جمع بندی انسان ، محصور در دل خویش

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انسان ، محصور در دل خویش
سلام آیا میتوان گفت که انسان در خواسته های دلش محصور است یعنی هر کاری را انجام میدهد که دلش میخواهد و هیچ کاری نیست که انسان قصد انجام آن را داشته باشد مگر اینکه دلش بخواهد یعنی در هر کاری باید اول دل اذن بدهد و بعد کاری انجام بگیرد یا نگیرید ؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد حافظ
آیا میتوان گفت که انسان در خواسته های دلش محصور است یعنی هر کاری را انجام میدهد که دلش میخواهد و هیچ کاری نیست که انسان قصد انجام آن را داشته باشد مگر اینکه دلش بخواهد یعنی در هر کاری باید اول دل اذن بدهد و بعد کاری انجام بگیرد یا نگیرید ؟[quote node=89008]
  با سلام و تحیت خدمت جنابعالی؛   حقیقت هر انسانی به نفس او یا به تعبیر دیگر به روح اوست. نفس هر انسان، دارای بُعد گرایشی است که امیال و خواستها به آن نسبت داده می‌شود. اسم این خاستگاهِ گرایشی نفس، همان «دل»ی است که در پرسش شما بیان شد. پس پاسخ به این پرسش شما اینطور می‌شود که بله تا بُعد گرایشی در نفس انسان تعبیه نشود هیچ حرکتی از سوی او شکل نمی‌گیرد. این «دل» به مثابه یک ابزار است و برای شکل گرفتن حقیقت انسان. تا این ابزار نباشد، انسان کارکرد انسانی خود را نخواهد داشت.    
پرسش: عرفان حلقه چیست؟ آیا عضویت در آن مورد تأیید است؟   پاسخ: در جریان‌ موسوم به عرفان حلقه برخی آموزه های به ظاهر نیکو نه تنها با برخی عقاید پایه‌ای در تضاد است بلکه در عمل نیز منجر به ناهنجاری‌های رفتاری و فردی و اجتماعی می‌گردند. به عنوان مثال، با پرداختن به مباحثی که در عرفان حلقه مطرح است, افراد زیادی به برون ریزی‌های روانی مبتلا شده‌اند و خانواده های فراوانی از هم گسسته شده‌اند. نمونه‌ای از بطلان عقاید پایه در بُعد نظری را می‌توان در باور به تناسخ در آموزه معاد نام برد که با ادله عقلی مردود شمرده می‌شوند. معتقدین به تناسخ بر این باورند که روح انسان بعد از متلاشی بدن از بدنی به بدن دیگر منتقل می‌شود. مؤسس عرفان حلقه بر این باور است که می‌توان با حلول در کالبد دیگران آنان را تسخیر کرد. این فرقه بر این باور است کالبد ذهنی یا روح فردی بعد از مرگ بر فرد دیگری نفوذ کرده و بر آن مسلط می‌شود و این همان تناسخ است. گفتنی است یکی از علامتهای صدق یک مکتب عرفانی و حقانیت آن، عدم وجود تناقضات در گفتار و رفتار آنان است. از تناقضات مطرح در این جریان انحرافی، عدم پایبندی به شعارها و توصیه‌های خود است؛ برای نمونه در این جریان اگر چه تاکید می‌کنند که وارد شبکه منفی نشوید.[1] ولی در عمل وارد شبکه منفی می‌شوند. از شواهد این سخن مطلبی بود که در دفاعیات اخیر محمد علی طاهری مبنی بر این که بارها در زندان اقدام به خود‌کشی کرده است‌، آمده است. حال چگونه می توان این رفتار را مطابق دین و از شبکه مثبت دانست! و چطور چنین کسی می تواند دیگران را به شبکه مثبت وصل کند؟! موسس عرفان حلقه (محمد علی طاهری) مدعی است با شعور کیهانی در ارتباط است و حتی بر آن است که این شعور یا هوشمندی همان ابلیس است و البته گاهی می گوید این هوشمندی، جبرئیل است. بر مبنای سخنان وی, دنیا و آخرت مخلوق شیطان است و شیطان رب دنیا و آخرت خواهد بود.