انتقادات حوزه

تب‌های اولیه

130 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

قضاوت;52065 نوشت:
سلام و درود بر جناب مستطاب استاد حامی:Gol:

استاد بنده هم یه انتقاد ریزه میزه دارم:Cheshmak::khandeh!:

تو دانشگاه که حکم صادر نمیشه ما فرضیه مطرح می کنیم:khandeh!:

البته استاد شما هم دانشگاه خوندید هم حوزه پس هم حکم می تونید صادر کنید هم فرضیه:Khandidan!:

فکر کنم تو شوخ طبعی و حکایات طلبگی چیزی خونده باشند:Khandidan!:

حکم یک گام از فرضیه بالا تره:Nishkhand:

قضاوت;52065 نوشت:

فکر کنم تو شوخ طبعی و حکایات طلبگی چیزی خونده باشند:Khandidan!:

:Gol:

حامی;52068 نوشت:
حکم یک گام از فرضیه بالا تره:Nishkhand:

سلام و درود:Gol:

اینم از فواید تحصیل علم در حوزه و دانشگاه:khandeh!::Kaf:

پس از جناب پیناکیو تقاضا داریم یک گام دیگر پیش برود تا فرضیه اش به حکم مبدل شود:Khandidan!:

البته اگر منتقدین بزارن بیاد جلو !:khandeh!:

چون اینطور که از شواهد و قرائن پیداست منتقدین حوزه چند گام از فرضیه هم عقب تر رفتند استاد:Cheshmak::Khandidan!:

یا علی

به نظر من یه انتقاد جدی به حوزه وارده:

و اون هم عدم تربیت زنان متخصص است.

حوزه های زنان نسبت به مردان دارای سطح علمی پایین تری می باشد.
در صورتی که در دانشگاه می بینیم که زنان دارند همپای مردان و حتی گاهی اوقات جلوتر از اونها حرکت می کنند.

در جذب زنان به حوزه هم بسیار ضعبف عمل می کنند و شاهد این مدعا هم نسبت کم زنان حوزوی به مردان می باشد!
حوزه که اینقدر به اختلاط زن و مرد حساس است، وظیفه دارد برای زنان جامعه، متخصص زن ارائه کند ولی متاسفانه اینکار را ضعیف انجام داده!

nooredel;52047 نوشت:
با سلام خدمت مريم گرامي و تشكر از شما
در سه سطر ببينيد چقدر كلمه با بار معنايي منفي استفاده كرديد. خوب اگر كسي مي بينه كه اين سوال(نه شبه) تلف كردن وقتش هست جواب نده مجبورش كه نكردند.
ببينيد شبه بار معنايي مثبتي نداره كمتر از اين واژه استفاده كنيد شبه به سوالي گفته مي شه كه در پشت ان يك نيت بدي وجود داره به جاي شبه بگيد سوال!

سلام علیکم
خواهش میکنم
من چند دقیقه گشتم اینها رو پیدا کردم.و مال زمانی بود که من در سایت حضور داشتم شاید قبل از من هم بحثهایی بوده
اگر در نوار سرچ بالای سایت که برای گوگل هست با کلمات حوزه و حوزویان بگردید شاید چیزهای بیشتری پیدا کنید
الله اکبر!!!!!!!
بار منفی؟
من براتون کلماتی که گفته ام رو معنی کرده ام.کلمه شبه هم که در سطر دوم به کار رفته برای توضیح اولیست
شبه بار منفی نداره.ما این همه ساله از این کلمه استفاده میکنیم نه به معنی کینه و دشمنی.بلکه به معنی اینکه شما درباره مطلبی اطلاعاتی دارید ولی بعضی زوایای اون مطلب هنوز براتون تاریکه
سوال جایی که شما اطلاعاتی درباره چیزی ندارید و میخوایید تازه با اون آشنا بشید
به خاطر همین من از کلمه شبه استفاده کردم
بارها پیش آمده ما در حضور اساتید بزرگواری که مطلبی رو برامون گفتن در انتهای بیاناتشون بهشون گفتیم ما درباره این قسمت از مطلب شما شبه ای برامون پیش آمده و مطرح کردیم و اونها هم برامون روشن کردن
اگر معنی غیر از این هست چرا یادمون ندادن اون هم همچون بزرگوارانی که نقص ها رو با دقت رفع میفرمودند؟؟؟؟
بعد هم کلمه تلف
کلمه وقت تلف کردن کلمه منفیه؟؟؟این که بگیم به جای این کار کار دیگری رو انجام بدید تا وقتتون رو تلف نکنید منفیه؟
جالبه

nooredel;52047 نوشت:
من يك انتقاد اساسي به شما و ديگر دوستان كارشناس دارم ببينيد اين خوبه كه در اينجا افراد مخصوصا جوانها مي ايند و سوال مي پرسند ولي برخورد دوستان خيلي جالب نيست شما بايد خوشحال شويد كه كسي بياد و سوال بپرسه. نحوه ي جواب دادن به دوستان بايد بهتر از اين باشه كاري نكنيد كه كسي جرات سوال پرسيدن نداشته باشه . تا ادم سوال مي پرسه استفاده از كلمات شبه، غرض، تعصب، گمراهي و ... شروع مي شه و متاسفانه كارشناسها هم بيشتر از اين كلمات استفاده مي كنند. لطفا بهتر از اين با بقيه برخورد كنيد. بعد از عمري جايي پيدا كرديم كه سوالاتمون رو بدون ترس بپرسيم
با تشكر

جناب نور دل.همکار اجرایی کارشناس نیست
چون کارش کار کارشناسی نیست
همکار اجرایی بیشتر کارش فنیه.از نامش هم کاملا مشخصه.کارهای اجرایی انجمنش رو انجام میده.مثلا من ازتون خواستم برید تاپیکها رو بخونید و آدرس اونها رو هم دادم خدمتتون و عرض کردم اگر هنوز جای شبه ای هست بفرمایید تا کارشناسان پاسختون رو بدن
کارهای اجرایی یک انجمن اینقدر زیاده که به نظر شخص خودم یک کسی که علم اون انجمن رو داشته باشه زیر این فشار کاری علمش هدر میره
من اصلا تخصصم روانشناسی نیست و تحصیلاتم چیز دیگریست
برای هر زیرمجموعه ای چند کارشناس و یک مدیر هست که اونها زحمت کار علمی گروه رو میکشند
کسی منکر این سوال پرسیدن نیست
همه ناراحت از وقت تلف شدن هستند
مثل خیلی از زمانهایی که عده ای صرفا در یک تاپیک حضور پیدا میکنند تا کس دیگه ای رو بکوبند.خوب به جای اون کار میشه چند بحث علمی دیگر کرد.جناب قضاوت کاملا این تکه ای از عرایض بنده رو درک کردن

razi;52079 نوشت:
به نظر من یه انتقاد جدی به حوزه وارده:

و اون هم عدم تربیت زنان متخصص است.

حوزه های زنان نسبت به مردان دارای سطح علمی پایین تری می باشد.
در صورتی که در دانشگاه می بینیم که زنان دارند همپای مردان و حتی گاهی اوقات جلوتر از اونها حرکت می کنند.

در جذب زنان به حوزه هم بسیار ضعبف عمل می کنند و شاهد این مدعا هم نسبت کم زنان حوزوی به مردان می باشد!
حوزه که اینقدر به اختلاط زن و مرد حساس است، وظیفه دارد برای زنان جامعه، متخصص زن ارائه کند ولی متاسفانه اینکار را ضعیف انجام داده!


سلام علیکم
چرا همچین فکری میکنید؟
منظورم رو اشتباه برداشت نکنید .من باب این میپرسم که بخاطر یه سری خانوم جلسه ای ها که در محافل بودن این نظر رو دارید که تعداد متخصصین کمه؟
کاربر محترم راضی.شما درباره نوع تحصیل خانمها در حوزه نسبت به آقایان اطلاعی دارید؟
ممنون میشم بفرمایید

قضاوت;51971 نوشت:

سلام و درود:Gol:

آخه هیجان انتقاد از حوزه خیلی زیاده :Cheshmak::khandeh!:

ما هم که طالب هیجانیم :khandeh!:

یا علی


:Labkhand:

با سلام

امیدوارم حرفهای من کسی را ناراحت نکرده باشد و جسارتی در آن نباشد.

maryam;52106 نوشت:
من باب این میپرسم که بخاطر یه سری خانوم جلسه ای ها که در محافل بودن این نظر رو دارید که تعداد متخصصین کمه؟

نه من در این جلسات اصلا شرکت نمیکنم، این چنین جلساتی را معمولا خانم های مسن شرکت می کنند، اصلا فکر نمی کنم خیلی از این خانم جلسه ای ها، تحصیلات حوزوی داشته باشند.

من امسال در مراسم اعتکاف شرکت کردم، طرح جالبی را مسجد اجرا کرده بود، که شاید در خیلی از مساجد اجرا می شود. و آن این بود که از خود خانم ها برای اداره قسمت خانم های مسجد استفاده می کرد، که بسیار طرح خوبی بود و ما دیگر نیاز به گرفتن حجاب نداشتیم.در همان روز اول هم اعلام کردند که خانم هایی از قم می آیند ( دقت کنید از قم، یعنی نتواستند از شهر خودمون نیرو تامین کنند) و در هر سه روز، روزی یک ساعت با این خانم ها جلسه داریم.
گروه بندی شدیم و برای هر گروه یک خانم صحبت می کرد، در همان روز اول من متوجه شدم به نظر طرف چندان از لحاظ دینی با سواد نمی آید. آخرش هم از ایشون پرسیدم که کجا تحصیل کردند؟ متوجه شدم که اصلا حوزه نرفتند و تحصیلات دانشگاهی دارند و تحصیلاتشون هم مربوط به علوم دینی نیست. (این یعنی حتی از قم هم نتونستند به تعداد کافی بیاورند.)
رفتم در گروه دیگری ولی اون گروه چون مسن ها حضور داشتند ، خانم متناسب با اونها حرف میزد و فقط احکام می گفت. رفتم در گروه سوم که اعتکاف تمام شد و این گروه از بس شلوغ بود من هیچی نمی شنیدم.

maryam;52106 نوشت:
کاربر محترم راضی.شما درباره نوع تحصیل خانمها در حوزه نسبت به آقایان اطلاعی دارید؟

من نفهمیدم منظورتون از این سوال چیست؟ مگر چه تفاوتی دارد؟
آمار مدرسه های علمیه آقایان را نسبت به خانم ها در شهر خودم هم دارم.
فکر کنم انتقاد به سطح علمی را خود خانم های طلبه هم دارند.
یادمه در تلویزیون در جلسه ای که خانم های طلبه با مقام معظم رهبری داشتند، یکی از خانم های طلبه گفت ما به اساتیدی با چنین تخصص هایی نیاز داریم ولی فقط برای آقایان است و برای خانم ها نیست. ایشون هم فرمودند "بروید در کلاس آقایان بنشینید." من فکر نکنم در حوزه چنین امکانی برای خانمها باشد که در کلاس آقایون شرکت کنند و تازه این نشان می دهد برای خانم ها امکانات کمتری وجود دارد.

هر جا میروی یک آخوند می بینی ولی چند تا طلبه زن میبینی؟

به پیر! به پیغمبر! متخصص زن کمه! چرا باور نمی کنید؟!:geryeh:

razi;52149 نوشت:
با سلام

امیدوارم حرفهای من کسی را ناراحت نکرده باشد و جسارتی در آن نباشد.


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم

سرکار راضی وقتی کسی قصد روشن کردن قضیه رو در کمال ادب و احترام داشته باشه همه خوشحال و خرسند از بیاناتشن
مطمئن باشید هیچ کس این گفتارهای شما رو توهین تلقی نخواهد کرد

razi;52149 نوشت:
نه من در این جلسات اصلا شرکت نمیکنم، این چنین جلساتی را معمولا خانم های مسن شرکت می کنند، اصلا فکر نمی کنم خیلی از این خانم جلسه ای ها، تحصیلات حوزوی داشته باشند.

من امسال در مراسم اعتکاف شرکت کردم، طرح جالبی را مسجد اجرا کرده بود، که شاید در خیلی از مساجد اجرا می شود. و آن این بود که از خود خانم ها برای اداره قسمت خانم های مسجد استفاده می کرد، که بسیار طرح خوبی بود و ما دیگر نیاز به گرفتن حجاب نداشتیم.در همان روز اول هم اعلام کردند که خانم هایی از قم می آیند ( دقت کنید از قم، یعنی نتواستند از شهر خودمون نیرو تامین کنند) و در هر سه روز، روزی یک ساعت با این خانم ها جلسه داریم.
گروه بندی شدیم و برای هر گروه یک خانم صحبت می کرد، در همان روز اول من متوجه شدم به نظر طرف چندان از لحاظ دینی با سواد نمی آید. آخرش هم از ایشون پرسیدم که کجا تحصیل کردند؟ متوجه شدم که اصلا حوزه نرفتند و تحصیلات دانشگاهی دارند و تحصیلاتشون هم مربوط به علوم دینی نیست. (این یعنی حتی از قم هم نتونستند به تعداد کافی بیاورند.)
رفتم در گروه دیگری ولی اون گروه چون مسن ها حضور داشتند ، خانم متناسب با اونها حرف میزد و فقط احکام می گفت. رفتم در گروه سوم که اعتکاف تمام شد و این گروه از بس شلوغ بود من هیچی نمی شنیدم.

