انتخاب همسر بدون دیدن چهره

تب‌های اولیه

77 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اللیل والنهار;669241 نوشت:
یك زن عربستانی در سال 2008 تقاضای طلاق كرد زیرا شوهرش بعد از 30 سال زندگی مشترك سعی كرده بود یك نگاه دزدكی به صورت او بیندازد!
این زن 50 ساله در یكی از روستاهای بومی در جنوب غربی شهر «خمیس مشیت» به دنیا آمده و پرورش یافته است.
در این روستا سنتی وجود دارد كه طبق آن زن باید در تمام عمر صورت خود را از همه بپوشاند. شوهر كه از كنجكاوی به ستوه آمده بود سعی كرد نقاب زن را از روی صورتش بردارد ولی زن به شدت خشمگین شد و فردای آن روز تقاضای طلاق داد.
زن به قاضی گفت: همسرش متنبه شده و قسم‌خورده دیگر این عمل قبیح را تكرار نكند ولی او دیگر نمی‌تواند به زندگی مشترك ادامه دهد.

واقعاا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!:Moteajeb!: عجب !

سلام
یه بنده خدایی نقل می کرد: یکی بود از چهره شخصی خیلی بدش میومد ولی نمی دونست چرا؟ هرچی با خودش کلنجار می رفت نمی تونست اینو درک کنه تا پیش یه روانکاو رفت اونجا بود که متوجه شد این بابا شبیه کسیه که تو بچگی خیلی اذیتش می کرده به خاطر همینم تو ناخودآگاهش از طرف نفرت داشت!

درسته که چهره نباید تنها ملاک باشه ولی به نظر می رسه بهتره دختر و پسر قبل از عقد همدیگرو ببینن و البته هرکس نسبت به چهره خودش انتظاراتش رو تعدیل کنه.

شهاب مرادی امروز بعدازظهر تو تلویزیون پسرایی که هیچی ندارن نه قیافه، کار، مسکن و ... بعد به دنبال یه دختر زیبا و از همه نظر کامل هستن و با خنده نقد می کرد.

Reza-D;668799 نوشت:
ز این دوستان هم یه سؤال دارم. آیا شما حاضر هستید با کسی ازدواج کنید که از نظر ایمان و اخلاق در سطح مطلوبی قرار داره ، با این شرط که تا بعد از ازدواج ، به هیچ وجه اون شخص رو نبینید؟

سلام علیکم
باتشکر از شما کاربر گرامی و محترم

سوال شما میتواند برای خانمها و آقایان و با توجه به درجه ایمانشان متفاوت باشد!! و شاید بتوانم اینگونه بگویم که کلا انسان اگر حقیقت وجودی خداوند را به خوبی درک کند،و به مقام یقیین برسد کلا دنیا و تمام امور دنیایی برایش در مراتب بعدی قرار میگیرد ! اما نمیتوان این را به همه توصیه کرد!! مثلا اگر کسی بیاد بنده حقیر را که ایمان ناقصی دارم تشویق کند و بگوید مثلا برای رضای خداوند از فلان خواسته دنیایی ات که حلال هم است و مانع شرعی هم ندارد بگذر ،و بعد بنده نیز بدون اینکه ظزفیتش را داشته باشم بگذرم قطعا به جای صعود ،سقوط خواهم کرد!! اما اگر همین جمله را به کسی که ایمانش کامل است بگویند و و آن فرد هم فبول کند باعث صعودش در مسیر الهی میشود نه سقوطش!!

پس این موضوع نمیتواند کلی باشد و نمیتوان به صورت کلی گزینه یک یا دو را انتخاب کرد ،اما شاید اگر عمومی تر در نظر بگیریم به نظر بنده گزینه دوم مناسب تر باشد

اما اکنون از شما سوالی دارم!
به نظر شما آیا اگر به خانمی بگویند مردی به خواستگاری شما آمده که بسیار باتقوا و با اخلاق است و خانم به نوعی نسبت به تقوا و اخلاق آن آقا یقیین حاصل کند ،آیا ندیده شیفته این آقا نمیشود؟!! آیا به نظرتان نمی تواند بدون اینکه اورا ببیند قبول کند؟! آیا اگر این آقا زشت ترین فرد هم باشد به خاطر تقوایی که دارد برای این خانم زیباترین فرد نمیشود!! و آیا اگر بدون اینکه ببیند با او ازدواج کند کار اشتباهی انجام داده و آیا قرار است در آینده به مشکل بربخورند؟!!!

اجازه دهید مثالی بزنم، شاید برای همه ما زیاد پیش آمده باشد که فرض در محیطی قرار گرفتیم که افراد با هم نا آشنا بودند اما چند روزی قرار است باهم باشند (مثلا اردو) ،حال دو نفر با شما هم اتاق میشوند ،یکی خیلی زیبا و دیگری خیلی زشت!! خب انسان طبیعتا زیبایی را دوست دارد و در نظر اول فرد زیبا به دلش مینشیند و فرد زشت خیلی زیاد به دلش نمینشیند!! اما چند لحظه که میگذرد و سر صحبت که باز میشود فرض میبینیم فرد زیبا با ولایت فقیه مشکل دارد اما فرد زشت شیفته ولایت است ، اینجا نا خودآگاه چندین درصد از زیبایی فرد زیبا در ذهن شما کم میشود و برعکس چندین درصد به زیبایی فرد زشت در ذهنتان افزوده میشود!! بعد کمی دیگر میگذرد میبیند فرض فرد زیبا نماز نمیخواند اما فرد زشت عاشقانه نماز میخواند باز چندین درصد از زیبایی فرد زیبا کم میشود و به زیبایی فرد زشت اضافه میشود تا حدی که بعد از دو سه روز که کامل این دو را شناحتید شیفته فرد زشت میشوید و از فرد زیبا بدتان می آید ! حالا دیگر چهره فرد زشت برای شما زیبا ترین چهر است و چهره فرد زیبا برای شما زشت ترین چهره!!

به نظرتان چرا چنین اتفاقی می افتد؟!!

