر كس ناچار است آن را انجام دهد و همچون يك ماليات قطعى است كه بايد همه بپردازند.

بنابراين، اظهار آن بهتر است و اما انفاق هاى مستحبى چون جنبه الزامى ندارد، ممكن است اظهار آن به خلوص نيت لطمه بزند، لذا اختفاى آن شايسته تر مى باشد.(1)

1. تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 403.

فايده ی اخروی انفاق چيست ؟

قرآن مجيد در آيه 254 سوره «بقره»، به يكى از وظائفى كه سبب وحدت جامعه و تقويت حكومت، بنيه دفاعى و جهاد مى شود اشاره مى كند، مى فرمايد:

«اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از آنچه به شما روزى داده ايم انفاق كنيد»

(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناكُمْ).

گر چه جمله مِمّا رَزَقْناكُمْ: «از آنچه به شما روزى داده ايم» مفهوم وسيعى دارد كه هم انفاق هاى مالى واجب و مستحب را شامل مى شود، و هم انفاق هاى معنوى مانند علم و دانش و امور ديگر، ولى، با توجه به تهديدى كه در ذيل آيه آمده، بعيد نيست منظور، انفاق واجب، يعنى زكات و مانند آن باشد، به علاوه، انفاق واجب است كه بنيه بيت المال و حكومت را تقويت مى كند.

ضمناً از تعبير به «مِمّا» استفاده مى شود انفاق واجب هميشه بخشى از مال را در بر مى گيرد نه همه آن را.

اما با توجه به آخرين جمله آيه كه كافران را ظالمان مى شمرد، اشاره اى است كه ترك انفاق نوعى كفر و ظلم است و اين جز در انفاقات واجب، تصور نمى شود.و در ادامه مى افزايد: امروز كه توانائى داريد انفاق كنيد .

«پيش از آن كه روزى فرا رسد كه نه خريد و فروش در آن است و نه رابطه دوستى و نه شفاعت»

(مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ).

اشاره به اين كه راه هاى نجاتى كه در دنيا از طرق مادى وجود دارد هيچ كدام در آنجا نيست، نه بيع و معامله اى مى توانيد انجام دهيد كه سعادت و نجات از عذاب را براى خود بخريد، نه دوستى هاى مادى اين جهان كه با سرمايه هاى خود كسب مى كنيد در آنجا نفعى به حال شما دارد;

زيرا آنها نيز به نوبه خود گرفتار اعمال خويش اند و از خود به ديگرى نمى پردازند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودى دارد; زيرا شفاعت الهى در سايه كارهاى الهى انجام مى گيرد كه انسان را شايسته شفاعت مى كند و شما آن را انجام نداده ايد و اما شفاعت هاى مادى كه با مال و ثروت در اين دنيا قابل به دست آوردن است در آنجا وجود نخواهد داشت.

بنابراين، شما با ترك انفاق و انباشتن اموال، و بخل نسبت به ديگران تمام درهاى نجات را به روى خود بسته ايد.
و در پايان آيه مى فرمايد:

«كافران همان ظالمان اند»

(وَ الْكافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ).

اشاره به اين كه آنها كه انفاق و زكات را ترك مى كنند هم به خويشتن ستم روا مى دارند و هم به ديگران.

قرآن در اين جمله مى خواهد اين حقيقت را روشن سازد كه:

اولاً ـ كافران به خود ستم مى كنند; زيرا با ترك انفاق واجب و ساير وظائف دينى و انسانى، خود را از بزرگ ترين سعادت ها محروم مى سازند، و اين اعمال آنها است كه در آن جهان دامانشان را مى گيرد و خداوند درباره آنها ستمى نكرده است.

ثانياً ـ افراد كافر به اجتماعشان نيز ستم مى كنند، و اصولاً كفر سرچشمه قساوت، سنگدلى، مادى گرى و دنيا پرستى است و اينها همه سرچشمه هاى اصلى ظلم و ستم هستند.(1)


1- تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 302.