متاسفانه اینقدر آمار این خانم جلسه ای های بی علم بالا رفته که خود اساتید حوزه هم تعجب میکنن.امار بالای پولی که بابت هر جلسه دریافت میکنند وحشتناکه.من در این مورد نمیدونم حوزه چه تدبیری رو برای جمع آوری این سرکار الیه ها اتخاذ کرده.منتظر روزی هستم که تمومشون کار و کاسبیشون کساد بشه
من از این خاطره ای که نقل کردید زیاد دارم.و غمش رو خیلی بیشتر از شما حس میکنم.چون آسیب این بخش از جامعه است

razi;52149 نوشت:
من نفهمیدم منظورتون از این سوال چیست؟ مگر چه تفاوتی دارد؟
آمار مدرسه های علمیه آقایان را نسبت به خانم ها در شهر خودم هم دارم.
فکر کنم انتقاد به سطح علمی را خود خانم های طلبه هم دارند.
یادمه در تلویزیون در جلسه ای که خانم های طلبه با مقام معظم رهبری داشتند، یکی از خانم های طلبه گفت ما به اساتیدی با چنین تخصص هایی نیاز داریم ولی فقط برای آقایان است و برای خانم ها نیست. ایشون هم فرمودند "بروید در کلاس آقایان بنشینید." من فکر نکنم در حوزه چنین امکانی برای خانمها باشد که در کلاس آقایون شرکت کنند و تازه این نشان می دهد برای خانم ها امکانات کمتری وجود دارد.

هر جا میروی یک آخوند می بینی ولی چند تا طلبه زن میبینی؟

به پیر! به پیغمبر! متخصص زن کمه! چرا باور نمی کنید؟!:geryeh:


بله متاسفانه این امکان بسیار کم هست و در اون ساعاتی که آقایون در کلاس درس هستند یا خانومها هم سرکلاسند یا مشغول امور خانه داری
منظورم از سوالم این بود که به نظر شما نوع تحصیل خانمها در حوزه چه فرقی با آقایان میکنه؟که میفرمایید تعدادشون کمه یا پا به پای مردان مانند دانشگاه(شرمنده این یکی رو شدیدا مخالفم.علتش هم تعداد بسیار بالای دختران لیسانس گرفته توی خونه است)فعالیت ندارند
خوب برای اینکه مسله کاملا براتون روشن بشه خودم خدمتتون عرض میکنم که:
خانمها در حوزه های علمیه بر عکس دانشگاه و برعکس حوزه های علمیه آقایان همچون دوران تحصیلشون در دبیرستان از صبح ساعت8 تا اکثراساعت2بعدازظهر سرکلاسند
تازه این گوشه ای از کاره.فکر کنید برمیگردند خونه باید به امورات منزل و غذا و درس بچه ها و حاج آقا و مهمانها و بالاتر از همه اینها درسهای خوانده شده در اون روز و برنامه فرداش برسه
شما جای این خانوم بفرمایید در کمتر از 8ساعت چطور فرصت میکنند؟هر ترم نوشتن 3تحقیق کلاسی هم جزو واجباته
خوب؟
نتیجه؟
به نظرشما کی میتونه توی این شرایط دوام بیاره؟
مورد بعدی که ذکر فرمودید مسله تبلیغ رفتن خانمهاست
ببنید به جز مدرسه علمیه معصومیه در شهر قم سایر مدارس علمی بانوان در کشور هیچ شرط خانوادگی برای پذیرش طلبه ندارند.منظورم اینه که در این مدرسه بانوان محترم باید دختر و یا همسر طلبه باشند
خوب اینها شاید بتوانند در دوران تبلیغ رفتن همسر پدارنشاشون همراهشون برند و به تبلیغ بپردازند ولی آیا بقیه بانوان که همسرانشون شغل دیگری دارند میتونند همسر و فرزندانشون رو به مدت هفته ها رها کنند؟
پس واقعا باید تعدادشون کم باشه
البته خوشبختانه هر سال در حوزه های علیمه از تعداد اساتید آقا کم میشه و به تعداد اساتید خانم عالم اضافه میشه
درباره کتبی که مطالعه میکنن اگر اطلاع ندارید که فکر میکنید علمشون کمتره بفرمایید تا توضیح بدم

سرکار خانم مریم، ممنون از پاسختون:Gol:

نقل قول:
2- من يك انتقاد اساسي به شما و ديگر دوستان كارشناس دارم ببينيد اين خوبه كه در اينجا افراد مخصوصا جوانها مي ايند و سوال مي پرسند ولي برخورد دوستان خيلي جالب نيست شما بايد خوشحال شويد كه كسي بياد و سوال بپرسه. نحوه ي جواب دادن به دوستان بايد بهتر از اين باشه كاري نكنيد كه كسي جرات سوال پرسيدن نداشته باشه . تا ادم سوال مي پرسه استفاده از كلمات شبه، غرض، تعصب، گمراهي و ... شروع مي شه و متاسفانه كارشناسها هم بيشتر از اين كلمات استفاده مي كنند. لطفا بهتر از اين با بقيه برخورد كنيد. بعد از عمري جايي پيدا كرديم كه سوالاتمون رو بدون ترس بپرسيم

:Sham::Sham::Sham:
تشكر و در ادامه براي حرفهايي براي نگفتن .... فقط...:Sham::Sham::Sham:...

nooredel;52047 نوشت:
يت بدي وجود داره به جاي شبه بگيد سوال! 2- من يك انتقاد اساسي به شما و ديگر دوستان كارشناس دارم ببينيد اين خوبه كه در اينجا افراد مخصوصا جوانها مي ايند و سوال مي پرسند ولي برخورد دوستان خيلي جالب نيست شما بايد خوشحال شويد كه كسي بياد و سوال بپرسه. نحوه ي جواب دادن به دوستان بايد بهتر از اين باشه كاري نكنيد كه كسي جرات سوال پرسيدن نداشته باشه . تا ادم سوال مي پرسه استفاده از كلمات شبه، غرض، تعصب، گمراهي و ... شروع مي شه و متاسفانه كارشناسها هم بيشتر از اين كلمات استفاده مي كنند. لطفا بهتر از اين با بقيه برخورد كنيد. بعد از عمري جايي پيدا كرديم كه سوالاتمون رو بدون ترس بپرسيم با تشكر

با تشکر و سلام بر نور دل گرامی بخاطر طرح انتقادات و پیشنهادات خوبشان
بزرگوار این سایت به هدف پاسخگویی به سئوالات و شبهات دینی راه اندازی شده و نه تنها شما بلکه همه جوانان و کاربران گفتگوی دینی می توانند در چار چوب قوانین و رعایت ضوابط می توانند آزادانه و بدون هیچ ترس و استرسی سئوالات و شبهات خود را مطرح نمایند و کارشناسان این سایت نیز موظفند که با کمال افتخار و با سعه صدر و تحمل مخالف و با تاسی و الگو گیری از اهل بیت گرامی علیهم السلام رسالت پاسخگویی را انجام دهند .
یاد آور می شوم کارشناسان پاسخگو در این سایت به رنگ آبی هستند .
اگر موردی هم سراغ دارید که برخورد ناشایستی صورت گرفته به صورت پیام خصوصی برای مدیر سایت بفرستید تا بررسی شود .
با تشکر

sosme;52169 نوشت:
:Sham::Sham::Sham:
تشكر و در ادامه براي حرفهايي براي نگفتن .... فقط...:Sham::Sham::Sham:...

سلام
کاربر گرامی شما هم می توانید ناگفته های خود هم در اینجا و هم به صورت خصوصی را بفرمایید
گفتگوی دینی از نقد منصفانه و در چارچوب قوانین استقبال می کند . :Gol:

nooredel;52050 نوشت:
و به نتيجه مشخصي هم نرسيده من در اين تاپيك مي خواهم دوستان افت هاي را كه در حوزه يا در بين حوزويان مي بينند بگويند تا به انها پرداخته شود.به نظر من يكي از ايرادات اساسي امروز حوزه اين است كه بر خلاف قبل بسياري از كساني (نه همه انها) كه وارد حوزه مي شوند دغدغه ديني ندارند و فقط مي روند انجا تا شغلي داشته باشند و چون از اول علاقمند نيستند قاعدتا نمي توانند در اينده يك روحاني خوب شوند. روحاني بودن بسيار مسئوليت سنگيني است و با ديگر احاد فرق مي كند مردم حق دارند كه از حوزه بخواهند افرادي صالح و عالم تربيت كند اگر يك مهندس يا دكتر فرد صالحي نباشد خيلي براي مردم مشكل ساز نيست ولي اگر يك روحاني رفتار و عمل درستي نباشد نه. من به وضوح مي بينم كه در جامعه ما ديد مردم نسبت به حوزوي ها تغيير مي كند و ان توجه و احترامي كه قبلا به انها داشتند الان ندارند و اين هم علتهاي دارد.من كساني را مي شناسم كه انسانهاي درستي نبودند و وقتي راه به جايي نبردند وارد حوزه شدند خوب با اين شرايط اينده اين نهاد مهم مشخص است.بايد كاري انجام شود كه افراد علاقمند به دين و ديندار وارد حوزه شوند. مشكل بيكاري كه امروزه هست خيلي ها را به حوزه سوق مي دهد. كميت مهم نيست كيفيت مهم است. وقتي اين افراد به حوزه مي روند و فردا ملبس مي شوند و كسي از انها سوالي مي پرسد و انها قادر به جواب ان نيستند مردم ان را به حساب عدم اگاهي او نمي گذارند بلكه به پاي اسلام مي گذارند. من فكر مي كنم كه اهميت اين بحث اينقدر باشد كه دوباره مطرح شود .

با سلام

نور دل بزرگوار

شما در تايپك يه سخنراني مفصل در نقد از حوزه داشتيد
مطالبي كه خود حوزويان هم بدانها اشراف كامل دارند

در مورد اين مطالب كسي نمي تواند مقاومت كند مطالب خود را كوتاه با ذكر دليل و سند و يا لااقل مفصل بفرماييد تا هم دوستان استفاده كنند و هم حوزويان مطالب را بخوانند و جواب دهند

بنده مطالب شما عزيز را جمله به جمله مي اورم و مورد نقد و بررسي قرار مي دهيم اگر مطلبي بود در بفرماييد

حال مطالب شما جمله به جمله مي خوانيم

اين كه:

nooredel;52050 نوشت:
به نظر من يكي از ايرادات اساسي امروز حوزه اين است كه بر خلاف قبل بسياري از كساني (نه همه انها) كه وارد حوزه مي شوند دغدغه ديني ندارند و فقط مي روند انجا تا شغلي داشته باشند و چون از اول علاقمند نيستند قاعدتا نمي توانند در اينده يك روحاني خوب شوند.

نمي دونم منظورتان از قبل چقدر است ولي به نظر بنده تا بوده همين بوده
در تمام شغل ها و نهادها و سازمانها افراد بد و كساني به نيت سوء‌استفاده بدان ارگان وارد مي شود و حوزه هم يكي از اين نهادها

و اين عمل تا حدي ناگزير و اجتناب ناپذير است

حوزه چرا در معرض ديد است و انتقاد بدان زياد زيرا ؟؟
زيراحوزه در خط اول ارتباط با مردم است
شما افراد چه نهاد يا سازماني را مي شناسيد كه اين همه با مردم در ارتباط باشند

بگوييد:
-- نيروي انتظامي
-- كارمند بانگ
-- نمي دانم هر نهاد ديگر

بزرگوار مگر از بين اين افراد كم خطا كار ديده مي شود ؟؟؟

حوزه و حوزويان چون با لباسي متفاوت در بين مردم اند اولا

انتظار از اين افراد تا حد عصمت بالاست ثانيا

برخي مردم در برخورد با چنين افرادي رفتار متفاوتي دارند حال به هر علتي ثالثا

مردم از هرقشري كه باشد دوست دارند در برخورد با روحاينت متشرعت تر و مومن تر و مودب تر و..........باشد و براي همين نوع برخورد خود با روحاينت صادقانه نيست

و .......................