یازهرا(س)

[="Indigo"]

Reza-D;668799 نوشت:
آیا شما حاضر هستید با کسی ازدواج کنید که از نظر ایمان و اخلاق در سطح مطلوبی قرار داره ، با این شرط که تا بعد از ازدواج ، به هیچ وجه اون شخص رو نبینید؟

سلام

نه. چون میدونم تا لحظه‌ای که قراره ببینمش همش این هول تو دلمه که خوبه یا نه؟ :Gig:[/]

یارب;669735 نوشت:
اجازه دهید مثالی بزنم، شاید برای همه ما زیاد پیش آمده باشد که فرض در محیطی قرار گرفتیم که افراد با هم نا آشنا بودند اما چند روزی قرار است باهم باشند (مثلا اردو) ،حال دو نفر با شما هم اتاق میشوند ،یکی خیلی زیبا و دیگری خیلی زشت!! خب انسان طبیعتا زیبایی را دوست دارد و در نظر اول فرد زیبا به دلش مینشیند و فرد زشت خیلی زیاد به دلش نمینشیند!! اما چند لحظه که میگذرد و سر صحبت که باز میشود فرض میبینیم فرد زیبا با ولایت فقیه مشکل دارد اما فرد زشت شیفته ولایت است ، اینجا نا خودآگاه چندین درصد از زیبایی فرد زیبا در ذهن شما کم میشود و برعکس چندین درصد به زیبایی فرد زشت در ذهنتان افزوده میشود!! بعد کمی دیگر میگذرد میبیند فرض فرد زیبا نماز نمیخواند اما فرد زشت عاشقانه نماز میخواند باز چندین درصد از زیبایی فرد زیبا کم میشود و به زیبایی فرد زشت اضافه میشود تا حدی که بعد از دو سه روز که کامل این دو را شناحتید شیفته فرد زشت میشوید و از فرد زیبا بدتان می آید ! حالا دیگر چهره فرد زشت برای شما زیبا ترین چهر است و چهره فرد زیبا برای شما زشت ترین چهره!!

سلام
با مثال شما کاملا موافقم. بعضی وقت ها به مرور زمان و شناخت شخصیت فرد میتونه دید انسان تغییر کنه . البته این مسئله در مورد ازدواج و البته ظرفیت افراد همونطور که خودتون فرمودید متفاوته .

انسان ظرفیت خودش رو میشناسه و با ایمان خودش میسنجه. مثل اینکه جناب ملاصدرا همیشه در ریاضت بودند ولی اطرافیان رو از رفاه منع نمیکردند و شیوه ی زندگی خودشون رو برای اونها پیشنهاد نمیدادند چرا که در بعضی موارد با نشناختن ظرفیت خودمون حتی ممکنه باعث ضربه زدن به اعتقاداتمون هم بشیم
به نظر شخصی من وقتی این مسئله در اسلام منع نشده پس توجه کردن به اون خالی از فایده هم نیست. مگه در موارد استثنایی که هم طرف از ایمان بالایی برخوردار باشه و هم شخص مقابل خصوصیات شخصیتی کاملی داشته باشه که در این صورت ظاهر کمرنگ تر میشه که البته اولویت هم از نظر من با ایمان و خصوصیات شخصیتیه.
میزان زیاد بودن و نبودن این معیار هم در خانم ها واقایون فرق داره و مسلما در خانم ها کمتره
و اما یک مورد دیگه اینکه فکر میکنم خانم هم دوست داشته باشه چهرش به دل طرف مقابلش بشینه

یارب;669735 نوشت:
به نظر شما آیا اگر به خانمی بگویند مردی به خواستگاری شما آمده که بسیار باتقوا و با اخلاق است و خانم به نوعی نسبت به تقوا و اخلاق آن آقا یقیین حاصل کند ،آیا ندیده شیفته این آقا نمیشود؟!
شیفتهء اخلاق و ایمانش چرا میشود ، اما الزامی نیست که شیفتهء دلی او هم بشود. اگر اینطور بود که الان تمام دختران مسلمان علاقهء دلی (عشقی) به خیلی از مراجع داشتن

یارب;669735 نوشت:
آیا اگر بدون اینکه ببیند با او ازدواج کند کار اشتباهی انجام داده و آیا قرار است در آینده به مشکل بربخورند؟!
اشتباه یا درست بودن این کار موضوع بحث نیست ، اما درمورد بخش دوم ، بله احتمال به مشکل برخوردن بسیار زیاده (اگر چه استثناء هم میتونه وجود داشته باشه)

یارب;669735 نوشت:
اجازه دهید مثالی بزنم، شاید برای همه ما زیاد پیش آمده باشد که فرض در محیطی قرار گرفتیم که افراد با هم نا آشنا بودند اما چند روزی قرار است باهم باشند (مثلا اردو) ،حال دو نفر با شما هم اتاق میشوند ،یکی خیلی زیبا و دیگری خیلی زشت!! خب انسان طبیعتا زیبایی را دوست دارد و در نظر اول فرد زیبا به دلش مینشیند و فرد زشت خیلی زیاد به دلش نمینشیند!! اما چند لحظه که میگذرد و سر صحبت که باز میشود فرض میبینیم فرد زیبا با ولایت فقیه مشکل دارد اما فرد زشت شیفته ولایت است ، اینجا نا خودآگاه چندین درصد از زیبایی فرد زیبا در ذهن شما کم میشود و برعکس چندین درصد به زیبایی فرد زشت در ذهنتان افزوده میشود!! بعد کمی دیگر میگذرد میبیند فرض فرد زیبا نماز نمیخواند اما فرد زشت عاشقانه نماز میخواند باز چندین درصد از زیبایی فرد زیبا کم میشود و به زیبایی فرد زشت اضافه میشود تا حدی که بعد از دو سه روز که کامل این دو را شناحتید شیفته فرد زشت میشوید و از فرد زیبا بدتان می آید ! حالا دیگر چهره فرد زشت برای شما زیبا ترین چهر است و چهره فرد زیبا برای شما زشت ترین چهره!!
بنده هم نه در موضوع تاپسک ، نه در پست ابتدایی و نه در هیچ بخش دیگه ای از حرفام نگفتم صرفاً دنبال زیبایی ظاهری باشیم. همچنین نگفتم ایجاد علاقه صرفاً از روی ظاهر پیش میاد

اما درمورد مثال شما مجبورم کمی بازتر صحبت کنم
یک نکته رو توجه بفرمایید. آدمهایی که در مثالتون گفتید ، قرار نیست با هم رابطهء جنسی داشته باشن! لذا شیفتگی عقلی برای ایجاد دوستی و محبت بین اونها کفایت میکنه

متاسفانه بخش مهمی از ازدواج که از نظر خیلی از دوستان دور میمونه ، بحث ارضای میل جنسی و احساس عشق قلبی نسبت به جنس مخالفه. اگر خاطرتون باشه ، اولین گفتگوی من با شما خواهر گرامی ، دقیقاً در همین مورد بود. اونجا هم عرض کردم که ، ازدواج میتونه کمک برای سیر و سلوک انسان باشه ، اما اینطور نیست که بگیم ازدواج میکنیم برای سیر و سلوک معنوی!