میزان انفاق ::Hedye:
همانطور که دوستان اشاره کردند از خصوصیات اهل تقوا انفاق است :
« ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین - الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون »1
آن کتاب با عظمت که هیچ مقدمه ی شکی نیز در آن راه ندارد هدایت است برای متقین - آنانی که ایمان به غیب می آورند و نماز بر پا می دارند و از بعض آنچه که روزیشان کردیم انفاق می کنند .
از محتوای « مما رزقناهم » معلوم می شود که برخی از ارزاق و داشته های خود را در راه خدا انفاق کنیم نه همه ی آن ها را .

موارد کلی انفاق ::Hedye:

با توجه به معنای دقیق رزق یعنی آنچه که مایه ی بقا و حیات است و از مفهوم این فراز از آیه معلوم می شود که موارد انفاق جایی است که مربوط به بقا و حیات جسم و روح است ، نه سایر موارد .
خیلی از اسباب و امور مادی هستند که رزق محسوب نمی شوند یعنی فقدانش خللی به بقا و حیات انسان نمی زند . بلکه ممکن است به جسم و روح انسان لطمه نیز هم بزند .
و از محتوای مما رزقناهم بر می آید که انفاق علاوه بر انفاق مادی انفاق علمی و معنوی نیز می تواند باشد .

اجمالا هر آن چه که موجب بقا و حیات جسم و روح انسان باشد رزق و از موارد انفاق است .

پی نوشت :

1 - سوره بقره آیات 3 و 4 .


و من الله التوفیق

بنا بر فرمایش بزرگان دین و استنادشان به آیات نورانی قرآن کریم در انفاق هشت فضیلت هست :
1 - اخذ :
یعنی گیرنده انفاق و صدقه خدای متعال است :
قال الله تعالی :
« أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ » .1

آيا نمی ‏دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش می‏پذيرد، و صدقات را مى‏گيرد، و خداوند توبه‏پذير و مهربان است؟!

2 - حفظ :
صدقه دهنده و انفاق کننده با نیت انفاق و صدقه در حقیقت مال را به خدا می سپارد و خدا آن را حفظ می کند و در وقت نیاز مندی به صاحب انفاق بر می گرداند .

قال الله تعالی :
« انّ الله لا یضیع اجر المحسنین » .
2
همانا خدا اجر نیکوکاران را ضایع نمی فرماید .

قال الله تعالی :
« انا لا نضیع اجر من احسن عملا »
.3
ما اجر کسی که عملی را نیک انجام داده است ضایع نمی کنیم .

پی نوشت :
1 - سوره ی توبه آیه ی 104 .
2 - سوره ی توبه آیه ی 120 .
3 - سوره ی کهف آیه ی 30 .

ادامه دارد ....

3 - تنمیه ( نماء و سود دهی ) :
خدای متعال صدقات و انفاقات کوچک را بزرگ می کند و در قیامت آن را به بزرگی کوه احد به صاحبش بر می گرداند . این یک معامله ی سود آور بین بنده و خدای متعال است .

4 - تزکیه :
با انفاق و صدقه در حقیقت مال و ثروت انسان پاک می گردد که این هم از فضائل و برکات انفاق مال است .

5 - اعلان :
خداوند تبارک و تعالی صاحبان انفاق را به همگان معرفی و اعلان می نماید چنان که در خصوص انفاق اهل بیت سلام الله علیهم در قرآن کریم اعلان فرموده است :
قال الله تعالی :
« یطعمون الطعام علی حبه مسکیناَ و یتیماَ و اسیراَ » .1
[=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]و غذاي خود را با اين‌كه به آن علاقه و نياز دارند به مسكين و يتيم و اسير مي‌دهند.
خداوند در روز قیامت صاحبان احسان و انفاق و صدقه را معرفی و اعلان خواهد فرمود .
[/]
پی نوشت :
1 - سوره ی انسان آیه ی 8 .

[=Microsoft Sans Serif]6[=Microsoft Sans Serif] - مدح :
خداوند متعال انفاق کنندگان را زیاد مدح فرموده است :
قال الله تعالی :
« الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون » .
1
(متقین ) کسانی هستند که ایمان می آورند به غیب و اقامه نماز می کنند و از آن چه که روزیشان کردیم انفاق می کنند .
و مدح خداوند بدون رضای او نیست و یکی از اسباب جلب رضایت الهی در انفاق است « و رضوان من الله اکبر ». 2

7 - مباهات :
خداوند تبارک و تعالی به اهل انفاق و احسان و صدقه مباهات می نمایند .