دليل ديگر روحانيت در بين مردم بيشتر جلوه گراند و براي همين خطا هاي انها در معرض ديد تر است

تا اينجا اگر مطلبي بود بفرماييد

nooredel;52047 نوشت:
- من يك انتقاد اساسي به شما و ديگر دوستان كارشناس دارم ببينيد اين خوبه كه در اينجا افراد مخصوصا جوانها مي ايند و سوال مي پرسند ولي برخورد دوستان خيلي جالب نيست شما بايد خوشحال شويد كه كسي بياد و سوال بپرسه. نحوه ي جواب دادن به دوستان بايد بهتر از اين باشه كاري نكنيد كه كسي جرات سوال پرسيدن نداشته باشه . تا ادم سوال مي پرسه استفاده از كلمات شبه، غرض، تعصب، گمراهي و ... شروع مي شه و متاسفانه كارشناسها هم بيشتر از اين كلمات استفاده مي كنند. لطفا بهتر از اين با بقيه برخورد كنيد. بعد از عمري جايي پيدا كرديم كه سوالاتمون رو بدون ترس بپرسيم با تشكر


با سلام

ببينيد بزرگوار

اين دو مساله را بايد جدا از هم ديد و مطرح كرد :
-- انتقاد از حوزه
-- انتقاد از كارشناسان

اين سايت يك سال است كه راه اندازي شده است و تا حال افراد زيادي به سايت سر زده و مباحث گوناگوني در ان مطرح شده است

برخي از كاربران بودند كه هر توهيني كه بلد بودند بار كارشناسان كردند و رفتند و هيچ كارشناسي از حيطه ادب خارج نشد

بزرگوار
اگر مشكلي در جواب گويي كارشناسان مي بينيد مي توانيد به مدير محترم سايت پيام دهيد تا ايشان رسيدگي كنند يا مي توانيد تايپكي باز و ازادانه از ايشان انتقاد كنيد

كارشناسان سايت كسي را از سوال پرسيدن پشيمان نمي كنند كاش بوديد و مي ديد كه چه سوالاتي در مورد اعتقادات مان و اسلام عزيز پرسيده مي شد و چگونه و با چه لحني ناموس اهل بيت و پيامبران و ....... را زير سوال مي بردند و كارشناس سان بدون تندي و با ادب و احترام پاسخ انها را مي دادند و انها بعد از پاسخ چگونه با تمسخر جواب مي دادند

بزرگوار همه افراد ازادانه مي توانند با رعايت قوانين سايت هر سوالي داشتند بپرسند

و بازتاكيد مي كنم اگر كارشناسي خطايي كرد به مدير محترم تذكر دهيد

pinockhio;52057 نوشت:
حوزویان اکثرا انتقاد پذیر نیستند زیادی خود را خسته نکنید.

با سلام

جناب بزرگوار هرچند استاد حامي پاسخ شما را دادند ولي خواهشمندم به اين سوالات پاسخ دهيد

شما تا به حال با چند تن از حوزويان در ارتباط بوديد؟؟


روي چه اصل و اصولي اين چنين مطلب مي گوييد؟؟

سند و مدرك تان بر اين گفته چيست؟؟

برفرض كه شماعزيز با چند تن در ارتباط بوديد كه انتقاد پذير نبودند آيا با اشتباه چند تن مي شود كل سيستم را زير سوال برد؟؟

كلماتي كه به كار مي بردي هر كدام بار معنايي خاصي دارند
وقتي از كلمه حوزه استفاده مي كند تا زماني كه با كلمه دوم ديگري محدود نكرده ايد تمام حوزه ها را شامل مي شود مگر اين كه قرينه يا قرايني باشد كه بفهماند در مورد حوزه خاصي صحبت مي كند

كلمه حوزويان هم همين طور است وقتي كه مي گوييد اكثر حوزويان نصف بيشترو يا بيشتر از نصف بيشتر انها را شامل مي شود
بفرماييد چه دليل و مدركي بر اين گفته خود داريد كه اكثرحوزويان انتقاد ناپذيراند؟؟؟

منتظريم

طاها;52793 نوشت:


نمي دونم منظورتان از قبل چقدر است ولي به نظر بنده تا بوده همين بوده
در تمام شغل ها و نهادها و سازمانها افراد بد و كساني به نيت سوء‌استفاده بدان ارگان وارد مي شود و حوزه هم يكي از اين نهادها

و اين عمل تا حدي ناگزير و اجتناب ناپذير است

حوزه چرا در معرض ديد است و انتقاد بدان زياد زيرا ؟؟
زيراحوزه در خط اول ارتباط با مردم است
شما افراد چه نهاد يا سازماني را مي شناسيد كه اين همه با مردم در ارتباط باشند

بگوييد:
-- نيروي انتظامي
-- كارمند بانگ
-- نمي دانم هر نهاد ديگر

بزرگوار مگر از بين اين افراد كم خطا كار ديده مي شود ؟؟؟

حوزه و حوزويان چون با لباسي متفاوت در بين مردم اند اولا

انتظار از اين افراد تا حد عصمت بالاست ثانيا

برخي مردم در برخورد با چنين افرادي رفتار متفاوتي دارند حال به هر علتي ثالثا

مردم از هرقشري كه باشد دوست دارند در برخورد با روحاينت متشرعت تر و مومن تر و مودب تر و..........باشد و براي همين نوع برخورد خود با روحاينت صادقانه نيست

و .......................

دليل ديگر روحانيت در بين مردم بيشتر جلوه گراند و براي همين خطا هاي انها در معرض ديد تر است

تا اينجا اگر مطلبي بود بفرماييد


با سلام عرض ادب و تشكر از طاهاي گرامي
منظور من در مورد قبل زمان قبل از انقلاب بود. در ان زمان انصافا حوزه رفتن خيلي انگيزه ديني لازم داشت چرا كه حكومت طاغوت بود و براي حوزويان مشكل ايجاد مي كرد.

اما در مورد مطلبي كه گفتيد كه در نهادهاي ديگر هم خطا هست من هم قبول دارم و اعتقاد دارم خطاها در نهاد روحانيت بسيار كمتر از نهاد ها و سازمانهاي ديگر است. ببينيد جايگاه روحانيت رو نبايد با نهادهاي نيروي انتظامي و .. مقايسه كنيد اصولا نقش و مسوليت حوزه بسيار سنگين تر از اين نهادها است.
و اينكه من مي گويم امروز خيلي از افراد به حوزه مي روند براي داشتن شغل فكر نمي كنم بي ربط باشه من نسبت به زمان قبل از انقلاب مي گم ببينيد در ان زمان حوزه چه انسانهاي والايي تربيت مي كرد و در نزد مردم چه مقام و اعتمادي نسبت به حوزه بود ولي امروز كمي شرايط تغيير كرده است و قبول هم دارم كه راه حل براي نقدهاي كه مطرح كردم مشكل است ولي به هر حال اين نقد وجود دارد

nooredel;52877 نوشت:
ببينيد جايگاه روحانيت رو نبايد با نهادهاي نيروي انتظامي و .. مقايسه كنيد اصولا نقش و مسوليت حوزه بسيار سنگين تر از اين نهادها است.


با سلام

بزرگوار اكثر حوزويان هم به نقش و جايگاه حوزه واقف اند و مهم تر از ان اين كه همه مي دانيم خطاي يك عالم با خطاي برفرض كارمند يا نظامي يكي نيست

ولي بزرگوار اين را هم بايد بدانيم كه همه ما انسان هستيم و هواي نفس و خيلي مسايل ديكر روي انسان تاثير مي گذارد و اينده انسان را رقم مي زند

nooredel;52877 نوشت:
و اينكه من مي گويم امروز خيلي از افراد به حوزه مي روند براي داشتن شغل فكر نمي كنم بي ربط باشه من نسبت به زمان قبل از انقلاب مي گم ببينيد در ان زمان حوزه چه انسانهاي والايي تربيت مي كرد و در نزد مردم چه مقام و اعتمادي نسبت به حوزه بود ولي امروز كمي شرايط تغيير كرده است و قبول هم دارم كه راه حل براي نقدهاي كه مطرح كردم مشكل است ولي به هر حال اين نقد وجود دارد


بزرگوار ان زمان هم مشكلات بود و انگيزه هاي متفاوتي در افراد براي رفتن به حوزه هم بود و حال هم چنين انگيزه هايي در افراد است

در ضمن در گذشته كساني كه حوزه مي رفتند حوزه چند خروجي بيشتر نداشتند يا مولف و يا مدرس و يا مبلغ بودند و در برخي موارد هم قاضي

خلاصه اين كه خروجي حوزه ان زمان كمتر بود

ولي حالا چطور؟؟؟

امروز علاوه بر موارد فوق:
-- مبلغ در داخل و خارج از كشور
-- مدرس در داخل و خارج از كشور
-- مولف كه به وفور
-- مدرسان دانشگاه و هيئت علمي دانشگاهها از افرادي كه مدرك حوزوي دارند
-- كارمند وزارت خانه ها و سازمانها
-- و............

بزرگوار
با اين همه خروجي مشخص است كه انگيزه افراد براي ورود به حوزه متفاوت خواهد بود

ادامه مطالب را بفرماييد ..........در خدمتيم

طاها;52803 نوشت:

[=arial]با سلام

[=arial]شما تا به حال با چند تن از حوزويان در ارتباط بوديد؟؟


اگر دقت میکردید من گفتم که با خیلی ها...البته من تعداد دقیقش رو نمی دونم که بگم چند تن./
[=arial]
طاها;52803 نوشت:

[=arial]روي چه اصل و اصولي اين چنين مطلب مي گوييد؟؟


منظور دقیقتان را از این حرف بفرمایید... با یرخورد و شناختی که داشتم و دیده ام.
طاها;52803 نوشت:

[=arial]سند و مدرك تان بر اين گفته چيست؟؟

انتظار ندارید که من کتابی معرفی کنم...اگر شما خیلی دوست دارید که انتقاد ها را بشنوید تاپیکی جدا ایجاد کنید چون فضای این تاپیک خیلی واسه اون حرفها جالب نیست. فضای جامعه برای من مدرک است.البته اگر در تاپیکی جدا بررسی شود باید خدمتتان عرض کنم که من از حرف زدن راجع به هیچ مقام روحانی ترسی ندارم...اگر فکر میکنید برایتان این نوع انتقاد ها قابل پذیرش هست تاپیکی جدید ایجاد کنید.تا معلوم شود که در جامعه ی ما میشود از روحانیون انتقاد کرد یا خیر؟

[=arial]

طاها;52803 نوشت:
برفرض كه شماعزيز با چند تن در ارتباط بوديد كه انتقاد پذير نبودند آيا با اشتباه چند تن مي شود كل سيستم را زير سوال برد؟؟

ببینید من کل سیستم را زیر سوال نبردم...

[=arial]

طاها;52803 نوشت:
كلماتي كه به كار مي بردي هر كدام بار معنايي خاصي دارند
[=arial]وقتي از كلمه حوزه استفاده مي كند تا زماني كه با كلمه دوم ديگري محدود نكرده ايد تمام حوزه ها را شامل مي شود مگر اين كه قرينه يا قرايني باشد كه بفهماند در مورد حوزه خاصي صحبت مي كند

[=arial]كلمه حوزويان هم همين طور است وقتي كه مي گوييد اكثر حوزويان نصف بيشترو يا [=arial]بيشتر از نصف بيشتر[=arial] انها را شامل مي شود
[=arial]بفرماييد چه دليل و مدركي بر اين گفته خود داريد كه اكثرحوزويان انتقاد ناپذيراند؟؟؟


من در مورد هیچ حوزه ی خاصی صحبت نکردم.من حوزویان را گفتم.اکثرا هم که گفتم منظورم جمع کثیری بود نه بیش از نصف...فکر کنم نباید از اکثرا استفاده میکردم

[=arial]

pinockhio;52991 نوشت:
اگر دقت میکردید من گفتم که با خیلی ها...البته من تعداد دقیقش رو نمی دونم که بگم چند تن./


با سلام

بزرگوار
اين كه مي فرماييد با خيلي ها اين هم كه نشد خيلي ها بار معنايي دارد كه با كفته هاي خود در اخر پست ناسازگاري دارد

pinockhio;52991 نوشت:
اکثرا هم که گفتم منظورم جمع کثیری بود نه بیش از نصف...فکر کنم نباید از اکثرا استفاده میکردم