[SPOILER]دوستان تو رو خدا دوستی رو با ازدواج یکی نگیرید[/SPOILER]

یارب;669735 نوشت:
شاید بتوانم اینگونه بگویم که کلا انسان اگر حقیقت وجودی خداوند را به خوبی درک کند،و به مقام یقین برسد کلا دنیا و تمام امور دنیایی برایش در مراتب بعدی قرار میگیرد

چندان قبول ندارم. من هم مثالی برای شما میزنم
ابتدا درمورد غذا خوردن ، چند بعد اون رو مطرح میکنم که میتونه انسان رو برای رسیدن به خدا کمک کنه

1 - کسب روزی حلال
2 - کمک به همسر در پخت موادی که به خانه آورده شده
3 - یادآوری نعمت های خدا به خود در هنگام غذا خوردن
4 - شکرگزار خدا بودن برای اینکه این نعمت رو به ما داده
5 - دقت به حال اونهایی که الان از این نعمت محروم هستن
6 - شریک کردن دیگران در این غذا
7 - بردن بخشی از غذا برای همسایه که بیماره و خودش نمیتونه غذا بپزه

می بینید که میشه از همین غذا خوردن ساده هم برای سیر و سلوک استفاده کرد

اما با تمام این حرفها ، یکی از مهمترین ابعاد غذا خوردن ، سیر شدنه


همچنین میشه از ازدواج ، در مسیر سیر و سلوک الهی استفاده کرد
اما با تمام این حرفها ، یکی از مهمترین ابعاد ازدواج ، ارضای جنسی و دل بستگی عاطفیه

لذا از نظر من اینکه شما طالب غذای خوشمزه باشید نشانهء کم ایمانی شما نیست
و اینکه کسی بگه من اصلاً به طعم غذا اهمیت نمیدم
(در حالت عادی) نشانهء ایمان بالا نیست

همینطور اینکه کسی همسر زیبا بخواهد ، نشانهء کم ایمانی اون شخص نیست
و اینکه کسی بگه من همسر زیبا نمیخوام الزاماً نشانهء ایمان بالای او نیست

نه بدون دیدن و به دل نشستن برا من که اصلا ممکن نیست. البته اگر افراد مطمئنی تاییدش کنند ممکنه تا 80 درصد یا بالاتر برسه ولی اون چند درصد اخری میمونه و مخ من یکی رو که میخوره هضم میکنه:Sokhan:

elina822;669751 نوشت:
طرف از ایمان بالایی برخوردار باشه و هم شخص مقابل خصوصیات شخصیتی کاملی داشته باشه که در این صورت ظاهر کمرنگ تر میشه
سلام خواهر "elina822"
نقل قولی که کردم برای نقد حرفهای شما نیست ، فقط خواستم از جملهء شما برای بیان مطلبی استفاده کنم

چرا خیلی از دوستان مذهبی فکر میکنن

ظاهر و باطن همیشه در تقابل هستن؟!
چرا ما فکر میکنیم
هر چی کسی با ایمان تر باشه ، زیبایی براش کم اهمیت تر میشه؟!
اصلاً این تفکر درسته؟ غلطه؟ بینابینه؟!

فکر میکنم باید یه تاپیک براش بزنم :ok:

Reza-D;669764 نوشت:
سلام خواهر "elina822"
نقل قولی که کردم برای نقد حرفهای شما نیست ، فقط خواستم از جملهء شما برای بیان مطلبی استفاده کنم

چرا خیلی از دوستان مذهبی فکر میکنن ظاهر و باطن همیشه در تقابل هستن؟!
چرا ما فکر میکنیم هر چی کسی با ایمان تر باشه ، زیبایی براش کم اهمیت تر میشه؟! اصلاً این تفکر درسته؟ غلطه؟ بینابینه؟!

فکر میکنم باید یه تاپیک براش بزنم

سلام. شاید من نتونستم منظورم رو خوب برسونم:ok:. نه در تقابل نیستند بلکه میتونند مکمل هم باشند ولی میتونند از هم تاثیر هم بپذیرند.
به نظر من اخلاق و ایمان میتونه کمی در به دل نشستن کمک کنه البته مسلما این مسئله با انتخاب دوست تفاوت داره و این اصلا نشون دهنده ی این نیست که مسئله ی به دل نشستن مهم نباشه. همونطور که در دین ما هم از اهمیت دادن به این مسئله نه تنها منعی نشده بلکه در بعضی جاها توصیه شده

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[/]

سلام علیکم
با تشکر از پاسخهای خوبتان

Reza-D;669753 نوشت:
همینطور اینکه کسی همسر زیبا بخواهد ، نشانهء کم ایمانی اون شخص نیست
و اینکه کسی بگه من همسر زیبا نمیخوام الزاماً نشانهء ایمان بالای او نیست

قطعا اینگونه است که شما فرمودید و بنده هرگز نمیگویم اگر کسی گفت همسر زیبا میخواهم نشان از تقوای کم اوست ، با ردیگر جمله بنده حقیر را دقت بفرمایید! گفتم اگر کسی را تشویق کنند که برای رضای خدا از زیبایی بگذرد اگر تقوای بالایی داشته باشد این گذشت باعث صعودش میشود و برعکس آن باعث سقوط!

اما اگر دو نفر بودند ،هردو هم مومن بودند،گفتند کدامیک حاضرید به خاطر رضای خدا از این ملاکتان بگذرید!! نفر اول ظرفیتش را در نظر گرفت و گفت نمیتوانم ! این فرد قطعا خطایی نکرده و همچنان مومن است! اما نفر دوم گفت من به خاطر رضای خدا میگذرم (این فرد یققین دارد ضرر نمیکند!! ) و گذشت کرد قطعا یک پله بالاتر از نفر اول است !! چون توانسته با پرهیزکاری ظرفیتش را بالا ببرد !!

