جمع بندی اندیشه دینی و سکولار

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اندیشه دینی و سکولار

سلام وقت بخیر
اگه امکان داره در مورد اندیشه دینی در سیاست از منظر قرآن و روایات و همچنین سخنان علما و امام خمینی و ایت الله خامنه ای توضیح مفصل بدید

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

rezaash;970130 نوشت:
سلام وقت بخیر
اگه امکان داره در مورد اندیشه دینی در سیاست از منظر قرآن و روایات و همچنین سخنان علما و امام خمینی و ایت الله خامنه ای توضیح مفصل بدید

با سلام و احترام
مبحثی که ازآن سوال فرموده اید خب بحث گسترده ای است اما سعی میشود بحث به صورت کافی در قالب چند نکته بیان شود:

نکته اول:

اندیشه دین سیاسی در مقابل اندیشه های سکولار قرار دارد.
تفاوت اساسی اندیشه دین سیاسی و دین سکولار در قلمرو دین است، یعنی سکولاریسم معتقد به جدایی دین از دنیا یا به تعبیری سیاست بوده و در صورت اعتقاد به دین، قلمرو آن را در امور شخصی منحصر میسازند، بر خلاف اندیشه های عینیت دین و سیاست که سیاست را هم بخشی از دین میدانند، و آن را هم از قلمرو دین بر میشمارند.

نکته دوم:

برای همه ادیان نمیتوان یک قلمرو واحد معتقد شد، بلکه تعیین قلمرو ادیان بستگی به گستره تعالیم آنها دارد، و طبیعتا هر دینی خودش قلمرو خودش را تعیین می کند، معنا ندارد انسان دینی را بپذیرد اما خودش برای آن دین قلمرو تعیین کند!
به همین خاطر باید دید نظر خود ادیان در خصوص حکومت و سیاست چیست. بله اگر کسی معتقد به مسیحیت شد تا حدّی حق دارد مایل به سکولاریسم شود، چون مسیحیت در باب مسائل سیاسی و حکومتی حرف چندانی برای گفتن ندارد، اما نمیتوان قلمرو محدود مسیحیت را به اسلام هم سرایت داد و معتقد به اسلام سکولار شد!

نکته سوم:
کسی که به خود دین اسلام مراجعه کند به روشنی می یابد که اسلام هرگز دینی نیست که خود را در روابط شخص با خدا منحصر سازد، ادله متعددی بر سیاسی بودن اسلام گواهی میدهند که میتوان آنها را به سه دسته تقسیم نمود:

الف) عقل

وقتی ما قبول داشته باشیم که دنیا مزرعه آخرت است، و سعادت و شقاوت اخروی انسان در گرو نحوه زندگی او در دنیاست دیگر معنا ندارد که بگوییم دین نسبت به دنیا حرفی ندارد.
آیا در دینی که به حق از جانب خداوند آمده باشد مخالفت با ظلم نیست؟ اجرای حدود نیست؟ تبلیغ و گسترش دین نیست؟ ممانعت و مخالفت با جریان هایی که به دنبال بی دین کردن مردم هستند وجود ندارد؟
مگر میشود دینی دنیا را سبب سعادت و شقاوت در آخرت بداند اما برای دینی نمودن محیط دنیا برنامه ای نداشته باشد؟!

ب) تعالیم دین:
قرآن کریم و روایات فراوان از احکام اجتماعی سخن گفته اند که خارج از رابطه شخص با خداست، آیات متعدد در موضوعات مختلفی چون:

جهاد:

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فيكُمْ غِلْظَة»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! با كافرانى كه به شما نزديكترند، پيكار كنيد! آنها بايد در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس كنند.(توبه:123)
«قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّه‏»؛ و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد.(بقره:193)

حدود:

«الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة»؛ هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد.(نور:2)
«وَ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً»؛ و كسانى كه آنان پاكدامن را متّهم مى‏كنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعاى خود) نمى‏آورند، آنها را هشتاد تازيانه بزنيد(نور:4)

اقتصاد:

«اَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا»؛ خداوند بيع(خرید و فروش) را حلال كرده، و ربا را حرام‏.(بقره:275)

قضاوت:

«فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيه‏»؛ خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند.(بقره:213)

ج) سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع)
تشکیل حکومت توسط پیامبر(ص)،امام علی(ع) و امام حسن(ع)، و جنگ هایی که با مخالفین داشته اند، و اجرای حدود وقوانین اسلامی؛ و همچنین شهادت تمام ائمه یازده گانه نشان از این دارد که تحرّکات سیاسی داشته اند، و از سوی حکومت ها به عنوان رقیب سیاسی قلمداد میشده اند.