اين جمله اخرتان به حق نزديك تر است و مي شود روي ان بحث كرد

pinockhio;52991 نوشت:
انتظار ندارید که من کتابی معرفی کنم...اگر شما خیلی دوست دارید که انتقاد ها را بشنوید تاپیکی جدا ایجاد کنید چون فضای این تاپیک خیلی واسه اون حرفها جالب نیست. فضای جامعه برای من مدرک است.البته اگر در تاپیکی جدا بررسی شود باید خدمتتان عرض کنم که من از حرف زدن راجع به هیچ مقام روحانی ترسی ندارم...اگر فکر میکنید برایتان این نوع انتقاد ها قابل پذیرش هست تاپیکی جدید ایجاد کنید.تا معلوم شود که در جامعه ی ما میشود از روحانیون انتقاد کرد یا خیر؟

بزرگوار

شما مطالبتان را در هر تايپك و با هر عنواني كه مي خواهيد بفرماييد
در ضمن قرار نشد كه در مورد شخص خاصي بحث كنيم و شما بدي و بنده خوبي يا بنده بدي و شما از خوبي ايشان دفاع كنيد

نخير
ما قرار است در مورد روحانيت بحث كنيم
شما عزيز انتقادات خود را در مورد حوزه و روحانيت بفرماييد

منتظريم

سلام طاهای عزیز
مثلا اگر من با 1000 نفر رابطه داشته باشم نمیشه خیلی ها ؟ گرچه نسبت به تعداد روحانیون خیلی کم است ولی به هر حال تعداد زیادی است.
ببینید وقتی من بخواهم از انتقاد پذیر نبودن قشری خاص صحبت کنم باید از مثال استفاده کنم و فکر نکنم کار دیگری بتونم بکنم .بنابراین شخصی که هم من بشناسم و هم جنابعالی میتونه قابل بررسی باشد.
حالا اگر میخواهید من موردی کسانی که مورد پذیرش جامعه ی روحانیت باشد را مثال بزنم...
یا حق

[=arial]سلام

قبل از این که انتقاد کنم یک سوال چرا کسانی در حوزه ی امروز درس می خوانند با آنها ای که دیروز درس می خواندن فرق دارند؟

مگه حوزه همان حوزه نیست یا شاید به قول بعضی ها بهتر از قبل شده پس چی شده ؟

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Gig:

asrar;53074 نوشت:
سلام

قبل از این که انتقاد کنم یک سوال چرا کسانی در حوزه ی امروز درس می خوانند با آنها ای که دیروز درس می خواندن فرق دارند؟

مگه حوزه همان حوزه نیست یا شاید به قول بعضی ها بهتر از قبل شده پس چی شده ؟

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:gig:


سلام
اسرار گرامی لطفا منظورتون رو دقیق تر بیان بفرمایید
منظورتون از دیروز و امروز و فرق بین همین دیروزی ها و امروزی ها چیه؟

pinockhio;53072 نوشت:
مثلا اگر من با 1000 نفر رابطه داشته باشم نمیشه خیلی ها ؟ گرچه نسبت به تعداد روحانیون خیلی کم است ولی به هر حال تعداد زیادی است. ببینید وقتی من بخواهم از انتقاد پذیر نبودن قشری خاص صحبت کنم باید از مثال استفاده کنم و فکر نکنم کار دیگری بتونم بکنم .بنابراین شخصی که هم من بشناسم و هم جنابعالی میتونه قابل بررسی باشد. حالا اگر میخواهید من موردی کسانی که مورد پذیرش جامعه ی روحانیت باشد را مثال بزنم... یا حق


با سلام

بزرگوار صحبت كردن روي شخص خاصي بحث را به انحراف كشانده و از مطلب اصلي غافل خواهيم شد

شما بزرگوار هر طور كه راحت هستيد بحث را شروع كنيد و انتقادات خود را به روحانيت بفرماييد

دلالي خود را ابتدا بر اين مطلب كه اين قشر انتقاد ناپذيراند بفرماييد

و بعدا انتقادات خود را مطرح نماييد

فكر كنم چارچوب خوبي باشد

asrar;53074 نوشت:
قبل از این که انتقاد کنم یک سوال چرا کسانی در حوزه ی امروز درس می خوانند با آنها ای که دیروز درس می خواندن فرق دارند؟ مگه حوزه همان حوزه نیست یا شاید به قول بعضی ها بهتر از قبل شده پس چی شده ؟

با سلام

بنده هم ابتداء با سوالات سركار مريم موافق ام

maryam;53075 نوشت:
اسرار گرامی لطفا منظورتون رو دقیق تر بیان بفرمایید منظورتون از دیروز و امروز و فرق بین همین دیروزی ها و امروزی ها چیه؟

ثانيا:
بله بنده هم قبول دارم كه روحانيت امروز با روحانيت ديروز فرق دارند

به هزار و يك دليل
-- مگر مردم امروز با مردم ديروز يكي هستند؟؟؟
-- مگر امكانات امروز با امكانات ديروز يكي است؟؟
-- مگر جهان امروز با جهان ديروز يكي است؟؟
-- و...............

روحانيت هم از بين همين مردم هستند و فرزندان اين مردم اند و دراين جهان زندگي مي كنند و ...........

حال شما بفرماييد

منظورتان از فرق بين ديروز و امروز چيست؟؟؟

تا بهتر به بحث بنشينيم

سلام برادر طاهای عزیز
شما میفرمایید انتقاد از روحانیت...بسیار خوب.
بالاترین مقام را ولی فقیه دارد یا خیر ؟ (البته نمی خواهد همه ی انواع مقام ها را در نظر بگیرید )
به هر حال اگر مایلید انتقاد را از ولایت فقیه و ولی فقیه با احتیاط اغاز کنیم.
البته انتقاد من به انتقاد پذیر نبودن است نه اینکه درباره ی موضوع خاصی بخواهم حرف بزنم.
با تشکر...یا حق.

pinockhio;53587 نوشت:
سلام برادر طاهای عزیز
شما میفرمایید انتقاد از روحانیت...بسیار خوب.
بالاترین مقام را ولی فقیه دارد یا خیر ؟ (البته نمی خواهد همه ی انواع مقام ها را در نظر بگیرید )
به هر حال اگر مایلید انتقاد را از ولایت فقیه و ولی فقیه با احتیاط اغاز کنیم.
البته انتقاد من به انتقاد پذیر نبودن است نه اینکه درباره ی موضوع خاصی بخواهم حرف بزنم.
با تشکر...یا حق.

پينوكيوي عزيز
اين تاپيك در مورد انتقادات حوزه است و لطفا در اين زمينه صحبت كنيد.

pinockhio;53587 نوشت:
سلام برادر طاهای عزیز
شما میفرمایید انتقاد از روحانیت...بسیار خوب.
بالاترین مقام را ولی فقیه دارد یا خیر ؟ (البته نمی خواهد همه ی انواع مقام ها را در نظر بگیرید )
به هر حال اگر مایلید انتقاد را از ولایت فقیه و ولی فقیه با احتیاط اغاز کنیم.
البته انتقاد من به انتقاد پذیر نبودن است نه اینکه درباره ی موضوع خاصی بخواهم حرف بزنم.
با تشکر...یا حق.

سلام و درود:Gol:

فکر نکنم اینجور انتقادها رو بشه تو سایت انجام داد :Labkhand:

البته در حال حاضر در خارج از سایت هم امکانش نیست!:Cheshmak:

تنها جایی که میشه از این بحث ها ی جنجالی و البته جذاب و سازنده کرد تو مسنجره وگرنه جاهای دیگه امکانش نیست!

البته شرایط کنونی جامعه ما ایجاب میکنه که از برخی بحث ها برای حفظ وحدت اجتناب کنیم:Labkhand:

در ضمن هرکس در زمینه ی تخصصی خودش می تونه انتقاد کنه مثلاً یک پزشک نمیتونه از یک مهندس انتقاد کنه ، در زمینه تخصصش!

و همین طور یک فرد که تخصصی در فقه نداره از یه فقیه انتقاد کنه!

افراد فرهیخته ای که در شورای نگهبان هستند فقط می توانند در این زمینه داخل بشوند و گرنه افراد عادی که تخصصی ندارند برداشت های سطحی از امور کشور دارند نمی تونند قضاوت درستی داشته باشند!

داستان حضرت خضر و موسی را که شنیده اید !

آیا حضرت خضر انتقاد پذیر نبود؟ یا حضرت موسی در جایگاهی نبود که از ایشان انتقاد کند؟ و مسائل رو سطحی می نگریست!

حال تصور کنید قضیه ای شبیه به همین داستان در سطح جامعه روی دهد و مردم ما هم به دلیل احساسی بودن در برخورد با مسائل برداشت های نادرستی خواهند داشت می دانید چه هرج و مرجی پیش خواهد آمد!

آخه آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) که نمی تواند اطلاعات محرمانه ی کشور را برای توجیه عموم در تصمیم هایشان افشاء کنند و امنیت نظام اسلامی را به مخاطره بیاندازند!

حضرت خضر به موسی دلایل اعمال و رفتارش را گفت! ولی آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)در بسیاری از موارد مظلوم واقع شد !خصوصاً در حوادث بعد از انتخابات!

چون ایشان برای حفظ وحدت و سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی از افشای خطاهای افراد تا حدامکان اجتناب می کنند!

هر وقت به تنهایی ایشان در حوادث بعد از انتخابات می اندیشم بغض گلویم را میفشرد ! امتحان و آزمایش سختی بود و خوشا به حال کسانی که نمره قبولی گرفتند و سر بلند بیرون آمدند!

یا علی

یا علی

nooredel;53589 نوشت:
پينوكيوي عزيز
اين تاپيك در مورد انتقادات حوزه است و لطفا در اين زمينه صحبت كنيد.

سلام
اگر شما تمام پست های قبلی من را خوانده بودید متوجه میشدید که من فقط اینجا میخواستم این اجازه رو از طاهای عزیز بگیرم و در یک تاپیک جدا بحث کنیم.
ممنون

قضاوت;53595 نوشت:
سلام و درود:gol:

فکر نکنم اینجور انتقادها رو بشه تو سایت انجام داد :labkhand:

البته در حال حاضر در خارج از سایت هم امکانش نیست!:cheshmak:

تنها جایی که میشه از این بحث ها ی جنجالی و البته جذاب و سازنده کرد تو مسنجره وگرنه جاهای دیگه امکانش نیست!

البته شرایط کنونی جامعه ما ایجاب میکنه که از برخی بحث ها برای حفظ وحدت اجتناب کنیم:labkhand:

در ضمن هرکس در زمینه ی تخصصی خودش می تونه انتقاد کنه مثلاً یک پزشک نمیتونه از یک مهندس انتقاد کنه ، در زمینه تخصصش!

و همین طور یک فرد که تخصصی در فقه نداره از یه فقیه انتقاد کنه!

افراد فرهیخته ای که در شورای نگهبان هستند فقط می توانند در این زمینه داخل بشوند و گرنه افراد عادی که تخصصی ندارند برداشت های سطحی از امور کشور دارند نمی تونند قضاوت درستی داشته باشند!

داستان حضرت خضر و موسی را که شنیده اید !

آیا حضرت خضر انتقاد پذیر نبود؟ یا حضرت موسی در جایگاهی نبود که از ایشان انتقاد کند؟ و مسائل رو سطحی می نگریست!

حال تصور کنید قضیه ای شبیه به همین داستان در سطح جامعه روی دهد و مردم ما هم به دلیل احساسی بودن در برخورد با مسائل برداشت های نادرستی خواهند داشت می دانید چه هرج و مرجی پیش خواهد آمد!

آخه آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) که نمی تواند اطلاعات محرمانه ی کشور را برای توجیه عموم در تصمیم هایشان افشاء کنند و امنیت نظام اسلامی را به مخاطره بیاندازند!

حضرت خضر به موسی دلایل اعمال و رفتارش را گفت! ولی آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)در بسیاری از موارد مظلوم واقع شد !خصوصاً در حوادث بعد از انتخابات!

چون ایشان برای حفظ وحدت و سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی از افشای خطاهای افراد تا حدامکان اجتناب می کنند!

هر وقت به تنهایی ایشان در حوادث بعد از انتخابات می اندیشم بغض گلویم را میفشرد ! امتحان و آزمایش سختی بود و خوشا به حال کسانی که نمره قبولی گرفتند و سر بلند بیرون آمدند!