Reza-D;669753 نوشت:
شیفتهء اخلاق و ایمانش چرا میشود ، اما الزامی نیست که شیفتهء دلی او هم بشود. اگر اینطور بود که الان تمام دختران مسلمان علاقهء دلی (عشقی) به خیلی از مراجع داشتن

عشق و عاشق شدن مراتب دارد!!
امامان مگر به ما نامحرم نیستند؟!! مگر ما عاشقانه دوستشان نداریم؟! مگر دلی نیست؟ کدامیک از ما تاکنون این بزگواران را دیده ایم؟ شاید فرض در خواب یا مکاشفه برای برخی این دیدار رخ دهد اما افراد قبل از آن عاشق بودند! نه اینکه با دیدن این بزگوران در خواب و مکاشفه عاشق شده باشند!! پس میشود ندیده عاشق شد آن هم دلی که چه عرض کنم حتی در حد جنون!!

Reza-D;669753 نوشت:
می بینید که میشه از همین غذا خوردن ساده هم برای سیر و سلوک استفاده کرد
اما با تمام این حرفها ، یکی از مهمترین ابعاد غذا خوردن ، سیر شدنه

در تمام اینها که شما فرمودید آخرش غذا خورده میشود!! بحث بنده سر این است که طرف از خوردن بگذرد!!! خیلی ها به خاطر عشقی که دارند حتی سیر هم نمیشوند!!! مادری را در نظر بگیرید که در بیابان گم شده باشد ،خودش باشد و کودک دو سه ساله اش با یک تکه نان !! به نظر شما تا وقتی این کودک گرسنه است مادر حاضر است سرسوزنی از این نان را بخورد!!! و نهایت ممکن است مادر از گرسنگی جان دهد و کودک کنارش زنده بماند!! این گذشت به خاطر عشق مادری است

عشق بین خدا و بنده خیلی بالاتراز عشق مادر و فرزندی است!!...

Reza-D;669753 نوشت:
همچنین میشه از ازدواج ، در مسیر سیر و سلوک الهی استفاده کرد
اما با تمام این حرفها ، یکی از مهمترین ابعاد ازدواج ، ارضای جنسی و دل بستگی عاطفیه

اینها با هم ابدا در تضاد نیستند!! و چه بسا حتی ملازم یکدیگرند!
بینید بهتر است اینگونه بگویم ،وقتی انسان در مسیر الهی حرکت میکند کم کم به یک نقطه ای میرسد که هیچ چیزی برایش بالاتر از رضای خداوند نیست!!!
این فرد حقیقت زیبایی را در طرف مقابل میبیند !!! ما انسانها یک حقیقت باطنی داریم و یک ظاهر!! وقتی انسانی در مسیر الهی رشد میکند و روحش بزرگ میشود حقیقت زیبایی را میتواند درک کند در نتیجه همسری که شاید از نظر همه زشت است در نظر او زیباترین است و چون در نظر او زیباست قلبا عاشق اوست و چون قلبا عاشق اوست تمام نیازهای روحیش برآورده میشود!!!

یازهرا(س)

الان جناب "حامی" یا خانم "اللیل و النهار" میام میگن صحبت دو طرفه ممنوع! :offlow:

ببخشید من تو پست قبلی سلام یادم رفت
سلام


یارب;669772 نوشت:
قطعا اینگونه است که شما فرمودید و بنده هرگز نمیگویم اگر کسی گفت همسر زیبا میخواهم نشان از تقوای کم اوست ، با ردیگر جمله بنده حقیر را دقت بفرمایید! گفتم اگر کسی را تشویق کنند که برای رضای خدا از زیبایی بگذرد اگر تقوای بالایی داشته باشد این گذشت باعث صعودش میشود و برعکس آن باعث سقوط!

اما اگر دو نفر بودند ،هردو هم مومن بودند،گفتند کدامیک حاضرید به خاطر رضای خدا از این ملاکتان بگذرید!! نفر اول ظرفیتش را در نظر گرفت و گفت نمیتوانم ! این فرد قطعا خطایی نکرده و همچنان مومن است! اما نفر دوم گفت من به خاطر رضای خدا میگذرم (این فرد یققین دارد ضرر نمیکند!! ) و گذشت کرد قطعا یک پله بالاتر از نفر اول است !! چون توانسته با پرهیزکاری ظرفیتش را بالا ببرد !!

این رو تقریباً بطور کامل قبول دارم

یارب;669772 نوشت:
عشق و عاشق شدن مراتب دارد!!
امامان مگر به ما نامحرم نیستند؟!! مگر ما عاشقانه دوستشان نداریم؟! مگر دلی نیست؟
خانم "یارب"!!! :Gig:
منظورم از شیفتهء دلی ، عشق برای
ازدواج بود. عرض کردم شیفتهء اخلاقی و فکری کسی شدن با شیفتهء دلیِ کسی شدن(به معنای علاقمندی) متفاوته

یارب;669772 نوشت:
در تمام اینها که شما فرمودید آخرش غذا خورده میشود!! بحث بنده سر این است که طرف از خوردن بگذرد!!! خیلی ها به خاطر عشقی که دارند حتی سیر هم نمیشوند!!! مادری را در نظر بگیرید که در بیابان گم شده باشد ،خودش باشد و کودک دو سه ساله اش با یک تکه نان !! به نظر شما تا وقتی این کودک گرسنه است مادر حاضر است سرسوزنی از این نان را بخورد!!! و نهایت ممکن است مادر از گرسنگی جان دهد و کودک کنارش زنده بماند!! این گذشت به خاطر عشق مادری است
خواهر گرامی کلاً تو این تاپیک خیلی کم دقت میکنید. احتمالاً بنده رو قابل نمیدونید که به حرفهام توجه بیشتری بفرمایید :Nishkhand:

من مثالی زدم هم رده با ازدواج ، ارتباطش رو با غذا نخوردن متوجه نشدم!
بنده ابعاد غذا خوردن رو توضیح دادم گرامی و اینکه خوردن غذا علاوه بر جذب ویتامین و کسب انرژی و..... لذت هم داره
کلام شما زمانی موضوعیت داره که منظورتون این باشه که:
همونطور که میشه غذا رو نخورد ، همونطور هم میشه رابطهء جنسی با همسر نداشت!!! در حالی که هدف ما چنین مقایسه ای نبود