نکته چهارم:
امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری هم در روشن گری های خود دائما نسبت به خطر ورود سکولاریسم به اندیشه های اسلامی و جدا دانستن دنیا از دین به بهانه های مختلف هشدار داده اند.

مقام معظم رهبری هم اسلام سکولار را اینگونه توصیف کرده اند:
اسلام سکولار شبیه مسیحیّت سکولار است که میرود در گوشه‌ی کلیسا، خودش را زندانی میکند و در محیط واقعی زندگی هیچ حضوری ندارد؛ اسلام سکولار هم همین‌جور است؛ کسانی هستند امروز دعوت میکنند به اسلام منزوی؛ اسلامی که هیچ کاری به کار زندگی مردم ندارد؛ مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشه‌ی مسجد یا گوشه‌ی خانه‌ها فرامیخواند». (بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری،۱۳۹۳/۱۲/۲۱)

و این اسلام را اسلام ناقص دانسته اند:

«اسلامِ سکولار، اسلام «یؤمن ببعض و یکفر ببعض» اسلامی که جهاد را از آن خط بزنند، نهی‌ازمنکر را از آن خط بزنند و بردارند، شهادت فی‌سبیل‌الله را از آن بردارند، اسلامِ انقلاب نیست. اسلامِ انقلاب، همانی است که انسان در قرآن کریم -در آیات متعدّد الهیِ قرآنی- مشاهده میکند». (بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1۳۹۴/۰۶/۲۵)

ایشان در توصیف نظام دینی و نظام سکولار و نظام دینی، نظام سکولار را مجذوب فرهنگ غرب دانسته و نظام دینی را مایه عزت و اقتدار توصیف نموده اند:

«یک نظام سکولار؛ باطن سکولار، ظاهر دینی؛ باطن مجذوب به فرهنگ غربی و قدرتهای مسلط بر آن فرهنگ، و ظاهر شعائر دینی و مسائل دینىِ دم‌‌‌‌‌دستی؛ اینجوری نشود. نظام اسلامی باید به معنای واقعی کلمه، اسلامی باشد... این است که به جامعه عزت و اقتدار میدهد، این است که طرفداران نظام جمهوری اسلامی را در همه جای دنیا بیشتر خواهد کرد».( خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ۱۳۸۸/۰۶/۲۰)

و در نهایت تصریح فرموده اند که آنچه که دشمنان دین با آن مخالف هستند اسلام سیاسی است، وگرنه آنها با نماز و مسجد رفتن ما اگر سیاسی نباشد خصومتی ندارند چون با منافع آنها آسیبی نمیزند:

«اسلام سکولار و محصور در عبادات -چه فردی و چه دسته‌جمعی-» حتی اگر طرفداران فراوانی داشته باشد، مورد خصومت سلطه‌گران نیست، آنچه زورگویان جهانی با آن دشمنی دارند، «اسلام مقتدر» است که نظام سیاسی - اجتماعی تشکیل می‌دهد و ملت‌ها را به سمت سعادت حقیقی دنیا و آخرت هدایت می‌کند».(دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران با رهبر انقلاب،۱۳۹۵/۰۵/۳۱)

بنابراین اسلام سکولار نه مورد پذیرش قرآن است، و نه پیامبر(ص)، و اهل بیت(ع)، بلکه در حقیقت ترفند و توطئه ای از جانب دشمنان است تا در قدرت های سیاسی، و به دست گرفتن زمام امور بی رقیب باشند.
__________________________
برای اطلاع بیشتر در خصوص شناخت و نقد سکولاریسم و اثبات اندیشه های سیاسی اسلام میتوانید به منابع ذیل مراجعه کنید:
- امام خمینی(ره)، ولایت فقیه
- آیت الله مصباح یزدی، حکیمانه ترین حکومت
- عبدالرسول بیات، فرهنگ واژه ها، مدخل سکولاریسم
- علی ربانی گلپایگانی، نقد مبانی سکولاریسم

سلام تشکر بابت پاسخگویی واضح و شفاف
اگر امکان دارد منبع نکته اول و دوم را بفرمایید

rezaash;970813 نوشت:
سلام تشکر بابت پاسخگویی واضح و شفاف
اگر امکان دارد منبع نکته اول و دوم را بفرمایید

با سلام مجدد
همان منبع چهارمی که در پست پیشین عرض کردم، یعنی کتاب "نقد مبانی سکولاریسم، نوشته استاد علی ربانی گلپایگانی، فصل اول، سوم، و چهارم

پرسش
لطفا در مورد اندیشه های دین و سیاست از منظر قرآن و روایات و همچنین سخنان علما و امام خمینی و ایت الله خامنه ای توضیح بدهید.