یا علی

یا علی


سلام
ببینید من با گفتن این حرف دوست دارم ببینم تا چه اندازه فضای انتقاد در جامعه هست.به نظر من شما نمیتوانید به مردم بگویید نظر ندهید چون شما تخصص ندارید.چطور میشود که وقتی انتخابات میشود همه مردم آگاه و فهمیده اند ولی وقت انتقاد...چطور میشود وقت انتخاب خبرگان رهبری و مجلس مردم توان تشخیص بهترین دارند ولی حالا که بحث انتقاد میشه نداشته باشند ؟نمیشه هر جور فکر میکنم جور در نمیاد/من میگم نمیشه انتقاد کرد شما میگویید اطلاعات محرمانه؟برادر من شما اجازه بده انتقاد بشه بعد اگر لازم بود که چیز محرمانه ی رو بگن خوب نگن. .ضمنا من راجع به عملکرد رهبر فرزانه ی انقلاب چیزی نمیخواهم بگویم که من از فضایی که در آن انتقاد خاموش است میخواهم صحبت کنم...این مورد فقط مثال است.اگر برادر طاها تمایل داشتند اماده ی ایجاد تاپیک جدید هستیم.
کوری چشم دشمنان ما به سر مهر ولایت علی دارریم
دست خدا بر سر ماست که علمداری مثل سید علی داریم

pinockhio;53587 نوشت:
شما میفرمایید انتقاد از روحانیت...بسیار خوب. بالاترین مقام را ولی فقیه دارد یا خیر ؟ (البته نمی خواهد همه ی انواع مقام ها را در نظر بگیرید ) به هر حال اگر مایلید انتقاد را از ولایت فقیه و ولی فقیه با احتیاط اغاز کنیم. البته انتقاد من به انتقاد پذیر نبودن است نه اینکه درباره ی موضوع خاصی بخواهم حرف بزنم. با تشکر...یا حق.


با سلام

ممنون از دوستان به خاطر حضور منطقي دربحث

پينوكيوي بزرگوار

ما مشكلي از نظر نقد درباره ولايت فقيه را نداريم ولي بزرگوار
شما فرموديد :
نقد حوزه و روحانيت
قبول داريد كه روحانيت و حوزه يك مطلب است و اين كه ولي فقيه از ميان حوزويان انتخاب مي شود مطلب ديگر

بحث از ولايت فقيه و نقد عمل كرد ولي فقيه داخل در مسايل حكومتي مي شود و نقد حوزه و روحاينت غير از مسايل حكومتي

بزرگوار شما اين 2 صفحه را ببينيد كه پر از تايپك هايي است كه ولايت فقيه در ان مورد نقد و بررسي قرار گرفته است

http://www.askdin.com/forumdisplay.php?f=113

http://www.askdin.com/forumdisplay.php?f=113&order=desc&page=3

از طرفي همه مي دانيم كه نمي شود يك فعل فردي را در تايپكي ذكر كنيم و ان فعل را به نقد بكشيم

وهم مي دانيم كه اين عمل را در مورد كوچك ترين مدير كل هم نمي شود كرد

زيرا هزار و يك دليل مي اورد كه من به اين خاطر و به ان خاطر اين فعل را انجام دادم

و باز بهتر مي دانيم كه ماجراهاي پس از انتخابات زير سر مسايلي بود كه چرا فلاني اعمال خلاف گذشته ما را بيرون مي ريزد و مي دانستند كه اگر باز هم سر كار باشد بيشتر از گذشته از خلافهاي ايشان خواهد گفت

پس صحبت كردن از افعال رهبري به هزاران دليل صحيح نيست:
-- ما از همه ماجراهايي كه در كشوراتفاق مي افتد خبر نداريم
-- اشراف كامل به گذشته و اينده در مسايل حكومتي نداريم
-- علم اداره كشور را نداريم

-- و............
دليل ديگر كه نمي شود گفت رهبري چرا اين عمل را انجام دادند و چرا ان عمل را انجام ندادند؟؟

بنده باز اماده ام كه در مورد حوزه و روحانيت و اين كه اين قشر انقتاد پذير هستند و يا نيستند بحث كنيم ودر مورد ولايت فقيه هم در مورد فعل خاصي ازايشان-- و نه ايشان كه در مورد افعال همه مسولين-- ، نه نمي شود و نمي توان بحث كرد به دلايل مذكور


البته اين بدان معنا نيست كه نمي شود نظر خود را در مورد فعل مسئولي بيان كرد وان را نقد كرد نخير بنده گفتم نمي شود بحث كرد كه چرا اين عمل درست و اين عمل نادرست است
زيرا به نتيجه اي نخواهيم رسيد

البته اگر فعلي مخالف مباني اسلام و قانون اساسي باشد بايد حتما گوش زد كرد و مخالفت خود را اعلام كرد

در مورد مساله اي به نام ولايت فقيه اماده بحث هستيم و اين مباحث در تايپك هايي كه ادرس داده شده موجود مي باشد

باز اگر متوجه منظورتان نشده ام بفرماييد

pinockhio;53599 نوشت:
من با گفتن این حرف دوست دارم ببینم تا چه اندازه فضای انتقاد در جامعه هست.به نظر من شما نمیتوانید به مردم بگویید نظر ندهید چون شما تخصص ندارید.چطور میشود که وقتی انتخابات میشود همه مردم آگاه و فهمیده اند ولی وقت انتقاد...چطور میشود وقت انتخاب خبرگان رهبری و مجلس مردم توان تشخیص بهترین دارند ولی حالا که بحث انتقاد میشه نداشته باشند ؟نمیشه هر جور فکر میکنم جور در نمیاد/من میگم نمیشه انتقاد کرد شما میگویید اطلاعات محرمانه؟برادر من شما اجازه بده انتقاد بشه بعد اگر لازم بود که چیز محرمانه ی رو بگن خوب نگن. .ضمنا من راجع به عملکرد رهبر فرزانه ی انقلاب چیزی نمیخواهم بگویم که من از فضایی که در آن انتقاد خاموش است میخواهم صحبت کنم...این مورد فقط مثال است.


با سلام

بنده در تكمله پست قبلي و در دنباله مطالب پينوكيوي عزيز مي اورم كه:

اين كه هر فردي در جامعه نسبت به عمل كرد مسئوليني بايد نظري داشته باشد و تحليلي در مورد مسايل كشور و جهان ارائه كند را همه قبول داريم

و رهبري هم درديدار با دانشجويان فرمودند كه همه دانشجويان بايد در مورد هر مساله اي كه اتفاق مي افتد تحليل داشته باشند و اكاه باشند چه اتفاقي مي افتد و چرا اين اتفاق افتاد

خب بزرگوار در اين امر كسي مطلبي ندارد و همه قبول داريم و اين اگاه به مسايل بودن است كه بصيرت جامعه را بالا مي برد و مردم مي توانند انتخابات درستي داشته باشند

اين كه فرموديد كه چرا هنگام انتخابات همه بصيراند ولي هنگام نقد نه!!

به اين خاطر بود كه همه مردم در ماجراهايي كه اتفاق مي افتد نظر دارند و تحليل

واين تحليل ها در جامعه به نقد كشيده مي شود و همه نظرات خود را مي گويند

فضايي كه انتقاد در ان خاموش است را قبول داريم كه بايد شكست و نقادي منصفانه را اغاز كرد

ولي بزرگوار
اگاه باشيم كه تا چارچوب نقد در جامعه پا نگيرد
و مرزهاي ان با تخريب مشخص نشود
و نهادينه نشود در جامعه انتقاد
و نباشد درميان مسئولين اعتماد به انتقاد
اين فضا همچنان خواهد بود

براي شكستن فضاي خاموش انتقاد بسم الله .........

منتظريم

طاها;53705 نوشت:

با سلام

ما مشكلي از نظر نقد درباره ولايت فقيه را نداريم ولي بزرگوار
شما فرموديد :
نقد حوزه و روحانيت
قبول داريد كه روحانيت و حوزه يك مطلب است و اين كه ولي فقيه از ميان حوزويان انتخاب مي شود مطلب ديگر

بحث از ولايت فقيه و نقد عمل كرد ولي فقيه داخل در مسايل حكومتي مي شود و نقد حوزه و روحاينت غير از مسايل حكومتي


سلام طاهای عزیز
به هر حال انتقاد از ولی فقیه در جامعه ی ما امری دشوار به نظر میرسد .به نظر من حاکم جامعه ای که نام اسلامی دارد نمیتواند جدا از حوزه باشد...ایشان یک مقام روحانی هستند که دارند کارهایی انجام میدهند و ما اگر بخواهیم کسی را نقد کنیم که نمی آییم ظاهرش را نقد کنیم.ما کارها و عملکرد ایشان را نقد خواهیم کرد.اصلا اگر از این مورد بگذریم و من بگویم فلان ایت الله را نقد کنیم مگر نباید عملکردشان را نقد کنیم.؟
طاها;53705 نوشت:

بزرگوار شما اين 2 صفحه را ببينيد كه پر از تايپك هايي است كه ولايت فقيه در ان مورد نقد و بررسي قرار گرفته است

http://www.askdin.com/forumdisplay.php?f=113

http://www.askdin.com/forumdisplay.php?f=113&order=desc&page=3

خواهم دید...اگر فرصتی شد.

طاها;53705 نوشت:
از طرفي همه مي دانيم كه نمي شود يك فعل فردي را در تايپكي ذكر كنيم و ان فعل را به نقد بكشيم

وهم مي دانيم كه اين عمل را در مورد كوچك ترين مدير كل هم نمي شود كرد

زيرا هزار و يك دليل مي اورد كه من به اين خاطر و به ان خاطر اين فعل را انجام دادم


خوب مگر نقد غیر از این است که ما بگوییم چرا این کار را انجام دادید و ایشان بگویند به این دلیل...ما دلایل خود را بیاوریم و ایشان دلایل خود را...نهایتا به اصلاح عملکرد برسیم.غیر از این است؟

طاها;53705 نوشت:
و باز بهتر مي دانيم كه ماجراهاي پس از انتخابات زير سر مسايلي بود كه چرا فلاني اعمال خلاف گذشته ما را بيرون مي ريزد و مي دانستند كه اگر باز هم سر كار باشد بيشتر از گذشته از خلافهاي ايشان خواهد گفت

امیدوارم که شما هم مانند خیلی از آقایان که تا صحبت از انتقاد رهبری وسط می آید میگویند شما جنبش سبزی ها !! میگویند شما غربی ها !!! میگویند شما ضد ولایتی ها !! نباشید...اگر نظر شما اینطور نیست و قطعا اینطور نیست بفرمایید که چرا بدون اینکه حرف خاصی زده شود سراغ انتخابات و حوادث پس از آن رفتید؟؟

طاها;53705 نوشت:
پس صحبت كردن از افعال رهبري به هزاران دليل صحيح نيست:
-- ما از همه ماجراهايي كه در كشوراتفاق مي افتد خبر نداريم
-- اشراف كامل به گذشته و اينده در مسايل حكومتي نداريم
-- علم اداره كشور را نداريم
-- و............
دليل ديگر كه نمي شود گفت رهبري چرا اين عمل را انجام دادند و چرا ان عمل را انجام ندادند؟؟

انچیزی را که خبر نداریم را که نمیتوانیم بگوییم.این منطقی نیست که بگویید کسی انتقاد نکند چون علمی ندارد...برادر عزیز انتقاد کردن که صدور حکم نیست.انتقاد یک نظر است همین.حال یا درست است یا اشتباه.این انتقاد اگر درست بود که سازنده میشود و اگر نبود با پاسخی منطقی به آن پاسخ داده میشود.اگر اینطور است که ما از اداره ی کشور و ... اطلاع نداریم خوب پس ما دیگر به هیچ کس انتقادی نمیتوانیم بکنیم...مثلا به استاندار.چرا؟چون ما که علم استانداری نمیدانیم.همچنین به فرماندار و نمایندگان مجلس و تاجر و فروشنده و تولید کننده و واردکننده وووو.چون ما علم به کارشان نداریم.برادر به نظر من که اینطور نیست.