پیشنهاد میکنم این بخش رو یه بار دیگه بخونید

یارب;669772 نوشت:
همسری که شاید از نظر همه زشت است در نظر او زیباترین است و چون قلبا عاشق اوست تمام نیازهای روحیش برآورده میشود!!!
احتمالاً دقت دارید که موضوع تاپیک هم علاقه و جذابیت شخصی بوده ، نه صرفاً زیبایی چهره. به عبارتی منظور ما از ظاهر یعنی همان کشش قلبی که متفاوت است از کشش عقلی

اجازه بدید یه سؤال از شما بپرسم که بحث دو نفره بیشتر از این طولانی نشه:

آیا شما به ((نیاز به وجود کشش قلبی و جنسی بین دو طرف)) در ازدواج (حالا به هر دلیلی ، ظاهری یا باطنی) اعتقاد دارید یا خیر؟

Reza-D;669776 نوشت:
من مثالی زدم هم رده با ازدواج ، ارتباطش رو با غذا نخوردن متوجه نشدم!
بنده ابعاد غذا خوردن رو توضیح دادم گرامی و اینکه خوردن غذا علاوه بر جذب ویتامین و کسب انرژی و..... لذت هم داره
کلام شما زمانی موضوعیت داره که منظورتون این باشه که:
همونطور که میشه غذا رو نخورد ، همونطور هم میشه رابطهء جنسی با همسر نداشت!!! در حالی که هدف ما چنین مقایسه ای نبود

بنده حقیر مطلبتان را کامل خواندم!! خواستم بگویم مثال غذایی که زدید با مطلبی که بنده میگویم متفاوت است!!!

بنده منظورم این است که فردی از زیبایی بگذرد به خاطر رضای خداوند ، نه از چیزهای دیگر!!!زیرا این گذشت مانعی برای او نخواهد بود!!

Reza-D;669776 نوشت:
یا شما به ((نیاز به وجود کشش قلبی و جنسی بین دو طرف)) در ازدواج (حالا به هر دلیلی ، ظاهری یا باطنی) اعتقاد دارید یا خیر؟

بله صددرصد!! حال بنده از شما سوال دارم چه کسی باید این کشش را در وجود انسان ایجاد کند؟! آیا کسی جز خداوند است؟ آیا اگر کسی اگر به درجه ای رسیده بود که به خاطر خداوند از ملاک ظاهری گذشت (باز هم میگویم انسانها باید با توجه به ظرفیتشان در زندگی عمل کنند !) خداوند نمیتواند این کشش ها را در وجود بنده ایجاد کند و آیا ایجاد نمیکند؟!!

یازهرا(س)

یارب;669735 نوشت:
اما اکنون از شما سوالی دارم!
به نظر شما آیا اگر به خانمی بگویند مردی به خواستگاری شما آمده که بسیار باتقوا و با اخلاق است و خانم به نوعی نسبت به تقوا و اخلاق آن آقا یقیین حاصل کند ،آیا ندیده شیفته این آقا نمیشود؟!! آیا به نظرتان نمی تواند بدون اینکه اورا ببیند قبول کند؟! آیا اگر این آقا زشت ترین فرد هم باشد به خاطر تقوایی که دارد برای این خانم زیباترین فرد نمیشود!! و آیا اگر بدون اینکه ببیند با او ازدواج کند کار اشتباهی انجام داده و آیا قرار است در آینده به مشکل بربخورند؟!!!

سلام خانم یا رب عزیز

خب همه می دونیم تو این سایت شما یکی از بانوانی هستین که از ایمان بالایی به لطف خدا برخوردارید، و واقعا من یکی بهتون بعضی وقتا غبطه می خورم

ولی من میشه صادقانه جواب این سوالتون رو بدم؟

نه همچین شخصی اگه زشت ترین فرد باشه من شیفتش نمیشم، ممکنه شیفته اخلاق و رفتارش بشم ولی هرگز آرزوی ازدواج باهاش رو ندارم چون می دونم من اونقدرا ظرفیت ندارم که بتونم ظاهر رو نادیده بگیرم

و به احتمال زیاد من به مشکل بر می خورم

بنظرم هرکس باید با یه شخص با میزان ایمان خودش حالا 1-2 درجه پایین یا بالا ازدواج کنه وگرنه هردوشون به مشکل می خورن

بالاخره برای یه آدمی مثل من با ایمان درب داغونم بودن کنار یکی که ایمان و تقوای فوق العاده بالایی داره احتمالا لذت بخشه و در بعضی مواقع آزار دهنده چون من نمی تونم خیلی از رفتارهای اون رو درک کنم، و برعکس

ولی خب شما که شکر خدا ایمانتون انقدر قویه حتما خودتون تونستین جمله ای که نوشتین رو درک کنید ولی من اصلا نمی تونم درک کنم و هرگز نمی تونم ندیده ازدواج کنم

سلام علیکم خواهر عزیز و یزرگوارم

╮∩╭(︶︿︶)╮∩╭ ñ¡ªz;669779 نوشت:
خب همه می دونیم تو این سایت شما یکی از بانوانی هستین که از ایمان بالایی به لطف خدا برخوردارید، و واقعا من یکی بهتون بعضی وقتا غبطه می خورم

خوشا به سعادت شما که اینقدر به افراد گنه کاری مانند بنده حسن ظن دارید !

اَنَا اَعْلَمُ بِنَفْسى مِنْ غَيْرى، وَ رَبّى اَعْلَمُ بى مِنّى
بِنَفْسى; اللّهُمَّ لاتُؤاخِذْنى بِما يَقُولُونَ، وَاجْعَلْنى اَفْضَلَ مِمّا
يَظُنُّـونَ، وَ اغْفِرْ لى ما لايَعْلَمُـونَ.