8 - مکافات :
خداوند متعال کسانی که برخی از داشته هایشان را انفاق نمایند اعم از مال یا علم و یا اعتبار « و مما رزقناهم ینفقون » ، عوض می دهد . آن هم به صورت کامل تر و بهتر چنان که قرآن می فرماید :
قال الله تعالی :
« و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب » .
3
[=Microsoft Sans Serif]هر کس تقوای الهی را پیشه کند ( که یکی از مصادیقش انفاق است ) برای او گشایش است و رزق ( تمام رزق و نیازمندی ) او از جایی می رسد که حساب ناشده باشد .[=Microsoft Sans Serif]4

[=Microsoft Sans Serif]پی نوشت :
1 - سوره ی بقره آیه ی 3 .
2 - سوره ی توبه آیه ی 72 .
3 - سوره ی طلاق آیه ی 2 .
4 - در این تاپیک مباحث رزق پیگیری می شود :
http://www.askdin.com/showthread.php?t=1676

سلام علیکم.

در اکثر آیات انفاق در قرآن رعایت اعتدال و پرهیز از زیاده روی ذکر

شده است اما بعضی از روایات داریم که اما رضا(ع) در روز عرفه

همه ی اموال خود را بخشیدند ویا در جایی امام علی (ع) و حضرت

فاطمه (س) سه روز متداولا" سحر و افطار خود را بخشیدند با اینکه

خیلی به سختی افتادند..

ما باید اینگونه باشین یا ...!؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

می تونید به پست های ابتدایی ِ تاپیک مراجعه بفرمایید

http://www.askdin.com/showthread.php?t=1300

سلام دوست عزيز

ممنون از توجه تون.

در پناه حق!

پس اسراف در انفاق در مورد اهل بیت صدق نمیکند؟ من دوست دارم مانند آنها انفاق دهم اما اسراف در انفاق نمیشود؟

انفاق چیست ؟جایگاه وبرکات انفاق کدام است؟
باسمه تعالی
باسلام
نان دهی در راه حق نانت دهند
جان دهی از بهر حق جانت دهند
هرکه کارد گردد انبارش تهی
لیک اندر مزرعه باشد بهی
(مولوی)
حضرت علامه حسن زاده آملی در کتاب هزار ویک کلمه
می نویسند :(عجیب اینکه در قرآن کلمه زکات 32 بار آمده وکلمه برکت هم 32 بار )
پس معلوم است بین انفاق کردن (که زکات یکی از مصادیق آن است ) و برکت ارتباطی برقرار است
مرحوم علامه طباطبایی می فرمودند به اواخر آیات قرآن کریم دقت بیشتری شود که آخر آیه به منزله علت برای آیه است
در سوره سبا آیه 38 آمده (وما انفقتم من شیی فهو یخلفه وهو خیر الرازقین)یعنی آنچه که در راه خدا انفاق می کنید خداوند جایگزین می کند اگر کسی بپرسد از کجا معلوم ؟آخر آیه به این سوال جواب می دهدچون حق تعالی بهترین روزی دهندگان است
الهی پیشانی برخاک نهادن آسان است دل از خاک برداشتن دشوار است
(علامه حسن زاده آملی)

سوگل;234994 نوشت:
پس اسراف در انفاق در مورد اهل بیت صدق نمیکند؟ من دوست دارم مانند آنها انفاق دهم اما اسراف در انفاق نمیشود؟

آنچه که در واقع ما با آن روبرو هستیم سه واژه ی ایثار، انفاق ومواسات است که هر کدام شرایط خاص خود را داراست.

«ايثار» به معنى ترجيح دادن و غرض ديگران را بر غرض خويش مقدّم داشتن است.(1)
ودراصطلاح عبارت است از بخشش مال به كسى، با وجود احتياج به آن. (2)

اين صفت، بالاترين درجه جود و بخشش است و از مواسات نيز بالاتر مى‏باشد.