طاها;53705 نوشت:
بنده باز اماده ام كه در مورد حوزه و روحانيت و اين كه اين قشر انقتاد پذير هستند و يا نيستند بحث كنيم ودر مورد ولايت فقيه هم در مورد فعل خاصي ازايشان-- و نه ايشان كه در مورد افعال همه مسولين-- ، نه نمي شود و نمي توان بحث كرد به دلايل مذكور

البته اين بدان معنا نيست كه نمي شود نظر خود را در مورد فعل مسئولي بيان كرد وان را نقد كرد نخير بنده گفتم نمي شود بحث كرد كه چرا اين عمل درست و اين عمل نادرست است
زيرا به نتيجه اي نخواهيم رسيد

البته اگر فعلي مخالف مباني اسلام و قانون اساسي باشد بايد حتما گوش زد كرد و مخالفت خود را اعلام كرد

در مورد مساله اي به نام ولايت فقيه اماده بحث هستيم و اين مباحث در تايپك هايي كه ادرس داده شده موجود مي باشد

باز اگر متوجه منظورتان نشده ام بفرماييد


من گفته ام دوباره هم عرض میکنم که انتقاد من به اننتقاد پذیر نبودن است...شما یک راه که دانشجو و یا استاد دانشگاهی بتواند رهبری را نقد کند بفرمایید؟یک راه که روزنامه ای بتواند این کار را انجام دهد ؟یک راه که یه فیلمساز و یا یه نویسنده بتواند این کار را انجام دهد؟فکر نکنم راهی باشد.
باز هم ممنون

حوزه با طرح وحرفهای نو سازگارنیست و اساساطرحی برای مهمترین هدف حوزه ها یعنی استاد اخلاق شدن و حداقل اخلاقی شدن واخلاقی بار امدن طلاب در دست نیست و این مسئولیت اونایی که کاربرعهده انهاست رو بیشتر میکنه بنظرمن خدا بدادشون برسه:Sham:

سلام

منظورم رو واضح تر می گم در قدیم ارزش روحانیون و حوضه بین مردم خیلی زیاد بود همه ی مردم اگر کسی از روحانیون به خواستگاری دخترشان می آمد جواب بله می داند ولی حالا نه .
اگر حتی روحانی را در خیابان ببینند کسر شئان می دانند به آن سلام کنند حتی در کنا آنها راه رفتن را هم یک جورای بی کلاسی می دانند.
حوضه را جای جز تربیت آدمهای ابا عمامه می دانند .
حوضه دلنشینی و زیبای خود را از دست داده .

pinockhio;53714 نوشت:
به هر حال انتقاد از ولی فقیه در جامعه ی ما امری دشوار به نظر میرسد .به نظر من حاکم جامعه ای که نام اسلامی دارد نمیتواند جدا از حوزه باشد...ایشان یک مقام روحانی هستند که دارند کارهایی انجام میدهند و ما اگر بخواهیم کسی را نقد کنیم که نمی آییم ظاهرش را نقد کنیم.ما کارها و عملکرد ایشان را نقد خواهیم کرد.اصلا اگر از این مورد بگذریم و من بگویم فلان ایت الله را نقد کنیم مگر نباید عملکردشان را نقد کنیم.؟


با سلام

ببينيد بزرگوار

شما فرموديد حوزه و بنده هم گفتم در مورد حوزه و عمل كرد ان به راحتي مي توان بحث كرد
ولي حالا شما عزيز بحث را بر روي عمل كرد ولايت فقيه برديد

خب مسلم است كه فرق مي كند و شرايط ان متفاوت است

ايشان غير از روحاني بودن حاكم جامعه اسلامي هم هستند

يادمان كه نرفته در دهه هاي اول انقلاب حتي از مسئولين هم نمي شد انتقاد كرد ولي حالا به رئس جمهور ناسزا هم مي گويند

خب قبول كنيد كه شرايط نقد عمل كرد رهبري در جامعه اي به هزاران دليل مشكل است

همه هم در اين كاربه نحوي مقصراند
اين كه نمي شود حرفي را بزنيم و و دري را باز كنيم و بدون چارچوب و بدون حساب وكتاب هركاري هركسي خواست بكند و با نام انتقاد دست به هر كاري بزنند و هر حرفي را بزنند ؟؟؟

كي دست اندركاران فرهنگي و روزنامه ها و مجلات و دانشگاهها و حوزه و .............دست به فرهنگ سازي زدند و راه و رسم درست انتقاد را به نسل دانشجو و جوان و مردم و ......اموزش دادند

تا وقتي مردم قدم در اين راه گذاشتند بدانند چطور حركت خواهند كرد؟؟؟

بزرگوار بنده هم در حوزه و هم دردانشگاه درس خوانده ام در يكي از بهترين دانشگاههاي تهران

ولي واقعا فضاي نقد منصفانه در دانشگاهها محياست؟؟؟
اگر فردا بگويند هركسي از رهبري و حاكم اسلامي هر نقدي دارد بفرمايد
منصفانه و عادلانه و بدور از تخريب دست به نقد خواهند زد و حق و حقيقت را خواهد گفت؟؟

جامعه هم متشكل از دانشجو و طلبه و كارمند و كسبه و ...........است

كي فرهنك سازي هايي شده است و فرهنك درست انتقاد و مرزهاي ان از تخريب در جامعه اموزش داده شده است
كه حالا راه اتقاد از حاكم اسلامي را باز كنيم به نحوي كه شما مي فرماييد و بكوييم بفرماييد هر حرفي و انتقادي داريد بگوييد

عمل كرد حاكم اسلامي را نقد كردن و در معرض عموم قرار دادن به اين سهولت نيست و دلايل را در پست بالا عرض كردم خدمتتان

ولي متاسفانه شما اين مطلب را با استانداري و نمي دانم صادرات و واردات يكي گرفتيد
بزرگوار خود مي دانيد كه جايگاههاي اين دو يكي نيستند بنده يكي از دلايل را علم نداشتن عنوان كردم

ما چندين فرد استاندار داريم و اگر همه انها هم نباشند باز هزاران نفر را داريم كه به راحتي جايگذين انها مي شوند و همچنين است بقيه پست ها و حتي رئيس جمهوري

ولي واقعا پست رهبري هم به اين راحتي است ؟؟و مي توان دست هركسي داد و با صرحت بپرسم چند تن را در حال حاضر مي شناسيد كه شانيت اين مقام را دارند؟؟؟

نه بزرگوار

جايگاه اين مقام بايد جامعه حفظ شود و اين طور نباشد كه هر كه از راه رسيد بتواند رهبر و اعمال اين جايگاه را نقد كند

مگر جامعه و افراد ان را نمي شناسيم
مگر دشمنان داخلي و خارجي ان را نمي شناسيم؟؟
خود مي دانيم و مي دانيد كه جامعه ما متفاوت از جوامع ديگر است و اين تفاوت به هزاران دلايل است

بله اكر جامعه اي داشتيم كه اين همه دشمن داخلي و خارجي نداشت حرف شما قبول بود
فقط نگوييد فرافكني مي كنيد و تقصيرها را گردن دشمنان خارجي مي اندازيد
كه اين واقعيتي است كه نمي شود از ان گريخت و به هر حال جامعه ما در شرايطي است كه دشمنان خارجي و داخلي قسم خورده اي دارد كه هيچ كشوري در دنيا تا به حال نداشته است

يادمان كه نرفته دوره رياست جمهوري 7و8 را
كه هر شبهه اي كه داشتند در مورد ولايت فقيه و اصل ان در چند سال روي سر جوانان ريختند
هر شبهه اي در مورد دين داشتند در چند سال بر روي مردم روانه كردند

باز هم نگوييد خب اگر جواب داشتيد چرا ترس داريد؟؟
ترس از جواب دادن نيست
بحث روي انتقاد و راه و رسم ان است كه روشن فكران ما نشان دادند كه هنوز ظرفيت استفاده از فضا هاي باز را ندارند و هم كاسه با دشمنان اين مرز و بوم مي شوند
واين فضا فعلا در جامعه ما محيا نيست و به راحتي بگوييم دست به قلم هاي مريض و روشن فكران بد حال كشور
-- همه انها را نمي گويم برداشت بد نشود-- اگر چنين راه باز شده اي را ببينند استفاده درستي از ان نخواهند كرد و سوء استفاده خواهند كرد

ادامه دارد...........

متشکرم...منتظر ادامه ی سخنان شما هستم.بعد از پایان من هم نظرم را میگویم با اجازه ی شما.

pinockhio;53754 نوشت:
متشکرم...منتظر ادامه ی سخنان شما هستم.بعد از پایان من هم نظرم را میگویم با اجازه ی شما.


با سلام

بزرگوار عزيز

شما اگر مطالبي داريد بفرماييد

بنده مطالب خود را در راستاي پست 54 شما خواهم نوشت

طاها;53791 نوشت:

با سلام

شما اگر مطالبي داريد بفرماييد

بنده مطالب خود را در راستاي پست 54 شما خواهم نوشت


سلام طاهای عزیز
من منتظر میمونم که شما نظرتون رو نسبت به پست 54 بفرمایید بعد من هم متناسب با نظر شما که چه نگاهی به قضیه دارید نظرم را میگم.فعلا عرضی نیست.
یا حق

ازاداندیش;53717 نوشت:
حوزه با طرح وحرفهای نو سازگارنیست و اساساطرحی برای مهمترین هدف حوزه ها یعنی استاد اخلاق شدن و حداقل اخلاقی شدن واخلاقی بار امدن طلاب در دست نیست و این مسئولیت اونایی که کاربرعهده انهاست رو بیشتر میکنه بنظرمن خدا بدادشون برسه

با سلام

ازاد انديش بزرگوار

نفرماييد اين مطالب را كه حوزه با طرح هاي نو سازگار نيست

سري به امارها بزنيد تا دريابيد كه حوزه ها در نوشتن مقالات بين الملي و داخلي در راستاي جنبش نرم افزاري در علوم انساني چقدر نقش داشتند

سري به امارها بزنيد تا دريابيد كه چقدر از عالمان دست به قلم را حوزه تحويل جامعه مي دهد

سري به كتاب هاي چاپ شده در سطح كشور بزنيد تا ببنيد چند نفر از نويسندگان كتاب هاي چاپ شده در سطح كشور از حوزه هستند

بي انصافي نكيند و حوزه را از اين مسايل دور ندانيد

حوزه در اين عالم هرج و مرج مكاتب و اديان تنها نهادي است كه از مكتب حقه شيعه دفاع ميكند

حوزه تنها نهادي است در مقابل روشن فكراني كه با شبهات خود به جان اسلام عزيز افتاده اند ايستاده است

حوزه تنها نهادي است كه در مقابل فرقه هاي ضاله وهابيت و بهائيت و شيطان پرستي و ...... ايستاده است

و در يك كلام حوزه تنها نهادي است كه از مرزهاي عقيدتي شيعيان درتمام نقاط جهان دفاع مي كند

امروز حوزه با داشتن دانشگده هاي مختلف از فلسفه و كلام و تفسير و............به تربيت دانش پژوه مي پردازد و هزاران هزار طلبه به جامعه تحويل مي دهد

از طرفي تبليغ دين مبين اسلام برعهده حوزه است
تبيين دين اسلام و تطبيق ان با زمان بر عهده حوزه علميه است
فرستادن نيروهايي تبليغي به تمام نقاط ايران و حتي كشورهاي خارجي براي تبليغ دين اسلام بر عهده حوزه است

بزرگوار
طلبه ها بدون كمترين چشم داشتي و فقط براي رضاي خدا دربدترين شرايط و در سرما و گرما و.....به روستا هاي دور افتاده سفر مي كنند تا دين اسلام را تبليغ كنند
انصاف نيست كه شما اين چنين در مورد انها سخن بگوييد

نمي خواهم مقايسه كنم ولي اگر چند نفر دانشجو براي كاري يا تفريحي يا ديداري به جايي مي روند چندين تهيه كننده با دوربين و......به دنبال انها هستند تا بگويند جوانان ما چقدر متعهداند كه به مكانهاي زيارتي و .....مي روند و از ان هزاران برنامه تلويزيوني مي سازند و در تلويزيون پخش مي كنند

ولي وقتي از همين جوانان برخي وارد حوزه شده و براي اداي تكليف به بد اب وهوا ترين مكانهاي ايران كه با قاطر و اسب و..... براي تبليغ مي روند خبري از دوربين ها نيست كه اين مجاهدتها را به تصوير بكشد و بعيد نيست از شمايي كه بگوييد حوزه با مطالب نو بيگانه است

بنده اين مطالب شما را به پاي نااگاهي شما از حوزه مي گذارم ولي نفرماييد اين مطالب را

حوزه با مطالب نو بيگانه نيست
سري به مراكز علمي حوزه بزنيد تا بدانيد دروس حوزه يعني چه؟؟
سري به مراكز علمي بزنيد تا مفهوم شود كه تفسير قران نوشتن يعني چه؟؟
سري به مراكز علمي بزنيد تا بدانيد كه بيشتر پيشرفت ها در علوم انساني را مديون حوزه هستيد

ادامه دارد...........

pinockhio;53714 نوشت:
خواهم دید...اگر فرصتی شد.