دوست خوبم،همه ما آرزو داریم در مسیر الهی پیش برویم و زمانی به قرب خداوندی برسیم ، اما پای ما لنگ است و منزل بس دراز دست ما کوتاه و خرما برنخیل ...، برای افرادی مانند بنده که ایمان فوق العاده ناقصی داریم فعلا در حد آرزوست نه بیشتر!! پس با این دل صادق و پاکتان دعا بفرمایید واقعا یک روز به ایمان بالا برسیم ان ءالله زیرا هدف از زندگی بشریت در این دنیا چیزی جز رسیدن به قرب الهی نبوده و نیست

╮∩╭(︶︿︶)╮∩╭ ñ¡ªz;669779 نوشت:
بنظرم هرکس باید با یه شخص با میزان ایمان خودش حالا 1-2 درجه پایین یا بالا ازدواج کنه وگرنه هردوشون به مشکل می خورن

بالاخره برای یه آدمی مثل من با ایمان درب داغونم بودن کنار یکی که ایمان و تقوای فوق العاده بالایی داره احتمالا لذت بخشه و در بعضی مواقع آزار دهنده چون من نمی تونم خیلی از رفتارهای اون رو درک کنم، و برعکس

بله ،کاملا موافقم ،بنده هم همین منظورم بود و در متن اول هم بیان کردم اگر فرض به بنده که ایمان ناقصی دارم (و ظرفیت پایینی دارم) چنین مطلبی بیان شود شاید نتوانم و اگر بپذیرم به مشکل برمیخورم اما ممکن است فردی بتواند به راحتی بپذیرد!

تمام حرف بنده حقیر این است که در ازدواج ملاک بر این است که انسان با کسی ازدواج کند که به دلش بنشیند و ظاهرش را هم ببپسندد و این حق طبیعی اوست و اسلام هم به او چنین اجازه ای را داده است
اما شاید باشند افرادی که وقتی به یقیین برسند طرف مقابل واقعا فرد باتقوا و به تبع آن با اخلاقی است اصلا برایشان دیگر چهره یا ملاکهای ظاهری فرد مهم نباشد و اورا به خاطر نداشتن فرض ظاهری زیبا رد نکنند و عاشقانه با او زندگی کنند چون زبایی حقیقی اورا درک کرده اند و این فرد برایشان جذابیت زیادی خواهد داشت و در زندگی نیز هرگز به خاطر این موضوع به مشکل برنخواهند خورد!

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

Reza-D;669296 نوشت:
سلام به شما
متوجه فرمایش شما نشدم خواهر گرامی. بخصوص بخش قرمز رنگ

سلام. صحبتم این است که کارها را سخت نکنیم . قدیم دختر خانم برای مجلس خواستگاریش یک سینی چایی می اورد و اقای دوماد هم ضمن برداشتن استکان چایی عروس خانم را به یک نظر می دید . خوب قصد اقای دوماد چشم چرونی و تلذذ که نبود . بیشتر این نگاه برای بر طرف کردن حس کنجکاوی بود . پاسخ به این سوال که عروس چه شکلیه؟
خوب به نظرم رسم پسندیده ای هست .
فقط خداست نا دیده پسند فطرت ماست.[SPOILER][SPOILER]
در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند

من چنینم که نمودم؛ دگر ایشان دانند

عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی

عشق داند که در این دایره سرگردانند

جلوه‌گاه رُخ او دیده‌ی من تنها نیست

ماه و خورشید هم این آینه می‌گردانند

وصل خورشید به شبپرّه اعمی نرسد

که در آن آینه صاحب نظران حیرانند


[/SPOILER][/SPOILER]

سلام البته اینکه همه جنس دختر و پسر میتونن نظر بدن ، یه ذره کارشناسی نیست!
خود من به عنوان خانوم میگم همیشه توصیه کردم در ازدواج دوستان به حس قبل ازدواج بها ندن و حتی جلسه اول به دلشون ننشست بخاطر صرف این، رد نکنن.

خودمم شکرخدا و با راهنمایی اطرافیان، تونستم به توصیه ام عمل کنم(با اینکه اعتراف میکنم در مقام عمل، سخت بود:please:) و الان چهره همسرم اینقدر در نظرم زیباست که ...

ولی برای آقا گویا به دل نشستنه خیلی مهمه. اینو از زبون همسرم میگم که شخصیت بسیار خاکی و خودمونی و ساده ای دارن اما این نکته رو هم در جلسه اول مدنظر داشتن. که خداروشکر ما نمره قبولی گرفتیم:khejalati:

به این دلیل میگم به نظرم گزینه های نظرسنجی کارشناسی شده نیست. باید دوتا جداگانه از خانما و آقایون پرسیده میشد.

موید باشید

mkhahande313;669886 نوشت:
به این دلیل میگم به نظرم گزینه های نظرسنجی کارشناسی شده نیست. باید دوتا جداگانه از خانما و آقایون پرسیده میشد
سلام
فرمایش شما زمانی صدقه که گزینه ها به خصوصیات یکی از دو گروه (مرد یا زن) محدود میشد. اما گزینه ها شامل تمام حالت های ممکن میشه ، خانمها هر کدوم رو بخوان میتونن انتخاب کنن و آقایون هم همچنین

دیگه چه نیازی به جدا کردن گزینه ها به دو دسته وجود داره؟

[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]

Reza-D;669906 نوشت:
دیگه چه نیازی به جدا کردن گزینه ها به دو دسته وجود داره؟

اگه قراره آماری حتی کوچیک از نظرسنجی دربیارین به نظرم تفکیک لازمه
چون مدل انتخاب کردن خانم ها وآقایون متفاوته و نمیشه جمع کرد بین این دو مدل متفاوت.
انگار در ظرفی که هم میوه هست و هم شیرین بیایم درصدمیوه های پلاسیده رو حساب کنیم منطقی به نظر نمیاد. اول باید جداشون کرد بعد آمارهای بعدی رو گرفت.