«انفاق» از ريشه «نفق» به معناى خروج و تمام شدن است ودر اصطلاح عبارت است از خرج كردن مال در راه خدا؛ اعم از واجب و مستحب. (3)

«مواسات» به معناى كمك و مساعدت، هميارى و غمخوارى و مدد رساندن با ثروت است .(4)
و در اصطلاح يعنى: يارى رساندن برادران ايمانى يكديگر را با جان و مال و ساير امور، در همه چيزهايى كه به يارى يكديگر نيازمندند.(5)


(1)لغت نامه دهخدا،ج8،ص543

(2)جامع السعادات،ج2،ص122

(3)قاموس قرآن ج7ص97

(4)لغت نامه دهخدا

(5)وافی،فیض کاشانی،ج1،ص88

آنچه که در رفتار ائمه علیهم السلام می بینیم نمونه ی بالایی از ایثار است البته ایثار مثبت چرا گاهی اگر ایثار شرایط لازم را نداشته باشد ایثاری منفی خواهد بود.وآن زمانیست که دیگران را بر خود مقدم بداریم در حالی که برای این تقدم مجبور باشیم حقوق اطرافیانمان را تضییع نماییم.
باید به این نکته توجه کنیم که دستور به رعايت اعتدال در جايى است كه بخشش فراوان سبب نابسامانيهاى فوق ‏العاده در زندگى خود انسان گردد،و يا ايثار سبب ناراحتى و فشار بر فرزندان انسان گردد ویا حقی از اعضای خانواده ی انسان ضایع شودودر یک کلام نظام خانوادگى‏ را به خطر افكند؛ ولى هرگاه هيچ‏يك از اينها تحقّق نيابد، مسلّماً ايثار كار بسيار خوبى است.ومسلما ائمه علیهم السلام به دلیل کامل بودن وجود مقدسشان بهترین وکاملترین نمونه های ایثار را دارا بودند.

سلام

تا اونجایی که می دونم انفاق باید ابتدا در فامیل باشه بعد افراد غریبه. اما اگه این کمک ما به عنوان زکات با انفاق باعث ایجاد انتظارات افراد فامیل شود چه باید کرد؟
اگه می شه راه کارهایی پیشنهاد بشه

[="Tahoma"][="SeaGreen"]

گلبهار;288439 نوشت:
سلام

تا اونجایی که می دونم انفاق باید ابتدا در فامیل باشه بعد افراد غریبه. اما اگه این کمک ما به عنوان زکات با انفاق باعث ایجاد انتظارات افراد فامیل شود چه باید کرد؟
اگه می شه راه کارهایی پیشنهاد بشه


سلام به نظرم خود نحوه ی انفاق کردن و برخورد کردن با نیازمندان واقعی توی فامیل، جلوی خیلی از توقعات رو می گیره
و البته قانون بی قانونی هم یه ترفنده که جلو خیلی از توقعات رو می گیره.
مثلاً خود من اگه بخوام به کسی لطف کنم گاهی از این شیوه استفاده می کنم، خودم حساب کتاب هاش دستم هست که چه وقتا و به چه صورت کمکی می کنم اما نمی ذارم طرف مقابلم کاملاً متوجه بشه که در چه شرایطی، در چه مواقعی و به چه دلایلی این لطف بهش شده.
یعنی شاید پیش خودش فکر کنه، کار من معلوم نیس؛یه روز دست به جیبم یه روز نه!
اما خب حقیقتش اینه که برای خودم معلومه اما اون بنده خدا هنوز نتونسته کشف کنه دلایل و شرایط اصلی کمک کردن منو.[/]

[="Tahoma"][="SeaGreen"]راستی تو همین سایت یه سلسله بحث از مسائل اقتصادی اسلامی مطرح شده که البته هنوز بحث کامل بسته نشده.
تا اینجا با توجه به آیات قرآنی اصول اسلامی راجع به انفاق و رزق دو رکن اقتصاد اسلامی ذکر شده. علاقه مندان اگه می خوان مراجعه کنن:
http://www.askdin.com/thread24010.html
[/]

الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَا لَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبّهِمْ وَلَاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَاهُمْ يَحْزَنُونَ‏

آنها كه اموال خودرا به هنگام شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏ كنند مزدشان نزد پروردگارشان است، و نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏ شوند.
«سوره بقره، آيه 274»

اين كه بنا باشد به خاطرعدم ايجاد توقع در ديگران اصل انفاق را منتفي كنيم در واقع خود ،يكي از راههاي توجيه است والبته گاهي در هنگام انفاق از طرف شيطان به انسان القاء مي شود كه براي جلوگيري از ايجاد چنين عاملي ،انفاق را كم نماييم ويا آن را به تاخير بيندازيم.در صورتي كه اگر انفاق وبخشش ما به ديگران همراه با فاكتورهايي باشد، اين مشكلات به خودي خود مرتفع مي شود واصل انفاق نيز منتفي نمي شود.
قرآن وظيفه ي انفاق كنندگان را مشخص مي كند وبه ما توصيه مي كند كه با در نظر گرفتن شرايط ،گاهي علني وگاهي آشكارا انفاق نماييم.ودر انفاق مراعات جنبه ‏هاى اخلاقى و اجتماعى را بنماييم.گاهي ممكن است مجبور باشيم مالي را مخفيانه به ديگران ببخشيم تا آبروي آنها حفظ شود وگاها نيز لازم است آشكارا انفاق نماييم تا عامل ترغيب وتشويق شويم.بعضي مواقع براي اين كه توقعي در افراد ايجاد نشود لازم است نوع انفاق وبخشش ما، با در نظر گرفتن روحيه وخصوصيات انفاق شوندگان متناسب باشد گاهي مالي را به ديگران مي بخشيم و بخشش ما گره اي از مشكل آنها باز مي كند بدون اين كه توقعي در آنها ايجاد شود ،در رابطه با اين گونه افراد مشكلي نخواهيم داشت.

اما چنانچه انفاق ما باعث ايجاد توقع شود در اين جا يا روحيه وخصوصيات انفاق شونده به گونه اي بوده است كه متوقع مي باشد ويا نحوه ي انفاق ،انفاق كننده به شكلي بوده كه اين روحيه را در انفاق شونده بوجود آورده است.چنانچه شرايط مالي ما متغير است وگاه انفاق مي نماييم وگاه خير،لازم است انفاق شونده را از وضعيت مالي خود آگاه نماييم وبا ايجاد پيش زمينه براي او به او بفهمانيم كه درزماني كه شرايط ماليمان خوب است قادر به انفاق خواهيم بود در واقع با ايجاد آگاهي براي آن شخص ،او را از شرايط متغير مالي خود آگاه نموده ايم وهمين امر توقع او را كاهش خواهد داد.گاهي نيز لازم نيست به طرف مقابل بگوييم كه اين بخشش از طرف ماست بلكه مي توانيم غير مستقيم به او كمك كنيم وبگوييم كسي خواسته به شما كمك كند ونگوييم كه اين مال از طرف خود ما به شما بخشيده شده است به اين ترتيب او به هيچ وجه از ما توقع نخواهد داشت .البته مي توانيم نوع بخششمان را هم طوري قرار بدهيم كه پشت سر هم وسر يه زمان مشخصي نباشد يعني براي انفاق زمان خاصي را در نظر نگيريم وزمان مند به او كمك نكنيم تا توقعي ايجاد نشود.

آیه 195 بقره:در راه خدا انفاق کنید و با ترک انفاق خود را به دست خود یه هلاکت نیفکنید.آیا ترک انفاق موجب هلاکت میشود؟ چرا؟

آیه 254 بقره:ای کسانی که ایمان آورده اید:از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید. در این آیه انفاق شامل همه مومنان میشود؟ حتی کسانی که نیازمندند؟

گفته اند چیزی را که برای خود می پسندی برای دیگران بپسند.پس لباس و وسایلی را که من برای خود نمیپسندم که دیگه ازشون استفاده کنم رو نباید به نیازمندان بدهم؟