با سلام

بزرگوار تايپك ها را ملاحظه فرموديد؟؟

مي شود گفت اكثر مطالب در مورد ولايت فقيه به نقد گذاشته شده است و مباحث مهمي مطرح شده است

pinockhio;53714 نوشت:
خوب مگر نقد غیر از این است که ما بگوییم چرا این کار را انجام دادید و ایشان بگویند به این دلیل...ما دلایل خود را بیاوریم و ایشان دلایل خود را...نهایتا به اصلاح عملکرد برسیم.غیر از این است؟

بله بزرگوار

نقد اين است و البته خيلي چيزهاي ديگري هم غير از اين است

مساله انتقاد و راههاي انتقاد و افراد انتقاد كننده و مرز ان با تخريب و تقوا در انتقاد و .............هزاران مساله ديگر است كه بايد در نقد و نقادي رعايت شود و الا طرفين و جامعه هيچ سودي از ان نخواهند برد

مابين سالهاي 77 تا 84 كه يادتان هست
با اندك ازادي كه در حيطه نقد و نقادي به دست ژورناليست ها و مجلات افتاد چه ابروها كه نبردند و چه جسارت ها كه نكردند و چه بي حيايي ها كه نشد و ............... قبول داريد اين مطالب را؟؟

قبول داردي كه اگر بخواهيم روندي را در جامعه پياده كنيم نياز به فرهنگ سازي ان است ؟؟؟

تا فرهنگ سازي درست در مورد نقد و حيطه هاي ان و هزاران مساله ديگر انتقاد را در جامعه نداشته باشيم
قبول بفرماييد كه باز كردن اين مطالب به زيان همه خواهد بود

بنده اعتقاد دارم اكر نقد از راه درست و اصولي و در جايگاه خود باشد و و به دور از تهمت و بهتان و دروغ باشد و تقواي انتقاد در ان رعايت شده باشد قبول ان براي انتقاد شوندگاه راحت خواهد بود

pinockhio;53714 نوشت:
امیدوارم که شما هم مانند خیلی از آقایان که تا صحبت از انتقاد رهبری وسط می آید میگویند شما جنبش سبزی ها !! میگویند شما غربی ها !!! میگویند شما ضد ولایتی ها !! نباشید...اگر نظر شما اینطور نیست و قطعا اینطور نیست بفرمایید که چرا بدون اینکه حرف خاصی زده شود سراغ انتخابات و حوادث پس از آن رفتید؟؟


نه بزرگوار

خود مي دانيد كه ماجراي جنبش سبزي ها مطلب ديگري بود و ان شاء الله به زودي با دادگاه عدالت به جزاي اعمالشان خواهند رسيد

asrar;53737 نوشت:
منظورم رو واضح تر می گم در قدیم ارزش روحانیون و حوضه بین مردم خیلی زیاد بود همه ی مردم اگر کسی از روحانیون به خواستگاری دخترشان می آمد جواب بله می داند ولی حالا نه . اگر حتی روحانی را در خیابان ببینند کسر شئان می دانند به آن سلام کنند حتی در کنا آنها راه رفتن را هم یک جورای بی کلاسی می دانند. حوضه را جای جز تربیت آدمهای ابا عمامه می دانند . حوضه دلنشینی و زیبای خود را از دست داده .


با سلام

بزرگوار

از شما بعيد است كه ارزش روحانيت را با بله گفتن چند نفر براي روحانيت در ماجراي خواستگاري و سلام دادن چند نفر به روحانيت و ......بسنجيد

اين طور كه نمي شود بحث كرد
بايد استدلال اورد سند رو كرد و دنباله بحث را گرفت

اين كه بي كلاسي مي دانند منظورتان چيست؟؟؟
روحانيت چطور باشند كه مردم در كنار انها احساس با كلاسي كنند ؟؟؟
اين قديمي را كه مي گوييد اخه لباسهاي روحانيت در ان زمان زياد تعريفي هم نداشت حالا به چه چيز ان زمان مردم با كلاس مي گفتند و حالا كه روحانيت لباسهاي شيك تري هم مي پوشند مي گوييد بي كلاسي و..........

راستش نمي دانم يه جورايي سرگرداني در مطالب شما به چشم مي خورد

حوزه چه دلنشيني داشت كه الان ندارد؟؟؟

دلنشيني حوزه به چه بود كه الان ندارد؟؟؟

واضح تر صحبت كنيد كه منظورتان چيست

طاها;53941 نوشت:

[=arial]نقد اين است و البته خيلي چيزهاي ديگري هم غير از اين است

[=arial]مساله انتقاد و راههاي انتقاد و افراد انتقاد كننده و مرز ان با تخريب و تقوا در انتقاد و .............هزاران مساله ديگر است كه بايد در نقد و نقادي رعايت شود و الا طرفين و جامعه هيچ سودي از ان نخواهند برد


طاهای عزیز سلام
قبول است که این ها باید باشد...ولی کی قرار است اینها به وجود آیند.در جامعه ی ما به با تقوا و بی تقوا به هیچ یک اجازه ی نقد داده نمیشود.

[=arial]

طاها;53941 نوشت:

[=arial]مابين سالهاي 77 تا 84 كه يادتان هست
[=arial]با اندك ازادي كه در حيطه نقد و نقادي به دست ژورناليست ها و مجلات افتاد چه ابروها كه نبردند و چه جسارت ها كه نكردند و چه بي حيايي ها كه نشد و ............... قبول داريد اين مطالب را؟؟

ببینید انتقاد باید فضایی آزاد داشته باشد...بله اینقدر منتقدان سرکوب میشوند که تا یک روزنه میبینند میخواهند همه کار کنند.قبول کنید که وقتی شما اجازه حرف زدن به کسی ندهید وقتی فرصتی پیدا کرد دیگر از شما تعریف نمیکند...ولی اگر فضای باز و ازاد داشتیم کم کم نقد منصفانه جای خود را پیدا میکرد.

[=arial]

طاها;53941 نوشت:
قبول داردي كه اگر بخواهيم روندي را در جامعه پياده كنيم نياز به فرهنگ سازي ان است ؟؟؟

[=arial]تا فرهنگ سازي درست در مورد نقد و حيطه هاي ان و هزاران مساله ديگر انتقاد را در جامعه نداشته باشيم
[=arial]قبول بفرماييد كه باز كردن اين مطالب به زيان همه خواهد بود


بله من قبول دارم که نیاز به فرهنگ سازی دارد...ولی ببخشید چه کسی الان در حال فرهنگ سازی در این زمینه است؟کسانی که منتقدان را سرکوب میکنند که جز این کاری ازشان ندیده ایم.شاید فرهنگ سازی مدرنی دارند که ما قادر به دیدن آن نیستیم.البته اگر این فرهنگ سازی توقیف روزنامه و تبدیل آن به زورنامه است و یا ندادن حق پخش به فیلم های انتقادی...یا اخراج و تعلیق دانشجو بله همه ی این فرهنگ ها را ساخته اند که بعید است هیچ زلزله ای ساختمان آن را ویران کند.

[=arial]
طاها;53941 نوشت:
بنده اعتقاد دارم اكر نقد از راه درست و اصولي و در جايگاه خود باشد و و به دور از تهمت و بهتان و دروغ باشد و تقواي انتقاد در ان رعايت شده باشد قبول ان براي انتقاد شوندگاه راحت خواهد بود

بله درست میفرمایید...کی و کجا؟؟؟

الان که عصر عصر تکنولوژی است که نمیشود جلوی کسی را گرفت...اینجا نتوانستند کمی انتقاد کنند میروند آنور هر چه که دلشان میخواهد میگویند...نتیجه ی آن هن خیلی بدتر از این است که در ایران انتقاد کنند.چون به هر حال کمی با انصافتر خواهند بود...ولی وقتی از ایران رفتند دیگر کسی جلودارشان نیست...آنان هم که باید بشنوند هم میشنوند.سایت های اینترنتی را فیلتر میکنند که چه؟میخواهند مشکلاتشان را کسی نفهمد یا میخواهند کسی گمراه و بدبینن نشود.اگر اولی است که :Labkhand:....و اگر دومی است که خودتان بهتر میدانید که فیلتر شکن کار را ساده کرده ...
تجربه ثابت کرده که هر چیز دور از دسترس جوانان قرار داده شد برایش تبدیل به یک نیاز شد و به شدت دنبالش رفت...از گفتن این حرفها قصدم قاطی کردن چند بحث با هم نبود.فقط میخواستم بگم که هر چیز که بوی انتقاد بدهد میخواهند از بین ببرند و دقیقا نتیجه ی عکس میدهد.

طاها;53946 نوشت:


با سلام

بزرگوار

از شما بعيد است كه ارزش روحانيت را با بله گفتن چند نفر براي روحانيت در ماجراي خواستگاري و سلام دادن چند نفر به روحانيت و ......بسنجيد

اين طور كه نمي شود بحث كرد
بايد استدلال اورد سند رو كرد و دنباله بحث را گرفت

اين كه بي كلاسي مي دانند منظورتان چيست؟؟؟
روحانيت چطور باشند كه مردم در كنار انها احساس با كلاسي كنند ؟؟؟
اين قديمي را كه مي گوييد اخه لباسهاي روحانيت در ان زمان زياد تعريفي هم نداشت حالا به چه چيز ان زمان مردم با كلاس مي گفتند و حالا كه روحانيت لباسهاي شيك تري هم مي پوشند مي گوييد بي كلاسي و..........

راستش نمي دانم يه جورايي سرگرداني در مطالب شما به چشم مي خورد

حوزه چه دلنشيني داشت كه الان ندارد؟؟؟

دلنشيني حوزه به چه بود كه الان ندارد؟؟؟

واضح تر صحبت كنيد كه منظورتان چيست


سلام

استاد گرامی مردم روحانیت را در کنار خود نمی بینند و آن را از جامعه جدا کردن وقتی روحانی در دانشگاه راه می رود یک آدم مثل دیگران نیست یک روحانی است .
قصد توهین ندارم دنبال اصلاح هستم من هم مثل خیلی ها خواهان این هستم که مقام روحانیت به به ارزشی که لایق آن هست در جامعه برسد .
بعضی از روحانیون محترم با نوع بر خورد تند و بی فکرانه ی با مسائل دینی باعث دور کردن جوانان از خودشان می شوند .
لازم به ذکر هست که همه ی رو حانیون این کا را نمی کنند کسانی هستن که خلاف این رفتار کنند. مثال آن
کسانی که در جامعه ی کوچک دانشجویی این رفتار را می کنند این جامعه ی کوچک که جزو جامعه ی بزرگ هست را به رو حانیت و حوضه بدبین می کنند .
گروهی از رو حانیت که دانشجویان را از اینکه به حوضه بیایند دفع می کنند .
من این را به چشم خود دیدم .
ببینید به نظر من حوضه باید جوری باشد که هر کس نتواند روحانی شود و این لباس مقدس را به تن کند حوضه به نظر من نتوانسته وردی خود را توری درست کند که هر کسی وارد آن نشود .
که فردا روز باعث ننگ و بد نامی شود هر روحانی نماینده ای از حوضه هست که در جامعه هست برای تبلیغ دین .
این هم بحث جدایی است که از این لباس سو استفاده هم می کنند.

پس چرا باید کسانی که لیاقت ندارند وارد حوضه شوند ؟؟؟؟؟

pinockhio;53961 نوشت:
قبول است که این ها باید باشد...ولی کی قرار است اینها به وجود آیند.در جامعه ی ما به با تقوا و بی تقوا به هیچ یک اجازه ی نقد داده نمیشود.


با سلام

بزرگوار فكر كنم اشتباهي صورت گرفته است

بنده عرض كردم تقوا در نقد كردن نه اين كه به ادم هاي با تقوا اجازه دهند و به بي تقوا ها نه

تقوا در نقد همان مساله رعايت عدالت وانصاف در نقد و حق گويي است

از طرفي بزرگوار اين كشور من و تو و .........است و همه بايد در كنار هم اين كشور را بسازيم

چرا منتظريم يك نفر كاري بكند و ما دنباله رو او باشيم

هركسي در هر نكته اي كه است با رعايت قوانين و اصول اخلاقي و علمي به نقد مشغول شود و ديگران هم بعد از او و.....همين طور

و اين مي شود فرهنك سازي صحيح

ادامه دارد.........

pinockhio;53961 نوشت:
ببینید انتقاد باید فضایی آزاد داشته باشد...بله اینقدر منتقدان سرکوب میشوند که تا یک روزنه میبینند میخواهند همه کار کنند.قبول کنید که وقتی شما اجازه حرف زدن به کسی ندهید وقتی فرصتی پیدا کرد دیگر از شما تعریف نمیکند...ولی اگر فضای باز و ازاد داشتیم کم کم نقد منصفانه جای خود را پیدا میکرد.