پاسخ

مبحثی که ازآن سوال فرموده اید خب بحث گسترده ای میطلبد اما سعی میشود بحث به صورت کافی و مختصر در قالب چند نکته بیان شود:

نکته اول:
اندیشه دین سیاسی در مقابل اندیشه های سکولار قرار دارد.
تفاوت اساسی اندیشه دین سیاسی و دین سکولار در قلمرو دین است، یعنی سکولاریسم معتقد به جدایی دین از دنیا یا به تعبیری سیاست بوده و در صورت اعتقاد به دین، قلمرو آن را در امور شخصی منحصر میسازند، بر خلاف اندیشه های عینیت دین و سیاست که سیاست را هم بخشی از دین میدانند، و آن را هم از قلمرو دین بر میشمارند.

نکته دوم:
برای همه ادیان نمیتوان یک قلمرو واحد معتقد شد، بلکه تعیین قلمرو ادیان بستگی به گستره تعالیم آنها دارد، و طبیعتا هر دینی خودش قلمرو خودش را تعیین می کند، معنا ندارد انسان دینی را بپذیرد اما خودش برای آن دین قلمرو تعیین کند!
به همین خاطر باید دید نظر خود ادیان در خصوص حکومت و سیاست چیست. بله اگر کسی معتقد به مسیحیت شد تا حدّی حق دارد مایل به سکولاریسم شود، چون مسیحیت در باب مسائل سیاسی و حکومتی حرف چندانی برای گفتن ندارد، اما نمیتوان قلمرو محدود مسیحیت را به اسلام هم سرایت داد و معتقد به اسلام سکولار شد!

نکته سوم:
کسی که به خود دین اسلام مراجعه کند به روشنی می یابد که اسلام هرگز دینی نیست که خود را در روابط شخص با خدا منحصر سازد، ادله متعددی بر سیاسی بودن اسلام گواهی میدهند که میتوان آنها را به سه دسته تقسیم نمود:

الف) عقل
وقتی ما قبول داشته باشیم که دنیا مزرعه آخرت است، و سعادت و شقاوت اخروی انسان در گرو نحوه زندگی او در دنیاست دیگر معنا ندارد که بگوییم دین نسبت به دنیا حرفی ندارد.
آیا در دینی که به حق از جانب خداوند آمده باشد مخالفت با ظلم نیست؟ اجرای حدود نیست؟ تبلیغ و گسترش دین نیست؟ ممانعت و مخالفت با جریان هایی که به دنبال بی دین کردن مردم هستند وجود ندارد؟
مگر میشود دینی دنیا را سبب سعادت و شقاوت در آخرت بداند اما برای دینی نمودن محیط دنیا برنامه ای نداشته باشد؟!

ب) تعالیم دین:
قرآن کریم و روایات فراوان از احکام اجتماعی سخن گفته اند که خارج از رابطه شخص با خداست، آیات متعدد در موضوعات مختلفی چون:

جهاد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فيكُمْ غِلْظَة»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! با كافرانى كه به شما نزديكترند، پيكار كنيد! آنها بايد در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس كنند.(1)
«قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّه‏»؛ و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد.(2)

حدود:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة»؛ هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد.(3)
«وَ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانينَ جَلْدَةً»؛ و كسانى كه آنان پاكدامن را متّهم مى‏كنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعاى خود) نمى‏آورند، آنها را هشتاد تازيانه بزنيد(4)

اقتصاد:
«اَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا»؛ خداوند بيع(خرید و فروش) را حلال كرده، و ربا را حرام‏.(5)

قضاوت:
«فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيه‏»؛ خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند.(6)

ج) سیره پیامبر(صلی الله علیه آله) و ائمه(علیهم السلام)
تشکیل حکومت توسط پیامبر،امام علی و امام حسن(صلوات الله علیهم)، و جنگ هایی که با مخالفین داشته اند، و اجرای حدود وقوانین اسلامی؛ و همچنین شهادت تمام ائمه یازده گانه نشان از این دارد که تحرّکات سیاسی داشته اند، و از سوی حکومت ها به عنوان رقیب سیاسی قلمداد میشده اند.