باسلام و وعرض ادب

حمیده هادی;319149 نوشت:
آیه 195 بقره:در راه خدا انفاق کنید و با ترک انفاق خود را به دست خود یه هلاکت نیفکنید.آیا ترک انفاق موجب هلاکت میشود؟ چرا؟

منظور از ترک انفاقی که موجب هلاکت می شود، ترک کردن انفاق واجب است، مثل خمس و زکات که واجب هستند و با ترک آنها، عذاب الهی در پیش خواهد بود.
حمیده هادی;319149 نوشت:
آیه 254 بقره:ای کسانی که ایمان آورده اید:از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید. در این آیه انفاق شامل همه مومنان میشود؟ حتی کسانی که نیازمندند؟

در این آیه هم، منظور از ترک انفاق، از طرف کسانی که انفاق بر گردنشان آمده، ولی آن را ترک می کنند. یعنی کسانی که خمس و زکات بر گردنشان هست، ولی نمی دهند. یا کسانی که می بینند، اطرافیان آنها محتاج و گرسنه اند و می توانند به آنها کمک کنند از آنان دستگیری نمایند، ولی چنین نمی کنند.
حمیده هادی;319149 نوشت:
گفته اند چیزی را که برای خود می پسندی برای دیگران بپسند.پس لباس و وسایلی را که من برای خود نمیپسندم که دیگه ازشون استفاده کنم رو نباید به نیازمندان بدهم؟

درست است، اما وقتی کسانی هستند که به همان چیزهایی که ما نمی پسندیم، نیاز دارند، باید آنها را تأمین کنیم زیرا رفع نیازِ نیازمند هم واجب است.
در اخبار هست که رسول خدا(ص) لباسهایی که دیگر نمی پوشیدند و کهنه شده بود، دور نمی انداختند، بلکه اگر نیازمندی آنها را استفاده می کرد به آنها می دادند.
هر چند که سرجای خود، از چیزهایی که خودشان دوست می داشتند، می بخشیدند.
آل‏ عمران : 92 لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ.
هرگز به خیر و نیکی نمی رسید، تا این که از آنچه که دوست می دارید،انفاق کنید.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]پست جمعبندی:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
سوال:
[=microsoft sans serif]
با اینکه در آیاتی از قرآن آمده است که از گشاده دستی و بخشش بیش از امکانات مالی خودداری کنید ولی روایات زیادی هست که نشان می دهد که امامان علیهم سلام- مخصوصا امام حسن - تا سر حد نثار تمامی مایملک خود به بذل و بخشش پرداخته اند لطفا در این زمینه توضیح بفرمایید؟
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]

آنچه که در واقع ما با آن روبرو هستیم سه واژه ی ایثار، انفاق ومواسات است که هر کدام شرایط خاص خود را داراست.

«ايثار» به معنى ترجيح دادن و غرض ديگران را بر غرض خويش مقدّم داشتن است.

لغت نامه دهخدا،ج8،ص543

ودراصطلاح عبارت است از بخشش مال به كسى، با وجود احتياج به آن.)

جامع السعادات،ج2،ص122

اين صفت، بالاترين درجه جود و بخشش است و از مواسات نيز بالاتر مى‏باشد.

«انفاق» از ريشه «نفق» به معناى خروج و تمام شدن است ودر اصطلاح عبارت است از خرج كردن مال در راه خدا؛ اعم از واجب و مستحب.

قاموس قرآن ج7ص97

«مواسات» به معناى كمك و مساعدت، هميارى و غمخوارى و مدد رساندن با ثروت است

و در اصطلاح يعنى: يارى رساندن برادران ايمانى يكديگر را با جان و مال و ساير امور، در همه چيزهايى كه به يارى يكديگر نيازمندند.