باز سلام

نفرماييد عزيز بزرگوار

نفرماييد سركوب منتقدان

همين جاست كه بايد مرز منتقد و معاند جدا شده و فهميده شود
هنوز هم هستند كساني كه خط و مشي سياسي و مطالب خود را از امريكا و انگليس مي گرفتند و خود بارها بدان اذعان كرده اند و اذعان مي كنند
ولي شما باز مي گوييد انها به خاطر سركوب هاي گذشته باز شدند و اين گونه شد

اگر واقعا دل انها با اين مرز وبوم بود و مي خواستند با نقد و بررسي كارهاي مسئولين ، پيشرفتي در كشور حاصل شود

چرا از كشورهاي غربي خط و مشي مي گرفتند؟؟

چرا با دول بي گانه كه دشمني بااين مرز و بوم دارد هم سفره بودند؟؟؟

و مهمترين چرا اين كه

بزرگوار

ايا روزنامه هايي كه اخبار و اطلاعات مسولين را به مردم مي رساند و كارش اطلاع رساني است و نقد و بررسي جاي طرح مباحث علمي و عقيدتي است كه روز نامه هاي ان زمان مي نوشتند؟؟؟

ايا طرح مباحث سنگين اعتقادي كه بايد در مراكر علمي و با حضور انديشمندان مطرح شود و پاسخ نوشته شود را بايد در روزنامه نوشت و القاء شبهه كرد؟؟؟

اين هم از سركوب گذشته بود؟؟؟

نه بزرگوار

نمي توانيم خود را گول بزنيم و به نام سركوب منتقدان گذشته اين مطالب را قبول كنيم
نمي دانم سنتان به روزنامه اي اواخر دهه 70 كشور مي رسد يا نه ولي واقعا روزنامه اي ان روز سعي در نقد و انتقاد داشتند يا ترويج فحشا و بي بند و باري القاء شبهه هاي اعتقادي و ........؟؟؟؟

اينجاست كه مسئولين حكومتي نبايد اجازه دهند و اگر هم اجازه دهند خائن به مردم و خون شهدا و دين محسوب مي شوند

چرا اكثر روشن فكران و ژورناليست هاي اواخر دهه 70 ايران دنباله رو و همصدا با شبكه هاي خبري دشمنان ما بود ؟؟

كدام حاكميت اين اجازه را مي دهد؟؟؟

كدام مسئول حكومتي اين اجازه را به دشمنان خود مي دهد؟؟؟

پس تا زمينه سازي و فرهنگ سازي نشده است و ژورناليست ها واقعا دل سوز مردم و انقلاب و گشور پيدا نشده اند كه فقط براي رضاي خدا بنويسند و انقلاب و مردم

نمي شود بدانها اعتماد كرد و كشور و انقلاب را با اين همه دشمن داخلي و خارجي به دستشان داد

سلام به همه دوستان و به خصوص استاد طاها و جناب پینوکیو که این بحث جالب رو شروع کردید:Gol:

طاها;53941 نوشت:
با اندك ازادي كه در حيطه نقد و نقادي به دست ژورناليست ها و مجلات افتاد چه ابروها كه نبردند و چه جسارت ها كه نكردند و چه بي حيايي ها كه نشد و ............... قبول داريد اين مطالب را؟؟

جناب طاها اخیرا هم شاهد این موضوع بودیم ، انتقاد زمانی سازنده س که دو طرفه باشه اگه توی مجلات ازادی بوده و همه چیز بیان میشده نهایتا چی کارشون میکردن؟مجوز رو ازشون میگرفتن و دیگه اجازه کار کردنو بهشون نمیدادن و تمام هر چند ابروهایی هم ریخته شد ولی توی این مسایل اخیر همونطور که شاهد بودیم چه ابروهایی که نرفت اونم کجا توی یه رسانه عمومی که همه و همه شاهد اون بودن و نهایتا ...

طاها;53941 نوشت:
خود مي دانيد كه ماجراي جنبش سبزي ها مطلب ديگري بود و ان شاء الله به زودي با دادگاه عدالت به جزاي اعمالشان خواهند رسيد

[="Red"]!!!!!...[/]:Sham:

[="YellowGreen"]به امید پیروزی حق[/]

AsRaR;53982 نوشت:


[=arial]استاد گرامی مردم روحانیت را در کنار خود نمی بینند و آن را از جامعه جدا کردن وقتی روحانی در دانشگاه راه می رود یک آدم مثل دیگران نیست یک روحانی است .
[=arial]قصد توهین ندارم دنبال اصلاح هستم من هم مثل خیلی ها خواهان این هستم که مقام روحانیت به به ارزشی که لایق آن هست در جامعه برسد .
[=arial]بعضی از روحانیون محترم با نوع بر خورد تند و بی فکرانه ی با مسائل دینی باعث دور کردن جوانان از خودشان می شوند .
[=arial]لازم به ذکر هست که همه ی رو حانیون این کا را نمی کنند کسانی هستن که خلاف این رفتار کنند. مثال آن
[=arial]کسانی که در جامعه ی کوچک دانشجویی این رفتار را می کنند این جامعه ی کوچک که جزو جامعه ی بزرگ هست را به رو حانیت و حوضه بدبین می کنند .
[=arial]گروهی از رو حانیت که دانشجویان را از اینکه به حوضه بیایند دفع می کنند .
[=arial]من این را به چشم خود دیدم .
[=arial]ببینید به نظر من حوضه باید جوری باشد که هر کس نتواند روحانی شود و این لباس مقدس را به تن کند حوضه به نظر من نتوانسته وردی خود را توری درست کند که هر کسی وارد آن نشود .
[=arial]که فردا روز باعث ننگ و بد نامی شود هر روحانی نماینده ای از حوضه هست که در جامعه هست برای تبلیغ دین .
[=arial]این هم بحث جدایی است که از این لباس سو استفاده هم می کنند.
[=arial]پس چرا باید کسانی که لیاقت ندارند وارد حوضه شوند ؟؟؟؟؟


سلام و درود:Gol:

بنده منکر این قضیه نیستم که روحانیت خصوصاً در دانشگاه ها در ارتباط با نسل جوان موفق نبوده !

چون به هرحال در دانشگاه این موضوع رو از نزدیک می بینم که بچه (هم خانم ها و هم آقایون) زیاد از نوع رفتارشون خوششون نمیاد!

ولی این مسئله کلی نیست برخی از اساتید روحانی ما ارتباط بسیار خوبی با ما دارند و خیلی منطقی و بدون اینکه به ما برچسب بزنند یا مورد سرزنش قرارمون بدهند با ما در تعاملند:Kaf:

امّا در مورد ورود به حوزه انتقادتون هم وارده! هم وارد نیست!:khandeh!:

ورود به حوزه راحته قبول دارم :Cheshmak: ولی تا حالا دید یا شنیدید بگن درس های حوزه ساده است:Cheshmak::khandeh!:

خروج از حوزه و طی مراحل و اون دروس سخت فقط از عهده ی کسی بر میاد که عاشقه:Gol:

در ضمن یه نکته ی دیگه:Cheshmak:

حوزه در این زمینه از دانشگاه هم باکلاس تره :Nishkhand: می دونید چرا ؟:Gig:

آخه سیستم دانشگاه های اروپا هم همینجوریه !ورود راحته خروج به سختی:khandeh!:

اینم عرض کنم که بنده در یکی از جلسات معارف با استادمون همین ترم پیش در حضور خانم ها یه کلکل حسابی داشتیم:Cheshmak:

اینو عرض کردم که متوجه بشید بنده هم در این زمینه شکوایه دارم:khandeh!:

شاید خاطره ی اون روز هم نقل کردم:Nishkhand:

یا علی

asrar;53982 نوشت:
سلام

استاد گرامی مردم روحانیت را در کنار خود نمی بینند و آن را از جامعه جدا کردن وقتی روحانی در دانشگاه راه می رود یک آدم مثل دیگران نیست یک روحانی است .
قصد توهین ندارم دنبال اصلاح هستم من هم مثل خیلی ها خواهان این هستم که مقام روحانیت به به ارزشی که لایق آن هست در جامعه برسد .
بعضی از روحانیون محترم با نوع بر خورد تند و بی فکرانه ی با مسائل دینی باعث دور کردن جوانان از خودشان می شوند .
لازم به ذکر هست که همه ی رو حانیون این کا را نمی کنند کسانی هستن که خلاف این رفتار کنند. مثال آن
کسانی که در جامعه ی کوچک دانشجویی این رفتار را می کنند این جامعه ی کوچک که جزو جامعه ی بزرگ هست را به رو حانیت و حوضه بدبین می کنند .
گروهی از رو حانیت که دانشجویان را از اینکه به حوضه بیایند دفع می کنند .
من این را به چشم خود دیدم .


بسم الله
ممنون از اسرار عزیز
صحبتتون رو کاملا قبول دارم چون به چشم دیدم.منکرش هم نیستم

مشکل اینه که عدم پذیرش این قشر بیشتر از اون که بخاطر رفتارهای خودشون باشه(این جنبه اش رو بگیریم 50 درصد)بیشتر بخاطر تبشیر و انذاریه که خواهند داشت
اینا میدونن که اون روحانی وسط حرفاش یه نصیحت برادرانه یا خواهرانه ای به این جمع خواهد داشت
از ترس این تذکر دوست ندارند اونها وارد جمعشون بشن
خودم به شخصه یادمه گروهی از دوستانم در دانشگاه مدتها با من بودن و نفهمیدن من حوزه هم تحصیل میکنم
بعد مدتی که فهمیدن گفتن پس چرا این همه وقت نصیحتی به رفتارهای ما نکردی؟
یعنی واقعا توقع همچین کاری رو دارند و برای من هم از جمع اونها تجربه بود که کسانی رو که انذار و تبشیرشون میکنن از خودشون می رونند و اصلا توجهی به حرفهای طرف ندارند
بعد از مدتی که من دوستیم باهاشون محکم شد به تبلیغ پرداختم و خیلی خوب هم استقبال کردند
بببنید من یا استاد طاها به عنوان طلبه نمیخواییم بگیم الا و لله که قشر حوزوی مصون از خطا و اشتباهه
میخواییم یک راهکار پیدا کینم
فقط یه مطلبی
خواهشا این ضرب المثل مشت نمونه خرواره رو استفاده نکنید
شدیدا به روند کار ضربه میزنه و اصلا از لحاظ عقلی درست نیست


asrar;53982 نوشت:
ببینید به نظر من حوضه باید جوری باشد که هر کس نتواند روحانی شود و این لباس مقدس را به تن کند حوضه به نظر من نتوانسته وردی خود را توری درست کند که هر کسی وارد آن نشود .
که فردا روز باعث ننگ و بد نامی شود هر روحانی نماینده ای از حوضه هست که در جامعه هست برای تبلیغ دین .
این هم بحث جدایی است که از این لباس سو استفاده هم می کنند.
پس چرا باید کسانی که لیاقت ندارند وارد حوضه شوند ؟؟؟؟؟


خوب اینجا بحث اصلیه
وجود یا بهتره به قول اسرار عزیز بگیم مشکل در خروجی های حوزه ست
ببیند حوزه بر عکس دانشگاه خروجیش تنها علمی نیست بلکه علمی و اخلاقیه
مساله اخلاق هم به هیچ عنوان با علم قابل مقایسه نیست
اخلاق کاملا نسبیه
در گذر زمان قابل تغییره
حوزه نمیتونه کسی رو در بند تربیت کنه و ضمانت بده که این شخص موصون از خطا و اشتباهه تا آخر عمر
نه
این اصلا خلاف قانون حوزه که هیچ خلاف قانون آفرینشه
اصلا محاله همچین چیزی
انسانه
قدرت اختیار داره
قدرت انتخاب داره بین خیر و شر
حوزه این شناخت رو میده.این آگاهی رو میده ولی این خود طرفه که میشه آیه الله بهجت یا میشه ....(شخصی گمراه)
من برام جالب بود که یک نمایشگاهی در قم برپاش شده بود برای شناخت فرقه های منحرف
شخصی که صحبت میکرد میگفت جالب توجه اینه که خیلی از رهبرهای این گروهها کسانیند که حوزه رو نیمه خوانده اند یا اگر هم تمام کرده اند دچار انحراف در درک یادگیری هاشون شدند
پس ببنید بدتر از اونی که شما دیدید ما اینجا در خود قم دیدیم
خواهشا به این مطلب توجه کنید که بحث اخلاق اصلا قابل قیاس با چیز دیگری نیست

طاها;54004 نوشت:

با سلام

بزرگوار فكر كنم اشتباهي صورت گرفته است

بنده عرض كردم تقوا در نقد كردن نه اين كه به ادم هاي با تقوا اجازه دهند و به بي تقوا ها نه

تقوا در نقد همان مساله رعايت عدالت وانصاف در نقد و حق گويي است

از طرفي بزرگوار اين كشور من و تو و .........است و همه بايد در كنار هم اين كشور را بسازيم

چرا منتظريم يك نفر كاري بكند و ما دنباله رو او باشيم

هركسي در هر نكته اي كه است با رعايت قوانين و اصول اخلاقي و علمي به نقد مشغول شود و ديگران هم بعد از او و.....همين طور

و اين مي شود فرهنك سازي صحيح

ادامه دارد.........


منظور من هم از باتقوا و بی تقوا در نقد بود نه از جنبه ی دینی آن.سخن شما واضح بود و من این برداشت را نکردم .پس اشتباهی نشده.
موضوع قفل شده است