البته باعرض پوزش صحبتم حاشیه ای بودا. ادامه بحثتون رو بپردازید من استفاده میکنم:ok:[/]

Reza-D;668799 نوشت:
بارها دیدم در تاپیک ها ، یک سری از دوستان اصرار دارن که در ازدواج ، چهره و ظاهر ، حتی علاقه پیدا کردن به طرف مقابل ، ملاک مهمی نیست و فقط باطن طرف برای ازدواج مهمه. یعنی همین که دیندار باشه کافیه و به ظاهر نباید توجه کرد

ضمن نظر سنجی ، از این دوستان هم یه سؤال دارم. آیا شما حاضر هستید با کسی ازدواج کنید که از نظر ایمان و اخلاق در سطح مطلوبی قرار داره ، با این شرط که تا بعد از ازدواج ، به هیچ وجه اون شخص رو نبینید؟

سلام علیکم

این موضوع بسته به افراد مختلف متفاوت است

هرچند اگر بخواهیم به صورت کلی و معمول را در نظر بگیرم اینگونه است که ظاهر و باطن در کنار همدیگر مهم است اما حقیر معتقدم میشود فقط باطن خوب را هم در نظر گرفت
به نظر بنده اگر طرف به جز باطن ،ظاهر را هم داشت خوب است اما اگر هم نداشت مشکلی برایشان ایجاد نمیکند چون احساس قلب آنان به طرف مقابل براساس باطن طرف است نه ظاهر! (هرچند ظاهر میتواند این حس خوب را بیشتر کند!) و همین باطن خوب به تنهایی (بدون ظاهر) باعث کشش قلبی و غریزی میشود

زیرا :
یک نفر ممکن است با ظاهر خوب + باطن خوب طرف مقابل شیفته او شود و به او علاقه مند گردد و در او کشش ایجاد شود برای ازدواج!!

و یک نفر دیگر ممکن است فقط با باطن خوب فرد (باطن معنوی) هم شیفته او شود و در او کشش ایجاد شود برای ازدواج!!

در نتیجه به نظربنده گزینه اول در نظر سنجی شما نیز میتواند قابل قبول باشد اما نه برای اکثریت ، و هرگز هم قابل رد کردن به صورت کلی نیست و نمیتوانیم بگوییم اگر کسی را فقط به خاطر باطن (بدون ظاهر) برای ازدواج انتخاب کردیم کشش قلبی و غریزی برای ازدواج ایجاد نمیشود !! زیرا اگر ملاکها در این مورد معنوی باشد قطعا کشش ایجاد میشود آن هم خیلی زیاد ! چون دقیقا طرف مقابل را با قلبمان انتخاب نمودیم و ندیده دوستش داشتیم زیرا آنچه میخواستیم و ملاکمان بوده است را داشته است! و بعد ازدیدن ظاهر فرد نیز این حس از بین نخواهد رفت ،! خال اگر طرف ملاک زیبایی را هم داشت این حس در همان ابتدا بیشتر میشود اما اگر نداشت ابدا این حس کمتر نمیشود زیرا با ظاهر به وجود نیامده بود که با ظاهر بخواهد کم شودو حتی به مرور زمان ظاهر طرف نیز برایمان دلنشین میشود و کشش قلبی و غریزی به طرف مقابل بی نهایت بیشتر میشود! ....


خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

یارب;670032 نوشت:
در نتیجه به نظربنده گزینه اول در نظر سنجی شما نیز میتواند قابل قبول باشد اما نه برای اکثریت
با تمام فرمایش شما موافقم خواهر گرامی

فقط دوستان (بخصوص دوستان مجرد :Nishkhand:) به بخشی از فرمایش خانم

"یارب" که نقل قول کردم دقت بفرمایید. هیچکدوم از این دو حالت که ایشون گفتن:
یارب;670032 نوشت:
یک نفر ممکن است با ظاهر خوب + باطن خوب طرف مقابل شیفته او شود و به او علاقه مند گردد و در او کشش ایجاد شود برای ازدواج

و یک نفر دیگر ممکن است فقط با باطن خوب فرد (باطن معنوی) هم شیفته او شود و در او کشش ایجاد شود برای ازدواج

به خودی خود عیب نیست ، فقط تفاوت در نگاه و خواسته هاست

لذا کسی فکر نکنه که اگر یکی از این دو حالت رو می پسنده دچار اشکال شده یا یکی از این دو حالت لزوماً راه درسته. بلکه هر کسی باید ببینه که خودش چی میخواد

بنابر این اگر چه ممکنه تفاوت هایی در خواست هر کدوم از ما با دیگری باشه ، اما تا زمانی که در چهارچوب خواست الهی باشه هیچ ایرادی نداره

Reza-D;668799 نوشت:
ضمن نظر سنجی ، از این دوستان هم یه سؤال دارم. آیا شما حاضر هستید با کسی ازدواج کنید که از نظر ایمان و اخلاق در سطح مطلوبی قرار داره ، با این شرط که تا بعد از ازدواج ، به هیچ وجه اون شخص رو نبینید؟

منظور از سطح مطلوب چیه؟؟؟ هر کسی گاهی توی یه سری از مسائل لنگ میزنه، طرف مقابل هم برخی نکات اخلاقی براش مهمه و از برخی میتونه گذشت کنه. پس اول باید برای شخص میزان دیانت و اخلاق شخص مقابل کاملا مشخص بشه ( بطور دقیق با جزئیات درست مثل سوال و جوابهای خواستگاری که مو از ماست بیرون کشیده میشه!) . اما آیا این امر واقعا امکان پذیره.؟؟؟؟ آیا می توان بدون صحبت با یک فرد و جویا شدن نظرات او درباره مسائل مختلف و مشاهده عکس العمل های او به حساسیت های عنوان شده، پی به این مطلب برد؟؟؟؟ آیا می توان بدون مشاوره های طولانی و دادن تست های شخصیت میزان تطابق اخلاقی با طرف مقابل را فهمید؟؟؟؟ فقط در یک صورت امکان داره، اون هم در شهر های کوچک که همه همدیگر را می شناسند امکان پذیره. در این موقع خوب و بد تقریبا برای همه آشکار شده و اگر کسی به شما درباره دیانت و اخلاق کسی تضمین بده کار بیراهی نکرده. تازه این هم قطعیت نداره و میشه صدی پنج روش حساب کرد.

بسیاری از ما داستان ازدواج پدر مقدس اردبیلی را خوانده ایم. اما این قضیه متعلق به چند صد سال قبله. و در ثانی زمانی درسته که هر دو نفر یعنی هم مرد و هم زن از نظر دیانت یکسان و البته در سطح بسیار بسیار عالی باشند که در اجامعه امروز فکر نمی کنم از هر 1 ملیون نفر یکی اینطوری باشه!