وافی،فیض کاشانی،ج1،ص8

آنچه که در رفتار ائمه علیهم السلام می بینیم نمونه ی بالایی از ایثار است البته ایثار مثبت چرا گاهی اگر ایثار شرایط لازم را نداشته باشد ایثاری منفی خواهد بود.وآن زمانیست که دیگران را بر خود مقدم بداریم در حالی که برای این تقدم مجبور باشیم حقوق اطرافیانمان را تضییع نماییم.
باید به این نکته توجه کنیم که دستور به رعايت اعتدال در جايى است كه بخشش فراوان سبب نابسامانيهاى فوق ‏العاده در زندگى خود انسان گردد،و يا ايثار سبب ناراحتى و فشار بر فرزندان انسان گردد ویا حقی از اعضای خانواده ی انسان ضایع شودودر یک کلام نظام خانوادگى‏ را به خطر افكند؛ ولى هرگاه هيچ‏يك از اينها تحقّق نيابد، مسلّماً ايثار كار بسيار خوبى است.ومسلما ائمه علیهم السلام به دلیل کامل بودن وجود مقدسشان بهترین وکاملترین نمونه های ایثار را دارا بودند.

[=microsoft sans serif]پست جمعبندی:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]

شرایط انفاق[=microsoft sans serif] در اموزه های اسلام چیست؟؟

[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]
با توجه به آیات و روایات، در انفاق، توجه به چند نکته ضروری است:
1. انفاق، باید مانند همۀ عبادات، توأم با خلوص نیت و قربة الی الله باشد.
2. انفاق، باید از چیزهائی باشد که خودمان دوست شان داریم و برای خودمان ارزشمند است، نه چیزهائی که از چشم ما افتاده اند و برای ما مکروه اند "آنچه را خودمان نمی پسندیم برای دیگری هم نپسندیم"، چنانکه قرآن می فرماید: "لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون" انسان به نیکی دست نمی یابد مگر از آنچه دوست دارد انفاق کند.
3. انفاق نباید به گونه ای باشد که انسان خود و خانواده اش را به هلاکت و سختی بیندازد، یعنی رعایت اعتدال در انفاق شرط است. چنانکه قرآن می فرماید: "اعدلوا هو اقرب للتقوی"، انفاق با رعایت این شرط، نیز به تقوا نزدیکتر است.
4. انفاق آشکار و پنهان را تجربه کنیم: انفاق آشکار، با رعایت اخلاص، برای ترویج و تبلیغ امر انفاق که اثر وضعی آن کفاره و تصفیۀ گناهان علنی ماست و انفاق پنهانی که روح اخلاص، نسبت بیشتری دارد، برای حفظ کرامت و عزت نفس نیازمندان، فقرا و مساکین، که اثر وضعی آن کفاره و تصفیۀ گناهان پنهانی و مخفی ماست.
5. انفاق را تنها در صدقات و کمکهای مالی به فقرا و مستمندان محدود نکنیم، بلکه هر تلاشی که در راستای رفع نیاز، گره گشائی، راهنمائی، ارشاد، تعلیم و تربیت برادران و خواهران ایمانی و بندگان خدا به کار می بندیم را در حکم انفاق و صدقات بدانیم.
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]پست جمعبندی:

[=impact]سوال:

فضیلت انفاق از نگاه آیات الهی چیست؟؟
بنا بر فرمایش بزرگان دین و استنادشان به آیات نورانی قرآن کریم در انفاق هشت فضیلت هست :

پاسخ:

1 - اخذ :
یعنی گیرنده انفاق و صدقه خدای متعال است :
قال الله تعالی :
« أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ » .
آيا نمی ‏دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش می‏پذيرد، و صدقات را مى‏گيرد، و خداوند توبه‏پذير و مهربان است؟
سوره ی توبه آیه ی 104


2 - حفظ :

صدقه دهنده و انفاق کننده با نیت انفاق و صدقه در حقیقت مال را به خدا می سپارد و خدا آن را حفظ می کند و در وقت نیاز مندی به صاحب انفاق بر می گرداند .

قال الله تعالی :« انّ الله لا یضیع اجر المحسنین » .
همانا خدا اجر نیکوکاران را ضایع نمی فرماید .
- سوره ی توبه آیه ی 120 .

3 - تنمیه ،نماء و سود دهی :

خدای متعال صدقات و انفاقات کوچک را بزرگ می کند و در قیامت آن را به بزرگی کوه احد به صاحبش بر می گرداند . این یک معامله ی سود آور بین بنده و خدای متعال است .