[2] ممکن است تصور شود این ویژگی, این جریان انحرافی را (عرفان حلقه) مساوی شیطان پرستی قرار داده است اما باید گفت تفاوت این جریان با شیطان پرستی در این است که شیطان پرستان تنها این دنیا را در دست شیطان و تحت قدرت او می دانند اما موسس عرفان حلقه, نه تنها دنیا را بلکه آخرت را نیز تحت قدرت شیطان می داند.[3] همچنین وی در بحث امامت مطرح می‌کند که امامان معصوم نیستند. بحث مهدویت و رجعت را کاملاً به تمسخر می‌کشد و مدعی است که اگر امامان بخواهند دوباره برگردند و حکومت کنند چون در دوره آنان اسب بوده، الآن باید بروند و گوهینامه بگیرند و ماشین و موتور سوار شوند و اینگونه به مقام امامت توهین می‌کند؛ وی گفته آیا تا به حال مشاهده کرده‌اید که یکی از ائمه مدعی عصمت شود! در پاسخ به این سخن کلام خدا کافی است که می‌فرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا».[4] با این توضیح که این رجس و کثیفی مذکور در آیه ناظر به بدن و لباس آنان نیست بلکه ناظر به پلیدی باطنی و گناه است؛ یعنی خداوند اراده کرده تمام آلودگی‌ها و گناهان را از اهل بیت پاک کند.   این فرد در بحث سوگندنامه در نقض جایگاه معصومین چه در بحث شفاء و چه در بحث توسل و تائید جایگاه شعور کیهانی در کنار جایگاه خداوند اینگونه بیان می‌دارد که: در رأس قرار دادن هر نامی (حتی مقدسین و معصومین) به جای نام خداوند و هوشمندی او (شبکه شعور کیهانی) موجب قطع لایه محافظ طاهری می‌شود.  انحرافات اعتقادی این شخص بیشتر از آن است که بتوان در این مجال کوتاه به همه آنان اشاره کرد؛ بنابراین به همین مقدار اکتفا می‌شود.  شواهد حاکی از آن است که موسسان این جریان, به جای عرفان و عبور از مسیر صحیح, با اجنه و ارواح سرگردان در ارتباط بوده و از همین رو, افراد را دچار مشکلات عدیده روحی روانی کرده‌اند. برنامه «نجات از حلقه» که از شبکه ولایت پخش شده است اساساً در جهت برملا ساختن فریب کاری همین گروه، روشنگری کرده است. افرادی که در این گروه ها وارد شده و همه چیز خود را از دست داده اند, می توانند بهترین و ملموس‌ترین منابع تحقیقی در مورد این جریان منحرف باشند. گفتنی است فیلم های این برنامه در کانال آپارات «انجمن نجات از حلقه» موجود است.   نتیجه: دل سپردن به عرفانهای نوظهور، نیازمند آزمودن آنان از طریق صدق گفتار مؤسسان آن و یکسانی سخن و عمل آنان است؛ بعلاوه، لازم است آموزه‌های اعتقادی ادعایی آنان با محک محکمات قرآن و اصول اعتقادات قرآنی سنجش شود. در مورد عرفان حلقه باید گفت هیچ یک از معیارهای مذکور بر این عرفان قابل تطبیق نیست. بعلاوه، گزارشات افرادی که از تجربه تلخ دنباله‌روی خود از این عرفان سخن گفته‌اند مبنای دیگری برای شناسایی چهره‌ی واقعی اینگونه عرفانهای کاذب است.       [1]. محمد علی طاهری، انسان و معرفت، ص ۱۴۹ – ۱۵۱. [2]. این بحث در فایلهای صوتی و تصویری مربوط به کلاس‌های وی وجود دارد. [3]. ر.ک: محمد علی طاهری، انسان و معرفت، ص ۲۴۴. [4]. احزاب: ۳۳.
موضوع قفل شده است