نکته چهارم:
امام خمینی(رحمة الله علیه) و مقام معظم رهبری هم در روشن گری های خود دائما نسبت به خطر ورود سکولاریسم به اندیشه های اسلامی و جدا دانستن دنیا از دین به بهانه های مختلف هشدار داده اند.

مقام معظم رهبری هم اسلام سکولار را اینگونه توصیف کرده اند:
اسلام سکولار شبیه مسیحیّت سکولار است که میرود در گوشه‌ی کلیسا، خودش را زندانی میکند و در محیط واقعی زندگی هیچ حضوری ندارد؛ اسلام سکولار هم همین‌جور است؛ کسانی هستند امروز دعوت میکنند به اسلام منزوی؛ اسلامی که هیچ کاری به کار زندگی مردم ندارد؛ مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشه‌ی مسجد یا گوشه‌ی خانه‌ها فرامیخواند». (7)

و این اسلام را اسلام ناقص دانسته اند:

«اسلامِ سکولار، اسلام «یؤمن ببعض و یکفر ببعض» اسلامی که جهاد را از آن خط بزنند، نهی‌ازمنکر را از آن خط بزنند و بردارند، شهادت فی‌سبیل‌الله را از آن بردارند، اسلامِ انقلاب نیست. اسلامِ انقلاب، همانی است که انسان در قرآن کریم -در آیات متعدّد الهیِ قرآنی- مشاهده میکند». (8)

ایشان در توصیف نظام دینی و نظام سکولار، نظام سکولار را مجذوب فرهنگ غرب دانسته و نظام دینی را مایه عزت و اقتدار توصیف نموده اند:

«یک نظام سکولار؛ باطن سکولار، ظاهر دینی؛ باطن مجذوب به فرهنگ غربی و قدرتهای مسلط بر آن فرهنگ، و ظاهر شعائر دینی و مسائل دینىِ دم‌‌‌‌‌دستی؛ اینجوری نشود. نظام اسلامی باید به معنای واقعی کلمه، اسلامی باشد... این است که به جامعه عزت و اقتدار میدهد، این است که طرفداران نظام جمهوری اسلامی را در همه جای دنیا بیشتر خواهد کرد».(9)

و در نهایت تصریح فرموده اند که آنچه که دشمنان دین با آن مخالف هستند اسلام سیاسی است، وگرنه آنها با نماز و مسجد رفتن ما اگر سیاسی نباشد خصومتی ندارند چون با منافع آنها آسیبی نمیزند:

«اسلام سکولار و محصور در عبادات -چه فردی و چه دسته‌جمعی-» حتی اگر طرفداران فراوانی داشته باشد، مورد خصومت سلطه‌گران نیست، آنچه زورگویان جهانی با آن دشمنی دارند، «اسلام مقتدر» است که نظام سیاسی - اجتماعی تشکیل می‌دهد و ملت‌ها را به سمت سعادت حقیقی دنیا و آخرت هدایت می‌کند».(10)

بنابراین اسلام سکولار نه مورد پذیرش قرآن است، و نه پیامبر(صلی الله علیه و آله)، و اهل بیت(علیم السلام)، بلکه در حقیقت ترفند و توطئه ای از جانب دشمنان است تا در قدرت های سیاسی، و به دست گرفتن زمام امور بی رقیب باشند.

مطالب فوق برگرفته از منابع ذیل است که برای اطلاع بیشتر در خصوص شناخت و نقد سکولاریسم و اثبات اندیشه های سیاسی اسلام میتوانید به آنها مراجعه کنید:

- امام خمینی(ره)، ولایت فقیه
- آیت الله مصباح یزدی، حکیمانه ترین حکومت
- عبدالرسول بیات، فرهنگ واژه ها، مدخل سکولاریسم
- علی ربانی گلپایگانی، نقد مبانی سکولاریسم

پی نوشت ها:
1. توبه:123/9.
2. بقره:193/2.
3. نور:2/24.
4. نور:4/24.
5. بقره:275/2.
6. بقره:213/2.
7. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری،۱۳۹۳/۱۲/۲۱.
8. بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1۳۹۴/۰۶/۲۵.
9. خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ۱۳۸۸/۰۶/۲۰.
10. دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران با رهبر انقلاب،۱۳۹۵/۰۵/۳۱.

موضوع قفل شده است