4 - تزکیه :
با انفاق و صدقه در حقیقت مال و ثروت انسان پاک می گردد که این هم از فضائل و برکات انفاق مال است .

5 - اعلان :

خداوند تبارک و تعالی صاحبان انفاق را به همگان معرفی و اعلان می نماید چنان که در خصوص انفاق اهل بیت سلام الله علیهم در قرآن کریم اعلان فرموده است :
قال الله تعالی :
« یطعمون الطعام علی حبه مسکیناَ و یتیماَ و اسیراَ » .
و غذاي خود را با اين‌كه به آن علاقه و نياز دارند به مسكين و يتيم و اسير مي‌دهند

.سوره ی انسان آیه ی 8

خداوند در روز قیامت صاحبان احسان و انفاق و صدقه را معرفی و اعلان خواهد فرمود .

6- مدح :

خداوند متعال انفاق کنندگان را زیاد مدح فرموده است :
قال الله تعالی :
« الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون » .
(متقین ) کسانی هستند که ایمان می آورند به غیب و اقامه نماز می کنند و از آن چه که روزیشان کردیم انفاق می کنند .
سوره ی بقره آیه ی 3 .

7 - مباهات :

خداوند تبارک و تعالی به اهل انفاق و احسان و صدقه مباهات می نمایند .

8 - پاداش :

خداوند متعال کسانی که برخی از داشته هایشان را انفاق نمایند اعم از مال یا علم و یا اعتبار « و مما رزقناهم ینفقون » ، عوض می دهد . آن هم به صورت کامل تر و بهتر چنان که قرآن می فرماید :
قال الله تعالی :
« و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب » .
هر کس تقوای الهی را پیشه کند ( که یکی از مصادیقش انفاق است ) برای او گشایش است و رزق ( تمام رزق و نیازمندی ) او از جایی می رسد که حساب ناشده باشد - سوره ی طلاق آیه ی 2 .

[=microsoft sans serif]پست جمعبندی:
[=microsoft sans serif]
سوال:
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]

آیه 195 بقره:در راه خدا انفاق کنید و با ترک انفاق خود را به دست خود یه هلاکت نیفکنید.آیا ترک انفاق موجب هلاکت میشود؟ چرا؟[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]
منظور از ترک انفاقی که موجب هلاکت می شود، ترک کردن انفاق واجب است، مثل خمس و زکات که واجب هستند و با ترک آنها، عذاب الهی در پیش خواهد بود.

[=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]
آیه 254 بقره:ای کسانی که ایمان آورده اید:از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید. در این آیه انفاق شامل همه مومنان میشود؟ حتی کسانی که نیازمندند؟
[=microsoft sans serif]
پاسخ:
[=microsoft sans serif]
در این آیه هم، منظور از ترک انفاق، از طرف کسانی که انفاق بر گردنشان آمده، ولی آن را ترک می کنند. یعنی کسانی که خمس و زکات بر گردنشان هست، ولی نمی دهند. یا کسانی که می بینند، اطرافیان آنها محتاج و گرسنه اند و می توانند به آنها کمک کنند از آنان دستگیری نمایند، ولی چنین نمی کنند.

[=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]
گفته اند چیزی را که برای خود می پسندی برای دیگران بپسند.پس لباس و وسایلی را که من برای خود نمیپسندم که دیگه ازشون استفاده کنم رو نباید به نیازمندان بدهم؟
[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]
درست است، اما وقتی کسانی هستند که به همان چیزهایی که ما نمی پسندیم، نیاز دارند، باید آنها را تأمین کنیم زیرا رفع نیازِ نیازمند هم واجب است.
در اخبار هست که رسول خدا(ص) لباسهایی که دیگر نمی پوشیدند و کهنه شده بود، دور نمی انداختند، بلکه اگر نیازمندی آنها را استفاده می کرد به آنها می دادند.
هر چند که سرجای خود، از چیزهایی که خودشان دوست می داشتند، می بخشیدند.
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ.
هرگز به خیر و نیکی نمی رسید، تا این که از آنچه که دوست می دارید،انفاق کنید.
آل عمران 92

موضوع قفل شده است