درسته که نباید خیلی روی ظاهر پافشاری کرد و اون رو به یک ملاک مهم تبدیل کرد اما نباید دست کم هم گرفت. شما الان میرید مغازه پارچه فروشی میخواید پارچه کت شلواری بخرید، مغازه دار سه نوع پارچه به شما پیشنهاد میده: اول یک پارچه درجه یک بسیار عالی با دوام بالا و مقاوم در برابر پوسیدگی و از دست دادن رنگ منتها با ظاهری که اصلا برایتان دلچسب نیست (رنگ یا طرحش را دوست ندارید) و دوم پارچه ایی با کیفیت اندکی پایین تر( نه چینی!) که که دوام و رنگ خوبی دارد اما نه مانند مورد اول ولی در عوض شما با طرح و رنگ آن مشکلی ندارید و به نظرتان مقبول است. سوم پارچه آشغال چینی که دوبار بشوری از ریخت می افته و به بقیه لباسها هم رنگ میده و افتضاح به بار میاره ولی در عوض طرح و رنگش عالی و همونه که شما میخوای و دلت براش غنج میره و اصلا مهم نیست که فقط برای یکی دو ماه دوام داشته باشه.

به نظرم میشه ازدواج رو در سطح عالی تری با این مثال ساده مقایسه کرد به شرطی که کیفیت و دوام و ماندگاری را = اخلاق و دیانت و طرح و رنگ و لعاب را = ظاهر در نظر بگیرید. و از نظر عقلی هم گزینه دوم مناسب تر به نظر میرسه.

اسلام گفته است که در همه چیز تعادل داشته باشید نه از این طرف بیفتید و نه از آن طرف. به نظر بنده این سوال اساسا اشکال دارد.

nobelist;826991 نوشت:
اول یک پارچه درجه یک بسیار عالی با دوام بالا و مقاوم در برابر پوسیدگی و از دست دادن رنگ منتها با ظاهری که اصلا برایتان دلچسب نیست (رنگ یا طرحش را دوست ندارید)

دوم پارچه ایی با کیفیت اندکی پایین تر( نه چینی!) که که دوام و رنگ خوبی دارد اما نه مانند مورد اول ولی در عوض شما با طرح و رنگ آن مشکلی ندارید و به نظرتان مقبول است

سوم پارچه آشغال چینی که دوبار بشوری از ریخت می افته و به بقیه لباسها هم رنگ میده و افتضاح به بار میاره ولی در عوض طرح و رنگش عالی و همونه که شما میخوای و دلت براش غنج میره و اصلا مهم نیست که فقط برای یکی دو ماه دوام داشته باشه



به نظرم میشه ازدواج رو در سطح عالی تری با این مثال ساده مقایسه کرد به شرطی که کیفیت و دوام و ماندگاری را = اخلاق و دیانت و طرح و رنگ و لعاب را = ظاهر در نظر بگیرید. و از نظر عقلی هم گزینه دوم مناسب تر به نظر میرسه
اسلام گفته است که در همه چیز تعادل داشته باشید نه از این طرف بیفتید و نه از آن طرف
سلام و عرض ادب
عقيدهء من هم تقريباً همين است. پاسخ را هم كه كامل فرموديد. ديگر متوجه نشدم به چه دليل گفتيد كه سوال اشكال دارد؟!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام خیلی تاپیک جلو رفته منم هیچی از بحث ها نخوندم/
فقط نظر خودم رو بگم/
من بله. برای من تقریباً همین اتفاق افتاد/
و هنوز هم که هنوزه ناراضی نیستم که با مردی که از چهره اش بدم اومد ازدواج کردم/
نارضایتی که از زندگی دارم خب به مسایل دیگه ربط داره. یعنی حتی اینو بگم چهره شوهرم بعد ازدواج به نظرم زیباتر میاد(یه وقتا حس میکنم الان ترکش کنم یه روزی دلم براش میسوزه یا دلتنگ همین چهره اش میشم)/

ولی این چشم و گوش بسته بله دادن رو به هیچکس توصیه نمیکنم. مخصوصاً آقایون. اگه چهره به دل نشینه خوبی باطن واقعاً پاگیر زندگی شون نمیکنه. شاید در چندصد میلیون یک استثنا وجود داشته باشه. اما استثنا چیزی از قاعده کلی کم نمی کنه.[/]

با سلام و احترام

به نظر من هم ظاهر مهمه ، البته نه به اندازه باطن. ولی ظاهر شخص باید به دل طرف بنشینه، و درنظرش مقبول باشه.
مقصود این نیست که حتما شخص باید زیبارو و حوری باشه. زیبایی یک امر کاملا سلیقه ای هست و هرفرد سلیقه متفاوتی با سایرین دارد. ممکن است شخصی در نظر من نوعی دارای ظاهری فوق العاده زیبا و در نظر دیگری فقط یک ظاهر معمولی باشد.
پس اینجا فقط به دل نشستن و مقبولیت ظاهر توسط طرفین مهم است.
یادمه یه بنده خدایی می گفت ، خواستگاری که میاد باید ببینی می تونی بپذیری که به عنوان همسرت به دیگران معرفی اش کنی یا نه، باید ببینی می تونی تو خیابان کنارش قدم برداری یا نه .
به طور کلی می خواست بگه ببین ظاهر طرفت به دلت نشسته که با رغبت و میل اونو کنارت ببینی یا نه .

اینکه باطن زیبا روی ظاهر تاثیر دارد و باعث می شود که فقط ان باطن زیبا رویت شود کاملا درسته اما همواره و همواره مثال های نقضی برای آن عنوان شده . پس نمی شود و منطقی نیست که در انتخاب فقط به آن اکتفا نمود.

وقتی همراه زندگیت به دلت ننشسته باشه ، دائما ایشون را با سایر هم نوع های آن مقایسه‌ می کنید و غبطه و شایدم حسرت می خورید . این مطلب را برای کسانی که ایمانشون اندازه من کم هست عنوان کردم والا آقایان مومن و بانوان مومنه دچار این لغزش ها نخواهند شد.

فی امان الله

با ارض سلام و درود خداوند. عشق یکی از پاک ترین و زیباترین احساس هست که خداوند درون انسان قرار داده است ودر امر ازدواج نیز این نکته مهمی هست سعی با کسی ازدواج کنید که هک شما عاشق او هستید و طرف هم عاشق شما و البته از این نظر که طرف مقابلت آدم مومنی هم باشد خیلی مهم هست دین و ایمان از همه چیز مهمتر است و سعی کنید با فرد مومنی ازدواج کنید که شمارا از راه دین خارج نکند.

فرستاده شده از G4+ِ من با Tapatalk

موضوع قفل شده است